Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
26 اوت
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 26 اوت
ايران
دو تصميم ديگر بهرام گور: پاسخ به خواست اَرمَنيان و موافقت با ورود کولي ها به ايران
تصویر بهرام پنجم بر سکه اش
يك روحاني ارمني 26 آگوست 429 ميلادي از ارمنيان مسيحي شده خواست كه به صورت گروهي از بهرام پنجم (بهرام گور) شاه وقت ايران بخواهند كه اردشير (ارته سز) فرماندار آنان را بَردارد و از آن پس هم برايشان از ميان مسيحيان فرماندار تعيين كند.
    بهرام پنجم که از 420 تا 438 میلادی بر ایران پادشاهی کرد و پیش از سلطنت، استاندار کرمان بود با عزل اردشير، تنها به دليل عدم رضايت عمومي از او موافقت كرد و سال بعد «ويمهر شاپور» را فرماندار ارمنستان كرد كه او هم زرتشتي بود و به ارمنيان پيام داد كه اگر مي خواهند باز هم از اتباع ايران باشند و يك ايالت خودمختار ايران به شمار آيند نبايد بار ديگر از تفاوت دين سخن به ميان آورند ـ رفتار فَرد سند قضاوت است، و به اين ترتيب مساله حل شد. ظاهرا قتل يك مروّج مسيحي در كُردستان (مادِ كوچك) نارضايي آن روحاني ارمنستاني را برانگيخته بود. ارمنیان نخستین ملّت در جهانند که مسیحیت را دین رسمی خود اعلام کرده اند.
    در همين سال، بهرام پنجم Bahram V با ورود دسته هايي از كوليان هند به قلمرو ايران جهت سرگرم كردن ايرانيان با كارهاي هنري خود موافقت كرده بود. گروهي از اين جماعت هندي تبار دو قرن و اندي بعد و پس از به اسلام گرويدن ايرانيان و حذف بساط عيش و طرب، به اروپا و عمدتا سرزمین رومانی مهاجرت كردند كه در آنجا به Gypsies و يا روما Roma معروف اند و به راه و رسم زندگاني خود ادامه مي دهند. گروهي هم كه در ايران ماندند به زندگاني كوچ و رفت و آمد از نقطه اي به نقطه ديگر و ساخت و فروش اسباب بازي چوبي و معامله الاغ و كف بيني و نظاير آن پرداختند. در ايران خاوري (افغانستان امروز) به آنان «كوچي ـ مردماني در رفت و آمد»، در كرمان و خراسان «لولي» و در ساير نقاط ايران «كولي» مي گفته اند كه سبزه رو، داراي چشماني درشت، لاغر اندام و بسيار باهوش هستند كه با غير خودي ازدواج نمي كنند. پس از كاهش استفاده از الاغ در ايران كه از دهه 1340 هجري خورشيدي آغاز شد و كاهش اعتماد به كف بيني و نيز ورود اسباب بازي فلزي از خارج، لوليان (كوليان) در ايران تقريبا ذوب در جمعيت و به اصطلاح همرنگ آن شده اند، ولي در افغانستان كه به معامله شتر و گوسفند هم دست مي زده اند به همان روش سنتي ادامه داده اند كه خشكسالي اوايل قرن 21، شتران و گوسفندانشان را از پاي درآورد و خودشان را مجبور به پناهنده شدن به اردوگاههاي آوارگان كرد به گونه اي كه در سال 2001، تنها اردوگاه «قلعه بستBost» پنجاه و پنج هزار تن از آنان را پناه داده بود. باوجود اين، آنان كه به رفت و آمد ميان غزنه و هرات و نيمروز خوي گرفته اند به كار خود ادامه داده اند و از آن نگرانند كه مجبور به تَرك روش زندگاني مأنوس خود شوند. زنان كوچي كلاهك هايي بر سر مي گذارند كه اطراف آن سكه دوزي شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نبرد سرنوشت ساز ملازگرد و گسترش کنترل تُرک ها بر آناتولی،ایجاد امپراتوری عثمانی و در قرن 20 جمهوری ترکیه
تصوير آلپ ارسلان
26 آگوست 1071 سالروز نبرد ملازگرد است که میان آلپ ارسلان سلجوقی و رمانوس چهارم (دیوژنس) امپراتور روم شرقی (بیزانتاین = بیزانس) روی داد و آلپ ارسلان برنده این نبرد بود. نبرد در ملازگرد (مانزیکرت = ملازگِرت) واقع در شمال دریاچه وان (آناتولی شرقی، ارمنستان بزرگتر) روی داد. آلپ ارسلان نوه زاده سلجوق که بر سرزمینی از کوههای هندوکش تا فرات حکومت داشت، از طریق آناتولی شرقی و جنوبی رهسپار تصرف سوریه بود که با نیروهای نظامی روم شرقی رو به رو شد و دو بار از آنان شکست خورد. بار سوم امپراتور رومانوس چهارم شخصا به جنگ او آمده بود. شمار افراد رومانوس به مراتب از سلجوقیان بیشتر بود ولی بیشترشان مرسنر خارجی بودند ـ از فرانک (طوایف اروپای مرکزی ـ غربی) تا کومان (دسته ای از ترکان که در اطراف دریای سیاه به صورت پراکنده زندگی می کردند). علت شکست این بود که پس از آغاز نبرد، کومانهای تُرک و چند دسته مِرسِنِر دیگر حاضر به جنگیدن نشدند و به آلپ ارسلان تسلیم شدند. در این نبرد، رومانوس به اسارت درآمد، اما الپ ارسلان اورا پس از دریافت امتیاز رها ساخت. نتیجه این نبرد افزوده شدن 80 هزار کیلومتر مربع بر متصرفات آلپ ارسلان بود.
    
Ertugrul

مورخان کارشناس تحولات قرون وسطی شکست بیزانس در نبرد ملازگرد را آغاز پایان امپراتوری روم شرقی نوشته اند (که در سال 1453 به دست محمد دوم از نوه زادگان عثمان غز از میان رفت). به نوشته این مورخان، نبرد ملازگرد دولت روم شرقی (قسطنطنیه) را مقروض و ورشکست کرد و این وضعیت پیامدهای اجتماعی و سیاسی متعدد داشت و با تضعیف مرزبانی روم شرقی دسته های مهاجر و عمدتا اقوام ترکیک، بلغارها، بقایای هونها و ... که در سده های قبل از جنوب غربی سیبری به غرب وارد شده بودند به قلمرو آن نفوذ کردند و .... ورود مغولها به شمال شرقی ایران در قرن سیزدهم سبب شد که چند طایفه دیگر از ترکان غز (اوغوز) که سلجوقیان از این دسته بودند از ایران به آناتولی بروند و متحد حکمرانان سلجوقی این منطقه شوند که هرکدام به نام «غازی» برناحیه ای حکومت داشتند. «ارطغرل» یکی از سرکردگان غُز بود که با 400 مرد مسلح از ایران به آناتولی رفته بود و ناحیه کوچکی در جنوب مرمره را به دست آورده بود. پسر او عثمان که بر وسعت ناحیه متصرفی افزود دودمان عثمانی (1299 ـ 1923) را به وجود آورد که پس از انهدام دولت بیزانس، امپراتوری بزرگی را در آسیای غربی، آفریقای شمالی و اروپای جنوبی به وجود آوردند و تا وین (پایتخت اتریش) پیش رفتند و خودرا جانشین خلیفه اسلام اعلام کردند.
عثمان پدر امپراتوري عثماني


    آلپ ارسلان (به معنای شیرِ شرزه) که برجای عمویش طغرل سلجوقی نشسته بود نام خودرا پس از مسلمان شدن به محمد داود تغییر داد. (برخی مورخان اورا محمد بن داود نوشته اند زیرا که آلپ ارسلان نام پدر متوفایش چغری بگ = چغری بیگ را نیز به داود تغییر داده بود!). وی پس از پیروزی ملازگرد به خراسان بازگشت تا گردنکشان مناطق شمالی آمودریا را که از تبار خود او بودند سرکوب کند که به دست یوسف خوارزمی از حکّام محلی که به اسارت درآمده بود کشته شد. طبق تقویم میلادی یونیورسال (گریگوری) آلپ ارسلان 15 دسامبر 1072 و در 43 سالگی درگذشت و در «مرو» در کنار گور پدرش مدفون شد. در سال 2002 دولت ترکمنستان در تقویم رسمی خود ماه آگوست را که در آن آلپ ارسلان نبرد ملازگرد را برده بود به ماه «آلپ ارسلان» تغییر داد که گویا شش سال بیشتر طول نکشید. مورخان پیشرفت آلپ ارسلان را که در 1029 به دنیا آمده بود نتیجه تدابیر وزیر ایرانی او خواجه نظام الملک دانسته اند. با ورود سلجوقیان که از مهاجران مناطق شمال شرقی فرارود بودند زبان تُرکی هم وارد ایران شد که در آناتولی و قفقاز جنوبی ماندگار شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ادامه توطئه در شهريور 1320
مجيد آهي پيشنهاد نخست وزير شدن را رد كرد... ولي فروغي آن را پذيرفت!


