Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
26 فوريه
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 26 فوريه
ايران
«ماني» انديشمند ايرانِ عهدِ ساسانيان، و روزي که اعدام شد
26 فوريه سال 277 ميلادي «ماني انديشمند بزرگ ايراني و باني مكتب «مانيكيسم» پس از پنج ماه زندان اعدام شد. اعدام ماني نتيجه نفوذ بيش از حد روحانيون آيين زرتشت در دستگاه دولت ساساني ايران بود. ماني كه افكار او از شرق تا چين و در غرب، تا اروپا را فراگرفت عقيده داشت كه معنويت و ماديت هميشه در تضاد هستند و همه مشكلات جهان و مسائل بشر از ماديات و ماديگري سرچشمه مي گيرد. ماني مكتب (ايسم) خود را برپايه معنويت، خوبي، راستگويي، دفاع از حقيقت و نيز اعتدال و ميانه روي در زندگاني روزمره قرارداده بود و از اين جهت است كه مورخان و فلاسفه وي را «آموزگار معنويت» لقب داده اند.
     «ماني» مي گفت كه دلبستگي مطلق به ماديات و پيروي از «نفس اماره» است كه بشر را به دروغگويي، ارتكاب جنايت و انواع بدي كردن وادار مي كند. وي تاكيد داشت كه ماديات انسان را اسير و برده نفس خود مي كند، و خودخواهي و جاه طلبي فردي را به وجود مي آورد. طبق آموزش هاي ماني، «ماديت» نبايد وارد وجود (ذهن) انسان شود و تاكيد داشت كه براي جلوگيري از ورود ماديات به وجود انسان؛ بايد به آموزش و پرورش كودك توجه شود تا «انسان»، غير مادي پرورش يابد. بنابراين، بي جهت نيست كه ماني ايراني را يكي از پدران «آموزش و پرورش» مي دانند، و او بود كه فراهم آوردن وسايل آموزش و پرورش درست (داراي هدف) كودكان و نوجوانان را مهمترين تكليف مديريت يك جامعه (دولت) قرار داد.
     در فلسفه «ماني» جرم يعني تجاوز به حقوق ديگران اعم از فرد يا جمع. او مي گفت «فرد معنوي» به حقوق خود قانع است؛ لذا در صدد تجاوز به حقوق ديگران برنمي آيد، و همين قانع بودن به حق، انسان را غرق لذت مي كند.
     فلسفه ماني برخلاف تصوف، خواهان معنويت مثبت، كار و كوشش عادي، انگيزه خدمت به جامعه، ثمربخش بودن و توليد است.
    «ماني» تا آن حد از گرايش مردم به ماديات وحشت داشت كه اعتدال در لذات جسماني را توصيه مي كرد از جمله اين كه مردها را از توجه بيش از حد به زن و در حقيقت «سکس» كه ممكن است مرد را به راه نادرست بكشاند و آلوده سازد برحذر مي داشت.
    ماني در زندگي شخصي با خوردن گوشت و خوراكيهايي كه از مواد غير خالص تهيه مي شدند موافقت چندان نداشت و انسان را ذاتا گوشتخوار نمي دانست.
    فلاسفه اروپايي هنوز در گفته و نوشته هاي خود از انديشه هاب «ماني» نقل و به آنها استناد مي كنند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مهاجرت یهودیان به ایران و از ایران به مناطق دیگر ـ اشاره ای کوتاه به تاریخ یهودیان ایرانی
21 فوریه 1979 (دوم اسفندماه 1357 و ده روز پس از تغییر نظام حکومتی ایران) گزارش شد که در جریان انقلاب ایران و از آگوست تا دهه یکم ماه فوریه این سال، 18 هزار یهودی ایرانی وطن را تَرک و بیشتر آنان به اسرائیل و ایالات متحده (عمدتا کالیفرنیا ـ منطقه لس آنجلس) مهاجرت کرده اند. این مهاجرت بویژه پس از دیدار یاسرعرفات از ایران و ملاقات صمیمانه او با آیت الله عظمی خمینی (امام ره)، اعدام القانیان و دکتر سیمون فرزامی (روزنامه نگار یهودی) شتاب و وسعت بیشتری به خود گرفت.
     در آن گزارش آمده بود که در آن تاریخ (فوریه 1979) هنوز 50 هزار یهودی در ایران زندگی می کنند ـ جایی که بیش از 25 قرن در آنجا بوده اند.
     گزارش های ربع قرن بعد (سال 1997) حکایت از این داشت که هنور 20 تا 30 هزار یهودی در ایران بسر می برند و مشکلی هم ندارند. در همین گزارش ها آمده بود که یهودیان مهاجر از ایران به اسرائیل، در این کشور به مقامات بالا دست یافته و یهودیان ایرانی کالیفرنیا در ردیف ثروتمندان ردیف اول این ایالت هستند. شماری چشمگیر از یهودیان مهاجر از ایران به ایالات متحده، نیویورک را محل زندگی و کسب و کار قرار داده اند.
     آماری که در 2012 در خارج از ایران انتشار یافت، شمار یهودیان باقی مانده در ایران را نزدیک به 9 هزار تَن نشان می داد. از آنجا که جمهوری اسلامی ایران خروج از تابعیت خود را جز به درخواست قانونی تبعه، پس از انجام مراحل و تصویب دولت نمی پذیرد نمی توان آمار درستی از یهودیان ایرانی به دست داد. همه آنان که در ایران ـ خود و یا والدین شان به دنیا آمده اند تبعه ایران محسوب می شوند و می توانند گذرنامه ایرانی بگیرند و یا گذرنامه های پیشین خودرا تجدید کنند و کارت ملّی بگیرند.
    آمار سال 1353 (1974 میلادی) شمار یهودیان ایران را به رغم مهاجرت انبوه به اسرائیل در سال های 1947 و 1948 (1326 و 1327 هجری)، بیش از 200 هزار و حدود 250 هزار تَن نشان می داد (پس از آمریکا و اسرائیل، در ردیف سوم). در سال انقلاب و در شش ماه نخست پس از تغییر نظام، حدود 60 هزار یهودی ایرانی ترک وطن کردند که از این شمار؛ 35 هزار تن در آمریکا، 20 هزار در اسرائیل و 5 هزار تن در اروپا (عمدتا انگلستان) و کانادا مقیم شدند. دهها تن از آنان پزشک و شماری هم آموزشگر بودند. در اسرائیل به ایرانیان مهاجر «پارسیم» خطاب می کنند که برخی از آن به مقامات بالا، دست یافته اند ازجمله موشه کَتساو (موسی قصاب) متولد یزد به ریاست جمهوری اسرائیل و شائول مُفَض (شهرام مُفَضَّض کار) اصفهانی متولد تهران به سمت وزیر دفاع. یهودیان ایران همچنان در مجلس شورای اسلامی دارای نماینده هستند.
    یهودیان ایرانزمین ازجمله آنان که در بخارا، سمرقند، تاجیکستان، کزاخستان و قفقاز روسیه (داغستان) زندگی می کنند خودرا ایرانی تبار می خوانند، زبان فارسی را فراموش نکرده اند و عاشق تاریخ ایرانیان هستند که بیش از 12 قرن اَبَرقدرت بود.
    یهودیان از پیش از پادشاهی کوروش بزرگ در ایران سکونت داشتند. حمایت ویژه و نیکی های کوروش به آنان باعث شد که در زمان او به صورت انبوه به ایران مهاجرت کنند. پیش از کوروش، عمدتا در همدان ـ پایتخت دولت ایرانی ماد زندگی می کردند و از زمان کوروش در همه شهرها و بویژه اصفهان که محله ای به نام یهودیه داشت و .... خشاریارشا، شاه توانمند ایرانیان بانوی یهودی داشت به نام اِستِر که در همدان مدفون است. اشکانیان نه تنها در ایران، بلکه در اورشلیم و مناطق یهودی نشین اطراف آن از یهودیان در برابر تعرّض رومیان حمایت و دفاع می کردند و ساسانیان به رغم اعلام زرتشتیانیسم به عنوان دین رسمی ایرانیان، همان روش و سیاست اشکانیان را ادامه دادند. در جریان ورود عرب و اسلامی شدن ایران، به یهودیان ایرانی آسیب نرسید زیراکه کتاب آسمانی داشته اند و در قرآن به پیامبر آنان و دین یهود اشاره شده است. در زمان مغولان هم به یهودیان ایران آسیب نرسید و حتی از میان آنان برای کشور، نخست وزیر انتخاب شد (سعدالدوله). آسیب وارده به یهودیان در دوران چهار پادشاه اول دودمان صفویان (تا شاه عباس یکم) بود که جز مسلمانان، پیروان مذاهب دیگر را نَجِس می پنداشتند. از زمان نادرشاه و بویژه در دوران کریمخان و زندیه، باردیگر توجه به یهودیان ایرانی به حالت سابق بازگشت و کریمخان آنان را تشویق به تجارت کرد و در سه قرن بعد تفاوتی میان ایرانیان به لحاظ دین نبود ولی در برخی از شهرها، یهودیان در محله های خود می زیستند. در زمان زندیه حتی کلانتر شیراز یک یهودی بود. بیشتر ایرانیان، یهودیان ایرانی را «کلیمی ـ موسوی» خطاب می کنند زیراکه نمی خواهند ـ جز در پیروی از دین ـ آنان را جدا از خود بدانند.
    پهلوی دوم نظر بهتری نسبت به یهودیان ایرانی داشت، اسرائیل در ایران نمایندگی سیاسی داشت و محل آن در خیابان کاخ (اینک خیابان فلسطین) بود و درگیری شاه با عبدالناصر به همین سبب بود و مدت ها فردی بنام عِزری رئیس این نمایندگی بود.
    
