Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
8 مي
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 8 مي
ايران
آبراه خشايارشا در يونان - دليل ديگري بر جعلي بودن مضمون فيلم «300»
تصوير مجسمه نيمتنه خشايارشا
هشتم ماه مي سال ۲۰۰۱ گروه باستان شناسان انگليسي، ايتاليايي و يوناني اعلام كردند كه آبراه خشايارشا را كه در سال ۴۸۰ پيش از ميلاد در خاك يونان ساخته شده بود كشف كرده اند. [كساني كه خبر اين كشف و جزئيات اين اقدام خشايارشا را در رسانه هاي غرب ديده بودند متوجه شده اند كه مضمون فيلم «300» ساخت سال 2006 جعلي ونادرست بوده است. در حمله نهايي به نيروهاي لئونيداس پادشاه اسپارت در ترموپيل در همان سال و پيش از ساخته شدن اين آبراه، هزار مرد پكتيايي از ارتش ايران شركت داشتند. اين مردان از ايالت كوهستاني پكتياي ايران خاوري بودند كه جمعيت زيادي نداشت و امروز هم كه در افغانستان واقع شده است به علت كوهستاني بودن كم جمعيت است. به علاوه، بكار بردن دهها هزار نيرو در تنگه ترموپيل، امكان پذير نبوده است و مغاير فرضيه هاي نظامي ژنرال كلازويتس آلماني است].
     خشايارشا [پسر آتوسا دختر کوروش بزرگ که نام او در غرب Xerxes نوشته مي شود] در جريان لشكركشي خود به اروپا، براي تسهيل عبور كشتي هاي نظامي ايران از يك سوي شبه جزيره به سوي ديگر آن، آن آبراه را ساخته بود كه به مروز زمان در زير خاك پنهان شده بود. باستانشناساني كه اين آبراه را كشف كرده اند گفته اند كه مهارت مهندسان آن زمان در ساختن اين آبراه دست كمي از امروز نداشته است.
     عرض آبراه در قسمت زيرين كمتر از بالا بوده و دو كشتي به راحتي از كنار هم مي توانستند عبور كنند. طول اين آبراه 1600 متر و عرض آن در بالا 34 متر بوده است.
    خشاريارشا متولد سال 519 پيش از ميلاد در سال 486 پيش از ميلاد بر جاي پدرش داريوش بزرگ نشست و تا زمان مرگ (سال 465 پيش از ميلاد) به مدت 21 سال پادشاهي کرد. او بود که عنوان شاهنشاه را براي پادشاهان ايران رسمي ساخت و شاهنشاه در آن زمان يعني رئيس ملل. کوروش بزرگ خودرا رئيس = بزرگ جامعه مشترک المنافع = ملل مي دانست. وي معتقد به اتحاد ملل و وجود يک داور و حاکم ارشد بود که ناظر بر روابط اين ملل (ملل متحده) باشد و حرف آخر را بزند.
رليف (تصوير سنگ تراشيده) خشايارشا


    
کتيبه خشاريارشا در منطقه وان (ترکيه امروز)