    چهارم شهريور 1320 و يك روز پس از تعرّض انگلستان و شوروي به ايران، علي منصور (در اين وضعيت اضطراري و وخيم) از سمت نخست وزيري كناره گيري! و رضاشاه پهلوی «مجيد آهي» را مأمور تشكيل كابينه كرد كه او هم نپذيرفت! و در عوض محمدعلي فروغي را كه مورد بي توجهي رضاشاه بود براي احراز اين پُست به وي معرفي كرد كه شاه وقت، بناچار پذيرفت.
     اگر در اين تحولات سريع، دقيق شويم، از آنها بوي توطئه، خيانت و نفوذ خارجی به مشام مي رسد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
كمك مالي آمريكا به دولت زاهدي، موضوع ناپديد شدن اسناد براندازي 28 اَمُرداد و رسالهِ يرواند آبراهيميان در اين زمينه
چهارم شهريور سال 1332 ژنرال فضل الله زاهدي نخست وزيرِ به اصطلاح دولت كودتا از دولت آمريكا تقاضاي كمك مالي كرد كه 45 ميليون دلار كمك بلاعوض و 23 ميليون و 400 هزار دلار كمك فني برايش حواله شد. گويا مبلغي نيز براي خود او ارسال شده بود.
     دكتر مصدق قبلا درخواست ده ميليون وام داراي بهره از آمريكا كرده بود كه با آن، پس از ماهها «امروز و فردا كردن» موافقت نشده بود!.
    «يرواند آبراهاميان» در رساله اي كه همزمان با چهل و هشتمين سالگرد رويداد 28 امرداد نگاشته و در سال 2001 در نشريه دو زبانه ايران تايمز چاپ واشنگتن انتشار يافته جملاتي از آيزنهاور رييس جمهور وقت آمريكا نقل کرده و همچنين نوشته است كه اسناد سيا (C. I. A) درباره كودتاي 28 امرداد با وحود گذشت نزديك به نيم قرن، تغيير نظام حکومتي ايران، مرگ بسياري از گردانندگان آن براندازي (28 امُرداد)، پايان جنگ سرد و ... هنوز غير قابل دسترس است و براي مورخان عبوردادن شتر از سوراخ سوزن آسانتر از دسترسي به اسناد «سيا» در باره رويداد آگوست 1953 تهران است و هر چه كه تا كنون انتشار يافته ناقص و فقط اشاره و يا ازدست دوم بوده است.
    به نوشته وي، آيزنهاور در اين زمينه گفته بود كه درسال 1953 به ما (از سوي برخي سياستمداران آمريکايي) توصيه شده بود كه با دكتر مصدق كنار آييم ولي حمايت كمونيستهاي ايران (حزب توده) از دكتر مصدق و تظاهرات سه روزه به پشتيباني از او در تهران، وي را در نظر ما چيز ديگري جلوه گر ساخت و بيم از استيلاي كمونيسم بر ايران و بسط نفوذ دولت مسکو وجود ما را به لرزه در آورد و ....
    آبراهاميان نوشته بود: در آمريكا طبق يك ضابطه، سازمانهاي دولتي موظف اند كه اسناد را پس از گذشت 25 سال بدون هيچ تشريفاتي از طبقه بندي خارج و در اختيار محققانِ متقاضي قرار دهند كه «سيا» درباره اسناد مربوط به كودتاي 28 امرداد، نخست بهانه آورد كه بودجه كافي براي تهيه فهرست اين اسناد حجيم را ندارد و چند سال بعد ناگهان اعلام كرد كه اسناد مربوط در دهه 1960 ناخودآگاه از ميان رفته و امكان علني كردن آنها وجود ندارد كه دفعتا در اپريل 2000 (فروردين 1379} گزارشي تحت عنوان «تاريخ نهفته (سِرّي)» در 80 صفحه در سايت نيويورك تايمز در اينترنت قرار گرفت و چون اعتراض شد كه بسياري از حقايق سانسور شده است، بعدا همان گزارش كاملتر و در 169 صفحه در اينترنت قرار گرفت و اين بار تحت عنوان «براندازی دكتر مصدق نخست وزير ايران» . هنوز حالت تعجب باقي مانده بود كه گفته شد اصل اين گزارش را دكتر «دونالد ويلبر» يكي از عوامل «سيا» يك سال پس از كودتاي اَمُرداد 1332 به سفارش اداره امور تاريخي «سيا» تحرير كرده كه به صورت يك دفترچه راهنما در اختيار ماموران و برنامه ريزان اين سازمان اطلاعاتي قرار گيرد تا در عمليات مشابه دچار اشتباه نشوند، بنابراين اين مطالب اطلاعات دست اول و حاوي همه اسناد و شرح كامل عمليات نيست.
    آبراهاميان معتقد است كه اسناد دست اول را تلگراف ها و مكاتبات مبادله شده ميان واشنگتن، لندن، تهران و مركز عمليات اينتليجنس سرويس انگلستان در نيكوزيا به دست مي دهد كه هنوز در دسترس عموم قرار نگرفته اند و دكتر ويلبر در گزارش خود بسياري از نكات مهم و دست اول را از قلم انداخته است. تازه، گزارش انتشار يافته در اينترنت هم دستكاري شده و از صافي گذشته است. به عبارت ديگر، هم دچار خود سانسوري ويلبر شده و هم سانسور بعدي در آن صورت گرفته است. بايگاني وزارت امور خارجه انگلستان نيز از اسناد بودار پاك شده است. كتب تاليف «كِرميت روزولت ـ رييس عمليات سيا در ايران در جريان 28 امرداد» و «وودهاوس» همتاي انگليسي او را هم، تلاش به منظور دفاع از اين كودتا (براندازی) بايد تلقي کرد که تا حدي زياد تحريف واقعيات و قلب حقايق است و ....
    
داور پناه (سمت راست) و فشاركي (افسران گارد محافظ خانه مصدق) 25 سال پس از براندازي 28 امُرداد

