Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
2 مي
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 2 مي
ايران
نيروهاي نظامي ايران در اروپا ـ اشاره ای به تغییر فرهنگ و روانشناسی مردم براثر مهاجرت ها
داريوش بزرگ

بوغابيش (بگابيش) ژنرال پارسي كه درسال 514 پيش از ميلاد، در نيمه فروردين ماه با 81 هزار سرباز از درياي مرمره را گذشته بود تا در اروپاي جنوب شرقي اقوام غير متمدن را از نزديكي مرزهاي ايران براند دوم ماه می این سال (12 ارديبهشت) نيروهاي خود را دو دسته كرد، دسته اي را روانه مقدونيه ساخت و دسته ديگري را مامورکرد تا منطقه تراس (تراكيه، مناطق شمالي درياي اژه ـ جنوب بلغارستان امروز)را تصرف كنند. اين لشكر كشي به تصميم داريوش بزرگ انجام شده بود. داريوش نيز بمانند كوروش بزرگ نمي خواست كه با نزديك شدن اقوامي با تمدن و فرهنگ عقب مانده و احیانا مُنحَط به مرزهاي ايرانزمين، به منش ايرانيان ـ رفتار و كردار و نیز فرهنگ و تمدن پيشرفته آنان آسيب وارد شود.
    دولت های ایرانی پیش از نیمه قرن هفتم میلادی با تحمل هرگونه هزینه مانع از این مهاجرت ها به ایرانزمین شده بودند. ورود همین اقوام از آسیای شمال شرقی به ایران در قرون هشتم و نهم میلادی (پس از سقوط ساسانیان) و دنباله آن تا قرن سیزدهم و قبلا به روسیه و اروپای شرقی و جنوبی؛ فرهنگ و روانشناسی مردم این مناطق را دگرگون ساخته است و در مناطقی از روسیه و اروپای جنوبی و شرقی (درمقایسه با سایر نقاط اروپا) از عوامل درگیری های داخلی، تا حدّی عقب ماندگی و بی ثباتی بوده است. به باور مورخان و جامعه شناسان، در این مناطق خودخواهی افراد؛ چاپلوسی و دروغگویی، فساد و تفرقه تا حدی زیاد ریشه در همین مهاجرت ها دارد.
    نیروهای ژنرال بوغابیش منطقه دِلتای دانوب و از جمله رومانی امروز را تصرف و تا اوکراین کنونی پیش رفتند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تنبیه فرمانداران نافرمان قفقازِ ایران باستان و مناطق ساحلی دریای سیاه
به نوشته مورخان ارمني و به نقل از آنان، تاريخنگاران روس؛ يك سپاه از ارتش ايران به فرماندهي «اسپهبد مِهرداد» دوم ماه مي سال 364 پيش از ميلاد عمليات پاك كردن مناطق ساحلي درياي سياه (در قفقاز و آسياي صغير ـ ترکیه امروز) را از وجود فرمانداراني كه وفاداري آنان نسبت به دولت (دولت ايران وقت) مورد ترديد قرار گرفته بود به پايان رسانيد.
     برخي از اين فرمانداران از جمله فرماندار «هراكليا» دست به نافرماني علنی زده بودند و دستورهاي اردشير دوم ـ شاه هخامنشي وقت را رعايت نمي كردند. عمليات نظامي براي سركوبي، دستگیری و مجازات کردن اين ياغيان هفت ماه به طول انجاميده بود. اردشير دوم هفت سال بعد (بسال 357 پيش از ميلاد) درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خواست پارسيان هند از دولت رضاشاه ـ اشاره ای به کشتار زرتشتیان در دوران صفویه
به رغم کشتار بی رحمانه زرتشتیان ایران (پارسیان خالص) در دوران صفویه و بویژه در قرن هفدهم و کاسته شدن شمار آنان از چند میلیون به چندصدهراز، دوم ماه می 1932 ـ دوازدهم ارديبهشت1311 «دينشاه ايراني» رئيس وقت انجمن پارسيان هند در پنجمين روز اقامت خود در تهران ضمن تمجيد از برانگيخته شدن مجدد احساسات ميهندوستانه ايرانيان و توجه آنان به گذشته باعظمت وطن خود و اخلاقيات اصيل ايراني، از دولت وقت خواست تا پارسياني را كه در قرون هفتم و هشتم ميلادي (پس از تعرّض عرب و سقوط ساسانیان) اجبارا ترك وطن كرده و عمدتا در هند اقامت گزيده ولي خودرا همچنان ايراني (پارسی) مي دانند و به ايران وفادار مانده و به ترويج منش (خصال) ويژه و تمدن ايرانيان پرداخته اند، از مزاياي اتباع ايران برخوردار سازد تا بتوانند با استفاده از اين مزايا، به آباداني و توسعه وطن نياكان با تاسيس مدارس و بيمارستانها و نيز سرمايه گذاري در صنعت و كشاورزي كمك كنند. [همین کاری که دولت اسپانیا از دو دهه پیش کرده است].
     وي سپس به تفصيل از پيشرفتهاي هند كه نتيجه تلاش و سرمايه و مهارت پارسيان بوده است سخن گفته بود و مقامات دولت وقت وعده فراهم آوردن تسهيلات را داده بودند، ولي ....، زيرا كه در آن زمان هندوستان (همه شبه قاره) وابسته به انگلستان بود و اين دولت مايل نبود كه سرمايه پارسيان كه داشتند هند را صنعتي مي كردند از شبه قاره خارج و قسمتي از آن به ايران منتقل شود. اگر «تاريخ» را گواه بگيريم، خواهيم ديد كه در دو قرن گذشته (پس از زنديه)، تلاش هایی بکار رفته است تا ايراني و ايران سر بلند نكند و يك نيروي معارض نشود.
