Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
25 ژوئن
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 25 ژوئن
ايران
خشم خراساني ها از قتل ابومسلم
تصويري از ابومسلم
20 روز طول كشيد تا خبر قتل ابومسلم خراساني از بغداد به توس (خراسان) برسد و خشم خراساني ها را باعث آيد [منظور خراسان بزرگتر است كه اينك بيشترِ مناطق آن در افغانستان، تاجيکستان، ازبكستان و تركمنستان واقع شده اند]. ابومسلم خراساني 5 ژوئن سال 755 ميلادي در بين النهرين (عراق امروز) به تحريك منصور خليفه عباسي ترور شده بود.
    قيام هواداران ابومسلم گرچه سرانجام به استقلال ايران انجاميد، ولي در آن ايام به جايي نرسيد.
     ابومسلم متولّد اصفهان كه ژنرالي در خراسان بود در سال 737 ميلادي، پس از تصرف شهر مَرو، بر ضد حكومت بني اميه قيام كرد و طي چند نبرد به حکومت آنان پايان داد و خلافت را به عباسيان منتقل ساخت.
     طولي نکشيد که ابومسلم متوجه شد عباسيان هم در دنياپرستي دست كمي از امويان ندارند و لذا به انتقاد از آنان پرداخت و همين امر باعث شد كه منصور خليفه عباسي احساس خطر كند و او را از ميان بَردارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انگلستان به آبهاي ايران ناو جنگي فرستاد ـ اندرز آمريکا به انگلستان که وارد عمليات نظامي برضد ايران نشود تا بهانه به دست مسکو افتد
دولت انگلستان چهارم تيرماه 1330 (ژوئن 1951) و چند روز پس از انجام خلع يد از آن دولت در صنايع نفت ايران، دستور انتقال اتباع و مهندسان خود را از آبادان به بصره صادر و ناو جنگي «موريشس = ماريشِس HMS Mauritius» از نوع رزمناو سبک را روانه آبهاي ايران كرد كه اين اقدام، احساسات ملي ايرانيان را چنان برانگيخت كه گروهي از خلبانان نيروي هوائي داوطلب حمله انتحاري (كاميكازي) به اين ناو شدند. در همين روز به شناورهاي نيروي دريايي فرمان آماده باش كامل داده شد، چند آتشبار ساحلي به خوزستان منتقل و براي تقويت روحيه مردم، واحدهاي ارتش در تهران و شهرهاي ديگر در خيابانها رژه رفتند و تجهيزات و آمادگي خودرا نشان دادند و قرار شد كه اگر تهديد جدّي شود، ثبت نام از داوطلبان براي جنگ آغاز و سربازان احتياط (منقضي خدمت) تا سه دوره به زير پرچم احضار شوند.
    همين آمادگي سبب شد كه دولت وقت آمريكا به لندن اندرز دهد كه در شرايط موجود به مصلحت نيست برضد «ايران بپاخاسته» دست به اقدام نظامي بزند. نگراني دولت آمريکا عمدتا قرارداد سال 1921 تهران ـ مسکو بود که دست روسيه را در شرايطي براي انتقال نيرو به ايران باز گذارده بود. دولت آمريکا بعدا با امضاي قرارداد دفاع و امنيت مشترک با ايران (قرارداد دسامبر 1958منعقده در آنکارا، و در ايران معروف به قرارداد 14 اسفند 1337 که ظرف يک هفته به تصويب دو مجلس پارلمان ايران رسيده بود) کوشيد تا حقي تقريبا مشابه قرارداد 1921 براي خود به دست آورد. در قرارداد 1958 تاکيد شده بود که مداخله نظامي آمريکا به حمايت از ايران بايد به درخواست قبلي دولت ايران صورت گيرد. ولي در قرارداد 1921، روسيه نيازي به دريافت اجازه از ايران نداشت. قرارداد 1921 در زمان حکومت دکتر مصدق کمک بزرگي به ايران بود تا فکر تجاوز نظامي به ذهن دولتهاي ديگر و به ويژه انگلستان راه نيابد. دولت موقت مهدي بازرگان پس از آغاز کار، اين قرارداد را به صورت يکجانبه لغو کرد که اين اقدام مورد اعتراض مسکو قرار گرفت و ....
ناو انگليسي Mauritius که نام جزيره اي در اقيانوس هند بر آن گذارده شده است. اين ناو در سال 1941 کار خودرا آغاز و در 1965 بازنشسته شد. فرانسويان اين نام را «موريس» تلفظ مي کنند. در آگوست 1941 که ايران بر اثر خيانت چند افسر ارشد اشغال نظامي شد، ناوگان خودرا از دست داد. انگليسي ها که چشم ديدن اين ناوگان را نداشتند کشتي هايش را غرق و يا مصادره کردند و پس از جنگ به جاي آنها چند کشتي مين جمع کن چوبي تبديل شده به توپدار دادند که قدرت مقابله با آتش موريشس را نداشتند

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تشديد فشار دكتر مصدق به شاه که در امر حکومت مداخله نکند
استقبال بي سابقه تهراني ها از دكتر مصدق نخست وزير وقت كه اوايل تيرماه 1331 (جون 1952) از سفر اروپا به وطن بازگشته بود وي را مصمم ساخت كه به اتكاي اين حمايت وسيع مردمي، در خارج ساختن امور از دست شاه و محدود كردن اختيارات او در حد يك رئيس تشريفاتي كشور (سلطنت - مشابه پادشاهان اروپايي) تسريع كند و از چهارم تيرماه (24 جون 1952) دست بكار شد كه مقاومت شاه را در پي داشت.
    اين كشمكش بود که در اواخر تيرماه، منجر به روي كار آمدن چند روزه قوام السلطنه و رويداد خونين سي ام تير (جولاي 1952) و شكست شاه و هوادارانش و تثبيت قدرت دكتر مصدق (مردم و دمکراسي) شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
احمدي نژاد رئيس جمهور شد و هاشمي رفسنجاني اعلام کرد كه به خداوند شكايت خواهد كرد
احمدي نژاد پس از اعلام پيروزي در انتخابات سال 1384

چهارم تيرماه 1384 نتايج دور دوم انتخابات رياست جمهور ايران انتشار يافت و اعلام شد كه محمود احمدي نژاد شهردار تهران با 17 ميليون و 248 هزار و 282 راي (62 درصد كل آراء) برنده انتخابات شده است. كل آراء ريخته شده به صندوقها، 27 ميليون و 959 هزار اعلام شده بود. اين نخستين انتخابات رياست جمهوردر ايران بود كه به دور دوم راه يافته بود.
    
هاشمي پاي صندوق آراء

در دور نخست راي گيري ـ آيت الله هاشمي بهرماني (رفسنجاني) با شش ميليون و 159 هزار راي، اول و احمدي نژاد با پنج ميليون و 710 هزار راي ( 449 هزار راي كمتر) دوم شده بود كه در دور دوم، آراء او شش ميليون و 449 هزار راي بيش از آراء هاشمي [از سران انقلاب، رئيس پيشين مجلس، رئيس جمهور اسبق و رئيس وقت مجمع تشخيص مصلحت نظام ـ متوفي در دي ماه 1395] بود. در پي اعلام نتيجه انتخابات دور دوم، آيت الله هاشمي رفسنجاني اعلاميه اي که بسيار مهم خوانده شده است صادر كرد كه روز بعد به نقل از «ايسنا» در برخي از روزنامه هاي تهران انتشار يافت كه يك سند تاريخ است. قسمت هاي تاريخي پيام به نقل از «ايسنا» در زير مي آيد:
    
    
هاشمى رفسنجانى به خداوند شكايت مي كند

    
    
پس از اعلام نتايج دور دوم انتخابات

آيت الله اكبر هاشمى رفسنجانى در پيام خود (كه خبرگزاري دانشجويان ـ ايسناـ آن را بيانيه وي در باره دور دوم انتخابات رياست جمهورى نوشته بود)، پس از ذكر مقدمه خطاب به مردم گفته بود: ... اميدوارم رئيس جمهور منتخب جناب دكتر احمدى نژاد به خوبى از عهده اين مسئوليت عظيم برآيد و بتواند به وعده ها عمل كند. بى شك همه بايد وي را در راه خدمت يارى دهند. همان گونه كه بارها گفته ام، اينجانب صرفاً براى انجام وظيفه و جلب رضايت خداوند و خدمت به انقلاب، اسلام، ايران و مردم وارد رقابت هاى انتخاباتى شدم و از اين به بعد نيز همچون گذشته در اين راه هر كارى كه بتوانم انجام خواهم داد. اينجانب با اميد به تحقق حداكثرى مشاركت مردم كه از اهداف مقام رهبري است و نيز براى بالا رفتن سطح آراى رئيس جمهورى منتخب و انسجام ملى در شرايط دشوار كنونى تلاش كردم. خوشبختانه تاكنون دو هدف اول و دوم محقق شده و اميدوارم در سايه هوشيارى شما، وظيفه شناسى مسئولان و جناح هاى سياسى ـ اجتماعى كشور، هدف سوم محقق گردد و دشمنان به اهداف اعلان شده: حداقل مشاركت، حداقل پشتوانه راى رئيس جمهور و حداكثر تشنج نرسند. بنا ندارم كه در مورد انتخابات، شكايت به داورانى كه نشان دادند نمى خواهند يا نمى توانند كارى بكنند ببرم و شكايت خود را فقط همانند مورد قبل در دادگاه عدل الهى مطرح مى كنم، خدايى كه با توكل بر او و براى جلب رضايتش به صحنه آمدم و با او معامله كردم و مى دانم در انتقام الهى اگر كسى معاقب شود قطعاً مردم، انقلاب اسلامى و ايران نخواهند بود و فقط مجرمان واقعى مجازات مى شوند. آنها كه براى تضعيف رقيب از راه تضعيف انقلاب وارد شدند چون مى دانستند او در هر حالت از انقلاب اسلامى دفاع مى كند و ابايى از به عهده گرفتن مسئوليت ها ندارد و آنها كه به گونه اى بى سابقه با هزينه هاى ده ها ميلياردى از بيت المال، اين جانب و بستگانم را ظالمانه تخريب كردند و آنها كه با استفاده زياد از امكانات نظام به صورت ساماندهى شده و نامشروع در انتخابات دخالت كردند، ترديدى ندارم كه جزاى چنين ظلمى به كشور و مردم و من، جز خسران دنيا و آخرت نخواهد بود.
    
