Iranians History on This Day
روز و ماه خورشیدی و یا میلادی مورد نظر را انتخاب و كلید مشاهده را فشار دهید
میلادی
   خورشیدی

 
20 دسامبر
 
جستجوی:

 
  هدیه مولف
این سایت مستقل و بدون كوچكترین وابستگی؛ هدیه ناچیز مولف كوچك آن به همه ایرانیان، ایرانی تبارها و پارسی زبانان است كه ایشان را از جان عزیزتر دارد ؛ و خدمتی است میهنی و آموزشی كه خدمت به میهن و هموطنان تكلیف و فریضه است كه باید شریف و خلل ناپذیر باشد و در راه انجام تكالیف میهنی نیاز به حمایت مادی احدی نباید باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد برای نگارش و عرضه در سایت نظرشخص مولف است.
 











Select your preferred language to translate this page into.

   لینک به این صفحه  

مهمترین رویدادهای ایران و جهان در طول تاریخ در این روز 20 دسامبر
ایران
شب یَلدا (شب چِله)؛ فلسفه، تاریخچه و ارتباط آن با کریسمس
ايرانيان قديم تعهد
مي سپردند که هر سال
يک درخت سرو تازه
بکارند


    شرق شناسان و مورخان متفق القولند كه ایرانیان نزدیك به 4 هزار سال است كه شب یلدا ــ آخرین شب پاییز و آذرماه ــ را كه درازترین و تاریكترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار مانده، در كنار یكدیگر خود را سرگرم كرده تا اندوه غیبت خورشید و تاریكی و نیز سردی هوا روحیه آنان را تضعیف نكند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یك شب طولانی و سیاه كه تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب رفته و لختی بیآسوده اند. «یكم دیماه» از 1738 سال پیش از میلاد «دی گان»، یلدا = میلاد و «خور روز» نامیده شده است که به زعم ایرانیان باستان، روز تولّد دوباره خورشید پس از بلندترین شب سال بوده است. سال 1738 پیش از میلاد (3755 سال پیش) را یک تقویم ویژه پارسیان هند به دست داده است. [یلدا = میلاد = زادروز، یک واژه آرامی ـ سریانی است].
     پیشتر، ایرانیان (مردم سراسر ایران زمین) روز پس از شب یلدا (یكم دی ماه ـ دی گان ـ یلدا) را به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتا به این لحاظ از كار دست می كشیدند كه نمی خواستند احیانا مرتكب بدی كردن شوند كه میترائیسم ارتكاب هر كار بد، ولو كوچك را در روز تولد خورشید گناهی بزرگ می شمرد.
    «هرمان هیرت» زبانشناس بزرگ آلمان كه گرامر تطبیقی زبانهای آریایی را نوشته است كه پارسی از جمله این زبانها است نظر داده كه «دی» به معنای «روز» به این دلیل بر این ماه ایرانی گذارده شده كه ماه تولد دوباره خورشید است. باید دانست كه انگلیسی یك زبان گرمانیك (خانواده زبانهای آلمانی) و ازخانواده بزرگتر زبانهای آریایی (آرین) است. هرمان هیرت در آستانه «دی گان» به دنیا آمده بود و به زادروز خود كه مصادف با تولد دوباره خورشید بود، مباهات بسیار می كرد.
    دسامبر 233 میلادی و در شب یلدا، اردشیر پاپکان ـ شاه ساسانی وقت در مراسمی به این مناسبت، آیین زرتشت را دین رسمی (اصطلاحا؛ دولتی) ایرانیان اعلام داشت و خواست که همه آتشکده هایِ خاموش روشن شوند.
    فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و «خور روز» را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران ( كیانیان كه از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از جمله گفته است:
    
فردوسي


    
     كه ما را ز دین بهی نَنگ نیست
    
     به گیتی، «به» از دینِ هوشنگ نیست
    
     همه، راهِ «داد» است و آیین مِهر
    
     ..... نظر كردن اندر شمار سپهر
    
    آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نكرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را كه انبار كرده اند و خشكبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شكست تاریكی و ظلمت و آمدن روشنایی و
    گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید كه بدون آن حیات نخواهد بود) را بدهد، زیرا كه به زعم آنان در این شب، تاریكی و سیاهی در اوج خود است.
    «خور روز (دی گان)، یكم دی ماه» در ایران باستان درعین حال روز برابری انسانها بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یكسان به نظر آیند و كسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و كارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ كردن و خونریزی، حتی كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان می دانستند و در جبهه ها رعایت می كردند و خونریزی موقتا قطع می شد و بسیار دیده شده است كه همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود.
     واژه «یلدا» از دوران ساسانیان كه متمایل به بكار گیری خط سریانی (الفبای از راست به چپ) شده بودند بكار رفته است. «یلدا » همان "میلاد" به معنای زایش، زادروز یا تولد است كه از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. باید دانست كه هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصا در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال ، به جای شب یلدا از واژه مركب شب چله ( 40 روز مانده به جشن سده ــ شب سیاه و سرد ) استفاده می شود.
    مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت كه در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت كلیسا، كریسمس (مراسم میلاد مسیح ) را 25 دسامبر قراردادند كه چهار روز و در سالهای كبیسه سه روز پس از یلدا (شب 21 دسامبر) است و مفهوم هر دو واژه هم یكی است. از آن پس این دو میلاد تقریبا باهم بر گزار می شده اند. آراستن سرو وكاج در كریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیراكه ایرانیان به این دو درخت مخصوصا سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریكی و سرما می نگریستند و در «خور روز» در برابر سرو می ایستادند و عهد می كردند كه تا سال بعد یك نهال سرو دیگر كشت كنند.
    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    
آجیل مخلوط شب یَلدا

به گزارش 29 آذرماه 1396 خبرگزاری فارس، رئیس اتحادیه آجیل و خشکبار با بیان اینکه برای آجیل شب یلدا نمی‌توان قیمت مصوّب تعیین کرد، گفت: بهای کارشناسی اتحادیه برای هر کیلوگرم آجیل 38 تا 55 هزار تومان است [نزدیک به دو هزار برابر بهای این آجیل مخلوط در سال های پیش از انقلاب 1357] که در خُرده‌فروشی‌ها تا 10 درصد به این قیمت اضافه می‌شود.
    وی با بیان اینکه ترکیبات آجیل شب یلدا؛ پسته،‌ بادام، بادام هندی، کشمش، مغز فندق،‌ انجیر خشک، باسلوق و برگه (برگه هلو و زردآلو) است، گفت: برحسب نوع و کیفیت اقلام به کار رفته در آجیل شب یلدا، قیمت ـ بیشتر و یا حتی کمتر ـ از نرخ عنوان شده ممکن است باشد.
    به گزارش ایسنا در آذرماه 1398 و به نقل از رئیس اتحادیه آجیل و خشکبار، بهای آجیل شب یلدا هر کیلوگرم 70 هزار تا 100 هزار تومان خواهد بود.
    ایلنا خبرگزاری دیگر در گزارش 28 آذرماه 1398 خود نوشته بود که هندوانه ویژه شب یلدا، مرغوب آن هر کیلوگرم 5 هزار تومان، انار هرکیلوگرم 6 تا ده هزارتومان و پسته هر کیلوگرم 175 هزار تومان (میانگین).
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تیترهای 29 آذر 1404 چند روزنامه درباره شب یلدا و گرانی ها