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
علي اميني، اصلاحات و انحلال مجلس
Ali Amini
در اين روز در سال 1340 شاه به درخواست دكتر علي اميني نخست وزير وقت كه تازه اين سمت را به دست آورده بود دوره وقت مجلس را منحل كرد. دكتر اميني در سخنراني هايش گفته بود كه آن دوره مجلس را به دلايلي قبول ندارد و وعده انتخابات آزاد را داده بود. وي در همين روز تشكيل اجتماعات در ميدان جلاليه (پارك لاله امروز) را آزاد اعلام داشت.
     گفته شده است كه دكتر اميني از سوي حزب دمكرات آمريكا كه از سي ام دي ماه سال پيش (20 ژانويه 1961) قدرت را در اين كشور به دست گرفته بود براي انجام برخي اصلاحات پشتيباني مي شد. جان اف كندي رئيس جمهور وقت آمريكا گفته بود كه پيشرفت دمكراسي و انجام اصلاحات پروگرسيو در كشورهاي متحد آمريكا، منطق اين دوستي را توجيه مي كند. به علاوه، اصلاحات اجتماعي باعث مي شود كه تبليغات كمونيستها در اين ممالك خنثي شود.
     برخي ادعا كرده اند كه به ابتكار آمريكايي ها (ازجمله راه اندازي تظاهرات معلمان شهر تهران)، زمينه براي روي كار آمدن دكتر اميني در ايران فراهم آمده بود. دكتر اميني سالها پيش از آن، در طول اقامت خود در واشنگتن به عنوان سفير ايران با رجال آمريكايي دوستي برقرار كرده بود. اصلاحات دكتر اميني بعدا انقلاب سفيد نام گرفت و پس از كنار رفتن او از نخست وزيري، شاه اين اصلاحات را به حساب خود گذارد و «انقلاب شاه و ملت» عنوان داد. علي اميني كه درجريان انقلاب سال 1357 دوباره فعال شده بود اخيرا در پاريس درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تيرباران شدن 21 مقام نظام سابق - اعدام وزيری كه به مطبوعات پول مي داد، روزنامه نگاران را ممنوع القلم و اخبار دولتي را ديكته مي كرد
کيانپور
18 ارديبهشت سال 1358، هجده تن ديگر از مقامات نظام سابق كشور به حكم قاضی شرعِ دادگاه انقلاب تيرباران شدند. دادگاه انقلاب اين عده را هم مفسد في الارض تشخيص داده بود. در ميان اعدام شدگان، دو وزير و يك رئيس سابق مجلس ديده مي شدند. جواد سعيد قبلا رئيس مجلس و غلامرضا كيانپور و محمدرضا عاملي تهرامي وزيران پيشين اطلاعات و جهانگردي بودند. وزارت اطلاعات و جهانگردی پس از انقلاب به وزارت فرهنگ و ارشاد تغییر عنوان داده شده است.
    كيانپور 50 ساله مدتي هم استاندار در دو استان و زماني وزير دادگستري بود!. يكي از اتهامات او ممنوع القلم كردن چند روزنامه نگار در طول وزارت خود (وزارت اطلاعات و جهانگردی) بود. كيانپور در دفاع از خود گفته بود كه به اشاره ساواك و يا شخص هويدا چنين كرده بود كه به او گفته شد ممنوع القلم كردن روزنامه نگار حتي براي يك روز، بايد با حُكم دادگاه باشد و او با اين عمل حقوق روزنامه نگاري را نقض و مردم را از خواندن نوشته هاي آنان محروم كرده بود.
    دكتر عاملي تهراني در دفاع از خود گفته بود كه در طول وزارت خود بسياري از اشتباهات كيانپور را جبران كرد و به رغم مخالفت ساواك، به روزنامه نگاران حرفه اي پروانه انتشار روزنامه داد زيرا كه مي دانست در ساواك براي آنان پرونده سازي شده بود و دليل محكمي بر اثبات درستي گزارش هاي ساواك وجود نداشت. به دكتر عاملي گفته شد كه اشتباه او يكي اين بود كه در اوج انقلاب و پس از ممنوع شدن افراد از همكاري با دولت و عضويت در كابينه، سمت وزارت را قبول كرده و با اين عمل، به انقلاب «نه» گفته بود و ....
     دادستان انقلاب اسلامي متن كيفرخواست اعدام براي غلامرضا كيانپور را جهت اطلاع عمومي منتشر ساخت كه در صفحه 11 شماره 15848(مورخ 18 ارديبهشت 1358) روزنامه اطلاعات به چاپ رسيده است.
     طبق اين كيفرخواست، كيانپور متولد شهر ساري متهم بود كه در طول تصدي وزارت اطلاعات و جهانگردي با استفاده از وجوه دولتي به برخي از جرايد كمك مالي مي كرد (كه هرگونه كمك مالي به جرايد عمومي جز مجلات تخصصي و نشريات رسمي احزاب، عملي بر خلاف اصول ژورناليسم حرفه اي است و عرفا ممنوع است)، اطلاعات و اخبار مميزي شده (تنظيم مطابق سياست دولت) را در اختيار آنها جهت انتشار مي گذاشت، و اين اخبار سانسوري پس از تنظيم دولتي و تكثير آنها در خبرگزاري پارس و يا دفتر ويژه اطلاع رساني در وزارت ارشاد در اختيار جرايد قرار مي گرفت و يا اين كه تلفني به ميز سردبيري در تحريريه آنها (و به فردي مورد اعتماد دولت در آن ميز) ديكته مي شد و به اين ترتيب به ملت گزارش خلاف واقع مي داد.
    دركيفرخواست آمده بود كه كيانپور زماني مديركل سازمان برنامه بود، مدتي معاون وزارت اقتصاد، گاهي استاندار استانها، سپس وزير اطلاعات و جهانگردي و آنگاه وزير دادگستري بود (يعني كارشناس همه امور از اقتصاد تا ژورناليسم و كشورداري و كار قضاوت!!). طبق کيفرخواست، وي در طول تصدّي اين مشاعل قراردادهاي متعدد اقتصادي باجهانخواران امضاء كرده و بر وابستگي ايران به آنها افزوده بود.
    در اين كيفرخواست افزوده شده بود که كيانپور در طول تصدي وزارت دادگستري، هركس را كه صداي اعتراضش بلند مي شد توسط بازپرسان و دادستانهاي مطبع و دست نشانده اش بازداشت مي كرد و تحت تعقيب قرار مي داد و با اين كار، ايران را به صورت يك زندان بزرگ درآورده بود كه در آن ابتدايي ترين حقوق طبيعي و شناخته شده در اعلاميه حقوق بشر و قانون اساسي همان نظام ناديده گرفته مي شد و ....
    دادستان سپس تقاضاي اعدام كيانپور و مصادره اموال او را كرده بود.
    کُپی بالای صفحه اول روزنامه اطلاعات، شماره 18 اردیبهشت 1358 درباره این اعدام ها:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
اسوالد اشپنگلر مؤلف «زوال غرب» و صاحب فرضيه انحطاط ـ سه عامل فرضيه «انحطاط» ـ نظرات او درباره دمکراسي و سوسياليسم
Oswald Arnold Spengler
«Oswald Arnold Spengler اسوالد آرنولد سپنگلر» مورّخ، فيلسوف و دانشمند شهير آلماني و صاحب فرضيه «انحطاط» در 56 سالگي در هشتم ماه مي 1936 درگذشت. وي كه كتاب «زوال غرب The Decline of the West» را بر پايه فرضيه انحطاط تاليف كرده است معتقد بود كه انحصار (ماني پوليشن)، ماترياليسم (مادي گرايي) و تلاش دولت ها براي استراسيسم كردن برخي از اتباع خود (محروميت از حقوق كردن، طرد كردن، بي وجهه كردن، فراري دادن، تبعيد كردن و ...) سه عامل اصلي انحطاط تدريجي هر نظام و سيستم حكومتي هستند.
     Spengler در همان زمان و به همان دلايل، فروپاشي نظام نوبنياد ناسيونال سوسياليستي آلمان (نازيسم) و اضمحلال حكومت ماركسيستي شوروي را كه هر دو رژيم وارد سه عامل انحطاط شده بودند پيش بيني كرده بود. سپنگلر (اشپنگلر) همچنين برپايه سيكل هاي طلوع و غروب تمدن، زوال غرب را حتمي دانسته است زيرا كه در باتلاق مادي گري و حرص پول فرو رفته است. تفسيرنگاران عقايد او، شروع اين انحطاط را از اوايل قرن 21 پيش بيني کرده اند. وي دمکراسي را لازم دانسته ولي نظر داده است که تمرين آن و در اجرا به انحراف کشانده خواهد شد و «جاه طلبان» از نام آن براي رسيدن به قدرت سوء استفاده خواهند کرد. بنابراين، براي پياده کردن دمکراسي بايد برپايه اصول آن، راه و روش درست در پيش گرفت و گرنه به مراتب بدتر از حکومت هاي ارثي خواهد بود. همچنين به باور او، راههاي سوء استفاده از سوسياليسم زياد است و ديري نخواهد گذشت که از مسير خارج و به بيراهه خواهد افتاد.
     وي كه فرضيه خود را از قانون رشد ارگانيك و طبيعت اخذ كرده بود در سالهاي 1918 تا 1920 طرح و چارچوب نوعي سوسياليسم طبيعي را به دست دست كه با پروسيانيسم همخواني داشت و به همين لحاظ، آن را سوسياليسم آلمانيزه مي خوانند. ناسيونال سوسياليست هاي آلمان (نازي ها) هنگام انتشار فرضيه اشپنگلر تصور كردند كه در جهت تاييد آنان است، ولي هيتلر پس از خواندن كتاب سپنگلر به جاي گرفتن پند از آن، به خشم آمد و فعاليت هاي اين فيلسوف را محدود كرد. سران شوروي هم از فرضيه اين فيلسوف پند نگرفتند و به همچنين صدام حسين در عراق.
    سپنگلر (اشپنگلر) ضمن فرضيه خود ثابت كرده بود كه هر «ايسم» اگر در جريان پياده شدن به ديكتاتوري بيانجامد و يا يك ديكتاتور كار اجراي آن را به دست گيرد شكست خواهد خورد و مخصوصا براي اجراي يك نظام سوسياليستي بايد روح و طبيعت انسان را كه برضد زور شنيدن است در نظر گرفت و گامي برضد آن برنداشت.
    سپنگلر در هر سه كتاب معروف خود (زوال غرب، لحظه تصميم، انسان و تكنيك) نوشته است: خودكامگي و توجه نكردن به خواست ديگران و حق انسان، جامعه را به صورت آتشي در زير خاكستر در مي آورد كه با وزش هر باد شعله ور مي شود و ديگر، به چيزي ابقاء نمي كند. وي تأکيد کرده است كه آسيب پذيري نظام هاي ايدئولوژيك، اگر خودكامگي وارد آن شود و يا كارها به دست مديران ناكارآمد و يا مغرض و بخيل افتد بيشتر است.
    «تاريخ» نشان داد كه فروپاشي شوروي به همان صورتي انجام شد كه اشپنگلر پيش بيني كرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دموکراسي
عارضه اي نامطلوب: نفوذ احساس و عاطفه در تمرين دمكراسي
در دنياي معاصر، دمكراسي عاطفه با نخست وزير شدن sirimavo bandaranaike در سريلانکا (سيلان) پا به عرصه ظهور گذارد
نشست محدود استادان علوم سياسي در سانفرانسيسكو كه درباره دمكراسي بحث و بررسي مي كرد هشتم ماه مي 2003 در اعلاميه اي از دخالت يافتن «احساس و عاطفه» راي دهندگان در تمرين دمكراسي ابراز نگراني كرد. اين استادان در نشست هاي قبلي خود؛ تبليغات پولي (آگهي ها و اعلانات)، كمك هاي مالي کمپاني هاي بزرگ و اصحاب منافع به تبليغات نامزدها و بي اعتنا شدن تدريجي نسلهاي تازه به مشاركت در دمكراسي و بويژه انتخابات را خطرات انحراف دمكراسي از اصول و فرضيه هاي خود اعلام كرده بودند و خواسته بودند كه احزاب برپايه ايدئولوژي به وجود آيند، نه به صورت مجمعي از جويندگان قدرت و يا حاميان نوعي «راهكار».
     در نشست سال 2003 (سانفرانسيسكو)، موارد متعدد از عارضه «نفوذ احساس و عاطفه در تمرين دمكراسي» مطرح شده بود از جمله: انتخاب بيوه شهردار شهر «تگوسيگالپا» پايتخت هندوراس به جاي شوهر متوفايش، بيوه «ساني بونو» به جاي شوهرش به نمايندگي قوه مقننه آمريكا، بيوه ايتاليايي الاصل پسر بانو گاندي و نوه نهرو به جاي آنها به رياست حزب قديمي كنگره هند و ... و پيش از همه اين موارد، انتخاب بانو باندرانايكه sirimavo bandaranaike در سريلانكا (سيلان) به جاي شوهر مقتولش به رياست دولت که در 26 سپتامبر 1959 به دست يک روحاني بودايي ترور شده بود.
     در اعلاميه نشست سانفرانسيسكو آمده بود كه اين وضعيت به تدريج مي رود كه «احساس و عاطفه» را هم بمانند تبليغات و هياهو و يا اعمال نفوذ جانشين دمكراسي اصيل به معناي علمي آن كند كه عبارت است از انتخاب «بهترين ها» از سوي مردم و شوراها به منظور اداره يك جامعه (محله، شهر و يا كشور) به بهترين صورت.
     بسياري از فرضيه پردازان علم حكومت و استادان علوم سياسي «دمكراسي احساس و عاطفه» را عارضه اي نامطلوب مي دانند كه از اداره جامعه توسط بهترين ها عملا جلوگيري مي كند و جامعه از اعضاي بهتر و برتر خود محروم مي شود، زيان مي بيند و عقب مي ماند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
كشف بيماري پاركينسونز
دكتر پاركينسون دو قرن پيش در اين خانه درلندن زندگي مي كرد كه همچنان نگهداري مي شود