شکايت به خدا


    هاشمي رفسنجاني در پايان پيام خود از كسانى كه در انتخابات در حمايت از او متحمل زحماتى شدند و بيش از ده ميليون از مردمى كه به گفته او «به رغم تخريب هاى كوه شكن» با راى خود به وي ابراز اعتماد كردند تشكر كرده است.
    
    ***
     احمدي نژاد پس از انتشار نتايج آراء، اصول چهارگانه خود را به اين شرح اعلام داشت: عدالت گستري، مِهرورزي، خدمت به بندگان خدا، و پيشرفت و تعالي معنوي و مادي كشور.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تیترهایِ اول چهارم تیرماه 1398 چند روزنامه تهران و عمدتا با لحن انتقادی از زیان دولتی شِبهِ بانکهایِ غیرمجاز، حقوق های بالا و نفوذ دولتی ها

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اتوبوس حامل 25 خبرنگار ویژه تهیه مطالب محیط زیست ترمز برید و واژگون شد، 2 بانو خبرنگار جان سپردند و 21 ژورنالیست دیگر مجروح شدند
چهارشنبه دوم تیرماه 1400 (23 ژوئن 2021) اتوبوس حامل 25 ژورنالیست که به دعوت ستاد احیاء دریاچه ارومیه برای مشاهده پیشرفت کار به منطقه رفته بودند در جاده باریک، خاکی و کوهستانی چغر درّه دشت غوره که به سَمت پیران شهر (استان آذربایجان غربی) در حرکت بود در 18 کیلومتری نقده، بر اثر نقص فنی و از کارافتادن ترمز پس از برخورد با صخره به مسیل افتاد و در این حادثه بانو مهشاد کریمی خبرنگار میز محیط زیست خبرگزاری ایسنا و بانو ریحانه یاسینی خبرنگار خبرگزاری دولت ـ ایرنا جان خودرا از دست دادند و 21 تن دیگر دچار آسیب دیدگی شدند که جراحت پنج تَن از آنان شدیدتر اعلام شده بود. دیدار این ژورنالیست ها، از سوی ستاد احیاء دریاچه ارومیه برای مشاهده افتتاح پروژه انتقال آب از سد «کانی سیب» و تهیه گزارش از آن ترتیب داده شده بود. در آن اتوبوس، تنی چند از کارکنان روابط عمومی سازمان مربوط، خبرنگاران را همراه بودند.
    به اظهار ابراهیم نژادرفیعی خبرنگار خبرگزاری تسنیم که از مجروحین این حادثه بود و یک مهرهِ کمر او آسیب دیده بود، در جریان حرکت آن اتوبوس قدیمی، احساس نگرانی در خبرنگاران دعوت شده از وضعیت اتوبوس مشاهده می شد که بوی لِنت ترمز آن در فضای اتوبوس پیچید و راننده گفت که به‌ خاطر ترمز گرفتن پی در پی است.
    نژادرفیعی که خبرگزاری تسنیم نوار صدای او را ضمیمه خبر مربوط کرده بود اضافه کرد: در یکی از گردنه‌های آن جاده باریک بودیم که ترمز اتوبوس برید. [کمک راننده فریاد کشید] خواستیم که از کمربند ایمنی استفاده کنیم که کمربندی هم وجود نداشت و در این وضعیت، تنها کاری که می توانستیم انجام دهیم چسبیدن به صندلی های اتوبوس بود. اتوبوس که دور گرفته بود به صخره های یک طرف جاده برخورد می کرد. سوی دیگر جاده (سمت چپ)، شیب دار (مسیل) بود و چون این سوی جاده شیب داشت، تنها راه این بود که راننده، اتوبوس را به صخره ها سمت راست بزند تا از سرعت آن کاسته شود، ولی نتیجه اش شکسته شدن شیشه های پنجره های آن قسمت از بدند اتوبوس و اصابت خُرده شیشه ها به صورت خبرنگارانی بود که در آن طرف (طرف راست اتوبوس) نشسته بودند. راننده به این ترتیب درصدد کاهش سرعت اتوبوس بود، که اتوبوس به یک سرازیری دیگر افتاد و واژگون شد و برخی از همکاران از پنجره به بیرون پَرت شدند و آسیب سخت دیدند و دو بانو همکار نیز زیر بدنه اتوبوس قرار گرفتند و جان خود را از دست دادند.
    به گفته یک مقام پلیس راه، راننده ـ مسافران را بدون صورت وضعیت سوار و جابه‌جا کرده، و مسیرش را تغییر داده و از مسیر کوهستانی با سرعت بیشتر از حد مجاز در حرکت بود و تخلّف دیگر او پس از ازکارافتادن ترمز، بکار نبردن ترمز دستی بود. راننده، آشنا به راههای محل و 40 ساله است.
    یک مقام دیگر گفت که این اتوبوس تحت پوشش شرکت های حمل و نقل نبوده و اگر اتوبوسی که تحت پوشش شرکت های حمل و نقل باشد تردُّد آن با مسافر تابع شرایط استاندارد باید باشد، اما این اتوبوس «صورت وضعیت» نداشته و باید از حرکت آن در جاده ها با مسافر جلوگیری می شد.
    یک مقام سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای با اشاره به حادثه واژگون شدن اتوبوس حامل خبرنگاران حوزه محیط زیستِ رسانه ها گفت که این اتوبوس زیرمجموعه شرکت‌های حمل و نقل نبوده و از مجموعه حمل‌ و نقل مسافر نگرفته است؛ این اتوبوس آخرین باری که در حمل و نقل عمومی فعالیت داشت دوم اردیبهشت 1400 (دو ماه پیش) بود که آخرین صورت وضعیت را در سیستم حمل ‌و نقل عمومی جاده‌ای گرفته بود. «م.ش» راننده این اتوبوس بدون صورت وضعیت (بدون هماهنگی از طریق یک شرکت حمل و نقل) و خارج از برنامه شرکت حمل و نقل اقدام به مسافرگیری کرده بود و احتمالا مسئول این مسافرت (ستاد احیاء دریاچه ارومیه)، مستقیما با راننده تماس گرفته تا خبرنگاران را به محل منتقل کند و تخلّف و قصور راننده محرزاست زیراکه نه‌تنها بدون صورت وضعیت اقدام به جابجایی مسافر کرده بلکه با وجود آشنایی از آن مسیر کوهستانی، سرعت غیرمجاز داشته و همین مساله سبب شده تا نتواند وسیله نقلیه خود را کنترل کند، مسلما با راننده متخلف برخورد خواهد شد.
    به گزارش وقت خبرگزاری تسنیم یک مقام سازمان حفاظت محیط زیست پس از عیادت از مصدومانِ واژگون شدن اتوبوس حامل خبرنگاران اظهار داشت: ‌با دعوت ستاد احیای دریاچه ارومیه بازدید رسانه‌ای از پروژه‌های عمرانی این ستاد آغاز شد و در این دیدار دو روزه، 20 خبرنگار از رسانه‌های کشور به همراه 4 نفر از کارکنان روابط‌عمومی سازمان محیط زیست و دو نفر از کارکنان ستاد احیاء دریاچه ارومیه برای بازدید از پروژه‌های مربوط، از فرودگاه مهرآباد تهران به ارومیه منتقل و پس از رسیدن به ارومیه، با اتوبوسِ تهیه شده برای بازدید از تونل زاب در شهرستان پیرانشهر به محل می روند و پس از بازدید از تونل زاب با اتوبوس عازم «سد کانی‌سیب» می شوند که متاسفانه اتوبوس حامل آنان و راهنمایان مربوط بر اثر نقص فنی واژگون می‌شود.
    یک فعال محیط زیست ضمن انتقاد از انتخاب اتوبوس مورد بحث برای حمل خبرنگاران گفته است: وقتی یک اتوبوس فاقد استاندارد است و برای تردّد نیز هیچ صورت وضعیتی نداشته، چرا با آن قرارداد بسته بودند که خبرنگاران را به محل های بازدید برساند؟. آیت الله رئیسی دستور رسیدگی قضایی سریع و جامع به این قضیه داده است.
    
