Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
26 اكتبر
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 26 اكتبر
ايران
به رغم اعلام بي طزفي، نيروهاي روسيه در اکتبر 1915 وارد ايران شدند و ...
به رغم اعلام بي طرفي درقبال جنگ قدرت هاي اروپايي [جنگ جهانی اول در قرن 20]، واحدهاي ارتش روسيه چهارم آبان 1296 (26 اكتبر 1915) وارد بندر انزلي شدند و به سوي تهران به حركت در آمدند و دو هفته بعد، پس از تصرف قزوين خود را به كرج رسانيدند.
    با رسيدن نيروهاي روسيه به كرج در 18 آبان 1296، گروهي از رجال وقت رهسپار قم و جماعتي ديگر روانه كرمانشاه شدند و سلطان احمدشاه قاجار هم به انديشه انتقال پايتخت از تهران به اصفهان افتاد.
    جماعتي كه به قم رفته بودند كميته دفاع ملّي تشكيل دادند و در اين ميان شاه وقت تصميم به ملاقات با نمايندگان سياسي انگلستان و روسيه ــ دو دولت متحد در جنگ جهانی اول ــ گرفت و با گرفتن قول بازگشت واحدهاي روسيه به قزوين، انصراف خود را از انتقال پايتخت اعلام داشت.
    در اين اثناء تحريكات عوامل آلمان در اصفهان، كرمان و فارس كار خودرا كرد و احساسات ضد انگليسي در اين مناطق بالا گرفت و حملاتي به انگليسي ها شد از جمله در شيراز آنان را از كنسولگري شان بيرون انداختند و در كازرون يك انگليسي را كه ظاهرا تلگرافچي بود كشتند و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
... و زماني که انگليسي ها يكه تاز ميدان ايران شده بودند
مشيرالدوله زير بار نرفت
انگليسي ها در آبان سال 1299 (اكتبر1920) در ايران يكه تاز ميدان شده بودند و كوشش تمام داشتند كه مالك الرقاب وطن ما شوند. انگليسي ها با تلقينِ قطعي بودنِ قرارداد سال 1919 میلادی معروف به قرارداد وثوق الدوله به مقامات دولتي ايران، عملا مفاد ان را به اجرا گذارده بودند! و تاكيد بر قطعي بودن آن داشتند از جمله از مشيرالدوله رئيس الوزراء و نیز سلطان احمدشاه مصرا مي خواستند كه پالونيك استاروسلسكي ژنرال روسيِ فرمانده قزاقخانه را كه ديگر ارتباطي هم با روسيه [روسیه کمونیست شده] نداشت و حقوق بگير دولت ايران شده بود بركنار و از ايران اخراج كنند تا امور مالي و تداركاتي نيروي قزاق ـ طبق قرارداد 1919، در دست ماموران انگليسي قرار گيرد. احمدشاه نافرماني احتمالي قزاق ها را بهانه مي آورد و مشيرالدوله حاضر به قبول نبود.
    
آيرونسايد

پس از آخرين ديدار ژنرال آيرونسايد با مشيرالدوله كه در آن، اين موضوع با فشار بيشتري مطرح شده بود، مشيرالدوله كناره گيري از نخست وزيري را ترجيح داد و چهارم آبان استعفاء كرد. سلطان احمدشاه سپهدار (سپهدار رشتي) را که با انگلیسی ها مخالفتی نداشت رئيس الوزراء كرد و وي ظرف چند روز ژنرال پالونيك استاروسلسكي و همه افسران روسِ ديويزيون قزاق را بركنار كرد.
     با اخراج افسران روس، راه بر تماس مستقيم ژنرال آيرونسايد با افسران ايراني نيروي قزاق هموار شد و وي دو روز پس از بركناري روس ها، يعني دهم آبان به قزوين رفت و در آق بابا از رژه نيروهاي قزاق سان دید و با ژنرال رضاخان ميرپنج (سرتيپ) آشنا شد و گفت و گو کرد كه در باره اين ديدار شايعات فراوان انتشار يافته است ازجمله اینکه آیرونساید رضاخان را تشویق به کودتا کرد، جزئیات کار را با او درمیان نهاد و ....
     پس از اين ديدار، طولي نكشيد كه وزير امور خارجه انگلستان، اين بار با دست پُر و از موضع قدرت از ايران خواست كه قرارداد سال 1919 را که ايراد ندارد به اجراء در آورد و اگر هم احيانا در اجراي آن اشكالي ببيند برطرف سازد.
ژنرال پالونيك استاروسلسكي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
... و پهلوي دوم در بيست و ششمين سال پادشاهي اش تاجگذاري کرد
شاه، شهبانو و شاهزاده رضا در مراسم تاجگذاري [عکس از مجله لايف]

چهارم آبان سال 1346 (26 اكتبر 1967) محمدرضاشاه پهلوي با اينكه از سلطنت او 26 سال مي گذشت، در چهل و هفتمين زادروز خود با هزينه نسبتا سنگين، طي مراسمي مفصل كه به نظر بسياري ضرورت نداشت بر سر خود تاج گذارد. حال آنكه به نظر منتقدين بهتر بود مانند كشورهاي ديگر براي عموم مردم تامين اجتماعي (بازنشستگي همگاني پس از رسيدن به سن معين) برقرار مي كرد تا در پيري دغدغه گرسنگي خوردن نداشته باشند، به تفتيش عقايد پايان مي داد كه داشتن عقيده و ابراز مسالمت آميز آن حق لاينفك انسان است، تاسيس احزاب را از شرط و قيد! رها مي ساخت، نشر روزنامه و نشریات را از انحصار تني چند از اشخاص معيّن خارج مي ساخت و دست اهل اين حرفه را به داشتن نشريه عمومي باز مي گذارد و با اين اقدام به استثمار روزنامه نگاران ايران توسط شماري کم خاتمه مي داد، ايران را از لحاظ محصولات كشاورزي خودكفا مي كرد، دولت را از اتكاء به درآمد نفت براي تامين هزينه هاي جاري اش با اتخاذ سياست هاي ديگري ازجمله وصول واقعي ماليات بر درآمد بي نياز مي كرد، به بوروکراسی و کاغذبازی پایان می داد و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
فیلم زندگی مهران کریمی ناصری که 18 سال در ترمینال فرودگاه شارل دوگل (پاریس) زندگی کرد!
مهران کريمي ناصري

