Iranians History on This Day
روز و ماه خورشیدی و یا میلادی مورد نظر را انتخاب و كلید مشاهده را فشار دهید
میلادی
   خورشیدی

 
31 دسامبر
 
جستجوی:

 
  هدیه مولف
این سایت مستقل و بدون كوچكترین وابستگی؛ هدیه ناچیز مولف كوچك آن به همه ایرانیان، ایرانی تبارها و پارسی زبانان است كه ایشان را از جان عزیزتر دارد ؛ و خدمتی است میهنی و آموزشی كه خدمت به میهن و هموطنان تكلیف و فریضه است كه باید شریف و خلل ناپذیر باشد و در راه انجام تكالیف میهنی نیاز به حمایت مادی احدی نباید باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد برای نگارش و عرضه در سایت نظرشخص مولف است.
 











Select your preferred language to translate this page into.

   لینک به این صفحه  

مهمترین رویدادهای ایران و جهان در طول تاریخ در این روز 31 دسامبر
ایران
بازداشت خسروپرویز و آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان - نگاهی به تغییر نظام جهان در نیمه قرن هفتم
31 دسامبر سال 627 میلادی خسروپرویز (خسرو دوم) شاه وقت ایرانیان از دودمان ساسانی كه به خاطر اطفاء حس جاه طلبی خود و رسانیدن مرزهای ایران به روزگار داریوش بزرگ دست به جنگهای غیر ضروری ازجمله تصرف مصر و محاصره قسطنطنیه و تصرف همه آسیای غربی زده بود و صلیبی را كه مسیح به آن مصلوب شده بود به تیسفون آورده بود و ارتش را فرسوده و مردم را زیر بار مالیاتهای سنگین قرار داده بود در كاخ تیسفون بازداشت شد و این اقدام كه به خواست ژنرالهای ایران و تصویب شیرویه (قباد دوم) پسر او صورت گرفت آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان در عهد باستان بشمار می رود. ایرانیان بعدا در قرون وسطا و جدید چند امپراتوری دیگر تشکیل دادند.
    خسروپرویز پس از ناموفق بودن تعرض نهم دسامبر سال 627 نظامیان ایران به سپاه روم بفرماندهی هراكلیوس امپراتور روم شرقی در نبرد نینوا روحیه خودرا ازدست داد و برغم اصرار ژنرالهای ارتش که ناموفق بودن در یک تعرض محدود، شکست کامل نیست دستور عقب نشینی داد و خود، به حالت فرار به دستگرد (120 کیلومتری تیسفون) و سپس به تیسفون بازگشت و برای فراموش كردن غم شكست به شراب و باده گساری پناه برد. وی در این كار دست به افراط زده بود و خروج شبانه روزی او از حالت طبیعی ژنرالهای ایران را در برابر دشمن بلاتكلیف گذارده بود به گونه ای كه تصمیم به بازداشت او و نصب پسرش به پادشاهی گرفتند. خسروپرویز در حال مستی كامل در جلسات نظامی حضور می یافت و در چنین وضعیتی اتخاد تصمیم دشوار بود و نیروهای هراكلیوس به دروازه های تیسفون نزدیک شده بودند.
    بازداشت خسروپرویز که 37 سال (از سال 591 تا سال 628 میلادی) بر ایران سلطنت کرد، مسئله را حل نكرد زیرا مقامات سیاسی و بزرگان كشور تا او زنده بود حاضر به پذیرش پسرش شیرویه (قباد دوم) به عنوان شاه نبودند.
    پس از چند هفته سرگردانی و بحران، (اواخر فوریه) ناگهان در تیسفون اعلام شد كه خسروپرویز در بازداشتگاه كاخ درگذشته است كه بعدا معلوم شد به اشاره افسران گارد، زندانبان او را كشته بود و قتل او در سال ششم هجرت صورت گرفت و کمتر از 8 سال بعد - در نوامبر سال 636 میلادی، ایران درقادسبه شكست نظامی خورد و طولی نکشید که تیسفون مسخّر شد و با قتل یزدگرد سوم در مرو در سال 651 میلادی حکومت ساسانیان پس از 427 سال (از 224 تا 651) پایان یافت. در چهارده سال آخر عمر حکومت ساسانیان، قلمرو آنان محدود به ایران خاوری (افغانستان)، منطقه فرارود، مازندران، گیلان و چند نقطه کوهستانی و دورافتاده دیگر بود.
    پس از قتل خسروپرویز، پسر او شیرویه که به نام قباد دوم تاج برسر گذارده بود با هراكلیوس آشتی كرد و ضمن قرارداد صلح مورخ سوم آوریل سال 628 میلادی، ایران از همه متصرفات خسروپرویز از جمله مصر، سوریه و فلسطین صرف نطر كرد و صلیب را كه بهانه جنگ بود به رومیان پس داد و این صلیب 14 سپتامبر همان سال به فلسطین بازگردانده شد و مسیحیان را شادمان کرد. سلطنت قباد دوم طولی نکشید و با درگذشت وی پایان یافت و بر بحران سیاسی ایران افزود.
    حكومت خسرو پرویز از همان آغاز كار با نا آرامی همراه بود؛ بر ضد پدرش كودتا كرده با كمك رومی ها بهرام چوبین بزرگترین و ماهرترین ژنرال ایران پس از «سورنا» را شكست داده و رنجانده بود و ....
    در پی قتل خسروپرویز كه از رویدادهای دگرگون كننده تاریخ جهان است در طول چهار سال و چند ماه ده نفر از این قرار بر ایران حكومت كردند:
    شیرویه كه به قباد دوم تغییر نام داده بود، اردشیر سوم، خسرو سوم، جوانشیر، پوراندخت، گشتاسب، آذرمیدخت، هرمز پنجم، فیروز، خسرو پنجم و آنگاه در سال 632 یزدگرد سوم به سلطنت رسید كه آخرین شاه دودمان ساسانی بود و پس از چند شكست از اعراب در سال 651 در مرو كشته شد. پو راندخت و آذرمیدخت دختران خسرو پرویز بودند. پوراندخت 17 ماه سلطنت كرد، ولی دوره سلطنت آذرمیدخت بسیار كوتاه بود و هر دو نیز مانند بسیاری از این شاهان چند روزه در جریان مبارزه برسر قدرت و اختلافات خانوادگی (داخل قصری) كشته شدند.
     ارتش روم نیز در این جنگها چنان تضعیف شده بود كه هراكلیوس پس از بازگشت به قسطنطنیه پایتخت خود عنوان امپراتوری روم را به پادشاهی بیزانس (بیزانتین شامل یونان، قسمتی از آناتولی، فلسطین، سوریه و نواحی اطراف آن) تبدیل كرد و در جنگ سال 636 در یرموك (شام = سوریه) از عرب مسلمان شكست خورد و سوریه و بعدا فلسطین را از دست داد و به این صورت سالهای 736 و 737 را باید افول هردو امپراتوری و برقراری وضعیت تازه ای در جهان بشمار آورد.
تصوير سنگي خسروپرويز در لباس سواره نظام زرهپوش ايران دوران ساسانيان (طاق بستان - کرمانشاه)

