Iranians History on This Day
روز و ماه خورشیدی و یا میلادی مورد نظر را انتخاب و كلید مشاهده را فشار دهید
میلادی
   خورشیدی

 
24 دسامبر
 
جستجوی:

 
  هدیه مولف
این سایت مستقل و بدون كوچكترین وابستگی؛ هدیه ناچیز مولف كوچك آن به همه ایرانیان، ایرانی تبارها و پارسی زبانان است كه ایشان را از جان عزیزتر دارد ؛ و خدمتی است میهنی و آموزشی كه خدمت به میهن و هموطنان تكلیف و فریضه است كه باید شریف و خلل ناپذیر باشد و در راه انجام تكالیف میهنی نیاز به حمایت مادی احدی نباید باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد برای نگارش و عرضه در سایت نظرشخص مولف است.
 











Select your preferred language to translate this page into.

   لینک به این صفحه  

مهمترین رویدادهای ایران و جهان در طول تاریخ در این روز 24 دسامبر
ایران
كریمخان زند امپراتور هند را كه به انگلستان امتیاز داده بود تقبیح كرد
برای كریمخان «خلیج فارس» در اولویّت قرار داشت
24 دسامبر سال 1765 میلادی كریم خان زند رئیس وقت كشور ایران در دفتر كار خود در شیراز (موزه پارس امروز) به منشی اش گفت كه نامه ای به «شاه عالم» امپراتور هند بنویسد و این اقدام اورا كه به انگلیسی ها امتیاز و اختیار داده است تقبیح و محكوم كند.
    بنویسد كه اجازه داد و ستد در بندر؛ بله، ولی امتیاز و اختیار؛ نه.
     كریمخان به منشی اش تاكید كرده بود كه نامه همان روز باید به مُهر و امضای او برسد و ارسال شود. در آن روز كریم خان خشمگین به نظر می آمد، كه در او این حالت به ندرت دیده می شد.
     «شاه عالم» امپراتور وقت هند به كمپانی هند شرقی انگلستان در منطقه بنگال اختیارات دیوانی (اداری ــ حكومتی) و امتیاز كشت خشخاش و تولید تریاك و حقوق دیگر داده بود. كریمخان كه نظر به گسترش بازرگانی خارجی داشت دو سال پیش از آن (سال 1763 ) به بازرگانان انگلبسی اجازه داده بود كه در بوشهر ـ به كار داد و ستد مال التجاره بپردازند.
     كریمخان كه از سال 1749 تا 1779 بدون اینكه اجازه دهد عنوان شاه بر او بگذارند بر ایران حكومت كرد برای خلیج فارس و جزایر آن و امور مربوط، اولویت قائل بود. وی اخراج هلندی ها به سركردگی «كتیپ هاوزن» از خارك، به زنجیر كشیدن شیخ سلمان بنی كعب، تصرف بصره در سالهای 1773 و 1775 و ... را در همین راستا انجام داد.
    كریمخان با اینكه قول امضای یك پیمان امنیت مشترك با روسیه را به این دولت داده بود، از تنظیم پیمان شانه خالی كرد، زیرا می ترسید كه پس از مرگ او، روس ها از مفاد پیمان سوء استفاده كنند.
    كریمخان كه یكی از ژنرال های نادرشاه و یك پارس اصیل از طایفه زند قبیله «لُر ــ بختیاری» بود در پی قتل نادر در توطئه دهم ژوئن سال 1747 در فتح آباد قوچان، با یك رشته جنگ با ژنرالهایی كه قصد تجزیه کشور را داشتند و جانفشانی های دیگر مانع این عمل شد و یكپارچگی ایران را حفظ كرد و سپس دست به آبادانی فراوان زد. وی هیچیك از مغلوبان را مجازات نكرد و دشمنانی را كه درجنگ مقتول می شدند با تشریفات رسمی و عزاداری كامل به خاك می سپرد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی که رضاشاه پهلوی وزارت دربار را منحل كرد
رضاشاه پهلوی در پی بی اعتماد شدن نسبت به تیمور تاش وزیر دربار، سوم دی ماه 1311 (24 دسامبر 1932) وی را بركنار و وزارت دربار را هم منحل كرد.
     رضاشاه در توجیه اقدام خود، وزارت دربار را دستگاهی زائد و پُرهزینه اعلام داشت و دستور داد كه از آن پس، نامه های ارسالی مردم، از طریق یك منشی نظامی به اطلاع وی برسد.
    از همین روز تیمورتاش درخانه اش عملا بازداشت بود (حصر خانگی).
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
آموزش و پروش اجباری، رایگان و یكنواختِ ایران که به رغم صراحت قانون اساسی و اعلامیه حقوق بشر، پس از نیم قرن تغییر لباس داد!
سوم دی ماه سال 1321 (24 دسامبر 1942 میلادی) دولت وقت ایران (قوه مجریه) لایحه قانون تعلیمات اجباری و رایگان را جهت بررسی و تصویب به مجلس شورای ملّی داد. این لایحه که قبلا به تصویب شورای وزیران رسیده بود به تصویب پارلمان نیز رسید، قانون شد و به اجرا گذارده شد.
     طبق این قانون؛ تعلیمات عمومی (آموزش دبستانی و دبیرستانی) در ایران اجباری، رایگان و یكسان شد. قبلا و از دو دهه پیش از آن هم آموزش و پروش در ایران دولتی و رایگان بود ولی قانون مصوّب و ضابطه مدّون نداشت و کاری بود که دولت از زمان نخست وزیری امیر کبیر آغاز کرده بود و روال عادی شده بود.
     قانون تعلیمات اجباری، رایگان و یکنواخت مصوّب سال 1321 ایران، چند سال پیش از تدوین و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر به اجرا درآمده بود. اصل 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر که به تصویب پارلمانهای کشورهای عضو ازجمله ایران رسیده است، آموزش و پرورش رایگان را حق اتباع کشورها دانسته و بر اجباری بودن تعلیمات ابتدایی [دوره اول آن] تاکید کرده است. این اعلامیه در سال 1948 (1327 هجری) به تصویب نهایی مجمع عمومی سازمان ملل رسیده است. با تصویب و ابلاغ آن، آن شمار از کشورهایی که تعلیمات عمومی کاملا رایگان نداشتند آن را رایگان و یکنواخت کردند. هدف از یکنواخت بودن [معلم، برنامه، روش ها و ...]، نبود تبعیض میان نوجوانان است که تبعیض [مدرسه پولی برای فرزندان پولدارها و مدرسه رایگان برای فرزندان کم درآمدها و تفاوت تدریس در این دو نوع مدرسه] در آنان نه تنها ایجاد عقده می کند بلکه استعداد شان به یکسان شکوفا نمی شود و در دراز مدت آسیب بزرگی برای ملت مربوط است.
     بر همین پایه است که در ایالات 50 گانه آمریکا، دولتهای محلی مکلّف شده اند که نوجوانِ در سن تحصیلات عمومی را با اتوبوس دولتی از خانه اش به مدرسه برسانند و بازگردانند و در مدرسه تغذیه شود. [اجبار نیست که اتوبوس از دانش آموز پُر شود، یک اتوبوس حتی برای رساندن یک دانش آموز به مدرسه، به خانه او فرستاده می شود] و اگر خانه یک نوجوان تا شهر فاصله ای طولانی داشته باشد، به خانه اش ـ توتور (معلم سرخانه) می فرستند که به این عمل اصطلاحا «هوم سکولینگ» می گویند. والدین کودکِ لازم التعلیم اگر در آماده کردن او برای رفتن به مدرسه کوتاهی کنند مواخذه و بعضا دادگاهی می شوند و ممکن است نوجوان به فاستِرهاوس (خانواده داوطلب نگهداری از چنین نوجوانی) فرستاده شود و دولت هزینه نگهداری نوجوان را می دهد.
