Iranians History on This Day
روز و ماه خورشیدی و یا میلادی مورد نظر را انتخاب و كلید مشاهده را فشار دهید
میلادی
   خورشیدی

 
19 دسامبر
 
جستجوی:

 
  هدیه مولف
این سایت مستقل و بدون كوچكترین وابستگی؛ هدیه ناچیز مولف كوچك آن به همه ایرانیان، ایرانی تبارها و پارسی زبانان است كه ایشان را از جان عزیزتر دارد ؛ و خدمتی است میهنی و آموزشی كه خدمت به میهن و هموطنان تكلیف و فریضه است كه باید شریف و خلل ناپذیر باشد و در راه انجام تكالیف میهنی نیاز به حمایت مادی احدی نباید باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد برای نگارش و عرضه در سایت نظرشخص مولف است.
 











Select your preferred language to translate this page into.

   لینک به این صفحه  

مهمترین رویدادهای ایران و جهان در طول تاریخ در این روز 19 دسامبر
ایران
نشست کمپانی های نفتی در لندن در دسامبر 1953 و رفع محاصره دریایی ایران از سوی دولت انگلستان
چهار ماه پس از براندازی 28 امُرداد، بیست و نهم آذر 1332 (20 دسامبر 1953) نشست شركتهای نفتی و كارشناسان مربوط كه در لندن برای بررسی سرنوشت نفت ایران برگزار شده بود! به كار خود پایان داد و از دولت انگلستان خواست: اینك كه دولت دكتر مصدق ساقط شده و ملّیّون ایران قدرت را از دست داده اند لازم است كه انگلستان به محاصره دریایی ایران پایان دهد تا بتوان كار صدور نفت را از سر گرفت.
     چند ساعت پس از اعلام این خواست شركتهای نفتی اصطلاحا بین المللی، دولت انگلستان این توصیه را پذیرفت و به محاصره دریایی دو سال و نیمه ایران پایان داد.
     نشست لندن در پی توافق دالِس و ایدِن وزیران امور خارجه آمریكا و انگلستان مبنی بر اینكه امور نفت ایران، بدون اینكه شركت ملّی نفت كه نماد غرور ایرانیان شده است منحل شود، به یك كنسرسیوم مركّب از شركت های نفتی غرب واگذار گردد و این كنسرسیوم عامل نفت ایران در منطقهِ قرارداد باشد تا همه دولت های غرب در آن ذینفع باشند. همچنین غرامت وارده به انگلستان از ابطال قرارداد سال 1933 (طبق قانون ملی شدن نفت ایران مصوّب 29 اسفند ماه 1329) نیز از سوی ایران تعهد شود و از دریافتی این كشور از كنسرسیوم وصول گردد تا انگلستان ادعای دیگری بر پالایشگاه نفت كه ایرانیان آن را از آن خود می دانند نداشته باشد و مسئله دیگری به وجود نیاید. قبلا در لندن اعلام شده بود كه پالایشگاه آبادان نیاز به 75 میلیون دلار بودجه دارد تا تعمیر و آماده كار با ظرفیت كامل شود!.
    پایان محاصره دریایی ایران از سوی انگلستان با ختم محاكمه دكتر مصدق در محكمه نظامی تهران همزمان بود كه وی گفته بود این محاکمه غیرقانونی است و صلاحیّت آن را بi رسمیت نمی شناسد؛ نخست وزیر ایران قانونا باید با رای عدم اعتماد مجلس كنار برود و بركناری نخست وزیر با هر ترتیب دیگر، یك كودتا است و در نتیجه او خودرا نخست وزیر قانونی و دولت فعلی را دولت كودتا و غیر قانونی می داند و هر عمل آن نیز اساس قانونی نخواهد داشت و باطل است.
     در همان زمان اصحاب نظر كه شهرت بی طرفی داشتند گفته بودند كه تعجب می كنند كه چرا انگلستان دو سه هفته پس از تجدید مناسبات سیاسی خود با ایران، اقدام به رفع محاصره دریایی این كشور نكرد و منتظر شد که پس از دریافت توصیه كنفرانس شركت های نفتی عضو كنسرسیوم انجام آن را اعلام کند!.
     محاصره دریایی ایران در طول حكومت ملّیّون (ناسیونالیست ها) سبب شده بود كه ایران نتواند نفت خود را صادر كند و یكی ـ دو كشتی نفتكش هم كه جرأت حمل نفت ایران را به خود داده بودند (و یا طبق برنامه ...!) از جمله كشتی «رُزماری» در میان راه توقیف و محموله آنها تخلیه شده بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سالروز درگذشت ابوالحسن صبا استاد موسیقی - صبا در یک نگاه
استاد صبا
استاد ابوالحسن صبا موسیقیدان نامدار ایران زمین 19 دسامبر سال 1957 (28 آذر ماه سال 1336 خورشیدی) درگذشت. وی در 1281 به دنیا آمده بود. استاد صبا مدرس هنرستان موسیقی ایران در همه رشته های موسیقی مهارت و نبوغ داشت. او یك موسیقی شناس برجسته بود و روی موسیقی ملی و محلی ــ قدیم و جدید ــ ایران كار كرد (كاری كه بعدا تاجیكها انجام داده اند). استاد صبا مقدمات كار جمع آوری ترانه های محلی ایران را فراهم ساخته بود كه عمر پربارش به پایان رسید و پس از او كسی دیگر این كار را دنبال نكرد و میهن ما از معدود كشورهای جهان است كه ترانه های محلی آن كه پاره ای قدمت چند صد ساله دارند جمع آوری نشده اند و بعضی از آنها در شرف انقراض و از یاد رفتن هستند، و این میراث ملی از دست خواهد رفت. استاد صبا در عین حال یك پژوهشگر بزرگ در علم و هنر موسیقی بود و تحقیقات فراوان از او باقی مانده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
نخستین دیدار حكمران بحرین از ایران در دسامبر 1970 ـ ایراد حقوقی به رفراندم استقلال
برای نخستین بار پس از انصراف شاه از تعقیب دعاوی ایران نسبت به بحرین، 19 دسامبر سال 1970 حكمران این جزیره در تهران با مقام های دولت وقت ایران وارد مذاكره شد. وی روز پیش از این وارد تهران شده بود.
    به تصویب مجلس شورا، بحرین عنوان استان 14 ایران گرفته بود كه سالها بعد ناگهان شاه در جریان دیدار از هند! در یك مصاحبه مطبوعاتی پذیرفت كه سرنوشت بحرین از راه انجام رفراندم تعیین شود، ولی این رفراندم تنها در بحرین انجام گرفت! و نظر ملت ایران استعلام نشد.
    نظر عمومی بر این است كه شاه به خواست بیگانه دست به این اقدام زده بود. منطق حكم می كرد كه شاه دست کم این فكر را در ایران مطرح می كرد و عكس العمل مردم را می دید و آنگاه تصمیم به راه حل رفراندم می گرفت ـ یک رفراندم سراسری. پرسیدن تنها نظر «مدعی» قانونی نیست، واضح است که مدعی، علیه خودش رأی نمی دهد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
نبرد هوایی عراق و ایران در آذرماه 1353 (1974 میلادی) ـ ورق زدن تاریخ ایران
19دسامبر 1974 (28 آذرماه 1353) باردیگر در مرز ایران و عراق یک نبرد هوایی میان جنگنده های دو كشور روی داد و دولت وقت بلافاصله به ارتش غرب کشور آماده باش داد و پاسگاههای مرزی را که در دست ژاندارمری (نیروی انتظامی) بود با اعزام سرباز تقویت کرد. این زد و خوردها و ناآرامی های مرزی پس از الغای سلطنت در عراق در سال 1958 میلادی هرچند وقت یکبار صورت می گرفت كه برغم سازش الجزایر در 1975، در سپتامبر سال 1980 منجر به یك جنگ هشت ساله تمام عیار میان دو کشور شد. متعاقب هر برخورد مرزی، دولت عراق هزاران ایرانی و ایرانی تبار را از آن کشور اخراج می کرد. مرزهای عراق با ایران را انگلیسی ها پس از تصرف آن سرزمین وابسته به عثمانی در جریان جنگ جهانی اول و ساخت كشوری به نام عراق از 3 ایالت وابسته به عثمانی ترسیم كردند و در مورد مرز آبی شط العرب، قاعده بین المللی «خط القعر» را «تعمدا» در نظر نگرفتند تا استخوان لای زخم باقی بماند و باعث این همه فتنه شدند. با هر حادثه مرزی، رادیو ایران و بعدا رادیو ـ تلویزیون به ورق زدن تاریخ ایران می پرداختند و اینکه بین النهرین تا زمان جانشینان کریم خان زند وابسته به ایران بود و تا قرن هفتم میلادی به مدت هشت قرن پایتخت ایران در آنجا قرارداشت که خرابه کاخ سلطنتی هنوز در آنجا پابرجاست، بسیاری از عراقی ها از تبار ایرانی هستند و همچنین کُردهای آن سرزمین. گورستانهای کربلا و نجف مدفن بسیاری از بزرگان و دولتمردان ایران است (با ذکر نام آنان بر سنگ قبر).
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اخطار یک نماینده در مجلس شورای اسلامی در 29 آذرماه 1391 درباره بدهی های دولت و واریز نشدن مابه التفاوت بهای ارزها به خزانه
به گزارش ایلنا، غلامرضا مصباحی مقدّم نماینده وقت تهران و رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی 29 آذرماه 1391 (19 دسامبر 2012) مجلس در یک تذکر و اخطار یادآور شد: "مدتی است شایعاتی منتشر شده است که دولت قصد افزایش یارانه پرداختی [پول نقد] به مردم را دارد. اگر دولت پول دارد چرا طرح های عمرانی خوابیده اند و دولت بدهی‌اش را به بانک‌ها، بازنشستگان و جانبازان نمی‌دهد؟.".
    مصباحی مقدم ادامه داد: "فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها متوقف شده است، پس دولت نمی تواند یارانه تازه ای به مردم پرداخت کند. طبق قانون، مابه التفاوت نرخ ارز باید به خزانه واریز شود اما شنیده شده است که این واریز انجام نشده است!.".
    محمدرضا باهنر [کرمانی] نایب رئیس وقت مجلس ریاست این جلسه علنی را بر عهده داشت.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
کُپیِ سند پرداخت [کارت هدیه] به رحیمی معاون رئیس جمهور پیشین در وبسایت خبرگزاری مجلس
تهران ـ ایرنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران) ـ 23 آذرماه 1392: خبرگزاری مجلس شورای اسلامی (ایکانا) در پاسخ به واکنش سعید مرتضوی مدیرعامل سابق سازمان تأمین اجتماعی که برخی موارد از نتایج تحقیق و تفحص [مجلس] از این سازمان را به صورتی که اعلام شده تکذیب کرده است، سه کُپی از اسناد را که یکی مربوط به پرداخت هزینه تهیه یک «ویژه برنامه» در کانال 3 سیما (تلویزیون دولتی) و دیگری مربوط به پرداخت [به صورت کارت هدیه] به رحیمی معاون رئیس جمهور سابق است در وبسایت خود [برای اطلاع همگان و یا نقل در رسانه ها] قرار داده است.
     کُپی مربوط به پرداخت به رحیمی در زیر آمده است:
    