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تقسیمات كشوری ایران و تثبیت 10 استان بودن کشور، ولی ...
دهم دی ماه 1316 ایران دارای تقسیمات كشوری تازه شد و به ده استان، 49 شهرستان و 290 بخش تقسیم گردید. این تقسیمات بر پایه عرف قدیم و شناخت مردم بود.
     23 سال بعد در ژانویه 1960 (دی ماه سال 1338) این تقسیمات تغییر كرد و استانهای ده گانه، 17 استان شدند. تعداد شهرها نیز به 145 شهر افزایش یافت. ایجاد استانهای تازه از كوچك كردن استانهای دهگانه قدیم صورت گرفته بود كه نارضایتی به بار آورد. برای مردم فارس و كرمان كوچك شدن این دو استان پس از قرن ها، قابل قبول نبوده است و تقسیمات بعدی هم از همین دست بوده است. استانهای ده گانه قدیم قرن ها به همان صورت بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
ژورنالیسم روسیه همچنان می لنگد
سالها است که مورخان، هر سال در روزهای آخر دسامبر و عمدتا در سی ام و سی و یکم این ماه به بحث تلویزیونی پیرامون علل فروپاشی شوروی به عنوان بزرگترین رویداد تاریخ بشر پرداخته و بی توجهی به وصیت نامه لنین را علت شماره یک این شکست و فروپاشی معرفی کرده اند و نیز ضعف میهندوستی و بی اطلاعی مقامات وقت کرملین از رویدادهای تاریخ و نداشتن توان دورنگری و قضاوت.
    چرا اواخر دسامبر؟. برای اینکه وصیت نامه لنین به قلم زنش «كروپسكایا» و زیر امضای خودش، تاریخ 29 دسامبر 1922 را دارد و فروپاشی شوروی نیز اواخر دسامبر 1991 صورت گرفت.
     لنین بنیادگذار شوروی در وصیت نامه اش که آن را به کروپسکایا دیکته کرده بود خواسته بود که همه امور به استالین داده نشود، تصمیمات و انتصابات یک و چند نفره (افراد انگشت شمار) نباشد و در یک مجمع دست کم صدنفره گرفته شوند، در اتخاذ هر تصمیمی شعارهای انقلاب و اصول اساسی (اصول سوسیالیسم و قانون اساسی) دقیقا رعایت شود، نقش سیاسی ارتش سلب نشود و از همه مهمتر توجه ویژه به مطبوعات و افزودن دائمی شمار روزنامه نگاران باشد. از اهمیت مطبوعات (امروزه رسانه ها، زیراکه در آن زمان تلویزیون نبود و رادیو در مرحله آزمایش) برای دفاع از نظام و كشور نباید غافل بود كه زیربنای هر كشور و نظام حکومتی آن هستند. مطبوعات آموزگار جامعه هستند، مردم را در راه درست ـ راهی که انقلاب می خواهد قرار دهند و با نشان دادن ضعف جوامع دیگر، آنان را به آنچه که کسب کرده و دارا هستند دلخوش و امیدوار سازند و ....
    مورّخان در دسامبرهای سال های اخیر نیز همان نظر پیشین خودرا تکرار کرده و گفته اند روسیه در مسیر تازه خود نیاز به یک ژورنالیسم توانا برای توجیه آن دارد ولی هنوز می لنگد. سرمایه ژورنالیسم، روزنامه نگار ماهر و حرفه ای است و چنین افرادی در جهانِ امروز کمیاب هستند و این کمیابی در روسیه و چندین کشور دیگر، بیش از سایر کشورها به چشم می خورد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
زادروز «مجید رضائیان» روزنامه نگار معاصر
مجید رضائیان
مجید رضائیان نخستین سردبیر روزنامه ایران دهم دی ماه سال 1341 در تربت جام (خراسان) به دنیا آمده است. رضائیان كه از روزنامه نگاران پُركار معاصر ایران است پس از اتمام دوره های آموزش روزنامه نگاری، سالها در خبرگزاری دولت (ایرنا) كار كرد و تجربه آموخت. وی در این خبرگزاری به سرعت از پلكان ترقی بالا رفت و دست راست دكتر فریدون وردی نژاد در تاسیس روزنامه ایران در سال 1373 (1994) بود و مدت ها سمت معاونت مدیرعامل و سردبیر این روزنامه را داشت. در زمان سردبیری او بود كه تیراژ روزنامه ایران تا آن حد بالا رفت كه از این لحاظ [فروش] در مدتی كوتاه روزنامه دوم ایران شد، ولی به لحاظ اهمیت مطالب و وسعت اخبار و مقالات و روش تنظیم و عرضه در صدر مطبوعات وقت. توجه به اخبار شهری و غیرسیاسی كه پس از انقلاب سال 1357 تقریبا به فراموشی سپرده شده بودند، از زمان ریاست رضائیان بر تحریریه روزنامه ایران و در این روزنامه احیاء شد.
    رضائیان سپس به روزنامه «جام جم» رفت و در سمت مرد شماره 2 این روزنامه، آن را در صدر روزنامه های ایران قرار داد كه مدتی این مقام را حائز بود. رضائیان همانند دكتر وردی نژاد تاكید بر آموزشی نوشتن اخبار، و كامل و با قاعده نگاری آنها دارد و معتقد است كه مردم قرن 21 حوصله خواندن مطالب بسیار مفصل و غامض را ندارند. او روی چاپ عكس و عرضه مطالب در صفحات (صفحه آرایی) تاكید دارد و همواره از صفحه بندهای مجرب استفاده کرده است.
    مجید رضائیان كه در عین حال از كارشناسان روابط عمومی كشور است، از خود یك موسسه روابط عمومی و آگهی دارد كه در ساعات فراغت در آنجا كار می كند. وی اخیرا به اقتصادی نگاری و مدیریت اخبار و مطالب اقتصادی روی آورده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
از میان كاریكاتورهای ژورنالیستیِ «بهترِ» سال ‏2004‏


