Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
6 مي
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 6 مي
ايران
شاه اسماعيل ساماني: نخست، زنده كردن زبان پارسي و بعد؛ جهانگشايي
شاه اسماعيل ساماني [که به نظر مي رسد کارهای او سرلوحه برنامه هاي جمهوری پارسی زبان و ایرانی تبار تاجیکستان قرارگرفته است] در ماه مي سال 900 ميلادي در شهر بخارا به خواست سران لشكرش كه اصرار داشتند به بغداد حمله كنند و به خلافت عباسيان پايان دهند پاسخ ردّ داد.
    شاه ساماني براي توجيه پاسخ خود، در يك اجتماع عمومي (اصطلاحا؛ بارعام) گفت كه بزرگترين برنامه ما بايد احياء زبان فارسي و فرهنگ نياكان باشد نه وسعت بخشيدن به قلمرو. اگر پيش از رسيدن به اين هدف كه واجبِ محض است، دست به لشكركشي به نقاط دوردست زنيم از هدف اصلي (احياء فرهنگ ملي) دور خواهيم شد. به علاوه، ما با حمله نظامي به بغداد، دشمنان تازه براي خود خواهيم ساخت كه فعلا و در آغاز كار، به مصلحت ما نيست. پیامدهای یک جنگ قابل پیش بینی نست.
    شاه اسماعيل ساماني ـ مردي كه پرچم زنده كردن زبان پارسي و فرهنگ ايراني را به دوش گرفت در ماه مي سال 849 ميلادي در فرغانهِ خراسان بزرگتر (منطقه فرارود) به دنيا آمده بود. وي بسال 907 ميلادي درگذشت.
آرامگاه شاه اسماعيل ساماني در بُخارا

[واحد پول تاجیکستان «سامانی» نام دارد. دولت تاجیکستان نام شاه اسماعیل سامانی را بر قلّه کوهی در این کشور استراتژیک و زادگاه نژاد آرین گذارده است.].
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شكست نيروهاي دولتي از سالارالدوله و كشته شدن يپرم حان
سالارالدوله
شانزدهم ارديبهشت سال ۱۲۹۱ در زد و خورد نيروهاي دولتي با افراد مسلح سالارالدوله پسر مظفرالدين شاه كه ادعاي سلطنت داشت در نزديكي همدان، نيروهاي دولتي شكست خوردند و با برجاي گذاردن مقدار زيادي اسلحه و مهمات فرار كردند.
     در پي اين شكست، از تهران يپرم خان رئيس نظميه (پليس) كه از مجاهدان مشروطيت بود و در شكست دادن محمدعلي شاه مشاركت فعال كرده بود، با افرادش عازم جنگ با مدعيان سلطنت شد.
     یپرم 29 ارديبهشت در نبرد با هواداران مسلح سالارالدوله كشته شد. سالارالدوله سال ها در مناطق غرب ايران با نيروهاي دولتي زد و خورد مي كرد و تا شهر ساوه هم پيشروي كرده بود كه بالاخره شكست خورد. يپرم یک اَرمَنی ایرانی و از فرماندهان مجاهدين مشروطه بود.
    
يپرم خان

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
و به این سان سیستم قضایی ایران فرانسوی و ناراضي ساز شد ـ شعار سال انقلاب: برقراری نظام قضائی اسلامی در ايران
آدولف پرنی مشاور حقوقی ایران که یک قانوندان فرانسوی بود در ماه می 1921 موفق شد به دولت وقت ایران بپذیراند که باید در این کشور نظام قضایی سبک فرانسه ـ بلژیک پیاده شود. دولت ایران وی را استخدام کرده بود که با هیات ایرانی به نشست ورسای Versailles (ویژه دادن ترتیبات پس از پایان جنگ جهانی اول) برود و از حقوق ایران که در طول این جنگ ـ به رغم اعلام قبلی بی طرفی، به بهانه وجود احساسات آلمان دوستی ایرانیان، میدان جنگ شده و آسیب دیده بود دفاع کند.
    به رغم مخالفت روحانیون که خواهان ادامه آیین دادرسی اسلامی بودند ـ دولت وقت ایران پس از موافقت با پیاده شدن طرح «پرنی»، وی را در همان ماه (ماه می 1921) مامور کرد که شش استاد فرانسوی دانش حقوق برای تدریس در مدرسه عالی مربوط (و تازه تاسیس) استخدام کند و ....
    به این ترتیب، همان سیستم قضایی سبک فرانسوی (دادیار و بازپرس و مراحل طولانی بازپرسی، صدور قرار مجرمیّت و کیفرخواست و مراحل دادگاه بدوی، تجدیدنظر، تمیز ـ دیوان عالی، اعاده دادرسی و ...) در ایران برقرار شد که چون دادگاه هیات منصفه (مطابق استاندارد قضایی انگلوساکسون) نداشت قضاب اختیار فراوان به دست آوردند و در دهه های پس از رویداد 28 اَمُرداد 1332 به فساد قضایی و نارضایی ایرانیان از این بابَت انجامید که این نارضایی در جریان تظاهرات ضد دولتی سال 1978 (سال 2537 ایرانی و 1357 هجری خورشیدی ـ سال انقلاب) علنی شد و انعکاس وسیع یافت و بر خشم مردم افزود و ناراضیانِ از روش قضایی و آسیب دیدگان از آن به صف انقلابیون پیوستند و شعار بی عدالتی قضایی، پارتي بازي و ... بر شعارهای انقلاب اضافه گردید. شعاردهندگان خواهان برقراری نظام قضائی اسلامی و محاکمات سریع و مجازات های تعیین شده در آیات و احکام شدند که تا پیش از فرنگی شدن سازمانهای دولتی ایران و مشروطیت رعایت می شد و سرعت رسیدگی قضایی و شدّت مجازات ها، از وقوع جرائم مشابه پیشگیری می کرد (اصل تنَبُّه) و جامعه از این لحاظ آسوده و بی دغدغه بود. سیستم قضایی فرانسوی که فاقد محاکمه با حضور هیأت منصفه (منتخب از میان مردم) و توجه به نظر این هیأت است، بازپرس و دادیار را که در نظام قضایی انگلوساکسون دنباله پلیس هستند، قاضی بشمار می آوَرَد ـ البته قاضی ایستاده و نه مادام العمر. نظام قضایی انگلوساکسون در آمریکا هم که در آغاز یک مهاجرنشین انگلیسی بود رعایت می شود. قانون اساسی این کشور اصل جالبی دارد که این است عبارت مشهور آن:
    Beyond reasonable doubt or no reasonable doubt
    یعنی تعقیب قضایی و متهم کردن یک فرد هنگامی باید صورت گیرد که تردید در ارتکاب او به جرم وجود نداشته باشد. سیستم قضایی انگلوساکسون همچنین مبتکر حبس خانگی برای محکومان سالخورده (75 سال به بالا) و فاقد خطر برای جامعه، نَه محکوم بیمار است که درمان زندانی بیمار برعهده زندان است.
    در پی پیروزی انقلاب، شعار «برقراری نظام قضایی اسلامی» به اجرا درآمد، ولی از گزارش های رسانه ای درباره رسیدگی ها و محکومیّت افراد چنین برمی آید که آثاری از سیستم قضایی فرانسوی در نظام قضایی جمهوری اسلامی دیده می شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بازداشت 53 تن رهبران جنبش كمونيستي ايران ـ ريشه آن
دکتر اراني
ارديبهشت سال 1316، ماهي بود كه رضاشاه پهلوي به خفه كردن جنبش كمونيستي ايران در نطفه، كمر بسته بود و شانزدهم اين ماه (روزي چون امروز) دكتر تقي اراني، دكتر بهرامي، عباس آذري، ضياء الحوتي و ... دستگير شدند.
     سه روز بعد عبدالصمد كامبخش قزويني نيز بازداشت شد و شمار دستگير شدگان تا 23 ارديبهشت به 53 تَن رسيد. دکتر انور خامه اي روزنامه نگار و آموزشگر، يکي از اين 53 نفر بود که 102 سال عُمر کرد و 29 آبان 1397 (20 نوامبر 2018) درگذشت.
    از نوشته مورخان تاريخ عقايد درباره اين اقدام رضاشاه چنين بر مي آيد؛ قدرت هاي اروپايي (غرب) كه از ديرزمان مشاوران تاريخ، روانشناسي، جامعه شناسي، اقتصاد و حتي زبان شناسي داشته اند؛ پيش از هرگونه اقدام در خاورميانه كه در اينجا منافع بسيار دارند و درعين حال بر سر اين منافع رقيب يكديگرند، از نظر اين مشاوران دانشمند خود بهره گرفته اند. بر پايه همين روال (كه جورج بوش درمورد عراق آن را رعايت نكرد و به درد سر افتاد)، پس از بلشويك (توده اي) شدن روسيه، انگلستان در ايران به ملي گرايي توجه كرد. تجربه تاريخ نشان داده است كه در ايران، جمع شدن ملي گرايي و مذهب گرايي توأما در يك و يا چند دولتمرد، منجر به توليد قدرتي شگرف شده است ـ قدرتي كه نتيجه اش نيرومند شدن كشور بوده است (مثال: ساسانيان، بوئيان، صفويان و ...). بنابراين، هرقدر كه رضاشاه به سوي ملي گرايي گام بر مي داشت، سعي مي شد كه به همين نسبت از سران مذهب دور شود و احيانا با آنان درگيري پيدا كند تا تاريخ تكرار نشود و به صورت اردشير ساساني در نيايد. از سال 1315 كه در ايران چپها و اين بار به نام «كمونيست» سربلند كردند، باتوجه به اين كه عدالت خواهي در خون ايرانيان است (و به همين دليل هم شيعه هستند كه «عدل» از اصول اين مذهب است) و مزدك باني سوسياليسم از اين كشور برخاسته بود، همان قدرت خارجي كوشيد كه رضاشاه و دولت او را برضد كمونيست ها برانگيزاند تا اتحاد چپ و ملي با هم جمع نشوند و ايران قوي تر نگردد، و قلع و قمع كمونيست ها در ايران در ماه مي 1937 به همين دليل بود. اين سه تجربه؛ اين قاعده كلي را درقبال ايران به دست قدرت هاي برتر جهاني داده است كه نبايد بگذارند كه ايران دولتمرد توأما «مذهبي ـ ملي گرا ـ چپگرا» داشته باشد و يا دست كم داشتن دو صفت از اين سه خصلت.
کامبخش قزويني


