Iranians History on This Day

روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد

ميلادي

خورشيدي

13 دسامبر

جستجو:

هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.

لينک به اين صفحه

ايران

تقسيم نيروهاي مسلح ايران به چهار ارتش در زمان پادشاهي يزدگرد يکم

نمونه ديگري از سكه هاي يزدگرد اول
كه اواخر عمر او ضرب شدند

پس از دو سال مطالعه و بررسي، 13 دسامبر سال 402 ميلادي يزدگرد يكم از دودمان ساساني بر تجديد سازمان نيروهاي مسلح ايران صحه گذارد. روابط حسنه ايران و روم در زمان يزدگرد يكم اين فرصت را به ژنرالهاي ايران داده بود كه بنشينند و پس از نزديك به دو قرن، باتوجه به اوضاع جهان آن زمان و تهديد هاي تازه و با استفاده از تجربه گذشته به نوسازي سازمان ارتش بپردازند.
     طبق سازمان تازه كه جزئيات آن در آرشيوهاي منتقل شده از قسطنطنيه به رم در سال 1453 آمده است، نيروهاي مسلح ايران به چهار ارتش به اين شرح تقسيم شده بودند:
     ارتش يكم؛ قرارگاه ستاد در شهر مَرو. واحدهاي اين ارتش موظف به جلوگيري از مهاجرت و يا تجاوز مسلحانه اقوام زرد و نيمه زرد ساکن شمال شرقي آسياي مركزي و شمال غربي چين[آلتائيک ها] به اين سوي سيردريا (سيحون) بودند. هيچگاه و در هيچ شرايطي از واحدهاي اين ارتش جز در همان منطقه نبايد استفاده مي شد، زيرا كه به نظر طرّاحان اين سازمان بندي ورود اقوام مذكور كه تمدني عقب مانده و اخلاقياتي ضعيف داشتند به قلمرو ايران نه تنها تجاوز ارضي بود بلكه تخريب فرهنگي جبران ناپذير بشمار مي رفت. واحدهاي معروف به مرزبان كه قبلا به وجود آمده بودند و در مرزهاي شمال شرقي مستقر بودند بايد ضميمه اين ارتش مي شدند. در اين ارتش، نسبت سوار و پياده يك و دو بود.
    ارتش دوم؛ قرارگاه سيّار. واحدهاي اين ارتش متساويا به دو سپاه تقسيم و در طرفين درياي گرگان (درياي مازندران ـ درياي قزوين = كاسپين) مستقر و از دربند قفقاز تا معابر داغستان و نقاط رخنه خزرها در غرب آرال (شرق درياي مازندران) محافظت مي كردند. واحدهاي اين ارتش به نسبت چهار و يك سوار و پياده بايد بودند.
    ارتش سوم ؛ قرارگاه تيسفون (جنوب بغداد)، اين ارتش از مرزهاي غربي و شمال غربي و پايتخت حراست مي كرد و بازدارنده روميان در صورت تعرض ناگهاني؛ تا رسيدن ارتش هاي دو و چهار بود.
    ارتش چهارم؛ قرارگاه سپاهان (اصفهان). اين ارتش كمكي و احتياط بود و جز آن قسمت از اين ارتش كه در سيستان و «قندهار امروز» مستقر بود، براي كمك به ارتشهاي ديگر اعزام مي شد. ستاد اين ارتش در شرايط جنك مامور بسيج نيرو و جمع آوري و آموزش سرباز بود. نسبت رده ها نيز متغيير بود.
    اين تقسيم بندي نشان مي دهد كه خطري در پارس (فارس امروز، كرمان و يزد، مكران و جزاير ) وجود نداشت.
    اين سازمان تا پايان حكومت ساسانيان به مدت نزديك به دو و نيم قرن تغيير نيافت. همين انعطاف ناپدير بودن اين سازمان از دلايل شكست ايران از عرب شد و يزدگرد سوم ارتش يكم را به كمك نخواست، بلكه خود پس از شكست نهاوند به سوي قرارگاه اين ارتش در مَرو رفت كه همانجا كشته شد و پسر او هم نتوانست از واحد ثابت ارتش چهارم در سيستان استفاده كند. پس از فروپاشي ارتش يكم بود كه اقوام غُز، سلجوقيان و طوايف مربوط به ماورالنهر مهاجرت كردند.
    پس از پيوستن ايران به پيماي مركزي (سِنتو)، در دهه 1960 بارديگر نيروهاي نظامي ايران كه شامل ده لشكر بود به چهار ارتش تبديل شدند.

نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.

نخستين قانون استخدام ایران که استعماری خوانده شده و موّلد بوروکراسی و فساد اداري است - زيانهاي آن

