Iranians History on This Day
روز و ماه خورشیدی و یا میلادی مورد نظر را انتخاب و كلید مشاهده را فشار دهید
میلادی
   خورشیدی

 
11 مي
 
جستجوی:

 
  هدیه مولف
این سایت مستقل و بدون كوچكترین وابستگی؛ هدیه ناچیز مولف كوچك آن به همه ایرانیان، ایرانی تبارها و پارسی زبانان است كه ایشان را از جان عزیزتر دارد ؛ و خدمتی است میهنی و آموزشی كه خدمت به میهن و هموطنان تكلیف و فریضه است كه باید شریف و خلل ناپذیر باشد و در راه انجام تكالیف میهنی نیاز به حمایت مادی احدی نباید باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد برای نگارش و عرضه در سایت نظرشخص مولف است.
 











Select your preferred language to translate this page into.

   لینک به این صفحه  

مهمترین رویدادهای ایران و جهان در طول تاریخ در این روز 11 مي
ایران
هشدار پاپَک ساسانی و سرآغاز تغییر بزرگ ـ پاپک فساد دولتی را برای ایران بسیار زیان آور اعلام کرد
پاپَک ساسانی (پدر اردشیر) از بزرگان استخر (شیراز ـ اُستان پارس) در سال 209 میلادی (و طبق محاسبات تقویمی تازه، 11 ماه می آن سال) در اجتماع آتشکده آناهیتا (ناهید) در سخنرانی خود ادامه فساد دولتی را برای ایران بسیار زیان آور اعلام داشت و گفت که مبارزه بر سر قدرت میان دو برادر (دو شاهزاده اشکانی) ـ اردوان و بلاش ـ سرانجام ایران را که میراث نیاکان و ازجان گذشتگی ها است برباد خواهد داد و خواست که برای حفظ وطن راه حل فوری پیدا شود که اجتماع یک زبان اورا به رهبری انتخاب کرد که از این روز شاه پارس عنوان گرفت. وی قبلا رئیس (پاسدار ـ گاردیَن) معبد آناهیتا بود. ایالت پارس وقت شامل فارس امروز و مناطق کوهستانی شمال غربی آن ـ یاسوج امروز، بنادر و جزایر، کرمان، اصفهان، مکران (بلوچستان) و سیستان (جنوب غربی افغانستان امروز) بود.
    این خبر که به تیسفون (پایتخت وقت ایران ـ 30 کیلومتری جنوب بغداد) رسید، دو برادر ـ اردوان و بلاش ـ را برآن داشت که با هم به سازش برسند و ریاست کشوررا میان خود قسمت کنند، ولی اردوان زرنگی کرد و ایران خاوری را که هوادار پاپَک بود به بلاش سپرد. هردو برادر با عناوین بلاش پنجم و اردوان پنجم قدرت را در مناطق خود به دست گرفتند. این تقسیم بندی تنها شامل قدرت حکومتی بود و نه تجزیه کشور و مِهستان (پارلمان ایران) یکپارچه مانده بود.
     اردوان پنجم سپس گرفتار نیرنگ های کاراکالا امپراتور روم شد که می خواست داماد او (شوهرِ میترا) شود و از این راه ایران را تصاحب کند. اردشیر ساسانی که برجای پدر نشسته و حکمران ایالت پارس و پاسدار آناهیتا شده بود مخالفت خودرا با این خواستگاری اعلام و پس از شکست نیرنگ کاراکالا در دروازه تیسفون (که به نام داماد آینده ایران عازم پایتخت شده بود) و سپس کشته شدنش، با اردوان به جنگ پرداخت که در نبرد بهبهان بر او چیره شد و حکومت اشکانیان در سال 226 میلادی منقرض شد و ساسانیان بر جای آنان نشستند و اردشیر میترارا بانوی خود کرد.
    [درباره نیرنک کاراکلا و کشته شدن او به مطالب هشتم اپریل این تاریخ آنلاین رجوع شود]
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
ایستادگی مازندرانی ها در برابر تعرّض عرب و اعلام آمادگی خراسان بزرگتر برای کمک به آنان
در ماه می سال665 میلادی مردم مازندران با هدف ایستادگی بهتر در برابر حملات نظامی عرب به این استان ایران، شاپور باوندیان (باوندیان شاپور) از وابستگان خاندان اسپهبدان را به ریاست خود (حكومت مازندران) برگزیدند. در پی این انتخاب،خراسانیان پشتیبانی و اعلام آمادگی کمک کردند و شماری چشمگیر از پارسیبانان (پارسیوانانان) خراسان بزرگتر (امروزه؛ تاجیکان که در افغانستان، تاجیکستان و سایر نواحی منطقه فرارود گسترده اند) نیز داوطلبانه برای کمک به باوندیان شاپور به مازندران رفتند و آماده جنگ با عرب شدند.
    خانواده باوندیان تا 65 سال پس از آن، بر مازندران حكومت كرد. [این خبر رسانه های تهران در اپریل 2012 که اقامت افغانها = خراسانیان = تاجیکان در مازندران ممنوع شده و بخشداران محلی دستور اخراج آنان را داده اند ایجاد تعجب کرده است. اینان ـ تاجیکان جنوب آمودریا = خراسانیان جنوب شرقی را استعمارگران انگلیسی در زمان ناصرالدین شاه قاجار و با توسل به جنگ و تصرف بوشهر، خارک و خرمشهر از ایران جدا کردند و تقریبا همزمان، تاجیکان شمال آمودریا را روس ها. آنان که به خواست و اراده خود از میهن نیاکان جدا نشده بودند که به اینجا راه بازگشت نداشته باشند. نباید با ممانعت از بازگشت آنان اشتباهی صورت گیرد تا دوباره نغمه جمهوری خراسان بزرگ ساز شود ـ که یک قرن پیش ساز شد ولی کلنل محمدتقی خان پسیان آن را خاموش کرد. امروزه قدرتهای جهانی برحسب منافع و سیاست خود، هر نغمه کوچکی را به ساز تبدیل می کنند و ... نباید فراموش کنیم که استقلال فرهنگی و حاکمیت ملی ساکنان ایران نتیجه ابتکار و از جان گذشتگی خراسانیان = تاجیکان در دو ـ سه قرن پس از حمله عرب است. یعقوب لیث از سرزمینی برخاست که امروزه در افغانستان واقع است و عرب و زبان عربی را تا آن سوی دجله عقب زد و خوزستان نفتدار را آزاد کرد و در همانجا درگذشت و مدفون شد. فقر افغانها برای این است که آنان را از ایران و درآمد نفت جدا کردند. در دوران امپراتوری، بیشتر نظامیان ایران از افغانستان بودند و سپهبد سورنا که کمر امپراتوری رومیان شکست از هرات و فراه = ساتراپی آریانا بود.].
    در دوران حكومت ساسانیان، بیشتر افسران ارتش ایران از میان مازندرانی ها كه در ایراندوستی، دلاوری و ایستادگی زبانزد بوده اند انتخاب می شدند و خانواده سپهبدان بیشترین افسران را به ارتش ایران عهد ساسانیان (اوج ناسیونالیسم ایرانی) تحویل داده بود.
    پارسیانی كه در همان قرون به هند مهاجرت كردند عمدتا از مازندران بوده اند كه به پارسیان معروفند و همچنان به ایرانی بودن و نیاكان خود مباهات می كنند و فرهنگ و منش آنان را محفوظ داشته و آن را در سراسر جهان تبلیغ كرده اند.
    
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی كه غازان خان مغول درگذشت ـ ریشه های 800 ساله فساد اداری ایران
غازان خان ـ ایلخان مغول كه 9 سال بر ایران حكومت كرد (از 1295 میلادی) یازدهم می سال 1304 میلادی (شوال 703) و در 33 سالگی در نزدیكی قزوین درگذشت و در شنب غازان در تبریز در گوری كه از پیش برای خود ساخته بود و عمارت و گنبدی بلند و مستحكم دارد مدفون شد. غازان پسر ارغون خان، با این كه مادرش (قُتلُق خاتون) مسیحی و پدرش بودایی بود مسلمان شده و نام محمود بر خود نهاده بود. برادر و جانشین او اولجایتو (محمد خدابنده و مدفون در سلطانیه زنجان) نیز با او مسلمان شده بود. غازان نخستین ایلخان مغول بود كه در سال 1292 میلادی (پیش از سلطان شدن) به اسلام گرویده بود.
     پس از مرگ ارغون پدر غازان، بایدو خان جای اورا گرفته بود. غازان که حکمران خراسان بزرگتر بود با لشکری از مسلمانان منطقه و عمدتا تاجیک به جنگ بایدو شتافت و اورا ضمن فرار دستگیر و پنجم اکتبر 1295 اعدام کرد و سلطان شد. غازان پس از نشستن برجای پدر، با «کوکِه چین» ازدواج کرد. قوبیلای قاآن ـ خانِ بزرگ مغولان و مستقر در چین، «کوکه چین» را برای ازدواج با ارغون (پدر غازان) و از راه دریا و به همراهی مارکو پولو ایتالیایی به ایران فرستاده بود، ولی ارغون خان پیش از رسیدن «کوکه چین» به دربار وی درگذشته بود و جنگ داخلی آغاز شده بود.
    غازان خان (هفتمین ایلخان مغولی ایران) رفتاری بسیار سخت با مسیحیان، بودائیان و پیروان ادیان دیگر در پیش گرفته بود و چون سُنّی بود نسبت به شیعیان هم بدرفتاری می كرد. باوجود این، به خاطر زر و زمین به جنگ سلطان مسلمان مصر و سوریه كه در اسلام خواهی مشهور عالم بود شتافت ولی پس از چند زد و خورد، سرانجام در نبرد «مرج الصفر» از مصریان شكست خورد و با دادن تلفات سنگین عقب نشینی كرد. اندوه این شكست وی را كه به تبریز، مركز حكومتش رفته بود بیمار كرد. به رغم این بیماری، غازان خان برنامه دیدارهای خود از چند نقطه ازجمله ساوه و ری را انجام داد. در بازگشت از همین دیدارها به سوی تبریز بود که در نزدیكی قزوین درگذشت.
    