مهشاد کریمی (راست) و ریحانه یاسینی (چپ)، دو خبرنگاری که بر اثر واژگونی اتوبوس در نزدیکی نقده کشته شدند


    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    پنج‌شنبه ـ سوم تیرماه 1400 و یک روز پس از واژگون شدن اتوبوس حامل خبرنگاران، اتوبوس حامل سربازآموزگاران که از زاهدان به مقصد آباده در حرکت بود، به علت نقص فنی در ترمزهایش، در منطقه دهشیر به یک تریلر برخورد کرد و واژگون شد. در این حادثه پنج تن کشته و 33 نفر مصدوم شدند. این سربازمعلمان برای دوره آموزش به آباده می رفتند.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دنياي هنر
سالگرد درگذشت مَهَستی
بانو مهستي
بانو مهستي (خديجه دَده بالا) خواننده قديمي آواز و ترانه هاي ايراني 25 ژوئن 2007 درسانتارزا (كاليفرنيا) و در 61 سالگي از بيماري سرطان جهاز هاضمه درگذشت. هايده خواهر مهستي كه او نيز يك خواننده معروف آوازهاي ايراني بود بیستم ژانویه 1990 (سی ام دی ماه 1368) در كاليفرنيا (لس آنجلس) فوت شده بود. مهستی متولد 1325 هجری پیش از هایده وارد دنیای موسیقی شده بود. اين دو خواهر پس از انقلاب و ممنوع شدن خوانندگي بانوان ـ جز در محافل زنانه، وطن را ترك كرده بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي داستان نويسي
داستان نگار قرن 19 آمریکا
Sarah O. Jewett
سارا جوت Sarah O. Jewett داستان نگار آمریکایی که 19 داستان نوشت 24 ژوئن 1849 به دنیا آمد و 60 سال عمر کرد. وی که در سال 1909 درگذشت کار نویسندگی را از 19 سالگی و در مجله اتلانتیک آغاز کرده بود.
    معروف ترین داستان های او «دکترِ روستا»، «زندگانی بانو ننسی» و «کیف خالی» عنوان دارند. او ضمن داستانهای خود کوشیده است که واقعیت های زندگانی مردم آمریکا در نیمه دوم قرن 19 را بازتاب دهد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
صنايع و فنون
مايكروسافت


كمپاني كامپيوتري مايكروسافت آمريكا كه نرم افزارهاي متعدد و معروف براي پيشبرد تكنولوژي كامپيوتر ساخته است 25 ژوئن سال 1981 در شهر «ردموند» Redmond ايالت واشنگتن مستقر شد. گردانندگان اين كمپاني معروف در آن روز همان هايي بودند كه عكس بالا در سال 1975 از آنان برداشته شده است.
    «بيل گيتز» رئيس اين كمپاني (که ميلياردر شماره يکم درجهان بشمار آمده است)، در اين عکس ـ آخرين نفر سمت چپ (در رديف پايين) است. مايکروسافت چهارم اپريل 1975 در شهر آلبوکرکي ايالت نيو مکزيکو تاسيس شده است. اين كمپاني در آغاز كار بسيار كوچك و فعاليت آن محدود بود كه در سال 2005 فروش آن به 43 ميليارد و در سال 2007 به 51 ميليارد دلار رسيده بود. در اين سال (2007) شمار كاركنان کمپاني مايكروسافت 89 هزار و پانصد تن بود و در 105 كشور شعبه داشت. کمپاني هاي فعال در امور ديجيتال و سلفون و تلويزيون در دهه هاي اخير درآمد سرشار داشته و به همين دليل شمار آنها روز افزون است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
«استرابو» و دانش جغرافيا ـ ايرانيانِ دوران باستان آلوده کردن محيط زيست را جرم می دانستند
Strabo
استرابو Strabo دانشمند و اندیشمند يوناني متولد در اماسیه amasia واقع در آسياي صغير (آناتولي - ترکيه آسيا) در دهه آخر ماه ژوئن پنج سال پيش از ميلاد، كار نوشتن تاليف بزرگ و معروف خود را در 17 کتاب تحت عنوان geography به پايان رسانيد. اين زمان را خود او به دست داده است (زمانی که فاصله خورشید از شمال زمین به دورترین حد می رسد ـ آغاز فصل تابستان) که با تطبيق تقويم ها معلوم شده یکی از روزهای 20 تا 25 ژوئن سال پنجم پيش از ميلاد بوده است.
    استرابو «جغرافيا Geography» را يك علم خواند و آن را به جغرافياي انساني، طبيعي و اقتصادي تقسيم كرد. با اين كه پيش از او هم تلاشهايي براي تدوين جغرافيا به عمل آمده بود، روال بر اين است كه «استرابو» را پدر دانش «جغرافيا» بخوانند و اصلاحاتي را كه به كار برده به همان گونه به كاربرند.
     استرابو که در سال 64 پيش از ميلاد متولد و در سال 24 ميلادي فوت شد پس از تحصيلات مقدماتي در زادگاه خود و نيز در آتن به رُم رفت و بعد از انجام مطالعاتي در آنجا به مدت پنج سال هم در اسکندريه مصر به بررسي اوضاع جهان پرداخت.
     استرابو براي نوشتن کتاب جغرافيای خود از ارمنستان تا اتيوپي و همه مناطق اطراف درياي سياه و مديترانه را زير پا گذارد، اسناد را خواند و با مسافران، نظاميان و بازرگانان مصاحبه کرد.
     تأليف او اطلاعات جامعي را درباره مردم و سرزمين هايي که در آن زمان براي روميان و يونانيان شناخته شده بود به دست مي دهد.
     استرابو بعدا با توجه به اطلاعات تازه اي که به دست آورده بود در سال 18 ميلادي در تاليف خود يک تجديد نظر کامل به عمل آورد. وي درباره امپراتوري ايران و ايرانيان مطالب فراوان به دست داده از جمله نوشته است که کثيف کردن آب و زمين (آلودگي محيط زيست) در ايرانزمين (امپراتوري باستاني ايرانيان) جرم است و مجازات دارد.
     نوشته هاي استرابو در عصر حاضر هم بارها مورد استناد قرار گرفته است و آخرين بار آن در دهه 1990 بود که مقدوني ها به آن استناد کردند و ادعاي يونانيان را که ملت جداگانه اي نيستند رد کردند، زيرا استرابو در تاليف خود نوشته است که مقدوني ها و مردم سرزمين هاي شمال تساليا «غير يوناني» هستند.
    
نقشه جهان از ديدگاه استرابو

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دانشمند فيزيك اتمي آلمان
25 ژوئن زادروز پروفسور هانس جنسن Hans D. Jensen فيزيكدان معروف آلماني است كه در سال 1907 در هامبورگ به دنيا آمد و در سال 1963 برنده جايزه نوبل شد.
    كارها و پژوهشهاي او عمدتا در فيزيك اتمي است و در اين رشته فرضيه هاي متعدد دارد كه به خاطر يكي از آنها برنده جايزه نوبل شد. او در جريان جنگ جهاني دوم در دانشگاههاي آلمان فيزيك اتمي تدريس مي كرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
جنبش جهانی روزنامه نگاران اینوستیگیتیو ـ هدف: پاکسازی جوامع از فساد دولتی و اصحاب منافع با کشف فساد و افشاء آن

    
پاسخ به پرسش یک مخاطب ـ دریافت شده در بیستم ژوئن 2016

    
    پرسش: آیا روزنامه نگاران اینوستیگیتیو که کمر بسته اند تا جهان را ـ بدون چشمداشت ـ از فساد پاکسازی و توده مردم را از تباهی ها آگاه و روشن کنند، همبستگی با هم دارند تا یار و یاور یکدیگر باشند و در تحقیقات فرامرزی، به شکل گروه و شبکه عمل کنند؟.
    پاسخ: بله. چارلز لویس Charles Lewis اینک یک ژورنالیست 63 ساله که قبلا از ازدست اندرکاران مجله تلویزیونی «سیکستی مینیتز» بود و پیش از آن در شبکه تلویزیونی ای بی سی، با تجربه ای که از کار اینوستیگیتیوِ برنامه «سیکستی مینیتز» به دست آورده بود تصمیم به ایجاد یک انجمن ناوابستهِ غیر انتفاعیِ فراگیر مرکّب از روزنامه نگاران اینوستیگیتیو، با هدف خدمت به جوامع و پاکسازی جهان از طریق کشف و افشاء ژورنالیستی فساد دولتی و اصحاب نفوذ و منافع ازجمله کمپانی های بزرگ، سوء استفاده از قدرت و لابی بازی ها (کارچاق کنی) و وادارکردن مقامات دولتی و کمپانی ها و اصحاب نفوذ به راستکردار و راستگفتار شدن و احساس مسئولیت و پاسخگویی در قبال مردم کردن و زیر نفوذ قرار نگرفتن، تصمیم به ایجاد یک انجمن به نامCenter for Public Integrity گرفت یعنی مرکزی برای درستکرداری، درست گفتاری و درست اندیشی شدن مقامات و سخنگویان اصحاب منافع. وی این جنبش خودرا در مارس 1989 تأسیس کرد:
    www.publicintegrity.org. چارلز لویس به موازات این فعالیت، سرگرم تدریس «روزنامه نگاری و رسانه های همگانی» در اَمِریکَن یونیورسیتی (واقع در شهر واشنگتن) است و قبلا در پرینستون و هاروارد.
Charles Lewis


