Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
4 جولای
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 











Select your preferred language to translate this page into.

   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 4 جولای
ايران
اصلاحات اداري داريوش بزرگ و قراردادن مصر به عنوان يك ايالت (ساتراپي) ايران
داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني
چهارم جولاي سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني بودن هر كار تعصب مي ورزيد و پيدايش ناسيوناليسم نيرومند ايراني را به او نسبت مي دهند تصميم گرفت كه قلمرو ايران به 30 ايالت تقسيم شود و هر ايالت را ساتراپي (كه واژه اي مادي است) ناميد (قانون، ايالت هاي فعلي ايران را «استان» خوانده است كه اختصاص به ايالت ايران دارد و نمي توان ايالت كشور ديگر را «استان» ترجمه كرد). داريوش شرح اين ساتراپي ها را در سنگنبشته داده است كه باقي مانده است و تاريخنگاران جهان آن را «سند مالكيت ايران = deed» خوانده اند (هيچ كشوري در جهان چنين سندي را ندارد). مصر يكي از ساتراپي هاي ايرانِ آن زمان بود كه داريوش توجه خاصي به آبادكردن آن داشت. داريوش در همين روز دستور داد كه با تاسيس پُستخانه ارتباط مردم اين ايالت ها با هم تامين شود و داد و ستد با پول انجام گيرد (سكه هايي كه ضرب كرده بود و در جهان به «داريك» معروف شده اند). داريوش همچنين دستور داد که ميان شهرهاي شوش (خوزستان) و سارد (نزديك مديترانه) يك شاهراه ارابه رو ساخته شود (اين راه به طول 2700 كيلومتر كشف شده است كه در بسياري از قسمتهايش، نوعي اسفالته بود) و ... . داريوش سه سال بعد درگذشت و استخوانهاي او، پس از دخمه گذاري، در گوري در «نقش رستم» كه از قبل آماده كرده بود دفن شد.
    به نوشته ي «كارول ميسليويك Karol Mysliwiec» باستان شناس در كتاب تاريك و روشن هاي مصر باستان The Twilight of Ancient Egypt، از انتشارات دانشگاه كرنل (آمريكا)، صفحات 135 تا 191؛ ايرانيان از سال 525 تا 404 پيش از ميلاد (تقريبا 121 سال) بر مصر حكومت كردند و در تاريخ مصر سلسله بيست و هفتم خوانده مي شوند، ولي روش مديريت و فرهنگ ايراني تا بیش از سه قرن در آن كشور باقي بود. كارول نوشته است: "با وجود برچيده شدن حكومت ايرانيان بر مصر در سال 404 پيش از ميلاد، يهوديان مصري تا دهها سال پس از آن هم خود را از اتباع امپراتوري ايران مي دانستند". مصر توسط كامبوزيا (كامبيز) دوم پسر كوروش بزرگ تصرف شده بود. وي شرق ليبي و شمال سودان را هم برخاك مصر اضافه كرده بود و مصر را كه سالها به دو بخش عليا و سفلي تقسيم شده بود و داراي دو حكومت جدا از هم بود به صورت يك سرزمین واحد درآورده و شهر «ممفيس» را حاکم نشین مصر واحد قرار داده بود.
    مولف كتاب كه خود در اكتشافات باستان شناسي مصر نقش داشته و يك باستان شناس معروف است ادعاي مورخان يوناني را كه نوشته اند «كامبيز» گاو مقدس مصريان «آپيس Apis» را گردن زد قويا رد مي كند و مي گويد كه اين دروغ ناشي از دشمني و حسادت يونانيان نسبت به ايران، تنها ابر قدرت آن زمان، بوده است كه مي خواستند ايرانيان را به وحشي گري متهم كنند. اكتشافات اخير ثابت كرده است كه گاو مقدس مصريان پس از مردن آن حيوان در سال ششم فرمانروايي ايرانيان؛ به دستور كامبيز با تشريفات رسمي در داخل تابوت دفن شده و اين تابوت با نوشته هاي روي آن، اينك در دست است.
    از خصوصيات امپراتوري هخامنشي ايران اين بود كه به آئين هاي ملل تحت سلطه خود كاري نداشت. كامبيز (در سنگنبشته هاي ايران تلفظ آن كمبوجيااست) تنها دستور داده بود كه مصريان بايد كفش برپا كنند و به جاي لنگ (به ضم لام) شلوار بلند بپوشند. ايرانيان آن زمان - زن و مرد - شلوار مي پوشيدند و شلوارهاي آنان بي شباهت به شلوارهاي بلوچها و كردهاي امروز نبود. كامبيز طبق سندي كه اينك در موزه واتيكان است دريا سالار مصري Udjahorresnet را به عنوان مشاور ويژه خود برگزيده بود. شاه ايران با اين كه يكتاپرست بود و فقط به «اهورا مزدا» ايمان داشت مصريان را از عبادت خدايان متعدد خود باز نداشت و آيين زرتشت را به آنان تحميل نكرد.
    مولف سپس به ديدار داريوش اول از مصر پرداخته و نوشته است: برخلاف كامبيز، داريوش اجازه نداد كه مصريان او را «فرعون» بخوانند. وي مصر را به صورت يك ساتراپي ايران درآورد ـ همين عنواني كه امروز ايالات ايران به آن ناميده مي شوند: Ostan استان. داريوش بود كه دستور داد تاريخ مصر از آغاز كار تا زمان او جمع آوري و تدوين شود. او دستور داد كه از آن پس دستورهاي دولتي و ضوابط، علاوه بر خط ميخي به خط هيروگليف مصري هم نوشته شوند كه نمونه هاي متعددي از آن، از جمله در آپادانا باقي مانده است. داريوش براي سهولت رفت و آمد ميان ايران و مصر دستور داد كه ميان درياي سرخ و رود نيل آبراهي بسازند كه آثار آن و كتيبه مربوط به اتمام اين آبراه كه صدها سال داير بود و بر اثر توفان شن پر شده است به دست آمده و موجود است. در طول اين كانال تخته سنگهاي تراشيده شده به دست آمده كه در آنها تاريخ اتمام هر قطعه از آبراه حك شده است و اين سنگها در دست است. در يك سنگنبشته آمده است كه روز افتتاح آبراه، قطاري مركب از 26 كشتي از آن عبور كردند و اين نوشته به چهار زبان و دو خط است (ميخي و هيروگليف). از همين دوران اثري به دست آمده كه عبارت است از مخلوطي از علامت ايران (بالهاي باز شده مرغ با سرِ انسان و كلاه پارسي) و علائم قديم مصر عليا و مصر سفلي كه نشانه وحدت مصر واحد با امپراتوري ايران است. لوح داريوش به مناسبت پايان آبراه «درياي سرخ - نيل» در قرن 20 به دست آمده است. وي در سنگنبشته هايش خود را داريوش پسر ويشتاسپ هخامنش (ويشتاسپ در فارسي امروز به گشتاسپ تبديل شده است) خوانده كه از همان زمان احترام عميق به پدر و بكار رفتن نام او پس از نام فرد در جهان رواج يافته است. معبدي كه داريوش در مصر ساخت، هنوز تقريبا به طور كامل درمنطقه واحه El-Kharga موجود است.
    داريوش كوشش قابل ملاحظه براي ترويج آيين زرتشت در ميان مصريان نكرد و اين امر مويد اين فرضيه است كه ايرانيان آيين زرتشت را ويژه آريائي ها (آرين ها) و شايسته آنان مي دانستند، نه همه نژادها. نام بيشتر فرمانداران ايراني مصر كه به آنجا فرستاده مي شدند همراه با واژه آرين بود. براي مثال: آرياندس Aryandes. در ستوني كه در كاخ آپادانا (شوش) به دست آمده روي شنل لباس مجسمه اي كه سر و گردن آن ناپديد است نيز نوشته هايي به خط ميخي و هيروگليف (مصري) است و اين نشانه ارتباط استوار دو سرزمين است. يكي از فرمانداران ايراني مصر «آرشام» نام داشت.
    مولف در اين فصول به تحريك سياسي مصريان توسط يونانيان و دوبار نافرماني آنان پرداخته كه هر دو شورش با خشونت تمام توسط نيروهاي اعزامي از جنوب ايران (فارس و كرمان) سركوب شده است. مصر پس از سلطه ايران تا نيمه قرن 20 استقلال كامل به دست نياورد. پس از ايرانيان، مقدوني ها سپس رومي ها، آنگاه عرب مسلمان، سوري ها، کُردها و پس از آنها هم عثماني و انگلستان بر مصر تسلط داشتند. يك بار هم ناپلئون آنجا را گرفت. ايرانيان اواخر دوران ساسانيان (پادشاهي خسروپرويز) يك بار ديگر مصر را به تصرف خود درآورده بودند.
    



    
دو روي يك سكه داريك ( سكه هاي زرين داريوش بزرگ كه پس از 25 قرن باقي مانده اند)

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اتمام كار ساختن بَندِ اَمير در فارس
مطابق اسناد متعدد، كار ساختن «بَندِ اَمير» در چهارم جولاي سال ۹۷۹ ميلادى كاملاً به پايان رسيد. عضدالدوله ديلمى (فناخسرو) از دودمان بوئيان (ديلميان گيلاني) اين بَند (سَد) را بر روى رود «كُر Kor» در استان فارس ـ نزديك شيراز ـ ساخته است.
     عضدالدوله كه مانند ساير بوئيان يك ميهندوست تمام عيار ايرانى بود، در تاريخ به آبادسازى و عُمران معروفيّت ويژه دارد.
     وى در سال ۹۸۳ ميلادى درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نگاهی به دنباله سازش لندن و مسکو بر ضد تماميت تاريخي ايران ـ نتايج آن ازجمله تعمیق و گسترش مسائل آسیای غربی و جنوبی
بيست سال پيش از امضاى قرارداد تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ (منعقده در آگوست 1907 ميان انگلستان و روسيه در سن پترزبورگ پایتخت وقت روسیهِ بزرگتر) كه مورخان متفق القول از آن به عنوان شرم آورترين معاهدهِ قرن بیستم ياد كرده اند، انگلستان و روسيه چهارم جولای 1887 در زمينه سرنوشت خراسان بزرگتر و ایران خاوری [افغانستان] به توافق رسيدند كه اين توافق نيز بر ضد تماميت تاريخى ايران بود.
     طبق اين توافق، انگلستان سُلطه روسيه بر منطقه «فرارود ـ امروزه شامل سه کشور و قسمت هایی از دو کشور دیگر» را به رسميت شناخت و روسيه نفوذ انگلستان را بر مابقی آن (ایران خاوری شامل خراسان شرقی، زابلستان، سیستان و ... و به عبارت دیگر؛ افغانستان امروز). به اين ترتيب، خراسان بزرگ (که امپراتوری های اسلامی ازجمله عباسیان ـ با اینکه خراسان پاسدار زبان پارسی و تمدن و فرهنگ ایرانی بود ـ از تقسیم آن خودداری کرده بودند) به سه بخش تقسیم شد که بخش غربی آن ـ آن هم به دلیل حسّاسیت ایرانیان شیعه نسبت به شهر مشهد برای دولت تهران باقی ماند و ايران رسما و عملا تا حدّ امروز كوچكتر شد!. آن قسمت از خراسان که در شمال آمودریا (جیحون) بود سهم روسیه و جنوب این قسمت، عمدتا در کنترل خوانین پشتون تحت نفوذ انگلستان قرارگرفت. [تاجیکان تمایل بیشتری نسبت به دولت تهران داشته اند]. هرات حاکم نشین خراسان در طول قرون، در منطقه نفوذ لندن واقع شد. در کتابهاي تاريخ و جغرافياي دوران امپراتوري اسلامي و تا قرن نوزدهم؛ نيشابو، بلخ، بخارا، مَرو، سمرقند و ... شهرهاي بزرگ خراسان بشمارآورده شده اند. انگلیسی ها به زادگاه رستم زال و کیانیان با آن همه تاریخچه و داستان نیز اعتنا نکردند و زابلستان و بیشتر منطقه سیستان را از پیکر ایران (پرشیا) جدا ساختند. [بعدا رضاشاه پهلوي شهرِ کوچکی در بخشِ سیستانِ داده شده به ایران را به «زابل» تغییر نام داد.].
    دولت لندن در سه دهه نخست قرن نوزدهم با واسطه گری میان ایران و روسیه که دو جنگ طولانی و پُرتلفات با هم داشتند کمک کرده بود که قفقاز (اینک شامل سه کشور و چند منطقه خودمختار دیگر) به روسیه داده شود.
     رقابت هاى استعمارى انگلستان و روسيه در قرون نوزدهم و دو دهه اول قرن 20 دشوارى هاى متعدد براى ايران و ایرانیان به بار آورده است که فصلی طولانی از تاریخ عمومی را تشکیل می دهد. طمع دولت لندن به منطقه خلیج فارس و بین النهرین (مزوپتومیا) از قرن شانزدهم و سپس مداخله و استعمار آنها در قرن بیستم و پس از جنگ جهانی اول، و نیز تقسیم بلوچستان با دوز و کلک، مسائل دنباله دار دیگری برای آسیای غربی و ایران به وجودآورده است که به تدریج مشکل جهانی شده اند، ازجمله وضعیت کنونی عراق، سوریه و .... در دهه یکم قرن 21 مناطق پیرامونی جداشده از ایران به صورت کانون چند بحران جهانی و جنگ و جدال درآمده اند. «فلسفه تاریخ» در سوریه تحقق یافته و بمانند قرون قدیم و وسطی صحنه درگیری قدرت های جهانی و منطقه ای شده است. در آن دوران، میدان درگیری دو اَبَرقدرت ایران و روم.
    