یک سکّه زرّین دوران غازان خان

در دوران سلطه ایلخانان (مغول ها) بر ایران كه هشت دهه طول كشید رشوه، فساد مالی و اداری، ظلم به ناخودی ها، تبعیض، دسیسه، توطئه و قتل، خودخواهی، دروغ و تملّق، ریا و تزویر چنان دستگاه حكومت را فرا گرفته بود كه 8 قرن برای این ملت به ارث باقی مانده و با تاثیر روانی خود، می توان گفت که عادت شده است. در آن زمان، امور دولتی و قضایی از حساب و كتاب خارج شده بود و چون ایلخانان ـ جز سه ـ چهارتای آخری بر زبان فارسی مسلط نبودند ارسال عریضه و دادخواست هم سودی نداشت. در آن دوران، ندانمكاری حدّ و مرز نداشت. غازان خان در آغاز كار تلاش بسیار كرد تا به وضعیت سر و سامان دهد كه كوشش او به سبب عمق فساد مالی و اداری در سازمانهای دولتی (دیوانی)، لشكری و قضایی پیشرفتی نداشت و حتی بروات (حواله های پولی) ایلخان هم نكول می شد.
    در سال آخر عُمر، غازان خان نیز به خیل بذل و بخشش كنندگان از بیت المال پیوست و خزانه تهی شد. كار فساد مالی به جایی كشیده بود كه یك خرید كوچك دولتی را چند بار به حساب خزانه می گذاشتند. همین دوران كوتاه، ایران را چنان به عقب بُرد كه دیگر نتوانست كمر راست كند و به حالت عادی بازگردد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
بازی های دولت لندن برای تحت الحمایه کردن ایران و دنباله آن ـ طرح های لُرد کرزن ـ ایجاد کشورهای متعدد و کوچک
با پایان گرفتن جنگ جهانی اول در ساعت 11 ـ روز 11 ـ ماه یازدهم سال 1918، بلشویکی شدن روسیه در اکتبر 1917 و افتادن در باتلاق جنگ داخلی و احضار نظامیان روس از ایران در مارس 1919 و نیز از میان رفتن امپراتوری عثمانی (470 ساله و مدعی خلافت اسلامی) و افتادن بین النهرین و بخش بزرگی از متصرفات عربی آن (سراسر جزیرة العرب) به دست انگلستان، دولت لندن همه توجه خودرا به تحت الحمایه کردن ایران معطوف کرده بود. حوادث گیلان و تشکیل یک دولت در رشت، اعزام یکان های انگلیسی به غازیانِ گیلان به بهانه جلوگیری از تعرّض احتمالی بلشویک ها به مناطق ساحلی شمال ایران، وادار کردن دولت تهران به فرستادن یگان های قزّاق (نظامیان ایرانی با آموزش، سلاح و لباس روسی) به گیلان و اعدام تَنی چند از یاران میرزاکوچک خان ازجمله دکتر حشمت به تصمیم سردار معظم خراسانی استاندار اعزامی به گیلان در اپریل و می 1919، گسترش راهزنی و ناامنی بویژه در مناطق مرکزی ایران در ماه می این سال به سرکردگی رجبعلی و رضا جوزانی و ...، ترغیب بلوچ ها به دست اندازی به راهها و روستاهای کرمان و ... به دولت لندن در رسیدن به هدف خود کمک بسیار کرده بود.
    
وثوق الدوله

دولت لندن که وضعیت را آماده اجرای برنامه ها و سیاست های خود دید در اَمُرداد 1298 (آگوست 1919) با وثوق الدوله (حسن وثوق) رئیس الوزراء (نخست وزیر) وقت آن قرارداد معروف را امضاء کرد که به موجب آن مالیه ایران، امور آموزش و تسلیحات نیروهای مسلح ایران و ... در دست انگلیسی ها و افسران این کشور قرار می گرفت و به خواست دولت لندن، ژاندارمری ایران و نیروی قزاق یکی می شدند. در برابر، انگلیسی ها وعده داده بودند که ازسارشنامه آگوست 1907 ـ تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ مسکو و لندن خارج شوند! ـ سازشنامه دو جانبه ای که لنین در پی پیروزی انقلاب روسیه آن را لغو کرده بود و نظامیان روسیه به کشور خود احضار شده بودند و دیگر، سازشنامه ای وجود نداشت. با کنار رفتن روسیه، انگلستان به اجرای نمایشنامه یکه تاز شدن در میدان ایران پرداخته بود.
     با اجرای قول و قرارهای لندن با وثوق الدوله، ایران یک سرزمین تحت الحمایه انگلستان می شد ـ ایرانی که در طول قرن نوزدهم با مدارا کردن با لندن و مسکو و افتادن در دام دسیسه های آنها و دستاویز شدن، کوچکتر و نصف شده بود.
    دولت انگلستان جریان سازش با وثوق الدوله را در نامه ای به سلطان احمدشاه (شاه جوان وقت) اطلاع داد. قرار بود قرارداد لندن با وثوق الدوله محرمانه بماند که دو روز بعد افشاء شد!، طبقه باسواد ایران را به خشم آورد بگونه ای که مجلس تحت تاثیر این خشم و اعتراض ناچار به ردّ آن گردید و دولت لندن را که همزمان، نگران گسترش نفوذ روس ها تا اقیانوس هند و این بار با سلاح ایدئولوژیک (سوسیالیسم و برابری اجتماعی ـ اقتصادی انسان) شده بود سیاست دگر آمد و ....
    كارگردان سلطه انگلستان بر ایران «لُرد كرزن Lord George N. Curzon» بود [نایب السلطنه هندوستان، سپس وزیر امور خارجه انگلستان و پس از آن، سالها رئیس مجلس لُردان این کشور] كه پیش از قبول مقام دولتی؛ یک دیدار طولانی و تحقیقاتی [حقیقت یابی] از روسیه، آسیای میانه، آسیای جنوبی و ایران به عمل آورده بود و نظرات خودرا در چند کتاب منتشر ساخته که دو کتاب او مربوط به ایران است. وی نظر داده است که خاور میانه و آسیای جنوبی باید در کنترل ـ مستقیم و یا غیر مستقیم ـ انگلستان باشد.
    
لُرد کرزن (تلفظ آن در ایران؛ گرزن)

کرزن Curzon (متولد 1859 و متوفی در 1925) ایران را یک منطقه کلیدی توصیف کرده که نباید از کنترل ـ بی واسطه و با واسطه انگلستان خارج باشد و دست کم جنوب آن [کرمان، فارس و خوزستان]، تا از جهانگشایی مسکو در مناطق جنوب و هندوستان جلوگیری شود. وی که كارشناس آسیای جنوبی و غربی بود درباره اهمیت تنگه هرمز و جزایر آن مطالبی در کتاب های خود نوشته که این مطالب و توضیحات بعدی او در آن باره و دادن خط به غربی ها، تا به امروز مسئله ساز بوده است. کرزن که در آسیای میانه از کوههای پامیر (واقع در مرز شرقی تاجیکستان) نیز دیدن کرده بود، این منطقه را کلید اروپا و آسیا خوانده و ناحیه ای از آسیای میانه را که امروز جمهوری تاجیکستان است بسیار حساس و استراتژیک توصیف کرده که در کنترل هر قدرت که باشد بر آسیای جنوبی و آسیای غربی مسلط خواهد بود. [پکن اخیرا به نام منطقه جاده ابریشم می خواهد در آن نفوذ کند و طبق قرارداد هشتم ماه می 2015 با پوتین، مساعی خودرا با تلاش های اوراسیایی روسیه پیوند داده است]. کرزن با همین تفکّر، طرح تحت الحمایه كردن ایران [قرارداد 1919 معروف به وثوق الدوله] را تهیه كرده بود و ....
     به باور تاریخ نگاران معاصر، تصرف جزیرة العرب (پس از شکست نظامی عثمانی در جنگ جهانی اول) و تقسیم آن به چند کشور و امارت ازجمله عراق، اردن، سعودی، کویت، قطر و ... از طرح های کرزن بوده است. کرزن ایجاد باقیمانده ایرانزمین (ایرانی کنونی) به یک کنفدراسیون (اصطلاحا؛ ممالک محروسه ایران) را مطرح ساخته بود که کمونیست شدن روسیه این طرح را به بایگانی فرستاد زیراکه نفوذ ایدئولوژیک در قطعات کوچک آسان تر است.
     مسئله سازی کرزن تنها برای مشرق زمین نبود، وی در پی جنگ جهانی اول و شکست نظامی آلمان و ازمیان رفتن امپراتوری های اتریش و عثمانی و فرورفتن روسیه در یک جنگ داخلی (جنگ سرخ و سفید)، مرز لهستان با روسیه را پیشنهاد کرد که به «خط کرزن» معروف شد و همین خط سبب شد که پس از قدرت گرفتن هیتلر و تعرّض آلمان به لهستان، روسیه شوروی وارد عمل شود و لهستان میان آن کشور و آلمان قسمت گردد. لهستان پیش از سال 1918 وابسته به روسیه بود. نشست فاتحان جنگ جهانی اول در ورسای فرانسه بخشی از پروس آلمان را به لهستان داد که همین عمل باعث تعرّض آلمان در سپتامبر 1939 به لهستان و آغاز جنگ جهانی دوم شد. پروس بخش قدیمی و امپراتورساز آلمان بود.
     این نظریه کَرزُن که خاور میانه و آسیای جنوبی باید در کنترل ـ مستقیم و یا غیر مستقیم ـ انگلستان باشد یک پالیسی دولت لندن شده است و از عُمر آن بیش از یک قرن می گذرد. لندن در دهه های اخیر، نخست اجرای این پالیسی را با واشنگتن شریک و سپس (با نظارت خود) به دست آن سپرده است. با پیروزی حزب محافظه کار در انتخابات ماه می 2015 انگلستان، ممکن است که مداخله لندن در اوضاع خاورمیانه و آسیای جنوبی در مواردی آشگارتر شود.
     وثوق الدوله كه در زمان رئیس الوزرایی خود با دریافت رشوه نقدی از انگلستان با امضای قرارداد ننگ آور سال 1919 و تحت الحمایه انگلستان شدن ایران موافقت كرده بود پنجم بهمن 1329 (ژانویه 1951) در 78 سالگی درگذشت. وی با وجود اعتراف به گرفتن رشوه و پس دادن آن پول به خزانه دولت، بعدا هم [در دوران سلطنت رضاشاه که بسیاری از مقامات دولتی همان قدیمی های دوران قاجارها و نزدیک به دولت لندن بودند] دارای مقام دولتی و ازجمله رئیس فرهنگستان ایران شده بود!. سیاست لندن پس از قرارگرفتن آن بر حفظ یکپارچگی ایران ـ به دلیل افتادن امپراتوری روسیه در دست کمونیست ها ـ بود که به کودتای ژنرال رضاخان انجامید. لندن می دانست که تنها با زنده کردن ناسیونالیسم ایرانی به شکلی محدود می شود گسترش سوسیالیسم مارکسیستی (جهان وطنی) را به جنوب سدّ کرد و نظام مارکسیستی روسیه تا اواخر دهه 1990 ادامه داشت.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اعتراض دكتر مصدق به رای محكمه تجدیدنظر نظامی
محكمه تجدیدنظر نظامی تهران ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۳۳ دكتر مصدق كه همچنان خودرا نخست وزیر قانونی ایران و دولت وقت را رژیم كودتا و دست نشانده خارجی معرفی می كرد به سه سال زندان محكوم ساخت. دكتر مصدق كه از آغاز هم این محاكمه را خلاف قانون و نا صالح اعلام داشته بود و گفته بود كه جای محاكمه اعضای كابینه (نخست وزیر و وزیران) دیوان عالی كشور است؛ نه محكمه نظامی به حكم محكمه تجدیدنظر نیز اعتراض كرد. دستگاه دادستانی نظامی برای دكتر مصدق تقاضای مجازات اعدام كرده بود. [پس از انقلاب، روزنامه نگاران و مورخان ایرانی در مطالب مربوط به دکتر مصدق به جای «دادگاه نظامی» می نویسند «محکمه» و به جای دادرسی؛ «محاکمه» زیراکه به گفته مصدق «دادگاه» جایی است که باید «حق» را بگیرد، جای عدل و داد باشد و لذا نمی توان بر دستگاهی که وی را به آنجا بردند ... نام «دادگاه» گذارد.].
مصدق در يک جلسه محكمه از فرط خستگي سر بر شانه وكيل نظامي خود گذارده