بيماري پاركينسونز به اسم Dr. James Parkinson دكتر جيمز پاركينسون (متولد 11 اپريل1755 ـ متوفي در 21 دسامبر 1824) است كه هشتم ماه مي سال 1817 از آن نام بُرد و گفت كه يك بيماري مزمن مربوط به سلسله اعصاب است. علائم اوليه آن به گونه اي است كه ممكن است دكتر تشخيص بيماري ديگري را بدهد و اين علائم كه با بيماري هاي ديگر مشابه است از اين قرارند:
     خيرگي در نگاه كردن يعني كمتر از گذشته پلكها را به هم زدن، حركت يك دست بيش از دست ديگر، هنگام ايستادن كمي خميده به نظر آمدن، هنگام راه رفتن اندكي كشيده شدن يك پا به زمين، احساس منجمدشدن يك شانه (حركت آن سخت و دردآور مي شود)، نرم شدن تكلم (از دست دادن زمختي صوتي هميشگي)، گهگاه حركت غيرارادي بعضي از اندامها و ....
     در دوران حيات دکتر پارکينسون هنوز گرفتن عکس با دوربين متداول نشده بود و عکس و تصويري از او در دست نيست. اخيرا در انگلستان، تصويري به نام جيمز پارکينسون به دست آمده که تاريخ 1839 را دارد يعني 15 سال پس از مرگ دکتر پارکينسون و بنابراين در درستي آن ترديد است. با وجود اين، ما آن را در اينجا درج مي کنيم با ذکر عبارت ترديد.
تصويري که در تعلق داشتن آن به دکتر پارکينسون ترديد است


    
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
ادامه غارت شهر «رم» و توقف موقت رُنسانس
غارت شهر «رم» که از ششم ماه مي سال 1527 آغاز شده بود در اين روز (هشتم مي) شدت بيشتري يافته بود. اين تاراج توام با تجاوز به بانوان و تخريب، تا شانزدهم ماه مي ادامه يافت. شهر «رم» ششم ماه مي در برابر هجوم مِرسنِرهاي اعزامي از جانب پادشاه آلمان و اسپانيا سقوط كرده بود. اين پادشاه با فرانسه و انگلستان رقابت داشت. چون دولت فرانسه خودرا مكلف به حراست از دستگاه پاپ مي دانست، مرسنرهاي اعزامي پادشاه آلمان در صدد تصرف شهر رم و مقرّ پاپ برآمده بودند. 15 هزار مرسنر آلماني به دليل اين كه پروتستان بودند علاوه بر شهر رم، واتيكان را هم غارت، به آثار هنري آن (نقاشي ها) آسيب زدند و قسمتي از آنجارا به اصطبل اسبهاي خود تبديل كردند. مورخان نوشته اند كه با غارت شهر رم، ادامه رنسانس كه از ايتاليا آغاز شده بود تا مدتي متوقف شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
66 سال پيش از انگليسي ها، «هرناندو دِ سوتو» اسپانیایی در جستجوي طلا وارد آمريکاي شمالي شده بود و ...
de Soto