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
Nepotism در سازمان تامین اجتماعی ـ اسناد استخدام همشهریان، آشنایان و بستگان در این سازمان به روایت خبرگزاری مجلس
خبرگزاری مجلس (ایکانا) بیست و چهارم آذرماه 1392 کُپی سه سند مربوط به استخدام همشهریان و آشنایان(Nepotism) در سازمان تامین اجتماعی به دستور اسدالله عباسی و در دوران مدیریت عامل سعید مرتضوی (دادستان پیشین تهران) را در وبسایت خود قرار داد تا ثابت شود که تکذیب اسدالله عباسی (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت دهم ـ دولت محمود احمدی نژاد) در مورد استخدام 500 تن برای سازمان تامین اجتماعی و بدون طی مراحل قانونی استخدام (انتشار آگهی استخدام، رعایت شرایط و گزینش برحسب تحصیلات و تجربه و انتخاب برترها از میان متقاضیان) نادرست بوده است.
    این خبرگزاری به نقل از کمیسیون پارلمانی تحقیق و تفحّص از سازمان تامین اجتماعی نوشته است که اسناد [منتشره] حاکی از آن است که این وزیر گیلانی [اسدالله عباسی] این سهمیه‌ استخدامی در سازمان تأمین اجتماعی را تنها بین اقوام و آشنایان خود تقسیم کرده است. در این لیست از میان 500 نفر استخدام شده؛ 120 نفر از چابکسر، 52 نفر از کلاچای، 48 نفر از رحیم آباد و 60 نفر از املش بوده اند. شماری از استخدام شدگان هم از استان یزد بوده اند که زادگاه سعید مرتضوی است. بقیه تنها از 5 استان. به رغم درصد بالای بیکاری تحصیلکردگان کشور، نزدیک به 60 درصد از این 500 نفر، مدارکی کمتر از کارشناسی از دانشگاه (لیسانس) داشته‌اند که همین موضوع خلأ تخصّصی در سازمان تامین اجتماعی (سابقا به نام سازمان بیمه های اجتماعی کارگران ایران) به وجود می آورد. [در استاندارد جهانی، Nepotism ـ رعایت احوال همشهری، آشنا و فامیل در امور دولتی ازجمله معاملات و استخدام و دادن مقام ـ در ردیف مفاسد و ضعف های اداری قرار داده شده است.].
    خبرگزاری مجلس نوشته است که فهرست (مشخصات کامل) این پانصد تن را در اختیار دارد و در صورت لزوم منتشر خواهد کرد.
    در زیر کُپی یکی از سه سند منتشره خبرگزاری مجلس جهت ماندن در تاریخ ایرانیان درج می شود:
    


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
غضنفرآبادی در آذرماه 1392: نمایندگان مجلس که از سعید مرتضوی هدیه دریافت کرده اند باید مشخّص شوند
تهران ـ ایلنا ـ 23 آذرماه 1392: موسی غضنفرآبادی از اعضای وقت کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی و یک حقوقدان گفت که سعید مرتضوی باید اسامی نمایندگانی را که گفته شده است هرکدام مبالغی [از سازمان تامین اجتماعی که درآمد آن، از سهم پرداختی کارگران و برخی حقوق بگیران دیگر برای دوران بازنشسنگی، بیکاری و از کارافتادگی است] دریافت کرده‌اند اعلام کند چرا که بدون مشخص شدن این نمایندگان و رفع هرگونه ابهام و تردید، حیثیت همه نمایندگان مطرح است. در پرونده «گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی» باید همه چیز دقیقا مشخص شود و ابهام وجود نداشته باشد. نمایندگان حقوق دریافت می‌کنند و احتیاجی به این نوع پولها ندارند (نباید داشته باشند).
     غضنفرآبادی (متولدِ بَم در سال 1345 و در دوره های هفتم، هشتم و یازدهم تقنینیه، نماینده این منطقه) در خصوص اینکه مرتضوی [داستان پیشین تهران و رئیس سابق سازمان تامین اجتماعی] قول شرف داده است که اسامی نمایندگان را [نمایندگانی که گفته شده است هدیه دریافت کرده اند] اعلام نکند، گفت که قولِ شرفِ سعید مرتضوی حیثیت نمایندگان را حفظ نمی‌کند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
نظر نماینده پارلمانی جیرفت و اظهارنظر یک حقوقدان در آذرماه 1392 درباره ریخت و پاش در سازمان تأمین اجتماعی
به گزارش آذرماه 1392 خبرگزاری مجلس، فرج‌اله عارفی نماینده وقت جیرفت (استان کرمان) در مجلس شورای اسلامی گفته بود که موسسات زیر مجموعه سازمان تأمین اجتماعی (شستا) می‌توانستد بازدهی بالاتری داشته باشند. به هرحال ریخت و پاش ها در سازمان تأمین اجتماعی ـ موضوع گزارش هیأت پارلمانی تحقیق و تفحّص ـ مربوط به حق الناس بوده و نمی‌توان به سادگی از آن عبور کرد و نهایتا باید حق به حقدار برسد.
    ـ در این زمینه، یک حقوقدانِ صاحبنظر گفته بود در پاسخ به آن شمار که می گویند هدایای نقدی مدیریت سازمان تأمین اجتماعی به 37 نماینده مجلس برای کمک رسانی آنان به موکّلان بی بضاعت خود بوده و امری عادی است، باید گفت که این نحوه کمک هیچ ارتباط به آن سازمان ندارد زیراکه سازمان تأمین اجتماعی برای تامین درمان، پرداخت به بیکاران، از کارافتادگان و بازنشستگان بیمه شده است که در طول سالهای کارکردن سهمی از این درآمد خودرا به آن سازمان پرداخت کرده اند و اختصاص به آن کار دارد نه هدیه دادن به این و آن. هدیه ها می تواند از سوی موسسات دیگر و عمدتا خیریه ها صورت گیرد. کمک فرهنگی را وزارت مربوط باید بدهد. پول سازمان تأمین اجتماعی، سرمایه و پس اندازی ویژه است و حق زحمتکشان [کارگران و ...] و جز در موارد خاص، مطلقا نباید در آن دخل و تصرّف شود. از تکالیف قوه قضایی است که دقیقا و به صورت علنی به این قضیه رسیدگی کند. رسیدگی علنی برای این است که بیش از سی درصد نفوس بزرگسال کشور که سهمی از درآمد زحمتکشی خودرا به سازمان تأمین اجتماعی داده و می دهند در جریان کار قرار گیرند و مطمئن شوند که حیف و میل نمی شود. نماینده مجلس اگر به پول برای کمک به موکلان بی بضاعت نیاز داشته باشد باید از دولت بگیرد و یا هنگام رسیدگی به بودجه سالانه دولت، تبصره ای در این زمینه بر آن اضافه کند. در دوران دولت نهم و دهم میلیاردها تومان کمک فرهنگی و ... شد و برای هر ایرانی از خُرد و بزرگ کمک نقدی برقرار گردید و ....
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
«کیهان» 26 آذرماه 1392 از هدیه گرفتن برخی از روزنامه های تهران از سازمان تأمین اجتماعی خبر داد!
کیهان ـ روزنامه وابسته به دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران ـ در صفحه دوم خود، شماره 20667 مورّخ سه شنبه 26 آذرماه 1392 و در میان اخبار ویژه اش، مطلبی زیر عنوان «زد و بند با تامین اجتماعی از نوع اصلاح‌طلبانه» چاپ کرده بود که تأمل برانگیز است. متن این خبر ویژه از این قرار است:
    