     در شهرهای در حال توسعه و تبدیل محله های مسکونی ـ عملا به تجاری و کسب وکار، انتقال کودک با اتوبوس دولتی به مدرسه این فایده را هم دارد که ساختمان های مدارسی که دهها سال پیش در مراکز شهرها ساخته شده اند خالی نمانند زیراکه اتوبوس از هر نقطه، نوجوان را به مدرسه واقع در هر محله شهر که برایش تعیین شده باشد می رساند. یک فایده دیگر این کار این است کودکان ثروتمندان که معمولا در محله های معیّن زندگی می کنند میان همه مدارس شهر ازجمله مدارس واقع در محله های کارگر نشین (وُرکینگ کلاس) تقسیم می شوند و در نوجوان ِ وُرکینگ کلاس ایجاد عقده نمی شود که عقده مضار اجتماعی بی شمار دارد ازجمله آمادگی برای عصیان.
     قانون آموزش و پرورش رایگان و یكنواخت در ایران در سی و دومین سال عمر خود ـ از شهریور سال 1353 (آگوست 1974) به تدریج به همه مقاطع تحصیلی تا دكترا تعمیم داده شد، برای دانشجویان تعلیمات عالیه کمک هزینه نقدی در نظر گرفته شد، در مدارس دوره اول تعلیمات عمومی (کودکستان، دبستان و راهنمایی تحصیلی) تغذیه رایگان برقرار گردید و مدارس غیر دولتی وقت به صورت دولتی درآمدند، ساختمانها و تجهیزات آنها خریداری شد و كاركنانشان با احتساب سوابق كار به استخدام دولت درآمدند.
     برای دائمی ماندن (به قولی ابدی شدن) این روش (رایگان و یکنواخت بودن آموزش و پرورش در ایران)، در سال 1358 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بند 3 از اصل 3 و نیز اصل 30 خودرا به رایگان بودن آموزش و پرورش در قلمرو كشور اختصاص داد كه باید حاكم بر این امور باشد. ولی، نیم قرن پس از اجرای قانون تعلیمات اجباری، یکنواخت و رایگان، 17 سال پس از رایگان شدن تمامی دوره های آموزش و پرورش از کودکستان تا دوره دکترا و 12 سال پس از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی، باردیگر اجازه داده شده است كه در ایران ـ ایران صاحب نفت و گاز طبیعی ـ حتی در دوره های تعلیمات عمومی (کوکستان، دبستان و دبیرستان)، مدارس پولی دایر شود با شهریه ها بعضا میلیونی!.
    به باور اصحاب نظر، مدارس پولی در ایران، در آموزش و پرورش کودکان هم اختلاف طبقاتی (کلاس) به وجود می آورد که مغایر درک ایرانیان از تعالیم اسلامی و هدف های انقلاب و دادن رای در رفراندم فروردین 1358 به تغییر نظام حکومتی از سلطنتی به اسلامی است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی که در ایران به جای چاپ اسکناس، اوراق قرضه ملّی عرضه شد ـ رویدادهای منجر به این اقدام ـ سخنان بسیار مهم مصدق به این مناسبت
اوراق قرضه ملّی یکم دیماه 1330 انتشار یافت و از دو روز بعد، عرضه آن در شعب بانک ملّی ایران آغاز شد که مورد استقبال مردم قرار گرفت. هدف از انتشار اوراق قرضه ملّی، ترمیم احتمالی کَسری بودجه کشور بود که با توجه به ملّی شدن نفت، مخالفت و تهدیدهای دولت لندن و احتمال قطع و یا کاهش درآمدهای مربوط ازجمله درآمدهای حاصل از عوارض گمرکات جنوب می رفت. در آن زمان و تا 20 سال پس از آن، ریال ایران در استاندارد طلا بود و نمی شد که بیش از موجودی طلا (ذخائر دولتی آن)، اسکناس چاپ کرد و بنابراین، نمی شد که بیش از مَبَلغ مشخّص از بانک، قرض گرفت و در این شرایط بود که مصدق تصمیم گرفته بود که با قرض گرفتن از مردم، کسری احتمالی بودجه را جبران کند.
    لایحه انتشار اوراق قرضه ملّی در سیزدهم اَمُردادماه آن سال (سال 1330) به تصویب مجلس رسید و مجلس بهره (ربح) آن را 6 درصد تعیین کرد. لایحه مصوّب مجلس شورا سپس به سنای ایران فرستاده شد. ولی، در سنا گرفتار نطق و بحث های طولانی شد و سرانجام در 26 آذر 1330 به تصویب این مجلس هم رسید و قانون شد.
    نخستین خریداران اوراق قرضه ملّی؛ مصدق، اعضای کابینه، پارلمانی ها و معاریف و مشاهیر بودند و از روز بعد از آن مردم.
    بخشی از تحوّلاتی که به تسلیم لایحه انتشار «اوراق قرضه ملّی» منجر شده بود از این قرار بود:
    در پی اجرایی شدن قانون ملی شدن نفت ایران که نیم قرن در انحصار و کنترل انگلیسی ها بود، 22 خرداد 1330 اگهی فروش نفت از سوی شرکت ملّی جدیدالتاسیس نفت انتشار یافت. مصدق سی ام خرداد (8 روز بعد) پایان کار خلع یَد از انگلیسی ها در نفت ایران را به مجلس اطلاع داد و گفت که در زمینه قراردادهای پیشین نفتی با انگلیسی ها مذاکره نخواهد کرد و سپس از مجلس رای اعتماد خواست که جز یک نماینده، بقیه نمایندگان نسبت به مصدق ابراز اعتماد کردند. مصدق که بیم از خرابکاری انگلیسی ها و عوامل ایشان در تأسیسات نفتیِ ملی شده داشت، لایحه حفاظت از تأسسیات نفتی در برابرهرگونه خرابکاری ها را به مجلس داد که تصویب شد. در این قانون، برای خرابکاران احتمالی مجازات تعیین شده بود. انگلیسی ها که نگران دستگیری و مجازات اتباع خود شده بودند آنان را از خوزستان به بصره در عراق منتقل ساختند. دولت لندن و در آن زمان یک قدرت جهانی بزرگ، در پی خارج ساختن اتباع خود از مناطق نفتی، ایران را تهدید به فرستادن کشتی جنگی و محاصره اقتصادی کرد و چهارم اَمُرداد آن سال، 9 کشتی جنگی دیگر به دهانه شط العرب (اروند رود) فرستاد.
    15 شهریور1330 دولت لندن به دولت ها و کمپانی های سراسر جهان اخطار کرد که اگر از ایران نفت بخرند مجازات خواهند شد، کشتی های حامل نفت ایران در دریا توقیف و محموله نفت آنها مصادره خواهد شد.
    ایستادگی ایران و تهدیدهای دولت لندن، برای دولت آمریکا که از زمان ملاقات روزولت با پادشاه سعودی در 20 فوریه 1945 در آبهای مصر در صدد بسط نفوذ در منطقه خلیج فارس بود، فرصت شد. هری ترومن رئیس جمهوری وقت بر آن شد که ورود به مسئله را با سخن گفتن از دستیابی به مصالحه میان تهران و لندن آغاز کند و اورل هریمن را به ایران بفرستد که پس از ملاقات با مصدق، ظاهرا دست خالی از ایران رفت. در پی بازگشت اورل هریمن، دولت آمریکا سی ام شهریور1330 لوی هِندرسون را سفیر خود در ایران کرد که مأموریت او تا پس از رفتن ترومن و آمدن آیزنهاور ادامه یافت، در جریان براندازی 28 اَمُرداد 1332 نقش داشت و سپس معاون وزارت امورخارجه آمریکا شد و از ایران رفت.
    در این میان، دولت لندن پنجم مِهرماه (سال 1330) علیه ایران به شورای امنیت شکایت کرد، مصدق به نیویورک رفت، از حقانیّت ایران دفاع کرد و سی ام مِهرماه برای دیدار با سران وقت آمریکا وارد شهر واشنگتن شد.
    تحولات بعدی که وسیله انتقاد از مصدق به چند روزنامه کم تیراژ تهران و یک روزنامه حزبی داده بود واکنش مردم را به دنبال داشت که 14 آذرماه 1330 اجتماع کردند و به دفاتر این روزنامه ها و یک باشگاه حزبی حمله بردند و آنها را آتش زدند و تخریب ایجاد کردند.
    سوم دیماه 1330 یک اقلیت مجلس در چهار مورد دولت را استیضاح کرد که نتیجه نداشت. مصدق که مردم را با خود داشت اول بهمن ماه 1330 کنسولگری های دولت لندن را در سراسر ایران بست و انگلستان اعلام کرد که دیگر، سفیر به ایران نخواهد فرستاد و مسئله ایران و انگلستان وارد مرحله حاد خود شد که 28 اَمرداد 1332 ادامه داشت.
    
