Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
17 سپتامبر
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 17 سپتامبر
ايران
پارسي، دومين زبان كلاسيك و باستاني
زبانشناسان و اديبان اروپايي در پايان نشست سه روزه خود در شهر برلين كه در نيمه سپتامبر 1872 برگزار شده بود، زبان پارسي را در رديف زبانهاي يوناني، لاتين و سانسكريت، يكي از چهار زبان كلاسيك اعلام كردند. در اين اجلاس، زبانهاي هند ـ اروپايي مورد بررسي قرار گرفته بود. اين نشست، زبان پارسي را از لحاظ كلاسيك بودن، زبان شماره 2 (پس از زبان يوناني) قرار داد. زبان پارسي از اين لحاظ يك قرن از لاتين و 12 قرن از زبان انگليسي جلوتر است. در همين اجلاس، زبان اوستايي شاخه بدون متكلم زبان پارسي اعلام شد و گفته شد كه ريشه اوستايي از خراسان شرقي (بخش شمالي افغانستان امروز، تاجيكستان و فرارود) بوده و بنابراين، به احتمال زياد زرتشت در اين منطقه به دنيا آمده و از آنجا به آذربايجان رفته است. در تعريف، زباني را كلاسيك گويند كه اولا باستاني باشد، ثانيا ادبيات غني داشته باشد و ثالثا در آخرين هزاره عمر خود، تغييراتي اندك كرده باشد. بنابراين، قضاوت بر پايه ادبيات زبان و درصد تغييران آن در هزار سال پيش از زمان به قضاوت نشستن است. هيچ زباني در طول زمان مصون از تغيير نبوده است ولي هرچه كه اين تغييرات كمتر باشد، آن زبان كلاسيك تر است و استحكام بيشتري دارد. زبان ايرانيان و پارسي زبان اينك همان است كه فردوسي و حافظ به آن شعر گفته اند؛ همان واژه ها، عبارات و دستور زبان. در اجلاس برلين، زبانشناسان و اديبان پذيرفتند كه ادبيات فارسي در قرون وسطي در صدر ادبيات ساير ملل قرار داشته و ايران در آن قرون بيش از هر ملت ديگر شاعر، نويسنده و انديشمند (حكيم = فيلسوف) به وجود آورده كه سخنان و افكارشان تا ابديت شنيدني و پندآموز است.
    در نشست هاي سالهاي 1922 و 1936 مقام زبان فارسي (مقام دوم) در ميان زبانهاي باستاني و كلاسيك هند و اروپايي بار ديگر تاييد شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رضاشاه زنداني انگليسي ها شد ـ ايران در جريان تعرّض متفقين داراي 400 هواپيماي نظامي و 8 پايگاه هوايي بود
احمد نخجوان و پاداش خيانت

هفدهم سپتامبر 1941 (26 شهريور 1320) محمدرضا پهلوي در جلسه فوق العاده مجلس به رعايت كامل قانون اساسي سوگند خورد و شاه شد و قول داد كه اگر درگذشته اشتباهي صورت گرفته جبران كند.
     24 ساعت پس از خروج رضاشاه از تهران، در گوشه و كنار شنيده مي شد كه وي آزاد نيست. گرچه آزادانه حركت مي كند، ولي عملا زنداني دولت انگلستان است و هركجا كه اين دولت بخواهد اورا خواهد بُرد و تحت مراقبت قرار خواهد داد و به احتمال زياد از ايران تبعيد و به يك مستعمره دورافتاده انگلستان فرستاده خواهد شد.
     در همين روز سرلشكر احمد نخجوان كه پس از مرخص كردن سربازان پادگانها و بي دفاع كردن كشور، از دست رضاشاه كتك خورده بود، خلع درجه و زنداني شده بود آزاد شد و ضمن تجليل از او! پنج روز بعد دوباره وزير جنگ شد!. سرتيپ علي رياضي هم كه به همان دليل زنداني شده بود آزاد گرديد. رضاشاه [بدون اطلاع از واقعيت هاي پشت پرده و جريانات روز] گفته بود که اين دو و خائنان ديگر بايد در محکمه نظامي زمان جنگ [محکمه حَرب] محاکمه و اعدام شوند و خودش بر جريان اين محاکمه نظارت خواهد کرد.
     در همين روز نيروهاي شوروي و انگلستان به عنوان فاتح ايران وارد تهران شدند و اين شهر را به اشغال خود درآوردند و فرار اتباع آلمان و ايتاليا از ايران تسريع شد. محبوسين زندان قصر كه از اشغال تهران آگاه شده بودند قصد فرار داشتند كه به سوي آنان تيراندازي شد. باوجود اين، بعداز ظهر اين روز دستور آزادي زندانيان ـ سياسي و عادي ـ صادر گرديد. اشغال نظامي تهران بر دامنه احتكار و به سبب آن گراني اجناس مورد نياز از جمله نان افزوده شد و گزارشهاي متعدد در زمينه ناامن شدن راهها و راهزني انتشار يافت و برنگراني مردم افزود. اين گراني و ناامني سبب شده بود که مردم عادى تا مدت ها از رفتن رضاشاه ناخرسند باشند.
    نيروي هوايي که در زمان تعرض خارجي داراي 400 هواپيما و 8 پايگاه ازجمله دو پايگاه در تهران (دوشان تپه و قلعه مرغي) بود به دليل ايستادگي در برابر متجاوزين عملا منحل شد؛ متجاوزين شش پايگاه آن را تعطيل و دو پايگاه تهران را خود در دست گرفتند (قلعه مرغي در دست روسيه و دوشان تپه در دست انگلستان)، کارخانه هواپيماسازي شهبار و دانشکده نيروي هوايي بسته شدند و بسياري از هواپيماها که ساخت 4 کشور بودند منهدم و يا مصادره شدند و دولت انگلستان 15 هواپيماي تازه اي را که رضاشاه در ماه مي 1941 (4 ماه پيش از تعرض) از آمريکا وارد کرده بود به هندوستان منتقل ساخت. نيروي هوايي ايران در سال 1304 تاسيس شد. در سال 1303 جمعي دانشجوي نظامي و افسر زميني ازجمله همين احمد نخجوان به روسيه و فرانسه فرستاده شده بودند تا آموزش خلباني و رزم هوايي فراگيرند و نخجوان و تني چند از اين خلبانان تازه کار پنجم اسفند 1304 هجري با هواپيماهاي خريداري شده از فرانسه از اين کشور به ايران بازگشته بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قرار بازداشت دكتر مصدق 29 روز پس از زنداني بودن صادر شد!
با اين كه دكتر مصدق از بيست و نهم امُرداد 1332 زنداني شده بود، در اين روز ـ 26 شهريور ـ قرار بازداشت وي از سوي يك بازپرس نظامي به اتهام ضديت با شاه و قصد برانداختن سلطنت صادر شد و اين قرار بازداشت همان روز مورد تائيد دادستان ارتش قرار گرفت.
     قرار بازداشت، پس ازنخستين جلسه بازپرسي از دكتر مصدق كه 29 روز پس از زنداني شدنش انجام شد صادر گرديد.
     وي به بازپرس كه طبق فرم چاپيِ بازجويي شغلش را پرسيده بود، خود را نخست وزير منتخب، و قانوني ايران معرفي كرده بود و دستگير كنندگانش را كودتاگران و عُمّال اجانب خوانده بود.
    تا اين زمان بسياري از همكاران دكتر مصدق دستگير و زنداني شده بودند. اسنادي كه بعدا انتشار يافت نشان داده است كه انگلستان اصرار بر مجازات دكتر مصدق داشت كه دست آن دولت را پس از 13 دهه از ايران كوتاه كرده بود.
    