در آخرین هفته دسامبر 2004 برخی از روزنامه های آمریكا به انتخاب كاریكاتور ژورنالیستی «بهتر» دست زده و از میان كاریكاتورهای آن سال به تفاوت؛ ده تا 15 كاریكاتور را به عنوان جالب ترین ها انتخاب كرده بودند. طبق گزارش های وقت، «پابلیک اِدیتور»های این روزنامه ها، ملاك اصلی این گزینش را این قاعده و شرط قرار داده بودند كه كدام كاریكاتور ـ به خودی خود ـ مطلب بیشتری را بیان داشته و به عبارت دیگر، بیننده با مشاهده آن آسانتر و سریع تر به اصل مطلب، واقعیّت و منظور ترسیم كننده پی برده و موضوع (سوژه) كاریكاتور، سخنِ روز مردم بوده است و نیز شرح قضیه دشوار باشد.
     باید دانست كه طبق نظر سنجی ها، كاریكاتورهای ژورنالیستی نشریات، صد درصد علاقه مند (مخاطب) دارد یعنی كه همه خریداران نشریات طالب آن هستند.
    یكی از كاریكاتورهای برگزیده سال 2004 توسط «مایك لوكوویچ » كاریكاتوریست آمریكایی ترسیم شده بود. این كاریكاتور؛ دیك چنی معاون جورج دبلیو بوش را در شكم او نشان می دهد و بوش در مورد مشكلات عراق می گوید: حقیقت این است كه هرچه درونم بگوید! انجام می دهم (از درون خود الهام می گیرم) یعنی كه هر چه را «چنی» بخواهد و دیکته کند می نویسم!.
    كاریكاتوریست ظاهرا بر پایه باور نیمی از مردم آمریكا كه «چنی» در پشت پرده به بوش «خط» می دهد، این كاریكاتور را ترسیم كرده بود. این كاریكاتور كه در بالا آمده است از شماره 26 دسامبر روزنامه ویرجینیان پایلوت (چاپ نورفوك ویرجینیا) کاپی شده است. یک کاریکاتور خبری معمولا همزمان در چندین روزنامه انتشار می یابد و سندیکای مربوط توزیع کننده آنهاست.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سایر ملل
امپراتور را كشتند و از سنا تقاضای بخشودگی كردند
31 دسامبر سال 192 میلادی «كومودوس» امپراتور روم ـ یکی از دو اَبَرقدرت وقت و رقیب امپراتوری ایران ـ كه سلطنت خود را از جانب یكی از خدایان رومی (هركولس) می دانست و معتقد بود كه همه اسیران جنگی باید در بازی های گلادیاتوری یكدیگر را بكشند و می گفت كه امپراتور باید به جای زوجه «مِترِس» داشته باشد، چند ساعت پس از این كه شهر رم را به نام خود « كومودیانا » تغییر نام داد به دست یك پهلوان كُشتی در حمام به قتل رسید. رئیس گارد امپراتوری روم توطئه قتل امپراتور را طرح ریزی کرده بود. در این عمل «مارسیا» مِترس امپراتور به فرمانده گارد كمك كرده بود.
    رئیس گارد سپس به سنای روم رفت و كار خود را عملی ضروری برای حفظ امپراتوری و اختیارات سنا به عنوان انتخاب كننده امپراتور اعلام كرد و در خواست بخشودگی برای خود و همدستانش كرد.
    كومودوس (لوسیوس اورلیوس كومودوس ) از سال 180 تا سال 192 بر روم ریاست كرده بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
استعمار انگلستان در آسیا به مناسبت سالگرد آغاز آن
31 دسامبر سال 1600 میلادی (و 12 سال پس از شکست آرمادای اسپانیا، دو سال بعد از نخستین دیدار دریایی هفت ساله انگلیسی ها از آبهای آسیا و هفت سال پیش از استقرار انگلیسی ها در آمریکای شمالی) دولت انگلستان در راستای سیاست استعماری اش در آسیا، فرمان ایجاد كمپانی هند شرقی The British East India Company را صادر كرد و مقرر داشت که همه بازرگانان، ماموران و دریانوردان انگلیسی كه قصد فعالیت در قاره آسیا و آبهای آن داشته باشند اجبارا عضو این كمپانی باید باشند كه روزی سیاه برای این قاره و مردم آن بشمار می رود.
     در آن زمان، نزدیک به دو سال از ورود آنتونی و رابرت شرلی با 26 انگلیسی دیگر به ایران می گذشت كه موفق شده بودند خود را در دل شاه عباس یکم جای دهند كه هدفش احیای امپراتوری ایران با عقب راندن پرتغالیها از خلیج فارس، تحکیم مذهب شیعه و تضعیف هرچه بیشتر عثمانی بود که خودرا خلیفه مسلمان سُنّی اعلام کرده بود. شاه عباس برای رسیدن به هدف هایش نیاز به دوستی با آن اروپاییانی را داشت که دشمن عثمانی و رقیب دریایی پرتغال بودند.
    جیمز لانکاستر James lancaster به عنوان مسئول محلی کمپانی هند شرقی در سال 1601 عازم شرق شد. ورود انگلیسی ها به آبهای آسیا (اصطلاحا راه دریایی اَدویه) باعث مرافعه پرتغالی ها و هلندی ها با آنان شد که قبلا وارد آسیا شده بودند. این مرافعه طولانی در سال 1824 به سازش این سه استعمارگر منجر شد و انگلیسی ها قبول کردند که وارد اندونزیِ هلندی ها و نیز مناطقی از هند که توسط پرتغالی ها تصاحب شده بود (گوا) نشوند و این دو استعمارگر نیز با استقرار انگلیسی در شرق هند، برنئوی شمالی و مالاکا موافقت کردند. جنگ تریاک با چین نیز از رویدادهایی است که عاملش کمپانی هند شرقی انگلستان بود که به آن کشور از هند تریاک صادر می کرد و منجر به شکست چینی ها و تصرف هنگ کنگ و دریافت امتیازهای متعدد از چین شد.
     277 سال پس از ایجاد كمپانی هند شرقی، و تصرف تدریجی شبه قاره هند توسط انگلیسی ها، ملكه ویكتوریا، یکم ژانویه سال 1877 میلادی خودرا پادشاه انگلستان و امپراتور (امپرسEmpress) هند اعلام کرد و این سمت در خاندان سلطنتی انگلستان تا سال 1947 باقی بود.
    بسیاری از مسائل جاری مشرق زمین ناشی از استعمار انگلستان بر هند است كه به خاطر حفظ هند از تعرض سایر قدرت های اروپایی، از انجام هر توطئه ای در ایران، ایران خاوری (افغانستان) و همه خاورمیانه، آسیای میانه و آسیای جنوبی خودداری نورزید.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
مادام دو پمپادور؛ مِترِس پادشاه وقت كه عملا زمام امور فرانسه در دست داشت
به نوشتهِ مؤلفان تاریخ فرانسه، از سال 1745 تا 1764 به مدت 19 سال حكمران واقعی فرانسه، مادام دو پمپادور رفیقه لویی 15 پادشاه فرانسه بود. این زن از روزی كه یك پیشگو گفته بود كه مِترس شاه فرانسه خواهد شد به هر تدبیر و نیرنگی از جمله برگزاری میهمانی های بزرگ و دعوت مشاهیر وقت از جمله وُلتِر و مونتسكیو به انها دست زده بود تا به دربار فرانسه راه یابد و با پادشاه آشنا شود.
     وی سرانجام به این هدف خود رسید و چون همسر لوئی 15 درگذشته بود و وی به دلیل منع مذهبی (قانون کلیسای کاتولیک) نمی توانست ازدواج مجدد كند مادام دو پمپادور را به عنوان مِترس خود انتخاب كرد و او از آن زمان نخست در پشت پرده و سپس علنا مشاور لوئی 15 شد.
    از زمانی، كار مادام دو پمپادور برای فرانسه مشكل آفرین شد كه دوستان و بستگان خود را در راس كارها گمارد تا قدرت را از دست ندهد و آنان مردمانی آزمند و نالایق بودند. مشكلاتی كه مادام دو پمپادور كه نام اصلی او Jeane Antionette Poisson بود از این رهگدر برای فرانسه به وجود آورد تا انقلاب فرانسه باقی بود و به عقیده مورخان، این مشكلات به دوران پادشاهی لویی 16 منتقل و از علل انقلاب شد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
خیانت به وطن و تمامیّت کشور از دیدگاه تزار نیکلای دوم و 3 بار پی در پی انحلال دومای روسیه
نیکلای دوم
31 دسامبر سال 1907 میلادی به دستور نیكلای دوم تزار روسیه 167 تن از اعضای 169 گانه دومای روسیه [پارلمان این کشور] به اتهام خیانت به كشور بازداشت و تحویل دادگاه شدند. بعدا دادگاه با رعایت تخفیف هر كدام را به سه ماه زندان محكوم كرد. این تخفیف به اشاره انگشت تزار منظور شده بود. خیانت این عده آن بود كه ضمن مذاكرات پارلمان گفته بودند كه اگر چنین نشود ممكن است مردم مالیات ندهند و اگر چنان شود احتمال دارد عده ای از خدمت سربازی شانه خالی كنند و ....كه تزار همه این حرف ها را که در روحیه روس ها تاثیرگذار بود خیانت به كشور تلقی كرده بود و انان را جز دو نفر كه اصلا حرف نزده بودند به دادگاه تحویل داده بود.
     با بازداشت و تحویل اعضای «دوما» به دادگاه، این دوره مجلس منحل شد و تزار با اعضای دوره بعدیِ «دوما» هم همین معامله را البته به طرزی دیگر انجام داد زیراکه اظهارات برخی از آنان را مغایر تمامیّت کشور تشخیص داده بود. [کشور: امپراتوری روسیه که بعدا روسیه شوروی نام گرفت و سپس اسما و ظاهرا جماهیریه شوروی، زیراکه بلشویک ها می خواستند الگوی کنفدراسیون جهانی باشد و همین اشتباه، چند دهه بعد دلیل تجزیه ـ بدون انجام رفراندم سراسری! قرارگرفت.] .
    تزار نیکلای دوم که دوباره قاب عکس او بر دیوار کاخ کرملین ظاهر شده است دوره سوم دوما را هم منحل کرد زیراکه موفق به پایان دادن به انتقادها، مخالفت و تظاهرات پراکنده مردم نشده بود. تزار وقت پس از انحلال سه دوره پی در پیِ «دوما» از خیر تشكیل دوره بعدی آن برای مدتی صرف نظر کرد. تزار در سال 1905 تظاهرکنندگان را به توپ بسته بود ولی نتوانست بیش از نیمه دهه بعد به سلطنت ادامه دهد و کنار رفت و در سال 1917 تظاهرات به انقلاب تبدیل شد و بلشویک ها به رهبری لنین به سلطنت در روسیه پایان دادند و ....
    تضعیف وطندوستی که تزار نیکلای دوم آنهمه نگران آن بود در دسامبر 1991باعث فروپاشی جماهیریه شوروی [روسیه زمان نیکلای دوم] شد و اینک روس ها گرفتار مسائل متعدد هستند که عمدتا ناشی از فساد اداری ـ اقتصادی اند و درگیری ها در قلمرو تزارها و بلشویک ها. حکومت کمونیستی (بلشویکی) شوروی، جهان وطنی را شعار خود کرده بود که باعث تضعیف میهندوستی روس ها شده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
هجوم پنج هزارپلیس مصری به آوارگان سودانی، مقابل دفتر پناهندگان سازمان ملل و قتل 20 تن از آنان!