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
كناره گيري جمشيد آموزگار از نخست وزيري
آموزگار
چهارم شهريور 1357 ـ روزي كه در بيشتر شهرها از جمله تهران تظاهرات ناراضیان درجریان بود و در قم، آبادان و تبريز تلفات داشت، شايعه كناره گيري جمشيد آموزگار قوت گرفته بود و روزنامه اطلاعات به سردبیری غلامحسین صالحیار در اين روز كه هنوز آموزگار نخست وزير بود، به دلايلي! به بهانه تغيير قريب الوقوع نخست وزير، شماره فوق العاده منتشر ساخت.
     روز بعد (پنجم شهریور) آموزگار در جلسه شوراي وزيران خود كه آخرين جلسه آن بود موضوع كناره گيري اش را مطرح ساخت و ساعتي بعد با استعفانامه اش عازم كاخ نیاوران شد و شاه پس از پذيرفتن استعفاي آموزگار، جعفر شريف امامي را كه در سراسر سلطنت پهلوي دوم مقام دولتي مهم از جمله وزارت و نخست وزيري داشت مأمور تشكيل كابينه تازه كرد.
    شريف امامي عضو باشگاه ايران بود كه بيشتر اعضاي آن فراماسونري (فري مِيسونري ـ انگلوفيل) بودند. بررسي تاريخي ملاقات هاي شريف امامي در چهار روز اول شهريور ماه 1357 (روزهاي پيش از كناره گيري آموزگار) با دیپلماتهای خارجی، ماهيّت ماموريّت اورا روشن مي سازد و شناخت روشني از رجال ايران آن زمان را به دست مي دهد. گفته شده است که در آن ملاقات ها، شریف امامی تلاش کرد تا نظر دولت آمریکا را به اعلام حکومت نظامی در تهران جلب کند!. مفسران وقت نوشته بودند که شاه با انتصاب شریف امامی تسلیم نظر دولت لندن شده بود.
شريف امامي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
یک مقام دولتی جمهوری اسلامی: در سال 1390 یک میلیون و 400 هزار ایرانی به آمریکا مهاجرت کردند!
ایلنا ـ 4 شهریور 1391 = 25 آگوست 2012: معاون امور اسناد هویتی سازمان ثبت احوال [سازمان ثبت احوال جمهوری اسلامی ایران] گفت: کشور آمریکا [USA] گزینه ردیف اول ایرانیان برای مهاجرت، در دو سال گذشته بود و از این لحاظ ـ پس از آمریکا، دو کشور امارات عربی متحده و انگلستان در ردیف های دوم و سوم قرار داشتند.
    به گزارش خبرنگار ایلنا و به نقل از مقام مذکور، میزان مهاجرت ایرانیان به فدراسیون آمریکا یک میلیون و 400 هزار نفر در سال 1390 هجری شمسی بود و به امارات عربی متحده 800 هزار.
    این مقام دولتی همچنین گفت که در همین مدت، شمار مهاجران ایرانی به انگلستان و کانادا 410 هزار بود. کشورهای آلمان، فرانسه، سوئد، استرالیا، ترکیه، هلند، مالزی، هند و بلژیک از لحاظ مهاجرت در طول مدتِ ذکر شده به ترتیب در ردیف های بعدی قرارداشتند‌.
    ----
    [ایلنا ـ یک خبرگزاری تهران ـ در گزارش خود اشاره نکرده بود که معاون امور اسناد هویتی سازمان ثبت احوال، این آمار مهاجرت را از کجا به دست آورده بود.].
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
واردات بنزين به ايرانِ صادرکننده نفت! ـ ايران در سال 1383 و در طول 5 ماه، معادل يک ميليارد و پانصد ميليون دلاربنزين وارد کرده بود!
26 آگوست 2004 آژانس فرانس پرس از تهران گزارش داده بود: ايران، يكي از صادر كنندكان رديف اول نفت در جهان، ظرف پنج ماه بودجه تخصيصي يك و نيم ميليارد دلاري واردات يك ساله بنزين را به مصرف رسانده و تقاضاي يك ميليارد و يكصد ميليون دلار ديگر كرده است تا سال به پايان برسد؟!.
    اين خبرگزاري به نقل از مقامات مربوط اضافه كرده بود كه وسائط نقليه ايران هر روز 66 تا 70 ميليون ليتر بنزين مصرف مي كنند، حال آن كه ظرفيت پالايشگاههاي اين كشور بيش از 39 ميليون ليتر در هر روز نيست.
     يك مقام دولتي بدون اين بگويد چرا ايران در حدّ نياز خود داراي پالايشگاه نيست و راه چاره چيست، گفته بود: بهاي بنزين وارداتي ايران در 1382 هجري خورشيدي هر ماه 210 ميليون دلار بود كه اين مبلغ در سال 1383 چهارصد و شصت ميليون دلار شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روش مدیریت هومن عظیمی که در ایران یگ گام نوین ضد بوروکراسي بشمار می آید
چهارم شهريور (26 آگوست) ـ زادروز هومن عظیمی از مقامات حوزه معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد است. وی که در رشته مديريت رسانه ها تحصيل دانشگاهي کرده است از سال 1385 (2006 میلادی) در حوزه معاونت مطبوعات دارای مقام شده است.
     هومن عظیمی که بسال 1349 (1971 میلادی) به دنیا آمده است در دانشگاه و در دوره ليسانس، در رشته ادبیات فارسی تحصیل کرده و در این زمینه یک پژوهشگر است. هومن تحصيلات فوق ليسانس (کارشناسي ارشد) خودرا در رشته مديريت رسانه ها دنبال کرده است. وی که وسیعا در ژورنالیسم مطالعه و تحقیق کرده از لحاظ مدیریت، در ایران مورد تحسین اهل مطبوعات است زیراکه او سازمان امتیازها و دفتر هیأت نظارت را با روش مدیریت نوین، اداره کرده که روال کار شده است. یکی از روش های کار او ابداع پاسخگویی تلفنی بوده است و شخصا هم این کاررا انجام می دهد. به این ترتیب که از تلفن کننده نام و یا نام نشریه پرسیده می شود و همان لحظه جزئیات از کامپیوتر به دست می آید و پاسخ، و اگر مشکلی باشد راه حل نشان داده می شود. قبلا افراد ناچار به حضور در سازمان امتیازها واقع در تهران ـ خیابان قائم مقام فراهانی کوچه هشتم بودند که ترافیک سنگین دارد.
    رفتار هومن بسیار صمیمانه است و مراجعین بدون حل مسئله و یا به دست دادن راه حل جهت تعقیب قضیه تا رسیدن به نتیجه، با دست خالی اطاق کار اورا که همیشه باز است ترک نمی کنند. خوب است که این روش مدیریت، در ادارات کشور تعمیم یابد. مسئله ایران از دیرزمان و از دوران سلطه مغولان «بوروکراسی پیچیده» بوده است که هومن عظیمی با روش خود و به سهم خویش گام به حل آن برداشته است.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مجلس شورای اسلامی به 18 وزیر پیشنهادی آیت الله رئیسی رای اعتماد داد ـ سردار محسن رضایی معاون اقتصادی ریاست جمهور شد
مجلس شورای اسلامی که ظرف چند روز در جلسات علنی، سوابق مدیریت و تحصیلات (صلاحیّت) وزیران 19 گانه پیشنهادی آیت الله رئیسی ـ رئیس جمهور را که در سنین میان 40 تا 61 سال هستند و اصولگرا (اصول اسلامی) بررسی کرد و آنان برنامه های خود ارائه دادند، به پرسش نمایندگان و ایرادهای نمایندگان مخالف پاسخ گفتند، سرانجام چهارشنبه سوم اَمُرداد 1400 (25 آگوست 2021) همه جز یک نفر از آنان، از مجلس رای اعتماد گرفتند و متعاقب آن کار خود را آغاز کردند. تنها «حسین باغگلی» وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش نتوانست اکثریت آراء مجلس را بدست آورد و این وزارتخانه تا معرفی وزیر و گرفتن رای اعتماد از مجلس، توسط سرپرست اداره خواهد شد و این سمت (سرپرست وزارتخانه) موقتی و حداکثر سه ماهه است. در جلسه رای گیری، 286 نماینده حضور داشتند که حسین امیرعبداللهیان وزیر امورخارجهِ پیشنهادی 270 رای اعتماد بدست آورد. رهبر انقلاب در سخنان خود در مراسم تنفیذ حُکم ابراهیم رئیسی به عنوان هشتمین رئیس‌جمهور (12 اَمُرداد 1400) ضرورت سرعت عمل در تشکیل دولت را یادآور شده و گفته بود که شرایط کشور اقتضا نمی‌کند تشکیل دولت به تأخیر افتد، رییس‌جمهور در معرفی وزراءِ پیشنهادی و مجلس نیز در بررسی صلاحیّت وزیران شتاب کنند.
    امیرعیدالهیان وزیر امور خارجه جدید در یکی از کمیسیون های مجلس ضمن تأکید بر داشتن یک سیاست خارجی در تراز انقلاب گفته بود که اولویّت ما (دولت آیت الله رئیسی) تعامل گسترده، فعال و پویا با جهان ـ غیر از دولت صهیونیستی (اسرائیل) و آمریکا با بکاربردن دیپلماسی تعاملی و هوشمند خواهد بود.
    وی تقویت همه جانبه مناسبات با کشورهای همسایه، سیاست خارجی متوازن با نگاه ویژه به آسیا، دیپلماسی اقتصادی هدفمند و مقاومتی، حضور هدفمند و موثر در مجامع منطقه ای، مدیریّت جهادی در راستای بی اثر کردن تحریم ها و همچنین حفظ و نهادینه سازی دستاوردها در غرب آسیا به ویژه محورِ مقاومت را از جمله مهمترین برنامه های کاری خود در دولت برشمرده بود.
    آیت الله رئیسی پس از آغاز کار در سمت ریاست جمهور، وزیران دولت خود را انتخاب و به مجلس معرفی و محمد باقر قالیباف رئیس مجلس 23 اَمُرداد 1400 (14 آگوست 2021) فهرست وزیران دولت آیت الله رئیسی، رئیس جمهور را اعلامِ وصول و اسامی وزیران پیشنهادی را به این شرح در جلسه علنی مجلس قرائت کرد:
    وزیر آموزش و پرورش؛ حسین باغگلی، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات؛ عیسی زارعپور، وزارت اقتصاد و دارایی؛ احسان خاندوزی، وزارت اطلاعات (امنیت و اطلاعات)؛ حجتالاسلام والمسلمین خطیب، وزارت امور خارجه؛ حسین امیرعبداللهیان، وزارت بهداشت؛ بهرام عین اللهی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ حجت عبدالملکی، وزارت جهاد کشاورزی؛ جواد ساداتی نژاد، وزارت دادگستری؛امین حسین رحیمی، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح؛ امیر قرایی آشتیانی، وزارت راه و شهرسازی (که قرار است بعدا دو وزارتخانه شود)؛ رستم قاسمی، وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت)؛ رضا فاطمی امین، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اطلاعات؛ محمدعلی زلفی گل، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ محمدمهدی اسماعیلی، وزارت کشور؛ احمد وحیدی، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی؛ عزتالله ضرغامی، وزارت نفت؛ جواد اوجی، وزارت نیرو؛ علیاکبر محرابیان و وزارت ورزش؛ حمید سجادی.
    آیت الله رئیسی دو روز پس از آغاز بکار، «محمد مخبر» را به معاونت اول خود و غلامحسین اسماعیلی را به ریاست دفتر رئیس دولت منصوب کرد که نخستین انتصابات او بشمار رفته است. «مخبر» یک سیاستمدار ـ دولتمردِ خوزستانی است و اسماعیلی قبلا سخنگوی قوه قضائی بود.
    چهارشنبه سوم اَمرداد 1400 آیت‌الله رئیسی، با صدور حُکمی، محسن رضایی میرقائد را به سمت «معاون اقتصادی رئیس‌جمهور»، «دبیر شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا» و «دبیر ستاد اقتصادی دولت» منصوب کرد.
    محسن رضائی متولّد مسجد سلیمان در سال 1333 (67 ساله) و دانش‌آموخته مقطع دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران است که فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌مدت 16 سال (از 1360 تا 1376) و دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال 1376 تاکنون را در کارنامه مدیریتی خود دارد. سردار رضایی در دوران جنگ 8 ساله، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب بود. سردار دکتر رضایی در انتخابات 28 خرداد ریاست جمهور، دوم شده بود.
    
تیترهای گزارش این رویدادها در صفحه اول روزنامه کیهان شماره پنجشنبه چهارم شهریور 1400

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اشاره ها و سرنخهاي روز براي بررسي پژوهشگران


روزنامه اسرار ـ دانسته و یا ندانسته که در آرشیوها خواهد ماند، سند تاریخ خواهد شد و ... ـ در صفحه اول شماره سوم شهریورماه 1394 خود اظهارات وزیر کشور کابینه حجت الاسلام حسن روحانی را درج کرده بود، ظاهرا در پاسخ به این پرسش عمومی که آیا درخواست مجوّز برای تجمع اعتراضی به توافق نامه وین از آن وزارت شده بود، یا نه؟. وی (طبق تیتر صفحه اول روزنامه اسرار که در بالا کُپی شده است) گفته بود: قرار نیست هرکس معترض است تجمّع کند.
    درست 37 سال پیش از آن ـ سال انقلاب (سال 1357 = 1978) مقامات نظام سلطنتی گفته بودند که مگر ما دادگستری، کمیسیون عرایض (اینک به نام کمیسیون اصل 90)، دفتر مخصوص (واقع در کاخ سعدآباد) و بازرسی شاهنشاهی نداریم که معترضین در خیابانها تظاهرات و راهپیمایی بدون مجوّز می کنند، این کار آنان نقض مقررات است، بروند آنجا دادخواست و اعلام جرم بدهند رسیدگی خواهد شد. در واکنش به این اظهارات مقامات نظام سلطنتی، مقامات نزدیک به جیمی کارتر رئیس وقت فدراسیون آمریکا گفته بودند که به شاه اشاره شده است که اگر نسبت به راهپیمایان و تجمع کنندگان خشونت نشان دهد، واشنگتن از عمل او حمایت نخواهد کرد. احتمالا این اشاره [تذّکُر] در پهلوی دوم که از لندن و واشنگتن واهمه داشت مؤثر واقع شده بود و راهپیمایی ها ادامه یافت و انقلاب شدند. کارتر اخیرا ضمن اعلام ابتلاء خود به سرطان (همان بیماری شاه) گفته بود که از آنچه را که کرده راضی است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
سالمرگ ويليام جيمز و به اين مناسبت نگاهي به فرضيه پراگماتیسم و عملگرایی