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی كه خسرو روزبه ـ چه گوارای ایرانی ـ اعدام شد ـ شاهِ «این نیز بگذرد!» و «چه فردا شود فکر فردا کنیم!»
خسرو روزبه
21 اردیبهشت سال ۱۳۳۷ (11 ماه می سال 1958) به حُكم محكمه نظامی و تأیید شاه، «خسرو روزبه» سرگرد كمونیست و از اعجوبه های تاریخ معاصر ایران اعدام شد. پس از انقلاب کوبا و گزارش کارهای دکتر چه گوارایِ آرژانتینی، نویسندگان «خسرو روزبه» را به دلیل مشابهت مبارزات، چه گوارای ایرانی نوشته اند و پس از پیروزی انقلاب سال 1357 پیشنهاد شده بود که قهرمان ملی اعلام شود.
    روزیه در تیرماه ۱۳۳۶ و سالها پس از فرار و ادامه فعالیت به صورت زیر زمینی، در خانه ای در خیابان سیروس جنوبی (محله بازارچه اسماعیل بزاز) به دام مأموران افتاده بود. با وجود این، دست به فرار زده بود ولی در جریان فرار، هنگام بالارفتن از تیر برقِ خیابان هدف گلوله قرار گرفته، مجروح و دستگیر شده و مدت ها در بیمارستان پلیس (شهربانی) و زندان تحت درمان بود. سرگرد روزبه قبلا هم بارها دستگیر و از دست مأموران فرار كرده بود.
    عملیات خارق العاده او سالها نقل محافل بود به گونه ای که او را مشهور خاص و عام ساخته است. وی در عین حال یك ریاضیدان و نابغه نظامی بود و تالیف او درباره خمپاره و توپ سالها كتاب درسی مدارس نظامی ایران بود. خسرو به سوسیالیسم و تساوی اقتصادی ـ اجتماعی مردم وفاداری خاص داشت ولی بارها اصرار كرده بود كه كمونیسم را در ایران «مَزدكیسم» بنویسند زیرا كه ایرانیان نخستین فرضیه پردازان آن بودند که نشانه تمایل او به احساسات ناسیونالیستی است. وی در طول محاكمات خود گفته بود كه این شاه (پهلوی دوم)، آن چنان بی جرأت، ترسو و مرّدد است كه سرانجام ایران را به چاه خواهد انداخت. این شاه فردی دوراندیش نیست و بنابراین شرط لازم برای ریاست کردن بر کشور را ندارد. او شاهِ «این نیز بگذرد!» و «چه فردا شود فکر فردا کنیم!» است همان تفکر و سیاستی که ارباب پیر می خواهد. [منظور؛ دولت لندن است]. ...
     در سال 1357 و پس از پیروزی انقلاب، روزنامه های تهران این فرصت را به دست آوردند که برای نخستین بار به مناسبت سالگرد اعدام خسرو روزبه مقاله منتشر و سالگرد اورا تیتر صفحه اول خود کنند. برای نمونه، کُپی صفحه اول شماره 22 اردیبهشت 1357 روزنامه اطلاعات در زیر درج شده است (21 اردیبهشت آن سال، جمعه بود). روزنامه ها از چند روز پیش از این درباره خسرو روزبه، کارها و اندیشه های او به درج مقاله دست زده بودند که برای نمونه یکی از این مقاله ها که در شماره 20 اردیبهشت 1357 روزنامه اطلاعات درج شده بود در زیر کُپی شده است. چپگرایان در جریان تظاهرات سال انقلاب (سال 1357) نام، مبارزات و اظهارات روزبه در آخرین دقابق پیش از اعدام را شعار خود کرده بودند که در عین حال یک یادآوری بود و حتی پیشنهاد شده بود که قهرمان ملی اعلام شود.
    



    


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
زمانی که در اخبار رادیو و خبرگزاری دولت، واژه «سرباز» اختصاص به نظامیان ایران داشت ـ استخدام جلسه ای کارکنان خبر
در دوران نظام سلطنتی، از دهه 1340در اخبار رادیو و از سال 1350 (1971میلادی) در اخبار رادیوـ تلویزیون دولتی ایران، در موارد متعدد واژه های اختصاصی بکار می رفت و بکاربردن برخی از این واژه ها اجباری بود. یکی از این واژه ها، کلمه «سَرباز» بود. این واژه برای اشاره به نظامیان کشورهایی بود که قانون نظام وظیفه عمومی داشتند. استدلال این بود که افراد نیروهای مسلح کشورهای دیگر استخدامی هستند و کارمند دولت و دستمزد می گیرند و عمدتا به خاطر داشتن کار و استفاده از مزایا به استخدام نیروهای مسلح در می آیند و بنابراین به معنای واقعی کلمه، «سرباز» نیستند. قبلا و تا دهه 1340 (1960) واژه «سرباز» اختصاص به نظامیان ایران داشت که برای دفاع از سرزمین نیاکان آماده جان دادن بودند و در طول دو سال خدمت وظیفه هم دستمزد دریافت نمی کردند.
     در اردیبهشت 1339 (ماه می 1960) در خبرگزاری پارس (اینک؛ ایرنا) ـ اِدیتور ویژه تنظیم خبر برای رادیو ایران و تلویزیون غیر دولتی وقت، واژه سرباز را ـ سهوا ـ برای نظامیان یک کشور دیگر بکاربرده بود که جریمه نقدی و منفصل خدمت موقت شد. در آن زمان، کارکنان خبرگزاری پارس ـ تنها خبرگزاری در ایران وقت ـ و رادیو دولتی عمدتا استخدام جلسه ای بودند و هر روز و یا شب پس از انجام کار، فی المجلس دستمزد خودرا نقدا دریافت می کردند و بنابراین، به آنان گفتنِ این عبارت که اخراج دائم و یا موقّت (مدت معیّن) هستید آسان بود و تشریفات اداری نداشت. پس از تاسیس سندیکای روزنامه نگاران، تنها کمک این سندیکا گرفتن غرامت اخراج بود به این شرط که کارمندِ خبر بیش از یک سال سابقه کار داشت. میزان غرامت اخراج برای هر سال کارکردن، 3 ماه دستمزد بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
واژه های فارسی در زبان سواحیلی (افریقا)
«زبان شناسی آفریقای سیاهپوست» عنوان كتابی است كه دانشگاه دولتی ویسكانسین آمریکا در ماه می سال 2001 چاپ و منتشر كرده است.
     مؤلفان این كتاب؛ زبان سواحیلی (ساحلی، مناطق واقع در ساحل اقیانوس هند و یا نزدیک به آن) را كه در كشورهای سومالی، كنیا، تانزانیا، اُگاندا، زنگبار، رواندا، بروندی، مالی، زامبیا، شمال موزامبیك و شرق كنگو به آن تكلّم می كنند، فراگیرترین زبان در آفریقای سیاهپوست (آفریقای زیر صحرای بزرگ) اعلام كرده و در بخشی از این كتاب نوشته اند كه تعدّد واژه های فارسی در این زبانِ دورـ دست آفریقایی نشانه نفوذ ایرانیان، مخصوصا مردم جنوب ایران در طول زمان در آفریقای شرقی است كه تمدن خودرا هم در این مناطق ترویج كرده اند.
    مؤلفان به طور مثال چندین واژه رایج فارسی در زبان سواحیلی را مطرح كرده اند از جمله بابا، بی بی (مادر بزرگ ـ لقب برای بانوان از خانواده های سرشناس)، كاكا (برادر - متداول در كرمان و فارس)، بابو (پدربزرگ)، اَنبِه (بِه زرد = مونگو، مانگو)، زیوا (زیبا)، چای، شها (شاه كه در آفریقای شرقی به كدخدای ده اطلاق می شود)، گاری (اتومبیل)، دیوانی (اداره دولتی ـ كارمند دولت) و استفاده از پسوند تصغیر «و» كه در كرمان و جنوب ایران رایج است مثل: دفترو (دفترچه كه از واژه «دیپتر» فارسیِ ساسانی گرفته شده)، احمدو (احمد كوچكه) ، قلمو (قلم) و ....
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
«رایِن» شهر باستانی استان کرمان با مناظر زیبا و آثار تاریخی اش ـ چگونگی ساخت ارگ در راین قدیم ـ سبک معماری ویژه و ...
علیرضا رضایی

اردیبهشت 1394 علیرضا رضایی از معلمان نمونه و یک فرهنگی بنام عکس های متعدد از مناظر زیبا و نیز آثار تاریخی «راین Rayen» شهر کوچکِ 35 هزار نفری، ولی باستانی و بسیار زیبای استان کرمان با شرح آنها برای انتشار و آگاهی ایرانیان ارسال داشته که در اینجا (تاریخ آنلاین برای ایرانیان)، مجله روزنامک و وبسایت روزنامک درج می شوند. یکی از مناظر، دورنمای آبشار بسیار زیبای راین (در دو فصل سال: تابستان و زمستان) و دیگری ارگ آن معروف به قلعهِ راین است. راین به رغم 35 هزارنفری بودن، دارای دانشگاه است.
    آبشار زیبای راین در کمرکش کوه هزار ـ چند کیلومتری شهر قرار دارد و آب ناشی از ذوب شدن برف ها در ارتفاعات بالا، از مجاری صخره هایِ یکپارچه که به صورت پلکانی شده اند سرازیر می شود و پایین می ریزد و در دامنه کوه، چندین دهکده را آبیاری می کند. در زمستان، آب آبشار در حال ریزش منجمد می شود و به صورت قندیل دَرمی آید که دیدنی است.
    راین در دامنه شرقی کوه هزار واقع شده و آبشار معروف آن در این کوه قرار دارد. عکس های دریافتی، بخش پائینی آبشار را نشان می دهد که در روزهای تعطیل و نیز تابستان هزاران تماشاگر دارد. عکس ها، از مسافت نسبتا دور گرفته شده اند.
    ارگ راین تاریخچه ای بیش از دو هزار ساله دارد، ولی چون منطقه در دامنه کوه بلند هزار قرار گرفته است هر دو سه قرن یکبار بر اثر سرازیر شدن سیل ویران شده و راینی ها در کنار قلعه ویران شده، به همان شکل قلعه دیگری ساخته اند. آنان از ساختن قلعه روی همان قلعه ویران شده خودداری کرده اند تا آثار کهن که بازگوکننده گذشته است باقی بماند (و مانده است).
    چگونگی ساخت قلعه نیز ابتکار جالبی بوده است به این ترتیب که دولت باروی قلعه (دیوارها)، دروازه، چاههای داخلی آب، طویله مشترک برای احشام و خندق ِ پیرامون آن را می ساخت و سپس از ساکنان شهر می خواست که خودشان به هزینه شخصی ـ هرکدام یک و یا دو اطاق بر حسب جمعیت خانوار در همان محله مربوط و به نام همان محله در قلعه بسازند تا همسایگان در اینجا هم همسایه و یاور یکدیگر باشند، مقداری خواربار فاسدنشدنی و مختصر وسائل زندگانی در آنجا انبار کنند و بروند و هر وقت که جارچی ها نزدیک شدن دشمن و خطر را اعلام کنند با شتاب و با احشام خود به قلعه و اطاق خویش بروند و تا رفع خطر آنجا بمانند. مردان شهر نیز مسلح شوند و در برج ها آماده دفاع. جارچی ها از روی تپه های شهر که در داخل و اطراف آن قرار گرفته اند و دیدبانی نوبتی داشتند خطر را با صدای بلند و شیپور اعلام می کردند. «راین» از دیرزمان دارای کلانتر (رئیس انتظامی) بود و فرزندان این کلانتران را کلانترزاده خطاب می کردند و این لقب این مفهوم را داشت که چنین فردی از چارچوب اخلاقیات و قانون خارج نمی شود. راین درعین حال نخستین ناحیه در ایران معاصر بوده است که شورای انتخابی شهر داشت که مدیر شهر را انتخاب و به استاندار (والی) کرمان معرفی می کرد تا حُکم اورا صادر و ابلاغ کند.
    


