Iranians History on This Day
روز و ماه خورشیدی و یا میلادی مورد نظر را انتخاب و كلید مشاهده را فشار دهید
میلادی
   خورشیدی

 
1 مارس
 
جستجوی:

 
  هدیه مولف
این سایت مستقل و بدون كوچكترین وابستگی؛ هدیه ناچیز مولف كوچك آن به همه ایرانیان، ایرانی تبارها و پارسی زبانان است كه ایشان را از جان عزیزتر دارد ؛ و خدمتی است میهنی و آموزشی كه خدمت به میهن و هموطنان تكلیف و فریضه است كه باید شریف و خلل ناپذیر باشد و در راه انجام تكالیف میهنی نیاز به حمایت مادی احدی نباید باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد برای نگارش و عرضه در سایت نظرشخص مولف است.
 











Select your preferred language to translate this page into.

   لینک به این صفحه  

مهمترین رویدادهای ایران و جهان در طول تاریخ در این روز 1 مارس
ایران
برقرارشدن دمكراسی در ایران در مارس سال 173 پیش از میلاد و تاسیس مِهستان به پیشنهاد مِهرداد یکم، شاه اشکانی
تصویر مهرداد یکم بر سکه اش
به نوشته مورخان رومی ـ یونانی و ارمنی و تطبیق تقویم ها، مِهرداد یکم [معروف به مهرداد بزرگ] ششمین شاه ایران از دودمان اشكانیان [پارت ها؛ خراسانیان، مازندرانیان و مناطق اطراف آنها] یکم مارس سال 173 پیش از میلاد در اجتماع بزرگان ایران اعلام كرد كه تصمیم گرفته است كشور دارای ضوابط جامع و ماندنی (اصول اساسی) شود تا حقوق و تكالیف همه [دولت و ملت] در آن روشن باشد. این تصمیم مِهرداد مورد تایید حاضران در نشست قرارگرفت و ایران دارای قانون اساسی و دو مجلس شد كه مجموعه این دو مجلس را «مِهِستان» می گفتند (مِه به كسر «میم» به معنای بزرگ).
     انتخاب ولیعهد از میان شاهزادگان، اعلان جنگ و پیشنهاد صلح، بسیج نیرو، عزل شاه درصورت دیوانه شدن، بیماری ممتد، ارتکاب اشتباه (حتی بدون داشتن سوء نیّت) و ... و نیز تغییر اشل مالیات ها و صدور دستور ضرب سكّه با تصویر تازه، تعیین شاهان ارمنستان، تایید تشریفاتی (ضمنی) شاهان پارسی تبار سرزمین پُنتوس (منطقه ساحلی جنوب و جنوب شرقی دریای سیاه در آناتولی به پایتختی شهر سینوپ) و همچنین انتصاب فرمانده كل ارتش برای یك دوره معیّن و یا مدیریت جنگ از جمله اختیارات مِهستان بود. در موارد متعدد، مِهِستان كه بنیادی مشابه سنای روم بود شخص شاه را به عنوان فرمانده ارتش، فرمانده جبهه و مسئول لشكركشی تعیین كرده بود.
    مهستان از سال 135 پیش از میلاد (2148 سال پیش) و پس از تکمیل شهرسازی تیسفون (واقع در 36 کیلومتری جنوب بغداد امروز) و انتقال پایتخت ایران به این شهر، جلسات خودرا در اینجا برگزار می کرد. شهر تیسفون در ساحل دجله از سال 135 پیش از میلاد تا سال 637 میلادی به مدت 772 سال پایتخت ایران بود که در این سال و پس از نبرد قادسیه به دست عرب افتاد و رو به ویرانی گذارد ولی ویرانه کاخ خسروانوشیروان (طاق کسری) همچنان پابرجا مانده است که تاریخ نگاران آن را «کاخ عَدل» لقب داده اند زیراکه خسروانوشیروان در آنجا [مستقیما و بدون واسطه] با مردم معمولی دیدارمی کرد و به درد دل آنان گوش فرا می داد. همچنین، وی یک زنجیر متصل به زنگ، در اطاق مجاور دفتر کار خود تعبیه کرده بود که یک سر زنجیر از تیری چوبی در میدان بیرونی کاخ آویزان بود و هرکس که شکایت و یا پیشنهاد داشت، به میدان می رفت و زنجیر را می کشید و زنگ به صدا درمی آمد و خسرو انوشیروان به بالکن کاخ می رفت و حرفهای آن فرد را می شنید و اگر لازم می آمد وی را به حضور در دفتر کار خود دعوت می کرد.
     به نوشته مؤلفان تاریخ دمكراسی، دردوران اشكانیان كه علاقه مند و معتقد به اندیشه های فلاسفه یونان باستان بودند، ایران از نوعی دمكراسی برخوردار بود. به علاوه، در این دوره ایالات دوردست؛ ارمنستان و ... خودمختار بودند و لذا ایجاب می كرد كه پارلمان وجود داشته باشد تا نظر همگان شنیده شود.
    مورّخان رومی ایجاد مِهستان را یک اقتباس ایرانیان از رومیان نوشته اند كه باور كردن این ادعا دشوار است زیرا كه هنگام اعلام دمکراسی در ایران (173 سال پیش از میلاد) هنوز قلمرو دولت روم در شرق توسعه نیافته و با ایران همسایه نشده بود و رابطه آنچنانی نداشت، هنوز بازماندگان اسكندریان برمناطق یونانی نشین و مصر حكومت می راندند، به علاوه اندیشه دمکراسی و واژه آن از فلاسفه یونان باستان است که این اندیشه به جنوب یونانی نشین شبه جزیره ایتالیا (سیراکوز = سیراکیوز) انتقال یافته بود و ....
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
افتادن کرمان به دست شاهرخ میرزای تیموری ـ اندرزهای شاه نعمت الله ولی [درویش شهیر]
شاهرخ میرزا گوركانی پسر امیرتیمور و جانشین او در نخستین هفته مارس 1416 (20 روز مانده به نوروز) شهر كرمان* را متصرف شد و آن را ضمیمه قلمرو پسر خود ابوالفتح ابراهیم ـ حاكم فارس كرد. شاهرخ پس از فتح كرمان به دیدار «شاه نعمت الله ولی» عارف معروف که در ماهان [40 کیلومتری شهر کرمان] سکونت داشت شتافت و از وی استدعای اندرز كرد و شاه نعمت الله اورا نصیحت به فروتنی و ساده زیستن کرد، از همنشینی با چاپلوسان و مکّاران [حیله گران] برحذرداشت و گفت که شخصا [بدون واسطه] به شکایات و درد دل اتباع گوش فرادهد، قاضی خوب برگزیند و کاری نکند که عوامل دیوانی او (مقامات اداری) به فساد و تباهی بگرایند. شاه نعمت الله كه در97 سالگی درگذشت در ماهان مدفون است. کتابی در دسترس است که گفته شده است حاوی پیشگویی های این صوفی شهیر درباره اوضاع است. طبق این پیش بینی ها، در این عصر (قرن 21) شتاب گسترش فساد در سطح کره زمین [به دلیل ضعف اخلاقیات و انساندوستی و قوّت خودخواهی و آزمندی] بیش از ادوار دیگر خواهد بود که منجر به یک رشته انقلابات در کشورهای مختلف و سرانجام، آغاز عصر تاریخی تازه ای خواهد شد.
     شاهرخ میرزا هنگام ترك كرمان جمعی از هنرمندان و اصحاب تزیین و عمران این دیار مركب از چند معمار و نقّاش را با خود به شهر هرات برد و از آنجا روانه نواحی شمال شرقی و کاشغرستان كرد تا میان ساکنان مناطق شمال و جنوب رود سیحون (سیر دریا) مبادله هنری صورت گیرد. در میان هیات هنرمندان و استادكاران اعزامی شاهرخ میرزا، یك طرّاح كرمانی ترسیم نقش و رنگ آمیزی قالی هم وجود داشت.
     این هیات به ریاست غیاث الدین نقّاش به سال 1419 میلادی وارد مناطق شمال شرقی رود سیحون شد و به مبادله مهارتهای هنری پرداخت.
    - - - - -
    *کرمان قرن ها حکمران تُرک زبان داشت ولی مردم آن که خودرا پرچمدار ناسیونالیسم ایرانی می دانند و در جهان به کرامت و مهربانی معروف هستند حتی یک واژه تُرکی یاد نگرفته اند که باعث شگفتی تاریخنگاران شده است.
    