    در چارچوب این جنبش، Gerard Ryle روزنامه نگار ایرلندی مقیم استرالیا در سال 1997 سازمان جهانیThe International Consortium of Investigative Journalists (ICIJ) را در اجرایی کردن حرفه ایِ همان هدف (کشف و افشاء فساد، سوء استفاده از قدرت و مقام و منزلت و شانه خالی کردن از مسئولیت در قبال مردم و پاسخگویی و ...) تأسیس کرد که اینک (ژوئن 2016) دارای 165 عضو است و در 65 کشور فعالیت دارد. شرایط عضویت؛ داشتن تجربه موفقیت آمیز در روزنامه نگاری اینوستیگیتیو است. این قبیل ژورنالیست ها در جهان 7 میلیاردی در ردیف موجودات کمیاب تلقّی می شوند. این اتحادِ روزنامه نگاران اینوستیگیتیو، بررسی این دو موضوع را هم در دستور کار خود دارد: 1ـ میزان بی اعتمادی اتباع به دولت و مقامات دولتی مربوط و یافتن علت و یا علل و اعلام آن با هدف اصلاح. 2 ـ میزان مسئولیت دولت در اعلام تصمیمات و اقدامات خود بدون پنهان کردن ناکامی ها که اتباع تکلیف خودرا بدانند.
Gerard Ryle


    این سازمان با کمک اعضای خود در همان سه سال اول تأسیس، در 39 کشور 75 مورد بررسی و تحقیق ژورنالیستی انجام داد و برنده چند جایزه شد زیرا که در پی هر افشاگری، اصلاحات صورت گرفت و اتباع دولت مربوط خوشنود و راضی شدند. باید دانست که روزنامه نگاری در خاندان جرالد موروثی و پدربزرگ او یک ژورنالیست نامدار بوده است.
    این اتحاد تا کنون موفق به کشف سازش پنهانی کمپانی های سیگارسازی باهم با هدف افزایش فروش ـ درآمد (در حقیقت اعتیاد مردم به دودکردن)، کارخانه های داروسازی، شرکت های چند ملیّتی در گرفتن امتیاز و ... در گران کردن کالا و تبلیغات نادرست جهت ترغیب به خرید و ... و نیز فساد دولتی و خاصه بازی ها در چندین کشور ازجمله روسیه و همچنین اغفال افکار عمومی در بهبود وضعیت محیط زیست و آلودگی هوا شده است.
    کارهای بسیار چشمگیر این اتحاد که دارد فعالیت خودرا هرچه بیشتر گسترش می دهد کشف معاملات مالی معروف به «آف شور» یعنی بانک های مستقر در جزایر کوچک دریای کارائیب و آنتیل است با هدف فرار از پرداخت مالیات دولت متبوع و روشن نشدن منبع سرمایه و درآمد. همچنین افشاء چند مورد پُر سر و صدای لابی ها (کارچاق کن ها). کشف و افشاء فساد دولتی ـ اقتصادی در عراق و افغانستان از کارهای چشمگیر این اتحاد است. این اتحاد کشف کرده است که چگونه در قراردادهای تسلیحاتی و نظامی مربوط به عراق، فساد و کلاهبرداری صورت گرفته است. تعقیب انتشار یک گزارش در یک نشریه آلمانی در مورد فساد مالی جهانی موسوم به Panama Papers. جزئیات، کشف حقایق و افشاء این یک مورد در اپریل 2016 هفته ها خبر اول رسانه ها بود و همچنان دنبال می شود. اسناد این ماجرا که 215 هزار مورد (فرد، جمع و شرکت) را در بر می گیرد از فعالیت مالی Offshore مقامات تراز اول چندین کشور ازجمله کرملینی ها پرده بر می دارد و جهانیان را روشن می کند که زمام امور دنیا و ورق بازی ها در دست چگونه افرادی است. این اسناد در یک مؤسسه حقوقی ـ خدماتی مستقر در کشور پاناما که دارای شعبه در 48 کشور جهان بوده نگهداری می شده است. این موسسه در سال 1977 توسط یک وکیل قضایی آلمانی به نام «جورگِن موساک» تأسیس و سپس «رامون فونسِکا» وکیل پانامایی با او شریک می شود و مؤسسه، نام Mossack-Fonseca به خود می گیرد. اسناد از همان زمان (اواخر دهه 1970) تشکیل شده است و ضعف وطندوستی مقامات و کمپانی های مربوط را نشان می دهد که برای فرار از دادن مالیات، به انجام امور مالی خود در «آف شور» دست زده بودند و نیز فرار از آگاهی هموطنان که چقدر پول دارند تا تحقیق شود که از کجا آورده اند و ....
    «جورگن موساک» قبل از تأسیس آن موسسه، ضمن فعالیت حقوقی در آلمان و سویس در جریان پس انداز کردن چنین پول هایی در بانک های سویس قرارداشت.
     اتحادِ ICIJ هچنین روزنامه نگاران دیکته نویس و آن دسته که به جای انجام تکلیف (تهیه مطلب و خبرنویسی طبق اصول و تعاریف)، تنها حرف مقامات و اصحاب منافع را دهان به دهان می کنند افشاء می سازد مثلا چرا «واشنگتن پست» یک گروه 12 نفری روزنامه نگار را مامور بررسی جزئیات وضعیت خصوصی و عمومی د. ترامپ (نامزد احتمالی جمهوریخواهان آمریکا در انتخابات نوامبر 2016) کرده ولی برای بانو کلینتون؛ هیچ. این عمل «واشنگتن پست» یعنی میدیاکراسی (دولت ساز شدن رسانه ها). به عبارت دیگر؛ این روزنامه می خواهد که بانو کلینتون رئیس جمهوری شود. در فدراسیون آمریکای شمالی ـ USA، از زمان فروپاشی شوروی، دارد رئیس کشورشدن پسر پس از پدر و زن پس از شوهر روال کار می شود که قبلا چنین نبود.
    بسیاری از اصحاب نظر امیدواری بسیار به فعالیت این جنبش و اتحاد وابسته به آن برای ساخت جهانی بهتر دارند. تاریخ مطبوعات ایران جز در یک مورد (ر. اعتمادی) روزنامه نگار اینوستیگیتیو به مفهوم واقعی کلمه نداشته است. من (نوشیروان کیهانی زاده مؤلف اين تاريخ آنلاين براي ايرانيان) در دو دهه اول 60 سال کار روزنامه نگاری خود سه بار تلاش کردم تا کار اینوستیگیتیو کنم (روزنامه نگار در نقش کارآگاه) که هر سه بار آسیب دیدم. بار اول در نیمه اول سال 1336 بود که گران شدن ناگهانی بهای نمک طعام در تهران را کشف و یک معدن دار را افشاء کردم که به سایر معدن داران پول داده بود تا کار استخراج نمک را متوقف کنند و او قیمت را چند برابر کند. در پی این افشاگری، نقشهِ افکندن من به دست چاقوکشان حرفه ای طرح شده بود که برای فرار از دام اینان خودرا از طبقه دوم ساختمان مربوط به پایین انداختم. دفعه بعد و در آذرماه 1339 یک افسر پلیسِ راه را افشاء کردم که دختر یک آشنای خودرا به خانه فساد داده بود. انتشار این خبر با عکس دختر در روزنامه اطلاعات باعث شلاق خوردن و سرتراشیده شدن من به دستور سپهبد نعمت الله نصیری شد. بار سوم و در مهرماه 1347 ماجرای زهردادن سگ امیراسدالله علم وزیر وقت دربار را افشاء کردم که 3 ماه تمام «ممنوع القلم» شدم.اینک و از چند ماه پیش، به نظر می رسد که خبرگزاری فارس دست بکار روزنامه نگاری اینوستیگیتیو زده است. انتشار بدون کم و زیاد کردن کشفیات دیگران از اشتباهات و ضعف ها هم که در نطق و نوشته ها می آید نوعی کار اینوستیگیتیو یک رسانه است (انعکاس دادن کار اینوستیگیتیو دیگران). این خبرگزاری، چنین نظرات و حقیقت یابی دیگران و اصحاب نظر را منتشر می کند. دکتر احمد توکّلی اقتصاددان و وزیر پیشین و نماینده سابق مجلس هم بنیادی غیر دولتی تقریبا با همین هدف ایجاد کرده و دستاوردهایش را منتشر می سازد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
براي نخستين بار يك «پاپ» بركنار شد
25 ژوئن سال 1080 كاردينالها با برگذار كردن نشستي در رم، پاپ گريگوري را از اين سمت بركنار كردند و روحاني مسيحي ديگري را برجايش نشاندند كه پاپ كلمنت سوم خوانده شد. عمل كاردينالها دمكراتيك و با توجه به آراء اكثريت صورت گرفته بود و جاي اعتراض باقي نمي گذاشت.
     اين نخستين بار بود كه يك پاپ از اين مقام بركنار مي شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي كه واحد هفتم سوارنظام دولت واشینگتن به دست بومیان آمریکا (اصطلاحا؛ سرخپوستان) نابود شد
25 ژوئن سال 1876 واحد هفتم سوار آمريكا به فرماندهي ژنرال جورج آرمسترانگ كاستر G. A. Custer كه در جنگ هاي داخلي اين كشور از خود دلاوري نشان داده بود در كنار رودخانه «ليتل بيگهورن Little Bighorn» در داكوتاي جنوبي توسط بوميان آن کشور ـ عمدتا نيروهاي دو قبيله سرخپوست «سو» و شيان ـ محاصره و نابود شد. طبق برخي نوشته ها، از اين واحد، تنها يك نظامی زنده ماند. فرمانده اين یکان و افراد آن همگي كشته شدند. در اين جنگ، Tatanka Ivotanka معروف به «سيتينگ بول Sitting Bull» فرماندهي بوميان را برعهده داشت.
     اين بزرگترين پيروزي بومیان آمریکا ـ اصطلاحا؛ سرخپوستان بر مهاجران اروپايي در آمريكاي شمالي در قرن 19 ذکر شده است.
     ژنرال كاستر براي راندن بومیان قبيله «سو» به رزرويش ها (اراضي محصور) ماموريت رفتن به داكوتا را يافته بود. «داكوتا» به زبان بومیان به مفهوم «اتحاد» است. بوميان آمريکا (اصطلاحا سرخپوستان و از تبار منچوريايي ـ سيبريايي) هزاران سال پيش از مهاجران اروپايي ساکن قاره آمريکا شده اند. نخستين دسته اروپاييان (اسپانيايي ها) در سال 1492 پاي به قاره غربي گذاردند و انگليسي ها در سال 1607 نخستين مهاجرنشين دائمي خودرا در اين قاره (در استیت ويرجينيا) برپا کردند.
    کاستر در پنجم دسامبر 1839 به دنيا آمده بود، در ميشيگان و اهايو بزرگ شده بود و هنگام فوت 36 ساله بود. سيتينگ بول که در 1831 متولد شده بود در 1890 درگذشت.
کاستر و سيتينگ بول [عکس از سازمان کاليفرنيايي آموزش بوميان]