دكتر مصدق هنگام انتقال از بازداشتگاه به دستگاه قضايي ارتش در 1332

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دستگيري هاي خودسرانه مردم پس از تثبيت دولت کودتا ـ هرکس که سبيل پُرپُشت داشت کمونيست تلقي مي شد!
17سپتامبر 1953 (26 شهريور 1332) دولت كودتا (به نخست وزيري ژنرال فضل الله زاهدي) پس از اينکه احساس كرد تثبيت شده است به فرمانداري هاي نظامي كشور چراغ سبز داد تا هركس را كه بخواهند بازداشت كنند و همان روز حسن صدر، سرلشكر مهنّا و سرتيپ مدبّر و ... به اتهام وفاداري به دكتر مصدق و هزاران تن ديگر از جمله دهها دختر 12 تا 14 ساله (!) و هفت ارمني ايراني به اتهام ضديت با سلطنت زنداني شدند.
    بسياري از اين دستگيري ها خودسرانه، دلبخواهي و بر پايه كينه و عداوت خصوصي و به منظور تسويه حساب هاي شخصي صورت مي گرفت.
     ماموران در معابر و اماكن عمومي و حتي در داخل اتوبوس هاي شهري هر جواني را كه سبيل پُرپُشت (اصطلاحا؛ استاليني!) داشت به اتهام كمونيست بودن مي گرفتند و بعدا از او مي خواستند ثابت كند كه كمونيست نيست!.
    روزنامه هايِ باقيمانده زير سانسور شديد قرار گرفته بودند و به اصطلاح وقت، «شاه ـ نامه» شده بودند.
    دستگيري هاي انبوه و بي حساب، تهران و شهرهايي چون اصفهان را كه شهرت هواداري از مصدق داشت در وحشت فرو برده بود. کودتاگران، اصفهان را «مصدقي شهر» مي خواندند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
واقعیت هایی که دکتر امینی در مصاحبه شهریور 1357 بیان داشت: 25 سال به شاه گزارش غلط دادند و دروغ گفتند ـ گمان کنم که دیر شده باشد