Zbigniew Brzezinski

سرزمين كليدي افغانستان نيز به خاطر موقع جغرافيايي خود و در همسایگی چین و هند و ... در رنج و گرفتاري است. مشكلات جاري افغانستان از سوم جولای 1979 شدت گرفته است كه در اين روز جيمي كارتر رئيس جمهوری وقت آمريكا به اصرار و طبق طرح برزینسکی Zbigniew Brzezinski مشاور لهستانی تبار خود که دشمن خونی روس ها بود دستورالعمل محرمانهِ كمك همه جانبه را به مخالفان دولتِ كمونيست كابل كه دست نشانده مسكو بود امضاء كرد و اجرای همين دستور العمل که بعدا افشاء شده و از پرده برون افتاده سرانجام به پيدايش طالبان و القاعده انجاميد و .... طرح برزینسکی ـ متولّد کانادا که 26 ماه می 2017 در 89 سالگی درگذشت ـ بر این پایه قرارداشت: پول از دولت سعودی، کمک نظامی و آموزش های مربوط و تبلیغ سیاسی از آمریکا و محل فعالیت و پناهگاه؛ از پاکستان. انگیزه برزینسکی قطع دست روس ها از افغانستان بود که به دعوت رئیس دولت وقت کابل، نیروی نظامی به کمک این دولت فرستاده بودند. تلقین های برزینسکی به کارتر درباره ایران هم منجر به تغییر رفتار او شده بود به گونه ای که قول و قرار شاهزاده رضا پهلوی در دیدار با کارتر در جریان ناآرامی ها که پس از پدرش [مبتلا به سرطان] رئیس کشور خواهد شد مؤثر واقع نشد. میکا دختر برزینسکی متولّد ماه می 1967 و از ژورنالیست های تلویزیونی آمریکا بر ضد دانالد ترامپ شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ماجرای نخست وزیرشدن رزم آرا ـ ادامه توطئه از خارج و خيانت از داخل و ...
رزم آرا
13 تیرماه 1329 (مصادف با 4 جولاي 1950) و به رغم مخالفت سرسختانه دكتر مصدق و يارانش، مجلس بر نخست وزير شدن سپهبد رزم آرا صِحّه گذارد كه نمايندگان مخالف ـ از فرط خشم صندلي هاي مجلس را شكستند. از 107 نماینده حاضر در جلسه آن روز، 93 نماینده رای موافق داده بودند. 11 رای؛ مخالف و 3 رای؛ ممتنع بود.
     انعکاس همين 93 رای موافق به رئیس دولت شدن رزم آرا که با توجه به مخالفت ها انتظار آن نمی رفت و ابراز خشم نمایندگان مخالف با شکستن صندلی های مجلس در جامعه، ایرانیان را به خود آورد و بیزار از سیاست بازان و نان به نرخ روز خورها کرد که يک نقطه عطف ديگر در تاريخ ايران شد و مبارزات ملّي به منظور نجات ايران از سلطه دولت هاي استعمارگر اروپايي به ويژه انگلستان شدت گرفت كه از 120 سال پيش از آن آغاز شده بود و به ترور رزم آرا در 16 اسفند همان سال (8 ماه بعد) در مسجد شاه (مسجد واقع در خیابان بوذرجمهری ـ حاشیه بازار تهران) به دست خلیل طهماسبی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام و ملي شدن نفت ايران (خلع یَد از کمپانی انگلیسی نفت ـ BP) انجاميد، و مردم ظرف مدتي كوتاه بساط سابق را برچيدند. اما، نظم نو پس از پيروزي ملت ايران كه سرمشق ساير ملل استعمار زده قرار گرفت، به دليل ادامه توطئه از خارج و سازش (خيانت) از داخل، بيش از 30 ماه طول نكشيد و با براندازي 28 اَمُرداد سال 1332 (آگوست 1953) پايان يافت. خلیل طهماسبی در بازجویی گفته بود که چون رزم آرا با جانبداری از خواست بیگانه، خائن به وطن بود اورا حذف کرد. مجلس در جلسه 16 اَمُرداد 1331 با تصویب یک ماده واحده، خلیل طهماسبی را از مجازات مبرّا و معاف کرد و اعلام داشت که رزم آرا یک خائن به وطن بود و این خیانت وی بر ایرانیان روشن.
    خشم مردم ايران از براندازي 28 امُرداد هنوز فرو ننشسته است و مورّخان، این رویداد را عامل مسائل ایران از آن زمان (آگوست 1953) تا کنون دانسته و نوشته اند که این براندازی، ایرانیان را سیه روز کرده است. براندازی 28 اَمُرداد (براندازی مصدق و دولت ملی و دمکراتیک او) طبق طرح دولت لندن و با کمک دولت آیزنهاور و عوامل داخلی آن دو دولت که جماعتی سودجو و قدرت طلب بودند و دغدغه وطن نداشتند انجام شد. پس از براندازی 28 اَمُرداد، مجلس وقت به اشاره دولت کودتا، ماده واحده مصوّب اسفند1331 را لغو و خلیل طهماسبی اعدام شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آمادگي ملي ايرانيان براي دفاع از ميهن در تيرماه 1330 - زماني كه ايران يكپارچه شور و هيجان و اوج میهندوستی بود ـ ژنرال خلق
Gen. Kamal
در پي تمركز نيروهاي نظامی انگلستان در بصره، سليمانيه، كَركوك و اِربيل (کُردستانِ عراق) براي تعرّض به ايران كه نفت خود را ملّي كرده و حاکمیّت خویش را بازیافته بود و ورود ناو انگليسي موريشِس (موريس و از نوع فریگِیت) به شط العرب (اروندرود)، 12 و 13 تيرماه 1330 (جولای 1951) يگانهاي ارتش ايران در خيابانهاي شهرهاي کشور به منظور تقويت روحيه هموطنان رژه رفتند و مردم را به تماشاي مانورهاي نظامي خود دعوت كردند. مردم كه به هيجان آمده بودند داوطلبانه در خوزستان و مناطق مورد تهديد، به كمك سربازان شتافته و به حفر سنگر توپ پرداخته بودند. فرماندهي دفاع از آبادان به «ژنرال كمال» سپرده شده بود و نيروي كمكي از شيراز و قزوين و واحدهاي لشكر 7 پياده كرمان روانه خوزستان شده بودند. همچنين چندین خلبان نيروي هوايي داوطلب عمليات كاميكازي و كوبيدن هواپيماهاي پُر از مواد منفجره به كشتي انگليسي شده و مردم به تمجيد و قدرداني از آنان پرداخته و روزنامه ها به چاپ عكس هايشان دست زده بودند. شماری غوّاص نیز آمادگیِ شان را به بستن «مین دریایی» بر بدن خود و انفجار انتحاری ناو انگلیسی اعلام کرده بودند. نيروي دريايي باوجود ضعف و نداشتن ناو سنگين به حالت آماده باش درآمده بود. در اينجا بود كه ملت متوجه شد بايد نيروي دريايي اش را تقويت كند و تقويت آن را در اولويّت قرار دهد.
     در خوزستان حمل سوخت به دو كشتي لاروب قطع شده بود تا شط العرب با گِل و لاي بسته شود و به ناو انگليسي موريشس اخطار شده بود كه ظرف ده روز يا بايد از شط العرب خارج شود و يا در جايي كه هست به گِل خواهد نشست. در اين ميان دهها هزار تَن از سربازان منقضي خدمت (ذخیره و احتیاط) و ديگران داوطلبانه به پادگانهاي مربوط مراجعه و خود را معرفي مي كردند که دوباره مسلح شوند و در راه وطن جانبازی کنند تا روح و روان نیاکان که آن سرزمین را برایشان به ارث گذارده اند شاد شود.
    با اين آمادگي ملّي براي دفاع، كشور يكپارچه شور و هيجان شده بود و راديو تهران پي در پي گزارشهاي مربوط را همراه با سرود «اي ايران ...» پخش مي كرد و اصحاب نظر با مصاحبه و تفسير به مردم ثابت مي كردند كه اشغال نظامي ايران در شهريور 1320 نتيجه خيانت چند مقام سیاسی ـ نظامی بود، نه ضعف نيروهاي مسلح و وطندوستي مردم و این شور و هیجان ملّی باید سرمشق سایر ملل قرار گیرد.
     راديو تهران انعكاس گزارش هاي آمادگي ملي ايرانيان در رسانه هاي ساير كشورها را بدون وقفه نقل و پخش مي كرد. مفسّران خارجي نوشته بودند كه پيروزي در حمله زميني به ايران اگر محال نباشد، آسان نخواهد بود.
    سرتیپ کمال (مدافع آبادان) پی در پی از حرکات ناو موریشس خبر می داد و از استقرار توپهای ساحلی و آماده بودن برای غرق کردن آن کشتی با آتش آنها ظرف مدتی کمتر از 5 دقیقه می گفت و این قول خودرا تکرار می کرد که اگر غرق کردن موریشس بیش از 5 دقیقه طول کشد گلوله به قلب خود خواهد زد. او برای آسوده شدن خیال ایرانیان می گفت که برخلاف نوشته های برخی نشریات وابسته در تهران، این ناو کوچکتر از دیسترویر (ناوشکن) است و اشتباه فرمانده آن این بوده که آن را وارد شط العرت (اروندرود) کرده که در اینجا فضای مانور ندارد و فاصله آن تا توپ های ساحلی و خمپاره اندازهای ما کم است و اگر کوچکترین حرکت برای تعرّض از آن مشاهده شود به آتش کشیده خواهد شد و با غرق آن، راه دریایی عراق که در کنترل انگلیسی ها است بسته خواهد شد و ما ـ ایرانیان ـ به این، اکتفا نخواهیم کرد. بروید تاریخ ایران و قلمرو آن را مرور کنید و بخوانید.
    همان وقت، رادیو تهران از قول ژنرال کمال گفته بود که انگلیسی ها از دیرزمان نمی خواستند که ایران دارای نیروی دریایی مؤثر باشد تا از منافع ایرانیان در خلیج فارس دفاع کند. آنان از همان زمان که رضاشاه مخفیانه از ایتالیا چند کشتی جنگی خرید در اندیشه نابودی این کشتی ها بودند و جنگ دوم جهانی و حمله ارتش هیتلر به روسیه این فرصت را به ایشان داد. انگلیسی ها در جریان اشغال نظامی ایران که با خیانت دو افسر ارشد میسّر شد، کشتی های جنگی مارا تصرف و یا غرق کردند و در پایان جنگ، با هدف جلب نظر ایرانیان، خودشان و متحدانشان چند کشتی مین جمع کن چوبی و قراضه را توپ گذاری کردند و در عوض ناوهای تصرف شده، به ما دادند و دولت وقت هم نام ببر و پلنگ بر این کشتی ها نهاد ـ ببر و پلنگ چوبی!. انگلیسی ها از کشتی های جنگی متصرف شده از ما در جنگ با ژاپن و آلمان استفاده کردند.
     این سخنان، سرتیپ کمال را به صورت یک قهرمان ملّی جلوه گر ساخته بود بگونه ای که حتی جوانان حزب توده که آن روزها در دانشگاه و دبیرستانها فراوان بودند، فرضیه جهان وطنی را کنار گذارده و اورا «ژنرال خلق» می نامیدند و این واقعیت نشان می دهد که در میان ایرانیان، «میهن دوستی ـ ناسیونالیسم» حرف آخر را می زند. با این جوّ و وضعیت، سرانجام موریشس بدون به خود گرفتن ژست تعرّض، از شط العرب و آب های مجاور ایران خارج شد و ....
     در اين ميان مردم دسته دسته آمادگي خود را براي دادن كمك مالي به دولت، و کارمندان و مدیران به صَرفِ نظر کردن موقت از دریافت حقوق و مزایا (دستمزد ماهانه) اعلام مي كردند كه آخر وقت 13 تيرماه، دكتر مصدق رئيس دولت دمکراتیک ملی در يك پيام راديويي به هموطنان اطمينان داد كه خزانه دولت خالي نيست. وي در اين پيام توصيه كرد كه مردم ضمن تحكيم وحدت ملّي و حفظ همبستگي و آمادگي بكوشند ضمن رعايت صرفه جويي در مصرف، نياز خود را تنها با استفاده از محصولات و توليدات وطن رفع كنند تا دولت مجبور به واردات نشود و ضعف نشان ندهد. وي در اين پيام گفت كه تا يك كشور، خودكفا نشود
    نخواهد توانست در برابر زورگويي هاي خارجي ايستادگي كند و واقعا حاکمیّت ملّی داشته باشد.