نمونه اي از سکه هاي شاهرخ ميرزا در موزه

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
رفتن محمدرضا پهلوی ولیعهد وقت به مصر برای ازدواج با فوزیه فؤاد خواهر ملك فاروق پادشاه مصر
فوزیه
محمدرضا پهلوی ولیعهد وقت كه هنوز بیش از 19 سال و 5 ماه نداشت در نیمه اسفندماه 1317 (مارس 1939) با یک کشتی نیروی دریایی ایران در راه مصر بود تا با فوزیه فؤاد خواهر ملك فاروق پادشاه آلبانیایی تبار وقت مصر (که 17 سال و 4 ماهه بود) ازدواج كند. وی پنجم اسفند (24 فوریه 1939) در زمانی كه ابرسیاه جنگ آسمان اروپا را می پوشانید عازم مصر شده بود. وزیران امور خارجه و دادگستری و رئیس مجلس شورای ملی همراه او بودند. یك هیات مطبوعاتی نیزبا او عازم مصر شده بود تا جریان ازدواج را پوشش خبری دهد. عباس مسعودی ناشر روزنامه اطلاعات كه با این هیات به مصر رفته بود گزارشهای مفصل و متعدد از این رویداد را به قلم خود در این روزنامه منتشر ساخت. عقد نكاح، 24 اسفند 1317 (15 مارس 1939) انجام شد و داماد و همراهان 24 فروردین با همان کشتی به ایران بازگشتند.
     فوزیه (از خاندان محمدعلی پاشا سردار آلبانیایی تبار عثمانی ـ متولّد مقدونیه که حکمران مصر شده بود و این مقام تا سال 1952 در دودمان او باقی مانده بود) یک سال بعد از شاه دارای یک دختر به نام شهناز شد که اخیرا به او تابعیت مصر هم داده شده است.
    مورخان، ازدواج محمدرضا و فوزیه را یک ازدواج که انگیزه های سیاسی باعث آن شده بود ذکر کرده اند. این نخستین ازدواج شاه بود كه دیری نپایید و فوزیه چند سال بعد شاه را ترک کرد و در سال 1945 در قاهره طلاق گرفت ولی دولت ایران تا سه سال بعد از آن، این طلاق را به رسمیت نشناخت. فوزیه پس از این طلاق، با یک سرهنگ مصری به نام اسماعیل شیرین ازدواج کرد، دارای دو فرزند شد و تا دوم جولای 2013 (91 سالگی) زنده بود و در مصر اقامت داشت.
     پهلوی دوم پس از نشستن بر تخت سلطنت، به اندرز ایراندوستان که پسردارشدن را مقدّم بر هر کار بداند گوش نکرد و تا 19 سال پس از شاه شدن، پسر نداشت که در زمان بحران بر جای او بنشیند.
    به باور عوام الناس، انگلیسی ها عامل این وصلت بودند!. پس از اشغال نظامی ایران، از برخی از رجال ایرانی هوادار آلمان که بازداشت و تبعید شده بودند نقل شده است که گفته بودند: لندن از آن بیم داشت که اگر ولیعهد وقت با یک شاهزاده خانم افغان ازدواج کند، دو کشور متحد و به گونه ای باردیگر یکپارچه شوند که خلاف سیاست قدیمی انگلستان بود و چنانچه با دختر یکی از بزرگان ایران پیوند مزاوجت می بست، بعدا قدرت و مدیریت ادارات از دست عوامل قدیمی انگلستان خارج و به این خانواده سپرده می شد که این هم به زیان انگلستان بود که می خواست ایران را در چنگ داشته باشد. ازدواج ولیعهد وقت با یک شاهزاده خانم اروپایی و یا دختر یکی از معاریف آن قاره نیز به مدرنیزه شدن ایران کمک می کرد که لندن خواهان آن هم نبود؛ لذا عوامل لندن موضوع ازدواج با فوزیه را مطرح کردند که خاندان او در دست انگلستان بودند. خانواده آلبانیایی تبار فوزیه از آغاز قرن نوزدهم (زمان محمدعلی پاشا ـ سردار عثمانی) تا کودتای ژنرال نجیب (اوایل دهه 1950) در مصر سلطنت داشتند.
    
عکسی از پهلوی دوم، دخترش شهناز و فوزیه


    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
گوشه ای از «تاریخ» ایران معاصر از نگاهی بر صفحات اول یک روزنامه وقت (روزنامه قدیمی اطلاعات)
درج کُپی صفحات اول شماره های هفتم، هشتم و نهم اسفندماه 1357 (15، 16 و 17 روز پس از پیروزی انقلاب) روزنامه اطلاعات تکرار می شود زیراکه چند مخاطب با ارسال ایمیل نوشته اند که آن کُپی ها خوانا نبوده اند. یازدهم اسفند در سال 1357 جمعه بود و روزنامه اطلاعات منتشر نشد. می دانیم که هرچه که امروز خبر است، فردا می شود تاریخ. صفحات روزنامه یک سرنخ برای تاریخ نگاران، پژوهشگران و مؤلفان است که بروند جزئیات، علل و نتایج را بدست آورند تا سند قضاوت وضعیت وقت قرار گیرد و درس دهد:
    



    



    


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در دنیای اقتصاد
وضعیت پولی جهان و بهای بنزین در آمریکا در فوریه 2008 و فوریه 2013