ترجمه مصاحبه دکتر علی امینی سیاستمدار و دولتمرد معروف با یک روزنامه نگار اروپایی که بیست و چهارم شهریور 1357 (سال انقلاب و یک هفته پس از اعلام حکومت نظامی و کشتار میدان ژاله) در خانه وی در تهران انجام شده بود با حذف چند پاراگراف آن در شماره های 25 شهریور روزنامه های تهران انتشار یافت. دکتر امینی گفته بود 25 سال است که روزنامه های تهران که در انحصار چند فرد هستند دیکته نویس مقامات و سازمانهای دولتی اند و گزارش میدانی [تهیه مطلب از میان مردم، دردِ دلهای آنان و مشکلات و مسائل جامعه] نداشته اند تا رئیس کشور به موقع از وضعیت آگاه شود و راه حل مسائل را به دست دهد. قطعا رئیس کشور می خواهد که رئیس باشد و برضد خود اقدام نمی کند. [این قسمت در روزنامه ها درج نشده بود].
    امینی گفته بود که دولتمردان و اطرافیان شاه که افرادی مشخّص هستند در طول 25 سال اخیر [پس از براندازی 28 اَمُرداد 1332] بویژه در 15 سال گذشته [پس از بپاخیزی خرداد 1342] که او اقتدار بیشتری داشته به وی گزارش غلط و دروغ داده اند و هنوز هم به رغم این راهپیمایی های صدها هزار نفری و شعارهای حاوی مسائل و خواست ها به او دروغ می گویند و چند روزنامه موجود نیز چیزی جز اظهارات مقامات (همان دروغگوها) را نمی نویسند تا او بخواند و متوجه حقایق شود. قطعا همه روزنامه ها به دست او می رسد. دروغها و گزارش های غلطِ مقامات و نزدیکان، شاه را در تصمیم گیری گمراه کرده است. [در این قسمت هم، جملات مربوط به روزنامه ها، در جراید تهران منتشر نشده بود.].
    امینی گفته بود: تداوم تظاهرات که بیش از 8 ماه از آن گذشته و راه حل بدست نیامده بندهای میان مردم و نظام سلطنتی را گسسته و مرمّت آن آسان نیست. چندی پیش گفته بودم که تا دیر نشده یک دولت آشتی ملّیِ مورد قبول همه جناح ها و دسته ها تشکیل شود و خواست های مردم و مقامات مذهبی را که در شعارهایشان منعکس است تحقّق بخشد. گفته بودم که اعضای این دولت [دولت آشتی ملّی] باید از شهرت ایراندوستی، مردمدوستی و پاکدامنی برخوردار باشند تا وعده هایشان پذیرفته شود که رفتند دولت [دولت آموزگار] را عوض کردند و افرادی از همان قماشِ نخست وزیران و وزیران پیشین را برجایش نشانیدند. مردم که در طول 8 ماه تظاهرات روشن شده اند وعده های این دولت را قبول نکردند زیرا که می دانند آش همان آش است و کاسه همان کاسه. چون تظاهرات و دادن شعارها ادامه یافت، به جای خواستن از مردم که نمایندگانشان را برای مذاکره و ترتیب دادن اجرای خواست ها بفرستند، حکومت نظامی اعلام کردند. «حکومت نظامی» با «اعلام حالت فوق العاده تا حل مسئله و اجرای وعده ها» فرق دارد. حکومت نظامی در همان روز اول و دوم مردم را که خواست هایشان را دنبال می کردند به گلوله بست. باید می دانستند که گلوله راه حل مسائل نیست. برای آرام کردن مردم راههای متعدد وجود دارد [داشت] ازجمله تعهد به اجرای خواست ها، نه به گلوله بستن افراد بی سلاح که کار آسانی است. مردم عهد و پیمان این مقامات [دولت شریف امامی] را نمی پذیرند باید یک شخصیت مورد قبول عامه را مأمور تشکیل دولت و دادن قول و تعهد می کردند که نکردند. شاه باید درهای کاخ خود را برای مدتی به روی فرستادگان و دیپلمات های خارجی ببندد. اینان فقط می خواهند که سیاست ها و منافع دولت هایِ شان تأمین شود. شاه باید بداند که با مداخله ارتش و بکاربردن تفنگ، این مردم بپاخاسته ساکت نخواهند شد.
    از امینی، نظر او برای حل مسئله سئوال شده بود که پاسخ داده بود: گمان کنم که دیر شده باشد. باید اعتماد مردم به قول و وعده ها جلب شود ولی مردم وعده این اشخاص را نخواهند پذیرفت، مخصوصا پس از کشتار اخیر [میدان ژاله]. این کشتار جرقه تشدید انقلاب را زده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
کُپی جدول نرخ سکهِ طلا و ارزها از صفحه 4 شماره 27 شهریور 1399 کیهان (روزنامه وابسته به دفتر رهبری)

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
سالروز درگذشت كُندورسه و نگاهي به انديشه هاي او ـ اگر در یک جامعه، انسان به سوي كمال پيشرفت نداشته باشد عيب از آن جامعه است
کندورسه


     ماركيز دو كندورسه Marquis de Condorcet فيلسوف و رياضيدان عصر روشنگري فرانسه 17 سپتامبر سال 1794 فوت شد. وي تنها انديشمند دوران روشنگري بود كه در جريان انقلاب فرانسه زنده بود. او از معاشران ولتر، تورگو و ديدرو بود كه بيش از 50 كتاب و رساله از خود برجاي گذارده است. کندورسه نخستين انديشمندي بود كه موضوع سوسيو - اكونوميك را مطرح ساخت. به دليل اطلاعات رياضي اش از "فلاسفه رشناليسم" بشمار مي رود يعني نقطه مقابل فلاسفه انگليسي كه تجربه را پايه كار به حساب مي آورند. وي به دليل تبحر در رياضيات، از قواعد حساب فاضله "در مبحث احتمالات" در پيش بيني پديده هاي اجتماعي و اقتصادي استفاده کرده است.
    کندورسه با روسو اختلاف نظر داشت زيرا به دليل (Reason)، نه اراده (Will) معتقد بود و مي گفت كه اكثريت اگر دليل نداشته باشد شكست مي خورد.
    كندورسه عقيده داشت كه انسان رو به كمال است و اگر در جوامعي، انسان به سوي كمال پيشرفت نداشته باشد عيب از جامعه است كه رشد اجتماعي را مانع مي شود، نه از فرد.
    كندورسه در انقلاب فرانسه نقش كليدي داشت و از هوادران ژيرندن ها (گروه ميانه رو و معتدل) بود . وي به انقلاب فرانسه به اين جهت اميد بسته بود كه باعث تجديد ساختار جامعه مي شد، ولي با پاره اي از كارهاي توام با خشونت انقلابيون از جمله اعدام مخالف بود. او حتي راي به اعدام لوئي 16 نداد. مخالفت کندورسه با خشونت هاي انقلابيون سبب شد كه مورد سوء ظن واقع شود و اجبارا فرار كند. کندورسه در مخفي گاه چند كتاب و رساله نوشت از جمله رساله اي تحت عنوان پيشرفت رواني انسان.
     وي سرانجام در سال1794 دستگير شد و در بازداشتگاه درگذشت. پاره اي نوشته اند كه خودكشي كرد و به گمان عده اي هم، افراطيون انقلاب او را در زندان كشتند. به هرحال، مرگ او يكي از عوامل پايان يافتن انقلاب فرانسه بشمار آورده شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پاپِر و اندرزهايش ـ گرفتن درس از تاريخ ـ کسي که تاريخ نخوانده باشد نمي تواند يك مدير و زمامدار موفق باشد
Karl R. Popper