تصویر مجسمه اِستِر شهبانوی یهودی ایران و مقبره او در شهر همدان

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
کُپی صفحه اول و چند مطلب دیگر از شماره 15795 ـ هشتم اسفند 1357 روزنامه اطلاعات (17 روز پس از پیروزی انقلاب) برای یادآوری گذشته و پژوهش:

    



    
    



    
    



    _ _ _ _ _
    
    نگاهی به آگهی های این شماره از روزنامه اطلاعات که در آن زمان، مؤلف این تاریخ آنلاین دبیر میز اخبار بین الملل آن بود، بهای اتومبیل و خانه در اسفندماه 1357 را نشان می دهد که از مقایسه آن ارقام با ارقام سال جاری، تفاوت کهکشانی قیمت ها به دست می آید که با بررسی، علل افزایش آن و همچنین راههای جلوگیری از ادامه افزایش. چند نمونه از این آگهی های کوچک کلاسه شده معروف به نیازمندی ها:
    
    



    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که دادگاههای حمایت خانواده فعالیت خودرا متوقف کردند ـ قانون آن برخلاف شرع اسلام اعلام شده بود
در اجرای ابلاغیه دفتر رهبری انقلاب ـ آیت الله خمینی، از این روز در اسفند 1357 رعایت قانون موسوم به حمایت خانواده مربوط به اختلافات زن و شوهری، طلاق، تعدُّد زوجات و حضانت متوقف شد. این قانون به رغم تذکّر روحانیون که مواردی متعدد از آن ناقض احکام اسلامی و نص صریح قرآن است از تیرماه 1346 به اجرا درآمده بود. همان زمان هم گفته شده بود که فشار خانواده سلطنتی بویژه خواهران شاه باعث تصویب این قانون شده بود که یکبار هم در دهه 1350 اصلاح شد.
    در تابستان 1346 و پس از اجرایی شدن این قانون، شماری از محاضر طلاق با تأکید بر مغایرت قانون با احکام اسلامی، کار خودرا متوقف ساخته بودند.
    دفتر مقام رهبری ـ آیت الله عُظمی روح الله خمینی، در ابلاغیه ای که متن آن هفتم اسفندماه 1357 در روزنامه های تهران درج شده بود، امر به متوقف شدن اجرای این قانون و فعالیت دادگاههای حمایت خانواده داده بود. در ابلاغیه آمده بود که آیت الله العظمی امام خمینی صریحا اعلام کرده است که قانون حمایت خانواده به صورتی که تصویب شده برخلاف شرع انور است و وزارت دادگستری باید سریعا لغو آن را اعلام کند. متن نامه به روزنامه های تهران برای انتشار آن داده شده بود.
    اصل این قانون در سال 1346 تصویب و به اجرا درآمده بود و اصلاحیه آن در سال 1353. هنگام طرح لایحه این قانون در مجلس وقت، بسیاری از حقوق دانان گفته بودند که در انشاء لایحه پیشنهادی دولت، آن اصل از قانون اساسی (قانون اساسی وقت) رعایت نشده است که مجلس نباید لوایح و طرح های مغایر احکام اسلامی و نص قرآن را بررسی و تصویب کند.
     دکتر مبشری وزیر دادگستری وقت به خبرنگاران گفته بود که آیت الله عُظمی امام خمینی قبلا به او گفته بود که مواردی از قانون حمایت خانواده با موازین اسلامی مغایرت دارند. چگونگی و وضعیت ازدواج و طلاق دراحکام اسلامی و قرآن مجید روشن است و نمی شود از آن تخطّی کرد.
    گفته شده بود که ناصر زرکوب نیز ضمن ارسال نامه ای به دفتر رهبری انقلاب متذکر شده بود که برخی از مواد قانون حمایت خانواده ازجمله ماده مربوط به تعدّد زوجات و کسب موافقت قبلی از زوجه برخلاف نص صریح قرآن است.
    برخی از روزنامه های وقت نوشته بودند که این قانون تحت فشار و نفوذ زنان درباری و خواهران شاه تصویب شده بود.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برنامه تلویزیونی پرسش و پاسخ احمدی نژاد در پنجم اسفندماه 1391 که دو بار قطع شد ـ پرسش انتقادی و کم سابقه خبرگزاری مِهر
برنامه از پیش اعلام شده پرسش و پاسخ صدا و سیمای جمهوری اسلامی با احمدی‌نژاد رئیس جمهور وقت شنبه شب پنجم اسفندماه 1391 (23 فوریه 2013) برگزار شد که به صورت زنده پخش می شد ولی پس از پرسش و پاسخ مجری برنامه و احمدی نژاد و به محض آنکه نوبت به پرسش خبرنگاران رسانه‌ها رسید پخش زنده برنامه متوقف شد. مخاطبان تلویزیون با یک زیرنویس روبرو شدند که می‌گفت ادامه گفت و گو را پس از پخش سریال تلویزیونی خواهند دید.
    پخش پرسش‌های خبرنگاران و پاسخ های احمدی نژاد در پایان سریال تلویزیونی [به صورت ضبط و تنظیم شده، نه زنده] از سر گرفته شد ولی وقتی نوبت به خبرنگار خبرگزاری مِهر رسید و پرسشی انتقادگونه توأم با اشاره به مشکلات اقتصادی را مطرح کرد پخش برنامه دفعتا قطع شد و برنامه به پایان رسید. رسانه های دیگر بعدا متن این پرسش و پاسخ را که از تلویزیون دولتی پخش نشد منتشر ساختند.
    طبق گزارش رسانه ها، پرسش خبرنگار خبرگزاری مِهر از احمدی نژاد که گفته شده بود این خبرگزاری با کمک مالی منابع عمومی اداره می شود از این قرار بود:
     در ابتدای کار دولت وعده داده بودید که پول نفت را سر سفره مردم می‌آورید، در حالی که امروز شاهد این هستیم که ارزش پول و درنتيجه دارایی مردم به یک سوم کاهش پیدا کرده است. شما در ماجرای هدف مَندی یارانه ها مدعی شدید که با اجرای این طرح می خواهید پول در جیب مردم بگذارید اما نظرسنجی که از طریق تلویزیون هم پخش شد نشان داد که بیش از 80 درصد مردم می گویند پول یارانه ها را نمی خواهند و خواستار بازگشت قیمت ها به وضعیت گذشته هستند. این درحالی است که دیوان محاسبات نیز در گزارشی تاکید کرده است که نیمی از پولی که به عنوان یارانه نقدی به مردم پرداخت شده است از منابع غیرقانونی بوده است. با این حال اصرار دارید مرحله دوم را هم اجرا کنید و تصمیم داشتید در یک قلم بنزین را به 2500 تومان برسانید که البته مجلس جلوی آن را گرفت. مهمترین شعاری که شما دادید مبارزه با مفاسد اقتصادی بود و گفتید که می‌خواهید با فساد اکبر مبارزه کنید، حال آنکه بزرگترین پرونده فساد اقتصادی یعنی همان اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در دوران شما اتفاق افتاد. قوه قضائیه را تهدید کردید که کابینه و اطرافیان شما خط قرمز هستند. گفتید پاک ترین دولت بعد از انقلاب هستید در حالیکه بودجه که از مهمترین اسناد انضباطی و مالی کشور است با بالاترین تأخیر در طول تاریخ انقلاب هنوز به مجلس ارائه نشده است. در مورد تحریم ها گفتید که کاغذ پاره هستند اما امروز همه مشکلات اقتصادی را گردن تحریم ها می اندازید. همه این وعده‌ها و عملکردها در شرایطی است که امروز رفتارها و گفتارهایی دارید که وحدت شکن است. مردم معتقدند که در این وضعیت ـ این نوع رفتارها ـ یک نوع طفره رفتن از پاسخ به مشکلات و مسائلی است که مردم با آن درگیر هستند. مردم می گویند مشکل ما الان معیشت و گرانی است اما از طرفی می بینند که شما مراسم چند میلیاردی همچون جشن اخیر را در بندرعباس برگزار می کنید. خواهش می کنم به این انتقادات افکار عمومی پاسخ روشن دهید.
    احمدی‌نژاد در پاسخ به خبرنگار خبرگزاری مِهر گفت که شما به جای پرسش، در حقیقت بیانیه‌ای را خوانده اید که در آن یک سری اتهامات به دولت زده شده است. چرا بعضی ها اصرار دارند یک دولت پاک را ناپاک جلوه دهند. چه سودی برایشان هست؟. شما را نمی گویم، به شما گفته‌اند این سئوال را بپرس و شما هم پرسیده‌اید. چه اصراری است، چه چیزی گیرشان می آید؟. اگر می خواهند در انتخابات سودی ببرند که این، روشِ درستی نیست. اگر کسی به دولت انتقاد دارد بگوید که کدام تصمیم دولت غلط است و به چه دلیل؟. اما اینکه هر اتفاقی در جامعه را گردن دولت بیندازند درست نیست، مگر دیگران در تصمیم گیری ها دخالت ندارند؟. آیا آنان نقش ندارند؟.
    رئیس جمهور وقت سپس گفت که نمی خواست وارد این مباحث شود.
    در اینجا خبرنگار خبرگزاری مِهر ضمن تشکر از اظهارات احمدی نژاد گفت: نگاهی که من به مسائل داشتم سیاسی نبود و صرفا اقتصادی بود. من که از پاسخ های شما قانع نشدم و جواب سؤالاتم را دریافت نکردم، اما امیدوارم که مردم قانع شده باشند.
    احمدی نژاد در پاسخ گفت: خطاب من به شما نبود، شما را هم یک همکار دولت می دانم!.
    بسیاری از رسانه ها این برنامه پرسش و پاسخ را به آن صورت، کم سابقه و دنباله کدورت های وقت دانسته و برخی هم پرسشهای خبرنگار خبرگزاری مِهر را غیر ژورنالیستی! توصیف کرده بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در شرایط سخت ارزی، چه کسی و چگونه 500 دستگاه پورشه وارد ایران کرده است؟!
در چند روز منتهی به ششم اسفند 1391 (24 فوریه 2013) گزارش هایی مبنی بر واردات 500 دستگاه خودروی گران قیمت پورشه از طریق جزیره ابوموسی به جمهوری اسلامی ایران انتشار یافته و اشاره شده بود که واردات این پورشه‌های گران‌قیمت نوعی هدر رفتن ذخایر ارزی کشور بوده و در شرایطی صورت گرفته است که دولت از تأمین ارزِ موارد ضروری ناتوان است.
    یکی ار رسانه ها که مطلب آن توسط خبرگزاری ایسنا نقل شده نوشته بود: سوال اینجاست که 500 پورشهِ دست‌اول توسط چه کسانی وارد کشور شده‌است و این واردکنندگان ناشناس! ارز مورد نیاز برای واردات ماشین‌های لوکس را از کجا به دست آورده بودند؟!. تعجب در اینجاست که دولت چند وقت پیش از محدودیت و کنترل‌های شدیدتر بر واردات و صادرات کالاها خبر داده بود. همان زمان هم یکی از انتقادات به دولت این بود که برخی با لابی‌های خاص خود به ارزهای دولتی کشور دست پیدا می‌کنند و از این مسیر به کسب سود می‌پردازند. سود واردات خودرو هم در چنین شرایطی مسلما سر به آسمان می‌گذارد و واردکنندگانِ [در مورد 500 پورشه] ناشناس را در کار خود مصمم‌تر می‌کند.
