Iranians History on This Day
روز و ماه خورشیدی و یا میلادی مورد نظر را انتخاب و كلید مشاهده را فشار دهید
میلادی
   خورشیدی

 
10 ژوئن
 
جستجوی:

 
  هدیه مولف
این سایت مستقل و بدون كوچكترین وابستگی؛ هدیه ناچیز مولف كوچك آن به همه ایرانیان، ایرانی تبارها و پارسی زبانان است كه ایشان را از جان عزیزتر دارد ؛ و خدمتی است میهنی و آموزشی كه خدمت به میهن و هموطنان تكلیف و فریضه است كه باید شریف و خلل ناپذیر باشد و در راه انجام تكالیف میهنی نیاز به حمایت مادی احدی نباید باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد برای نگارش و عرضه در سایت نظرشخص مولف است.
 











Select your preferred language to translate this page into.

   لینک به این صفحه  

مهمترین رویدادهای ایران و جهان در طول تاریخ در این روز 10 ژوئن
ایران
نامه امپراتور چین باستان به قباد ساسانی در ژوئن 520
طبق کرونولوژی تاریخ چین باستان، امپراتور وقت چین در سال 520 میلادی نامه ای مفصل و اندرزگونه برای قباد ساسانی شاه وقت ایران فرستاده بود. محاسبات تقویمی، تاریخ انشاء این نامه را 17 ژوئن آن سال تعیین کرده است. این نامه که متن آن در تاریخ چین آورده شده است توسط هیاتی به ریاست یک وزیر پیشین به تیسفون ارسال شده بود و قباد ساسانی آن را پنج ماه بعد و زمانی که خودرا برای سرکوبی شورش گُرجی ها آماده می کرد دریافت داشت.
    در این پیام، امپراتور چین از کاهش حجم مبادلات تجاری دو کشور که قبلا چشمگیر بود گله کرده بود. امپراتور قول داده بود ـ اگر قباد تقاضا کند ـ به مساعی ایران در بازداری اقوام آلتائیک و هون از رخنه به قلمرو ایران (در منطقه فرارود) کمک خواهد کرد.
    روایت است که قباد تصمیم خود به لشکرکشی به منطقه ساحلی دریای سیاه در قفقاز را با فرستاده امپراتور چین در میان گذارده بود. قباد ژنرال پیروز مِهران و ژنرال نرسی را مامور این کار کرده بود که به درگیری با روم انجامید و رومیان شکست خوردند و حاضر به پرداخت غرامت (سکه طلا) شدند. رومیان محرّک شورش گُرجیان بودند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سالروز كودتای قوچان، قتل نادرشاه و تغییر مسیر تاریخ خاورزمین
یك نقاش تصویری از نادرشاه را در جنگ هند روی پرده كشیده است
دهم ژوئن سال 1747 (در آن سال مصادف با 20خرداد) در فتح آباد قوچان، نادرشاه در خوابگاهش به دست تنی چند از ژنرالهایش به قتل رسید و به این ترتیب ناپلئون شرق از این دنیا رفت ـ مردی كه آرزو داشت ایران را بار دیگر ابرقدرت جهان كند. دهم ژوئن درعین حال سالگشت مرگ دو زمامدار برجسته دیگر است. دو هزار و هفتاد سال پیش از قتل نادر، اسكندر مقدونی نیز دهم ژوئن (سال 323 پیش از میلاد) در بابل (جنوب غربی بغداد امروز) درگذشت و دهم ژوئن سال 1190 فردریك باربروسا (ریش قرمز) پادشاه امپراتوری مقدس (كاتولیكهای اروپا) در جریان لشكركشی به خاور میانه (جنگهای صلیبی) در رود سالف (گوک سو) در جنوب غربی آناتولی (تركیه امروز) غرق شد و عمرش پایان یافت.
     نادر در سال 1736 میلادی در یک اجتماع بزرگ در آذربایجان با رای زعمای ایران، سران قبایل، كدخدایان و معتمدان نقاط مختلف كشور به شاهی انتخاب شده بود. وی نیروهای روسیه را به آن سوی داغستان فراری و عثمانی را گوشمالی داده و برجای خود نشانده بود، منطقه فرارود (آسیای میانه) را آرام، و گردنكشان ایران خاوری (پختون ها = پشتون ها) را تنبیه و دهلی را در سال 1739 (نوروز) به تصرف خود درآورده بود. نادر نه تنها حاكمیت ایران را بر سراسر خلیج فارس مسلم ساخته بود، بلكه سران مسقط و عمّان را نیز به سوی خود جلب كرده، سرگرم ساخت ناو جنگی و درصدد تصرف جزیره زنگبار در حاشیه آفریقا هم بود تا راه آسیا را بر استعمار غرب سد كند.
     نادر دو سوم از ایام عمر خود را روی زین اسب گذرانید و لشكركشیهای لاینقطع و ضعف مزاج و خستگی جسمانی ناشی از آن، وی را به تدریج بدخلق و خوی ساخته بود كه نتیجه اش اتخاذ تصمیمات سخت و نیز اعمال مجازاتهای شدید و فوری اطرافیان خود و مقامات از جمله افسران ارشد بود.
    