Mosaddegh

مصدق در یک سخنرانی به مناسبت اوراق قرضه ملی (Bond) گفته بود: دولت های اشغالگر ایران و در صدر آنها انگلیس، در طول 4 سال دوران اشغال نظامی، بدون در نظر گرفتن آینده و سرنوشت ما، قاعده استاندارد طلا را در مورد وطن ما زیر پا نهادند و تا توانستند اسکناس بدون پشتوانه 50 تومانی و 100تومانی چاپ کردند و به دست مردم دادند و اجناس ما را با این کاغذها خریدند و به نظامیان و مردمِ شان رساندند و ما با تحمّل مشقّت این کاغذها را جمع کردیم. من نمی خواهم که ملّت ما دوباره دچار آن کاغذها شود و راه حل مسئله کسری بودجه ـ امسال و سال های دیگر تا ...، انتشار اوراق قرضه ملی با سود عادلانه است که با اجرای آن، نه تنها دولت بی پول نمی شود بلکه پول اضافی مردم هم که گرانی زا است جمع آوری می شود که استرداد آن با بهره اش تضمین است.
    مصدق در همین سخنرانی گفته بود که دشمنی دولت لندن با ایران و حمایت قدرت های دیگر از آن، تنها به خاطر کوتاه شدن دست آنها از نفت و نفوذ نیست. آنها از قدرت شدن ایران می ترسند. آنها «تاریخ» خوانده اند و می دانند که ایرانی قرن ها قدرت سیاسی ـ نظامی بود و قرن ها هم قدرت علمی ـ ادبی. ایرانی از فکر قدرت شدن خارج نمی شود حتی اگر این قدرت در ورزش و مسابقه های دیگر باشد. دیدیم که با پیدایش نادرشاه در اوج ضعف ایران، وطن ما در مدتی کوتاه دوباره قدرت شد ـ قدرت اول مشرق زمین و این، مثال جامعی است و در ذهن قدرت های استثمارگر و برتری جو قرار دارد. ایرانی مشتاق یادگرفتن و پیشرفت کردن است. در طول قدرت بودن، فرهنگ و تمدن ایرانی منطقه را فرا گرفت و باقی مانده است. مردمی که فرهنگ مشترک دارند می خواهند متحد و در کنار هم باشند و این اتحاد، قدرت می شود. «کوروش بزرگ» ایران را بر فرهنگ و تمدن و اخلاق پایه ریزی کرد. عنوانِ شاهِ شاهان از داریوش است نه از کوروش. کوروش حقوق انسان را ضابطه کرد. اگر به جایی لشکر کشی کرد برای پایان دادن به ستمگری و فساد بود. فرضیه وجود یک جامعه مشترک المنافع جهانیِ او یک راه حل 2500 ساله است که اگر اجرا شود، دشمنی ها، سیاست بازی ها، جنگ ها و آزمندی ها پایان خواهند یافت. بنابراین، به کوروش باید به چشم یک مُصلح جهانی و یک انساندوست نگاه کرد و این فرد از میان ما ایرانیان و از این سرزمین برخاست و همینجا مدفون است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی که دادستان تهران از تاسیس دادسرای ویژه جرائم بانکی خبر داد
به گزارش خبرگزاری فارس (تهران)، عباس جعفری دولت آبادی دادستان وقت تهران چهارم دیماه 1391 (24 دسامبر 2012) گفت: از آنجا که دادسرای ویژه جرائم اقتصادی به همه مسائل اقتصادی تهران رسیدگی می‌کند، به لحاظ تنوّع جرائم مربوط، کار این دادسرا سنگین و بیش از حد به نظر رسیده بود. با موافقت رئیس قوه قضائیه تصمیم گرفته شد که دادسرای ویژه جرائم پولی و بانکی با تفکیک جرائمی که بستر آنها مسائل بانکی نظیر پولشویی، اختلاس، معوقات بانکی است راه‌اندازی شود.
     وی همچنین گفت: "از زمان رسیدگی به پرونده فساد 3 هزار میلیاردی تاکنون 17 کیفرخواست صادر شده که 80 نفر در این رابطه محکوم شده‌اند.".
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو دموکراسی
بحث و جدل دو حزب اصلی آمریكا بر سر انتخاب فرماندار استیت واشنگتن در دسامبر 2004 - عدم دقت رای گیری الکترونیک
کريستين

مرافعه دو حزب اصلی آمریكا بر سر انتخاب فرماندار استیت واشنگتن، در سراسر دسامبر 2004 ادامه داشت و با اینكه دوباره شماری آراء با ماشین و با دست حكایت از پیروزی بانو «كریستین گرگوار» نامزد 57 ساله حزب دمكرات داشت، حزب جمهوریخواه تهدید كرده بود كه به استناد رای چهار سال پیش دیوان عالی [كه جورج بوش را برنده اعلام داشت] به دادگاه متوسل خواهد شد.
     در نخستین شمارش آراء این استیت، دانیو روسی نامزد حزب جمهوریخواه با 261 رای بیشتر، برنده اعلام شده بود كه حزب دمكرات اعتراض كرد و دو میلیون و نهصد هزار ورقه رای دوباره شماری ماشینی شد كه این بار كریستین با 45 رای اضافی برنده اعلام شد كه حزب جمهوریخواه اعتراض كرد و برای بار دوم، آراء با دست شمرده و با چشم مشاهده و خوانده شد كه هفته ها طول كشید و سرانجام اعلام شد كه آراء كریستین 130 رای بیشتر است كه باز حزب جمهوریخواه زیر بار نرفت و ....
    
Danio Rossi

از سوی دیگر، به گزارش 24 دسامبر 2004 رسانه های آمریكا، تا این روز مسئله انتخابات دوم نوامبر دراستیت اهایو هم هنوز حل نشده بود زیرا كه در حوزه های رای گیری این استیت به نقص فنی ماشین های رای گیری، آموزش ناقص كاركنان حوزه ها، چگونگی آراء كسانی كه تغییر حوزه داده بودند و عدم توزیع حوزه ها بر حسب جمعیت اعتراض شده بود. یكی از معترضین «پروفسور شمبورا» استاد اقتصاد دانشگاه اهایو بود كه گفته بود در آستانه انتخابات خانه خود را عوض كرد و در نتیجه حوزه اش تغییر یافت و طبق مقررات سابق «رای موقت» داد كه پس از انجام انتخابات متوجه شد مقررات رای موقت همان روزها اصلاح شده بود و برای اطلاع مردم به صورت چشمگیر آگهی نشده بود به گونه ای که حتی به چشم فردی چون او كه هر روز بیشتر نشریات و آنلاین ها را مرور می كند نخورده بود و حق او (رای دادن) تضییع شده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
انتقاد مخاطب از کمک مالی دولت به نشریات
این نامه که درعین حال یک گزارش رسمی را نقل کرده است در دسامبر 2002 (دیماه 1381) واصل شد و 24 دسامبر همان سال در این تاریخ انلاین درج گردید؛ و از آنجا که از لحاظ ماندن در تاریخ، دارای ارزش است آن را به بخش «رسانه ها» نقل کرده ایم که برای بررسی پژوهشگران باقی بماند:
    