    ـ ـ ـ ـ ـ
    نامه ای از یک مخاطب که شاهد اظهارات ژنرال کمال در آن سال در اجتماع آبادانی ها بود واصل شد که در همان روزِ دریافت (پنجم ماه می) درج شد. می توانید به سایت آن روز رجوع کنید. وی دقیقا و مشروحا، اظهارات میهنی این ژنرال را نقل و ارسال داشته است که در تاريخ ايرانيان خواهند ماند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
وزیر ارشاد وقت در تیرماه 1393: بیش از شش هزار نشریه در کشور ـ تلاش دولت برای انتشار «e-book» ـ قانون دسترسی به اطلاعات
علي جنّتي

تهران ـ ایرنا ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت 12 تیرماه 1393 در واکنش به انتقادهای یک گروه، ضرورت اصلاح فضای فرهنگی کشور را مورد تاکید قرار داد.
    علی جنتی [وزیر وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی] گفت: ما نگران سقوط اخلاقی جامعه هستیم که پس از 35 سال به عنوان حکومت دینی و با داشتن 50 شبکه ملی و استانی در رادیو و تلویزیون و دهها نشریه مدعی ارزش های اخلاقی، جامعه دچار دروغ پردازی است؛ اینها مایه نگرانی است. باید از این منتقدان پرسید: شما در 35 سال گذشته چه کار کرده اید که امروز وضعیت این گونه است.
    جنّتی با بیان اینکه گوش دولت برای شنیدن صداهای مخالف باز است، گفت: افراد در نوشتن یا بیان مطالب آزادند و این مردم هستند که باید در باره همه مسائل قضاوت کنند.
    وی گفت که علاوه بر تحریم های ظالمانه از سوی قدرت های جهانی، تحریم های خودساخته ای هم در داخل کشور ایجاد شده بود. فضای انقباضی در کشور به حدی بود که بسیاری از فرهیختگان و هنرمندان ناامید از ابراز اندیشه خود بوده و با دستگاه های فرهنگی قهر کرده بودند.
    وی افزود: بسیاری از فیلم هایی که این افراد به آن اعتراض می کنند، در گذشته ساخته شده است چرا که ساخت یک فیلم چندین سال طول می کشد، اما آنان حالا نگران انحطاط سینمای کشور هستند.
    وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: کتاب هایی که در گذشته مجوز گرفته بودند، امروز مورد اعتراض قرار می گیرند. 12 کتاب «صادق هدایت» در دولت نهم مجوز گرفته بودند و در زمان این دولت تجدید چاپ نشده اند، اما فریاد برخی بلند است که چرا دولت اجازه می دهد کتاب های این نویسنده چاپ شود.
    وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی چنین ادامه داد: دولت در این دوره تلاش کرده است کرامت و منزلت انسان ها را حفظ کند و به اساتید، هنرمندان، نخبگان و فرهیختگان جامعه احترام بگذارد. اگر صاحب فکر و اندیشه هستید، می توانید بیان کنید و بنویسید. این فضایی است که دولت ایجاد کرده است تا همه سلایق در آن حضور داشته باشند.
    وی افزود: همه کسانی که به نظام، انقلاب و قانون اساسی معتقدند باید صحنه فعالیت برایشان باز باشد تا بتوانند مطالبشان را بیان کنند.
    وزیر وقت ورازت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: حداقل کاری که طی 10 ماه گذشته انجام شده، ایجاد امید در دل فرهیختگان و اصحاب فکر و اندیشه بوده است تا تمامی حرف های خود را بزنند و خلاقیت هایشان را به منصه ظهور برسانند.
    وی گفت: امسال در نمایشگاه کتاب به غیر از دو ناشر که آنها هم ممنوعیت از جانب دستگاه قضایی داشتند، تمامی ناشران شرکت کرده بودند، این در حالی بود که در سال گذشته 50 ناشر نمی توانستند در نمایشگاه شرکت کنند. در گذشته برای تاسیس موسسات فرهنگی گاهی دو سال زمان لازم بود اما هم اکنون ظرف دو ماه این کار انجام می شود که مدت زمان مورد اشاره نیز به دلیل پروسه استعلام است. سعی کرده ایم موانع و رویه های نادرستی که در گذشته بود را کنار بگذاریم و بر مبنای قانون مداری و ضابطه مندی کارها را انجام دهیم.
    جنتی افزود: در گذشته شماری نیروی ناکارآمد در بدنه دولت استخدام شدند و هم اکنون این امر یکی از معضلات دولت یازدهم شده است. شفافیت و پاسخگویی از اقداماتی است که دولت یازدهم به آن پایبند است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی در گسترش آن دارد.
    وی در این زمینه به وضعیت پرداخت یارانه به مطبوعات اشاره کرد و اظهارداشت: تلاش شده است این امر با شفافیت انجام گیرد و بر همین اساس نیز وضعیت یارانه های پرداختی روی سایت قرار می گیرد [تا همه بدانند].
    جنتی افزود: در سایر بخش ها همچون کتاب و فیلم های سینمایی نیز این اقدامات را در آینده نزدیک انجام می دهیم تا تمامی فعالیت ها به صورت شفاف باشد.
    وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت که رییس جمهور چند روز است که قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات را ابلاغ کرده است تا مطبوعات قانونا دسترسی به اطلاعات داشته باشند و دستگاه قضایی نتواند مانع این کار شود.
    جنتی گفت که تبلیغات [آگهی ها] ساماندهی می شود و لایحه آن تهیه شده و به مجلس می رود. وی با تاکید بر لزوم استقرار عدالت فرهنگی گفت: شرایطی را فراهم کرده ایم که اهالی مطبوعات از فرصت های برابر بهره مند شوند. هم اکنون بیش از شش هزار نشریه در کشور وجود دارد که مطلب منتشر می کنند.
    وی در خصوص حوزه کتاب هم گفت: در این بخش هم رونق داشته ایم اما مشکل عمده در این بخش کمبود کتاب خوان است که البته شاید دلیل اصلی آن به قیمت کتاب های کاغذی باز می گردد و دولت در تلاش است این مشکل را با انتشار کتاب به صورت الکترونیک [ای ـ بوک] برطرف کند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مذاکرات هسته ای در خبرها و تفسیرهای جولای 2015 که تاریخ شده اند ـ اصرار اوباما ـ گوشزدهای حسین شریعتمداری ـ سیاست کانتِینمِنتِ آمریکا و ...
در چهار روز اول جولای 2015 (دهم تا سیزدهم تیرماه 1394) موضوع مذاکرات هسته ای شش قدرت با ایران در شهر وین، از اخبار رسانه ها در گوشه و کنار جهان بود و مورد بحث و تفسیر.
    
W. M. Romney

میت رامنیWillard Mitt Romney سیاستمدار آمریکایی [اینک سناتور] سوم جولای 2015 در یک مصاحبه نیم ساعته با بانو Megyn Kelly که از شبکه تلویزیونی «فاکس نیوز» پخش شد گفت که همه تلاش «اوباما» رسیدن به توافق با ایران ـ صرف نظر از نتایج آن در درازمدت ـ است زیراکه می خواهد، در باقیمانده دوره ریاست جمهوری خود، در زمینه سیاست خارجی دست کم یک کار به یادگار بگذارد. نتایج خارج ساختن بی موقع بيشتر نظامیان آمریکا از عراق و افغانستان و ... که همه اش منفی بوده است. [رامنی متولّد 1947 ساله از پیروان فرقه مسیحی مُرمُن و قبلا فرماندار ماساچوست، در انتخابات پیشین ریاست جمهوری آمریکا 47 درصد آراء را به دست آورده بود. وي که یک جمهوریخواه است در انتخابات نوامبر 2018 سناتور استيت يوتا در قوه مقننه آمريکا شده است.].
    بانو هیلری کلینتون داوطلب نامزدی انتخابات نوامبر 2016 از حزب دمکرات جمعه سوم جولای 2015 در اجتماع «دارموث کالج» اظهار امیدواری کرده بود که نتایج مذاکرات 18 ماهه هسته ای با ایران در روزهای آینده به نتیجه برسد و برنامه هسته ای ایران محدود شود و در کنترل قرارگیرد بگونه ای که در آینده هم نتواند به سلاح هسته ای دست یابد. او گفته بود که در صورت به نتیجه رسیدن این مذاکرات هم، خیلی کارهای دیگر! باقی مانده است که باید انجام شود و به هرحال، توافق نکردن بهتر از توافق بَد است. نباید بازرسی از تأسیسات (سایت ها) محدود باشد. [بانو کلینتون که داماد او یک یهودی است پیش از وزیر امورخارجه شدن، از شهر نیویورک که بیش از دو میلیون یهودی در آنجا زندگی و کسب و کار می کنند و با کمک آنان سناتور شده بود].
    چند سیاستمدار جمهوریخواه آمریکا (جناح محافظه کار ـ راستگرا) که اکثریت مقنّنه را به دست داشتند ـ همچنان مخالف لغو همه تحریم ها بودند و گفته بودند که لغو تحریم هایی که در طول سه دهه، قانون شده اند تنها با رای کنگره (قوه مقننه آمریکا) می تواند برداشته شود.
    دولت اسرائیل نیز همچنان مخالف یک توافق بَد ـ از دیدگاه خود ـ بود. آراء یهودیان آمریکا در هر انتخابات این کشور و کمک مالی و رسانه ای آنان به تبلیغات نامزدها تأثیرگذار است.
    
Alan Eyre

در برخی از تفسیرها آمده بود که در ایران یک روزنامه نگار بانفوذ [حسین شریعتمداری] با سرمقاله های پُر از گوشزد و افشاء، مذاکره کنندگان آن کشور را از ورود به یک توافق بَد [بَد برای ایران] بر حذر داشته و در هر مقاله خود خط قرمزهای ایران را یادآوری می کند ـ خط قرمزهایی که از سوی رهبری ایران و نیز در قانون اساسی و قانون مصوّب ژوئن 2015 مجلس [ماده واحده] تعیین شده اند.
    در برخی گزارش ها آمده بود: «آلن ایرAlan Eyre» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا [سخنگوی وقت] که بر زبان فارسی، ادبیات و تاریخ ایران مسلط است در وین و در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که مذاکرات در چه مرحله ای است؟، گفته بود: "اگر حسین شریعتمداری بگذارد، توافق هسته ای در آستانه حصول است.".
    در یک تفسیر آمده بود که دولت واشنگتن از سیاست کانتِینمنت Containment شوروی و چین به نتیجه مطلوب رسید و اینک در آستانه به نتیجه رسیدنِ کانتینمنتِ جمهوری اسلامی ایران است که از سال 1980 [در پی تصرف سفارت آن کشور و گروگانگیری] آغاز شده است و می کوشد که این سیاست [تحریم و کانتینمنت] را در مورد کوبا و ایران نیز به نتیجه مطلوب خود برساند که عُمر اجرای آن در مورد کوبا بیش از نیم قرن طول کشیده است.
    متن انگلیسی یکی از خبرهایی که ترجمه آن در بالا آمد:
    


     Democratic presidential contender Hillary Clinton said on Friday she hoped 18 months of nuclear talks between Iran and major powers would yield a deal in coming days to curb Iran,s nuclear program
    I so hope that we are able to get a deal in the next week that put a lid on Iran,s nuclear weapons program. Clinton told a rally on the Dartmouth College campus in Hanover, New Hampshire. She said that even if a deal were reached, there would be more work to be done. She has also said that no deal would be better than a bad one. A good deal would be one that verifiably cuts off all of Iran,s paths to a nuclear weapon and imposes an intrusive inspection program with no sites off limits, Clinton has said
    Republican presidential candidates and Republican lawmakers have been critical of the negotiations. The Republican-led U.S. Congress will review any final deal, with congressionally mandated sanctions remaining in place if the House and Senate disapprove
    The administration has also come under pressure from Israel not to make a deal with Tehran. Israel,s opposition could influence the way Jewish voters in the United States contribute to campaigns and also vote in the election
    


    
    در زیر متن سرمقاله وقت حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان (مندرج در شماره پنجشنبه 11 تیرماه 1394 این روزنامهِ وابسته به دفتر رهبری جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی) در آن باره زیر عنوان یادداشت روز:
    
    خطای خطرناک!
    