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
ایرانیان برگردن ژنرال شکست خورده رومی یوغ گذاردند
مجسمه وسپاسیان در موزه پوشکین
بیستم دسامبر سال 69 میلادی فلاویوس وسپاسیانVespasinus فرماندار کل متصرفات روم در شرق و پس از شکست دادن نیروهای ویتلیوسVitellius (سومین امپراتور موقت در طول یک سالی که از خودکشی نرون گذشته بود) وارد رم شد و سنای روم رای به امپراتور شدن او داد. وسپاسیان همان روزی که از سنای روم رای موافق گرفت ضمن نامه ای که برای بلاش یکم شاه ایران فرستاد ضمن تشکر از وعده کمک نظامی، نوشت که به این کمک دیگر نیازی ندارد. در پی خودکشی نرون امپراتور روم، تنی چند از ژنرالهای رومی ازجمله وسپاسیان (وسپاسیانوس) که در مصر بود خواستار جانشینی او شده بودند سنای روم تا اتخاذ تصمیم نهایی، نخست گالبا، سپس اتو و آنگاه «ویتلویس» را امپراتور موقّت کرده بود. سپاه قلمرو شرقی روم از امپراتورشدن وسپاسیان اعلام حمایت کرده بود. تعدّد متقاضیان امپراتوری روم، این امپراتوری را وارد یک جنگ داخلی کرده بود. در این میان ویتلیوس سومین امپراتور موقت آماده جنگ با وسپاسیان شده بود و درخواست وسپاسیان از بلاش برای کمک به دفع این فرد بود. بلاش وعده فرستادن 40 هزار نظامی داده بود. وسپاسیان که قبلا با 60 هزار نظامی برای سرکوب شورش یهودیان به شرق آمده بود بدون نیاز به نیروی بیشتر، ویتلیوس را از سر راه خود برداشته بود. وی در طول ده سال (69 تا 79 میلادی) که بر امپراتوری روم حکومت کرد با ایران مناسبات حسنه داشت.
     در دوران نرون Nero ـ در سال 62 میلادی، ارتش ایران سپاه اعزامی روم به آناتولی شرقی مرکب از لژیونهای 4 و 12 به فرماندهی «لوسیوس پائه توسLucius Paetus» را شکست داده و مجبور به تسلیم شدن کرده و بر گردن پائه توس یوغ (چوبی که برگردن دو گاو موازی هنگام شخم زدن می گذارند) نهاده بود تا درس عبرت شود. در پی این شکست و انتصاب تیرداد - شاهزاده اشکانی به حکومت ارمنستان میان دو ابرقدرت وقت صلح برقرار شده و دولت ایران از تحریک قوم فرانک و حاکم ساموساتا Samosata برضد روم دست برداشته بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
هون ها: خطری برای ایران و رومِ وقت
آتیلا
دو امپراتوری بزرگ جهان باستان – ایران و روم – در سال 230 میلادی از جانب هونها Hun (كه طبق نظر یک مورخ، دو قرن پیش از آن از شمال غربی چین به حركت درآمده بودند) تهدید جدی می شدند. هونها در این زمان از شرق ولگا در دو جهت به حرکت درآمده بودند. دسته ای از آنان رهسپار اروپا و دسته دیگر به سوی آسیای میانه. همین دسته بعدا متعرض ایران شده بود. هونهای عازم اروپا در مسیر خود با اقوام و دولتهای محلی درگیر شدند و سال 370 میلادی بود که به اروپای مرکزی رسیده تا فرانسه پیش رفتند و در اینجا از رومیان و فرانکهای امپراتوری روم شكست خوردند و سرزمین امروزی مجارستان را وطن خود قراردادند و همانجا ماندند. آنها Pannonia را Hungary (سرزمین هونها - مجارستان فعلی) خواندند و دولت روم برای این كه ساكت باشند با استقرار آنها در پانونیا موافقت كرد.
    رنگ پوست و قیافه هون ها بر حسب دوری و نزدیكی شان از سرزمین مغولها با هم تفاوت داشت و آن دسته كه به ولگا نزدیكتر بودند پوستی سفیدتر داشتند و ایرانیان ایشان را هون سفید خطاب می كردند. ایرانیان همه هونها را بدقیافه ها می خواندند و این، برای هون ها عقده شده بود. به گونه ای كه پس از رسیدن به اروپا و فتوحات متعدد، بر هر نقطه اروپا - از جنوب روسیه و سواحل دانوب تا آلمان و فرانسه كه استیلا می یافتند زنان زیبا را به ازدواج خود در می آوردند تا فرزندانشان تغییر قیافه بدهند و زیبا شوند و زیبایی نسبی مردم مجارستان به همین دلیل است. هون ها پس از همسایه شدن با ایرانیان شیفته قانون و نظام قضایی شدند و به همین دلیل در مناطق متصرفی خود، كمتر به كشتار مغلوبین و تسلیم شدگان و تجاوزر به عنف به زنان دست زدند.
    پریسكوس نوشته است: هون ها به هر تدبیر و نقشه جنگی كه دست زدند تا وارد قلمرو اصلی ایران شوند موفق نشدند. یك بار به مدت 15 روز از كوهها عبور كردند تا از حاشیه کسپین سی (دریای مازندران) وارد ایران شوند كه به محض سرازیر شدن از كوه با سواره نظام ساسانی كه در دنیای آن زمان نظیر نداشت رو به رو شدند و همین وضعیت باعث شد كه روانه اروپا شوند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دهند.
    از سده های سوم و چهارم میلادی كه هونها در ساحل دانوب استقرار یافتند، امپراتوری روم، دیگر روی آرامش ندید.
    امپراتوران رومی پس از شكست هایی كه در دوران اردشیر و پسرش شاپور و نیز شاپور دوم از ایران خوردند به سیاست تعرضی شان تا حدی پایان داده بودند. اوگوستوس دكترین تازه ای ارایه داده بود و آن پایان یافتن سیاست جهانگیری رومیان و قناعت كردن به آن چه را بود كه تا آن زمان داشتند و این دكترین از زمان تیبریوس به صورت قانون نانوشته درآمد و از این تاریخ، این ایران بود كه روحیه تعرضی خود را حفظ كرده بود به گونه ای كه رومی ها از ترس مجبور شدند، نخست یك پایتخت شرقی (قسطنطنیه) برای خود به وجود آورند و سپس به تجزیه امپراتوری تن در دهند و آن گاه در غرب تسلیم مهاجران مهاجم شوند و از میان بروند.
    برتری ایرانیان در عهد ساسانیان عمدتا این بود كه از دست یافتن به سلاحهای تازه و تاكتیك جنگی جدید باز نمی ایستادند. نظام اداری و قضایی پیشرفته و خوب داشتند. تلاش برای بهسازی تسلیحات و تقویت روحیه سربازان امری روزانه بود كه متوقف نمی شد. ساسانیان به سواره نظام توجه كامل داشتند. دست سرباز در مصرف تیر باز بود و مانند رومی ها و هون ها به 30 تیر محدود نبود. هر سوار دو اسب ذخیره و یك یدك داشت و ارتش ایران دارای یك نیروی ضربتی همیشه آماده بود و رومیان پس از استقرار در قسطنطنیه ابتكار نظامی ایران را تقلید كردند. یک سوم سواره نظام ساسانی هنگام نبرد زره بر تن می کرد.
    رومی ها درقرن پنجم میلادی پس از این كه خود را زیر فشار آتیلا (رهبر هونها متولد 406 و متوفا در 453 میلادی) دیدند او را هنگامی كه در سواحل دریای سیاه سرگرم تاخت و تاز بود فریب دادند كه به قلمرو ایران وارد شود، ولی ایرانیان در مرز شمالی ارمنستان چنان گوشمالی به او دادند كه برای همیشه نام ایران را هم نبرد.
    تاخت و تاز هون ها در قلمرو روم با مرگ آتیلا در سال 453 میلادی به تدریج پایان یافت و سلطه ایشان تا مدتی محدود به قسمتی از مجارستان شد. آتیلا آن چنان محبوب مردم خود بود كه در عزای او به جای اشك ریختن رگها خود را می زدند و خون خود را می ریختند. پیش از مرگ، آتیلا از خواهر امپراتور وقت روم خواستگاری كرده بود و نیمی از قلمرو امپراتوری را هم به عنوان جهیزیه عروس خواسته بود!.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
19 سال گذشت، ولی قانون مطبوعات اصلاح و تکمیل نشد ـ اظهارات مهم صفّار هرندی درباره مطبوعات و بیان مسائل مربوط، در آذرماه 1384
صفار هرندي