22 آذر 1301 هجري خورشيدي، ايران داراي نخستين قانون استخدام شد. اين قانون كه از همان زمان به بعد بارها به عناوين «استعماري»، تحميلي، «زيان آور» و ... مورد انتقاد قرار گرفته ويژه موسسات دولتي بود و برغم ادامه انتقادها و به وجود آوردن يك طبقه «پشت ميز نشين»، يك بوروكراسي پيچيده و در بعضي ادوار فساد اداري پايه قوانين بعدي و از جمله قانون استخدام سال 1345 هجري خورشيدي قرار گرفته است. عيب بزرگ اين قانون منحصر به فرد در دنيا! كه در كشورهاي ديگر نظير آن يافت نمي شود دادن عنوان استخدام رسمي به يك طبقه از كارمندان (در برابر پيماني، روزمزد و دستمزدي و جدا كردن كارمند از كارگر) و سپس ترفيع خودكار سنواتي و دادن گروه و پايه و امتيازات ديگر است. به عبارت ديگر ، مزد كارمند تازه كار كه كار مشخصي را انجام مي دهد به مراتب كمتر از كارمندي است كه چند سال پيش ازاو استخدام شده و همان كار را انجام مي دهد!. چرا؟. اين چرا در طول 87 سال گذشته بي پاسخ مانده است.
     دولتهاي وقت بدون توجه به حق عموم مردم به برخورداري از يك نظام بازنشستگي جامع و از كار افتادگي ، اين مزايا را به كارمندان دولت دادند و آنان را عملا ارباب مردم كردند و به صورت يك طبقه متمايز از ديگران درآوردند. همين امنيت شغلي ، بدون تنبيه و مجازات ، باعث هجوم مردم به استخدام شدن در دواير دولتي و گرفتن مدارك تحصيلي بي نتيجه جهت ارتقاء و ... شده است.
     اين سئوال هم هنوز بي پاسخ مانده است كه چرا مستشاران خارجي امور استخدامي ايران در صدد اصلاح اين وضعيت و دست كم پياده كردن مقررات كشور خود در ايران بر نيامده بودند . همين مقررات استخدامي پيچيده و غير علمي ايران يكي از عوامل بوروكراسي بد و عقب ماندگي وطن ماست.
    دولتهاي وقت معلوم نيست كه به چه دلايلي از تجربه درخشان و مهم آيين نامه استخدام براي انتشارات و راديو در زمان نصرت الله معينيان كه پايه را بر دستمزد روزانه و انجام به ميزان معين گذارده بود استفاده نكردند . اين قاعده سبب شده بود كه انتشارات و راديو با حداقل كارمند بهترين توليد را داشته باشد .
     قانون استخدام كار گري ايران هم كه تاكنون بر حسب شرايط ، نه مبناي علمي ، بارها اصلاح شده است بمانند ساير كشورها ، خدمتي به كل جامعه نيست .
    در دهه هاي گذشته صدها بار به دولتهاي وقت تاكيد شده بود كه درست نيست هزينه هاي اداري ايران از جمله حقوق كارمندان و مستمري بازنشستگان ازدرآمد نفت ( دلارهاي نفتي ) كه منطقا ويژه سرمايه گذاري و عمران است پرداخت شود كه اين توصيه لازم با بي اعتنايي رو به رو شده است. هزينه هاي عادي كشور بايد از محل ماليات ها تامين شود.

اعدام مهدی ميراشرفي

ميراشرافي در دادگاه

مهدی ميراشرافي ناشر روزنامه آتش، نماينده اسبق مجلس و مالک پیشین یک کارخانه نساجی در اصفهان در اين روز در سال 1358 در اصفهان تيرباران شد. پس از اعدام، جنازه وی به قم منتقل و در قبرستان نو مدفون شده است.
    محکمه انقلاب اصفهان اورا به اعدام محکوم کرده بود. ميراشرافي متهم شده بود که از عوامل آمريکا در ايران بود و فعالانه در کودتاي 28 اَمُرداد 1332 شرکت کرده بود و شخصا خبر سقوط دولت مصدق را از رادیو پخش کرده بود و در زمان مالکیت کارخانه در اصفهان چند کارگر را کتک زده بود که به مرگ يکي از آنان منجر شده بود!.
    میراشرافی پس از انقلاب دستگیر شده بود ولی با دادن تعهد آزاد شده بود. وی که شهرت به سیدمهدی میراشرافی داشت و بسال 1289 در تهران به دنیا آمده بود در نیمه اول عُمر افسر ارتش بود که پس از اشغال نظامی ایران در شهریور 1320 اخراج شده بود. میراشرافی پس از اخراج از ارتش که به خواست اشغالگران (متفقین ـ انگلیس و شوروی) صورت گرفت پا به دنیای سیاست گذارد و تا سال 1330 از هواداران ملی شدن نفت ایران بود، ولی با نخست وزیرشدن مصدق مخالف بود و به صف مخالفین او پیوست. وی همچنین از مخالفین سرسخت کمونیست های ایران بود و هوادار سلطنت. روزنامه او ـ روزنامه آتش یک نشریه ضد چپ بود.
    شنیده شده است که دستگاه رهبری وقت با اعدام میراشرافی موافقت چندان نداشت. قاضی دادگاه انقلاب اصفهان که میراشرافی را به اعدام محکوم کرد سال ها بعد به اتهامی دیگر (افشای اسرار) محاکمه و مجازات شد.

لایحه بودجه پیشنهادی سال 1397 و افزایش و تصاعدی شدن عوارض خروج از کشور

حسن روحانی (حجت الاسلام) رئیس‌جمهور وقت یکشنبه نوزدهم آذرماه 1396 (دهم دسامبر 2017) در مجلس شورای اسلامی حضور یافت و طبق معمولِ همه ساله، پوشهِ لایحه بودجه سال 1397 را به دست رئیس مجلس داد. لوایح بودجه یک کشور برای سال مالی بعد ـ از تنظیم، دادن به پارلمان، بحث پارلمان درباره بند به بند و ارقام آن تا تصویب و اجرا و اصلاحیه هایِ در جریان اجرا نه تنها خبر رسانه ها ـ رسانه های عمومی، سوشل میدیا و سوژه تفسیر اصحاب نظر بلکه ورقی تازه و گاهی فصلی نو بر تاریخ آن کشور می شود و حتی در مواردی مقدّمه و انگیزه یک رویداد منطقه ای و جهانی. این لوایح همچنین ضعف ها و قوّت های یک دولت را به دست می دهد و گاهی هم «فرصت» برای دولت های دیگر. اینکه اشاره شد سوشل میدیا، زیرا که این وسیله ارتباط دارد عملا ـ نه در واژه ـ رنگ رسانه شخصی به خود می گیرد به همان صورت که خبرگزاری ها که «کمک رسانه» بودند، پس از تعمیم و تکامل اینترنت، «رسانه» شده و در دسترس همگان قرار گرفته اند. در حوزه سوشل میدیا هرکس می تواند یک شهروند ژورنالیست باشد و خبر ـ نظر رسانی کند، ولی چون شهروند ژورنالیست ها تحصیلات ژورنالیسم ندارند و عمدتا از اصول خبرنویسی و عناصر خبر بی اطلاع، دریافت کننده اخبار آنها و مخاطبانشان باید دقت کنند و معمولا از این اخبار کوتاه ـ به صورت نوشته، صدا و یا تصویر، سرنخ بدست می آورند و می روند سراغ منابع دیگر.
     در لایحه بودجه پیشنهادی رئیس جمهور وقت، دیده می شود که چند مورد عوارض که وصول آنها آسانتر است افزایش یافته است، از جمله عوارض خروج از کشور که افزایشی سه برابری و نیز تصاعدی را نشان می‌دهد که تصاعدی بودن به این شکل در مورد دفعات خروج، در جای دیگر دیده نشده است و یا به ذهن نمی آید.
     بر اساس لایحه بودجه 1397 عوارض خروج از کشور برای هر نفر به قرار زیر پیشنهاد شده است [شده بود]:
     ـ عوارض سفر اول: 220 هزار تومان (در مقایسه با 75 هزار تومان کنونی که چند سال است وضع و برقرار شده و تصاعدی هم برحسب موارد خروج نیست)
     ـ عوارض سفر دوم: 330 هزار تومان (50 درصد افزایش نسبت به خروج بار اول از کشور و معلوم نیست که سفر دوم محدود به چه زمانی است)
     ـ عوارض سفرهای سوم و بیشتر: 440 هزار تومان (100 درصد افزایش نسبت به سفر اول).