تصويري ديگر از نادرشاه

نادر كه آخرین آیین های نوروزی دورات حیات را در كرمان گذرانیده بود، نیمه خرداد در راه بازگشت به پایتخت خود (مشهد)، در فتح آباد قوچان اردو زده بود. در این اردوگاه كه در 12 كیلومتری قوچان (خبوشان آن زمان) برپا شده بود، نادر دژبانی اردو را به احمدخان درانی، افسر 25 ساله پشتون، سپرده بود كه این امر باعث ترس افسرانی شده بود كه بر جان خود ایمن نبودند. نادر در جوانی با مادرش به اسارت افشارها درآمده بود ـ که گهگاه خراسان جنوب غربی را غارت می کردند. وی پس از مرگ مادر از اسارت گریخته بود و با اینکه همین دوران اسارات، اورا به نادر افشار معروف ساخته بود ولی از افشارها دلخوش نبود و میان دو طرف کینه ادامه داشت.
     این بیم و نگرانی به زودی 70 افسر و عمدتا از قاجارها و افشارها را برآن داشت كه «هم قسم» شوند تا نادر را بكشند. این توطئه گران شبانه (10 ژوئن 1747) به چادر خوابگاه نادر نزدیك شدند، نگهبان چادر را خفه كردند، و وارد چادر شدند. نادر با شمشیر دست به دفاع زد ولی صالح خان دست نادر، و یك ژنرال قاجار سر او را قطع كرد و روز بعد، در آن اردوگاه عظیم جز جسد نادر ـ تقریبا چیزی دیگر بر جای نمانده بود، و این بود سرانجام یكی از مردان بزرگ تاریخ مشرق زمین.
     جنازه نادر سپس در گوری كه خود قبلا در خیابان بالا در مشهد تدارك دیده بود دفن شد. در جریان كفن و دفن بود كه حاضران متوجه شدند نادر ریش خود را رنگ میزد تا كهولت او آشكار نشود.
     نادر كارها و وقایع روزانه را در پایان هر روز به منشی اش «میرزا مهدی» دیكته می كرد تا فراموش نشوند. وی جز «پزشك»، هرگز از كمك اروپائیان استفاده نكرد. نادر نسبت به اروپاییان بسیار بدبین بود، از همین رو به جای خرید كشتی از اروپا، از مازندران و از راه خراسان كه هموارتر بود، چوب به بوشهر حمل كرد و 19 كشتی جنگی توپدار ساخت. به ابتكار نادر بود كه توپهای سبك كه تا آن تاریخ در جهان سابقه نداشت ساخته شد و این توپهای قابل حمل با شتر، «زنبورك» نام گرفتند. نادر خرید كالای صنعتی (تكنولوژیك) از اروپا را روا نمی دانست و بارها گفته بود كه چنین خریدهایی قوه ابتكار را از ایرانی سلب می كند، ما خودمان باید نیازهای صنعتی مان را برطرف سازیم، آنان (فرنگی ها) چیزی بالاتر از ما ندارند، ما نباید عادت كنیم كه محتاج دیگران شویم.
     به نوشته مورخان اروپایی، نادر بر خلاف صفویه، كوچكترین نظر مساعدی به اروپاییان نداشت و برای تارانیدن آنان از آبهای شرق بود كه درصدد ایجاد یك نیروی دریایی بزرگ برآمده بود تا بتواند با آن جزایر اقیانوس هند از جمله زنگبار را از دسترس اروپاییان كه هدفی جز سلطه و استثمار شرق نداشتند دور سازد و برای این منظور مهندسان كشتی ساز هند را با كمك پارسیان ساكن این شبه قاره یافته و استخدام كرده بود. این مورخان نوشته اند نادرشاه كه شدیداً به اروپاییان بدبین بود به سرزمینهای مورد نظر اروپاییان در منطقه، از جمله عمّان قول حمایت نظامی داده بود. نادرشاه استقرار اروپاییان در بنادر اقیانوس هند و خلیج های منشعب از آن را كه به بهانه تجارت صورت می گرفت، وسیله ای برای دست اندازی به همه شرق تلقی می كرد
     نادرشاه علاقه عجیبی به جمع آوری كتاب و اهداء آنها به كتابخانه ها داشت. وی صدها جلد كتاب خطی نفیس به كتابخانه رضوی مشهد هدیه كرده بود.
    كودتای دهم ژوئن 1747 قوچان، نه تنها مسیر تاریخ ایران، بلكه سرنوشت مشرق زمین را تغییر داد. اگر این كودتا رخ نداده بود، انگلستان بر آسیای جنوبی و بعداً خاورمیانه، و روسیه بر قفقاز و سپس آسیای میانه دست نمی یافتند، افغانها (نامی كه انگلستان بر ایرانیان ساكن خاور ایرانزمین گذارده است) از بدنه میهن جدا نمی شدند و مسائلی به نام كشمیر و وزیرستان به وجود نمی آمد و نقشه جغرافیایی آسیای جنوبی چیز دیگری بود و ....
    برای اثبات «احساس میهن دوستی» نادر ذكر این دو دلیل كافی است: یكی حك كردن عبارت «نادر ایران زمین» بر سكه هایش و دیگری ورود وی به شهر دهلی در روز «نوروز». وی پس از شكست دادن ارتش هند، منتظر شد تا نوروز فرا رسد و در این روز ملی ایرانیان وارد دهلی شود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
دعوای شهرداری تهران و قصاب ها در خرداد1332 بر سر نرخ گوشت؛ هر كیلو گرم 26 ریال (قران)
خردادماه سال 1332 - در اوج درگیری ایران و انگلستان كه دولت تازه جمهوریخواهان آمریكا (دولت آیزنهاور) نیز وارد آن شده بود، مخالفت با اعتبارنامه برخی نمایندگان و وارد كردن اتهام به این و آن در مورد مشاركت در ربودن و قتل سرتیپ افشارتوس رئیس شهربانی وقت ـ مسئله دیگری توجه تهرانی ها را به خود جلب كرده بود و آن معارضه شهرداری با توزیع كنندگان گوشت (عمده فروشها) بود كه 19 خرداد 1332 به اوج خود رسیده بود. در این روز، امینی شهردار وقت (که در سال 1388 فوت شد) به عمده فروشها اخطار كرد كه اگر بخواهند بیش از این بازی درآورند، شهرداری ـ خود مستقیما به توزیع گوشت میان قصابی ها اقدام خواهد كرد و چنانچه بعضی قصاب ها اخلال كنند؛ در هر كوچه و خیابان دكه نصب خواهد كرد و به فروش گوشت مشغول خواهد شد.
    دعوا بر سر این بود كه شهرداری نرخ گوشت را هر كیلو گرم 26 ریال (25 قران) تعیین كرده بود و قصاب های عمده فروش مدعی بودند كه با این نرخ برایشان سودی حاصل نمی شود زیرا باید گوشت را هر كیلو گرم 24 قران به قصاب های خُرده فروش بدهند و با پولی كه به چوبدار برای خرید گوسفند می دهند، بیش از پنج شاهی (یك چهارم یك ریال) در هر كیلو برایشان نمی مانَد و شهردار می گفت كه همین سود كافی است.
    19 خرداد كه این مرافعه به اوج شدت رسیده بود، شهردار برای اجرای اخطار خود جمعی از سپورها را لباس سفید پوشاند و آماده فروش گوشت در دكه ها كرد و از طرفی هم دست به خرید گوسفند از چوبدار ها زد كه عمده فروشها با مشاهده سپورهای سفیدپوش جا خوردند و بیستم خرداد ماه (یک روز بعد) تسلیم نظر شهردار شدند و قیمت گوشت، هر یك كیلو گرم 26 قران تثبیت شد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تاسیس انجمن تاریخ در ایران و انتقاد دکتر فخرالدین شادمان استاد تاریخنگاری دانشگاه تهران از روزنامه نگاران و تاریخنگاران
دهم ژوئن 1968 (1347 هجری خورشیدی و در آن سال مصادف با 20 خرداد) آغاز بکار «انجمن تاریخ» در ایران، در اجتماع صدها نفری [و طبق گزارش برخی از روزنامه های تهران، بیش از هزار نفری] استاد، دبیر و دانشجویِ رشته تاریخ در تالار باشگاه معلمان تهران اعلام شد.
    در این اجتماع چند استاد و دبیر تاریخ سخنرانی کردند. دکتر فخرالدین شادمان استاد تاریخنگاری دانشگاه تهران [و وزیر پیشین] در نطق خود تاریخنگاری را دنباله روزنامه نگاری خواند و گفت که اگر روزنامه نگاران ضمن گزارش رویدادها، دو عنصر «چرا» و «چگونه» را از قلم نیندازند و تاریخنگاران به جای نقل ازخبرها و کتاب ها و نوشته های این و آن، همانند کارآگاه پلیس مسائل را دنبال کنند و برنگارند؛ دنیای بهتری خواهیم داشت. تاریخنگاران از آغاز قرن بیستم و روزنامه نگاران پس از جنگ جهانی دوم این وظیفه اساسی خودرا فراموش کرده اند، تن آسا (تن آسان) شده اند و در گوشه و کنار جهان مسائل دارد ریشه می دواند و وضعیت ازجمله مدنیّت بدتر و پیچیده تر می شود. وی سخنرانی خودرا با این بیت آغاز کرده بود: هرکه نامُخت [نیاموخت] از گذشت روزگار ــ هیچ ناموزد [نیاموزد] زصد آموزگار
    انجمن تاریخ ایران با هزاران عضو و یک نشریه ماهانه به نام زمین و زمان (جغرافیا و تاریخ) تا انقلاب 1357 فعالیت داشت و از آن پس، دیگر نامی از آن شنیده نشد. این انجمن در اجرای توصیه کنگره تاریخ و با هدف کشف گوشه های تاریک تاریخ طولانی ایران بویژه در زمینه اندیشه، دانش و ادبیات و آشناساختن ایرانیان و پارسی زبانان از گذشته خود و تجربه نیاکان ایجاد شده بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
... و به این سان، 4ماه پس از انقلاب، انتقاد از سیاستمداران ملی گرا آغاز شد و ...
صالحیار در 70 سالگی و 18 ماه پیش از وفات
در مراسم چهلمین روز درگذشت استاد مطهّری كه با حضور آیت الله عظمی خمینی و بسیاری از روحانیون در مدرسه فیضیه قم برگزار شده بود، فلسفی واعظ معروف در خطابه ای، آن دسته از سیاستمداران را به باد انتقاد گرفت كه به اظهار او، می گویند: اسلام؛ بلی، ولی روحانیون؛ نه. وی گفت كه همین ها در زمان حكومت دكتر مصدق همین شعار را علَم كردند (ملی گرایی؛ بله، ولی چند ملّی گرای مشخّص، نَه) و موجب تضعیف و برانداخته شدن او شدند و ....
    این خطابه كه چهار ماه پس از پیروزی انقلاب ایراد شد، به گفته اصحاب نظر، آغاز انتقاد و حمله به ملّی گرایان قرار گرفت كه هنوز کم و بیش ادامه دارد. همین انتقادها و حملات باعث كنار زده شدن ملّی گرایان كه از ستونهای انقلاب سال 1357 ایران بودند از عرصه شده است.
    روزنامه اطلاعات به سردبیری غلامحسین صالحیار روزنامه نگار شهیر ایران در صفحه اول شماره 20 خرداد سال 1358 خود تیتر اظهارات فلسفی در قم را چنین نوشته بود: حمله شدید فلسفی به «یاران مصدق». این تیتر بیانگر خیلی حرف ها تلقی شده بود.
    صالحیار در دی ماه 1357 ــ روزی كه شاه تهران را به نام سفر به مصر تَرك كرد در صفحه اول اطلاعات تیتر زد: «شاه رفت» ـ (یعنی دیگر بازنخواهد گشت.).
    صالحیار با نیم قرن سابقه روزنامه نگاری، در تابستان 1358 از روزنامه اطلاعات كنار رفت*، این مؤسسه مصادره گردید، از صاحبان آن خلع یَد به عمل آمد و در پی این دو رویداد بسیاری از نویسندگانِ بنام این موسسه ــ عمدتا تحت عناوین انتظار خدمت ــ بركنار و خانه نشین شدند. صالحیار كه با ایجاد خبرگزاری رادیو ــ تلویزیون، راه اندازی روزنامه آیندگان، دو بار سردبیری روزنامه اطلاعات، سردبیری اخبار بین الملل خبرگزاری پارس، تاسیس سندیكای روزنامه نگاران با كمك چند تَن دیگر، و تالیفات متعدد از چهره های برجسته تاریخ معاصر مطبوعات ایران بشمار می رفت 19 آذر 1383 در 72 سالگی و در جریان خانه نشینی فوت شد.
    - - - - -
    * به اظهار برخی از همکاران صالحیار، وی پس از اینکه شنید مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات در دست مصادره شدن است، دیگر به محل کار خود (تحریریه روزنامه) بازنگشت.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
دریادار مدنی کرمانی: این مجلس جای من نیست و ...
دريادار دکتر مدني

بیستم خرداد 1359 و پس از تصویب 180 اعتبارنامه، نخستین دوره مجلس شورای اسلامی در تهران آغاز بكار كرد. پیش از انتخاب هیات رئیسه مجلس، ریاست سِنّی آن با یدالله سحابی بود.
     درجلسه 20 خرداد اعتبار نامه های دریادار دكتر احمد مدنی نماینده منتخب كرمان، هاشم صبّاغیان و علی اكبر معین فر كه با اعتراض رو به رو شده بود به كمیسیون تحقیق ارجاع شد و اعلام گردید كه شورای نگهبان كه بدون موجودیت آن مجلس نمی تواند قانون وضع كند هفته بعد آغاز بكار خواهد كرد.
    بعدا دریادار مدنی به دلیل همان اعتراض اعلام كرد كه این مجلس جای او نیست و رفت. وی در نخستین انتخابات ریاست جمهوری هم نفر دوم شده بود. دریادار مدنی که پس از انقلاب سال 1357 در سمت های وزیر دفاع، فرمانده نیروی دریایی و استاندار خوزستان تلاش بسیار کرد تا کشور تجزیه نشود، در 76 سالگی ـ در بهمن ماه 1384 در آمریکا فوت شد. وی از ملّی گرایان بنام کشور بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
حُکم اعدام برای سارق خیابانیِ طلا و جواهراتِ عمدتا بانوان در تهران
به گزارش خبرگزاری مهر (کُد خبر 5499450)، یک سارق مسلح با نام اختصاری (ر. ع.) که با دو نفر دیگر یک باند زورگیری و سرقت مسلحانهتشکیل داده بودند و با ایجاد رعب و وحشت و استفاده از سلاح، در منطقه شرق تهران به ویژه محله های جوادیه و تهرانپارس، سرقت طلا و جواهرات می کردند به اعدام محکوم شده و قرار است سوم و یا چهارم خرداد (خرداد 1401) به دار آویخته شود [که شد]. طبق اظهار دادستان تهران، این سه تَن ضمن گشت زنی با موتوسیکلت، هدف را و عمدتاً از بین بانوان انتخاب و پس از تهدید و ترساندن آن فرد با قمه و خنجر، به وسیله قیچیِ آهن بُر طلاجات وی را بریده و سرقت میکردند.
    به اظهار دادستان تهران، این سه تن در موارد متعدد اقدام به ضرب و جرح و سرقتِ مقرون به آزار کرده بودند که پس از طی مراحل دادرسی و اثبات جرم محاربه از طریق سرقت مسلحانه، حُکم اعدام «ر.ع.» قطعی شده و اجرا می شود [شده است]. دادستان تهران هشدار داده است که دستگاه قضائی برای حفظ امنیت مردم با کسی تعارف ندارد و مجازات اینگونه افراد، قاطع و بدون اغماض خواهد بود.
    