هشتم ماه می 1541 هرناندو دِ سوتو Hernando de Soto فرماندار اسپانیایی کوبا در جریان دیدار از آمریکای شمالی به رود «می سی سی پی» رسید و آن را ریو دِ اسپیریتو Rio de Espiritu نامید. وی و افرادش نخستین اروپاییان بودند که از جنوب شرقی آمریکای شمالی (ایالات متحده امروز) ـ آن سوی فلوریدا دیدن کردند. پیش از او، پای اروپاییان تنها به فلوریدا رسیده بود. «دو لئون» اسپانیایی در سال 1520 وارد فلوریدا شده بود. این نام را هم او بر این ایالت گذارده است که قرن ها متعلق به اسپانیا بود و در قرن 19 آن را به دولت واشنگتن فروخت. فلوریدا یعنی «پُرگُل». این منطقه از سال 1845 یک ایالت فدراسیون آمریکا شده است. فلوریدا به کوبا نزدیک است. دِ سوتو که قبلا در تصرف مناطق متعدد در آمریکای مرکزی و جنوبی شرکت ودر جستجوی طلا، بسیاری از بومیان را کشته بود با 9 کشتی، 620 تفنگدار و 220 اسب از کوبا خارج و وارد فلوریدا شده و سپس از مناطقی که قرن بعد و پس از آن، مهاجرین انگلیسی بر آنها نام جورجیا، آرکانزا، آلاباما و ... گذاردند دیدن کرد بدون اینکه به هدف خود که کسب طلا برای خزانه اسپانیا و رسیدن به چین از اين سوي جهان بود نائل آید. دِ سوتو پس از انتقال به قاره غربی (آمریکا) به عنوان یک افسر اسپانیایی، در تصرف بسیاری از مناطق آمریکای مرکزی و جنوبی و بویژه سرزمین اینکا Inca همکاری کرده بود و مدتی پادشاه «اینکا» زندانی و زیر شکنجه های او بود تا جای طلاهایش را نشان و آنها را تحویل دهد. دِ سوتو همواره در این اندیشه بود که به دریای ساحل غربی قاره آمریکا برسد و به چین برود. به گمان وی، چین ـ کشوری که «مارکو پولو» از آن دیدار کرده بود و در آنجا ساخت باروت، کاغذ و قطب نما را فراگرفته و این فنون را به اروپا منتقل و دولت های دریایی این قاره را کاشف راههای دریایی برای رسیدن به سرزمین های دوردست، استعمارگر و برتری طلب کرده بود باید آن سوی سرزمین آمریکا واقع می بود و این دو سرزمین ازهم فاصله چندان نمی داشتند. دِ سوتو به این هدف خود که رسیدن به ساحل غربی آمریکای شمالی بود دست نیافت و 21 ماه می 1542 در آرکانزا و در کنار می سی سی پی درگذشت. وی یک سال پس از عبور از رود می سی سی پی، در ساحل غربی آن دچار نوعی بیماری شده و از شدّت تب درگذشته بود. دِ سوتو که در 1496 (4 سال پس از رسیدن کریستوفر کلمبوس به قاره غربی) به دنیا آمده بود 46 سال عُمر کرده بود.
     دِ سوتو که در جوانی فردی معمولی بود بعدا و در طول سفرهای دریایی به صورت یک فرمانده نظامی بزرگ درآمده و با یک امیرزاده اسپانیایی ازدواج کرده بود و به پادشاه این کشور قول داده بود که ظرف چهارسال آمریکای شمالی را از آن اسپانیا کند که اگر چنین شده بود مهاجرنشین های انگلیسی بوجود نمی آمدند و امروز کنفدراسیون کانادا و ایالات متحده چند کشور اسپانیایی زبان کاتولیک شبیه آمریکای مرکزی و جنوبی بودند. درگذشت ناگهانی دِ سوتو مانع از اجرای نقشه ای شد که وی آن را به تصویب پادشاه اسپانیا رسانده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انقلاب فرانسه «لاوازيه» پدر شيمي نوين را گردن زد!
Antoine Lavoisier