ادامه نظرات درباره لایحه پیشنهادی بودجه، تیتر صفحات اول چند روزنامه تهران ـ 23 آذرماه 1399

در قلمرو دانش

سالمرگ بيروني دانشمند بزرگ ايراني که هزار سال پیش گردش زمین را محاسبه کرد

ابوريحان محمد بيروني دانشمند بزرگ ايراني 13 دسامبر سال 1048 ميلادي (22 آذر) در شهر غزنه (افغانستان امروز) وفات يافت. او درنيمه سپتامبر سال 973 ميلادي درمنطقه خوارزم كه در قلمرو سامانيان بود به دنيا آمده بود و زادگاه او كه در آن زمان روستاي كوچكي بود بعدا به «بيروني» تجديد نام داده شده است.
     بيروني در رياضيات، هيأت (علوم فضايي)، فيزيك، زمين شناسي و جغرافيا سرآمد دانشمندان عصر خود بود. دائرة المعارف علوم چاپ مسكو ابوريحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است. در بسياري از كشورها نام بيروني را بر دانشگاهها، دانشكده ها و تالار كتابخانه ها نهاده و به او لقب « استاد جاويد » داده اند.
     بيروني گردش خورشيد، گردش محوري زمين و جهات شمال و جنوب را دقيقا محاسبه و تعريف كرده است. خورشيد گرفتگي هشتم آوريل سال 1019 ميلادي را در كوههاي لغمان (افغانستان كنوني) رصد و بررسي كرد و ماه گرفتگي سپتامبر همين سال را در در غزنه به زير مطالعه برد.
     در زمان بيروني، سامانيان كه پايتختشان شهر بخارا بود بر شمالشرقي ايران شامل خراسان بزرگتر و منطقه خوارزم، زياريان بر گرگان و مازندران و مناطق اطراف آنها، بازماندگان صفاريان بر سيستان بزرگتر، غزنويان بر جنوب ايران خاوري (مناطق مركزي و جنوبي افغانستان امروز) و بوئيان بر ساير مناطق ايران تا بغداد حكومت مي كردند، و همه آنان مشوّق دانش و ادبيات فارسي بودند و سامانيان بيش از ديگران در اين راه اهتمام داشتند. بيروني كه در جرجانيه خوارزم نزد ابونصر منصور تحصيل علم كرده بود مدتي نيز در گرگان تحت حمايت مادي و معنوي زياريان كه مرداويز سر دودمان آنان بود به تحقيق پرداخته بود و پس از آن تا پايان عمر در ايران خاوري آن زمان به پژوهش هاي علمي خود ادامه داد. بااينكه محمود غزنوي ميانه بسيار خوبي با بيروني نداشت و وسائل كافي براي تحقيق در اختيار او نبود ولي اين دانشمند لحظه اي از تلاش براي تكميل تحقيقات علمي خود دست نكشيد.
     بيروني كه بر زبانهاي يوناني، هندي و عربي هم تسلط داشت كتب و رسالات متعدد كه شمار آنها را زائد بر 146 گزارش كرده اند نوشت كه جمع سطورشان بالغ بر 13هزار است. مهمترين آثار او عبارتند از: «تفهيم» در رياضيات و نجوم، «آثار باقيه» در تاريخ و جغرافيا، «قانون مسعودي» كه نوعي دائرة المعارف است و كتاب «هند» درباره اوضاع اين سرزمين از تاريخ و جغرافيا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعي آن. بيروني كتاب دائرةالمعارف خود را به نام سلطان مسعود غزنوي حاكم وقت كرد، ولي هديه او را كه سه بار شتر سكه نقره بود نپذيرفت و به او نوشت كه كتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است، نه پول.
     بيروني معاصر بوعلي سينا بود كه در اصفهان مي نشست و باهم مكاتبه و تبادل نظر فكري داشتند.
     بيروني در جريان لشكركشي هاي محمود غزنوي به هند غربي (كه پاكستان امروز قسمتي از آن است) امكان يافت كه به آن سرزمين برود، زبان هندي فراگيرد و درباره اوضاع هند تحقيق كند كه محصول اين تحقيق، كتاب «هند» اوست.