    
    
حسین شریعتمداری

مذاکرات هسته‌ای و تاکید بر این نکته که خطوط یاد شده، قانونی و غیرقابل عبور هستند، نقشه آمریکا و متحدانش برای تحمیل یک «توافق بَد» و ویرانگر صنعت هسته‌ای کشورمان را با بن‌بست روبرو کرد و تیم محترم مذاکره‌کننده با این دستور کار که توافق مورد قبول ایران فقط توافقی است که در آن خطوط قرمز ترسیم شده رعایت شده باشد به وین رفت و تا آنجا که مصاحبه‌ها و اظهارات اعضای تیم کشورمان نشان می‌دهد، آنان بر حفظ و رعایت خطوط یادشده تاکید داشته‌اند.
    از سوی دیگر، توافق مورد نظر حریف دقیقا ـ و نه احتمالا ـ در نقطه مقابل توافق مورد قبول ما قرار داشته و دارد. بنابراین ـ و همانگونه که در یادداشت روز سه‌شنبه نگارنده آمده و استدلال شده بود ـ مفاد پیش‌بینی شده حریف برای توافق نهایی نمی‌توانست مورد قبول جمهوری اسلامی ایران باشد و از سوی دیگر شکست مذاکرات برای آمریکا و متحدان اروپایی آن ـ مخصوصا انگلیس و فرانسه ـ به مفهوم و معنای شکست آنان در تحمیل خواست ‌های خود به ایران بود. خواست ‌هایی که بیرون از چالش هسته‌ای هدف‌گذاری شده و نه فقط برچیدن صنعت هسته‌ای کشورمان را به دنبال داشت، بلکه تضعیف توان نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و نهایتا تبدیل آن به کشوری ناامن، فقیر و بحران‌زده را نشانه رفته بود. از این روی به آسانی می‌توان درک کرد که برای حریف ناکامی در تحمیل توافق مورد نظر خود به فاجعه شبیه بود. این ناکامی که با هوشمندی رهبر معظم انقلاب و تعریف حقوقی ایشان از توافق قانونی و منصفانه رقم خورده بود، حریف را به تدارک پروژه‌ای کشانده که خبر یاد شده در صدر این وجیزه [مختصر] حاکی از آن است و در صورتی که کلید بخورد، آسیب‌های غیرقابل جبرانی برای کشورمان به دنبال خواهد داشت و ....
     اخبار و گزارش‌های رسیده به «کیهان» حکایت از آن دارد که با توجه به تعریف‌های متضاد طرفین از «توافق خوب» و ناممکن بودن توافقی که مجموع خواست ‌های ایران و حریف را در خود داشته باشد، آمریکایی‌ها برای خروج از این بن‌بست راهکاری را پیشنهاد کرده‌اند و گفته می‌شود تیم مذاکره‌کننده کشورمان نیز به این پیشنهاد روی خوش نشان داده و آن را پذیرفته و یا در حال ارزیابی برای پذیرش آن است. طرح آمریکایی‌ها، «تهیه پیش‌نویس یک توافق» بدون امضای آن است. متن این پیش‌نویس، به گونه‌ای پیچیده و چند پهلو تهیه شده است که در آن عبور از خطوط قرمز اعلام شده ایران، وضوح چندانی نداشته باشد. دقیقا برخلاف توافق لوزان که متن آن به وضوح از نادیده گرفتن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران حکایت می‌کرد و اجرای آن بی‌تردید، برچیده شدن صنعت هسته‌ای کشورمان را به دنبال داشت. همین جا گفتنی است که اخیرا آقای عراقچی گفته بود، متن پیش‌نویس توافق نهایی با ادبیات متفاوت و تغییرات جدّی در حال تهیه است که این اظهارنظر با توجه به ترفندی که به آن اشاره خواهیم کرد می‌تواند ـ خدای نخواسته ـ نشانه‌ای از کم‌توجهی برادران تیم مذاکره‌کننده کشورمان نسبت به خدعه پیچیده حریف باشد.
    بر اساس گزارشی که به روزنامه کیهان رسیده، قرار است هر یک از طرفین مذاکره‌کننده در وین یعنی ایران و 6 کشور گروه 1+5، شنبه 13 تیرماه 1394 = 4 جولای 2015 پیش‌نویس مورد اشاره را به کشورهای متبوع خود ببرند و نظر نهایی مسئولان بلندپایه کشورهایشان را درباره متن یاد شده جویا شوند. بر اساس همین خبر، قرار است تیم هسته‌ای کشورمان نیز در این روز (شنبه 13 تیرماه) با متن توافق پیشنهادی به تهران آمده و درباره آن کسب تکلیف کنند!.
    و اما، پیش‌بینی نگارنده با توجه به سابقه حیله‌گری حریف آن است که بعد از انتقال متن پیش‌نویس ِ توافق یاد شده به ایران، اوباما و یا یکی از مقامات رسمی آمریکا با صدور یک بیانیه و یا انجام یک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهیه شده توافق مورد قبول آمریکاست و برای نهایی شدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالی ایران هستیم!.
    اگر این پیش‌بینی تحقق پیدا کند، از هم‌اکنون می‌توان به وضوح درک کرد که چه فاجعه‌ای در پیش خواهد بود. توافقی که در آن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران رعایت نشده است به عنوان پیش‌نویس مورد توافق اولیه تیم‌های مذاکره‌کننده قلمداد می‌شود و ایران اسلامی بر سر یک دو راهی قرار خواهد گرفت که هر دو سوی آن تحمیلی و شکننده است. اگر متن پیش‌نویس را بپذیریم، به یک «توافق بَد» که در آن از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران یعنی حفظ صنعت هسته‌ای کشورمان عبور شده است، تَن داده‌ایم و اگر نپذیریم، این تلقی به افکار عمومی جهانیان ـ و احتمالا بخشی از مردم ایران ـ پمپاژ می‌شود که ایران عامل شکست مذاکرات و مانع توافق بوده است!.
    باز هم امیدواریم که نه آن خبر صحت داشته باشد و نه این پیش‌بینی در مرحله نزدیک به وقوع باشد! ولی متاسفانه پیش‌بینی مورد اشاره در میان شنیده‌های وین نیز مطرح است و برخی از دیپلمات‌های آمریکایی و اروپایی به تلویح از آن یاد می‌کنند. بنابراین، انتظار آمیخته به گلایه از تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان، آن است که چنانچه پروژ‌ه‌ای با مشخصات یادشده در میان باشد، این پروژه موذیانه را در میانه راه، ناکام و ناتمام بگذارند. خواستی که از تیم هسته‌ای کشورمان نه فقط دور از انتظار نیست بلکه با توجه به شجاعت، امانت‌داری، غیرت و تدین آنان، بایسته و شایسته نیز هست.
    تیم هسته‌ای کشورمان با اختیار کافی به وین رفته است و از توان تضمین‌شده برای هر دو اعلام نظر «آری» و یا «نه» برخوردار است. بنابراین، وقتی می‌بیند که در متن توافق پیشنهادی خطوط قرمز نظام رعایت نشده است، وظیفه مورد انتظار ـ بخوانید تکلیف قطعی و غیرقابل تغییر ـ آنها، اعلام مخالفت صریح با متن مورد اشاره و پاسخ قاطعانه «نه» به آن است و بدون کمترین تردیدی می‌توان گفت که انتقال متن یاد شده به ایران یک «خطای خطرناک»! و بازی کردن در میدان خدعه و فریب حریف خواهد بود. مگر خطوط قرمز نظام که تعریف روشنی از یک توافق خوب به دست می‌دهد از نگاه تیم هسته‌ای کشورمان دور مانده است که کمترین احساس نیازی برای انتقال متن یادشده به تهران در میان باشد؟!.
    و در خاتمه این وجیزه [مختصر] باز هم گفتنی است امیدواریم خبری که به کیهان رسیده است، صحت نداشته باشد و تیم مذاکره‌کننده کشورمان که به عنوان امانت‌داران امین، شجاع، غیور و متدیّن وظیفه حفظ منافع ملّی و از جمله صنعت هسته‌ای ایران اسلامی را بر عهده دارند ـ در صورت صحت خبر یاد شده ـ ترفند حریف را با هوشمندی به دیوار ناکامی بکوبند و فقط به متن توافقی «آری» بگویند که با مشخصات قانونی و تعریف شده از سوی مسئولان کشورمان همخوانی کامل داشته باشد.
    
    حسین شریعتمداری
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
جوانی 31 ساله 38 هزار سکه طلا خرید ـ سود یک میلیونی خرید هر سکه از بانک مرکزی و مفقود شدن 145 میلیون یورو! ـ ماجرای واردات سلفون
تيرماه 1397، سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرد که در جریان فروش سکه طلا از سوی بانک مرکزی، یک فرد 31 ساله (بدون ذکر نام) بیش از 38 هزار و 250 سکه طلا را به قیمت دستکم 53 میلیارد و 550 میلیون تومان خریداری کرده است. به گزارش این سازمان، همچنین به 40 شرکت بیش از 220 میلیون یورو برای واردات تلفن همراه (سِلفون ـ موبایل) پرداخت شده که 145 میلیون یورو از این مبلغ در عمل ناپدید شده است!.
    در این گزارش آمده بود که 5 درصد کل سکه‌های فروخته شده بانک مرکزی به 50 نفر تعلق گرفته و هر سکه یک میلیون تومان برای خریداران سود داشته است!. بر این اساس، باید هر یک از این 50 نفر هفت میلیارد و 600 میلیون تومان سود برده باشند.
    به گزارش خبرگزاری های فارس و تَسنیم، وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی سوم تیرماه 1397 با بالا گرفتن اعتراضات در خصوص سوء استفاده برخی از واردکنندگان تلفن همراه که ارز دولتی به آنها تخصیص داده شده بود از این ارز، و در واکنش به فروش سلفون به بهای خیلی گران، اقدام به انتشار اسامی این واردکنندگان کرد.
    وی گفته است که تا 29 خردادماه 1397 به 40 شرکت وارد کننده تلفن همراه، ارز دولتی تخصیص داده شده است که 30 شرکت از این فهرست تنها با بخشی از ارز تخصیص داده شده اقدام به واردات «تلفن همراه» کرده اند.
    رقم کل ارز اختصاص یافته به این 40 شرکت 220 میلیون و 643 هزار و 206 یورو بوده است که تاکنون این 30 شرکت، سلفون هایی معادل 75 میلیون و 283 هزار و 860 یورو از گمرک ترخیص کرده اند.
    در این زمینه، ابراهیم درستی، رییس اتحادیه فروشندگان دستگاه های صوتی ـ تصویری و تلفن همراه به خبر آنلاین گفته است: "در میان شرکت‌هایی که ارز 4200 تومانی برای واردات تلفن همراه (سلفون) گرفته بودند، شماری وجود دارند که اصلا کارشان به واردات تلفن همراه ربطی نداشته است. مثلا شرکتی هست که حوزه تخصصی‌اش دام و طیور بوده اما برای واردات تلفن همراه! ارز 4200 تومانی گرفته است!.".
    او گفت که برخی از شرکت‌هایی که در فهرست دریافت کنندگان دلار 4200 تومانی وجود دارند، اخیر ثبت شده و در میان آنها شرکت‌هایی هستند که بیش از یک ماه از ثبت آنها نمی‌گذرد .
    به گزارش چهارم تیرماه 97 خبرگزاری تسنیم، غلامرضا تاج گردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: نبود بازار موازی¬ برای معاملات ارزی (صرّافی ها) سبب شد که بازار فعلی ارز چنین یکه تازی کند. با توجه به اینکه اتفاق تازه ای در بازار اقتصادی کشور صورت نگرفته و تحریم های اشاره شده رئیس جمهوری آمریکا هنوز آغاز نشده، بانک مرکزی در خصوص کنترل بازار ارز دچار خطاهایی شده است.
    به گزارش خبرگزاری تسنیم و در همین روز، محمدرضا پورابراهیمی نماینده کرمان و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: سیاست تعیین نرخ 4200 تومانی دلار آمریکا در اقتصاد کشور معکوس عمل کرده است.
     وی افزود: طبق آمار سازمان گمرکات کشور، در مدتی کوتاه بیش از 27 میلیارد دلار تقاضا برای واردات کالا به ثبت رسیده و به نحوی، نرخ چهار هزار و دویست تومان برای هر دلار امریکا تبدیل به مزیّتی برای واردات بیشتر شده و این روند اصلا منطقی نیست.
    او ادامه داد: معمولا با کاهش ارزش پول کشور باید تاثیری بر صادرات کشور شکل گیرد اما¬ می بینیم که صادرات ایران کاهش و واردات افزایش یافته است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سعید صمدی: ارز دولتی برای واردات نخود و لوبیا؛ بله، ولی برای ابزار معادن زغال سنگ؛ نه!
11 تیرماه 1397 سعید صمدی دبیر انجمن زغال سنگ ایران در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم، با انتقاد از عدم تخصیص ارز 4 هزار و 200 تومانی به تجهیزات معادن زغال سنگ، اظهار داشت: در زمان ثبت سفارش کالا، برای دریافت ارز 4 هزار و 200 تومانی درخواست‌های متعددی جهت وارد کردن لوکوموتیوِ ویژه معادن از خارج مطرح کردیم اما مسئولین امر گفتند به این کالا! ارز تخصیص نیافته و باید به کالای اضطراری ارز بدهیم. لوکوموتیو برای استخراج زغال سنگ ضروری تر است، یا نخود و لوبیا؟.
    صمدی گفت با مشاهده لیست اعلام شده از سوی بانک مرکزی حاوی نام شرکت‌های دریافت کننده ارز 4200 تومانی متوجه شده‌ایم که واردات چای، نخود و لوبیا و ... ضروری بوده ولی واردات لوکوموتیو که ازابزارهای معادن زغال سنگ است، نَه!.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دویچه وله: یک خانواده ثروتمند و دریافت بیشترین رقم ارز دولتی
دویچه وله (صدای آلمان) یکم جولای 2018 به نقل از منابع خود گفته بود که انتشار فهرست دریافت‌کنندگان ارز دولتی شائبه‌ها را بیشتر کرده است و پس‌لرزه‌های «شفافیّت» احساس می‌شود. بیشترین حجم ارز دولتی را یکی از ثروتمندترین خانواده‌های ایران گرفته است (با ذکر نام) و برخی از کالاهای وارداتی با ارز دولتی، به عراق صادر می‌شود و پاره ای از مردم که به دلار آمریکا نیاز دارند آن را از فروشندگان ارز ـ وارده از افغانستان به بهای گزاف خریداری می کنند و ورود دلار از مرز افغانستان به ایران ادامه دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آیت‌الله حسین نوری ‌همدانی: سکوت در برابر فساد بویژه فساد اقتصادی، اسلامی نیست
به گزارش 12 تیرماه 1397 خبرگزاری تَسنیم از قم، آیت‌الله حسین نوری ‌همدانی از مراجع تقلید شیعیان در دیدار با جمعی از فعالان فرهنگی با اشاره به اینکه در جوامع اسلامی، امور و اَعمال باید منطبق با آیات قرآن کریم باشد گفت که سکوت در برابر انواع فساد در جامعه به‌ویژه فساد اقتصادی درست و اسلامی نیست. مبارزه با فساد اقتصادی خواست مردم است و باید با این فساد مقابله جدّی شود. مبارزه با ظلم و فساد از تأکیدات قرآن کریم است.
    وی در این دیدار ضمن اشاره به مشکلات اقتصادی مردم گفت: در حالی که «مشکلات اقتصادی»، مردم را آزار می‌دهد عده‌ای میلیاردها تومان اختلاس کرده و برخی هم حقوق نجومی دریافت می‌کنند. چرا باید کارگران با حداقل‌ زندگی کنند و یا در یک خانواده چند جوان بیکار داشته باشیم، آیا این‌ها ظلم نیست؟. بر این مسائل با مدیریت صحیح می توان فائق آمد. اینکه مردم از وضعیت بَد اقتصادی ناراضی هستند حق‌دارند و حق با مردم است، و نباید اجازه دهیم عناصری مشخّص خواست‌های مردم را به انحراف کشند و از آن سوءاستفاده کنند.
    وی بر لزوم برخورد جدّی با کسانی که به اقتصاد کشور لطمه می‌زنند تاکید کرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
واردات آمبولانس به ارزش 18.5 میلیون یورو در سالِ حمایت از تولیدِ ملی!
دکتر هوشنگ طالع ناسیونالیست ایرانیِ بنام و از سران پان ایرانیست در یادداشت شماره 1173 خود که در تاریخ 13 تیرماه 1397 به دریافت کنندگان آن، «ای ـ میل» شده نوشته بود:
    بررسی فهرست واردکنندگان خودرو نشان می دهد که وزارت بهداشت با دریافت 18.5 میلیون یورو، در سال جاری یکی از عمده ترین واردکنندگان خودرو با ارز دولتی بود.
    آیا کشور با این شمار خودروساز داخلی، نیازمند به واردات آمبولانس از بیرون است، آن‌هم در سالی که به عنوان حمایت از تولید داخلی اعلام شده است؟.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دهم تیرماه 1400 حجت الاسلام غلامحسین اژه ای به ریاست قوه قضائیه منصوب شد
رهبر جمهوری اسلامی ایران دهم تیرماه 1400 حجت الاسلام غلامحسین اژه ای را به ریاست قوه قضائیه منصوب کرد. آیت الله ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه به ریاست جمهور انتخاب شده است و در دوران ریاست او بر قوه قضائیه، حجت الاسلام اژه ای معاون اول وی بود. حجت الاسلام اژه ای متولّد استان اصفهان در سال 1335 هجری چهار دهه کار قضائی ازجمله دادستانی کل و معاونت قوه قضائی داشته و همه مراحل کار قضائی را تجربه کرده است. وی چهار سال نیز وزیر اطلاعات بود و تجربه کار امنیتی هم دارد.
    رهبر جمهوری اسلامی در حُکم انتصاب حجت الاسلام اژه ای نوشته است که این شش انتظار را از او دارد:
    ـ اهتمام جدّی به مأموریت های اساسی دستگاه قضاء در قانون اساسی، یعنی گسترش عدالت، احیاء حقوق عامّه، تأمین آزادیهای مشروع، نظارت بر حسن اجرای قوانین، و پیشگیری از وقوع جرم و نیز مبارزه‌ی قاطع با فساد.
    ـ ادامه‌ی رویکردِ تحوّلی و اجرای سند تحوّل موجود با اهتمام ویژه.
    ـ گسترش فن آوریهای نوین و تضمین دستیابی آسان و رایگان مردم به خدمات قضائی.
    ـ گماردن نیروهای کارآمد، جهادی، فاضل و صالح در مسئولیت ها، و تربیت مدیران شایسته برای سطوح عالی و میانی قضائی و اداری.
    ـ ارج نهادن به خدماتِ قضاتِ پاکدامن و حفظ عزّت و منزلت ایشان و متقابلاً برخورد قاطع با معدود افراد متخلّف.
    ـ ارتباط با متن مردم و حضور در میان آنان که دارای برکاتِ بسیار است.
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
4 تیتر تآمل برانگیز از چهار روزنامه تهران، شماره های 12 تیرماه 1400 که اقدام سریع به رفع آن مسائل ضرورت دارد