    "روزنامه حامی هاشمی ‌رفسنجانی و خانواده وی حداقل 80 میلیون تومان از مرتضوی [سعید مرتضوی] رئیس سابق سازمان تامین اجتماعی هدیه گرفته و با این همه، در کنار بقیه روزنامه‌های اصلاح‌طلب که پول‌های مشابهی گرفته‌اند، در زمینه تخلّفات مالی مرتضوی جنجال می‌کند!.
    برخی روزنامه‌های زنجیره‌ای نظیر اعتماد، آرمان، آفتاب یزد، ابتکار و... با وجود دریافت مبالغ مختلف به نام هدیه و مشارکت در پوشش جشن سالگرد تاسیس سازمان تامین اجتماعی، جنجال گسترده‌ای را به بهانه انتشار گزارش تحقیق و تفحّص مجلس به راه انداختند که در این میان تحرّکات روزنامه اجاره‌ای- زنجیره‌ای «آرمان» در نوع خود جالب توجه است.
    به گزارش جهان نیوز، رسانه‌های اصلاح‌طلب بلافاصله پس از افشای عمق فساد، ژست ضد فساد گرفتند و خود را به سنگر مقابل مرتضوی و سازمان تامین اجتماعی کشاندند؛ غافل از اینکه اسناد دریافت کمک‌های ده‌ها میلیونی آنها از مرتضوی ثبت و ضبط شده است. یکی از این روزنامه‌های به ظاهر پاکدست، «روزنامه آرمان» است که حتی فردای انتشار گزارش تحقیق و تفحّص مجلس در خصوص فساد مالی در سازمان تامین اجتماعی، تیتر اول صفحهِ یک خود را به تقبیح این فساد اختصاص داد، غافل از اینکه مدیران این روزنامه از ریخت و پاش‌های مرتضوی کم‌بهره نبودند. هوشمند سفیدی، صاحب امتیاز روزنامه آرمان امروز و مدیر مسئول مؤسسه فرهنگی روابط عمومی آرمان (روزنامه آرمان) است که اسم وی در گزارش تحقیق و تفحّص مجلس به اشتباه «سعیدی» ذکر شده است.
    طبق اسناد، آقای سفیدی تنها در یک مورد، از [سعید] مرتضوی 10 میلیون تومان کارت هدیه دریافت کرده است.
    اما سند دیگری درباره روزنامه حامی آقای هاشمی [رفسنجانی] منتشر شده که جای تأمل دارد. در این سند، صاحب امتیاز روزنامه آرمان به بهانه برگزاری یک سمپوزیوم، از سعید مرتضوی تقاضای کمک مالی می‌کند. مرتضوی هم حاتم‌بخشی کرده و با دادن 50 میلیون تومان دیگر به وی، همکاری‌ ها را تداوم می‌بخشد.
    طبق این اسناد، این مبلغ تحت عنوان حمایت سازمان تامین اجتماعی از «سمپوزیوم بین‌المللی روابط عمومی»! پرداخت شده است.
    وقوع چنین لفت و لیس‌هایی حاکی از آن است که جریان‌های رسانه‌ای آلوده و حق‌العمل کار، خط قرمز سیاسی برای خود قائل نیستند، چنان که از یک سو مثلاً برای خانواده هاشمی [رفسنجانی] رپرتاژ آگهی در پوشش گزارش، خبر و تیترـ عکس صفحه اول منتشر می‌کنند و از آن طرف برای حلقه انحرافی، ستون ـ فروشی‌های مشابهی انجام می‌دهند و... و برای هر مجموعه و سازمان دیگری هم که آماده زد و بند مالی- سیاسی باشد، از این خدمات ویژه انجام می‌دهند.
    چند سال پیش یک خبرنگار اخراجی روزنامه اعتماد فاش کرد که مدیریت این روزنامه در پوشش خبر و گزارش، اقدام به انتشار رپرتاژ آگهی می‌کرد و در مقابل، مبالغی دریافت می‌کرد.".
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
نقش طرح «آنی ـ احساسی» مسکن مِهر در دشواری های اقتصادی ایران ـ آثار زیانبار آن و ابهامات شرعی به اظهار نماینده پارلمانی وقت یزد
تهران ـ خبرگزاری مجلس ـ 24 آذرماه 1392: علی اکبر اولیاء نماینده یزد در مجلس هشتم در یک اظهار نظر گفت که طرح مسکن مِهر پدیده ای شگفت بود و بااینکه در ظاهر اَمر ـ این طرح با هدف تامین مسکن برای اقشار کم درآمد به اجرا درآمده، ولی به نظر می رسد که آثار و تبعات سنگینی را به همراه داشته است زیراکه ابعاد کار یا سنجیده نشد و یا اینکه پس از آشگارشدن مسائل، کار همچنان ادامه یافت. این طرح با حجم وسیع ـ بدون این که توجه شود بار مالی آن چه اندازه خواهد بود و چه منابعی تامین تعهّدات این طرح را پاسخگو خواهند بود به اجرا درآمد، هم از نظر منابع اعتباری دولتی و هم از لحاظ حجم تسهیلات بانکی، مبالغ سنگین به این طرح اختصاص داده شد. اما منابعی که در اختیار دولت است برای پاسخگویی به این حجم تعهد کافی نبوده است.
    اولیاء با اشاره به اثرگذاری این طرح در تنش های اقتصادی ایران گفت که برای مثال شنیده شده است که 40 درصد رشد نقدینگی (اسکناس اضافی در گردش پول) و 16 درصد از رشد تورّم ناشی از اجرای طرح مسکن مِهر بوده است که این موارد آثار زیان باری برای کشور به همراه داشته است. اسم این طرح «خدمت به مردم کم درآمد» بود ولی اقتصاد کشوررا با مشکل مواجه کرده که به همین قشر آسیب بیشتری وارد شده است. اختصاص دادن حجم بزرگی از منابع به اجرای این طرح، بخش های تولیدی مارا با آسیب های جِدّی رو به رو ساخته است.
    اولیاء با اشاره به ابهامات شرعی اجرای طرح مسکن مِهر گفت: در جریان اجرای این طرح، دولت از منابع عمومی برداشت کرد در حالی که حق این کار را نداشت و این مسئله جای شبهه شرعی نیز دارد و کسانی که این طرح را دنبال کردند باید پاسخگوی آن و این ابعاد اجرای طرح مسکن مِهر باشند زیراکه برای اجرای این طرح، از جیب مردم هزینه و خرج شد. خانه دار شدن شماری دیگر از مردم، اندیشه خوبی بود اما دولت باید می سنجید که آیا امکان و توانایی انجام این تعهدات را دارد یا نه، در کجا خانه بسازد و چه کسانی سزاوار آن هستند و امکان دستیابی به آن را دارند و از همه مهم تر بحث پایداری این طرح بود که از همان ابتدا به شدت زیر سوال بود. قِشر ِ هدفِ این طرح (کم درآمدها) استفاده مناسب از آن نکردند و برخی برخوردار نشدند. کم درآمدترها چون نتوانستند حداقل ِ آورده [پیش پرداخت] را تامین کنند از مجموعه حذف شدند. این قشر نتوانستند برخوردار از این پروژه شوند در حالی که در حقیقت این طرح به نام آنان راه اندازی شد.
    اولیاء طرح مسکن مهر را تصمیمی آنی و احساسی دولت نهم و دهم (احمدی نژاد) توصیف کرد و گفت که تصمیمات از این دست آسیب های جانبی دارند و نه تنها قابل دوام نیستند بلکه با اصل عدالت هم سازگاری چندان ندارند و در این وضعیت و پیش از اینکه آسیب ها بیشتر شود، بر دولت و مجلس است که راهی برای حل مسئله «طرح مسکن مِهر» بیابند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