ساير ملل

درسي كه در قرن شانزدهم میلادی پرتغالي ها از برتري اسلحه گرفتند و به ارث براي غرب باقي گذارده اند

پرتغالي ها كه با هدف استعمار، از راه دريايي كه خود يافته بودند وارد هند شده و نقاطي را در ساحل غربي اين شبه قاره براي اشغال نظامي و ايجاد پايگاه جهت دست اندازي به ساير مناطق مشرق زمين از جمله خليج فارس در نظر گرفته بودند 13 دسامبر سال 1546 در جنگ بر نيروهاي حكمران گجرات هند پيروز و موفق به پياده كردن نقشه خود شدند.
     نيروهاي حكمران گجرات سي برابر پرتغالي ها بودند ولي چون اسلحه آتشين نداشتند شكست خوردند. هنديان تا زمان اين پيروزي، به پرتغالي ها روي خوش نشان نداده بودند كه برتري اسلحه (توپ و تفنگ)، آنان را مرعوب كرد. آسيب پذيري ديگر هنديان اين بود كه يك دولت واحد نداشتند و دولت دهلي بر مناطق جنوبي مسلط نبود.
    اين رويداد به دولت هاي اروپایی درس داد كه نه تنها بايد برتري تسليحاتي خود را حفظ كنند بلكه نباید امكان دهند كه ملل ديگر به جنگ افزار مؤثر دست يابند و نيز با هم متحد شوند. اين تجربه پرتغال به صورت يک ميراث براي غرب باقي مانده و برایشان يک سياست عمومي شده است.
     در آن زمان جمعيت همه پرتغال به پايه يك شهر هند نمي رسيد. جمعيت زياد مشرق زمين هم عامل ديگري براي ترس استثمارگران بود، و اين بيم از وقتي افزايش يافته بود كه متوجه شده بودند که اين جمعيت از تحمّل تلفات بيمي به دل راه نمي دهد.

ايجاد دادگاه بين المللي و ...

جامعه ملل 13 دسامبر سال 1920 تصميم به ايجاد يك دادگاه جهاني در شهر لاهه گرفت. اين دادگاه پس از تأسيس سازمان ملل وظايف بيشتري به دست آورد كه اخيرا به تصويب مجمع عمومي اين سازمان، موضوع دادرسي بين المللي و تعميم آن وارد مرحله جدّي خود شده، یک دادگاه بین الملل کیفری به وجود آمده و احتمال گسترش دادرسی های جهانی افزايش يافته است که مورد نياز مبرم ملل است.
مسئله کار در اين است که اين دستگاه قضايي نيز در کنترل برخي از قدرت هاست که به صورت ابزار و حربه از آن استفاده مي کنند.

منظره اي از دادگاه بين المللي لاهه

برنامه هیتلر برای ازدواج زنان و باردار شدن از مردان سالم (داراي سلامت جسم و روان و بدون نقص ظاهری بدن) و هيملر مجري شماه يک آن

Heinrich Himmler

هاینريک هيملر Heinrich Himmler از سران حزب ناسيونال سوسياليست آلمان، مؤسس سازمان SS، رئیس گشتاپو، رئیس پلیس، وزیر داخله آلمان و از مشاوران نزديک به هيتلر از 12 دسامبر 1935 برنامه Lebensborn را در آلمان به اجرا گذارد. به موجب اين برنامه که بعدا در برخي کشورها؛ اصلاح نژاد خوانده شده است بانوان بدون شوهر در آلمان و بعدا متصرفات اين دولت تشويق به ازدواج و باردار شدن از مردان سالم (داراي سلامت جسم و روان و بدون نقص ظاهری بدن) مي شدند. سندي در دست نيست که نشان دهد اين کار به اجبار صورت مي گرفت.
    هیملر (متولد اکتبر سال 1900) که در آخرین سال جنگ جهانی اول به عنوان سرباز به جبهه رفته بود و مزه شکست و تحقیر را چشیده بود در سال 1923 وارد حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان (حزب هیتلر) شد که توده های آلمانی در شرایط سخت اقتصادیِ نتيجه تورّم پول (نقدينگي) که کشور داشت تشنه به قدرت رسيدن چنين حزبي بودند. هیملر که شیفته این شعار هیتلر بود که آلمانی باید کارآمد و درستکردار و خستگی ناپذیر باشد از سال 1929 به ایجاد سازمان SS دست زد. در آغاز کار، قرار بود که افراد SS تنها حافظ جان هیتلر و مقرّ دفاتر حزب باشند که بعد همه امور حساس به آنان که دقیقا انتخاب می شدند و بابد صد درصد از نژاد آرین می بودند سپرده شد.
    هیملر این نظر هیتلر را می پسندید که یک زن باید در انتخاب شوهر خود دقّت کافی به عمل آورد که از سلامت روان و جسم برخوردار، اخلاقي و ميهندوست (Proper Husband) باشد و وظیفه شماره یک زن؛ آوردن فرزندان خوب و کاملا سالم و پرورش آنان است، آن را تبلیغ و پیروی می کرد. هیتلر درس «انتخاب زن و شوهر» که چگونه خصوصیاتی داشته باشد را بر دروس دبیرستانها اضافه کرده بود. بعدا در آلمان برنامهِ حد اقل چهار فرزند داشتن به اجرا درآمد، به زن و شوهر هزار مارک [که در آن زمان پولی هنگفت بود] وام داده می شود که با آوردن هر فرزند، یک چهارم وام بخشود می شد و این برنامه در سال 1933 به صورت قانون (قانون تشویق ازدواج سالم) درآمد و بعدا این شعار در گوشه و کنار آلمان به چشم می خورد: «فرزند سالم از پدر و مادر سالم به وجود می آید ـ موی خودرا رنگ نکنید که یک فریب و نیرنگ است، زنانی که سیگار دود کنند فرزند کاملا سالم نخواهند داشت و ...».
    همه این شعارها از قول پیشوا (شخص هیتلر) داده می شد. هیملر مجری این مراتب بود. هیملر نهی و مبارزه با همجنس بازی (Homosexuals) را بر این شعارها افزوده بود و همجنس بازان را افرادی که شایسته زنده ماندن نیستند (Unworthy to live) می دانست و برچسب می زد. وی بعدا انواع کمک و پاداش برای زنانی را برقرار کرد که با مردان سالم و کامل ازدواج می کردند و یا دارای فرزند می شدند تا جامعه آلمان از افراد ناقص الخلقه، داراي بيماري توارثي و کُند ذهن و ... پاک شود.
    درباره سختگیری و ظلم هیملر نسبت به یهودیان کتاب های متعدد نوشته شده است. وی پس از سقوط هیتلر و افتادن برلین به دست روس ها خودرا مخفی کرده بود و می کوشید که با نام و اوراق شناسایی جعلی به امریکای لاتین بگریزد که بيست و دوم ماه می 1945 شناخته و دستگیر شد و همان شب و پیش از آنکه از او بازجویی شود با خوردن سیانوری که در زیر روکش دندان داشت خودکشی کرد و مرگ او در بيست و سوم ماه می آن سال ثبت شده است. انگلیسی ها که از فاتحان آلمان بودند جسد هیملر را در گوری بدون علامت دفن کردند تا بعدا ستایشگاه ناسیونالیست های آلمانی نشود.