در پاییز 2004 فیلم «ترمینال» شرح زندگی مهران کریمی ناصری ـ که 18 سال در ترمینال شماره یک فرودگاه شارل دوگل پاریس زندگی کرد ـ در سینماها به نمایش درآمد و یک فیلم پربیننده گزارش شده بود. قبلا و در سال 1994 نیز درباره این ایرانی متولد سال 1942 در مسجد سلیمان، یک فیلم سینمایی در فرانسه با عنوان «ازدست رفته در ترانزیت ترمینال» ساخته شده بود و همچنین تالیف کتاب های متعدد ازجمله کتاب های «از اینجا به کجا؟»، «انتظار برایGodot»، «مردِ ترمینال»، فیلمنامه «سِرآلفرِد: حکایت یک سرگشتگی»، «لی اُورLayover = توقف در مسیر» و .... گویا به مهران به خاطر فیلم ترمینال که توسط تام هانکسTom Hanks
    برپایه کتاب خاطرات او و بیوگرافی اش تولید شده است 250 هزار دلار پرداخت شده بود. کتاب «مردِ ترمینال» به زبان انگلیسی به چند زبان دیگر ترجمه شده است. خاطرات مهران کریمی ناصری زمینه یک اُپرا هم شده است. وی گفته است که پدرش دکتر و مادرش یک نِرس (پرستار) بود و هر دو از کارکنان شرکت نفت انگلیس در خوزستان.
    کمیسیون آوارگان سازمان ملل مهران را پس از خروج از ایران و مدتی آوارگی، دربلژیک اِسکان و این دولت به او پناهندگی و مدارک لازم را داده بود که در سال 1988 قصد سفر به انگلستان (که قبلا و در نیمه اول دهه 1970 در اینجا ـ در دانشگاه بردفورد
    Bradford تحصیل کرده بود) از طریق فرودگاه شارل دوگل را کرد ولی اورا از فرودگاه لندن به فرودگاه مبدأ (شارل دوگل) باز گردانیدند. وی مدارک مسافرت (چیزی شبیه گذرنامه) را که در بلژیک دریافت کرده بود گم کرده بود و یا از میان برده بود و پلیس فرودگاه شارل دوگل به ناچار اورا مقیم ترمینال کرد و یک نیمکت در بخش ترانزیت فرودگاه خوابگاه و جایگاه او شد تا دادگاه تکلیف اورا روشن سازد. دادگاه حکم داد که کسی را که به صورت قانونی وارد فرودگاه شده است نمی توان برخلاف اراده اش از آنجا اخراج کرد. ولی حُکم اشاره به مجاز بودن ورود او به پاریس (شهر) نداشت. بلژیک بعدا و براثر تلاش انجمن های حامی حقوق بشر حاضر به پذیرفتن مجدد او شد به این شرط که در آن کشور تحت نظر باشد که قبول نکرد. بنابراین، اقامت او در ترمینال شماره یک فرودگاه شارل دوگل که از 26 آگوست 1988 آغاز شده بود تا جولای 2006 که بیمار شد و به بیمارستان انتقال یافت ادامه یافت و خبر مکرّر رسانه ها شد. وی پس از انتقال به بیمارستان تحت حمایت یک موسسه خیریه فرانسه قرارگرفت.
     انتشار خبرها و کتاب های مربوط به مهران کریمی ناصری و نمایش فیلم ها باعث پیدایش ادبیات تازه ای در جهان شده است و آوارگان از وطن خود و افراد سرگردان شروع به داستان نگاری درباره وضعیتِ شان کرده اند که ضعف های متعدد و درماندگی بشر در عصر پیشرفت های صنعت و تکنولوژی را منعکس و برملأ می کند. اینان با کمک مولفان و روزنامه نگاران حرفه ای به انتشار خاطرات خود و سختی آوارگی پرداخته اند و دیجیتالی شدن انتشار کتاب و حذف هزینه کاغذ و مرکب به آنان کمک بسیار کرده است. از این تالیفات و گزارش ها چنین بر می آید که به رغم ترقّی صنعت و تکنولوژی، در زمینه تامین و رعایت حقوق انسان پیشرفت حاصل نشده است و بیم بروز برخی واکنش ها در آینده می رود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انتقاد صریح رهبر جمهوری اسلامی از هَتک حُرمَت مقامات اجرایی ـ انتقاد با هتک حرمت تفاوت دارد، هتک حرمت حرام است
به گزارش خبرگزاری تَسنیم، آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی، شنبه سوم آبان 1399 در دیدار حضوری با رئیس‌جمهور و اعضای ستاد ملّی مقابله با کرونا، ضمن قدردانی از عملکرد این ستاد، لزوم همکاری همه دستگاه‌ها و آحاد مردم برای مقابله با وضعیت تأسف‌بار ویروس عالم‌گیر کرونا را تأکید کرد.
    رهبر جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی همچنین با انتقاد شدید و صریح از اقدام برخی‌ها در برخورد با دولت و رئیس جمهور و هتک حرمت ایشان، گفت: "هتک حُرمَت حرام است و انتقاد با هتک حرمت تفاوت دارد، ضمن اینکه امروز کشور بیش از هر زمان دیگری به همکاری و اتحاد و انسجام نیاز دارد.".
    آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به نحوه مدیریت مقابله با ویروس کرونا (کووید 19) در سایر کشورها، گفت: "در برخی کشورها همانند آمریکا، بدترین مدیریّت اِعمال شده است، ولی ما باید تلاش کنیم از این حادثه که با جان و سلامت مردم و امنیت و اقتصاد آنها در ارتباط است، با بهترین مدیریّت عبور کنیم.".
    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم اتحاد و انسجام درونی در کشور، به اقدام اخیر برخی‎ها در مواجهه با دولت و شخص رئیس جمهور اشاره کرد و اظهارداشت: "اگرچه در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند، اما این کار غلط بود و این موضوع را به‌طور صریح اعلام می‌کنم.".
    آیت‌الله خامنه‌ای، انتقاد را غیر از هَتک حُرمَت دانست و گفت: "هتک حرمت در میان مردم حرام است و نسبت به مسئولان بیشتر، به‌خصوص در میان مسئولان بالای کشور.". "ممکن است انتقاد درستی داشته باشید، انتقاد کنید اشکالی ندارد اما انتقاد با اهانت و هتک حرمت متفاوت است این‌گونه رفتارها و هتک حرمت، روش آمریکایی‌ها است که در مناظره‌ها و کارهای مطبوعاتی، خود را در دنیا رسوا کرده‌اند تا جایی که یک شخصیت برجسته سیاسی آنها می‌گوید؛ دنیا با هراس و تحقیر به ما (آمریکاییان) نگاه می‌کند.".
    رهبر انقلاب اسلامی تأکید کرد: "روش ما اسلامی و قرآنی است، یعنی «انتقاد» بیان می‌شود اما «هتک حرمت» انجام نمی‌گیرد.". "باید حرمت رؤسای سه قوه و مسئولان کشور که در عرصه خدمت‌رسانی به مردم هستند، حفظ شود.".
    به گزارش تَسنیم، رهبر انقلاب بعد از بیان این نکته، به مسئله کرونا بازگشت و با اشاره به جنبه‌های سلامت‌محور، امنیتی و اقتصادیِ تصمیم‌گیری‌ها درباره این بیماری، و احتمال تعارض این جنبه‌ها با یکدیگر، گفت: "از آنجا که جنبه‌های امنیتی و اقتصادی نیز نشأت‌گرفته از همین بیماری است، بنابراین اصل و اولویت در تصمیم‌گیری‌ها، سلامت مردم است.".
    رهبر انقلاب اسلامی با قدردانی از اقدامات ستاد ملی مقابله با کرونا و کمیته‌های وابسته به آن، عملکرد کادر درمان و سلامت را بسیار درخشان و جهاد فی سبیل الله خواند و در ادامه توصیه‌های مهمی را در این زمینه بیان کرد ازجمله کنترل دقیق مبادی ورودی کشور، محدودیت تردُّدهای غیرضرور بین‌شهری به‌همراه اقناع مردم و اِعمال سخت‌گیرانه ضوابط در حمل‌ونقل شهری و محیط‌های عمومی و نیز لزوم تصویب جرائم سختگیرانه برای افرادی که مرتکب تخلفات بزرگ از ضوابط بهداشتی می‌شوند. وی گفت که مسئولیت اصلی اجرا و نظارت، با شورای امنیت کشور و نیروی انتظامی است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
براي جلوگيري از سرايت وبا، شهر بزرگ سكوپجه Skopje آتش زده شد
در جریان جنگ امپراتوری اتریش با امپراتوری عثمانی، 26 اكتبر سال 1689 ژنرال «اني سيلويو پيكولوميني Enea Sivio Piccolomini» فرمانده ایتالیایی تبار نيروهاي اتریشی دستورداد كه شهر سكوپجه Skopje (تلفظ تُركي آن اوشكوپ، تلفظ یونانی اسکوپیا و تلفظ ايتاليايي اش: سكوپي) آتش زده شود. علت صدور چنين دستوري اين بود كه در اين شهر كه اينك پايتخت جمهوري مقدونيه (مقدونيه شمالي) است بيماري وبا شيوع يافته بود. جمعیت شهر سکوپجه در سال 2020 ششصدهزار تَن گزارش شده بود.
    ژنرال پیکولومی نی قبلا بُسنی و کوزووُ را از دست عثمانی خارج کرده بود و پس از تصرف مقدونیه شمالی و شهر سکوپجه متوجه وجود بیماری وبا در این شهر شد و براي جلوگیری از سرايت بيماري وبا به ساير نقاط اروپا، تصمیم به سوزاندن شهر سكوپجه گرفت ولي سوزاندن سکوپجه مانع از آن نشد که ژنرال پیکولومینی از وبا رهایی یابد. وی درهمان گیر و دار به بيماري وبا دچار شد و همانجا درگذشت.
    نيروهاي وي قبلا عثمانيان را در بوسني، كوزوو و مقدونیه شمالی شكست داده و در تعقيب آنان بودند كه در شهر سكوپجه با وبا رو به رو شدند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که بيسماركِ ژاپن به دست يک ميهندوست کره اي ترور شد ـ اشاره به افتادن شبه جزيره کره به دست ژاپن
Ito Hirobumi
26 اكتبر سال 1909 «ايتو Ito Hirobumi» دولتمرد توانمند ژاپن و مردي كه ميهن خودرا به صورت يك قدرت جهاني در آورد در 68 سالگي به دست يك استقلال طلب 29 ساله كره اي به نام An Jung-geun كشته شد. وي در آن زمان با لقب شاهزاده، مشاور امپراتور ژاپن بود. شبه جزيره کره از سال 1895 و پس از پيروزي ژاپن در جنگ با چين در کنترل دولت ژاپن بود و ايتو مدتي عملا فرماندار ژاپنيِ آن. شکست روسيه در جنگ سال 1904 از ژاپن، سلطه ژاپن بر شبه جزيره کره را افزايش داد. دولت ژاپن که از سال 1871 نظر به الحاق کره به قلمرو خود داشت در سال 1909 تصميم به انضمام آن گرفت ولي با رضايت چين و روسيه. ايتو که براي انعقاد همين توافقنامه انضمام به منچوري رفته بود در ايستگاه راه آهن هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
An Jung-geun