    در شرایط امروز کشور [شرایط اسفند 1391] که ارز دولتی و حتی مبادله‌ای به سختی به دست نیازمندان واقعی آن می‌رسد دستیابی عده‌ای برای واردات «پورشه» آن هم به این تعداد تعجب آور و تاسف‌انگیز به نظر می‌رسد.
    آنطور که رئیس کمیسیون شوراها و امورداخلي [ازکميسيون هاي مجلس شوراي اسلامي]خبر داده‌بود: مرجع واردکننده و ارز تخصیصی به این خودروهای لوکس مبهم است. وی ضمن اشاره به تذکر کتبی به وزیر صنعت معدن و تجارت (وزير وقت) در صحن علنی مجلس، به خبرگزاری مِهر گفت: در حالی که شرایط اقتصادی کشور نیاز به آرامش و ثبات داشته و بسیاری از مردم در تامین معیشت روزانه خود مشکل دارند، معلوم نیست 500 دستگاه خودرو با این قیمت نجومی به چه طریق و با چه ارزی وارد کشور شده است. اگر ما به قیمت هر دستگاه پورشه (در آن سال) که گاه به 800 و 900 میلیون تومان سر می‌ زند نظراندازيم متوجه می‌شویم که واردات این خودرو با ارز آزاد تقریبا غیرممکن است. اگر این خودروها با ارز دولتی یا مبادله‌ای وارد کشور شده باشند آنوقت باید از دولت پرسید که چنین افرادی چگونه به این نوع ارز دست پیدا کرده‌اند؟!. اگر این افراد از ارز آزاد هم استفاده کرده باشند باز هم موضوع نظارت دولت زیر سئوال است. دولت باید برنامه‌هایی تدوین کند که ارز موجود در دست واردکنندگان صرف امور لازم و حیاتی برای کشور شود نه اینکه با آن 500 پورشه وارد گردد که نه واردکننده آنها مشخص است، نه دلیل وارد کردن این تعداد خودرو و نه نوع ارزی که به این کار اختصاص داده‌اند!.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ابراز نگراني و هشدار 43 اقتصاددان کشور به احمدی نژاد رئیس جمهور[وقت] : کاهش هزینه ها و خودداری از تزریق درآمد نفت
43 اقتصاددان مطرح كشور و استاد دانشگاه در نامه ای خطاب به محمود احمدی نژاد رئیس جمهور [وقت] که 23 فوریه 2013 (5 اسفندماه 1391) خبر آن توسط ایلنا (يک خبرگزاري داخلي) انتشار یافت از شرایط نابسامان اقتصاد جمهوری اسلامی ایران انتقاد كرده بودند.
    این اقتصاددانان در این نامه با انتقاد از بی‌توجهی دولت (قوه مجریه) به اصول علم اقتصاد ابراز نگرانی کرده بودند که با تداوم تصمیمات شتابزده و غیر كارشناسی، اقتصاد كشور بازهم در وضعیت دشوارتری قرار خواهد گرفت و با گذشت زمان، هزینه برون رفت از بحران‌های اقتصادی برای مردم و عاملان اقتصادی سنگین تر خواهد شد.
    در این نامه، اقتصاددانان کشور خواستار بازنگری اساسی در تصمیمات گذشته و وقت شده و برای اصلاح وضعیت راه حل هایی نیز ارائه داده بودند.
    رسانه های دیگر متن قسمت های بيشتري از این نامه را منتشر کرده بودند. به گزارش این رسانه ها، اقتصاددانان در نامه خود نوشته بودند: "ما، ضمن زنهار به مسئولان، همه انديشمندان و کارشناسان کشور را به مشارکت فکری در چاره‌جويی برای برون رفت از اين وضعيت دشوار، دعوت می کنيم.". "به گمان ما در شرايط کنونی، تداوم سياست‌های گذشته به ‌هيچ‌وجه در جهت منافع نظام و ملت ايران نيست و از اين‌رو از مسئولان ارشد کشور می خواهیم که در تصمیمات و اقدامات گذشته بازنگری اساسی کنند.".
    این اقتصاددانان در نامه خود از اقدام دولت محمود احمدی نژاد به تزريق سريع در آمدهای نفتی به اقتصاد کشور انتقاد کرده بودند.
    در بخشی ديگری از اين نامه آمده بود که اجرای مرحله دوم هدفمندی يارانه ها پيامدهای مثبتی نخواهد داشت. اين صاحبنظران اقتصادی معتقدند که راه بلندمدت، تقليل هزينه ها و کوچک کردن بودجه است.
    در اين نامه آمده بود: "دولت کنونی [دولت وقت] بدون توجه به تجربه منفی سال های 1356-1352 [نظام سلطنتي]، هر چه سريعتر و بيشتر عايدات نفتی را به اقتصاد کشور تزریق کرد.".
    در نامه 43 صاحبنظر هشدار داده شده بود که در صورت تشتّت در نظام تصمیم گیری اقتصادی کشور، نرخ تورم 28.7 درصدی يک ‌ساله منتهی به پايان دی ماه سال 1391 ممکن است به 32 درصد و حتي بيشتر از اين افزایش یابد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رهبر جمهوری اسلامی: مردم منتظر اجرای اقتصاد مقاومتی هستند، ضوابط معارض لغو شوند، مجریان انگیزه انقلابی داشته باشند و واردات کاهش یابد
آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران و انقلاب پنجم اسفند 1392 در جلسه‌ای با حضور سران سه قوه گفت: سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی جامع و فراگیر است که باید در اجرا نیز با همین جامعیت و فراگیری، تحقق یابد. اگر سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، به طور جدّی پیگیری و اجرا شوند، امید به حل مسائل اقتصادی و مشکلات ناشی از این مسائل و نیز رونق اقتصاد و اصلاح پایه های اقتصادی کشور در «میان مدت» زیاد است. هدف از برگزاری جلسه با سران سه قوه، بررسی راهکارهای تحقّق سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی بوده است. با ابلاغ این سیاست ها، اینک مردم منتظر اجرای آنها و مشاهده تأثیرات مثبت ناشی از اجرای این سیاست ها هستند. بنابراین، دولت (قوه مجریه)، مجلس (قوه مقننه) و قوه قضائیه باید به طور جدّی و قاطع وارد میدان شوند و وظایف مربوط به خود را، در هر بخش، پیگیری و اجرا کنند. باید روند اجرای سیاست های کُلّی اقتصاد مقاومتی، به صورت یک حرکت مستمر و متوقف نشدنی، تا رسیدن به نتیجه، ادامه یابد و هر یک از قوای سه گانه بر روند کار نظارت دقیق داشته باشد. اگر لازمه اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، برطرف کردن برخی قوانین معارض باشد، مجلس شورای اسلامی باید با شناسایی این قوانین معارض، آنها را حذف کند. همچنین اگر اجرای این سیاست ها نیازمند حذف برخی ضوابط و مقررات [اداری] دست و پاگیر و تنظیم ضوابط جدیدِ تسهیل کننده است، دولت (قوه مجریه) با صدور بخشنامه این کار را به انجام برساند، و باید مراقب بود تا قوانین و ضوابط تاره بگونه ای نباشد که زمینه ساز تراکم و تعارض قوانین و ضوابط شود. با حذف قوانین و مقررات معارض سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و یا احیانا با تصویب قوانین و ضوابط جدید، راه برای اجرایِ آسان تر این سیاست ها که عمدتاً بر عهده دولت است، مهیّا خواهد شد. هماهنگی میان سه قوه برای اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی بسیار ضروری است و باید از ایجاد تشکیلات جدید، و موازی کاری به شدّت پرهیز شود. باید محورهای اصلی این سیاست ها، با استدلال صحیح و منطقی برای مردم بیان شوند تا به تدریج در بخشهای مختلف جامعه رسوخ یابد و به یک مطالبه عمومی تبدیل شود.
     رهبر جمهوری اسلامی ایران گفت که یکی از محورهای مهم سیاست های کُلّی اقتصاد مقاومتی، مشارکت مردم و مردمی کردن اقتصاد باید باشد. با استفاده از ظرفیت های مردمی، می توان کارهایی را انجام داد که شاید از عهده چند وزارتخانه هم بر نیاید.
    آیت الله خامنه ای به دولت توصیه کرد افرادی را مأمور پیگیری و اجرای سیاست های کُلّی اقتصاد مقاومتی کند که انگیزه های انقلابی و مردمی و اعتقاد لازم و کافی برای اجرای آنها داشته باشند. زمینه برای اجرای سیاست های کُلّی اقتصاد مقاومتی مهیاست و همه قوا و دستگاهها برای تحقّق آن همت و مجاهدت کنند.
     رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی موضوع واردات و تأمین امنیت غذایی و ذخایر راهبردی را یکی دیگر از محورهای مهم سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی برشمرد و تاکید کرد که به غیر از این موارد، باید در اقلام دیگر، جلوی واردات بی رویه گرفته شود.
    در این جلسه، حسن روحانی رئیس جمهور گفت که تأمین امنیت غذایی و سلامت مردم، دو موضوع بسیار مهمی است که دولت از همان ابتدای کار، اهتمام ویژه به آنها داشته است، و همچنین «تحرّک بخشیِ» صادرات و تحوّل در نیروی انسانی و اقتصاد دانش بنیان.
    علی لاریجانی رئیس مجلس نیز در این دیدار با تأکید بر اهتمام نمایندگان مجلس برای زمینه سازی جهت اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، توجه ویژه به بخش تولید و استفاده از متخصّصان داخلی و جلوگیری از واردات بی رویه را از جمله زمینه های ضروری برای اجرا و تحقق این سیاست ها بیان داشت. وی همچنین ضرورت توجه رسانه ها به مسائل و اولویت های اقتصادی و پرهیز از حاشیه سازی های سیاسی را مورد تأکید قرار داد.
    رییس قوه قضاییه نیز در این دیدار با اشاره به بند 19 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در خصوص شفاف سازی و سالم سازی اقتصاد و جلوگیری از زمینه های فسادزا گفت: قوه قضاییه به وظایف خود برای مبارزه با مفاسد اقتصادی با قدرت و جدیّت عمل خواهد کرد.
    