«ويليام جيمز» فيلسوف و روانشناس آمريكايي و یکی از سه فرضيه پرداز فلسفه «پرَگماتيسم= پراگماتیسم» که برپايه واقعگرايي، اصالت عمل، و درك حقيقت از راه تجربه و واقعيات مشهود و قابل لمس استوار است 26 آگوست 1910 در 68 سالگي درگذشت. ناميدن این فرضیه به تئوری «اصالت نتيجه» روشن ترين تعبير است و كسي را كه اعمال و افكار او با اين فلسفه مطابقت دارد و يا اين كه پيرو آن است «نتيجه گرا» مي خوانند.
     پرگماتيستها برخلاف ساير روشها، از تحقيق و بررسي در كل عمل اجتناب مي ورزند و به جاي آن به آزمايش نتايج مي پردازند يعني پس از عملي شدن هر فكر و تصمیم، نتايج به دست آمده را مي سنجند و تعمیم می دهند. به نظر آنان «نتيجه» اصل است نه اصول لايتغيّر و رفتن از راههاي انعطاف ناپذير معيّن براي رسيدن به «نتيجه مطلوب» و به اين ترتيب مقيّد به لايتغيّر بودن اصول نيستند.
     پرگماتيستها نظرات و عقايدي را مي پذيرند كه عملي باشند. از نظر آنان يك عقيده بايد نخست تجربه شود و اگر نتايج تجربه مفيد و قانع كننده بود به صورت نظام در آيد و برآن ضابطه اجرايي نوشته شود و عملي گردد. به عبارت ديگر فرضيه اي بمانند ماركسيسم بايد نخست در منطقه اي محدود تجربه مي شد و با توجه به نتايج حاصله و اعمال تغييرات و اصلاحات لازم، سپس در سطح وسيع به اجرا در مي آمد و در شوروی چون چنین نشد شکست خورد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
زادروز لاوازيه
26 آگوست زادروز «آنتوان لاوازيه» شيميدان فرانسوي است كه بسال 1743 به دنيا آمد. وي را پدر دانش شيمي نوين مي دانند. لاوازيه واژه هاي «اكسيژن» و «هيدرژن» را بر اين دو گاز گذارد كه «حيات و حريق» بدون اكسيژن وجود نخواهد داشت.
    لاوازيه بعدا وارد سياست شد و انقلابيون فرانسه بر او مُهر ضد انقلاب زدند و دادگاه انقلاب وي را به مرگ محكوم كرد و در 1794 با گيوتين گردن زده شد.
لاوازيه

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
روزنامه اي كه پاسداري از زبان پارسي و فرهنگ ايراني را وظيفه خود قرار داده است
رحمان رئيس جمهوري تاجيکستان

پارسيان منطقه فرارود (تاجيكیانِ آسياي ميانه) در آن زمان كه اين منطقه «تركستانِ روسيه» نامگذاري شده بود با هدف حفظ زبان و ادبيات پارسي، فرهنگ و تمدن ايراني خود (بمانند نياكانشان در سال هاي پس از حمله عرب در قرن هفتم ميلادي)، 25 آگوست سال 1924 روزنامه «آواز تاجيك = صداي پارسيان» به زبان پارسي را منتشر كردند كه سوم شهريور 1386 (25 آگوست 2007) 83 ساله شده بود. اين روزنامه به همّت تاجيكیان سمرقند، در شهر تاشكند كار انتشار خود را آغاز كرد و نخستين سردبير آن «عبدالقيّم قربي» بود.
     در شماره نخست اين روزنامه اين اشعار پُرمعنا به چشم مي خورد:
    بيا، بنشين، شنو آواز تاجيك
    زبان معرفت پرداز تاجيك
    پس از چندي به خاموشي غنودن
    برآمد عاقبت «آواز تاجيك»
     اين روزنامه دفاع گر در زماني منتشر شد كه روس ها اقداماتي را آغاز و مرزبندي هايي را شروع كرده بودند كه به باور برخي از اصحاب نظر، اگر اين روزنامه نبود بخش بزرگي از فرهنگ و تمدني كهن به فراموشي فرستاده مي شد كه كوروش بزرگ براي حفظ آن در همانجا جان داد و اشكانيان، ساسانيان، سامانيان و ... دمي از آن غفلت نداشتند و پاسدارش بودند.
    در جريان تقسيمات جغرافيايي ـ به قولي «من درآوردي» ـ بلشويک هاي روس با اين كه مَرو، بخارا، سمرقند و تاشكند در چارچوب مرزهاي ازبکستان و ترکمنستان قرارگرفتند؛ مقالات «آواز تاجيك» بود كه كمك به ايجاد تاجيكستان برگِرد خجند و سُغد و ... كرد. اين روزنامه كه نويسندگان قديمي اش رضا علي زاده. محمدجان رحيمي، صدرالدين عيني و ... بودند تلاش كرد بدون اين كه باعث تحريك اقوام ديگر شود كه پس از سقوط ساسانيان به تدريج به منطقه فرارود مهاجرت كرده اند پارسيان را به دور خود جمع و ادب پارسي و فرهنگ ايراني را تقويت كند و براي جلب نظر مسكو و ادامه راه خود، مدتي هم مطالب حزب كمونيست را جهت نشر بپذيرد و براي زماني كوتاه، نام خود را به حقيقت (پراودا) تغيير دهد.
    
استاد شکوري

سيريليك (سلاويک) شدن الفباي كتابت در منطقه فرارود در نيمه اول قرن بيستم براي پارسي زبانان دشواري پديد آورد و يكشبه درصد بزرگي از مردم اين منطقه بي سواد شدند زيرا كه نمي توانستند مطالب را با اين الفباء بخوانند و بنويسند. به علاوه، اين الفبا بسياري از صداهاي پارسي مثلا «ه» را ندارد و به جاي آن «خ» بكار مي رود. حروف اضافي از قبيل «تسه» و «شچه» دارد و به دليل داشتن حروف صدادار نَرم و سخت، تلفظ ها با اين حروف تغيير مي كند. براي مثال: تلفظ «الف» ميانگيني از «الف» و صداي ضمّه است و سامانی، سومونی تلفظ می شود. با وجود اين، تاجيكان (تاجیکیان) زبان پارسي خود را كه عاري از تكلّفات و بسياري از واژه هاي عربي موجود در پارسي ساير نقاط است حفظ كرده اند و شاعران شيرين سخني همچون فرزانه خُجَندي و گلرخسار به وجود آورده اند. قانون زبان تاجيكستان مصوب سال 1989 بازگشت به الفباي مرسوم در ايران را توصيه كرده است ولي با وجود تلاشهاي محمدجان شكوري اديب و پارسي شناس نامدار، این مصوّبه هنوز از مرحله توصیه خارج نشده است و قانون مصوّب سال 2010، زبان مردم تاجيکستان را که پارسي اصيل است نام «زبان تاجيکي» خوانده است.
     بسياري از تاجيکان (تاجیکیان) فرارود مي گويند که اشکال کار در اين است که الفباي عربي، حروف واول (صدادار) ندارد و مسائل تلفظ و لهجه پديد مي آيد و استدلال مي کنند که وجود همين الفبا باعث ادامه حيات لهجه های محلی در ايران شده و مانع يکسان شدن لهجه ها مي شود. در تاجيكستان، 22 جولاي هر سال «روز زبان» است كه با حضور رئيس جمهور ی این کشور برگزار مي شود و در آنجا اديبان خواست هاي خود براي غني سازي «پارسي» را مطرح مي كنند. تاجیکستان سرزمینی است که کوروش بزرگ در آنجا فوت شد.
    
لاهوتي


     روزنامه «آواز تاجيك» در مسير عُمر، جايگاه نويسنگان بزرگي بوده است از جمله ابوالقاسم لاهوتي. اين روزنامه ضمائم آموزش عمومي و يك ضميمه طنز تحت عنوان «شيرين كار» داشته است.
    



    لازم به يادآوري است كه نخستين نشريه پارسي زبان منطقه فرارود، هفته نامه «بخاراي شريف» بود كه از 11 مارس 1912 در اين شهر منتشر مي شود. متاسفانه، اين نشريه در نوامبر 2003 به دليل كاهش خوانندگان پارسي زبان در شهر بخارا (جمهوري ازبكستان كه زبان رسمي ديگري دارد) پس از آن كه تيراژش از هفت هزار نسخه تنزل كرد و دچار مشكل مالي شد و كمكي هم از لحاظ توزيع در نقاط دوردست و ... از دولت هاي پارسي زبان دريافت نكرد، انتشار خود را از پارسي به زبان ازبكي تغيير داده است. با وجود اين، زادروز اين نشريه (11 مارس) همچنان روز مطبوعات در كشور تاجيكستان است و جشن گرفته مي شود.
    
دو شاعره تاجيک: گلرخسار (راست) - فرزانه خُجَندي (سمت چپ)

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زادروز روزنامه نگار ایرانی؛ داریوش آرمان و به این مناسیت نگاهی کوتاه به تجربه های او در کار روزنامه نگاری و تألیف
امروز زادروز داریوش آرمان روزنامه نگار ایرانی عضو انجمن جهانی روزنامه نگاران است که چهارم شهریور 1354 (26 آگوست 1975) در تهران به دنیا آمده است. آرمان در عین حال یک مدرّس روزنامه نگاری، مؤلف داستان و کتاب های غیر داستانی و از اعضای چند اتاق فکر است.
    