    ايتو كه از نخستين دانشجويان اعزامي ژاپن به اروپا بود و چند بار نخست وزير ژاپن شده بود براي ميهن خود قانون اساسي نوشت، زيرا كه همانند «توماس جفرسون» عقيده داشت كه يك قانون اساسيِ جامع ملت را شكل مي دهد و متحوّل مي كند. ايتو به اعجاز يك قانون اساسي خوب در تنظيم پيشرفتهاي يك ملت ايمان داشت.
    وي سپس بمانند بيسمارك، طرح وارد باشگاه قدرت ها كردن ژاپن را ريخت كه طي آن ژاپن باشكست دادن چين مالك شبه جزيره كره شد و با شكست دادن روسيه به صورت اَبَرقدرت خاور دور در آمد.
    او مي دانست كه تا يك كشور نتواند اسلحه مورد نياز خودرا بسازد و از ظرفيت صنعتي بر خوردار باشد به جايي نخواهد رسيد و بنابراين، طرح مسلح كردن ژاپن با اسلحه ژاپني را به اجرا در آورد و اين كشور را صنعتي كرد كه در اين زمينه همچنان پيش مي تازد.
    علت ترور شدن ايتو را مورخان، سختگيري او نسبت به مردم كره و گسترش احساسات استقلال طلبانهِ کره اي ها به دست داده اند.
    شبه جزیر کره تا پایان جنگ جهانی دوم در خاوردور (تابستان 1945) در کنترل ژاپن بود که کره ای ها خاطرات بدی از آن دوران دارند. پس از خروج شبه جزیره کره از کنترل ژاپن، آمریکا و روسیه ـ دو فاتح جنگ ـ آن شبه جزیره را موقتا به دو بخش شمالی و جنوبی در مدار 38 درجه عرض جغرافیایی تقسیم کردند. حزب کمونیست حکومت بخش شمالی را به دست گرفت و انتخابات وحدت صورت نگرفت. مسئله کره که به صورت یک کانون خطر درآمده است با اینکه یک بار گرفتار یک جنگ سه ساله پُرتلفات شد (از ژوئن 1950 ـ تا جولای 1953) همچنان باقی مانده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
جنگ اول کشمیر ـ نگاهی کوتاه به مسئله کشمیر
26 اکتبر 1947 هاری سینگ بهادُر مهاراجهِ جامو و کشمیر در چهارمین روز تهاجم میلشیاِی پشتون به آن سرزمین، وابستگی قلمرو خود را به هند اعلام کرد و هند نیروی نظامی به کمک او فرستاد و جنگ اول هند و پاکستان بر سر کشمیر آغاز شد و یک سال و دو ماه و دو هفته (تا 31 دسامبر 1948) طول کشید که ضمن آن 6 هزار پاکستانی و 1100 هندی کشته و دهها هزار تن دیگر زخمی شدند ولی مسئله پایان نیافت و باعث چند جنگ تمام عیار و نبرد محدود میان هند و پاکستان و جنگ لاداخ میان چین و هند شده و به نام «مسئله کشمیر» هنوز آتشی است در زیر خاکستر.
    