    [مشروح سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» و اصول 24 گانه آن در ردیفِ مطالب 22 فوریه این تاریخ آنلاین درج شده است و برای همیشه همانجا ـ روز اعلام آن ـ باقی خواهد ماند.]
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دو خبر اول روزنامه های تهران در شماره های هفتم اسفند 1397

    



    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
ابن بطوطه: در نقاط مورد حمله مغول، نوعي فرهنك ترس، دروغ، چاپلوسی و ریا برقرار شده و در مردم شوق ابتكار ديده نمي شود
تصویر ابن بطوطه بر تمبر پستی کشور مغرب (مراکش)
ابن بطوطه (ابوعبدالله محمد اللواتی الطنجی بن بَطوطه) جستجوگر و سفرنامه نگار معروف 25 فوریه 1304 در شهر طَنجِه كشور مغرب (مراكش) به دنيا آمد، 74سال عُمر كرد و در 1378 درگذشت. ابن بطوطه كه 30 سال از عُمر خود را در سفر گذرانيد و از تونس، مصر، جزیرة العرب، جنوب ایران، عراق امروز و مناطق کُردنشین، شمال ایران، آناتولي (تركيه امروز)، جنوب روسیه، آسياي ميانه، ایران خاوری (افغانستان امروز)، هند، آسیای جنوب شرقی، چين، سريلانكا، یمن، سومالی، جزاير مالديو و آفريقاي شرقي ديدن كرد و پس از بازگشت به زادگاه خود عازم دیدار از اسپانیا و سپس آفریقای مرکزی و منافق صحرایی این قاره شد در بازگشت بعدی به طنجه به نوشتن شرح اين مسافرت و اوضاع بلاد مورد بازديد پرداخت كه معتبرترين و خواندنی ترین جغرافياي قرون وسطا به قلم شاهد عینی بشمار مي رود. سبک نوشته های او جغرافیایی ـ ژورنالیستی است به عبارت دیگر؛ شرح مشاهدات و ضمن شرح، آوردن و افزودن مطالب مربوط از تاریخ و جغرافیا.
     ابن بطوطه كه سالها پس از حمله چنگيز و در دوران ایلخانان (جانشینان چنگیز) در ایران، حکومت مغولان بر جنوب روسیه، آسیای میانه (منطقه فرارود) و چین، از این مناطق و ايرانزمین (قطعات امپراتوری پارسیان) ديدن كرد نوشته است كه ويراني هاي سپاه مغول چنان بوده است كه هنوزو پس از گذشت دهها سال مرمت نشده اند. از نوشته هاي ابن بطوطه چنين بر مي آيد كه در نقاط مورد حمله مغول، نوعي فرهنك ترسيدن و بي علاقگي به آينده (پيشرفت) برقرار شده و در مردم شوق ابتكار، انگيزه و خلاقيّت آنچنانی ديده نمي شود و به نظر مي رسد كه به گذران عُمر در حداقل قانع و راضي هستند و اميد و آرزوی دنیوی چندانی ندارند و همه جا درویشی و عزلت (تصوّف) دیده می شود. به رغم بی علاقگی مردم به دنیاویات؛ دروغ، چاپلوسی و تقلّب و ریا نسبتا عادت شده است که اگر ادامه یابد نهادینه خواهد شد.
     وي از شيراز ديدن و از سياست حاكم فارس و كرمان كه با رفتار خود مانع حمله مغول به ايران جنوبي و مركزي شده بود تمجيد كرده است. او در طول سفر خود هشت سال در دهلي اقامت كرد تا با هندوئيسم و فلسفه هند آشنا شود. تاريخ فرهنگ اجتماعي اسلام نيز از تأليفات ابن بطوطه مغربي است.
    ابن بطوطه از زادگاه خود عازم مکه و زیارت کعبه بود که در طول راه به اندیشه سفر به کشورهای مختلف و نوشتن شرح مشاهدات خود با هدف آموزش عمومی افتاد. وی در پایان هر مسیر از سفر(جُرنی) طولانی خود به مکه وزیارت کعبه می رفت و از آنجا عازم مسیر و مقصدهای دیگر می شد. او ضمن دیدار از کشورها، در چند شهر نیز ازدواج کرد. نخستین ازدواج او در شمال آفریقا صورت گرفت، یک ازدواج در مالدیو و ....
    او در همان دو سال اول مسافرت از اصفهان و شیراز دیدن کرده بود. ابن بطوطه از مکه با کاروان شیعیان از طریق نَجد عازم نجف و پس از زیارت مرقد امام علی (ع) در این شهر به بصره و از اینجا وارد ایران شده بود.وی پس از دیدار از شهرهای جنوبی و مرکزی ایران ازجمله اصفهان و شیراز عازم بغداد شد و در ژوئن (خرداد) 1327 میلادی به بغداد رسید و از مشاهده خرابی هایی که در حمله ارتش هلاگوی مغول در سال 1258 (69 سال پیش از آن) به این شهر وارد شده بود و هنوز مرمت نشده بودند پی به تغییر روانشناسی مردم منطقه پس از حمله مغول برد.
    ابن بطوطه آنگاه پس از دیداراز تبریز و بازگشت به بغداد به موصل و مناطق کُردنشین رفت و پی بُرد که کُردها ایرانی تبار هستند و مکالمات آنان به پارسی باستان است و برخی از آنان هنوز پیرو آیین ایزدیِ ایران باستان هستند.
    ابن بطوطه در دیدار از قلمرو سلجوقیان در آناتولیا (بخشی از ترکیه امروز) متوجه تغییر تدریجی زبان محلی به تُرکی شد (که از سال 1453) فراگیر شده است. وی در دیدار از افریقای شرقی پس از سفر به یمن و شروع آن از سومالی، در تانزانیای امروز متوجه شد که حاکم آن یک شیرازی و به همین اسم است و دریافت که از فارس به زنگبار وتانزانیای امروز و بخش های دیگری از شرق آفریقا مهاجرت صورت گرفته است.
    ابن بطوطه که از طریق بنادر دریای سیاه به جنوب روسیه امروز و آسیای میانه و شهرهای بخارا و سمرقند رفته بود سپس از طریق سرزمینی که اینک افغانستان نام دارد به هند رفت. اقامت او در هند طولانی بود و به مقامات وقت، روش محاکمات و مجازات اسلامی و انتخاب قاضی را یاد داد.
    ابن بطوطه در دیدار از شرق و جنوب شرقی آسیا، از چین، اندونزی امروز (جزایر ملوک) و منطقه هند وچین (ویتنام و ...) دیدار کرد و مشاهده کرد که در چین شرقی از قورباغه و ... غذا تهیه می کنند. در چین با دو ایرانی به نام برهان الدین کازرونی و شریف الدین تبریزی آشنا شد.
    ابن بطوطه پس از بازگشت به زادگاه خود، متوقف نشد و از آنجا به دیدن اسپانیا و آفریقای مرکزی و صحاری رفت.
    روش سفرنامه نویسی او از سده 21 (انقلاب آنلاین شدن رسانه ها) مورد اقتباس روزنامه نگاران قرار گرفته است و مشاهده نویسی در روزنامه ها و مجلات گسترش یافته است زیراکه وبسایت ها اخبار روز را سریع تر از روزنامه ها منعکس می کنند. مشاهده نویسی (سفرنامه) روزنامه نگاران کمک بزرگی به آموزش عمومی شده است زیراکه شرح سفر نویسی و مشاهدات نه تنها حاوی وضعیت جغرافیایی منطقه مورد بازدید است بلکه تاریخ منطقه، دیدگاه مردم و وضعیت روز را هم در لابلای جملات و پاراگراف های مربوط منعکس می کند.
    فرق دوران ابن بطوطه با امروز از نظر سفر محقّق و نویسنده این است که در آن زمان، محقّق به هر سرزمین که وارد می شد مورد احترام و پذیرایی مقامات قرار می گرفت و تسهیلات سفر. ابن بطوطه در سفرنامه خود از این پذیرایی ها و ملاقات هایش با سران مناطق یاد کرده و آنهارا به تفصیل نوشته است.
    
پشت جلد کتاب الرِحله (سفر ـ جُرنی)، یکی از تألیفات ابن بطوطه

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالروز توزيع عمومي مانيفست كمونيست و به اين مناسبت نگاهي كوتاه به آن
مارکس ------- انگلس