راینی ها که قرن ها برای ارتش ایران شمشیر و جنگ افزار می ساختند و اسب پرورش می دادند در برابر هر متجاوزی از اسکندر تا عرب و مغول و ... مقاومت کرده بودند. جلگه راین شاهد چند جنگ بزرگ و سرنوشت ساز بود ازجمله نبرد دو سلطان تُرک نژاد که هر دو می خواستند بر کرمان حکومت کنند. آخرین نبرد در این جلگه که زبانزد است حمله شبانه 4 ژاندارم سوار به یک تیپ 1200 نفری انگلیسی ـ هندی در شهریورماه 1320 است. این تیپ انگلیسی که برای اشغال شرق ایران، از مرز جنوب شرقی و از هندوستان وقت وارد شده بود، چون فرمانده اش شنید که لشکر 7 پیاده کرمان بخشنامه خیانت آمیز مرخص کردن سربازان وظیفه را که به امضای فرمانده کل قوا نبود نپذیرفته از ادامه پیشروی خودداری و در جلگه راین متوقف و چادر زده بود که در نیمه شب مورد حمله 4 ژاندارم قرار گرفت و به آتش کشیده شد و چند مجروح داد. گویا این ژاندارم ها از سلیمانی ها بودند که در دامنه جنوب غربی کوه هزار زندگی می کنند و ژنرال قاسم سلیمانی از میان همین مردم که آرین هستند و بسیار تیزهوش، با استعداد، دلاور و میهندوست برخاسته است.
    گردشگران اروپاییِ ِ دو سه قرن گذشته راین را به داشتن میوه های لذیذ و آب و هوای خوش توصیف کرده اند و برخی از آنان، راین را شهر «توت» نوشته اند که توت آن معروف است و در قدیم شیره توت و «توت خشک» صادر می کرد. صنعت ابزار آهنی سازی از جمله چاقوسازی راین معروف بود. گزارش شده است که در زمان مصدق و تحریم ایران از سوی دولت لندن، راینی ها برای ارتش با دست (کوره، چکش و سندان) جنگ افزار می ساختند و برای خودروها وسائل یدکی. راین دارای ایستگاه راه آهن است و یک راه جیرفت به کرمان از راین می گذرد. راین سابقا چنارستانی داشت که کاروان ها در آنجا و زیر چنارها در کنار چشمه آب استراحت می کردند و به این محل پاچنار (پای چنار ـ زیر چنار) می گفتند. پنج چنار کنار هم از این چنارستان به چنارهای چندصد سالهِ راین معروف بودند با ارتفاع بیش از صد متر.
    علیرضا رضایی که این عکس ها را فرستاده وابسته به خاندان خواجه ای های راین است و هنوز صفه (ایوان) دویست ساله خواجه محمود که بی شباهت به طاق کسری نیست در راین پایدار مانده است. راینی های قدیم، سبک معماری ویژه خود داشتند به این ترتیب که بزرگ خانواده یک صفه (ایوان) طاقدار بزرگ که در طرفین آن به شمار فرزندانش اطاق خواب داشت می ساخت و در آنجا باهم زندگی می کردند و انبار خانواده در زیر صفه و به صورت زیرزمینی ساخته می شد. هنوز آثار این معماری در گوشه و کنار راین به چشم می خورد بویژه در روستای «دِه میرزا» واقع در 5 کیلومتری راین.
    سال گذشته درباره «راین» یک کتاب چند صد صفحه ای تألیف شده است که حاوی تاریخچه راین است، محصولات آن، هنر راینی ها و بزرگانی که از آنجا برخاسته اند با عکس. یکی از معاریف روزنامه نگاری معاصر ایران از این شهر برخاسته است. در تاریخ کرمان آمده است که زنان راینی چادر سفید و یا گلدار با زمینه سفید با چارقد سفید بر سر می کردند، نه چادر و چارقد مشکی.
    «راین» سکونت گاه جیرفتی ها و بعضا بَمی ها در تابستان ها بوده است زیرا که آن دو منطقه گرمسیر هستند. چندین دهه پیش برخی از اعراب منطقه خلیج فارس هم در تابستان و فصل گرما به راین می آمدند. زرتشتیان کرمان پیش از جنگ جهانی دوم توجه چشمگیر به آباد کردن راین داشتند و قرار بود که مجموعه هایی برای سکونت بازنشستگان در آنجا ساخته شود. راینی ها به دلیل آب و هوای خوب، شهرت به داشتن طول عمر بیش از میانگین ِ اعلام شده بوده اند.
    قبلا راه راین به کرمان از طریق «گُدار گود ِر» و جوپار بود و کمتر از یک ساعت و جیرفتی ها و مردم ساردوئیه هم از همین مسیر استفاده می کردند که به رغم درخواست های متعدد راینی ها، نظام سابق راه را تغییر داد و راینی ها باید کوهها و تپه ها را دور بزنند و از راه بَم و ماهان به کرمان رفت و آمد کنند! که 50 کیلومتر دورتر است و اتلاف بنزین و وقت، و این در حالی است که میان تهران و دریای مازندران که چهار جاده بزرگ (راههای سوادکوه، هراز، چالوس و قزوین ـ رشت) وجود دارد می خواهند راه پنجم بسازند!.
    



    
دو عکس بالا؛ یکی آبشار راین را در تابستان و دیگری در زمستان نشان می دهد. در زمستان؛ آب آبشار در حال ریزش از ارتفاع، یخ زده و به صورت قندیل درآمده که منظره ای بدیع به وجود آورده است. این دو عکس از مسافت دور گرفته شده است


    
قلعه (ارگ) تاریخی راین

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
گزارش 12اردیبهشت 1402 روزنامه سازندگی درباره به مزایده گذاشته شدن ارگ رایِن!

    



    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    در پی انتشار این گزارش در صفحه اول روزنامه سازندگی، یک رایِنی ضمن ارسال پیامی به دفتر تاریخ ایرانیان (این آنلاین) از سیدحسین مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی، برخاسته از استان کرمان و زمانی استاندار این استان بزرگ خواسته است که مانع این کار شود و بگوید که در هیچ نقطه ای در دنیا چنین تصمیگیری سابقه نداشته است. این آثار به تمامی ملت ایران و ایرانی تبارها تعلق دارند و هر تصمیمی، ولو بسیار جزئی باید به تصویب نمایندگان ملت ـ مجلس برسد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اشاره ها و سرنخهای روز برای بررسی پژوهشگران
دکتر مهدی طغیانی استاد اقتصاد و نماینده منتخب مجلس یازدهم: کاهش صِفرها از پول کشور در کاهش تورّم و بالابردن قدرت خرید مؤثر نخواهد بود
دکتر طغیانی