     تنها پس از شهريور 1320 و تبعيد رضاشاه بود كه جنبش كمونيستي ايران (در سايه قدرت مسكو كه نيروي نظامي در ايران داشت) احياء و حزب توده تأسيس شد و تا بهمن ماه 1327(رويدادِ ـ احتمالا برنامه ريزي شده ـ تيراندازي به شاه در دانشگاه تهران) فعاليت آزاد (اصطلاحا قانوني) داشت. در طول حکومت دکتر مصدق، فعاليت حزب توده عملا آزاد بود و عناصر اين حزب در جريان انقلاب سال 1357 (1978) و تا دو ـ سه سال پس از آن هم فعاليت تقريبا آزاد داشتند.
دکتر انور خامه اي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در پي اعتصاب و تظاهرات خياباني معلمان تهران و کناره گیری شریف امامی، علي اميني نخست وزير شد
علي اميني
در پي اعتصاب و تظاهرات خياباني معلمان تهران و كناره گيري جعفر شريف امامي (معروف به؛ انگلوفيل ـ متمايل به دولت لندن و از اعضاي فراماسيونري) از نخست وزيري کوتاه مدت (8 ماه و شش روز)، شانزدهم ارديبهشت 1340 دكتر علي اميني مأمور تشكيل كابينه شد و ضمن نطقي كشور را در وضع بد اقتصادي و در آستانه ورشكستگي مالي توصيف كرد كه تحت تأثير اين اظهارات، بهاي زمين و خانه ظرف چند روز به كمتر از نصف قيمت سابق پايين آمد.
     برخي مدعي شده بودند كه تظاهرات معلمان به اشاره آمريكا صورت گرفته بود تا با تغيير كابينه، اصلاحاتي را که جان اف کندي از شاه خواسته بود عملي شود. دولت آمريكا مي خواست كه با انجام يك رشته اصلاحات در ايران، بهانه تبليغات از دست كمونيست ها و شوروي خارج شود.
    شریف امامی (مهندس) پیش از دور اول نخست وزیری اش، رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزیر صنایع و معادن بود. او که به مدت 15 سال رئیس سنای ایران بود چندی پس از کناره گیری از نخست وزیری، مدیر بنیاد پهلوی شده بود و از نزدیکان شاه. وی پنجم شهریور 1357 (سال انقلاب) باردیگر نخست وزیر شد که نخست وزیری او، دو ماه و 9 روز بیشتر طول نکشید و با آغاز اعتصابات عمومی کنار رفت، از کشور خارج شد و به انگلستان رفت. شریف امامی در 85 سالگی و در خرداد 1377 در آمریکا درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
امیرعباس هویدا و موضوع استقلال بحرین
نتيجه حمايت از تجزيه ايران: اعدام
طبق سندی که در سال 1387 انتشار یافت، امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت در جلسه غیر علنی سران حزب ایران نوین که 16 اردیبهشت 1350 (ماه مي 1971) برگزار شده بود در پاسخ به برخی از شرکت کنندگان درجلسه که درباره «بحرین» و عدم رضایت عمومی ایرانیان از جداشدن آن از خاک وطن پرسیده بودند تنها به گفتن این جملات بسنده کرده بود: "بحرین به مثابه یکی از دختران ما بود که این دختر شوهر کرد و رفت و چون عضوی از خانواده ما بوده باید بمانند بزرگ هرخانواده از او پشتیبانی کنیم و خواهیم کرد!.".
    اعتراض ایرانیان به تصمیم شاه و عدم رضايت آنان از اين بابت بود که چرا شاه پس از سالها حمایت از خواست ملت که بحرین گوشه ای از وطن است که دولت لندن آن را به گروگان گرفته بود و امضای قانون استان چهاردهم شدن این مجمع الجزایر، ناگهان [و به نظر پاره اي از مورخان و مفسران رويدادها، تحت فشار واشنگتن] در یک مصاحبه عمومی مطبوعاتی در هند گفت که وضعیت بحرین در یک رفراندم روشن شود ولی این رفراندم تنها در بحرین برگزار شد! نه در سراسر ایران. نارضايي ايرانيان از بابت جداشدن بحرين هیچگاه از ميان نرفته و بعدا که امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت به رغم اعتراض ملت و استیضاح نمایندگان پارلمانیِ حزب پان ایرانیست موضوع جداشدن بحرین را به مجلس داد و براي تصويب آن پافشاري کرد شریک این جرم شاه شد که عملی خلاف قانون اساسی و سوگندی بود و هردو قبلا یادکرده بودند که حافظ حدود و ثغور ایران باشند. این دو اختیار تجزیه کردن وطن را نداشتند.
     پس از پیروزی انقلاب، یکی از اتهامات وارده به امیرعباس هویدا همین موافقت با تجزیه وطن بود که در بهار 1358 محاکمه و اعدام شد. این اتهام در پرونده شاه باقی بود که در تابستان 1359 در مصر درگذشت. از آن زمان هیچیک از مقامات کشور جدایی بحرین را لفظا تایید نکرده است.
    به گفته يک صاحبنظر، از آغاز قرن 21 و هزاره سوم و بویژه پس از پیشرفت هاي نظامي ایران و سر ازخواب برداشتن ناسیونالیسم ایرانی، سخن گفتن علني از استقلال بحرین در برابر ایرانیان دل شیر می خواهد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ميانگين درصد گراني در ايران در سال 1391 ـ راه حل اصحاب نظر: گرفتن مالیات، کاهش هزینه های دولت، نَه فروش اموال عمومی
طبق گزارش رسمی مرکز آمار ایران، شاخص (میانگین) کل قیمت‌ها در نخستین ماه سال 1392 نسبت به اسفندماه 1391 «3.2 درصد» و نسبت به فروردین این سال «38.7درصد» افزایش یافته بود.
    در این گزارش آمده بود که درصد افزایش بهای کالا و خدمات در شهرهای ایران (مناطق شهری) از فروردین 1391 تا فروردین 1392 «29.81 درصد» بود که ناشی از تورّم پول (افزايش حجم اسکناس در گردش) بود.
    همان وقت چند صاحبنظر اقتصادي و امور مالي گفته بودند که راه چاره؛ منع بانک مرکزي براي چند سال، از قرض دادن اسکناس به دولت براي جبران کسري بودجه با يک حُکم حکومتي، قطع کامل قاچاق کالا به کشور، وصول ماليات از افزايش روزافزون بهاي خانه و زمين و بمانند همه دولت ها برقرار کردن ماليات بر بنزين و دخانيات و ... و گرفتن سالانه مالیات از اتومبیلدار بر پایه بهای اتومبیل که سال به سال و به تدریج که اتومبیل کهنه تر می شود کاهش می یابد (بمانند آمریکا و دهها کشور دیگر) و همچنین مالیات برخرید (همانند آمریکا و چند کشور دیگر که حدود 6 تا 11 درصد است و هنگام خرید اجناس از فروشگاه، محاسبه و پرداخت می شود)، ممنوع کردن واردات غيرضروري مثلا مواد آرايشي و آنچه را که کشور بالقوه قادر به توليد آن است و قراردادن واردات دارو مستقيما در دست دولت و نيز اجراي برنامه صرفه جويي در دستگاه دولت. این اصحاب نظر با فروش و واگذاری اموال دولتی برای تأمین هزینه ها موافق نبودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اشاره ها و سرنخهاي روز براي بررسي پژوهشگران
حجت الاسلام محسنی‌اژه‌ای: بیش از 10 هزار بدهکار بانکی و متهم اقتصادی ممنوع‌الخروج از کشور هستند ـ درباره مبارزه با فساد
به گزارش خبرگزاری فارس (تهران ـ 16 اردیبهشت 1392)، غلامحسین محسنی‌اژه‌ای دادستان کل [دادستان کل وقت و اینک رئیس قوه قضایی جمهوری اسلامی ایران] ضمن اشاره به دستور العمل 8 ماده رهبری جمهوری اسلامی در دوازدهم اردیبهشت 1380 (12سال پیش از آن) درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی گفت که نهادینه شدن مفاسد اقتصادی لطمه‌ای اساسی به یک حکومت می‌زند و دیگر حتی نیاز نیست که به آن حکومت حمله نظامی شود بلکه همان فسادِ نهادینه شده آن حکومت را از میان بَرخواهد داشت.
     وی که در نشست خبری شرکت کرده بود گفت که مقام رهبری پیشتر از سال 1380 و از 20 سال پیش در دیدارهای خود به ضرورت مبارزه با فساد مطالبی گفته بود که نشانه حساسیّت وی نسبت به مبارزه با فساد است.
    اژه ای گفت: اگر از من بپرسید که آیا همه کارهایی که برای حذف فساد نیاز بوده انجام شده است، یا اگر بپرسید این حجم از کارهایی که انجام شده کافی بوده است و آیا در این راه، از تمام ظرفیت ها استفاده شده است یا خیر؟، می‌گویم که قطعا این گونه نبوده است. در واقع، من نمی‌توانم نمره‌ای به دستگاه‌ها در رابطه با مبارزه با فساد اقتصادی بدهم.
    اژه ای به اهمیت انتخابات شوراهای شهرها اشاره کرد و گفت: در طول سال های 1390 و 91 شاهد بودیم برخی از اعضای شوراهای شهر به اتهاماتی دستگیر و بعضا محکوم شدند و همین امر، می‌طلبد که مردم نسبت به انتخاب افراد برای عضویت در شوراهای شهر توجه بیشتری داشته باشند تا چنین اتفاقاتی تکرار نشود.
    در اين نشست، یکی از خبرنگاران پرسید: اخیرا رئیس سازمان بازرسی کل کشور خبر از تشکیل یک پرونده فساد به ارزش 450 میلیون یورو داده بود، موضوع چه بوده است؟. محسنی‌اژه‌ای در پاسخ گفت: من از جزئیات پرونده‌ای که وی اشاره کرده اطلاعی ندارم، جزئیات را از خود او بپرسید.
    محسنی اژه‌ای (حجت الاسلام) سپس درباره وضعیت افرادی که دارای پرونده‌های اقتصادی هستند، گفت: برخی از این پرونده‌ها هنوز رسیدگی نشده و وضعیت آن بستگی به دستگاهی دارد که پرونده در آن مطرح است. برخی از این افراد در حال حاضر ممنوع الخروج هستند. در بحث مالیات یا بدهکاری‌های بانکی، ممنوع‌الخروج شدن متهمان بستگی به تشخیص قاضی مربوط دارد. در حال حاضر بیش از 10 هزار نفر به عنوان بدهکار بانکی و متهم اقتصادی ممنوع‌الخروج هستند.
    محسنی‌اژه‌ای به سئوالی درباره وضعیت ایرانیان زندانی در خارج از کشور گفت: مواد مخدر یکی از بیشترین جرائمی است که اینان به دلیل آن در زندان به سر می‌برند. من در سفر خود به ارمنستان با شماری از این زندانیان دیدار کردم و کوشش شد تنی چند از آنان ادامه دوران محکومیت خودرا در تهران سپری کنند.
    اژه‌ای در خصوص آخرین وضعیت پرونده فساد بزرگ مالی و اجرای احکام متهمان گفت: طبق پرس‌وجوهایی که از قاضی سراج کردم وی گفت اگر دقّت اسنادی که گمرک ارسال کرده ثابت شود نیاز به محاکمه مجدد داریم.
    یکی از خبرنگاران درباره پرونده قضایی برادران لاریجانی پرسید که دادستان کشور گفت: پرونده جواد لاریجانی در حال بررسی است و باید مشخص شود که واگذاری زمین به وی قانونی بوده یا غیر قانونی. در زمينه پرونده فاضل لاریجانی، دسترسی به یکی از افرادی که باید از وی پرسش هایی شود فراهم نبوده است؛ باید منتظر شویم.
    یکی از خبرنگاران پرسید: برخی از نامزدهای احتمالی انتخابات رئیس جمهور دارای پرونده‌های باز قضایی هستند آیا این موضوع در تأیید صلاحیت آنها یا رد صلاحیت‌شان تأثیری دارد؟.
    محسنی اژه‌ای پاسخ داد: "داشتن پرونده قضایی عاملی برای رد صلاحیت یا تأیید صلاحیت افراد نیست، زمانی که شورای نگهبان از ما استعلام کند ما سوابق افراد مورد استعلام را اعلام می‌کنیم و مرجع‌ رسیدگی‌ کننده شورای نگهبان است.".
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سينما
سالروز درگذشت مارلین دیتریش که 65 سال بازیگر فیلم های سینمایی بود
Marlene Dietrich
مارلین دیتریش Marlene Dietrich خواننده آلمانی و بازیگر فیلم سینمایی و نهمین دارنده عنوان «بازیگر بزرگ» ششم ماه می 1992 درگذشت. وی که 90 سال و چند ماه زندگی کرده بود 27 دسامبر 1901 در نزدیکی برلین به دنیا آمده بود.
    مارلین کار هنررا از 19 سالگی و در برلین آغاز کرده بود که در هالیوود ادامه داد. او 65 سال بازیگر فیلم های سینمایی بود. شهرت او از بازی در فیلم «لولا ـ لولا Lola - Lola» است که در برلین تهیه شده بود.
    مارلین که به آمریکا مهاجرت کرده بود در سال 1939 تبعه نچرالایزد این کشور شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
دموستينز Demosthenes بر ضد قدرت مركزي و مدافع کنفدراسيون، چرا؟
ترسيم چهره Demosthenes
به نوشته مولف دائرة المعارف دمكراسي، ششم ماه مي سال 335 پيش از ميلاد، اسكندر مقدوني كه سرگرم انحلال «كشور ـ شهرها»ي يونان و تأسيس يك حكومت مركزي بود «دموستينز Demosthenes» سخنور، دولتمرد و انديشمند يوناني را متهم به طرح توطئه نسبت به جان خود كرد و از صحنه خارج ساخت.
    کارشناسان تاریخ قرون قدیم نوشته اند؛ دموستینز پس از اینکه آگاه شد که اسکندر مقدونی دستور دستگیری و مجازات اورا داده است خودکشی کرد تا تحقیر نشود.
    «دموستينز» معتقد به ادامه استقلال كشور ـ شهرهاي يوناني و نيز وجود كنفدراسيون (نه حکومت مرکزی) بود و از سال 354 پیش از میلاد شعار مي داد: يك دولت مركزي که اختيارات وسيع داشته باشد، پس از اندك مدتي، تبديل به يك دستگاه بوروكراتيك و چاهي ويل براي بلعيدن و اتلاف پول عمومي و وسيله اي براي تضييع حقوق مردم خواهد شد و با نطق هايش فیلیپ و پسر او اسكندر را درمانده و كلافه كرده بود. وی نخستین نطق از این دست را برضد تصمیم فیلیپ دوم پدر اسکندر مقدونی ایراد کرده بود که درصدد لغو استقلال کشور ـ شهرهای یونان و ازجمله آتن و ضمیمه ساختن آنها به مقدونیه برآمده بود.
    «دموستينز» با ایراد سخنرانی های عمومی بر ضد ایجاد یک دولت مرکزی از کشور ـ شهرها، که دمکراسی را تضعیف و ظاهری می کند شماری از یونانیان را هم اندیش خود ساخته بود و جنبش ایجاد کرده بود.
    دموستینز (تلفظ آمریکایی: دیموس ثی نیز) اصولی بر نطق کردن و سخنرانی عمومی نوشته است که «سیسرو» در کتاب خود ـ پابلیک سپیچ ـ آنها را نقل و تفسیر و رعایتِ شان را توصیه کرده است.
    همچنین دموستینز را مبتکر «لوگوگرافی» نوشته اند. وی راه نوشتن خطابه دفاعیه برای متهمان در برابر قضات را به دست داده و خود او در طول حیات بارها به آن عمل کرده است. مشاوران و وکیلان قضایی اینک این روش را در دادگاههای کشور اروپایی و آمریکا برای دفاع از موکلان خود ـ متهمان ـ بکار می برند.
تصوير مجسمه نيم تنه Demosthenes