مهاراجه هاری سینگ

پاکستان عمدتا به این دلیل مدعی کشمیر است که اکثریت نفوس آن مسلمان هستند. بر سه گوشه کشمیر 9 میلیونی پیش از تجزیه هندوستان (جامو و کشمیر، کشمیر آزاد و آکسایی چین) اینک سه دولت حکومت می کنند.
     مهاراجه از دو واژه سانسکریت مهانت (بزرگ) و راجه = راجا (پادشاه) ساخته شده و کشمیر به معنای زمینی است که از زیر آب بیرون آمده است زیراکه درّه است و دریاچه دارد.
    مسئله کشمیر از زمان تبدیل هندوستانِ انگلیس به دو کشور هند و پاکستان آغاز شد. دولت لندن به مهاراجه کشمیر پیشنهاد کرد که به انتخاب خودش، وابسته به یکی از دو کشور هند و پاکستان شود ولی او به بهانه اینکه اکثریت مسلمان کشمیر راضی به الحاق به هند نیستند و اقلیت هندو نیز نمی خواهند وابسته به پاکستان شوند پیشنهاد را نپذیرفت.
    دولت پاکستان که این کشور از مسلمانان شبه قاره (هندوستان) به وجود آمده است از آغاز کار مایل به ضمیمه شدن کشمیر به آن بود و پس از اطلاع از ردّ پیشنهاد دولت لندن از سوی مهاراجه کشمیر، در صدد تصرف این سرزمین برآمد ولی به مصلحت ندانست که خود، لشکرکشی کند. دولت پاکستان پشتون های مناطق شمال غربی این کشور را برای اجرای هدف خود مناسب دید و آنان را به تجهیز میلیشیا فراخواند. در اندک مدت 20 واحد هزار نفری پشتون آماده شد و حمله برای تصرف شهر سری نگار (سری نگر Srinagar) آغاز شد که مهاراجه کشمیر به دولت هند متوسل شد و حاضر به امضای قرارداد وابستگی (معروف به:
    Accession of Kashmir) شد که در 26 اکتیر 1947 به امضاء رسید. در پی امضای این پیمان، ارتش هند وارد عمل شد و متقابلا ارتش پاکستان. آتش جنگ ـ First Kashmir War ـ با میانجگیری دیگران و ایجاد خط آتش بس، تنها در حد آتش بس موقتا خاموش شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
با هدف مقابله با ايران، انگلیسی ها باردیگر چرچیل را نخست وزیر کردند
وينستون چرچيل
26 اكتبر سال 1951 (چهارم آبان 1330) وينستون چرچيل دو باره نخست وزير انگلستان شد و چهلمین کابینه این کشور را تشکیل داد. همان مردمي كه در پايان جنگ جهاني دوم ـ به اصطلاح؛ تاريخ مصرف چرچیل را منقضي شده يافته بودند و به حزب كارگر راي داده بودند و «كلمنت اتلي» را برجاي وي نشانده و نخست وزير انگلستان كرده بودند بار ديگر به حزب محافظه كار و بازگشت چرچيل (در آن زمان 77 ساله) به قدرت راي دادند، زيرا با ملي شدن نفت ايران كه از آغاز كار در دست انگليسي ها بود قدرت استعماري انگلستان در گوشه و کنار جهان به چالش و مبارزه طلبيده شده بود.
    «اقتدار ـ اقتدار»، شعار حزب محافظه کار انگلستان در طول تبلیغات انتخاباتی آن دوره بود.
    ملي شدن نفت ايران اقتصاد انگلستان را تهديد مي كرد، بهاي برابري پاوند رو به كاهش گذارده بود و انگلیسی ها نگران آینده خود شده بودند. نفت ايران يكي از عوامل قدرت انگلستان بود. به علاوه، انگليسي ها پس از ملي شدن نفت ايران كه آسيبي به غرور سيصد و پنجاه ساله شان به عنوان اتباع يك قدرت رديف اول وارد آورده بود از آن بيم داشتند كه در ساير مناطق نيز امتيازهايشان متزلزل شود. كسرآوردن موازنه تجارت خارجي انگلستان نيز مزيد برعلت شده بود به گونه اي كه حزب ليبرال اين كشور هم نخست وزيري چرچيل را تاييد کرده بود.
     26 اکتبر 1951 هنوز شمارش آراء کاملا تمام نشده بود که کلمنت اتلی کناره گیری دولت خودرا اعلام داشت و اندکی بعد پادشاه انگلستان چرچيل را رئیس دولت کرد و از آن پس طرح توطئه عليه ايران چند برابر شد. در جریان توطئه چینی، چرچیل چندبار به آمریکا رفت و ظرف مدتي كمتر از دو سال با كودتاي 28 امُرداد همه چيز در ايران تقريبا به حالت اول بازگشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
... و به اين سان فاتح برلين را كنار گذاشتند و غرب نفس راحتي کشيد ـ نظرات مارشال ژوکف
Marshal Zhukov
26 اكتبر 1957 دستگاه رهبري وقت شوروي مارشال گئورگي ژوكف Marshal Gregory K. Zhukov نابغه نظامي و فاتح برلين را كه وزير دفاع آن جماهيريه بود از همه مقام هاي نظامي اش بركنار كرد. نبوغ نظامي ژوكف بود كه ارتش آلمان را از دروازه مسكو به عقب نشيني مجبور وتا برلين ان را دنبال كرده و پايتخت هيتلر را متصرف شده بود.
    خروشچف براي قانع كردن نظاميان و مردم شوروي به كنار گذاشتن ژوكف در نطقي خطاب به آنان گفته بود كه غرور بيش از حدي كه ژوكف به ان دچار شده مآلا براي نظام شوروي خطرناك است و وي به يك استراحت كه به آن نياز مبرم داشت فرستاده شد تا اتحاديه (شوروي) به حيات عادي خود ادامه دهد.
    استالين هم نسبت به ژوکف که پس از فتح برلين از محبوبيت چشمگير برخوردار شده بود حسادت داشت.
    ژوكف (متولد يکم دسامبر 1896 و متوفي در 18 ژوئن 1974) معتقد بود كه سازش ميان دو نظام ــ سوسياليستي و كاپيتاليستي ــ امكان پذير نيست و اين عقيده با سياستي كه خروشچف بعدا تحت عنوان همزيستي مسالمت آميز در پيش گرفت مغاير بود. مفهوم ديگر عقيده ژوكف اين بود كه جنگ ميان دو نظام اجتناب ناپذير است، مگر آنكه يكي از اين دو، داوطلبانه از سر راه ديگري كنار برود.
    وي در مورد كشورهاي اروپاي شرقي مي گفت كه اين كشورها هر زمان كه بخواهند از اتحاد با شوروي كنار بروند بايد هزينه اي را ارتش شوروي براي آزاد كردن آنها متحمل شده بود پرداخت كنند و شوروي در اين راه ميليونها كشته داده است كه هزينه سنگيني است. ژوکف به مديريت ايدئولوژيک شوروي (اداره حزب کمونيست حاکم) ايراد داشت. همين ايراد او باعث نگراني کرملين شده بود که مبادا با محبوبيتي که داشت دست به کودتا بزند. ژوکف مي گفت که به جاي اتحاد جماهير ما بايد يک کنفدراسيون داشته باشيم و ارتش ضامن قانون اساسي باشد نه حزب حاکم.
    به باور مورخان، با کنار گذارده شدن ژوکف، بلوک غرب نفس راحتي کشيد.
مجسمه نيمتنه ژوکف

