Iranians History on This Day
روز و ماه خورشیدی و یا میلادی مورد نظر را انتخاب و كلید مشاهده را فشار دهید
میلادی
   خورشیدی

 
14 سپتامبر
 
جستجوی:

 
  هدیه مولف
این سایت مستقل و بدون كوچكترین وابستگی؛ هدیه ناچیز مولف كوچك آن به همه ایرانیان، ایرانی تبارها و پارسی زبانان است كه ایشان را از جان عزیزتر دارد ؛ و خدمتی است میهنی و آموزشی كه خدمت به میهن و هموطنان تكلیف و فریضه است كه باید شریف و خلل ناپذیر باشد و در راه انجام تكالیف میهنی نیاز به حمایت مادی احدی نباید باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد برای نگارش و عرضه در سایت نظرشخص مولف است.
 











Select your preferred language to translate this page into.

   لینک به این صفحه  

مهمترین رویدادهای ایران و جهان در طول تاریخ در این روز 14 سپتامبر
ایران
ضرب سكه «داریك» در ایران در 2 هزار و 513 سال پیش ـ همچنین ایجاد پُستخانه، ارتشِ ثابت و ساتراپی در همین زمان
داريوش بزرگ

«چهاردهم سپتامبر سال 488 پیش از میلاد» را روزی به دست داده اند که در آن روز، داریوش بزرگ (Darius the Great) شاه وقت ایران دستور ضرب سكه ای را داد با وزن و شکل و عیار مشخّص و یکنواخت، تا واحد پول ایران قرارگیرد كه مورّخان یونانی در كتاب های خود آن را داریك Daric (منتسب به داریوش) نوشته اند. تا زمان رواج داریك، معاملات تجاری به صورت مبادله اجناس صورت می گرفت كه كاری پیچیده بود و بازار همیشه نوسان داشت. ملل دیگر هم از طلا برای مبادله کالا و خدمات استفاده می کردند ولی نَه به صورت سکه یکنواخت با عیار و وزن و شکل واحد. به عبارت دیگر تا سپتامبر 488 پیش از میلاد، بازرگانان و افراد، شکل و عیار طلایِ «وسیله مبادله» را تعیین می کردند نه دولت ها.
    داریوش همزمان دستور ایجاد پُستخانه را در ایران صادر كرد كه تاریخ نگاران وی را مبتكر «پُست» و ارتباط پستی در تاریخ جهان معرفی كرده اند.
     داریوش همچنین در سپتامبر 488 پیش از میلاد دستور ایجاد یك ارتش دائمی را برای ایران صادر كرده بود كه مورخان معاصر از آن به نام «سپاه جاویدان» نام برده اند. به این ترتیب، ایرانیان نخستین ملت جهان بودند كه به اهمیت وجود یك ارتش دائمی پی برده و آن را به وجود آورده بودند. پیش از آن، هنگام جنگ دست به جمع آوری نیرو زده می شد و یک ارتش دائمی به مفهوم واقعی وجود نداشت. بعدا اسكندر و سپس رومیان این ابتكار داریوش را اقتباس كردند.
    داریوش در همین سال دستور ساختن تالار صد ستون را در تخت جمشید داده بود كه محل اجتماع و دید و بازدید های عمومی باشد و نیز ساختن راه طولانی شوش به سارد (ساحل مدیترانه) را.
     وی كه سال پیش از آن دستور تقسیمات اداری ایران به اُستان های متعدد (ساتراپی) را داده بود دو سال پس از ضرب سكه داریك و قراردادن آن به عنوان وسیله معاملات درگذشت. داریوش واژه ساتراپ را از آن جهت انتخاب كرد كه «اُستاندار» بداند نگهبان اُستان (ایالت) خود است نه سَروَر مردم. ناسیونالیسم ایرانی با داریوش بزرگ پا به عرصه وجود گذارد. کوروش بزرگ تفکّر جهانی و پیامبرگونه داشت.
    
دعای 2 هزار و 500 ساله داریوش بزرگ که ضرورت دارد ایرانیان همیشه آن را در نظر داشته باشند تا از این جهات به آنان گزندی نرسد

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
ریشه كیانی های پَنجاب (پاكستان و هند)
دولت ساسانیان ایران که علاقه مند به متحد کردن اقوام ایرانی ساکن در آن سوی شرق کشور در زیر یک پرچم بود پس از پایان دادن به استقلال كوشان های ایرانی تبار، درصدد انتقال شماری از اصیلزادگان پارس به همراه افراد خانواده خود به شرق رود سند بویژه پنجاب افتاد. این اندیشه درست سه دهه بعد و در زمان پادشاهی بهرام دوم وارد مرحله عمل شد زیرا كه بهرام دوم در لشكركشی سال 278 میلادی به ایران خاوری (افغانستان امروز) به منظور تنبیه «سكان شاه» سیستانی و پایان دادن به تمرّد او و همچنین فرماندار كابل، نیاز به چنان انتقالی را با تمامی وجود احساس كرده بود. بهرام دوم در بازگشت به پایتخت موضوع را در نشست بزرگان ایران مطرح ساخت كه تصویب شد. یافتن بزرگزادگان داوطلب برای نقل مكان به پنجاب چندان دشوار نبود و شماری از بزرگزادگانی كه خود را از نسل «كیان» و شاهزاده اصیل پارسی می دانستند و عمدتا درفارس امروز، كرمان، زابلستان بزرگتر تا خجند (كنار رودخانه «سیردریا») می زیستند آماده انتقال شدند. دولت چند واحد نظامی جمعا مركب از 13 هزار سوار پارسی دراختیارشان گذارد كه آنان هم با خانواده هایشان منتقل شدند. كار این انتقال تا سال 294 میلادی (زمان پادشاهی نرسی) ادامه یافت و در سپتامبر این سال تكمیل شد.
    به نوشته "رای زاده دونیچند بالی" در کتاب خود "تاریخ گاکهر Gakhar"، این ساسانیان در قسمتی از پنجاب امروز که به راولپندی ختم می شود استقرار یافتند و نام خانوادگی "کیانی Kayani" و «كی Kay» برخود نهادند که در آن زمان عنوانی بزرگ بود و تنها شاهزادگان پارس می توانستند بر خود بگذارند. آنان به كار سپاهیگری ادامه دادند و هنگام نیاز، افسر و سرباز به كمك دولت می فرستادند و برخی از بهترین افسران ساسانی از میان آنان برخاسته بودند. به نوشته «رای زاده» كه تحقیق خود را در سال 1725 میلادی تكمیل و برنگاشته است، پس از فروپاشی امپراتوری ساسانی، کیانی های منتقل شده به شرق رود سند که به اصالت پارسی خود مباهات می کردند در گوشه ای از پنجاب یک دولت محلی تشکیل دادند که درجریان دومین لشکر کشی محمود غزنوی به هند در سال 1008 میلادی، با او كه به ادبیات پارسی و شعراء و نویسندگان پارسی گو احترام می گذارد و كمك می كرد و در جلسات شعر آنان شركت می جست متحد شدند و به تدریج به اسلام گرویدند.
     در زمان معاصر، بخشی از این كیانی ها در منطقه راولپندی پاكستان زندگی می كنند و ژنرال اشفاق پرویز کیانی رئیس ستاد ارتش پاکستان از همین کیانیان است.
    دهم سپتامبر 2008 ژنرال کیانی نسبت به حمله نظامی از داخل افغانستان به یک منطقه مرزی پاکستان (وزیرستان) که تلفات و زیان مالی به غیرنظامیان محل وارد ساخته بود واکنش سخت نشان داد و اخطار کرد که عبور از مرز و انجام عملیات نظامی در قلمرو پاکستان و یا تیراندازی از آن سوی مرز و همچنین حمله هوایی به هیچوجه قابل قبول نیست، این کار حاکمیت پاکستان را نقض می کند. ما از حاکمیت وطن دفاع خواهیم کرد؛ دفاع با پرداخت هرگونه بها.
     این اعلامیه ژنرال کیانی، اخطاری خلاف انتظار دولت آمریکا تلقی شده بود. این نخستین اخطار پاکستان به آمریکا از این دست در طول زمان بود که آمریکاییان انتظار شنیدنش را نداشتند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
شورش هرات بر ضد عرب، و به این مناسبت نگاهی كوتاه به تاریخچه این شهر
دژ نظامي که اسکندر در هرات ساخت (پس از نوسازي)


    14سپتامبر سال 661 میلادی، مردم هرات كه خبر بازگشت پیروز پسر یزدگرد سوم آخرین شاه ایران از دودمان ساسانی را از چین به تخارستان (شمال شرق افغانستان امروز ـ همانجایی که احمدشاه مسعود در سپتامبر 2001 کشته شد) شنیده بودند بر ضد حكمران عرب خود سر به شورش برداشتند. «پیروز» كه در طول سلطنت پدر، حكمران مناطقی چند در ایران خاوری بود؛ پس از قتل یزدگرد به چین رفته بود تا از امپراتور این کشور برای بیرون راندن اعراب كمك گیرد.
    هرات واقع در دره «هری رود» در زمان داریوش بزرگ به صورت شهر درآمد و از عمر آن دو هزار و پانصد و بیست و چند سال می گذرد. هرات همزمان با اصفهان گسترش یافت كه اصفهان در 25 قرن پیش «اسپاندانا» نامیده می شد كه بعدا سپاهان خوانده شد. مردم هرات در سال 330 پیش از میلاد در برابر سلطه اسكندر مقاومت شدید از خود نشان دادند و اسكندر پس از تصرف شهر، در آنجا دژی برای نظامیان خود ساخت كه بقایای آن هنوز باقی است. هدف از ساختن این دژ، حفظ نظامیان از شورش احتمالی مردم شهر بود. هرات كه چند بار هم پایتخت ایران و ولیعهد نشین آن شده بود در میان دسته نخست شهرهای ایران بود كه اشكانیان آن را از سلطه اسكندریان آزاد كردند، كاری كه یعقوب لیث صفار در سال 876 میلادی انجام داد و آن را از اعراب پس گرفت.
     هرات كه به مهد فرهنگ و تمدن ایرانی و ادبیات فارسی شهرت یافته است در زمان هخامنشیان «آرتاكوآنا Artacoana» تلفظ می شد كه بعدا این تلفظ به «هرویو Haroyu» تغییر یافت و مركز ساتراپی آریا شد. هرات توسط چنگیز خان مغول و امیر تیمور گوركان (دو بار) كاملا ویران شد كه جانشینان تیمور و به ویژه شاهرخ میرزا (میرزا = امیر زاده) خرابی های وارده را ترمیم كردند. هرات به مدت دو هزار سال مركز اصلی مبادله كالا میان ایران، چین و هند بود.
    دولت لندن در نیمه دوم قرن 19 هرات را با توسل به زور از ایران جداکرد ولی قرارداد پاریس مبنی بر این جدایی مشروط است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی كه هارون الرشید خلیفه پنجم عباسیان شد
هارون الرشيد