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي اقتصاد
روزی که کنترل دولت لندن بر بانک انگلستان (بانک مرکزی این کشور) پایان یافت ـ استقلال کامل بانک مرکزي = پايان تورّم پول
دولت انگلستان ششم ماه می 1997 به بانک این کشور (بانک انگلستان) استقلال داد و عملا آن را از کنترل و نفوذ دولت خارج ساخت. این بانک که 27 جولای 1694 تاسیس شده است ناشر اسکناس است و سیاست پولی انگلستان را به دست دارد. بانک انگلستان در آغاز کار غیر دولتی بود ولی از همان زمان زیر نظر دولت قرار داشت. ذخایر این بانک در سال 2012 بالغ بر سیصد و 23 هزار میلیارد لیره استرلینگ (پاوند انگلیسی) بود.
    دیرزمانی است که مداخله سیاست بر امور بانک های مرکزی (بانک های ناشر اسکناس، نگهدارنده ذخایر و ناظر بر نرخ بهره و اعتبارات و …) در هر کشور مورد انتقاد بوده است. تورّم پول (که نتیجه چاپ اسکناس بیش از حد = چاپ کردن و خرج کردن) در هر کشور نتیجه دخالت سیاست (دولت) بر امور بانک مرکزی است. در بسياري از کشورها شوراي پول و بانک مرکزي خارج از کنترل دولت هستند و در اين کشورها، تورّم پول به ندرت مشاهده مي شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دنياي ورزش
در کمتر از 4 دقيقه 1600 متر دويد و بعد دکتر اعصاب و رئيس دانشکده شد ـ توصيه هاي بهداشتي او
راجر بانیستر Roger Bannister ششم ماه می 1954 هزار و ششصد متر (يک مايل) را در کمتر از 4 دقیقه (3 دقيقه و 58 ثانيه) دوید و رکورد این مسابقهِ دو را شکست. او در سال 1952 در 4 دقیقه 1500 متر دویده بود.
    راجر بانیستر شهروند انگلستان بعدا پزشک بیماری های اعصاب و رئیس یک دانشکده در آکسفورداين کشور شد. وی در زمینه درمان بیماری های عصبی نیز موفق به کشفیات شده و در این زمینه هم شهرت یافته است.
    بانیستر که 23 مارس 1929 به دنیا آمده بود در 88 سالگي در سوم مارس 2018 درگذشت. وي در 26 سالگي با يک هنرمند سوئدي به نام «مايرا» ازدواج کرد. پدر مايرا زماني مدير صندوق بين المللي پول بود. وزن دکتر بانيستر که قدِ او 188 سانتيمتر طول داشت هيچگاه از 56 کيلوگرم بيشتر نشد. او براي حفظ سلامت جسم و روان توصيه کرده است که هر روز دست کم يک کيلومتر دويد و يا سه کيلومتر پياده روي کرد و کمتر از 7 ساعت نخوابيد و از معاشرت با دوستان و بستگان و سرگرمي خودداري نکرد.
Bannister در 1954 و در 2012

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
كشف ميكروب سِل به دست «رابرت كُخ» آلماني
Koch
«رابرت كُخ Koch» زيست شناس آلماني ششم ماه مي سال 1882 كشف خود، ميكروب سِل (توبركل باسيلوسTubercle Bacillus ـ باسيل دو كُخ) را اعلام داشت. وي 24 مارس (دو هفته پيش از آن) اين ميكروب را كه در طول تاريخ بيش از يك ميليارد انسان را كوته عُمر كرده است، كشف كرده بود. پروفسور كُخ بعدا راه ايزوله كردن اين ميكروب را به دست آورد كه در برابر داروها مقاومت مي كرد و مي توانست سالها درگوشه اي كمين كند و درفرصت مناسب (ضعيف شدن بدن براثر بيماري هاي ديگر و يا قحطي، بدغذايي و زحمت زياد) دست به فعاليت بزند.
     پروفسور «كخ» علاوه بركشف عامل بيماري سل، با مسافرت به مصر و هند، ميكروب كلرا (وبا) را نيز كشف كرد و همچنين در سال 1906، آتوكسيلAtoxyl را برضد مالاريا ساخت كه مشابه «كنينQuinine» است.
     «كُخ» كه در 27 ماه مي 1910 درگذشت در سال 1905 برنده جايزه نوبل شد. او در 11 دسامبر 1843 در بادِن بادِن آلمان به دنيا امده بود.
    