در فوریه سال 2008 ارزش برابری «یورو» پول واحد 16 كشور اروپایی [از 27 کشور] رو به افزایش بود و اواخر فوریه در آن سال، 28 روزه با 1.51 دلار آمریكا مبادله می شد. ارزش یورو سه سال پیش از آن، كمتر از دلار آمریكا بود و در فوریه 2010 به دلیل بحران بودجه در یونان (از اعضای گروه یورو) به 36ر1 دلار تنزل کرده بود. «یورو» یکم مارس 2012 برابر با 1.34 و یکم مارس 2013 برابر با 1.31 دلار آمریکا بود. در این روز نفت خام هر بشکه 107 دلار و طلا هر اونس 1770 دلار آمریکا.
     كارشناسان امور مالی، دلیل افزایش ارزش برابری «یورو» را در فوریه 2008 آغاز دشواری اقتصاد آمریکا به دست داده بودند. در آخرین روز فوریه 2008، کاهش بهای سهام در وال استریت، ذخایر بازنشستگی کارکنان برخی از موسسات را که در سهام، سرمایه گذاری شده بود به نصف کاهش داده بود. در این میان، افزایش بهای نفت خام و درنتیجه بنزین بر مشکلات افزوده بود.
    عكس زیر که یکم مارس 2008 (دهم اسفند) گرفته شده بود بهای بنزین در برخی از جایگاههای فروش در آمریکا را، هرگالن (حدود چهار لیتر) بیش از چهار دلار نشان می دهد، متوسط بهای بنزین در آمریكا در این روز سه دلار و نیم بود. [بهای بنزین در آمریکا بر حسب استیت، شهر و کمپانی فروش آن متفاوت است. میزان مالیات بر سوخت که از خریدار دریافت می شود، در هر استیت و هر شهر مختلف است].
    بهای نفت خام که در آن سال با بورس بازی روی آن (فروش اسناد معامله = کاغذ فروشی) بالا رفته بود بعدا به تدریج پایین آمد و به یک سوم جولای 2008 کاهش یافت و متوسط بهای بنزین در تابستان 2009 در جایگاههای فروش در آمریکا تا زیر دو دلار برای هر گالن! بود که بعدا دوباره و این بار به ادعای کاهش ارزش برابری دلار بالا رفت. در فوریه 2013 باردیگر بهای بنزین در آمریکا افزایش سریع نشان داد ـ افزایش 50 سنتی در هر گالن 4 لیتری و متوسط آن از سه دلار و نیم بالاتر رفت و این بار به بهانه از کارافتادن برخی از پالایشگاه ها (که متعلق به کمپانی های نفتی هستند) و به ادعای بارندگی و برف سنگین!.:


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
نشریه انقلابی زنان آمریکا
سوزان انتوني