بیست و نهم دسامبر 2005 و در ساعات شب، پنج هزار پلیس مصری در قاهره به گروهی از آوارگان سودانی كه از چند هفته پیش در میدانی مقابل دفتر آوارگان سامل ملل اعتصاب نشسته كرده بودند حمله بردند و آنان را از آنجا خارج ساختند. در این عملیات 20 سودانی كشته و عده ای نیز زخمی شدند و به بیمارستان انتقال یافتند. این سودانی ها شبها با به خود پیچیدن پلاستیك و پتو در این میدان می خوابیدند و از كارتن برای فرار از سرما استفاده می كردند.
    این اعتصاب از زمانی آغاز شده بود كه دفتر پناهندگان سازمان ملل به این سودانی ها اطلاع داده بود كه در سودان جنگ پایان یافته و باید به كشور خود بازگردند و آنان مدعی شده بودند كه قطع جنگ تنها روی كاغذ است. به علاوه، برخی از آنها متهم به درگیری با ارتش شده اند كه بدون دریافت حكم عفو به وطن باز نخواهند گشت.
    عكس بالا، دسته از آوارگان سودانی را نشان می دهد كه پس از شنیدن خبر آغاز حمله پلیس مصر، سراسیمه شده بودند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
«آداموف» که روسیه و آمریکا خواهان استرداد او از دولت سویس بودند
آداموف