آذرماه 1392، یک نماینده مجلس: رشد بیکاری دانشگاه دیده ها ـ بی اعتنایی به صنعت و تولیدات ـ توجه به دَلّالی ها
تهران ـ خبرگزاری مجلس شورای اسلامی ـ 24 آذر 1392: رمضانعلی سبحانی فَرد نماینده وقت منطقه سبزوار، عضو کمیسیون صنایع و معادن و سخنگوی فراکسیون کارگری مجلس سرازیر شدن سرمایه ها به سمت دلّالی و عدم توجّه لازم به صنعت و تولیدات داخلی و همچنین بی برنامگی نظام آموزش عالی کشور در چند سال گذشته را از دلایل عمده رشد فزاینده بیکاری ذکر کرد.
    سبحانی فرد درباره افزایش بیکاری در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی گفته است که به نظر می‌رسد تا کنون یک برنامه‌ریزی کامل و جامع در بخش‌های آموزش عالی کشور تدوین نشده، و به همین سبب مشاهده می شود که در بخش‌هایی تراکم فارغ التحصیلان دانشگاهی وجود دارد و در برخی بخش‌ها نیز کمبود نیروی متخصّص به چشم می خورد. بخش‌هایی هم هستند که با کمبود نیرو مواجه اند. برای نمونه؛ اگر کارگران خارجی [مثلا افغان ها] از کشور اخراج شوند بسیاری از مشاغل ساختمانی با نبود نیروی مورد نیاز روبرو خواهند شد.
    وی گفته است که در چند سال گذشته بیشتر سرمایه گذاری‌ها به بخش های عمرانی و خدماتی سرازیر شده و بخش صنعت و تولیداتِ دیگر تا به امروز مورد بی‌مِهری مسئولین بوده، که این موضوع نیز یکی از دلایل افزایش نرخ بیکاری در کشور است. به علاوه، سرمایه ها به جای بخش صنعت و تولیدات به سمت دَلّالی سوق داده شده که این موضوع نیز یکی از دلایل رشد بیکاری در کشور بشمار می آید. مشاهده شده است که در چند سال گذشته تاسیس صندوق‌های قرض الحسنه رشد فزاینده‌ای به خود گرفته‌اند، اما باید قبول کرد که کار با این صندوق‌ها، جز با دلّالی نبوده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
غدیری ابیانه: مشکل ما تنبلی و چشم به دست دولت دوختن است ـ خودمان باید کار ایجاد کنیم ـ میلیونها دانشگاه دیده بیکار
به گزارش خبرنگار «ایلنا» از شیراز که 24 آذرماه 1392 در وبسایت این خبرگزاری مستقر در تهران انتشار یافته بود، محمد حسن غدیری ابیانه ـ صاحبنظر ـ در یک اجتماع دانشجویی در آن شهر گفته است که از سال 1374 تا 1391 از میان حدود هفت میلیون نفر متقاضی کار که از دانشگاه‌ها فارغ التحصیل شده‌اند تنها حدود یک میلیون نفر جذب بازار کار شده‌اند. همچنین طبق آماری که اخیرا معاون وزیر صنعت و معدن به دست داده؛ حدود نیمی از کارخانه‌ها و صنایع تولیدی ایران یا تعطیل اند و یا با نیمی از ظرفیت خود کار می‌کنند که این موضوع موجب بیکاری شماری از کارگران شده است.
    محمد حسن غدیری ابیانه گفت که مشکل ما تحریم ها و یا نداشتن رابطه سیاسی با آمریکا نیست زیرا پیش از تشدید تحریم‌ها هم مشکل اقتصادی ازجمله تورّم پول داشتیم. مشکل ما کمکاری و تنبلی خودمان است. در حالی که طبق برآورد، در کشور ما میانگین کار مفید روزانه تنها ۲۲ دقیقه است، مردم در غرب ۶ تا ۷ ساعت، در ژاپن ۸ ساعت و در کره جنوبی ۹ ساعت کار می‌کنند. بنابراین، روش و رفتار ما هم در ایجاد مشکلات اقتصادی کشور دخیل بوده است. چرا باید منتظر بمانیم تا دولت اشتغال ایجاد کند؟. ما مردم باید برای خود و دیگران شغل ایجاد کنیم. دست روی دست گذاشتن و چشم به دولت برای ایجاد شغل دوختن مشکل را حل نخواهد کرد و دشمن که اوضاع را زیر نظر دارد روی این تنبلی ما و عادت چشم به دولت داشتن حساب و تحلیل می کند، نقاط ضعف را به دست می آورد و فشار خودرا متوجه همین نقاط می کند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
قطعنامه دسامبر 2013 مجمع عمومی سازمان ملل درباره «وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران» که وزارت امورخارجه آن را رَد کرد
مجمع عمومی سازمان ملل در جلسه هجدهم دسامبر 2013= 27 آذرماه 1392 خود قطعنامه «وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران» را تصویب کرد. 86 کشور به این قطعنامه رأی مثبت و 36 کشور رأی منفی دادند. 61 کشور دیگر عضو سازمان ملل از دادن رای امتناع کردند (رای ممتنع).
    مجمع عمومی سازمان ملل متحد در این قطعنامه نگرانی خود را از تداوم نقض حقوق بشر در ایران ابراز کرده بود. این قطعنامه محدودیت‌های از قبیل آزادی تشکّل و تجمع مسالمت‌آمیز و آزادی بیان و عقیده را از موارد نقض حقوق شهروندان ایران بشمار آورده است. در این قطعنامه از اجرای احکام اعدام بدون اطلاع خانواده و یا وکیل قانونی محکوم و موارد دیگر درباره این مجازات انتقاد شده بود. رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران اخیرا مجازات اعدام را حکمی برگرفته از قرآن و اسلام توصیف کرده بود. مجمع عمومی سازمان ملل همچنین از اتهام‌هایی بمانند «محاربه» انتقاد کرده و اشاره کرده بود که «تعریف واضح و صریح» ندارند.
    سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی این قطعنامه را «مشحون ـ پُر ـ از موارد خلاف واقعیت» اعلام داشت و آن را رد کرد و از اینکه حقوق بشر، ابزار و دستاویز سیاستبازی قرار می گیرد تأسف خودرا ابراز داشت.
    چنین قطعنامه ای در دسامبر 2018 نیز به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید. پیش‌نویس متن قطعنامه توسط کانادا و چند کشور دیگر تهیه شده بود. در رای‌گیری نشست مجمع عمومی سازمان ملل در مورد این قطعنامه، 84 کشور به آن رای مثبت، 67 کشور رای ممتنع و 30 کشور رای منفی دادند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در دنیای اقتصاد
جدول نرخ ارزها و سکه طلا درشماره 29 آذر 1356 روزنامه اطلاعات ـ مقایسه