افتادن شهر نانژینگ پایتخت وقت چین به دست ژاپنی ها و قتل عام فجیع 300 هزار چيني

13 دسامبر 1937 و در جریان دومین تعرّض نظامی ژاپن به چین، سپاهیان ژاپنی که نهم اکتبر این سال شانگهای را تصرف کرده بودند نانژینگ (نانکینگ) پایتخت وقت چین را هم متصرف شدند.
    مقامات جمهوری چین دو روز پیش از تعرّض ژاپنی ها، نانژینگ را ترک کرده بودند.
    در حمله به نانژینگ 240 هزار نظامی ژاپنی شرکت کرده بودند حال آنکه از این شهر تنها 70 هزار نظامی چینی دفاع می کردند که ده هزار نفرشان کشته شدند. ژاپنی ها پس از تصرف نانژینگ، در این شهر قتل عام، غارت و تجاوز به زنان به راه انداختند و حدود سیصد هزار تَن را به طرزی فجیع کشتند که در تاریخ، Nanjing Massacre عنوان گرفته است.
    ژنرال ایوانه ماتسویی Iwane Matsui فرمانده نیروهای ژاپنی در حمله به نانژینگ و تصرف آن بود که پس از تسلیم ژاپن، در یک دادگاه نظامی فاتحان جنگ محاکمه و در سال 1948 اعدام شد. قتل عام ساکنان نانژینگ که اینک شهری 9 میلیون نفری و با حومه اش بیش از 12 میلیون است از 13 دسامبر 1937 تا ژانویه 1938 و به مدت 6 هفته ادامه داشت. درباره این کشتار کتاب های متعدد تألیف و فیلم های سینمایی تولید شده است. چینیان هر سال در 13 دسامبر به این مناسبت، مراسم یادبود و تظاهرات ضد ژاپنی برپا می دارند. در چین، 13 دسامبر، روز ملّی یادآوری قتل عام مردم نانژینگ اعلام شده و مقامات ارشد چین در مراسمی که هر ساله در این روز برپا می شود شرکت می کنند.

Gen. Matsui

قتل چینی در نانژینگ با شمشیر ژاپنی ها

اجساد چندین چینی در کنار رودی که از نانژینگ می گذرد ـ نظامی ژاپنی در کنار اجساد

حمله كاميكازي به نبردناو آمريکايي «نَشويل»

سيزدهم دسامبر سال 1944 يك خلبان كاميكاز (حمله انتحاري) نيروي هوايي امپراتوري ژاپن خودرا بر ناو سنگين امريكايي «نَشويل» كوبيد كه ضمن از كار انداختن اين كشتي، 138 تن از افسران و ملوانان آن هم كشته شدند.
عمليات كاميكازي كه طي آن، خلبانان ژاپني هواپيماي پُر از مواد منفجره خودرا بر ناوهاي آمريكايي در آبهاي خاور دور مي كوبيدند تلفات و زيانهاي سختي وارد آورد كه فصل جداگانه اي را در تاريخ جنگ جهاني دوم به خود اختصاص داده است. [«كامي» به معناي خدا ــ «كازي» يعني باد].
در قرن 21تفسيرنگاران انفجارهاي انتحاري را نسخه (رونوشت) نوين عمليات کاميکاز خلبانان ژاپني عنوان کرده اند. در دوران حکومت دکتر مصدق که دولت لندن کشتي جنگي به آبهاي ايران فرستاده بود، صدها خلبان ايراني آمادگي خودرا براي کوبيدن هواپيماي پُر از مواد منفجره بر اين کشتي ها اعلام کرده بودند. نام اين خلبانانِ داوطلبِ مرگ در راه وطن (پيشمرگ) در روزنامه هاي وقت انتشار يافته بود.

دستگیرشدن صدام حسین دشمن خونی ایرانیان

صدام چند ساعت پس از دستگيرشدن

13 دسامبر 2003 صدام حسین تکریتی که از روز سقوط بغداد ناپدید شده بود در ناحیه الدوّار واقع در 15 کیلومتری جنوب تکریت و نه چندان دور از دجله در حفره ای در یک خانه روستایی دستگیر شد. وی یک تفنگ و یک تپانچه با خود داشت ولی از آنها برای مقابله با نظامی آمریکایی که پوشالهای روی حفره را عقب زده بود استفاده نکرد و جرات خودکشی هم نداشت. در آن روز صدام با آن قیافه و وضعیت، در ذهن بیننده یک آدم مفلوک را تداعی می کرد. صدام مقداری شوکلات و 750 هزار دلار با خود داشت. برای نشان دادن صدام 25 میلیون دلار پاداش تعیین کرده بودند که همین پاداش باعث لو رفتن او شده بود. تعیین پاداش نقدی همچنین باعث لو رفتن دو پسر صدام در ماه ژوئیه 2003 شده بود که هردو مقاومت کرده و کشته شده بودند. صدام حسین (رئیس جمهور پیشین عراق) که در طول عمر و حتی در کنار طناب دار کینه ایرانی را از دل بیرون نکرد بعدا محاکمه و اعدام شد. وی بیش از هرفرد دیگر به ایران و ایرانی آسیب وارد ساخته است.