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالروز آغاز جنگ پُرتلفات كره كه مسئله اين شبه جزيره را هم حل نکرد
جنگ شبه جزيره كره 25 ژوئن سال 1950 با عبور واحدهاي چند لشكر كره شمالي (جمهوري دمكراتيك خلق كره) از مدار 38 آغاز شد كه تا 27 جولاي سال 1953 ادامه داشت. شبه جزيره كره در سال 1945 كه ژاپن تسليم شد و جنگ جهاني دوم پايان يافت، به اراده فاتحان جنگ، در مدار 38 عرض جغرافيايي موقتا به دو قسمت جنوبي و شمالي تقسيم شده كه بعدا با انجام انتخابات به صورت يك كشور درآيند. ولي بعدا در جنوب شبه جزيره كه تحت حمايت آمريكا بود، «دولت» تشكيل شد. شمالي ها هم که چنين ديدند در منطقه خود به عامليّت حزب كمونيست و حمايت دولت مسکو يك دولت ديگر تشكيل دادند. با اين وضعيت چون ديگر سخن از انتخابات و تامين وحدت به اين طريق (روش دمكراتيك) نبود، شمالي ها تصميم گرفتند كه براي حل مسئله، راه نظامي در پيش گيرند، به جنوب لشکر فرستادند و پس از تصرف شهر سئول تا جنوبي ترين منطقه شبه جزيره پيش رفتند.
     پس از آغاز جنگ، دولت آمريكا به شوراي امنيت سازمان ملل متوسل و چون نماينده شوروي (دولت داراي اختيار وتو) به حالت قهر (!) جلسه شوراي امنيت را تَرك كرد، شورا به منشور ملل استناد كرد، راي به مداخله نظامي ملل متحد داد و در اندك مدتي 17 كشور، تحت رياست عملي آمريكا به كمك كره جنوبي شتافتند. رژيم پکن كه خارج از سازمان ملل بود براي اينکه خودي نشان دهد و توجه مردم را از مسائل داخلي ـ ولو موقتا ـ برگيرد به ياري كره شمالي رفت و شوروي به كمك تسليحاتي و ارسال هواپيما و خلبان دست زد و جنگ وسعت يافت.
     طبق آمار، در اوج نبرد شمار نيروهاي جنگنده در جنوب يك ميليون و يكصد و سي و نه هزار و نظاميان شمالي يك ميليون و 66 هزار تن بود. جمع كل تلفات 3 ميليون و هفتصد هزار تا پنج ميليون و پانصد هزار تن نظامي و غيرنظامي برآورد شده است كه در اين ميان، رقم امريكاييان مقتول 54 هزار و 246 تن بوده است. در پايان جنگ، بازهم مدار 38 مرز دو كره قرار گرفت. بنابراين، مسئله حل نشد.
    عكس، دو كودك آواره را در كنار يك تانك جنوبي ها در جريان جنگ نشان مي دهد.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که دولت عراق به ریاست ژنرال عبدالکریم قاسم رسما و با صدور اعلاميه مدعي مالكيّت کویت شد و ...
25 ژوئن سال 1961، و چند روز پس از اين كه انگلستان به كويت استقلال داد، دولت عراق رسما و با صدور اعلاميه مدعي مالكيّت آن شد و اعلام داشت كه كويت پيش از اين كه انگلستان آن را تحت الحمايه خود كند گوشه ای از عراق بود.
    در پي اين ادعا، ژنرال عبدالكريم قاسم رئيس دولت وقت عراق تصميم گرفت كه كويت را با فرستادن نيروي نظامي تصرف كند و واحدهاي نظامي اين كشور را براي اين كار آماده ساخت كه انگلستان اعلام داشت كه از استقلال كويت حمايت مي كند و نيرو به اين كشور فرستاد و به هدفي که داشت رسيد.
    اين اقدام انگلستان باعث نشد كه دولت عراق از داعيه خود دست بردارد.
    [استناد ژنرال قاسم که مادرش کُردِ لرستاني بود نقشه جغرافيايي امپراتوري ايران بود که عراق کنوني در بين النهرين و مناطق اطراف برجاي آن نشسته است. طبق نقشه جغرافيايي امپراتوري ايران در طول 1100 سال و تا نیمه قرن هفتم، کويت امروز و مناطق غربي خليج فارس بخشي از ساتراپي ايراک ـ ايران جنوبي ـ بودند.].
     در سال 1990 صدام حسين بر همين پايه به كويت نيرو فرستاد و آنجا را متصرف و يك ايالت عراق خواند. اين بار حكومت عراق بر كويت بيش از شش ماه طول نكشيد كه آمريكا با کمک چند دولت ديگر (با تشکيل ائتلاف) عراقي ها را از كويت بيرون راند و دولت عراق تحريم شد و اين ماجرا تا سال 2003 به درازا كشيد و بالاخره آمريكا و همدستي انگلستان با آن در مارس اين سال عراق را بدون داشتن مجوّز ار سازمان ملل تصرف كردند و ....
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
راه تازه نشان دادن مخالفت سياسي
23 و 24 ژوئن 2004 مقابل سينماها و كتابفروشي هاي آمريكا دو صف طولاني به چشم مي خورد؛ يكي براي خريد كتاب بيل كلينتون رئيس جمهوري پيشين و سِنتريست بود و ديگري تماشاي فيلم «فارنهايت ناين ـ ايلون Fahrenheit 9/11» كار «مايكل مورMichael Moore».
    
Michael Moore

روزنامه ها كه عكس اين دو صف را چاپ كرده بودند نوشته بودند كه مردم با اين صفوف خواسته بودند كه عدم رضايت خودرا از طرز کار دولت جورج دبليو بوش نشان دهند. در اين زمينه، استدلال مقاله نگاران برخي از روزنامه ها اين بود كه مردم در مصاحبه ها و گزارشهاي رسانه ها از محتواي كتاب كلينتون آگاه شده بودند و لزومي به تشكيل صف نبود و سر فرصت هم مي توانستند اين كتاب را تهيه كنند و يا اينکه در کتابخانه هاي عمومي آن را بخوانند. آنان مي خواستند با تشكيل اين صفوف ـ و به اين طريق عدم رضايت خود را از روش کار دولت و وضعيت موجود (وقت) نشان دهند و بگويند كه يك رئيس جمهوری با رفتاري ملايم مي خواهند. همين بيان غير مستقيم خواست منتقدین جورج دبلیو بوش، سبب شد كه «جان كري» نامزد وقت حزب دمكرات موضع خود را به «سِنتريست ها» نزديک کند و نشان دهد كه اگر انتخاب شود راه كلينتون را خواهد رفت، نَه راه جان اف. كنديِ چپگرا و جورج بوش راستگرا را.
     صف ديگر هم كه به رغم انتقاد شديد جمهوريخواهان از «مايكل مور» سازنده فيلم سينمايي «فارنهايت ناين ـ ايلون» مقابل سينماها تشكيل شده بود به نشانه عدم رضايت تعبير گرديده بود. جمهوريخواهان تلاش بسيار كردند كه برخي صاحبان سينماها از نمايش اين فيلم خودداري كنند كه موفق نشدند، زيرا چند سينمايي كه 23 ژوئن به صورت آزمايشي آن فیلم را در شهر نيويورك نمايش داده بودند چنان با استقبال مردم رو به رو شدند كه هر كدام سيصد هزار دلار فروش داشتند و با اين استقبال، هيچ مدير سينمايي زير بار رَدّ اين فيلم كه برضد حكومت بوش تهيه شده بود نرفت. نمايش عمومي فيلم از 25 ژوئن آغاز شد.
صفت براي خريد کتاب بيل کلينتون (زندگي من)