    [نقل از شماره 93 مجله روزنامک www.rooznamak-magazine.com]
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
هجدهم خرداد 1401 سید عباس صالحی نماینده ولی فقیه و مدیر مسئول روزنامه اطلاعات شد
در پی فوت حجت الاسلام سید محمود دعایی در 15 خرداد 1401 و در 81 سالگی، هجدهم خرداد 1401 آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی و انقلاب سید عباس صالحی را به نمایندگی ولی فقیه در موسسه مطبوعاتی اطلاعات و مدیر مسئول روزنامه 96 ساله اطلاعات [96 ساله وقت] منصوب کرد. صالحی که در دوران ریاست جمهور حسن روحانی چهار سال وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و قبلا معاون فرهنگی این وزارت، از مردادماه 1403 باردیگر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است. او تا خرداد 1404 مدیریت روزنامه اطلاعات را نیز برعهده داشت و مقدمات برگزاری مراسم صدساله شدن این روزنامه را مهیا کرد. موسسه مطبوعاتی اطلاعات بزرگتزین موسسه مطبوعاتی در مشرق زمین بشمار آورده شده است. دو روزنامه اطلاعات و کیهان که در سال 1358 مصادره شدند، وابسته به دفتر رهبری هستند. حجت الاسلام دعایی 42 سال در آن مقام بود. سید عباس صالحی متولد 1342 در مشهد فعالیت حوزوی، مطبوعاتی و دانشگاهی داشته است و از کارشناسان بنام امور فرهنگی و رسانه ای است با تجربه زیاد در این امور.
    انتصاب صالحی، پنجشنبه 19 خرداد 1401 تیتر صفحه اول چندین روزنامه قرار گرفته بود که سه نمونه آن در زیر کپی شده است:
    


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
دکتر اکبر اعتماد، فیزیکدان و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران که از او به‌عنوان «پدر برنامه هسته‌ای ایران» یاد می‌شود در 94 سالگی درگذشت


دکتر اکبر اعتماد، فیزیکدان و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران که از او به‌عنوان «پدر برنامه هسته‌ای ایران» یاد می‌شود، بیست و دوم فروردین 1404 در 94 سالگی در پاریس درگذشت.
    اکبر اعتماد که در سال 1309 ه.ش. در همدان بدنیا آمده بود تحصیلات عالی خود را در رشتۀ فیزیک هسته‌ای در سوئیس به پایان رساند و پس از بازگشت به وطن، در سال 1344 مشاور فنی طرح پژوهش‌های رآکتور اتمی شد و سال بعد بنیاد انرژی اتمی ایران را به مدیریت خود تأسیس کرد و در سال 1353 مأمور شد برنامه‌ای جامع برای توسعۀ انرژی هسته‌ای در ایران تدوین و اجرا کند. نتیجه این اقدام تأسیس سازمان انرژی اتمی ایران بود که خود او نیز ریاست آن را بر عهده گرفت و ظرف 4 سال موفق شد مقدمات ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای را فراهم کند. دولت آمریکا در اجرای سیاست آیزنهاور ـ اتم برای صلح ـ که در سال 1953 طرح شده بود یک رآکتور کوچک آموزشی در اختیار ایران قرارداده بود که به دانشگاه تهران داده شد و در شمال غربی کوی امیرآباد تهران قرارداده شد.
    دهم اپریل 1977 (21 فروردین 1356) نشست جهانی تكنولوژی اتمی با شركت پانصد مقام مربوط و كارشناس از سراسر جهان در محل تخت جمشید آغاز بكار كرد و چهار روز طول كشید. شرکت کنندگان در نشست دکتر اکبر اعتماد رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران را به ریاست جلسات نشست انتخاب کردند.
    دکتر اعتماد که در دهه های اخیر در فرانسه زندگی می کرد در مصاحبه ای از او که در نوامبر 2009 در یک نشریه چاپ واشنگتن انتشار یافته بود با تاکید گفته بود که دولت وقت ایران (نظام پیشین) در سال 1968 (1347 ه.ش.) نباید پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی را امضاء می کرد و افزوده بود: این پیمان ـ قراردادی است میان قوی ها و ضعیف ها. این قرارداد را قوی ها علیه ضعیف ها تنظیم کردند. خودشان این قرارداد را رعایت نمی کنند. چند سال است که از مفاد این پیمان در مورد ایران سوء استفاده می کنند. با چند ادعا یقه ایران را چسبیده اند که چرا این کار و آن کار را کرده است حال آنکه خودشان چهل سال است به تعهدی که سپرده اند عمل نمی کنند. آنها متعهد به خلع سلاح هسته ای و انهدام سلاحهای هسته ای خود شده بودند. این قوی ها همچنین تعهد کرده بودند که تکنولوژی هسته ای در اختیار کشورهایی که آن را ندارند قراردهند که پس از گرفتن امضاء از آنها (امضای پیمان منع گسترش) زیرش زده اند. من اگر به جای دولت (دولت جمهوری اسلامی ایران) بودم نه تنها از این پیمان بلکه از آژانس بین المللی انرژی اتمی خارج می شدم. این آژانس برای ما چه کرده است؟ و عضویت در آن برای ما چه امتیاز و فایده ای دارد؟. ببینید در چند سال اخیر چقدر وقت ایران را با این سر و صداها گرفته اند. در حال حاضر 9 کشور جهان دارای سلاح اتمی هستند. من همواره از برنامه های اتمی وطن دفاع کرده ام و بازهم دفاع می کنم.
    دکتر اکبر اعتماد بود که قرارداد ایجاد یک نیروگاه اتمی را با یک کمپانی آلمانی امضاء کرده بود. نظام حکومتی سابق یک میلیارد دلار برای غنی سازی اورانیوم هزینه کرده بود.
    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    نقل از مجله روزنامک، شماره 111 صفحات 9 و 10
     پی دی اف مطالب این شماره و همه شماره های قبلی مجله روزنامک در این آدرس:
     www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
یک بانوی ایرانی وارد گروه میلیاردرهای جهان شد
دکتر مَهکامه زنگنه

در آخرین هفته اردیبهشت 1404 ورود یک بانوی 54 ساله ایرانی به نام دکتر مَهکامه زنگنه Maky Zanganeh به گروه میلیاردرهای جهان گزارش رسانه ها شده بود و در این زمینه گزارش های متعدد در گوشه و کنار جهان با ذکر جزئیات و تصاویر وی انتشار یافته بود.
    تیتر یکی از رسانه ها درباره او چنین بود:
    How Iran Immigrant Maky Zanganeh Is Now a Self-Made Billionaire in USA
    بانو دکتر زنگنه مدیرعامل کمپانی Summit Therapeutics, a biopharmaceutical oncology company است و طبق این گزارش ها، کارآمدی او در مدیریت کمپانی به قدری بوده است که سهام این کمپانیِ داروسازی بیوفارموکولوژی سرطان چندین برابر شده و به بیش از 17 میلیارد دلار رسیده است و فوربس Forbes او را در ردیف میلیاردرها قرار داده است. او اینک یکی از 34 بانوی میلیاردر است که تنها 3 تن از آنان در امور داروسازی فعالیت دارند.
    بانو زنگنه متولد تهران، در یازده سالگی و در جریان جنگ عراق با ایران با خانواده اش به آلمان سفر کرد. والدین او به ایران بازگشتند و مَهکامه درخانه یکی از بستگان ماند و به تحصیل در آلمان ادامه داد. پس از پایان تحصیلات دبیرستانی به تحصیل در رشته دندانپزشکی پرداخت و در سال 1995 دکتر شد. وی به آمریکا منتقل و به تحصیلات خود در رشته Computer Motion ادامه داد و وارد کار بیوتِک شد و به این کار تا به امروز ادامه داده و مدیر چنان کمپانی بزرگی شده است.
    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    نقل از مجله روزنامک، شماره 111 صفحه 9
     پی دی اف مطالب این شماره و همه شماره های قبلی مجله روزنامک در این آدرس:
     www.rooznamak-magazine.com
    
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تصمیم ترامپ در مورد منع ورود اتباع 12 کشور ازجمله ایران به آمریکا از نیمه دوم خرداد 1404 ـ استثناها و ذکر علل در دستور العمل
به اظهار یک مقام آمریکایی، دونالد ترامپ چهل و هفتمین رئیس جمهوری آمریکا در نحستین هفته ژوئن (نیمه خرداد 1404) تصمیم خود درمورد محدود کردن ورود اتباع چند کشور به آمریکارا به صورت یک دستور العمل (فرمان اجرایی ـ
    Proclamation
    ) امضآء و ابلاغ خواهد کرد [که ابلاغ کرد و از دوشنبه نهم ژوئن 2025 به اجرا درآمده است]. ترامپ این تصمیم را در بیستم ژانویه 2025 و نخستین روز آغاز دومین دوره زمامداری اش اعلام کرده بود.
    به اظهار این مقام، ترامپ ورود شهروندان 12 کشور ازجمله جمهوری اسلامی ایران را به آمریکا ممنوع خواهد کرد [کرده است] به استثنای آنان که کارت سبز (اقامت دائم) دارند، در آمریکا عضو درجه اول خانواده دارند (پدر، مادر و فرزند)، ورزشکاران و مربّیان آنها که برای مسابقه می خواهند بیایند، اتباع آن کشورها که کارکنان دولت آمریکا هستند، دیپلمات ها و در مورد ایران و افغانستان؛ افراد اقلیت های مذهبی که بخواهند پناهنده شود.
    وی گفت که ورود اتباع هفت کشور دیگر به آمریکا نیز محدود خواهد بود و نام همه این 19 کشور در دستورالعمل که در دست تنظیم است ذکر خواهد شد [شده است]، به علاوه علل اتخاذ این تصمیم.
    ترامپ در نخستین دوره زمامداری اش به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا، ورود اتباع چند کشور ازجمله ایران را به آمریکا محدود کرده بود که بتدریج از سختگیری آن کاست.
    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    نقل از مجله روزنامک، شماره 111 صفحه 8
     پی دی اف مطالب این شماره و همه شماره های قبلی مجله روزنامک در این آدرس:
     www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو اندیشه
زادروز فخرالدین ابراهیم همدانی صوفی و عارف بزرگ ایرانی که مادیگری را ریشه جرائم اعلام کرده است
دهم ژوئن (بیستم خرداد) زادروز فیلسوف ایرانی، صوفی و عارف بزرگ ـ فخرالدین ابراهیم همدانی است كه در سال 1213 میلادی در نزدیكی شهر همدان به دنیا آمد و در راه صوفیانی همچون مولوی قرار گرفت. فخرالدین كه 76 سال عُمر كرد و بسال 1289 در دمشق درگذشت بر افكار بسیاری از فلاسفه پیش از خود تفسیر نوشت، از جمله بر عقاید «ابن عربی». «لمعات» یكی از تالیفات اوست. وی شعر نیز می سرود.
     فخرالدین مدتی از عُمر خودرا در هند غربی (پاکستان امروز) گذراند و همانجا ازدواج کرد و کتاب «عُشّاق نامه» را نوشت. آن منطقه در آن زمان «پارسی زبان» بود و پارسی مادر زبان اُردو است. وی سپس به قونیه (واقع در ترکیه امروز و در آن زمان در قلمرو روم شرقی) رفت و معاشر مولانا جلال الدین شد. در آن زمان پارسی زبان ساکنان شرق، مرکز و جنوب شرقی ترکیه امروز بود و نزدیک به نیمی از واژگان تُرکیِ ترکیهِ امروز از زبان پارسی گرفته شده است. نخستین پادشاهان عثمانی ازجمله محمد فاتح موسس امپراتوری عثمانی به پارسی مکاتبه می کردند.
    فخرالدین ابراهیم پس از اقامت در قونیه، چون در آنجا با دشمنی امپراتور روم شرقی رو به رو شد به دمشق گریخت. وی انواع «صوفیسم» را تفسیر کرده و بر ضد دل بستن به مادیات دنیوی بوده و اثبات کرده است که مادیگری و زَرپرستی ریشه و عامل جرائم و جنایات است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو دموکراسی
جو بایدن یک روز «اوباما» را ناآگاه از تاریخ تحولات گیتی خواند و یک روز معاونت وی را پذیرفت!