    مقایسه ارقام این جدول که در آستانه آغاز انقلاب انتشار یافته بود با ارقام 29 آذرماه 1399 نشان می دهد که دلار آمریکا در این روز در تهران 25 هزار و 950 تومان بود و بهای سکه طلا بالای 11 میلیون تومان بود و طبق گزارش های رسانه ای در 27 آذرماه 1401؛ دلار آمریکا در بازار تهران در کانال 39 هزار تومان و سکه در کانال 18 میلیون تومان.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تیتر اظهارات محمد خوش چهره اقتصاددان درباره وضعیت اقتصادی در شماره 29 آذرماه 1397 روزنامه آرمان امروز، صفحه اول


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در دنیای كشورداری
وارگاس ـ اندیشه های سیاسی، خدماتش به برزیلی ها و سرانجام او؛ خودکشی
Getulio Vargas
ژتولیووارگاس Getulio Vargas از معروفترین سیاستمداران و دولتمردان امریكای لاتین در این روز در سال 1950 بار دیگر برای دومین بار كار خودرا به عنوان رئیس جمهوری برزیل آغاز كرد. دور اول ریاست او بر برزیل از 1930 تا1945 طول کشیده بود که با کودتای نظامی برکنارشده بود که برزیلی ها در 1950 دوباره اورا با آراء خود به قدرت بازگردانیدند.
    وارگاس در نوامبر 1930 با حمایت ارتش روی کار آمده بود تا به اوضاع اقتصادی و سیاسی نابسامان برزیل پایان دهد . وی نخست اختیارات ایالات را محدود کرد و سپس با کمک آلمان (آلمان نازی) برزیل را که اقتصادش تا آن زمان بر پایه صدور قهوه و موادخام ساخت لاستیک قرارداشت صنعتی کرد که با ورود آلمان به جنگ و در پی آن شکست آن دولت، اقتصاد برزیل هم رو به خرابی گذارد و به برکناری وارگاس در اکتبر 1945 انجامید و برنامه نوآوری ـ نوسازی او به نام «استادو نووا» پایان یافت.
    در پنج سالی که وارگاس از ریاست جمهوری دور بود، دولتمردان برزیل درها را به روی سرمایه گذاری خارجیان باز کردند و دست به استقراض بی حساب و کتاب از بانکهای سایر کشورها زدند و به علت افزایش جهانی نرخ بهره، برزیل در آستانه ورشکستگی مالی قرار گرفته بود که مردم بازگرداندن وارگاس را راه حل مسئله تشخیص دادند و با آراء خود اورابازگردانیدند.
    وارگاس این بار پاره یی از مطبوعات برزیل را رشوه گیر دولتهای خارجی خواند كه دانسته یا ندانسته به وطن خیانت می كنند و آب به آسیاب دشمن می اندازند و ماموران امنیتی را به مراقبت دقیق روزنامه نگاران بویژه مقاله و تفسیرنویس ها گمارد تا با خارجی تماس نداشته باشند، فریب نخورند و مردم را فریب ندهند.
    وارگاس که برای نجات برزیل راهی جز سختگیری نمی دید، از سختگیریهای خود و نادیده گرفتن برخی از قوانین در نطقی در پارلمان برزیل دفاع كرده، دلایل آن را برشمرده و گفته بود: من وطندوستی را یك «ایسمIsm» و عقیده نمی دانم. وطندوستی (ناسیونالیسم) در خون هر شهروند باید باشد و این احساس در خون من در غلیان است و از دست زدن به هر اقدام و تدبیر برای پیشرفت وطن و خلاص شدن از دست وام خارجی دریغ نمی كنم، حتی اگر آن را دیكتاتوری بخوانند. دست زدن به هر اقدام از جمله مراقبت و سختگیری نسبت به مقاله نویسهای روزنامه ها را بخاطر حفظ وطن و شهروندانی كه بی خبر از بازیهای سیاسی هستند خلاف و تقصیر نمی دانم. من از مردم فقیر شروع كرده ام تا رفاه آنها تامین شود و به آن درجه از رشد فكری (سیاسی) برسند كه فریب تبلیغات داخلی و خارجی را نخورند و حقیقت را تشخیص دهند و درك كنند. دمکراسی ـ دمکراسی گفتن برای توده ها نان و لباس نمی شود. این شعار را کسانی می دهند که می خواهند به قدرت و در نتیجه ثروت برسند. دمکراسی باید از سطح روستا و کارگاه آغاز شود. مردم باید آموزش دمکراسی ببینند تا بدانند که چه کسانی را وکیل زندگانی خود می کنند. طبق تجربه من، یک مدیر انتصابی هم اگر دلسوز و وطندوست و واجد شرایط مدیریت باشد فرقی با مدیر انتخابی نخواهد داشت مخصوصا که مدیران و وکیلان انتخابی با تبلیغات مطبوعات معرفی و انتخاب می شوند.
     انتخاب مجدد وارگاس كه طبقه فقیر برزیل برای نجات خود به وی روی آورده بود چهارسال بعد به خودكشی او انجامید. وارگاس كه در سال 1950 انتخاب شده بود در 24 اوت سال 1954 خودكشی كرد.
    وی، از لحظه روی كارآمدن مجدد این شعار را رها نمی کرد که سازمانها و مراکز مالی بین المللی و شركتهای اصطلاحا چند ملیّتی بر ضد منافع ملی كشورهای مقروض، كم رشد و فقیر از جمله برزیل (وقت) توطئه می كنند و هدف او خنثی كردن همین توطئه است.
    در این مبارزه، وارگاس به دلیل لیبرال بودن بیش از حد نسبت به همكاران نزدیكش شكست خورد.
    همكاران او متهم به فساد اداری و گرفتن رشوه شده بودند و دستگاه های تبلیغاتی ـ داخل و خارج ـ آن را بزرگتر و پیچیده تر از آن چه كه بود منعكس می كردند، به گونه یی كه پارلمان برزیل وارگاس را برای دادن پاسخ به سوالات نمایندگان دعوت كرد و او شعار گروههای مالی بین المللی و ... را(که در بالا ذكر شد) در یك تابلو قرار داد و با خود به جلسه پارلمان برد و گفت: این گروههای خارجی می خواهند برزیل را غارت كنند ولی تا او بر سر كار است نمی توانند به این مقصود برسند. بنابراین، وی را هدف قرار داده اند كه سد بزرگی بر سر راه آنها است و ... .
    پارلمان اعلام کرد که از توضیحات وارگاس قانع نشده است.
    پارلمان برزیل مصاحبه روز بعد وارگاس را كه گفته بود نیمی از قوانین موضوعه پارلمان درسالهای بین 1945 تا 1950، غرض خصوصی و به دلایلی خاص از جمله تامین منافع پارلمانی ها و دولتیان و خارجیان تصویب شده است و جامعیت ندارند و باید اصلاح شوند مستمسك قرار داد و عصر 24 آگوست سال 1954 به او پیام فرستاد كناره گیری كند یا استیضاح و بركنار خواهد شد كه وارگاس پاسخی نداد و شعار گروههای مالی بین المللی...، خود را در صدر چند نامه قرارداد و برای نهرو، ناصر، دكتر سوكارنو، ... و حتی چوئن لای فرستاد و ساعتی پس از صرف شام در همان شب با شلیک گلوله ای به قلبش خودكشی كرد.
    نامه های وارگاس سبب شد كه سران 29 كشور اصطلاحا جهان سوم نشست خود را در باندونگ تحت شعار مبارزه با استعمار اقتصادی Economic Colonialism تشكیل دهند كه جوئن لای مرد شماره 2 چین آن زمان (که هنوز کاپیتالیست نشده بود) در آن نشست گفت: معارض هیچ دولتی نیستیم، ما در برابر بردگی اقتصادی، استثمار و دست اندازی کمپانی های خارجی زیر نام زیبای سرمایه گذاری از خود به صورت انفرادی و گروهی دفاع می كنیم. كشورها صرفنظر از جمعیت و وسعتشان باید متساوی الحقوق و متساوی الاحترام باشند، در امور یك كشور نباید به هیچ عنوان و بهانه مداخله شود و بكاربردن هرگونه وسیله از جمله راههای غیر مستقیم مداخله مردود است و با آن مبارزه خواهد شد. روزنامه نگارانی که مبلّغ بیگانه باشند خائن هستند و باید از این کسوت اخراج شوند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
آغاز انتشار روزنامه در دنیای غرب در یكشنبه ها (تعطیل آخر هفته) ـ خصوصیات روزنامه های یکشنبه ـ پیدایش اُبزِروِر ـ سردبیرِ در سایه
هجدهم دسامبر 1796 «بالتیمور مانیتور Baltimor Monitor » دومین روزنامه در جهان مسیحیت شد كه در روز یكشنبه انتشار یافت. نخستین روزنامه ای که در روز یکشنبه انتشار یافت و هنوز به انتشار خود ادامه می دهد، ابزرور (چاپ لندن) بود که چهارم دسامبر 1791 نخستین شماره خودرا به توزیع داده بود.