Waksman

بيماري سل تا كشف «استرپتوماسينStreptomycin» در سال 1943 توسط دكتر شاميوئل واكسمن اوكرايني Shamuel Waksman درمان نداشت، تنها بيماران را در آسايشگاهها، تقويت جسماني مي كردند و استراحت مي دادند تا مرگشان را به تاخير اندازند. براي تكميل درمان بيماري سل، در سال 1946 داروي پارا آمينو سالسيليك اسيد، در سال 1952 ايزونيازيدIsoniazid، درسال 1967 رفامپيسينRefampicin و در سال 1972 پيرازياميدPyrazinamide ساخته شده است. همچنانكه بر تكامل داروهاي درمان سل افزوده مي شود، مقاومت باسيل دو كُخ هم سخت تر مي شود، لذا افراد بايد به موقع واكسن بزنند و از محيط پراكندگي اين ميكروب هوابُرد دوري جويند تا درامان بمانند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
زادروز نیویورک هرالد تریبیون ـ ابتکار بالابردن تیراژ ـ نخستین مصاحبه با رئیس جمهوری ـ پیش پرداخت برای چاپ اعلان
James Gordon Bennett
جیمز گوردون بنِت James Gordon Bennett روزنامه نگار اسکاتلندی ـ آمریکایی ششم ماه می 1835 روزنامه نیویورک هرالد تریبیون New York Herald Tribune را منتشر کرد. وی که بسال 1795 در اسکاتلند به دنیا آمده و در 21 سالگی و از طریق کانادا به ایالات متحده مهاجرت کرده بود قبلا آموزگار و مدیر مدرسه بود. وی سپس به کار تصحیح مطالب چاپی (پروف ریدینگ) پرداخت، آنگاه مترجم مطالب از زبان اسپانیایی برای نشریات نیویورک شد. چون علاقه به روزنامه نگاری داشت؛ خبرنگار و پس از کسب تجربه در این کار، دبیر خبر و مقاله در نشریه نیویورک کوریر شد.
    بنِت در 1835 تصمیم گرفت که خود یک روزنامه یومیه منتشر کند و ششم ماه می این سال روزنامه نیویورک هرالد تریبیون را به زیر چاپ بُرد و از نوشتن مطالب سنگین آغاز کرد که خریداران چنین مطالبی کم و معدود بوده اند.
     بنِت برای نجات روزنامه اش از خطر ورشکستگی، سپس تصمیم به حادثه نویسی و بزرگ کردن اخبار شهری گرفت و روزی که خبر قتل یک فاحشه (زن خودفروش) به نام هِلِن را در صفحه اول روزنامه اش چاپ کرد فروش آن در آن روز دهها برابر شد و به این روش که تا آن زمان سابقه نداشت ادامه داد.
    تیراژ بالا توجه اصحاب آگهی هارا به هرالد تریبیون جلب کرد. قبلا اصحاب آگهی، اعلان خودرا می دادند و بعدا پولش را می پرداختند و گاهی هم این پرداخت دچار دشواری می شد که بنِت این روش را تغییر داد و اصحاب اعلان باید هزینه آن را بر حسب سطر شماری قبلا پرداخت می کردند و این روش الگو شد که باقی مانده است.
    بنِت دست به یک ابتکار تازه دیگر زد و آن مصاحبه با رئیس جمهوري آمریکا بود که تا آن زمان رسم نبود. مارتین وان بورن Martin Wan Buren رئیس جمهور هلندی تبار وقت درخواست اورا پذیرفت و مصاحبه در نیویورک هرالد تریبیون چاپ شد. زبان انگلیسی برای این رئیس جمهوري که در میان هلندی زبانهای آمریکا بزرگ شده بود زبان دوم! بود.
    بنِت با این چند ابتکار دارای رقیبان متعدد ازجمله نیویورک تایمز شد. وی پس از عبور از هفتاد سالگی مدیریت روزنامه اش را به پسرش سپرد که او پشتکار پدررا نداشت و روزنامه اُفت کرد به گونه ای که مجبور شدند آن را بفروشند و پس از چند تغيير و دست به دست گشتن در 1966 عُمر آن پايان يافت، ولي اِديشن پاريس آن (اينترنشنال هرالد تريبيون) که آن هم تاکنون چندبار دست به دست گشته و اينک متعلق به نيويورک تايمز است و قرار است به اينترنشنال نيويورک تايمز تغيير نام دهد بکار ادامه مي دهد و روزانه 250 هزار نسخه تيراژ دارد.
    جیمز گوردن بنت در 1872 و در 77 سالگی درگذشت. روش کار او الگوی ناشران روزنامه ها شده است و پیروزی و شکست او سرمشق.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
Deutsche Welle (بنگاه خبر ـ نظر رساني جهانی آلمان) همراه با پیشرفت تکنولوژی و تحولات دانش و معرفت انسانی در يک نگاه
Deutsche Welle (بنگاه خبر ـ نظر رساني جهانی آلمان) که به 30 زبان خبر و مطالب دیگر پخش و منتشر می کند از ماه می 1953 و برنامه فارسی آن از سال 1959 آغاز بکار کرده است، ولی قدمت رادیو «پخش جهانی» آلمان به 26 آگوست 1929 (به مرکزیت زیسن Zeesen، حومه برلین) باز می گردد و بخش فارسی آن از دهه بعد. در 5 سال آخر سلطنت رضاشاه پهلوی، اخبار بین الملل رسانه های ایران، عمدتا از خبرگزاری آلمان و رادیو برلین ترجمه می شد [براي مشاهده، به دوره های وقت روزنامه های تهران و بولتن های خبرگزاری پارس رجوع شود]. آلمانی ها بودند که برای ایران فرستنده رادیویی ساختند.
    Deutsche welle با 3 هزار ژورناليست و کارمند شاید بیش از هر بنیاد خبر و نظررسانی دیگر همراه با پیشرفت تکنولوژی و تحولات دانش و معرفت انسانی گام بر می دارد و همواره خودرا با وضعیت روز مطابقت می دهد. برای مثال؛ این بنیاد از سپتامبر 2011 برنامه های رادیویی موج کوتاه را پایان و به خبررسانی دیجیتال و پخش تلویزیونی خود گسترش داد زیراکه سِلفون ها، تابلِت ها و لَپ تاپ ها عملا جای رادیوهای موج کوتاه را گرفته اند. وبسایت های خبری دویچه وله به لحاظ تکامل، از سال 2012 در صدر بنیادهای خبر ـ نظر رسانی دیگر جهان قرار گرفته اند.
    موضوع مهمتر، تنظیم حرفه ای و چگونگی عرضه خبر و نظر است که به نظر مؤلف این تاریخ آنلاین با 62 سال کار خبر، در حال حاضر کمتر مي توان براي دویچه وله، در کار خود همتا و بدیل يافت. این مؤلف هر روز سه بار وبسایت دویچه وله را مرور و برخی مطالب و عکس های آن را برای خود آرشیو می کند. تنظیم و سابقه و لیدنویسی خبر و آسان کردن درک مخاطب کاری آسان نیست و مهارت فراوان لازم دارد و هزینه سنگین. عیب بسياري از رسانه ها تا کنون این بوده که مطالب را خود [یکجانبه و بدون توجه به اهميت عمومي قضيه و سليقه و خواست مخاطب] انتخاب می کنند که به نظر می رسد دویچه وله می کوشد که خواست و سلیقه مخاطبان را منظور دارد و دو طرفه عمل کند.
     از مطالب دویچه وله چنین برمی آید که به وضعیت جهانی دمکراسی و حقوق بشر توجه دارد که عملی در خور قدردانی است. از آنجا که آلمان در طول تاریخ خود بمانند قدرت های دیگر، تجربه استعمار و سلطه گری نداشته، این گفتار قابل پذیرفتن است که هدف این بنیاد از تحمّل هزینه سنگین خبر و نظر رسانی کمک به ارتقاء آگاهی های انسان ها و مدنیّت است.
    دویچه وله متعلق به ملتی است که در طول تاریخ همیشه دوست ایرانیان بوده و متقابلا ایرانیان هم دوستدار آلمانی ها بوده اند و به خاطر این احساسات دوستانه و بدون ریا، در هر جنگ جهانی قرن 20 مورد تعرّض دشمنان آلمان قرار گرفتند و آسیب فراوان دیدند.
    موضوع جالب و دمکراتیک دیگر انتخاب مدیر دویچه وله است. این انتخاب در دست دولت نیست و توسط شورای رسانه ها انجام می شود. شورای رسانه ها که در سال 2001 اریک بترمن Eric Bettemann را به مدیریت دویچه وله انتخاب کرد در نیمه مارس 2013 با 14 رای موافق، یک رای مخالف و 2 رای ممتنع پتر لیمبورگ Peter Limbourg را مدیر دویچه وله کرد. وی که متولد هفتم جولاي 1960 است تجربه فراوان در ژورنالیسم شاخه تلویزیون، مولتی میدیا و خبررسانی دیجیتال (اینترنتی) دارد و بر چند زبان مسلط است و در چند کشور ازجمله ایتالیا، بلژیک و فرانسه کار ژورنالیستی انجام داده است. لیمبورگ تجربه کافی در سردبیری اخبار و مدیریت رسانه دارد.
Eric Bettemann

Peter Limbourg

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
مرگ معاويه به نوشته برخي ديگر از کتاب هاي تاريخ
در برخي از کتاب هاي تاريخ، ششم ماه مي سال 680 را روزي نوشته اند که معاويه بن ابي سفيان سر سلسله امويان در 78 سالگي درگذشت. اين روز پس از تطبيق تقويم ها به دست آمده است. در پاره اي از کتاب هاي تاريخ، 18 اپريل و در بعضي ديگر 26 اپريل، روز درگذشت او نوشته شده است.
    معاويه در سال 661 ميلادي پس از قتل حضرت علي (ع) به دست خوارج در كوفه، خود را خليفه اعلام كرده بود. معاويه كه از بستگان عثمان بود، قبلا از سوي عُمَر بن الخطاب حكمران سوريه شده بود تا در برابر دولت روم شرقي (قسطنطنيه) ايستادگي كند. معاويه در سال 657 ميلادي در صّفين با حضرت علي (ع) وارد جنگ شده بود كه بعدا حل مسئله به داور واگذار شده بود. معاويه مقرّ خود را از دمشق تغيير نداد. از زمان او بود كه رهبري جهان اسلام به صورت سلطنت درآمد. معاويه در طول حكومت خود مصر را تسخير كرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که غارت ده روزه شهر رُم در عصر جديد! آغاز شد
ششم ماه مي 1527شهر رم به تصرف مِرسنِرهاي آلماني درآمد و اينان به مدت ده روز (تا 16 ماه مي) شهر را غارت كردند. مِرسنِرها كه 15 هزار تَن بودند از سوي شارل پنجم به ايتاليا فرستاده شده بودند زيرا كه پاپ وقت با دشمنان آن پادشاه سازش كرده بود.
     با اين كه به خواست پاپ، شارل (چارلز) به مرسنرها كه لوتران مذهب (پروتستان) بودند دستور بازگشت داده بود، آنان گوش نكردند و نه تنها رُم را غارت كردند بلكه به گارد واتيكان (مقرّ پاپ) نيز تلفات وارد ساختند و در آنجا اسب بستند. با غارت رُم، رنسانس ايتاليا عملا متوقف شد.
    شهر رُم در عهد باستان نيز توسط اقوام اروپاي مرکزي غارت شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پاتريك هِنري: به من آزادي بدهيد و يا مرگ Give me liberty, or give me death
پاتريك هنري
ششم ماه مي 1775، پاتريك هِنري Patrick Henry انديشمند و مبارز آمريكايي در یک نشست در ویرجینیا از مهاجرنشينانِ انگليسي آن سرزمين خواست كه بپاخيزند و استقلال خود را از دولت انگلستان بگيرند ـ انگليسي كه با آنان پنج هزار مايل فاصله دارد و از چنين مسافتي حق حكومت كردن بر آنان را و بدون اینکه در پارلمان آن، نماینده داشته باشند ندارد.
     وي در این نشست براي تحريك و ترغيب مهاجرنشينان به قيام، اين جمله مشهور خود را كه در «تاريخ» باقي مانده و ضرب المثل شده است بيان داشت: "به من آزادي بدهيد، و يا مرگ ـ Give me liberty, or give me death.".
    پاتريك هنري كه از پدر اسکاتلندی و یک مادری انگلیسی تبار در 29 ماه مي 1736 در ویرجینیا به دنيا آمده و ششم ژوئن (جون) 1799 درگذشت يك خطيب راديكال بود.
    مورّخان، پاتریک هنري را كه از راه وكالت در دادگاه امرارمعاش مي كرد در رديف ساميوئل آدامس و توماس پين قرارداده اند. هِنري كه در ويرجينيا (كلني قديمي انگليسي ها در آمريكاي شمالي) زندگي مي كرد برخلاف بيشتر همشهريان خود از آغاز كار، ضد سلطنت بود، و يك جمهوريخواه. در آن زمان و در آغاز انقلابِ استقلال، بيشتر مهاجرنشينان انگليسيِ آمريکاي شمالي تنها خواهان استقلال در امور خود بودند، ولي برضد سلطنت انگلستان و پادشاهيِ تشريفاتي کردن (بمانند کانادا و استرالیای کنونی) بر آمريکا نبودند.
     پاتريك هنري در عين حال عضو مجلس محلي ويرجينيا بود. در آن زمان بابت عضويت در شوراها و پارلمان ها دستمزد پرداخت نمي شد و كاري داوطلبانه و خدمت به جامعه به حساب مي آمد.
    پاتریک هنری با فدراسیون شدن مهاجرنشینانِ انگلیسیِ آمریکای شمالی پس از کسب استقلال مخالف بود و خواهان کنفدراسیون شدن مهاجرنشینان بود تا یک دولت مرکزی قدرتمند و دارای اختیارات وسیع به وجود نیاید و زورگویی نکند. وی دو بار فرماندار انتخابی ویرجینیا شد. او در قراردادن میلیشیای ویرجینیا در دست استقلال طلبان و پیشروی نظامی به سوی شهر ویلیامزبِرگ پایتخت کلنی انگلیسی آمریکای شمالی پیش قدم شده بود. ویلیامزبِرگ در ویرجینیا قرار دارد. این شهر را مهاجران انگلیسی در سال 1632 و ده سال پس از کشتار بومیانِ منطقه ساختند. انگلیسی ها در 1607 در آمریکای شمالی مستقر شدند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي كه برج ايفل براي بازديد عموم باز شد