    امروز (24 دسامبر 2002 ـ 3 دیماه 1381) در روزنامه های تهران خواندم [فرستنده نامه] كه آقای جعفری مدیر كل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد اسلامی (مدیرکل وقت) كه از شهر كرمان دیدار می كرد گفته بود كه كمك مالی دولت به نشریات از این پس بر پایه تیراژ واقعی انها خواهد بود. و خواستم (ارسال کننده نامه) که آقای جعفری به این پاسخها كه از خواندن این خبر در ذهن من (نویسنده نامه) به وجود آمده است پاسخ دهد:
    1 ـ بفرمایند كه جز ایران كدام كشور دیگر در دنیا به روزنامه ها «كمك مالی» از جیب مردم (بیت المال) می دهد؟.
    2 ـ آیا سوبسید فرضا خُرما برای مردم واجب تر است، یا روزنامه؟.
    3 ـ مگر روزنامه كالایی غیر از كالاهای دیگر است، اگر خوب باشد و مردم احساس نیاز كنند به هر قیمت كه باشد می خرند و یا این كه می روند آن را در كتابخانه عمومی شهر می خوانند؟.
    4 ـ حمایت از مخاطب و حفظ حقوق اساسی او، دادن پروانه انتشار روزنامه به اهل این حرفه است تا با ایجاد رقابت واقعی، بهترین نشریات باقی بمانند و مردم روزنامه خوب داشته باشند. آیا پاسخی غیر از این دارید كه بدهید؟ .
    5 ـ آیا می دانید كه روزنامه های موجود با محتوایی كه دارند در استاندارد بین المللی با تعاریف روزنامه مطابقت ندارند و یك تافته جدا بافته در جهان مطبوعات هستند؟.
    6 ـ فرموده بودید [خطاب به آقای جعفری] كه تیراژ واقعی!، مگر در نظام اسلامی كسی باید دروغ بگوید كه ناشر روزنامه تیراژ خلاف واقع اعلام كند؟!. مردم انقلاب كردند كه كسی دروغ نگوید. روزنامه ای كه تیراژ خودش را به دروغ اعلام كند، آیا از دروغ نوشتن و ... واهمه دارد؟، و ....
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سایر ملل
سالمرگ آغازگر استعمار اروپاییان بر خاورزمین ازجمله مناطقی در خلیج فارس
Vasco da Gama
24 دسامبر سالروز درگذشت وسكو دا گاما Vasco da Gama دریانورد پرتغالی است در سال 1524 میلادی در هند. وی 23 ماه مه سال 1498 با چهار كشتی مجهز به 20 توپ و 170 تفنگدار پس از دورزدن دماغه جنوب آفریقا و گذشتن از سواحل شرقی این قاره وارد "كالیكت" در ساحل غربی شبه قاره هند شد و با این كار، آغازگر استعمار اروپاییان بر خاور زمین گردید. پرتغالیها در دهه یکم و دوم قرن شانزدهم (از 1508 تا 1515) چند منطقه را در ساحل غربی هند از جمله «گوا»، «دیو» و «دمان» را متصرف شدند و نام مستعمرات پرتغالی هند بر آنها گذاردن و آنهارا تا دسامبر 1961 در اختیار داشتند و از آنجا به سایر نقاط آسیا و خلیج فارس دست اندازی كردند. هلندی ها ، انگلیسی ها و فرانسویان به رقابت با آنان پای به این منطقه گذاردند. عامل پیروزی غربی ها بر خاورزمینی ها برتری اسلحه آنان بوده است. به همین دلیل است که غرب کوشش داشته که برتری تسلیحاتی را ازدست ندهد.
    آلفونس دو آلبوکرکی پرتغالی در سال 1508 و با هدف بستن خلیج فارس بر روی رقیبان آینده، با هفت کشتی توپدار و 500 تفنگدار به جزیره هرمز که مرکز مبادلات کالا و ناظر بر تنگه هرمز بود حمله ور و آنجا و بعدا قشم و چند ناحیه ساحلی دیگر از وطن مارا متصرف شد. پیروزی پرتغالی ها سلاحهای آتشین آنان بود که ایرانیان در آن زمان فاقد آن بودند. دهها سال بعد شاه عباس برای اخراج پرتغالیها از قشم، هرمز و سواحل ایران بود كه با انگلیسیها متحد شد و پای اینان به خلیج فارس باز گردید كه مشكلات منطقه نتیجه سلطه انگلیسی ها بر خلیج فارس بوده است. آلبوکرکی که طرح بستن راههای دریایی هند بر روی سایر کشورهای اروپایی را تهیه کرده بود بعدا به عنوان دومین فرماندار مستعمرات پرتغال در هند (پس از فرانسسکو دو آلامیدا) تا توانست به این طرحها جامه عمل پوشاند. وسکو دا گاما که دیدار او از هند در سال 1498 جنبه اکتشافی داشت جایی را تصرف نکرد و به نیروی نظامی متوسل نشد. وی بیستم ما مه 1948 وارد "کالیکت" در ساحل غربی هندوستان شده بود. «دا گاما» در سال 1524 نیز ماموریت هند یافت و به اینجا آمد و 24 دسامبر همین سال در هند درگذشت.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
كشتار صدها هزار چینی در نانكینك به دست ژاپنی ها
ژاپنی ها چینیان را در نانژینگ این چنین زنده به گور می کردند
دسامبر سال 1937 ارتش امپراتوری ژاپن كه برغم مخالفت و اعتراض «جامعه ملل» كشور چین را مورد حمله قرار داده بود شهر باستانی دو هزار و چهارصد ساله نانكینگ (نانژینگ = نانچینگ) پایتخت وقت این كشور را تصرف و دویست تا سیصد و پنجاه هزار تن از چینیان ساكن شهر كشتار كرد كه بانو «آیریس چانگ» شرح این كشتار وحشیانه را در كتابی به زبان انگلیسی تحت عنوان «تجاوز نانكینگ» آورده است كه به بسیاری از زبانها از جمله زبان ژاپنی ترجمه شده است. این كشتار كه از 13 دسامبر آن آغاز شده بود چهل روز طول كشید.
    
تعدادي از سرهاي قطع شده چينيان نانژينگ به دست ژاپني ها


     در این مدت دهها هزار چینی زنده بگور شدند. ژاپنی ها زنان را پس از تجاوز شكم دریدند و كودكان را قطعه قطعه كردند. طبق ارقامی كه 12 دسامبر 2007 از طبقه بندی دولت آمریكا خارج شده است، تلفات این كشتار بی سابقه 500 هزار تن گزارش شده بود. نانژینگ (دركنار رود یانگتسه و به فاصله ای نه چندان دور از شانگهای) 23 آوریل 1949 به دست كمونیستها افتاد و از آن پس هر سال تظاهرات ضد ژاپنی در این شهر و سایر شهرهای چین برگزار می شود. با وجود این، «یاسوئو فوكودا» نخست وزیر تازه ژاپن گفته است كه قبل از پایان دسامبر جاری (دسامبر 2007) از چین دیدن خواهد كرد و این نخستین سفر خارجی وی به عنوان رئیس دولت ژاپن است.
    
با اينکه چينيان نانژينگ اين چنين خود را تسليم ژاپني ها مي کردند کشتار مي شدند

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اعدام اسرار آمیز «بریا» رئیس گُرجستانی پلیس امنیت شوروی و شش مقام امنیتی دیگر
23 دسامبر 1953 و 9 ماه پس از درگذشت استالین، هفت تن از همشهریان گرجستانی او و از جمله «لاورنتی بریاLavrentiy Pavlovich Beria» به اتهام قتل سیاسی در سابق و نیز قصد براندازی دولت مالنكوف اعدام شدند. هر هفت نفر سالها از مقامات پلیس امنیتی شوروی بودند و دو تَن از آنان تا سمت وزارت بالا رفته بودند.
    