    «كارل پاپر Karl Raimund Popper » فيلسوف و نويسنده اتريشي تبار انگلستان كه بر ضد فرضيه هاي ريليتيويسمRelativism، كانونشناليسمConventionalisn و سکپتيسيزم Scepticism بود 17 سپتامبر 1994 در 92 سالگي درگذشت. وي که 28 جولاي 1902 به دنيا آمده بود در زمينه هاي علمي، اجتماعي و سياسي نظر فلسفي داده است. پاپر كه از فلاسفه بزرگ قرن 20 بشمار مي آيد از مدافعان «جامعه باز و بر ضد هرگونه حكومت مطلقه بود. او همچنين خواهان استفاده از نظر روشنفكران براي قانون نويسي و اداره امور جوامع بشري بود.
     پاپر در رساله اي نوشته است: به همان گونه كه مي شود با قوانين رياضي و علوم ديگر؛ مثلا زمان ماه و يا خورشيد گرفتگي را به دست آورد، با بررسي رويدادها در طول تاريخ هم مي شود قانون و قاعده هاي تاريخ را به دست آورد و با كمك آنها از جنگ و شورش و ... جلوگيري كرد. وي با بيان اين عقيده، اين فرضيه را كه «پيش بيني رويدادهاي آينده» كار مورخ نيست رد كرده است. وي در همين رساله نوشته است تا فردي گذشته را به خوبي نداند (تاريخ نخوانده باشد) نمي تواند يك مدير و زمامدار موفق باشد (ايرادي را كه تفسيرنگاران به جورج دبليو بوش وارد مي ساختند).
    پاپر نوشته است: پيش از تهيه يك طرح تازه و تدوين يك قانون و ضابطه بايد سوابق كار و تجربه گذشتگان در آن باره دقيقا مطالعه شود تا اشتباهات تكرار نشود و جبران يك اشتباه از اين دست (وضع قانون و تهيه طرح) اگر محال نباشد، بسيار دشوار است، همانند كسي كه بخواهد اواخر عُمر اشتباهات ايام جواني اش را جبران كند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
ابتکار روزنامه «میامی هرالد» در سپتامبر 2003 پس از مشاهدهِ کم حوصله شدن مخاطبانِ قرن 21 روزنامه ها و ...
روزنامه آمريكايي «ميامي هرالد» 17 سپتامبر 2003 و به مناسبت يكصدمين سالروز انتشار خود فُرمَت صفحه اولش را تغيير داد.
     اين روزنامه اعلام کرده بود: چون مخاطبان قرن 21 و افرادِ زير 50 سالگي، ديگر مانند گذشته حوصله ورق زدن و دیدن همه مطالب روزنامه ها را ندارند تا از میان آنها مطالب مورد علاقه را بیابند و بخوانند، از اين پس خلاصه همه مطالب اش را در جاي ويژه اي در صفحه اول قرار مي دهد تا اين دسته از مخاطبان بدانند كه مطلب موردِ نظرشان در كدام صفحه و ستون چاپ شده است و مستقيما سراغ آن صفحه و ستون بروند. به علاوه، لیدِ خبرها را که حاوی نکات مهم اخبار هستند کامل تر تنظیم خواهد کرد تا برای مخاطب وقتگیر نباشد، و همچنین با هدف درک فوری رویداد (خبر و نظر)، گزارش ها را کوتاهتر با تنظیم به زبان ساده و درک فوری خواهد کرد.
     در سپتامبر 2003 هنوز از عمومیّت یافتن آنلاین ها، زمانی طولانی نگذشته بود و از سوشِل نِت ورک ها هم خبر آنچنانی نبود. این دو عامل از دهه دوم قرن 21 به تدریج مخاطبان نشریات چاپی را به خود جلب کرده اند و نشریات چاپی به تدریج تیراژ و اعلانات خود را از دست می دهند، و در نتیجه یا کاملا آنلاین شده اند و یا دارای اِدیشِن آنلاین و حدود 25 درصد آنها هم تعطیل و یا در نشریات دیگر ادغام شده اند. مسئله بزرگ دیگر، خریداری شدن مالکیّت بسیاری از رسانه های عمومی از اوایل دهه 1990 توسط اصحاب منافع و کمپانی های خارج از حرفه ژورنالیسم است که در چهار سالِ از آغاز 2016 تا پایان 2020 این عمل وسیعا افشاء و تشریح شد و علت آن درگیری این دسته از رسانه های آمریکا با دولت دونالد ترامپ بود که مخاطبان رسانه ها در سراسر جهان در جریان قرار گرفتند و روشن شدند و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
نخستين سانحه هواپيما در تاريخ بشر
SelFridge
17 سپتامبر سال 1908 جهان با نخستين سانحه هواپيما رو به رو شد. در اين روز كه از عُمر هوانوردي (باهواپيما، نه بالن) چندي بيش نمي گذشت، يك هواپيما در آسمان آمريكا سرنگون شد و يک افسر آمريکايي به نام ستوان توماس سلفريج SelFridge جان سپرد. خلباني اين هواپيما را «اورويل رايت» برعهده داشت که او نیز در این سانحه مجروح شده بود. سانحه در آسمان «فورت ماير» در منطقه آرلينگتون (حاشيه شهر واشنگتن) روي داد.