چهاردهم سپتامبر سال 786 میلادی هارون الرشید و در آن زمان 23 ساله، در بغداد بر جای برادر خود الهادی كه تنها یك سال بر سر كار بود نشست و خلیفه پنجم عباسیان شد. وی پسر المهدی خلیفه سوم عباسی بود. المهدی قبلا و برای مدتی حکمران بخش بزرگی از ایران به مرکزیت ری بود که عرب این منطقه را الجبال نوشته و شاید به دلیل کوههای البرز. هارون در همین منطقه (منطقه ری) بدنیا آمد. مادر او «خیزران» بود. در همان روز که هارون خلیفه شد، پسر او ـ امین به دنیا آمد.
    هارون كه قبلا در ارتش، فرمانده سپاه بود با ارتش روم شرقی جنگیده و تا حاشیه قسطنطنیه (استانبول) پیش رفته بود. مورّخان، هارون را كه 23 سال حكومت كرد و 24 مارس سال 809 میلادی (در آن سال سوم فروردین) در توس درگذشت و در آبادی حاشیه شهر كه در آن زمان یكی از قرارگاههای حكمران وقت خراسان بود (و اینك شهر مشهد) مدفون شد، بزرگترین امپراتور جهان اسلام نوشته اند. هارون هنگام مرگ 46 ساله بود. وی در طول اقامت در توس بیمار شده بود. هارون در سر راه خود به شمال شرقی خراسان بزرگتر، در توس توقف کرده بود. او بر منطقه ای از شمال آفریقا تا رود سند و آسیای میانه حكومت داشت و با شارلمانی رهبر وقت غرب و نیز دربار امپراتوران چین مناسبات حسنه برقرار کرده بود. اقتدار و پیشرفت هارون نتیجه شایستگی وزیران و مدیران ایرانی اش به ویژه یحیی برمكی و پسر او جعفر بود كه بعدا جعفر را كشت و یحیی و منسوبان او را به زندان افكند و ملت ایران را از خود رنجانید. نوشته اند كه وی جعفر را دو شقّه كرد و هر شقه اش را در یك طرف پُل دجله آویزان ساخت كه به مدت سه سال به همان صورت بود. جعفر شوهر خواهر او «عباسه» بود و هارون به این زن و شوهر تاکید کرده بود که نباید دارای فرزند شوند و آنان این دستور را رعایت نکرده بودند.
    در زمان هارون شهر بغداد به صورت بزرگترین شهر جهان وقت درآمده بود.
     درباره هارون افسانه سرایی فراوان شده است از جمله این كه شب ها با لباس مبدّل در كوچه و بازار پرسه می زد تا از درد دل مردم آگاه شود و كار خود را اصلاح كند. وی یك بار نیز به منظور ترساندن سوری ها (مردم شام) كه به وفاداری آنان تردید داشت، دربار خود را به آن سرزمین منتقل كرده بود و شهر الرقّهِ امروز، در شمال شرقی سوریه ـ چند سال پایتخت او بود (مرکز خلافت). این شهر در دهه دوم قرن 21 سه سال اصطلاحا پایتخت داعش بود. هارون شیعیان را در مدینه سركوب كرد كه برخی از آنان به مراكش مهاجرت كردند و علویان مراكش را تشكیل دادند كه بعدا به قدرت دست یافتند. پس از هارون پسرش امین، خلیفه شد که مأمون پسر دیگرش (از مادر ایرانی) با کمک ایرانیان امین را برانداخت و خلیفه عباسیان شد.
    توجه هارون به شعراء و نویسندگان همه دیار و دادن کمک مالی به آنان سبب شد كه درباره اش بنویسند و بسرایند و برایش شهرت جهانی به وجود آورند. درباره هارون و دربار او افسانه سرایی بسیار شده است از جمله داستان هزار و یك شب و در قرن 20؛ فیلم سینمایی علاء الدین و داستان «عباسه».
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تکمیل استیلای روسیه بر همه قفقاز - معاهده سال 1829 روسیه و عثمانی و اجبار عثمانی به تایید متصرفات مسكو در قفقاز
استالین كه زاده گرجستان بود نسبت به منطقه قفقاز حساسیت و علاقه مندی داشت و مخصوصا نمی خواست كه گرجستان ماهیت خود را از دست بدهد و گوشه ای از خاك روسیه به حساب آید. هنوز هم بسیاری از گرجی ها نسبت به همشهری خود ، استالین ، وفادار مانده اند و مجسمه او در زادگاهش (شهر گوری) بر جای خود باقی است. عكس، مربوط به دوران جوانی استالین است
14 سپتامبر سال 1829 میلادی در پایان جنگ روسیه و عثمانی (تركیه) كه به شكست عثمانی انجامید، این دولت (عثمانی) با امضای معاهده ای از همه دعاوی خود در قفقاز جنوب غربی صرفنظر كرد. چون معاهده این دو دولت در شهر آدریانپول Adrianople (هادریانپولیس = ادرنه) امضاء شده بود به معاهده آدریانپول معروف شده است. روس ها كه قبلا در دو جنگ با ایران، اراضی ماوراء ارس را تصرف كرده بودند به این ترتیب پس از امضای معاهده آدریانپول مالك بدون مدعی همه قفقاز (گرجستان، ارمنستان و ... جمعا 78 هزار مایل مربع) شدند كه سلطه آنان تا 160 سال بعد ادامه یافت و اینك منحصر به قسمت شمالی قفقاز از جمله داغستان و چچن است. به نوشته برخی از مورخان، هدف تزار وقت روسیه از جنگ با عثمانی، عمدتا اجبار این دولت به تایید معاهدات خود با ایران معروف به «گلستان و تركمنچای» و صحه گذاردن بر متصرفات مسكو در قفقاز بود. عثمانی از پیش از صفویه، چون خودرا جانشین روم شرقی می پنداشت مدعی برخی از نقاط قفقاز جنوب غربی (ایروان و مناطق اطراف آن) بود. زد و خوردهای روسیه با عثمانی كه منجر به امضای قرارداد آدریانپول شد از 26 آوریل سال 1828 با اعلان جنگ روسیه به عثمانی آغاز شده بود. در آن سال قتل عام یونانیان توسط تركان عثمانی این بهانه را به دولت روسیه داده بود كه به نام حمایت از یونانیان هم مذهب خود با عثمانی وارد جنگ شود. نیروهای روسیه در هشتم ژوئن همین سال از دانوب گذشته و در 12 اكتبر "وارنا "را متصرف شده بودند. عثمانی ها پس از شكست های كولوچا kulevcha، سیلیستریا silistria و آدریانوپل، پیشنهاد ترك مخاصمه دادند و قرارداد پایان جنگ در 14 سپتامبر 1829 به امضاء رسید. طبق مواد دیگر همین قرارداد بود كه مراد دوم سلطان عثمانی بر استقلال یونان صحه گذارد، و مولداوی (مولدوا) و "والاشیا"را هم به روسیه داد. دولت مسكو با امضای قرارداد 1829 آدریانوپل Adrianople نه تنها مالك بدون مدعی همه قفقاز شد بلكه امتیاز هایی هم از عثمانی برای صربستان و یونانی ها و عبور كشتی ها از تنگه های دریای سیاه گرفت كه چهار سال بعد با معاهده «خونكار اسكله سی» عبور كشتی های كشورهای دیگر را از این تنگه ها محدود كرد كه خشم فرانسه و انگلستان را برانگیخت.
    