برج ايفل در پاريس و در كنار رود سِن، از ششم ماه مي سال 1889 به روي مردم و بازديد كنندگان باز شد.
     اين برج پولادين به نام سازنده آن «گوستاو ايفل»، La Tour Eiffel ناميده شده است. در قرن 21 هر سال بيش از شش ميليون نفر از اين برج معروف در جهان ديدن مي كنند.
     بر فراز اين برج يك آنتن 24 متري هم قرار دارد. ارتفاع ساختمان برج 324 متر است. وزن برج كه در سال 1887 در دست ساخته شدن بود هفت هزار و سيصد تُن است. با وجود اين، بادهاي شديد مي توانند قسمت بالاي برج را هفت ـ هشت سانتيمتر تكان دهند. در سال 1902، صاعقه به قسمت بالايي اين برج آسيب زد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
كشتي هوايي آتش گرفت و ...



    ششم ماه مي 1937 يك كشتي هوايي آلماني (بالُن ـ دريجيبل - زپلين) به نام هيندنبورگ German Zeppelin Hinderburg در آسمان استيتِ نيوجرسي آمريكا آتش گرفت و 35 سرنشين آن كشته شدند.
    اين كشتي هوايي قبلا ده بار ميان اروپا و آمريكا پرواز كرده بود. علت آتش گرفتن آن هنگام فرود، انفجار مخزن گاز هيدروژن تشخيص داده شد.
     پس از رسيدن اين بالُن به آسمان نيوجرسي، در اينجا رعد و برق بود و الكتريسته ناشي از اين رعد و برق به مخزن هيدروژن اصابت و آن را آتش زده بود. هيدروژن به علت سبكي، كشتي هوايي را به آسمان مي برد و در آنجا به حالت معلق حفظ مي كرد.
    عکس، کشتي هوايي آلماني را در حال سوختن نشان مي دهد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
... و خلبان آرژانتيني انتقام گرفت
شفيلد پس ازاصابت موشك


    خلبان يك جت جنگنده آرژانتيني چهارم ماه مي 1982 به انتقام غرق شدن نبردناوِ «ژنرال بِلگرانو»، ناوشكن انگليسي شفيلد (عكس بالا) را با پرتاب موشك اكزوست ساخت فرانسه غرق كرد. در اين رويداد 20 تن كشته و 24 نفر ديگر مجروح شدند. ناو بلگرانو توسط يك زيردريايي انگليسي در آبهاي فالكلند غرق شده بود. خلبان جنگنده آرژانتيني که داوطلب انتقامگيري شده بود قهرمان وطن شده است.
     هواپيماهاي آرژانتيني از نوع ميراژ پنج كشتي ديگر انگليسي را غرق كرده بودند. كشتي هاي غرق شده انگليسي عبارتند از: ناوشكن كاوِنتري، فريگيت آردنت، فريگيت آنتلوپ و دو كشتي حمل و نقل سنگين.
    جنگ برسر جزاير فالكلند بيستم ژوئن 1982 پايان يافت. ناوشكن كاونتري همان ناوي است كه انگليسي ها درجريان گروگانگيري آمريكاييان در تهران به آبهاي خليج فارس فرستاده بودند تا در صورت لزوم به ناوگان آمريكا كمك كند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 6 مي
  • 1536:   هنري هشتم پادشاه انگلستان دستور داد كه انجيل به زبان انگليسي ترجمه و در كليساهاي آن كشور قرارداده شود. تا آن زمان رسم بر اين بود كه انجيل به زبان لاتين باشد.
        
  • 1684:   لويي 14 پادشاه وقت فرانسه كاخ سلطنتي و دفتر اختصاصي خود را به وِرساي انتقال داد.
        
  • 1882:   طرح اخراج چينيان از آمريکا كه در پي ايجاد جنبش هاي ضد زرد در استيت هاي غربي اين فدراسيون تنظيم شده بود از تصويب مجلسين آمريكا گذشت و براي امضاء به كاخ سفيد ارسال شد. کانادا نيز چنين کرده بود. زردها از آن پس تا دهها سال نمي توانستند در آمريکا و کانادا اقامت کنند.
        
  • 1916:   در این روز و در سومین سال جنگ جهانی اول، والی (فرماندار) سوریه بزرگتر (شامل لبنان و سوریه امروز) 21 استقلال طلب را اعدام کرد. اینان برای کسب استقلال وطن خود که از سال 1516 به تصرف دولت عثمانی درآمده و از مستملکات این دولت بود جنبشی تشکیل داده بودند. سالروز اعدام این شمار، در سوریه و لبنان «روز شهید» اعلام شده است. در پایان جنگ جهانی اول و انحلال امپراتوری عثمانی، سوریه و لبنان تحت قیمومت دولت فرانسه قرارگرفتند.
        
  • 1976:   یک زمین لرزه شدید منطقه فریولی Friuli در شمال شرقی ایتالیارا تکان داد و ویراني سنگین به بار آورد. تلفات این زلزله بیش از نهصد مقتول و مجروح بود.
        
  • 1994:   تونل مانش (ميان فرانسه و انگلستان) توسط سران دو كشور رسما گشايش يافت. اين تونل، دو كشور را از زير دريا به هم متصل مي كند.
        
  • 2012:   ایرج قادری تهیه کننده و بازیگر ایرانی فیلم های سینمایی درگذشت. وی در سال 1935 به دنیا آمده و 77 سال عُمر کرده بود.
        
  • کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    ماجرای شنیدنی و عبرت آموز اعدام بانو «روث الیس» در انگلستان برای مردم و درسی برای تعقیب چنین رویدادهایی برای روزنامه نگاران
    Ruth Ellis
    پاییز 1337 (1958 میلادی) بود و بمانند پاییز سال پیش از آن (پاییز 1336)، در دانشگاه تهران ـ ساختمان دانشکده حقوق ـ برای روزنامه نگاران شاغل، در ساعات بعد از ظهر یک دوره 4 ماهه آموزش روزنامه نگاری دایر کرده بودند که این بار هم مدرّس آن یک «استاد ـ روزنامه نگار» آمریکایی بود و ابوالفضل مرعشی رئیس دفتر روابط عمومی دانشگاه تهران مدیر اداری آن. مرعشی یک ماهنامه به نام «اخبار دانشگاه» نیز منتشر می کرد. او در عین حال یک روزنامه نگار بود.
        استاد آمریکایی سه جلسه از جلسات تدریس را اختصاص به شرح زندگی و اعدام یک بانوی انگلیسی به نام روث الیسRuth Ellis داد و گفت که اگر رسانه ها ـ آن طور که باید ـ قضیه را دنبال کرده بودند می توانستند مانع اعدام این زن 28 ساله شوند که قربانی ضعف های جامعه خود بود. انگلیسی ها توماری با بیش از 50 هزار امضاء به وزیر کشور انگلیس داده بودند تا مانع اجرای حُکم اعدام شود که قاضی آن حُکم داده بود، ولی وزیر ـ شدیدا محافظه کار ـ به آن تومار ترتیب اثر نداده بود. اگر روزنامه ها قضیه را بزرگتر کرده و نظر اندیشمندان، جامعه شناسان، روانشناسان و حقوق دانان را در آن باره استعلام و منعکس کرده بودند ممکن بود که پارلمان و حتی پادشاه که یک زن است مداخله می کردند. در عرف جهانی اگر یک مجرم خودش را تسلیم پلیس و در تمامی مراحل رسیدگی اعتراف به جرم کند، تخفیف در مجازات خواهد گرفت و «روث» این کار را کرده بود، ولی اثر نداشت.
        این استاد گفت: حالا هم که 3 سال از آن اعدام گذشته است که 13 جولای 1955 صورت گرفت، بازکردن رسانه ای پرونده و نوشتن مقاله به هر مناسبتی ـ زادروز روث، سالروز رویداد، سالروز اعدام، سالروز تغییر شغل و ... آن وزیر کشور و قاضی، و افزودن سابقه اعدام روث بر هر خبر قتل و یا اعدام لازم است تا ماجرا تکرار نشود و همچنین شرح علت و یا علل که چرا کار «روث الیس» به آنجا کشانده شد تا دیگران از آن راه نروند و جامعه روشن باشد ـ کار روشنگری ـ با روزنامه نگار است.
        به خواست شرکت کنندگان درکلاس، وقت جلسه دوم به شرح زندگی «روث» و راههایی که رفته بود گذشت و جلسه سوم به پرسش و پاسخ در آن زمینه اختصاص یافته بود.
        استاد آمریکایی در جلسه دوم جزئیات زندگی «روث» را آن طور که روزنامه های آن کشور انعکاس داده بودند شرح داد و گفت که پدر «روث» یک ساززن بود و در کشتی های تفریحی ساز می نواخت. مادر او یک زن بلژیکی و از قربانیان جنگ جهانی اول که به انگلستان پناهنده شده بود و تا سالها نمی توانست به وضوح به زبان انگلیسی مکالمه کند. این خانواده نخست در ویلز (جنوب انگلستان) و در یک شهر ساحلی زندگی می کردند. مشغله پدر و وضعیت کار او سبب شده بود که «روث» هدف، برنامه و کنترل نداشته باشد و از 14 سالگی دبیرستان را تَرک و گارسون (وِیترِس) رستوران شود و از آنجا پای به کاباره و رفت و آمد با مشتریان کاباره ها بگذارد و نیز مدل برای آگهی های تجاری درجه دوم شود و گاهی مدل ـ با بدن نیمه عریان. وی در 17 سالگی و شاید هم 16 سالگی حامله و دارای یک پسر شد و از آن پس پی در پی حامله و کورتاژ (سقط جنین). تا اینجا، کسی درصدد دادن اندرز به «روث» جهت اصلاح مسیر زندگی بر نیامده بود تا اینکه خودش به خود آمد و در 24 سالگی با یک مرد 41 ساله ازدواج کرد و خواست که راه دیگری برای زندگی بیابد که شوهرش تردید کرد فرزندی را که حامله است از او باشد. این درگیری «روث» را به کار سابق بازگردانید و به تدریج مدیر کاباره و یک کاباره سطح بالا شد و در اینجا با معاریف هم آشنا گردید؛ از مدیر کمپانی تا بازیگر فیلم و راننده اتومبیل مسابقه. «روث» با بسیاری از این معاریف رفت و آمد داشت و سرانجام دل به یک راننده معروف مسابقات اتومبیلرانی به نام «دیوید بلیکلی» بست که خیلی جوانتر از او بود ـ روث در نهم اکتبر 1926 به دنیا آمده بود. این جوان که پیشنهاد روث به ازدواج را پذیرفته بود چندی بعد به بانوی دیگری هم دل بست و با هم رفت و آمد داشتند. روث که همچنان در کاباره کار می کرد، او نیز رفت و آمد با مردان دیگر را از سر گرفت ولی نتوانست دیوید را فراموش کند بویژه که دارای یک دختر هم شده که گفته بود فرزند دیوید است. روز ایستر سال 1955 (ایستر ـ یک روز مذهبی مسیحیان که در بهار هر سال برگزار می شود) که روث طبق قرار قبلی به دیدار دیوید شتافته بود اورا در خانه نیافت و به حوالی خانه دختری رفت که می دانست با دیوید رفت و آمد دارد و اتومبیل دیوید را در آنجا دید. خواست زنگ خانه را به صدا درآورد و دیوید را بخواهد که دیوید از خانه بیرون آمد و با شتاب به سوی اتومبیلش رفت که روث سلاح کمری از کیف دستی خود خارج ساخت و چند گلوله به او و بقیه گلوله هارا به آسفالت خیابان زد که یکی از گلوله ها پس از برخورد به آسفالت، جهش (کمانه) کرد و انگشت یک بانوی رهگذر را مجروح ساخت. دیوید بر اثر اصابت گلوله ها جان سپرد و روث از رهگذران خواست که به پلیس خبر دهند. او در بازجویی پلیس و بازپرس و بعدا در دادگاه به کشتن دیوید اعتراف و قصه زندگانی خود را شرح داد و به همین لحاظ از قتل تا اعدام تنها کمتر از 4 ماه طول کشید، حال آنکه در موارد مشابه سالها طول می کشد. روث در پاسخ به این سئوال که چرا در کیف دستی خود سلاح کمری داشته و این نشانه قتل با «سَبق تصمیم» است گفته بود که چون با مشتریان کاباره که اغلب الکل خورده و یا موادی (دراگی) بودند رفت و آمد داشت و به خانه آنان و یا با آنان به هتل می رفت و یا به اطاق استراحت خود در طبقه دوم کاباره، اسلحه با خود داشت تا اگر در معرض حمله و خطر قرار گیرد آن را تنها برای ترساندن و بازدارندگی از کیف خارج کند و آن روز به قصد کشتن دیوید تپانچه با خود نبرده بود. به علاوه، قرار بود که آندو در آن روز ملاقات عادی و دوستانه داشته باشند.
        [از زندگی روث و حادثه قتل و اعدام او چند فیلم سینمایی تولید شده که در یکی از آنها «دیانا دورس» بازی کرده و نیز چند کتاب تألیف شده و همین فیلم ها و کتاب ها سبب شده است که اعدام روث آخرین اعدام یک زن در انگلستان باشد.]
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
    نامه به مولف
    سه اظهارنظر درباره مصوّبه حذف صُفرها از پول با اشاره به اظهارات نمایندگان مخالف ـ شورای نگهبان به استناد اصل 15 می تواند مصوبه را بازگرداند
  •   سه اظهار نظر دریافتی دیگر در 15 اردیبهشت 1399 (در ساعات شب) درباره تصویب لایحه حذف 4 صِفر از پول کشور که ریال گرفتار کاهش قدرت خرید به علت افزایش حجمِ در جریان، شده است در مجلس و در آستانه انقضای دوره جاری تقنینیه (دوره وقت) و تغییر نام آن از ریال به تومان:
        