Beria

«بریا» مدتی وزیر كشور و معدوم دیگر وزارت كنترل سازمانها و موسسات (حراست) را برعهده داشت. بریا در ماه جولای آن سال دستگیر شده بود. دادستان محكمه حتی «بریا» را متهم كرده بود كه از سال 1919 با انگلیسی ها تماس داشته و از این رهگذر به وطن خیانت کرده است!.
    درباره بریا در خارج از روسیه كتاب های متعدد انتشار یافته و در برخی از آنها، مؤلفان مدعی شده اند كه «بریا» استالین را مسموم كرده بود كه به نظر نمی رسد دقیق باشد. ولی ترس مالنكوف جانشین استالین از بریا و احتمال توطئه بریا بر ضد او به ثبوت رسیده است زیرا كه بریا در چهار ماه پس از درگذشت استالین بر شمار ماموران مخفی و تجهیز پلیس امنیتی به سلاحهای سنگین افزوده بود. این اعدام ها، نخستین براندازی متحدین استالین از صحنه حكومت شوروی بود و واضح بود كه در چنین محیط آكنده از خصومت، نفاق و نبرد برسر قدرت؛ پیاده كردن سوسیالیسم واقعی امكان پذیر نبود و فروپاشی نظام شوروی از همان زمان قابل پیش بینی بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی که دریاسالار ضد انگلیسی فرانسه ترور شد
دارلان
دریا سالار ژان فرانسوا دارلان فرمانده نیروهای مسلح فرانسه و فرماندار كل مستعمرات این كشور در شمال آفریقا 24 دسامبر 1942 در الجزایر ترور شد. وی در 17 اوت 1881 به دنیا آمده بود . هنگام حمله هیتلر به فرانسه ، وی رئیس ستاد نیروی دریایی فرانسه بود. پس از شكست فرانسه در جنگ ، به او پیشنهاد شد كه كشتی هایش را به یك بندر در انگلستان منتقل كند تا به دست آلمان نیافتند ؛ كه چون با انگلیسی ها قلبا خوب نبود آن را اجرا نكرد . دریاسالار دارلان از همان آغاز كار هم با نوعی سازش با هیتلر موافقت داشت. وی بعدا در دولت ویشی فرانسه معاون مارشال پتن شد كه پس از آشتی لاوال و پتن به افریقا اعزام شد و بسیاری از كشتی ها را هم با خود به آنجا برد . در استانه حمله متفقین به شمال آفریقا به او پیشنهاد شد كه همانند دوگل به آنها بپیوندد كه به دلیل ضدیتی كه با انگلیسی ها داشت به امروز و فردا كردن پرداخت و در همین جریان ترور شد . در باره انگیزه ترور او روایات متعدد و جود دارد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اعدام «توجو» نخست وزیر ژاپن و همکارانش سه سال پس از پایان جنگ جهانی دوم ـ نظرات توجو درباره آسیا و منطقه اقیانوس آرام
Tojo
24 دسامبر سال 1948 (به وقت ژاپن و 23 دسامبر به وقت غرب) هیدكی توجو نخست وزیر پیشین ژاپن و شش تَن از ژنرال ها و یک نخست وزیر پیشین دیگر كه 12 نوامبر (ماه پیش از آن) در دادگاه متفقین (فاتحان جنگ جهانی دوم) در توکیو به مرگ محكوم شده بودند در زندان این شهر اعدام شدند. اعدام «توجو» سه سال و چهار ماه پس از پایان جنگ جهانی دوم در همه جبهه ها و اشغال نظامی ژاپن توسط آمریکا صورت گرفت. وی قبلا در زندان یك بار در صدد خودكشی برآمده بود كه نجات داده شده بود. شانزده تن دیگر از مقامات نظامی و سیاسی ژاپنیِ زمان جنگ دوم جهانی در همان دادگاه به زندان محكوم شدند.
    اعدام شدگان دیگر؛ هیروتا نخست وزیر پیشین، ژنرال دیوی هارا، ژنرال ایتاگاکی، ژنرال موتو، ژنرال کیمورا و ژنرال ماتسویی بودند. متهمین 28 تن بودند که یکی از آنان پیش از محاکمه در زندان درگذشته بود و یکی دیگر به علت دچار شدن به بیماری روانی محاکمه نشد و محاکمه 3 تن دیگر به بعد موکول شده بود. ژاپنی ها به رغم بودن در اشغال نظامی آمریکا، اخطار کرده بودند که نباید اجازه داده شود از مراسم اعدام دو نخست وزیر و ژنرال ها عکس و فیلم گرفته شود که چنین شد.
     توجو Tojo که در دسامبر 1884 در توكیو به دنیا آمده بود یك ژنرال بود. او پیش از نخست وزیر شدن مقامات نظامی مهمی ازجمله وزارت جنگ را برعهده داشت. در طول جنگ مدتی علاوه بر نخست وزیری، در کابینه خود وظایف وزیران جنگ، داخله و امور خارجه را هم برعهده داشت. او بود كه برای تقویت حس میهندوستی ژاپنی ها، تعداد ساعات درس تاریخ را در مدارس این کشور چهار برابر كرده بود.
     وی كه مدتی در آلمان آموزش نظامی دیده بود یك ناسیونالیست ژاپنی بود و عقیده به دورساختن روسیه از خاور دور، طرد انگلستان و فرانسه و سایر استعمارگران اروپایی از آسیا، اخراج آمریکا از مناطق واقع در اقیانوس آرام و به دور از سواحل خاک اصلی این کشور و سلطه ژاپن بر چین و دست كم مناطق شمال شرقی آن را داشت. او عمیقا مصرّ به ایجاد نظمی نوین در آسیا و منطقه اقیانوس آرام پس از طرد غرب از این مناطق بود. باوجود این، پس از تصرف «سیپان» توسط نیروهای آمریكایی در سال 1944، توجو دریافته بود كه پیروزی نظامی ژاپن دشوار است، ولی باور هم نداشت كه شكست نزدیك باشد زیرا كه بمباران اتمی ژاپن را نمی توانست پیش بینی كند. توجو در سه سالی كه در زندان فاتحان جنگ در انتظار محاكمه بود خاطرات خود را نوشت كه بعدا نوه اش بانو «یوكوایوانامی» آنها را همراه عکس و فیلم منتشر ساخت و چهره خوبی از پدربزرگ ارائه داد. تصاویر شش ژنرال اعدام شده ژاپنی و هیروتا نخست وزیر پیشین ژاپن که با این ژنرال ها اعدام شد در زیر این مطلب، جداگانه درج شده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
ژاپن را بمب اتم وادار به تسلیم کرد نَه ارتشهای ائتلاف ـ تصاویر 6 ژنرال ژاپنی و هیروتا نخست وزیر پیشن این کشور که در دسامبر 1948 اعدام شدند:


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
استقرار چند موشک تازه ساخت «توپول» در آستانه انتخابات سال 2004 ریاست جمهوری روسیه، و اظهار نظرهای مربوط
ارتش روسیه 22 دسامبر 2003 چند موشك تازه «توپل ـ امTopol-M» را كه گفته شده است بُردشان ده هزار و چهارصد كیلومتر (شش هزار مایل) است و از سیلوهای زمینی پرتاب می شوند در نقطه ای در خاك این كشور مستقر ساخت. استقرار نخستین دسته ده تایی از این نوع موشك 4 سال پیش صورت گرفته بود.
     وزیر دفاع وقت روسیه به این مناسبت گفت كه این موشكها در جهان رقیب ندارند.
     در تفسیر این خبر، برخی از روزنامه های غرب نوشته بودند كه استقرار این چند موشك و نیز اظهارات وزیر دفاع روسیه با توجه به انتخابات در پیش روی ریاست جمهوری، با هدف تبلیغ انتخاباتی برای ولادیمیر پوتین صورت گرفته است كه چند سال پیش، از سوی یلتسین (عامل شماره یك فروپاشی شوروی) در صدر قدرت گرفت و اخیرا اشاره به نامزد شدن مجدد خود كرده و به «رای» نیاز دارد.
     این روزنامه ها برای اثبات ادعای خود و كاستن از تاثیر این اقدام نظامی در افكار عمومی روسها به انتشار اظهارات انتقاد آمیز «یوری سولومونوفYuri Solomonov» طراح اصلی این نوع موشك پرداخته بودند كه گفته بود: با كاهش پنجاه درصدی بودجه تولید «موشكهای توپول ـ ام» برنامه تولید این موشكها به مخاطره افتاده است. وی اضافه كرده بود كه اگر این كاهش پنجاه درصدی كه فعلا برای سالهای 2004 و 2005 است لغو نشود، داشتن انتظار از این برنامه عملا بی حاصل خواهد بود و ....
     به گفته برخی اصحاب نظر در آن زمان، استقرار توپول ها در حالی است كه هزاران موشك و كلاهك اتمی شوروی سابق كه به بهای محرومیت مردم این اتحادیه از رفاه ضروری ساخته شده بودند دارند در انبار ها به خاك تبدیل می شوند.
     در تفسیر اظهارات « سولومونوف » برخی رسانه ها نوشته بودند: كاهش بودجه موشك سازی به بهانه نداشتن پول! در حالی عنوان شد كه دولت روسیه حدود چهار میلیارد دلار از طلب خود از عراق نفتخیز (بالقوه ثروتمند) را بخشید!.
    طبق این تفسیرهاف روسیه یک صادر كننده بزرگ نفت در جهان است و نیازی هم به واردات كالا ندارد ولی معلوم نیست كه این پولها كجا می رود.
    در آن روزها روزنامه های غرب پراز داستان آوارگی زن و مرد و كودكان سرزمین های شوروی سابق بود، به ویژه فروش برخی از این زنان به مراكز عیش و نوش در سایر كشورها. برای مثال : رسانه های آمریكا 22 دسامیر 2003 خبرداده بودند كه بانوی یك خانواده ساكن حومه شیكاگو كه یك پسر سر راهی روس را به فرزندی پذیرفته و به آمریكا آورده بود آنقدر او را كتك زده كه كودك فوت شده است.
     بپاخیزی روس ها به دلیل روانشناسی خاص این مردم كه هزار سال دیكتاتوری مغولها، تزارها و برخی سران دولت حزب كمونیست را تحمل كرده بودند قابل پیش بینی نیست. به گفته اصحاب نظر، گفته های «جورج كنان» دیپلمات ـ محقق آمریكایی كه طرح او مبنی بر محاصره و دقیقا زیر نظر قراردادن شوروی موفق شد؛ همچنان آویزه گوش آمریكاییان است كه گفته بود: غیر نظامیان روسیه آخرین مردم دنیا خواهند بود كه عصیان، و نظامیانشان كودتا خواهند كرد؛ تنها باید مواظب بود كه این ملت یك پتر كبیر دیگر و یا یك استالین (یك رهبر توانمند و روسیه دوست) پیدا نكند كه ....
    در وقوع انقلابات دو دهه اول قرن بیستم روسیه فشارهای خارجی مخصوصا آلمان و ژاپن و ضعف های متعدد نیكلای دوم، فساد اداری و نیز خشم یهودیان روسیه كه كشتار شده بودند نقش موثر داشت.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اعزام ده هزار پزشک و ده هزار معلم کوبایی به ونزوئلا در سال 2004 - آموزش سواد و سوسیالیسم در ونزوئلا
فیدل كاسترو 22 دسامبر 2003 برای ترتیب دادن اعزام ده هزار پزشك كوبایی به ونزوئلا برای درمان رایگان طبقه كم درآمد این كشور و نیز فرستادن ده هزار آموزگار تازه به منظور سوادآموزی بازهم رایگان به بزرگسالان ونزوئلایی به این كشور رفته بود. پزشکان و معلمان کوبایی در سال 2004 به ونزوئلا فرستاده شدند.
     روزنامه های مخالف فیدل كاسترو و سیاست هوگو چاوس رئیس جمهوری وقت ونزوئلا نوشته بودند كه آموزگاران كوبایی به بی سوادان ونزوئلا علاوه بر خواندن و نوشتن، آموزش سیاسی و درس سوسیالیسم خواهند داد.
     «چاوس» که یك چپگرای ناسیونالیست بود بعدا فرضیه سوسیالیسم قرن 21 را اعلام داشت و سرگرم پیاده کردن آن شد. به اظهار برخی از استادان تاریخ عقاید، فرضیه چاوس عملی ترین راه برقراری سوسیالیسم است.
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تاریخ از نگاهی به تصویر
مردی با پوست آبی رنگ!
Paul Karason
پال كاراسون از ساكنان ایالت آرگون آمریكا دارای پوستی سفید بود. چندی پیش شنید كه نوشیدن جوشانده نقره به نام Colloidal (كولویدال) امراض را از تن دور می سازد. وی چنین كرد كه پوست او به تدریج آبی رنگ و موهایش زرد متمایل به سفید شد و قیافه خاصی پیدا كرد و چون در ایالت خود انگشت نما شده بود به شهر «مادرا Madera» در ایالت كالیفرنیا نقل مكان كرده است. پزشكان از بازگرداندن رنگ عادی به او مایوس شده اند. «ژاكی» بانویی كه با او زندگی می كند گفته است كه او را با همین رنگ پوست قبول دارد و از پال خواسته است كه بیش از این زحمت پزشك رفتن را به خود ندهد.
    از كولویدال در قدیم به عنوان نوعی آنتی بیوتیك استفاده می شد و در خاورمیانه به «نبات نقره جوش» معروف بود كه مصرف آن پس از پیدایش پنی سیلین ممنوع شده است.
كاراسون پيش از مصرف جوشانده نقره، بعد از آبي شدن پوست بدن، و در كنار ژاكي

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
برخی دیگر از رویدادهای 24 دسامبر
  • 1715:   سوئد با توسل به نیروی نظامی نروژ را تصرف كرد.
        
        
  • 1814:   پیمان گنت Ghent به جنگ آمریكا (مهاجرنشینان انگلیسی استقلال یافته) و انگلستان كه در سال 1812 (4 دهه پس از استقلال مهاجرنشین ها) آغاز شده بود و انگلیسی ها ضمن آن شهر واشنگتن و كاخ سفید را آتش زده بودند پایان داد.
        
        
  • 1865:   چند نظامی سابقِ كنفدراسیون خواه آمریكا در شهر پولاسكی Pulaski واقع در استیت تِنِسی، جمعیتِ كو كلاكس كلان Ku Klux Klan را بر پایه برتری نژاد آرین تشكیل دادند. شمار کو کلاس کلان های آمریکا در سال های 1915 تا 1944 سه تا شش میلیون نفر برآورد شده بود که کاهش یافته است. در سال 1944 جمعیت آمریکا 138 میلیون تَن بود که در سال 2020 حدود 335 میلیون شده بود که 260 میلیون نفر از آنان سفید، 41 میلیون سیاه، 14 میلیون از نژاد زرد پوستان و تنها حدود سه میلیون تن باقیمانده بومیان (اصطلاحا؛ سرخپوستان) و بقیه از نژادهای دیگر.
        
        
  • 1893:   هنری فورد نخستین موتور بنزین سوز قابل استفاده را ساخت و از همان زمان و به تدریج نفت یك كالای استراتژیك شد و كشورهای دارندهِ آن گرفتار هزاران دشواری.
        
        
  • 1946:   800 هزار عضو معمولی حزب نازی آلمان تحت عنوان Minor Nazi (نازی های كوچك) مورد عفو عمومی فاتحان جنگ جهانی دوم قرار گرفتند.
        