صدام حسين پس از بيرون آورده شدن از حفره. سامير مترجم نظاميان آمريکا بالاي سر او ديده مي شود

دسامبر 2011 «اوباما» ادامه حضور نیرومند و قاطع آمریکا در منطقه خاورمیانه را اعلام کرد ـ قول سران دولت هاي آمریکا و عراق به یکدیگر

اوباما و مالکی پس از مذاکرات و قول و قرارهای 12 دسامبر 2011 در کاخ سفید، به نشانه صمیمیّت دست در دست هم این عکس یادگاری را گرفتند

دوازدهم دسامبر 2011 و در آستانه خروج نیروهای رزمي آمریکا از عراق که خروج آنان 31 دسامبر پایان یافت، نوری المالکی نخست وزیر وقت عراق با باراک اوباما رئیس جمهوری وقت آمریکا در کاخ سفید (واشنگتن) دیدار کرد. اوباما و مالکی پس از انجام گفتگو و تبادل نظر با یکدیگر، در یک مصاحبه عمومی مشترک حضور يافتند. در اینجا اوباما با تاکید اطمینان داد که دولت آمریکا شریکِ استراتژيکِ وفادار و نیرومند عراق باقی خواهد ماند. وی ضمن اشاره به کار تکمیل خروج نیروهای رزمي آمریکا از عراق، باردیگر اطمینان داد که آمریکا حضور نیرومند و قاطع خودرا در منطقه خاورمیانه حفظ خواهد کرد و عراقی ها یقین داشته باشند که آمریکا آنان را تنها نخواهد گذارد.
    در این اجتماع روزنامه نگاران، مالکی گفت که یک ناسیونالیست عراقی است و نفوذ خارجی را از ناحیت هردولت که باشد تحمُّل نخواهد کرد. و اوباما بلافاصله گفت که این قول مالکی را باور دارد، روي آن حساب مي کند و آن را می پذیرد.
    اوباما در همینجا گفت که دولت او از ایران خواهد خواست که هواپیمای بدون خلبان اکتشافی (پهپاد) آمریکا را که چهارم دسامبر (دسامبر 2011) فرود آورده است پس بدهد. [این درخواست همان روز تسلیم ایران شد.].
    رسانه های آمریکا ضمن گزارش این دیدار به تشريح و تفسير پيمان استراتژيک مشترک آمریکا و عراق که 27 نوامبر 2008 به تصویب پارلمان و چهارم دسامبر آن سال به امضای اعضای شورای ریاست جمهوری عراق رسیده است پرداخته بودند که به موجب آن دولت آمریکا از عراق در برابر هرگونه تهدید و تعرّض دفاع خواهد کرد و نوشته بودند که بنابراین، خروج یکانهای رزمي آمریکا از عراق جای نگرانی ندارد.
    این رسانه ها همچنین تلفات جانی و هزینه مالی آمریکا در عراق از سال 2003 تا آن زمان را برشمرده بودند که نشان می داد چهار هزار و پانصد نظامی کشته و 32 هزار تن دیگر مجروح شده و هزینه مالی؛ بیش از هفتصد میلیارد دلار و شاید هشتصد میلیارد بوده است. جمع مقتولان عراقی 115 هزار تن گزارش شده بود. شمار نظامیان آمریکا در سال 2007 در عراق 170 هزار تن بود که کار خارج ساختن آنان از آن کشور از سال 2009 آغاز شده بود.
    طبق این گزارش ها،مستشاران آمريکايي و مربیّان و مستشاران نظامی وابسته به سازمانهای غیر دولتی آمریکا (کنتراتورها) می توانند در عراق ادامه کار دهند. شمار کنتراتورهای آمریکایی سرگرم کارهای عمران و توسعه و ... در عراق در آن زمان بالغ بر هزاران نفر بود.

برخي ديگر از رويدادهاي 13 دسامبر

1574: سلطان سليم دوم امپراتور عثماني در حمّام به علت ليزخوردن بر زمين افتاد و درگذشت. وي پس از شكست در جنگ دريايي «لپانتو» در سواحل قبرس از ناوگان مشترك اسپانيا، اتريش، پاپ و «ونيز» و از دست دادن 230 كشتي جنگي دچار آنچنان اندوهي شده بود كه از خوابگاهش به ندرت بيرون مي آمد و به شراب پناه برده بود. دو سال بعد از او هم شاه طهماسب صفوي، شاه ايران که خود را «درويشِ کامل» مي خواند درگذشت.

1636: مهاجران انگلیسی در ماساچوستس (شمال شرقی آمریکا) 16 سال پس از ورود به این منطقه و رسیدن شمار آنان به چند هزار تَن و رو به رو شدن با اعتراض بومیان که با چه حقی وارد سرزمین پدری آنان شده و به تصرف اراضیِ شان دست زده اند و احتمال گسترش درگیری مسلحانه، در این روز (13 دسامبر 1636) دست به ایجاد میلیشیا برای مقابله با بومیان زدند و این میلیشیا، پایه ایجاد گارد ملی شده است که در 50 استیت آمریکا و 4 سرزمین وابسته ادامه دارد و شمار افراد این گارد افزون از 450 هزار نفر است. این گاردها نوعی نظامی احتیاط هستند و افراد آنها دارای کسب و کار و تنها در صورت نیاز احضار می شوند و احضار آنان به تصمیم رئیس جمهوری و یا فرماندار استیت است. این افراد داوطلب هستند.

1642:

ابل تاسمان Abel J. Tasman هلندی به جزیره ای در جنوب اقیانوس آرام رسید که نام آن منطقه را نیوزیلند (گرفته شده از نام زیلندِ هلند) گذارد (با زیلندِ دانمارک اشتباه نشود)، بومیان این منطقه بعدا تاسمان را فراری دادند ولی انگلیسی ها پس از رفتن به این سرزمین با بومیان جنگیدند و جزیره را مالک شدند! و آن را دومینیون انگلستان کردند. برخي از کرونيکل ها برحسب اختلاف ساعت، ورود تاسمان به نيوزيلند را 14 دسامبر ذکر کرده اند. پايتخت نيوزيلند 5 ميليوني شهر ولينگتون است. [مشروح اين ديدار در سايت 14 دسامبر آمده است].

1816: نخستين اسكله خشك (محلي كه كشتي را پس از بيرون كشيدن از آب تعمير مي كنند و يا اين كه در آنجا كشتيِ نو مي سازند و بعد به آب مي اندازند) در بندرگاه شهر بوستون (استيت مشترک المنافع ماساچوست آمريکا) ساخته شد.