دادگاه عالی سویس در آخرین هفته سال 2005 رای داد كه «یوگنی آداموف» وزیر پیشین انرژی روسیه به جای آمریكا به روسیه مسترد شود. دولت آمریكا از دستگاه قضایی سویس خواسته بود كه آداموف را به آن كشور مسترد دارد تا محاكمه كند كه دادگاه عالی سویس این درخواست را نپذیرفت. همزمان، دستگاه قضایی روسیه نیز درخواست استرداد آداموف را كرده بود. آداموف كه از سال 1998 تا مارس 2001 وزیر انرژی روسیه بود به درخواست دستگاه قضایی آمریكا، هنگامی كه در سویس اقامت داشت تحت نظر قرار گرفت. یك دادیار فدرال آمریكا در ایالت پنسیلوانیا، جایی كه آداموف در آنجا یك موسسه مشاوره تاسیس كرده بود! وی را متهم ساخته بود كه 9 میلیون دلار از پولی را كه دولت آمریكا در اختیار روسیه قرار داده بود به جیب زده و به حساب شخصی اش در سویس واریز كرده است. این پول اواخر دهه 1990 که هنوز روسیه وضعیت مالی مناسبی نداشت جهت تحكیم محافظت از مراكز انرژی اتمی اش که مورد دستبرد دزدان اتمی قرارنگیرد در اختیار مسکو قرارگرفته بود. آداموف از ماه مه 2005 در سویس تحت نظر قرار گرفت. وی ضمن رد اتهام دادیار آمریگایی گفته بود كه هدف آمریكا از استرداد او به این كشور «سیاسی» است نه قضایی، و می خواهد از او درباره اسرار اتمی روسیه و همكاری های اتمی اش با ایران آگاه شود.
    آداموف پس از اطلاع از حكم دادگاه عالی سویس، از این حكم ابراز خرسندی كرد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
درباره حریق مرگبار یک باشگاه شبانه در آرژانتین ـ حوادثی كه باید درس عبرت شوند و اقدام برای پیشگیری از تکرار
خبر اول 31 دسامبر 2004 شبكه های تلویزیونی بسیاری از کشورها و نیز نشریات که در این روز (آخرین روز سال میلادی) عموما مروری بر رویدادهای سالِ در شرف پایان و پیش بینی اصحاب نظر درباره سال نو را منعکس می کنند، گزارش مصوّر حریق یك باشگاه در شهر بوئنوس آیرس (پایتخت آرژانتین) در شب پیش از آن بود كه ضمن آن 194 تَن از شرکت کنندگان در جشنِ بمناسبت پایان سال، و در حال تماشای اجرای برنامه یك اركسترِ «راك» جان باخته و 1492 نفر دیگر ـ مجروح از ازدحام و حریق و نیز مسموم از استنشاق دود به بیمارستان منتقل شده بودند. حریق در ساعات شب در سی ام دسامبر آغاز شده بود و تا ساعات اولیه 31 دسامبر ادامه داشت. در دو تالار طبقه یکم و طبقه دوم این باشگاه سه تا چهار هزار تن جمع شده بودند. در تالار محل برگزاری ارکسترِ راک دست كم 1500 تَن در حال تماشای اركستر بودند كه حریق از یک ناحیه چراغانی آغاز شد و سریعا به سقف رسید.
    یكی از نجات یافتگان در گفت و شنود با خبرنگاران مدعی شده بود كه از میان تماشاگران شعله ای به سوی سقف پرتاب شده بود (که این ادعا از سوی سایر نجات یافتگان و نیز پلیس شهر تأیید نشده است). علت این همه تلفات؛ بسته بودن سه در از چهار در «خروج اضطراری» تالار اعلام شده بود كه پلیس گفته بود که این درها قفل بود. شبكه های تلویزیونی گفته بودند كه اگر مسئولان و صاحبان چنین تالارهایی به گزارشهای قبلی چنین حریق هایی در سایر كشورها توجه کرده بودند، احتیاط کافی می کردند و چنین تلفاتی روی نمی داد. چند ماه پیش از آن در رُدآیلندِ آمریكا عینا چنین حادثه ای روی داده و بیش از یكصد تن كشته شده بودند و این حادثه انعکاس جهانی داشت و تا چند روز تیتر اخبار مربوط به آن در صفحات اول روزنامه ها بود.
     مقتولان حادثه آرژانتین همانند حوادث مشابه در سایر نقاط جهان براثر استنشاق دود، سرایت آتش و یكدیگر را له كردن به هنگام دویدن به سوی درهای اضطراری قفل شده جان سپرده بودند. بیشتر تماشا گران اركستر راک، جوانانِ «تین ایجر» بودند. مسئله دیگر دو طبقه بودن باشگاه و در هر طبقه تالار جداگانه بود. دستگاه قضایی آرژانتین رسیدگی کرد و عُمَر چابان صاحب باشگاه به 20 سال زندان محکوم شد که پیش از اجرای حُکم دادگاه درگذشت. این حریق بمانند حریق های مشابه، هزینه سنگینی بر دوش شرکت های بیمه گذاشت، ولی باعث شد که در بیشتر کشورها، چنین باشگاههایی یک طبقه باشند با بالکن و سقف مشترک.
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
حملات هوایی دسامبر 2008 اسرائیل به نوار غزه ـ اظهارات توده های عرب ـ اعلامیه جمهوری اسلامی ایران
دیدار حسنی مبارک با بانو سیپی لیونی Tzipi Livni وزیر امور خارجه وقت اسرائیل 3 روز پیش از آغار حملات هوایی به غزه
حملات هوایی اسرائیل به نوار محدود و محاصره شده «غزه» که نتیجه اش در چهار روز منتهی به 31 دسامبر 2008 نزدیک به چهارصد کشته، صدها زخمی و ویرانی سنگین بود؛ جدایی توده های عرب از حاکمانشان را به ویژه در مصر و کشورهای نفتدار نشان داد. این حملات و انعکاس گزارش مصوّر آنها از شبکه های تلویزیونی؛ درحقیقت توده های عرب را به نقطه جوش رسانیده بود. این توده ها در جریان تظاهرات خشم آلود خود در مصاحبه با روزنامه نگاران این مطالب را گفته بودند:
    سران کشورهای عربی دارنده نفت در پاییز 1973 این حربه برنده خودرا بکارگرفتند و صادرات این کالای مورد نیازرا به کشورهای حامی اسرائیل قطع کردند و اعلام داشتند که برایشان «خون عرب» که بر شن های صحرای سینا می ریزد مهمتر از پول حاصل از فروش نفت است و این تحریم موثر واقع شد، ولی اینک برای این حاکمان درآمد نفت ارزشمندتر از «خون عرب» است، ساکت نشسته اند و مرگ اعراب غزه را که بدون داشتن ابزار دفاع ضد هوایی زیر بمباران تازه ترین جت های جنگنده قراردارند از تلویزیونهای خود تماشا می کنند و خم به ابرو نمی آورند، اینها باید بروند. این جتها با نفت صادراتی عرب پرواز می کنند. حسنی مبارک 25 دسامبر (سه روز پیش از آغاز حملات هوایی اسرائیل) با وزیر امور خارجه اسرائیل ملاقات کرد و بنابراین شریک جرم است. حسنی مبارک مرز مصر با نوار غزه را که تنها راه این منطقه کوچک به دنیای خارج است آنطور که باید باز نکرد تا زنان، کودکان و سالخوردگان خارج شوند و کمک های انساندوستانه از جمله خواربار به مردم غزه برسد. مسئله فلسطینی ها در نیمه قرن 20 باعث تاسیس «اتحادیه عرب» شد، چرا این اتحادیه در سکوت مرگ فرو رفته است. اتحادیه عرب دست کم می توانست اخطار دهد که اگر سازمان ملل به عنوان «مرجع حافظ صلح» اقدام فوری نکند عضویت 22 کشور عرب در آن را به عنوان اعتراض به حالت تعلیق درخواهدآورد. «حجاز» که اعراب پراکنده در منطقه از اعقاب مهاجرین آن سرزمین در ادوار نخست تاریخ اسلام هستند باید یک وضعیت مستقل اسلامی و عربی داشته باشد و ازدست یک دولت مشخص خارج شود. در مورد اعراب مهاجر از حجاز در طول تاریخ، باید فرمول اسپانیا به اجرا درآید که اعقاب مهاجرین اسپانیایی نسلهای گذشته را تبعه اسپانیا می داند و برایشان گذرنامه و پروانه کسب و کار صادر می کند و ....
     از گزارش های منتشره در آن زمان چنین بر می آمد که حملات هوایی اسرائیل به غزه توده های عرب نسبت به سازمانهای بین المللی را هم به اندازه حاکمان عرب بدبین ساخته بود.
    تظاهرات و اعتراض به حملات هوایی اسرائیل به نوار غزه در چند نقطه دیگر جهان به چشم خورد و شعارهای تظاهرات حکایت از جدا عمل کردن توده ها از دولتها می کرد. این تظاهرات در ایران چشمگیرتر از نقاط دیگر بود، در ایران به این مناسبت یک روز عزای عمومی اعلام شده بود. اصحاب نظر اعلامیه 28 دسامبر 2008 رهبر جمهوری اسلامی درباره غزه را یک فتوا و حکم دینی دانسته و گفته بودند تا جایی که حافظه آنان یاری می دهد یک فتوا نظیر این حکم که قاعدتا از لحاظ دینی لازم الرعایه است قبلا صادر نشده بود و این فتوا همه مجاهدان فلسطینی و مومنان جهان اسلام را موظف می کند که به هر طریق از مردم بی دفاع و زنان و کودکان غزه دفاع کنند. در این اعلامیه آمده بود که هرکس که در این دفاع مشروع جان ببازد «شهید» خواهد بود و در ردیف شهدای غزوات «بدر» و «اُحد» قرار خواهد گرفت. تحلیلگران ضمن بیان نظر خود درباره این حکم دینی، اشاره به فتوای مشابه درباره سلمان رشدی کرده بودند که پس از گذشت سالها همچنان به قوت خود باقی است.
    در زد و خوردهای نوامبر 2012 اسرائیل و فلسطینی های غزه واکنش جهانیان خیلی کمتر از سال های 2008 و 2009 بود. در زد و خوردهای نوامبر 2012 ، غزه ای ها 1506 راکت به سوی اسرائیل پرتاب کردند که ضمن آن 5 اسرائیلی کشته شدند. در حملات هوایی متقابل اسرائیل 177 غزه ای ازجمله فرمانده نظامی حماس جان باختند و به تونل های انتقال اسلحه از صحرای سینا به غزه آسیب شدید وارد آمد.
مجموعه اي از تصويرها در رابطه با وضعيت روز غزه (31 دسامبر 2008)

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تاریخ از نگاهی به تصویر
روزنامه نگار باید در نوشتن مطلب و زدن تیتر دقّت کند و آینده نگر باشد ـ نگاهی به تیترهای دیماه 1395و ...