سال 2008 و دو ماه پیش از تشکیل کنوانسیون حزب دمکرات آمریکا جهت تعیین نامزد این حزب در انتخابات نوامبر آن سال ریاست جمهوری، جو بایدِن سناتور ایالت دلیور (دِلِور) و یکی از داوطلبان نامزدی آن حزب گفته بود که با تجربه و آگاهی اندک باراک اوباما (که یک وکیل قضایی در شیکاگو و یک دوره هم در کنگره، سناتور بود) از سیاست خارجی، تاریخ تحولات گیتی و مسائل جهانی ـ اگر انتخاب شود، آمریکا در هرگونه بحران جهانی آسیب خواهد دید و با توجه به روند وضعیت جهان، او (بایدن) یقین دارد که هر چند وقت یکبار یک بحران جهانی روی خواهد داد و .... [به رغم این اخطار بایدن، کنوانسیون حزب دمکرات که در ماه آگوست آن سال برگزار شد، اوباما را نامزد حزب کرد و اوباما نیز به رغم آن تذکر انتقادی، «بایدن» را به عنوان نامزد معاونت خود تعیین گرد! و روز رای گیری، دو اسم در یک تیکت بود؛ اوباما نامزد ریاست جمهوری و بایدن معاون او.].
    برپایه اظهارات آن روز جو بایدن (کاتولیکِ ایرلندی تبار و تنها سناتور آمریکایی که بر سرِ قبلا طاس خود موی کاشته است) همان زمان یک کاریکاتوریست آمریکایی کاریکاتور بالا را ترسیم کرده بود که توسط سندیکای مربوط توزیع شد و همزمان در بیشتر روزنامه های آمریکا به چاپ رسید. با وجود آن تذکر (هشدار) و به تامل وادارکردن برخی آمریکاییان، جو بایدن بعدا با اشتیاق تمام پذیرفت که معاونت «اوباما» را برعهده گیرد! و در یکی دو سال اول نه تنها معاون ریاست جمهوری بلکه «امین حضور» اوباما بود، و در هر مراسمی در کنار او دیده می شد که چنین عملی قبلا در مورد معاونان ریاست جمهوری آمریکا دیده نشده بود.
    به مناسبت سالروز تذکر جو بایدن، برخی از رسانه ها و بویژه وبلاگ های خبری در چند روزی که به دهم ژوئن 2009 ختم شد ضمن درج یک کُپی از کاریکاتور مورد بحث (که در بالا آمده است) این دو سئوال را مطرح کرده بودند: آیا جو بایدن هنگام گام برداشتن و یا ایستادن پشت سر اوباما، اظهارات (ژوئن 2008) خودرا درباره او بیاد می آورد؟!. این چه اشتیاقی است که فرد برای دست یافتن به مقام، همه اصولی را که قبلا به آنها معتقد بود زیر پا می گذارد؟.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
انتخابات فرانسه و تجدید گرایش ناسیونالیستی فرانسویان و ...
Marine Le Pen

انتخابات اپریل 2022 فرانسه نشان داد که این کشور باردیگر به سوی احیاء ناسیونالیسم فرانسوی پیش می رود. در این انتخابات بانو مارین لو پن Marine Le Pen پنجاه و چهار ساله ـ یک ناسیونالیستِ تا حدی افراطی موفق به دست آوردن 42 درصد آراء شد. با وجود این، اِمانوئل مَکرون رئیس جمهوری و رقیب او با 58 درصد آراء بر وی پیشی گرفت و پیروز شد. درصدِ آراء بانو لو پن باعث انتشار تفسیرهای متعدد و مقایسه عقاید و گرایش مردم شد که ماحصل این اظهارنظرها بر این پایه بود که در بیشتر کشورها گرایش شهروندان به ناسیونالیسم بیشترشده و در کشورهایی که اصحاب منافع و کمپانی ها مداخلات بیشتری در تصمیم گیری های دولتی دارند، گرایش ناسیونال سوسیالیستی معتدل.
    قبلا پیش بینی شده بود که بانو «لو پن» برنده خواهد شد که در آستانه انتخابات به او اتهاماتی وارد کردند و نظر شماری از شهروندان را تغییر دادند. چند سال است که برای پیشروها در هر زمینه، در آخرین لحظات، اتهام سازی می شود و در آمریکا عمدتا این اتهامات، اشاره به حرکات سِکسی طرف دارد و برخی مربوط به دوران تحصیل (سال ها پیش) و بعضا ساختگی.
    
    [نقل از شماره 93 مجله روزنامک www.rooznamak-magazine.com
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
زادروز «رضا رهسپار» نویسنده، روزنامه نگار، محقّق و از پدران ایرانشناسی
رضا رهسپار
بیستم خرداد (دهم ژوئن) زادروز رضا رهسپار نویسنده، روزنامه نگار و هنرشناس ایرانی است که بسال 1319 هجری خورشیدی (1940 میلادی) در تهران چشم به جهان گشوده است و اینک در لس آنجلس زندگی می کند. مطبوعات دهه 1350 (1870 میلادی) ازاو به عنوان یکی از پدران ایرانشناسی نام برده بودند.
    رضا که تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران بپایان برده از مدرسه عالی علوم سیاسی پاریس و دانشگاه سوربُن فوق لیسانس و دکترا گرفته است. رساله دکترای او که خلاصه ای از ترجمه فارسی آن در مطبوعات تهران انتشار یافت و مورد توجه قرار گرفت درباره تاریخ مطبوعات ایران از آغاز تا پایان دوران قاجاریه است. با این تحقیق او، ایرانیان نسل قرن 20 متوجه شدند که وطن آنان در قرن سوم میلادی و زمان پادشاهی اردشیر ساسانی «روزنامه» داشت. رساله دیگر «رضا رهسپار» مکمل رساله نخست و عبارت بوده است از تاریخ مطبوعات سیاسی ایران و نقش آنها در روشنگری و بیداری ایرانیان و کمک به انقلاب مشروطیت و ....
    رضا رهسپار که در بازگشت از فرانسه به تهران، وارد دنیای روزنامه نگاری شد در این حرفه عمدتا شاخه هنری نویسی و سینمایی نگاری و نقد کارهای هنری را دنبال کرد و در این زمینه شهرت فراوان به دست آورد و تا قائمقامی رادیوتلویزیون بالا رفت.
    رضا درعین حال سربیری و مدیریت مجله ها و روزنامه های متعدد را در تهران برعهده داشت. سردبیری مجله «حقوق مردم» از نشریات وقت تهران بر شهرت و اهمیت او افزود و وی را به صورت یک مدافع «حقوق بشر» جلوه گر ساخت.
    از کارهای مهم «رضا رهسپار» که باقی ماندنی خواهد بود ارتقاء ایرانشناسی با راه اندازی گشت های ایرانگردی بود و این اهتمام در زمان عضویت او در هیات مدیره سازمان توریسم ایران (گشت های ایران) صورت گرفت که اینک به صورت سازمانی بزرگ به نام گردشگری و دیدار از آثار تاریخی ایران وابسته به ریاست جمهوری درآمده است. رضا رهسپار برای راه اندازی آن سازمان تلاش و تبلیغ بسیار کرد تا مقامات و مردم متوجه شوند که دیدنی های تاریخی و مناطق زیبای فراوان دارند و دنیا با مشاهده آنها باید متوجه گذشته با عظمت و تمدن درخشان ایران باستان شود و این هدف جز با دیدار از این آثار درخشان و بی نظیر و تأمل برانگیز تامین نخواهد شد. صنعت ایرانگردی و توریسم می تواند درآمدزا هم باشد.
    رضا رهسپار در طول اقامت در آمریکا، همچنان به کار قلم، هنر و تحقیق ادامه داده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سایر ملل
نخستین کودتا به مفهوم امروز در تاریخ بشر ـ نظرات و باورها نسبت به کودتا و گاهی اجتناب ناپذیر بودن آن
نخستین کودتا (برکنارکردن دولت با توسل به زور) ـ کودتایی مشابه کودتاهای معاصر، نهم ژوئن سال 411 پیش از میلاد در کشور ـ شهر آتن روی داد. این کودتا دولت آتن را برکنار و چند اِلیت و به اصطلاح وقت؛ اولیگارش Oligarch را حکومت داد. کشور ـ شهر آتن در آن زمان حدود 400 اولیگارش (توانگر و اَرباب ملک) داشت. درآن زمان، افسران ارتش و اصحاب رزم از همین گروه و افراد خانواده آنان بودند. بنابراین، تعریف آن با تعاریف امروز (اولیگارش = ثروتمندِ بانفوذ و ...) فرق داشت.
    کودتای آتن در جریان جنگ های پلوپونِز روی داد ـ (جنگ های اسپارت و متحدین آن با آتن و ائتلاف آن از سال 431 تا 404 پیش از میلاد). در جریان این جنگ ها، ایران ـ تنها اَبَرقدرتِ دنیای باستان ـ از اسپارت و ائتلاف آن حمایت می کرد، ازجمله رساندن اسلحه، خواروبار و دادن پول و به همین سبب، آتنی ها و نویسندگان آن به زبان وقت خود، دولت ایران را امپریالیست می خواندند [واژه امپریالیسم به مفهوم سیاست اِعمال قدرت و نفوذ ـ نفوذ سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی و دیکته کردن به ملل ضعیف از زمان ناپلئون بناپارت به میان آمده و قبلا ـ در طول تاریخ تا قرن نوزدهم، واژه های دیگری در هر زبان برای بیان آن بکار می رفت.].
    تا زمان کودتای آتن، این «کشور ـ شهر» به صورت دمکراسی اداره می شد و مقامات آن انتخابی بودند و ضوابط در یک بامداد در یک محوطه روباز (محل ورزش و یا نمایش) در اجتماع شهروندان مطرح و به رای گذارده می شد و در صورت تصویب، قانون می شد و همچنین انتصابات دولتی. در آن زمان از دمکراسی آتن، یک قرن گذشته بود.
    استدلال کودتاگران در آن روز این بود که دولت انتخابی وقت شایستگی نداشت، مردم در انتخاب آنان دقت نکرده بودند و وضعیت جنگ را در نظر نگرفته بودند و شکست های نظامی و اقتصادی جاری (وقت)، نتیجهِ همین ناشایستگی مقامات بوده و در این شرایط راهی جز برکنار کردن دولت با توسل به نیروی نظامی وجود نداشته است و دولت تازه (دولت اِلیت ها = اولیگارش ها) بهتر خواهد توانست جنگ را با برقراری روابط خارجی متناسب و اقتصادِ بی مسئله هدایت کند.
    در آن زمان، آتن نه تنها در جنگ های پلوپونز، بلکه در لشکرکشی به جزیره سیسیل (جنوب ایتالیا) دست بگریبان ناکامی بود و مردم ناراضی از وضعیت.
    توسیدیدِس (مورّخ) و ارسطو (فیلسوف و معلّم) کودتای آتن را «انقلاب» خوانده اند و از آن پس، به اقتباس از آنان، بسیاری از کودتاها نیز انقلاب خوانده شده اند و اقدامی ضروری و لازم برای نجات ملّت و کشور.
    در بیشتر کتاب های مربوط به تاریخ یونان باستان از اعضای منتخب دولت وقتِ «کشور ـ شهر آتن» ـ پیش از کودتا به عنوان کامانرها
    Commoners (توده ها ـ از توده ها ـ عامیون) نام برده شده که از تجربه و معلومات عمومی و میهندوستی اِلیت ها برخوردار نبودند.
    نتیجهِ کودتای سال 411 پیش از میلاد از قرن هفدهم عنوان تازه ای یافت: Plutocracy (حکومت ثروتمندان، ارباب ملک و کسانی که ثروت به آنان قدرت داده بود) که از قرن بیستم که اصحاب نظر معتقد شدند که بعضی اوقات، شرایط کشور به حدّی وخیم می شود که برای نجات ملّت راهی جز کودتا باقی نمانده، تعاریف تازه ای جای آن را گرفته است. برخی از اصحاب نظر معتقدند که کودتای نظامی، زیانی کمتر از انقلاب دارد که انقلاب تلفات دارد و همه چیز را زیر و رو می کند. کودتا تنها مقامات ارشد را تغییر می دهد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
درباره كائنات
امانوئل ولیكوفسكی نویسنده ای كه درباره كائنات، پیدایش «ونوس» و احتمال برخورد ستارگان با یكدیگر كتاب نوشته و عقاید تازه ای در این زمینه ها بیان داشته است دهم ژوئن سال 1895 به دنیا آمد.
    وی در كتاب معروف خود «ورلدز این كالیژن» نوشته است كه «ونوس» از داخل سیاره مشتری بیرون جهیده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
انتشار انگیزه های قتل پادشاه صربستان و بانوی او در كاخ سلطنتی بلگراد
پادشاه مقتول
ده روز پس از قتل پادشاه صربستان، جزئیات این رویداد انتشار یافت، از این قرار: چند افسر جزء ارتش صربستان با یك یکان نظامی سی ام ماه می سال 1903 در ساعات شب به كاخ الكساندر اوبرنویچ یکم پادشاه وقت صربستان حمله بردند و او و بانویش «دراگا» را كشتند.
    با قتل الكساندر دودمان اوبرنویچ منقرض شد و سلطنت به دودمان كارا (قره) جورجویچ (جورج سیاه ) انتقال یافت. میلوخ اوبرنویچ و جورج سیاه از قهرمانان استقلال صربستان و كرواسی و اخراج عثمانیان از این دو سرزمین بودند كه به همین سبب حكومت این سرزمین ها یكی پس از دیگری به خاندان آندو داده شد.
    برای كودتای نظامی سی ام مه 1903 بلگراد علل متعدد نوشته اند از جمله:
    ــ ازدواج الكساندر با «دراگا» كه رهبر كودتا ـ یک افسر جزء ـ برادر شوهر سابق «دراگا» بود و هم او بود كه ضمن حمله، نخست «دراگا» را كشت.
    ــ تعلیق قانون اساسی از سوی الكساندر به خواست محافظه كاران كه باعث خشم روشنفكران و افسران پایین تر از ژنرال شده بود.
    ــ دو دوزه بازی كردن الكساندر اول با روسیه، كه روسیه خود را برادر بزرگ و بزرگ خانواده اسلاوها می دانسته و به خود حق مداخله در امور آنان را می داده است.
    ــ بی اعتنایی الكساندر كه هنگام مرگ بیش از 27 سال نداشت به توصیه های سران ارتش.
    ــ رقابت پنهانی خانواده قره جورجویچ كه حكومت را حق خود می دانست با خانواده اوبرنویچ .
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
ماجرای ربوده شدن یک رهبر سوسیالیست های ایتالیا و قطعه ـ قطعه شدن او! ـ Matteotti بر ضد انقلاب پرولتاریا بود
Giacomo Matteotti