هشتم ماه مي 1794 ـ دوران انقلاب فرانسه و زمان اقتدار ربسپير Robespierre معروف به دوران حکومت ترور = Reign of Terror ـ آنتوان لاوازيه Antoine Lavoisier كه به پدر شيمي نوين (شيمي تجربي) معروف است به حكم يك دادگاه انقلاب با گيوتين گردن زده شد!. اشتباه لاوازيه اين بود كه پس از كسب شهرت علمي وارد سياست شده بود و در سال 1791 عمل دولت وقت (رژيم پادشاهي) را در افزايش مالياتها به منظور رفع دشواري هاي دولت تاييد كرده بود. افزايش ماليات يكي از علل انقلاب بود، و مخصوصا كشاورزان از اين عمل به خشم آمده بودند.
     لاوازيه (متولد 26 آگوست 1743) هنگام اعدام شدن 51 ساله بود. وي قبلا راه تهيه آب از تركيب دو گاز اكسيژن و هيدرژن را به دست آورده بود و همچنين ثابت كرده بود كه حيات، بدون اكسيژن غير ممكن است. نام هاي «اكسيژن» و «هيدرژن» را لاوازيه بر اين دو گاز گذارده است. وي همچنين به تنظيم سيستم متريک و دسته بندي عناصر شيميايي کمک کرده بود. اتهام او خيانت به وطن اعلام شده بود. اين اتهام را «ژان پل مارا J. P. Marat» که بعدا در حمام خانه اش به دست يک بانو ترور شد به لاوازيه وارد کرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که آلمان تسلیم شد و جنگ جهانی دوم در جبهه های اروپا پایان یافت ـ چرا سند تسلیم دو بار امضاء شد
مارشال ژوکف فاتح برلین و سند تسلیم آلمان ـ عکس از مجله لایف
ساعت 23 هشتم ماه می 1945 (چند دقیقه مانده به نیمه شب) فیلد مارشال ویلهلم کیتل (کایتِل) W. Keitel رئیس ستاد ارتش آلمانِ ناسیونال سوسیالیست در کارلشورتس (کارلسهورتس) Karlshorts ـ مقرّ ارتش سرخ در برلین حضوریافت و به نمایندگی از سوی دریاسالار Karl Doenitz (دونیتس 1891 ـ 1980) که پس از خودکشی هیتلر بر جای او نشسته بود سند تسلیم وِرماخت (ارتش آلمان) را امضاء کرد و به مارشال گئورگی ژوکُف فاتح برلین داد و ژوکف آن را برای حاضران خواند.
    ژنرال آلفرد جُدل (یُدل) Alfred Jodl فرمانده عملیاتی ستاد ارتش آلمان و معاون کیتل (کایتل) روز پیش از آن (هفتم ماه می) چنین سندی را در شهر ریمز واقع در شمال شرقی پاریس ـ مقرّ فرماندهی متفقین غربی ـ امضاء کرده و به آنان داده بود. با اینکه در این مراسم سوسلوپاروف ـ ژنرال ارتش سرخ هم حضور داشت، ژوکُف آن را نپذیرفت و استدلال کرد که چنین سندی نمی تواند در سرزمینی جز آلمان امضا شود و این سند باید در برلین و در مقرّ نیروهای فاتح ِ پایتخت رایش (نیروهای دولت مسکو) امضاء شود.
    این استدلال پذیرفته شد و فیلدمارشال کیتل (کایتل) در مقرّ فرماندهی ژوکف حضور یافت و سند تسلیم بدون قید و شرط را امضاء کرد و جنگ جهانی دوم در جبهه های اروپا پایان یافت. در جریان جنگ جهانی دوم 35 میلیون اتباع جماهیریه شوروی ازجمله 27 میلیون روس کشته شدند و گورباچف در نیمه دوم دهه 1980 از خون این انسان ها گذشت و دستاوردها ارتش سرخ را رها ساخت و ....
    غربی ها هشتم ماه می را به عنوان روز پیروزی بر آلمان که اینک همین آلمان متحد آنها شده است برگزار می کنند و روس ها روز نهم ماه می را زیرا که سند ساعت 23 روز هشتم ماه می به وقت برلین (بامداد نهم ماه می به وقت مسکو) امضاء شده بود.
    در طول جنگ جهانی 1939 ـ 1945، در ماه می رویدادهای قابل بررسی و تأمل متعدد ثبت شده است از این قرار:
    در ماه می 1939 (4 ماه پیش از حمله آلمان به لهستان، با هدف پس گرفتن اراضی خود که قرارداد صلح ورسای آنها را به لهستان داده بود) برلین با رُم قرارداد اتحاد تمام عیار امضاء کرد. تعرّض به لهستان یکم سپتامبر 1939 آغاز شد و سه روز بعد لندن و پاریس که تمامیت لهستان را تضمین کرده بودند به آلمان اعلان جنگ دادند.
    در ماه می 1940 آلمان با فرانسه، بلژیک، هلند و لوکزامبورگ وارد جنگ شد، فرانسه شکست خورد و کنار رفت و سه کشور دیگر به تصرف آلمان درآمدند.
    ماه می 1941 تعرّض نیروهای آلمان به حمایت از ایتالیایی ها به طُبرُق ِ لیبی ثبت کرده است. در همین ماه و همین سال لوفت وافه (نیروی هوایی آلمان) لندن و چند ناحیه دیگر در انگلستان را بمباران کرد که این بمباران ادامه یافت، نخست با هواپیما و بعد با موشک. رزمناو آلمانی بیسمارک نیز در همین ماه و همین سال رزمناو انگلیسی «هود» را غرق کرد.
    در ماه می 1942 و در جریان تعرّض آلمان به شوروی، شبه جزیره کریمه مورد حمله قرارگرفت. هدف آلمان از توجه به جنوب و جنوب شرقی روسیه، رسیدن به چاههای نفت باکو بود و نیز نزدیک شدن با دولت دست خود ـ ایران.
    در ماه می سال 1943 که هیتلر در انتظار موفق شدن تلاش دانشمندان آلمان به تولید سلاح اتمی بود نیروهای آلمانی ـ ایتالیایی در شمال آفریقا به علت نرسیدن کمک و مهمات شکست خوردند و تسلیم شدند. بیشتر نظامیان ارتش هشتم انگلیس در این پیروزی، هندیان بودند.
    در ماه می 1944 ورق برگشت خورده بود. ارتش سرخ سواستوپل و تمامی کریمه را از آلمانی ها پس گرفت، نیروهای آلمانی در جبهه های شوروی حالت دفاعی و توأم با عقب نشینی به خود گرفتند و متفقین که وارد ایتالیا شده بودند تا نزدیکی شهر رُم پیشروی کرده بودند.
    یک روز مانده به ماه می 1945 هیتلر که روس ها به چندصد متری مقرّ زیرزمینی او رسیده بودند و بیشتر برلین به دست آنان افتاده بود خودکشی کرد. آخرین دسته نیروهای آلمانی در ایتالیا دوم ماه می همین سال تسلیم و موسولینی دستگیر شد، روس ها بر تمامی لهستان، اتریش، بلغارستان، چک اسلواکی، مجارستان، رومانی و نیمه شرقی آلمان مسلط شده بودند که آلمان در هفتم و هشتم این ماه ـ دوبار ـ سند تسلیم امضاء کرد و فاتحان ـ پیش از تشکیل کنفرانس سران، موافقت کردند که آلمان را زیر نظر خود به چهار منطقه تقسیم کنند. در همین ماه دستگیری مقامات و ژنرالهای آلمان آغاز شد که بیشتر آنان ازجمله مارشال کیتل (کایتل) و ژنرال جُدل (یُدل) که دو سند تسلیم را امضاء کرده بودند در نوامبر سال بعد اعدام شدند.
    
ژنرال جُدل (یُدل) با متحدین غربی سند تسلیم امضاء می کند (سند اول، که روس ها آن را نپذیرفتند)


    
به رغم امضاء سند تسلیم، ژنرال جُدل (یُدل) اعدام شد ـ عکس جسد او پس از اعدام


    
ژنرال کیتل (کایتِل) در برلین و در مقرّ فرماندهی ارتش سرخ در حال امضاء سند تسلیم بدون شرط ارتش آلمان (ورماخت) است (سند دوم که روس ها آن را پذیرفتند و سند اصلی است)


    
پس از امضای سند تسلیم، مارشال ژوکف آن را برای مدعوین و روزنامه نگاران می خواند

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اختلاس در وزارت دفاع روسیه
هشتم ماه می 2015 اعلام شد که یک دادگاه روسیه بانو Yevgenia Vasilyeva رئیس پیشین دپارتمان اموال در وزارت دفاع روسیه را به جرم اختلاس به 5 سال زندان و استرداد مال محکوم کرده است. طبق برخی گزارش ها، وی با ایجاد یک شرکتِ وابسته به خود و سپردن کارها به آن، از این طریق سوء استفاده و اختلاس می کرد.
    