دکتر مهدی طغیانی سیاستمدار و عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان و نماینده منتخب دوره یازدهم قانونگزاری جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با ایسنا در باره مصوّبه اردیبهشت ماه 1399 مجلس دهم در هفته های آخر پایان این دوره تقنینیه به تغییر واحد پول کشور به تومان و حذف چند صفر از پول ملی در طول پنج سال که پیشنهاد قوه مجریه بود، اظهار نظر کرد و گفت: به طور کلی، بحث تغییر واحد پول و حذف چند صفر از آن، موضوع مؤثری برای کاهش تورّم و حل این مسئله نیست و موضوعی کاملا در چارچوب تسهیل کار حسابداری ـ ارقام ـ است. به عنوان مثال؛ به جای گفتن 500 هزار ریال بگوییم 50 تومان. بنابراین، این اقدام تاثیری در اقتصاد کشور ـ تورّم و ... ـ نخواهد داشت و در اولویّت نمی تواند باشد. البته به اثر روانی آن در میان مردم هم باید توجه کرد.
    این اقتصاددان شهیر و استاد اقتصاد با بیان اینکه حذف چند صفر تغییری در ارزش پول کشور ایجاد نمی کند، گفت: آنچه ارزش پول کشور را تعیین می کند، «قدرت خرید» آن است که با تداوم تورّم و افزایش آن، قدرت خرید افراد ـ اگر صفرها هم کم شوند و نام پول تغییر کند ـ باز کاهش می‌یابد. بنابراین، در این پروسه تنها واحد پول تغییر می‌کند و تغییری در ارزش پول و قدرت خرید آن ایجاد نمی‌شود. همین حالاهم مردم (در ادبیات عامه) 50 هزار تومان 50 تومان بیان می کنند. بنابراین، لایحه مصوّب در مجلس، اگر هم اجرایی شود [به تأیید شورای نگهبان برسد و مجلس یازدهم با تصویب یک طرح، اجرای آن را برای بررسی بیشتر متوقف نکند] تنها موجب تغییر واحد پول کشور خواهد شد، اما تاثیر اقتصادی آنچنانی برای کنترل تورّم نخواهد گذاشت. باید راهی عملی و مؤثر برای حل مسئله تورّم یافت. به علاوه، تغییر و چاپ پول کاغذی و تهیه سکه های مربوط به زمان و هزینه نیازد دارد و طول خواهد کشید تا مردم به آن عادت کنند.
    دکتر طغیانی تألیفات متعدد در زمینه اقتصاد دارد ازجمله کتابی زیر عنوان « «اقتصاد تحریم، مبانی نظری و تاریخچه تحریم در جهان و ایران». وی سخنرانی های متعدد در زمینه اقتصاد مقاومتی، راههای اجرا و فرهنگسازی آن داشته است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
چرا رسانه ها مخاطبان خود را از دست می دهند؟ و سرچ انجین ها مخاطبان را خسته و زده می کنند؟
بررسی های حرفه ای كه در هفته اول اپریل 2004 به عمل آمده بود، علت كاهش مخاطبان رسانه های چاپی و نیز برنامه های اخبار رادیو ـ تلویزیونها را كه از سال 2001 برای این رسانه ها به صورت یك مسئله درآمده است به دست داد كه همانا بالا رفتن انتظارات و توقعّات انسان قرن 21 از رسانه های همگانی، افت کیفیت مطالب رسانه ها و عمدتا به دلیل کمبود روزنامه نگار خوب و نیز دسترسی عمومی به اینترنت و قرار گرفتن اخبار خبرگزاری ها و مطالب وبسایت مقامات و موسسات در شبکه شبکه ها است.
     از 2008 به این سوی که سرچ انجین های فعّال در اینترنت مادی تر شده و اخبار رسانه ها را گزینشی و همراه با مقداری زیاد آگهی در اینترنت قرار می دهند درخواست از سازمانهای غیر انتفاعی و حتی دولتها برای راه اندازی سرانجین های بی طرف و بدور از اعلان و آگهی بیشتر شده و مبادله خبر از طریق ایمیل و سلفون افزایش یافته است. اصحاب نظر گفته اند که اگر سرچ انجین های موجود به مادیگری و کار گزینشی ادامه دهند ممکن است مخاطبان خودرا از دست بدهند و این مخاطبان راه دیگری برای دستیابی به اخبار روز برگزینند و برخی نیز با استفاده از نیاز آنان به خبر (بدون انبوه آگهی و گزینش منبع اخبار) ابزارهای تازه ای بیابند و ارائه دهند.
    مصاحبه شوندگان سال 2008 گفته بودند كه سرچ انجین ها، یک خبر را با تمامی صفحه روزنامه و انبوه آگهی هایش و به همان صورتی که چاپ شده نقل می کنند و این رسانه ها خبر خودرا از سه چهار خبرگزاری مشخّص می گیرند و اخبار رونوشت برابر اصل و تکرار و المثنای یکدیگر است و آنان را خسته کرده است.
    این وضعیت در سال های بعد ادامه داشته و بدتر هم شده است و تاکنون دولت و یا دولت هایی در صدد ایجاد یک سرچ انجین بی طرف برنیامده اند که خدمتی است به مردم!.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
42 سال ریاست حجت الاسلام سیّد محمود دعایی بر مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات ـ مراسم 90 ساله شدن روزنامه اطلاعات در تیرماه 1394
حجت الاسلام سیّد محمود دعایی
بیستم اردیبهشت 1359 با حکم آیت الله عُظمی روح الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی مسئولیت و مدیریّت مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات بر عهده حجت الاسلام سیّد محمود دعایی قرار گرفت.
    آیت الله خمینی در این حُکم خطاب به حجت الاسلام دعایی نوشته بود: "از آنجا که مطبوعات کشور در ساختن جامعه نقش مؤثر ایفاء می کنند و جناب عالی را به خاطر شایستگی و شناختی که در اداره این امور دارید به سرپرستی مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات منصوب می کنم. متوجه باشید که مطبوعات باید در خدمت اسلام و مردم کشور باشند و آزادی ها در حدود قوانین اسلام و قانون اساسی تأمین شود.".
    حجت الاسلام دعایی [متوفی در 15 خرداد 1401] که پس از جلسات معارفه، کار خودرا آغاز کرد 42 سال در این سمت بود و ساختمان تازه ای برای مؤسسه اطلاعات در شمال تهران ساخت و مؤسسه از خیابان خیّام به آنجا منتقل شده است.
     وی 50 روز پس از اخراج آخرین دسته روزنامه نگاران از مؤسسه اطلاعات به تصمیم دو مدیر قبلیِ اعزامی از بنیاد مستضعفان، به آن مقام منصوب شده بود. جمعی از این روزنامه نگاران در سال 1358 و گروهی دیگر پس از تعطیلات نوروزی سال 1359 و از نیمه فروردین آن سال برکنار شده بودند. روزنامه اطلاعات از نیمسال 1358 مصادره و در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفته بود که سپس وابسته به دفتر رهبری شده است. حجت الاسلام دعایی شماری از اخراج شدگان را که درخواست کار کرده بودند به کار بازگردانید ازجمله حسین شمس، مسعود فقیه و .... حجت الاسلام دعایی با بهرام مسعودی آخرین مدیر مؤسسه اطلاعاتِ پیش از مصادره، مناسبات حسنه داشت. بهرام در تهران زندگی می کند.
    به نظر می رسد، روزنامه 98 ساله اطلاعات، روش کهن خود که اولویت دادن به خبر ِ مطلق است تَرک نکرده و همه اخبار را پوشش می دهد و بنا براین می تواند منبع و مأخذ تاریخ نگاران قرارگیرد. به ابتکار حجت الاسلام محمود دعایی، در تیرماه 1394 به مناسبت 90 ساله شدن روزنامه مراسمی مفصل برگزار شد.
     تاریخِ مطبوعات نشان داده است که برگزاری مراسم سالروز تولد یک رسانه و تبلیغ پیرامون آن و جلسات سخنرانی و اشاره به تاریخچه و بازنویسی برخی مطالب مهم و یا جالب گذشته کمک بزرگی به افزایش مخاطبان بوده است.
    سه روز پس از درگذشت حجت الاسلام دعایی، سید عباس صالحی (دکتر در فلسفه) وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد، نویسنده و مؤلف و قبلا سردبیر چند نشریه و مدرّس دانشگاه به مدیریت مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات منصوب شده است. دکتر علیرضا خانی روزنامه نگار بنام از دو دهه پیش سردبیری این ـ قدیمی ترین روزنامه در حال انتشار ایران را بدست دارد. خانی از چهار دهه پیش کار روزنامه نگاری را از همین روزنامه اطلاعات آغاز کرده است. او در سال 1373 به احیاء روزنامه ایران (روزنامه دولت) نیز کمک کرد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سایر ملل
رُم نوین ـ تاریخچه شهر استانبول
مندرجات برخی از کرونیکل های رویدادهای قرون قدیم (عهد باستان) نشان می دهد که کنستانتین بزرگ امپراتور رومیان هفده روز پس از تکمیل طرح گسترش بیزانتیوم Byzantium ـ یازدهم می سال 330 میلادی خواسته بود که نام بیزانتیوم به «رُم نوین = نوا روماNova Roma) تغییر داده شود. گسترش و نوسازی این شهر 25 اپریل سال 330 پایان یافته بود. هدف کنستانتین از نوسازی بیزانتیوم ایجاد پایتخت دوم برای امپراتوری روم ـ پایتخت شرقی ـ بود. بیزانتیوم یک مهاجرنشین یونانی در تنگه بُسپُروس Bosporoas = بُسفور بود که این کم عرض ترین تنگه کره زمین، دریای سیاه را به دریای مرمره و دریای اژه و از این طریق به مدیترانه متصل می کند. مهاجرنشین یونانی بیزانتیوم 657 سال پیش از میلاد ساخته شده بود. بر سر عبور از تنگه بُُُسفور تاکنون چند جنگ بزرگ روی داده و چند قرارداد امضاء شده است.
    هدف کنستانتین بزرگ از ایجاد یک پایتخت دوم برای امپراتوری روم در شرق، نزدیک بودن به امپراتوری ایران به پایتختی تیسفون (به فاصله ای کم در جنوب بغداد) بود. پایتخت تازه در شمال تنگه و در اروپا واقع شده بود. این شهر پس از تکمیل طرح گسترش، به کنستانتینوپل Constantinople (شهر کنستانتین = قسطنطنیه) تغییر نام داد و پس از تجزیه امپراتوری روم و از میان رفتن روم غربی پایتخت روم شرقی باقی ماند و در سال 1453 به تصرف تُرکان عثمانی درآمد و به اسلامبول تغییر نام یافت و دارالخلافه اسلامی شد که پس از اضمحلال امپراتوری عثمانی که مدعی خلافت جهان اسلامی بود درپایان جنگ جهانی اول، و تغییر الفبای عربی به لاتین در 1928 استانبول تلفظ شد و به همین صورت هم نوشته می شود. این شهر دیرزمانی است که به اراضی جنوب بسفور (قاره آسیا) گسترش یافته و شهری اروپایی ـ آسیایی شده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اوضاع جهان در ماه می 1387 (سال میلادی)
گاهنامه (تقویم تاریخ) رافائل (تنها شامل رویدادهای قرون 14 و 15 میلادی كه مولف ایتالیایی اش کار تنظیم آن را در سال 1520 به پایان رسانده است) در مقدمه حوادث ماه می سال1387چنین آورده است:
     ایرانیان از بیم یك فاتح تازه (امیرتیمور) كه از همان نژاد چنگیز است و از بریدن سرها بسان هندوانه لذّت می برد خواب و خوراك ندارند. او كه از یك پا لَنگ است و جمجمه ای بزرگ دارد با سپاهیان خود به اصفهان و شیراز نزدیك می شود، و شیراز شهر شمس الدین محمد (حافظ) است كه غزلسرا، حكیم، فرهیخته و انساندوستی چون او به دنیا نیامده است و این مرد دانا در شصت و هشتمین سال حیات خود به سرودن شعر پارسی ادامه می دهد. سلطان مراد (پدر بایزید) از روم شرقی، جز قسطنطنیه جای دیگری را برای مسیحیان كه دچار دو دستگی شده اند باقی نگذارده است. فرانسه جولانگاه شوالیه ها شده است كه بسیاری از مردم، آنان را شارلاتان ها می خوانند. اسپانیا و پرتغال همچنان در حال جنگ با یكدیگرند. لهستانی ها هم گرفتار جدال داخلی خود هستند و ....».
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
استقلال لوكزامبورگ
یازدهم ماه می 1867 قدرت های اروپایی در اجلاس خود باردیگر و برای سومین بار در طول قرن نوزدهم مُهر تایید بر استقلال دوك نشین «لوكزامبورگ» گذاردند. این كشور دو هزار و پانصد كیلومتر مربعی با پانصد هزار جمعیت میان فرانسه، آلمان و بلژیك قرار گرفته و با این كوچكی، از موسسان اتحادیه اروپا و پیشگامان عضویت در «ناتو» بوده است.
    لوكزامبوگ كه دارای حكومت پارلمانی است (تعیین رئیس دولت از سوی پارلمان) و یك دوك (پرنس) بر آن ریاست می كند هیچیك از مشكلات كشورهای دیگر اروپا از جمله تورم پول، بیكاری و نارضایتی عمومی و در نتیجه اعتصاب عمومی و تظاهرات خیابانی نداشته است.
     لوكزامبورگ در سال 963 میلادی به عنوان یك دژ نظامی نام خودرا در تاریخ به ثبت رساند و چون در این دژ یک نیروی نظامی چشمگیر مستقر بود و امنیت را تامین می کرد، در اطراف آن آبادی های متعدد ساخته شد.
    در سال 1815 كه كنگره وین در صدد تاسیس كشورهای كوچك در اطراف فرانسه برآمد تا ناپلئون دیگری به دنیا نیاورد، به لوكرامبورگ نیز استقلال كامل داده شد و به صورت یك كشور بی طرف همانند سویس درآمد، ولی دو جنگ جهانی قرن بیستم به لوكزامبورگی ها آموخت كه قوانین و میثاقهای بین المللی در برابر اراده فاتحان و قدرتمداران دیوارهایی كوتاه بیش نیستند و با همین فلسفه، پس از جنگ جهانی دوم به «ناتو ـ اتحادیه نظامی بلوک غرب» پیوست و ....
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی كه «سیام» شد «تایلند»
كشور قدیمی و همیشه مستقل «سیام» واقع در منطقه جغرافیایی «هندوچین» 11 ماه می سال 1949 باردیگر به «تایلند» تجدید نام داد. سیام بیست و سوم ژوئن 1939 به تایلند تغییر نام داده بود. Thailand واژه ای است که در مکالمات و مکاتبات بین المللی بکار می رود . مردم این کشور وطن خودرا به گونه ای دیگر تلفظ می کنند. 75 درصد جمعیت 67 میلیونی تایلند از تبار «تای Tai» هستند که در زبان این كشور به مفهوم «آزاد، آزادی و مردم» است. کشور سیام به صورت یک قلمرو از سال 1238میلادی و پس از فروپاشی امپراتوری خمر Khmer به وجود آمده و در این مدت مستعمره و تحت الحمایه دولت دیگر نبوده است.
     تایلند كه میان كامبوج، لائوس، میانمار، مالزیا و خلیج سیام واقع شده و دارای 513 هزار کیلومتر مربع وسعت است از 21 دسامبر 1941 و در طول جنگ جهانی دوم متحد ژاپن بود، به آمریکا، انگلستان و فرانسه اعلان جنگ داد و سپس در طول جنگ ویتنام و بعد از آن در ردیف دوستان آمریكا قرار گرفت. گفته شده است که هدف از اتحاد تایلند با ژاپن به دست آوردن برخی اراضی خود از استعمار فرانسه و انگلستان بود.
    مردم تایلند دارای فرهنگ بودایی ـ هندی هستند. 14تا 15 درصد تایلندی ها چینی تبار و حدود چهار درصد مالایایی تبار و مسلمانند و مسلمانان در جنوب تایلند (مجاور مرز مالزیا) زندگی می كنند. با این كه مالزیا دارای نفت نیست، درآمد سرانه مردم آن بیش از 9 هزار دلار در سال است. درآمد این کشور که به تازگی صنعتی شده عمدتا از توریسم است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی که آیشمن دستگیر شد ـ هیچ نقطه ای در کره زمین ـ جای اَمن برای جنایتکاران علیه بشریت، غارتگران اموال عمومی و فسادکاران نیست
Eichmann