    



    - - - - -
    


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
برخی دیگر از رویدادهای 31 دسامبر
  • 1857:   ملكه ویكتوریا شهر «اوتاوا Ottawa ـ تلفظ انگلیسی آن؛ آتِوا و تلفظ فرانسوی اش؛ اتاوا» را برای پایتختی مهاجرنشین كانادا انتخاب كرد. اوتاوا که در جنوب شرقی کنفدراسیون کانادا واقع شده است حدود یک میلیون و با حومه اش نزدیک به یک و نیم میلیون جمعیت دارد. تاریخ اوتاوا نشان می دهد که نخستین اروپایی در سال 1610 با کشتی از رودخانه مجاور آن عبور کرده بود. اوتاوا از 1826 شهر شده است. یک قبیله بزرگ از بومیان آمریکا و یک رودخانه کانادا، نامِ اوتاوا دارند.
        
        
  • 1902:   دولت ونزوئلا رای دادگاه بین المللی لاهه را برای پرداخت غرامت به اتباع انگلستان و آلمان كه در جریان كودتای سال 1899 آن كشور آسیب دیده و شركت های راه آهنوابسته به آنان ملّی شده بود پذیرفت و ناوگان دو كشور سواحل ونزوئلا را ترك گفتند.
        
        
  • 1915:   نیروی دریایی آلمان در جریان جنگ اول جهانی (جنگ اروپاییان با هم) كشتی مسافربر انگلیسی «پِرشیا» را غرق كرد كه در این رویداد 335 نفر كشته شدند. در آن زمان كه نیمی از ایران منطقه نفوذ انگلستان بود، نامگذاری كشتی به نام پِرشیا (ایران) امری عادی بود، ولی اینك رسانه های انگلیسی خلیج فارس را هم خلیج و یا خلیج عربی می نویسند!.
        
        
  • 1930:   ركود اقتصادی، تا این روز شمار بیكاران فدراسیون آمریکا را به 4 میلیون و 800 هزار رسانیده بود. در این سال جمعیت این فدراسیون آمریکا 123 میلیون تَن بود.
        
        
  • 1971:   دولت حزب بعث عراق كه دامنه اختلافات اش با دولت وقت ایران گسترش یافته بود هزاران ایرانی و ایرانی زاده را از آن كشور بیرون راند.
        
        
  • 1973:   دولت وقت کشور پِرو واقع در آمریکای لاتین شركت های امریكایی زغال سنگ را در آن كشور ملّی اعلام كرد.
        
        
  • 1981:  
    ستوان راولینگز

    در این روز درکشور غَنا (گانا Ghana) واقع در آفریقای غربی، یك افسر جزء كودتا كرد. Jerry John Rawlings ستوان نیروی هوایی غنا با مشاهده ضعف اوضاع اقتصادی کشور و نارضایتی شهروندان ناشی از ناکارآمدی دولت ـ دولت غیر نظامی که در پی کودتای 1979 و از طریق انتخابات ـ طریقه دمکراتیک ـ روی کار آمده بود و «لیمان» ریاست آن را برعهده داشت با مشورت و کمک نظامیان دیگر دست به کودتا زد و اداره امور کشور را در دست یک شورای نظامی قرار داد. چون شورا موفق به حل مسائل اقتصادی شد، مردم غنا در انتخابات بعد «راولینگز» را به ریاست کشور انتخاب کردند. راولینگز که در پایان دو دوره ریاست کشور، کنار رفته بود در نوامبر 2020 در 72 سالگی درگذشت. غنا که در قرون قدیم یک امپراتوری بود پس از رسیدن اروپاییان به قاره آفریقا و مشاهده ثروت مردم غنا و وجود طلای فراوان در این سرزمین، آن را «ساحل طلا» نامیدند ـ غنایی ها طلا داشتند، ولی توپ و تفنگ و ناو توپدار نداشتند و انگلیسی ها با زور و ساخت و پاخت با سایر استعمارگران اروپایی آنجا را مستعمره خود کردند. در نیمه قرن 20 جنبش استقلال طلبی به رهبری قوام نکرومه Nkrumah در غنا پا به عرصه گذارد و دولت لندن در سال 1957 به غنا استقلال داد که نکرومه با برگزاری رفراندم، نظام حکومتی کشور را جمهوری کرد. وی که پس از کسب استقلال غنا، تلاش برای اتحاد افریقائیان زیر عنوان «پان افریکائیسم» به راه انداخته بود و تمایلات چپگرایانهِ ملایم و ناسیونالیسم آفریقایی داشت و جنگ سرد دو نظام و دو اَبَرقدرت در جریان بود، در دنیای غرب و عوامل غنایی آن مخالفان متعدد داشت. این مخالفان در جریان دیدار نکرومه از آسیای شرقی، در فوریه 1966 برضد او کودتا کردند و برکنار شد. کودتاگران به رهبری یک ژنرال، چندی بعد حکومت را به غیرنظامیان سپردند و .... نکرومه در سال 1972 در «خودتبعیدی» درگذشت.
        عنا که پیش از ورود اروپاییان به آفریقای سیاهپوست وسعت بیشتری داشت اینک یک کشور 240 هزار کیلومتری است که جمعیت آن در سال 2020 حدود 18 میلیون تَن بود. حدود 6 میلیون تَن از مردم غنا مسلمان هستند.
        
  • نامه به مولف
    «نسا» در فارسي ميانه
  •   مخاطبی در پیامی که در دسامبر 2005 دریافت شد نوشته بود كه «نساء» یك واژه عربی به معنای «زن» است، چگونه اَشكانیان كه تماسی با عرب نداشتند در زمان خود این واژه را بر شهر مجاور «اَشك آباد ـ عِشق آباد» گذارده بودند؟.
        
        پاسخ:
        
         واژه «نسا» كه بر آن شهر گذارده شده بود یك كلمه پارسی باستان و در پارسی میانه به معنای «روشن، درخشان و سپید» است. این واژه را که باید بدون "ء " نوشت پیش از اشكانیان، گَشتاسپ بر شهری در جنوب ایران (استان فارس) گذارده بود كه مسلمانان عرب پس از تصرف این شهر، آن را به «بیضاء» كه ترجمه عربی «نسا» است تغییر دادند. در مازندران نیز شهری قدیمی به نام «نسا» داریم و .... نسای فارسی به همزه (ء) ختم نمی شود.