     شاه عباس بیشتر زرتشتیان کرمان را که گنجعلی خان فرماندار این استان کمر به کشتن [قتل عام] آنان بسته بود به اصفهان کوچ داده بود. اینان بودند که اصفهان را به صورت «جهانی از هنر» در آوردند که لقب «اصفهان، نصف جهان» به دست آورد. همین زرتشتیان منتقله به اصفهان، ارتش ايران وقت را به واحدهاي توپخانه مجهز کردند، ولی جانشینان شاه عباس که تعصب خرافات گونه مذهبی داشتند، برچسب آتش پرست و «گَبر» به آنان زدند و بسیاری از ايشان را «بدون دلیل» کشتند. در سده های هفتم تا دهم میلادی ـ کرمان که تا مرکز خلافت اسلامی (دمشق و سپس بغداد) فاصله زیاد داشت دارای بزرگترین جامعه زرتشتی بود که گسترش آن تا زمان گنجعلی خان (اوایل قرن هفدهم) ادامه داشت و پس از کرمان، منطقه یزد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مجلس ايران نخست وزير (رئیس دولت) را که نتوانسته بود به گراني پايان دهد برکنار کرد
ابراهيم حکيمي

دوازدهم ارديبهشت 1324 محمد صادق طباطبايي رئيس وقت مجلس در آغاز جلسه آن روز خطاب به نمايندگان گفت: جنگ جهاني دوم در اروپا پايان يافت، ولي در ايران، ما هنوز پس از دو هفته نتوانسته ايم براي كشورمان نخست وزير تعيين كنيم و به نااطميناني و شايعات كه به گسترش ناامني و گردنكشي كمك مي كند پايان دهيم و ....
     مجلس 28 فروردين 1324 با راي عدم اعتماد خود مرتضي قلي بيات نخست وزير وقت را كه نتوانسته بود به گراني روزافزون پايان دهد بركنار كرده بود و كشور را بدون رئيس دولت گذارده بود. بيات در اواخر آبان ماه پس از اين كه دكتر مصدق پيشنهاد نخست وزير شدن را رد كرده بود به اين سمت تعيين شده بود. بنابراين، تنها پنج ماه و چند روز رئيس دولت بود.
     در جلسه 12 ارديبهشت پس از ايراد چند نطق ديگر و طرح دو ـ سه پيشنهاد، به نخست وزير شدن ابراهيم حكيمي (حكيم الملك) راي گرفته شد كه به تصويب رسيد و بحران کابینه پايان يافت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
غَليان احساسات ملّي ايرانيان و «بدانسته باش» سخت انگلستان در قبال بحرين
در اين روز در سال 1331 كه احساسات ملّي ايرانيان به غَليان درآمده بود و دولت وقت (دولت دكتر مصدق) تحت فشار قرار گرفته بود تا با توسل به هر وسيله از جمله نيروي مسلح، بحرين را به قلمرو وطن بازگرداند، دولت انگلستان با صدور يك «بدانسته باش» شديدالحن، به دولت ايران تاكيد كرد كه فراموش نكند كه بحرين تحت الحمايه انگلستان است و انگلستان در صورت لزوم از سرزمين هاي تحت الحمايه دفاع مسلحانه خواهد كرد.
     پهلوی دوم اواخر دهه 1340 از بحرين که طبق مصوّبه مجلس، استان چهاردهم ايران بود (بدون اين که چنين اختياري داشته باشد) صرف نظر کرد!.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مسائل 800 ساله ایران و راه حل های ارائه شده به مصدق ـ دادستان كل بايد سريعا هرگونه قانون شکني و فساد را تعقيب کند
به تصمیم دكتر مصدق نخست وزير وقت، دوازدهم ارديبهشت سال 1331 (دوم ماه می 1952) شرح مذاكرات جلسه 23 فروردين همين سال انديشمندان درباره دشواري هاي ايران به صورت بخشنامه به كارمندان دولت ابلاغ شد تا با دادن امضاء آن را دريافت دارند و براي حل مشكلات همكاري كنند. شرح مذاكرات قبلا به صورت خبري نسبتا كوتاه در روزنامه ها انتشار يافته بود، كه ظاهرا كافي تشخيص داده نشده بود.
     23 فروردين 1331 محمد مصدق رئیس دولت وقت شصت تن از آگاهان، انديشمندان و دلسوزان كشور را به خانه خود دعوت كرده بود تا راههایي براي حل مسائل داخلی ايران كه از آغاز آن 8 قرن (زمان مغول ها) و تشدید و گسترش آن 150 سال مي گذشت به دست دهند.
     در پایان این جلسات که تا دهم اردیبهشت به درازا کشیده بود، علل مسائل جمع بندی و به مصدق داده شده بود که وی این علل را به صورت بخشنامه درآورد و به ادارات ابلاغ کرد تا به کارمندان بدهند و از آنان امضاء بگیرند که تکرار نشود. طبق نظر این 60 تن، مسائل از این قرار بود:
     ـ كندي كار در دستگاه قضايي و وجود ضعف هاي متعدد در اين دستگاه.
    ـ وجود فساد در دستگاه ثبت اسناد و زمین خواری، حتی ثبت دادن مسیل ها ـ کوهها و دشت ها به نام افراد که باید متعلق به همه ملت (ملی) باشند.
    ـ نبود سرعت عمل در دستگاه بازرسي كل کشور و بموقع اقدام نکردن دادستان کل که اختیارات وسیع در ریشه کن کردن فساد و تباهی ها دارد و باید که سرعت عمل داشته باشد، و اين كه دادستان كل باید خود را وكيل مدافع همه مردم و همه كشور و همه منافع آن بداند و بموقع و سریع اقدام كند.
    ـ ضعف و نارسا بودن دستگاه جمع آوري ماليات ها و عوارض، ورود کالا به صورت قاچاق به کشور و وجود فساد در دستگاه مالیه.
    ـ وجود بوروكراسي پيچيده و پُر از تشريفات و كاغذ بازي، اِسراف و نبود نظام اداري درست و نيز وجود تشكيلات متعدد غير ضرور.
    ـ وجود پارتی بازی و نِپوتیسم (توجه به بستگان و دوستان) در انتصابات و معاملات دولتی.
    ـ رشوه، جعل و دروغ در دستگاه اداری.
    ـ آموزش و پرورش نارسا، كهنه [برنامه های تدوین شده در فرانسه به ابتکار ناپلئون بناپارت] و اصطلاحا «استعماري» و مدرک گرایی.