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
خاصيت برگ بيد و تاريخچه آن
در خبرهای چهارم جوالای 2016 آمده بود: عَرَقِ برگ درخت بيد (بيدِ شيرين) همان خاصيت آسپرين را در پيشگيري از سكته مغزي و حمله قلبي و رقيق سازي خون دارد، البته به ميزاني ضعيف تر و همچنين يك ضد درد است و بر خلاف آسپرين به معده هم آسيب نمي زند.
    در مورد تاريخچه كشف خاصيت آن كه 25 قرن سابقه دارد و به زمان كنفوسيوس مي رسد، به درستي معلوم نيست كه كدام ملت، زودتر آن را مورد استفاده قرار داده است؛ ايرانيان و يا چينيان. ولي نوشته هاي چيني كه به خاصيت درماني برگ بيد و ساير ريشه ها، برگها و گلهاي گياهان اشاره كرده قدمت بيشتري دارد. تاريخِ قديمي ترين اين اسناد، مربوط به جولاي سال 470 پيش از ميلاد است. با وجود اين؛ سابقه نگاران علوم، ايرانيان را مخترع تقطير و عرقگيري گياهان و گلها از جمله مينت Mint (نعناع) بشمار آورده اند. يونانيان باستان و مردم مديترانه هم در اين كار سابقه طولاني داشته اند.
    نوشته هاي قرون وسطي حکايت از تهيه عرق برگ بيد در استان کرمان و نوشيدن آن براي رفع سردرد، بدخوابي و تنگي نفس دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
زادروز رادیوی اروپای آزاد ـ جنگ و مبارزه با حربه نطق و نوشته، رادیو تلویزیون و آنلاين ها ـ اينترنت و سوشِل نِت وُرک ها ـ جنگ سايبري
راديوي اروپاي آزاد Radio Free Europe چهارم جولاي 1950 با بودجه مصوب کنگره آمریکا در مونیخ آلمان آغاز بکار کرد و هدف از ايجاد آن پخش خبر ـ اخبار مورد نظر ـ و تفسير ـ برپايه سياست هاي واشنگتن ـ براي اتباع دولت های کمونیستی اروپا (اقمار دولت مسکو) و نیز اتباع اتحاد جماهیر شوروی به زبان خودشان بود و به همين دليل يك ابزار موثر جنگ سرد توصيف شده است.
    مقدمات کار تاسیس این رادیو از سال 1949 فراهم شده بود. دولت آمریکا قبلا در بخش اشغالی خود درشهر برلین یک رادیو آلمانی زبان از اين دست دایر کرده بود که موثر واقع شده بود. در سال 1949 مدیر وقت «سیا» و جمعی دیگر ازجمله ناشر وقت مجله «ریدرز دایجست» طرح یک شبکه وسیع رادیویی ضد کمونیستی را تهیه کردند که از چهارم جولاي (ژوئيه) سال بعد (سال 1950) و عمدتا با استفاده از روزنامه نگاران ناراضی و فراری کشورهای مورد نظر به اجرا درآمد و برای 21 کشور به 28 زبان برنامه می فرستاد.
    در سال 1951 مقدمات ایجاد یک سازمان سخن پراکنی دیگر ـ ویژه پخش خبر و نظر برای روس ها (جمهوری های 15 گانه) با بودجه «سیا» آغاز شد. اين راديو ـ رادیو آزادی Radio Liberty از مارس 1953 در شهر Lampertheim واقع در ایالت هِس آلمان پخش خبر و نظر و ... را آغاز کرد و شوروی ها خبر درگذشت استالین را در همان ماه از این رادیو شنیدند و مخاطب آن شدند. این دو سازمان سخن پراکنی آمریکا در 1976 در یکدیگر ادغام شدند و «رادیو اروپای آزاد ـ راديو لیبرتی Radio Free Europe/ Radio Liberty» نام گرفتند و طبق گزارش های رسانه ها، کمک مالی «سیا» به رادیو لیبرتی قطع شد. این مرکز 21 فوریه 1981 توسط «کارلوس» تروریست آمریکای لاتین بمب اندازی شد، آسیب دید و شماری نيز مجروح شدند.
    در پی فروپاشی شوروی و بلوک شرق، مرکز این شبکه به شهر پراگ (جمهوری چِک) انتقال یافت و از اینجا به پخش برنامه برای کشورهای دیگر (که هدف تعیین شده اند) پرداخت و به تدریج همکاری با صدای آمریکا را کمرنگ کرد. واشنگتن در سال 1996 یک بنگاه سخن پراکنی به نام رادیو آسیای آزاد Radio Free Asia جهت پخش مطلب برای ساکنان مناطقی از برمه (ميانمار) به سمت شرق را آغاز کرد. [آمریکاییان مردم نژاد زرد و شبه زرد را آسیایی Asian و منطقه آنان ـ واقع در مشرق هند ـ را آسیا Asia می خوانند]. در همین راستا، در بطن اين تاسيسات و در جوار «رادیو اروپای آزاد ـ رادیو لیبرتی»، در دسامبر 2002 «رادیو فردا» جهت پخش خبر، فیچر، نظر و ... برای فارسی زبانان تاسیس شد و در آغاز با همکاری صدای آمریکا و بعدا جدا از آن و دوباره با همکاري آن. اداره این رادیو (که قبلا برنامه فارسی رادیو اروپای آزاد عنوان داشت) در سالهای نخست با ایرج گرگین مدیر اسبق رادیو تهران، تلویزیون کانال 2 و سازمان خبر و تولید تلویزیونی سازمان رادیو تلویزیون دولتی ایران و ناشر مجله تماشا بود که ماهها پس از انقلاب سال 1357 هجری خورشیدی از ایران خارج شده بود و در لس آنجلس فعالیت رسانه ای داشت و موسس رادیو امید بود. [گرگین که فوت شده است قبلا و در زمان نظام حکومتی سابق هم مدتي در لس آنجلس ماموریت تلویزیونی داشت].
     واشینگتن در اجرای همان سیاست ها یک بنگاه سخن پراکنی برای عرب زبانان دایر کرده است به نام «رادیو سوا». سالها است که برخی از این بنگاه های سخن پراکنی از جمله صدای آمریکا، تلویزیونی هم شده اند. با وجود این، طبق آمارهای منتشره، مخاطبان مطالب این بنگاه ها که در وبسایت هایشان هم قرار می گیرد و نیز به صورت SMS فرستاده می شود و نیز انتقال آنها در سوشِل نِت وُرکها بیشتر است. ترامپ پس از آغاز دومین دوره ریاست جمهوری اش از بیستم ژانویه 2025 تصمیم به قطع بودجه رادیو آزادی و صدای آمریکا گرفته است که صدها کارمند دارند و به غقیده او با توجه به تحولات تازه رسانه ای و وضعیت سیاسی نیاز چندانی به آنها نیست. گویا برخی دولت ها و سازمان های اروپایی در صدد کمک مالی به سازمان زادیو آزادی برآمده اند. موضوع صدای آمریکا نیز در دادگاه مطرح شده است.
    درباره گرگين
    
ايرج گرگين

ایرج گرگین که 13 ژانویه 2012 پس از 3 سال بازنشستگی و در 78 سالگی از بیماری سرطان [در آمریکا ـ حومه شهر واشنگتن] درگذشت در دوران حکومت دکتر مصدق تفکّر کمونیستی داشت و نشریه کمونیستی منتشر می کرد. با وجود این، نصرت الله معینیان معاون وقت نخست وزیر و رئیس سازمان انتشارات و رادیو کشور (متوفی در فرانسه) که پی به استعداد رسانه ای او برده بود وی را که در روزنامه کیهان قلم می زد اواخر دهه 1330 هجری برای تنظیم و گویندگی خبر استخدام و از اوایل دهه 1340 (سال سوم دهه 1960 میلادی) به مدیریت برنامه های رادیو تهران و اجرای برنامه ویژه فرهنگی ـ ادبی [اصطلاحا برنامه روشنفکران] این رادیو گماشت. پس از رفتن معینیان از وزارت اطلاعات و جهانگردی (ارشاد امروز)، گرگین نیز به سازمان تازه تاسیس تلویزیون دولتی به مدیریت رضا قطبی منتقل شد و نیمه اول سال 1350 با همکاری مرتضی اُخوّت مامور ملحق ساختن سازمان رادیو ایران به تلویزیون دولتی و ایجاد سازمان واخد رادیو ـ تلویزیون دولتی (صدا و سیمای کنونی) گرديد که موفق به انجام آن شد که کاري آسان نبود.
    ......
    انديشه جورج کِنان
    