Journalist Daryush Arman

شوق و ذوق به کار خبر، داریوش آرمان را به موازات تحصیل در رشته روزنامه نگاری در دانشگاه، به روزنامه کشانید و از سال 1373 (1994 میلادی) در روزنامه ایران سرگرم تهیه خبر شد. وی کار خبر را از حادثه نویسی و پوشش اخبار جنایی ـ قضایی تهران آغاز کرد که مستلزم تلاش و تحقیق شخصی است و ارتباط به اطلاعیه و اعلامیه رسمی و نقل از خبرگزاری ها ندارد و کاری بس دشوار و وقتگیر است.
    پیشرفت و مهارت در کار خبر و نشان دادن دقّت و سرعت در این کار و سابقه نویسی بر اخبار سبب شد که داریوش آرمان در سال 1379 (2000 میلادی) برای پوشش اخبار ناآرامی ها و جنگ، به بالکان (کنفدراسیون یوگوسلاوی پیشین) و تحولات سیاسی اروپای شرقی که پس از فروپاشی بلوک شرق پیشآمد کرده بود به این منطقه فرستاده شود. وی ضمن تهیه و ارسال گزارش روزانه از این رویدادهای سرنوشت ساز، موفق به انجام چند مصاحبه اختصاصی با کوفی عنان دبیر کل وقت سازمان ملل، چند نخست وزیر و مقام محلی منطقه و حتی چند فرمانده اتحادیه نظامی غرب (ناتو) شد.
    پوشش بی طرفانه رویدادهای بالکان با ذکر جزئیات، سبب شد که وزارت فرهنگ و رسانه های جمهوری مقدونیه (یکی از سرزمین های جداشده از کنفدراسیون یوگوسلاوی و واقع در شمال یونان) از او رسما سپاسگزاری کند و تقدیرنامه دهد. تجربه آرمان در پوشش دادن به آن رویدادها، سردبیری روزنامه ایران را بر آن داشت که در سال 1390 (2011میلادی) و درجریان ناآرامی های آن زمان اوکراین، او را به این کشور بفرستد.
    طولی نکشید که داریوش آرمان در چارچوب گروه اجتماعی روزنامه ایران، دبیر میز اخبار حوادث شهري این روزنامه شد. از آنجا که آرمان، اطلاعات و مهارت کافی در پزشکی نویسی هم داشته است، سردبیر وقت روزنامه ایران مسئولیت صفحات پزشگی این روزنامه را هم به او سپرد.
    آرمان به مدت پنج سال دبیر میز اخبار حوادث روزنامه ایران بود که به میز اخبار و مطالب حقوقی ـ قضایی این روزنامه منتقل و دبیر این میز شد.
    وی با تجربه ای که از کار حادثه نویسی و آشناشدن با مشکلات مردم به دست آورده بود و از آنجا که بیشتر داستان نگاران، قبلا حادثه نویس بودند همزمان با کار دبیری میز بکار تألیف و داستان نویسی پرداخته و تاکنون چند کتاب تألیف کرده که پُرفروشترین آنها گشتی در خاطرات حادثه نگاران قدیمی کشور است. هدف او، پند آموزی مردم از اشتباهات دیگران است و تنبُّه از تعقیب هاي قضایی و مجازات.
     از آغاز قرن 21، گسترش اینترنت روزنامه گاری را دچار تحوّل و تغییر کرده است که آرمان سریعا خودرا با این تغییرات منطبق ساخته و متوجه خاطره و مشاهدات نویسی و مطالب حاشیه ای و فیچر (جزئیات نگاری) و تفسیر نویسی شده است. طبق محاسبات خود او که به مناسبت 20 ساله شدن کار روزنامه نگاری اش تهیه کرده، وی تا پایان امُردادماه 1393، سه هزار مقاله و گزارش مشروح (تحقیق شده) نوشته است و این رقم، سوای نوشتن اخبار معولی است.
    تجربه و مطالعات آرمان در رشته های پزشکی، حوادث شهری و ... باعث شده است که از او برای عضویت در اتاق های فکر مربوط ـ در ستاد مبارزه با مواد مخدّر، ترافیک و حمل و نقل شهری تهران، انجمن بیماران کلیوی و ... دعوت شود و سردبیری مجله شفا وابسته به انجمن بیماران کلیوی ایران را بر عهده گیرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
درگذشت محمود طلوعی روزنامه نگار و مؤلف بنام و زمانی مفسّر اخبار بین الملل خبرگزاری پارس و سردبیر مجله خواندنی ها در برخورد با موتوسیکلت
محمود طلوعی از روزنامه‌نگاران بنام و نویسندگان معاصر ایران پنجشنبه شب ـ 29 اَمُرداد 1394 در نزدیکی خانه اش در خیابان آفریقا و نه چندان دور از چهارراه جهان کودک (ناحیه میدان ونک) در یک حادثه رانندگی جان خودرا از دست داد. وی که 85 سال داشت هنگام عبور از خیابان با یک موتوسیکلت تصادف و مجروح شده بود که پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.
    در خبرها و حتی در گزارش ایرنا (قبلا به نام خبرگزاری پارس)، تنها به سابقه کار او در مجله خواندنی ها اشاره شده بود که نزدیک به سه دهه در این مجله قلم زده بود و بیشترِاین مدت را سردبیر این مجله بود که این مجله عمدتا مطالب نشریات دیگر را نقل می کرد و شعار آن این بود: «آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری».
    طلوعی نه تنها در مجله خواندنی ها بلکه سال ها (از اواخر دهه 1330) مترجم خبر در خبرگزاری پارس (از زبان فرانسه) بود و به موازات آن، مفسّر و دبیر اخبار بین الملل این خبرگزاری از اوایل دهه 1340. تفسیرهای محمود طلوعی در بخش اخبار ساعت 8 شب و 7 بامداد از رادیو پخش می شد و در بولتن خبرگزاری قرار می گرفت و برای روزنامه ها و اشخاص مشترک خبرگزاری ارسال می شد. بعدا تفسیر رویدادهای جهانی روز برای پخش در اخبار مشروح شب (نه، بامداد) برعهده تورج فرازمند قرار گرفت که وی از سال 1350 رئیس اخبار رادیو شد و سپس رئیس رادیو سراسری ایران. جهانگیر تفضّلی وزیر مشاور وقت که مدتی مسئولیت انتشارات و رادیو را بر عهده داشت محمود طلوعی را در خبرگزاری ارتقاء و تفسیرنگار و از سردبیران ارشد قرار داده بود.
    از طلوعی چندین تألیف باقی مانده است.
    ـ ـ ـ ـ ـ
    خاطره ای با طلوعی
    
    محمود طلوعي پس از اعدام امیرانی ناشر مجله خواندنی ها، کتاب نویسی پیشه کرده بود و کتاب هایی را که منتشر ساخته رنگ تاریخ معاصر دارند.
     در بهار سال 1371 برای تجدید دیدار به خانه اش واقع در کوچه ای جنوبی و شیب دار در خیابان آفریقا رفتم. ضمن صحبت از هر دری، نظر او را در تداوم روزنامه نگاری جویا شدم، گفت اگر بخواهی شب ها آسوده سر بر بالین بگذاری برو داستان بنویس که مخاطب فراوان دارد، بدون دردِ سر و نگرانی. تو مدتی حادثه نویس بودی و بهتر از هرکس دیگر می توانی داستان نویسی کنی ـ داستان واقعی ـ ماجراهایی را که از دوران خبرنگاری قضایی ـ پلیسی خود بیادداری که طبق تعریف، این هم [نوشتن داستان واقعی و در مواردی؛ به عنوان داستان کوتاه] روزنامه نگاری است و به علاوه، یک سرگرمی خوب و پیر نخواهی شد، همان کاری را که ر. اعتمادی در پیش گرفته است. در آن لحظه نظر او را رد نکردم و تنها گفتم که شما بهتر می دانی؛ روزنامه نگار ـ روزنامه نگاری که بیش از ده سال مداوم در این حرفه باشد، می شود بمانند ماهی و ژورنالیسم؛ آب که دوری از آب برایش مرگ است و نام چند روزنامه نگار آمریکایی و اروپایی را بر زبان آوردم که چند هفته پس از بازنشسته شدن فوت شده بودند. با اینکه نظر او؛ داستان نویس شدنِ یک حادثه نویس قدیمی را رد نکردم به کار روزنامه نگاری ادامه داده ام.
     در این دیدار همچنین نظر اورا برای تعقیب قضایی موضوع غرامتِ اخراجِ بدون اعلام علت و دلیل منطقی در بهار سال 1359 از روزنامه نگاری (پس از ربع قرن کار در روزنامه اطلاعات، و نيزخبرگزاری پارس و رادیوتلویزیون ملّی) جویا شدم، گفت فعلا؛ نَه، که تلاشی بی حاصل است. روزی حق به حقدار می رسد.
     و اما مجله خواندنی ها که طلوعی سردبیر آن بود:
     علی اصغر امیرانی پس از کناره گیری از کار در موسسه مطبوعاتي اطلاعات، مجله خواندنی‌ها را در سال 1319 راه اندازی کرد. انتشار خواندنی‌ها تا اَمُرداد 1358 (7 ماه پس از انقلاب) ادامه داشت. پس از تغيير نظام حکومتي، امیرانی دو بار محاکمه انقلابی شد. یک بار به زندان نسبتا کوتاه مدت محکوم شد و بار دیگر و دو سال و 5 ماه پس از پیروزی انقلاب محکوم به مرگ شد و در 21 ژوئن 1981 = 31 خرداد 1360 اعدام گردید.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
به خواست مخاطب، تیترهای دو موضوع به قلم مؤلف این تاریخ ـ درج شده در اسفند 1348 در روزنامه اطلاعات
یک مخاطب مقیم اروپا (سوئد) دیشب سوم شهریور 1402 (25 آگِست 2023) ضمن شادباش گام نهادن مؤلف این کرونیکل ژورنالیستی (روزشمارِ رویدادها از گذشتهِ دور تا به امروز) خواسته است تا تیترهای چند نمونهِ از مطالب متفاوت به قلم این نگارنده که در دهه های بسیار قبل در روزنامه اطلاعات درج شده است را در اینجا کُپی کنیم، زیراکه دوستانش باور ندارند که یک روزنامه نگار بتواند در همه زمینه ها مطلب بنویسد.
    به خواست این مخاطب تیترهای چند مطلب با سوژه های متفاوت، درج شده در اسفندماه 1348 به قلم مؤلف در روزنامه اطلاعات انتخاب شد که امروز دو مورد آن و در سایت 27 آگِست و روزهای پس از آن چند مورد دیگر قرارداده خواهند شد:
    