آدولف آیشمن Adolf Eichmann سرهنگ پیشین اس. اس. آلمان ناسیونال سوسیالیست (نازی) که در کشتار یهودیان دست داشت و پس از جنگ جهانی دوم به آرژانتین گریخته بود و به نام ریکاردو کلمنت Ricardo Klement در این کشور زندگی می کرد یازدهم ماه می 1960 پس از پیاده شدن از اتوبوس، توسط چهار مامور موساد (سازمان اطلاعات اسرائیل) دستگیر شد. وی پیش از دستگیر شدن در کارخانه مرسدس بنز آرژانتین که در 20 کیلومتری بوئنوس آیرس مستقر بود کار می کرد و معمولا با اتوبوس عمومی رفت و آمد می کرد. [خطر ربوده شدن و ترور شدن در اتوبوس های عمومی و مترو کمتر است.].
     ماموران موساد ده روز پس از دستگیری آیشمن ـ روزی که هواپیمای حامل یک هیات اسرائیلی (شرکت کننده در مراسم سالروز استقلال آرژانتین) وارد بوئنوس آیرس شده بود، وی را پس از تزریق داروی مخدر، لباس مهمانداری هواپیما پوشاندند و با وانمود کردن اینکه وی در مصرف الکل افراط کرده و کنترل خودرا از دست داده است به آن هواپیما منتقل کردند و به اسرائیل رسانیدند که محاکمه و در سال 1962 به دار آویخته شد. آیشمن در سال 1906 به دنیا آمده بود.
     دولت اسرائیل برای اینکه مورد اعتراض دولت آرژانتین قرارنگیرد اعلام کرده بود که داوطلبان یهودی به رهبری سیمون وایزنتال (معروف به شکارگر نازی هایِ مسئول قتل یهودیان) آیشمن را ربوده بودند. موساد برپایه اسناد «سیا» که نشان می داد آیشمن هنوز زنده است و در آرژانتین بسر می برَد به تعقیب و یافتن او دست زده بودند.
    تورج فرازمند مفسر وقت رادیو سراسری ایران در تفسیری که روز اعدام آیشمن از این رادیو پخش شد گفت: "دستگیری، محاکمه و اعدام آیشمن نشان داد که در دوران معاصر، هیچ نقطه ای در کره زمین ـ جای امن برای جنایتکاران علیه بشریت، غارتگران اموال عمومی و فسادکاران نیست و نخواهد بود. سرانجام آیشمن باید درس عبرت باشد.".
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
دادگاه جهانی برتراند راسل برای محاكمه مقامات وقت دولت آمریكا
Russell
یازدهم ماه می 1967 یك دادگاه جهانی كه به ابتكار و ریاست برتراند راسل فیلسوف و ریاضیدان بلندآوازه انگلیسی در شهر استكهلم تشكیل شده بود پس از 9 روز رسیدگی، چند تَن از مقامات دولت وقت آمریكا را كه بدون ضرورت منطقی به جنگ ویتنام ادامه می دادند مجرم جنگی شناخت.
     این دادگاه در صدور حُكم خود به قانون اساسی آمریكا كه هرگونه جنگ غیر ضروری را رد و منع كرده است نیز استناد كرده بود. از آن پس بارها از این ابتكار «برتراند راسل» استفاده شده است. بعدا سازمان ملل با ایجاد دادگاهی از این دست موافقت كرد و چنین دادگاهی در لاهه تاسیس شده است. در بروكسل نیز دادگاه مشابهی وجود دارد [دادگاه شورای اروپا].
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
پاسخ هند به اعتراض قدرت های غرب به آزمایش های اتمی زیر زمینی آن
واجپایی نخست وزیر هند 11 می 1998 اعلام کرد که دانشمندان این کشور در صحرای شمال راجِستان (منطقه پخران Pokhran) یک رشته آزمایش اتمی زیرزمینی انجام داده اند. هند از سال 1974 اتمی شده بود. پارسیان هند این کشوررا صنعتی و اتمی کرده اند.
    نخست وزیر هند در واکنش به اعتراض قدرت های غرب گفته بود که اگر داشتن سلاح اتمی بَد است باید برای همه کشورها بَد باشد. ما برای بازداشتن از تعرّض، مسلح به سلاح اتمی شده ایم و برای بهتر کردن آنها آزمایش امروز را انجام داده ایم. آزمایش های 3 گانه امروز کوچک بودند و زیانی به محیط زیست وارد نمی کنند. در جهان کشورهایی هستند که هزاران بمب و کلاهک دارند. جمعیت هند 17 برابر فرانسه اتمی است.
    در پی اتمی شدن پاکستان، تفسیرهایی انتشار یافت که دیگران هم به این اتمی شدن کمک کرده بودند تا موازنه با هند برقرار باشد. هند اینک یک قدرت نظامی و مجهز به موشک های بالیستیک، ناو نامرئی و ناو هواپیمابر است و جت جنگنده می سازد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
گزارش مصوّر یك تلویزیون آمریكایی در ماه می 2004 از اتهام و شکنجه پنج خارجی در کشور سعودی و ...
نهم ماه می 2004 شبكه نلویزیونی سی بی اس آمریكا مصاحبه با تنی چند از متهمان خارجی حادثه انفجار سال 2000 ریاض را كه سالها در كشور سعودی زندانی بودند در مجله تلویزیونی خود ـ «سیکستی مینیتز = 60 دقیقه» پخش كرد. از این خارجیان پنج تن انگلیسی، دو نفرشان كانادایی و فرد دیگر بلژیكی بودند.
     یكی از متهمان، دكتر سامسون (تبعه كانادا و هنگام مصاحبه؛ مقیم انگلستان) در این مصاحبه گفت كه در كشور سعودی در امور بازرگانی فعالیت داشت. چند روز پس از وقوع حادثه انفجار، اورا در خیابان گرفتند و در زندان شكنجه بسیار كردند، از جمله هفت روز به زنجیر كشیدند و به یك درِ آهنین بستند و مانع خواب رفتن او شدند. وی افزود: آنان (ماموران سعودی) می خواستند كه صریحا اعتراف كنم كه در حادثه انفجار دست داشته و این كاررا طبق نقشه دو تَن از دیپلماتهای سفارت انگلستان در ریاض انجام داده بودم، و من كه سرانجام طاقت مقاومت را از دست داده بودم هرچه را كه آنان دیكته كردند نوشتم و امضاء كردم و بعد شنیدم كه بازجوی مرا به خاطر گرفتن این اعتراف به درجه سرگردی ترفیع داده بودند. من و دیگران در زندان در انتظار گردن زده شدن در میدان معروف ریاض بودیم كه نخست وزیر انگلستان شخصا مداخله كرد و عفو ما را از پادشاه سعودی گرفت و رها شدیم.
    سایر مصاحبه شوندگان هم مطالب مشابهی بیان داشتند و گفتند كه هنوز به درستی برایشان روشن نشده است كه چرا از میان آن همه خارجی، تنها آنان را متهم كرده بودند و چه اصراری داشتند كه بگوییم از جانب سفارت انگلستان ماموریت این انفجار را داشتیم.
    «اِد برَدلی» روزنامه نگار آمریکایی كه این گزارش را تهیه كرده بود ضمن مصاحبه با ناراضیان سعودی مقیم انگلستان سبب را به زعم این مصاحبه شوندگان به دست داد. یكی از فعالین ضد دولت سعودی گفته بود: چون دولت سعودی نتوانست از طریق مذاكرات دیپلماتیك دولت انگلستان را وادار به اخراج ما از این كشور كند آن نقشه را كشید و از فرصت به دست آمده از انفجار ریاض كه توسط مخالفان داخلی سیاست ها و روش های دولت سعودی انجام شده بود بهره گرفت و خارجیان را متهم، و آنان را وادار به اعتراف بر ضد سفارت انگلستان كرد تا از این راه این دولت را تحت فشار بگذارد كه مارا از انگلستان دیپورت كند و .... [Ed Bradley گزارشگر اینوستیگیتیو شبکه CBS در نوامبر 2006 و در 65 سالگی از بیماری سرطان درگذشت.].
Ed Bradley