     «بالتیمور مانیتور Baltimor Monitor » از دسامبر 1796 به انتشار خود در یكشنبه ها ادامه داد كه بعدا انتشار روزنامه در یکشنبه ها عمومیت یافت. دهها سال است كه نسخه یكشنبه روزنامه های كشورهایی كه این روز در آنجا تعطیل هفتگی است حاوی آگهی بیشتر به ویژه آگهی های «مردم به مردم ـ نیازمندیها که این آگهی ها از آغاز قرن 21 عمدتا اینترنتی شده اند» و اعلان های مربوط به فروش كالا با بهای ارزانتر (سیل) و حرّاج و کوپن های تخفیف است. محتوای روزنامه ها در یكشنبه ها عمدتا فیچر، مقاله (نظر)، گزارش های تصویری، کاریکاتور و مطالب آموزش عمومی است تا خبر مطلق.
    روزنامه های یكشنبه در صفحات بیشتری چاپ می شوند و پری پرینت (ضمیمه) بیشتری دارند و بهای تكفروشی شان هم بیشتر است. [پری پرینت عبارت است از جزوه ها و اعلانات چند صفحه ای با کاغذ اعلا كه افراد و موسسات ذینفع جداگانه چاپ و به روزنامه می دهند تا به ضمیمه خود ـ لای صفحات ـ توزیع کند]. از آنجا كه در این روزنامه ها در یک سکشن تمام، خلاصه رویدادهای هفته با تصاویر مربوط چاپ می شود مخاطبانی که وقت روزنامه خواندن در طول هفته را ندارند تنها شماره یكشنبه ها را مشترک می شوند و یا آن را از صندوق های سکه ای به دست می آورند. باید دانست که تعطیل یکشنبه ها توسط امپراتوران روم باستان [قبل از میلاد] برقرار شده و ربطی به مسیحیت نداشته و کلیساها از آن برای دعوت علاقه مندان به دعا استفاده کردند که عمومیت یافته است.
    ابزرور The Observer توسط یک انگلیسی به نام W. S. Bourne در دسامبر 1791 تاسیس شد که برادرش به او کمک می کرد. این نشریه روش لیبرالیستی داشت و مطالب متمایل به سوسیال دموکراسی منتشر می کرد. دیری نگذشت که سرمایه ناشر به اتمام رسید و از برادر خود خواست که برای دریافت کمک از دولت با یک مقام ارشد تماس بگیرد. دولت انگلستان به این شرط که ابزرور از روش هوادارای از سوسیال دمکراسی دست بردارد حاضر به دادن کمک شد. این تغییر روش باعث ریزش مخاطبان ابزرور شد و دو برادر در سال 1807 تصمیم گرفتند که از دریافت کمک مالی از دولت صرفنظر کنند.
    ناشر ابزرور برای نشان بازگشت به روش سابق، لویس داکسLewis Dox را که شهرت به چپ نویسی داشت سردبیر روزنامه کرد و 27 سال اورا تغییر نداد. از آن زمان رسم بر این شده است که ناشران روزنامه ها و مدیران شبکه های تلویزیونی بکوشند تا سردبیر اخبار را بر حسب وضعیت روز و خواست مخاطبان انتخاب کنند و حتی الامکان اورا تغییر ندهند و اگر تغییر ضرورت داشته باشد سردبیر را اخراج نکنند بلکه به صورت «سردبیر سایه» حفظ کنند. برخی از روزنامه ها چند سردبیر در سایه دارند. روزنامه اطلاعات در زمان مدیریت عباس مسعودی همین روش را تعقیب می کرد و همیشه چند سردبیر سایه (سردبیران قبلی) را در موسسه خود حفظ می کرد و حقوق می داد. برای مثال: با جوّی که دولت دکتر علی امینی در اوایل دهه 1340 بوجود آورده بود و از شدت سانسور کاسته شده بود عباس مسعودی بر آن شد تا سیامک جلالی را که قبلا سردبیر نشریه جوانان حزب توده بود و شهرت چپ نویسی داشت سردبیر کند و زمانی که شرایط کشور متمایل به لیبرال دمکراسی شد دکتر علی اضغر صدر حاج سید جوادی را که ستون نامه های خوانندگان را تبدیل به دو صفحه «نامه به سردبیر» و پنج ستون از پنج نویسنده کرد (مطابق آنچه را که در روزنامه های کشورهای صنعتی است). همچنین در پاییز 1356 و همینکه بوی انقلاب در فضای کشور پیچید غلامحسین صالحیاررا که سردبیر درسایه بود سردبیر اجرایی روزنامه کردند که تیراژ میلیونی به دست آورد. با وجود این، سردبیران سابق ازجمله احمد شهیدی و کُردبچه به صورت سردبیران در سایه حفظ شده بودند و حقوق می گرفتند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سایر ملل
سرانجام چروكی ها (یک گروه از بومیان آمریکا)
19 دسامبر سال 1827 قبیله متمدن چروكی ـCherokee (از بومیان، اصطلاحا؛ سرخپوستان امریكا) دارای قانون اساسی و حكومت انتخابی برای خود شد و منطقه غرب كارولینای شمالی، کارولینای جنوبی، شمال جورجیا و شرق تنسی را «كشور چروكی» اعلام كرد و مرزهای آن را مشخص ساخت. چروكی ها آبادی نشین و كشاورز بودند. در سال 1820 یك دانشور چروكی به نام سیكوویا Sequoya برای چروكی ها الفبای سیلابی ساخته بود كه یادگرفتن آن برای مردان زیر 40 سال اجباری بود.
    در دهه 1830، با وجود پشتیبانی رییس دیوان عالی امریكا از قرارداد صلح این دولت با قبیله چروكی، ارتش آمریكا سرزمین این قبیله را اشغال، اراضی آن را میان مهاجران اروپایی تقسیم كرد و افراد قبیله را با پای پیاده و در شرایط سخت به منطقه یی كه اینك اكلاهما خوانده می شود كوچ داد. این كوچ و مسیر طولانی آن سه سال طول كشید و یك سوم چروكی ها ضمن راه جان سپردند. این «راهپیمایی اجباری» در تاریخ آمریكا به «راهپیمایی گریه و مرگ» معروف شده است.
    در اكلاهما، چروكی ها همانند اروپاییان مهاجر به كشاورزی از جمله كشت پنبه و دامداری و صنایع كوچك پرداختند كه مورد حسد مقامهای محلی قرار گرفت. چروكی ها که چنین دیدند برای دفاع از منافع خود با چهار قبیله سرخپوست متمدن دیگر متحد شدند كه دولت اسناد مالكیت اراضی آنها در اكلاهما را ابطال كرد و سفید پوستانی كه بتازگی به آمریكا مهاجرت كرده بودند، آنها را تصاحب كردند و ... و در سال 1907 ایالت اكلاهما در آنجا تاسیس شد.
    در سال 2000 جمعیت چروكی ها حدود شصت هزار نفر بود یعنی كمتر از یك دهم شمار ایشان هنگام ورود انگلیسی ها به امریكای شمالی در سال 1607.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
اشتباه سیاسی دولت عثمانی که به انهدام آن امپراتوری انجامید
19 دسامبر سال 1887 دولت عثمانی دست به یك اشتباه سیاسی بزرگ زد و بدون محاسبات قبلی و پیش بینی عواقب كار، از قدرت های اروپایی خواست كه میان آن دولت و روسیه میانجیگری كنند. روسیه چشم طمع به مناطق اَرمنی نشین عثمانی و نیز بلغارستان و آزادی عمل در دریای سیاه و تنگه های آن داشت.
     اروپای غربی كه از دیرباز كمر به اضمحلال عثمانی بسته بود از این فرصت برای مداخله علنی در امور امپراتوری عثمانی استفاده كرد كه تا پایان جنگ جهانی اول و انحلال عثمانی و تاسیس جمهوری تركیه، به همان صورت ادامه داشت.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
«تانیا» مبارز افسانه ای آمریكای لاتین
31 سال و چند ماه پس از كشته شدن «هیدی بایدر Haydee T. B. Bider» معروف به تانیا چریك Tania the Guerrilleraمبارز افسانه ای آمریكای لاتین، استخوانهای او از «بولیوی» به «كوبا» حمل شد و در گورستانِ قهرمانانِ فدائیِ مردم در «سانتا كلارا» دفن گردید.
     تانیا (هیدی ـ هایدی) تنها چریك مبارز زن در گروه فدائیانِ مردم بود كه به همراه «چه گوارا» از كوبا به كشور بولیوی رفته بود تا كشاورزان تحت ستم این كشور را برای انقلاب بر ضد ستمگران سازمان دهد كه در سی و یكم آگوست سال 1967 در زد و خورد با ژاندارم های بولیوی (رِنجِرها) به همراه سایر همرزمانش كشته شد.
     در جریان این زد و خورد، چه گوارا دستگیر شده بود كه چند ساعت بعد، در اسارت مقتول گردید. «تانیا» كه یك بانوی آلمانی متولد آرژانتین بود در جریان انقلاب كوبا در كنار كاسترو و چه گوارا جنگیده بود و عنوان فدایی توده ها را به دست آورده بود. وی که تفکر سوسیالیستی داشت 19 نوامبر 1937 به دنیا آمده بود و هنگام کشته شدن 30 ساله بود. دولت کوبا تمبر پُستی یادبود او را منتشر کرده و در تاریخ عمومی (تاریخ جهان ـ فصول مبارزات) به نیکی از وی یاد می شود.
Tania the Guerrillera