    سه سال بعد در همين روز (سپتامبر 1911 ) نخستين پرواز ميان شرق و غرب ايالات متحده (فدراسیون آمریکا) به انجام رسيد و هواپيمايي كه از نيويورك به پرواز در آمده بود 82 ساعت و 4 دقيقه بعد در پاسادنايِ كاليفرنيا بر زمين نشست. در حال حاضر هواپيماهاي بازرگاني اين مسافت را در پنج ساعت طي مي كنند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قتل ميانجي سازمان ملل در فلسطين که اوضاع را درست پيش بيني کرده بود
Folke Bernadotte
كُنت فولک برنادوت Folke Bernadotte شاهزاده سوئدي و ميانجي سازمان ملل در حل مسئله اعراب و اسرائيل 17 سپتامبر سال 1948 هنگامي كه با خودرو از يك منطقه اسرائيلي در فلسطين مي گذشت هدف تيراندازي يك اسرائيلي افراطي قرارگرفت و كشته شد. در اين تيراندازي يك سرهنگ فرانسوي ناظر بر آتش بس نيز جان سپرد.
    برنادوت در آخرين گزارش خود به دبير كل سازمان ملل يادآور شده بود كه اعرابي كه از خانه هاي خود اخراج و آواره شده اند بايد بازگردند و در ترتيبات بعدي، اورشليم (بيت المقدس) بايد وضعيت ويژه داشته باشد. وي خط مرزي تازه اي ميان اعراب و اسرائيل ارائه داده بود.
    برتادوت که نخستين ميانجي سازمان ملل در طول تاريخ اين سازمان بود قبلا موفق شده بود که موافقت اعراب و اسرائيلي ها را به چهار هفته آتش بس به دست آورد و اتحاديه تازه تاسيس عرب را آرام سازد حال آنکه هيچيک از طرفين در اصل با طرحهاي او موافقت نداشتند.
    برنادوت درهمان زمان پيش بيني کرده بود که اگر راه حل فوري براي مسئله فلسطين يافت نشود اين مسئله دهها سال ادامه خواهد يافت، باعث خونريزي فراوان خواهد شد و قدرتهاي رقيب از آن به سود خود بهره برداري و سوء استفاده خواهند کرد و صلح جهاني در مخاطره خواهد بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعدام عَدنان مِندرِس نخست وزير دهه 1950 ترکيه: وقتي كه ارتش پاسدار قانون اساسي باشد
عدنان مِندرس در روز محاکمه
«عدنان مندرس Adanan Menderes» كه ده سال نخست وزير تركيه بود و دولت او در كودتاي نظامي 27 ماه مي 1960 سرنگون شده بود بامداد 17 سپتامبر 1961 به جرم نقض قانون اساسي، فساد اداري، سوء مديريت و بي اعتنايي به منافع تركيه اعدام شد.
    وي هنگان اعدام شدن 61 ساله بود. کودتا توسط 37 تن از افسران جوان ترکيه انجام شده بود و دومين کودتاي افسران جوان در اين کشور در قرن 20 بشمار آورده شده است. تركيه شايد تنها كشور جهان باشد كه ارتش به عنوان ضامن رعايت اصول قانون اساسي تعيين شده است يعني در شرايطي حق كودتا كردن دارد. در زمان حكومت برژنف بر شوروي، به او پيشنهاد شده بود كه با اصلاح قانون اساسي اين جماهيريه، ارتش را پاسدار اين قانون و جلوگيري از هرگونه انحراف قرار دهد كه گوش نكرد و اتحاد شوروي به تصميم تنها 3 نفر فروپاشيد!.
    مندرس که اجدادش از کريمه به آناتولي مهاجرت کرده بودند و وي در کالج آمريکايي ازمير تحصيل کرده بود از سال 1950 تا 1960 نخست وزير ترکيه بود. وي در اين مدت حزب دمکرات ترکيه را با ماهيت ليبراليستي تاسيس کرد، اجازه داد که دوباره اذان به زبان عربي گفته شود و فعاليت آن شمار از مساجد که پس از جمهوري شدن ترکيه عملا بسته شده بودند از سرگرفته شود. وي تلاش کرد تا ترکيه ـ قبلا بي طرف ـ وارد بلوک غرب و عضو ناتو شود. باوجود اين، مندرس با ايجاد يک کميسيون تحقيق که اختيار بازجويي و مجازات داشت و نيز سانسور رسانه ها، گروهي از مردم و بويژه روشنفکران را ناراضي کرده بود و حقوقدانان مي گفتند که قوه اجرايي حق محاکمه و مجازات ندارد که از اختيارات قوه قضايي است و عمل مندرس [با ايجاد کميسيون تحقيقات] مداخله دادن قوه مجريه در امور قوه قضائيه و نقض اصل تکفيک قوا است و در چند مورد ديگر هم نسبت به اصول قانون اساسي بي اعتنايي کرده و ....
    دو ماه پس از اعدام مندرس، عصمت اينونو همکار سابق آتاتورک رياست دولت ترکيه را عهده دار شد. مطبوعات ترکيه تا مدت ها درباره سوء مديريت و فساد اداري ـ اقتصادي دولت مندرس مطلب مي نوشتند.
عدنان مندرس پاي چوبه دار و پس از اعدام