     ـ وجود یک نظام استخدام دولتی خلاف منطق و علم اداره و اصطلاحا تحمیلی در گذشته از سوی دولت های استعمارگر که باقی مانده است.
    ـ نبود سیستم بازنشستگی همگانی.
    ـ ادامه فئودالیسم قرون وسطایی و توانگربازی.
    ـ نبود ضابطه و شرایط برای اشتغال بکار (بدست آوردن پروانه و مجوز برای هرکار و پیشه).
    ـ نبود دستگاه شناخت و نيز تشويق و ترغيب كارشناسان و افراد ماهر وطن در هر رشته در بكار انداختن استعداد و خلاقيت خود.
    ـ نبود فهرستي از كارشناسان هر رشته (بانك مشاغل و حرفه ها).
    ـ نبود سياست حمايت مالي ازاستعدادها.
    ـ نبود برنامه برای عمران و پيشرفت کشور.
    ـ نبود يك دستگاه اطلاعات ويژه كه به طور ناشناس مشكلات روزمره مردم را گزارش و همان روز توسط مديريت اين دستگاه در شوراي وزيران مطرح، بررسي و راه حل پيدا شود و اولويت دادن به رسيدگي به شكايات مردم (نامه ها) از سوي شخص رئيس دولت، وزيران، كميسيون عرايض مجلس و مراجع مربوط.
    و چندین علت دیگر.
    اهم راه حل هایی که ارائه شده بود:
     ـ فعال کردن دادستانی کل کشور که وظیفه تعقیب هرگونه قانون شکنی و فساد را که از آن اطلاع حاصل کند راسا دارد و مدافع کشور و مردم از شرّ مجرمین است.
    ـ انتشار شکایات رسیده به كميسيون عرايض پارلمان در جراید و ارجاع آنها پس از رسیدگی، به نخست وزیر [رئیس دولت]، هیات رئیسه مجلس و دادستان کل بر حسب مورد.
     ـ ایجاد يك دستگاه اطلاعات ويژه كه به طور ناشناس مشكلات روزمره مردم را گزارش و همان روز توسط مديريت اين دستگاه در شوراي وزيران مطرح، بررسي و راه حل پيدا شود.
    ـ ایجاد دفتری ـ بدون کاغذبازی [تشریفات اداری] در هر موسسه دولتی برای دریافت و رسیدگی به شکایات و پیشنهاد ها.
    ـ انتخاب مدیران دولتی از میان داوطلبان، پس از اعلام خالی شدن صندلی یک مدیریت در جراید، از طریق مصاحبه و ....
    ـ ایجاد یک موسسه آماری که هرلحظه از شمار کارشناسان هر رشته اطلاع داشته باشد.
    ـ تعیین جایزه برای کشف و یا افشاء هرگونه تخلّف اداری، پارتی بازی و توصیه بازی و سوء استفاده.
    
مطلبي که مؤلف اين تاريخ آنلاين درباره مسائل اداراي ـ مالي ايران در صفحه 7 روزنامه اطلاعات مورخ هفتم بهمن 1347 نوشت

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تظاهرات بي سابقه معلمان مدارس تهران ـ نخست وزیر شدن علی امینی، پایان فئودالیسم ایران و انجام برخي اصلاحات
شهر تهران در نیمه دوم اپریل 1961 و نخستين هفته ماه مي (ارديبهشت 1340) صحنه اعتصاب و راهپيمايي انبوه معلمان پايتخت بود كه تا کناره گیری نخست وزیر ادامه داشت. معلمان هر روز در صفوف منظم چندين هزار نفري و ظاهرا دراعتراض به دريافتي ماهانه خود در خيابانهای تهران راهپيمايي مي كردند. کلاسهاي درس اين معلمان در زمان اين راهپيمايي ها تعطيل بود. شايد اين نخستين اعتراض معلمان از اين دست در تاريخ ايران بود. محمد درخشش از سران مجامع معلمان وقت در راه اندازی این تظاهرات نقش موثر داشت. 12 ارديبهشت (دوم می) كه معلمان پس از راهپيمايي در خيابانهاي مركزي پايتخت، در ميدان تاريخي بهارستان جمع شده بودند تا اعتراض خودرا به گوش مجلسيان برسانند، در اين ميدان با تيراندازي پليس رو به رو شدند كه منجر به قتل دكتر عبدالحسین خانعلي دبير دبيرستانهاي منطقه یکم (غرب تهران) و جرح گروهي ديگر شد که سه نفرشان به بیمارستان منتقل شدند. با وجود اين، تا چهار روز پس از آن، این تظاهرات ادامه يافت و هرروز گروهي دستگير شدند. تظاهرات معلمان (که بعدا گفته شده بود طبق یک نقشه و برنامه سیاسی انجام می شد) سرانجام منجر به کناره گیری جعفر شریف امامی از نخست وزیری و تغيير كابينه شد، دکتر علی امینی شانزدهم اردیبهشت نخست وزیر شد و محمد درخشش را (متوفی در آمریکا) وزیر فرهنگ (آموزش و پروش و علوم فعلي) کابینه خود کرد. بعدا 12 اردیبهشت را در ايران «روز معلم» نامگذاري کردند و چون درست 18 سال بعد (ساعت ده و 40 دقيقه بعد از ظهر 11 ارديبهشت 1358=یکم می 1979) مرتضی مطهری استاد علوم دینی و رئیس جلسات شورای انقلاب اسلامی هدف گلوله قرار گرفت و بیمارستان طرفه ساعتی پس از نیمه شب (12 اردیبهشت = دوم می) درگذشت اورا اعلام داشت از آن پس این مناسبت نیز بر روز معلم افزوده شد.