محمدحسین صفّار هرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، روزنامه نگار و وزیر ارشاد پیشین در مصاحبه ای كه 19 دسامبر 2005 (28 آذرماه 1384) انتشار یافته بود خبر از تغییر قریب الوقوع مقررات صدور مجوّزها جهت انتشار نشریه [اصلاح قانون مطبوعاتِ مصوّب سال 1364] داده بود.
     وی گفته بود: "راه و روش، این نباید باشد كه هركس بیاید و تقاضای انتشار نشریه بدهد. وزارت ارشاد اینك چند هزار تقاضای صدور مجوّز نشریه در دست نوبت دارد كه هنوز به آنها رسیدگی نشده است. در این زمینه، وضعیت به گونه ای است كه هنوز به تقاضاهای سال 1380 پاسخ داده نشده است. فرض كنیم كه به دو هزار متقاضی دیگر هم مجوز داده شود و باز هم شرایط منطقی (شرایط حرفه ای) برای انتشار نشریه تدوین نكنیم، مسئله مطبوعات حل نخواهد شد. صدور پروانه برای هر متقاضی و انتشار آمار و ارقام درشت آن (شمار پروانه های صادره)، نشان از آن نخواهد بود كه مردم ما به مطبوعات توجه بسیار دارند. در این زمینه، باید تیراژها را مورد قضاوت قرار داد. وقتی به تیراژها مراجعه می كنیم می بینیم خیلی پایین هستند. «گزارش تیراژ» كه از سوی اداره كل مطبوعات داخلی تهیه می شود مأیوس كننده است. متاسفانه قانون موضوعه (قانون مطبوعات، مصوّب سال 1364 هجری و اصلاحیه آن) این امكان را فراهم ساخته كه هركس (حتی بدون داشتن تجربه و مهارت در روزنامه نگاری و اشتغال به آن، و نیز بدون داشتن امكانات مالی) بتواند تقاضای نشریه بدهد كه به نظر من [نظر صفّار هرندی كه خود یك روزنامه نگار با تجربه است] این روش، ما را به هدف واقعی كار مطبوعاتی نخواهد رساند. دیده شده كه دادن پروانه به افرادی كه اهل این حرفه نبوده اند نه تنها برای خود آن افراد و كاركنانشان مسئله و مصیبت (تامین معاش) درست كرده، بلكه چیزی هم نصیب و عاید مردم نشده است. بنابراین، ساماندهی در قلمرو و حوزه كار انواع رسانه از طریق تدوین مقررات و ضوابط و اصلاح نظامات موجود، امری لازم و ضروری است و این قوانین و مقررات به محدود شدن كار صدور پروانه نمی انجامد؛ بلكه به منظور سامان دادن این امر مهم تدوین باید بشود. باید معلوم كنیم كسی كه درخواست مجوّز نشریه می كند تا چه اندازه این كار (حرفه مطبوعات) را می شناسد و چقدر از پس این كار برمی آید و به عبارت دیگر؛ می تواند نشریه ای خوب و واقعی، طبق تعاریف ژورنالیسم اصیل منتشر سازد و بدون دریافت كمك مالی از دولت و دیگران بر پای خود بایستد و دوام داشته باشد. همچنین باید روشن شود که آیا انگیزه واقعی اش كار مطبوعاتی است یا ایجاد محملی برای كار و هدف های دیگر!. مشاهده شده است كه برخی از دریافت كنندگان پروانه، نشریات را برای كار دیگری می خواستند و مطبوعات را وجه المصالحه و قربانی اهداف خود كرده اند. برای حفظ حریم مطبوعات باید در این زمینه هم چاره اندیشی شود.".
     ×××
     از انتشار این اظهارات كه به قول روزنامه نگاران حرفه ای، جانا سخن از زبان ما می گویی، بود (تا به امروز) 17سال و یك روز گذشت ولی قانون مطبوعات ـ مصوّب 1364 اصلاح و تکمیل نشده و از وضع نظامات تازه كه در آن انواع نشریه مطابق استاندارد بین المللی تعریف شود خبری نشده است.
    در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل وجود ابهام در قانون مطبوعات (كه در زمان جنگ عراق با ایران - نخست وزیری میرحسین موسوی و وزارت ارشاد محمد خاتمی تدوین شده و رعایت می شود)، فرق میان روزنامه حزبی ـ جناحی و یا دولتی و وابسته به یک مؤسسه عمومی که اختصاصی گفته می شوند ـ و روزنامه حرفه ای، و نشریه تخصصی در هدف و محتوا مشخص نشده (كه قاعدتا باید می شد) و شرط روزنامه نگار بودن برای درخواست پروانه نشریه جامع (حرفه ای مطلق) وجود ندارد. سلسله مراتب تحریری و طبقه بندی مشاغل در نشریات مشخص نشده است و تفاوت ناشر (سرمایه گذار: فرد، خانواده و شركت) و مدیر، یا سردبیر كل (مسئول سیاستگذاری و محتوا) و سردبیر اجرایی (رئیس اطاق خبر و تحریریه) نامعین است و .... به عبارت دیگر؛ ایران هنوز نظام رسانه ای ندارد. هر وقت که خواسته اند نظام رسانه ای ایجاد شود، سخن از نماینده دولت و مجلس و ... در هیأت مدیره آن به میان آمده است حال آنکه «ژورنالیسم» قوه چهارم یک دمکراسی بشمار آمده و قوای چهارگانه باید مُنفک از یکدیگر باشند.
     از زمان تصویب قانون مطبوعات در سال 1364 فنون و ابزار ژورنالیسم تغییر کلی یافته اند؛ تعمیم اینترنت، ساخت وبسایت که پیدایش «سیتیزن ژورنالیست = افراد خارج از حرفه در نقش ژورنالیست» را به دنبال داشته و سپس پیدایش «سوشل میدیا» که اینک وسیله مبادله نظرات شخصی پیرامون رویدادها و مسائل روز و انتشار شایعات شده و همچنین تسهیل امر اطلاع رسانی و عمدتا اخبار رسمی (وبسایت های مقامات و ادارات) و نظرات مقامات (توئیت کردن). این تغییرات و به علاوه، عادت مردم به دیجیتال خوانی و انتظار مطالب اینوستیگیتیو از رسانه های حرفه ای و مطالب آموزش عمومی و ... ایجاب می كند كه قانون مطبوعات سال 1364 دست كم به لحاظ حرفه ای مورد تجدید نظر قرارگیرد و مطابق نیاز روز تكمیل شود. می دانیم که بیشتر کشورهای جهان ازجمله آمریکا، قانون مطبوعات ندارند و در این کشورها برای انتشار نشریه نیاز به گرفتن پروانه و مجوّز دولتی نیست و رسیدگی به تخلّفات مربوط مثلا انتشار خبر نادرست و یا غرض آلود، گرفتن هدیه و ... برای تبلیغ در قالب خبر و ... برعهده اتحادیه های روزنامه نگاران است که هیأت مدیره هر اتحادیه منتخب اعضای آن اتحادیه است مشابه سندیکای روزنامه نگاران ایران که در 1341 تأسیس شد. اگر بر قانون مطبوعات ایران در بخش مطبوعات حرفه ای، شرط روزنامه نگار بودن بر شرایط دریافت مجوّز اضافه شود، شمار درخواست کنندگان مجوّز محدود خواهد شد. در نمایشگاه مطبوعات ایران (آبان 1396) اعلام شد که 8 هزار عنوان رسانه در ایران صادر شده است!، بیش از کل رسانه های قاره آفریقا. با کدام تیراژ؟.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تداومِ تناوب آلودگی هوا در تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران
از یکشنبه 26 آذرماه 1396 تا چهارشنبه بیست و نهم این ماه (دسامبر 2017) بر اثر افزایش آلودگی هوای تهران تا مرز خطر و به گفتهِ آگاهان، عمدتا بر اثر سرب بنزین، مدارس پایتخت تعطیل بود و ورود خودروها به خیابانها بر حسب شماره، یک روز در میان زوج و فرد. آلودگی هوای تهرانِ بیشِ از ده میلیونی و نواحی اطراف آن سالهاست که متناوبا ادامه داشته است. گزارش های منتشره در رسانه های داخلی همچنین حکایت از افزایش آلودگی هوای چند شهر بزرگ دیگر ازجمله تبریز، ارومیه و مشهد داشت. آلودگی این چنینی هوا عامل بسیاری از بیماری تشخیص داده شده است. این در حالی بود که زمین لرزه های خفیف در استان کرمان و استان کرمانشاه ادامه داشت.
    در آذرماه 1398 وضعیت آلودگی هوا و به این مناسبت تعطیل بودن متناوب مدارس تکرار شد و در دهه آخر آذرماه 1401 وضعیت به همین شکل بود.
    
تیترهای چند روزنامه تهران در انعکاس آلودگی هوای تهران در شماره های آخرین دهه آذرماه 1396 آنها

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
هوای آلوده تهران در دهه آخر آذرماه 1401 تیتر و تصویر روزنامه ها:

    


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
نظرات واصله: راه حل برای مسائل، «خدمت» نه بخاطر پول، ادغام بانک های مسئله دار، یارانه اشتباه بود، انتشار اوراق قرضه
در سه روز منتهی به 29 آذرماه 1396پیام و اظهارنظرهای متعدد درباره لایحه پیشنهادی بودجه سال مالی 1397 بویژه درباره تصاعدی شدن عوارض خروج از کشور، دریافتی های نجومی، نرخ ارز، مسائل بانکی و پولی و ... دریافت شد. نگاهی کوتاه به چند مورد آنها ازجمله:
    
    ـ فرستنده یکی از این پیام ها، مقاله بسیار طولانیِ ژورنالیست متوفّی ـ مهدی بهشتی پور از سران اعتصاب 61 روزه رسانه ها در سال انقلاب و از مدیران ساخت کوی نویسندگان در شهرآرا برای 122 روزنامه نگار و نویسنده را ارسال داشته که چند ماه پس از پیروزی انقلاب و تغییر نظام در روزنامه اطلاعات درج شده بود و نوشته است که من [مخاطب] هم همین نظر بهشتی پور را دارم که جز با یک اقدام انقلابی نمی شود مسائل اداری انباشته شده را که باعث این همه انتقاد شده است حل کرد.
    



    
    ـ یک مخاطب دیگر نوشته است که یک مدیر عصر دولت انقلاب اسلامی که نباید به نام «خدمت»، چنین پاداش نجومی مطالبه کند و بگیرد، خدمتِ بدون انتظار دریافت پولِ هرچه بیشتر، لذّت بخش است و اَجر آخرت دارد. عُمر کوتاه است و پول و دارایی در این دنیا باقی خواهد ماند و فرد با یک کفن به آن دنیا خواهد رفت، نام نیک است که باقی خواهد ماند و در «تاریخ» جای خواهد گرفت.
    
    ـ یک مخاطب با برشمردن زیان های دادن یارانه نقدی بمانند حقوق ماهانه به شهروندان نوشته است که این عملِ 7 ساله یک اشتباه و برای کُلِ کشور زیان آور بوده است، مانند سایر کشورها تنها باید به «دیس اِیبِل ها»، و ناتوان ها و بیکارشده ها ـ آن هم موقت و مشروط کمک مالی کرد.
    