    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
تصويب اعلاميه حقوق بشر در مجلس انقلاب فرانسه - تامين حقوق بشر و افزودن ضمانت اجرايي بر اعلاميه جهاني آن هنوز در مرحله آرزوست!
ژان ژاك روسو
26 آگوست سالروز تصويب اصول «حقوق بشر» در مجمع ملي فرانسویان در سال 1789 (دوران انقلاب) است كه پايه «اعلاميه جهاني حقوق بشر مصوّب دسامبر 1948» قرار گرفته است و همه اعضاي سازمان ملل بر آن صحه نهاده اند. طبق مصوبه مجمع ملي فرانسويان، انسان كه آزاد به دنيا مي آيد، در طول عُمر با داشتن حقوق برابر بايد آزاد زيست كند ـ حقوقي كه به زعم انقلابيون فرانسوي، قرن ها مورد تجاوز و بي اعتناييِ شاهان، حاكمان و جّباران قرار گرفته بود. در اين مصوّبه آمده بود: از روز تصويب اين اصول (26 آگوست 1789) مردم بايد در فكر كردن، گفتن و نوشتن آزاد باشند و .... يکي از جملات اين مصوّبه چنين بود: تبادل آزاد افكار، يكي از گرانبهاترين و عزيزترين حقوق مردم است.
     براي انشاء اين اصول، از افكار و نظريه هاي «ژان ژاك روسو» فيلسوف و ديگر انديشمندان عهد روشنگري الهام گرفته شده بود.
     مي دانيم كه از آن زمان تاكنون بمانند صدها سال پيش از آن، هنوز اين حقوق - جز به صورت محدود و در چند كشور انگشت شمار، از مرحله آرزو خارج نشده و كاملا تحقق نيافته است زيرا كه يك سازمان جهاني با قدرت اجرايي، براي مراقبت بر رعايت آن و مجازات مقامها و قدرتمداراني كه آن نقض كنند وجود ندارد. به عبارت ديگر؛ اعلاميه جهاني حقوق بشر با همه ضعف در تعريف و نقائصي كه دارد، داراي ضمانت اجرايي هم نيست و بنابراين از حد يك توصيه اخلاقي فراتر نرفته است و تا زماني كه اين مسئله حل نشود نمي توان انتظار داشت كه صلح و آرامش، عدالت و آزادي نهادينه شود و تروريسم و خشونت كه زاييده حق كشي ها و ظلم است از ميان برود. نمي شود «علت» را رها ساخت و به مبارزه با «معلول» اكتفا كرد.
    برخلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر، مصوبه مجمع ملی فرانسویان ضمانت اجرایی داشت. اعلامیه جهانی حقوق بشر (مصوّب 1948) که به تصویب پارلمانهای کشورهای عضو سازمان ملل رسیده و یک کمیسیون مرکب از نمایندگان چندین کشور بر رعایت آن نظارت دارد داراي ضمانت اجرايي نيست و تاکنون تلاش جدّي هم براي تامين چنين ضمانتي برايش صورت نگرفته است که يک ضعف بزرگ بشمار آورده شده است.
    اصل اول اعلاميه جهانی حقوق بشر مصوّب سال 1948 (که در حُکمِ يک توصيه نامه اخلاقي است) همه مردم را از لحاظ حيثيت و حقوق، برابر مي داند. در اصول دوم و هفتم؛ هرگونه تبعيض ردّ و منع شده است. طبق اصل 17 نمي توان كسي را خودسرانه از حق مالكيّت محروم كرد. اصل 21: هريك از اتباع حق دارد با تساوي شرايط، به مشاغل عمومي كشور خود نائل آيد. اصل 22 گويد: هركس حق امنيت اجتماعي دارد و مجاز به فعاليت هاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي است كه لازمه رشد و نمو شخصيت او است. اصل 23 صراحت دارد كه هركس حق دارد كار كند و پیشه خودرا آزادانه انتخاب كند و شرايط منصفانه و رضايتبخش براي كار داشته باشد. اصل سوم حق زندگي، داشتن آزادي و امنيت شخصي را مورد تاكيد قرارداده است. اصول 18 و 19 آزادي فكر و عقيده و بيان بدون بيم و ترس را يك حق مسلم هر انسان خوانده است. طبق اصل پنجم؛ احدي را نمي توان تحت شكنجه، يا مجازات و يا رفتاري قرارداد كه ظالمانه و يا برخلاف انسانيت و شئون بشري و يا موهن باشد. اصل هشتم از اين قرار است: هر فرد در برابر اعمالي كه حقوق اساسي وي را مورد تجاوز قرار دهد و آن حقوق در قانون اساسي (كشور متبوع) يا قوانین و ضوابط ديگري شناخته شده باشد، حق رجوع به محاكم ملي صالحه را دارد. اصل 12: احدي در زندگي خصوصي، امور خانوادگي، اقامتگاه و مكاتبات خود نبايد مورد مداخله هاي خودسرانه واقع شود و شرافت، شهرت و نامش مورد تعرض قرار گيرد. اصل 13 بازگشت به وطن (کشور زادگاه) را يك حق براي همه افراد دانسته است و اصول دیگر.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
چارلز ليندبرگ، هوانورد دليري که مخالف خروج آمريکا از انزوا بود
ليندبرگ در ميانسالي
26 آگوست سالگرد فوت چارلز ليندبرگ بسال 1974 در 72 سالگي است كه 21 ماه مي 1927 با يك هواپيماي يك موتوره پس از 33 ساعت و نيم پرواز بدون توقف، عرض 3 هزار و 600 مايلي اقيانوس اطلس را طي كرد و در بورژه پاريس فرود آمد. وي كه پدرش در آمريكا نماينده مجلس بود بعدا وارد سياست شد و مخالف ورود كشورش - آمريكا به صحنه سياسي جهان و خروج از انزوا بود. ليندبرگ كه مدتي را در آلمان بسربرد هيتلر و آلماني ها را ستود.
     بعدا ربوده شدن و قتل پسر خردسال ليندبرگ در روحيه او اثر فراوان گذارد و اندوه ناشي از اين واقعه، اورا تا پايان عمر رها نساخت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آغاز عصر موشك قاره پيماي هدايت شونده
اسپوتنيک - 1


    شوروي (دولت مسکو) 26 آگوست سال 1957 اعلام كرد كه داشمندان اين جماهيريه نخستين موشك قاره پيماي هدايت شونده جهان را پيروزمندانه آزمايش كرده بودند. در اين اعلاميه آمده بود كه اين موشك مورد استفاده نظامي و غير نظامي قرار خواهد گرفت. چهل روز بعد (4 اكتبر 1957) دانشمندان شوروي با موشك قاره پيما، نخستين سفينه فضايي جهان به نام «اسپوتنيك ـ 1» را در مدار زمين قرار دادند و توجه جهانيان را به خود جلب کردند. آنان اعلام داشتند كه ظرف كمتر از سه سال انسان در مدار زمين و تا 5 سال ديگر يك سفينه در مدار ماه قرار خواهند داد كه به هر دو وعده عمل كردند.
     برخي مفسران روزنامه ها در همان روز در تفسير خبر آزمايش موشک قاره پيماي شوروي نوشته بودند؛ با توجه به اين كه اين جماهيريه داراي بمب اتمي و هيدرژني است، اگر استالين زنده بود، در صورت بروز جنگ، در بکار بردن سلاح هسته اي درنگ نمي كرد. استالين چهار سال پيش از اين آزمايش به صورت ناگهاني (مرموز) درگذشته بود. وي بارها اشاره كرده بود كه تا انگلستان برسرِ پا باشد مسائل جهان به طور كامل حل نخواهند شد زيرا كه بر سر هر راهي سنگ اندازي مي كند. استالين چندبار گفته بود كه مهاجرين انگليسي در قرون 17 و 18 بوميان آمريکاي شمالي (سرخپوستان) را نابود كردند تا زمين هايشان را بخورند، ثروتمند شوند و ....
     جهان با آزمايش موشک قاره پيماي شوروي وارد مسابقه موشکي شده است که هنوز ادامه دارد.
    اينك ثابت شده است در قرن 21 دولتي قدرت نظامي خوانده مي شود كه مجهز به انواع سلاح موشكي، هسته اي، الكترونيك، ديجيتال، زيردريايي و وسيله دفاع در برابر چنين سلاحهايي باشد. با وجود اين، قدرت عمومی (نَه فقط نظامی) یک کشور داشتن يك سيستم رسانه اي خوب است و قدرت رسانه ای خوب بدون انسان با استعداد و ماهر در اين کار (روزنامه نگار) به وجود نمي آيد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بمباران روستاي عزيزآباد هرات توسط «ناتو» و مرگ بيش از 90 تاجيك (پارسي)
جمعه 22 آگوست 2008 در يك حمله هوايي «ناتو»، بيش از 90 غيرنظامي و روستانشين افغان در عزيزآباد واقع در منطقه هرات (نه چندان دور از مرز ايران) كشته شدند و خانه هاي ساخته شده از خشت خام (خِشت و گِلي) آنان ويران شد. سخنگويان «ناتو» در افغانستان گفته بودند كه نيروهاي طالبان را مورد حمله قرارداده بودند!.
    درپي اين حمله، مردم منطقه برضد نظاميان چند مليّتي «ناتو» دست به تظاهرات زدند و اين تظاهرات را آنقدر ادامه دادند و دولت كابل را تهديد كردند كه مجبور شد دو فرمانده محلي را بركنار كند. باوجود اين تلفات سنگين غيرنظاميان، حملات نظامي «ناتو» از اين دست بعد از آگوست 2008 نيز ادامه يافت.
    منطقه مورد حمله در آگوست 2008 تاجيك نشين است و دولت لندن در قرن نوزدهم آن را با تهديد و فرستادن ناو توپدار به بوشهر از ايران جدا کرد كه اگر پيوسته به ايران مانده بود مردمش دچار اين همه فقر و دشواري ها نبودند.
    تصاوير زير خرابي خانه هاي روستانشينان عزيزآباد، كندن گور براي مقتولين و تظاهرات مردم محل برضد «ناتو» را نشان مي دهد.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
يك سانحه هوايي با 68 كشته و طرح چندين پرسش!
آنچه كه از بوئينك ساقط شده قرقيزي باقي مانده است و محل سقوط آن روي نقشه


