Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
29 سپتامبر
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 29 سپتامبر
ايران
روزي که جنگ دريايي سالاميس ميان ايران و اتحاديه يونانيان روي داد
امروز ـ 29 سپتامبر، سالروز جنگ دريايي سالاميس است كه در سال 480 پيش از ميلاد ميان ايران و اتحاديه يونانيان روي داد و ايران در آن موفق نشد. نيروي زميني يونانيان در برابر ارتش ايران توان مقاومت نداشت و همه اميد ژنرالهاي يوناني به جنگ دريايي بود. مورّخان، تعداد كشتي هاي ايران را 400 تا 700 نوشته اند، ولي بيشتر اين كشتي ها به دست عنصر ايراني هدايت نمي شد. اين كشتي ها متعلق به وابستگان به ايران از جمله فنيقيه [سوریه و لبنان]، مصر و ايوني ها بودند كه نسبت به ايران تا پاي جان وفاداري نداشتند و فرماندهي يونانيان اين را مي دانست.
    در آن زمان با اين كه آبراه درياي سرخ به رود نيل به تصميم داريوش بزرگ ساخته شده بود، ولي هنوز انتقال كشتي از خليج پارس به مديترانه از طريق آن آبراه چندان متداول نشده بود. زيراکه، ناويان خليج پارس با اوضاع مديترانه آشنا نبودند. بنابراين، فرماندهي ارتش ايران تصميم گرفته بود که در لشکرکشي سال 480 پيش از ميلاد به يونان از کشتي هاي ساتراپی ها و وابستگان خارجي ايران استفاده کند و اين کشتي ها ضمن حمل تدارکات و ملزومات نيروي زميني، وظيفه حمله و دفاع هم داشتند.
    بامداد 29 سپتامبر به خشايارشا اطلاع رسيد كه يونانيان كه از آتن به جزيره سالاميس فرار كرده بودند قصد رفتن به منطقه «كرنت» و مقاومت از آنجا را دارند كه يك فريب جنگي بود. خشايارشا به كشتي هاي مصري نيروي خود دستور داد كه در باريكه ميان دو قسمت جزيره، راه را بر آنان ببندند كه اين كشتي ها با حمله متقابل غير منتظره يونانيان رو به رو شدند و چون اين باريكه عرض كمي داشت و جاي مانور نبود براي نجات خود با بي نظمي دست به عقب نشيني زدند. كشتي هاي ايوني ارتش ایران (مناطق يوناني نشين غرب آسياي صغير و جزاير مجاور ـ تركيه امروز) هم كه علاقه مندي بيشتري به همنژادهاي يوناني خود داشتند تا به ايران اقدام موثر نكردند، و از كشتي هاي فنيقي هم در برابر سيصد كشتي سه رديف پاروزن يوناني كاري ساخته نشد و ....
     باوجود اين، اگر همه نيروي زميني ايران كه آتن را در تصرف داشت در يونان مانده بود، آتني ها ياراي بازگشت به ساحل را نداشتند. در آن روز بعضي مشاوران به خشايارشا گفتند كه اگر سريعا به وطن باز نگردد ممكن است كشتي هاي يوناني پُل متحرّك (ساخته شده از قايق و زنجير) را كه ميان آسيا و اروپا زده است از ميان بردارند و در اروپا سرگردان شود كه وي بي درنگ با دو سوم نيروهايش به اسيا باز گشت كه يك اشتباه نظامي ديگر بود.
     جنگ سالاميس درس بزرگي است براي قدرت هاي بزرگ كه در صدد استيلاء بر كشورهاي كوچكتر برمي آيند. ولي، تا اين لحظه همه از آن استفاده نكرده اند از جمله فيليپ دوم پادشاه اسپانيا در قرن 16، كه ناوگان انگلستان را حقير شمرد، آما از آن شكست خورد و دوران برتري اسپانيا پايان يافت و نوبت به انگلستان رسيد. جنگ سالاميس و جنگ ماراتن كه 13 سپتامبر سال 490 پيش از ميلاد روي داد اهميت ويژه نيروي دريايي را به ثبوت رساند .
    
منظره جنگ دريائي سالاميس

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پيام تاريخي فرهاد دوم ـ شاه وقت ايران به امپراتوري روم
در پي برافتادن جانشينان اسكندر در شرق مديترانه به دست ايران و در غرب آن توسط امپراتوري نوپاي روم، فرهاد دوم شاه وقت ايران از دودمان اشكاني پس از عقد معاهده دوستي با چين، 29 سپتامبرسال 115 پيش از ميلاد به دولت روم پيام فرستاد كه قلمرو ايران همان قلمرو هخامنشيان (پيش از حمله اسكندر) و پايتخت ان شهر تيسفون (كنار دجله) خواهد بود كه اخيرا ساخته شده است و اين قلمرو بايد از تعرّض مصون باشد تا ميان دو كشور كه اينك همسايه شده اند صلح پايدار بماند.
    فرهاد دوم به روميان پيشنهاد كرد كه بهتر است اختلاف نظرهايي كه پيش خواهد آمد از راه مذاكره و داوري حل شود تا جنگ و خونريزي.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زادروز خواجوي كرماني
طبق روايات متعدد، خواجوي كرماني 29 سپتامبر سال 1290 ميلادي، هفت سال پس از وفات مولوي، صوفي وشاعر بزرگ پارسي گو، به دنيا آمده است . آن زمان اوج ادبيات فارسي بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالروز اعلام ایجاد حزب توده با هدف تأمین برابری اقتصادی ـ اجتماعی، حکومت شورایی (ساویِت) و رفاه همگاني ایرانیان ـ سرکوبی این حزب
سليمان ميرزا اسکندري، ايرج اسکندري، رضا روستا، دکتر مرتضي يزدي، محمد يزدي، بزرگ علوي، عبدالحسين نوشين، دکتر محمد بهرامي و علي امير خيزي ـ 9 تَن از سوسیالیست هاي قديمي ايران هفتم مِهرماه 1320 (29 سپتامبر 1941) تاسيس حزب توده را بر پایه ایدئولوژی مارکسیسم ـ لنینیسم اعلام داشتند که ظرف مدتي کوتاه، شماري ديگر اساسنامه حزب تازه را امضا کردند که در رديف مؤسسان آن قرار داده شده اند.
     هدف اين حزب که خود را مارکسيست ـ لنينيست معرفي کرده بود ترويج و برقراري سوسياليسم؛ حذف کامل استثمار و استعمار در هر شکل آن، برقراری دمکراسي توده اي (حکومت شورايي ـ ساويت)، تأمینِ برابری اقتصادی ـ اجتماعی افراد و رفاه همگاني ـ درمان و آموزش پرورش رایگان، بازنشستگی همگانی، همچنین تأمین مسکن و کار و ... و از این رهگذر رفع نگراني ایرانیان اعلام شده بود.
     مُبلّغان حزب گفته بودند که ریشه سوسياليسم از ايران است و «مَزدَک ـ روحانی زَرتشتی» که «تاریخ عقاید» او را پدر سوسياليسم مي داند فرضیه خودرا در دهه دوم قرن ششم میلادی [دوران پادشاهی قباد یکم، شاه ساسانی و پدر خسروانوشیروان] در ایران اعلام داشت. وی یک ايرانی بود و شاه وقت که از فئودالیسم و مداخلات مالکان و اصحاب نفوذ [اصطلاحا؛ بزرگان] در امور کشور خسته شده بود، با هدف حذف استثمار و نفوذ، فرضیه مَزدَک را پذیرفت و از پیروان او شد، یک روز فئودال ها و متنفّذین را به کاخ سلطنتی فراخواند و دستور بازداشت و قتل آن گروه از آنان را که دست به مقاومت زده بودند صادر کرد و ... و نباید امکان داده شود که چنان شرایطی [استثمار سرمایه داران و مداخلات اصحاب نفوذ] در کشور پیش آید.
     کمونيست هاي ايران در زمان سلطنت رضاشاه پهلوي هم تلاش کرده بودند که تشکيل حزب دهند که سرکوب شده بودند.
     تيراندازي به محمدرضاشاه (پهلوی دوم) در 15 بهمن 1327 در دانشگاه تهران بهانه غير قانوني کردن حزب توده قرار گرفت، ولي اين حزب در دوران حکومت دکتر محمد مصدق با استفاده از فضاي سياسي باز که در ایران برقرار شده بود دست به فعاليت ـ اسمأ نيمه علني ـ زد و اعضاي فراوان به دست آورد با یک سازمان نظامی گسترده و نیرومند که باعث وحشت غرب شد که با شوروي در جنگ سرد بود و ايران در خط اول جبهه قرار داشت. غرب حزب توده ایران را از عوامل مسکو معرفی می کرد.
     حزب توده در پي براندازي 28 اَمُرداد 1332، و يک سال بعد از آن، کشف شبکه نظامي اش، شديدا سرکوب شد و اين سرکوبي تا سال 1357 (سال انقلاب) کاهش نيافت. سران اين حزب که در خارج از کشور و عمدتا در آلمان شرقي به حالت تبعيد زندگي مي کردند و پيامهايشان را با راديويي که داشتند براي ايرانيان مي فرستادند در انقلاب 1357 فعّالانه شرکت کردند و پس از پيروزي انقلاب فعاليت علني خود را در ايران از سرگرفتند. فعاليت تازه بيش از سه سال طول نکشيد، سرکوب شد و ....
     در زير تصاوير برخي از موسسان و سران قديمي حزب توده ايران آمده است:


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مخاطب این تاریخ آنلاین: فصل هفتم قراردادِ دست کشیدن ایران از هرات که کابل، واشنگتن و پاکستان باید به آن توجه داشته باشند؛ حق لشکرکشی

     28 سپتامبر 2021 (مهرماه 1400) از یک مخاطب از لس آنجلس پیام زیر دریافت شد:
    
    "اظهارات دکتر آرش رئیسی نژاد استاد دانشگاه تهران درباره افغانستان را که از روزنامه دنیای اقتصاد نقل کرده بودید خواندم، بسیار دقیق و درست بود و آگاهی از آن برای دولت های ذینفع ازجمله آمریکا و پاکستان، لازم. استاد رئیسی نژاد که بجاست ضمن تدریس به دولت هم نظر مشورتی دهد در جایی از مصاحبه اش، از قرارداد پاریس (قرارداد امضاء شده میان ایران و انگلستان در پاریس در چهارم مارس 1857 که رئیس دولت وقت فرانسه به عنوان شاهد، امضای خودرا پای آن گذاشته است و این قرارداد چندماه بعد مبادله شد و ایران که در جنگ دریایی ـ زمینی بر سر هرات و مناطق تاجیک نشین افغانستان از انگلستان شکست خورده بود، از آن مناطق پس از هزاران سال دست کشید) به عنوان قرارداد ننگین نام برده است. این، درست است. ولی، باید گفته شود که در این قرارداد، یک مورد مهم و قابل توجه نیز وجود دارد و آن فصل هفتم قرارداد است.
    فصل هفتم قرارداد پاریس كه منجر به جدايي هرات و مناطق تاجیک نشین، پس از 24 قرن یکپارچگی از بدنه ایران شد به دولت ايران اين حق را داده است كه اگر از ناحيت افغانستان (نامي که دولت لندن بر خاور ايران وقت گذاشته) احساس خطر كند بتواند لشكر به افغانستان بكشد و منطقه خطر را متصرف و اصحاب خطر را تنبيه و مجازات كند. در اين قراردادِ 15 فصلي، نمایندگان ایران تنها پس از افزودن آن فصل (فصل هفتم) حاضر به امضای قرارداد شدند و اين كوتاه آمدن دولت لندن به قبول این فصل هم به اين سبب بود كه شنیده بود ایران که در خوزستان و بوشهر از نیروهای اعزامی انگلیس از هند به خلیج فارس شکست خورده بود قصد دارد از خراسان و کرمان نیرو به نیمروز، فراه و هرات بفرستد و تاجیک ها و هزاره ها به ایران کمک خواهند کرد زیراکه از امیرِ دست نشانده دولت لندن در کابل که یک پشتون سُنی و تبعیض گرا است راضی نیستند. در جنگ زمینی در این منطقه، انگلیسی ها نمی توانستند پیروز شوند و در پی همین محاسبه، جنگ با ایران بر سر هرات را از بوشهر! و با توپ های دورزن ناوگان خود آغاز کردند.
    قرارداد پاریس دست دولت های ایران پس از امضای آن را بازگذارده است و قرارداد، سند است و مردم امروز دنیا که باسواد و از طریق سوشل میدیا با هم در ارتباط هستند این را می دانند و دولت های ذینفع ازجمله آمریکا و پاکستان باید به مفاد آن بویژه فصل هفتم آن توجه داشته باشند. ایران یک برادر طبیعی (نمی گویم فقط فرهنگی) به نام جمهوری تاجیکستان دارد که هیچگاه تاجیک های افغانستان را فراموش نمی کند و می دانیم که روسیه همچنان در تاجیکستان نیروی نظامی دارد و برخی از آنها در مرزبانی با نیروهای تاجیکستان مشارکت دارند. پاکستانِ تازه ساخت از بطن هندوستان (سومین قدرت نظامی جهان) از نظر فرهنگ، نژاد و زبان و مرز با جمهوری باکو اشتراک ندارد که بتازگی خودرا برادر آن خوانده است. این «برادر گفتنی» بر پایه منافع سیاسی زودگذر روز است و با اینکه «پا در هوا است»، به زیان دولت باکو تمام خواهد شد. ایران اگر بخواهد می تواند قرارداد تحمیلی ترکمن چای را که یک طرف آن (روسیه تزاری) ناپدید و دستش کوتاه شده و در میان نیست، خود به خود لغوشده اعلام کند، زیراکه این قرارداد دوطرفه بود و یک طرف آن وجود ندارد و ....".
    ـ ـ ـ ـ ـ
    مطلب بالا، نظرِ مخاطب این تاریخ آنلاین است که به لحاظ رعایت اصل آزادی بیان درج شده است. او ظاهرا کُپی آن را برای دیگران هم فرستاده است.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سينما
«Anita Ekberg» از شهرت در جواني و فقر در پيري و اشتباه در ازدواج ميگويد و ميخواهد که عکسهاي جواني و پيري او در کنار هم قرار داده شوند تا ...
Anita Ekberg؛ زماني که جوان و زيبا و در اوج شهرت و ثروت بود و اينک که پير و بي پول و از يادرفته است!