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سپتامبر سياه ـ روزي که قلع و قمع مبارزان فلسطيني در اردن آغاز شد
در چنين روزي در سال 1970 ملك حسين پادشاه اردن قلع و قمع مبارزان فلسطيني را در اين كشور آغاز كرد و ظرف 9 روز شمار زيادي از آنان را كشت. قبلا فلسطيني ها چند هواپيماي مسافر غرب را ربوده و در زميني باز در اردن فرود آورده و پس از پياده كرده 300 مسافرشان، هواپيماهارا آتش زده بودند. در پي اين رويداد، ملك حسين به واشنگتن رفت و پس از اطمينان از حمايت نظامي آمريكا در صورت لزوم، قلع و قمع مبارزان فلسطيني و اخراج آنان را از اردن آغاز كرد. بيشتر جمعيت اردن را فلسطيني ها تشكيل مي دهند.
    
در خيابانهاي شهر امّان: سنگربندي فلسطيني ها در برابر تانكها و زرهپوشهاي ارتش اردن

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که هوگو چاوِس پيشنهاد کرد مقرّ سازمان ملل از نیویورک (آمریکا) به يک کشور در حال توسعه و يا به يك شهر و يا بندر آزاد منتقل شود
هوگو چاوز

هوگو چاوس رئيس جمهوري ونزوئلا [رئیس پیشین] و صاحب فرضيه «سوسياليسم قرن 21 » پانزدهم سپتامبر 2005 در اجتماع سران كشورها در مقرّ سازمان ملل در نيويورک كه به مناسبت شصتمين سال تأسيس اين سازمان در آنجا گرد آمده بودند، در نطقي شديد اللحن گفت: دولت جورج دبليو بوش كه بدون مجوّز سازمان ملل [شورای امنیت این سازمان] به عراق لشكر كشيد براي این سازمانِ دست ساخت فاتحان جنگ جهانی دوم ـ دست ساخت خودشان با هدف پیش بردن سیاست هایشان با استناد به مصوبات آن ـ ارزش قائل نيست و با تصرف عراق یک بار دیگر ثابت شد که از این سازمان تنها استفاده ابزاري می شود و اگر بدست آوردن مصوّبه آن میسّر نباشد، دور زده خواهد شد که در مورد عراق چنین شد.
     وي سپس پيشنهاد كرد كه مقرّ سازمان ملل به يك كشور در حال توسعه و يا به يك شهر و يا بندر آزاد منتقل شود، و گفت كه مقرّ سازمان ملل بايد در جايي باشد كه همگان بدون رو به رو شدن با اين همه تشريفات و بازرسي و اِعمال سياست تبعيض بتوانند به آن دسترسي داشته باشند و نگران ويزا و از اين قبيل موانع نباشند.
    در اثناي نطق، وقتي كه براي چاوس يادداشت ارسال شد كه طول زماني نطق او كه پنج دقيقه تعيين شده بود به پايان رسيده، يادداشت را به گوشه اي افكند و گفت: چرا به جورج بوش 20 دقيقه وقت داده شد و به ديگران از جمله من فقط پنج دقيقه! و به نطق بدون نوشته خود ادامه داد.
    هوگو چاوِس در مارس 2013 از بیماری سرطان درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعدام يك زن به جرم كشتن شوهر و فرزندان، 18 سال پس از وقوع قتل!
Frances E. Newton

بانو فرانسس نيوتن Frances Elaine Newton چهل ساله كه در سال 1987 و در 22 سالگي شوهر و دو فرزند خودرا با شليك گلوله كشته بود 14 سپتامبر 2005 (پس از 18 سال و چند ماه) در زندان تكزاس آمريكا با تزريق زهر اعدام شد. وي حاضر نشد به عنوان آخرين مطلب، حرفي بزند. فرانسس سومين زني است كه در ايالت تكزاس، پس از سال 1976 و از سرگيري مجازات مرگ در برخي از ايالتهاي آمريكا، اعدام مي شود. در 9 ماه اول سال 2005 ، 13 تن در ايالت تكراس اعدام شده بودند. فرانسس پيش از به زندان افتادن يک حسابدار بود.
    پدر، مادر و خواهر گريان فرانسس از جمله كساني بودند كه آخرين لحظه حيات اين موجود را نظاره مي كردند. فرانسس نيز آخرين نگاه خود را به سوي آنان افكند. در خارج از زندان محل اعدام، دهها تن بر ضد مجازات اعدام تظاهرات مي كردند. «جان لا گراپ» وكيل قضايي بانو فرانسس گفت كه او قرباني نقص قانون شد كه اجازه نداد پرونده اش در ديوان عالي ايالات متحده مطرح شود. لاگراپ همچنين به ضعف آيين دادرسي در ايالت تكزاس و مراحل دادرسي اعتراض كرد و خواهان اصلاح آن شد.
    لا گراپ گفت که اعدام، 18 سال و چند ماه پس از وقوع جنايت و 17 سال زندگي در سلول و در صف اعدامي ها قرارداشتن، خود يك مسئله است كه افكار عمومي نمي تواند آن را هضم و تحمل كند. اين قبيل اعدام، باعث تنبّه ديگران نمي شود كه مقصود اصلي از مجازات كردن مجرمان است. درباره سرنوشت فرانسس چند کتاب انتشار يافته است.
     وكيل قضايي بانو فرانسس در طول 18 سال رسيدگي قضايي كوشيده بود كه ثابت كند كه قتلها با گلوله تپانچه فرانسيس صورت نگرفته بود. قتلها در هفتم اپريل 1987 در يك آپارتمان در شهر هيوستن انجام شده بود. فرانسس قضيه را به پليس خبر داده بود و گفته بود كه با يكي از بستگانش در خارج از خانه بود كه پس از بازگشت به آپارتمان با او، با اجساد رو به رو شد. پليس پس از به دست آوردن يك تپانچه متعلق به فرانسس در خانه، به وي ظنين شد و فرانسس هنگامي متهم شد كه شركت بيمه عمر به پليس خبر داد كه وي چند روز پيش از وقوع قتل، شرايط قرارداد بيمه عمر خانواده اش را تغيير داده بود و خودش را دريافتگر مبلغ بيمه عمر خانواده كرده بود كه فرانسس گفت كه تغيير شرايط امري عادي بود و نقشه اي در كار نبود. فرزندان او يك پسر 7 ساله و يك دختر 21 ماهه بودند.
    اعدام فرانسس همزمان با درگذشت يك روزنامه نگار بود كه دهها سال با مجازات اعدام مخالفت كرده بود.
پشت جلد کتاب سرنوشت فرانسس