Sir gore ouseley

روسیه در جنگ اول خود با ایران كه طولانی بود و به شكست ایران انجامید، طبق قرارداد گلستان كه در حقیقت «سر گور اوزلی» سفیر (پارسی دان و شرقشناس) لندن آن را به فتحعلی شاه قاجار تحمیل كرد و در 24 اكتبر 1813 امضا شد همه گرجستان، آبخیزستان (آبخازیا)، داغستان، دربند، قره باغ، شكی، باكو، شیروان و قسمتی از طالش را از دست داد. حاكم تفلیس (نه همه گرجستان) به تصمیم خود در 1801 وابسته به روسیه شده بود زیرا كه آغا محمد خان قاجار قبلا به تفلیس رفته و متمردین شهر را با خشونت تمام سركوب كرده بود. باوجود این، دولت ایران تا امضای قرارداد گلستان، بر وابسته شدن تفلیس به مسكو صحه نگذارده بود. جنگ دوم روسیه با ایران كه باز به شكست ایران انجامید با امضای معاهده تركمنچای مورخ 21 فوریه 1828 پایان یافت و ایران طبق این معاهده هم ایروان، نخجوان، اردوباد و مغان را از دست داد و باردیگر مفاد قرارداد گلستان را نیز تایید كرد و قبول كرد كه مبلغی هم به روسیه غرامت بپردازد و فعالیت كشتیرانی اش در دریای مازندران محدود شود. طبق این معاهده، روسیه حق «كاپیتولاسیون» نیز به دست آورد. آصف الدوله و میرزا ابوالحسن خان كه از جانب ایران معاهده تركمنچای را امضا كرده بودند در آن زمان متوجه محدودیت كشتیرانی و حق كاپیتولاسیون نشده بودند زیرا كه معلومات و تجربه دیپلماتیك كافی نداشتند.
    تا زمان استیلای روسیه، منطقه ای كه امروز جمهوری آذربایجان را تشكیل می دهد، خاك اصلی ایران و گرجستان و ارمنستان تحت الحمایه ایران بودند. روسها پس از تصرف موقت «دربند» قفقاز در سال 1727 چشم طمع از سایر نواحی این منطقه برنداشته بودند كه با استفاده از قزاقهایی كه به تزارها پناهنده شده بودند به دست اندازی در این ناحیه ادامه دادند (قزاق در لغت یعنی ماجراجو ).
     پس از فروپاشی شوروی كه برجای امپراتوری روسیه نشسته بود، یكی از دو طرف قراردادهای گلستان و تركمن چای، از میان رفته و دیگر وجود نداشت؛ با این كه نخجوان از لحاظ جغرافیائی منطقه ای "جدا" است، بر خلاف پیش بینی های قبلی، از تهران صدایی و ادعایی به گوش نرسید!.
    جمعیت مناطقی كه در 1829 در اختیار امپراتوری روسیه قرار گرفت در زمان فروپاشی شوروی (سال 1991) جمعا 17 میلیون نفر بود. یك غفلت گورباچف، نه تنها همه این تلاشهای دویست ساله مسكو را برباد داد بلكه دردسرهایی برای ورّاث خود (دولت كنونی روسیه) برجای گذارد كه برطرف ساختنش آسان نیست و اگر موضوع سلاح اتمی و قدرت تخریبی آن دركار نبود بعید نبود كه ماجرای هشتم آگوست 2008 و حمله نظامی گرجستان به اوستیای جنوبی، غرب و شرق را برسر گرجستان وارد جنگ می کرد.
    (درباره جنگهای ایران و روسیه و اوضاع قفقاز مطالب متعدد در زمان خود در این سایت آمده است)
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
درگذشت مشکوک نخستین رئیس الوزراءِ پس از مشروطیت
میرزانصرالله مشیرالدوله
در چنین روزی در سال 1286 در تهران اعلام شد که میرزا نصرالله مشیر الدوله 21 شهریور (دو روز پیش از آن) درگذشته است. مرگ میرزا نصرالله خان که به درستی معلوم نشده که هوادار استبداد بود یا مشروطه، ناگهانی و مشکوک اعلام و وعده رسیدگی در این زمینه داده شده بود.
    میرزا نصرالله خان نخستین رئیس الوزرا پس از مشروطیت ایران بود. وی قبل از مشروطیت هم به سمت رئیس الوزرایی دست یافته بود. پس از وی، میرزا علی اصغرخان اتابک به سمت رئیس الوزرایی تعیین شده بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
کناره گیری مخبرالسلطنه از نخست وزیری به اشاره رضاشاه
مخبرالسلطنه هدایت
23 شهریور 1312 هجری اعلام شد كه مهدی قلی هدایت (مخبرالسلطنه) از ریاست دولت كناری كرده و محمدعلی فروغی نخست وزیر ایران شده است. کناره گیری هدایت به خواست رضا شاه صورت گرفته بود. هدایت در نخستین کابینه پس از مشروطه شدن ایران وزیر تجارت بود.
     در کابینه هدایت، فروغی وزیر امور خارجه، حسن تقی زاده وزیر دارائی و علی اکبر داور وزیر دادگستری بودند. در زمان همین کابینه قانون تمدید قرارداد نفت با انگلستان تصویب، تیمورتاش به جرم اخذ رشوه به پنج سال زندان و دکتر لیندنبلات آلمانی مدیر بانک ملی به جرم دادن گزارش خلاف واقع به 18 ماه حبس محکوم شده بودند. اشاره رضاشاه به کناره گیری هدایت سه ماه پس از تصویب قرارداد نفت (پیش از آن که اعتبار قرارداد اولیه منقضی شود) صورت گرفته بود. تمدید قرارداد نفت موسوم به قانون سال 1933 از قوانین ننگین ایران بشمار می رود زیرا که به موجب آن، مدت و منطقه مشمول قرارداد افزایش یافته بود و از همان زمان رجال میهندوست در صدد برآمده بودند تا در فرصت مناسب (که 17 سال بعد دست داد) کل این قرارداد را ابطال و دست انگلیسی ها را از ایران کوتاه کنند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
بازداشت های ظاهری در سال 1357 (سال انقلاب) با هدف آرام کردن مردم، ولی ...
23 شهریور 1357 (14 سپتامبر 1978) و در جریان انقلاب، منصور روحانی و فریدون مهدوی، دو تَن از وزیران سابق، به اتهام سوء استفاده از قدرت و مقام خود بازداشت شدند. بعدا وزیران و مقامات دیگری ازجمله امیرعباس هویدا هم به پادگان جمشیدیه ویژه دژبانی ارتش فرستاده شدند، اما کسی جدّی بودن این عمل را باور نداشت و آن را یک بازیِ دولت وقت برای ساکت کردن مردم می دانست.
     یكی از اتهامات مهدوی؛ اِعمال نفوذ در انتخابات شوراها در مهرماه 1355 بود. در آن زمان مهدوی عملا گرداننده حزب رستاخیز بود. پس از پیروزی انقلاب، تنی چند از وزیران و مقاماتی که به این صورت، از فبل و اسما بازداشت بودند و نتوانسته بودند در دو روز 21 و 22 بهمن سال 1357 از پادگان دژبان فرار کنند به حُکم قاضی شرع (شیخ صادق خلخالی) اعدام شدند.
    کُپی صفحه اول شماره 23 شهریور 1357 روزنامه اطلاعات و تیتر خبر بازداشت فریدون مهدوی و منصور روحانی:
    


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سند تازه اثبات مالکیّت ایران بر جزایر 3گانه در خلیج فارس، به روایت روزنامه کیهان
روزنامه کیهان چاپ تهران در صفحه دوم شماره 24 شهریور 1387 (14 سپتامبر 2008) خود در گزارشی از قول یک رادیو دولتی آمریکا و به نقل از «مجید تفرشی» پژوهشگر تاریخ در لندن چنین گزارش کرده بود:
    "وقتی من (مجید تفرشی) و دیگران برای دیدن اسناد سال 1972 (از طبقه بندی خارج شده دولت لندن) مراجعه كردیم، اعلام شد این اسناد حساس هستند و ممكن است انتشار آنها كفه را به نفع یكی از طرفین دعوا (ایران) سنگین كند. بنابراین، حداقل تا 10 سال (دیگر) آزاد نمی شوند!.".
    طبق همین گزارش کیهان، مجید تفرشی گفته است: " براساس این اسناد (اسناد مورد بحث، و برملاء شده دولت لندن) كه (او) به تازگی رؤیت كرده نقشه ای دیده می شود كه مساحان یا نقشه كش های انگلیسی در سال 1886 تهیه كرده و ملكه ویكتوریا توسط لردسالزبوری به ناصرالدین شاه هدیه داده بود. این نقشه كاملاً نشان از ایرانی بودن جزایر (سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک) دارد. طبق اسناد، لردسالزبوری بعداً (پس از پشیمان شدن از دادن نقشه به ناصرالدین شاه) گفته بود اعطای این نقشه و بهره برداری ایران از آن به من یاد داد که هرگز به هیچ دولت خارجی نقشه هدیه نكنم.".
    وی (مجید تفرشی) در توضیح خود افزوده بود: "تا سال 1903 كه نیروهای انگلیسی جزایر سه گانه را اشغال نكرده بودند، جزایر به مدت طولانی و به طور كامل در اختیار ایران بودند و ساكنان آنها هم از صفحات جنوبی ایران بوده اند. اما از آن سال جزیره ها از سوی انگلستان - در دوره ضعف دولت مظفرالدین شاه- اشغال شدند و تا سال 1971 در دست انگلیسی ها باقی مانده بودند.".
    انگلستان در دهه 1970 شرق سوئز و ازجمله خلیج فارس را ترک کرد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
واردات میلیون‌ها دلار کمربند، آب پنیر، آدامس، خلال چوب کبریت و ... در 5 ماه اول سال 1394
تهران ـ روزنامه کیهان (وابسته به دفتر رهبری جمهوری اسلامی) ـ 23 شهریور 1394: "در حالی که مسئولان دولت یازدهم بارها از واردات اقلام غیر ضروری و اشتغال زایی برای خارجی‌ها در دولت قبل [دولت احمدی نژاد] انتقاد کرده‌اند، اما آمار گمرک نشان می‌دهد در 5 ماهه نخست سال 1394، میلیون‌ها دلار صرف واردات اقلامی همچون آب پنیر، بند شلوار، لوازم آرایشی، کُلَنگ و ... شده است!.".
    کیهان نوشته بود: "در اردیبهشت امسال (سال 1394)، معاون اول رئیس جمهور گفته بود که در دو دوره گذشته، 700 میلیارد دلار صرف واردات کالا به کشور شده بود، و این به آن معناست که این میزان پول رفته، و موجب اشتغال جوانان چینی و کشورهای دیگر شده است.
    در روزهای اخیر هم رسانه‌های حامی دولت یازدهم [کابینه حجت الاسلام حسن روحانی]، فهرستی از کالاهای غیرضروری وارداتی در دولت‌های نهم و دهم [دوران احمدی نژاد] را منتشر کرده و با اشاره به وارداتِ ملاغه، بیل، سنگ پا، سنجاق قفلی، داس و ... در 8 سال دوران دولت قبل تأکید کرده بودند که در آن سال‌ها به علت عدم مدیریت مناسب، بخش زیادی از منابع ارزی کشور صرف واردات کالاهایی شده که تولید آنها در داخل کشور میسّر بود اما واردات بی‌رویه این اجناس، فرصت‌های شغلی فراوانی را از اقتصاد کشورمان گرفته است.
    این موضع‌گیری‌ها در شرایطی صورت می‌گیرد که آمارهای رسمی نشان می‌دهد که در دولت یازدهم هیچ تغییری در مدیریت واردات کشور ایجاد نشده و همچنان کالاهای عجیب و غریب و غیرضروری به کشور وارد می‌شود.
    به گزارش مشرق، آمار گمرک از واردات 5 ماه اول سال جاری [سال 1394] حاکی از ورود کالاها و اجناسی است که واردات آنها در دولت قبل هنوز هم مورد شماتت حامیان دولت فعلی قرار می‌گیرد. برای نمونه (طبق آمار و ارقام و در این 5 ماه) بیش از 4 میلیون دلار وارداتِ آب پنیر، حدود 2 میلیون دلار آدامس بدون قند، بیش از 50 میلیون دلار انواع لوازم آرایشی و هزاران دلار خاک ارّه، خلال چوب کبریت و ... صورت گرفته است.
    واردات این کالاها در حالی ادامه یافته که حامیان دولت فعلی، واردات این اجناس در دولت قبل را مسبب تعطیلی واحدهای صنعتی کوچک و بیکاری هزاران کارگر ایرانی، خارج شدن دلارهای حاصل از درآمدهای نفتی از کشور، ضربه به بنیاد تولید کشور و اشتغال زایی برای چینی‌ها می‌دانند.
    اکنون این سؤال مطرح است که آیا تداوم واردات همین کالاها در دولت یازدهم، همان تبعات را به دنبال ندارد و به بنیاد تولید کشور ضربه نمی‌زند و موجب اشتغال زایی برای چینی‌ها نمی‌شود؟.".