«سوزان انتونی» بانوی آمریكایی كه از اول ژانویه 1868 (145 سال پیش) نشریه «انقلاب» را منتشر كرده بود پس از دو ماه، از اول مارس این سال با دعوت از نویسندگان مبارزی چون «الیزابت ستانتون» نشریه خودرا كه در نیویورك انتشار می یافت به «منادی حق» تغییر نام داد. این نشریه که كاررا با دفاع از «خواست حق رای در انتخابات برای زنان» آغاز كرده بود سپس به سایر حقوق درخواستی بانوان گسترش داد.
     این نشریه كه در 16 صفحه و با هزینه ای برابر 600 دلار برای هر شماره انتشار می یافت سپس خواستار دستمزد برابر برای كار برابر (صرف نظر از مرد و یا زن بودن) و دادن اهمیت به اتحادیه های كارگری و صنفی به عنوان مدافعان حقوق اعضای خود شد. آنگاه خواستار قانونی شدن طلاق شد که در مذهب کاتولیک ممنوع است.
     این نشریه در جریان مبارزات خود تا به آنجا پیش رفت كه خواستار انتصاب زنان به كشیشی در كلیساهای كاتولیك شد. هنگامی كه نشریه دچار مسائل پولی شد و سوزان جریان را نوشت؛ برخلاف تصور، مردی به نام «جورج ترین» پرداخت همه هزینه نشریه را بر عهده گرفت.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سایر ملل
مارس؛ ماه خدای جنگ
رومیانِ عهد باستان بر ماه جاری (ماه سوم در تقویم میلادی) که از دهه سوم آن فصل بهار آغاز می شود نام مارتیوس ـ خدای جنگ ( Martius) را گذاردند، زیرا که از این ماه از برودت هوا کاسته و لشکرکشی امکانپذیر می شود. رومیان به نام خدای جنگ، در این ماه در اجرای برنامه های تعرّضی خود به گونه ای نیرو به منطقه مورد نظر روانه می کردند که نبرد در اواخر بهار و یا فصل تابستان که مشکل سرما نیست و روزها بلندتر است صورت گیرد و بازگردانیدن نیروها در صورت ناکامی، تا پائیز انجام می شد. از همان زمان و سالها پیش از میلاد مسیح است که این ماه؛ مارتیوس، مارس و مارچ خوانده شده است. انگلیسی زبانها آن را «مارچ = March» می گویند زیرا که نه تنها تلفظِ تغییریافتهِ همان مارس و مارتیوس است، بلکه معنای قدم روی نظامیان به پیش (پیش به سوی نبردگاه و خط حمله ـ لشکرکشی)را هم می رساند.
     رومیان به اقتباس از ایرانیان، سال نو را از بهار (بیستم و یا بیست و یکم) مارس آغاز می کردند که این وضعیت تا قرن شانزدهم و در انگلستان تا سال 1752 ادامه داشت و از آن پس، اول ژانویه آغاز سال میلادی (یونیورسال) قرارگرفته است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تكمیل تصرف اندلس (اسپانیای جنوبی) توسط مسلمانان
یکم مارس در سال 714 میلادی، مسلمانان كار تصرف اسپانیای جنوبی (اندلس Andalusia) را تكمیل كردند. سپاه مسلمانان به فرماندهی طارق بن زیاد در جولای سال 711 از تنگه هِركول كه از آن پس به نام وی «جبل طارق» خوانده می شود گذشته، قدم به اسپانیا گذارده بودند و واحدهای ارتش «رودریك» پادشاه ویزوگت (ژرمن تبار) اسپانیا را شكست داده بودند. نزدیك به سه سال طول كشید تا اسپانیای جنوبی به تصرف مسلمانان و عمدتا عرب درآمد كه آن را «اندلس» نامیدند.
     این مسلمانان سالها بعد، از اسپانیا وارد فرانسه شدند و تا «پواتیه» در مركز فرانسه پیش رفتند و در آنجا از «شارل مارتل» سردار فرانك ها شكست خوردند و به اسپانیا بازگشتند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
آغاز بکار دادگاه کیفری بین المللی برای محاکمه متهمان جنایتِ علیه بشریت، جنایات جنگی، کشتار انسان، تعرض و ...
یکم مارس 2003 با سوگند هجده قاضی از چند کشور عضو، دادگاه کیفری بین المللی در شهر لاهه آغاز بکارکرد. این دادگاه در اجرای مصوبه سال 1998 مجمع عمومی سازمان ملل ایجاد شده و عنوان دائمی دارد.
     شمار پارلمانهای مصوب میثاق در یکم ژوئیه 2002 از نصاب (نصف کشورهای عضو سازمان ملل به علاوه یک) گذشت و تاسیس دادگاه کیفری بین المللی قطعی شد. در زمان قطعی شدن تاسیس این دادگاه، هنوز مجالس مقننه دولتهای ایالات متحده، روسیه، هند و رژیم پکن این میثاق را تصویب نکرده بودند. اهم اختیارات و ماموریت این دادگاه از این قرار است:
    محاکمه و مجازات مرتکبین جنایت علیه بشریت، جنایات جنگی، کشتار انسان، تعرض و پرونده های ارجاعی از سوی شورای امنیت. این دادگاه تنها به پرونده هایی رسیدگی خواهد کرد که ارتکاب جرم از زمان تاسیس دادگاه روی داده باشد (نه قبلا) و این موضوع در میثاق درج شده است. این دادگاه که از زمان تاسیس تا یکم مارس 2010 چهارده اعلام جرم دریافت داشته و چهار مقام سابق را در زندان خود دارد تنها هنگامی رسیدگی به یک اعلام جرم را آغاز می کند که مطمئن شود دادگاه ملی نتوانسته و یا نخواسته که به آن رسیدگی کند. پلیس بین الملل ضابط این دادگاه است.
    طرح ایجاد چنین دادگاهی برای نخستین بار در کنفرانس صلح ورسای در سال 1919 به میان آمد و جامعه ملل در سال 1937 در این باره مذاکرات مفصل انجام داد و طرحهای متعدد را بررسی و حتی پیشنویس میثاق تهیه کرد که آغاز جنگ جهانی دوم به فعالیت آن سازمان پایان داد. کمیسیون قوانین بین المللی در سال 1950 پرونده ایجاد دادگاه کیفری جهانی را از بایگانی خارج و مطرح ساخت و سپس مجمع عمومی سازمان ملل کار رسیدگی به آن را به رغم اکراه چند دولت آغاز کرد تا در سال 1998 به نتیجه رسید.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اوضاع افغانستان در پایان فوریه 2008 و تصاویر ـ ماموریت یک شاهزاده انگلیسی بهانه انتشار عکس و مطلب به رسانه ها داد
رسانه های كشورهای انگلیسی زبان پنجشنبه، 28 فوریه 2008، با انتشار عكس هایی كه به صورت ادغام در زیر آمده است خبر داده بودند كه پرینس «هری» پسر ولیعهد انگلستان و نفر ردیف سوم در صف پادشاهی این كشور از ماه دسامبر2007 به عنوان یك نظامی انگلیسی به افغانستان رفته بود و اضافه کرده بودند كه قرار نبود رفتن او به افغانستان افشاء شود كه یك خبرنگار استرالیایی آن را گزارش كرده! و آفتابی شده بود و چون قضیه برملاء شده بود، منابع انگلیسی تعدادی از عكس هایی را كه از او در افغانستان گرفته شده بود در اختیار رسانه ها قرارداده بودند تا منتشر شوند!. برخی از رسانه های صوت و تصویر بمانند اینكه «شق القمر» شده باشد، این گزارش را درصدر اخبار خود پخش كرده بودند. كشورهای انگلیسی زبان كه عمدتا مهاجرنشینان پیشین انگلستان هستند هنوز به خانواده سلطنتی آلمانی تبار آن كشور علاقه نشان می دهند. در پی انتشار این عكسها و مخصوصا ویدیویی كه «هری» را در حال تیراندازی با تیربار نشان می داد (به سوی چه كسانی؟) و هر عمل آدمكشی (جز جنگ دفاعی) كار یك شاهزاده نمی تواند باشد، «هری» از افغانستان فراخوانده شد.
    اگر پرینس هری تاریخ افغانستان و بلایی را كه انگلستان در دو قرن گذشته بر سر آن آورده است خوانده بود از آغاز كار هم داوطلب رفتن به آنجا و استقرار نمی شد و ....
    عكسها كه تعدادی از آنها در زیر آمده است و شاهزاده آلمانی تبار انگلیسی را در لباس نظامیان و مسلح نشان می دهد درعین حال فقر و عقب ماندگی افغانستان را منعكس می سازد كه این سیه روزی عمدتا نتیجه سیاست استعماری لندن در طول دو قرن گذشته است؛ از ادامه استفاده از الاغ در قرن 21 تا عمارات خشت و گلی و مخروبه. پیش از ورود استعمار انگلستان به آسیای جنوبی، سرزمینی را كه انگلیسی ها «افغانستان» نام نهاده اند قدیمی ترین بخش ایرانزمین بود و اگر آنان آن را جدا نساخته بودند، افغانها وضعیتی مشابه سایر ایرانیان داشتند و به این صورت در فقر و مشكلات دست و پا نمی زدند.
    با استقرار نظامی غرب در افغانستان از دهه یکم قرن 21، كشت تریاك در این سرزمین گسترش یافته و چندبرابر شده است، و امنیتی را هم كه وعده داده شده بود به دست نیامده است و ....
    عملیات نظامی آمریكا با مشاركت انگلستان در افغانستان هفتم اكتبر 2001 در پاسخ به رویدادهای 11 سپتامبر همان سال (ربودن هواپیماهای مسافربر و كوبیدن آنها بر دو آسمانخراش نیویورك و ساختمان پنتاگون درحاشیه واشنگتن كه ضمن آن نزدیك به سه هزار تن كشته شدند) آغاز شد. از سال 2002 كانادا و بعدا كشورهای دیگر عضو ناتو به كمك آمریكا و انگلستان شتافتند و نیروی نظامی به افغانستان فرستادند.
    هدف اعلام شده از حمله نظامی به افغانستان، گرفتن و محاکمه «اسامه بن لادن» و از میان بردن سازمان او به نام «القاعده» بود و چون طالبان (حاكمان وقت افغانستان) حاضر به استرداد بن لادن نشده بودند؛ حذف این حكومت. عملیات نظامی آمریكا، عمدتا با كمك به مجاهدان شمال افغانستان كه گوشه ای از این سرزمین را در كنترل داشتند آغاز شد كه این عملیات پس از حذف طالبان و افتادن حكومت به دست مجاهدان و بعدا «كرزای» نیز تحت عنوان «عملیات به خاطر آزادی Operation Enduring Freedom» ادامه یافته است و ....
     این عملیات كه تا پاكستان هم گسترش یافته و از اخبار صفحات اول است به رغم اعلام کشته شدن بن لادن در سال 2011 ادامه دارد. ازگزارش های رسانه ای چنین بر می آید که به رغم پولی را که غرب هزینه می کند كمكی از لحاظ پیشرفت و آسایش به افغانها نشده و اقتدار دولت كابل محدود به بخش هایی از خاك این كشور است و فساد اداری ـ اقتصادی ادامه دارد.
    بسیاری از اصحاب نظر، استقراردرافغانستان را بخشی از یک استراتژی دانسته اند. «لاروش» رهبر حزب فدرالیست آمریکا، عملیات نظامی این دولت در افغانستان را نتیجه تلقین های دولت لندن بیان کرده بود. دولت لندن از دو قرن پیش، افغانستان را به چشم یک مانع رخنه از شمال (روسیه) و شمال شرقی به آبهای خاورمیانه و آسیای جنوب غربی نگریسته و در این راستا تغییراتی وسیع در منطقه به وجود آورده است. رژیم پکن که چنین دیده، بندر «گوادر» را که ناظر بر دریای عمان و خلیج فارس است از دولت پاکستان اجاره کرده است و این، رشته ای است که سر دراز دارد.