Yevgenia Vasilyeva

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
یادآوری گذشته (تاریخ) با نگاهی به کُپی های صفحات اول شماره های 18 و 19 اردیبهشت 1358 روزنامه اطلاعات



    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 8 مي
  • 1157:   سلطان سنجر (احمد ابوحارث) پسر ملکشاه و از سلاطین سلجوقی در 71 سالگی در شهر مَرو درگذشت. وی که 21 سال سلطنت کرده بود در سنجار (شمال غربی عراق امروز) به دنیا آمده بود.
        
  • 1788:   دولت فرانسه که با نارضایی های بسیار رو به رو بود و یکی از آنها کُندی کار در دستگاه قضایی و وجود تنها یک دادگاه عالی (بالاتر از تجدید نظر) در مرکز، در صدد برآمد که شمار این دادگاهها را که در آن زمان «پارلمان» خوانده می شدند افزایش دهد و از چنین روزی به جای یک دادگاه تمیز (پارلمان) که قضات متعدد داشت 47 دادگاه تأسیس کرد تا کار رسیدگی به پرونده ها تسریع شود. «تاریخ» نشان داده است که این تدبیر و تدابیر دیگر مانع از انقلاب نشد و سال بعد، انقلاب همه چیز را تغییر داد و ....
        
  • 1821:   نتیجه جنگ شهری (نبرد خانه به خانه) قابل پیش بینی نیست. نمونه آن که جزئیاتش در دانشکده های نظامی تدریس و بررسی می شود در این روز و در جریان جنگ 11 ساله استقلال یونان (از 1821 تا 1832) آغاز شده بود. یک دسته 120 نفری از استقلال طلبان یونانی یگانهای یک لشکر 9 هزار نفری عثمانی (ترکیه) را به داخل شهر گراویا کشاندند و شکست دادند. نبرد، از هتل شهر آغاز شد و سپس کوچه به کوچه و خانه به خانه. مردم شهر از استقلال طلبان حمایت می کردند.
        نزدیک به صد سال پس از آن رویداد، کلنل محمدتقی خان پسیان با همین روش، روس ها را شکست داد.
        کلنل پسیان افسر ژاندارم در جریان جنگ جهانی اول که روس ها در مسیر خود به عراق برای جنگ با عثمانی (احیانا تصرف عراق پیش از آنکه به دست انگلیسی ها افتد) ساوه و همدان را تصرف کرده بودند در شهر همدان با آنان وارد یک نبرد خونین خیابانی شد. کلنل که نیروهایش فاقد سلاح سنگین بودند روس ها را در کوچه ـ پس کوچه های همدان درهم کوبید و از شهر اخراج کرد.
        
  • 1937:   توماس پینچ اُن Thomas Pynchon داستان نگار آمریکایی به دنیا آمد. او که به کار نوشتن ادامه می دهد، در این روز در سال 2022 هشتاد و پنج ساله شد.
    Pynchon


        
  • 1942:   در جریان جنگ دریایی «کورال سی» میان امپراتوری ژاپن و آمریکا، در این روز ناو هواپیمابر آمریکایی لِکزینگتون Lexington غرق شد. این ناوِ 36 هزار تُنی که در چند جنگ شرکت کرده بود توان حمل 78 هواپیما را داشت.
        
        
  • 2021:   در این روز انفجار تروریستی یک خودرو مقابل یک مدرسه در شهر کابل 62 تَن را کشت و 947 نفر دیگر را مجروح ساخت.
        
  • 2022:   در این روز علی حسن موین یی Mwinyi دومین رئیس جمهوری کشور متحدهِ 947 هزار کیلومتریِ 62 میلیونی تانزانیا واقع در شرق آفریقا 97 ساله شد. وی که بزرگ شده زنگبار است هشتم ماه می 1925 به دنیا آمده است. علی حسن در طول ریاست خود بر تانزانیا، نظام سوسیالیستی این کشورِ واقع در ساحل اقیانوس هند را تغییر داد و اقتصاد را از دست دولت خارج ساخت. «جولی اس نایرِرِه» نخستین رئیس کشور تانزانیا، در این کشورِ تشکیل شده از اتحاد زنگبار و تانگانیکا، نظام سوسیالیستی برقرار کرده بود. تانگانیکا قبلا از مستعمرات دولت لندن بود. علی حسن، تحصیلکرده انگلستان دارای شش دختر و شش پسر است.
    علی حسن


        
        
  • کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    زنانی که برای خود «هوو» گرفتند!
    در آمار فروردین ماه 1348 دادگاههای خانواده تهران (دادگاههای رسیدگی به درخواست طلاق، تعدّد زوجات و مسائل خانوادگی) که در اردیبهشت آن سال انتشار یافته بود آمده بود که در آن ماه در تهران، هفت زن درخواست دو زنه شدن شوهرانشان را تسلیم کرده بودند. قبلا چنین درخواست هایی از جانب مردان به دادگاهها داده می شد، نه زنان.
        مطلبِ بی سابقه ای به نظر رسید. از خبرنگار مربوط [خبرنگار قضایی وقت در تحریریه روزنامه اطلاعات] خواستم که آدرس و مشخصات همه و یا برخی از این زنان را بیابد تا مصاحبه حضوری و یا تلفنی کنیم. یافتن آدرس این بانوان دشوار بود زیراکه جلسات دادگاههای خانواده و اطفال بدون تماشاگر تشکیل می شود، پرونده ها تقریبا محرمانه اند و در دسترس روزنامه نگار قرار نمی گیرند. با وجود این، خبرنگار ما [روزنامه اطلاعات] موفق شد که آدرس سه زن از این هفت زن را بیاید که با دو تن از آنان تلفنی و نفر سوم حضوری مصاحبه شد که این زن در عین حال از یک ماجرای شنیدنی محلّل پرده برداشت و یک طرف این قضیه را به ما معرفی کرد. [اگر یک زن و شوهر 3 بار از هم جدا شوند، در اسلام ازدواج و آشتی چهارم آنان موکول به ازدواج زن با مردی دیگر و سپس طلاق گرفتن از اوست و به این مرد «محلّل» گویند یعنی حلال کننده آشتی چهارم].
        شرح این چهار مصاحبه بعدا درج خواهد آمد.
        