گیاكومو ماتئوتی Giacomo Matteotti رئیس فراكسیون سوسیالیستها در پارلمان ایتالیا در پی انتشار کتاب «فاش می کنم» حاوی انتقاد از روش انتخاباتی حزب فاشیست ایتالیا ازجمله وادارکردن رای دهندگان به نامزدهای این حزب و تخریب علنی دیگران و تقلب در انتخآبآت سى ام ماه مى 1924، 40 روز بعد (دهم ژوئن این سآل) در راه خانه اش ربوده شد و جسد قطعه ـ قطعه شده او 66روز بعد در 36 کیلومتری شهر رم به دست آمد.
    اختلاف نظر ماتئوتی با حزب فاشیست و شخص موسولینی (رهبر این حزب) از زمانی آغاز شده بود كه موسولینی به دفاع از آن دسته از صاحبان صنایع سخن گفته بود كه در كارشان موفق و در پیشرفت ایتالیا و قدرتمند كردن آن موثر بوده اند. ماتئوتی گفته بود كه این حمایت موسولینی باعث افزون شدن ظلم این جماعت به كارگران و اسثتمار هرچه بیشتر آنان می شود.
    در پی كشف جسد ماتئوتی که 22 ماه می 1885 به دنیا آمده بود، سوسیالیست ها با برگزاری تظاهرات خواهان بركناری موسولینی شدند، ولی پادشاه وقت ایتالیا قبول نكرد كه موسولینی در آن قتل دست داشته و پیشنهاد بركناری وی را ردّ و متهمان به قتل ماتئوتی ازجمله یک افسر اطلاعاتی را عفو كرد. سوسیالیست ها که پس از جنگ جهانی دوم به قدرت رسیده بودند پرونده قتل را بازگشودند و متهمان عفو شده را به دادگاه بردند و به زندان ابد محکوم کردند ولی بر دادگاه ثابت شد که شخص موسولینی از قتل ماتئوتی خبر نداشته بود. ماتئوتی از سوسیالیست هایی بود که عقیده دارند که هرگونه تحول و تغییر نظام باید با رای مردم و از طریق پارلمان باشد. وی با انقلاب و دیکتاتوری پرولتاریا (طبقه کارگر) مخالف بود و می گفت که این طبقه تجربه حکومت کردن ندارد و رادیکال و کینه توزانه رفتار می کند و مردم مشتاق مادیگری و بی رحم و مروّت می شوند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
ادیب شیشَکلی: «ناسیونالیسم عربی» تنها راه نجات عرب از سلطه بیگانه است
Adib Al-Shishakli

ادیب شیشكلی Adib Al-Shishakli مرد نیرومند وقت سوریه 10 ژوئن 1952 در واكنش به ادعای وارده به ملك طلال پادشاه اردن كه به بیماری روانی دچار شده است! اعلام كرد كه این ادعا ساخته و پرداخته دولت انگلستان است كه می خواهد اورا كه مخالف وحدت عراق و اردن است از سلطنت معزول كند. [شیشَکلی این مطلب را زمانی بیان داشت که هنوز ملک طلال به بهانه بیماری روانی برکنار نشده بود.]. طلال چند روز پیش از آن به سفارت انگلستان در پاریس رفته بود و به سران دولت لندن دشنام داده و آنان را استعمارگر خوانده بود.
     شیشَكلی که در 1909 (زمانی که سوریه بخشی از امپراتوری عثمانی بود) به دنیا آمده و در دوران قیمومت فرانسه، افسر ارتش شده بود در اظهارات دهم ژوئن خود افزوده بود: "دولت لندن از بیم تكرار كودتای مصر در كشورهای عربی تحت نفوذ خود، نقشه وحدت عراق و اردن و ایجاد یك فدراسیون عربی را در منطقه كشیده است و چون با اجرای این نقشه لندن، امنیت ـ استقلال و تمامیت سوریه به مخاطره خواهد افتاد، وی دست روی دست نخواهد گذارد، و به هر اقدام ضد انگلیسی از جمله بكار بردن نیروی مسلح متوسل خواهد شد.".
     شیشَكلی راه نجات عرب از سلطه بیگانه و هرگونه استثمار را در پیش گرفتنِ یك ناسیونالیسم واقعی عربی پیشنهاد کرد ـ ناسیونالیسمی كه یك و یا چند فرد نتوانند آن را بربایند، صاحبش شوند و احیانا وجه المصالحه قرار دهند.
    شیشکلی به رغم کودتا و شرکت در کودتاهای متعدد، تا جولای 1953 خودرا رئیس جمهوری نخوانده بود که در این ماه رئیس جمهوری شد و این مقام را تا فوریه 1954 حفظ کرد و پس از برکنارشدن از این مقام به لبنان و از آنجا به برزیل گریخت و بیست و هفتم سپتامبر 1964 در برزیل به دست یک دروز Druze که پدرش در دوران اقتدار شیشَکلی کشته شده بود ترور شد.
    سوریه از سال 1949 به مدت دو دهه گرفتار کودتاهای نظامی بود که نتیجه تشدید اختلاف های سه گروه چپ، راست و ناسیونالیست این کشور بودند و در بیشتر این کودتاها، شیشَکلی (و گفته شده است دارای والدین و نیاکان تُرک، کُرد و عرب) دست داشت. وی سالها از اعضای حزب ناسیونال سوسیالست سوریه و مدعی احیاء سوریه بزرگتر بود که بعدا خودش یک حزب لیبرال تاسیس کرد. سوریه ـ قبلا از مستملکات عثمانی (ترکیه) پس از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول تحت قیمومت فرانسه قرار گرفته بود که چندی پس از پایان جنگ جهانی دوم استقلال یافت و بلافاصله در اختلافات داخلی فرو رفت. [درباره ادیب شیشکلی که نوه او اینک یک فعال سیاسی است مطلبی در میان مطالب 29 نوامبر این تاریخ آنلاین آمده است.]
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
مقاله نیویورك تایمز درباره همكاری ایاد علاوی با «سیا» و بمب گذاری عوامل او در عراق
اياد علاوي