        ـ مخاطب از تورانتو [کانادا]:
        مطلب مربوط به مصوبه مجلس را در آنلاین رسانه های تهران خواندم و تعجب کردم که چرا مجلس شورای اسلامی در جلسات آخر خود این قدر عجله می کند. همه می دانند که شورای نگهبان صلاحیت شماری از این نمایندگان برای نامزدی دوره بعد را [دوره ای که سه هفته دیگر شروع می شود] رد کرده بود. من شرح مخالفت حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده مجلس را هنگام طرح لایحه حذف صفرها در دو وبسایت خبری تهران خواندم. شورای نگهبان می تواند به همین استناد، مصوبه را به مجلس بازگردانَد و نمایندگان دوره بعدی مجلس دوباره بررسی کنند. طبق آنچه را که من در وبسایت های خبری تهران خواندم، حاجی دلیگانی گفته بود: "طبق اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران، فارسی است. «تومان» واژه فارسی نیست، بلکه واژه مغولی است و ...".
        در همین وبسایت ها خواندم که نادر قاضی‌پور نماینده مجلس نیز ضمن مخالفت با این لایحه گفته بود که حذف چهار صفر از پول ملی به حل تورّم و مشکلات اقتصادی کشور کمکی نمی‌کند و با بازی با اعداد نمی‌توان مشکل تورم را حل کرد، باید اجازه داده شود که این موضوع را مجلس یازدهم [که ماه آینده آغاز بکار می کند] در فرصت کافی، و همه جانبه مورد بررسی قرار دهد.
        علیرضا سلیمی، نماینده پارلمانی محلات هم گفته بود: "چه توجیهی دارد که مجلس در روزهای پایانی دوره خود، با عجله موضوع حذف چهار صفر از پول ملی را مورد بررسی قرار دهد، آن هم در وضعیتی که هیچ چیزی به خصوص قیمت‌ها ثبات ندارد؛ خودرو و مسکن گران شده و ما انگار می‌خواهیم با این مصوّبه اوضاع را به هم ریخته و مزید برعلت شویم. با این مصوبه، بازار بیش از پیش به هم می‌ریزد.".
        همچنین مهرداد لاهوتی، عضو کمیسیون برنامه و بودجۀ مجلس شورای اسلامی، در مخالفت با لایحۀ حذف ریال از واحد پول ملی گفته بود که در شرایط بی ثباتی تورّم و اوضاع اقتصادی کشور تصویب این لایحه در مجلس به تشدید تورم دامن خواهد زد. این نمایندۀ مجلس گفته بود : "ما در شرایطی هستیم که تورم کشور ثبات ندارد و لایحه درصورت تصویب در مجلس و شورای نگهبان و اجرایی شدن به تورم دامن می زند و تغییرات ناشی از این لایحه اگر قانون شود [به تصویب شورای نگهبان هم برسد] باعث سرگردانی مردم می شود و همین محاسبات [تغییر ریال به تومان و قران و حذف 4 صفر] در افزایش قیمت ها هم نقش خواهد داشت.".
        در ادامه جلسه 15 اردیبهشت 1399 مجلس، سید تقی کبیری در مخالفت با کلیات این لایحه یک فوریتی اصلاح قانون پولی کشور گفته بود: "این موضوع در دولت‌های مختلف مطرح شده و ضرورتی ندارد که در شرایط فعلی به صورت فوریت‌دار مورد بررسی قرار گیرد، چرا که تغییر واحد پول، اولویّت اصلی کشور نیست. در راستای این تغییر، هزینه‌های زائد و زیادی به وجود خواهد آمد. چاپ اسکناس و سکه جدید و تغییر در نرم‌افزارهای کلیه سیستم‌های بانکی و مالی، هزینه زیادی به دنبال خواهد داشت و با وضعیتی که بودجه کشور دارد، ما نباید هزینه اضافی روی دوش دولت بگذاریم.
        
        ـ مخاطب دیگر:
        از آلمان می نویسم. این، موضوع تازه ای نیست و به گزارش دویچه وله، پیشتر در اواخر دهه هشتاد خورشیدی [دهه 1380] و در دوران محمود احمدی‌نژاد نیز بحث حذف چند صفر از پول ملی مطرح شد که مسکوت ماند. بانک مرکزی در ابتدای دهه نود [دهه 1390] حتی سایتی برای نظرسنجی از مردم در مورد این موضوع و نام پول جدید راه انداخت که بعد از مدتی غیر فعّال شد. برخی از کارشناسان معتقدند که این کار به ویژه در شرایط اقتصادی جاری می‌تواند به افزایش تورّم منجر شود. در آذرماه 1395 ولی‌الله سیف، رئیس وقت بانک مرکزی، زمانی که بار دیگر بحث حذف چند صفر از پول ملی ایران مطرح شده بود یکی از پیش‌شرط‌های این کار را «استمرار و پایداری تورّم تک ‌رقمی» عنوان کرد. مرکز آمار ایران حدود تورّم در فروردین ماه 1399 را 32 درصد اعلام کرده است. صندوق بین‌المللی پول برآورد کرده است که میزان تورم در ایران در سال جاری 2020 حدود 34 درصد و همراه با رشد منفی شش درصدی اقتصاد باشد. بنابراین، حذف صفرها و تغییر واحد و نام پول ملی اگر با اصلاحات گسترده اقتصادی همراه نباشد به نتیجه مثبتی نخواهد رسید و چشم‌انداز آن چندان روشن نیست.
        
        ـ مخاطب از نیویورک:
        "من هم از تصویب لایحه که سال هاست درباره تغییر واحد پول ایران و نام آن بحث می شود و بارها گفته شده که اگر قرار است نام پول از ریال تغییر کند خوب است که بشود «داریک» نام پول ایران در 25 قرن پیش. دنیا می داند که ایرانیان پول را با ساخت سکهِ داریک به وجود آوردند، چرا باید تومانِ مغولی بکار بریم. به باور من که دور از وطن هستم، اجرای این لایحه اگر با تأیید شورای نگهبان، قانون شود بعید است که مسئله اقتصاد کشور را حل کند. علت را باید از میان برداشت نه معلول را. دولت باید هزینه هایش را از گمرکات و مالیات ها تأمین کند، نَه فروش نفت که همیشگی نیست. مگر ژاپن، هند، کره، آلمان و ویتنام نفت دارند که قدرت اقتصادی شده اند و پولشان مستحکم. دولت باید یک برنامه 3 ساله قطع واردات داشته باشد و هزینه هایش را مردم بدهند (مالیات)، نه از دل کوه و عمق زمین [صدور مواد معدنی].
        ـ ـ ـ ـ ـ
        در مطالب برخی از روزنامه های تهران، تردید به حل مسئله با تغییر نام و حذف صفر از پول ملی نیز مشاهده می شود. کُپی تیترهای دو روزنامه:
        




  • مخاطب: شورای نگهبان و مصوّبه پول ـ همان هایی حذف صِفرها را درآخرین ماه نمایندگی تصویب کردند که شورای نگهبان برای دوره بعد رد صلاحیت کرده بود
  •   بامداد سه شنبه 16 اردیبهشت 1399 به وقت تهران یک مخاطب این تاریخ آنلاین در لُس آنجلس این تِکست را از طریق سلفون به دبیرخانه این تاریخ آنلاین ارسال داشت تا درج شود و در تاریخ بماند:
        