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اکبر ترکان: تحریم ها فساد دلالی به دنبال داشت و نفوذ شبکه های دلالی، اقتصاد ایران را نجس کرده است ـ باید مراقبت شود که بابک زنجانی زنده بماند
تهران ـ وبسایت جماران ـ 21 شهریور 1394: مشاورعالی رئیس جمهور و دبیر شورای عالی مناطق آزاد گفت: بعد از رفع تحریم ها سالها طول می کشد که دانه ـ دانه شبکه های دلالی را کشف و جرّاحی کنیم و از داخل سیستم کشور بیرون بکشیم؛ زیرا این شبکه ها در تمام سیستم کشور نفوذ کرده و همه جا را نجس کرده اند.
    اکبر ترکان در گفت و گو با خبرنگار [وبسایت] جماران، در پاسخ به پرسشی در مورد آثار واقعی رفع تحریم ها در اقتصاد ایران، اظهار داشت: آنچه به عنوان مجموعه تحریم ها نامیده می شود شامل تحریم های سازمان ملل، آمریکا و اروپا و تحریم هایی است که برخی کشورها بر اساس مصوبه سازمان ملل اِعمال کرده اند. مسلم است وقتی تحریم های بانکی اِعمال می شود ما نفت خود را می فروشیم اما دسترسی به پول آن آسان نیست و گاهی اوقات جابجایی پول در دنیا هزینهِ زیاد دارد.
    وی گفت: سالها کوشش شد که نظام تجارت خارجی ایران از فساد دلّالی پاک شود ـ نمی خواهم بگویم کشور در این راه موفق شده، اما تمام تلاش وزیراطلاعات و نهادهای نظارتی این بود که شبکه دلّالی از میان برداشته شود. وقتی تحریم ها اجرایی شدند این شبکه ها دوباره دایر شدند؛ زیرا برای فروش نفت و تحصیل درآمدها باید دلّال ها می آمدند و با آنان، آلودگی ها. دلال ها در خریدها، فروش نفت، جا به جایی پول و حمل و نقل کالا وارد کار شدند؛ زیراکه ارتباط مستقیم خرید، گشایش اعتبار و حمل و نقل تحت تأثیر قرار گرفته بود. به عبارت دیگر؛ دلالانی که وزارت اطلاعات و دستگاههای نظارتی به دنبال نابودی آنها بودند عملا مشروعیت [رسمیّت] یافتند و در جریان معاملات قرار گرفتند که فساد آن غیر قابل محاسبه است.
    ترکان در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا در کنار دلّالان داخلی، دلّالان خارجی هم در این عرصه حضور داشته اند یا خیر؟، گفت: بابک زنجانی یک فرد نیست، یک جریان است. مگر به قول آقای زنگنه ممکن است میلیاردها دلار نفت خام را تحویل یک فرد یک لا قبا بدهند؟! این، یک زنجیره است که از داخل کشور ما شروع می شود و تا خارج امتداد می یابد. این زنجیره کاملا کشف نشده است. یعنی فردی به نام بابک زنجانی همه چیز نیست، احتمالا دستگاههای اطلاعاتی ـ امنیتی ما بیشترین کوشش خود را می کنند تا آن زنجیره که بابک زنجانی به آن وصل است، او را در زندان نزند!؛ برای اینکه ما یک حلقه از این زنجیره را در دست داریم و اگر آنها این یک حلقه را بزنند، همه زنجیره گم و گور می گردد و باعث می شود دیگر به جایی دسترسی نداشته باشیم و پولمان از میان برود. حلقه های زنجیره به هم متصل اند. مگر می شود 6/2 میلیارد دلار به یک فرد یک لا قبا داده شود؟.
    مشاور عالی رئیس جمهور افزود: تا وضعیت تحریم ادامه داشته باشد، ما برای تأمین نیازهای کشور نمی توانیم از شرایط رقابتی استفاده کنیم و در صورت رفع تحریم هاست که می توانیم بهترین خریدها و معاملات را داشته باشیم. در شرایط تحریم، تک منبعی شده ایم و گرفتار دلال های آنچنانی و .... پس از رفع تحریم ها، سالها طول خواهد کشید تا دانه ـ دانه شبکه های دلالی را کشف و جرّاحی کنیم و از داخل سیستم کشور بیرون بکشیم؛ زیراکه این شبکه ها در تمام سیستم کشور نفوذ کرده و همه جا را نجس کرده اند.
    ترکان در پاسخ به سوال دیگری در خصوص اینکه آیا سرمایه گذاری های خارحی در ایران پس از رفع تحریم ها صرفا در واردات و صادرات خلاصه می شود یا سرمایه گذاریهای مولّد هم انجام خواهد شد؟، گفت: فقط واردات و صادرات نیست؛ اما ما نمی توانیم بی محابا دنبال فاینانس برویم. اگر پول قرض کنیم و بانک های ایرانی هم ضامن شوند اما در سررسید، شرکت ها پول را پس ندهند بانک ها باید بپردازند. الان معوّقات بانکی که وجود دارد ریالی است و اگر غفلت کنیم ممکن است به معوقات ارزی تبدیل شوند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
وقتی که زمین خواران به گَردنه پُربرف حیران هم رحم نکنند ...!
در پی انتشار خبر دست اندازی زمین خواران به گَردنه پُربرف حیران (گَردنه میان مناطق اردبیل و گیلان) در شهریور 1394 (سپتامبر 2015)، تنی چند از اصحاب نظر گفته بودند که راه حل مسئله زمین خواری و جعل اسناد، تعلیق اسناد مالکیّت صادرشده پس از انقلاب (از 22 بهمن 1357 تا کنون) است و ایجاد یک مرجع قضایی که در مراکز استانها شعبه داشته باشد و پس از رسیدگی به یکایک اسناد صادره در این سال ها، درج استعلام در روزنامه رسمی و توجه به اعتراض ها و ...، در صورت درست بودن (وقفی و ملّی یعنی بدون مالک فردی نبودن)، سند تأیید شود و این تأییدیه اعتبار داشته باشد.
    این اصحاب نظر، زمین خواری را تجاوز به حقوق ملت خوانده و گفته بودند ملکی که مالک نداشته باشد متعلق به همه اتباع یعنی دولت است. «زمین خواری» یک مسئله بزرگ ایران امروز است. پس از اشغال نظامی ایران و برکنار کردن رضاشاه در شهریور 1320، یک دادگاه ویژه ایجاد شد تا به دادخواست مدعیان املاک پهلوی یکم رسیدگی کند و با حُکم این دادگاه سند صادر شود. طولی نکشید که این رویه عمومیّت یافت ولی پس از براندازی 28 اَمُرداد متوقف گردید. در همان زمان گفته شده بود که زمین خواری در مردم ِ آگاهِ از چگونگیِ آن جرم و افراد بی زمین ایجاد عُقده و نارضایی کرده است که مآلا به زیان کشور خواهد بود. گویا مجلس شورای اسلامی برای حل مسئله زمین خواری ورود کرده بود. روزنامه آفتاب یزد در صفحه اول شماره 23 شهریور 1394 تیتر زده بود که مجلس، دیر وارد این مسئله شده زیرا دیگر زمینی وجود ندارد که خورده نشده باشد!.
    یک صاحبنظر گفته بود که در پاسخ به این روزنامه باید گفت که مجلس می تواند (اگر بخواهد) با یک مصوّبه، رسیدگی مجدد و کامل به همه اسناد صادره پس از انقلاب را «قانون» کند و به همان صورت عمل شود که در دهه 1320 با املاک رضاشاه عمل شد. این کار روزی صورت خواهد گرفت، هرچه زودتر ـ بهتر.
    وی گفته بود که برای مثال؛ کمتر کسی است که وقتی نگاهش به بلندی های دربند و درکه و ... افتد از خود نپرسد که چطور افراد مالک کوه خدا شدند و در آنجا خانه سازی کردند، چرا قبلا نکرده بودند؟، چرا در کشورهای دیگر این کار نمی شود؟ و ....
    