«جی. برینكلی» هشتم ژوئن 2004 در نیویورك تایمز نوشت: چند مامور سابق «سیا» به او گفتند كه ایاد علاوی كه از سوی شورای حاكمیت منصوب آمریكا در عراق به سمت نخست وزیر موقت این كشور تعیین شده است سازمانی را در تبعید اداره می كرد كه اوایل دهه 1990 تحت نظارت «سیا» به قصد سرنگونی صدام حسین گروهی را به بغداد فرستاده بود تا خرابكاری و بمب گذاری كنند و این افراد اعزامی از طریق شمال عراق وسائل منفجره و اتومبیل انفجاری به بغداد قاچاق كرده بودند، ولی این خرابكاری ها نتوانست به حكومت صدام آسیب بزند. عَلاوی تحت فشار «برمر» فرماندار آمریكایی عراق بر شورای حاكمیت به نخست وزیری منصوب شد.
    برینكلی ضمن بردن نام این ماموران سابق سیا اضافه کرده بود كه این خرابكاری ها بین سالهای 1992 تا 1995 صورت گرفت. این ماموران محل خرابكاری ها را بیان نداشتند ولی در آن زمان پلیس عراق چند مورد بمب گذاری از جمله انفجار سینما و اتوبوس مدرسه را گزارش كرده بود كه تلفات سنگین داشتند. رابرت بائر مامور سابق سیا به برینكلی گفته بود كه انفجار پرتلفات اتوبوس مدرسه در بغداد كه به مرگ چندین كودك انجامید كار عوامل «علاوی» بود. «كنت پولاك» تحلیلگر سیا نیز در این زمینه مطالبی به برینکلی گفته بود که در روزنامه نقل و درج شده بود.
    این ماموران به برینكلی گفته بودند كه «علاوی» در مبارزه با صدام نظری متفاوت از احمد چلبی داشت و به همین لحاظ هم بود كه علاوی مورد علاقه و اعتماد «سیا» و بیشتر آژانسهای اطلاعاتی آمریكا قرار گرفته بود، و چلبی تنها مورد اعتماد وزارت دفاع آمریکا!. چلبی از سال 1991 و علاوی از 1992 با «سیا» همكاری می كردند. سازمان سیا از كار كردن با علاوی راضی تر بود زیرا كه وی قبلا از عناصر با نفوذ حزب بعث بود، در امور امنیتی مهارت و در داخل عراق نیز با عده ای ارتباط داشت ولی چلبی فاقد این امتیازات بود. همكاری علاوی با ماموران امنیتی دولت عراق از زمانی آغاز شده بود كه در انگلستان تحصیل طب می كرد و از وضعیت دانشجویان عراقی برای دولت بغداد گزارش تهیه می كرد و جاسوس آنان بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
قطعنامه ژوئن 2004 شورای امنیت درباره عراق و پیش بینی ها ـ مسائل داخلی عراق و افغانستان به این آسانی حل شدنی نیست
تفسیرها درباره قطعنامه 32 ماده ای مصوب هشتم ژوئن 2004 شورای امنیت مربوط به عراق حاكی از آن بود كه این قطعنامه كه چهار بار هم مورد اصلاح عبارتی قرار گرفته بود كارآیی چندان نخواهد داشت و مسائل داخلی عراق همچنان و بمانند 70 سال پیش از آن پیچیده و بغرنج باقی خواهند ماند زیرا كه در آن به ریشه مسائل عراق توجه نشده است.
     اصحاب نظر به موضوع دیگری هم اشاره کرده و در همان زمان (روزهای اول و دوم پس از تصویب قطعنامه) گفته بودند این قطعنامه كه به رغم مخالفت ظاهری (و احتمالا ساختگی) چند دولت با برخی عبارات آن، به آسانی خوردن آب به اتفاق آراء از تصویب گذشت از اعتبار سازمان ملل كاسته است.
     به باور این اصحاب نظر كه دیدگاه آنان در رسانه ها منعكس شده بود، چگونگی تدوین و تصویب این قطعنامه همچنین یك بار دیگر ثابت كرده است كه سران و مقامات ارشد دولت ها خیلی سریع و آسان به سازش می رسند و این سازش ربطی به خواست و عقیده و همچنین انتظار ملت هایشان و نیز اصل و ریشه مسائل ندارد. بنابراین، این انتقاد قدیمی یك بار دیگر مطرح می شود كه سازمان ملل در حقیقت «سازمان دولت ها» است، نه ملل. شورای امنیت قبلا با حل مسئله عراق که متهم به داشتن سلاح کشتار جمعی و همکاری با تروریسم شده بود از راههای نظامی موافقت نکرده بود و تصویب قطعنامه 32 ماده ای عدول از موضع قبلی اش تلقی شده بود. در قطعنامه آمده بود كه ماندن و رفتن نیروهای خارجی (در آن زمان 138 هزار آمریكایی و 25 هزار نظامی از چند کشور دیگر) منوط به درخواست دولت عراق است.
    در تفسیر این ماده از قطعنامه، اصحاب نظر عموما گفته بودند كه خروج نیروی نظامی به دلایل لجستیك، سریع و فوری نیست و خروج كامل آن ماهها و بلكه سالها طول می كشد. به علاوه، آمریكا به عراق نرفته است كه بدون عقد قرارداد و پیمان دوجانبه و به دست آوردن اطمینان خارج شود. دولت آمریكا از نیمه اول قرن بیستم و به ویژه از زمان جنگ جهانی دوم برنامه داشت كه جای انگلستان را در خاورمیانه حساس و نفتخیز بگیرد و در عراق كه کلید آن منطقه است به نوعی حضور داشته باشد.
     این مفسران پیش بینی كرده بودند كه آمریكا در افغانستان خواهان شریك است و ناتو را وارد مسائل این سرزمین خواهد كرد تا روسیه، رژیم پکن و هند قبل از هرگونه اقدام درقبال افغانستان تجدید محاسبه و تامل كنند.
    رویدادهای بعدی نشان داد كه این پیش بینی ها درست بوده است؛ ناتو وارد افغانستان شده و آمریکا با هر دو دولت (عراق و افغانستان) قرارداد استراتژیک امضا کرده است تا روسیه، رژیم پکن و نیز هند بدون چراغ سبز آمریکا نتوانند وارد این دو کشور استراتژیک و حساس شوند. افغانستان و عراق دارای مسائل فرهنگی و مذهبی مشابه هستند؛ در عراق ـ کُرد و ترکمان و عرب، شیعه و سنّی هرکدام آرمانهای جداگانه دارند و به همین گونه در افغانستان ـ پشتون و تاجیک و ازبک و همچنین شیعه و سُنّی. هر دو کشور طبق سیاست انگلستان به وجود آمده اند و هر دو در سابق بخشی از امپراتوری ایران بودند و فرهنگ ایرانی و افغان تفاوت ندارد. مسئله افغانستان و پاکستان نیز تا حل مسئله پاتانها (پختونها = پشتونها) ادامه خواهد داشت که دولت لندن به وجودآورنده آن بوده است. عراقی ها هم از همین مسائل دارند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اعلان جنگ به فساد در آمریکای لاتین! ـ اعلام راههای فسادزذایی
دهم ژوئن 2004 وزیران 34 كشور عضو سازمان كشورهای قاره آمریكا در پایان اجلاس دو روزه خود در شهر«كیتو» به فساد اداری در این منطقه از جهان اعلان جنگ دادند.
     این وزیران در نشست خود پذیرفتند كه وجود فساد اداری و لانه كردن آن در سازمانهای دولتی و غیر دولتی آمریكای لاتین از رشوه و پارتی بازی تا اختلاس، جعل و كلاهبرداری رشد اقتصادی آمریكای لاتین را مانع شده، دمكراسی را آبكی و ضعیف ساخته و عوام الناس را ناراضی و نومید كرده به گونه ای كه هركس آرزوی مهاجرت از وطن را دارد. در پی همین اجلاس، كار فساد زدایی آغازشد و ... و در برخی از کشورهای منطقه، چپگرایان که شعار ضد فساد آنان به گوش مردم آشنا بود روی کار آمدند، ولی بعدا خودشان هم متهم شدند!.
     این وزیران در اعلامیه آن روز خود راه حل مسئله را درضربتی و فعالتر كردن دستگاههای قضایی، ایجاد دادگاههای ویژه و اختصاصی مبارزه با فساد اداری به منظور پس گرفتن پولهای به دست آمده از آن و طرد افراد نا صالح دانسته و تاكید بر استرداد مجرمین مربوط كه به كشورهای دیگر پناه می برند کرده بودند و در عین حال تاکید کرده بودند كه گماردن افراد غیر واجد شرایط به سمت های اداری باعث بسط فساد می شود.
    مرور زمان نشان داد که در سه سال پس از نشست کیتو (سالهای 2004 تا 2007)، در هر انتخاباتی که در این منطقه صورت گرفت چپ ها پیروز شدند، و منطقه تا چند سال به سوی نوعی نظام سوسیالیستی ملایم پیش رفت.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اخطار اتحادیه خلبانان در ژوئن 2009 به خلبانان هواپیماهای اِرباس در پی سقوط یک هواپیمای اِرفرانس
به گزارش (نهم ژوئن 2009) تایمز آنلاین، اتحادیه خلبانان از اعضای خود خواسته بود که تا تبدیل به احسن کردن دستگاه سنسور کنترل پرواز هواپیماهای ارباس 330 و 340، از پرواز دادن آنها در مسافت های طولانی خودداری کنند. با کشف قطعاتی از ارباس ساقط شده ارفرانس (پرواز 447) برفراز اقیانوس اطلس جنوبی که منجر به مرگ 228 نفر شده بود، احتمال داده شده بود که ناکارآمد بودن سنسورهای کنترل پرواز باعث وقوع این سانحه شده باشد. اگر این دستگاه به خوبی کار نکند؛ سرعت هواپیما ممکن از حد نیاز بیشتر و یا از حد اقل کمتر شود که در هر دو مورد ممکن است به سانحه بیانجامد.
    پرواز 447 ارفرانس با 216 مسافر و 12 خدمه یکم ژوئن 2009 از ریو دو ژانیرو (برزیل) عازم پاریس بود که به اقیانوس اطلس افتاد.
جستجوگران قطعه عمودي از دم ارباس ساقط شده ويژه حفظ تعادل را دارند از اقيانوس خارج مي کنند تا آزمايش شود

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
ماجرای اقامت بانو «زیتونی اونیانگو» عمه باراك اوباما در آمریكا
بانو زیتونی عمه پرزیدنت اوباما
چهار ماه و ده روز پس از استقرار «باراک اوباما» در کاخ سفید واشنگتن، مخاطبان رسانه ها از پابلیک ادیتورها سئوال کرده بودند که بالاخره سرنوشت اقامت «عمه زیتونی» به کجا انجامیده است؟. این ماجرا در جریان انتخابات نوامبر سال 2008 ریاست جمهوری آمریکا آفتابی شده بود ولی دیگر خبری از آن نشده بود.
    به گزارش یكم نوامبر 2008 اسوشیتدپرس، بانو زیتون اونیاگو عمه ی [در آن زمان] 56 ساله باراک اوباما (سناتور وقت و نامزد احراز مقام ریاست جمهوری) به طور غیر قانونی (در آن تاریخ) در شهر بوستون آمریكا و در یك آپارتمان عمومی (دولتی) ویژه كم درآمدها زندگی می کرد. این خبرگزاری نوشته بود: عمه اوباما كه از كنیا به آمریكا آمده است برای ماندن در این كشور درخواست پناهندگی می كند ولی چون دلیل قانع كننده (كه چرا نمی تواند در وطن خود زندگی كند) ارائه نمی دهد قاضی ویژه مهاجرت درخواست این بانوی كنیایی را رد می كند و به او مهلت می دهد كه ظرف چند روز خاك آمریكا را ترك كند كه وی حكم قاضی را نادیده می گیرد، آدرس خودرا تغییر می دهد و حتی به عنوان بیكار و نیازمند به دریافت نوعی كمك از شهرداری (اجاره خانه و ...) نائل می شود.
     این خبرگزاری نوشته بود که بانو زیتونی چند سال پیش از آن در مهمانی سناتور شدن برادرزاده اش شركت می كند و دو سال قبل (سال 2006) هم برای دیدن او به شیكاگو می رود. وی یك بار به دعوت «اوباما» به آمریكا آمده بود.
     در پی آفتابی شدن قضیه، «اوباما» گفته بود كه نمی دانسته «عمه زیتونی» به طور غیر قانونی در آمریكا زندگی می كند. بعدا به بانو زیتونی (زیتون) پناهندگی داده شد. «اوباما» دارای هفت برادر و خواهر ناتنی در كنیا است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
حمله مسلحانه به موزه آمریکایی هالوکاست، وسعت مسائل نژادی این جامعه را بازتاب داد
جیمز فون بران در 30 ، 60 و 88 سالگی