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
ادامه اظهار نظرها درباره کفش پرانی منتظر الزیدی در دسامبر 2008 ـ استاد آمریکایی: «کفش پرانی» به آن صورت هم نوعی «ابراز نظر» است


کفش پرانی 14 دسامبر 2008 «منتظر الزیدی» روزنامه نگار شیعه عراقی به سوی جورج دبلیو بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا در جلسه مصاحبه عمومی مطبوعاتی مشترک او و نوری المالکی نخست وزیر عراق در پنجمین روز وقوع آن همچنان خبر مورد توجه جهانیان بود. در اخبار رسانه های برخی از ملل، منتظر الزیدی خبرنگار تلویزیون البغدادیه به صورت یک قهرمان عَرضه و رشادت او تحسین شده بود.
    ویلیام کانولی William E. Connolly استاد آمریکایی فرضیه های سیاسی در تفسیری در این زمینه نوشته بود: زیدی احساس خودرا نسبت به جورج بوش، به آن صورت نشان داد. پرتاب لنگه کفش نوعی ابراز نظر و بیان عقیده باید تلقی شود که آزادی ابراز نظر در قانون اساسی آمریکا و اعلامبه جهانی حقوق بشر تضمین شده است. «کفش معمولی» وسیله و ابزار قتل نیست و دستگاه قضایی عراق نیاید زیدی را به «صورت بازداشت» زندانی می کرد.
     این استاد دانشگاه جانز هاپکینز در مقاله خود افزوده بود که زیدی با پرتاب کفشهای خود به سوی بوش، عراق را معروف کرد. Connolly همچنین نوشته بود که نحوه پوشش این خبر نشان داد که کدام روزنامه نگار و رسانه، دولتی و وابسته و کدام آزاد و حرفه یی بوده است. عَرضه این خبر مخاطبان رسانه ها را روشن ساخت و شناخت ماهیت رسانه ها از سوی مخاطبان، در تیراژ و ریتینگ آنها تاثیرگذار خواهد بود و باعث خواهد شد که در سیاست و روش خود تجدید نظر کنند. به علاوه مخاطبان تلاش خواهند کرد از وسیله ای بی طرف و مطمئن، خبر و نظر به دست آورند.
    
William E. Connolly

بیشتر رسانه ها با عبور از اطلاعیه سخنگوی المالکی، به انتشار اظهارات برادر بزرگ زیدی پرداخته بودند که ضمن رد اطلاعیه سخنگوی مالکی گفته بود برادرش کسی نیست از مالکی تقاضای آزادی از زندان را کند و اظهارات این سخنگو دروغ است و یا اینکه برادر مجروح اورا تحت فشار و شکنجه وادار به درخواست بخشودگی کرده اند که ارزش استناد ندارد. او نمی تواند اطلاعیه سحنگو را تایید کند. «منتظر» دارای شخصیتی بسیار نیرومند و شکست ناپذیر است. در آپارتمان دو اطاقه زیدی در بغداد، جز تعدادی کتاب سیاسی و دینی و یک عکس «چه گوارا» ـ انقلابی بنام آمریکای لاتین مدرک دیگری به دست نیامده بود.
     زیدی که در جریان مصاحبه مطبوعاتی، به سوی جورج بوش دو لنگه کفش پرتاب کرد و اورا «سَگ» خواند در پنجمین روز بازداشت همچنان تحت درمان بود زیرا که ماموران محافظ عراقی وی را با اینکه هنگام دستگیری مقاومتی نکرده بود بسختی کتک زده و یک بازو و دنده هایش را شکسته و صورتش را در اطراف چشم مجروح ساخته بودند!. این ماموران پس از خارج ساختن زیدی از محل مصاحبه، در اطاق مجاور اورا کتک زده بودند. کتک زدن غیر ضروری زیدی! باعث تعجب و انتقاد جهانیان شده بود که باور نمی کردند عراقی ها یک عراقی را که تسلیم آنان بوده و به خاطر نشان دادن «زنده بودن و ایستادگی وطن خود» دست به یک اقدام سمبولیک زده بود کتک بزنند ـ کاری که در زمان صدام حسین هم رسم بود!؛ لذا تغییری در رفتار ماموران صورت نگرفته است. این کتک زدن پس از کفش پرانی و نیز اظهارات سخنگوی مالکی و رفتارهای دولتی دیگر؛ دولت مالکی را از چشم بیشتر عراقی ها، عرب ها و آزادگان جهان انداخته بود. عراقی ها ضمن انجام تظاهرات و راهپیمایی های متعدد خواستار آزادی فوری زیدی شده بودند. عراقی ها در آن پنج روز شعار می دادند که الزیدی تنها احساس آنان را منعکس کرده بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
یک نمونه دلال بازی در کار معاملات نفت ـ نشست اوران ـ کاهش ساختگی بهای نفت خام
درست 32 سال پس از اقدام اوپک به افزایش ده درصدی بهای نفت خام (نشست دوحه – 18 دسامبر 1976)، وریران نفت این سارمان 18 دسامبر 2008 در نشست خود در اوران (الجزایر) تصمیم به کاهش تولید از ژانویه 2009 (12 روز بعد) گرفتند که هر دو تصمیم در طول عمر این سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام بی سابقه بود. هر دو تصمیم به نام حفظ منافع ملل دارنده نفت که کالایی تمام شدنی است اتخاذ شده بود. دولت سعودی در آن سال (دسامبر 1976) تصمیم اوپک را تحت فشار غرب نقض کرد و تنها به اعمال پنج درصد افزایش بها پرداخت که مورد انتقاد قرارگرفت و از همان زمان در بعضی کشورها انتقاد از ساختار حکومت کشور سعودی آغاز شده است که در میان انتقادها، ایرادهایی هم به مشروعیت حکومت (نبود انتخابات متعارفی) و ... شنیده می شود و نیز توصیه به اداره امور مکّه و مدینه توسط یک شورای بین الاسلامی (نمایندگان همه ملل مسلمان).
     بهای نفت خام در پی تصمیم نشست اوران (18 دسامبر 2008)، بر خلاف انتظار به جای بالا رفتن؛ تا هر بشکه 36 دلار کاهش یافت که مفسران بی طرف این کاهش را ساختگی و کار دلالهای مربوط، کمپانی های نفتی و احتمالا به اشاره برخی از مصرف کنندگان بزرگ اعلام کرده و گفته بودند که خریدهای ماههای بعد وضعیت واقعی بهای نفت خام را نشان خواهد داد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
93 کیلوگرم هروئین محصول افغانستان در کامیون حامل پیاز!
پلیس روسیه 19 دسامبر 2012 اعلام کرد که در کمروو Kemerovo سیبری از داخل یک کامیون قرقیزستانی حامل پیاز، 93 کیلوگرم هروئین محصول افغانستان به دست آورده است. این کامیون از قرقیزستان و از مسیر کزاخستان وارد منطقه خاور دور روسیه شده بود. پلیس روسیه تصریح کرده است که 90 درصد هروئین مصرف شده توسط معتادان روس از افغانستان وارد می شود.
     به گزارش نووستی، روسیه دارای 5 میلیون معتاد مواد مخدّر است و هرسال 30 هزار تن از این معتادان که عمدتا جوان و زیر سن 35 سالگی هستند براثر عوارض ناشی از اعتیاد جان می سپارند.
    