     این گزارش مصورِ مجله تلویزیونی «سی.بی.اس» پس از پخش شدن، در جهان تولید شگفتی كرد و دستگاه امنیتی دولت سعودی را كه ساختمان مقر آن در ریاض چند روز پیش از پخش این برنامه در یك انفجار انتحاری تخریب شده بود در برابر یک علامت سئوال قرار داد.
     افشاگری های دیگر بهار سال 2004 در رسانه ها، در زمان خود، موقع دولت سعودی را بویژه در جهان عرب تضعیف کرده بود. یکی از این افشاگری ها این بود که دولت وقت آمریكا نقشه اشغال نظامی عراق را قبلا به اطلاع مقامات سعودی رسانیده بود و دولت سعودی كه با دولت بوش روابط بسیار نزدیك داشت قول داده بود كه در صورت بالا رفتن بهای نفت خام ناشی از حمله نظامی به عراق، تولید نفت در آستانه انتخابات نوامبر 2004 آمریكا را با هدف پایین نگهداشتن قیمت در جایگاههای فروش بنزین بالا ببرد تا جورج بوش باردیگر پیروز شود!.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
مقاله پراودای آنلاین درباره شکنجه زندانیان عراقی در ابوغریب
پراودا ـ روزنامه قدیمی چاپ مسکو كه دهها سال ارگان حزب حاكم شوروی بود و اینك با مالکیت تازه، به صورت مستقل (ناوابسته) انتشار می یابد در مقاله ای در ماه می 2004 در اِدیشن آنلاینِ انگلیسی زبان خود نوشته بود: "در پی افشای عکس ها و مطالب مربوط به شکنجه در زندان «ابوغریب» بغداد، لازم است که جورج بوش (رئیس جمهوری وقت آمریكا) حقیقت را بگوید و از کاری که شده است پوزش بخواهد تا دست کم از تخریب تاریخ وطن خود جلوگیری کند.".
     پراودا نوشته بود: تحقیر اسیران عراقی در زندان ابوغریب از بار اتهامات وارده به صدام حسین کاسته است زیراکه رسانه های غرب سالها درباره شكنجه گری عوامل صدام در بازداشتگاهها و چهار دیواری همین «ابوغریب» قلم فرسایی می کردند. شکنجه های اخیر یک اشتباه بود و این اشتباه موضوعی نیست كه با محاكمه چند نظامی جوان به گردن آنان انداخته شود. تردید نیست كه مقامات رده های بالاتر در آمریكا از آن چه كه در «ابوغریب» می گذشت آگاه بودند مخصوصا كه مدعی هستند كه پرواز پشه را هم در آسمان هر كشور می توانند ببینند و تعقیب كنند!. امروزه عصری نیست که بشود بمانند گذشته اطمینان داشت کاری که انجام می شود درز نمی کند؛ عکس های شکنجه در ابوغریب با دوربین سلفون ها گرفته شده بود و اینک تقریبا همه مردم سلفون (تلفن موبایل) دارند. هرکس که عصبی شود و منافع اش را در مخاطره ببیند هرچه را که در دل دارد می گوید و اصطلاحا عقده دل می گشاید. باید قبل از هرکار واقعیت های روانشناختی انسان را درنظر گرفت.
    پراودا تردید کرده بود که با انتشار عکس های ابوغریب، بوش دوباره انتخاب شود ولی مرور زمان نشان داد که به رغم پیش بینی مقاله نگار پراودا، بوش در نوامبر همان سال در انتخابات به پیروزی رسید و برای یک دوره دیگر رئیس جمهوری آمریکا شد. پراودا بدون توجه به روش تبلیغات انتخاباتی در آمریکا گمان کرده بود که انتشار عکس های شکنجه و انتقاد مطبوعات مانع از انتخاب مجدد بوش خواهد شد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
انتقاد یک مقاله نگار آمریکایی از شکنجه زندانیان در ابوغریب
بانو «یسی اكهارت» در مقاله ای در شماره 11 ماه می 2004 روزنامه ویرجینیان پایلوت چاپ شهر نورفك آمریكا كه بزرگترین پایگاه دریایی جهان را در خود جای داده نوشته بود: مدارس آمریكا تلاش می كنند تا دانش آموزان آنها از موزه های شهر واشنگتن به ویژه موزه تاریخ دیدن كنند. در این موزه، مشاهده قسمت «هالو كاست ـ قتل و شكنجه یهودیان به دست عوامل هیتلر» هر بیننده را آزرده می کند و از آلمان نازی بیزار می سازد.
     مقاله نگار سپس سئوال کرده بود: آیا مجسم كرده اید كه از مشاهده تصویر هرم زندانیان برهنه عراقی (در زندان ابوغریب) در آن وضعیت زننده در روزنامه ها و تلویزیون ها، چه حالت و احساسی به انسان دست می دهد؟.
    بانو اکهارت سپس نوشته بود: آمریكاییان در جهان به داشتن رفتار خوب با دیگران، مودب بودن و لبخند بر لب داشتن شهرت داشته اند، پس چه شد این شهرت؟. من گمان می كردم كه ما بهتر این هستیم.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
نظر مشاور حقوقی سابق «سیا» درباره ماجرای زندان ابوغریب
«جفری اچ. اسمیت» مشاور ارشد حقوقی سابق سازمان اطلاعاتی «سیا» در مقاله ای كه به روزنامه های آمریكا داده و 11 ماه می 2004 انتشار یافت نوشته بود:
    پس از انتشار عكسهای حاكی از شكنجه زننده دستگیرشدگان عراقی در زندان نظامی آمریكا در آن كشور (ابوغریب)، ماندن رامسفلد در سمت وزیر دفاع جایز نیست و او باید برود (بركنار شود) زیرا كه این عمل كه قابل مقایسه با كشتار غیر نظامیان ویتنامی در روستای «مای لای» و ... است اثر گفته های آمریكا در اذهان جهانیان را كه می خواهد در عراق و همه خاور میانه به برقراری دمكراسی، حکومت قانون و رعایت حقوق بشر کمک كند از میان برده و به اعتبار آمریكاییان آسیب وارد ساخته است.
    وی همچنین نوشته بود:
     این عكسها حسن نیّت امریكا در مساعی جهانی اش را دچار تردید ساخته است.
     اسمیت در مقاله خود تصریح كرده بود كه برای بازگرداندن اعتماد به حسن نیّت مقامات دولت جورج بوش راهی نیست جز كناره گیری و یا كنار گذاشتن رامسفلد از وزارت دفاع و این كار هرچه زودتر انجام شود بهتر است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
برخی دیگر از رویدادهای 11 مي
  • 1497:   Amerigo Vespucci که نام او بر قاره آمریکا گذارده شده است دهم ماه می 1497 و پنج سال پس از کریستوفر کلمبوس، اروپا را به قصد دیدار از قاره غربی (آمریکا) و یافتن مناطق بیشتری در این قاره ترک کرد. وی یک دریا نورد ایتالیایی بود.
        
  • 1846:  
    James Polk

    جیمز پولک James Polk رئیس جمهوری وقت آمریکا در این روز (یازدهم ماه می) مجوز جنگ با مکزیک را از کنگره (قوه مقننه آمریکا) به دست آورد. این جنگ که 21 ماه طول کشید 16 روز پیش از مصوبه کنگره و در 25 اپریل 1846 آغاز شده بود و کالیفرنیا، نیومکزیکو و تکزاس میدان های آغاز آن بودند به شکست نظامی مکزیک انجامید. سپاهیان آمریکا تا پایتخت مکزیک پیشروی کردند. این جنگ دوم فوریه 1948 پایان یافت و برپایه قرارداد «گوادالوپ هیدالگو»، دولت مکزیک از چند ایالت شمالی خود ازجمله کالیفرنیا، نیومکزیکو و تکزاس جنوبی صرف نظر کرد.
        
        
  • 1857:   نظامیان هندی وابسته به عوامل انگلستان در هندوستان که برضد اربابان انگلیسی خود دست به یک بپاخیزی مسلحانه زده بودند شهر دهلی را متصرف شدند.
        
        
  • 1908:   نخستین «روز مادر» در فدراسیون آمریکا USA ازاین روز در سال 1908 آغاز شد که تا سال 2025 یکصد و 17 سال است که در این روز برگذار می شود.
        
        
  • 1916:   کامیلو خوزه شلا Camilo Jose Cela داستان نگار محافظه کار اسپانیا و برنده جایزه ادبی نوبل سال 1989 به دنیا آمد. تلاش او در داستانهایش انعکاس آسیب پذیری انسان بود. وی بسال 2002 درگذشت.
        
        
  • 1940:   حمله نظامی همزمان آلمان به فرانسه، بلژیک، هلند و لوکزامبوک با یکانهای زرهی و بمباران هوایی آغاز شد و دیری نگذشت که هر چهار کشور شکست خوردند و تسلیم شدند.
        
  • 1941:   در این روز اعلام شد که در حمله هوایی روز پیش از این به ساختمان مجلس نمایندگان انگلیس (پارلمان) آسیب وارد شده است، ولی در این اعلامیه به تلفات اشاره نشده بود. لوفت وافه (نیروی هوایی آلمان) در آن روز ضمن حمله به پایتخت انگلیس، ساختمان پارلمان این کشور را نیز بمباران کرده بود.
        
  • 1942:   Go Down Moses مجموعه داستان های کوتاه «ویلیام فاکنِر» انتشار یافت. به باور نقدنگاران، هدف این داستان نگار شهیر مقایسه بردگی سیاهان در آمریکا با بردگی یهودیان در مصر باستان بوده است.
        
  • 1945:   یک خلبان ژاپنی با یک عمل کامیکازی (انتحاری) در نزدیکی اوکیناوا، به ناو هواپیمابر آمریکایی USS Bunker Hill آسیب زد و در این حمله 346 تن از کارکنان ناو کشته شدند. این حمله سه روز پس از اعلام پایان جنگ جهانی دوم در جبهه های اروپا و سه ماه پیش از تسلیم شدن ژاپن صورت گرفت.
        
        
  • 1959:   نیروهای نظامی جماهیریه شوروی برای حمایت از دولت سوسیالیستی وقت افغانستان، در این روز وارد این کشور شدند.
        
  • 1998:  
    Viktor Orban

    ویکتور اُربان سیاستمدار واقع گرا و باتدبیر مجارستان با رای پارلمان، رئیس دولت (نخست وزیر) این کشور شد. اُربان (متولد 31 ماه می 1963) رهبر حزب فیدِس با عقیدهِ لیبرال دمکراسی است. اُربان تا به امروز (11 می 2025) ریاست دولت مجارستان را بدست دارد و با اینکه مجارستان از اعضای ناتو و اتحادیه اروپاست، وی در موارد متعدد از نظرات و اقدامات پوتین حمایت کرده است. اُربان در جوانی و دوران دانشجویی یک کمونیست بود. وی در رشته حقوق تحصیل کرده است.
        
  • 2002:   در این روز بانو L. M. Renaude Lapointe از نخستین بانوان ژورنالیستِ کنفدراسیون کانادا در 90 سالگی درگذشت. وی که یک فرانسوی تبار بود سوم ژانویه 1912 در شهر کوبِک (کُبِک) به دنیا آمده بود و یک ژورنالیست حرفه ای تمام عیار بود که دهها سال به این کار ادامه داد. شهرت و اظهارنظرهایش در مقالات رسانه ای سبب شد که در سالخوردگی، سناتور شود. او دو دوره و جمعا حدود 6 سال رئیس سنای کانادا بود. نظرات این بانو درباره اهمیت ژورنالیسم برای جوامع ـ از جامعه خانواده تا جامعه ملّی و جامعه جهانی وارد کتاب های درسی این پیشه شده است. او عقیده داشت که ژورنالیست اگر وفادار به اصول این حرفه باشد و تجربه و مهارت کافی داشته و هدفی جز خدمت به انسان نداشته باشد؛ فرهنگ ساز و به زبان ساده تر، انسانیّت ساز می شود و اهمیت و سطح یک جامعه را باید برپایه روزنامه نگارانش محاسبه کرد که راههای درست و پیشرفت را نشان می دهند.
        