    دکتر امینی در طول نخست وزیری خود دست به اصلاحات کشاورزی، کارگری و دمکراتیک زد ازجمله ضابطه منع اجتماعات را لغو کرد و قول به سانسور نکردن مطبوعات داد. با اینکه وی ـ خود یک فئودال زاده بود به فئودالیسم (نظام ارباب و رعيتي) 1500 ساله ایران پایان داد. لغو مقررات منع اجتماعات بود که جبهه ملی ایران که از 23 اردیبهشت فعالیت خودرا ازسرگرفته بود 28 اردیبهشت اجتماع صدهاهزارنفری میدان جلالیه (پارک لاله فعلی) را برگزارکرد و 24 خرداد باشگاه نهضت آزادی با نطق محمود طالقاني [آيت الله] بازگشایی شد و 29 خرداد احمد صدر حاج سیدجوادی دادستان وقت تهران (وزیر کشور در کابینه مهدی بازرگان) سپهبد آزموده دادستان ارتش پس از رویداد 28 امرداد را بازداشت کرد، سرهنگ شهرستاني رئيس کلانتري پلیس بهارستان را که ماموران او به روی معلمان آتش گشوده بودند به دادگاه سپرد و ....
    وعده رفع سانسور، به سناتور عباس مسعودی ناشر روزنامه اطلاعات امکان داد که به روزنامه نگاران چپگرا و کمونیست سابق مقام تحریری بدهد؛ سیامک جلالی را سردبیر اجرایی اين روزنامه و غلامحسین صالحیار را معاون او کند، میز اقتصادی را به علی باستانی و صفحات رپورتاژ روز و مقالات خارجی را به منصور تاراجی بسپارد و .... تیراژ روزنامه های تهران در زمان علی امینی که تغییرات کلی یافته بودند چند برابر شده بود. علی امینی که زمانی سفیر ایران در واشنگتن بود در میان سران حزب دمکرات دوستان فراوان داشت و اصلاحات او مورد تمجید و حمايت جان اف. کندی [رئيس جمهور وقت آمريکا] بود.
    کُپی تیترهای صفحات اول شماره های 12 و 13 اردیبهشت 1340 روزنامه اطلاعات از اعتصاب و راهپیمایی معلمان تهران:
    



    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نظر تفسیرنگاران غرب درباره تظاهرات معلمان تهران در اردیبهشت 1340
تفسیرنگاران غرب بعدا و هریک به شکلی ـ تصویر دیگری از تظاهرات معلمان مدارس تهران در اردیبهشت 1340ترسیم کردند. نکته مشترک و تا حدّی استفهامی تفسیرنگاران این بوده است که تظاهرات تا چهار روز پس از برخورد ـ تنها یک کلانتر پلیس و ظاهرا به اراده خودش با تظاهرکنندگان در میدان بهارستان ـ ادامه يافته بود. به نظر این تحلیلگران، تظاهرات معلمان تهران طبق یک نقشه و برنامه سیاسی و با هدف خاص طرح ریزی شده بود و معمّاگونه بود زیراکه در روزهای نخست، ممانعت وجود نداشت و پلیس و ساواک مانع اجتماع آنان و از آنجا ورود به خیابانها نشدند و همچنین پس از برخورد محدود در میدان بهارستان. نتیجه تظاهرات که عمدتا به صورت راهپیمایی طولانی بود کناره گیری جعفر شریف امامی (متمایل به دولت لندن) از نخست وزیری و تغيير كابينه بود. دکتر علی امینی شانزدهم اردیبهشت 1340 نخست وزیر شد و محمد درخشش رهبر اصلی تظاهرات (متوفی در آمریکا)را وزیر فرهنگ (آموزش و پروش و علوم فعلي) کابینه خود کرد. علی امینی که زمانی سفیر ایران در واشنگتن بود و در میان سران حزب دمکرات آمریکا دوستان فراوان داشت مورد حمايت جان اف. کندی [رئيس جمهوری وقت آمريکا] بود. خواست جان اف. کندی دمکراتیزه کردن ایران، خارج ساختن جامعه ایرانی از چنگ فئودالیسم (ارباب و رعیتی) و خواص و نیز کاهش اختیارات اجرایی شاه بود تا بهانه را از دست مسکو بگیرد. امینی تا حدی موفق به تغییردادن چهره جامعه ایران شد ولی شاه با کمک انگلوفیل ها (سیاستمداران هوادار دولت لندن) مانع از طولانی شدن عمر دولت وی شد و سپس با انتشار دو کتاب خاطرات خود و انقلاب سفید (که نویسنده اش شخص دیگری بود و پاورق روزنامه ها شده بود) خودرا مبتکر آن معرفی کرد و با کمک علم (امیر اسدالله علم) و سرکوب قیام هواداران آیة الله خمینی در 15 خرداد 1342 و تبعید او به ترکیه قدرت خودرا بازیافت و دیکتاتوری آغاز کرد.
    مورخان غرب که بعدا نظرات مشابهی ابراز کرده اند،سیاست های جیمی کارتر در قبال ایران در اواخر دهه 1970 را دنباله سیاست های اوایل دهه 1960 جان اف کندی خوانده اند. به نظر این مورخان، کارتر هم نمی خواست نظام حکومتی ایران تغییر کند، مایل به دمکراتیزه شدن ایران و کوتاه شدن دست شاه از امور اجرایی بود. کارتر می دانست که شاه (پهلوی دوم) مبتلاء به بیماری سرطان است. کارتر نگران آن بود که روس ها برنامه افغانستان را در ایران هم پیاده کنند. دولت مسکو با ایران، مرز مشترک طولانی داشت و کمونیست های ایران از دهه 1960 دست به عملیات چریکی محدود زده بودند. برای دولت مسکو آسان بود که به این کمونیست ها جنگ افزار برساند. دولت عراق هم در آن زمان از متحدان مسکو بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دکتر جمشید روستا و ابتکار نصب ساین در میدان های جنک، محل آثار تاریخی و رویدادهای جالب و مهم با هدف آموزش عمومی و ارتقاء آگاهی ها
در اردیبهشت 1396 (اپریل 2017) از تلاش بسیار مهم، مفید و جالب دکتر جمشید روستاـ یک تاریخدان ایران خبر داده شده است که می کوشد با هدف آموزش عمومی و ارتقاء سطح آگاهی ها، با کمک افراد نیکوکار، دستگاهای دولتی و دانشجویان در میدان های جنگ، محل آثار تاریخی و رویدادهای مهم استان کرمان، [به سبک اروپا و آمریکای شمالی] ساین هایی قرار داده شود و بر این ساین ها، خلاصه ای درباره سابقه محل درج گردد مشابه ساین زیر که در محل نبرد مهاجران استقلال طلب آمریکا با نیروهای انگلیسی حاکم بر مهاجران در نهم دسامبر 1775 روی داد:
    



    دکتر روستا مدیر و مدرّس گروه آموزش تاریخ در دانشگاه شهید باهنر (کرمان) است. تخصّص او عمدتا رویدادهای قرون وسطی ازجمله علل و نتایج مهاجرت و تعرّضات اقوام آلتائی (قره ختائیان، مغولان و ...) به سرزمین های غربی و جنوب غربی (... و ایران) است که نقشه جغرافیایی، اوضاع اجتماعی ـ سیاسی و رفتار و مَنِش مردم سرزمین های متصرفه را تغییر داده است.