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قتل رئيس جمهوري كره جنوبي به دست رئيس سازمان اطلاعات و امنيت اين كشور! ـ وي با کودتا آمد ولي کشوررا صنعتي کرد
Park Chung-Hee
26 اكتبر 1979 «كيم جائه كيو» رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كره جنوبي در جريان ملاقات خود با «پارك چونگ هي Park Chung-Hee» رئيس جمهوري اين كشور با شليك گلوله او و سپس محافظ وي را كشت ـ عملي كه قبلا در جهان سابقه نداشت!. پارك چونگ هي متولد 30 سپتامبر 1917 شصت و دو ساله بود.
     در تحقيقات قضايي پس از قتل رئیس جمهور معلوم شد كه «كيم» با «پارک» در جريان مذاكره بر سر نحوه سركوب كردن دانشجويان كه دست از تظاهرات ضد دولتي بر نمي داشتند اختلاف نظر پيدا مي كند و كار اين اختلاف بالا مي گيرد و «كيم» پارك را متهم مي كند كه گزارشهاي سازمان وي رابه دقت نمي خواند و نسبت به نظر و پيشنهادهاي او بي اعتنا است. پارک در صدد قطع مذاكرات و بيرون كردن «كيم» از دفتر خود برمي ايد كه كيم سلاح كمري اش را بيرون مي آورد و رئيس جمهوري را گلوله مي زند و محافظ او ـ «چاچي چل» را هم كه در حال ورود به اطاق دفتر بود تا ببيند چه خبر است با گلوله ديگر مي كشد! و .... کيم پس از محاکمه در ماه مي سال بعد اعدام شد.
    پارک چونگ ـ هي که در جواني يک آموزگار بود بعدا وارد ارتش شد. در آن زمان شبه جزيره کره در کنترل امپراتوري ژاپن بود و پارک به عنوان يک افسر ارتش ژاپن در عمليات نظامي چين و در جنگ جهاني دوم شرکت کرد. وي يک سال هم در آمريکا آموزش نظامي ديده بود. پارک که بر زبانهاي چيني، ژاپني و انگليسي مسلط بود در سال 1961 با مشاهده سوء مديريت ها، عقب ماندگي ها و نارضايتي مردم از دولت، با يک کودتاي نظامي قدرت را به دست گرفت و تا سال 1963 رئيس دولت کودتا بود و در اين سال با راي مردم رئيس جمهور شد و تا روز قتل، 17 سال و چند ماه بر کره جنوبي حکومت کرد که صنعتي شدن آن ميراث پارک چونگ هي است. پارک اواخر کار با تظاهرات دانشجويان که آزادي هاي دمکراتيک بيشتري مي خواستند رو به رو بود و مشاجره او با «کيم» رئيس سازمان اطلاعات و امنيت دولت خود بر سر همين وضعيت بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعتراض روس ها در اکتبر 2004 به ورود «ناتو» و استقرار نظامي در قلمرو سابق مسکو! ـ اظهارات تأمل برانگيز يک ژنرال روس
25 اكتبر 2004 در هشتاد و هفتمين سالگرد انقلاب بلشويكي روسيه و هشتاد سال پس از تقسيم امپراتوري روسيه بر پايه مليّت هايش به اتحادیه ای مرکب از 15 جمهوريِ عملا نامستقل(روی کاغذ)، 15 سال پس از انحلال پيمان ورشو و 13 سال بعد از فروپاشي شوروي، و يك هفته پيش از انتخابات وقت آمريكا، صداي اعتراض مقامات مسكو بلند شد كه اتحاديه اتلانتيك شمالي (ناتو) مي خواهد در پايگاههاي نظامي سابق شوروي در ليتواني اسلحه از جمله سلاح هسته اي انبار كند و اين پايگاهها را براي استفاده نظامي اش آماده سازد. قبلا قرار بود كه هرگونه اعتراضي پس از انتخابات آمريكا صورت گيرد تا اثري بر آراء نداشته باشد.
     در همان روز (25 اکتبر) يك ژنرال هوايي روسيه در اين زمينه گفت: در مذاكرات سالهاي 1988 و 1989 (دوران حکومت گورباچف) با غرب قرار بود كه پس از انحلال پيمان ورشو، ناتو هم از صورت نظامي خارج و به صورت يك پيمان و يا انجمن سياسي درآيد. ما پيمان ورشو را منحل كرديم ولي غربي ها نه تنها ناتو را غير نظامي نكردند بلكه آن را تا اعماق شوروي سابق گسترش دادند و اينك مي خواهند در دو پايگاه «سيائوليايي» و «تارتو» در ساحل بالتيك كه با پول روسیه ساخته شده اند و دهها سال مركز استقرار بمب افكن هاي شوروي بودند اسلحه مستقر كنند و ترديد نيست که اين اسلحه و آمادگي برضد ماست. اگر غربي ها روسيه را دوست خود و جنگ سرد را پايان يافته مي دانند، استقرار اسلحه در مرزهاي روسيه چرا؟. اين اقدام به صلح خدمت نمي كند و بالاخره با واكنش شديد مردم روسيه رو به رو خواهد شد و «تاريخ» نشان داده است كه همين واكنش ها، ورق را به حالت اول باز مي گرداند. اين ژنرال روس سپس افزوده بود:
     "مارشال ژوكف فاتح برلين كه توسط خروشچف بازنشسته شد گفته بود كه سازش غرب با مسكو تا زماني كه پاي سلاح اتمي و موشك در ميان است امكان پذير نخواهد بود و ما نبايد خودمان را فريب دهيم، آنها از موشک ها و بمب های اتمی ما می ترسند. خروشچف اين اظهار ژوكف را مخالف سياست خود مبني بر همزيستي مسالمت آميز با غرب ديد و او را بازنشسته كرد. غرب يک روسيه ضعيف، فاقد اسلحه موثر و آشفته مي خواهد. غرب گمان مي کند که روس ها پس از سيرشدن شکم و احساس آرامش، به انديشه آنچه را که ازدست داده اند مي افتند و ناسيوناليسم روس زنده مي شود و با اين تصور است که بار ديگر درصدد نزديکتر ساختن پايگاههاي نظامي خود به قلب روسيه و آشفته و درگير نگهداشتن روس ها است".
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تفسير تلويزيوني Andy Rooney در اکتبر 2004 درباره بودجه نظامي آمریکا و روزافزون بودن نفوذ کمپانی های سازنده اسلحه در تصمیمات دولتی
Andy Rooney
«اندي روني» مفسر كهنسال شبكه «سي. بي. اس» آمريكا [که 4 نوامبر 2011 در نود و دو سالگي درگذشت] يكشنبه شب 24 اكتبر 2004 در تفسيري كه در پايان مجله تلويزيوني معروف به «سيکستي مينيتز» پخش شد گفت كه بيشتر بودجه نظامي 447 ميليارد دلاري امسال آمريكا صرف خريد بمب افكن هاي چندصد ميليون دلاري و زيردريايي هاي يك ميليارد و ششصد ميليون دلاري و تانكهاي سه ميليون دلاري مي شود كه پس از چند سال از رده خارج مي شوند و به صورت اشياء قراضه و اوراق در مي آيند [وي سپس بياباني را پر از هواپيماهاي نظامي از رده خارج شده و رودخانه اي را مملو از كشتي هاي جنگي بازنشسته شده نشان داد تا نظرش را اثبات كرده باشد].
    روني با اين تفسير خواست ثابت كند كه چرا با اين بودجه سنگين، دريافتي نظاميان كافي نيست و چرا كمپاني هاي سازنده اسلحه تا اين حد در دولت آمريکا اِعمال نفوذ مي كنند. پخش اين تفسير ظاهرا در تكميل مصاحبه قبلي همين شبكه با خانواده نظاميان در سن دياگو (کاليفرنيا) بود كه از كمي دريافتي ماهانه شكوه كرده بودند.
     ژنرال آيزنهاور رئيس جمهوري پيشين آمريكا با اينكه يك نظامي بود در آخرين ماههاي زمامداري اش گفته بود: نگراني من از اين است كه اگر كمپاني هاي سازنده اسلحه قدرت بيشتري بگيرند؛ نفوذشان در دولت بيشتر مي شود و همه امور از مسير و روال عادي و درست خارج مي گردد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 26 اكتبر
  • 740:   يك زمين لرزه شديد به قسطنطنيه (استانبول) تلفات سنگين و ويراني شديد وارد ساخت.
        
        
  • 1759:  


    ژرژ دانتون George Jacques Danton از رهبران انقلاب فرانسه در این روز به دنيا آمد. او در پیروزی انقلاب فرانسه و حذف سلطنت نقش مؤثر داشت. دانتون رئیس کنوانسیون ملی و همچنین مدتی رئیس کمیسیون امنیت ملی بود. نظرات او مورد انتقاد تندروهای انقلاب قرار گرفت، پنجم اپريل 1794 دريك دادگاه افراطيون انقلاب به اعدام محكوم و همان روز با گيوتين گردن زده شد و اصطلاح انقلاب فرزندان خودرا مي بلعد از همان روز برسر زبانها افتاده است.
        
        
  • 1905:   اتحاديه سوئد و نروژ منحل شد و در همين روز پارلمان نروژ يك شاهزاده دانماركي را به پادشاهي آن كشور برگزيد. پادشاه نروژ اختيارات اجرايي ندارد.
        
        
  • 1941:   دولت آمريكا براي نخستين بار باوند (اوراق بهادار) پس انداز به جريان گذارد تا مردم همانند سپرده گذاری در بانك بتوانند با خريد اين اوراق از سود سرمايه خود استفاده ببرند. سرمايه و سود این اوراق و همچنین سپرده گذاری در بانک های آمریکا توسط دولت این فدراسیون تضمين شده است. فروش اين باوند ها همچنان ـ در داخل و خارج ـ رايج است و کمک کرده است که از افزایش حجم پول و نتیجتا تورم تا حدی جلوگیری شود.
        
        
  • 1955:  
    Ngo Dinh Diem

    «نگو دين دي اِم» و قبلا نخست وزیر جنوب ویتنام استقلال كامل این قسمت را به نام جمهوری ويتنام جنوبي اعلام كرد و خود را رئيس آن کشور اعلام داشت و با اين عمل قرارداد ژنوِ سال 1954 كه طبق آن، قرار بود رفراندم وحدت در ویتنام انجام شود نقض شد. طبق قرارداد ژنو که پس از شکست نیروهای فرانسه در شمال ویتنام از پیروان مسلح دکتر هوشی مین امضاء شده بود قراربود جنوب ویتنام (منطقه غیر کمونیست) تا زمان انتخاباتِ تعیین سرنوشتِ وحدت، زير نظر امپراتور «بائو داي» اداره شود. عمل «دين دي اِم» كودتا تلقي شد، ولي دولت فرانسه که با ويتنام شمالي (دولت هانوی) كه آن را در جنگ شكست داده بود دشمني داشت رژيم «دين دي اِم» را به رسميت شناخت و مسئله را پیچیده ساخت. دولت آمریکا در اجرای سیاست خود مبنی بر جلوگیری از گسترش کمونیسم، وضعیت جنوب ویتنام را مساعد مداخله دید و به دادن کمک نظامی و حمایت سیاسی اقدام کرد ولی این روابط خالی از اشکال نبود. کودتای دوم نوامبر 1963 و مرگ «دین دی اِم» بود که مسئله ويتنام را جدّی کرد كه به يك جنگ خونين طولاني میان کمونیست های ویتنام و آمریکا انجاميد و در پايان اين جنگ كه كمونيست ها آن را بردند، درسال 1975 وحدت ويتنام تامين شد.
        
        
  • 1971:   مجمع عمومي سازمان ملل 22 سال پس از تصرف پکن توسط پيروان مسلح مائو تسه دونگ و اعلام ایجاد جمهوری خلق چین راي داد كه كرسي چين كه در اختيار دولت مليّون چيني (مستقر در تايوان) بود به دولت پکن داده شود و 15 نوامبر همين سال نماينده جمهوری خلق چین بر اين كرسي که در شورای امنیت دارای وتو (حق ردّ) است نشست.
        