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو ادبیات
نویسنده کتاب «همه مردان پادشاه»: دولتمردان «تاریخنگاران» را تنها بگذارند
Robert Penn Warren در میانسالی
14 سپتامبر سال 1989 در نیمه شب (15 سپتامبر) «رابرت پن وارن Robert Penn Warren» داستان نگار آمریكایی، نقدنویس، روزنامه نگار و نویسنده داستان معروفِ «همه مردان پادشاه» در 84 سالگی درگذشت. وی که 24 اپریل 1905 به دنیا آمده بود استاد ادبیات دانشگاههای ییل، لوئیزیانا و مینه سوتا بود. داستان «همه مردان پادشاه» که برنده جایزه نوبل سال 1947 شد درباره سیاستمداری به نام «ستارك» بود كه پیش از انتخاب شدن، مردم تحت تاثیر شعارها و وعده هایش چشم امید به او دوخته بودند، ولی همینكه با آراء و كمك مردم به قدرت رسید، سیاستباز و مانند دیگران فاسد شد و منافع مردم را كه قبلا آن همه دم از آن زده بود به فراموشی سپرد و حامی ثروتمداران شد و به این ترتیب آرزوی مردم را برباد داد و باعث سلب اعتماد آنان از هرچه دمکراسی شد و ....
    «وارن» مبتکر انتقادنگاری نوین (New Criticism) علاوه بر مجموعه شعر و داستانهای متعدد، تالیفات دیگر از جمله كتب درسی دارد. وی برای انتقاد ادبی (هرگونه نوشته از روزنامه تا کتاب و ...) مجله «ساوتِرن ریویو» را تاسیس کرد. در اینجا هدف او از بکارگیری واژه «ساوترن ـ جنوبی» این بود که مردم جنوب آمریکا (فدراسیون آمریکا ـ USA) خیلی رُک و راست حرف می زنند و به این صفت معروف هستند. این واژه در عنوان مجله نشاندهنده این بود که در نوشته های مجله ملاحظه کاری نخواهد بود.
    همه داستانهای رابرت پن وارن که دوبار برنده جایزه پولیتزر (سال 1958 و سال 1979) شد زمینه تجربه انسانی دارد و پاره ای از انها تجربه های خود اورا منعكس می كند و نیز ضعف شخصیت برخی انسانها. وی كار داستان نویسی را از تجربه های خود شروع كرده بود.
    «وارن» در رساله ای درباره نگارش تاكید بر آن دارد كه دولتمردان «تاریخ نگاران» را تنها بگذارند و در كار آنان مداخله نكنند تا نسل های بعدی از واقعیات امروز آگاه شوند و پند و اندرز بگیرند و از همه مهمتر اشتباهات را تكرار نكنند. «پن وارن» در عین حال معتقد بود که جهان امروز دچار کمبود روزنامه نگار و تاریخنگار خوب است و تا این نقیصه رفع نشود نمی توان انتظار اصلاح داشت و اگر اصلاحات صورت نگیرد آنارکیسم در هرشکل آن بازگشت خواهد کرد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سایر ملل
روزی که ارتش آمریکا مكزیكو سیتی را تصرف کرد تا دولت مکزیک از دعاوی خود نسبت به اراضی متصرفی آمریکا دست بردارد
Winfield Scott
14 سپتامبر سال 1847 واحدهای ارتش آمریكا به فرماندهی ژنرال وینفیلد اسكات Winfield Scott مكزیكو سیتی پایتخت كشور مكزیك را به تصرف خود در آوردند تا این دولت که مقرّ خودرا به شهری دیگر منتقل ساخته بود مجبور شود از دعاوی اش نسبت به ایالات از دست داده واقع در شمال «ریو گرانده» و نیز كالیفرنیا، آریزونا، کلرادو، نوادا و یوتا دست بردارد.
    نیروهای آژنرال سکات در دو ستون جداگانه وارد مكزیك شده و ضمن چند زد و خورد ارتش مكزیك را شكست داده بودند. نزاع دو دولت از سال 1845 بر سر تکزاس آغاز شده بود که دولت واشنگتن آن را به عنوان یک ایالت عضو فدراسیون ضمیه قلمرو خود کرده بود. تکزاس در سال 1836 اعلام استقلال کرده و یک جمهوری شده بود که بعدا اکثریت تکزاسی ها در یک رفراندم رای به الحاق به اتحادیه ایالتها (ایالات متحده) دادند.
    طبق آمار منتشره در سال 2010، یک اقلیت چشمگیر مکزیکی تبار در تکزاس زندگی می کنند. برپایه همین آمار، بیش از 11 میلیون مکزیکی و لاتینو هم به صورت غیر قانونی در فدراسیون آمریکا بسر می برند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
پس از براندازی دولت مصدق، دولت آربنز گوسمان در گواتمالا به همان صورت برانداخته شد ـ نگاهی کوتاه به قضیه
Jacobo Arbenz Guzman
«یاكوبو آربنز گوسمان Jacobo Arbenz Guzman» رئیس جمهوری چپگرا ـ ناسیونالیست گواتمالا از 1951 تا 1954، كه دولت او در 1954 با كودتایی شبیه ماجرای 28 اَمُرداد برانداخته شد در این روز (14 سپتامبر) در سال 1913 به دنیا آمده بود. آربنز 27 ژانویه 1971 در وان حمام اقامتگاهش در مکزیک، «مُرده» یافت شد و هنوز چگونگی درگذشت او روشن و یا اعلام نشده است.
    یاکوبو آربنز از پدر سویسی و مادر گواتمالایی در این کشور به دنیا آمده بود. وی پس از فراغت از تحصیل، در دانشکده افسری گواتمالا «تاریخ» و علوم انسانی تدریس می کرد که وارد سیاست شد.
    وی از دوران نوجوانی تمایلات سوسیال لیبرالیستی داشت و نوعی سوسیالیسم که اخلاقیات و ناسیونالیسم را از اصول خود داشته باشد. آربنز با این افکار و شعار ملی کردن کمپانی هایی که میوه گواتمالا و عمدتا موز، انبه و ... را ارزان صادر می کنند که نوعی استثمار است به ریاست جمهوری انتخاب شد و این کمپانی ها را که عمدتا آمریکایی بودند و میوه محصول گواتمالارا به ایالات متحده صادر می کردند ملی کرد ـ همان کاری که همزمان، مصدق در مورد نفت در ایران انجام داده بود.
    آربنز طبق وعده ای که پیش از انتخابات داده بود، تاسیس حزب و انتشار روزنامه را ـ بدون قید و شرط ـ آزاد و تشکیل اجتماعات و آزادی بیان را تضمین کرد. با این اقدام، گواتمالا دارای حزب کمونیست شد که انتقاد واشنگتن را به دنبال داشت که گواتمالا می خواهد متحد شوروی شود ـ آن هم نخستین متحد در قاره آمریکا. [هنوز انقلاب کوبا صورت نگرفته بود].
    به نوشته مورخان، آربنز از سرنوشت مصدق در آگوست 1953 که هشداری به او بود درس نگرفت تا از میان قوم مایا (بومیان گواتمالا و مکزیک) یک میلیشیای دهها هزارنفری تشکیل دهد تا در صورت وقوع کودتا دست به ایستادگی بزنند. وی گفته بود که به ارتش گواتمالا اعتماد دارد که به «رای» مردم احترام خواهد گذارد.
    براندازی گواتمالا به همان صورت رویداد 28 امُرداد ایران و با شرکت برخی از واحدهای ارتش (نه همه) و عوامل غیر نظامی متمایل به واشنگتن صورت گرفت به گونه ای که چند روز طول کشید (از 18 تا 27 ژوئن 1954) و هنگامی به هدف رسید که آربنز به سفارت مکزیک رفت و پناهنده این کشور شد. مورخان متفق القول نوشته اند که طراح نقشه براندازی، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا «سیا» بود. در ایران سیا به سازمانهای جاسوسی انگلستان و عوامل داخلی آنان کمک کرده بود ولی در گواتمالا، عوامل لندن در کار نبودند. این مورخان تعجب کرده اند که در جریان کودتا، چرا احزاب چپ به کمک آربنز و نظامیان هوادار او نشتافتند. در ایران نیز در جریان براندازی، حزب توده با آن سازمان نظامی اش به حمایت از مصدق مداخله نکرد و دیدیم که بعدا چگونه متلاشی شد و بسیاری از افسران آن تیرباران شدند.
    آربنز پس از این براندازی، با خانواده اش آواره این کشور و آن کشور شد و 17 سال زندگی آوارگان را داشت تا سرانجام تصمیم گرفت به مکزیک بازگردد که 27 ژانویه 1971 دخترش اورا در وان حمام مرده یافت! و ....
    پس از براندازی دولت آربنز تا دهها سال دیکتاتورها بر گواتمالا حکومت می کردند که دمکراسی به این کشور بازگشت کرد و همزمان چپ ها به آمریکای لاتین. همه آنان که درباره آربنز کتاب نوشته اند با تاکید ثابت کرده اند که او کمونیست نبود و نظام حکومتی شوروی را نوعی دیکتاتوری می دانست که محکوم به فروپاشی است، عقاید او نزدیک به مصدق بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
لونیک- 2 نخستین ماهواره ای که برماه فرود آمد
لونیک ـ 2 ماهواره شوروی كه بر قمر زمین فرود آمد
14 سپتامبر سال 1959 دانشمندان شوروی نخستین ماهواره ساخت دست بشر به نام Lunik -2 را در كره ماه فرود آوردند.
    این ماهواره دو سال پس قرار گرفتن نخستین انسان (گارگارین - سرگرد شوروی) در مدار زمین، درماه نشست. ده سال بعد (بیستم جولای 1969) دانشمندان آمریکا انسان در کره ماه پیاده کردند.
    شوروی همچنین نخستین کشوری بود که موشک قاره پیما ساخت، ولی پس از فروپاشی این اتحادیه دیگر نامی از آن همه پیشرفت علمی ـ نظامی درمیان نیست و ظاهرا صدای چندانی از مسکو که روزگاری ابرقدرت بود بر نمی آید!.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی که «گرِیس كلِی» در حادثه رانندگی جان داد
«گرِیس كلی» بازیگر فیلم های هالیودد كه با پادشاه كشور بسیاركوچك، اما ثروتمند موناكو ازدواج كرده بود 14 سپتامبر 1982 در یك حادثه رانندگی در این منطقه كشته شد. برخی به این حادثه به چشم سوء ظن نگاه کرده اند. درآمد موناكو كه در داخل فرانسه قرار گرفته از قمارخانه هایش است.
     گریس كلی كه پس از ازدواج، عنوان پرنسس به دست آورده بود از علائق سینمایی دست نكشید و عضو هیات مدیره كمپانی های فیلم سینمایی ازجمله فاكس قرن 21 بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
ترور بشیر جمایل رئیس جمهوری منتخب لبنان در 14 سپتامبر 1982
بشیر جمایل
14 سپتامبر سال 1982 بشیر جمایل رئیس جمهوری منتخب لبنان بر اثر انفجار بمب كشته شد. این بمب در ساختمان حزب الکتائب (فالانژ) لبنان کار گذارده شده بود. در این انفجار 26 تن کشته شدند. با کشته شدن بشیر که یک مسیحی مارونی بود بحران این كشور كه از 1975 آغاز شده بود شدت بیشتری یافته بود.
    بشیر پسر پیِر جمایل و موسس حزب الکتائب، در جریان جنگ داخلی 15 ساله لبنان (1975 - 1990)، 23 آگوست 1982 بریاست جمهوری این کشور که طبق قانون اساسی اش باید یک مسیحی مارونی باشد انتخاب شده بود ولی هنوز دوره ریاست جمهوری خودرا آغاز نکرده بود که کشته شد. حزب الکتائب در 1936 تأسیس شده است.
    بشیر که در دالاس تکزاس (آمریکا) درس حقوق خوانده بود دهم نوامبر 1947 به دنیا آمده بود و هنگام مرگ 37 ساله و پدر سه کودک بود.
    حزب الکتائب رونوشتی از حزب فالانژ اسپانیا (حزب ژنرال فرانکو) و حزب فاشیست ایتالیا (حزب حاکمه دوران موسولینی) است ـ نیمه سیاسی و نیمه نظامی ـ و یک حزب ناسیونالیسی مارونی ـ فنیقی. کتائب به معنای گُردان ـ گُردانِ نظامیان است.
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
زمانی که قذّافی تصمیم به کناره گیری لیبی از اتحادیه عرب گرفت
مُعَمّر قذّافی (مقتول در سال 2011) كه از دیرباز ازكم كاری و ضعف اتحادیه عرب (مرکب از 22 عضو) خسته شده بود با استفاده از فرصتی كه مصوبه وقت این اتحادیه برایش فراهم آورده 13 سپتامبر 2003 اعلام داشت كه مردم لیبی باید در یك رفراندم در زمینه خروج از این اتحادیه نظر دهند.
    وی از 14 سپتامبر سرگرم تبلیغ برای جلب نظر لیبیایی ها مبنی بر کناره گیری لیبی از عضویت اتحادیه عرب شده بود. هفته پیش از آن، اتحادیه عرب موافقت کرده بود که کرسی عراق در این اتحادیه به شورای حکومتی موقت عراق که از سوی آمریکا منصوب شده بود داده شود که به منزله صحه گذاردن بر اشغال نظامی عراق تلقی شده بود.
    همین اتحادیه عرب در جریان رویدادهای لیبی برضد قذافی وارد عمل شد و مداخله نظامی ناتو به حمایت از مخالفان مسلح قذافی را تایید کرد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تظاهرات بر ضد مقامات اداری دانشگاه ییل در شهر «نیوهِیوِن» در سپتامبر 2003