        ـ "بیش از یک سال است که صحبت از حذف 4 صفر از پول جمهوری اسلامی بود که 30 سال است با افزایش روزافزون حجم نقدینگی درگیر است. در رسانه ها و همین کرونیکل (روزشمار رویدادها، نظرات و ...) شما نظرات متعددی از اصحاب نظر و چند اقتصاددان ایرانی برون مرز* را خواندم که گفته بودند این کار نه تنها مفید نخواهد بود بلکه در مواردی زیان رسان هم خواهد بود ازجمله طول عادت مردم معمولی به محاسبات تازه و بالارفتن محاسباتیِ بهای پاره ای از اقلام کالا در مغازه های کوچک و خرده پا که در ایران کم هم نیستند.
        خود من [مخاطب] در ایران در رشته جامعه شناسی و در آمریکا در رشته بیزنس (Business) تحصیل کرده ام و از رفتار ایرانیان و اقتصاد و کسب و کار آگاه هستم. ببینید؛ با جا به جا کردن نام و نیز کارهای ظاهری از این قبیل نمی شود «تغییر در جهت حذف مسائل» ایجاد کرد و برای مثال که در مثل مناقشه نیست، کشور آفریقایی کِنیا بیاید و نام خودش را به «ژاپن آفریقا» تغییر دهد و پرچمش را به شکل پرچم ژاپن درآورد، این تغییر در ماهیّت و وضعیت آن کشور ایجاد تغییر نمی کند، همان است که بوده و مسئله ای حل نمی شود. تغییر نام پول و حذف چند صفر هم مسئله اقتصادی را حل نمی کند که هیچ، ممکن است مشکلات محدود دیگری را هم پدید آورد و یک صفحه منفی بر تاریخ اضافه می کند. من [مخاطب] از راه دلسوزی این را گفتم. برای من که در زادگاه زندگی نمی کنم، فرقی ندارد. امشب طبق معمول، اخبار تلویزیون های فارسی زبان لس آنجلس را می دیدم که گفتند امروز در مجلس شورای اسلامی که دوره اش سه هفته دیگر تمام می شود، لایحه دولت که ماهها قبل به مجلس داده شده بود که 4 صفر از رقم پول حذف شود و ریال بشود تومان و اجزاء آن؛ قران، ناگهان سریعا تصویب شد تا در مجلس بعدی که در دست اصولگرایان خواهد بود دچار دست انداز نشود.
        ـ من [مخاطب] هر شب خبرهای تلویزیون های فارسی زبان لس آنجلس را می بینم و اگر خبری حساس و جلب نظر کننده ببینم، بسراغ وبسایت های خبری فارسی [خبرگزاری های تهران] می روم تا جزئیات آن را بخوانم. چند سال پیش که برای یک دیدار 10 روزه به ایران رفته بودم کتاب کوچکی را که حاوی قانون اساسی جمهوری اسلامی است خریداری کردم و با خود آوردم و چندبار هم آن را مرور کرده ام. امشب [دوشنبه شب به وقت لس آنجلس] که با دیدن خبر حذف 4 صِفر به سراغ وبسایت های خبری رفتم، دیدم که مجلس در این آخرین روزها چند لایحه دیگر را هم سریعا تصویب کرده که باید به شورای نگهبان فرستاده شوند تا قانون شوند. به ذهنم رسید که شورای نگهبان بسیاری از نمایندگاه این دوره که خودرا نامزد انتخابات دوره بعد کرده بودند [دوره ای که از هشتم خرداد 1399 آغاز بکار می کند] رد صلاحیت کرده است و با خود گفتم که بعید است لوایح مصوّب آخرین روزهای عمر این دوره مخصوصا لایحه تغییر نام و کاهش صفرهای پول را بدون بررسی مجددِ دوره تازه مجلس تأیید کند، برای اینکه این لوایح را همان هایی تصویب کرده اند که شورای نگهبان برای انتخابات اسفندماه گذشته رد صلاحیت کرده بود و قضاوت تاریخ بدنبال خواهد داشت.
        ـ موضوع دیگری را که خواستم بنویسم این است که اگر بروید تاریخ فعالیت پارلمان ها و مقام های انتخابی در همه کشورها را بخوانید می بینید که در ماههای آخر دوره خود و مخصوصا در ماه آخر، کار حساس و بزرگ و یا مسئله سازِ احتمالی نمی کنند و بررسی و تصویب چنین موضوع هایی را برای دوره بعد می گذارند. خوشبختانه قانون اساسی جمهوری اسلامی، قوه مقننه را در دو بدنه قرار داده؛ مجلس و شورای نگهبان و بهتر است که شورای نگهبان مصوبه پول و سایر مصوبات آخرین روزهای عمر دوره جاری مجلس را برای بررسی بیشتر به دوره منتخب بازگرداند تا با انتقادها و طرح های احتمالی نمایندگان منتخب برای اصلاح و بازنگری و حتی توقف اجرای مصوباتِ اردیبهشت ماه 1399 این دوره مجلس رو برو نشود.".
        
        ـ ـ ـ ـ ـ
        *نظرات واصله قبلی درباره تغییر نام پول ملی و حذف 4 صفر که سال 1398 در زمان های مختلف واصل شده بود در سایت های سوم، چهارم و پنجم اوت (آگوست)، هفتم، دهم و سیزدهم ژانویه و 18 آوریل (اپریل 2019) درج شده است که همانجا باقی خواهند ماند تا مرور زمان (تاریخ) درستی و نادرستی این اظهار نظرهای دریافتی و یا نقل از منابع دیگر را بدست دهد. برخی از روزنامه های تهران هم در همان زمان اظهار نظر کرده بودند ازجمله روزنامه افکار در شماره 15 اَمُرداد 1398 خود:
        




  • پيام‌هاي تازه
    ارشادِ رسانه ها به ساده و کامل نویسی اخبار ـ نمونه یک خبر نامفهوم و توصیه مخاطب به وزارت ارشاد ـ قاچاق 500 میلیارد تومان مارلبرو به کشور
  •   يک مخاطب اين «تاريخ آنلاين براي ايرانيان»، ضمن ارسالي پيامي به تاريخ 15 ارديبهشت 1394 نوشته است:
        
        یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ـ ایسنا (خبرگزاری دانشجویان) نوشته زیر را به شماره 94021306830 (اصطلاحا؛ کُد خبر) در وبسایت خود قرار داده بود:
        
        "قائم مقام وزیر صنعت، معدن و تجارت تاکید کرد: عدم اعتراض صاحبان برند به قاچاق سیگار معنی‌دار است. (تيتر خبر)
        مجتبی خسروتاج در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: نصب هولوگرام روی سیگارهایی که از مبادی رسمی وارد می‌شود یا بسته‌بندی‌ متحدالشکل برندهای مختلف سیگار از مواردی است که در راستای کاهش قاچاق سیگار یا کاهش مصرف آن باید مورد بررسی و کارشناسی قرار گیرد.
        وی بر ضرورت اصلاح برخی سیاست‌های اقتصادی که موجب ایجاد قاچاق می‌شوند تاکید کرد و گفت: اگر پشت پرده قاچاق سیگار برنامه‌ریزی سازمان‌یافته‌ای وجود دارد، بحث برخورد با آن متفاوت خواهد بود.
        خسروتاج همچنین با بیان اینکه هزینه‌های واردات غیرقانونی برای قاچاقچی باید افزایش یابد، گفت: مکانیزم تعرفه‌ای و کنترلی به تنهایی قادر به کاهش قاچاق در کشور نخواهد بود و باید هزینه‌های قاچاق را افزایش داد که افزایش سود بازرگانی نیز از مواردی است که باید کار کارشناسی بیشتری روی آن صورت گیرد.
        وی همچنین درباره واردات سیگار مارلبرو تاکید کرد: هر آنچه سیگار مارلبرو به کشور وارد می‌شود قاچاق است و واردات رسمی این نوع سیگار را نداریم.
        معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت یادآور شد: واردات قانونی سیگار مارلبرو حداقل 500 میلیارد تومان حقوق و عوارض گمرکی نصیب دولت می‌کند و از طرفی مسائل بهداشتی و استاندارد آن در شکل رسمی قابل کنترل است.".
        
        اين مخاطب ضمن آوردن پاراگراف های بالا نوشته است: خبر، طولانی است و برای پی بردن به ضعف روزنامه نگاری در ایران ِ امروز همین چند پاراگراف از آن را که میان دو علامت نقل قول ( " ") قرار داده ام کافی است. آرزو دارم که وزیر محترم ارشاد دستور دهد که نوشته ایسنا (موسوم به خبر) تکثیر شود و یک کارمند آن وزارت ببرَد به خیابان و بدهد به دست صد نفر تا بخوانند و از آنها بپرسد که آیا مقصود را فهمیدند؟، آیا کلمات و جملات مطلب برایشان مشکل دستور زبان و لغت (واژه) را نداشت؟، آیا ارتباط عبارات، جملات و پاراگراف ها باهم درست بود یا نه؟ و قضیه را گزارش کند و نتیجه اعلام شود تا در نوشتن خبر دقّت شود و اصول کار [خبرنویسی] رعایت. این کارمند از مردم بپرسد که آیا هدف از بکار بردن کلمات «برَند»، «صاحبان برَند!»، هولوگرام، مکانیزم تعرفه‌ای و کنترلی و ... را متوجه شدند و مفاهیم آنها را می دانند و از فنون هولوگرافی آگاه هستند؟. آیا می دانند که مبادی جمع کلمه مبدأ است و آیا به محض دیدن کلمات مبادیِ رسمی متوجه می شوند که هدف؛ گمرکات و پروانه است. بپرسد درک آنها از بکار بردن جمله «هزینه‌های واردات غیرقانونی برای قاچاقچی باید افزایش یابد» چیست؟. چرا نویسندهِ خبر میان دو عبارت «پشت پرده قاچاق سیگار» و «برنامه‌ریزی سازمان‌یافته‌ای» ویرگول (،) نگذاشته و جمله شده است: «اگر پشت پرده قاچاق سیگار برنامه‌ریزی سازمان‌یافته‌ای وجود دارد». مقصود از بکار بردن این جمله «برخورد با آن متفاوت خواهد بود» چیست؟. چرا خبرنگار سئوال نکرده بود که چگونه و از چه راهی ـ جز مرزهای کشور، به ارزش 500 میلیارد تومان! مارلبروِ قاچاقی وارد کشور شده است؟. مگر آن همه مارلبرو را می شود در جیب گذاشت و وارد کرد؟، کامیون و قایق و در مواردی شتر لازم است. خارجی این خبر را تحلیل می کند و پی به ضعف و یا تعمد می برد و ....
        مخاطب نوشته است: بر وزارت ارشاد است که خبرنویسان را به نوشتن درست و ساده [رعایت اصول ششگانه خبرنویسی] ارشاد کند. چند نفر خبره را مأمور خواندن خبرهای خبرگزاری ها و روزنامه ها کند و هر روز تذکر بدهد [ارشاد رعایت اصول خبرنویسی] که خدمت به مردم است. وقتی که در دبیرستان بودم، معلم انشاء به ما می گفت که مثل روزنامه ها ساده نویسی نکنیم و معنای این حرف این است که روزنامه ها ساده «واضح] می نویسند تا همه مردم سریع بخوانند و درک کنند.