    ديويويد اندرسون روزنامه نگاري كه با نوشتن و شكافتن انگيزه جنايات و دنبال كردن احكام قضايي، در جامعه آمريكا شهرت وسيع به دست آورده بود و با نوشته هايش كمك بسيار به اصلاح وضع قضايي و رسيدگي هاي پليس كرده بود 14 سپتامبر 2005 در 62 سالگي از بيماري سرطان مجاري صفرا درگذشت. وي از اعضاي ميز مقالات نيويورك تايمز بود. اندرسون كه از مخالفان سرسخت مجازات اعدام بود چندين كتاب در زمينه تجربه و تفكر خود نوشته است كه معروفترين آنها «جنايتكار و دستگاه قضايي» عنوان دارد. او نوشته است كه براي دور ساختن هميشگي يك مجرم از جامعه، چه فرقي ميان كشتن او و حبس دائم است. اگر از هزينه زندان هراس است، اجازه دهيد كه محكوم به حبس دائم در كارگاه زندان كار كند و با درآمد خود امرار معاش كند و همانند ديگران، پس از ازكار افتادگي از مقررات بازنشستگي استفاده كند. اعدام يك انسان عملي است زشت و غير قابل تحمل.
David Anderson

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بوي ورشکستگي بيمه «AIG» که در سپتامبر 2008 بلند شد دولت آمريکا به کمک شتافت
نگراني و خشم سرمايه گذاران کوچکتر

شانزدهم سپتامبر 2008 و یک روز پس از ورشكستگي بانكِ سرمايه گذاري «ليمن و برادران»، و فروش موسسه مالي «مريل لينچ» به بهاي نازل، يك كمپاني بزرگ و بين المللي آمریکاییِ بيمه به نام آمريكن اينترنشنال گروپ (اختصارا: AIG) به همان وضعيت دچار شد ولي دولت برخلاف سکوتِ 15 سپتامبر، این بار سریعا وارد عمل شد و 85 ميليارد دلار وام در اختيار «AIG» قرارداد و درعوض هشتاد درصد سهامش را به گرو گرفت. دولت آمريكا قبلا كنترل (مديريت) دو بانك فعال در دادن وام مسکن را که مسئله دار شده بودند به دست گرفته بود.
    
کاريکاتور ترسيم اسکناس دلار بر نقشه جغرافيايي ايالات متحده

دادن وام 85 ميليارد دلاري به بيمه «AIG» كه از طريق «فدرال رزرو بانك» صورت گرفت بي انتقاد نبود، ولي اين انتقادها عمدتا به صورت كاريكاتور در روزنامه ها منعكس شده بود. يك كاريكاتوريست يك اسكناس دلار را بر نقشه فدراسیون آمریکا ترسيم كرده بود تا نشان دهد چاپ كردن دلار و هزينه كردن آن بس است و هر چيز كه زياد شود ارزان مي شود. چاپ اسكناس دلار در دست «فدرال رزرو بانك» است.
    مي دانيم كه هجدهم سپتامبر (روزی چون فردا) مصادف است با آغاز «پَنيكِ سال 1873 =Panic of 1873» آمريكا كه با ورشكست شدن بانك «جي كوكJ. Cooke» در فيلادلفيا آغاز شد و متعاقب آن چون مردم به بانك ها هجوم بردند تا پولهايشان را خارج سازند چند بانك ديگر هم ورشكست شدند و اين «ركودِ عمدتا نتيجهِ ترس»، به اروپا هم كشانده شد و بيشتر بانك هاي اتريش كه در آن زمان يك امپراتوري بود مجبور شدند درهاي خودرا ببندند. پَنيك 1873 = Panic of 1873 پنج سال تمام طول كشيد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 17 سپتامبر
  • 1176:   در نبرد یک روزهِ امپراتوری روم شرقی (بیزانتین) با تُرکان سلجوقی به رهبری قلیج ارسلان دوم در آناتولی مرکزی ـ در یک منطقه کوهستانی غربِ رودخانه قزل (قزل رود)، رومیان شکست خوردند. نیمه شرقی آناتولی (ترکیه امروز) پس از پیروزی سلجوقیان (که بر ایران استیلاء یافته بودند) در نبرد ملازگرد بر امپراتوری روم شرقی ـ نبرد آگوست 1071 ـ به دست اینان افتاده بود که قونیه را پایتخت خود قرار داده بودند.
         در پی پیروزی سلجوقیان در نبرد 17 سپتامبر 1176، همه دو ساتراپی قدیم ایران در لیدی (لیدیا) به دست آنان افتاد. در نبرد 17 سپتامبر 1176، دولت قسطنطنیه (روم شرقی) 30 هزار و سلجوقیان حدود 15 هزار نیرو بکار برده بودند. سبب پیروزی سلجوقیان این بود که به ارتش دولت قسطنطنیه هنگام عبور از راه کوهستانی ـ جنگلی شبیخون زده بودند. جاده سلطنتی که داریوش بزرگ از شوش به مدیترانه ساخته است از نزدیکی همین راه کوهستانی ـ جنگلی می گذشت و معلوم نیست که به رغم وجود آن راه هموار و مسطّح، چرا رومیان راه کوهستانی را انتخاب کرده بودند.
        
        
  • 1630:   در این روز مهاجران انگلیسیِ «پوریتن مذهب Puritan» نخستین سنگ بنای شهر بوستون را بر زمین گذاردند. بوستون که بزرگترین شهر استیتِ مشترک المنافع ماساچوستس است اینک با حومه اش بيش از هشت میلیون جمعیت دارد. انقلاب استقلال آمریکا از همین شهر و با تشکیل «تی پارتی» آغاز شد. پوریتن ها هفتم سپتامبر 1630 با کشتی از انگلستان به محل بوستون که ساحل یک شبه جزیره است وارد شده بودند و ده روز بعد در آنجا پایه ایجاد این شهر را گذاردند. شهرت بوستون بیشتر به خاطر مراکز متعدد تعلیمات عالیه آن است.
        
        
  • 1787:   قانون اساسی آمریکا که تکمیل و آماده شده بود در این روز در شهر فیلادلفیا به تأیید و امضاء اکثریت هیأت نمایندگان رسید.
        