چهاردهم سپتامبر 2003 پلیس شهر «نیو هیون» آمریكا بیش یكصد تن از كسانی را كه به حمایت از كارگران دانشگاه معروف «ییل» دست به تظاهرات خیابانی زده بودند بازداشت كرد. در این تظاهرات بیش از ده هزار تن شركت كرده بودند. كارگران دانشگاه درخواست مزد و تسهیلات رفاهی بیشتر کرده بودند كه با آن موافقت نشده بود. بانو «مگ ریكو» كارگر ناهارخوری دانشگاه كه یكی از دستگیر شدگان بود از داخل خودرو پلیس به خبرنگاران گفته بود: نگران رفتن زندان و بودن در كنار جانیان نیست، زیراكه تا كنون هم به دستور جانیان [اشاره او به مقامات اداری دانشگاه] کار كرده بود!.
     تظاهرات، تشکیل اجتماعات، اعتصاب، حمل اسلحه و آزادی بیان در آمریكا آزاد و این آزادی در قانون اساسی این اتحادیه (فدراسیون) تضمین شده است و این عده به اتهام برهم زدن ترافیك شهر دستگیر شده بودند. عکس بالا گوشه ای از این تظاهرات را نشان می دهد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
رفراندم برای کاهش نرخ بیمه شدن یک جرّاح در برابر طبابتِ غلط که در تکزاس سالانه 140 هزار دلار بود
تكزاسی ها 14 سپتامبر 2003 در یك رفراندم بی سابقه شركت كردند كه نامش را اظهار نظر درباره تبصره 12 گذارده بودند. این تبصره سقف غرامت مدنی غیر اقتصادی در این استیت را 750 هزار دلار تعیین و مقرّر کرده بود.
    دلیل نظرخواهی درباره تجدید نظر در این تبصره این بود كه پزشكان جرّاح به علت بالا بودن نرخ بیمه کردن خود در برابر پرداخت غرامت و اصطلاحا؛ «بیمه طبابتِ غلط» شغل دیگری برای خود می یافتند و تکزاس دچار كمبود دكترِ جرّاح شده بود.
    برای مثال: در آن سال، نرخ بیمه طبابتِ غلط یک جرّاح (غرامت درمان اشتباهی بیمار درصورت ادعا و شکایت) سالانه 140 هزار دلار بود كه درآمد این دکتر پس از كسر مالیات استیت و دولت فدرال (مرکزی) و عوارض شهر و هزینه دفتر، كمتر از آن می شد. چنین وضعیتی در چند نقطه دیگر آمریكا وجود داشته كه تكزاسی ها زودتر از دیگران در صدد تعدیل آن برآمده بودند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در سپتامبر 2005، مردم مرفّه کشور ثروتمند و نفتدار نروژ چپ ها را بر سر کار آوردند، چرا؟
نتیجه انتخابات پارلمانی 11 سپتامبر 2005 نروژ، از كشورهای نفتدار، ثروتمند و مرفّه جهان، شگفت انگیزه بود و نشان داد كه بزرگترین خواست بشر همچنان تامین برابری اجتماعی ـ اقتصادی است و برای انسان برابری سیاسی (رای دادن و رای گرفتن و رسیدن به مقام و انتخاب شغل و ...) کافی نیست.
     در این انتخابات، مردم نروژ ائتلاف راستگرایان و میانه روها را بركنار و چپ ها را روی كار آوردند. نروژی ها بارها دولت پیش از انتخابات سال 2005 میهن خودرا متهم كرده بودند كه سیاستش باعث پولدارتر شدن پولدارها شده كه نتیجتا در جامعه ایجاد طبقه و تبعیض می كند و بشر امروز خواهان زندگی در یک جامعه بی طبقه است ـ همان را که پیامبران وعده و ادیان ندا داده اند.
    نروژی ها دولت راستگرایان را برغم وعده این دولت که به امور رفاهی و رایگان و یكنواخت ساختن مطلق آموزش و پرورش و ... توجه کامل خواهد کرد بركنار كردند.
    احزاب برنده انتخابات عبارت بودند از: سوسیالیستها، كارگر و كشاورز.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
غفلت یک کارگر دو میلیون نفر را به زحمت افکند!
قطع برق در منطقه ای از شهر لس آنجلس كه 12 سپتامبر 2005 اتفاق افتاد و دو میلیون تن از مردم را به زحمت انداخت، در آسانسورها محبوس ساخت، كامپیوترها و سایر فعالیت ها را متوقف ساخت، دو روز بعد (14 سپتامبر) نتیجه غفلت یك كارگر كه اشتباها یك سیم را قطع كرده بود اعلام شد.
    این حادثه نشان داد كه در جهان تكنولوژیك امروز، دقّت افراد هم باید زیاد باشد و نباید انجام هر كاری را به هركس سپرد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تظاهراتِ بزرگ و خودجوش مردم، اما نتیجه هیچ!
چند جسد از 24 مقتول انتقاميگيري گروههاي ارتکاب جرم در مکزيک از يکديگر

سیزده روز پس از پایان یك رشته تظاهرات و اعتراض های صدها هزارنفری در گوشه و كنار كشور مكزیك برضد جرایم سازمان یافته، آدمربایی، قتل و قاچاق مواد مخدر ـ سیزدهم سپتامبر 2008 در حاشیه مكزیكو سیتی و بیخ گوش دولت در كنار یك بزرگراه و نه چندان دور از یك پارك ملی 24 جسد به دست آمد كه به طریقه اعدام كشته شده بودند. همه اجساد با شلیك گلوله به مغرشان جان داده بودند و دست های برخی از آنان هم از پشت بسته بود. پلیس گفته بود كه كار دسته های رقیب قاچاق موادمخدر است كه به این ترتیب از یكدیگر انتقام می گیرند. مكزیك دیرزمانی است كه مسیر انتقال مواد مخدر به ایالات متحده شده است. تظاهرات ضد جنایت در مكزیك (که در چند روز آخر آگوست 2008 برپا شده بود) پس از وعده رئیس جمهور این كشور كه با جرائم سازمان یافته مبارزه خواهد كرد پایان یافته بود. این نخستین تظاهرات وسیع خودجوش و سراسری مردم معمولی برضد یك مشكل اجتماعی در طول تاریخ بشمار آورده شده است. كثرت جرم و جنایت، مكزیكی ها را مجبور به این اعتراض های گروهی كرده بود. برغم این اعتراضها و وعده های دولت، جنایات از این دست در کشور مکزیک ادامه یافته و در سال 2010 چند شهردار، رئیس پلیس، نامزد انتخاباتی و دادیار کشته شدند و این جرائم ادامه دارد.
     كشف 24 جنازه در سپتامبر 2008ئ همچنین مصادف بود با سالروز تصرف مكزیكو سیتی توسط نیروهای دولت واشنگتن به فرماندهی ژنرال اسكات در سال 1847. تصرف این شهر دنباله دو سال جنگ دو كشور بود كه بالاخره دولت مكزیك مجبور شد از دعاوی ارضی خود در قبال مناطقی در تكزاس و ... صرفنظر كند.
    