    Lapointe


        
  • 2005:   دهم ماه می 2005 که جورج بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا در دیدار رسمی از گرجستان، در شهر تفلیس برای گروهی از مردم شهر سخنرانی می کرد به سوی او از فاصله ده متری یک بمب پرتاب شد، ولی منفجر نشد و پلیس بمب انداز را که ولادیمیر آروتیونیان بود دستگیر کرد. بوش برای تشویق دولت گرجستان به پیوستن به اتحادیه غرب به این کشور رفته بود.
        
  • 2010:   دیوید کامرون متولد اکتبر 1966 ـ سیاستمدار محافظه کار ـ 11 ماه می 2010 نخست وزیر یک دولت ائتلافی در انگلستان شد. در انتخابات پارلمانی آن ماه هیچیک از احزاب اکثریت به دست نیاورده بودند.
        در انتخابات ماه می 2015 حزب محافظه کار انگلستان موفق شد که اکثریت کرسی های پارلمان (اکثریت با یک کرسی) را به دست آورد و به ریاست کامرون 48 ساله تشکیل دولت دهد. از مشخصه های این دوره انتخابات، اکثریت یافتن ملیّون در اسکاتلند بود.
        
        
  • 2012:   در جریان جنگ داخلی سوریه، در دو انفجار انتحاری با خودرو در دمشق 55 تن کشته و حدود 400 تن دیگر مجروح شدند.
        
  • 2013:   در یک بمب گذاری اتومبیلی در شهر 65 هزارنفری ریحانلی ترکیه واقع در نزدیکی مرز سوریه 52 تن کشته و حدود 140 نیز مجروح شدند.
        
  • 2016:   در این روز در یک محله شیعه نشین بغداد بیش از صد نفر بر اثر انفجار بمب کشته و صدها تن دیگر مجروح شدند. اعلام شد که انفجار کار داعش بود.
        
  • 2020:   اعلام شد که تا این روز و در کشورهای متعدد حدود چهار میلیون تَن به بیماری کووید - 19 مبتلا شده بودند که از این شمار حدود 270 هزار نفر جان سپرده بودند.
        
  • 2022:   شیرین ابوعاقله 51 ساله خبرنگار فلسطینی ـ آمریکایی شبکه الجزیره در انثای فعالیت ژورنالیستی در منطقه جنین واقع در ساحل غربی، به رغم بر تن داشتن جلیقه با نوشته پرس (روزنامه نگاری) بر اثر شلیک نظامیان اسرائیل کشته شد. وی 25 سال بود که در خاورمیانه برای شبکه الجزیره فعالیت ژورنالیستی داشت و قبلا برای چند رادیو. وزارت امورخارجه و دستگاه قضایی آمریکا و نیز کمیسیون حقوق بشر وابسته به سازمان ملل و همچنین انجمن جهانی روزنامه نگاران در زمینه کشته شدن شیرین ابوعاقله دست به تحقیق زدند و سرانجام اسرائیل اشاره کرد که تیراندازی غیرعمدی بود و عذرخواهی کرد.
    شیرین ابوعاقله

  • کارنامک نوشیروان (خاطره ای از مولف)
    یک ابتکار جالب برای تقویت میهندوستی در دوران حکومت دکتر مصدق
    در دوران حکومت مصدق، روزنامه نگاران میهندوست، معلمان و سخنرانان از هر فرصتی برای تقویت احساسات میهندوستانه ایرانیان غفلت نمی کردند. برای مثال: اواخر فروردین 1332 (که نگارنده ـ مؤلف این تاریخ آنلاین ـ دانش آموز کلاس دهم دبیرستان پهلوی کرمان بودم)، یک روز دانش آموزان را به اجتماع در محوطه وسیع دبیرستان فراخواندند. مهندس کارآموز رئیس دبیرستان خطاب به آنان گفت: چند نشریه به مناسبت زادروزِ وِرنِر فوس (وُس) آلمانی که جان خودرا فدای وطن کرد مطلب نوشته اند بروید این نشریات را بیابید و بخرید، آن مطلب را از نشریه جدا کنید و بر دیوارِ راهروهای مدرسه، بازار ـ بازار تاریخی و کم نظیر کرمان و هرجا که معرض دید همشهریان باشد بچسبانید تا همگان ببینند و سرمشق قرار گیرد.
         از همان روز چنین شد بگونه ای که آن نشریات کمیاب شدند و تا چند برابر بهای تکفروشیِ اعلام شده بفروش می رسیدند.
        ورنر وس Werner Voss میهندوست بنام آلمانی که در 17 سالگی و با آغاز جنگ جهانی اول داوطلبانه وارد ارتش وطن خود شده، فنون خلبانی فراگرفته و 48 هواپیمای دشمن را سرنگون ساخته بود 13 اپریل 1917 و در جریان یک نبرد هوایی کشته شد. هشت جنگنده انگلیسی هواپیمای اورا در میان گرفته و سرنگون کرده بودند. او در همان نبرد یک هواپیمای انگلیسی را سرنگون ساخته بود. بکارگیری هواپیما به صورت یک جنگ ابزار، از دوران جنگ جهانی اول آغاز شده است. وُس در 1897 به دنیا آمده بود که در 20 سالگی جان خودرا در راه وطن از دست داد.
        
    Werner Voss

     نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
    ... و این هم یک روش انتقام گیری جوانان کرمان از انگلیس در دوران حکومت مصدق
    الیزابت دوم در آن زمان
    90 ساله شدن الیزابت دوم در 21 اپریل 2016 این نگارنده ـ مؤلف این تاریخ آنلاین برای ایرانیان را به یاد روش جوانان کرمانی به انتقام گرفتن از انگلیسی ها در زمستان 1330 ه. ش. انداخت. الیزابت دوم ششم فوریه 1952 (بهمن 1330) بر جای پدر ـ جورج ششم ـ نشسته بود. این فرصت را حکومت مصدق به دست داده بود و دبیران دبیرستان ها آزادانه همه بلاهایی را که انگلیسی ها از زمان ورود گروهِ برادران شِرلی (دوران شاه عباس یکم) به قزوین ـ پایتخت وقت ـ بر سر ایرانیان آورده اند برای جوانان وطن (دانش آموزان) گفته و تشریح می کردند و دل آنان پُر بود. الیزابت دوم متولّد 21 اپریل 1926 در دوم ژوئن 1953 و حدود چهار ماه پس از نشستن برجای پدر، طی مراسمی تاجگذاری کرد. [الیزابت دوم که 70 سال و 7 ماه و چند روز پادشاه یونایتد کینگدُم و رئیس برخی از کشورهای عضو جامعه مشترک المنافع بود هشتم سپتامبر 2022 در 96 سالگی درگذشت و پسر بزرگش برجایش نشست و در ماه می 2023 تاجگذاری کرد.].
         همان زمان و به مناسبت برجای پدر نشستن الیزابت 27 ساله و عنوان ملکه الیزابت دوم گرفتن، برخی از نشریات تهران بویژه مجلّات، عکس های الیزابت دوم و گزارش پادشاه شدنش را درج کرده بودند و بعضا به تفصیل. جوانان کرمان این عکس ها را از روزنامه ها و مجلّات جدا کرده به عکاسی ها (عمدتا واقع در خیابان کاظمی وقت) داده بودند تا بزرگ و تکثیر کنند و هر عکس کُپی شده به پول آن وقت، برایشان 5 تومان تمام شده بود. [در آن زمان، دستگاه تهیه فتو کپی نبود]. این جوانان این عکس ها را به علامت انتقام گیری و نشان دادن تنفّر خود، در ملاء عام بر تنه درخت و دیوار می چسباندند و با دوشاخه سنگباران و یا در آنها چاقو فرو می کردند و سرانجام، عکس های پاره شده را همانجا آتش می زدند و ....
        آن جوانان اگر زنده باشند اینک در دهه های آخر عُمر هستند ولی گمان نکنم که آن احساس از وجود آنان خارج شده باشد و یا به فرزندان و نوه هایشان منتقل نکرده باشند. کرمانیان شهرت جهانی در کرامت و میهندوستی دارند. آنان در قرون وسطی مدت ها حاکم آلتائیک داشتند ولی حتی یک کلمه تُرکی یاد نگرفتند و این، باعث تعجب مورّخان در سراسر جهان است. رنجش و رویگردان شدن کرمانیان از دولت شاه از زمانی شدّت گرفت که منطقه بندرعباس (گُمبرون) را پس از 25 قرن از استان کرمان جدا و آن را اُستانی تازه کرد. اردشیر بابکان ـ حاکم وقت مکران، سیستان، کرمان و فارس که دژ نظامی کرمان بر فراز تپه (معروف به قلعه دختر) را نوسازی کرد در نظر داشت که پس از برانداختن اشکانیان که به فساد دولتی و سازش با روم گراییده بودند، شهر کرمان را پایتخت ایران کند. وی بعدا تغییر نظر داد زیراکه تهدید روم ادامه داشت و تیسفون (20 مایلی جنوب بغداد) به قلمرو رومیان نزدیکتر بود. کرمان که تمدن آن (طبق آثار بدست آمده در کَهنوج و ...) چندین هزار ساله است هنوز بزرگترین اُستان ایران به لحاظ وسعت است و یک منطقه خودکفا. سردار قاسم سلیمانی از استان کرمان برخاسته بود. سپاهیان کرمانی بودند که در سال 570 میلادی به فرمان خسروانوشیروان، از راه دریا (خلیج فارس) به یمن رفتند و حبشی های مهاجم به یمن را به دریای سرخ ریختند و از آن پس و به خواست بزرگان یمن، این سرزمین وابسته به ایران شد. سپاهیان کرمانی در همه لشکرکشی ها امپراتوری ایران شرکت داشتند. در شهریور 1320، لشکر کرمان (لشکر 7 پیاده) آخرین واحد نظامی ایران بود که دست از مقاومت در برابر نظامیان متجاوز انگلیسی برداشت. این لشکر یک تیپ متجاوز انگلیسی را در جلگه رایِن متوقف ساخته بود. این تیپ از مرز هند (اینک پاکستان) با ایران وارد کشور ایران شده بود و پس از عبور از شهرِ بَم چون اطلاع یافته بود که لشکر کرمان برای مقابله با آن به حرکت درآمده، در تَهرود مسیر خودرا تغییر داده و به جلگه راین (ضلع شمالی روستای ده میرزا) رسیده بود که در اینجا نیز خودرا در برابر واحدهای لشکر کرمان دیده بود و متوقف شده بود که این توقف چندین روز طول کشیده بود تا از دولت تازه دستور قطع مقاومت دریافت کرده بود.
     نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.



     

    مطالعه این سایت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشانی کامل سایت و نام مولف آن) آزاد است، مگر برای روزنامه های متعلق به دولت و دستگاههای دولتی؛ زیرا كه مولف این سایت اكیدا «روزنامه نگاری» را كار دولت نمی داند. روزنامه عمومی به عنوان قوه چهارم دمكراسی باید كاملا مستقل از دولت و سازمانهای عمومی باشد تا بتواند رسالت شریف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com