    کُپی تیتر آمار دادگاههای خانواده تهران در فروردین 1348 و 7 زنی که برای خود درخواست هوو (دو زنه شدن شوهرانشان) را کرده بودند در روزنامه اطلاعات

     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
    نامه به مولف
    مصاحبه های عمومی سخنگویان رسمی «سرنخ» به روزنامه نویس و تاریخ نگار می دهند تا قضیه را دنبال کنند ـ سئوالي درباره اظهارات اژه اي
  •   (در ماه می 2014) مخاطبی از کانادا سئوال است (کرده بود) که چرا برخی از پاسخ های سخنگوی قوه قضایی در مصاحبه های مطبوعاتی اش کاملا صریح و روشن نیست. این مخاطب گزارش یک خبرگزاری داخلی درباره شصت و یکمین مصاحبه سخنگوی قوه قضایی را ضمیمه (اَتَچ به سئوال خود) کرده است (کرده بود).
        
        پاسخ:
        سخنگویان دستگاههای قضایی در همه جا در بیان مطالب، احتیاط قضایی می کنند. در گفته هر سخنگو ـ قضایی، سیاسی و اقتصادی ـ سرنخ هایی داده می شود و این، خبرنگار و بعدا تاریخ نویس است که باید برود تحقیق کند و جزئیات را ـ به مسئولیت خود ـ بنویسد. اظهارات سخنگویان معمولا از اشاره، تایید و تکذیب خارج نمی شود. در مصاحبه های حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضایی (سخنگوي وقت) مطالبی عنوان می شود که می تواند سرنخ برای تحقیقات تاریخ نگاران و روزنامه نگاران اینوستیگیتیو باشد.
         برای مثال: حجت الاسلام اژه ای در هشتم اردیبهشت 1393 ـ در شصت و یکمین نشست خبری (مصاحبه عمومی) اش [که مخاطب این تاریخ آنلاین آن را ضمیمه سئوال خود کرده است] از پس گرفته شدن 122 هزار و 193 هکتار زمین از دست زمین‌خواران ـ تنها درسال 1392 ـ خبر داد!. وی از شهرداری‌ها خواست تا جواز ساخت و ساز برای زمین‌هایی که مشکل دارند صادر نکنند، از تصرف زمین های دولتی [ملی] و منابع طبیعی باید پیشگیری شود و .... [از این اظهارات که خبرگزاری های داخلی مشروح آن را مخابره کرده اند چنین بر می آید که 35 سال پس از برقراری نظام اسلامی و به رغم آن همه احکام اسلامی برای محافظت از جان و مال، زمین خواری ـ ازجمله زمین های متعلق به همه مردم (دولت) ـ از جامعه ایران ریشه کن نشده است. در نظام سابق که ضعف های سازمان ثبت اسناد عامل زمین خواری ها ـ ثبت کوه و مسیل ـ تشخیص داده شده بود، یک بار بر درهای این سازمان قفل زده شد تا تجدید سازمان شود. همان زمان برخی بودند که گفته بودند که با تجدید سازمان ثبت اسناد و جا به جا کردن افراد، اصل مسئله حل نخواهد شد، باید روش و چگونگی ثبت اسناد و احراز مالکیت تغییر کند. باید دید که کشورهای دیگر چگونه انجام می دهند که زمین خوار ندارند، و اصلاح کنند که اقدام اساسی صورت نگرفت و مسئله باقی ماند.].
        یک موضوع دیگر که در این مصاحبه مطرح شده و می تواند سرنخ برای مورّخ و رساله نگار باشد: به گزارش «ایرنا»، یکی از خبرنگاران حاضر در مصاحبه با طرح این سؤال که یکی از نمایندگان مجلس در مورد بند 350 بازداشتگاه اوین گفته است که در این بند علاوه بر وجود تجهیزات ماهواره ای، مشروبات الکلی نیز کشف شده است، آیا واقعا مشروب الکلی در این بند کشف شده است یا نه؟، که اژه ای با تایید این موضوع گفته بود: اگر فردی بخواهد چیزی را مخفیانه وارد کند این کار را انجام می دهد. مثلا ممکن است همان وسیله را به همان ترکیب وارد بند نکند و آرام ـ آرام قطعات مربوط را جدا کرده و با صرف وقت آنها را به یکدیگر متصل کند.
        وی ادامه داده بود: افرادی سعی کردند با میوه ای که در اختیارشان قرار می گیرد، مشروب ـ در حد معمول تهیه کنند، نه این که شما تصور کنید یک پاتیل مشروب در این بند کشف و از خارج از زندان تهیه شده است. مطلبی را که نماینده مجلس گفته دروغ نبوده، اما این که میزانش چقدر بوده ـ به طور دقیق اطلاع ندارم.
        حجت‌الاسلام اژه‌ای در پاسخ به پرسش یک خبرنگار در مورد اظهارات یکی از مسئولان وزارت نفت درباره یک پرونده بزرگ فساد اقتصادی در حوزه نفت گفته بود: قسمتی از این پرونده در تهران و قسمت دیگرش در اصفهان مطرح است. من در اینجا جزئیات را نمی‌گویم، پرونده در اصفهان است و به دادگاه نرسیده است.
        چند سرنخ دیگر:
        اژه‌ای در پاسخ به سؤالی در مورد محکومیت 6 زن و 80 مرد ایرانی در کوالالامپور به جرم مواد مخدر که در انتظار اجرای حکم اعدام هستند، گفته بود: همانطور که اینجا [ایران] در مورد مواد مخدر حسّاس هستیم و قاچاقچیان را پیگیری، تعقیب و محاکمه می کنیم و اگر هم لازم باشد ـ اعدام می شوند، آن کشورها نیز در این مورد حساس هستند. البته وزارت امور خارجه دنبال قضیه است که اجحافی نشده باشد.
        خبرنگار دیگری پرسیده بود: آیا درست است کمیسیون اصل 90 مجلس [کمیسیون عرایض] دستور توقّف ساخت یک هتل 5 ستاره بر مصب رودخانه جاجرود را صادر کرده است؟. اژه‌ای گفت: کمیسیون اصل 90 نمی‌تواند دستور توقّف صادر کند، تنها می‌تواند بررسی کند و گزارش دهد.