     26 فوريه سال 1848 روزي است كه كارل ماركس و هم انديش او ـ فردريك انگلس «مانيفست كمونيست = كمونيست مانيفستو» را كه به نظر آنان نسخه درمان دردهاي بشر است برپايه تامين برابري كامل اقتصادي ــ اجتماعي انسانها در دسترس عموم قراردادند. طبق اين مانيفست، براي رسيدن به هدف تامين برابري کامل انسانها؛ مالكيّت خصوصي اراضي و وسائل توليد (سرمايه) بايد لغو، آموزش و پرورش و درمان رايگان و برابر (يكنواخت) و بازنشستگي به همه مردم تعميم داده شود و هرگونه تبعيض و نيز ترس از بيكاري، ازکارافتادگي و پيري از ميان برود و ....
    اين مانيفست كه بعدا «انگلس» گفت كه انديشه و انشاء آن كار شخص ماركس بود به زبان آلماني انتشار يافته بود. نسخه هاي نخست آن، روز 21 فوريه به تني چند از نزديكان ماركس در لندن داده شده بود تا بررسي كنند و بنابراين، برخي از مورخان «21فوريه» را روز انتشار مانيفست كمونيست نوشته اند. اين مانيفست دو سال بعد (سال 1850) توسط «هلن مك فارلين» به انگليسي ترجمه شد و بعدا به زبانهاي ديگر.
    ماركس انقلاب پرولتاريا را براي برانداختن نظم اجتماعي ـ اقتصادي بورژوازي توصيه كرده است كه به زعم او، اين نظم تحميلي ميان انسانها جدايي افكنده و عامل رنج، گرفتاري، فقر و بيچارگي اكثريت شده است. اخيرا برخي از مفسران افکار مارکس باتوجه به فروپاشي شوروي گفته اند که اگر اظهارات مارکس به دقت بازبين و بررسي شوند؛ اين نتيجه به دست مي آيد که وي رسيدن به يك جامعه كاملا بدون طبقه را كاري تدريجي، و سرعت حذف مالكيت خصوص منابع توليد را متناسب با شرايط هرجامعه قرارداده بود.
    مانيفست كمونيست كه در اجتماع هواداران اين انديشه (كه در لندن گردآمده بودند) توزيع شده بود لغو رسم ارث بردن اموالي را كه شكل سرمايه دارد پيشنهاد كرده بود. ماركس و انگلس توصيه كرده اند كه برنامه ريزي اقتصادي كلان در دست جامعه (دولت) باشد. در فرضيه كمونيسم، هرگونه اسثتمار و تبعيض مطلقا مردود است و رفع تفاوت رفاه و روش زندگاني ميان شهرنشين و روستانشين با ادغام و همسو ساختن توسعه كشاورزي و صنعت تاكيد مي شود. ماركس و انگلس كار كردن نوجوانان را عملي غير انساني و ممنوع دانسته و تاكيد بر تحصيل و كسب دانش و فن براي نوجوانان و شكوفا ساختن استعداد آنان را دارد و ....
     ماركس براي متمايز ساختن سوسياليسم خود از فرضيه هاي مشابه كه در قرون 18 و 19 انتشار يافته بود، آن را سوسياليسم بر پايه مطالعات علمي و ادامه تحولات تاريخ اعلام داشته و به همين سبب به «سوسياليسم علمي» معروف شده است. ماركس سوسياليسم را جانشين منطقي كاپيتاليسم مي داند كه خروج آن از صحنه (به زعم ماركس؛ نابودي اش) اجتناب ناپذير است. ماركس نابودي كاپيتاليسم را نتيجه جدال لاينقطع طبقاتي دانسته كه اين طبقات اجتماعي، خود زاييده كاپيتاليسم (نظام سرمايه و بازار آزاد) هستند كه سرمايه دار (صاحب منابع توليد و كارفرما) را برتر و بالاتر از ديگران مي سازد كه عملي مغاير نظام طبيعت است. ماركس «كاپيتاليسم» را گرفتار تضاد از درون مي بيند كه اين تضاد نابودي آن را تسريع مي كند. وي اشاره دارد كه هرچه که شكاف (جدايي) ميان دارا و نادار بيشتر شود و اكثريت روشن و به حقوق انساني خود واقف گردد (باسواد و آگاه شود) جدال طبقاتي شديدتر و انقلاب نزديكتر مي شود. به باور ماركس، اين جدال طبقاتي به پيروزي طبقه زحمتكش، محروم و استثمارشده خواهد انجاميد كه زحمت و رنج اين طبقه است كه توليد ثروت مي كند و در نظام كاپيتاليستي، اين طبقه زحمتكش (كارگر) كمترين سهم را از اين ثروت مي برد، و اين ثروت است كه ميان انسانها كه مساوي به دنيا مي آيند فاصله مي اندازد. هرچه سطح فهم و آگاهيهاي افراد طبقه زحمتكش كه اكثريت جامعه را تشكيل مي دهند افزايش يابد تحمل كاپيتاليسم و زنجير استثمار سُست تر و انفجار اجتماعي نزديكتر مي شود.
    «مورخان» فرضيه ماركس را همان عقايد «مزدك بامداد» روحاني زرتشتي دانسته اند كه در زمان حكومت قباد ساساني در ايران رواج يافته بود. اين مورخان علت شكست نظام كمونيستي شوروي را دراين دانسته اند كه روسيه از آغاز كار هم آمادگي پياده شدن چنين نظامي را نداشت، به علاوه جهشي عمل شد و اجرا و مديريت به دست کم سوادان، خودخواهان و کينه جويان افتاد. اين نظام نخست بايد در كشوري همچون آلمان و سوئد پياده مي شد و آن هم نه به صورت جهش و سپس ـ در صورت کسب موفقيت به نقاط ديگر انتقال مي يافت. روسيه داراي يك جامعه فئودالي خشن بود و فرضيه ماركس به صورت ظاهر در آنجا پياده شد و بيشتر حزبي هاي روس تظاهر به کمونيست بودن مي کردند و .... براي مثال؛ ماركس امر آموزش و پرورش و درمان را نه تنها رايگان بلكه يكنواخت توصيه كرده است حال آنكه در شوروي سابق، سران كشور و مديران براي خود بيمارستان و فروشگاه اختصاصي و دم و دستگاهي شبيه تزارها داشتند و دختر برژنف در قاچاق سنگهاي قيمتي دست داشت و .... نظام حكومتي ساويت (شورايي)، جز چند سال نخست در روسيه دقيقا اجرا نمي شد و جنبه صوري به خود گرفته بود. سران و مديران كشور مورد تاييد و رضايت اكثريت نبودند و لذا مشروعيت نداشتند. مسكو به جاي ساختن يك جامعه راضي و مرفّه با مردمي شاد و برابر كه هدف از فرضيه ماركس بود و از اين راه جلب نظر ملل ديگر كه تشويق به انقلاب شوند؛ با دولت هاي داراي نظام سرمايه داري كه نماينده كورپوريشن هاي بزرگ و اصحاب كاپيتاليسم هستند درگير معارضه شده بود و اين، همان چيزي بود كه آنها مي خواستند. يک دولت ايدئولوژيک نبايد تا زماني که در پياده کردن نظام خود و خوگرفتن نسلهايش به آن و خروج از مرحله شکست از درون موفق نشده با دولتهاي خصم و يا رقيب درگيري نظامي و شبه نظامي داشته باشد يعني که در آن واحد در دو جبهه جدال کند و سران شوروي پيش از ساخت سوسياليسم در داخل، وارد معارضه و ستيز با بلوک کاپيتاليست شدند.
    به نوشته مورخان تاريخ عقايد، ضعف ژورناليسم شوروي و آموزش و پرورش اين اتحاديه به ناموفق بودن كمونيسم در آنجا كمك كرد. ژورناليسم شوروي نتوانست ضعف هاي جوامع كاپيتاليستي را به صورت خبر و مقاله به اطلاع مردم خود برساند و ثابت كند كه مرغ همسايه «غاز» نيست و اگر آموزش و پرورش شوروي درست برنامه ريزي و اجرا شده بود نسلي مي ساخت كه با هر بادي خم و ريشه كن نشود. پيدايش دهها ميلياردر در روسيه (که قبلا فاقد سرمايه و ثروت بودند) درپي فروپاشي شوروي ناشي از فساد و فساد محصول آموزش و پرورش نادرست و ناقص است. به باور اين مورخين، ازآنجا كه بزرگترين آرزوي بشر امروز (انسان عصر اطلاعات و انديشه رساني) برابربودن و برابرزيستن و دستيابي به مشاغل برحسب استحقاق و شايستگي است، ايده سوسياليسم به صورتي منطقي و عملي تر، از نظر دور نخواهد شد. پيروزي سوسياليستها در آمريكاي لاتين در نخستين دهه قرن 21 نتيجه همان آرزوي بشر است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نگاهي گذرا به ويكتور هوگو نويسنده توانا در زادروز او
تصويري ازVictor Hogo
امروز زادروز نويسنده و شاعر شهير فرانسه ويكتور هوگو است كه 26 فوريه1802 به دنيا آمد و 23 ماه مه 1885پس از 83 سال زندگي در گذشت. علاقه مردم به هوگو به قدري بود كه در مراسم تدفين او بيش از دو ميليون نفر شركت كردند كه تا آن زمان در تاريخ جهان بي سابقه بود. با حسابي كه كرده اند ، هوگو در طول عمر خود هر روز 100 سطر نثر و 20 سطر نظم نوشته است. معروفترين داستانهاي او « گوژ پشت نتردام » و « بينوايان » هستند كه هنوز تجديد چاپ مي شوند و به همه زبانهاي جهان ترجمه شده اند.
     هوگو افكار فلسفي ــ اجتماعي خود را درقالب داستان منعكس مي ساخت. ساده زيستن و شاد بودن را تشويق مي كرد و اندوه و بينوائي را شايسته انسان نمي دانست. وي مشكلات اجنماعي و سياسي پس از انقلاب را درك و منعكس كرده است . هوگو در بينوايان نوشته است كه عشق به مردم و مردمدوستي ، انسان را به خدا نزديك مي سازد. هوگو از دوستداران ناپلئون بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
ضعف ژورنالیسم و یا گریز از گزارش رویدادهای قابل ذکر! - ماجراي پخش مُردن گربه سابق كاخ سفيد در «پرايم تايم» از شبكه هاي تلويزيوني آمريكا