        
  • 1954:   لائوس همسایه ویتنام، چین، میانمار، کامبوج و تایلند واقع در شبه جزیره هندوچین استقلال خود را از فرانسه به دست آورد. لائوس 7 ـ 8 میلیونی سال ها است که نظام سوسیالیستی دارد و پایتخت آن شهر Vientiane واقع در کنار رود مکونگ است.
        
        
  • 1969:   در آبهای نروژ در دریای شمال، نفت کشف شد و طولی نکشید که نروژ در ردیف کشورهای صادرکننده نفت قرار گرفت. طبق یک قانون مصوب، هر سال مبلغی از درآمد نفت نروژ برای نسل های بعدی این کشور ذخیره و یا سرمایه گذاری می شود.
        
        
  • 1973:   شهر واشنگتن (واشنگتن دی. سی.) طبق قانونی که در این روز از تصویب کنگره آمریکا گذشت، دارای دولت محلی به انتخاب ساکنان شهر شد. پایتخت فدراسیون 335 میلیونی آمریکا حدود هفتصد هزار تَن جمعیت دارد (کمتر از 8 درصد شهر تهران پایتخت کشور 80 میلیونی ایران).
        
        
  • نامه به مولف
    نظر يک مخاطب: جمهوري اسلامي به روزنامه نگاران قديمي حرفه اي پروانه انتشار روزنامه (یومیه) نخواهد داد!
  •   متنی که در زیر آمده است بخشی از نامه ای است که در دسامبر 2002 به امضای «ناامید» كه قطعا مستعار است به ناشر این سایت واصل شده بود که همان سال در تاریخ 23 دسامبر در قسمت نامه های واصله درج شد. از آنجا که نظری است باارزش تاریخی، و تاکنون نه تنها هیچ مقامی آن را رد نکرده بلکه در تایید آن پیام های دیگری هم دریافت شده است؛ بنابراین آن را به قسمت «رسانه ها» انتقال داده ایم که باقی بماند و سوژه تحقیق برای مورخان شود:
        "تاریخچه طولانی تلاش بی حاصل برای تجدید پروانه نشریه «سپیده دم» را در این سایت مطالعه کردم. از آن زمان ـ هر سه شنبه در روزنامه های تهران كه معمولا در این روز گزارش هفتگی فعالیت هیات نظارت بر مطبوعات به چاپ می رسد به جستجو پرداختم و فهرست پروانه های تصویب شده تازه را خواندم و اثری از سپیده دم و نیز نام روزنامه نگاران بنام را که مجوز انتشار روزنامه (یومیه) برایشان تصویب شده باشد ندیدم. همه این گزارشها را جمع آوری كرده ام تا روزگاری ـ اگر زنده باشم ـ از شما «زبان بسته ها» كه فقط توانستید درسال 1357 چِل ــ چِل زبانی بكنید و شصت و چند روز دست به اعتصاب بزنید تا رژیم [سلطنتی] تغییر کند به دفاع بپردازم.



        در روزنامه ها خوانده بودم [در سال 2002 = 1381 هجری]كه بعضی از اعضای هیات نظارت از جمله نماینده مدیران جراید تغییر یافته اند و هیات جدید با تشكیل جلسات فوق العاده، پرونده های مانده (شما بخوانید از قلم افتاده) از چندین سال پیش را كه از دو هزار متجاوزند به صورت ضربتی رسیدگی خواهد كرد. ولی این هیات در آذرماه 1381 كه دوره آن در شرف پایان است [بود] ظاهرا یك جلسه تشكیل داد و در این جلسه هم پروانه یك روزنامه به نام «صور عدالت» به صاحب امتیازی كانون اسلامی قضات تصویب شد و چند نشریه هفتگی، ماهنامه و فصلنامه.
        اولا كسی كه بخواهد در این باره پژوهش كند باید پرونده های این چند نشریه و نیز نشریاتی را که انتشار می یابند از بایگانی اداره مطبوعات بگیرد و ببیند كه ناشران آنها چه كسانی هستند، چه وابستگی ها داشته اند و در چه تاریخی تقاضای خود را ثبت دفتر اداره مطبوعات كرده اند و تا چه اندازه دارای تجربه روزنامه نگاری بوده اند تا پی ببرَد چه كسانی پشت سر این پرونده ها قرار داشتند و آیا ضمن رسیدگی به درخواست متقاضیان، اصل اول قانون اساسی جمهوری اسلامی که باید «حکومت حق و عدالت» باشد رعایت شده است؟.
        من (نگارنده نامه) به این نتیجه رسیده ام كه با شرایط کنونی كمیسیون حقوق بشر سازمان ملل كه قربونش بروم، و نیز نبودن دادگاه قانون اساسی در ایران و در حال چرت دائمی بودن چند تا پیر از كار افتاده كه انجمن جهانی قلم را ساخته و بافته اند تا فراموش نشوند امثال شما «وِل معطلید». بنه طر می رسد كه جمهوری اسلامی نمی خواهد به شما قدیمی ها و حرفه ای ها [روزنامه نگاران قدیمی] و هرچه را كه اسم بگذارید پروانه روزنامه (یومیه) بدهد، اگر می خواست بدهد كه پس از انقلاب بیرونتان از روزنامه ها نمی كرد. شما [منظور روزنامه نگاران قدیمی] هرچه بگویید و بنویسید؛ در اینجا [تهران] كسی حوصله خواندن و شنیدن ندارد و ترسی هم از جایی وجود ندارد؛ پس سادگی را كنار بگذارید و وقت خود را تلف نكنید و بقیه عمر را عبادت كنید تا در آن دنیا رستگار شوید و حق شمارا بگیرند. چنانچه خیلی عاشق و مرده روزنامه نویسی هستید؛ اینترنت كه [منظور، در آن زمان] پروانه نمی خواهد در آنجا وبلاگ باز كنید و بنویسید. فرقش این است كه روزنامه نویسی اینترنتی درآمد ندارد. شما (مولف این تاریخ آنلاین) هم كه گفته اید درآمد نمی خواهید؛ پس چرا معطل هستید. جمهوری اسلامی به شما پروانه انتشار روزنامه یومیه نخواهد داد، این فتیله را از گوش تان بیرون آورید و پی کار خود بروید.".
        نویسنده نامه از سازمان ملل به عنوان «سازمان کَشک» و کمیسیون حقوق بشر آن به عنوان «کمیسیون حرف مُفت ـ هیچ» نام برده بود و انجمن های غیر انتفاعی (NGO) را از عوامل قدرت های روز خوانده و نوشته بود: "اگر این انجمن ها واقعی بودند پس از این همه که درباره تجدید مجوز سپیده دم نوشته بودید به سراغتان می آمدند و درد دلتان را می شنیدند و دنبال می کردند. اینها به مصداق ـ هرچه استاد ازل گفت بگو می گویند ـ هستند".
        ارسال کننده نامه سپس خطاب به مولف این تاریخ ژورنالیستی آنلاین نوشته بود:
        امیدوارم كه شما هم به اندرز این هم سن خود گوش فرا دهید و از دنبال كردن تقاضای تجدید پروانه «سپیده دم» با این حدّت و شدّت، فعلا دست بردارید تا بتوانید اواخر عمر ادعای غرامت اتلاف عُمر و ممانعت از خدمت به ایران و ایرانی کنید.