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
انتخابات مارس 2008 روسیه با 4 نامزد ـ وعده مدودیف به کاهش مصرف الکل در روسیه ـ الزام نامزد انتخاباتی در وفای به عهد که یک «تعهّد و تکلیف» است
Boganov_Zhirinovsky_Zyuganov_Medvedev


    
مدودف با فنجان چاي به علامت ضديت با الکل

دمیتری مدودیف Dmitry A. Medvedev یکی از چهار نامزد انتخابات یكشنبه دوم مارس 2008 ریاست جمهوری روسیه بود[که پیروز شد]. وی 48 ساعت پیش از رای گیری وعده داده بود كه تلاش خواهد كرد مصرف الكل در روسیه كاهش یابد. وی بسیاری از مشكلات اجتماعی ـ اقتصادی روسیه را در عادت روسها به مصرف الكل اعلام کرده بود كه در این كار، روس ها عادت به افراط دارند. مدودیف متولد 14 سپتامبر 1965 قول داده بود كه بیش از پیش ثبات را در روسیه برقرار كند و برنامه های هشت سال گذشته «پوتین» را ادامه دهد که عبارتند از: مبارزه با فساد اداری ـ اقتصادی و قضایی تا پاك كردن سازمانها و افراد از این فساد، به سازمانهای تولیدی استقلال عمل بیشتری دادن و به اصحاب دانش و ابتكار كمك کردن تا وابستگی اقتصاد روسیه به درآمدهای ناشی از صادرات نفت و گاز كاهش یابد ازجمله ایجاد و تکامل یک شهرک تکنولوژیک (بمانند سلیکون ولی کالیفرنیا) و نیز ساختن یک ژورنالیسم حرفه ای جهت آموزش عمومی و مقابله با ژورنالیسم دولتهای رقیب و غیر دوست. [مدودیف پس از اتمام دوره چهار ساله ریاست جمهوری خود و انتخاب پوتین به این سمت، نخست وزیر روسیه شده است.].
    مدودیف گفته بود كه روسیه را به گونه ای نیرومند خواهد كرد كه هیچ قدرتی نتواند به آن آسیب وارد سازد و خواهد كوشید كه رفتار روسیه در دوران ریاست جمهوری او به گونه ای باشد كه قدرتهای دیگر با روسیه دوستی كنند نه اینكه به آن زیان برسانند. وعده اصلی مدودیف این بود كه تلاش كند ولادیمیر پوتین سمت ریاست دولت (نخست وزیری ـ ریاست شورای وزیران) را بپذیرد تا از اندیشه و تجربه او همچنان استفاده شود. [که پذیرفت].
    در آن روز نظر سنج ها پیش بینی کرده بودند که مدودیف برنده انتخابات ریاست جمهوری روسیه خواهد بود که چنین شد.
    [در آستانه انتخابات مارس 2012 روسیه، اصحاب نظر گفته بودند: اینک وقت آن است که تحقیق و اعلام شود که آیا مدودیف به وعده های مارس 2008 خود وفا کرده است؟ و کشف آن، کار روزنامه نگار و تاریخنگار است. روزنامه نگار تکلیف دارد که در پایان هر دوره انتخابیه تحقیق و اعلام دارد که آیا یک نامزد پیروز در طول دوره به وعده هایی که داده است عمل کرده یا نه که وفای به عهد نه تنها از اخلاقیات است بلکه خلف وعده مخصوصا در این مورد، در تفسیر جرم می تواند در ردیف فریب و تزویر باشد زیراکه رای دهنده به استناد وعده، به او رای داده و انتخابش کرده است. لذا وفای به عهد در این مورد یک تکلیف است.].
     در همان زمان، اصحاب نظر پیش بینی کرده بودند بودند که بعد از انتخاب رئیس جمهور تازه هم، پوتین قدرت اصلی روسیه خواهدبود و ترتیبی خواهدداد که پس از دوره پیش رو، باردیگر و برای دو دوره رئیس جمهور شود و لذا ریاست جمهوری مدودیف تنها برای یک دوره خواهد بود. [این پیش بینی تحقق یافت.].
    مدودیف تحصیلات خود در رشته حقوق را در سال 1990 (سال پیش از فروپاشی شوروی) به پایان برده، والدینش مدرّس دانشگاه بودند و لذا با سختی های زندگی آشنا نبوده و در طول حكومت سوسیالیستی شوروی سمتی نداشته تا دراین زمینه تجربه و حتی علائق داشته باشد. تا آن زمان نیمی از عمر كاری او در تدریس و نیم دیگر به صورت همكاری با شهردار زادگاه خود ـ سن پترزبورگ، معاونت دفتر كاخ كرملین، ریاست دفتر ولادیمیر پوتین و معاونت نخست وزیری گذرانیده شده بود. وی مدتی هم وكیل قضایی در امور شركتها و رئیس شورای كمپانی دولتی نفت روسیه (گازپروم) بود. مدودیف همچنین از طرّاحان و مجریان بهبود امور مسكن و درمان روسیه بشمار می رود. از گذشته او چنین استنباط می شود كه علاقه مند به نوعی اقتصاد آزاد، رفاه ملت و اقتدار جهانی هرچه بیشتر روسیه است.
    طبق نظر سنجی های پیش از روز رای گیری، هفتاد و پنج درصد 109 میلیون رای دهندگان روس به مدودیف ابراز تمایل كرده بودند. معمولا كمتر از هفتاد درصد روسها در انتخابات شركت می كنند. انتخابات دوم مارس 2008 روسیه دارای چهار نامزد بود: مدودیفMedvedev (حزب وطن)، زیوگانوفZyuganov (حزب كمونیست)، ژیرینوفسكیZhirinovsky (ناسیونالیست) و بوگانوف Boganov(حزب دمكرات).
     لیمونوفLimonov (حزب بلشویكهای ملی) برای نامزد شدن دو میلیون امضاء جمع آوری كرده بود، و دیگر معلوم نشد كه چرا در میان نامزدها نبود. هرچهار نامزد و همچنین رای دهندگان در مصاحبه با رسانه ها و عوامل نظرسنجی ها گفته بودند كه خواهان اقتدار روسیه و به حساب آمدن وطن آنان به عنوان یك قدرت بزرگ همانند سابق هستند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
بحث درباره مسئله ایران و آمریکا در میزگردهای تلویزیونی آمریکا در فوریه 2009 ـ تحولات آمریکای لاتین
Dennis Ross
«مسئله روابط ایران و آمریکا» یکی از چند موضوع مورد بحث در میزگردهای تلویزیونی آمریکا در هفته منتهی به 28 فوریه 2009 بود که در آنها «رویدادها و مسائل روز» بررسی می شوند. شرکت کنندگان در این میزها عموما گفته بودند که انتصاب «دنیس راس متولد 1948» به سمت نماینده دیپلماتیک ویژه دولت «اوباما» در منطقه خاور میانه، مقامات تهران را که منتظر وقوع «تغییر» در سیاست خارجی آمریکا بودند نسبت به واشنگتن ، محتاط، گوش بزنگ و آماده واکنش ساخته است [ساخته بود]. «راس» آن ماموریت را همان زمان به دست آورده بود.
    در این میزگردها گفته شده بود: تردید نیست که مقامات تهران از سوابق دیپلماتیک و تجربه، احساس و تمایل، تحصیلات و دین و نژاد (یهودی بودن) و زندگینامه دنیس راس (که بایستی به صورت مشاور و اندرزدهنده بانو هیلری کلینتون ـ وزیر امور خارجه وقت آمریکا ـ عمل می کرد) آگاهند و حمایت های وی در طول زمان از منافع اسرائیل را می دانند و اینکه تلاش های او بود که میان اسرائیل و اردن آشتی و با یاسر عرفات سازش برقرار شد و سوریه در یک زمان، سیاست ملایمی در پیش گرفته بود و .... همچنین می دانند که وی از سه دهه پیش در شکل دادن به سیاست کلی دولت واشنگتن در قبال آسیای غربی سهیم بوده و او بود که ائتلاف نظامی سال 1990 را برای اخراج عراق از کویت ترتیب داده بود و اواخر دهه 1980 به فروپاشی بلوک شرق و شوروی کمک کرده و با یک رشته بازی های ماهرانه مانع از انحلال «ناتو» شده بود ـ وعده ای که قبلا به گورباچف داده شده بود و گورباچف با گرفتن این وعده با انحلال پیمان ورشو موافقت کرده بود. . «راس» كه در طول 35 سال با چند رئیس جمهوری آمریکا از دمكرات تا جمهوریخواه همكاری نزدیک داشت و طرح نقشه افزایش حضور آمریکا در منطقه خلیج فارس در زمان جیمی کارتر را به او نسبت می دهند. «راس» که شناخت وسیع از روسیه و روس ها دارد از آغاز دهه 1980 از مشاوران امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا بود و از کارشناسان و اعضای انستیتوهای مطالعاتی واشنگتن (معروف به تینک تانک ها) و مشاور انستیتوی واشنگتن برای مطالعات خاور میانه (متمایل به اسرائیل).
     به باور شرکت کنندگان درگفت و شنیدها آن میزگردها، کوشش راس (همفکر وولفوویتس) در سمت نماینده دیپلماتیک ویژه دولت «اوباما» در منطقه خاور میانه همچنین جلوگیری از نزدیک شدن دوباره دولت های عربی به مسکو بود.
    [دنیس راس دهم نوامبر 2011 اعلام کرد که از 31 دسامبر 2011 از سمت نماینده دیپلماتیک ویژه دولت «اوباما» در منطقه خاور میانه کناره گیری می کند و در این روز کنار رفت. در نوامبر 2011 خبرکناره گیری «راس» در محافل واشنگتن ایجاد تعجب کرده بود و تفسیرهای متعدد به دنبال داشت. ماحصل تفسیرها این بود که «راس» چون احساس کرد که موفق به اجرای دو برنامه اصلی ـ اتمی نشدن ایران و حل مسئله فلسطین طبق سیاست مورد نظر ـ نخواهد شد تصمیم به کناره گیری و بازگشت به کار سابق در انستیتوی واشنگتن برای سیاست خاورمیانه (وابسته به آیپاک) گرفت و سرگرم دادن نظر و اندرز شد.].
    