    
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
برخی دیگر از رویدادهای 19 دسامبر
  • 1111:   امام محمد غزالی (ابوحامد) فیلسوف و اندیشمند ایرانی عهد سلجوقیان درگذشت و در زادگاه خود شهر توس مدفون شد. وی 53 سال عُمر کرد.
        
        
  • 1777:   دولت فرانسه كه با انگلیستان دشمنی داشت استقلال مهاجر نشینان انگلیسی در آمریكای شمالی (USA) را به رسمیت شناخت. استقلال طلبان با کمک نظامی فرانسه نیروهای نظامی حکمران انگلیسی آمریکا را در نبرد ـ یورک تاونِ ویرجینیا ـ شکست دادند و وی را مجبور به تسلیم شدن کردند.
        
        
  • 1868:  


    نورمن توماس Norman M. thomas سوسیالیست بنام آمریکایی در این روز درگذشت. وی که در عین حال یک واعظ مسیحی بود 84 سال عُمر کرده بود. نورمن از جانب حزب Socialist Party of America در انتخابات ریاست جمهوری این کشور هم نامزد شده بود. وی مارکسیسم را رَد می کرد و آن را سوسیالیسم واقعی نمی دانست زیرا که انگیزه فردی را از انسان می گرفت. او شکست مارکسیسم و پیروزی سوسیال دمکراسی را پیش بینی کرده بود. وی در سخنرانی هایش می گفت که همه مذاهبِ الهی تاکید بر برابری انسان ها و برقراری عدالت کامل در جوامع و دوری گزیدن ار فساد کرده اند.
        
  • 1878:   از این روز حکومت بر شبه جزیره قطَر واقع در جنوب خلیج فارس در دست آل ثانی قرار گرفته است. این خاندان از بنی تمیم و از حجاز هستند.
        
        
  • 1878:   ژوزف استالین رهبر شوروی از دهه 1920 تا سال 1953، در شهر گوریِ گُرجستان به دنیا آمد. زادروز او را 19 دسامبر (طبق تقویم جدید میلادی) محاسبه کرده اند.
        
        
  • 1890:  


    ادوین آرمسترانگ Edwin H. Armstrong ـ مهندس آمریکایی مخترعِ رادیو اف ام ـ FM Radio در این روز در سال 1890 به دنیا آمد. وی FM ـ frequency modulation را که بُرد این رادیو؛ جهانی است در دهه 1930 اختراع کرد. او در 1952 درگذشت.
        
        
  • 1973:   دانشمندان فضایی روس سایوز 13 - Soyuz 13 را با دو سرنشین به فضا فرستادند.
        
        
  • 1958:   نخستین ماهواره مخابراتی در مدار زمین قرار گرفت.
        
        
  • 1977:   نخستین پرواز بزرگترین هواپیمای نظامی جهان Tu - 160 انجام گرفت. این هواپیمای ساخت روسیه دارای بال متحرک و سرعتی بیش از سرعت صوت است.
        
        
  • 1981:   گروه موسوم به ارتش سرخ ایتالیا ژنرال آمریكایی جیمز دازیر را از خانه اش در ورون Veron ایتالیا ربود كه 42 روز در اسارت آن گروه بود.
        
        
  • 1990:   در این روز هندوهای متعصب مسجد «بابر» را در آن كشور تخریب كردند كه باعث زد و خورد خونین و پُرتلفات هندو و مسلمان شد.
        
        
  • 1996:   كمونیست های پرو Peru میهمانان سفارت ژاپن در داخل این سفارت در شهر لیما را به گروگان گرفتند و این گروگانگیری پُر سر و صدا تا ماه اپریل (نزدیك به چهار ماه) طول كشید.
        
        
  • 2003:   معمر قذافی رهبر وقت لیبی با هدف عادی شدن روابط این کشور با غرب، در این روز اعلام کرد که سلاحهای کشتار جمعی این کشور (سلاحهای شیمیایی)، آزمایشگاههای اتمی و موشک های میان بُرد لیبی را منهدم می کند و ورود بازرسان بین المللی بدون قید و شرط به لیبی آزاد است. وی بعدا به این خواست غرب که بابت رویداد های برلین و لاکربی غرامت بپردازد نیز تسلیم شد و ذخایر ارزی لیبی را به بانک های آمریکا سپرد و ....
        مرور زمان نشان داد که این کوتاه آمدن های قذافی موثر واقع نشد و طبق برنامه تنظیم شده از پیش، از میان برداشته شد:



        
  • 2009:   آیت الله حسینعلی منتظری درگذشت. وی که در نجف آباد اصفهان به دنیا آمده بود 87 سال عُمر کرده بود.
        
        
  • 2012:   تهران – 29 آذر 1391 ـ ایلنا: مصطفی پورمحمدی رئیس وقت سازمان بازرسی جمهوری اسلامی در نهمین همایش انجمن حسابداری گفت: "دریافت عمومی از فضای مالی کشور خوب نیست و جامعه احساس می‌کند فضای مالی کشور سالم نیست. فضای عمومی مدیریتی کشور باید پاسخگو باشد و کسی نباید از این پاسخگویی فرار کند.". کُد خبر: 29519
        
        
  • برای اطلاع



     

    روزنامک


    اِدیشن(نسخه) آنلاین مجله جهانی «روزنامک» که به شماره ثبت 25178/92 ثبت شده است حاوی «دستچینِ رویدادهای روز و گذشته - تاریخ» و چشم انداز فردا از دیدگاه اصحاب نظر و شخص ناشراست.
     همچنین نظرات، تجربه، مشاهدات و خاطرات (کارنامک) نوشیروان کیهانی زاده ـ روزنامه نگار و تاریخ نویس 78 ساله ـ با هدف ارتقاء دانش مخاطبان، سطح آگاهی ها و مدنیّت برای داشتن دنیایی بهتر و کمک فرهنگی به کاهش مسائل جوامع، بشریّت و پیشگیری از اشتباه با این شعار: توانایی محصول دانایی است و «دانستن» حق انسان.
    «روزنامک» که از نوامبر 2003 (21 آبان 1982) به صورت یک وبسایت، با هدف آموزش عمومی و خبر و نظررسانی ایجاد شده بود. شماره یکم نسخه چاپی روزنامک نیز در اپریل 2014 (اردیبهشت 1393) در تهران منتشر شد و انتشار آن ادامه یافته است.

    نسخه آنلاین: www.rooznamak.com

    نسخه چاپی: www.rooznamak-magazine.com


     




     

    مطالعه این سایت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشانی کامل سایت و نام مولف آن) آزاد است، مگر برای روزنامه های متعلق به دولت و دستگاههای دولتی؛ زیرا كه مولف این سایت اكیدا «روزنامه نگاری» را كار دولت نمی داند. روزنامه عمومی به عنوان قوه چهارم دمكراسی باید كاملا مستقل از دولت و سازمانهای عمومی باشد تا بتواند رسالت شریف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com