  • پرسش مخاطب (در سال 1384) و پاسخ (پاسخ وقت) مؤلف درباره انتشار نشريه در ايران و آمريکا ـ مشکل اين مخاطب در دريافت مجوز انتشار يک نشريه تخصصي
  •   مخاطب:
         تهران، بیست و چهارم دسامبر 2005 ـ من یكی از خوانندگان این تاریخ آنلاین شما هستم. گفته اند كه «هیات نظارت بر مطبوعات» یك بنیاد دمكراتیك باید باشد و یك بنیاد دمكراتیك كه تصمیمات خود را پس از بحث و شور و بررسی همه جانبه و از طریق دادن «رای» اتخاذ می كند باید مسئول این تصمیمات و پاسخگو باشد. بانویی هستم كه در رشته مدیكال تكنولوژی فارغ التحصیل شده ام. 13 سال پیش تقاضای صدور پروانه یك ماهنامه تخصّصی در همین رشته را به وزارت ارشاد تسلیم كردم، كه پس از تحقیقات حضوری از همسایگان و آشنایان و ... و این كه آیا نماز می خوانم و محجبه هستم، و قرار گرفتن در نوبت طولانی، هیات نظارت درخواست مرا رد كرد. چرا نباید این رسیدگی در حضور متقاضی صورت گیرد تا اگر مسئله ای باشد، از خود شخصا دفاع كند. خواستم بدانم كه در آمریكا، این روال بر چه پایه است؟.
        
        پاسخ:
        قانون اساسی آمریكا آزادی مطبوعات (پرِس) و هرگونه فعالیت در این رشته را تضمین كرده است و برای انتشار نشریه نیازی به صدور پروانه و حتی تابعیت آمریكا و داشتن كارت اقامت دائم نیست. ولی برای رادیو تلویزیون و وسائل ارتباطی دیگر، بله. در آمریكا از دهه 1920 تلاش شده است كه عنوان «پرِس» را که در قانون اساسی این فدراسیون آمده است به رادیو تلویزیون هم (که در زمان تصویب قانون اساسی خبری از آن نبود) تعمیم دهند كه قاعدتا باید تعمیم داده شود، ولی هنوز توفیقی در این زمینه به دست نیامده است. در ایالات متحده جهت صدور پروانه برای راه اندازی رادیو تلویزیون و ابزارهای دیگر ارتباطات از جمله تأسیسات تلفنی و ... یك كمیسیون انتخابی به نام «اف.سی. سی.» ایجاد شده است كه در هر شهر بزرگ نمایندگی دارد. پروانه های صادره یك سال اعتبار دارند و باید تجدید شوند. پروانه ها به آسانی صادر می شوند ولی هنگام تجدید پروانه؛ سوابق كار، اعتراض ها و شكایات، نقد و ایرادها ملاحظه می شود و بدون سپردن تعهد به رفع مسائل، پروانه تجدید نمی شود و یا به طور مشروط و برای چند ماه تجدید موقت می شود و رسانه در وضعیت «پروبیشنProbation» قرار می گیرد و این راهی است درست و منطقی برای اصلاح كار. كمیسیون همانند سایر بنیادهای دمكراتیك، جلسه غیرعلنی ندارد و از متقاضی و وكیل او نیز برای شركت در بحث دعوت به عمل می آید.
        به نظر نگارنده (مؤلف این تاریخ آنلاین)، لازم است كه در جمهوری اسلامی ایران هم، هیات نظارت بر مطبوعات چنین روشی را درپیش گیرد. در این هیات نماینده انتخابی مدیران جراید، نمایندگان قوای سه گانه و نماینده منتخب دانشگاه و ... شركت دارند و لذا جلساتش باید علنی و با حضور متقاضی و یا وكیل و مشاور قضایی او برگذار شود. اظهارات متقاضی باید شنیده شود و در صورت لزوم از او سئوال شود كه آیا حاضر است كه تقاضای خود را تغییر دهد (مثلا از یومیه به هفتگی و یا ماهنامه، آنلاینی و ...). قاعدتا و برپایه اصول دمكراسی و حقوق انسان در یك دمكراسی نمی شود گزارش های منفی و اتهامات وارده به یك فرد را بدون شنیدن مدافعاتش و دریافت اطمینان از او (درصورت لزوم) مورد توجه و ملاك تصمیم گیری قرارداد كه قضاوت یكجانبه محسوب می شود و برای «طرف» حق دادن دادخواست به دادگاه و ادعای غرامت و اعاده حیثیت به وجود می آید. مفهوم دیگر رد درخواست (تقاضامه) عدم صلاحیت است كه اگر عدم صلاحیت موردی غیر از تجربه در حرفه مربوط باشد، باید در دادگاه اثبات شود و به صرف گزارش یك مامور و یك سازمان دولتی قابل قبول نیست. متاسفانه ماده مربوط به تاخیر در رسیدگی به تقاضای پروانه و یا رد صلاحیت كه به متقاضی یادآور می شد كه به دادگاه مراجعه كند و در قانون مطبوعات مصوب در شورای انقلاب (سال 1358) وجود داشت، در قانون مطبوعات مصوّب سال 1364 (دوران وزارت محمد خاتمی) دیده نمی شود ولی حذف این ماده، مانع متقاضی از دادن عرض حال به دادگاه نیست زیرا كه طبق قانون اساسی (اصول34 و 159)، دادگاههای دادگستری مرجع رسمی همه تظلمات و شكایات هستند و لزومی به ذكر این حق در یك قانون موضوعه نیست.
         همچنین بحث هیأت، اگر ارزش خبری داشته باشد باید مشروحا در رسانه ها منعكس شود كه نیاز به حضور خبرنگاران در جلسه دارد و از همه مهمتر، هیأت و یكایك اعضای آن باید پاسخگوی تصمیمات و آراء و اظهارات خود (در جلسات) باشند.

  • مخاطب در پیام ارسالی دیماه 1386: آيا حذف سه صفر از اسكناس ها مسئله تورم پول را حل مي كند؟
  •   این پیام در 22 دسامبر 2007 (یکم دیماه 1386) از یك مخاطب دریافت شده بود:
        
        روزنامه «اعتماد» چاپ تهران نوشته بود كه می خواهند سه صفر از آخر مبلغ اسكناس های ایران حذف كنند؛ همان كاری را كه دولت لهستان برای فرار از تورم پول (نه، حل ریشه ای مسئله) در دو دهه پیش كرده بود.
        سئوال من این است كه آیا قبلا همه حساب ها را كرده اند؟. من كارمند اداری دولت بودم، فوق لیسانس داشتم و در اول تیرماه 1359(دو سال پس از انقلاب) به قرار ماهی شش هزار و سیصد تومان بازنشسته شدم. در آن روز دلار دولتی هفت تومان و نرخ آزاد آن ده تومان و پنج قران بود. سكه طلا هم هزار تومان، گوشت هر كیلوگرم هشت تومان (هشتاد ریال) و برنج اعلاء چهار تومان (چهل ریال) معامله می شد. به عبارت دیگر؛ من در آن روز با حقوق بازنشستگی ماهانه ام می توانستم ششصد دلار آمریكا از چهار راه خیابان استانبول و یا خیابان فردوسی خریداری كنم. حالا [زمان ارسال پیام] اگر از 270 هزار تومان حقوق بازنشستگی من سه صفر و از دلار 970 تومانی [ارزش برابری وقت] هم سه صفر كم كنند (بر هزار تقسیم كنند)، من با 270 تومان حقوق ماهانه فعلی فقط می توانم 278 دلار خریداری كنم كه كمتر از نیمی از مبلغ 27 سال و شش ماه پیش است. حقوق و مزایای من در سال انقلاب كه شاغل بودم از 14 هزار تومان در ماه (دو هزار دلار و بیشتر از دریافتی یك كارمند وقت دولت آمریكا) تجاوز می كرد. درآمد جمهوری اسلامی ایران از صدور نفت در سال جاری (2007 =1386) نزدیك به یكصد میلیارد دلار و پنج برابر سال 1356 (سال پیش از انقلاب) است. مردم امروز (در قرن 21) جزئیات را می دانند.




  •  

    مطالعه این سایت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشانی کامل سایت و نام مولف آن) آزاد است، مگر برای روزنامه های متعلق به دولت و دستگاههای دولتی؛ زیرا كه مولف این سایت اكیدا «روزنامه نگاری» را كار دولت نمی داند. روزنامه عمومی به عنوان قوه چهارم دمكراسی باید كاملا مستقل از دولت و سازمانهای عمومی باشد تا بتواند رسالت شریف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com