    ـ سه مخاطب نوشته اند که مسائل بانکی را که نتیجه عبور از اصل 44 قانون اساسی بوده است جز با ادغام بانک های مسئله دار در بانک های توانمند نمی شود حل کرد. دولت باید همانند دولت های سایر کشورها و در صدر آنها آمریکا، اوراق قرضه (باند) چاپ کند و با این کار نه تنها پول اضافی مردم را جمع کند، بلکه نیازهای مالی خود را نیز آسانتر برطرف سازد.
    
    ـ چند مخاطب نوشته اند که همه می دانند که دولت با زور ارزش ارزها را پایین تر از وضعیت اقتصاد کشور نگهداشته است. ارز هم یک کالا است و وقتی عَرضه آن کم باشد، باید گرانتر شود. در دهه های اخیر قیمت های دیگر هزار تا سه هزار برابر شده اند ولی ارزها 600 برابر. بهتر است که ارز دولتی را مردم بخرند تا تاجر، که جنس وارد کند ـ جنسی که در داخل هم می شود آن را تولید کرد و وقتی تولید زیاد شود قیمت ها پایین خواهد آمد و قابل رقابت. همچنین دولت با فروش ارزهای حاصله از صادرات نفت به بهای بازار آزاد می تواند ریال های اضافی را بدست آورد و دور بریزد و تورم را که ناشی از حجم بالای نقدینگی است پایین بیاورد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو دموکراسی
مخاطب در دسامبر 2004: چرا در جهان، «دمكراسی» هنوز از مرحله فرضیه خارج نشده است؟ ـ نظر مؤلف این تاریخ آنلاین در این زمینه
یك مخاطب این تاریخ آنلاین در پیامی به تاریخ دهم دسامبر 2004 نوشته بود كه در این سایت در قسمت «در دنیای دمكراسی» با اندیشه های مربوط، از عهد یونان باستان تا كنون آشنا شده است ولی باور نمی كند كه تحقق یافته باشند، چرا؟!.
    
    این است پاسخ مؤلف كه در عین حال نظر اوست به این پرسش:
    
    ــ ما به مناسبت طلوع هر اندیشه در این زمینه، نوشته بودیم: «فرضیه».
    برای تحقق دمكراسی؛ نخست باید در هر كشور، هماهنگ با فرهنگ ملی و روانشناختی مردم، بر آن قانون بنویسند. پیش نویس این قانون باید به دست «اندیشمندان، به دور از دستگاه حكومت» تنظیم شود. در این قانون باید مشاركت در دمكراسی یك «تكلیف» اعلام شود، نه «حق». طبق علم حقوق از «حق» می شود صرف نظر كرد، ولی از «تكلیف»؛ نه. برای انجام ندادن این تكلیف (تمرین دمکراسی) باید جریمه و مجازات تعیین شود. وقتی كه مشاركت در دمكراسی «تكلیف» قرار گیرد (بمانند نظام وظیفه)، هر دولت مكّلف می شود كه همگان را برای انجام این تكلیف آماده سازد و كار آموزش دمكراسی را از مدرسه و اجتماعات فوق برنامه تا با استفاده از رسانه ها كه ستون و پایه اصلی دمكراسی هستند برعهده گیرد كه نیاز به ایجاد یك سازمان و وزارتخانه جداگانه (سازمان اماده سازی برای تحقق دمکراسی) دارد و رابطه با رسانه ها هم به همین سازمان سپرده شود و ... كه تا كنون ـ به صورت کامل ـ در هیچ یك از كشورها چنین نشده است. آیین نامه (قانون) انتخابات را نمی توان قانون دمكراسی خواند. این آیین نامه چگونگی رای دادن و رای گرفتن و ثبت نام برای انتخابات و محل حوزه ها را روشن می سازد و وارد اصل دمكراسی نمی شود.
    در همه فرضیه های دمكراسی، هدف از حكومت نمایندگان مردم ؛ انتخاب افراد بهتر و شایسته تر برای اداره جامعه بوده است كه بتوانند با وضع قوانین جامع، مدیریت امور و ایجاد دستگاه قضایی دقیق و منصف، جامعه را بدون این كه اعضای آن دغدغه و كمبود داشته باشند پیش ببرند و ... كه بازهم چنین نشده است.
    در این میان، هنگام تدوین منشور ملل در نیمه دهه 1940 هم تا حدی زیاد نسبت به تحقق این آرزوی بزرگ بشر كه در عین حال ضامن صلح و پیشرفت و نیكبختی است كم لطفی شده است. به نظر بسیاری از اندیشمندان و آرزومندان نیکبختی بشر، «سازمان ملل» باید «سازمان دمکراسی ها» نام می گرفت و دولت های غیر دمکراتیک به آن راه نمی یافتند.
    اگر نگاهی به گوشه و کنار جهان بیافكنید و مقامات انتخابی را بنگرید خواهید دید كه بیشترشان «بهتر» های جامعه خود نیستند. طبق روانشناسی انسان، وقتی یک فرد به مقامی دست یافته، دیگر نخواسته که بی مقام شود و مقام داشتن و مطرح بودن شده است برایش یک اعتیاد. برای مثال: نزدیك به چهار دهه بود كه هر روز در اخبار از شیراك و شرودر در لباس شهردار، وزیر، رئیس دولت و رئیس كشور نام برده می شد كه بدون تردید در ذهن خواننده و شنونده خبرها این سئوال پیش می آمد كه آیا در فرانسه و آلمان بهتر از این دو تن [كه عیبی هم نداشته اند] یافت نمی شد؟. همین مردم ایتالیا كه از 22 قرن پیش تا زمان اضمحلال امپراتوری روم و نیز پس از تامین وحدت در قرن نوزدهم دمكراسی داشته اند، سه بار مردی را به ریاست دولت انتخاب کردند كه می دانستند پرونده ارتشاء، تقلب در دادن مالیات و ... و جنجال سِکس داشته است، و قاضی همین دمكراسی [ایتالیا]، یکی ازپرونده های اورا آن قدر دست به دست كرد تا مشمول مرور زمان شد و از مجازات رهید و دارند با بازی های مرسوم میان مشاوران قضایی با تاخیرانداختن در رسیدگی پژوهشی و تمیز (فرجام) یک محکومیت او به چهار سال زندان را تا زمانی کِش می دهند که این پرونده هم مشمول مرور زمان شود و در این میان او که در 76 سالگی می خواهد با یک دختر 27 ساله ازدواج کند و قبلا متهم به داشتن رابطه سِکس با دختری زیر سن قانونی بوده است اعلام کرده است که برای رئیس دولت شدن (برای چهارمین بار) آماده می شود. وقتی که بدانیم او یک میلیاردرراستگرا و صاحب شبکه های رادیو تلویزیونی و مطبوعات و حتی باشگاه فوتبال است و ایتالیایی ها شهرت به چپگرابودن دارند به فقر دمکراسی و بی اعتنایی به آن که تنها در کتاب واژه ها است پی می بریم. باوجود «هیچ بودن» دمکراسی، باز آن را به صورت حربه سیاسی بر ضد دیگران بکار می برند. در مثال ایتالیا، داشتن وسیله تبلیغ (رادیو تلویزیون و نشریه) ثابت می کند که دمکراسی که باید در بطن خود مریتوکراسی داشته باشد دارد می شود میدیاکراسی.
    دمکراسی که در بطن آن رعایت حقوق انسان قراردارد، نیاز بشر آگاه است و بدون آن، مسائل انسانها حل نخواهد شد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
صنایع و فنون
نخستین نیروگاه برق اتمی در جهان
دسامبر 1951 (63 سال پیش در 29 آذرماه) نخستین ژنراتور تولید برق با استفاده از نیروی اتم در 30 کیلومتری شهر «آرکو» واقع در ایالت کوهستانی آیداهو آمریکا آغاز بکار کرد.
    نام این نیروگاه را «ای. بی. آر ـ 1» به معنای نخستین رآکتور تجربی تولید نیروی برق گذاردند. این نیروگاه تا سال 1964 سرگرم بکار بود. صدها نیروگاه بعدی که در گوشه و کنار جهان ساخته شده است بر همان پایه کار می کنند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
پاسخ به پرسش یک مخاطب که در دسامبر 2012 واصل شد

     هدف شما [نوشیروان کیهانی زاده] در این سن و سال از انتشار مجلهِ چاپی ـ آنلاینی روزنامک چیست، همین تاریخ آنلاین برایتان کافی نبود؟.
    