  • نشریات غیر دولتی که از دولت یارانه و پول بگیرند می شوند عملا دولتی ـ نظرات و استدلال مخاطب در این زمینه
  •   این پیامِ ای ـ میلی سوم ماه می 2015 (13 اردیبهشت 1394) واصل شد و بر پایه اصل «آزادی بیان» درج می شود:
        
        "در آبان 1357 و چهار روز پس از آغاز اعتصاب مطبوعات، پس از یک سبک ـ سنگین کردن چند ساعته در تنهایی، تصمیم به تَرک کشور گرفتم و برون مرز شده ام، اما همچنان ایرانی ام. در آن تاریخ، نه زن داشتم و نه بچه، و پدر و مادرم قادر به نگهداری از خود بودند.
         در آبان 1357 (سال انقلاب) درست 9 سال بود که گام به روزنامه نگاری ایران گذاشته بودم، ولی همچنان در جستجوی کاری دیگر که ثبات داشته باشد و بدون نگرانی از بیکار شدن. در آن سال و بویژه از نیمه آن، حدس من این بود که شاه رفتنی است و «آینده» را نمی شود پیش بینی کرد و اگر نظم چندصد ساله فروپاشد، بیش از گذشته ـ هرکس به فکر خویش خواهد افتاد.
        وضعیت امروز [سال 1394] که از اخبار رسانه ها استنباط می شود؛ زمین خواری، تجاوز به اموال عمومی، مسابقه گذاشتن برای گرفتن سهم بیشتری از بیت المال، توسل به عنوان پیمانکاری برای دست یافتن به پول، تبلیغ برای خصوصی سازی که قانون اساسی چارچوب آن را تعیین کرده است با هدف پولدارشدن، واردات!، خام فروشی و ... درستی تصوّر آن زمان مرا ثابت می کند.
        غرض من از فرستادن این ایمیل که انتظار دارم تنها از جهت یادآوری و توجه به تفکّر مجددِ دست اندرکاران و اصلاح، درج شود ابراز نظر درباره یارانه مطبوعات بود که هر چند وقت یک بار انتشار می یابد. هرگونه کمک دولتی و اهدایی ثروتمندان به نشریات اکیدا منع شده است تا بکوشند استقبال مردم را به دست آورند و مردم با خرید آنها و دادن آگهی ارتقاء شان دهند. بر همین اساس در طول تاریخ انتشار نشریه ـ حدود 300 سال ـ هیچ دولت و یا ثروتمندِ خیّر به نشریات غیر دولتی و غیر اختصاصی کمک مالی ـ جز دادن آگهی ـ نکرده است. در طول زمان و همین حالا، برخی از دولت ها و مؤسسات عمومی نشریه (روزنامه، مجله، و امروزه: وبسایت) از آن خود دارند و واضح است که باید هزینه آنها را برعهده داشته باشند. به زعم اندیشمندان و اصحاب نظر، هرگونه کمک مالی مستقیم یک دولت به نشریات مفهومی جز دولتی شدن آنها نمی تواند داشته باشد و نشریه دولتی یعنی بولتن. تعریف روزنامه و روزنامه نگاری چیزی دیگر است. از عُمر کره زمین چندین میلیارد و از عُمر کتابت (نوشتن ـ تاریخ) 5 ـ 6 هزار سال گذشته و ادامه خواهد داشت. 40 ـ 50 سال دیگر، تاریخ قضاوت خوب از یارانه نقدی، به صورت اختصاص دادن کاغذ، کمک چاپ به مطبوعات نخواهد داشت. ببینید که درباره دولت حدودا 127 ساله قاجاریه چه می نویسند و درباره پهلوی ها چه قضاوت می کنند. صاحب یک نشریه غیر دولتی نباید از دولت و یا یک ثروتمند خیّر پول قبول کند. اگر قبول کند کسوت دولتی بودن بر تَن می کند که به معنای خروج از اصل بی طرفی و نشر حقایق و آئینه بودن برای انعکاس واقعیت ها است که اصول روزنامه نگاری برپایه آن قراردارد و آن را تأکید می کند. مصوّبه پارلمان دلیل و بهانه برای قبول پول ملّت (بیت المال) نیست. مردم خودشان اگر نشریه ای را خوب بدانند می خرند و این، کمک است، نه دادن چِک پول از جیب ملت. در چند کشور، پارلمان ها مصرف «ماری جوانا» را قانونی کرده اند، آیا همه مردم با استناد به آن می روند مصرف کنند؟، نه. زیراکه تبعات دارد. در ایران؛ رادیوتلویزیون و چند نشریه متعلق و یا وابسته به دولت اند، تأمین کسری هزینه آنها از بیت المال کافی است، چرا به همه نشریات و بتازگی وبسایت های خبری باید از بودجه کشور پول داد. کلّه من با خواندن این خبر که در ایران به وبسایت های خبری هم پول می دهند سوت کشید. تعجب خود را تلفنی با یک دوست در ایران در میان گذاشتم گفت که شاید به خاطر «خبر آنلاین» باشد که نزدیک به یک مقام مربوط است. «اسکناس چاپ کردن» و «چک بانکی اختراع کردن» و دادن آنها به عنوان یارانه که نگرانی ندارد!. شاید بخواهند که نشریات به همه چیز نپردازند. مردم این را می دانند که نشریات را نمی خرند و اگر به خاطر آگهی های خرید و فروش [نیارمندی ها] بخرند، محتوای آنهارا نمی خوانند. به دوستم گفتم که می خواهم در این باره نظر بدهم، اطمینان دارم بعضی رسانه ها هستند که درج کنند، گفت به تو چه مربوط است، تا پریشان نشود کار به سامان نرسد. تو که رفته ای، به اینجا چکار داری. رئیس جمهور از صدها بیت اشعار حافظ فقط این بیت را که تفسیر آن، سیاست خارجی اش را توجیه می کند برزبان آورده است. این یک بیت دیگر هم از حافظ است که «غلام و بنده آنم که زیر چرخ کبود ـ زهرچه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است» و این شعر با سودجویی و بازاری بودن که بعضی در ایران امروز حرص آن را می زنند و هی می خواهند واردات کنند و به نام عمران و توسعه و دیجیتال کردن غیر ضروری پول بگیرند و ... ضدیت دارد.
        این نظر را برای شما و چند نشریه برون مرز ایمیل کرده ام. اگر بخواهید منعکس کنید، بدون دست بردن و درج نشانی ایمیل من باشد. بعضی دولت ها خودشان ایمیل هارا ضبط می کنند.".
        
        این پیام عینا و تنها با افزودن چند علامت ازجمله ویرگول و ... درج شده است. «اندرزی خیرخواهانه» به نظر رسید، نه انتقاد.




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com