انيتا اکبرگ Anita Ekberg بازيگر سوئدي فيلمهاي سينمائي 29 سپتامبر سال 1931 به دنيا آمد و در بيش از 50 فيلم سينمايي ايفاي نقش کرد. معروف ترين فيلمي که انيتا در آن بازي کرده است فيلم «جنگ و صلح» است. انیتا که عمدتا در ایتالیا و با کارگردانان و فیلم سازان ایتالیایی همکاری داشت 11 ژانویه 2015 در 84 سالگی در این کشور درگذشت.
    وي در سال 1950 به عنوان «دختر زيباي سوئد» انتخاب شد تا در مسابقه جهاني دختران زيبا شرکت کند که برنده عنوان دختر زيباي جهان نشد ولي انتشار عکس هاي او در نشريات سبب شد که سينماگران بويژه فيلم سازان هاليوود و ایتالیا از او براي بازي در فيلم دعوت به عمل آورند و وي به آمريکا برود. پيش از آن، وي ـ به اظها خودش ـ در انديشه فعاليت در دنياي سينما نبود.
    کارگردانان هاليوود از او خواستند که نام خانوادگي اش را تغيير دهد تا تلفظ آن براي عامه آسان باشد که نپذيرفت.
    انیتا بمانند بسياري از اهل هنر و قلم چند بار ازدواج کرد که با وجود اين، در دوران پيري تنها مانده بود. او در آخرين مصاحبه اش که در شهر رم به عمل آمده بود گفته بود: بزرگترين اشتباه او، عدم دقت در انتخاب نخستين شوهر بود و چون اين ازدواج با شکست رو به رو شد ازدواج هاي بعدي هم از همين دست بود ـ تکرار ازدواج «عادت» مي شود، نوعي اعتياد. شوهران او يا از مشاهير بودند و يا از ثروتمندان ازجمله صاحب يک کارخانه اتومبيل سازي و همه آنان هم براي زيبايي و شهرت او درخواست ازدواج مي دادند و چنين ازدواج هايي قاعدتا طولاني نخواهد بود زيراکه زيبايي و شهرتِ مطرح بقاء ندارد. به گفته انيتا، ازدواج موضوعي است بسيار مهم و مؤثر در طول عُمر که جوانان به آن توجه کافي ندارند.
    اين مصاحبه در اطاق انتظار يک کلينيک رايگان انجام شده بود و انيتا در صف نوبت نشسته بود. او گفته بود که پول کافي براي درمان غیر رایگان ندارد، به خانه اش در نزديکي شهر رم دستبرد زده شده و چندي بعد هم اين خانه آتش گرفته و «بينوا» شده است.
    وي در پاسخ به اين سئوال که چرا به سوئد ـ کشور زادگاهش که در آنجا امر درمان رايگان است نمي رود گفته بود که نمي خواهد وصيت نامه خودرا تغيير دهد. او وصيت کرده است که تنها پس از مرگ، جسدش را جهت دفن شدن به سوئد ببرند.
    او با تاکيد به گزارشگر گفته بود که خوب است عکس هاي جواني و پيري او در کنار هم چاپ شود تا جوانان با مقايسه عکس امروز با عکسهاي دوران زيبايي او درس بگيرند و به خود آيند. اطلاع از اشتباه در ازدواج درس بزرگي است، به جوان مي آموزد که در اين اقدام ِ مهم زندگي بايد بسيار دقيق و حسابگر باشد و در امور مربوط به زندگي شخصي تصميم فوري نگيرد، مشورت و تفکر کند تا در روزگار پيري تنها و بي پول (بمانند او) نماند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالمرگ اِليا کازان «فیلم ساز» و نماشنامه نگار
«اليا كازان» مدير قديمي توليد فيلم سينمائي و کارگردان به مدت 43 سال و سپس نويسنده و نمایشنامه نگار 29 سپتامبر 2003 در 94 سالگي در خانه اش در نيويورك درگذشت. وي زاده استانبول و یک یونانی تبار بود كه در 4 سالگي با خانواده اش به آمريكا مهاجرت كرده بود. او که هفتم سپتامبر 1909 به دنيا آمده بود گاهي هم، در فيلم هايش نقش ايفاء مي كرد. معروف ترین فیلم او «زنده باد زاپاتا» عنوان دارد.
    نقطه تاريكي كه از كارنامه او زدوده نشده است؛ لو دادن 17 تَن از دست اندركاران فيلم هاي سينمايي هاليوود به عنوان كمونيست بود. اليا كازان در سال 1934 فعاليتي کوتاه درحزب كمونيست آمريكا داشت و هنرمندان و نمايشنامه نگاران کمونيست را مي شناخت.
    نام اليا کازان پيش از مهاجرت خانواده اش به آمريکا Elias Kazanjoglou بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
هربرت جورج ولِز و اندیشهِ جهانِ تک دولتی ـ وِلز پس از کوروش بزرگ
Herbert George Wells
«هربرت جورج ولزHerbert George Wells» تاریخنگار، جامعه شناس، چپگرایِ میانه رو و داستان نویس انگليسي كه 21 سپتامبر 1866 به دنيا آمد و سوم آگوست 1946 درگذشت، و بارها از اندیشه کوروش بزرگ به ایجاد «دنیای تک دولتی و کنفدراسیون ملت ها = جامعه مشترک المنافع جهانی» جانبداری و در دو تالیف از کتابهای غیر داستانی خود؛ سرفصل های تاریخ جهان (اوت لاین ها) و «سرگذشت جهان» آن را به نوعی تبلیغ کرده است 29 سپتامبر 1945 به مناسبت سالگرد پیشنهاد «مارکوس اورلیوس پروبوسMarcus Aurelius Probus» از امپراتوران سده سوم روم به بهرام دوم امپراتور ساسانی ایرانزمین مبنی بر تقسیم مشرق زمین میان دو امپراتوری و به این ترتیب پایان جنگها [که پیشنهاد پروبوس به بهرام دوم، 28 سپتامبر 280 میلادی با ذکر دلیل از جانب شاه ایران رد شد] گفت: جنگ جهانی دوم در اروپا در ماه می و در خاور دور در آگوست امسال (سال 1945) پایان یافت که نتیجه اش تقسیم دنیا میان دو قدرت خواهد بود و این تقسیم بندی، آن نیست که پروبوس در سال 280 میلادی در ذهن می پروراند مبنی بر پایان هرگونه معارضه. این تقسیم بندی، دو بلوک متخاصم و معارض به وجود مي آوردکه طبق «قانون تاریخ» باید ـ زود و یا دیر ـ یکی آز آنها برود و جهان، یک قدرتی بشود و بلوک و قدرتی خواهد رفت که اندیشمند دلسوز، برنامه ریز و میدیای ماهر و آزاد نداشته باشد و نبود این عوامل، دیکتاتوری پدید می آورد و ظلم و فساد، که واکنش آشگار و پنهان مردم را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، آنکه خواهد رفت به احتمال زیاد بلوک مسکو خواهد بود. طرح جامعه مشترک المنافع بریتانیا که بعدا تکمیل خواهد شد مستعمرات سابق را در برخواهد گرفت و لذا نمی تواند به یک کنفدراسیون و یا جامعه مشترک المنافع جهانی تبدیل شود. کنفدراسیون جهانی ملتها که پیشرفت های آتی علمی، آنهارا به لحاظ فرهنگی و آداب و رسوم به هم نزدیک خواهد ساخت باید پایه ای مشابهِ طرح اولیه کنفدراسیون ایالات متحده (آمریکای شمالی) داشته باشد (که بعدا و عملا تبدیل به فدراسیون شد). بقاء کنفدراسیون جهانی، بستگی به پایان یافتن هرگونه اختلاف نژادی و مذهبی و نیز «اختلاف سطح» معلومات عمومی دارد و این جامعه مشترک، نهایتا و به تدریج به جهان «تک دولتی» خواهد انجامید. بنابراین، آن بخش از قانون اساسی آمریکا که به آن عنوان «بیل آو رایتز» داده شده و بریتانیا از سال 1689 دارای موازین از همين دست شده بود باید بر قانون ایجاد کنفدراسیون (قانون اساسی مشترک آن) اضافه شود. جیمز مدیسون این اصلاحیه (بیل آو رایتز) را در دهه هشتم قرن هجدهم نوشت و به کنگره داد تا آزادی هایی که حق طبیعی بشر است ـ صرف نظر از محل تولد و زندگانی او ـ تضمین شود و اختلاف نظر مذهبی وجود نداشته باشد. ایجاد یک جامعه جهانی واحد که در عین حال مصداق فرضیه «رنه دکارت» فیلسوف فرانسوی است [انسانهای با هدفهای یکسان به این شرط که برای رسیدن به آنها همکاری و معاضدت کنند جامعه ای واحد می سازند]، تنها راه حل مسائل مردم و کشورهاست و لذا تحقق آن یک جبر تاریج است و روزی ـ روزگاری همه جهانیان در چنین کنفدراسیونی زندگی خواهند کرد و در قفس مرزهای جغرافیایی فعلی نخواهند بود و آزادی اندیشه و پیشرفت خواهند داشت و عمر را در خوشی و فارغ از اندوه بسر خواهند بُرد که فلسفه زندگانی همین است. مجسّم کنید وقتی که جهانیان در یک کنفدراسیون چند صد ایالتی زندگی کنند ـ ایالتهایی که در چارچوب جامعه مشترک المنافع جهانی استقلال قضایی و اخذ مالیات و ... و امور داخلی خواهند داشت، هزینه های نظامی و واژه جنگ، دشمنی و سیاستبازی از فرهنگ ها حذف، نگرانی ها، فقر، بدبختی، بیماری و عقب ماندگی ها از میان خواهد رفت و بشر که عمری محدود دارد شاد خواهد زیست و بدون دغدغه خواهد مُرد. ایالات متحده 48 ایالتی (اینک 50 ایالت) را بزرگان آن و داوطلبانه به وجود آوردند زیراکه خوشبختی همگان را می خواستند و کنفدراسیون جهانی را هم باید بزرگان و مصلحان ملل و انساندوستان طرح ریزی و به اتفاق پیاده کنند. نباید منتظر مقامات دولتها بود که در هر اقدامی منافع خودرا در نظر می گیرند و نمی خواهند که اختیارات آنان با ایجاد جامعه مشترک المنافع جهانی محدود شود.
    «ولز» در جریان نشست های ورسای [پايان جنگ جهاني اول] گفته بود: "ای آقایان لباس اتو کشیده و سبیل از بناگوش در رفته کاری نکنید که با عمل شما جنگ جهانی دومی پدید آید. شما که میدان جنگ و باران گلوله و انفجار و گاز سمی ندیده و گرسنگی نخورده اید، حال که تعیین سرنوشت ها به دست شما افتاده قراردادهارا بگونه ای بنویسید که دلیل و بهانه برای جنگی دیگر نشوند، تنها «امروز» را که از باده پیروزی سرمست هستید نبینید، به «فردا » بیندیشید و از تحمیل و ظلم بپرهیزید".
    همین «ولز» در سال 1919 و پس از اطلاع از متون قراردادهای ورسای گفت که باید در انتظار جنگ دوم بود که تحمل ملل مغلوب (بشر) بی پایان نیست و ....
    دیدیم که پیش بینی ولز تحقق یافت و ملت آلمان هیتلررا که بر ضد تحمیلات اِعمال شده بود رهبر خود کرد و جنگ جهانی دوم به خاطر ردّ تحمیلات ورسای و پس گرفتن اراضی از دست داده آلمان بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دموکراسي
ترديد جيمي کارتر به استاندارد بودن انتخابات فلوريدا در سالهاي 2000 و 2004 ـ مسائل و تردیدها در راي گيري الکترونيک و غیر حضوری
جيمي كارتر رئيس جمهوری پیشین آمريكا كه يك مركز بين المللي براي نظارت بر انتخابات تاسيس كرده است در آستانه انتخابات نوامبر 2004 اين كشور چنين اظهار نظر كرد:
     "مسائل اخذ آراء در فلوريدا كه در سال 2000 آشگار، و وارد تاريخ آمريكا و تاريخ عموميِ دمکراسي شده است همچنان باقي خواهد ماند زيراکه رويدادهاي ثبت شده در تاريخ «حذف شدني» نيست. با وجود اين سابقه، با اين كه بيش از يك ماه و چند روز به انتخابات سال 2004 باقي نمانده است نمي توان اطمينان داشت كه در اين استیت ـ فلوریدا ـ اين بارهم انتخابات منصفانه برگذار شود.".
     اين ترديد كارتر در مقاله اي به قلم او در یک روزنامهِ شهر واشنگتن (سپتامبر 2004) انعكاس يافته بود. وي در اين مقاله نوشته بود كه با اين وضعيت، انتخابات فلوريدا مطابق استاندارد جهاني نخواهد بود. وي اشاره كرده بود كه مسئول فعلي انتخابات فلوريدا همان روشي را در پيش گرفته است كه مسئول قبلي در سال 2000 داشت يعني اختلال در شمارش آراء که نتيجه اش پيروزي جورج بوش بود.
    هنوز درباره روش راي دادن الکترونيک و «حذف راي کاغذي با مراجعه شخص رای دهنده به محل رای گیری» ترديد ادامه دارد و عقيده بر اين است که آراء در صورت الکترونيک بودن، به صورت کاغذي هم انجام شود تا در صورت ترديد و شکايت، آراء کاغذي شمرده شود و اين نوع راي گيري معتبر باشد بويژه که دشوار است سالمندان بتوانند کليدهاي دستگاه را هنگام راي دادن بخوبي تشخيص دهند و بزنند. به علاوه اشتباه کامپيوري، دستکاري و هک و ... زیاد است و مدعی بسیار خواهد بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو ادبيات
هنرِ «اشتباه نکردن»
امروز سالروز فوت «شوساكو اندو» داستان نگار پُركار ژاپني است كه 29 سپتامبر 1996 در 73 سالگي درگذشت. وی 21 اثر خوب از خود برجاي گذارده است.
    «شوساكو اندو» در اتوبيوگرافي اش نوشته است كه در عُمر نويسندگي اش كوشيد كه در قالب داستان به مردم اندرز دهد كه اشتباه نكنند زيرا كه معتقد است «اشتباه نكردن» بزرگترين هنر و پيروزي بشر است، ولي مردم اواخر عُمر پي به اشتباهات خود مي برند و هرلحظه از خود مي پرسند كه چرا چنين كرده بودم و چنان نكرده بودم. مردم قرباني اشتباهات خود هستند زيرا براي دوري جستن از اشتباه، آموزش نديده اند. مردم در اثناي اشتباه كردن نمي دانند كه دارند خطا مي كنند و بعضی هم اشتباه کردن های خود را به گردن شیطان می افکنند.
    «شوساكو اندو» نوشته است: "هدف ديگر از داستانهايم اين بود كه بگويم هر ملت با فرهنگ خود زندگي مي كند و بنابراين تا فرهنگها يكسان نشوند كه چند نسل طول خواهد كشيد، نمي شود يك قاعده واحد را حاكم بر ملّت ها ساخت. براي مثال : عملي كه در يك فرهنگ گناه است ممكن است در فرهنگ ديگر گناه نباشد و اگر باشد به آن شدت نباشد و همين طور ساير جنبه هاي زندگاني.
    شوساكو در اتو بيوگرافي اش از اين كه در داستانهايش كوشيده كه مردها را از مَكر زنان برحذر دارد به دفاع پرداخته و نوشته است كه با همه احترامي كه به زنان دارد، آنان را عناصر پيچيده اي يافته است و ....
     بسياري از داستانهاي شوساكو به انگليسي و اسپانيائي ترجمه شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالروز درگذشت «اِميل زولا»
امروز سالروز درگذشت نويسنده و مبارز اجتماعي فرانسه «اميل زولا» است كه 29 سپتامبر 1902 در 62 سالگي درگذشت. نوشته هاي او زمينه انتقادي از وضعيت روز دارد. كتابهاي معروف او؛ «مَست ها ـ الكلي ها» و «جرمينال» هستند.
    «متهم مي كنم» عنوان يكي از نوشته هاي او در دفاع از یک افسر لهستانی تبار ارتش فرانسه به نام «دريفوس» بود كه بدون ارتكاب جرم به مجازات محكوم شده بود.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
صنايع و فنون
درگذشت مشکوک مخترع ديزل در 29 سپتامبر 1913
«رودلف ديزل Rodolph Diesel» مهندس آلماني و مخترع موتورهاي احتراقي ديزل 29 سپتامبر 1913 در 55 سالگي درگذشت. مرگ وي كه در درياي مانش صورت گرفت مشكوك اعلام شده و برخي نوشته اند كه خودكشي بوده است. وي با کشتي عازم انگلستان بود كه درگذشت.
Rodolph Diesel