        
  • 1793:   نیروی دولت انقلاب فرانسه در این روز در جنگ پیرنه Pyrenees بر ارتش اسپانیا فائق آمد و پیشروی خودرا در کاتالونیا آغاز کرد. در پی اعدام (گردن زدن) لوئی شانزدهم پادشاه فرانسه از سوی انقلابیون این کشور در 21 ژانویه 1793، پادشاهان کشورهای همسایه ازجمله اتریش و اسپانیا جنگ با دولت انقلاب فرانسه را آغاز کردند، ولی هیچکدام کاری از پیش نبردند. ارتش وقت فرانسه مرکب از نظامیانِ پیوسته به انقلاب و افرادی بود که توسط کمیته های انقلاب جمع آوری شده بودند. تجاوز اسپانیا به فرانسه در شرق کوههای پیرنه، از یاد فرانسویان نرفت تا اینکه ناپلئون ـ ژنرال انقلاب ـ همه اسپانیا را تصرف کرد.
        در پی تجاوز عراق به خاک ایران، 20 ماه پس از پیروزی انقلاب که این تجاوز نیز در ماه سپتامبر آغاز شده بود، همان وقت مفسّران غرب آن با تجاوز اسپانیا به فرانسه در سپتامبر 1793 در منطقه پیرنه مقایسه کرده بودند. دولت وقت عراق (دولت صدام) نیز از این تجاوز نه تنها سودی نبرد بلکه مآلا نابود شد.
        
        
  • 1877:   هنري فاكس تالبوت Henry Fox Talbot يكي از پيشتازان حرفهِ عكاسي كه انگليسي بود در 77 سالگی درگذشت. فرانسه پايه گذار حرفه عكاسي اعلام شده است.
    Talbot

  • 1894:   یک روز پس از پیروزی یگانهای نظامی ژاپن بر نیروهای چین در اطراف شهر پیونگ یانگ (اینک پایتخت کره شمالی)، ناوگان دو کشور در دریای زرد (دهانه رود یالو) با یکدیگر درگیر شدند که این نبرد نیز به شکست چینیان پایان یافت. شبه جزیره کره که وابسته به چین بود سرانجام زیر کنترل ژاپن قرار گرفت و سلطه ژاپن بر این شبه جزیره تا پایان جنگ جهانی دوم (سال 1945) ادامه داشت و در این سال و به اراده فاتحان جنگ جهانی دوم، این شبه جزیره موقتا به دو بخش تقسیم شد و ....
        
        
  • 1930:   جنگ سه ساله کُردها که در جنوب آرارات و مجاور مرز شمال غربی ایران تشکیل جمهوری داده بودند با دولت ترکیه به ریاست آتاتورک در این روز در سال 1930 پایان یافت و کُردها به رهبری احسان نوری در این جنگ شکست خوردند. منطقه ای را که کُردها در آن اعلام استقلال کرده بودند میان مرز ایران، اَرزروم، قارص و وان واقع بود که بعدا ایالت Agri نامیده شد. در این نبرد نیروی کُرد از 5 ـ 6 هزار تَن بیشتر نبود حال آنکه نیروهای ترکیه بیش از 50 هزار تن بودند. با وجود این، نیروی هوایی ترکیه عامل پیروزی این کشور در آن جنگ بود. در آخرین روزهای نبرد، شماری از کُردها و عمدتا از طایفه جبران به خاک ایران پناهنده شدند. دو دولت ایران و ترکیه با هدف پیشگیری از این وضعیت و احتمال درگیری، در تهران به مذاکره پرداختند و طبق قرارداد 23 ژانویه 1932، ایران با گرفتن مقداری زمین مسطّح از ترکیه، یک ناحیه کوچک کوهستانی را به ترکیه واگذار کرد.
        
        
  • 1939:   17 سپتامبر 1939 که هنوز چند روز از آغاز جنگ جهانی دوم نگذشته بود، زیر دریایی آلمانی U-29 به فرماندهی کاپیتانOtto Schuhart در اقیانوس اطلس و نه چندان دور از شمال غربی ایرلند، ناو هواپیمابر انگلیسی Courageous را که 48 هواپیمای نظامی بر عرشه آن بود و چهار ناوشکن آن را بدرقه می کردند با پرتاب اژدر غرق کرد. در این ماجرا، 500 تَن ـ تقریبا همه سرنشینان ناو انگلیسی کشته شدند. انتشار این خبر، بر غرور آلمانی ها و ترس دولت های ضد آلمان افزود.
        
    Courageous

  • 1980:   آناستازيو ساموزا Anastasio Somoza Debayle ديكتاتور پیشین نيكاراگوئه كه از كشور خود فرار كرده بود در شهر آسانسيون پایتخت کشور پاراگوئه ترور شد. وی به دولت پاراگوئه پناهنده شده بود.


  • 1992:   چهار کُرد ایرانی و سه تَن از آنان از سران حزب دمکرات ـ صادق شرف کَندی، همایون اردلان، فتّاح عَبدُلی و نوری دِهکُردی ـ در رستوران میکونوس Mykonos ویژه غذای یونانی در شهر برلین کشته شدند.
        
        
  • 2003:   دولت آمريكا يك كمپاني روسيه (تولا...) را متهم به همكاري با ايران در طرح گلوله ليزري هدايت شونده براي توپ كرد و در فهرست شركت هاي ممنوع المعامله خود قرار داد.
        
        
  • 2003:   رامسفلد وزير دفاع وقت آمريكا بالاخره اعتراف كرد كه واقعه 11 ـ 9 ارتباط به صدام حسين نداشته است.


  • 2003:   در اين روز دولت آمريكا قطعنامهِ پيشنهادي به شوراي امنيت را كه در آن اسرائيل از تهديد کردن یاسر عرفات به اخراج و ... منع شده بود «وِتو» كرد. به اين قطعنامه 11 راي موافق داده شده بود. دولت هاي انگلستان، بلغارستان و آلمان در راي گيري شركت نكرده بودند. دولت هاي عربي باني و حامي اين قطعنامه بودند.
        
        



  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com