        
  • 1995:  
    فتحي

    فتحي شقاقي بنيادگذار فلسطيني جنبش جهاد اسلامي درمدخل يك هتل در جزيره مالت هدف گلوله ماموران موساد (سازمان اطلاعاتي اسرائيل) قرارگرفت و كشته شد. وي با نام مستعار عازم ليبي جهت ملاقات با قذافي بود كه در مالت هدف گلوله ماموران موساد قرار گرفت. شقاقي در سر راه خود به ليبي وارد مالت شده بود.
  • کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    خاطرات دوران کارآموزی روزنامه نگاری در تابستان 1335 (1956 میلادی)

        
    اخطار اداره انتشارات و تبلیغات درباره معرفی دروغ نویسان و جوّسازان به دادگستری ـ ابلاغ قطعنامه نشست جهانی روزنامه نگاران به مطبوعات تهران ـ تریاک خوردن دو نابینا به قصد خودکشی ـ ارسال پروندهای زن و شوهری به دادگاههای شرع ـ تحویل نخستین جت های جنگنده به ایران و دعوت از مردم برای تماشای پرواز آنها ـ گندم هر 333 کیلوگرم 240 تومان! ـ مخالفت کارگاهها و کارخانه های نساجی با ورود پارچه های ژاپنی به ایران ـ نگرانی از بالارفتن نرخ بهره و ...

        
        
        
    مخالفت کارگاهها و کارخانه های نساجی با ورود پارچه های ژاپنی به ایران

        
        نیمه تیرماه 1355 بود، در تحریریه روزنامه اطلاعات نشسته بودم، بیشتر خبرنگاران به حوزه های خود رفته بودند و تنها دبیران میزها و نویسندگان ستادی ـ اصطلاحا «نشسته» ـ و مترجمان در اطاق بودند که نگهبان ورودی مؤسسه به نام مشهدی باقر از پایین به میز سردبیری تلفن کرد و گفت که چند نفر که خودرا فرستادگان کارخانه ها و کارگاههای نسّاجی معرفی می کنند آمده اند و می خواهند با سردبیر و یا دبیر «صفحه نامه به سردبیر و مقالات» درد دل کنند.
         دبیر این صفحه ـ علی جواهرکلام در اطاق نبود. جواهرکلام در عین حال «پروف ریدر» ارشد روزنامه بود. فرستادگان نساجی ها به اطاق مشاوره و ملاقات ها راهنمایی شدند و سردبیر مرا برای شنیدن اظهارات آنان به آن اطاق فرستاد و اینان گفتند که چهارماه است به دولت اعتراض می کنیم که از واردات منسوجات ژاپنی به کشور که از این لحاظ خودکفا است جلوگیری کند ولی حریف نمی شویم. از آنجا که ژاپن متحد آمریکاست ظاهرا دولت ما به اشاره آن دولت به منسوجات ژاپنی مجوز ورود داده است و خطر بیکارشدن مارا تهديد مي کند.
        اظهارات آنان را نوشتم و روی میز جواهرکلام گذاشتم.
        
        
    بالارفتن نرخ بهره

        
        
    کيهاني زاده در سال 1335

    تیرماه 1335 به پایان نرسیده بود که در میز اقتصادی (بیزنس دِسک) روزنامه صحبت از این بود که مدیر عامل بعدی بانک سپه (سال بعد و يا دو سال بعد) منوچهر نیکپور خواهد بود که یک برادر او سرگرم تاسیس بانک پارس است. منوچهر در آن زمان بلورسازی های پدرش را اداره می کرد. مهدی بهره مند دبیر میز به یک مقام بانک سپه تلفن کرد که قضیه را بپرسد که این مقام به شکوه و شکایت از دولت پرداخت که به گزارش آن بانک توجه نکرده و نرخ بهره را تنظیم نمی کند. بهره مند وعده نوشتن مقاله اي در آن زمینه را به او داد و پس از پایان مکالمه تلفنی به ما گفت که آن مقام درست می گفت. این بانک چند هفته پیش گزارشی از وضعیت اقتصاد کشور منتشر کرده بود که در آن تأکید شده بود که نرخ بهره از سال 1334 رو به افزایش است و این روند به تضعیف فعالیت های اقتصادی مفید انجامیده زیراکه پول ها جذب بهره کاری شده است و نرخ بهره طبق قواعد علم اقتصاد، زمانی باید افزایش یابد که تورّم وجود داشته باشد و سپرده گذار زیان نبیند و از سپرده گذاری پشیمان نشود، «تورم» ارزش پول و اصطلاحا قدرت خرید آن را پایین می آورد. این گزارش هشدار دهنده در روزنامه ها انتشار یافته ولی گوش شنوا نیست، من مقاله را خواهم نوشت شاید که به آن توجه شود.
        
    نوشيروان کيهاني زاده در 21 شهريور 1394


        
        - - - - -
        
        دوازدهم تیرماه 1335
        
        در این روز نیز بمانند چند روز پیش از آن، یک سوم دانشجویان آموزش حرفه روزنامه نگاری (طبق نوبت بندی قبلی) برای کارآموزی به تحریریه روزنامه اطلاعات آمده بودند. معاون اولِ سردبیر چند اطلاع واصله را با آنان در میان گذارد و خواست که هر کارآموز هرکدام از این موارد را که بخواهد انتخاب کند تا با خبرنگار مربوط به دنبال آن برود، تکمیل کند، برنگارد و به دبیر میز بدهد و در همین امروز [شماره 12 تیرماه 1335] درج خواهند شد ـ اخبارِ روز هستند. این موارد از این قرار بودند:
        1 ـ تصمیم وزارت دارایی که به استادان و دانشیاران دانشگاه و دانشسرای عالی که علاوه بر کار تدریس، به انجام کار دولتی دیگر ازجمله مشورت دادن دعوت می شوند مستقیما و جداگانه پولی پرداخت نشود، دانشگاه می تواند بابت آن خدمت، اضافه حقوق و حق حضور بپردازد.
        2 ـ فردا (13 تیرماه = چهارم جولای) روز اعلام استقلال «کشورهای متحده آمریکا» است، سفارت آمریکا در محل سفارت مراسمی برگزار خواهد کرد و خبرنگار دعوت کرده اند. کارآموز داوطلبِ رفتن به این مراسم قبلا باید به آرشیو روزنامه و همچنین یک کتابخانه برود و درباره انقلاب استقلال آمریکا و قانون اساسی آن مطالعه کند و یا اینکه با یک استاد مربوط در دانشگاه تماس بگیرد و اطلاعات لازم را بدست آورد تا در سابقه خبر جشن درج شود که می دانیم کاری وقتگیر است.
        3ـ اطلاعیه ای به امضای دکتر منوچهر اقبال (وزیر دربار وقت) واصل شده است که بزودی دو سازمان تازه در سطح بالا برای رسیدگی به شکایات سریع و وسیع مردم و نامه های وارده و نیز وضعیت دانشجویان ایرانی دانشگاههای خارج از کشور تأسیس خواهد شد. یک کارآموز به همراه خبرنگار مربوط برود و درباره چگونگی آن تحقیق کند. این، یک خبر صفحه اولی است.
        4 ـ به خبرنگارِ پوشش اخبار پلیس تهران خبر رسیده که دیشب در پی برگزاری یک جشن عروسی در خانه ای واقع در خیابان شهناز و سه ساعت پس از رفتن عروس و داماد به حجله، برادر داماد که از تأخیرِ بیرون آمدن برادرش از حجله و اطلاع دادن به منتظرین از باکره بودن عروس [رسم آن زمان] نگران شده بود، سرزده وارد حجله شده که فریاد اعتراض عروس را بدنبال داشته و دو خانواده به جان هم افتادند و کار به کلانتری محل کشانده شده و پرونده در راه دادسرای تهران است. یک کارآموز داوطلب باید با خبرنگار مربوط قضیه را دنبال کند که در شماره امروز درج شود.
        5 ـ می دانید که در سرویس اخبار بین الملل، مترجم اخبارِ واصله وقتِ دوباره نویسی و قشنگ نویسی ندارد و دبیر میز این کار را می کند. یک کارآموز برود و ضمن دیدن چگونگی کار، در صورتی که بتواند به دبیر کمک کند. و من (نوشیروان کیهانی زاده) به این کار مأمور شدم، زیراکه داوطلب برای موارد قبلی، وجود داشت و تعیین شده بود. در زیر یک مورد از اخبار بین الملل آن روز را که بعدا به حقیقت پیوست یادآور می شوم:
        