جمعه شب، بیستم فوریه 2009 شبکه های تلویزیونی آمریکا دقایقی از بخش اصلی اخبار خود (بخش اخبار ساعت شش و نیم بعداز ظهر ـ پرایم تایم) را به گزارش مُردن گربه «بیل کلینتون» رئيس جمهور پيشين آن کشور، و همراه با عکس اختصاص داده بودند (عکس مقابل). در این دنیای پر از خبر ـ دنیایی که در حال تغییر دادن مسیر تاریخ است، دنيايي که در یک بحران اقتصادی دست و پا می زد، ناآرامي و بپاخيزي ها را نظاره می کرد و ... انتخاب خبر مُردن گربه سابق کاخ سفید واشنگتن برای پخش در يک بخش خبری پُرمخاطب ـ بخشی که 30 دقیقه بیشتر نیست تامل برانگیز بود و اين سئوال به ذهن مي آمد که آيا ژورنالیسم دچار ضعف و بحران شده است و یا تعمد درکار است؟!.
     این گربه کاخ سفید که Socks (جوراب) نام داشت هشت سال پیش از مُردن و پس از انقضای دوران ریاست جمهوری بيل کلینتون به خانه منشی او بانو «بتی کوری» واقع در مريلند منتقل شده بود و در همین خانه هم مرده بود. کلینتون ها حتی حاضر نشده بودند که این گربه را به خانه خود ببرند و انتقال گربه به خانه شخصی «بتی» به این سبب بود که بدون صاحب مانده بود. آیا جای این خبر در بخش اساسی اخبار شبکه های تلویزیونی است؟!. پخش خبر و تصویر آن در كانال تلويزيوني حیوانات و بخش های سرگرمی و ... عیبی ندارد ولی جای آن در بخش اخبار ساعت شش و نیم بعد از ظهر نبود. انتخاب چنین مطلبی برای پخش در بخش اخبار در «پرايم تايم» همچنین این توهّم را در ذهن به وجود می آورد که شاید مدیران اخبار نخواسته بودند که همه رویدادهای آن روز پخش شود و مخاطبان که با پرداخت هزینه ماهانه، مشترك کمپانی های کابل تلویزیونی و انتقال ماهواره ای هستند در جریان خبرهای مهمتر قرارگیرند و به اين ترتيب از «حق دانستن» محروم شده بودند. طبق قواعد دبیری خبر، ادیتور باید از میان اخباری که در دست (روي ميز) دارد مهمترین، پرمخاطب ترین و فوت شدنی ترین آنهارا برای انتشار و پخش در جای محدود خود برگزیند و هنر و مهارت او در همین انتخاب درست و قراردادن هرچه بیشتر مطالب مهم و فوري در آن جای کم نهفته است و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
تاريخچه دفترچه اطلاعات تلفن به مناسبت توزيع نخستين راهنماي آن ـ تهران دهها سال است كه دفترچه راهنماي تلفن ندارد!
26 فوريه 1878 کار توزيع رايگان نخستين راهنمای اطلاعات تلفن شهري يا Telephone Directoryكه يك نوع رفرنس (منبع) است در شهر «نيو هيون New Haven» ايالت کانکتيکت Connecticut آمريكا آغاز شد. در آن ماه شمار دارندگان تلفن شهری در «نیو هیون» زیاد نبود و راهنمای تلفن، نخست روی یک ورق با قطع بزرگ درج شده بود که هر ماه افزایش می یافت. باوجود این، تا پایان آن سال، این راهنما از چند ورق تجاوز نکرد. چاپ اين راهنمای حاوي اسامي و نشاني صاحبان تلفن، 21 فوريه آن سال به پايان رسيده بود. الکساندر گرام (گراهام) بل Alexander Graham Bell دو سال پیش از چاپ راهنمای تلفن در نیوهیون، و در سال 1876 اختراع خود ـ تلفن ـ را به ثبت داده بود. پس از نیو هیون، سانفرانسیسکو دارای دفترچه راهنمای تلفن شد و در سال 1880 (از پانزدهم ژانویه)، انگلستان.
    تلفن ها که در آغاز کار بدون شماره بود و اپراتور از طریق نام دارنده تلفن، ارتباط را برقرار می ساخت به تدریج و عمدتا از اواخر سال 1879 دارای شماره شدند و بعدا خودکار، و برقرارکردن ارتباط بدون واسطه (اپراتور).
    طولی نکشید که دفترچه های راهنمای تلفن و اصطلاحا Phone Book حاوی فهرست مشترکان (دارندگان تلفن) مهمترین و مطمئن ترین وسیله جستجو ـ Search ـ قرار گرفتند و هر دفترچه شامل سه قسمت؛ اوراق سفید White Page ویژه درج اسامی و نشانی افراد، اوراق آبی Blue Page مخصوص درج نشانی و عناوین ادارات و موسسات دولتی (عمومی) بوده و شهرداری ها و اوراق زرد Yellow Pageاختصاص به اصحاب حرفه و کسب و کار Professional & Business Directoryیافته است. شهرهای بزرگ دارای چندین و برخی دهها دفترچه شدند ولی بلو پیج (شماره تلفن ادارات دولتی و شهرداری ها) در همه مشترک بوده است. موسسات اعلان و تبلیغ با دریافت کارمزد به چاپ و انتشار دفترچه های منحصر به کسب و کار و اصحاب حرفه ها Professional & Business Directory دست زده اند، واژه مرکب «یلو پبج» با مفهوم خاص خود وارد کتب لغات و یک اصطلاح روزمره شده و کار اطلاع رسانی از این طریق گسترش یافته است. برای مثال؛ یافتن پزشک، وکیل دعاوی، مکانیسین اتومبیل، تعمیرکار و ... آسان و انتخاب متخصص مورد نیاز؛ متعدد و یافتن شخص مورد نظرو یافتن یک فرد با در دست داشتن تنها نام خانوادگی از طریق تماس با دارندگان آن نام در وایت پیج ها سهل و سریع شده است و .... روزنامه نگاران بیش از هر فرد دیگر از این دفترچه ها بهره برداری می کرده اند. از دهه دوم قرن بیستم، افرادی که مایل به درج نام و شماره آنان در دفترچه های تلفن نبوده اند و یا نخواسته اند که اپراتور کمپانی تلفن آن را به متقاضی بدهد چنین درخواستی را داده و نامشان «غیر منتشره Unlisted» باقی مانده است.
    تقريبا همه شهرهاي جهان داراي چنين دفترچه هايي هستند و كتابخانه هاي عمومي نسخه هايي از اين دفترچه های راهنماي تلفن ـ راهنمای تلفن تقریبا همه شهرها ـ را در قسمت كتب راهنماي دپارتمان رفرنس خود نگهداري مي كنند تا مورد استفاده مراجعين قرار گيرد.
    بايد دانست كه شهر 12 ــ 13ميليون نفري تهران از آغاز دهه 1960 (دهه 1340 هجری و شش دهه پيش) فاقد دفترچه اطلاعات (راهنمای) تلفن است!. قبلا تهران داراي چنين دفتري بود كه وسيعا مورد استفاده خبرنگاران قرار مي گرفت. ميان دفترچه تلفن و اپراتور که شماره فرد مورد نظر را به متقاضي به شرط دريافت مشخصات کامل و نشانی مي دهد تفاوت بسيار است زيراکه عمل بررسي و مداقه (Search) نمي تواند صورت گيرد.
    كاركنان مراكز 118 نمي توانند جانشين دفاتر چاپي اطلاعات تلفن شوند زيرا كه تنها يك پاسخ سريع مي دهند، ولي براي جست و جوگر، مقايسه شماره ها، آدرسها و اسامي مشابه و ... مورد نظر است. در شهر بزرگي چون تهران، دفاتر راهنماي تلفن مي تواند منطقه اي باشد و جست و جوگر همه را در اختيار داشته باشد. تغيير پي در پي شماره تلفن ها كه در همه جا مرسوم است نمي تواند يك عذر موجه باشد و به همچنين هزينه چاپ؛ زيرا در كشورهاي ديگر، تغييرات پيش شماره هر ماه به پيوست قبوض اشتراك ارسال مي شود كه مي توان آنها را به دفترچه الصاق كرد و درآمد دفترچه ها از آگهي ها (يلو پيج) به مراتب بيش از هزينه چاپ و توزيع آنهاست.
    دفترچه های راهنمای تلفن شهری تاکنون اختصاص به تلفن های ثابت (زمینی) داشته و هنوز موبایلها Mobile Phone را شامل نشده است. در این زمینه مخالفت هنوز ادامه دارد مخصوصا که صاحبان تلفن های موبایل نمی خواهند توسط اصحاب تبلیغ (سالیسیتورها) اتلاف وقت شوند. از آغاز قرن 21 راهنمای تلفن آنلاین (Online اینترنتی) هم مشاهده شده است ولی هنوز مورد استقبال و توجه آنچنانی قرار نگرفته است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تقسيم مسالمت آميز آفريقا ميان اروپائيان!
منظره يكي از جلسات كنگره برلين در سال 1885


    26 فوريه 1885 كنگره برلين كه سرگرم تقسيم آفريقا ميان اروپائيان بود، نيجريه را به انگلستان و كنگو را به بلژيك بخشيد!.
    در جلسات اين كنگره كه رياست آن را بيسمارك صدراعظم وقت آلمان برعهده داشت نمايندگان 15 كشور اروپايي شركت داشتند. هدف اصلي از تشكيل اين كنفرانس اين بود كه به آلمان هم سهمي از آفريقا داده شود و تقسيم آفريقا ميان اروپاييان به طريق مسالمت آميز صورت گيرد.
    در حاشيه جلسات اين كنگره که متناوبا حدود دو سال (سالهاي 1884 و 1885) طول کشيد، ساخت و پاخت متعدد در قبال مناطق ديگر جهان مخصوصا چگونگي سلطه بر کشور چين صورت گرفت. قدرت هاي وقت بر قطعه ـ قطعه كردن چين درست بسان گوشت قرباني به توافق رسيده بودند و چين تا انقلاب سون يات ـ سن در سال هاي 1911 و 1912 چنين وضعيتي را داشت.
     اروپاييان سياست سلطه را از قرن 15 درپیش گرفته بودند. آنان پس از فراگرفتن ساخت باروت و قطب نما با مطالعه سفرنامه مارکو پولو، به دريانوردي در آبهاي دوردست پرداخته و سرزمين هاي بدون دفاع (تفنگ و توپ) را به استعمار گرفته بودند.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
کشورهای دارای سلاح هسته ای ـ جریان اتمی شدن ملل و جاسوسی داوطلبانه با هدف قطع انحصار
مجسمه کورچاتوف در مسکو
وینستون چرچیل نخست وزیر انگلستان 26 فوریه 1952 اعلام کرد که این کشور دارای بمب اتمی شده است. قبلا آمریکا در تابستان سال 1945 و شوروی در ماه هشتم سال 1949 دارای بمب اتمی شده بودند و دولت آمریکا در آگوست 1945 از این سلاح برضد ژاپن استفاده کرده بود. سپس فرانسه، چین، فدراسیون آفریقای جنوبی، اسرائیل، هند، پاکستان و کره شمالی سلاح هسته ای وارد زاردخانه های خود کردند. دولت مسکو تا فروپاشی شوروی 16 هزار سلاح اتمی دراختیار داشت که گفته شده است بیش از سلاحهای اتمی آمریکا بودند. فرانسه با 350 سلاح هسته ای در مرتبه چهارم قراردارد. انگلستان 177 سلاح اتمی و اسرائیل صد تا دویست بمب و کلاهک دارد. طبق یک برآورد غیر رسمی، بمب های اتمی هند به رقم دویست نمی رسد و پاکستان 80 تا 90 بمب اتمی با قدرت تخریب نه چندان زیاد در زرّادخانه خود دارد. گفته شده است که جمهوری فدرال آفریقای جنوبی بمب های اتمی خودرا خنثی ساخته است. شمار بمب های اتمی جمهوری دمکراتیک خلق کره (کره شمالی) تا به آن حد است که بیست و پنجم فوریه 2010 تهدیدکرد که اگر کره جنوبی و آمریکا مشترکا در شبه جزیره کره دست به یک مانور نظامی بزنند سلاح اتمی ویرانگر بکار خواهد بُرد. اين کشور در ژانويه 2013 به رغم تهديد قدرت هاي جهاني و اخطار سازمان ملل که دبير کل آن از کره جنوبي است سومين آزمايش اتمي را انجام داد و پيش از آن يک موشک دوربُرد را. برزیل و ژاپن اعلام کرده اند که قادر به ساختن بمب اتمی در هر آن هستند ولی فعلا لزومی به این کار نمی بینند. دولت آمریکا اخیرا به روسیه پیشنهاد کرده است که شمار سلاحهای هسته ای دو کشور به یک حد و جمعا تا شش هزار واحد کاهش یابد. ازآنجاکه که داشتن سلاح اتمي عامل قدرت بودن شده است، از سال 1949 که انحصار داشتن اين سلاح شکست، رقابت برسر به دست آوردن آن آغاز شد و به رغم قرارداد منع گسترش آن، چند کشور ديگر داراي اين سلاح شده اند. سلاح هسته اي عنوان سلاح بازدارنده نيز به دست آورده است زيراکه وجود آن در دست يک کشور مانع از تعرض نظامي به اين کشور مي شود.
     آلمان نخستین کشور بوده است که به انديشه ساخت بمب اتمی افتاده بود. دو دانشمند آلمانی «اوتو هان Otto Hahn» و «فریتس شتراسمان Fritz Strassmann» پس از بمبارد اورانیوم با نوترون، در سال 1938 به هیتلر پیشنهاد ساخت بمب اتمی داده بودند و تلاشهای آلمان در این زمینه نزدیک به دادن محصول بود که ازپای درآمد.
    پیر کوری فیزیکدان فرانسوی و زنش ماریا در 1898 موفق به کشف رادیوم شده و سه دهه بعد دانشمندان فیزیک و شیمی به فیزیون (فیوژن)، رشته واکنش ها و قدرت انفجار این ماده پی بردند و از آن پس از احتمال ساخت بمب اتمی سخن به میان آمد. کشف اورانیوم 238 و 235 دانشمندان علوم اتمی را به ساخت بمب نزدیکتر ساخت. دانشمندان مربوط و بویژه فیزیکدانان یهودی خطر ناشی از احتمال اتمی شدن آلمان را به دولت آمریکا متذکر شدند و این دولت «پروژه منهتن» برای ساخت سلاح اتمی را تصویب کرد که به نتیجه رسید.
    ترومن که در 1945 و پس از مرگ روزولت برجای او نشسته بود و نگران تصرف احتمالی اروپای غربی توسط ارتش سرخ بود درجریان نشست پُتسدام و با هدف ترسانیدن استالین و جلوگیری از هرگونه فکر تعرض به «اروپای غربی درهم شکسته»، به او اشاره کرد که آمریکا دارای سلاح اتمی شده است. استالین دربازگشت به مسکو جریان را با «ایگور کورچاتوف Igor Kuchtov» دانشمند روس درمیان گذارد. وی فیزیکدانان روسیه را گردآورد، موسسه «یولی خاری توف» به وجود آمد که معادل آزمایشگاه اتمی لاس آلاموس آمریکا بود و فعالیت برای ساخت سلاح اتمی آغازشد.
    اتمی شدن آمریکا در میان شماری از دانشمندان و آگاهان این نگرانی را بوجود آورد که اگر سلاح اتمی در دست یک دولت باشد زورگویی خواهدکرد و آن را بکار خواهد بُرد که کشتار وسیع خواهد کرد. برخی از این افراد نگران، داوطلبانه و بدون چشمداشت و داشتن ماموریت تصمیم به جاسوسی و انتقال اسرار اتمی آمریکا به شوروی و کشورهای دیگر گرفتند که دو تن از آنان (جولیوس روزنبرگ و زنش اتل) دستگیر و در نیویورک اعدام شدند. معروفترین این جاسوس های داوطلب Klaus Fuchs ،Theodore Hall و David Greenglass بوده اند.
ژوليوس و اتل روزنبرگ