تصاويري از تظاهرات صدها هزارنفري خودجوش مکزيکي ها برضد افزايش جرم و جنايت در آن کشور در روزهاي پاياني ماه اوت 2008

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تاریخ از نگاهی به تصویر
پیاده رو مشکل ساز ِ ایستگاه داریوش خیابان دماوند تهران در 23 شهریور 1393 و مدت ها پس از رسانه ای شدن قضیه و تداوم آن



    این عکس که یکشنبه 23 شهریور 1393 (14 سپتامبر 2014) گرفته شده است پیاده رو مشکل ساز ِ ایستگاه داریوش خیابان دماوند (تهران، پایتخت 13 ـ 14 میلیونی جمهوری اسلامی ایران) را به رغم مدت ها (چند سال) رسانه ای شدن قضیه به همان صورت و اینک با دو چرخ زباله نشان می دهد و اظهارات علی جنّتی وزیر ارشاد را که گفته است «عادت خواندن» فراموش شده است در ذهن تداعی می کند و این در حالی است که شورای اسلامی پایتخت یک اداره کل روابط عمومی در جوار خود دارد و شهرداریِ روزنامه دار تهران هم یک دفتر روابط عمومی وسیع تر. طبق گزارش، وضعیت این پیاده رو در شهریور 1394 به همان صورت سال قبل و دو سال پیش باقی است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
کُپی بخشی از صفحات اول شماره 23 شهریور 1394 دو روزنامه تهران:
    



    


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
برخی دیگر از رویدادهای 14 سپتامبر
  • 908:   عرب مسلمان تصرف سرزمین سومالی واقع در آفریقای شرقی را تكمیل كردند. واژه «سومالی» به معنای سرزمین شیر (شیر نوشیدنی) است.
        
        
  • 1521:   در این روز اعلام شد كه دولت پرتغال با یافتن راههای دریایی و تصرف سرزمین های دوردست و دست یافتن بر طلای گینه و صدور شكر و ادویه و سایر كالای این دیار به اروپا، ثروتمندترین كشور این قاره شده است. گام بعدی پرتغال صدور برده از آفریقا به قاره غربی (آمریکا) و فروش آنان به اروپاییان مهاجر به این قاره بود که مسائل ویژه خود را به دنبال داشته است. برتری اروپا را «توپ و تفنگ» میسر ساخت. در پی انتشار خاطرات مارکو پولو که سال ها در چین زندگی کرده بود و ساخت باروت در این سرزمین را که برای آتشبازی در مراسم بکار می رفت فراگرفته بود، اروپاییان توپ و تفنگ ساختند و با شماری کم افراد مسلح دست به تصرف و استعمار سرزمین های دیگر زدند. روش ساخت قطب نما را هم مارکو پولو در چین فرا گرفته بود که در بازگشت به اروپا، اروپاییان با کمک قطب نما توانستند در دریاهای دور دست و عمیق و به دور از سواحل، کشتیرانی کنند و راههای دریایی را بیابند. طرز ساخت کاغد را هم مارکو پولو در چین یاد گرفت و به اروپاییان یاد داد تا کتاب بنویسند و کتاب های یونان باستان را ترجمه و منتشر کنند که رُنسانس پدید آمد.
        
        
  • 1752:   انگلستان تقویم پاپ گریگوری را پذیرفت و دوم سپتامبر را به چهاردهم این ماه تبدیل كرد.
        
        
  • 1812:   در این روز یکانهای نظامی ناپلئون بناپارت وارد مسكو شدند كه از سوی ساكنان آن و ارتش روسیه آتش زده شده بود. با وجود این، ناپلئون تا ماه بعد در مسكو ماند. مسكو دو روز پیش از ورود نظامیان ناپلئون آتش زده شده بود تا افراد نیروی مهاجم دچار مشكلات آذوقه و عَلیق شوند و شهر را تَرک کنند.
        
        
  • 1901:   در پی ترور «ویلیام مك كینلی» رئیس جمهوری وقت آمریكا، در این روز معاون او تئودور روزولت برجایش نشست كه روزنامه ها او را «هارون الروزولت ـ مشابه هارون الرشید» لقب داده بودند و سیاست های او بود كه قلمرو دولت فدرال آمریکا را تا فیلیپین، گوام و پورتوریکو گسترش داد و به قول برخی از مورخین، با اجرای اندیشه های تئودور روزولت (هلندی تبار) بود که امپریالیسم آمریكا به وجود آمد.
        
        
  • 1917:   در جریان ناآرامی ها، برجستگان وقت روسیه تزاری با هدف کاهش تظاهرات و تبدیل نشدن آن به انقلاب ـ انقلاب بُلشِویك ها، نظام حكومتی آن كشور را که قرن ها سلطنتی بود «جمهوری» كردند، ولی این اقدام آنان هم مانع از تداوم انقلاب نشد که ماه بعد به ثمر رسید. تبدیل نظام سلطنتی به جمهوری در 14 سپتامبر 1917، جِدّی تلقی نشده بود.
        
        
  • 203:   سوئدی ها در یك رفراندم، این پیشنهاد را که «یورو» پول ملی سوئد شود رد كردند و با این عمل، احترام به تاریخ خود و وفاداری به گذشته را ثابت كردند.
        
        
  • 2005:   در دومین هفته سپتامبر 2005، در جمهوری اسلامی ایران بهای سكه طلا (بهار آزادی ـ طرح جدید) به رغم افزایش درآمد ایران از صدور نفت (در آن زمان) رو به افزایش گذارده بود و میزان افزایش، باوجود این كه نه ایام عید در پیش بود و نه مراسم دیگر، چشمگیر بود. در آن روزها هیچیک از روزنامه های تهران در این زمینه تفسیر و خبر مشروح با ذکر دلیل ننوشته بود، ولی اصحاب نظر در داخل و خارج گفته بودند که دلیل افزایش بهای ارزها و سکه طلا در تهران، افزایش حجم نقدینگی و کاهش ارزش و قدرت خرید ریال است و چنانچه ادامه یابد مسئله ساز خواهد شد.
        
        
  • نامه به مولف
    این هم از مِدیکِر در آمریکا ـ یک سوم ساکنان استیت کالیفرنیا از کمک درمانی دولت محلی (مِدیکَل) برخوردار هستند
  •   سپتامبر 2015، بانو فریبا م. از فِرفَکس کاونتی (ویرجینیا ـ حاشیه جنوب غربی شهر واشینگتن) نوشته بود:
        
         65 ساله و بازنشسته شده ام. مشمول مِدیکِر، ولی مشمولین مِدیکِر، نمی دانم از چه سالی باید نزد یک بیمهِ طرفِ قرارداد با مِدیکِر (دولت آمریکا) بیمه باشند تا بتوانند نزد همان دکترهایِ بازهم طرف قرارداد با آن شرکت بیمه بروند و اگر دکتر مورد نظر از پزشکان متخصّص باشد، 45 دلار هم از جیب خود بدهند و شنیده ام که بعضی از این دکترها برای انجام کارهای اضافی تا بیش از صد دلار چارج می کنند و بنابراین نزد یک دکتر ایرانی محل می روم که رعایت احوال ایرانیان را می کند. بیمه من هومانا Humana است که هر ماه به آن، 47 دلار می پردازم. در جوانی که در ایران بودم (در نظام سلطنتی) در روزنامه ها خوانده بودم، در آمریکا ـ بازنشستگان (مشمولان سوشل سکیوریتی) مِدیکِر دارند و درمان آنان تماما رایگان است که عملا چنین نیست. در اینجاست که پی بردم چرا ایرانیان مهاجر، کالیفرنیا را برای اقامت ترجیح می دهند زیراکه مِدیکَل دارد (کمک درمانی دولت محلی کالیفرنیا) و یک سوم جمعیت 39 میلیونی این استیت، از مِدیکَل استفاده می کنند.*
        
        * این نامه به انگلیسی بود و تبدیل نام خانوادگی فریبا به الفبای فارسی ـ به صورتی که درست باشد، به علت وجود حروف صدادار در زبان انگلیسی امکانپذیر نشد.