یک آمریکایی 88 ساله هوادار برتری نژاد آرین (سفید پوست اصیل) دهم ژوئن (20 خرداد) 2009 به موزه آمریکایی یادبود هالوکاست واقع در شهر واشنگتن حمله بُرد. وی در این روز مسلحانه وارد موزه شده و گارد موزه را که یک سیاهپوست بود کشته بود ولی در جریان زدوخورد در داخل موزه مجروح و به بیمارستان انتقال یافته بود. از خانه او که با پسر کوچکش در آناپولیس (نه چندان به دور از شهر واشنگتن) زندگی می کرد یک تفنگ دیگر و اوراق ضد یهود و ضد سیاهپوست به دست آمد. این اوراق نشان می دهد که وی (جیمز فون بران) هالوکاست را به صورتی که در رسانه ها ازجمله کتابها منعکس می شود قبول نداشته و آن را وسیله ای برای مظلوم نمایی، طلبکار بودن و سهم بیشتری خواستن یهودیان می پندارد.
    این رویداد و تظاهرات دو ماه پیش از آن و مبارزطلبی نئونازی ها و ناسیونال سوسیالیست های آمریکایی در شهرهای مختلف این کشور این نگرانی را بوجودآورده بود که فعالیت های نژادی درآینده گسترش یابد. گفته شده بود که احتمالا و شاید انتخاب باراک اوباما که یک سیاهپوست و پدرش یک کنیایی بوده باعث تشدید این فعالیت های نژادی در آمریکا شده باشد. قبلا جز در مورد جان اف کندی و رونالد ریگان که ایرلندی تبار بودند و کندی یک کاتولیک، بقیه سران آمریکا از میان انگلوساکسونهای پروتستان مذهب انتخاب شده بودند. جو بایدن معاون اوباما نیز یک کاتولیک ایرلندی تبار است. نگاهی به گذشته نشان می دهد که تحمل یک دو رگه در سمت مدیریت فدراسیون، برای اعقاب مهاجران انگلیسی قرون 17 و 18 و 19 ساکن ایالت های جنوبی و جنوب شرقی که جنگ داخلی (انفصال) را در 1861 براه انداختند دشوار بوده است. نئونازی های آمریکا عمدتا آلمانی تبار هستند که این نژاد در آمریکای 316 میلیونی در ردیف اول است. اینک (سال 2013) لانین ها در کالیفرنیا و دو سه ایالت جنوبی اکثریت یافته اند. قوانین بسیار قدیمی مهاجرت ایالات متحده ـ که هرکدام در زمان خود برپایه تامین منافعی تدوین شده اند ـ ورود و مهاجرت خارجیان به این فدراسیون را تسهیل کرده اند. مرور زمان نشان داده است که با پیدایش مسائلی در یک کشور، هجوم اتباع این کشور برای مهاجرت به ایالات متحده افزایش یافته است و در نتیجه تفاوت فرهنگی و ....
    بررسی زندگینامه جیمز فون بران (برون) 88 ساله همچنین عمق مسئله را نشان می دهد. جیمز که خودرا یک ژرمن و از اعقاب مهاجران آلمانی تبار معرفی کرده سابقه طولانی در ضدیت با یهودیان و سیاهان آمریکا داشته است. وی که در جوانی افسر نیروی دریایی آمریکا بود یک بار به خاطر نزاع با یک مامور پلیس که چرا شمار پلیس سیاهپوست دارد زیاد می شود و باردیگر درجریان ورود مسلحانه به مقر شورای پول (ذخیره فدرال) به دادگاه تحویل شده بود. هدف وی از ورود مسلحانه (دهه 1980) به مقر شورای پول آمریکا این بود که اعضای این شورا را به گروگان بگیرد تا دولت مجبور شود دست یهودیان را از امور مالی آمریکا کوتاه کند. وی که به جرم این اقدام به شش سال و شش ماه زندان محکوم شده بود گفته بود که از یک هیات منصفه سیاهپوست و یک قاضی یهودی انتظاری بیش از این نبود. جیمز که در یک دهه اخیر یک وبلاگ ایجاد و نظرات خودرا در آن منعکس می کرد جنگ جهانی اول را زیر سر یهودیان می دانست که می خواستند آلمان تضعیف شود و دولت لندن قدرت بیشتری به دست آورد و با تصرف فلسطین یهودیان را در آنجا مستقر سازد و اعراب را در اضطراب و حالت جنگ قراردهد و محتاج خود کند.
     به باور جیمز که از فعالان ملت آرین (جنبش برتری نژاد آرین) است و نظراتش را در وبلاگ خود منعکس کرده است، یهودیان آمریکا سیاست پولی و میدیای آمریکا (رسانه های گروهی) را در دست دارند و از این طریق، دمکراسی ابزاری است در دست آنان و با کمک به انتخاب اشخاص معیّن و مورد نظر برای احراز مقامات، عملا همه آمریکا در کنترل آنانست. جیمز در وبلاگ خود سئوال می کند که چرا باید روسای شورای پول آمریکا یهودی و کلید دلار در دست آنان باشد، مگر در آمریکا کارشناس دیگری وجود ندارد؟.
    برخی از اصحاب نظر گفته بودند که تمرکز رسانه ها روی این خبر و بزرگ کردن آن، یک «بَک لَش» است و مسائل نژادی در جامعه آمریکا را که یک سرزمین مهاجرنشین است علنی تر و گسترش خواهد داد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
فیات آمریکا 52 سال پس از فیات ایران
يک فيات 500 در سال 2009 - شکل ظاهري اين فيات با فيات 500 سال 1957 که در خيابانهاي تهران حرکت مي کرد فرق چندان نکرده است

نهم ژوئن 2009 دیوان عالی آمریکا با وصول دادخواست سه اتحادیه کارکنان صنایع اتومبیل سازی این کشور فروش کمپانی کرایسلر (یکی از سه کارخانه بزرگ اتومبیلسازی آمریکا) به کمپانی فیات ایتالیا را موقتا به حالت تعلیق درآورد. گفته شده بود که اگر این تعلیق ادامه داشته باشد پیشنهاد معامله لغو خواهد شد و در این صورت، ممکن است مدیران کرایسلر (سازنده دوج، کرایسلر، جیپ و ... و مادر کارخانه هایی در کانادا و انگلستان که دستگاه و تکنولوژی ساخت پیکان در سال 1967 از آنجا وارد ایران شده بود) مجبور شوند که آن را به حرّاج بگذارند مگر اینکه قادر به تامین هزینه ها و ردّ دیون کارخانه شوند. ولی چندی بعد با فروش آن قسمت از سهام کرایسلر که در دست خزانه داری آمریکا بود به کارخانه فیات ایتالیا موافقت شد و معامله 21 جولای 2011 انجام گرفت. خزانه داری آمریکا این سهام را در برابر دادن کمک مالی به کرایسلر که قبلا در آستانه ورشکستگی قرار گرفته بود به دست آورده بود.
    کرایسلر آمریکا قبلا و در سال 1998 با دایملر بنز آلمان شریک شده بود که طرف آلمانی چون نتوانست آن را به سوددهی مورد نظر برساند با تحمل میلیاردها دلار زیان، خودرا کنار کشیده بود.
    یک مفسر در این زمینه نوشته بود: آمریکاییان هر تعطیل آخر هفته پرچم آمریکا را به علامت میهندوستی بر فراز سَردَرِ خانه خود به اهتزار درمی آورند و در عین حال اتومبیل ساخت خارج سوار می شوند!.
     فیات ایتالیا در نیمه دوم دهه 1950در ایران (تهران نو) یک کارخانه مونتاژ اتومبیل دایر کرد و «فیات ایران» در سال 1336 وارد خیابانهای تهران شد. کمپانی ایتالیایی فیات، که در سال 1336 (1957 میلادی) اتومبیل کوچک و کم مصرف معروف به فیات 500 را در تهران ـ هر دستگاه ده هزار و پانصد تومان = 1500 دلار ـ به معرض فروش گذارده بود، عرضه این اتومبیل را از سال 2011 در آمریکا و به بهای اندکی کمتر از 15000 دلار آغاز کرده است.
    !.
    کارحانه اتومبیلسازی کرایسلر در ژوئن 1925 توسط والتر کرایسلر در ایالت میشیگان تاسیس شد و سپس با خرید کارخانه برادران داج و نیز اتومبیلسازی فارگو و سپس کارخانه سازنده جیپ گسترش یافت و در سالهای بحران اقتصادی (2008 - 2010) بمانند جنرال موتورز دچار مسئله مالی شد و دادخواست ورشکستگی به دادگاه داد ولی این دوران تنها چندان ماه طول کشید.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
رویداد شگفت انگیز می 2022 (اردیبهشت 1401) ـ معاون عملیاتی یک زندان در آمریکا که یک بانوی 56 ساله بود با یک مَرد زندانی متهم به قتل فرار کرد و ...
Casey White یک مرد 38 سالهِ بلند قد (قدی به بلندی دو متر و 13 سانتیمتر) در استیت آلابامای آمریکا به اتهام تیراندازی به دوست دخترش و تنی چند که در اطراف این زن بودند و مجروح کردن همه این زنان به 75 سال زندان محکوم شده بود که بعدا اعتراف به قتل یک زن دیگر کرد که در دهه گذشته کشته شده بود. وی در زندان «لادِردِیل» استیت آلاباما نگهداری می شد که مورد توجه بانو ویکی وایت Vicky White پلیس 56 ساله و معاون مدیریت عملیاتی زندان قرار گرفت. این دو دارای یک نام خانوادگی بودند ولی از بستگان هم نبودند. پس از قرار ـ مدارهای دوطرفه، سرانجام 29 اپریل 2022 بانو وایت به همکارانش می گوید که باید «کِیسی» را برای برخی امور به ساختمان دادگاه ببرَد و با دستبند و پابند اورا در اتومبیل ویژه که خودش رانندگی اش را بر عهده می گیرد سوار می کند و از آن پس ناپدید می شوند. «ویکی» که دلبسته «کیسی» شده بود طبق برنامه تنظیمی، اتومبیل زندان را در محلی متوقف، دستبد و پابند کیسی را باز، و لباس اورا عوض می کند و با اتومبیل دیگری از آن منطقه خارج می شوند. ویکی قبلا ملکی را که داشت به 90 هزار دلار فروخته بود و پول لازم را در دست داشت. او همچنین به همکارانش سخن از تصمیم به بازنشسته شدن بمیان آورده بود.
    در پی بازنگشتن «ویکی» و «کیسی» به زندان در وقت تعیین شده، مدیریت زندان با محلی که «ویکی» گفته بود «کیسی» را به آنجا باید ببرَد ـ ساختمان دادگاه (مجتمع قضایی شهر) تماس می گیرد که می گویند چنین قراری و دیداری نبوده و بی خبرند. مدیریت زندان به پلیس استیت و فدرال خبر می دهد و موضوع رسانه ای می شود، ولی آن دو تَن از آلاباما خارج شده بودند. آنها با نام فردی دیگر (طبق گزارش ها؛ یک بی خانه و فقیر) که با دادن پول هویّت او را خریده بودند در یک مسافرخانه بین راهی در استیت تِنسی سکونت و بعدا اتومبیلشان را هم عوض کردند تا شناخته نشوند، ولی پلیس محل به وجود آنان پی بُرد، درصدد تحقیق برآمد که متوجه شدند و به استیت ایندیانا فرار کردند که اتومبیلِ شان در این استیت و در میان راه از مسیر خارج شد و به گودال افتاد. «ویکی» که پلیس را در تعقیب خود می دید پس از تصادف اتومبیل، با سلاحی که همراه داشت خودکشی کرد و «کیسی» تسلیم پلیس شد و اینک در انتظار رسیدگی و محاکمه مجدد است.
     کیسی و ویکی 11 روز با هم بودند و نهم ماه می، تصادف اتومبیل روی داد و «ویکی» خودکشی کرد. ویکی دارای فرزند نبود و گزارشی درباره اینکه که آیا قبلا ازدواج کرده بود منتشر نشده است.
ویکی و کیسی