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالروز ایجاد «لوفت وافه Luftwaffe» نيروي هوايي آلمان
26 فوريه 1935 روزي است که «لوفت وافه Luftwaffe» ـ نيروي هوايي رايش سوم به رغم ممنوع بودن آلمان از داشتن نيروي هوايي ايجاد شد. آلمان از دو سال پيش از آن، يعني تقريبا از آغاز به قدرت رسيدن هيتلر به کار تهيه مقدمات ايجاد يک نيروي هوايي نوين سرگرم شده بود و خلبانان آلماني در محلي سِرّي در شوروي سرگرم تمرين بودند. نيروي هوايي اوليه آلمان در جريان جنگ جهاني اول ايجاد شده بود. قراردادهاي وِرساي (پايان جنگ جهاني اول) آلمان را از داشتن نيروي هوايي و نيز نيروي دريايي مؤثر ممنوع کرده بود. امپراتوري آلمان در سال 1910 واحد جنگ هوايي تاسيس کرده بود که ضميمه نيروي زميني اين کشور بود. نيروي هوايي وقت آلمان در طول جنگ جهاني اول خودنمايي بسيار نشان داده بود.
    


طبق قرارداد سال 1920«ورساي»، آلمان نه تنها از داشتن نيروي هوايي محروم شده بلکه نيروي زميني آن نيز كه بايد اسلحه محدود مي داشت نمي توانست از يكصد و ده هزار تن تجاوز كند و نيروي دريايي اش هم محدود به گارد ساحلي بود و اين وضعيت در طول جمهوري «وايمار» ادامه داشت كه هيتلر قرارداد ورساي را لغو كرد و مسلح كردن آلمان را از سر گرفت و «وِرماخت» ارتش رايش را به وجود آورد.
     از آن زمان تا سال 1938 هر سال آلمان يك هزار و يكصد هواپيماي تازه وارد خدمت نيروي هوايي خود مي كرد. به گونه اي كه در سال 1939 با بيش از سه هزار هواپيما به لهستان ـ که قرارداد ورساي بخشي از شمال آلمان را به آن داده بود! ـ حمله بُرد تا اراضي آلماني را بازگرداند.
    هِرمان گورينگ كه تاسيس «لوفت وافه» را در 26 فوريه 1935 اعلام داشت تا لحطه شكست آلمان در اپريل 1945 بر اين نيرو كه سپاه هوابُرد (چترباز) هم جزئي از آن بود فرماندهي مي كرد. بمباران لندن چشمگيرترين كاري بود كه لوفت وافه انجام داد. لوفت وافه در جريان جنگ جهاني دوم به موشک نيز مجهز شده بود و لندن و ديگر شهرهاي انگلستان بارها موشک باران شده بود. لوفت وافه در جريان جنگ جهاني دوم 70 هزار مورد پيروزي براي خود ثبت کرده بود. جت جنگنده (جت هاي اوليه) براي نخستين توسط لوفت وافه آزمايش شد و بکار رفت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مخالفت ها و اندرزها 23 روز پيش از حمله نظامي آمريکا به عراق و تصرف آن
25 فوريه سال 2003 از ميان اعضاي 15 گانه شوراي امنيت سازمان ملل تنها چهار دولت آمريكا، انگلستان، اسپانيا و «بلغارستان!» از راه حل نظامي براي حل مسئله عراق حمايت کردند و نظر 11 عضو ديگر؛ حتي پاكستان و مكزيك بر ادامه بازرسي و خلع عراق از سلاحهاي كشتار جمعي از راههاي مسالمت آميز و ديپلماتيك بود و از ميان اين مخالفان تنها دولت وقت فرانسه (دولت ژاک شيراک) اشاره کرده بود كه اگر شوراي امنيت برسر راه حل نظامي که دولت واشنگتن به آن اصرار دارد به توافق نزديک شود ممکن راه جنگ را «وتو» کند زيرا که به سود جهانيان است که آمريکا در آن منطقه و در اين شرايط وارد جنگ نشود. سوريه يک عضو غير دائمي وقت شوراي امنيت گفته بود که لازم است که فرصت بيشتري به عراق داده شود زيرا اين احتمال وجود دارد که دولت بغداد که با تحريم هاي سخت دست به گريبان است اجازه دهد بازرسي کامل تر از آن کشور به عمل آيد.
     دولت آمريكا قبلا اشاره کرده بود که درنظر دارد در تماس هاي جداگانه با اعضاي شوراي امنيت از آنها بخواهد كه نظر آن دولت را هنگام طرح موضوع ا رد نكنند و بگويد که در صورت مخالفت بايد آماده واکنش آن دولت و احتمالا پرداخت بهايش باشند. دولت آمريکا تاکيد داشت که سازمانهاي اطلاعاتي آن کشور وجود فعاليت هاي اتمي در عراق را تاييد کرده اند، لذا جاي ترديد وجود ندارد و شوراي امنيت نبايد وقت گذراني کند.
    در همين روز بود که مقامات عراقي بارديگر گفته بودند که عراق در نيمه دهه 1990 به فعاليت هاي هسته اي خود پايان داده است و اشاره کرده بودند که اگر شرايط عراق (لغو تحريم طولاني) پذيرفته شود آماده اند با يک دوره بازرسي کامل موافقت کنند. صدام حسين شخصا در مصاحبه تلويزيوني با «دن راذر» انکور وقت اخبار شبکه سي بي اس آمريکا که به بغداد رفته بود ضمن تاکيد بر نداشتن فعاليت هسته اي اشاره کرده بود که ممکن است طي شرايطي با بازرسي مجدد از عراق موافقت کند.
    برخي از تفسيرنگاران رسانه ها در همان زمان پيش بيني کرده بودند که تصرف عراق يک استراتژي قديمي آمريکاست و بعيد است که بتوان از آن جلوگيري کرد. آمريکا مي خواهد مقام خود به عنوان قدرت اول جهان را حفظ کند و عراق و غرب آسياي جنوبي از کليدهاي حفظ اين قدرت هستند.
    گذشت زمان نشان داد که جورج دبليو بوش و معاونش ديک چني که از ديرزمان در انديشه تصرف عراق و برکنارکردن صدام حسين بودند به مخالفت ها و اندرزها گوش نکردند و 23 روز بعد به رغم نبود مجوّز شوراي امنيت، عراق را مورد حمله نظامي قراردادند و متصرف شدند. آمريکا هشت سال بعد پس از انعقاد يک پيمان استراتژيک مشترک، نيروهاي رزمي خودرا از عراق خارج ساخت. با وجود اين، مسائل عراق که کشوري ساخت نيمه اول قرن بيستم و مرکب از نژادها و مذاهب متعدد است ادامه دارد. همين اختلافات داخلي، امکان مداخله ديگران را آسان ساخته است.
چهره خواني از تصاوير جورج دبليو بوش در دو روز آخر دوران حکومت او در ژانويه 2009

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دو موضوع متفاوت در اعلامیه سران غرب در فوریه 2005
سه تن از رهبران وقت غرب در حاشيه نشست فوريه 2005