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
دكتر «انريكو فرمي» پدر بمب اتم



     دكتر «انريكو فرمي» كه به پدر بمب اتمي شهرت دارد در اين روز در سال 1901 در ايتاليا به دنيا آمد و تا سال 1938 در دانشگاه رم تدريس كرد و در اينجا بود كه به پيشرفتهايي درزمينه شناخت و نيروي مواد متشكله هسته اتم نائل و به شكافتن اورانيوم موفق و به اورانيوم 238 و 235 وحتي پلوتونيوم ( ماده اصلي بمبهاي اتمي و هيدرژني ) پي برد و برنده جايزه سال 1938 نوبل در فيزيك شد و چون ازسياست هاي موسوليني و ضديت نسبي او با يهوديان راضي نبود پس از دريافت جايزه نوبل ، از استكهلم به آمريكا مهاجرت كرد . در اينجا بعد از مدتي تدريس در دانشگاه كلمبيا و ترغيب چند فيزيكدان اتمي آلماني و دانماركي و ... به آمريكا از كلمبيا به دانشگاه شيكاگو انتقال يافت و در اين دانشگاه نخستين كوره اتمي ( رآكتور ) جهان را ساخت كه روز دوم دسامبر 1942 آن را بكار انداختند. با بكار افتادن اين رآكتور ، تيم دكتر فرمي جريان را به سازمانهاي دفاعي آمريكا اعلام كردند و ياد آور شدند كه دانشمندان آلمان هم در كشور سرگرم چنين كاري هستند و اينشتن كه او هم از آلمان به آمريكا مهاجرت كرده بود مستقيما نامه به روزولت نوشت و با يك اعتبار دو ميليارد دلاري طرح «منهتن» به اجرا گذارده شد و در سال 1945 نخستين بمب را ساخت كه دومين آن بر هيروشيما فرو افكنده شد. دكتر فرمي 9 سال پس از توليد بمب اتمي براثر ابتلاء به سرطان در 28 نوامبر سال 1954 در 53 سالگي در گذشت.
    
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي تاريخ‌نگاري
پاسخي به چند پيام: اين تاريخ آنلاين ناوابسته است و مؤلف آن کمک مالي احدّي ـ از فرد تا سازمان و دولت ـ را نپذيرفته و نخواهند پذيرفت
درشهريور ماه 1381 (سپتامبر 2002) نامه ای دريافت شد كه در آن سئوال شده بود كه آيا به اين تاريخ آنلاين از جايي كمك مالي مي شود؟. در دو پيام هم پيشنهاد شده بود كه (بمانند آنلاين هاي مشابه به زبانهاي ديگر) زادروزها و سالمرگ ها به صورت آگهي درآيند تا هركس که بخواهد بفرستد. در چند ای میل هم سئوال شده بود كه چرا براي اين آنلاين آگهي گرفته نمي شود تا در حواشي آن انتشار يابد.
    به اين چند پيام پاسخي كُلّي مي دهيم که هدف مؤلف است:
    
     مؤلف اين «تاريخ آنلاين برای ایرانیان»، مطلقا براي كار خود كه هدف ميهني و آموزشي دارد نه در گذشته، نه در حال حاضر و نه در آينده، كمك مالي هيچكس، هيچ سازمان و هيچ دولتي را نمي پذيرد. خدمت به انسان، هم ميهن و همزبان لذتي دارد مافوق همه لذت ها، مخصوصا اگر بدون چشمداشت، دستمزد و كمك مالي انجام گيرد. صدها پيام قدرداني دريافت شده است كه همين ها بزرگترين پاداش و کمک است. درست است كه ممکن است دولت ها، سازمانهاي ملّي و بين المللي مثلا يونسكو ، كه وظايفشان گسترش فرهنگ است به اين امور كمك كنند، ولي مؤلف اين تاريخ آنلاين و وبسايت هاي ديگر خود، نَه پيشنهاد كمك از اين موسسات دريافت داشته و نه چنين کمکي را خواهد پذيرفت.
     آموزش همگاني، انتقال دانش و دانستني ها و کمک به ارتقاء سطح معلومات عمومی کاري فرهنگي و انساني است که نمي توان و نباید آن را با پول آلوده كرد.
     با اين توضيح، اين آنلاین تجاري نيست و آگهي نمي پذيرد و با دريافت پول براي كسي تبليغ نخواهد كرد. معرفي كارهاي ديگران در معيارهاي تاريخ، به تشخيص مؤلف خواهد بود و مطلقا رایگان و بدون چشمداشت.
    