    دکتر روستا رسالات متعدد در زمینهِ «ریشه حکومت عثمانیان ـ چگونگی و نتایج»، «سلجوقیان آناتولی ـ ترکیه امروز»، «مهاجرت قره ختائیان ـ زردهای تیره پوست ـ از مناطق شمالی چین و منچوری به فرارود و ایران خاوری ـ علل و نتایج»، «سلطه قره ختائیان و سلجوقیان بر کرمان»، «درباره ترکان خاتون»، «اوضاع تجاری ایران و هند در دوران حکومت سلجوقیان»، «قره ختائیان ـ نژاد، زبان و مهاجرت آنان به سمت غرب و ایجاد دولت در مناطق متصرفه» و ... نوشته است.
Historian J. Roosta


    دکتر روستا در طول اقامت در کرمان دست به تکمیل جغرافیایِ تاریخی این استان ـ بزرگترین استان ایران به لحاظ وسعت و از باستانی ترین آنها زده ازجمله راهنمایی و تشویق به تعمیر مقبره خواجه اتابک محمد در خیابان ابوحامد که رو به ویرانی و گمنامی گذارده بود.
    به اظهار اصحاب نظر، ابتکار ساین گذاری در محل آثار باستانی و محل وقوع رویدادهای تاریخی با هدف آموزش عمومی و یادآوری و ایجاد غرور و انگیزه، یک اقدام جالب و مهم است. مثلا؛ در جلگه رایِن ـ محل یک نبرد بزرگ و پُرتلفات، ساین مربوط نصب شود با ذکر زمان و چگونگی و نتایج جنگ و در همین رایِن، در محل به اصطلاح محلی «قلعه کهنه» این شهرکِ واقع در دامنه کوه هزار ساینی نصب شود که نشان دهد این قلعه، رایِنی ها را در برابر چند تهاجم بزرگ ازجمله تهاجم یک یکان نظامی اسکندر مقدونی حفظ کرده بود و یا در کنار معادن سنگ مرمرِ سبز این شهرک که بر سر راه جیرفت به کرمان و ... واقع شده است بر ساین نوشته شود که از این معادن، مرمر سبز با شتر به هند حمل و در بنای تاریخی تاج محل بکار رفته و نیز در کنار بقایای آسیاب های آبی منحصر به فرد این شهرک که در دوران قدیم برای ارتش ایران شمشیر می ساخت و اسب پرورش می داد، [یکی ازاین مراکز پرورش اسب به نام طویلهِ سردار باقی مانده و هنوز پا برجاست] و نیز درباره آبشار معروف آن، چشمه آب معدنی گَزگ [که اینک و پس از حفر چاههای عمیق متعدد خشک شده است]، گذرگاه تاریخی گُدار گودِر، درختان توت، چنارها و گردوی مشهور آن و سابقا صادرات شیره توت از این شهرک و همچنین رویداد سرقت جزوه های خطی قرآن مجید از نمازخانه مُشرِف به باغ مزار در جریان جنگ جهانی دوم و اشغال نظامی ایران که یک خبر جهانی وقت شده بود. گفته شده است که این جزوه ها از زمان آل بویه در این نمازخانه قرارداده شده بودند. نخستین شورای شهر در تاریخ معاصر ایران، در دهه 1320 در این شهرک ایجاد شد و نیز صفه (طاق) 200 ساله خواجه ای ها که الگوی ساختمانی خانواده های وقت با هدف حفظ وحدت خانواده ها شده بود و همچنین محل ساختن لوازم یدکی برای اتومبیل، توپ، تیربار و هواپیما با دست (چکش و سوهان) در دوران تحریم ایران در زمان حکومت مصدق در این شهرک، در یک کارگاه بزرگ مرکب از گروه آهنگران راینی به ابتکار یک آهنگر به نام هدایتی.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
3 راه برای جلوگیری از تجدید اعتیاد معتادانِ تَرک اعتیاد کرده
«مریم بهمن زاده» که سال ها در کرمان در مراکز تَرک اعتیاد «دی» و «مهاجر» کار کرده و تجربه اندوخته به این نتیجه رسیده است که اگر برای زنانِ تَرک اعتیاد کرده، شوهریابی شود و ازدواج کنند بار دیگر سراغ اعتیاد نخواهند رفت. تجربه وی که در بهار 1396 گزارش شد همچنین در مورد مَردانِ تَرک اعتیاد کرده نشان داده است که این مردان اگر برای مدتی در شهری دوردست سرگرم کار شوند به اعتیاد باز نخواهند گشت زیراکه دوستان و همشهریان معتاد باردیگر پای آنان را به اعتیاد می کشانند و بنابراین، نباید تا مدتی با این دوستان ارتباط داشته باشند.
    
مریم بهمن زاده

مریم بهمن زاده 34 ساله همچنین عقیده دارد که اگر اعضای جامعه از شرح احوال، چگونگی افتادن به دام اعتیاد و ابراز ندامت های معتادان به مواد مخدر آگاه شود نه تنها گِرد اعتیاد نخواهند گشت بلکه با همه توان به مبارزه با آن کمک خواهند کرد. این شرح احوال و چگونگی افتادن به دام اعتیاد و زیانهای ناشی از آن و پشیمانی، بسیار آموزنده و پیشگیر خواهد بود.