در اعلامیه پایانی نشست آخرین هفته فوريه 2005 سران غرب دو موضوع به چشم می خورد که تفسیرهای رسانه ای متعدد به دنبال داشت. یک موضوع که مورد حمایت تفسیرنگاران قرارگرفته بود و اظهار امیدواری کرده بودند که صمیمانه باشد و «سیاسی» نباشد از این قرار بود:
    "حمايت از برخورداری ملل از دمكراسي واقعی، آزادي بیان عقیده و نظر، داشتن مطبوعات حرفه ای و مستقل و نیز آزادی فعاليت هاي سياسي که حق هر انسان بوده، در اعلامیه جهانی حقوق بشر تضمین شده و در ذات هر فرد نهفته است. مشروعیت دولتی که این حقوق مسلم و اصول قانون اساسی خودرا نقض کند زیر سئوال خواهدرفت و ممکن است به اتباع این کشور کمک شود تا براي احقاق اين حقوق بپاخيزند و ....".
    موضوع دیگر چنین بود:
    "باید از کمک به گسترش تكنولوژي توليد موشك و افتادن اين فنون به دست كشورهاي فاقد آن و نیز فروش و صادرات انواع موشک به این کشورها خودداری شود." .
    يک تفسيرنگار نوشته بود: به این ترتیب، غرب (ناتو و اتحاديه اروپا) در اعلاميه فوریه 2005 بر مورد منع كشورهاي ديگر از داشتن سلاح اتمي، يک مورد تازه افزود كه عبارت است از انتقال تکنولوژی تولید موشک، خرید آن و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انتقاد جورج بوش از پوتين در مصاحبه مطبوعاتي مشترک! و واکنش پوتين پس از بازگشت به مسکو
جورج بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا و ولاديمير پوتين مرد نیرومند روسیه در پی یک مذاکره 150 دقیقه ای که 24 فوريه 2005 در براتيسلاوا صورت گرفت در یک مصاحبه مطبوعاتی مشترک شرکت کردند.
     بوش در این مصاحبه مقدمتا گفت: دمكراسي نيرومند، تحمل مخالفان سياسي، آزادي رسانه ها و حفظ حقوق اقليت ها موضوعاتی هستند که غرب از آنها حمایت می کند و این حمایت صورت های متعدد خواهد داشت.
    بوش در همین مصاحبه از پوتين انتقاد کرده بود كه چرا رسانه هاي مستقل را در روسيه محدود كرده و او پاسخ داده بود كه آنها صداي ثروتمندان و خارجيان و عامل نفوذ شده بودند و به طبقه مشخّصي تعلق داشتند نه مردم و ژورناليسم حرفه اي.
     پوتين تاکید بوش در مورد دمکراسی نیرومندرا به خود گرفت و پس از بازگشت به مسکو دست به حمله متقابل زد و گفت: آمريکا، خود فاقد اين مواردي است که بوش گفته بود و موضوع چگونگي انتخاب بوش در پاييز سال 2000 را مثال زده و از لابي هاي کنگره تا ميديا کراسي و بازرسي هاي غير ضروري و استراق سمع در آمريکا سخن گفت و به ساخت و پاخت هايي که در انتخابات مي شود و قديمي شدن ضوابط و تقلّبات ديگر اشاره کرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سه قطعه شدن بوئینگ 737 تُرکيش ارلاينز در آمستردام



     25 فوریه 2009 یک بوئینگ مسافربر دیگر از نوع 737 دچار سانحه شد و تلفات انسانی به بار آورد. این هواپیما متعلق به شرکت هواپیمایی ترکیه بود و از استانبول روانه آمستردام. هواپیما هنگام فرودآمدن، درحاشیه فرودگاه آمستردام به زمین برخوردکرد و سه قطعه شد (عکس های بالا). یک موتور این هواپیما قبلا از بدنه اش جدا شده بود. از 134 سرنشین این هواپیما 9 نفر کشته و بیش از 80 نفر دیگر مجروح شدند. خالی بودن نسبی مخازن بنزین هواپیما دلیل کم بودن تلفات اعلام شده است زیرا که هواپیما پس از اصابت به زمین آتش نگرفت. علت سانحه در روز وقوع آن اعلام نشده بود. در دو سه دهه اخیر، درصد سقوط بوئینگ های 737 نسبت به انواع دیگر هواپیما بیشتر بوده و در کمتر از دو دهه بیش از ده سانحه داشته است. بوئینگ 737 در سال 1967 وارد خطوط هواپیمایی شده است. ساخت این نوع هواپیما در همین سال تکمیل شده بود. کارخانه بوئینگ آمریکا از سال 1916 بکار ساختن هواپیما اشتغال داشته است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دو تهدید جنگ اتمیِ مشابه به فاصله 56 سال در ماه فوریه
23 فوریه 1963 و 4 ماه پس از پایان بحران موشکی 13 روزه کوبا (اکتبر سال 1962)، دولت مسکو رسما اعلام كرد كه هرگونه حمله نطامي به كوبا را به منزله حمله به خاك خود تلقي خواهد كرد و واضح است که اگر بر اين پايه جنگي روي دهد هرگونه اسلحه را که در اختيار داشته باشد بکار خواهد بُرد که معنایش جنگ اتمی بود. همان روز نسخه اي از اين اعلاميه به دولت آمريكا تسليم شد. به دولت مسکو اطلاع داده شده بود که در آمریکا تحرّکاتی برای یک حمله نظامی به کوبا مشاهده می شود و دولت واشنگتن برای آغاز آن، در انتظار فرصت و یافتن یک بهانه است.
    در هفته سوم فوریه 2019 و درست 56 سال پس از آن واکنش، ولادیمیر پوتین در نطق سالانه خود در اجتماع نمایندگان دو مجلس تقنینیه روسیهِ فدراتیو و مقامات ارشد دولتی این فدراسیون گفت که اگر آمریکا با کارهای خود آن را بخواهد، او برای رو به رو شدن با یک وضعیتِ مشابهِ بحران موشکی سال 1962 کوبا آمادگی دارد و تهدید کرد که موشک های Hypersonic nuclear روسیه را بر کشتی ها و زیردریایی ها قرار خواهد داد و به نزدیکی آمریکا خواهد فرستاد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 26 فوريه
  • 1531:   در اين روز تلفات زلزله وقت کشور پرتغال بيش از 20 هزار كشته اعلام شد.
        
        
  • 1848:   انقلابات اروپا سبب حذف مجدد نطام سلطنتي فرانسه و تاسيس جمهوري دوم اين كشور شد.
        
        
  • 1944:   در جريان جنگ جهاني دوم و در اين روز، ارتش سرخ تبعيد 70 هزار رومانيايي آلماني تبار را كه نياكانشان هشت قرن پيش به روماني مهاجرت كرده بودند از اين كشور به اوكراين آغاز كرد تا مبادا به ماشين جنگي در حال شكست هيتلر كمك كنند.
        
        
  • 1945:   دو ماه و دو روز پيش از افتادن برلين به دست ارتش سرخ و خودكشي هيتلر، نيروي هوايي آمريكا به شديدترين بمباران اين شهر (پايتخت آلمان) دست زد!.
        
        
  • 1954:   نخستين دستگاه «تايپ ستينگ» بكار گرفته شد و اين، آغاز پايان عُمر ماشين هاي لاينو تاپب و حروف سربي در كار حروفچيني و صفحه بندي فلزي بود.
        
        
  • 1990:   دولت مسكو قول داد كه تا جولاي سال بعد همه 73 هزار تن نظاميان خود را از چك اسلواكي خارج سازد. اين نيروها از زمان جنگ جهاني دوم و پس از بيرون راندن ارتش هيتلر از چك اسلواكي در اين کشور مستقر بودند. ارتش سرخ با تحمل تلفات سنگين چك اسلواكي را از دست هيتلر خارج كرده بود. چک اسلواکي پس از بيرون رفتن روس ها، به غرب پيوست!. تاريخ نگاران خروج روسيه از اروپاي شرقي و مرکزي ازجمله شرق آلمان را اشتباه بزرگ کرملين نوشته اند. غرب اينک در همين مناطق نيرو مستقر ساخته که مراقب هر حرکت روس ها به تجديد قدرت باشند.
        
        
  • 1991:   صدام حسين دو روز پس از حمله موشكي به جنوب شرقي كشور سعودي كه ضمن آن 28 نظامي آمريكايي هم كشته شدند اعلام كرد كه نيروهاي خود را از كويت خارج مي كند و طولي نکشيد که جنگ آمريکا و ائتلاف آن با عراق برسر کويت پايان يافت. اين عقب نشيني عراق موجب رفع بيشتر تحريم هاي اين کشور نشد و پس از تضعيف ناشي از اين تحريم ها، در بهار 2003 به تصرف آمريکا در آمد و وضعيت ديگري يافت ـ با آينده اي غير قابل پيش بيني.
        
        
  • 2020:  


    محمد حُسنی مبارک رئیس جمهوری پیشین مصر 25 فوریه 2020 در 92 سالگی در یک بیمارستان قاهره درگذشت. وی که یک افسر نیروی هوایی مصر بود و زمانی هم در روسیه آموزش نبرد هوایی دیده بود و تا درجه مارشالی ارتقاء یافته بود پس از ترور انور سادات، به مدت 30 سال متوالی رئیس جمهوری مصر بود. مبارک در هجدمین روز اعتراضات و تظاهرات مصریان در سال 2011، از ریاست جمهوری مصر کناره گیری کرد و ماه بعد از کناره گیری، با دو پسرش به اتهام فساد مالی دستگیر شد که بعدا اتهام دستور قتل معترضین بر اتهامات او اضافه گردید و به رغم بیماری به حبس ابد محکوم شد. این حکم چند سال بعد لغو شد و برائت حاصل کرد.
  • پيام‌هاي تازه
    اعتراض به تحریف کلمات سرود «ای ایران»
  •   بیست و پنجم فوریه 2019 (ششم اسفند 1397) دبیرخانه این تاریخ آنلاین برای ایرانیان، چند اعتراض به عملِ تحریف سرود «ای ایران» که 8 دهه نماد ملّی ایرانیان بوده دریافت کرد. این سرود که شعر آن را حسین گل گلاب و آهنگش را روح الله خالقی ساخته است و با صدای غلامحسین بنان از نیمه سال 1323 پخش شده یک میراث ملّی است.
        طبق پیام های دریافتی و به استناد گزارش ایسنا، هیأت مدیره خانه موسیقی ایران دَخل و تصرّف در این سرود را عملی «غیرقانونی و تحریف کلام سرود ملی» دانسته و بانو گُلنوش دختر روح‌الله خالقی نیز به این عمل که گویا در خراسان صورت گرفته اعتراض کرده است [کرده بود].
        معترضان خواهان رسیدگی قضایی به این «عملِ تحریف» شده اند [شده بودند] و از سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولّی آثار ملّی خواسته اند که در این زمینه از هرگونه اقدام فروگذار نکند. سرود «ای ایران» شهرت جهانی دارد و گوش هر ایرانی با آن آشنا است و با شنیدنش به هیجان می آید و عشق به میهن در وجود او شعله می کشد.
        




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com