    
    
    [نقل از شماره 93 مجله روزنامکwww.rooznamak-magazine.com]
    
    
    
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
هزینه های نظامی جهان در سال 2024 به 2 تریلیون و 720 میلیارد دلار رسید که بیش از هرسال در چهاردهه گذشته بود
گزارش سالانه «سیپری» ـ بنیاد تحقیقات جهانیِ صلح بین‌الملل که در اردیبهشت 1404 انتشار یافته است نشان می دهد که جمع هزینه‌های نظامی جهان در سال 2024 به دو تریلیون و 720 میلیارد دلار رسید که نسبت به سال پیش از آن ـ سال 2023 تقریبا ده درصد افزایش یافته بود که بالاترین افزایش سالانه در چهاردهه اخیر ـ پس از پایان جنگ سرد قرن بیستم است که این جنگ سرد حدود 40 سال طول کشید و دو بلوک رقیب به رهبری واشینگتن و مسکو گردانندگی آن را بدست داشتند.
    طبق گزارش «سیپری» که اواخر اپریل 2025 (دهه اول اردیبهشت 1404) انتشار یافت، درصدِ رشد هزینه های نظامی در اروپا و خاورمیانه بیش از نقاط دیگر جهان بوده است و علت آن تنش های ژئوپلیتیکی این دو منطقه است که ادامه دارند. در سال 2024 هزینه های نظامی صد کشور (حدود نیمی از کشورهای جهان) کم و بیش افزایش یافته بود که پیش بینی شده است این روند ادامه خواهد داشت.
    برپایه گزارش «سیپری»، هزینه‌های نظامی آمریکا در سال 2024 با تقریبا شش درصد افزایش نسبت به سال پیش از آن به حدود یک تریلیون دلار (997 میلیارد دلار) رسید که معادل 37 درصد کل هزینه‌های نظامی جهان در آن سال بود. جنگ اوکراین نیز هزینه های نظامی اروپاییانِ عضو اتحادیه را بالا برده بود که نگرانی از گسترش آن جنگ داشته اند.
    به گزارش این موسسه، مجموع هزینه های نظامی همه اروپا از جمله روسیه در سال 2024 به 693 میلیارد رسیده بود که ادامه خواهد داشت، زیرا که مسئله اوکراین حل نشده است و به نظر می رسد که تا روسیه به هدف نهائی اش از این عملیات نرسد ادامه خواهد داشت بویژه که دولت ترامپ بمانند «جو بایدن» و به اندازه دولت او در کنار اوکراین نخواهد بود. هزینه های نظامی روسیه در سال 2024 حدود دو برابر هزینه های نظامی این کشور در سال 2015 (14 سال پیش از آن) بود. هزینه های نظامی اوکراین در 2024 که از کمک های غرب بویژه آمریکا (دولت بایدن) برخوردار بود حدود 65 میلیارد بود.
    کارشناسان بنیاد «سیپری» گفته اند که افزایش هزینه های نظامی (بودجه نظامی) کشورها، باعث بالا نرفتن بودجه های دیگر این کشورها می شود زیرا که بیشتر دولت ها نمی خواهند مالیات ها را بالا ببرند.
    ـ ـ ـ ـ ـ
    نقل از مجله روزنامک، شماره 111 صفحه 8
     پی دی اف مطالب این شماره و همه شماره های قبلی مجله روزنامک در این آدرس:
     www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تاریخ از نگاهی به تصویر
تأثیر الکل
بسیاری را باور براین است که اعتیاد یلتسین به ودکا (الکل) در کارهای او ازجمله فروپاشاندن شوروی بی تأثیر نبوده بویژه در حضور کلینتون و در جمع:
    



    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
برخی دیگر از رویدادهای 10 ژوئن
  • 1580:   «لویس واز دو كاموس» شاعر ملی پرتغال (شاعری به شیوه فردوسی ما) درگذشت.
        
  • 1610:   مهاجران هلندی در مانهتان= منهتن (شهر نیویورك امروز) مستقر شدند و آن را «نیو آمستردام» نامیدند. بعدا انگلیسی ها این منطقه را از دست هلندی ها خارج ساختند و به اسم دوک آو یورک، نیویورک خواندند که این نام باقی مانده است.
        
  • 1793:   در جریان انقلاب فرانسه، در پی دستگیری سران ژیریدن ها (میانه روها) قدرت به دست ژاكوبن ها (تندروها) و از جمله ربسپیر افتاد، دوران بازداشت و اعدام (عصر وحشت) آغازشد كه مآلا به شكست و پایان یافتن انقلاب انجامید.
        
  • 1801:   لیبی (حكومت طرابلس) به دولت وقت امریكا كه حاضر به پرداخت پول مورد مطالبه (باج دریایی) نبود اعلان جنگ داد.
        
  • 1848:   خط تلگراف نیویورك به شیكاگو بكار افتاد.
        
  • 1989:   در جریان جنگ دولت واشنگتن با اسپانیا که به نوشته مورخان، به ظهور امپریالیسم آمریکا انجامید نیروهای این کشور (مورین ها) در جزیره کوبا پیاده شدند.
        
  • 1916:   به تحریك انگلیسی ها كه نسبت به سرزمین های عربی نظر داشتند مخالفت سران عرب با سلطه عثمانی علنی شد.
        
  • 1940:   روزولت رئیس جمهوری آمریکا که در انتظار فرصت برای ورود به جنگ جهانی دوم بود و زمینه سازی می کرد سیاست ها و رفتار دولت وقت ایتالیا را مورد انتقاد قرارداد و توسعه طلبانه و تجاوزکارانه خواند.
        
  • 1940:   نیروهای ژنرال اِروین رومل در جریان تصرف فرانسه به دریای مانش رسیدند و با از پای درآمدن فرانسه در اروپا، سوریه و لبنان ــ دو سرزمین تحت الحمایه آن در خاور میانه به تصرف انگلستان درآمدند. در همین روز از همین سال، نروژ نیز خودرا به آلمان تسلیم كرد.
        
  • 1946:   نظام حکومتی ایتالیا تغییر کرد و جمهوری ایتالیا تاسیس خود را رسما اعلام داشت.
        
        
  • 1967:   جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل که ضمن آن اسرائیل صحرای سینا، غزه، غرب رود اردن، بیت المقدس شرقی و جولان را تصرف کرده بود از بیم مداخله دولت مسکو پایان یافت. این جنگ که در آن 9 دولت عربی شرکت کرده بودند بر وخامت مسئله عرب و اسرائیل افزود.
        
  • 1976:   كمیسیون ویژه سنای آمریكا (معروف به کمیسیونِ راكفلر) یازدهم ژوئن 1976 اعلام كرد كه «سیا» از وظایف خود تجاوز كرده و 3 هزار پرونده برای آمریكائیان تشكیل داده است. طبق قانون تاسیس، «سیا» برای جمع آوری اطلاعات در باره فعالیت خارجیان و خارج از کشور به وجود آمده است و امنیت داخلی از وظایف «اف. بی. آی.» است. این اتهام باردیگر در دوران حكومت جورج بوش (پسر) به اف بی آی و سایر سازمانهای امنیت آمریكا وارد آمد كه به رغم اصول قانون اساسی، به استراق سمع و اموری از این قبیل در آمریكا دست زده بودند.
        
  • 2000:   حافظ اسد ـ ژنرال هوایی پیشین و رهبر سوریه كه دولتمردی باهوش شناخته شده بود در 70 سالگی درگذشت و بعدا پسرش ـ بشار كه یك پزشك است به ریاست كشور سوریه انتخاب شد.
        
  • پیام‌های تازه
    دو اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی درباره توافقنامه با دولت های دیگر
  •   مخاطب:
        
         اگر جمهوری اسلامی ایران و دولت ترامپ در موضوع هسته ای فرضا به توافقی برسند، آیا نیاز خواهد بود که این توافق به تصویب مجلس برسد، یا نَه؟
        
        پاسخ:
        
        تنها دو اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی در این زمینه را برایتان درج می کنیم:
        
        ـ اصل هفتاد و هفتم: عهدنامه ها، مقاوله نامه ها، قراردادها و موافقت نامه های بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.
        ـ اصل یکصد و بیست و پنجم قانون اساسی: امضای عهدنامه‌ها، مقاوله نامه‌ها، موافقت‌نامه‌ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولت‌ها و همچنین امضای پیمان‌های مربوط به اتحادیه‌های بین‌المللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیس جمهور و یا نمایندهِ قانونی اوست.
        
        ـ ـ ـ ـ ـ
        نقل از مجله روزنامک، شماره 111 صفحه 5
        پی دی اف مطالب این شماره و همه شماره های قبلی مجله روزنامک در این آدرس:
         www.rooznamak-magazine.com
        
        




  •  

    مطالعه این سایت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشانی کامل سایت و نام مولف آن) آزاد است، مگر برای روزنامه های متعلق به دولت و دستگاههای دولتی؛ زیرا كه مولف این سایت اكیدا «روزنامه نگاری» را كار دولت نمی داند. روزنامه عمومی به عنوان قوه چهارم دمكراسی باید كاملا مستقل از دولت و سازمانهای عمومی باشد تا بتواند رسالت شریف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com