    در شهريور ماه 1382 (سپتامبر 2003) پيامي دريافت شد به اين مضمون :
    
    "آيا در طول يک سال و نيم گذشته که اين سايت داير است، هيچيک از مقامات جمهوري اسلامي به خاطر اين زحمت (آموزش عمومي ايرانيان و اين که چنين آنلاین گسترده اي به زبان فارسي در اينترنت است) با شما تماس گرفته و قدرداني کرده است. قسمتي از درآمد نفت بايد صرف آموزش عمومي و تاريخ و فرهنگ ايرانيان شود تا بدانند که چگونه و با چه فداکاريهايي مناطق نفتخيز براي آنان محفوظ مانده که در حفظ اين ميراث خود بکوشند. چنين کاري سنگين ـ همچون این آنلاین پُرهزینه تنها از عهده يک دولت و يک تشکيلات بزرگ بر مي آيد تا یک فرد" و ....
    
    پاسخ مؤلف به این مخاطب عزیز؛ منفي است.
    
     مطالب این تاریخ آنلاین پس از تکمیل به صورت کتاب ـ چاپی و ای بوک ـ انتشار خواهد یافت. قرارداد مربوط با انتشارات علمی امضاء شده است. مؤلف جز دریافت تعدادی از کتاب ها، حق التألیف نخواهد گرفت. زیراکه به عقیده او، خدمت فرهنگی ـ برای فروش نیست. این آنلاین پس از درگذشت مؤلف نیز در اینترنت (شبکهِ شبکه ها) باقی خواهد ماند. ترتیب کار داده شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
سيد ضياء طباطبائي با کمک مالی زرتشتیان یزد روزنامه شرق را تأسیس کرد تا در خدمت ایران باشد
سيدضياء طباطبائي در مهرماه 1288، روزي كه «شرق» را منتشر كرد
سيد ضياء طباطبايي يزدي روزنامه «شرق» را ـ طبق نوشته خود او، با هدف خدمت به وطن و اصلاح اوضاع و ترقّي ايران، در اين روز در سال 1288 هجري خورشيدي در تهران منتشر ساخت. گوشه اي از هزينه اين روزنامه را زرتشتيان ـ عمدتا زرتشتيان يزد ـ كه در آرزوي پيشرفت ميهن بودند، و پس از دريافت اين تعهد از ناشر كه جز براي وطن قلم بكار نخواهد بُرد برعهده گرفته بودند.
    «شرق» سیدضیاء به دو زبان فارسي و فرانسه منتشر مي شد. در آن زمان، ناشران و اعضاي تحريريه نشريات ايران با اصول و قواعد ژورناليسم و گرامر و سبک نگارش آن آشنايي کامل نداشتند و بعضا تصور مي کردند که روزنامه ابزاري براي بد و بيراه گفتن و یا تبلیغ برای افراد معیّن و سیاست خاص است و چون «شرق» سيدضياء از اين راه برفت بيش از يك سال عمر نكرد. سيدضياء تقريبا بلافاصله پس از توقيف شدن «شرق»، روزنامه «برق» را به جاي آن و با همان روش منتشر ساخت.
    وي كه در فرانسه تحصيل كرده بود در سال 1299 در پي كودتاي قزاق ها به اشاره دولت لندن، نخست وزير شد. سيدضياء كه در سال 1300 از ايران تبعيد شده و در فلسطين زندگي مي كرد هفتم مهر 1322 به ايران بازگشت و از يزد نماينده مجلس شد و .... با رفتن سيدضياء از کشور، روزنامه او ـ رعد و درحقيقت جانشين سوم «شرق» هم با او رفت، زيرا که روزنامه هاي ايران «شرکت سهامي و حتي نسبي» نبوده اند که با رفتن ناشر باقي بمانند و بکار ادامه دهند.
    94 سال پس از انتشار «شرق»، از شهريور ماه 1382 روزنامه اي به نام «شرق» در تهران کار انتشار خود را آغاز کرد. در آن زمان رئيس شوراي سردبيري روزنامه «شرق» نوين مهندس محمد عطريانفر و سردبير اجرايي آن محمد قوچاني بود که به اظهار اصحاب نظر در کار روزنامه نگاري و قلم نبوغ دارد.
    مهندس عطريانفر از فروردين 1372 تا تابستان 1382 سردبير کل روزنامه همشهري بود و پيشرفت اين روزنامه متعلق به شهرداری تهران نتيجه و نمونه تلاش و روش و ابتکار او بوده است و در سمت رياست شوراي سردبيري (سردبيري کل) شرق همان تجربه را با همان مهارت پياده کرد. بايد دانست که هنگام انتشار همشهري کسي باور نمي کرد که مردم، روزنامه متعلق به شهرداري را بخرند و بخوانند زيرا که کمتر ديده شده که مردم از شهرداري محل خود رضايت کامل داشته باشند تا از روزنامه اش استقبال کنند. بنابراين، رونق همشهري نوعي شق القمر بود مخصوصا که اين روزنامه در آغاز کار، از انتشار اخبار جنايي (تيراژ ساز) هم پيش از رسيدن به مرحله صدور حُکم اجتناب مي کرد زيرا تشريح و بازتاب ضعف هاي جامعه را (که در رويدادهاي جنايي نهفته است) رسالت يک روزنامه دولتي نمي دانست.
     يکي از کارهاي مشترک غلامحسين کرباسچي و مهندس عطريانفر در همشهري بکار گرفتن گروهي از روزنامه نگاران حرفه اي بود که پس از مصادره دو روزنامه قديمي کشور [اطلاعات و کيهان] کار خود را از دست داده بودند و در سالهاي 1371 و 1372 چنين عملي (بکارگرفتن روزنامه نگاران خانه نشين) در جوّي که وجود داشت کار آساني نبود. ولي کرباسچي و عطريانفر به اصالت عمل توجه داشتند تا به اتهامات اثبات نشده ـ سوء ظن و شايعات. امروز را نگاه مي کردند نه ديروز را. به عبارت ديگر به توان و کارايي فرد و اين که امروز چه محصولي به دست خواهد داد توجه داشتند، تا گذشته اش. جامعه روزنامه نگاري ايران «همشهري» را مديريت کارآمد کرباسچي و هنر و مهارت مهندس عطريانفر مي داند. بارها به این دو گفته شده بود که چرا براي روزنامه ديگران [شهرداري] اين همه تلاش مي کنند، بروند برای خودشان روزنامه بدهند و اين بود پاسخ آنان : ديگران کاشتند و ما خورديم و ما مي کاريم تا ديگران بخورند. هموطن هستيم، تکليف و وظيفه ما است.
    باري، روزنامه شرق به سردبيري کل عطريانفر هم ديري نپاييد و به سرنوشت شرق سيد ضياء دچار شد. اين روزنامه پس از مدتي به سردبيري فردي ديگر کار خودرا ازسر گرفت و دوباره به محاق توقيف افتاد و آخرين بار که توقيف شده بود هفته يکم مهرماه 1391 (سپتامبر 2012) بود. اين روزنامه به کار خود ادامه مي دهد.
مهندس محمد عطريانفر، زماني که رئيس شوراي سردبيري روزنامه «شرق» بود