    پاسخ:
    هدف از انتشار مجله روزنامک و محتوای آن، در هر شماره به صورت زیر، روی جلد مجله درج می شود، کُپی آن:
    



    در هر شماره اِدیشِن آنلاین ماهنامه روزنامک به آدرس زیر هم می توانید آن را روی جلد مجله ببینید:
     www.rooznamak-magazine.com
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سایر ملل
انقلاب كشاورزان انگلیسی در اوج خود در دسامبر 1381
انقلاب كشاورزان انگلیسی كه از بزرگترین انقلابات قرون وسطی در اروپا بود در دسامبر سال 1381 به اوج خود رسید و كارگران و مردم كم درآمد هم به آنان پیوستند. كشاورزان خواستار سهم بیشتری از محصولات كشاورزی و در مورد اراضی استیجاری كشاورزی، خواهان كاهش اجاره بهای این اراضی بودند، كارگران دستمزدی بیشتری می خواستند و طبقه كم درآمد هم خواستار لغو مالیات سرانه و تبدیل آن به مالیات بر درآمد بود.
     این انقلاب طولانی شد. چندی بعد ریچارد دوم، پادشاه وقت انگلستان كه كشور را در شرف سقوط اقتصادی دید، از انقلابیون خواست كه نماینده خود را نزد او بفرستند و آنان «وات تایلر» و یك كشیش به نام «جان نبال» را از جانب خود به لندن فرستادند. این دو تن موفق شدند كه از ریچارد دوم دستور آزادی كشاورزان از قیود ارباب املاك را، به علاوه سهم بیشتری از محصولات و نیز افزایش دستمزد كارگران بگیرند، ولی روز بعد كه برای دریافت دستخط پادشاه به كاخ او رفته بودند، وات تایلر به دست شهردار لندن كه مخالف خواستهای انقلابیون بود، كشته شد و انقلاب ادامه یافت و ....
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
بپاخیزی چینیان بر ضد سلطه مغول به رهبری یك روستازاده - فرمول مقابله مسالمت آمیز با مخالف
«ژو یووان زانگ» یك روستایی و كشاورز كه چین را بار دیگر متحد كرد و سلسله پادشاهی مغولان را در چین منقرص ساخت و آنان را به دشت «گُبی» ـ همانجایی كه آمده بودند فراری داد 20 دسامبر در سال 1398 میلادی درگذشت. ژو (زو) هنگام مرگ 70 ساله بود.
     پدر ژو او را در جوانی از كار كشاورزی بازگرفت و به مدرسه آموزش روحانیون بودایی فرستاد و روحانی شد و در این سمت اطلاعات وسیعی از عدم رضایت مردم از دولت مغولی چین (سلسله یووان) به دست آورد. سپس دسته یی از كشاورزان و مردم عادی چین را با خود همدست كرد و انقلاب بزرگی به راه انداخت كه به انقلاب كلاه قرمزها (Red Turbans دستار قرمزها) معروف شد. او می دانست كه اربابان ملك حامی پادشاه هستند. بنابراین، نخست به تضعیف و از میان بردن آنان پرداخت و در سال 1368 شهر پكن را به آسانی تسخیر كرد. سپس شاهزادگان ایالتها را عزل و زندانی و وحدت چین را بار دیگر تامین كرد. وی تا آخرین لحظه عمر از غم مردم عادی و كشاورزان فارغ نبود و برای نویسندگان و اهل فرهنگ و ادب، حتی آنان كه روش وی را نمی پسندیدند حقوق ماهانه برقرار كرده بود تا بكار خود در هرگوشه ای از چین که بخواهند ادامه دهند. ژو برای حفظ وحدت چین، یك شبکه سراسری اطلاعاتی مركب از ماموران مخفی ایجاد کرده بود تا اورا از هرگونه مخالفت و دشمنی و توطئه آگاه گردانند. ژو پس از شناخت مخالفان می كوشید كه آنان را قانع كند تا دست از مخالفت بردارند. فرمول «تبدیل دشمن به مخالف، و مخالف به ناراضی، و ناراضی به بی اعتنا (خنثی ـ بی طرف)» از اوست كه اینك در سراسر جهان بكار بسته می شود و دولت ها به جای مجازات سخت، مخالفان خود را طبق این فرمول، آرام و خنثی می كنند بدون این كه انعكاسی داشته باشد و در افراد تولید مقاومت كند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
گردن زده شدن پرتغالی ها در ژاپن
در دسامبر سال 1640 میلادی به تصمیم دولت ژاپن، 61 پرتغالی كه ظاهرا به منظور بازكردن راه تجارت با ژاپن وارد این كشور شده بودند در شهر ناگازاكی در ملاء عام گردن زده شدند. این عده با دو كشتی و 13 ملوان وارد ژاپن شده بودند كه دَربارِ ژاپن به نیّت اصلی آنها از این سفر و به استعمار كشیدن ژاپن پی بُرد و پس از یك محاكمه كوتاه به دست جلادشان سپرد. این پرتغالی های از ماكائو در خاك چین كه مستعمره پرتغال بود وارد ژاپن شده بودند.
    شاهزاده آمیتسو Iemitsu در مراسم اعدام آنها گفت: اینها كه از غرب و آن سوی دریاها آمده اند هدفی جز به نوكری گرفتن ما ندارند و با ترویج مسیحیت، می خواهند فرهنگ ما را از دستمان بگیرند. ما 13 ملوان از میان آنان را آزاد می كنیم تا خبر این مجازات سخت و سریع را به گوش سران سرزمین خود برسانند كه بدانند ما حاكم بر سرزمین های خود هستیم و خواهیم بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
شرایط دوگل برای قبول ریاست دولت
Charles de Gaulle

بیست و یکم دسامبر سال 1958شارل دوگل ناسیونالیست معروف فرانسوی رئیس جمهوری این کشور شد که به جمهوری پنجم معروف است. وی قبلا رئیس دولت فرانسه بود. فرانسویان كه از ناامنی ها، خودسری ها، گرانی ها، بیكاری ها و ... به جان آمده بودند سرانجام برای نجات خود در یكم ژوئن این سال، یك بار دیگر دست به سوی شارل دوگل (سردار فرانسویان در جریان جنگ جهانی دوم و مقام ارشد دولت در سال 1946) دراز كردند و او را از بازنشستگی خارج و با خواهش و تمنی رئیس دولت فرانسه كردند تا به اوضاع سر و سامان دهد و او با این شرط كه قانون اساسی (جمهوری چهارم) را اصلاح كند و شش ماه نیز كشور را به اراده خود و از طریق صدور بخشنامه (به جای مصوبه پارلمان) اداره كند با بازگشت به قدرت موافقت كرد كه پس از گذشت آن شش ماه در انتخابات بیستم دسامبر نامزد شد و 21 دسامبر با رای 79 درصد رای دهندگان رئیس جمهوری شد. دوگل از دیرزمان با قانون اساسی جمهوری چهارم فرانسه مخالف بود.
     در توسل به دوگل، رهبران همه احزاب جز فرانسوا میتران (سوسیالیست) شركت كرده بودند. دوگل از آن روز تا 28 آوریل سال 1969 بر فرانسه حكومت كرد و در این مدت فرانسه را وارد باشگاه اتمی ها ساخت، مركز ناتو را از فرانسه بیرون انداخت و فرانسه را از فعالیت های نظامی این اتحادیه بیرون كشید، با شوروی و آلمان دوستی ویژه برقرار كرد، با اصلاح قانون اساسی «جمهوری پنجم فرانسه» را ساخت، تا زنده بود مانع ورود انگلستان به بازار مشترك اروپا (پدر اتحادیه اروپا) شد، به مستعمرات فرانسه از جمله الجزایر استقلال داد و .... وی یك سال پس از كناره كیری از ریاست جمهوری در 81 سالگی و در همان ماهی كه به دنیا آمده بود درگذشت (نوامبر 1970). دوگل یك مینهدوست تمام عیار بود. به گفته فرانسوا میتران رقیب سیاسی او، هیچ فرانسوی به اندازه دوگل فرانسه را دوست نداشت؛ دوگل سخنگو و نماد شخصیت و وجدان فرانسه بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
لشکرکشی آمریکا به پاناما برای دستگیری ژنرال نوریه گا رئیس این دولت و محاکمه و مجازات و سپس استرداد به فرانسه و پاناما! ـ درس عبرت
موقع استراتژیک پاناما، میان دو اقیانوس
20 دسامبر سال 1989 نیروهای اعزامی جورج بوش (پدر) رئیس جمهوری وقت آمریكا مرکب از 9 هزار و پانصد نفر با کمک هزاران تن نظامیان آمریکایی مستقر در منطقه کانال پاناما (جمعا 27 هزار نظامی) حمله خودرا به واحدهای ژنرال مانوئل نوریه گا رئیس وقت دولت پاناما را آغاز کردند كه در آمریكا متهم به معاونت درصدور كوكایین و مانی لاندری (تبدیل غیر قانونی پول) شده بود. نوریه گا متولد سال 1934 از جوانی در ارتش پاناما فعالیت داشت و به اظهار آگاهان، با کمک آمریكا به قدرت رسیده بود. اسناد منتشره حاکی از آن بوده است که نوریه گا سالها حقوق بگیر «سیا» بود و هر سال یکصد هزار دلار دریافت می کرد. وی در آمریکا آموزش کار اطلاعاتی دیده بود.
    نوریه گا که از 1983 تا 1989 بر پاناما حکومت کرده بود در پاسخ به اتهامات وارده گفته بود كه اتهام وارده در آمریکا به او ، سیاسی است و از هنگامی وارد آمده كه او حاضر نشد به خواست دولت واشنگتن وارد جنگ نیكاراگوئه شود و راه استقلال در پیش گرفت. به علاوه، دولت واشنگتن خواهان انحلال شبه نظامیان معروف به گردانهای «حیثیت» بود که وی آنهارا ایجاد کرده بود.
     در نخستین روز حمله که ساعت یک بامداد آغاز شده بود مقاومت ارتش و پلیس پاناما و میلیشیای معروف به گردانهای «حیثیت» شدید بود. در این روز 200 غیر نظامی و 59 نظامی پانامایی و 19 نظامی آمریکایی کشته شدند. نوریه گا پیش از اینکه تفنگداران دریایی آمریکا به مقر او برسند آنجا را ترک کرده بود که بعدا به سفارت واتیکان پناهنده شده بود. چند روز محاصره سفارت ادامه داشت که نوریه گا بیرون آمد و تسلیم شد. اورا با دستبند به آمریکا بردند و در اپریل 1992 در یک دادگاه فدرال در ایالت فلوریدا به 40 سال زندان محکوم شد که دادگاه بعدی مجازات اورا به 30 سال کاهش داد و قرار بود در سال 2007 با استفاده از آزادی مشروط رها شود که دولت فرانسه تقاضای استرداد اورا به اتهام تبدیل و انتقال غیر قانونی پول (مانی لاندری) به آن کشور کرد. این امر بهانه قرارگرفت که دولت آمریکا اورا در بازداشت نگهدارد. همزمان در پاناما نیز برای نوریه گا به اتهام قتل یکی از رقیبان سیاسی اش پرونده جنایی تنظیم شد. این شخص ناپدید شده است و اثری از او در دست نیست.
    نوریه گا در اپریل 2010 از سوی آمریکا به فرانسه مسترد و مستقیما به زندان این کشور منتقل شد. یک دادگاه فرانسه وی را به 7 سال زندان محکوم کرد ولی دولت فرانسه اورا در 23 دسامبر 2011 به پاناما ـ کشوری که سالها ژنرال و رئیس دولتش بود ـ انتقال داد زیراکه در سال 1995 غیابا در این کشور به 20 سال زندان محکوم شده بود و گفته شده است که ممکن است اتهامات دیگری بر او وارد شود. نوریه گا مستقیما از فرودگاه و با ویلچر به زندان «ال رناسر» انتقال یافته است.
    به گفته یک تاریخدان، سرنوشت نوریه گا باید درس عبرت شود. نباید به سادگی از آن گذشت. سرگذشت او بعدا یک فصل کامل از تاریخ عمومی خواهد شد زیرا که بازتابی از وضعیت جهان معاصر است.
    در زمان تعرض به پاناما، ژنرال کولن پاول رئیس ستاد مشترک و دیک چنی وزیر دفاع آمریکا بود. بهانه حمله، قتل یک آمریکایی بود که پلیس پاناما به او ایست بازرسی داده بود و ظاهرا او به این ایست توجه نکرده و هدف گلوله قرار گرفته بود. این رویداد در تاریخ جهان کم سابقه خوانده شده است.
    