    وی که دختر یک فرهنگی برجسته و نمونه کرمان است کتاب شرح احوال دهها معتاد پشیمان و تَرک اعتیاد کرده را در دست تنظیم دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بررسی انتقال پایتخت ایران از تهران و پایتخت اندونزی از جاکارتا
به اقتباس از برزیل، در اپریل 2019 گزارش های رسانه ای حکایت از بررسی امکان انتقال پایتخت دو کشور دیگر می کرد؛ جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اندونزی که اندونزی بزرگترین کشور اسلامی به لحاظ جمعیت است.
    بمانند برزیل، راه حلِ مسئلهِ بزرگ شدن پایتخت ها که مشکلات متعدد و بزرگ به وجود می آورد، انتقال پایتخت (ادارات و دفاتر دولتی و کارمندان آنها با اعضای خانواده) به شهری تازه ساخت و یا شهری کوچکتر است با تعیین محدوده قانونی به دست آمده است. تهران 3 میلیونی 40 سال پیش با داشتن ضوابط ِ«محدوده شهر»، اینک بیش از 12 میلیون جمعیت دارد بدون ضابطه محدودهِ شهر. این شهر واقع در دامنه کوه و احتمال خطر تگرک و سیل، روی کمربند زلزله هم قرار گرفته است.
    رئیس جمهوری اندونزی گفته است که انتقال پایتخت از شهر 10 میلیونی جاکارتا قطعی است و در جستجوی شهری کوچک و متناسب است. رییس جمهوری اندونزی انتقال پایتخت را از جاکارتا یک اقدام مهم اعلام کرده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دنياي هنر
روزي که لئوناردو داوينچي درگذشت
تصويري كه داوينچي از خود كشيد

امروز سالگشت درگذشت «لئوناردو داوينچي Leonardo da Vinci» معمار، نقاش، مجسمه ساز، شاعر، رياضي دان، موسيقي دان، زيست شناس و مخترع فلورانسي (ايتاليايي) است كه در 15 اپریل 1452 متولد و دوم مي 1519 درگذشت.
    با اين كه در قرن پانزدهم دائره معلومات بشر آن چنان وسعت نداشت كه يك فرد نتواند بر همه آنها مسلط شود، معذلك داوينچي يك نابغه بود و مرد رنسانس (تجديد حيات انديشه، ادبيات و علوم). ابن سيناي ما هم بر همه دانش زمان خود مسلط بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو ادبيات
ساختمان تازه آرامگاه سعدي
تصوير سعدي
ساختمان تازه آرامگاه استاد سخن پارسي و اندرزگوي بزرگ، مصلح الدين سعدي كه به همت انجمن آثار ملي ساخته شده است 11 ارديبهشت 1331 در زادگاهش، شهر شيراز، گشايش يافت.
    سعدي ــ نهم دسامبر سال 1292 ميلادي در زادگاه خود شهر باستاني شيراز وفات يافته است. وي بسال 1210 ميلادي در شيراز به دنيا آمده بود. سعدي در سال 1257ميلادي بوستان كه عمدتا نثر است و سال بعد گلستان را كه غالبا نظم است به پايان رسانيد.
     نظم و نثر سعدي كه تا آن زمان چنين سبك و روشي سابقه نداشت فصاحت زبان پارسي را به اعلا درجه رسانيد. سعدي نثري روان و شيرين دارد. حكايات و ابيات سعدي آكنده از پند و اندرز براي اصلاح مردمان است. وي در عين حال يك صوفي بود.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
بازگشت حس لامسه نخستين بانوي «صورت پيوندي» جهان
ايزابل


    ايزابل دنوار، زن 38 ساله فرانسوي اول ماه مي 2006، پنج ماه و چند روز پس از پيوند صورت گفت كه حس لامسه اعضاي پيوندي به حالت طبيعي درآمده و نگراني ندارد. وي نخستين انساني است در جهان كه تحت عمل جراحي پيوند صورت قرار گرفته و قسمتي از چانه، بيني، لب و گونه او متعلق به زن ديگري است كه ديگر زنده نيست. ايزابل در جريان حمله يك سگ، تقريبا نيمي از صورت خود را از دست داد و سگ قسمتهايي را كه با دندان كنده بود خورده بود. اين عمل پيوند كه در فرانسه انجام گرفت، راه را براي پيوند صورت گشوده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
«ميرزاده عشقي» ناشر روزنامه شد
ميرزاده
12 ارديبهشت 1300 (دوم ماه مي 1921) در تهران اعلام شده بود كه ميرزاده عشقي از 4 روز بعد روزنامه منتشر خواهد كرد كه شامل خبر، مقاله، طنز و نيز شعر خواهد بود.
    اين روزنامه 16 ارديبهشت 1300 انتشار يافت. آن زمان، روزنامه نگاري ايران مطابق قاعده نبود و هركس كه سواد و معلوماتي داشت مي توانست نشريه بدهد. نشريات معمولا به صورت ابزار سياسي بكار گرفته مي شدند تا وسيله رسانيدن «خبر» و «نظر». امروزه و 9 دهه پس از آن زمان، ديده نشده است كه در ايران، حتي به يك روزنامه نگار حرفه اي قديمي (حرفه اي در استاندارد بين المللي) پروانه انتشار روزنامه (نشریه یومیه) داده شده باشد! تا ما روزنامه خوب به مفهوم آنچه كه بايد باشد؛ داشته باشيم.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آغاز انتشار مجله «خانه داري خوب» در 1885
پشت جلد «خانه داري خوب» در آگوست 1908


    
پشت جلد همين مجله در دسامبر 1966


    دوم ماه مي سالروز انتشار مجله ويژه بانوان به نام «خانه داري خوب» است كه در سال 1885 انتشار يافته است.