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
روزي که ارتش آمريکا با 700 نظامي آغاز بکار کرد ـ به باور مورّخان، جنگ ها بودند که آمریکا را اَبَرقدرت کردند
29 سپتامبر سال 1789 ارتش فدراسیون آمریکا (مهاجرنشینان 13گانه متحدهِ استقلال یافته) با 700 نظامي ايجاد شد و مقرّر گرديد كه از محل صرفه جويي هاي دولت فدرال، ظرف ده سال يك كشتي جنگي هم براي آن ساخته شود. هزينه ساخت اين كشتي كه هنوز وجود دارد و قادر به دريا پيمايي و تيراندازي با توپ است برابر نيمي از كل درآمد يك سال این فدراسیون شد. اين توپدار كه «كانستيتوشِن = قانون اساسي» نام دارد در بندر بوستون متوقف است.
     آمريكا قانون وظيفه عمومي ندارد و افراد نیروهای مسلح آن، نظامي پيماني و حقوق بگير هستند (و اصطلاحا؛ داوطلب و در نتیجه، بودجه دفاعی کشور؛ سنگین). اين فدراسیون در قرن 20 داراي قانون «سلِكتيو سرويس» شد كه به موجب آن جوانان پسر نام نويسي مي كنند كه در صورت نياز كشور (در جريان جنگها و نظاير آن و كمبود نظامي استخدامي كه مي تواند تبعه آمريكا هم نباشد)، بر حسب ميزان ضرورت، شماري از آنان موقتا به زير پرچم احضار مي شوند. به علاوه، هر استیتِ عضو فدراسيون داراي گارد ملّي از آن خود است كه افراد اين گارد به عنوان نظاميان ذخيره ارتش فدرال محسوب مي شوند كه رئيس جمهوری هر زمان كه ضرورت اقتضا كند مي تواند برخي و يا همه آنان را «نيروي نظامي فدرال = نيروي همه كشور» اعلام و فعّال كند و به هر نقطه اي كه بخواهد بفرستد. برخي از شهرهاي قديمي تر آمريكا هم داراي ميليشياي محلّي هستند كه درصورت نياز براي كمك به پليس شهر و امور امدادي احضار مي شوند.
     به باور برخی از مورخان، جنگ های خارجی، قرارگرفتن میان دو اقیانوس و دوربودن از میدان های جنگ بودند که آمریکا را اَبَرقدرت کردند؛ جنگ با اسپانیا، دولت واشنگتن را دارای قلمرو خارجی کرد (پورتوریکو، گوام، فیلیپین و ...)، جنگ جهانی اول آن را یک قدرتِ مطرح و وارد باشگاه قدرت ها و جنگ جهانی دوم، یکی از دو اَبَرقدرت جهان ساخت و جنگ سرد با مسکو به صورت تنها اَبَرقدرت در آورد.
    
توپدار كانستيتوشن که بسال 1797 فعالیت خودرا آغاز کرده است

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مقايسه اسلام و سوسياليسم از ديدگاه سران انقلاب الجزاير ـ سابقه سوسياليسم اسلامي در قرن بيستم
بن بلا
شوراي انقلاب الجزاير 29 سپتامبر 1962 احمد بِن بلا را به رياست اين شورا (دولت موقت) انتخاب كرد و بِن بلا در نطقي گفت كه الجزاير يك جمهوري سوسياليستي خواهد بود. ساير اعضاي شورا مأموريت يافتند براي توجيه اظهارات بن بلا به ميان مردم که 99 درصد آنان مسلمان هستند بروند و بگويند كه ما مسلمان هستيم و دين اسلام ضمن منع هرگونه تزویر و دروغ، پولدوستی، احتكار، گرانفروشی، تبعيض و ظلم، اجحاف و استثمار؛ مالكيّت را هم محدود و مشروط ساخته، فئوداليسم (نظام ارباب و رعيتي) را مردود دانسته، خواهان عدالت است و سوسياليسم يعني همين.
     بعدا بر همين پايه، مُعمّر قذافي نوعي سوسياليسم اسلامي را در ليبي به اجرا گذارد. قبل از الجزاير و ليبي، در شبه قاره هند و نيز اندونزي و همچنين سوريه، لبنان و عراق «سوسياليسم اسلامي» مطرح شده بود و ....
    انقلاب استقلال الجزاير طولاني و خونين بود. الجزاير Algeria واقع در شمال آفريقا دهها سال مستعمره فرانسه بود ولي فرانسويان در آن سرزمين، هيچگاه آرامش كامل نداشتند. جمعیت الجزایر که دو میلیون و 381 هزار کیلومتر مریع وسعت دارد در سال 2020 چهل و چهار میلیون بود. الجزایر یک کشور منطقه مدیترانه است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
عراقي هاي فراري اطلاعات ساختگي و نادرست به آمريکا مي فروختند
احمد چلبي
29 سپتامر 2003 در آمريكا فاش شد كه آژانس اطلاعات دفاعي اين كشور به اين نتيجه رسيده است كه بيشتر اطلاعاتي كه قبلا از سوي ناراضيان فراري (خود ـ تبعيدي) عراق درباره سلاحهاي كشتار جمعي صدام حسين داده شده بود؛ ساختگي و نادرست بود و اين اطلاعات عمدتا از طريق كنگره ملي عراق و احمد چلبي رئيس آن در اختيار سازمانهاي ذيربط آمريكا قرار داده مي شد.
    طبق اين افشائيه كه در آن زمان در صدر اخبار برخي رسانه هاي آمريكا از جمله نيويورك تايمز قرار گرفته بود، دولت آمريكا بابت دريافت اين اطلاعات عمدتا ساختگي پول گزاف پرداخت كرده بود. براي مثال: به سه تن كه چنين اطلاعاتي را داده بودند يك ميليون دلار داده شده بود!. اين پول طبق قانون «عراق ليبريشن اکت» مصوب 1998 پرداخت شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعلام رسمي اتمي شدن كره شمالي در مجمع عمومي سال 2004 سازمان ملل و تفسير «لي کوان يو» در اين زمينه
«چوئه ـ سو هوم» معاون وزارت امور خارجه جمهوري دمكراتيك خلق كره (کره شمالي) درجلسه 27 سپتامبر 2004 مجمع عمومي سازمان ملل جزئيات دست يافتن اين كشور به اسلحه اتمي را اعلام كرد و گفت:
     "دولت متبوع ما راه ديگري جز مسلح شدن به سلاح هسته اي نداشت زيرا نگران حمله اتمي ناگهاني آمريكا بود كه سياست قديمي خود مبني بر حذف كره شمالي را همچنان دنبال مي كند. مسلح شدن به سلاح اتمي صرفا براي دفاع از خود و پيشگيري از حمله اتمي آمريكا و نيز يك جنگ اتمي در آسياي شرقي بوده است. با وجود اين، ما (کره شمالي) آماده ايم اين سلاحها را در صورتي كه آمريكا سياست خود را تغيير دهد و صادقانه آماده همزيستي شود از كار بيندازيم. ما قبلا هم اشاره كرده بوديم كه از سوخت مصرف شده، پلوتونيوم به دست آورده ايم.".
    
Lee Kuan Yew

در همين زمينه، «لي كوان يِو Lee Kuan Yew» كه به پدر سنگاپور شهرت داشته، در مارس 2015 و در 91 سالگی فوت شده و يك چيني تبار بود در مصاحبه با «چارلي رُز» كه همان شب از تلويزيون عمومي آمريكا پخش شد گفت كه به گمان او، كره شمالي اسلحه اتمي بكار نخواهد بُرد ولي اين احتمال وجود دارد كه دست به فروش سلاح اتمي و یا تکنولوژی آن بزند و باعث رواج اين تجارت در جهان شود. وي در عين حال گفت كه کره شمالي اطمينان دارد که مسکو و پکن به هيچوجه نمي خواهند كه این دولتِ كره شمالي از ميان برود و رژيم ديگري در اینجا بر سر کار آید و هم مرز آنها شود.
     وي ضمن اشاره به برنامه مطالعات اتمي ايران گفت: در جايي كه پاكستاني ها بمب اتمي دارند، چرا ايرانيان نداشته باشند. مروري بر روانشناسي ايرانيان نشان مي دهد كه وقتي كاري را شروع كنند، رها ساختنش برايشان دشوار است و آن را تا به آخر دنبال خواهند كرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالمندترین دوقلوی دنیا در سال 2021 ـ راز طول عُمر طبق آخرین بررسی های جهانی