نوريه گا (متوفّي در ماه مي 2017 در 83 سالگي) در زمان قدرت و روزي که در آمريکا طوق زندان برگردنش نهادند - يک صحنه از تعرض دسامبر 1989


    
پس از آغاز حمله


    
نوريه گا پس از 22 سال بودن در زندانهاي آمريکا و فرانسه در دسامبر 2011 و در 77 سالگي با ويلچر به زندان پاناما منتقل شد تا 20 سال هم در اينجا باشد که 29 ماه مي 2017 درگذشت

ژنرال پاول رئيس ستاد وقت نيروهاي مسلح آمريکا

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
گسترش فهرست اسامی «پرواز ممنوع ها» و ... در آمریکا در سال 2004
18 دسامبر 2004 كنگره آمریكا قانونی را تصویب كرد كه با اجرای آن صدها هزار نام دیگر بر دو فهرست موجود كه یكی از آنها به لیست «ممنوع پرواز» موسوم است و دیگری فهرست «باید پاییده شوند» اضافه می شود.
    این فهرست ها در آغاز كار از نام كسانی تهیه شده بود كه از لحاظ تروریست بودن و ارتباط با ترورستها مورد سوءظن بودند كه گویا اینك نام برخی از مخالفان فعال هم بر آنها اضافه می شود و این مخالفان بیش از گذشته پاییده خواهند شد. در قانون از این افراد به عنوان «كسانی كه دولت می گوید بررسی بیشتری درباره آنان لازم است» نام برده شده است. این قانون تصریح كرده است كه مسافران كشتی های تفریحی هم باید مشمول مسافران هوایی شوند و سوابق كاركنان فرودگاهها باردیگر و دقیقتر تحت بررسی قرار گیرد. انجمن های دفاع از حقوق مدنی ابراز نگرانی كرده اند كه اجرای این قانون، عملا آزادی ها و حقوق مصرحه در اصلاحیه های دهگانه اول قانون اساسی آمریكا را كه در دسامبر 2004 دویست ساله شده بودند نقض كند و یا تحت الشعاع قرار دهد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
ادامه حمایت جهانی از اقدام زیدی و اعتراض به کتک خوردن او در دسامبر 2008 - تاثیر گذاری اقدام زیدی و ...


بیستم دسامبر 2008 در عراق و بسیاری از کشورها و حتی انگلستان تمجید و حمایت از اقدام «منتظر زیدی» روزنامه نگار جوان عراقی در کفش پرانی به سوی جورج دبلیو بوش در جلسه مصاحبه مطبوعاتی مشترک در بغداد، و اعتراض به کتک خوردن او پس از دستگیر شدن و نیز بازداشت ممنوع الملاقات وی ادامه داشت.
    
سفارت آمريکا در لندن و قسمتي از لنگه کفش هاي لندني ها

از 14 دسامبر 2008 به این سوی؛ «لنگه کفش» نماد مبارزه سیاسی شده است. برای مثال: 19 دسامبر در لندن، تظاهرکنندگان انگلیسی پس از اجتماع در برابر سفارت آمریکا و بیان حمایت خود از اقدام زیدی هرکدام یک لنگه کفش در آنجا قراردادند و رفتند.
     تفسیرنگاران روی کتک زده شدن زیدی و احتمال شکنجه شدن او تکیه کرده و پرسیده بودند: آیا نتیجه صرف صدها میلیون دلار برای آموزش افراد عراقی برای ایجاد یک پلیس و دستگاه انتظامی ـ امنیتی نوین برای این کشور این بود که یاد بگیرند چگونه فردی را که در کنترل آنانست - یک روزنامه نگار را کتک بزنند؟. آموزش این پلیس (که سوای پلیس صدام حسین باید می بود) با پول آمریکا صورت گرفته است. به نوشته این تفسیرنگاران، زیدی با محاسبه دقیق، با عمل خود فصل تازه ای را در تاریخ اعتراضات و بیان نظر در جهان بازکرده است. وی با عمل خود ثابت کرده است که در جهان قرن 21 هر انسان معمولی می تواند نه تنها خبرساز شود، نظر خودرا منعکس کند و یار و همراه بیابد بلکه تاثیرگذار باشد و ملت، منطقه و جهان را تغییر مسیر دهد. هیچ تدبیر و عاملی نمی توانست عراق متفرق و چند دستگی را چنین متحد و «هم ـ کلام» کند، ولو در کوتاه مدت.
     ضیاء کنعانی قاضی تحقیق پرونده زیدی کتک خوردن اورا توسط ماموران عراقی (هموطنانش!) تایید و وکیلان داوطلب دفاع از زیدی دادخواست تعقیب قضایی ماموران دست اندرکار کتک زدن و شکنجه زیدی را تسلیم کرده بودند. افراد خانواده زیدی، همکاران و وکیلانش بیستم دسامبر گفته بودند که اگر وی مجروح و زیر شکنجه نبود «بازداشت ممنوع الملاقات» نمی بود؛ از یکشنبه گذشته که بازداشت شده است تا به آن روز (شنبه 20 دسامبر) به هیچکس اجازه ملاقات با او داده نشده بود. آیا این است برقراری دمکراسی که یکی از شعارهای جورج بوش در اشغال نظامی عراق در بهار 2003 بود؟. آیا در آمریکا بدون حضور وکیل قضایی، بازجویی از یک متهم مجاز است؟.
     قاضی تحقیق 19 دسامبر گفته بود: ماموران پلیس امنیت کفش های زیدی را که این همه خواهان و خریدار دارد با هدف کشف مواد منفجره بریده و قطعه ـ قطعه کرده اند!. [بکاربردن چاقو به جای دستگاه کشف مواد منفجره و ... در قرن بیست و یکم!].
    قاضی تحقیق افزوده بود که خواستار ارسال نام کسانی شده است که در دستگیری، بازرسی بدنی، انتقال از جلسه مصاحبه، سپس انتقال به زندان و بازحویی از زیدی دست داشته اند زیرا خانواده زیدی شکایت کرده است که او کتک خورده است و ضارب و یا ضاربین، باید شناخته شوند. همچنین خواسته است که ویدیوی مربوط (در جلسه مصاحبه و پرتاب لنگه کفش) بدون دستکاری به او تسلیم شود تا آن را ضمیمه پرونده کند و به دادگاه بفرستد. این ویدیو بعدا به آرشیو اسناد ملی داده خواهد شد.
    قاضی تحقیق همچنین گفته بود که پرونده را ظرف چند روز آینده تکمیل و به دادگاه ارسال خواهد داشت و گمان نمی کند که برای زیدی بیش از دو سال کیفر زندان تقاضا شود. طبق قانون کیفر عمومی عراق؛ اتهام زیدی اهانت حضوری و تعرض عینی به رئیس یک کشور دیگر است که در قلمرو عراق بود.
     زیدی متعلق به یک خانواده و طایفه گسترده شیعه مذهب است و اعضای فامیل او که تماسشان با رسانه ها قطع نمی شد و می گفتند که نمی گذارند قضیه ماست مالی شود 19 دسامبر 2008 مقابل دروازه «منطقه حفاظت شده سبز = گرین زون» بغداد اجتماع و اعتراض کردند و مصرا خواستار رهایی او از بازداشت (تا ختم محاکمه) شدند. «گرین زون» مقر دولت عراق و موسسات آمریکایی از جمله سفارت این کشور است.
     با اینکه زیدی یک شیعه است، 19 دسامبر روحانیون سُنی در سراسر عراق در مراسم نماز جمعه با روحانیون شیعه همصدا شده و از اقدام زیدی و قهرمانی او حمایت و تمجید کرده و گفته بودند که اقدام زیدی در تاریخ عرب و اسلام باقی خواهدماند و سرمشق قرارخواهد گرفت.
    در این زمینه، واعظ سُنی فلوجه خطاب به نمازگذاران مسجد مربوط گفته بود: زیدی با شجاعت خود برای همه عراقی ها افتخار آفرید. عمل او باید سرمشقی برای همه مسلمانان باشد که یک پنجم جهان هستند. پیام یک مسلمان به جهانیان؛ ظلم ستیزی است و زیدی این تکلیف خودرا به انجام رسانید. قابل قبول نیست؛ فردی را که خواستها و درد وطن بازتاب دهد در همین وطن به بند بکشند!. عراق اینک زیر ذره بین جهانیان است. مقامات نباید کاری کنند که حقارت آفرین باشد و حاکی از ضعف شخصیت.
    مقتدی صدر روحانی شیعه نیز ضمن تکریم فراوان زیدی خواستار آزادی فوری او از زندان شده بود.
    زیدی در یک دادگاه کیفری عراق به 3 سال زندان محکوم شد که این مجازات بعدا به یک سال کاهش یافت و در سپتامبر 2009 (زودتر از یک سال) آزاد شد و به کار ژورنالیستی خود بازگشت و از سال 2011 همکار یک شبکه تلویزیونی در لبنان شده است.
    