    دوم ماه مي 2006 به مناسبت گذشت 121 سال از انتشار مجله «خانه داري خوب» ، استادان روزنامه نگاري و اصحاب نظر در اين حرفه در چند ميزگرد تلويزيوني به بحث درباره اهميت مجله هاي تخصصي در دنياي امروز (قرن 21) از لحاظ ارتقاء معلومات عمومي و نياز مخاطبان پرداخته و پيش بيني كرده بودند كه سرانجام، روزنامه هاي عمومي هم تخصصي خواهند شد و بناچار هركدام تلاش خود را روي يك نوع موضوع متمركز خواهند ساخت تا مخاطب بداند كه كداميك را براي خواندن انتخاب مي كند. اين اصحاب نظر كاهش شديد درآمد نشريات عمومي را مثال زده و گفته بودند: كاهش درآمد نيويورك تايمز در سه ماه اول امسال (سال 2006) نسبت به سه ماه اول سال 2005 تا ميزان يك سوم، مويد اين نظر است كه مخاطبان قرن 21 اخبار را از طرق ديگر و حتي «سلفون» زودتر از روزنامه ها به دست مي آورند و در نتيجه نياز به تحليل و مطالبي دارند كه به آنها اطلاعات بيشتر دهد و معلوماتشان را بالا ببرد.
    آنها مثال آورده بودند: در دوم ماه مي 1885هنگامي كه «كلارك بريان» مجله «خانه داري خوب» حاوي مطالبي كه مورد علاقه بانوان بود از قبيل خانه داري، بهداشت، طرز تهيه غذا، اقتصاد خانواده، بچه داري، سالروز تولد بانوان سالخورده، نوزاد، پوشاك و ... را در ماساچوست با تيراژ چهار هزار نسخه به توزيع داد همه گمان مي كردند كه ظرف چند ماه ورشكست خواهد شد و لذا بانكها جرات دادن وام به اورا بدون دريافت وثيقه ملكي نمي كردند اما ديديم كه كه تيراژش در سال 1911 به 300 هزار نسخه و در 1966 به 6 ميليون رسيد و .... نتيجه گيري اصحاب نظر از پرفروش شدن اين مجله اين بوده است كه در عصر اينترنت، نشريات چاپي بايد به سوي تخصصي شدن بشتابند تا هركدام در يك موضوع، قوي تر باشند و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
... و ماهنامهِ روزنامک به توزیع داده شد
ماهنامه «روزنامک» که نخستين شماره آن ـ شماره فروردين 1393 ـ که پس از چاپ، از ارديبهشت به توزيع داده شده بود يک نشريه غير انتفاعيِ فرهنگي و هدف از انتشار آن، آموزش عمومي و کمک به ارتقاء سطح آگاهي ها است که گفته اند؛ «دانستن» عامل و ابزار «توانستن» است. بيان مستقيم و يا غير مستقيم هر اشتباه ـ درسي براي همگان است و پيشگيري از تکرار آن، درس براي بهتر زيستن و رفتار و روش درست داشتن در هر زمينه و تقويت خصلت هاي حسنه انساني و اخلاقيات، که هدف آموزش عمومي و تکليف هر رسانه است و همچنين افزودن بر معلومات عمومي مخاطبان. قلمرو فرهنگ بسيار گسترده است و تعاريف آن را مي توان در لغت نامه ها و تأليفات انديشمندان يافت و خواند. بازنويسي رويدادهاي گذشته و حال به زبان و گرامر ژورناليستي، علل و نتايج هر رويداد ـ گفتار و عمل، تحليل آنها از ديدگاه مورّخ و صاحبنظر، نظرات ابراز شده انديشمندان و بزرگان در طول زمان، پيشرفت هاي علمي و ادبي و تحولات رسانه ها، انعکاس زشتي ها و زيبايي ها از وظايف آموزشگر و هر دوستدار انسان است و همچنين شرح تجربه و مشاهدات و نيز بازگو کردن خاطرات (تلخ و شيرين).
    تجربه 61 ساله ناشر و نويسنده اين ماهنامه (نوشيروان کيهاني زاده) از روزنامه نگاري، تاريخ نويسي و تدريس ـ راههاي بهتر و آسانترِ کمک به ارتقاء مدنيّت، پيشرفت هاي فرهنگي و افزايش معلومات عمومي در چارچوب آن پيشه را به دست داده است. بنابراين، اين ماهنامه در دو اِدیشن؛ چاپی و آنلاین ـ در همين چارچوب انتشار خواهد يافت، به اميد اينکه بتواند به سهم خود به ايرانيان و پارسي زبانان کمک کند.
     ناشر روزنامک و مؤلف این تاریخ آنلاین با همين انديشه، انگيزه و آرزو از آغاز شهريور ماه 1335 (آگوست 1956) پس از اتمام نخستين دوره آموزش آکادميک روزنامه نگاري در ايران گام به دنياي رسانه ها ـ و همزمان در همه شاخه هاي آن: روزنامه، مجله، راديوتلويزيون، عکس، کتاب و دستگاه کمکي آنها؛ خبرگزاري گذارد، شبانه روز کار کرده و نياسوده زيراکه عاشق بي قرار پيشه خود بوده است. يک لحظه از افزودن بر معلومات خود در همه اين رشته ها به علاوه «تاريخ» که با ژورناليسم قلمرو مشترک دارد غفلت نکرده و با تحمّل سختي ها به آن ادامه داده است.
    مروري بر نوشته هاي ناشرِ مجله «روزنامک» در طول 61 سال روزنامه نگاري و تاريخ نويسي و بويژه در 26 سال اخير، هدف اورا که آموزش عمومي و خدمت فرهنگي است نشان مي دهد. اين ماهنامه تنها يک نويسنده دارد و اين نويسنده ـ شخص ناشر است و بنابراين، هزينه تحرير و تحريريه ندارد.
    نوشيروان کيهاني زاده از پانزدهم ماه مي 2002 (25 ارديبهشت 1381) روزنگار (کرونيکل) تاريخ ايران و عمومي براي ايرانيان و پارسي زبانان را به صورت آنلاين داير کرده است که بزرگترين آنلاين فارسي از اين دست در اينترنت (شبکه شبکه ها) است که از آن در نشريات و نطق ها نقل مي شود. وي روزنامکِ آنلاين www.rooznamak.com را هم از 12 نوامبر 2003 (21 آبان 1382) به صورت يک روزنامه کوچک و شرح برخي از رويدادهاي روز و گذشته داير کرده است که متفاوت از اِديشِن آنلاينِ ماهنامه روزنامک www.rooznamak-magazine.com است. هر لحظه که يک رويداد جالب و يا مهم اتفاق افتد، شرح واقعه بر مطالب وبسايت روزنامک اضافه خواهد شد.