    «Guinness World Records» گزارش داد که دو خواهر دوقلوی ژاپنی؛ Umeno و Koume (تصاویر بالا) پنجم نوامبر 2021 () 108 ساله می شوند و سالمندترین دوقلوی دنیا. این دو خواهر که در جزیره شُدوشیمای ژاپن (Shodoshima) به دنیا آمده اند در دو شهر جداگانه و به فاصله ای نسبتا دور از هم زندگی می کنند.
    ژاپن که بیش از کشورهای دیگر کره زمین، سالمند دارد و متوسط طول عُمر در آنجا بیشتر است، یک روز در سال را «روز ملی سالمندان» تعیین کرده است که در این روز رسانه ها با سالمندان مصاحبه می کنند و دلایل طول عُمر آنان، روش زندگانی، اینکه چه می خورند و چند ساعت در شبانه روز می خوابند را پرسش می کنند و انعکاس می دهند تا برای دیگران درس و سرمشق شود. ژاپن در سال 2021 هشتاد و شش هزار و 510 شهروند صد ساله و بالاتر داشته و 29 درصدِ جمعیت 125 میلیونی آن 65 ساله و بالاتر بوده اند.
     طبق یک دستاورد جهانی، خوردن به موقع و عمدتا میوه، سبزی و غذایِ غیر کارخانه ای، کمتر خوردن گوشت قرمز و غذای سرخ کردنی، خوابیدن حدود 7 ـ 8 ساعت در شبانه روز، دوری جستن از اِسترِس، ازدواج متناسب و در مورد مردان، ترجیحا پس از 24 سالگی و زندگانی فقط با یک زن و یا یک شوهر (فقط یکبار ازدواج در طول حیات) که مستلزم دقّت تمام در انتخاب و مشورت هرچه بیشتر در این انتخاب حیاتی است و در مورد مردان سالخورده داشتن هَمدَمِ جوان و مهربان باعث طول زندگانی و حیات مفید و توأم با شادزیستن خواهد بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زنی متولّد انگلیس که به رغم تصریح اعلامیه حقوق بشر از او سلب تابعیت شده و جایی را ندارد که به آنجا برود، مقام سلب کننده یک پاکستانی تبار!
شمیمه بیگم

دهه آخر سپتامبر 2021 ماجرای زن جوانی به نام شمیمه بیگم Shamima Begum (متولد 1999 در انگلستان) که وسیعا رسانه ای شده بود، رفتار مقامات دولت انگلستان را زیر سئوال برده است. شمیمه که بنگلادشی تبار است در انگلستان بدنیا آمده و بنگلادش را ندیده است و جز پاسپورت انگلیسی گذرنامه دیگری را ندارد. ماجرای شمیمه که همچنان خبرساز است و یک کتاب در این زمینه انتشار یافته است.
    او در سال 2015 و در 15 سالگی با دو دختر دیگر که همکلاس دبیرستانی اش بودند با کمک مردی که طبق کتاب منتشره، از همکاران سازمان اطلاعات کانادا بود به سوریه رفت، به داعش پیوست و در اینجا با یک مرد هلندی که پس از مسلمان شدن به داعش پیوسته بود ازدواج کرد. شمیمه پس از شکست داعش به اردوگاه اسیران در منطقه کُردنشین سوریه منتقل شد و در اینجا وضع حمل کرد، ولی «ساجد جاوید» وزیر داخله وقت انگلیس و یک پاکستانی تبار او را متهم به همکاری با داعش و از تابعیت انگلیس خلع کرد! ـ کاری که طبق اعلامیه حقوق بشر ممنوع است. این اعلامیه صراحت دارد که نمی توان یک فرد را از کشوری که در آنجا بدنیا آمده اخراج کرد و یا از خارج به آن کشور راه نداد حتی اگر گذرنامه نداشته باشد. پدر و مادر ساجد جاوید در دهه 1960 از پاکستان به انگلستان مهاجرت کردند و ساجد در همان دهه در اینجا بدنیا آمد. زمانی که پدر و مادر شمیمه به انگلستان مهاجرت کرده بودند، بنگلادش هنوز بخشی از پاکستان بود (پاکستان شرقی).
    شمیمه پس از اطلاع از اقدام «ساجد جاوید» گفته بود: حالا که از من سلب تابعیت انگلیس ـ کشوری که در آنجا بدنیا آمده و بزرگ شده ام و تنها به اتهام رفتن به سوریه و هواداری از داعش کرده اند بگویند که به کجا بروم. می گویند که پدرت بنگلادشی است به آنجا برو. من که بنگلادش را ندیده ام و ورقه هویت و گذرنامه آن را ندارم، خدمه هواپیمای مسافربر که بدون گذرنامه و ویزا کسی را سوار نمی کنند. من در انگلیس بدنیا آمده و بزرگ شده ام و جای دیگر را ندارم، به دریا بیندازید. چرا همین یک نفر من؟، می گویند یک مرد جوان دیگر را هم سلب تابعیت کرده ایم. به علاوه، در بنگلادش قانونی تصویب شده است که مجازات تروریست ها و هواداران تروریست ها را اعدام تعیین کرده است و من قبلا گفته ام که عقیده داعشی ها را قبول دارم و علت شکسِتشان را وجود فساد و بدرفتاری بیان کردم ام، نَه عقیده، بنابراین اگر به بنگلادش که پدر و مادرم در آنجا (پاکستان شرقی پیشین) بدنیا آمده اند بروم احتمال اعدام شدن وجود دارد. حدود دو سال است (تا سپتامبر 2021) که سرگردان هستم و رسانه ها وضعیت مرا می نویسند، اما به رغم انعکاس جهانی اقدام انگلستان ـ وطن من ـ مدافعان حقوق بشر و سازمان های مربوط بین المللی هم ساکت مانده اند. من به مقاومت ادامه خواهم داد زیراکه حق ندارند مرا از کشوری که بدنیا آمده و بزرگ شده ام و حق طبیعی اقامت در آن را دارم بیرون کنند. باید یک بار هم که شده تعریف «وطن» را در کتاب های مربوط بخوانند، اعلامیه جهانی حقوق بشر به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل و پارلمان های همه کشورهای عضو ازجمله انگلستان رسیده است. انگلستان از بنیادگذاران سازمان ملل بوده است.
    وکیل قضایی خانواده شمیمه قضیه را در دادگاه انگلستان دنبال کرد، یک دادگاه انگلستان حُکم به لغو اقدام «ساجد جاوید» داد که وزارت داخله انگلستان اعتراض کرد و پرونده به دادگاه عالی انگلستان ارجاع شد و این دادگاه اقدام ساجد جاوید را تأیید کرد و به این ترتیب، شمیمه همچنان سرگردان و بدون وطن مانده است، ولی از تلاش دست نکشیده است. در این میان دولت هلند هم گفته است که نمی تواند شمیمه را بپذیرد زیرا که طبق قانون هلند، ازدواج دختر در 15 سالگی ممنوع است بنابراین ازدواج شمیمه با آن مرد هلندی غیرقانونی است. اگر در سن قانونی ازدواج کرده بود می توانست در هلند زندگی کند و پاسپورت هلندی داشته باشد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مهاجرت روزافزون از کشورهای آسیب دیده به اروپا و احتمال تزلزل تمدن
آخرین آمار کمیسیون مهاجرت اروپا حکایت از درخواست روزافزون مهاجرت به اروپا دارد که از 104 هزار تَن در آغاز سال 2021 به بیش از 200 هزار تن در ماه آگست این سال رسیده بود. این متقاضیان سوا از 124 هزار افغان هستند که از وطن خود به پایگاههای نظامی آمریکا بویژه در آلمان منتقل شده اند و هنوز تکلیف آنان که کجا زندگی دائمی داشته باشند روشن نیست.
    یک جامعه شناس اروپایی گفته است که تفاوت فرهنگی با تفاوت نژادی فرق دارد که گفتنش منع داشته باشد. تفاوت فرهنگی مهاجران و عمدتا از افغانستان، سوریه و مناطق جنگزده آفریقا و آسیا جامعه اروپاییان را دچار تزلزل مدنیّت (تمدن) و دست کم برای یک نسل می کند. اینها عُقده های روحی هم دارند.
    