        پيش بيني فروپاشي شوروي
        
        خبرگزاری های بین الملل سوم جولای 1956 اظهارات جان فوستر دالس وزیر امورخارجه آمریکا [وزیر امور خارجه دولت آیزنهاور] را که دوم جولای 1956 پیرامون مسائل روز جهان و سیاست های آمریکا بیان شده بود مخابره کرده بودند که مهمترین مورد آن که تیتر اول رسانه ها شد؛ پیش بینی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود. وی به صراحت گفته بود که این جماهیریه تا حدود ده سال دیگر آغاز به فروپاشی خواهد کرد، زیرا که از وعده های انقلاب و اصول سوسیالیسم دور شده، انتصابات اداری آن درست نبوده و دچار فساد و بروکراسی شده و مسیری را می رود که قطعا به فروپاشی منجر می شود. استدلال های دالس مشروح و مفصل و با ذکر مثال بود.
        ترجمه اظهارات دالس، پس از اِدیت دبیرِ میز مربوط که فقط زبان فرانسه می دانست، همان روز در روزنامه اطلاعات درج شد. پیش بینی دالس در سال 1991 (35 سال بعد تحقق یافت). رسانه های شوروی وقت روز بعد (چهارم جولای) دست به انتقاد از دالس زده بودند و نوشته بودند که پیش بینی دالس در مورد کشور خودشان تحقّق خواهد یافت، نه ما. سران وقت دولت مسکو به اظهارات دالس توجه نکردند و راه اصلاح در پیش نگرفتند تا به حقیقت پیوست.
        
        - - - - -
        
        باز نشر چند مورد دیگر
        
        
        
    اخطار به جوّسازان

        در همان نخستین روز ورود به تحریریه روزنامه اطلاعات برای کارآموزیِ عملی، جلال زرّین دستیار اداری سردبیر [در بسیاری از روزنامه ها، دارای عنوان مدیر تحریریه] اخطاریه اداره کل انتشارات و تبلیغات (اينک بخشي از وزارت ارشاد) را که در تابلوی اعلانات اطاق خبر قرار داده شده بود نشان داد و گفت که برویم و به دقت بخوانیم، مفاد آن را به ذهن بسپاریم و رعایت کنیم. بخشنامه به تاریخ نهم اردیبهشت 1335 صادر شده بود.
        در بخشنامه؛ روزنامه نگاران از دروغ نویسی، گزافه نگاری، تبلیغ و خلاف واقع نویسی و جوّسازی در قالب خبر منع و ضمن اشاره به مطلب خلاف واقع یک نشریه با ذکر نام، اخطار شده بود که در اداره انتشارات و تبلیغات یک هیأت کارشناس مامور شده است که اخبار نشریات را بخواند، درستی اخباری را که مورد تردید باشد از منابع آن استعلام کند و اگر نادرست و غلو کاری شده باشد، جریان را به دادگستری اعلام کند. تعقیب قضایی به نظر مقام قضایی بستگی دارد. یک روزنامه نگار اگر نظری داشته باشد و بخواهد تبلیغی کند باید به صورت مقاله و با ذکر نام خود بنویسد و نه در قالب خبر.
        در بخشنامه همچنین آمده بود: "خبر خلاف واقع و یا جهت دار نه تنها خلاف اخلاق بلکه جرم است زیراکه گمراه کننده است و نوعی فریب دادن عامه و تزویر.".
        در بخشنامه اضافه شده بود که دروغ نگاران نه تنها به دادگستری معرفی خواهند شد بلکه افشاء و نام آنان از رادیو پخش و در روزنامه رسمی کشور انتشار خواهد یافت. مردم به روزنامه نگار اعتماد دارند و نباید به این اعتماد خیانت شود.
        
        
    قطعنامه مهم هلسینکی درباره روزنامه نگار و روزنامه نگاری

        
        در همان هفته، قطعنامهِ نشست جهانی روزنامه نگاران که یکی ـ دو ماه پیش از آن در هلسینکی (پایتخت جمهوری فنلاند) برگزار شده بود و اصول آن هنوز تا به امروز ـ پس از شش دهه ـ رعایت می شود به سردبیر وقت روزنامه (مجید دوامی) داده شد. نکات قطعنامه که مکمّل اصول و قواعد روزنامه نگاری شده اند به دو زبان انگلیسی و فرانسه بود که یک مترجم میز اخبار بین الملل روزنامه آن را ترجمه کرد تا همگان بخوانند و برای خود رونویسی کنند. این قطع نامه، خبرنویسی به صورت دیکته نویسی را منع کرده و آن را کار منشی، اپراتور ضبط صدا و کارمند دفتر روابط عمومی دانسته نه خبرنگار. خبرنگار باید درباره آنچه را که در نطق و مصاحبه می شنود تحقیق کند و با یافته های خود به صورت خبر درآورد و با گرامر و کلماتی بنویسد که با هر درجه از سواد درک شود. از آنجا که روزنامه نگار یک آموزگار است و معلم عمومی جامعه، باید سابقه را بر خبر اضافه کند تا آموزش عمومی داده باشد و معلومات مخاطب ارتقاء یابد.
        در این قطع نامه که دارای چندین بند بود ـ نشریات حرفه ای اعم از روزنامه و مجلّه از دریافت کمک مالی از دولت، مؤسسات و افراد منع شده اند. نشریه حرفه ای باید از راه آگهی و فروش تأمین درآمد کند و اگر نتواند مخاطب کافي به دست آورد، پس از ازدست دادن سرمایه اولیه کنار برود. به عبارت دیگر، قوه چهارم دمکراسی نباید جیره خوار و چشم به دست سه قوه دیگر باشد که خلاف هدف پیشه (حرفه) روزنامه نگاری است. قطع نامه به همین سبب، نشریات کشورهای سوسیالیستی را که با پول دولت و تبلیغ برای آن اداره می شوند خارج از این حرفه قرار داده است و عنوان اختصاصی (حزبی و ...) بر آنها گذارده است و عنوان نشریه اختصاصی (دنبال کننده یک هدف، سیاست، فرد و مبلّغ یک موسسه و هموار کننده راه سیاست ها و برنامه های آن) از همان زمان است.
        در قطع نامه نشست هلسینکی، تأکید شده بود که روزنامه نگار حرفه ای به فردی گفته می شود که این کار را پیشه مادام العمر قرارداده و اشتغال دیگری جز تدریس و تألیف نداشته باشد. اصحاب مشاغل دیگر می توانند برای نشریات مطلب تهیه کنند ولی عنوان «فری لَنس» خواهند داشت. «مقاله نویس» که خبرنگاری و دبیری خبر نکرده باشد، صاحبنظر، تفسیر نویس و نَقدنگار است نه روزنامه نگار.
        این قطع نامه اتحادیه های روزنامه نگاران را مکلّف ساخته است که تلاش کنند تا اصول ژورنالیسم در نشریات دقیقا رعایت شود و کسوت این حرفه را از تَن کسانی که ناقض این اصول باشند خارج سازند.
        