بستگان زيدي در حال اعتراض به ادامه بازداشت ممنوع الملاقات او در آن زمان


    
چند نمونه از تظاهرات به حمايت از زيدي در 19 دسامبر 2008

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در سال 2021 یک جوان 35 سالهِ سوسیال دمکرات رئیس جمهوری شیلی شد و در 2026 یک راستگرا و پسر افسر ارتش هیتلر
Gabriel Boric

یکشنبه 19 دسامبر 2021 (28 آذر 1400) مردم کشورِ 756 هزار کیلومتریِ 19 میلیون نفری شیلی Republic of Chile یک جوان 35 ساله چپگرا را به ریاست این جمهوری برگزیدند. به گفته برخی از تحلیگران، این انتخاب یک بار دیگر نشان داد که جهانیان به سوی سوسیال دمکراسی گام برمی دارند و این بار با صندوق رای، نَه انقلاب.
     رئیس جمهوری منتخب وقت شیلی، گابریل بوریت فونت Gabriel Boric Font از زمانی که رئیس انجمن دانشجویی دانشگاه شیلی بود شهرت یافت و این شهرت سبب شد که سیاست را رها نکند. گابریل بوریت که تا 11 مارچ 2026 (20 اسفند 1404) رئیس کشور نسبتا ثروتمند شیلی خواهد بود متولد 11 فوریه 1986 است. پدر او از تبار مهاجران کروات (کرواسی عضوی از کنفدراسیون یوگوسلاوی وقت و اینک یک کشور مستقل) و مادر وی از تبار مهاجران اسپانیایی است. گابریل ـ یک سوسیال دمکرات، بر زبان انگلیسی نیز تسلط دارد.
     شیلی قبلا هم دو رئیس جمهوری سوسیالیست داشت؛ سالوادور آلِنده و دکتر میشل باشله (میشله باچلِت) و دهها سال پیش از این دو، کارلوس داویلا کفیل ریاست جمهوری. دکتر باشله از 2018 برای یک دوره 4 ساله رئیس کمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل شده بود. دکتر باچلت (دارای تحصیلات پزشکی) که بر زبان های انگلیسی، چینی، روسی و آلمانی هم مسلّط است دو دوره رئیس جمهوری شیلی بود.
    در انتخابات سال 2025 شیلی یک بانوی کمونیست به نام Jeannette Jara و یک راستگرای محافظه کار به نام Jose Antonio Kast با هم رقابت می کردند که به رغم پیش بینیِ پیروزی بانو جارا، انتخابات به دور دوم کشیده شد و در این دور، خوزه کاستِ راستگرا، 59 ساله و پسر یک افسر ارتش هیتلر برنده شده است که یازدهم مارچ 2026 (اسفند 1404) کار خود را در این سمت آغاز خواهد کرد. وی قبلا نماینده پارلمان شیلی بود و شعار او در انتخابات؛ قطع هرگونه جرم و خلاف از جامعه شیلی بود.
    خوزه یک آلمانی نژاد است. پدر و مادر او پس از جنگ جهانی دوم از آلمان به شیلی مهاجرت کردند و خوزه در شهر سانتیاگو پایتخت شیلی بدنیا آمد. پدر خوزه یک افسر ارتش هیتلر بود که بسیاری از این افسران، پس از پایان جنگ جهانی دوم به آمریکای جنوبی مهاجرت کردند. آمریکای لاتین در دو دهه گذشته گام به چپگرایی گذارده بود که در سه انتخابات این دهه در سه کشور از ممالک این منطقه، راستگرایان پیروز شده اند.
    شیلی کشوری با طول زیاد میان پرو ، بولیوی، آرژانتین و اقیانوس آرام قرار گرفته و تا سال 1818 در دست دولت اسپانیا بود. اسپانیایی زبان رسمی این کشور است و بیشتر شیلیایی ها مسیحی هستند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
یک آلمانی نژاد، رئیس جمهوری شیلی از 11 مارچ 2026 (20 اسفند 1404)


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تاریخ از نگاهی به تصویر
روایت تیترهای چند روزنامه شماره شنبه 29 آذرماه 1404 از وضعیت اقتصاد کشور


 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
برخی دیگر از رویدادهای 20 دسامبر
  • 1803:   مراسم خرید منطقه لوئیزیانا (سراسر مناطق مرکزی، از شیکاگو تا نیوارلیان) از فرانسه برای ضمیمه شدن به فدراسیون آمریکا در این روز در شهر بندری نیواُرلیان برگزار شد. دولت واشینگتن لوئیزیانای فرانسه را به مبلع 15 میلیون دلار از دولت ناپلئون که برای ادامه جنگ هایش به پول نیاز داشت خریداری کرد. اراضی خریداری شده دو میلیون و 140 هزار کیلومتر مربع وسعت داشت (تقریبا یک و نیم برابر ایران) و شامل 15 استیت کنونی آمریکاست. این واگذاری در اکتبر 1804 تکمیل شد. این معامله در تاریخ؛ Louisiana Purchase عنوان دارد.
    نقشه از ویکیپدیا

  • 1860:   کارولینای جنوبی نخستین استیت بود که اعلام کرد از اتحادیه (فدراسیون آمریکا) جدا می شود و خواهان تبدیل اتحادیه (فدراسیون آمریکا) به کنفدراسیون آمریکا است تا اعضای آن استقلال داخلی بیشتری داشته باشند و دولت مرکزی کوچکتر و با اختیارات کمتر. گسترش این اقدام کارولینای جنوبی و پیوستن استیت های جنوبی به آن و ایجاد کنفدراسیون آمریکا در این مناطق به جنگ داخلی پُرتلفات آمریکا منجر شد. جنگ داخلی آمریکا از اپریل 1861 تا ماه می 1865 طول کشید و حدود یک میلیون و ششصدهزار کشته تلفات داشت و با شکست جنوبی ها پایان یافت. پایتخت کنفدراسیون شهر ریچموندِ ویرجینیا و پایتخت فدراسیون شهر واشینگتن بود که از هم 150 کیلومتر فاصله دارند. رئیس کنفدراسیون؛ جفرسون دِیویس و رئیس فدراسیون؛ ابراهام لینکن بود.
        