    25 آگوست 2008 يك جت مسافربر 29 ساله (ساخت سال 1979) از نوع بوئينگ 737 كه با 90 سرنشين از بيشكك Bishkek (پايتخت قرقيزستان) عازم تهران بود در حاشيه فرودگاه اين شهر سرنگون شد، 68 تن از سرنشينان آن كشته و بقيه مجروح شدند. تنها زخم سه تن از مجروحان سطحي گزارش شده بود. علت سانحه، نقص فني هواپيما اعلام شده بود. خلبان پس از برخاستن هواپيما از فرودگاه متوجه اين نقص شده بود و قصد بازگشت به فرودگاه را كرده بود كه هواپيما در ده كيلومتري فرودگاه و از ارتفاع هزارمتري سقوط كرد و آتش گرفت. مقامات مربوط براي نجات سرنشينان كه 90 تن و ازجمله اعضاي يك تيم بسكتبال جوانان قرقيز و دو عضو شوراي شهر بيشكك بودند از آمريكاييان مستقر در فرودگاه بيشكك (ماناسManas) استمداد كرده بودند. (آمريكا در رابطه با عمليات نظامي در افغانستان مجوّز استفاده نظامي از فرودگاه پايتخت قرقيزستان ـ يك عضو شوروي سابق ـ بدست آوزده بود.
    53 تن از مسافران هواپيماي ساقط شده از اتباع ايران بودند كه 41 نفرشان كشته شدند. اين هواپيما در اصل متعلق به شركت قرقيزي «ITEKairايتك اير» بود كه گفته شده بود به كرايه شركت هواپيمايي ايراني «آسمان» داده شده بود. هواپيماهاي مسافربر قرقيزستان از جولاي 2008 به دليل اينكه استانداردهاي اروپايي را رعايت نكرده بودند به فرودگاههاي كشورهاي عضو اتحاديه اروپا ممنوع پرواز شده بودند. به اين ترتيب؛ اين سانحه مطالب متعددي را به دست داد ازجمله كثرت مسافرت ايرانيان به آسياي ميانه، استفاده از هواپيماهاي كهنه و فرسوده براي حمل مسافر، بي توجهي به اخبار سقوط كه عمدتا مربوط به بوئينگهاي 737 نوع قديمي تر بوده، مشكل شركتهاي ايراني در خريد و يا اجاره هواپيماهاي بهتر و .... در اين ميان، اين پرسش نيز به ذهن مي رسيد كه چرا كشورهاي شوروي سابق به جاي خريد و كرايه هواپيماي روسي به سراغ كشورهاي ديگر مي روند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
نمايش و تبليغ، يا واقعيت؟! ـ دختر آرايش کرده با جليقه انتحاري!
24 آگوست 2008 پليس عراق در بعقوبه ـ نه چندان دور از بغداد ـ به خبرنگاران (عمدتا نمايندگان رسانه هاي خارجي) اطلاع داد كه يك دختر جوان (تين ايجر) را دستگير كرده است كه يك جليقه انفجاري (بمب گذاري شده) بركمر داشت.
    هدف پلیس عراق از دادن این خبر به خبرنگاران و دعوت آنان به گرفتن عکس، تبلیغ برای خود و نشان دادن کارآمد بودنش تلقی شده بود.
     خبرنگاران براي گرفتن عكس اين دختر به محل پاسگاه پليس رفتند. ماموران كه قبلا اين دختر را آماده کرده بودند تا حرف هایی را که در دهانش گذارده بودند بیان دارد و در صحنه سازی (با تمرین قبلی) برای گرفتن عکس شرکت کند هنگام ورود خبرنگاران روي مبل نشسته بود (و جملاتی را که به خبرنگاران باید می گفت پیش خود تمرین می کرد).
    پس از آمدن همه خبرنگارانی که دعوت شده بودند، دختر را به خارج از پاسگاه منتقل و در حضور خبرنگاران دستش را به يك پنجره فلزي كه در آنجا قرارداشت بستند و سپس رولباسي اورا از تنش خارج كردند تا جليقه مورد نظر آشگار شود و خبرنگاران عكس بگيرند كه دختر عصبي شد و تقلا کرد که آن صحنه از نمایش را بازی نکند و هنگامي كه خبرنگاران پرسيدند كه هدف او از بستن جليقه انفجاري به كمرش چه بوده است، برخلاف انتظار، منكر داشتن آن جلیقه و قصد ترور و خرابکاری شد و ماموران را متهم به گفتن دروغ جهت تبليغ براي خود کرد و همه چيز را ساختگي خواند!.
    ماموران متقابلا او را دروغگو معرفي کردند كه براي برائت خود چنين مي گويد. كساني كه از دور شاهد قضيه بودند به خبرنگاران گفته بودند: دختري كه به خاطر هدفي بخواهد خودرا به كشتن دهد كه موهايش را رنگ نمي زند و .... موي اين دختر آرايش و رنگ شده است.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زماني که پيشنويس پيمان امنيت مشترک آمريکا و عراق در دست تنظيم شدن بود


در نيمه دوم آگوست 2008، رسانه ها خبر از تهيه پيشنويس يك قرارداد تامين امنيت دو جانبه (مشترک) ميان آمريكا و عراق (و خروج واحدهاي رزمي آمريکا از عراق) داده بودند [که هر دو موضوع در سال 2011 تحقق يافت].
     در آن سال نوري المالكي نخست وزير وقت عراق خواسته بود که نظاميان آمريکا تا سال 2009 از شهرهاي عراق و تا سال 2011 از همه کشور خارج شوند.
     عمليات نظامي در عراق براي آمريکا چهار هزار كشته و نزديك به يك تريليون دلار هزينه به بار آورده است.
    به نوشته برخي از مفسران، دولت واشنگتن نقشه داشتن نفوذ، نقش و امتياز ويژه در عراق را در سال 1942 طرح كرده بود. دولت واشنگتن از سال 1917 حمايت خود از کُردهاي عراق را دريغ نکرده است و ميان آنها نوعي هماهنگي مشاهده شده است. آلماني ها نيز از زمان بيسمارک و تامين وحدت آلمان، کُردهاي عراق را همنژادان خود مي خوانند و حمايت مي کنند.
    عكس بالا، از ديدار مالكي و بانو كاندوليزا رايس وزير امورخارجه وقت آمريکا در آگوست 2008 در بغداد برداشته شده كه در اين ديدار، طرفين درباره قرارداد امنيت مشترک آمريكا و عراق تبادل نظر كردند.
    عكس زير، تظاهران هواداران مقتدا صدر در بغداد را نشان مي دهد. اين تظاهرات همزمان با ديدار بانو رايس از بغداد در نيمه دوم آگوست 2008 برپا شده بود.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 26 اوت
  • 0:   55 سال پيش از ميلاد و در اين روز، ناوگان امپراتوري روم به فرماندهي ژوليوس سزار كه در آن زمان يك ژنرال بود وارد آبهاي انگلستان شد. افتادن انگلستان به دست روميان در سال 54 پيش از ميلاد تکميل شد. [مشروح واقعه در میان مطالب 27 آگوست این تاریخ آنلاین آمده است.].
        
        
  • 1885:  


    ژول روماين داستان نويس فرانسوي به دنيا آمد.
        
        
  • 1858:   براي نخستين بار در ارسال خبر، از دستگاه تلگراف استفاده شد و كار خبرگزاري ها رو به تكامل گذارد.
        
        
  • 1914:  


    ژوليو كارتازار نويسنده آرژانتيني زاده شد.
        
        
  • 1914:   در جریان جنگ جهانی اول، در يك نبرد يك روزه با آلمان، 20 هزار نظامی روس كشته شدند.
        
        
  • 1920:   اصلاحيه نوزدهم قانون اساسي آمريكا به اجرا گذارده شد و زنان اين كشور حق مشاركت در انتخابات (راي دادن و راي گرفتن) به دست آوردند.
        
        
  • 1968:   تظاهرات ضد جنگ ويتنام در 221 دانشگاه آمريكا از این روز آغاز شد. اين تظاهرات در بعضي دانشگاهها به خشونت گراييد و توأم با تلفات بود.
        