George Kennan

فکر استفاده غرب از رسانه ها [روزنامه، مجله، کتاب، فیلم، عکس و ...] برای تضعیف و فروپاشانیدن بلوک شرق [معروف به جنگ سرد = جنگ بدون بکاربردن اسلحه آتشین] از «جورج کِنان George Kennan» متفکّر، تاریخدان و دیپلمات آمریکایی است که عقیده داشت سلاح اتمی مانع از یک جنگ جهانی دیگر و برخورد مستقیم قدرت ها خواهد بود و لذا دشمن را باید از طریق ـ روشنگری و تحريک اتباع آن ـ که ابزار آن رسانه ها بویژه رادیو تلویزیون هستند به زانو درآورد یعنی با پخش خبر و نظر ـ خبرهایی که در داخل کشورِ مورد هدف، سانسور می شوند ـ افشاگری ها، تفسیرها و مقالات برشمار ناراضیان داخلی افزود، جزئیات فساد دولتی در این کشورهارا منتشر ساخت، و به اين ترتيب ناآرامی هارا دامن زد و به تدریج این دولت ها را از کنترل امور عاجز ساخت و فروپاشانید. «کِنان» و همفکرانش عقيده داشته اند که دولت های اسلاوتبار عموما و روس ها خصوصا قادر به پرورش روزنامه نگار خوب، ماهر و دلسوز نيستند که بتواند زمينه سياست و برنامه هايشان را هموار کند، لذا جنگ افزار دفاعی و برّنده در جريان جنگ سرد نخواهند داشت ـ روزنامه نگار خوب چيزي نيست که بشود يکشبه آن را به وجود آورد، استعداد، هوش، پُرکاري و وسعت معلومات عمومي لازم دارد. به علاوه، روزنامه نگار علاقه مند به جامعه، از فساد دولتی و سوء مدیريت ها دفاع و حمایت نمی کند. اندرزهای جورج کنان که 101 عُمر کرد (از 16 فوریه 1904 تا 17 مارس 2005) در تاریخ و علم مدیریت دیپلماسی، Containment Policy (سياست در محاصره و قفس قراردادن) و Isolation Policy (سياست منزوي و بي ياور ساختن) عنوان دارند. پیروی واشینگتن از این دو پالیسی مآلا سبب فروپاشی بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی شد و اینک ....
    از آغاز قرن 21 توجه به استفاده از اينترنت و سرچ انجين هاي آن و اينک سوشِل نِت وُرکها به عنوان يک سلاح جنگ سرد مورد توجه قرار گرفته و از سال 2007 جنگ سايبري يعني ورود و اخلال در سايت ها، مکاتبات اينترنتي، ديتاها و شبکه هاي دولت رقيب و معاند. رادیو ـ تلویزیونهای دولتی به زبانهای ملل دیگر و نیز رادیو ـ تلویزیونهاي مخالفان سیاسی اینک عموما اینترنتی شده اند و دارای وبسایت و اديشن آنلاين هستند که مطالب آنهارا نقل می کنند و اين مطالب مدتها در وبسایت باقی می مانَد و بمانند پخش الکرومانیتیکی زودگذر نیست.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نقش روزافزون وبلاگ ها و آنلاين ها در خواندن، ديدن و شنيدن مطالب و مبادله عقايد و نظرات ـ آنلاین شدن نشریات و خروج تدریجی از نسخه چاپی
John Kerry

«جان كريJohn Kerry» [سناتور وقت ايالت مشترک المنافع ماساچوست در سنای آمریکا، بعدا نامزد حزب دمكرات آمريکا در انتخابات دوم نوامبر 2004 ریاست این فدراسیون و از سال 2013 تا 20 ژانویه 2017 وزير امور خارجه آمريکا] در جريان کَمپين انتخاباتي سال 2004 متوجه اهميت «وبسايت شخصي» برای تبلیغ و بیان مطالب شد. [در آن زمان هنوز سوشِل میدیا عمومیت نیافته بود]. وي سوم جولاي (ژوئيه) 2004 اعلام داشت كه اخبار مربوط به تصميماتش را نخست در «وبلاگ ـ وبلاگ خود» قرار خواهد داد از جمله تعيين معاون آينده اش را. رسانه ها بروند و از اين وبلاگ، آنها را نقل کنند تا مستند باشند.
     او از رسانه ها خواسته بود كه براي كسب هرگونه اطلاع، نخست به اين وبسايت كه ساعت به ساعت ـ اگر مطلب تازه اي باشد ـ در آن قرار داده خواهد شد مراجعه كنند. وي گفته بود كه عده مراجعين روزانه به اين وبسايت از رقم يك ميليون گذشته است و هركس مي تواند نظر و پرسش خود از طريق «اي ـ ميلِ» ضميمه اين سايت براي او ارسال دارد. [از دهه دوم قرن 21 مقامات و هر فرد ديگر، خلاصه مطلب فوري خودرا در توئيتر و هر سوشل ميدياي مشابه آن که بخواهد قرار مي دهد و مخاطب را به ديدن مشروح آن رجوع مي دهد که عمدتا يک آنلاين ـ وبسايت است.].
    جان كري همچنين گفته بود كه با بكارگيري آن وبسايت، صرفه جويي او در هزينه هاي تبليغاتي [دادن آگهی به نشریات و رادیوتلویزیون ها]، دست كم پنج ميليون دلار است؛ زیراكه هزينه اين وبسايت براي او در ماه از يكي ـ دو هزار دلار بيشتر نيست.
     كري تاكيد كرده بود كه اگر انتخاب شود بازهم نطق هاي رسمي و تصميماتش را نخست در آن وبسايت قرار خواهد داد. [جان کري در انتخابات آن سال موفق نشد جورج بوش را شکست دهد.].
     وبسايت هاي شخصي ديرزماني است كه به صورت يك ابزار بيان عقيده و نظر درآمده اند كه تا نيمه آخرين دهه قرن 20 مردم عادي و انديشمندان و اصحاب نظر فاقد آن بودند و راهي جز توسل به رسانه هاي عمومي و يا انتشار كتاب و حضور در اجتماعات نداشتند كه كاري آسان و کم هزينه نبود. اين وبسايت ها و اينك سوشل ميديا که هرکس مي تواند داشته باشد به صورت آسانترين و ارزانترين وسيله مبادله عقايد و نظرات درآمده اند. به دليل گران شدن کاغد و هزينه چاپ و توزيع، قرارگرفتن آگهي هاي کوتاه (اصطلاحا نيازمندي ها) در اينترنت و نيز کم حوصله شدن مخاطبان از مطالعه، همه نشريات داراي اديشن آنلاين شده اند و بسياري از آنها اديشن چاپي خودرا متوقف و يا هفتگي کرده اند. کتاب ها نيز داراي نسخه E -Book (ديجيتالي) شده اند که تا 90 درصد ارزانتر از نسخه چاپي است و با يک تَبلِت 70 دلاري مي شود هزاران کتاب را مطالعه کرد.
    در سال های اخیر ابزارهاي متعدد اطلاع رساني بر وبلاگ ها اضافه شده است که به مجموعه آنها سوشل میدیا گفته می شود که عبارتند از: بلاگ ها، ویکی ها، دستگاههای مشارکت عکس، سایت های شوسل بوک مارکینگ، سوشل نِت ورک ها ازجمله توئيتر، فیس بوک و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نظرات رسانه ای و اندرزهای دو روزنامه نگار که در یک روز فوت شدند ـ دليل معروفيت آنان
یکم جولاي 2005 (دهم تیرماه) دو روزنامه نگار آمريكايي، هر دو 89 ساله درگذشتند كه هركدام نظرات تازه اي را در ژورناليسم، از خود بيادگار گذارده اند.
    ويليام برينك William J. Brink در طول عُمر روزنامه نگاري اش كه از شش دهه تجاوز كرده بود سردبير اجرایی چند روزنامه بزرگ از جمله نيويورك ديلي نيوز بود. او معتقد به زدن تيتر بزرگ و چاپ عكسِ با حالت، در صفحه اول روزنامه بود ـ حتي اگر اين صفحه حاوي تنها يك تيتر و يك عكس باشد. او مي گفت كه چنين تيتر و عكسي بايد همه چيز را بگويد و در مغز مخاطب و بيننده آن نقش بندد و نظرش را تغيير و عزم اورا راسخ كند*. وي که در زمان خود به بهترین تیترنویس معروف بود در سي ام اكتبر سال 1975 با زدن يك تيتر چند كلمه اي تا حدّی مبهم (که مخاطب را به خواندن مطلب بکشاند) و در کنار آن، چاپ عكس جرالد فورد رئيس جمهوري وقت كه وي را مردي بي اعتنا و از خود راضي نشان مي داد باعث شد كه نيويوركي ها به او راي ندهند و در انتخابات از كارتر شكست بخورد و نه تنها مسير تاريخ آمريكا بلكه تاريخ جهان ورق بخورد. به قولي، اگر فورد شكست نخورده بود نظام هاي حکومتی ايران، افغانستان، اتيوپي، نيكاراگوئه و ... تغيير نمي كردند.
    
تیتر معروف برینک در دیلی نیوز و شکست فورد

فورد با دادن كمك مالي از جانب دولت فدرال به شهرداري نيويورك كه در آستانه ورشكستگي قرار داشت مخالفت كرده بود و ويليام برينك از اين موضوع استفاده كرد و در آن روز تيتر زد كه فورد گفته است: "مُرده را بايد حذف شده تلقي كرد. [دور انداخت]". (كه اشاره فورد به شهر نيويورك بود كه از نظر وي يك «مرده» بود و نبايد به آن اعتنا و كمك مي شد). بسياري هستند كه اين روش تيتر زني ويليام برينك را بكار مي برند.
     روزنامه نگار ديگر كه فوت شد ويليام بلاك W. Block صاحب کمپانی رسانه ای Block Communication ـ ناشر چند نشريه در گوشه و کنار آمريكا از جمله پيتسبورگ پرس (پنسيلوانيا)، گازت، ام. هرالد (كاليفرنيا) و بليد Blade (اهايو)، 8 ایستگاه تلویزیونی و چندین فرستنده رادیویی بود. وي عقيده داشت كه روزنامه بايد متعلق به فرد و يا يك خانواده باشد تا در نتيجهِ دلسوزي آنان رشد كند، نه از آن يک کمپاني و .... تعلق داشتن روزنامه به يك کمپاني باعث دست به دست شدن متوالي و تغيير روش بر پایه منافع صاحب تازه آن مي شود، نه رسانه رشد مي كند و نه سودي به جامعه مي رساند و تنها در خدمت اهداف بزرگترين سهامدار است كه هدف روزنامه نگاربودن و درنتيجه دلسوزي ندارد ــ دلسوزي او در حد حفظ منافع و ارتباط های سیاسی ـ اقتصادی اوست. هدف اصلی صاحبان کمپانی هایی که رسانه هارا می خرند، یا اجاره می کنند و یا اسپانسر آنها می شوند استفاده از رسانه (نشریه و یا رادیوتلویزیون و یا موسسه تولید فیلم سینمایی) به صورت پلکان ترقی و یا مداخله در تصمیم گیری های دولتی با جوّسازی و تلقین و برخورداری از اِعمال نفوذ است و اگر به این هدف ها نرسند خيلي آسان روزنامه و رادیوتلویزیون خودرا به كشتن مي دهند (به هر خریدار ِ دارای هر هدف می فروشند). «بلاك» 62 سال روزنامه نگاري و مدیریت رسانه كرد. پدر و پدر بزرگ او هم روزنامه نگار بودند.
    - - - - -
    * ديده شده است که روزنامه «سازندگي» در آرايش صفحات اول خود، يک تيتر بزرگ و گاهي با عکس مربوط بکار مي برَد که جلب نظر مي کند و اشتياق بيننده تيتر به خواندن مطلب آن و اين تيتر، بسيار ماهرانه و حرفه اي نوشته مي شود ـ مشابه سبک William J. Brink. در زير کُپي صفحه اول شماره 12 تيرماه 1398 روزنامه سازندگي به عنوان نمونه درج شده است:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روش تنظیم صفحه اول روزنامه سازندگی تغییر نکرده است ـ کُپی صفحه اول شماره 11 تیرماه 1400 این روزنامه:

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
سالروز صدور اعلاميه استقلال مهاجرنشينان انگليسيِ آمريكاي شمالي (استیت های متحده) در چهارم جولای 1776 ـ روز ملّی این فدراسیون
چهارم جولاي مصادف با سالروز تصويب اعلاميه استقلال مهاجرنشينان انگليسي آمريكاي شمالي (استیت های متحده) در سال 1776 در کنگره نمايندگان اين مهاجرنشينان در شهر فیلادلفیا است كه این مهاجرنشینان از سال 1607 (169 سال پیش از امضای اعلامیه استقلال) جزيي از قلمرو انگلستان بشمار مي رفتند، ولي تحقّق اين جدايي بدون جنگ صورت نگرفت و اين جنگ كه با كمك فرانسه ــ رقيب اروپايي انگلستان ــ انجام گرفت مدت ها طول كشيد. در طول حکومت دولت لندن بر مهاجرنشینان، شهر ویلیامزبرگِ ویرجینیا فرماندارنشین بود و تا دهها سال، انگلیسی ها مهاجرنشین خود را ویرجینیا (گرفته شده از عنوان غیر رسمی الیزابت اول، ملکه باکره و شوهر نکرده انگلستان) می خواندند. انگلیسی هایِ مهاجر برخلاف فرانسویان و اسپانیایی ها، با نابود کردن بومیان (اصطلاحا؛ سرخپوستان) اراضی و اموال آنان را صاحب می شدند.
     سالروز امضاء شدن اعلاميه استقلال آمريكا به نام يكايك مردم اين سرزمين در سال 1776، در اين كشور روز ملي و تعطيل عمومي است.
     در این اعلامیه، حقوق طبیعی انسان ازجمله «حق انقلاب» و برکنار کردن دولت ـ دولتی که در راستای منافع ملی نباشد و حقوق مردم را نادیده بگیرد تاکید شده است. حال و پس از گذشت 25 دهه باید دید که آیا مفاد این اعلامیه و مصوبّات اساسی اولیه، دقیقا رعایت می شود؟، نقش مردم در انتخابات بیشتر است یا وال استریت، اصحاب منافع و صاحبان میدیا و ....؟، اگر پول در انتخابات نقش نداشت نامزدهای احزاب دیگر و یا نامزدهای مستقل (غیر حزبی) هم می توانستند خودی نشان دهند. آیا دو حزب اصطلاحا اصلی آمریکا مطابق استاندارد سرگرم فعالیت هستند (عضو گیری می کنند، عضویت حزب دارای شرایط مشخّص است، اعضای حزب دارای کارت هستند و شهریه می پردازند، حزب دارای نشریه و جلسات منظم اعضاء در مناطق مربوط است و ... احزاب عقاید مدوّن و مانیفست شده دارند و ....)؟.
     فدراسیون آمریکای شمالی در آغاز کار شامل 13 مهاجرنشین بود و شرق این سرزمین (اصطلاحا؛ شرق می سی سی پی) را در بر می گرفت و اینک 50 استیت و چند تریتوری (مناطق وابسته) که دو استیت آن (آلاسکا و هاوایی) از خاک اصلی فاصله دارند. استیت های 50گانه دارای استقلال داخلی، رئیس و پارلمان انتخابی از آن خود و قوانین جداگانه هستند. دولت واشنگتن پس از ایجاد، به تدریج و از طریق خرید مناطق متعلق به فرانسه، اسپانیا و روسیه و یا از طریق جنگ با مکزیک بر وسعت قلمرو خود ـ از اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام ـ افزود. مجمع الجزایر هاوایی که استقلال و پادشاه داشت در پی اعتصاب و شورش مهاجران آمریکایی ساکن آن جزایر وارد قلمرو فدراسیون شد. جمعیت فدراسیون آمریکا در آغاز جولای 2021 سیصد و 30 و سه میلیون تَن برآورد شده بود. مهاجرت به این فدراسیون ادامه دارد و بیش از یک میلیون ایرانی در این فدراسیون و عمدتا در کالیفرنیا زندگی می کنند. حدود 95 درصد ایرانیان ساکن فدراسیون آمریکا در سال انقلاب (سال 1978) و یا پس از آن وارد این فدراسیون شده اند و نود درصد آنان تحصیلات دانشگاهی دارند.
    
متن اعلاميه به همان صورتي كه تنظيم و در فيلادلفيا امضاء شده است. متن اعلاميه به قلم توماس جفرسون است كه شهرت داشت نثري شيوا دارد. در اين اعلاميه تاكيد شده است كه همه انسان ها، برابر خلق مي شوند و داراي حقوق غير قابل سلب هستند از جمله حق حيات، حق آزادي، حق شاد بودن و شادي كردن و .... در این اعلاميه، حكومت جورج سوم پادشاه وقت انگلستان ظالمانه توصيف و درنتیجه؛ انقلاب توجیه شده و به 26 مورد زورگويي دولت انگلستان اشاره رفته است. در اعلاميه آمده است كه جورج سوم شايستگي حكومت بر مردمي آزاد را ندارد و ....

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زادروز گاريبالدي ميهندوست بزرگ ايتاليايي
Giuseppe Garibaldi
چهارم جولاي 1807 جيوسپ گاريبالدي Giuseppe Garibaldi ميهندوست بنام ايتاليا كه در تامين وحدت وطن خود، پس از 14 قرن از هم پاشيدگي، جانفشاني بسيار كرد به دنيا آمد و 74 سال عمر كرد. كاوور با زبان و قلم و گاريبالدي با تفنگ، وحدت ايتاليا را تامين كردند كه كاري بس دشوار بود.
     گاريبالدي پس از بيرون آوردن مناطق متعدد ايتاليا از دست حكّام مستقل، براي تحقق آرزوي ديرينش كه شهر رُم بار ديگر پايتخت ايتاليا شود، با مردان خود دو بار به اين شهر كه در دست پاپ بود حمله بُرد. گاريبالدي كه در جنگهاي وحدت ايتاليا با ارتشهاي فرانسه و نيروهاي اتريش هم درگير شده بود پس از تامين وحدت، شهر به شهر مي رفت و از مهندسان و صنعتگران ايتاليايي مي خواست كه سلاحهاي برتر بسازند و مي گفت كه تا دنيا چنين است و حرف آخر را گلوله مي زند، ايتاليا هم بايد بهترين توپ ها را داشته باشد تا از حق و منافع خود دفاع و ديگران را وادار به قبول خواستهايش كند.
    گاريبالدي يك جمهوريخواه بود ولي به نظر اكثريت احترام مي گذاشت و هنگامي كه پارلمان ايتاليا راي به پادشاهي امانوئله بر همه ايتاليا داد آن را پذيرفت مشروط بر اين كه حكومت در دست نخست وزير باشد. نظام پادشاهي ايتاليا تا بعد از جنگ جهاني دوم ادامه داشت و دوم ژوئن 1949 با انجام رفراندم به جمهوري تغيير يافت.
     گاريبالدي دوم ژوئن 1882 درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
درگذشت سه رئيس جمهوری آمريکا در چهارم جولاي، در سالهاي مختلف
چهارم جولاي سال 1826 جان ادامز John Adams دومين رئيس جمهوري و توماس جفرسونThomas Jefferson انديشمند معروف و سومين رئيس جمهوري آمريکا در گذشتند.
     جيمز مونرو James Monroe پنجمين رئيس جمهوري آمريکا هم در همين روز در سال 1831 ميلادي جان سپرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قانون «آزادي دسترسی به اطلاعات»
ليندن جانسون Lyndon B. Johnson رئيس جمهوري وقت آمريکا چهارم جولاي 1966 قانون «آزادي دسترسی به اطلاعات» را که به تصويب کنگره اين کشور رسيده بود امضا کرد.
    اين قانون که کار روزنامه نگار و تاریخ نویس را آسان ساخته است درست در همين روز از سال بعد (1967) به اجرا درآمده است. به استناد این قانون؛ روزنامه نگار، تاريخنگار و هر پژوهشگر می تواند در فدراسیون آمريکا خواستار مطالعه و نسخه برداری از اسناد عمومي شود و منتشر سازد.
    بسیاری از کشورها دارای چنین قانونی هستند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعدام مِرسنِرهای اروپایی و آمریکایی در آنگولا
دولت وقت آنگولا (چپگرا) که این سرزمین به سبب داشتن معادن الماس و نفت و اراضی حاصلخیزِ مستعدِ تولید هرگونه محصول، از لحظه کسب استقلال از پرتغال دچار یک جنگ داخلی شده بود چهارم جولاي 1976 درخواست بخشودگی یک آمریکایی و سه انگلیسی را که در دادگاه به اعدام محکوم شده بودند رد کرد و دهم جولای آنان را اعدام کرد. این چهار تَن مِرسنِر بودند و با پولِ صاحبان اروپایی معادن الماس برای جنگ با دولت آنگولا اجیر شده بودند.
     نظامیان انگولا 9 مِرسنر اروپایی و آمریکایی دیگر را نیز دستگیر کرده بودند که به زندان طولانی محکوم شدند. دولت انگولا اعلام کرده بود که هدف از اعدام آن چهار تَن این بوده است که اروپایی و آمریکایی مسلّح دیگری به استخدام کمپانی ها و عوامل داخلی آنها درنیاید.
     آنگولای یک میلیون و 264 هزار کیلومتریِ 32 میلیونی قرن ها مستعمره پرتغال بود. زبان رسمی این کشور پرتغالی است و پرتغالی ها نام «آنگولا» را بر این سرزمین پهناور آفریقای غربی نهاده اند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نظر مقاله نگاران مطبوعات اروپايي درباره نخستین جلسه محاکمه صدام در عراق و پیش بینی های آنان
در چهارمين روز جولاي 2004 بمانند دو روز پيش از آن، انتشار تفسير و مقاله درباره جلسه تفهيم اتهامات به صدام حسين و دستيارانش ادامه داشت. ماحصل نظر مفسران اين رسانه ها در اين باره و در آن دو سه روز از اين قرار بود:
    - اين رسيدگي عجولانه به زيان دولت موقت بغداد تمام خواهد شد. اينک بر ترديد جهانيان افزوده شده است كه اين دولت بتواند مستقل از آمريكا عمل کند. با این روند، عراق آینده ای ناامن و ناپایدار خواهد داشت.
    ـ هر روز که می گذرد تردید به یکپارچه ماندن عراقِ دست ساخت دولت لندن بیشتر می شود.
    ـ دولت آمریکا باید توجه داشته باشد که ناامنی های عراق، منطقه را فراخواهد گرفت و یک وضعیت خارج از کنترل پدید خواهد آمد.
    - به استثنای آمریکا و اعضای ائتلاف، حمايت خارجي از دولت موقت بغداد دشوارتر شده است.
    - ترديد به مشروعيت محاكمه صدام در عراق توسط يك محكمه داخلي بويژه با بلندشدن صداي اعتراض حقوقدانان بيشتر شده است.
    - جز مطبوعات كويت و تا حدي كم ـ امارات عربي متحده، ساير رسانه ها گزارشهاي مربوط را بي طرفانه منعكس كرده بودند.
    - اين طرز رسيدگي شتاب زده و ... ممکن است در جامعه عراق هم ایجاد نارضایی کند و سبب شود كه حزب بعث عراق (که از انحلال آن 15 ماه گذشته بود) به تدریج جان بگيرد و شورش و ناآرامی ایجاد کند، همچنین افسران و درجه داران ارتش صدام و مقامات اداری دولت او که برکنار شده اند نارضایتی خودرا علنی کنند.
     - برخي از روزنامه هاي اروپا از جمله گاردينِ لندن نخستين جلسه رسيدگي را «نمايش روي صحنه به كارگرداني واشنگتن» تعبير کرده و نوشته بودند كه محاكمه صدام و دستيارانش اگر هم قرار است (قراربود) در عراق انجام گيرد بايد پس از انتخابات و تعيين دولت منتخب ملّت باشد (مي بود). ايديپندنت چاپ لندن جلسه مقدماتي تفهيم اتهامات را «تئاتر سياسي» نوشته بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
هند نگرانِ Strategic Interest دولت چین در منطقه اقیانوس هند ازجمله خلیج فارس
Ashwini Kumar وزیرِ دانش و تکنولوژی هند [وزیر وقت] چهارم جولای (ژوئیه) 2012 در یک ابراز نظر، نگرانی دولت فدرال این کشورِ یک میلیارد و دویست و ده میلیون نفری وقت [یک میلیارد و 407میلیونی در سال 2022] و بزرگترین دمکراسی جهان را از گسترش نه تنها منافع بازرگانی (بازار و عمدتا بازار فروش)، بلکه منافع استراتژیک Strategic Interest دولت چین در منطقه اقیانوس هند ازجمله خلیج فارس، خلیج عدن، خلیج بنگال و ... و اکتشاف و استخراج معادن زیردریایی این اقیانوس بیان داشت.
    وی همچنین برنامه دولت هند که برخوردار از یک رشد اقتصادی پُرشتاب و سومین «قدرت خرید» در جهان است به اکتشاف و استخراج منابع معدنی در بستر دریاهای عمیق را اعلام کرد و گفت: هند کشتی هایی دارد که با ابزارهای ویژه خود می توانند در عمق 6 هزار متری دست به اکتشاف و استخراج بزنند و دارد شمار این کشتی ها و ابزارها را افزایش می دهد. Sagar Nidhi نخستین کشتی از این دست است که مامور اکتشاف شده است.
    اشوینی کومار متولد 1952 گفت که ما تصور می کردیم که توجه چینیان تنها به تجارت و بازرگانی است و اینک می بینیم گام به سوی موارد استراتژیک و توسعه گذارده اند و می خواهند که اَبَرقدرت دنیا شوند. [اظهارات وزیر وقت دانش و تکنولوژی هند در کنار خبر رایگان شدن داروی بیماران در سراسر هند و نیز تصمیم این دولت به پرداخت بهای نفت خریداری شده از ایران به «یورو» و از طریق یک بانک ترکیه در رسانه ها انتشار یافته بود.].
     در پی انتشار اظهارات اشوینی کومار، تفسیرنگاران پیش بینی کرده بودند که معارضه سرد دیگری در پیش خواهد بود و این بار، غرب با چین که قبل از فروپاشی شوروی با این جماهیریه بود. این اظهارنظرها به دولت آمریکا فرصت داد تا اعلام کند که تقویت ناوگان خود در منطقه اقیانوسیه را در اولویّت قرارداده و در استرالیا، تفنگدار مستقر خواهد کرد. همزمان، مقامات واشنگتن اشاره کردند که آمریکا فیلیپین و ژاپن را در قبال دعاوی ارضی ـ دریایی چین تنها نخواهد گذارد. چین و ژاپن در دریای فی مابین با هم اختلاف ارضی دارند.
    در آن سال (سال 2012) نمایش همزمان دو ناو هواپیمابر چین و هند، یک نمونه از علنی شدن رقابت استراتزیک دو دولت تلقی شده بود. هر دو دولت این دو ناو از رده خارج شده روسیه را به صورت آهن قراضه خریداری و نوسازی کرده اند. هند قبلا هم ناو هواپیمابر داشت ولی این نخستین کشتی چین از این دست بود. بزرگ کردن نخستین سفر دریایی این ناو در رسانه های پکن بود که دولت آمریکا را به اندیشه فرو بُرد و اخطار داد. [در زیر تصاویر این دو ناو روسیِ نوسازی شده آورده شده است.].
    به اظهار اصحاب نظر که همان زمان (جولای 2012) انتشار یافته بود، هند از دیرزمان در مناطق واقع در داخل و اطراف اقیانوس هند و دریاها و خلیج های منشعب از آن دارای منافع بوده و میلیون ها هندی در آنجا سکونت دارند و کار می کنند. [«هِند» یک واژه پارسی است که یونانیانِ همراه اسکندر آن را «ایند = ایندیا» تلفظ کردند که جهانی شده است.].