1916: درجريان جنگ جهاني اول، ريزش بهمن در منطقه تيرول در كوههاي آلپ 16 هزار سرباز اتريشي و ايتاليايي را زنده به گور كرد و يك تَن جان سالم به در نبرد ــ رويدادي كه تاريخ نظير آن را ثبت نكرده است.

1928: سنجاق كراوات به بازار آمد.

1947: در اين روز گزارش مشروح تلفات جنگ جهانی دوم انتشار یافت که نشان داد در این جنگ، کمی بیش از 50 میلیون انسان کشته شدند. از این شمار، تلفات اتحاد جماهير شوروی سوسياليستي بیش از همه و حدود 35 میلیون نفر بود که 27 میلیون از آنان روس بودند.

1949: پارلمان اسرائیل ـ Knesset رای داد که پایتخت به اورشلیم (بیت المقدس) انتقال یابد.

1959: ژنرال آيزنهاور رئيس جمهوري وقت آمريكا در جريان ديدار از 11 كشور در سه قاره وارد تهران شد و پنج ساعت در اينجا توقف داشت و با سران ايران گفتگو كرد. در پی این دیدار و به اشاره شاه، خیابان کرج (خیابان آزادی) به خیابان آیزنهاور تغییر نام داده شد و این نام تا انقلاب و تغییر نظام حکومتی باقی بود.

1966: در جريان جنگ ويتنام، آمريکا بمباران شهر هانوي (پايتخت ويتنام واحد) را آغاز كرد. طبق گزارش هاي وقت، زنان هانوي در دفاع ضد هوايي مشارکت داشتند و از داخل خانه ها با مسلسل، باراني از گلوله به آسمان رها مي کردند.

1974: جزیره مالت (مالتا) واقع در مدیترانه، درچارچوب جامعه مشترک المنافع انگلستان، نظام حکومتی خودرا جمهوری اعلام کرد.

1982: در یمن شمالی زلزله روی داد و حدود 2800 تن را کشت و نزدیک به دو هزار تن دیگر را مجروح کرد.

2001: ساختمان پارلمان هند مورد حمله چند تروریست قرار گرفت. یکی از تروریست ها پس از ورود به ساختمان بمبی را که به خود بسته بود منفجر کرد و متعاقب آن میان نگهبانان ساختمان و تروریست ها زد و خورد صورت گرفت، پنج تروریست و شش نگهبان و نیز باغبان محل کشته و 12 تن دیگر مجروح شدند که با مرگ سه تن از مجروحان، جمع کشتگان به 15 نفر رسید. در این رویداد به هیچیک از اعضای پارلمان و کارکنان اداری آن آسیب وارد نیامد.

یکی از مقتولین این رویداد

2010: در اين روز اعلام شد که از سال 2002 تا سال 2010، روسیه دو میلیون و دویست هزار نفوس از دست داده و جمعیت آن به 143 میلیون کاهش یافته بود. طبق همین اعلامیه، در اين سال، 74 درصد روس ها شهرنشین بودند حال آنکه روسیه بزرگترین کشور جهان به لحاظ وسعت است و اراضی وسیع مستعد کشاورزی دارد.

2011: یک انفجار انتحاری در بازار کریسمسِ شهر دویست هزار نفری «لی اِژ Liege» بلژیک واقع در شرق این کشور (نزدیک مرز آلمان و هلند) 6 نفر را کشت و 125 تن دیگر را مجروح کرد.

کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)

3 خاطره از نیمه دوم دهه 1330 ـ دهه اول دوران خبرنگاری ام

    یک هندی جوان که پنج روز روی دوچرخه بود و پایین نیامد و کار او، روزها خبر صفحه اول روزنامه های تهران بود


    آذرماه 1339 (دسامبر 1960) توجه تهرانی ها به یک هندی جوان به نام محمد نوّاب جلب شده بود که می توانست پنج روز روی دوچرخه باشد، رکاب بزند، آکروبات کند و پایین نیاید. در این مدت خواب به چشم او راه نیابد، با آب میوه رفع تشنگی و گرسنگی کند و گاهی هم با دودکردن سیگار رفع خستگی. شرح کارهای او در طول اقامت در تهران شده بود اخبار صفحه اول روزنامه های پایتخت. برای تماشای کارهای او و بودن گاهی 3 و زمانی 5 روز بر زین دوچرخه هزاران تن اجتماع می کردند و پول خرید بلیت می دادند، که این پول عمدتا به خیریه داده می شد. عکس او بر روی دوچرخه و شرح دوچرخه سواری بی سابقه اش در صفحه اول شماره سی ام آذرماه 1339 (21 دسامبر 1960) روزنامه اطلاعات چاپ شد که دوره های گذشته روزنامه اطلاعات «سی دی» شده اند.

نمونه زن با وفا و فداکار

    بیستم مهرماه 1339 در دفتر بخش سوانح بیمارستان سینا نام بانویی به نام گوهر ثبت شده بود که گلوله به بدنش اصابت کرده و مجروح شده بود. به دیدار این بانوی 40 ساله رفتم، سخت غمگین بود، ولی تمایل چندانی به گرفتن عکس با لباس بیمار و روی تخت بیمارستان نداشت.
    علت مجروح شدنش را پرسیدم، گفت: شوهرم یک سرهنگ بود. پریشب به من گفت که دیگر نمی خواهد زنده بماند. باور نکردم چون ناراحتی قبلی نداشت، ولی وقتی شروع به نوشتن نامه کرد، نگران شدم. دو نامه نوشت و در پاکت گذارد و گفت که آنهارا به نشانی هایی که پشت پاکت ها نوشته است برسانم و به اطاق خواب رفت و از داخل کمد، تپانچه اش را برداشت، امتحان کرد که به سویش دویدم تا آن را از دستش بگیرم که به سینه اش شلیک کرد، خودرا به او چسانیدم تا من هم گلوله بخورم و بمیرم و پس از او زنده نباشم. همچنانکه نیمه جان بود دستش را بالا گرفت که به من گلوله نخورد که دست اورا پایین کشیدم و گلوله به من خورد و هر دو بر زمین افتادیم. او مُرد و من زنده ماندم و این زندگی را بدون او نمی خواهم. گوهر گفت که نمی داند چرا شوهرش تصمیم به خودکشی گرفت، مسئله نداشت.
    خبر خودکشی سرهنگ و تیر خوردن گوهر با عکس او (عکس گوهر) در روزنامه چاپ شد.