سوزان رايس

بحث دیگر میزگردهای اواخر فوریه 2009، پاسخ تند رئیس هیات نمایندگی ایران در مقرّ سازمان ملل به اظهارات «سوزان رایس» نماینده دولت «اوباما» در آن سازمان بود که گفته بود دولت «اوباما» تلاش خواهد کرد که به جاه طلبی اتمی ایران و حمایت این کشور از تروریسم پایان دهد. رئیس هیات نمایندگی ایران در واکنش کتبی خود تصریح کرده بود که از شنیدن این اتهامات نادرست، غیر مسئولانه و غیر مستند آمریکا خسته شده است که ادامه همان اتهامات دولت قبلی واشنگتن است. [سوزان رایس از دوستان و همکاران قدیمی «اوباما» در دوران وکالت قضایی و در شهرشیکاگو است که در جلسات کابینه او هم شرکت می کرد. قرار بود که در دوره دوم ریاست جمهوری «اوباما»، وزیر امور خارجه شود ولی چون قبلا درباره تهاجم در «بنغازی» لیبی به کنسولگری آمریکا و کشته شدن سفیر و سه آمریکایی دیگر در این حمله، گزارش نادرست داده و از این بابت مورد انتقاد قرار گرفته بود، از وزیر امور خارجه شدن انصراف داد.].
    شرکت کنندگان در میزگردهای تلویزیونی عموما استاد دانشگاه، کارشناسان مربوط و تفسیرنگاران رسانه ها هستند. در میز گردهای تلویزیونی هفته ای که به آن اشاره شد [هفته آخر فوریه 2009] همچنین گفته شده بود که دولت واشنگتن با نگرانی خاص هر حرکت دولت تهران در آمریکای لاتین، آسیای میانه و آفریقا را زیر نظر دارد و آن را وسواسانه دنبال می کند.
    در میزگردهای آن هفته اشاره شده بود: آمریکا چند دهه کوشید که کوبا را در جهان ایزوله کند ولی اینک هفته و ماهی نیست که رئیس یک کشور به هاوانا نرود و با فیدل کاسترو و مقامات کوبایی عکس نگیرد که یک ضد تبلیغ پُرمعنا [برای دولت واشنگتن] تلقی شده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اظهارات توماس ریکس درباره سیاست های آمریکا در عراق که به مناسبت انتشار کتاب خود ـ Gamble ـ بیان داشت و تفسیر این اظهارات ـ سیاست تهران
Thomas Ricks
«توماس ریکس Thomas Ricks» مولف کتاب های با سوژه های استراتزی، و مقاله نگار مطبوعات، در فوریه 2009 دومین کتاب خود درباره اشغال نظامی عراق، علل و پیش بینی نتایج را تحت عنوان «قمار = Gamble» به توزیع داد که رسانه های آمریکا در سه روز منتهی به یکم مارس این سال ضمن نقل بخش هایی از کتاب، با ریکس مصاحبه کرده بودند. «گمبِل» در حقیقت دنباله کتاب قبلی «ریکس» تحت عنوان «Fiasco» است.
    «ریکس» 27 و 28 فوریه 2009 در شبکه های تلویزیونی آمریکا درباره کتاب تازه خود توضیح داد و در عین حال به پرسش گزارشگران که نظر اورا پیرامون اعلامیه «باراک اوباما» که تا تابستان 2010 نظامیان رزمی آمریکا ـ جز شماری کم از آنان [35 هزار] را از عراق خارج خواهد ساخت و این 35 هزار نظامی رزمی [نه، نظامیان مامور آموزش، مستشاران و ... و ماموران حفاظتی آمریکایی وابسته به موسسات غیر دولتی]را هم تا آخرین روز دسامبر 2011، پاسخ گفت و اظهارداشت که در هرحالت، روابط آمریکا با عراق مشابه روابط آمریکا با ژاپن (با امضای پیمان استراتژیک دفاع متقابل) ادامه خواهد یافت و در اصل ـ قرار هم نبوده است چتر نظامی آمریکا در عراق کاملا برداشته شود. بنابراین به نظر او، وضعیت حمایتی واشنگتن از بغداد بعد از انقضای ریاست جمهوری «اوباما» هم ادامه خواهد داشت. طبیعت روابط آمریکا در عراق چیز دیگری است. آمریکا بزرگترین سفارتخانه جهان را در بغداد ساخته و صدها کارمند مستقر ساخته است. وضعیت عراق پس از برکناری رژیم صدام حسین، در سطح جهان به سیاست ها شکل دیگری داده و در خاورمیانه «محاسبات تازه» به وجود آورده است. «عراق» قلب خاور میانه است. این یک برنامه قدیمی آمریکا بود که در عراق نفوذ و این کلید آسیای غربی را به دست داشته باشد و کلید آسیای غربی یعنی کلید جهان. آمریکا می داند که با کوچکترین سهل انگاری،دولت دیگری جایش را در عراق خواهد گرفت. آمریکا برای ورود بدون موافقت شورای امنیت به عراق، انتقاد جهانی را برخود هموار ساخت و خم به ابرو نیاورد، هزاران کشته و دهها هزار زحمی و صدها میلیارد دلار هزینه تحمل کرد. آمریکا از سال 1917 که وارد جنگ جهانی اول شد به کُردها که در کنترل عثمانی بودند نظر داشت و از آن زمان تا کنون دمی از حمایت کردن از آنان دست نکشیده و کُردها این را می دانند و دوست آمریکا هستند و آمریکا دوست خودرا تنها نمی گذارد. ریکس گفت باید بدانیم که اگر ما [آمریکا] فقط هزار نظامی غیر رزمی و مستشار هم در عراق داشته باشیم به معنای تداوم استقرار است. ماهیت و ساختار داخلی عراق بگونه ای نیست که یکپارچه و با یک کلام خواهان پایان نفوذ آمریکا شود. همیشه در آنجا مسئله قومی ـ مذهبی و تقسیم منافع (نفت) و ترکیب و انتخاب مقامات دولتی بوده و بازهم خواهد بود. عراق تا دهه سوم قرن 20 به صورت یک کشور نبود و انگلیسی ها پس از انهدام امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، کشوری به نام عراق را ساختند که دائما در بحران بوده است. عثمانی سه قرن با ایران جنگ کرد تا سرزمین هایی که عراق امروز را تشکیل داده اند از آن خود کند. پایتخت ایران [شهر تیسفون] از سال 135 پیش از میلاد تا سال 637 میلادی درعراق بود [به مدت 772 سال]. کُردهای عراقی ایرانی تبار هستند.
    در تفسیر مطالب «ریکس» و محتوای کتاب او گفته شده بود که اندیشه استقرار نفوذ آمریکا در عراقِ کلیدی در حقیقت 45 سال پیش از تعرض بهار سال 2003 و از زمان کودتای ژنرال عبدالکریم قاسم که ماهیت ضد غرب داشت به وجود آمده بود؛ کودتاهای پی در پی در بغداد، عملیات نظامی کُردها علیه دولت بغداد با تحریک و کمک آمریکا و اسرائیل و همکاری ایران وقت با این دو دولت در آن زمینه، تداوم برخوردهای مرزی عراق با ایران با هدف درحالت خصومت نگهداشتن تهران و بغداد، جنگ هشت ساله (عراق با ایران)، تصرف کویت، تحریم طولانی عراق و ... در اجرای تحقق همان اندیشه [استقرارنفوذ] در این سرزمین کلیدی جهان بود. بنابراین، تخلیه نظامیان به معنای قطع نفوذ صورت نخواهد گرفت و دولت تهران که در اندیشه امنیت مرزهای خود و پیشگیری از تجدید احتمالی برخوردهای دهه های 1960 و 1970 است این را می داند. تهران نمی خواهد که بحران مرزی دیگری به صورت آنچه را که در سالهای میان 1958 و 2003 تجربه کرد و مشاهده شد داشته باشد و بکاربردن تدابیری که آن وضعیت بازگشت نکند قابل پیش بینی است و هرتلاش تهران که در جامعه شیعه عراق نفوذ چشمگیر دارد در آن راستا با واکنش مستقیم و یا غیر مستقیم واشنگتن رو به رو خواهد شد. سعودی، کویت، اردن و ترکیه ـ همسایگان عراق ـ متحدان آمریکا هستند که در جامعه سنّی های عراق نفوذ دارند و کُردهای عراقی که سنّی هستند دوست آمریکا.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سال كبیسه و زنی كه مردها را می كشت - نویسنده آمریکایی که درباره بومیان (اصطلاحا؛ سرخپوستان) و به حمایت از آنان نوشت
ازآنجا كه ماه فوریه، هرچهار سال یك بار دارای روز بیست و نهم است (سال 366 روزی ـ كبیسه ـ لیپ یرLeap Year) زیرا كه زمین هر 365 روز و شش ساعت و ... دقیقه دور زدن خورشید را تكمیل می كند، عادت روزشمارنگاران (كرونیكلرها) شده است كه رویدادهای 29 فوریه را در یكم مارس تكرار، و یا همه را موكول به یكم مارس (مارچ) كنند و سال میلادی 2008 یكی از همین سالهای كبیسه بود.
    