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
عروسي 60 ميليون دلاري


عكس و گزارش عروسي 60 ميليون دلاري دختر يك ثروتمند هندي در روزنامه ها در روز 24 ژوئن 2004 صداي انتقاد همه را بلند كرده بود.
     لاكشمي ميتال ثروتمند هندي براي شركت در عروسي دختر 23 ساله اش 1500 تَن را به فرانسه دعوت كرده بود تا از آنان به مدت شش روز در وِرساي و قصور مجلل پذيرايي كند. وي با اين عمل، ولخرجي لوئي شانزدهم را كه منجر به انقلاب فرانسه شد زنده كرد. حال آنكه از آغاز تاريخ تاکنون، هزينه عروسي هيچ شاهزاده اي از 35 ميليون دلار بيشتر نشده است. اين پول را ثروتمند كشوري هزينه كرده بود كه طبق يک آمار جهاني در آن زمان بيش از هفتصد ميليون فقير داشت.
    به نظر يک مورخ فرانسوي، ممکن است كه اين گزارش رسانه ها بار ديگر آتش مبارزه فقير با غني را روشن سازد و اين بحث قديمي را كه چرا و به چه دليل برخي ثروتمند مي شوند زنده كند. مي دانيم كه انتشار خبر پرداخت مَهريه 20 ميليون توماني زوجه يك ثروتمند ايراني در 1357 (سال انقلاب) باعث خشم مردم و تشديد انقلاب شد.
    عکس بالا، اين عروس و داماد هندي را نشان مي دهد.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
... و پس از عراق
23 ژوئن 2005 دو مجلس كنگره آمريكا با توجه به گسترش كشتار در عراق وقت و افزايش تلفات آمريكاييان، بالارفتن هزينه جنگ و از سرگيري ناآرامي هاي افغانستان، رامسفلد Donald Rumsfeld وزير دفاع وقت (متوفی در 29 ژوئن 2021 در 88 سالگی)، ژنرال پيس رئيس ستاد مشترك نيروهاي مسلح و ژنرال ابي زيد فرمانده وقت نيروهاي آمريكا در خاور ميانه را احضار كرده بودند تا از آنان توضيح بخواهند.
     در جلسه سنا، پس از اين كه «چِني» معاون رئيس جمهوري وقت و نیز رامسفلد متهم به گفتن دروغ در قبال مسئله عراق شدند، سناتور وقت ادوارد كندي (متوفی در 29 آگوست 2009) خطاب به رامسفلد گفت: با اين وضعيت بهتر است كه استعفا بدهي. چني و رامسفلد قبلا گفته بودند كه مقاومت در عراق رو به پايان است و آخرين روزهاي خود را مي گذراند.
     در جلسه 23 ژوئن 2005، كه گزارش گسترش مقاومت و افزايش تلفات و هزينه در عراق مطرح بود، ژنرال ابي زيد تأیيد كرد كه مقاومت با ورود افراد خارجي مخالف آمريكا به عراق افزايش يافته و پايان آن قابل پيش بيني نيست و در پي بيان اين مطلب بود كه از رامسفلد خواسته شد كناره گيري كند.
     در آن زمان رسانه هاي آمريكا هشدار داده بودند كه اگر اوضاع عراق آرام نشود پس از عراق، اين وضعيت ممکن است به مناطق ديگر در خاورميانه و جهان عرب و حتّي به كشور سعودي، كويت، امارات و قطر منتقل شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نظر برخی از مفسران: «انرژي ديپلماسي» دولت چین و صف آرايي آمريكاييان در برابر آن در سال 2005 و پیش بینی معارضات دو دولت در دهه های بعد
گزارش 23 ژوئن 2005 رسانه های بلوک غرب كه دولت چین براي خريدن شركت بزرگ نفتي آمريكايي «يونوكال» پيشنهاد داده و حاضر شده بود براي خريد اين شركت 20 ميليارد دلار بپردازد كه سه ميليارد بيش از مبلغ پيشنهادي ديگران بود، كنگره آمريكا را بر ضد آن دولت که پيش بيني شده بود دنباله خواهد داشت به صف آرايي برانگيخته و بارديگر موضوع وضع عوارض گمركي 27 و نیم در صدي بر كالاي ساخت چين را به ميان آورده بود. در برابر اين صف آرايي، «گرين سپَن» رئيس وقت شوراي پول آمريكا [از جامعه يهودياناين کشور] مخالفت مي کرد.
     شماری از مفسران رسانه های غرب با توجه به اين صف آرايي كنگره پيش بيني معارضات بيشتري را در آينده و عمدتا در دهه دوم و دهه سوم قرن 21 ميان دو دولت کرده بودند و نظر داده بودند که نياز چينيان به نفت و مواد خام روزافزون است و گفته بودند که دولت چین از هم اکنون به يك «انرژي ديپلماسي» دست زده و همزمان به تقويت نيروي دريايي خود كه محافظ مسير حمل نفت باشد پرداخته است و مي کوشد هرچه را كه آمريكا در نقاط ديگر جهان از دست بدهد آنها را به چنگ آورد و بنابراين معارضه جهاني تازه اي دارد آغاز می شود که وسعت خواهد يافت.
     اين مفسران نظر داده بودند که در اين شرايط، بايد آمريکا متوجه «هند» شود که جاه طلبي زياد ندارد. واشنگتن بايد از افتادن دولت هاي عربي صاحب نفت و ثروت به دام چین جلوگيري کند و آمريکا بايد دوستي خود را با ويتنام که با چين اختلاف ارضي دارد تحکيم کند و گسترش دهد و حمايت نظامي از فيليپين را يادآور شود، تايوان و ژاپن و حتي کره جنوبي را رها نکند و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که خارجيان مقيم كشور سعودي اجازه حمل سلاح يافتند
دولت سعودي 25 ژوئن 2004 اجازه داد كه خارجيان مقيم آن كشور اگر بخواهند مي توانند براي دفاع شخصي (دفاع از خود) سلاح حمل كنند؛ كاري كه به گفتهِ وقتِ اصحاب نظر، نتيجه معكوس خواهد داد و احتمالا باعث گسترش خونريزي خواهد شد.
    دولت سعودي در پي گردن زده شدن يك تِكنيسيَن آمريكايي (به دست ربايندگانش) چنين تصميمي را گرفت تا خارجيان ساكن آن كشور بتوانند در لحظه احساس خطر، از خود دفاع كنند. در آن زمان (ژوئن 2004) در كشور سعودي هشت ميليون و هشتصد هزار خارجي بسر مي بردند و عده خارجيان درست نصف جمعيت سعودي ها بود كه 17 ميليون برآورد شده بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رزمناو «وينسنس» در آستانه هفدهمين سالگشت ساقط کردن هواپيماي مسافربر ايران در آسمان خليج فارس بازنشسته و از رده خارج شد
25 ژوئن 2005 و يك هفته مانده به هفدهمين سالگشت ساقط شدن يك اِرباس شركت هواپيمايي ملّي ايران در آسمان خليج فارس توسط رزمناو آمريكايي «وينسنسVincennes» كه در سوم جولاي 1988 در جريان جنگ عراق و ايران اتفاق افتاد، نيروي دريايي آمريكا اين ناو 20 ساله وقت را از رده خارج و بازنشسته كرد. بر اثر ساقط شدن اِرباسِ ايران (پرواز 655) كه عازم امارات بود 290 تَن جان باختند. بعدا دولت آمريكا پذيرفت كه خونبها بدهد ولي به مراتب كمتر از مبلغ استاندارد.
    «وينسنس» كه در سال 1985 كار خود را شروع كرده بود وابسته به ناوگان آمريكا در اقيانوس آرام بود كه در دوران جنگ عراق با ايران و حركت نفتكش هاي كويت با پرچم آمريكا، از مسير آنها در خليج فارس محافظت مي كرد. اين ناو در سن دياگو (كاليفرنيا) بازنشسته و با يدك كش به ايالت واشنگتن و محل نگهداري ناوهاي از رده خارج شده و اوراقي منتقل شده است.
USS Vincennes

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مبارز حفظ درخت: رسانيدن پيامِ حق، ارزش زندان رفتن را دارد ـ روشي تازه براي مقاومت
Daryl Hannah
بانو «درل حنا Daryl Hannah» بازيگر ميانسال فيلمهاي سينمايي هاليوود با دست زدن به مبارزه به خاطر حفظ درخت شهرت خود را چند برابر كرده است. در ژوئن 2006 وي با 39 نفر ديگر دو هفته از درختان يك فضاي باز در جنوب مركزي شهر لُس آنجلس پايين نيامدند تا آن درختان را قطع نكنند. مالك درختزار زمينش را كه سالها مردم در آنجا «پيك نيك» برگزار مي كردند به صاحب يك فروشگاه زنجيره اي فروخته بود تا آنجا را تبديل به انبار كنند. «درل حنا» پس از اطلاع از زماني كه قرار بود براي قطع درختان ازجمله گردوهاي تنومند و کهنسال مراجعه كنند تا كار ساختن انبار آغاز شود، با ساير مبارزان حفظ درخت و فضاي سبز به آنجا رفت و با بالا رفتن از درخت و ماندن در آنجا به مدت دو هفته مانع از اين كار شد.
     خريدار درختزار ـ كه چهار هكتار وسعت دارد ـ به دادگاه متوسل شد و سيزدهم ژوئن، 120 پليس قضايي (شِريف و معاونانش) مامور اجراي حكم دادگاه شدند و با كمك نيروي آتش نشاني محل، «درل» و مبارزان ديگر از جمله «جوان بائز» و «ويلي نيلسون» دو خواننده معروف را پايين آوردند كه به اتهام ايجاد سد در برابر حكم قاضي به زندان تسليم شدند.
    