    نتیجه نامطلوبِ امروز و فردا کردن با خود


    عباس دیپلمه شهریور 1334 که برای یادگرفتن زبان آلمانی و پس از آن، در صورت امکان رفتن به آلمان جهت تحصیل در رشته کشاورزی از شهر خود به تهران آمده بود، در این شهر در خانه یک بانوی بیوه اطاقی اجاره کرد. پس از گذشت هشت ماه چون پدرش ـ از طبقه متوسط، برخلاف قولی که داده بود برایش پول کافی و وعده شده را نفرستاد، به صاحبخانه که زنی 38 ساله و بدون فرزند بود گفت که اجاره ماه بعدِ اطاق را (ماه خرداد 1335 را) پس از رسیدن پول از پدرش خواهد داد. با این درخواست، این زن به مشکل عباس پی بُرد و چندی بعد به او پیشنهاد کرد که فقط به خاطر بچه، حاضر است با او ازدواج کند و تعهد می دهد که نفقه نخواهد و فرزندش را هم خودش نگهداری کند و پس از بچه دار شدن، طلاق بگیرد و امکان دهد که عباس با زن دلخواه ازدواج کند.
    ازدواج صورت گرفت و زن و شوهر دارای فرزند شدند، ولی عباس راضی نشد که مادر فرزندش را پس از تولد طفل و شش ماهه شدن او طلاق دهد و به امروز و فردا کردن با خود ادامه داد، از رفتن به آلمان منصرف شد و تصمیم به یافتن کار در تهران و سپس شرکت سالانه در کنکور دانشگاه گرفت. او در یک مدرسه غیردولتی کار یافت و فرزندشان به 3 سالگی نزدیک شد.
     در این میان، عباس با یک بانو آموزگار 22 ساله و جدید الاستخدام آشنا شد و طولی نکشید که قرار ازدواج برای سال بعد گذاشتند.
     هجدهم آبان 1339، عباس خانم آموزگار را به سینما دعوت کرد و بلیت بالکن خرید، غافل از اینکه زن عباس هم فرزندش را به مادرش سپرده و با خواهرش به دیدن فیلم به همان سینما رفته بود و آنجا بود. عباس با دیدن زنش خودرا باخت و از شرم از بالکن به زیر افکند و نه تنها خودش، بلکه سه نفر دیگر را هم در سالن سینما مجروح ساخت.
     عباس را در بیمارستان دیدم گفت که به خانم آموزگار نگفته بود که زن دارد و اضافه کرد که خجالتی بودن و بی تصمیمی و امروز و فردا کردن کار اورا به اینجا کشانده است و اینک یک آرزو دارد و آن این است که بانو آموزگار او را ببخشد، زنش او را بخشیده و گفته است که خیانتی در کار نبوده و قول و قرار آنان بچه دار شدن بوده که به هدف رسیده است و با مشاهده این بزرگواری تصمیم گرفته است که به زندگی با مادر بچه اش ادامه دهد.

نامه به مولف

ساخت واژه های ناوشکن، رزمناو، نبردناو و تفنگدار دریایی، از؛ هاکوپیان، مترجم اَرمَنی خبرگزاری پارس است

    دسامبر 2017 (آذر 1396) یک مخاطب با ارسال سئوال پرسیده است: واژه های ناوشکن، تفنگدار دریایی و زرمناو از چه زمان وارد اخبار رسانه های ایران شده اند، بعضی کلمات آنها با اصل فرنگیِ شان فرق دارد؟

    پاسخ:

    این واژه ها را یک مترجم قدیمی اَرمنی اخبار خبرگزاری پارس و روزنامه ها تهران به نام تاتِوُس هاکوپیان و به گفته خود او از دهه 1320 ساخته و رایج کرده است.
    هاکوپیان که دهها سال مترجم اخبار بین الملل خبرگزاری پارس، مترجم حق التحریری کیهان و بعضی اوقات روزنامه اطلاعات و مجلات مختلف بود و همزمان، از سال 1350 مترجم دو زبانه (انگلیسی و فرانسه) خبرگزاری رادیو تلویزیون دولتی، در مصاحبه ای گفته بود:
    قبلا (پیش از اشغال نظامی ایران در جریان جنگ جهانی دوم)، مترجمان اخبار از زبان فرانسه، انواع کشتی های نظامی را به سبک قرن ها پیش؛ کشتی توپدار می نوشتند و مترجمین زبانهای دیگر؛ کشتی جنگی (بدون اشاره به ردیف و بزرگی آن) و مُرین ها را هم «نظامیانِ دریایی» ذکر می کردند. من که دوران نظام وظیفه ام را در نیروی دریایی گذرانده بودم به خواست «ابراهیم ـ خلیل سپهری» معاون انتشارات و رادیو در دهه 1320، «دیسترویِر» را ناوشکن، «فریگِیت» را ناوشکن سبک، «کروزِر» را رزمناو و «بَتِل شیپ» را نبردناو و مُرین ها را «تفنگداران دریایی» ـ ترجمه همان واژه متداول از 400 سال پیش ـ نوشتم و به دست او دادم که چون در بولتن خبرگزاری پارس قرار می گرفت و در روزنامه ها نقل و از رادیو پخش می شد عمومیّت یافته و در فرهنگ لغات فارسی قرار گرفته اند. واژه «مین جمع کن» و ساخت واژه های متعدد دیگر هم از من است.

مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.

تماس با مولف:

editor (a) iranianshistoryonthisday.com
n.keihanizadeh (a) gmail.com