Dee Brown

بیست و نهم فوریه زادروز «دی براون Dee Brown» یك نویسنده، پژوهشگر و تاریخنگار پُركار است كه در سال 1908 در آمریكا به دنیا آمد و در طول عمر 94 ساله خود با شجاعت تمام در دفاع از بومیان آمریكا نوشت. ده كتاب تاریخ، هفت داستان و چهار اثر پژوهشی از او به یادگار مانده است. وی ضمن گزارش جنگ آمریكاییان با بومیان، هموطنان خود را «Expansionism» خوانده است. او نوشته است: قلب مرا در «ووندد نی ـ محل قتل عام سرخپوستان در داكوتای جنوبی» دفن كنید. دی براون اشعار بومیان آمریكایی را هم جمع آوری كرده است.
     همچنین در این روز در سال 1960 یك زلزله شدید شهر اقادیر مراكش را ویران و بیش از سه هزار تن را بیجان كرد.
     از رویدادهای این روز، تولد زنی به نام «آیلین پیتمنAileen Carol Pittman» در سال 1956 از مادری 15 ـ 16 ساله در ایالت میشیگان آمریكاست كه بعدا مردان متعددی را كشت و نهم اكتبر 2002 اعدام شد. تنها اجساد هفت مرد از قربانیان وی به دست آمده است. چون در كودكی، مادرش اورا رها ساخته بود؛ بعدا كار او به خودفروشی انجامیده بود و پس از مدتی عقده مردها را به دل گرفته بود و در هرجا كه توانسته بود به كشتن آنان اقدام كرده بود تا اینكه درفلوریدا در جریان یكی از این قتلها به دام افتاده بود و .... درباره كارهای این زن فیلم سینمایی و چندین كتاب نوشته شده است.
Aileen Carol Pittman

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
برخی دیگر از رویدادهای 1 مارس
  • 1815:   ناپلئون بناپارت که از سوی فاتحان به جزیره «Elb» در مدیترانه تبعید شده بود مخفیانه به فرانسه بازگشت. وی دوباره قدرت را به دست گرفت و به جنگ کشورهای مخالف خود که برضد او اتحادیه تشکیل داده بودند شتافت.
        
  • 1811:   محمدعلی پاشا خدیو مقدونیایی مصر با هدف خلاص كردن خود از اشراف مصری بازمانده از دوران «مملوك» ها سران آنان را به كاخ خود برای شركت در ضیافت پسرش دعوت كرد و به نظامیانش دستور داد كه همه آنان را كه نزدیك به پانصد تَن بودند بكشند. وی سپس به تخریب دژها و تصاحب اموال اشراف دوران حکومت «مملوک» دست زد و به كار آنان پایان داد.
        
        
  • 1910:   یک توده برف (بهمن) که در «کینک کاونتی» استیت واشنگتن از کوه ریزش کرده بود بر یک قطار مسافربر که از آنجا می گذشت فرود آمد و 96 تَن را کشت.
        