صفی طولانی از پناهجویان به اروپا

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا در حضور وزیر دفاع، جو بایدن را مسئول وضعیت افغانستان خواند ـ نگاهی به حکومت های افغانستان در 93 سال
وزیر دفاع آمریکا 28 سپتامبر 2021 در جلسه کمیته نیروهای مسلح سنای این فدراسیون گفت که 124 هزار افغان با کمک نظامیان آمریکا از افغانستان خارج شده اند و 13 نظامی آمریکایی در جریان این کمک، در ورودی فرودگاه کابل جان خودرا براثر یک انفجار انتحاری از دست دادند. او به افغان‌هایی هم اشاره کرد که در فرودگاه کابل خود را به هواپیمای آمریکا آویختند تا نجات یابند ولی پایین افتادند و کشته شدند.
    در این جلسه، سناتور جیمز اینهاف، رئیس جمهوری‌خواه کمیته نیروهای مسلح سنا «جو بایدن» را مسئول مستقیم آنچه که منتقدان؛ یک پایان شر‌م‌آور برای عملیات نظامی بیست ساله در افغانستان خوانده ‌اند، بدست داد.
    آمریکا برای بیرون راندن طالبانِ متهمِ به حمایت از رهبر القاعده از حکومت، به افغانستان نیروی نظامی فرستاد ولی پس از 20 سال عملیات و کشاندن پای ناتو به افغانستان، این طالبان بودند که به حکومت بازگشتند. آمریکا میلیاردها دلار سلاح و نیز پایگاه هوایی بَگرام را که خود ساخته بود تَرک کرد که در دست طالبان قرار گرفته اند.
    آمریکا در طول 20 سال عملیات نظامی در افغانستان حدود 2400 نظامی و 3800 غیرنظامی کشته داد با حدود 2 تریلیون و 26 میلیارد دلار هزینه.
    این سئوال ها مطرح است که چرا «بایدن» گفت که افغانستان اَمن است؟. چرا به این سرعت و کاملا از افغانستان خارج شد، بدون گرفتن تعهد و ضمانت اجرایی تعهد تا شکست مطلق بشمار نیاید؟ و دهها چرای دیگر.
    افغانستان پس از نیم قرن پادشاه داشتن با کودتای سردار محمد داود خان در 1973 جمهوری شد. این جمهوری حدود 5 سال طول کشید که کمونیست های افغان وی را از میان برداشتند و افغانستان 14 سال حکومت کمونیستی داشت، سپس 4 سال در دست مجاهدان و تاجیک ها بود و آنگاه 5 سال در کنترل طالبان تا اینکه آمریکا طالبان را از حکومت پایین کشید و 20 سال جمهوری داشت، ولی طالبان به مقاومت پراکنده ادامه دادند و به زبان کوچه و بازار؛ آمریکا دفعتا خارج شد و طالبان به حکومت بازگشتند و .... برخی گویند که حساب هایی هم در کار بوده است و آینده نشان خواهد داد که چه خواهد شد!.
    طبق آمارهای منتشره، 42 درصد از 33 میلیون جمعیت افغانستان پشتون، 27 درصد تاجیک، 9 درصد هزاره، 9 درصد اُزبَک و بقیه از تیره های دیگر و عمدتا مخلوط.
    افغان هایی که با هواپیماهای نظامی آمریکا از وطن خارج شده اند به این صورت دریک پایگاه نظامی آمریکا در آلمان زندگی می کنند(عکس زیر):
کمپ افغان های تَرک وطن کرده در یک پایگاه نظامی آمریکا در آلمان

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
درخت 1100 ساله انگلیس که شاهد جنگی بود که مقدمه سلطه دهها ساله فرانسویان بر انگلستان شد
در سپتامبر 2021 موضوع درختِ معروف و 1100 سالهِ Big Belly oak خبر پُرخواننده نشریات انگلستان بود، زیرا که این درخت قطور با بدنه 11 متری اش دچار بیماری نباتی شده و بالاخره تجویز شد که کمربند فلزی به آن ببندند. این درخت کهنسال در جنگل «سِیو مِیک» واقع در نزدیکی شهر هاستینگ انگلستان قرار دارد و هر سال جمعیت زیادی از آن دیدار می کنند.
    اهمیت این درخت نه تنها کهنسالی آن، بلکه شاهد جنگ هاستینگ بودن آن است و نجات یافتنش با آتش زده شدن جنگل. در نبرد هاستینگ که در چهارم اکتبر 1066 در چند کیلومتری شهر هاستینگ انگلیس میان فرانسویان مهاجم و نیروهای پادشاه وقت انگلیس روی داد، فرانسویان به فرماندهی ویلیام معروف به ویلیام فاتح پیروز شدند و انگلستان دهها سال زیر سلطه آنها قرار داشت و حتی انگلیسی ها مجبور به تکلم و تحریر زبان فرانسه شدند که بسیاری از واژه ها هنوز باقی مانده اند. فرانسویان در جریان این نبرد، جنگل سِیومِیک را آتش زدند زیرا که بسیاری از نیروهای پادشاه در پی شکست به آنجا پناه برده بودند که درخت «بیگ بلی اوک» آسیب ندید و در سال 2021 یکهزار و یکصد ساله شد.
    
Big Belly oak هزار و صد ساله

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
تیتر صفحه اول یک روزنامه تهران: محاکمه روحانی مطالبه مردمی
پس از پایان دوره دولت دوازدهم، در روزنامه های تهران مطالب متعدد ازضعف های دولت یازدهم و دوازدهم (دولت 8 ساله حجت الاسلام حسن روحانی) مشاهده شد و برای مثال با این موضوعات؛ ده برابر شدن بدهی دولت، بانک مرکزی به صورت صندوقخانه دولت در آورده شدن، حجم نقدینگی از مرز 3700 تریلیون گذشتن، خروج صدمیلیارد دلار از کشور، دلار 4200 تومانی ولی بدون تأثیر، تورّم بسیار بالا و ... درصدی و ... و به این لحاظ برخی خواستار رسیدگی قضایی به این مسائل شده اند و در این زمینه حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی هم در گفتگو با خبرگزاری مِهر گفته بود که مسئولان دولتی پس از اتمام کار خود (پایان دوره، برکناری و یا کناره گیری) حداقل به مدت شش ماه ممنوع‌الخروج شوند تا عملکردشان محاسبه شود و اگر کوتاهی و جرمی اتفاق افتاده محاکمه شوند.
     طرحی هم در این زمینه که در یک کمیسیون مجلس تصویب شده و در کمیسیون دیگر مورد بررسی است (خروج مقام سابق با کسب اجازه و پس از رسیدگی).
    در این زمینه روزنامه «عصر ایرانیان» چاپ تهران در صفحه اول خود که کپی آن در زیر درج شده نوشته است که محاکمه حسن روحانی، مطالبه مردم است.
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 29 سپتامبر
  • 1829:   پليس انگلستان به نام «اسکاتلنديارد» آغاز بکار کرد.
        
        
  • 1901:   «لئون زولگوش» قاتل «ويليام مك كينلي» بيست و پنجمين رئيس جمهوري امريكا اعدام شد.
        
        
  • 1905:   دولت ژاپن از بيم به وخامت گراييدن اوضاع اقتصادي آن کشور پيشنهاد روسيه به صلح را پذيرفت. دو دولت از 1904 در جنگ بودند و در اين جنگ پيروزي با ژاپني ها بود.
        
        
  • 1933:   پليس کوبا (نزدیک به 3دهه پیش از پیروزی انقلابِ فیدل کاسترو) راهپيمايي مسالمت آميز کمونيست هاي اين کشور را به خاک و خون کشيد، که ضمن آن دهها تن از جمله شش کمونيست معروف کشته و صدها تن ديگر مجروح و يا دستگير شدند.
        
        
  • 1943:  


    کتاب هيتلر تحت عنوان مأموريت من Mein Kampf در آمريکا به انگليسي ترجمه و انتشار يافت.
        
  • 1943:   در جريان جنگ جهاني دوم، ايتاليا با متفقين که نیروهایشان وارد آن کشور شده بودند و دیگر امیدی نداشت قرارداد آتش بس امضاء کرد.
        
        
  • 1944:   ارتش سرخ (ارتش روسیه) در تعقيب ارتش آلمان که يوگوسلاوي را در اشغال داشت وارد اين کشور شد.
        
        
  • 1949:   دولت شوروي (مسکو) قرارداد دوستي خود با يوگوسلاوي را لغو کرد، زيرا که تيتو رهبر وقت يوگوسلاوي راه ديگري ـ سوسیالیسم ملی ـ در پيش گرفته بود.
        
        
  • 1953:   مائو تسه دونگ رهبر وقت چین تصميم به اتمي کردن این کشور گرفت و اعلام کرد که سلاحي بازدارنده از تعرّض لازم است داشته باشیم و اندکي بعد سازمان اتمي چين تاسيس و آغاز بکار کرد و طولي نکشيد که داراي بمب اتمي شد.
        
        
  • 1954:   آمريکا کار ارسال کمک براي ويتنام جنوبي را از طريق فرانسه آغاز کرد.
        
        
  • 2004:   ولاديمير پوتين رئيس جمهوری روسيه لايحه لغو مقررات انتخاب فرمانداران از طريق آراء عمومي را به «دوما» ارسال داشت و نيز فرمان تاسيس مركزي براي محافظت از حقوق روس ها و روس زبانها در جمهوري هاي سابق شوروي را صادر كرد كه تفسير بر تمركز مجدد امور در مسكو و آغاز سختگيري نسبت به جمهوري هاي بالتيك شده بود در دو جمهوری از سه جمهوری بالتیک شوروی سابق، اقلیت بزرگ روس زندگی می کنند.
        
        



  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com