  • پیام‌های تازه
    هشت نظر دیگر درباره اقدام بانک مرکزی در تعیین سقف نرخ بهره بانکی و ابراز تعجب از عطف بماسبق شدن آن
  •  
        12 و 13 سپتامبر 2017، هشت ابرازنظر دیگر درباره اقدام بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به تعیین سقف 15 درصدی برای سپرده های مدت دار بانکی که عطف بماسبق و شامل «حساب های منعقده پیشین و درجریان» هم شده است که تا سررسید آنها فاصله زمانی باقی بود واصل شد. شش تَن از این مخاطبان از عطف بماسبق شدن دستورالعمل ـ به رغم وجود مشاوران حقوقی در بانک مرکزی ـ تعجب کرده اند و بمانند نظرات منعکس شده قبلی گفته اند که چون سقف بهره بانکی، 15 درصد تعیین شده است، «سپرده گذاران» بانک های بزرگتر، قدیمی تر و دارای شهرت بیشتر را ترجیح خواهند داد و .... در این نظرات، بهره 15 درصدی با توجه به وضعیت تورّم پول و درصد بیکاری، ناکافی تلقی شده که سپرده گذار ترجیح خواهد داد که پول خود را متوجه کاری دیگر کند و بعضا بی فایده برای کشور. به باور این مخاطبان، بسیاری از این سپرده گذارانِ بانکی از این راه ارتزاق می کنند و ناچار خواهند شد از این پس از سرمایه و به عبارت دیگر از جیب بخورند، و بعد چه خواهد شد؟!. به نظر این مخاطبان، لازم است که بعدا و با بررسی نتایج، انعطاف هایی در دستور العمل اِعمال شود. زیراکه پول هم کالا است و اگر به جای بانک، در جیب باشد، به علت افزایش عَرضه، قدرت خرید (ارزش) آن کاهش خواهد یافت و ممکن است که مسئله ایجاد شود.
        مخاطب هفتم، پای ضعف کنونی روزنامه نگاری ایران را به میان کشیده و گفته است که اگر روزنامه ها در آن ده روز مهلت تعیین شده، می رفتند و با سپرده گذاران که در شعب بانک صف کشیده بودند و نیز «اصحاب نظر» مصاحبه می کردند و منعکس می ساختند، شاید که در دستورالعمل، اصلاحاتی به عمل می آمد. سکوت برخی از روزنامه ها دال بر رضایت بانک و سپرده گذار شد.
        نظر مخاطب هشتم، ربط چندانی با موضوع ندارد و خطاب به مؤلف این تاریخ آنلاین گفته است؛ نسل فعلی مدیران، حوصله مدیران نسل های پیشین در خواندن مطالب را ندارد. چند سال است که درباره وضعیت «پیاده رو ایستگاه داریوش در خیابان دماوند» مطلب نوشته ای و حتی عکس آن را روی جلد مجله خود (روزنامک) قرار دادی ولی هنوز به همان صورت باقی مانده است و این، یعنی حوصله خواندن نداشتن است که به بی اعتناء بودن هم تعبیر می شود. مدیران راه خودشان می روند. برای باقی ماندن «موضوع عطف بماسبق کردن دستورالعمل بانک مرکزی» در «تاریخ» و سرنخ شدن برای پژوهشگران قرون بعد!، همین قدر که درج کرده ای بس است. برو سراغ سوژه تازه.

  • مشروح یک پیام وارده درباره مشکل بروکراسی، درخواست از دولت برای بررسی و رفع آن ـ گران شدن مسکن و خطر جعل اسناد مالکیت
  •   12 سپتامبر 2022 = 21 شهریورماه 1401 دو پیام از دو مخاطب درباره دو مشکل اداری دریافت شد که لازم است به آنها توجه و برطرف شود و هر دو درباره وضعیت رفتار اداری ـ bureaucracy و تأثیر آن در روحیه و رنجش افرادی است که نیاز به مراجعه به مؤسسات دولتی و عمومی برای رفع مشکل و نیز تصمیمات اداری مشکل ساز دارند. مشروح یکی از دو پیام در زیر و دیگری در بالای همه مطالب آمده است:
        
        پیام نخست:
        
        "در یک دفتر مشاوره و وکالت قضایی در آمریکا کار میکنم، لیسانس حقوق قضایی از ایران و دکترای رشته مربوط را از آمریکا گرفته ام. بسیاری از مراجعین من از فارسی زبانان هستند. به دفتر ما چند روزنامه و مجله ارسال می شود تا مراجعین در طول انتظار با ورق زدن آنها سرگرم شوند. تیتر امروز این روزنامه ها که هنگام ورود به دفتر، نظری به آنها افکندم درباره پیشروی نظامیان اکراین در چند ناحیه بود که به درستی و بی طرفانه بودن خبر تردید کردم و چون وقت داشتم، به خبرگزاری اسپوتنیکِ روسیه که یک وبسایت بزرگ به زبان فارسی دارد و اخبار ایران را هم نقل می کند رجوع کردم و ضمن خواندن اخبار و تفسیرها، یک ابراز نظر مفصل از دکترعماد آبشناس نقل کرده بود در باره زیان های بروکراسی و آوردن مثالی از وجود آن در شوروی سابق که آن را بدتر از تحریم و ... خوانده بود.
         در جامعه شناسی نیز بروکراسی به مفهوم محاوره ای اش (در ذهن مردم) عبارت است از تصمیم خلاف منطق و روال معمول و دور از انتظار مردم، از سوی یک مقام اداری و یا سازمان اداری بدون طرح و تصویب در مقنّنه [پارلمان و شورا].
        در این فکر بودم که یک ایرانی سالخورده که قبلا وقت گرفته بود وارد شد. گفت که 12 سال است نزد پسرم که از 45 سال پیش در آمریکا زندگی می کند هستم. در یکی از نواحی منطقه 2 تهران یک آپارتمان دارم که سالهاست یک آشنا در آنجا زندگی می کند و هر وقت که به ایران می روم سری به آنجا می زنم و قبوض پرداخت شدهِ آب و برق و تلفن و عوارض شهرداری را می گیرم، با خود می آورم و بایگانی می کنم. با خودم قرار گذاشته ام که سال های آخر حیات را در ایران و در همان آپارتمان زندگی کنم و همانجا بمیرم و در گورستانی در زادگاه دفن شوم. چند هفته پیش که به ایران رفتم آن شخص در دادن آن قبوض تعلل کرد، قضیه را با دوستی که در همان محل کارمند بانک است در میان گذاشتم گفت که از زمان گران شدن مسکن، جعل و تقلب در اسناد مالکیّت و ... زیاد شده است برو و از شعبه ثبت اسناد محل بپرس که تقلّب صورت نگرفته باشد. شعبه ثبت اسنادِ آن ناحیه تا آپارتمان من، کمتر از 300 متر فاصله دارد. با سند مالکیت آپارتمان به آنجا رفتم تا بپرسم، به من جواب ندادند و گفتند برو از طریق یک محضر اسناد رسمی اقدام کن. گفتم این چه حرفی است، من یک سئوال قانونی دارم، اینکه زحمتی ندارد که پرونده ملک را که در بایگانی دارید ببینید و به من بگویید. در آمریکا آدرس هر ساختمان را که در اینترنت بزنند، نام مالک، متراژ، سال ساخت، تعداد معاملات انجام شده روی آن، بهای وقت آن و جزئیات می آید و آزاد است ـ هرکس بخواهد این اطلاعات را بدست می آورد، اینکه محرمانه نیست. من دلواپس شده ام و در 77 سالگی ممکن است سکته کنم که گفتند جواب همان است که دادیم اگر اصرار بیشتر کنی، نگهبان را صدا می زنیم. با نگرانی تمام به محضری که چند قدم آن طرف شعبه اداره ثبت اسناد بود رفتم، گفتند سند را بگذار و برو، ما استعلام می کنیم دو ـ سه هفته یا سه ـ چهار هفته! طول می کشد و باید هزینه اش را هم بدهی، رایگان نیست. گفتم بلیت بازگشت من برای چهار روز دیگر است، گفتند مکاتبه طول می کشد و سند مالکیت شما باید اینجا نزد ما بماند. گفتم اگر من بمیرم تکلیف سند چه می شود از کجا بدانند که در دفتر شما است.
        ببینید که از این وضعیت چه حالی به من دست داد، دچار ضعف اعصاب شدم و در بازگشت به آمریکا پسرم مرا به دکتر متخصص برد و انواع داروهای درمان اعصاب داد که عوارض جانبی دارند و در ایران به آنها داروی روان گردانی می گویند.
         درآمریکا، قضیه را با هر آشنا که دیدم در میان گذاشتم و یکی از آنها گفت که بهتر است با مشاور قضایی ملاقات کنم و آدرس و تلفن شما را داد.
        به او گفتم که تکلیف ردیف اول دولت ها محافظت از مال و جان اتباع است و استاد ما در دانشکده حقوق دانشگاه تهران می گفت که پس از پیدایش قانون اساسی، کشورها ـ چه مسیحی، چه مسلمان و پیرو ادیان دیگر به نقل از یک آیه قرآن، اصلِ تکلیف دولت به حفظ جان و مال اتباع را وارد قانون اساسی خود کرده اند و قطعا اگر سوء عملی در سند مالکیت شما شده باشد، قوه قضایی ایران که نظام قرآنی دارد احقاق حق خواهد کرد و مرتکبین را مجازات. دولت ها در احقاق حق اتباع خود در آن زمینه در هر نقطه از دنیا کمک می کنند. محافظت دولت ها از اموال اتباع یک عبارت عام است. در مورد بروکراسی که به چشم دیده ای کاری از دست ما بر نمی آید، نامه بنویس ـ نامه به رسانه ها و مقامات مربوط دولت. این عمل، انتقاد نیست ـ این یادآوری است که سبب حل مسئله می شود، رئیس جمهور از کجا بداند که فلان شعبه ثبت اسناد چنین پاسخی داده و تازه آن پاسخ را یک کارمند داده است نه همه اداره. این یک مسئله اداری (بروکراسی) است و رسانه ها برای همین به وجود آمده اند تا مشکلات را از زبان فرد و افراد و یا خبرنگار خودشان منعکس کنند تا بگوش مقام ارشد دولتی برسد و حل مشکل کند.".
        




  •  

    مطالعه این سایت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشانی کامل سایت و نام مولف آن) آزاد است، مگر برای روزنامه های متعلق به دولت و دستگاههای دولتی؛ زیرا كه مولف این سایت اكیدا «روزنامه نگاری» را كار دولت نمی داند. روزنامه عمومی به عنوان قوه چهارم دمكراسی باید كاملا مستقل از دولت و سازمانهای عمومی باشد تا بتواند رسالت شریف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com