        
  • 1912:  
    Albert Berry

    سروان «البرت بری Albert Berry» افسر ارتش امریکا، برفراز استیت میسوری (میزوری) از یک هواپیما با چتر از ارتفاع پانصد متری بیرون پرید و پس از 150 متر سقوط آزاد چتر خودرا که 11 متر قطر آن بود بازکرد و بر زمین فرود آمد. طبق برخی نوشته ها، وی نخستین چترباز parachutist بشمار آمده است و نوشته های دیگر «گرانت مورتون Grant Morton » را نخستین چترباز معرفی کرده و افزوده اند که وی در سال 1911 درآسمان کالیفزنیا از هواپیما بیرون پریده و با چتر فرود آمده بود. با این دو فرود با چتر، فن «چتربازی» پا به عرصه گذارد.
        
        
  • 1919:   در اجرای دستور لنین تا چنین روزی همه نظامیان روس به استثنای آنان كه مخالف انقلاب بلشویكی بودند و به دولت ایران درخواست پناهندگی داده بودند، از ایران خارج شدند تا بهانه دیگری در دست انگلستان برای تخلیه ایران نباشد.
        
        
  • 1941:   یک فرستنده رادیو FM در آمریکا کار خود را آغاز کرد که نخستین فرستنده غیر آزمایشی از این دست بود.
        
        
  • 1944:   به خواست دولت های در جنگ با آلمان و ژاپن که ایران را عملا در اشغال نظامی داشتند، دولت وقت ایران به صورت سمبولیك به امپراتوری ژاپن ـ دوست قدیمی خود، اعلان جنگ داد.
        
        
  • 1950:  
    Claus Fuchs

    کلاز فوکس Claus Emil Fuchs فیزیکدان آلمانی، در انگلستان به جرم جاسوسی اتمی! به 14 سال زندان محکوم شد. وی یکی از معدود افرادی بود که داوطلبانه اسرار فعالیت های اتمی آمریکا، انگلستان و کانادا را در اختیار شوروی (دولت مسکو) گذارده بود تا سلاح اتمی از انحصار خارج شود و صلح جهانی برقرار بماند. وی در سال 1988 در کشور زادگاه خود، آلمان درگذشت. کلاز گفته بود که سلاح اتمی اگر از انحصار یک دولت خارج شود، جنگ دیگری از نوع دو جنگ بین المللی اول و دوم روی نخواهد داد. از آن پس، سلاح اتمی ـ وسیله بازدارنده از تعرض عنوان گرفت و به عبارت دیگر؛ به کشوری که دارای سلاح اتمی است تعرض نخواهد شد.
        
        
  • 1960:   29 فوریه 1960 زمین لرزه شهر بندری اقادیرِ کشور مغرب (مراکش) را که در ساحل اقیانوس اطلس واقع است ویران ساخت و حدود 12 هزار تن از ساکنان آن را کُشت و بیش از 13000 تن دیگر را مجروح ساخت. بیشتر ساکنان این شهر پس از ایجاد ساختمانهای تازه به این ساختمانها که در دو کیلومتری اقادیر ساخته شده اند نقل مکان کردند.
        
        
  • 1961:   جان اف کندی رئیس جمهوری وقت آمریکا سازمان سپاه صلح Peace Corps مرکب از زنان و مردان داوطلب، برای کمک به هر کشوری که درخواست کند ایجاد کرد. اعلام شده بود که اعضای این سپاه، دستمزد دریافت نخواهند کرد.
        
        
  • 1966:   حزب سوسیالیستی بعث حكومت سوریه را به دست گرفت. یك شاخه دیگر حزب سوسیالیستی بعث هم بعدا زمامدار عراق شد و .... این دو شاخه بعدا رقیب و معاند یکدیگر شدند. همین دشمنی مانع از آن شد که صدام حسین درجریان تعرض نظامی آمریکا در بهار سال 2003 جرات فرار به سوریه را به خود راه دهد. در آن سال هیچیک از همسایگان دیوار به دیوار عراق با دولت بغداد دوستی نداشتند و فاصله عراق از روسیه زیاد بود که صدام به این کشور پناه ببرد.
        
        
  • 1979:  


    در این روز، ملّامصطفی بارزانی مَرد معروف، مبارز و ناسیونالیست کُرد و از 1946 رهبر حزب دمکراتیک KDP در بیمارستان جورج تاون در شهر واشینگتن از بیماری سرطان درگذشت. وی با خانواده اش در کرج (ایران) زندگی می کرد که جهت درمان به آمریکا منتقل شد. ملامصطفی در 14 مارس 1903 در بارزان (کُردستان عراق) به دنیا آمده بود. جسد وی از آمریکا به اشنویه ایران منتقل و دفن شد که در سال 1993 از اشنویه به آرامگاه بارزان انتقال یافت. وی دارای ده فرزند بوده که قدرت در اقلیم کردستان عراق در دست پسران، نوه ها و بستگان اوست. درباره ملامصطفی در سایت 14 مارس این تاریخ آنلاین و به مناسبت زادروز او مطلب مفصل تری درج شده است.
        
        
  • 1982:   ونرا Venera- 14 سفینه شوروی در ونوس فرود آمد و به مخابره اطلاعات از این ستاره مظهر زیبایی پرداخت.
        
        
  • 1992:   بوسنی ـ هرزگوینا از اعضای کنفدراسیون یوگوسلاوی اعلام استقلال کرد و در آنجا زد و خوردهای خونین نژادی آغاز شد که مدت ها ادامه داشت. تحریک و دست دولت های عضو «ناتو» در این ماجرا مشهود بود.
        
        
  • 1996:   29 فوریه 1996 در نزدیکی فرودگاه Rodriguez Ballon International Airport یک هواپیمای مسافربر کشور پرو Peru از نوع بوئینگ 200 – 737 بر زمین افتاد و همه 123 مسافر و خدمه آن کشته شدند. بیشتر مسافران، پِروئی و شیلیایی بودند، دو نفرشان بلژیکی و دو نفرشان هم کانادایی بودند.
        
        
  • 2007:   گِردباد Tornado در جنوب فدراسیون آمریکا 20 نفر ازجمله 8 تَن را در یک مدرسه کشت و زیان سنگین وارد ساخت.
        
        
  • 2014:   حدود ساعت 9 شب پنج زن و مرد در ایستگاه قطار ـ Kunming railway station در ایالتِ یونانِ چین با کارد و چاقو به مسافران حمله کردند، 31 تن را کشتند و 140 تن دیگر را مجروح کردند. پلیس وارد عمل شد که چهار تن از مهاجمان کشته شدند و یکی دیگر از آنان که زن بود مجروح و دستگیر شد. مقامات چینی بعدا گفتند که مهاجمان ایغور ـ از ایالت Xinjiang بودند و شعار «ترکستان شرقی» با خود داشتند. منطقه Xinjiang قبلا ترکستان شرقی خوانده می شد.
        
        



  •  

    مطالعه این سایت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشانی کامل سایت و نام مولف آن) آزاد است، مگر برای روزنامه های متعلق به دولت و دستگاههای دولتی؛ زیرا كه مولف این سایت اكیدا «روزنامه نگاری» را كار دولت نمی داند. روزنامه عمومی به عنوان قوه چهارم دمكراسی باید كاملا مستقل از دولت و سازمانهای عمومی باشد تا بتواند رسالت شریف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com