  • ستون هاي هزاران ساله بلقيس در یمن
  •  



        هشتم دی ماه 1384 (دسامبر 2005) مخاطبی از رشت نوشته بود: "ضمن جستجو در اینترنت، عكس جالبی را در رسانه ها به نقل از «آژانس فرانس پرِس» دیدم كه در یمن فردی را در حال بالا رفتن از ستون های بلقیس نشان می داد. چرا روزنامه های ما آن را نقل نكرده بودند؟.".
        
        پاسخ:
        
        تا در وطن ما، یك و یا چند نشریه هفتگی و ماهنامه، ویژه اخبار رسانه ها، تحولات ژورنالیسم و نقد مطالب روزنامه ها نباشد؛ پیشرفتی در روزنامه نگاری حاصل نخواهد شد. میان روزنامه ها بر سر پافتن عكس و خبر و نقل نظر باید رقابت وجود داشته باشد تا پیشرفت كنند. اگر در دوران نظام سابق، میان اطلاعات و كیهان رقابت شدید نبود، هیچكدام رُشد نمی كردند. به خاطر دارم كه در نیمه دهه 1340، روزنامه اطلاعات خبری را اصطلاحا از كیهان خورده بود و این خبر مربوط به فردی بود كه در چهار راه گلوبندگ (خیابان خیام) از بلندی بالا رفته بود و تهدید می كرد كه اگر به خواستش (كه جنبه خصوصی داشت) توجه نشود با انداختن خود از آن بلندی خودكشی خواهد كرد. این نگارنده (مؤلف این تاریخ آنلاین) در آن زمان دبیر اخبار شهری و «گزارش روز» روزنامه اطلاعات بود و این سمت را محمد بلوری در روزنامه كیهان داشت و میان ما رقابت شدید برقرار بود. روز بعد، صالحیار سردبیر وقت روزنامه اطلاعات از فرط ناراحتی ناشی از خوردن آن خبر، با یك چوب (تخته مانند) به تحریریه آمد تا مرا با آن بزند كه فرار كردم و او با همان چوب تا میدان توپخانه به دنبالم دوید و اگر رهگذران او را نگرفته بودند و به من رسیده بود، معلوم نبود كه زنده می ماندم.
        به هرحال، نگارنده عكسی را كه مخاطب به آن اشاره كرده بود به دست آورد كه آن را در بالا می بینید. این عكس، یك جوان یمنی را در حال بالا رفتن از ستون های بلقیس در شرق صنعا نشان می دهد. ستون ها كه یكی از آنها اندكی بیش از 15 متر ارتفاع دارد مربوط به آغاز هزاره اول پیش از میلاد ( 30 قرن پیش) و ظاهرا باقیمانده قصر بلقیس، ملكه صبا (سبا) هستند.

  • پیام‌های تازه
    پیام ها و نظرهای واصله از مخاطبان این تاریخ آنلاین درباره قانون شدن مالیات تصاعدی بر خانه های خالی
  •  
        در چند روز گذشته چندین پیام و نظر از مخاطبان درباره مصوبهِ قانون شدهِ مالیات بر خانه های خالی دریافت شد که آخرین آنها دیشب واصل شد و به نظر می رسد که ادامه داشته باشد. مطالب برخی از پیام ها مشابه است که به درج یکی از آنها اکتفا می شود. این نظرات و مطالب در تاریخ خواهد ماند. شماری از این پیام ها در سایت امروزِ این کرونیکل ژورنالیستی درج شده است و دنباله پیام ها در سایت روز های بعد از آن:
        
        
    پیش از هر تصمیم و هر اقدام؛ نتیجه کار، مشکلات احتمالی بعدی و قضاوت تاریخ درنظر گرفته شود

        
        مخاطب: "یک دبیر بازنشسته درس تاریخ هستم. سالهاست که شب یلدا با همکارانِ بازنشسته گردهمایی داریم و هر سال در خانه یکی. امسال نوبت من بود، ولی به علت شیوع بیماری کووید فقط شش نفر آمده بودند. بحث جمع ما با این بیماری آغاز شد که هنوز چگونگی پیدایش و علل گسترش؛ نامعلوم و ختم آن و نتایج سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اش قابل پیش بینی نیست، لکن برای خیلی ها فرصت شده و .... بحث ما سپس به موضوعات داخلی روز کشانده شد ـ مانند گرانی که همه می دانند علت اصلی آن کثرت حجم نقدینگی است. یکی از این موضوعات، تعجب در شتاب اخیر در تصویب مالیات بر خانه های خالی بود که 26 آذر [آذرماه 1399] تأیید آن اعلام شده بود. وضع مالیات مانعی ندارد، اما نه به این صورتِ بی سابقه و تنبیه گونه که در سال اول 6 برابر در سال دوم 12 برابر و در سال سوم 18 برابر و همچنین روش تشخیص خانه خالی ـ تشخیص سامانه ای و پیامکی و ... که بعضی از مردم ما مهارت در کار الکترونیک ندارند و دعاوی پیرامون آن.
        آن طور که در دانشگاه، استاد تاریخ نویسی به ما می گفت؛ تاریخ یک رویداد پس از گذشت 25 سال و طبق نظر معدودی از استادان پس از گذشت 30 و حتی 50 سال باید بر پایه علل و نتایج حاصله، انتقادها و تحسین ها نوشته شود. آیا نویسندگان این طرح که قانون شده و در انتظار طی شدن مراحل اجراست، پیش بینی نتایج اجرای آن با توجه به خصوصیات جامعه ما را کرده اند؟. «هدف» روشن نیست که چرا روش کار، مالیات تصاعدی سنگین است (مجازات دار) است!. گفته شده است که در جریان سرشماری، بیش از دو میلیون خانه خالی بود. مثلا زنگ در خانه زده شد ولی کسی در را بازنکرد. حساب کنید با اجرای این قانون، این دو میلیون مالک که هرکدام زن و فرزند دارند چه شماری رنجیده می شوند. ایرانی عادت کرده است که راه فرار پیدا کند. پس، حاصل آنچنانی بدست نخواهد آمد.
        طبق قواعد تاریخ نویسی؛ یک مورّخ که درصدد تاریخ کردن موضوع «مالیات بر خانه های خالی» و انتشار آن در 25 سال بعد باشد، نخست می رود از آیات عظام وقت می پرسد که آیا این قانون مغایرت با آیات قران و حق مالکیت و تسلط افراد بر اموال خود نداشته و سپس سراغ کارشناسان حقوق بشر و قانون اساسی می رود و نظرات همه را جمع آوری می کند. آنگاه به پرونده های دادگستری که در این باره تشکیل شده سر می زند، اصحاب پرونده ها را می یابد و مصاحبه می کند و بعد نتایج سیاسی؛ اقتصادی و اجتماعی اجرای مصوبه را بدست می آورد و به تألیف موضوع می پردازد. قاچاق، جعل، کلاهبرداری و ... در قوانین منع شده و مجازات سنگین دارد ولی در روزنامه ها خبر از انجام این جرائم مشاهده می شود و احتمال اختراع راههای فرار از این مصوبه در آینده.
        جمع ما در آن شب به این نتیجه رسید که اگر حجت الاسلام حسن روحانی اجرای نهایی این مصوبه را به دولت بعدی بسپارد به تاریخچه دولت 8 ساله خود کمک خواهد کرد. فقط 7 ماه از دوره دولت او باقی است. خوب است که بدون دردسر آن را بپایان برساند.
        همچنین قرار شد که خلاصه بحث آن شب ما برای تاریخ آنلاین ایرانیان ارسال شود تا هر سال در این روز یادآور باشد.".
        