افراد پليس قضايي و کارکنان آتشنشاني با جراثقال از درخت بالا رفتند و در حال اجراي حکم دادگاه و پايين آوردن حنا از روي درخت هستند


     «درل» به خبرنگاراني كه تلفني در سلول زندان با او مصاحبه كرده بودند گفته بود از اين كه موفق شد صداي خود را به گوش جهانيان برساند خوشحال است و رسانيدنِ پيامِ حق، ارزش زندان رفتن را دارد. او گفته بود مردم و مقامات بايد از قضيه آگاه مي شدند كه مالكِ درختزار كه روزگاري كم ارزش بود وقتي كه بهايش از بركت توسعه شهر به 16 ميليون دلار رسيد آن را فروخت و اين شتري است كه در برابر خانه هركس ممكن است زانو بزند. بايد راه حل تازه به دست آيد. بايد فضاي سبز شهرها به موازات توسعه آنها حفظ شود تا تعادل بهداشتي شهر قرباني سودپرستي و آزمندي نشود. به هر حال بايد كساني خود را براي اعتراض كردن آماده كنند و هميشه آماده و در اختيار باشند؛ اعتراض به کار نادرست و زيان آور؛ حق و تکليف انسان است. اعتراض ما مسالمت آميز بود.
چند منظره از مبارزه حنا و همفکرانش از روي درختان که در آنجا 14 روز مانده بودند و توجه جهانيان را به اينگونه مقاومت جلب کرده بودند

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
تمرين براي نمايش


اين عكس که بيست و پنجم ژوئن (سال 2006) در چند روزنامه چاپ شده بود، دو دختر چيني را در حالِ تمرينِ قرار گرفتن روي سر يكديگر نشان مي دهد كه منظره اي جالب را به وجود آورده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 25 ژوئن
  • 1798:   كنگره آمريكا با تصويب يك قانون به رئيس جمهوري اين كشور اختيار داد كه خارجيان ساكن آمريكا را كه خطرناك تشخيص داده شوند اخراج كند.
        
        
        
  • 1941:   روزولت رئيس جمهوري وقت آمريكا طي بخشنامه شماره 8802 تبعيض را منع كرد.
        
        
        
  • 1948:   در پي بسته شدن راههاي زميني برلين غربي به دستور استالين و قطع رفت و آمد از آلمان غربي به آن شهرِ قسمت شدهِ وقت، متحدين غربي که آلمان غربي وقت را در اشغال نظامي داشتند از اين روز به ايجاد يک پل هوايي Airlift دست زدند. اين وضعيت که در «تاریخ» به «بحران برلين» معروف شده است نزديک بود به جنگ جهاني سوم منجرشود. شوروي در آن زمان هنوز بمب اتمي نداشت و سلاح اتمی هنوز در انحصار آمریکا بود.
        
        
  • 1951:   شبكه تلويزيوني «سي . بي . اس.» آمریکا براي نخستين بار برنامه رنگي از نيويورك پخش كرد.
        
        
  • 1975:   موزامبيك Mozambique كه از سال 1505 مستعمره پرتغال در آفريقاي جنوب شرقي بود در پي يك رشته مبارزات خونين كه سالها طول كشيده بود استقلال خود را به دست آورد.
        وسکود دا گاما ـ دريانورد پرتغالي نخستين اروپايي بود که پاي بر خاک موزامبيک گذارده بود. پرتغالي ها نام يک تاجر عرب را که در محل با او آشنا شده بودند (با تلفظ خودشان) بر اين سرزمين گذاردند که باقي مانده است. تاجر عرب «موسي البيک» نام داشت که پرتغالي ها «موزامبيک» تلفظ کردند.
        پس از استقلال، موزامبيک گرفتار اختلاف مبارزانِ استقلال با يکديگر بر سر کسب قدرت شد و کشور سالها صحنه کشمکش هاي آنان بود. از آنجا که چپگرايان (کمونيست ها) قدرت را به دست گرفته و نام کشور را «جمهوري دمکراتيک خلق موزامبيک» گذارده بودند دولت ها بزرگ بلوک غرب ميانه روها را تحريک به مخالفت و زد و خورد کرده بودند و .... موزامبيک 800 هزار کيلومتر مربع وسعت و 31 ميليون جمعيت دارد و همسايه فدراسيون آفريقاي جنوبي است.
        
        
  • 1981:   ديوان عالي آمريكا راي داد كه تنها پسران اين كشور مشمول احضار به صفوف نظامی در صورت ضرورت و نیاز کشور هستند و زنان تنها اگر مايل به استخدام در نيروهاي مسلح باشند مي توانند داوطلب شوند و اجبار در كار نيست. در آمريكا نظام وظيفه اجباري وجود ندارد، ولي در ايام جنگ و نياز اين كشور، دولت می تواند گروهي از جوانان براي اين منظور احضار کند.
        
        
  • 1991:   در جريان فروپاشي کنفدراسيون يوگوسلاوي به تحريک «ناتو NATO»، در اين روز و همزمان، دو عضو از اعضای اين کنفدراسيون ـ کرواسي Croatia و اسلوونياSlovenia اعلام استقلال کردند.
        
        
  • 1996:   يک ساختمان هشت طبقه از مجتمع مسکوني «خبر Khobar» در شرق کشور سعودي که ساکنانش عمدتا افراد نيروي هوايي آمريکا بودند بر اثر انفجار يک کاميون حامل سوخت ويران شد که در اين رويداد 19 امريکايي و يک تبعه سعودي کشته و 372 تن مجروح شدند.
        
        
  • 2003:   ديوان عالي آمريكا راي داد كه مي شود در كتابخانه هاي عمومي، روي دستگاهاي رايانه، فيلتِر گذاشت تا بعضي سايت ها (منظور مستهجن) مشاهده نشوند.
        
        
  • يادداشت روز
    ضعف جهانی روزنامه نگاری و فقر تاریخنگاری و قرارگرفتن جهانیان در تاریکی و بی خبری ـ تحلیل نشدن رویدادهای روز برای مردم
    روزی نیست که مشاهده ضعف روزنامه نگاری و فقر تاریخنگاری و رو به کاهش گذاردن مورّخِ به معنای واقعی کلمه مرا (مولف اين تاريخ آنلاين را) رنج ندهد. این ضعف و فقر، از پایان جنگ جهانی اول رو به گسترش بوده است. از مطالب رسانه ها چنین بر می آید که خبرنگاران دارند دیکته نویس می شوند، برخی از تفسیرنگاران قلم به مُزد (پول و مساعدت) می زنند و در این میان، تاریخدان کاری نمی کند جز رفتن به کلاس درس و تکرار شرح رویدادهای سابق (در طول تاریخ بشر) بدون ذکر واقعی علل، نتایج و اندرزهایشان و یا اینکه همان مطالب تکراری را با قلمی دیگر کتاب می سازد و به این ترتیب میلیاردها انسان در تاریکی و بی خبری باقی می مانند. این تضعیف کار که تعمّدی و خواستِ «مقام دوستان» و پول پرستان است دمکراسی را به صورت واژه ای مدفون در کتاب لغت ها درآورده، مقام ها را حرفه ای و موروثی ساخته و کمپانی های بزرگ و اصحاب منافع را که از آغاز قرن 21 شروع به مالک شدن رسانه هاي معروف و عمدتا قديمي شده اند قادر به آوردن و بردن دولت ها کرده است. این دمکراسی (حکومت مردم)، آن نیست که افلاتون و ارسطو و اندیشمندان عصر روشنگری اروپا و پدران ایجاد فدراسيون آمريکا بیان کردند و تاکید بر آن داشتند که حقوق انسان و حق انتخاب مديران شهر و کشور، يک مورد از آن نباید وجه المصالحه منافع و آزمندي ها قرار گیرد و ....
        مقامات دولتی کشورهای توانمند تحولات و رویدادها و علل و نتایج آنهارا از تحلیل های سازمان های اطلاعاتی ـ امنیتی خود که سوابق را در آرشیوهایِشان، و در محل نیز مامور و عامل دارند بدست می آورند ولی مردم آنچه را که رسانه ها به آنها بدهند که امروزه یا تبلیغ است و یا تلقین. برخی از اندیشمندان، رسانه های همگانی را فروشگاه متاع نامعلوم لقب داده اند زیراکه مخاطبان (مردم) سفارش متاع آنها (خبر و نظر) را نداده اند و «نَدید» خرید می کنند و اعتماد به روزنامه نگار بسته اند که همه واقعیات یک رویداد را کشف کند و برایشان بگوید، آنان را در صحنه قراردهد تا روشن شوند و برای زندگی خود برنامه ریزی کنند و ازجمله تصمیم بگیرند که در انتخابات بعدی به چه کسی رای دهند و این تصمیمی نیست که در شب انتخابات گرفته شود، باید از مدت ها پیش روی آن تفکّر و کار شده باشد و به همین دلیل بود که در آن وقت ها اشتباه دقت در نظر سنجی ها (+ و - ) معروف بهMargin of Error از 5 درصد کمتر بود. این اشتباه دقّت در نظر سنجی ها از همان آغاز کار (سال 1824) بیش از این درصد نبود. کار نظر سنجی از ایالت پنسیلوانیای آمریکا و از سال 1824 آغاز شد و آن، استعلام نظر مردم منطقه درباره نامزدهای انتخابات آن سال ریاست جمهوری آمریکا بود که نتایج این نظرسنجی حاکی از پیروزی اندرو جکسون بود که به حقیقت پیوست. نظرسنجی ها اینک دقت خودرا از دست داده و به نظر می رسد که مؤسسات نظرسنجی بعضا «وسیله» شده اند که اخلال در تمرین دمکراسی است. وظیفه روزنامه نگار است که این بی دقتی و ... را کشف و افشاء کند تا مردم (انتخاب کنندگان) گمراه نشوند.
        در طول دهها سال رویدادنگاری، شاهد موارد متعدد از این سهل انگاری و تنبلی و بعضا تعمدی روزنامه نگاران (تحلیل و تفسیر و کشف انگيزه و واقعيات نکردن) بوده ام و در دو دهه اخير؛ بيشتر، که برخی از آنها در خاطرات من آمده است.
        