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
نمایی از مسائلِ مطرح روز در صفحات اول شماره هاي منتهي به 12 تیرماه 1397 برخی از روزنامه های تهران ـ سرنخ برای پژوهشگران و تاریخ نگاران

    در پی رسیدن نرخ دلار آمریکا به مرز 9 هزار تومان و سکه طلا به خط 3 میلیون تومان در بازار تهران، تجمع اعتراضی برخی از بازاریان تهران و افشاگری های متعاقب آن و اعلام اسامی پاره ای از افراد و شرکت ها که ارز دولتی 4200 تومانی جهت واردات دریافت کرده، تمامی ارز دریافتی را صرف واردات نکرده و یا کالای وارده را به بهای ارز آزاد عرضه کرده و بعضا با ارز دریافتی کالای غیر ضروری و خارج از تخصّص خود وارد کرده و ... روزنامه های تهران فرصت یافته بودند که تیتر مطالب مربوط را به صفحات اول خود ببرند که نگاهی بر این تیترها، نمایی از مسائلِ مطرحِ روز را به دست می دهد و سرنخ برای پژوهشگران و تاریخ نگاران. در زیر، کُپی مجموعه ای از تیترهای ده روزنامه تهران، منتشر شده در روزهای منتهی به سه شنبه 12 تیرماه 1397 (سوم جولای 2018) درج شده است:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 4 جولای
  • 1636:   شهر پراويدِنس در امريکاي شمالي توسط مهاجران انگليسي ساخته شد که بعدا مرکز استیت رودآيلند قرار گرفت.
        
        
  • 1715:   Christian Gellert شاعر و داستان نگار ساکسوني (آلمان) متولد شد.
        
        
  • 1789:   کنگره آمریکا قانون تعرفه کمرگ را به تصويب رساند تا نه تنها درآمد براي دولت نوبنياد تامين کند بلکه کنترل تجارت خارجي را در دست داشته باشد.
        
        
  • 1802:   آکادمي نظامي آمريکا (دانشکده افسري) در «وِست پوينت» ـ ايالت نيويورک آغاز بکار کرد.
        
        
  • 1845:   پارلمان جمهوري مستقل تِکزاس راي به الحاق اين جمهوري به فدراسیون آمريکا داد و يک استیت اين کشور شده است.
        
        
  • 1848:   شاتوبريان Francois Rene de Chateaubriand سیاستمدار و نویسنده فرانسوی و بانی رومانتیسیسم در فرانسه در این روز در سال 1848 (سال انقلابات اروپا) درگذشت.
        


    شاتوبریان چهارم سپتامبر 1768 به دنیا آمده بود. وی از آمریکای شمالی، یونان، مصر و فلسطین دیدار کرده بود. از شاتوبریان 15 کتاب انتشار یافته است که معروف ترین آنها خاطرات اوست که «خاطراتی از آن سوی گور» عنوان دارد به مفهوم انتشار پس از مردن. داستان های او با عنوان رنه (رنِی) و اتلا از نخستین نوشته های سبک رومانتیسیسم به زبان فرانسه بشمار آورده شده اند.
        
        
  • 1874:   حزب سوسيال دمکرات آمريکا تاسيس شد.
        
        
  • 1886:   کارل بِنز ـ مهندس آلمانیِ متولد 1844 و متوفی در 1929 ـ نخستین اتومبیل ساخت خودرا به نمایش گذارد و با آن رانندگی کرد. این اتومبیل در سال 1885 در دست ساخت بود. کارل بنز تا 1893 و ظرف 8 سال 25 دستگاه از این نوع اتومبیل را تولید کرد.
    کارل بِنز آلمانی و اتومبیلِ ساختِ او در سال 1885


        
  • 1886:   روزنامه نیویورک تریبیون سوم جولای 1886 حروفچینی خودرا از دستی (دستچینی ـ گارسه ای) به لاینوتایپی تبدیل کرد. این نخستین روزنامه ای بود که به صورت کامل از ماشین لاینوتایپ (تایپ کلمات به صورت سطر و سپس در قالب سرب ذوب شده قراردادن آنها و دادن ستون های حاوی این سطور سربی به صفحه بندی) استفاده کرد. در ایران، روزنامه اطلاعات 72 سال و چند ماه پس از نیویورک تریبیون مجهز به لاینوتایپ شد و مدیر آن برای گشایش سالن ماشین های لاینوتایپ این مؤسسه از پهلوی دوم (شاه وقت) دعوت کرد و وی به مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات آمد.
        
        
  • 1894:   مجمع الجزاير هاوائي که قبلا نظام پادشاهي داشت جمهوري شد. اين جزاير بعدا به صورت يک استیت فدراسیون آمريکا درآمده است.
        
        
  • 1911:   گرمای بی سابقه 11 روزهِ شمال شرقی فدراسیون آمریکا 380 تَن از مردم این منطقه ازجمله 146 نفر را در شهر نیویورک بی جان کرد. این منطقه عموما پاییز، زمستان و بهار سردی دارد.
        
        
  • 1946:   دولت واشینگتن به فيليپين که نزديک به نيم قرن وابسته به آن دولت بود استقلال داد. فيليپين که از مستعمرات اسپانيا در آسيا بود در جريان جنگ آمريکا و اسپانيا به تصرف آمريکا درآمده بود. این جنگ که آمریکا را قدرت کرد از 1898 و از کوبا آغاز شده بود.
        
        
  • 1982:   سه دیپلمات و یک ژورنالیست ایرانی در لبنان ربوده شدند و از آن پس خبری از آنان در دست نیست. گزارش شده بود که فالانژهای لبنان آنان را ربوده بودند!.
        
        
  • نامه به مولف
    نامه اندرزگونه یک مخاطب از وضعیت ارز در جمهوری اسلامی و شرح نیّت خِیر و فرهنگی یک بانوی بازنشسته و انصراف او
  •   یک مخاطب که بنوشته خودش جمعه هشتم تیرماه 1397 (29 ژوئن 2018) پس از یک دیدار از ایران به لس آنجلس بازگشته در نامه ای به تاریخ 11 تیرماه 97 که خواسته است درج شود نوشته است:
        
        هر دو ـ سه سال یک بار و برای دو ـ سه هفته به ایران می روم. این بار به علت مجروح شدن در تصادف اتومبیل و متعاقب آن، فوت خواهرم، 65 روز در ایران بودم و شاهد افزایش ناگهانی قیمت ها و ناپدید شدن ارز و بسته شدن صرّافی ها!.
        چیزی که تعجب مرا برانگیخت، اظهارات برخی از مقام ها بود. مثلا، یک مقام گفت که خرید ارز از بازار آزاد در حکم قاچاق است و معامله آن غیرقانونی و مجازات دارد. این مقام باید می دانست که این روزها همه مردم سلفون دارند و با هم تبادل نظر می کنند. همچنین هر 10 ـ 12 ایرانیِ درون مرز یک فامیل برون مرز دارد و باهم درد دل می کنند. سطح آگاهی ها ارتقاء یافته و همه می دانند که مجلس با وضع قانون باید داشتن و یا معامله یک کالای هزاران سال معمولی، مانند پول و طلا را قاچاق اعلام و برایش مجازات تعیین کند تا قاضی بتواند مجازات را اِعمال کند. قوه مجریه که نمی تواند قانون بنویسد. با بخشنامه که نمی شود مثلا داشتن پنیر و خرید آن را غیر قانونی اعلام کرد. پول ـ داخلی و یا خارجی هم مثل آن. به جای این حرف ها باید تعیین بها را به بازار بسپارند نه اینکه به بعضی افراد و شرکت ها بدهند با نرخ هر دلار 4200 تومان جهت واردات!. مردم این «بعضی افراد» را حدس می زنند و عصبی می شوند.
        یک مقام دیگر اعلام کرده است که در فرودگاه امام، «ایکس ری» های مافوق مدرن نصب شده که خروج ... را از لابلای کیف و چمدان مسافر می یابد. من در فرودگاه چنین چیزی را ندیدم. کارها مطابق معمول و بسیار سریع و آسان انجام می شد. مگر داشتن طلا جرم است. اگر جرم است چرا دولت هزاران سکه طلا به افراد فروخته است؟. شنیدن این حرف ها در یک کشور اسلامی که قرآن قانون اساسی اسلام است درست نیست. در فرودگاه دیدم که برون مرزی ها که می دیدند به درون مرزی ها برای مسافرت شان ارز دولتی می دهند ناراحت بودند و غُر و لُند می کردند.
        این وضعیت مرا به یاد نظرات «سِر جان مَلکُم» انداخت که دو قرن پیش 3 بار از ایران دیدن کرد و در کتابش نوشت: ایرانیان خود رأی، نزدیک بین، حسود و بخیل هستند و از کمک به یکدیگر و خدمت به عامه و کار داوطلبانه به دور، و اگر به مقام و قدرت برسند، گذشته شان را فراموش و ظلم و زورگویی می کنند و همچنین تحمّل زورشنیدن دارند که این عبارت، به تحمّل دیکتاتوری تفسیر شده است.
        در طول انتظار در فرودگاه بین راه (فرانکفورت) با یک بانوی به اظهار خودش 57 ساله همنشین شدم. مقصد ما آمریکا بود ولی دو شهر مختلف و گِیت هایمان مجاور هم با راهروی مشترک. ناراحت بود. گفت: 5 سال پیش پس از 30 سال معلم بودن و تدریس در کلاس اول دبستان بازنشسته شدم و دو سال بعد دخترم که تبعه آمریکاست و در نزدیکی شهر واشنگتن زندگی می کند مرا با اصرار تمام به آمریکا آورد. در اینجا و پس از مدتی دیدم که ایرانیانِ دارای فرزند مایلند که بچه هایشان نوشتن فارسی را هم یاد بگیرند. صحبت کردن را از پدر و مادر یاد گرفته اند. به فکر افتادم که یک «تاون هاوس» اجاره کنم و به صورت غیر انتفاعی به علاقه مندان، خواندن و نوشتن فارسی یاد دهم. برای این کار نیاز به هر سال دست کم 20 هزار دلار است ـ اجاره تاون هاوس و هزینه آب و برق و رُفت و روب آن. دریافتی بازنشستگی من تا سال گذشته حدود 23 میلیون تومان در سال بود که آن را به آسانی تبدیل به دلار می کردم که هر دلار بیش از 4000 تومان نبود. من مبلغی هم در بانک سپرده دارم که از شهریور ماه گذشته (شهریور 1396) سود آن ـ به تصمیم دولت! ـ به 15 درصد کاهش یافته و به نظر من، کمتر از نرخ تورّم شده است. امسال خواستم پول را که دَم به دَم ارزش [قدرت خرید] آن پایین می آید از بانک بگیرم و یک آپارتمان بخرم که دیدم قیمت آپارتمان ظرف چند ماه دو برابر شده و پول من، حرف مُفت. صرّافی ها باز نبودند که ارز مورد نظر را به هر قیمت ـ قیمت بازار، تهیه کنم. یکی از بستگان که کارمند دولت است گفت که به رئیس بانک مرکزی نامه بنویس و قصد خودرا درباره آن کار فرهنگی بگو و درخواست خرید ارز کُن. او گفت که در روزنامه ها خوانده است که به کارهای فرهنگیِ برون مرز هم که عام المنفعه است ارز می فروشند. با شنیدن این پیشنهاد یک نامه به عنوان ریاست بانک مرکزی نوشتم که برای خدمت فرهنگی مورد نظر، سالانه 20 هزار دلار لازم است که پس از تأیید تأسیس آموزشگاه، هر سال در سه قسط 4 ماهه به بهای بازار آزاد خریداری شود دستور مقتضی بدهید. با این نامه به خیابان میرداماد، به ساختمان بانک مرکزی رفتم ولی کسی نامه ام را نگرفت. حتی به داخل بانک هم راهم ندادند، فقط طبقه اول. گفتند برو نامه را پُست کن!. با مشاهده این وضعیت [نوعی بوروکراسی] از خیر کار گذشتم ولی برای بازگشت، نیاز به 50 ـ 60 دلار پول داشتم که در فرودگاه دالِس به تاکسی بدهم که آن را هم در خیابان از یک ارزفروش دوره گرد خریدم ولی می ترسم که مبادا جعلی باشد و گرفتار شوم. باید در فرودگاه آنقدر بمانم تا دامادم از کار به خانه بازگردد و 36 مایل (حدود 60 کیلومتر) رانندگی کند و مرا از فرودگاه ببَرد.




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com