        
  • 1902:  


    سیدنی هوک Sidney Hook فیلسوف آمریکایی از اصحاب فلسفه تاریخ، بیانگر فلسفه پرگماتیسم (اصالت عمل و واقع گرایی) و نویسنده فلسفه آموزش و پرورش که بدون توجه و رعایت به آن، جامعه مورد نظر ساخته نمی شود به دنیا آمد و 87 سال عمر کرد. وی در جوانی متمایل به کمونیسم (سوسیالیسم مارکسیستی) بود، ولی پس از چند تجریه و مسافرت به دور جهان تغییر عقیده داد و گفت که مارکسیسم فرضیه ای عملی نیست و با روانشناسی انسان همخوانی ندارد. به علاوه، مردم در عمل متوجه می شوند که شماری هستند که با توسل به یک ایدئولوژی و نشان دادن ظاهری وفاداری به آن می خواهند برکُرسی قدرت بنشینند و توسل به یک ایدئولوژی و تبلیغ برای آن برایشان وسیله کسب و نگهداری قدرت است و برخلاف آنچه را که می گویند در اندیشه قدرت ورفاه خودشان و بستگانشان هستند نَه نیکبختی مردم. وی اندرز داده است که بدون دیدن و تجربه واقعیت ها و لمس کردن آنها نیاید صرفا تسلیم ادبیات و تبلیغ شد.
        
        
  • 1917:   دو ماه پس از انقلاب بلشویکی روسیه، لنین پیشنهاد ایجاد یک پلیس امنیتی جهت شناسایی و دستگیری مخالفان نظام کمونیستی را تایید کرد و این سازمان به نام «چِکا» تاسیس شد که وظایف آن بعدا به کا. گ. ب داده شد.
        
        
  • 1942:   امپراتوری ژاپن در جریان تلاش برای بیرون راندن استعمارگران اروپایی از قاره آسیا، شهر بندری کلکته در بنگال غربی (هندوستان) را که در دست حکومت انگلیسیِ هند بود بمباران کرد.
        
        
  • 1959:   جبهه آزادیبخش ویتنام (جنوبی) با هدف تامین وحدت ویتنام تاسیس شد که روزنامه های سایگون آن را ویت کنگ Viet Cong نوشتند که به این نام به معنای کمونیست های ویتنام (Vietnam Cong – San) معروف شد و تا سال 1975 و تامین وحدت به مبارزه مسلحانه ادامه داد. برخی از مورّخان تاریخ تاسیس این سازمان را سال 1960 نوشته اند.
        
        
  • 1968:  


    «جان شتاین بک» داستان نگار آمریکایی و برنده جایزه ادبی نوبل سال 1962 درگذشت. وی 66 سال عُمر کرد. زمینه داستان های شتاین بک که از یک پدر مهاجر سویسی در کالیفرنیا به دنیا آمده بود عمدتا زندگی مردم و تلاش آنان برای تامین معاش بود. «خوشه های خشم»، «آمریکا و آمریکائیان»، و «ماه پایین است» از داستانهای معروف او هستند. مطالبی را كه در كتاب خوشه های خشم آورده و فیلم سینمایی هم شده است هنوز در زندگانی روزانه به چشم می خورد، كهنه نشده و انعكاسی است از زندگانی برخی از مردم كه در كشور معیّن و در خانواده ای مشخص به دنیا نیامده اند! و در نتیجه، این دو عامل باعث توفیر میان انسان ها شده است، انسان هانی كه آزاد و برابر به دنیا می آیند. همه انقلاب ها و عصیان ها با هدف از میان برداشتن این تفاوت ها بوده است.
        چند اهل قلم، دیدار اشتاین بك در اواخر عُمر از جبهه های جنگ ویتنام و محكوم نكردن این جنگِ غیرضروری را یك نقطه ضعف به پای او نوشته اند. شاید هم می خواست بعدا در این باره بنویسد كه عُمرش به پایان رسید.
        
  • 1971:  


    ذوالفقارعلی بهوتو (بوتو) رئیس جمهوری پاکستان شد. وی قبلا رئیس مجلس و وزیر امور خارجه پاکستان و رهبر و مؤسس حزب چپگرای «مردم پاکستان» بود. بوتو دو سال بعد و پس از اصلاح قانون اساسی و انتقال اختیارات دولتی از رئیس جمهوری به نخست وزیر (پارلمانی شدن حکومت) نخست وزیر پاکستان شد و از 1973 تا 1977 نخست وزیر بود. دولت او در این سال با یک کودتای نظامی ساقط شد و خود او که بازداشت شده بود چهارم اپریل 1979 اعدام شد. چندی بعد دختر او «بی نظیر» نخست وزیر پاکستان شد. بی نظیر پس از یک دوران تبعید به پاکستان بازگشت و طولی نکشید که ترور شد.
        
  • 1971:  


    کورت والدهایم وزیر امور خارجه وقت اتریش با رای شورای امنیت، دبیرکل سازمان ملل شد و تا 1981 (حدود ده سال) در این سمت بود. وی در جولای 1986 به ریاست جمهوری اتریش انتخاب شد و تا 1992 در این مقام بود. والدهایم که در دسامبر 1918 به دنیا آمده بود در ژوئن 2007 در شهر وین درگذشت.
        
  • 1973:  


    لوئیس بلانکو (دریاسالار) نخست وزیر 70 ساله اسپانیا در حال عبور با اتومبیل از خیابانی در شهر مادرید بر اثر انفجار بمب کشته شد. شدت انفجار به حدّی بود که قطعاتی از اتومبیل به پشت بام و تراس طبقه دوم خانه های مُشرف به خیابان افتاد. در این حادثه بادی گارد و راننده اتومبیل نیز کشته شدند. تروریست ها که مسیر روزانه دریاسالار بلانکو را می دانستند در زیر خیابان نقب زده بودند و بمب هدایت شونده با امواج رادیویی را در این نقب کارگذاری بودند و از راه دور و هنگام رسیدن اتومبیل حامل بلانکو به محل، آن را منفجر کردند.
        
        
  • پیام‌های تازه
    ابراز انزجار از غارت آثار ملي و اشياء عتيقه ـ نقل جملاتی از مِلینا مِرکوری
  •   پیامی به تاریخ 14 آذر ماه 1383 دریافت شده بود كه فرستنده آن به مناسبت دستگیری 36 قاچاقچی اشتیاء عتیقه مربوط به دوره های پیش از اسلام در استان چهار محال نسبت به غارت آثار باستانی وطن كه نشانه تمدن و اسناد هویت ملی هستند ابراز تاسف و انزجار كرده بود.
        ضمن تایید نظر این خواننده لازم است كه بیانات مرحومه «مِلینا مِركوری» وزیر فرهنگ وقت و ناسیونالیست بنام یونانی را یاد آور شویم كه گفت: من با مجازات اعدام مخالفم، ولی نه برای كسانی كه آثار ملّی و میراث نیاكان را می دزدند و می فروشند تا به خارج منتقل شود. آنان شناسنامه و مایه غرور یك ملّت را به حرّاج می گذارند.
        گمان نمی رود فردی یافت شود كه با این اظهار «ملینا» كه از اعماق قلب او خارج شده است مخالف باشد.

  • برای اطلاع



     

    روزنامک


    اِدیشن(نسخه) آنلاین مجله جهانی «روزنامک» که به شماره ثبت 25178/92 ثبت شده است حاوی «دستچینِ رویدادهای روز و گذشته - تاریخ» و چشم انداز فردا از دیدگاه اصحاب نظر و شخص ناشراست.
     همچنین نظرات، تجربه، مشاهدات و خاطرات (کارنامک) نوشیروان کیهانی زاده ـ روزنامه نگار و تاریخ نویس 78 ساله ـ با هدف ارتقاء دانش مخاطبان، سطح آگاهی ها و مدنیّت برای داشتن دنیایی بهتر و کمک فرهنگی به کاهش مسائل جوامع، بشریّت و پیشگیری از اشتباه با این شعار: توانایی محصول دانایی است و «دانستن» حق انسان.
    «روزنامک» که از نوامبر 2003 (21 آبان 1982) به صورت یک وبسایت، با هدف آموزش عمومی و خبر و نظررسانی ایجاد شده بود. شماره یکم نسخه چاپی روزنامک نیز در اپریل 2014 (اردیبهشت 1393) در تهران منتشر شد و انتشار آن ادامه یافته است.

    نسخه آنلاین: www.rooznamak.com

    نسخه چاپی: www.rooznamak-magazine.com


     




     

    مطالعه این سایت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشانی کامل سایت و نام مولف آن) آزاد است، مگر برای روزنامه های متعلق به دولت و دستگاههای دولتی؛ زیرا كه مولف این سایت اكیدا «روزنامه نگاری» را كار دولت نمی داند. روزنامه عمومی به عنوان قوه چهارم دمكراسی باید كاملا مستقل از دولت و سازمانهای عمومی باشد تا بتواند رسالت شریف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com