        
        
    مشکلات اجرای مالیات برخانه خالی، ضرورت ایجاد یک مجتمع قضایی ویژه را ایجاب می کند

        
        مخاطب (هفتم دیماه 1399): "امروز در رسانه ها سند تحول قضایی را خواندم که یکی از ماموریت های 7 گانه قوه قضا، حمایت از حقوق مالکیت اشخاص بود. به نظر من که با اجرای مصوبه مالیات بر خانه های خالی، جناب آیت الله رئیسی رئیس قوه قضائیه در فکر ایجاد یک مجتمع قضایی ویژه رسیدگی به دعاوی مربوط باشند، برای اینکه به تصور من [مخاطب] اجرای این قانون مسائل متعدد بدنبال خواهد داشت. مثلا اطلاعیه پرداخت مالیات به خانه ای که صاحبش موبایل نداشته که پیامک دریافت کند، از اخبار وضع مالیات بی خبر بوده و ... ولی خانه پر از اثاثه است و مالک به مسافرت رفته، بیمار بوده، موقتا خانه فرزندانش بوده و .... ابلاغ می شود. و مالک پس از اطلاع از اطلاعیه، رفت و آمد به وزارت شهرسازی را شروع می کند و بر بروکراسی موجود می افزاید و چون نتیجه نمی گیرد سراغ دادگستری می رود تا ثابت کند که خانه اش خالی نبوده. بودن اثاثه و وسائل زندگی دلیل خالی نبودن خانه است. چه قانون و حقی یک فرد را مجبور به سکونت در خانه دوم و سومش کرده است، خانه فرد که زندان او نیست. آرزوی دیرین داشته که دو تا خانه داشته باشد ـ یکی نزدیک به محل کارش و دیگری نزدیک به منزل والدینش. انسان از این لحاظ آزاد است که مال حلال داشته باشد. مثالی دیگر، یک مالک که در مسافرت است و یا موقتا در خانه فرضا مادرش زندگی می کند، کلید خانه را به دوستش و یا یک فامیل می دهد تا بعضی وقت ها به آنجا سر بزند. اگر مصرف برق دلیل سکونت باشد یک چراغ خانه را روشن می گذارد و همچنین شیر آب را. همسایه نمی آید خودرا به درد سر بیندازد و سند بدهد که کسی به خانه مجاور رفت و آمد ندارد. می دانیم که هر شهادت خلاف، مجازات و غرامت دارد. درنتیجه همه این مشکلات به قوه قضا ختم می شود و ایجاد یک مجتمع قضایی ویژه ضروری است و و کلای دادگستری هم خودرا آماده دفاع کنند و بعضی از آنها از همین حالا در این رشته مطالعه کنند و اعلام دارند که کارشناس این قبیل دعاوی [مالیات بر خانه های خالی] هستند.".
        
        
    مالیات بر خانه خالی در دوران جولان دادن ویروس کرونا!

        
        مخاطب (ششم دیماه 1399): "من به درست بودن یا نبودن مصوبه مالیات بر خانه های خالی کار ندارم ولی به نظر من اجرای آن تا زمانی که ویروس کرونا در جولان باشد درست نیست. خیلی ها هستند مخصوصا بازنشسته ها که از ترس این بیماری به گوشه روستا خزیده اند و یا در خارج بودند و این بیماری مانع بازگشتشان شده است. همسایه ما که پیرمردی تنها و 70 ـ 80 ساله است در اسفندماه سال گذشته برای دیدار دخترش و گذراندن ایام نوروز به استرالیا رفت و شیوع بیماری کرونا با توجه به سن او و مخالفت دخترش در شرایط این بیماری مانع آمدنش شده است و در چند روز اخیر سه بار به من تلفن کرده و ابراز نگرانی کرده که خانه اش را خالی اعلام نکنند که او توان جسمانی رفتن از این اداره به آن اداره را ندارد. آخرین بار که تلفن کرد به او گفتم، بیا خانه را بفروش و برو با دخترت زندگی کن، گفت دوستم 8 سال پیش خانه اش در تهران را به 350 میلیون تومان فروخت و پولش را در بانک گذاشت و رفت پیش دو پسرش به آمریکا. الان خانه اش شده 5 میلیارد تومان و پولش در بانک با بهره 15 درصد شده است جمعا 720 میلیون و با این پول در تهران یک اطاق هم نمی شود خرید. پسر بزرگش در آمریکا که با من تماس دارد می گوید پدرش هر روز گریه می کند و بر سرش می کوبد که چرا اشتباه کرد خانه را فروخت و می ترسم سکته کند.".
        
        
    خواهش مخاطب از آیت الله عظمی مکارم شیرازی که نظرشان درباره مالکیت در اسلام ومالیات تازه بیان دارند

        
        مخاطب (هشتم دیماه 1399): "من [مخاطب] تا آنجا که توانستم در خبررسان های تهران و ازجمله وبلاگ های مجلس و شورای نگهبان جستجو کردم و متن مصوبه تایید شده مجلس مربوط به اخذ مالیات تصاعدی از مالکان خانه های خالی را ندیدم. اگر هدف، خانه های تازه ساز بوسیله بساز و بفروش ها است باید در مصوبه ذکر می شد؛ خانه های تازه ساز که با هدف فروش ساخته شده اند. خانه ای که یک انسان نیم قرن پیش خریده ولو اینکه خالی باشد قاعدتا نمی تواند مشمول این قانون باشد. از کجا می دانسته که با چنین وضعی رو برو خواهد شد. با این کاهش ارزش ریال که کسی نمی رود خانه اش را بفروشد و پولش در بانک بگذارد و چند سال بعد بشود هیج. وضع مالیات باید متعارف باشد و مطابقت با اصول آن را داشته باشد و فقط خانه را بچسبد و اموال دیگر و طلا، ارز، زمین و ... را عملا استثناء کند. بعضی هستند که می ترسند اگر اجاره دهند، دیگر مالک خانه نباشند. دولت خودش خانه سازی کند. بزرگ کردن شهرها به مصلحت نیست. نگرانی من [مخاطب] این است که خدای ناکرده ـ زبانم لال، چند سال بعد این را بگویند؛ مالیات ظالمانه، که اسلام عزیز ظلم را نهی کرده است. من از آیت الله عظمی مکارم شیرازی که به ایشان ارادت خاص دارم خواهش می کنم که نظر خودشان را درباره احترام مالکیت در اسلام و این مالیات که نظیر آن را در جایی دیگر سراغ ندارم بیان فرمایند.".
        
        
    درج این پیامها بر پایه اصل آزادی بیان و نظر ادامه خواهد داشت





  •  

    مطالعه این سایت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشانی کامل سایت و نام مولف آن) آزاد است، مگر برای روزنامه های متعلق به دولت و دستگاههای دولتی؛ زیرا كه مولف این سایت اكیدا «روزنامه نگاری» را كار دولت نمی داند. روزنامه عمومی به عنوان قوه چهارم دمكراسی باید كاملا مستقل از دولت و سازمانهای عمومی باشد تا بتواند رسالت شریف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com