        
  • کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    درسي براي روزنامه نگاران جوان که به قول مهندس کُردبچه؛ حليم حاج عباس را بي جهت به هم نزنند - وابسته فرهنگي سفارت چين در تهران مرا نپذيرفت!
    سه دهه است که جامعه شناسان «روزنامه نگاران، کارآگاهان پلیس، مددکاران اجتماعی، دولتمردان، سیاستمداران و افراد جامعه» را تشویق می کنند تا خاطرات پندآموز خود را در مقاله، کتاب و مصاحبه رسانه ای بیان دارند و یا منتشر کنند؛ زیراکه ثابت شده است ارتکاب اشتباه، نه تنها به فرد، بلکه به جامعه آسیب می زند و بیان اشتباه و نیز شرح اشتباهات دیگران، چشم اعضای جامعه را باز می کند، راه را از چاه تشخیص می دهند و مرتکب اشتباه نمی شوند. از آنجاکه کتاب های خاطرات، مخاطبان فراوان یافته و پُرفروش شده اند، از نیمه دهه یکم قرن 21 روزنامه ها هم به جمع آوری و درج خاطرات اشخاص و شرح مشاهدات پرداخته اند که طبق آخرین نظرسنجیِ به طریقه «میدیا ریسرچ»، بیش از 90 درصد مخاطب و مخاطب راضی داشته اند. به عبارت دیگر؛ تقریبا هرکس که روزنامه و مجلّه را به دست گرفته، ستون و یا صفحه خاطرات و مشاهدات را خوانده است.
        این نگارنده با همین هدف و جلب موافقت نصرت الله معینیان معاون نخست وزير وقت و مسئول انتشارات کشور و راديو، در 26 سالگی و سال 1341 یک برنامه رادیویی روزانه تحت عنوان «در گوشه و کنار شهر» دایر کرد که پخش روزانه آن از رادیو ایران (از ساعت 4 و سی دقیقه بعد از ظهر هر روز به مدت یک ساعت) سه سال ادامه یافت و عبارت بود از مصاحبه با افرادی که اشتباه کرده و برای خود، افراد دیگر و جامعه مسئله و دشواری به وجود آورده بودند و یا سر و کارشان به پلیس و قاضی افتاده بود. گزارشگر برنامه، پرویز یاحقّی آهنگساز و ژورنالیستِ بنام بود.
        این نگارنده بود که با اصرار، شورای عالی فرهنگ (آموزش و پرورش) را تشویق کرد که در کتاب های درسی تعلیمات اجتماعیِ سال چهارم دبیرستان ها (در نظام قدیم، اصطلاحا کلاس دهم) روش درست انتخابِ زن و یا شوهر (برپایه فرمول دکارت) و نیز انتخاب شغل، محل سکونت و ... را بگنجاند که چنین شد.
         مخاطبان این نگارنده که دهها سال نوشته های اورا خوانده و نیز شاگردانش در درس تاریخ، درخواست کرده بودند که وبسایت جداگانه ای برای انتشار خاطرات ژورنالیستی خود، مشاهدات روزانه و نیز ابراز نظر درباره رویدادهای روز ایجاد کند [که این وبسایت به نام «ژورنالیست نوشیروان» توسط حميدرضا معين ساخته و دایر شده است] و شرح زير یک خاطره اوست تا درسي براي روزنامه نگاران جوان باشد که به قول مهندس کُردبچه (سردبیر روزنامه اطلاعات در برخی از سال های دهه 1340)؛ حليم حاج عباس را بي جهت به هم نزنند:
        
         در دوران حکومت دکتر مصدق که ایران کاملا سیاسی شده و هیجان داشت، در دوره دوم تحصیلات متوسطه که در «دبیرستان پهلوی شهر کرمان» تحصیل می کردم، افسران توده ای (کمونیستِ) لشکر 7 پیاده (مستقر در پادگان سرآسیاب کرمان) در ساعات فراغت در دبیرستانهای شهر به رایگان تدریس می کردند تا باری از دوش بودجه دولت که با لندن و یارانش درگیر مبارزه بود برداشته شود. اینان بودند که ما را با عقاید و انقلاب مائو تسه تونگ (دونگ) در چین آشنا ساختند و هوادار چینِ مائوئیست شدیم که از پاییز 1949 زیر نظر مائو و برپایه عقاید او اداره می شد.
         ضمن کار در روزنامه اطلاعات و خبرگزاری پارس، چون یک اتومبیل مُسکویچ ساخت روسیه خریده بودم و باید هرماه 610 تومان قسط آن را به کمپانی وارده کننده (متعلق به حاج میرزا عبدالله مقدّم) می پرداختم، در سالهای 1337 تا 1339 در یک روزنامه صبح نیز به صورت حق التحریر سرگرم کار شدم ـ در آن زمان، روزنامه های اطلاعات، کیهان و پست تهران عصرها منتشر می شدند.. این روزنامهِ صبح، بعضی اوقات [به خواست ...] به نقل از خبرنگار خود در هُنگ کُنگ [که وجود خارجی نداشت] گزارش از بدبختی ها، فقر و فرار چینیان و مقاومت های ضد چینیِ تبتی ها می داد و خبرگزاری ها ـ عموما غربی ـ آنها را نقل می کردند و در سراسر جهان پخش می شدند. یک روز که واسطه کار را دیدم و شناختم (!)، به صورت اعتراض از آن روزنامه کناره گیری کردم و جریان را با معينيان معاون نخست وزير و رئیس انتشارات و رادیو کشور (امروزه؛ وزارت ارشاد) درمیان گذاشتم و او که روزنامه نگاری میهندوست و پاکدامن بود به خبرگزاری (خبرگزاری پارس ـ ایرنای کنونی) بخشنامه کرد که اخبار بین الملل را از یک منبع ترجمه و نقل نکند و ....
         این توجه من به چین ادامه یافت و انتخاب اخبار مثبت خبرگزاری ها درباره چین را از دست نمی دادم. پیش از ضمیمه شدن رادیو ایران به سازمان تلویزیون دولتی در سال 1350 ه. ش. و ایجاد سازمان واحد رادیو تلویزیون (صدا و سیما)، اخبار تلویزیون غیر دولتی را خبرگزاری پارس تهیه می کرد و مستقیما ارسال می داشت و خبرگزاری پارس برای این کار یک دبیر (اِدیتور) ویژه داشت و دکتر عباس حاجیان (اینک یک وکیل دعاوی در لس آنجلس و اخیرا رئیس کانون وکلای لس آنجلس ویژه اختلافات خانوادگی) برای مدتی دبیری آن اخبار را برعهده داشت. وی همزمان از اعضای تحریریه روزنامه کیهان بود.
         پس از دایر کردن «تاریخ آنلاین www.iranianshistoryonthisday.com » در آغاز قرن 21 که در سراسر جهان مورد توجه است و از آن نقل می شود، تاریخ و رویدادهای روزِ چین (تاریخ جاری) ادامه یافت.
         در این میان تنی چند، ازجمله پژوهشگرانی در آمریکا خواستند که توضیح بیشتری بویژه درباره روابط ایران باستان با چین باستان داده شود که قول دادم موضوع را با وابسته فرهنگی سفارت چین در تهران در میان بگذارم و بخواهم که ترتیب آشنایی مرا با چند استاد چینی در رشته تاریخ بدهد تا از آنان هم کسب اطلاع کنم. در این میان شماری هم از نامرغوب بودن برخی از اجناس وارداتی از چین سخنانی بمیان آوردند. دیگران حرفهای دیگری زدند ازجمله اینکه خبرگزاری چین که از ان در وبسایت روزنامک، مطلب نقل می کردم فراتر از مطبوعات اروپايي رفته و عکس نیمه لخت و تصویر مرلین مونرو منتشر می کند [در آن زمان، نَه در سال های اخیر] و ساختمان سفارت جمهوری خلق (جمهوری توده ها) به جای خیابان فردوسی و خیابان انقلاب در نیاوران است و ....
         همان وقت به سفارت چین در تهران تلفن و فاکس زدم تا وقت ملاقات با یکی از اعضای وابستگی فرهنگی را به دست آورم که میسّر نشد. تصمیم گرفتم که شخصا به سفارت در نياوران بروم و درخواست خودرا مطرح کنم که بسته بود و به من گفتند ساعات کار در آن روز تنها از 2 و نیم بعد از ظهر تا 4 و نیم است! [سفارت کشور یک میلیارد و چهارصد میلیونی!] و بالاخره پس از دو هفته خبر دادند که وابسته فرهنگی نمی تواند به من (یک روزنامه نگار قدیمی، مورّخ، عضو انتخابی پيشين شورای آموزش و پرورش تهران به مدت 7 سال با حدود نیم میلیون رای در انتخابات 22 مهر 1351 و مؤلف این تاریخ آنلاین)، وقتِ ملاقات بدهد!. مگر این جهان چندتا روزنامه نگار با دهها سال کار مداوم قلم دارد. این عمل سفارت چین در تهران که قبلا برایم باورکردنی نبود تا چند روزی مرا آرزده خاطر کرده بود.
        
        
    چهارم شهریور 1990 (26 آگِست 2011)
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
    نامه به مولف
    پاسخ به این پرسش مخاطب: علت شکست دو ابرقدرت ایران و روم شرقی به فاصله 3 ماه از عربِ مسلمان و تغییر مسیر تاریخ جهان؟
  •   پرسش زیر سه شنبه 25 آگوست 2015 از یک مخاطب دریافت شد:
        
        من دانشجوی رشته تاریخ در دانشگاه کالیفرنیا هستم و می خواهم علت شکست دو اَبَرقدرت وقت (ایران و روم شرقی) از عربِ مسلمان در سال 636 میلادی را از زبان شما هم بشنوم؟.
        
        پاسخ:
        
         تعلّل سران دو قدرت در متحد شدن در برابر خطر مشترک. هر دو قدرت؛ دستگاه حکومتی یزدگرد سوم در تیسفون و دستگاه حکومتي هراکلیوس در قسطنطنیه (استانبول) دچار فساد اداری، رواج دروغگویی، چند دستگی داخلی و بی اعتمادی نسبت به یکدیگر شده بودند و نیز در جنگ های قبلی و غیر ضروری، نیروهای نظامی خودرا تضعیف کرده بودند. عرب مسلمان نخست در کنار رود یَرموک (واقع در شرق دریاچه جلیله ـ ناحیه ای در مرز امروز سوریه و اردن) در یک نبرد 6 روزه که بیستم آگوست سال 636 پایان یافت روم شرقی (بیزانس) را شکست داد و تمامی سوریه و فلسطین را تصرف و مسلمان کرد و در نوامبر همان سال (درست 3 ماه بعد) ایران را در قادسیه (شرق ایالت اَنبار امروز). تنها کمکی که یزدگرد سوم به هراکلیوس کرده بود این بود که از ارمنستان ـ متحد همیشگی ایران خواسته بود که به دولت قسطنطنیه کمک نظامي کند و ارمنستان ژنرال خود «واهان» را با سپاهي به کمک فرستاده بود که دیگر، دیر شده بود و با این دو شکست، مسیر تاریخ جهان تغییر کرده است یعنی که هنوز جهان از تأثیر آن دو شکست نظامی خارج نشده است.




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com