    25 ژوئن 2013
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
    نامه به مولف
    خرداد 1394،مخاطب خواسته بود که این واژه های «مَن در آوردی» نامفهوم را برایش معنی کنیم که ما هم نمی دانیم، شما چطور؟
  •   این پیام 31 خرداد 1394 واصل شد:
        
        در سایت امروز [منظور؛ 21 ژوئن]، در تاریخ آنلاین برای ایرانیان [این آنلاین] مطلبی از یک مخاطب را درباره واژه های «مَن درآوردی» تازه در زبان فارسی درج کرده بودید. خواستم چند واژه دیگر بر آنها اضافه کنم که این روزها این واژه ها را در وبسایت های خبری فارسی [خبرگزاری های تهران] می بینم و معنای آنها را نمی دانم و از هرکس هم که می پرسم نمی داند. دو بار به تهران تلفن کردم، آنها هم نمی دانستند و گفتند احتمالا این واژه های غیر ضروری با این هدف ساخته شده است تا کسی مقصود را متوجه نشود و ما چون این لغات را نمی فهمیم روزنامه هم نمی خریم که بخوانیم.
        این مخاطب از دفتر این تاریخ آنلاین خواسته است که اگر معانی و مفاهیم این واژه ها را بدانیم برایش ایمیل کنیم که نوشتیم ما هم بمانند او نمی دانیم:
        ـ گزاره برگ ملی
        ـ پادمان
        ـ چیدمان
        ـ شناسه
        ـ گعده
        ـ پیمایش ناوگان جاده ای
        ـ پارامترهای توافق شده
        ـ تایم اوت ها
        ـ دپوی زعفران
         ـ پازل (به صورتی که بکار می رود)
        ـ زاویه گرفت
        ـ لیزینگ (به صورتی که بکار برده می شود)
        ـ فراافکنی
        ـ اورهال (به صورتی که بکار برده می شود)
        ـ راهبردی
        ـ گفتمان
        و دهها واژه دیگر.
        مخاطب نوشته است: من فقط می دانم که «پاد» یعنی نگهبانی که واژه پادگان از آن ساخته شده که همه مفهوم آن را می دانند. در واژه گعده که من معنایش را نمی دانم فقط این را می دانم که نباید یک حرف غیر عربی (گ) با یک حرف عربی (ع) در کنار هم قرارگیرند و به هم بچسبند. اگر قرار است فارسی نویسی کنند چرا لیزینگ، پازل، پارامتر، دپو، اورهال و ... بکار می برند. واژه مرکب «گزاره برگ ملی» را از کجا آورده اند؟، اگر قرار باشد فارسی کنیم، چرا کلمه عربی «ملّی» را در کنار آن قرار داده اند؟. ناوگان (فلیت) به گروه کشتی ها می گویند، چرا باید دسته کامیون ها را هم ناوگان بگویند ـ ناوگان جاده ای. این واژه سازیِ خلاف منطق و عِلم در کشوری است که هنوز حدود ده میلیون بی سواد و کم سواد دارد و نیمی از جمعیت زیر تحصیلات متوسطه. فردا و فرداهای دور در این باره کتاب ها خواهند نوشت ـ کتاب طنز.

  • مسئله ای به نام ساخت واژه های «من در آوردی» مثلا «گفتمان» و بکار بردن آنها در زبان فارسی
  •   یک مخاطب تاریخ آنلاین ایرانیان در نامه ای که 21 ژوئن 3013 با پُست ارسال شده نوشته است:
        
        "مطلب شما درباره تاریخچه دویچه وله [صدای آلمان] و روش انتخاب مدیر عامل آن مرا بر آن داشت که وبسایت این رسانه جهانی را ببینم، البته به دو زبانی که می دانم: انگلیسی و فارسی. مطالب به زبان انگلیسی ایرادی نداشت؛ انتخاب و تنظیم، حرفه ای و خوب بود ولی در بخش فارسی، بیش از رسانه های برون مرز دیگر واژه های «تازه ـ ساخت» در جمهوری اسلامی مثلا واژه «گفتمان» را بکار می برَد و چون من و میلیون ها ایرانی برون مرز معنای این واژگان را درک نمی کنیم تصمیم گرفتم که از خیر دیدن وبسایت بخش فارسی دویچه وله به رغم تصاویر خوب آن بگذرم.
        ساعتی بعد به ذهن من رسید که شاید فهم من کم شده است و دیگران مخصوصا در داخل ایران مفاهیم این واژه ها را درک کنند. به چند دوست و فامیل در ایران تلفن کردم و مسئله را در میان گذاشتم، دیدم که آنها هم نمی فهمند. گفتم مگر روزنامه هارا نمی خوانند؟، گفتند که اگر از پیاده رو خیابان بگذرند، فقط تیتر روزنامه هارا روی میز کیوسک ها تماشا می کنند، خودشان روزنامه نمی خرند و دیدن تیترها هم منظور دولت را تامین می کند و این واژه های «من درآوردی» در تیترها نمی آید. تقریبا همه این چند نفری که تلفنی صحبت کردم و همه تحصیلکرده هستند گفتند که از جمهوری اسلامی انتظار بود که واژه های قرآنی و مذهبی را که به گوش مردم آشنا هستند بکار برند تا این «من درآوردی» ها را. شاید هم هدف این باشد که کسی مطلب را نفهمد. پول مُفت نفت باید در جایی خرج می شد ازجمله در واژه سازی. از خداوند مسئلت داریم که نفت را بخشکاند تا هدر نرود و پول آن خرج واژه سازی این چنینی نشود.".

        
        نظر مولف: شش دهه نوشته ام و 22 سال تدریس کردم. من نیز بمانند مخاطبی که نامه اش در بالا آمد و ساکن ایالات متحده است، معانی و مفاهیم واژه هایی را که در ده ـ پانزده سال اخیر در جمهوری اسلامی ساخته شده اند درک و فهم نمی کنم و بنابراین از خواندن و شنیدن بقیه مطالب با واژه هایی نظیر گفتمان، داده، کاربران، کاربرد، رویکرد، راهبرد و ... صرف نظر می کنم تا در این سن و سال احساس «سردرد» نکنم.
        از خود می پرسم که چرا و به چه دلیل و چگونه این واژه هارا ساخته اند ـ البته با هزینه کردن پول در محلی به نام فرهنگستان؟. چرا انگلیسی ها واژه های «خودساخته از هوا» را جانشین واژه های فرانسوی موجود در زبان خود (میراث اشغال نظامی انگلستان به دست فرانسویان در دوران ویلیام فاتح و جانشینانش) نکرده اند و اروپاییان برای واژه های لاتین درصدد یافتن جانشین «دست ـ ساخت » برنیامده اند؟. یافتن واژه از نقاط دوردست کشور، از عهد باستان و به گوش آشنا خوب است ولی نه ساخت واژه کاملا تازه از حروف و ترکیب کلمات ـ واژه ای که قبلا به گوش نخورده است. واژه «دست ساخت» با واژه بیگانه تفاوت ندارد هرچند که حروف و اجزاء کلمه فارسی باشند. تازه اگرهم قرار باشد که واژه «من درآوردی» نظیر «گفتمان» را بکار برند باید تا سالها در کنار آن و در پرانتِز بنویسند که یعنی چی و جای چه کلمه ای را باید بگیرد؛ تا جا افتد. منِ ِ نویسنده درک نمی کنم که هدف از ترکیب واژه گفت (فعل ماضی ـ سوم شخص مفرد از مصدر گفتن) و مان (مال ما) چه مفهومی باید داشته باشد و جای چه کلمه ای را باید بگیرد ـ کلمه ای که صدها سال بکار رفته و در ادبیات فارسی که مشهور جهانیان است دیده می شود. به همچنین واژه رویکرد (روی = صورت و کرد، سوم شخص مفرد فعل ماضی از مصدر کردن)، و یا یوسیج تازه (مورد استعمال) واژه های مثلا «داده» و راهبُرد. می خواهم بدانم که در طول تاریخ ایران، این واژه ها کجا بودند که من ِ نویسنده از آنها خبر نداشتم. اگر تازه ـ ساخت هستند باید معرفی شوند و روزنامه ها ماهها و سالها در پرانتز «جایگزینی» شان را بنویسند تا نسل های دوم، سوم و ... بفهمند و به حافظه بسپارند. رادیو ـ تلویزیون ها که طبق اصل ِ «بکار بردن زبان مردم= زبان کوچه و بازار» نباید این واژه هارا بکار برند که ایجاد حواس پرتی در مخاطب کند و دنباله کار را رهاسازد.
        یافتن واژه با مفهوم آسان و طبیعی، کاری است جالب و پسندیده ولی نه ساختن از هوا. در جایی که ایرانیّت رد می شود چه لزومی به ساخت واژه «من درآوردی» با استفاده از حروف پارسی است که فراری دهنده مخاطبان رسانه هاست. برای مثال: واژه «رونما» اصالت دارد که بتازگی بکار می رود. این واژه از قدیم الایام در شرق ایران و نیز افغانستان مخصوصا در مورد رونمایی تازه عروس ها (برداشتن پوشش، نقاب و برقعه از صورت در برابر شوهر) بکار می رفته است.




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com