  • اظهار نظر یک مخاطب پیرامون بیانات رئیس جمهور درباره مداراکردن با دشمن، غیردولتی بودن آموزش و پرورش و وظیفه پلیس
  •   یک مخاطب اين تاریخ آنلاین برای ایرانیان در پیامی که 14 اردیبهشت 1394 دریافت شد چنین نوشته است:
        
        "3 سال است که مقیم اروپا شده ام. قبلا در خراسان زندگی می کردم و پدرم نواده یک روحانی یزدی بود. به نظام اسلامی وفادار هستم. در اینجا [اروپا که ننوشته است کدام کشور] مهمان پسرم هستم و کاری جز دیدن و خواندن وبسایت های فارسی و مشاهده برنامه های خبری تلویزیونها ندارم.
        از چند هفته پیش تا امروز در این وبسایت ها بیاناتی از جناب حجت الاسلام حسن روحانی دیدم که مرا دچار تعجب کرده است و امیدوارم که وبسایت ها آن را تحریف کرده باشند. یک بار از ایشان نقل کرده بودند که اشاره به تاجر بودن حضرت محمد (ص) کرده بودند. من درباره همکاری حضرت محمد (ص) در سالهای جوانی خود با کاروانی ها مطالبی شنیده بودم ولی نه تاجر بودن ایشان. تاجر یک سوداگر است و سودجو. همکاری با کاروان نوعی کار کارگری است و محترم و ارتزاق از زحمتکشی. به زبانی دیگر هم، با آن سخنان می شود بازاری ها را بالا بُرد.
        نقل قول دیگر از او این بود که پلیس باید مجری قانون باشد نه اسلام!. ایران یک جمهوری با «نظام اسلامي» است یعنی مجری قوانین اسلامی و شریعت، و قوانین موضوعه ایران برگرفته از دستورهای قرآنی باید باشند و می دانیم که مجلس و شورای نگهبان توأما قوه قانونگزاری ایران هستند و مجلس بدون شورای نگهبان نمی تواند قانون وضع کند. در زمان مشروطه شدن ایران هم قرار شده بود که چند مجتهد در مجلس حضور داشته باشند تا قانونی مغایر دستورهای اسلامی تصویب نشود. در نظام سابق هم پلیس روزه خواران را می گرفت و به دادگستری تحویل می داد و .... تخطّی از دستورهای اسلامی مجازات دارد یعنی که این دستورها ضمانت اجرایی دارند و پلیس ضابط قوه قضایی است.
        بازهم در وبسایت ها دیدم که نوشته بودند جناب روحانی در شیراز گفته بود که حافظ گفته است با دوستان مروّت با دشمنان مدارا و ما باید اهل مدارا باشیم (سازش). قطعا ایشان می دانند که گورباچف هم سیاستِ مدارا در پیش گرفت و اتحاد شوروی با آن دندان های اتمی اش و ارتش سرخ و سلطه بر یک سوم اروپا تا نیمه آلمان، فروپاشید و هنوز هم دست از سرش بر نمی دارند. قذّافی وارد مدارا شد و دیدیم که با او و لیبی چه کردند. لیبیایی هایِ زمانی ثروتمند، این روزها از بدبختی با قایق چوبی به اروپا فرار می کنند و صدها ـ صدها در مدیترانه غرق می شوند، دولت بلگراد از در مدارا داخل شد که کنفدراسیون یوگوسلاوی را منحل کردند. دولت قاجاریه ایران که با انگلیس و روسیه مدارا کرد، بیش نیمی از کشور را از دست داد ـ افغانستان، بلوچستان، ماوراءالنهر، قفقاز، سلیمانیه و ...، تقسیم به دو منطقه نفوذ شد و به افلاس افتاد.
         حافظ زمانی سخن از مدارا کردن با دشمنان را به میان آورد که هر گوشه ایران در دست یک خان خودمختار بود و سرکرده و از مداخله خارجی ـ از غرب و دشمن اروپایی خبری نبود. قدرت های امروز هرکدام برای خود برنامه (سیاست کُلّی) 50 ساله و درازمدت دارند و با این سازش ها و مدارا کردن ها دست از سیاست مصوّب خود بر نمی دارند. لبخند زدن و دست دادن و نطق و مصاحبه کردن، شیوه دیپلماسی عصر حاضر و به توصیه مشاوران روابط عمومی و اندیشکده ها است، نباید فریب خورد. تجربه نشان داده است که هر عقب نشینی، عقب نشینی های بعدی به دنبال خواهد داشت. به علاوه، حافظ یک «صوفی» بود و دنیای مادی امروز آن روش و رفتار را برنمی تابد.
        آخرین مطلبی از آن دست را که در وبسایت ها دیدم مربوط به دیشب [زمان وقت] بود که نوشته بودند جناب روحانی گفته است که آموزش و پرورش از دولتی بودن محض باید خارج شود. قطعا ایشان ـ خودشان در مدارس دولتی و رایگان تحصیل کردند و اگر این مدارس دولتی نبودند شاید مدرسه رفتن برایشان امکان نداشت و قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصل 30 آن را خوانده اند که محصول انقلاب است و سپاه، پاسدار انقلاب. اصل 30 دولت را موظف به تأمین وسائل آموزش رایگان برای همه تا پایان دوره متوسطه کرده است. پیش از انقلاب مدارس تماما رایگان و دولتی بودند و مشکلی هم نبود. در آمریکای کاپیتالیست نیز مدارس، دولتی و رایگان هستند، دانش آموزان با اتوبوس دولتی به مدارس برده می شوند و اگر یک کودک امکان رفتن به مدرسه را نداشته باشد، دولت معلم به خانه اش می فرستد.
        اینها را که نوشتم و انتظار درج دارم تنها برای یادآوری بود، امید است که باعث دلخوری نشود که گفته اند صلاح مملکت خویش خسروان دانند.".

  • درباره مذاکرات هسته ای و پیشنهاد یک مخاطب: ضرورت وجود یک رابط اجرایی و نظارت در دفتر رهبری
  •   پیامی به انگلیسی و داراي تاريخِ پنجم ماه مي 2015 (اردیبهشت 1394) از یک مخاطب ایرانی این تاريخ آنلاین دریافت شده است که کُپی خبر یک روزنامه چاپ ویرجینیا را ضمیمه آن کرده و نوشته است:
        
         36 سال است آمریکاییان اخبار و تفسیرهای منفی درباره جمهوری اسلامی ایران و اتباع آن خوانده و یا شنیده اند و شعار مرگ بر آمریکا را از زبان آنها و سالها طول خواهد کشید تا نظرشان مساعد شود. همین حالا که سخن از احتمال سازش (سازش هسته اي) است، به موازات آن اخبار کمک های تهران به شیعیان یمن، لبنان، سوریه و عراق هم داغ شده است و آمریکا در منطقه حضور دارد و دلواپسی از برخورد مستقیم.
        این مخاطب افزوده است: محل سکونت من از شهر واشنگتن فاصله ای زیاد ندارد. بیشتر همسایگان من، کارمندان دولت فدرال آمریکا هستند و یکی از ساکنان آن خیابان بُن بَست، یک بازنشسته و گویا از نظامیان قدیمی (وِتِران).
        این فرد ماه گذشته در پارکینگ فروشگاه محل به من گفت: دیدی که بالاخره برنده شدیم و جمهوری اسلامی حاضر به مذاکره و قبول شرایط ما شد. گفتم اینکه برنده شدن نیست. گفت که هست. گفتم چطور؟. گفت: اگر بشما بگویم که نخواهم گذاشت در اینجا اتومبیل پارک کنی، مگر اینکه از خانه ات بازرسی کنم و بگویم که نباید یخچال داشته باشی و هر روز سرزده خواهم آمد تا ببینم که یخچال نخریده و یا یخچال سابق را بکار نیانداخته باشی و قبول کنی، در اصطلاح نظامی ـ سیاسی خواهند گفت که شما تسلیم شده ای و دیکته کردن من ادامه خواهد یافت و به محض استنکاف، مانع پارک کردن اتومبیل می شوم. گفتم خریدهایم را از جای دیگر می کنم و به این فروشگاه نمی آیم تا لازم باشد اتومبیل پارک کنم. گفت جمهوری اسلامی می توانست همین راه را برای خود انتخاب کند ولی نکرد و تحت فشار برخی از عناصر داخل حاضر به مذاکره شد.
        مخاطب نوشته است: عادت دارم که شنبه ها به کتابخانه عمومی نزدیک منزل بروم و روزنامه های یک هفته را ببینم و کتاب های تازه را ورق بزنم. دیدم که روزنامه ها تیتر زده بودند که در یک نظر سنجی از اتباع ایالت ویرجینیا، اکثریت گفته بودند که ایران را هنوز یک خطر می دانند.
        در همین وقت چشمم به یک اقتصاددان ایرانی ـ آمریکایی آشنا افتاد که با زنش آمده بود چند سی. دی. عاریه کند. روزنامه ها را نشانش دادم و قضیه آن نظامی بازنشسته را برایش گفتم. گفت که مسائل اقتصادی ایران راه حل داخلی دارند. با رفع تحریم که گمان نمی کنم یکجا باشد مسئله، کاملا حل نمی شود. می گویند اسکناس چاپ نمی کنیم ولی چک بانکی صدهزارتومانی توزیع کرده اند، اتومبیل وارد می کنند، سوبسید می دهند و .... همین طور خرج می کنند ـ خرج غیر ضروری. برداشتن تحریم به سود خود قدرت ها است شرکت هایشان می روند تا بازار را بگیرند، اتومبیل و ... بفروشند. آیت الله خامنه ای اخیرا چند مطلب جالب و اساسی گفته است که اگر بکار گرفته شوند مسائل حل خواهند شد. دفتر رهبری ایران باید یک رابط میان این دفتر و قوه اجرایی داشته باشد تا نظارت بر اجرای دستورها و اندرزهای ایشان کند ـ نظارت دقیق و اکید. غلامحسین کرباسچی و یا محسن رضایی از افرادی هستند که می توانند این کار را انجام دهند و رابط باشند.
        گفتم حرف جالبی است چگونه آن را به گوش برسانیم. پس از کمی تفکّر گفت که به شما (دبيرخانه اين تاريخ آنلاين) نامه بنویسیم تا درج کنید. من داوطلب نوشتن و ارسال به شما شدم. پس از جدا شدن از اقتصاددان، پیش خود گفتم که بهتر است از گزارش آن «نظرسنجی» در روزنامه هاي آمريکايي کُپی بگیرم و ضمیمه ایمیل کنم.
        در همان کتابخانه یکی از روزنامه هارا که گزارش مربوط در آن خلاصه تر بود برداشتم و به اطاق فتوکپی بردم و از خبر مربوط فتوکپی گرفتم. ولی تنبلی کردم که همان روز بفرستم. چند روز طول کشید و دیروز اقتصاددان یادشده را در ایستگاه مترو دیدم پرسید که ایمیل کردی گفتم امشب خواهم کرد. اگر این پیام را درج کنید ممکن است که کمکی کرده باشید شاید که در ایران بررسی کنند چه کسی با این اصرار پشت سر مذاکرات است و چه سودی می خواهد ببرد و تأمل بیشتری شود.
    کُپی گزارش روزنامه ای را که مخاطب ای ـ میل کرده و نتیجه یک نظر سنجی درباره ایران در ویرجینیای آمریکاست






  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com