        
    قصد خودکشی دو نابینا باهم

        
        در آن زمان، روزنامه اطلاعات میز حوادث (اخبار قضایی، پلیسی، جنایی و ...) نداشت و شنیده بودم که دولت مایل به بزرگ کردن این قبیل مطالب نبود که ضعف جامعه و مدیریت آن را منعکس می کند و سرنخ به دست تاریخ نگار می دهد که در فرصت مناسب آن ضعف ها را فاش سازد. خبرنگاران قضایی و اخبار پلیسی با میز اجتماعی و میز سردبیری کار می کردند.
        در همان نخستین هفته کارآموزی به من گفتند که به بیمارستان فیروزآبادی واقع در شهر ری بروم و با دو نابینا که باهم و در کنار یک جاده (جاده تهران ـ شهر ری) با خوردن تریاک دست به خودکشی زده بودند ـ اگر هنوز در بیمارستان هستند مصاحبه کنم. در آن زمان تلفن کردن از تهران به شهر ری به علت محدود بودن خطوط، کار آسانی نبود. به آنجا رفتم، دفتر بیمارستان نشان می داد که اين دو، پس از چند روز بستری بودن درمان شده و رفته بودند. نشانی هر دو در دفتر بیمارستان درج شده بود به نام های جمشید و عشق الله. آدرس یکی از آن دو درست نبود ولی دیگری را پیدا کردم. گفت که کورِ مادرزاد است و از قیافه و زیبایی اش بی اطلاع. تا روزی که جوانتر بود، از راه صیغه کردن بانوان پیر که نمی داند چند ساله بودند و شاید 60 ـ 70 ساله امرار معاش می کرد. به این ترتیب که در کنار خیابان ـ خيابان معيّن ـ می ایستاد و ضمن گدایی کردن گاهی هم چنین بانویی از او می خواست که برای چند هفته و یا چند ماه اورا صیغه شرعی کند که منع قانونی و شرعی هم نداشت ولی از زمانی که به داخل جوی آب کنار خیابان افتاد و استخوان صورتش شکست، دیگر کسی پیدا نشد و کار او فقط گدایی بود.
        او گفت: چند ماه پیش با یک گدای دیگر آشنا شدم و روزها کنار هم بر سر راه مردم می نشستیم و با خود درد دل می کردیم و سرانجام به این نتیجه رسیدیم که تا چه وقت می توانیم به آن وضعیت ادامه دهیم و تصمیم به خودکشی گرفتیم ولی بدون چشم، یافتن تریاک فروش برای مان دشوار بود. چند بار که به چند نفر متوسل شده بودیم پول مان را خوردند و تریاک هم نیاوردند. یک بار هم تریاک قلابی به ما دادند ولی سرانجام تریاک به دست آوردیم و خوردیم و در گودالی در کنار جاده خوابیدیم تا از این دنیا برویم. به این سبب کنار جاده را انتخاب کردیم که اجساد مان را ببینند و فاسد نشوند. ما را یک عابر به آنجا رسانید. به او گفتیم که در آنجا باید منتظر یک فرد نیکوکار برای دریافت پول باشیم که با ماشین می آید و بعد خودمان از جاده دور و داخل گودال شدیم. پس از خوردن تریاک آن هم بدون آب، نزدیک به مُردن بودیم که یک اتومبیل و بعدا فهمیدیم کامیون در همانجا متوقف و راننده اش برای قضای حاجت وارد گودال شد و مارا دید و به بیمارستان رسانید. چند روز در بیمارستان بودیم، دوست من زودتر از من مرخص شد و یک بیمار خیرخواه که از ماجرای ما آگاه شده بود اورا برای نگهداری به خانه اش برد و من به سرنوشت خود بازگشته ام و روز از نو روزی هم از نو.
        
        
    ارسال پرونده های زن و شوهری به دادگاههای شرع

        
        یک روز با خبرنگار قضایی روزنامه که نام خانوادگی او «ملّت» بود و چند ماه بعد روزنامه اطلاعات را تَرک کرد و یدالله ذبیحیان بر جایش نشست به ساختمان دادگستری رفتیم. رئیس روابط عمومی دادگستری (سخنگو) که یک قاضی بود گفت از آنجا که برخی از پرونده های زن و شوهری ریشه در اصل نکاح و طلاق دارد، نه مشاجرات خانوادگی، نفقه و حضانت، گفته ایم که این پرونده ها به دادگاههای شرع فرستاده شوند. این دادگاهها قضات خوبی دارند و مردم از آنان حرف شنوی. در تهران حاج شیخ حسین آقایزدی، آقا محمدرضا ایروانی و آقا سیدمحمد لاهیجی در میان آنان هستند و مسائل را حل می کنند. تاکنون عمدتا مسائل مربوط به ارث و میراث، وقفیات و وصیت نامه ها به این دادگاهها فرستاده می شد. پرونده های مسائل زن و شوهری باید در چارچوب شریعت و قوانین دینی حل شود با قوانین موضوعه (پارلمانی) مشکل است، مردم ما نسبت به روابط زن و مرد حساسیّت و تعصّب دارند.
        «ملّت» به من گفت: کار ما خراب شد، دیگر نمی توانیم مثل گذشته برویم و خبر اختلاف زن و شوهری که مخاطب فراوان دارد تهیه کنیم. قبلا اسم قاضی را با خبر در روزنامه می نوشتیم، معروف می شد و اجازه می داد تا با زن و شوهرها گفت و شنود کنیم ولی قضات دادگاه شرع دارای شهرت کافی در جامعه هستند و نیاز به نوشتن نام شان در روزنامه ندارند.
        
        
    تحویل نخستین جت های جنگنده به ایران و دعوت از مردم برای تماشای پرواز آنها

        
        در دومین هفته کارآموزی (تیرماه 1335 = جولای 1956)، از من خواسته شد که به مهرآباد بروم و در آنجا با جیپ نیروی هوایی به چند کیلومتری غرب همانجا، و از نخستین پرواز جت های جنگنده توسط خلبانان ایرانی که آمریکا به ایران تحویل داده و نظر تماشاگران خبر تهیه کنم. نیروی هوایی از مردم دعوت به تماشای پرواز جت ها کرده بود. به آنجا رفتم. فرودگاه مهرآباد در محل قدیم آن (مهرآباد جنوبی) قرار داشت که بعدا و پس از انتقال به محل تازه به نیروی هوایی داده شد. در آنجا گفته شد که آمریکا در اردیبهشت ماه 1335 دو جت جنگنده به ایران تحویل داده با 5 هواپیمای حمل و نقل از نوع «داگلاس دی سی ـ 6» معروف به داکوتا (دِی کُتا) و در این مدت خلبانان با آنها تمرین پرواز می کردند و جت های دسته دوم بزودی از آمریکا وارد خواهند شد. سپس تاریخچه نیروی هوایی ایران که در آن زمان از عُمر آن 32 سال می گذشت [تأسیس در خرداد 1303] و از قهرمانی هایش در دفاع از آسمان وطن در جریان جنگ جهانی دوم برای مردم گفته شد. نخستین هواپیمای نیروی هوایی ایران پنجم اسفند 1304 در آسمان شهر تهران ظاهر شده بود و نمایش پرواز داده بود. در آن روز به رغم دوری راه، هزاران تهرانی در بیابان (اینک خانه سازی شده) جمع شده بودند و ابراز شادی می کردند و با عبور هواپیماها از بالای سرشان و غوطه زدن، کف می زدند و هورا می کشیدند. در بازگشت، یک افسر نیروی هوایی که با ما در جیپ بود گفت که «جیمز دولیتل» ژنرال نیروی هوایی آمریکا گفته است که روس ها بیش از آمریکا جت جنگنده دارند.
        
        
    گندم هر خروار 240 تومان!

        
        روز بعد که در میز اقتصادی روزنامه به دبیری مهدی بهره مند (دکتر در اقتصاد و قبلا خبرنگار کیهان) کارآموزی می کردم، از روابط عمومی بانک ملّی تلفن شد تا اطلاعیه آن بانک را یادداشت کنم و به دبیر میز بدهم که چاپ کند. اطلاعیه مربوط به گزارش قیمت های ماه پیش از آن (خرداد 1335) در بازار تهران بود. در آن زمان، ایران هنوز بانک مرکزی نداشت که معمولا قیمت ها را تهیه و گزارش می کند.
        اطلاعیه مفصل بود و ارقام جالب آن در مقایسه با امروز از این قرار بوذ:
        گندم هر خروار 333 کیلوگرمی 240 تومان، «جو» هر خروار 118 تومان، برنج هرکیلو از 14 تا 24 ریال، چای کلکته (محصول هند) هر کیلو 23 تا 30 تومان، چای سِیلان هر کیلو 22 تا 29 تومان، قند هر کیلو 22 ریال، شکر 20 ریال، تیر آهن هر کیلو 17 ریال، کاغذ روزنامه 21 ریال و ....
        خبر روز بعد چاپ شد.
        
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.



     

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com