    چرا اين نگارنده از فکر انتشار روزنامه به ماهنامه روي آورده است؟. اين پرسشي است که بارها از او شده بود و اين است پاسخ: "در فروردين 1359 که فله ای از روزنامه اطلاعات هم اخراج شديم که هشت ماه پيش از آن مصادره شده بود و در دست بنياد مستضعفان بود، به مقامات دولتي وقت مراجعه کرديم که علت را بگويند و طبق قانون و استانداردها غرامت اخراج بدهند. گفتند که اخراج شما (همه) کار ما نبوده است. ما مي توانيم درصورتي که واجد شرايط باشيد و تقاضا کنيد پروانه نشريه به شما بدهيم. [قبلا و با شماري ديگر از همکاران، از خبرگزاري و راديوتلويزيون هم اخراج شده بوديم.]. طبق مقررات وقت، «حقوق بگير دولت نبودن و روزنامه نگار بودن» از شرايط دريافت پروانه بود.
     اين نگارنده تقاضا کرد و در تيرماه 1359 پروانه انتشار روزنامه «سپيده دم» را به دست آورد. مقدمات کار از ساختمان و ميز و ... را آماده کرد و در شهريورماه براي خريد «تايپ ستينگ» که دستگاه نويني براي حروف چيني و بزرگ و کوچک کردن حروف و تصاوير بود و مشکلات «لاينو تايپ» را نداشت به لندن رفت که جنگ آغاز شد و خبردادند که چون کمبود کاغذ و مرکّب است دست نگهدارد. پس از جنگ، مراجعه شد گفتند که بايد پروانه قبلي با شرايط قانون مصوّب در 1364 تطبيق داشته باشد که تقاضاي تطبيق شد. چندي بعد خبر دادند و باز هم بدون ذکر دليل، که اين نگارنده [با مدرک دکترا در تاريخ، ليسانس و فوق ليسانس در روزنامه نگاري، فوق ليسانس در علوم کتاب و ... و تا آن زمان ـ چهار دهه تجربه کار روزنامه نگاري و بدون پيشينه بد] صلاحيت روزنامه دادن را ندارد. به اين راي اعتراض شد ولي هيات نظارت ـ پس از سالها انتظار ـ در يک جلسه خود در تابستان 1384به رغم داشتن ستون هاي متعدد با ذکر نام او و مقالاتش در روزنامه ها ازجمله دو روزنامه دولتي ايران و همشهري، رأي قبلي مبني بر «صلاحيت نداشتن» را تاييد کرد!، بازهم بدون ذکر علت. نگارنده ضمن اعتراض به راي تازه و دنبال کردن اين اعتراض تا به امروز، و گرفتن وکيل و رفتن به ديوان عدالت اداري، کميسيون اسلامي حقوق بشر و ... به نوشتن براي روزنامه هاي تهران ادامه داد. يکي از انگيزه هاي او از اين کار (نوشتن براي روزنامه هاي تهران) اين بود که به رغم آراء صادره، ثابت شود که «صلاحيّت» روزنامه نگاري داشته است.
     نگارنده چندي پس از انتصاب عليرضا ملکيان ـ مقاله نويس بنام و داراي تجربه سردبيري يک روزنامه بزرگ و زماني همکار ـ به معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد به ديدار او شتافت و مشکل را درميان گذارد. ملکيان گفت که اگر هدف، خدمت فرهنگي و ارتقاء معلومات عمومي و سطح آگاهي هاست و به تنهايي مي خواهد مطالب را بنويسد بهتراست که درخواست ماهنامه و يا دوماهنامه کند. نگارنده چندي بعد و در شهريور 1390 درخواست «ماهنامه روزنامک» را داد ولي خبري نشد. به وزير وقت نامه نوشت که چون از مرز 70 سالگي گذشته نمي تواند زيادتر از اين، در ليست انتظار بماند که جوابي نشنيد و به رغم اينکه وزير گفته بود که رسيدگي به درخواست ها به «روز» شده است يعني که ليست انتظار وجود ندارد، اقدامي صورت نگرفت تا اينکه دولت تغيير کرد و نگارنده به وزير تازه که مردي شجاع به نظر مي رسد نامه نوشت و پروانه ماهنامه صادر شد.".
    اين نگارنده سپس با چند چاپخانه و توزيع کننده تماس گرفت و به اين نتيجه رسيد که اگر کار را به منصف ترين آنها بدهد هر نسخه مجله (اجرت صفحه آرا، ليتوگرافي، چاپ، بهاي کاغذ و هزينه توزيع) مي شود حدود هزار تومان (30 پنيِ آمريکا ـ نزديک به يک سوم يک دلار) و مجله که غير انتفاعي است به همين بها عرضه و از دولت و موسسه عمومي مطلقا کمک مالي دريافت نخواهد کرد زيرا که اين عمل مغاير اصول روزنامه نگاري حرفه اي و تفکيک قوا در يک دمکراسي است که ژورناليسم را قوه چهارم دمکراسي بشمار آورده اند.
    کار آرايش صفحات را حميده خواجوي راد (دختر صفر خواجوي راد روزنامه نگار قديمي و همکار دهها ساله در روزنامه اطلاعات) برعهده گرفت و اين قسمت از مسئله حل شد ولي مسئله معرفي مجله و آشنايي با آن باقي مانده بود که 16 فروردين 1393 به ديدار حسين انتظامي معاون مطبوعاتي وقت وزارت ارشاد رفت. نگارنده در ملاقات با انتظامي به او گفت: مي دانيد که يک مجله فرهنگي و يا مجله اي با مطالب سنگين بايد به جامعه معرفي شود. در کشورهاي ديگر اين کاررا نه تنها شبکه هاي تلويزيوني بلکه مقامات فرهنگي دولت مي کنند. به اين ترتيب که شماره هاي نخست مجله را بدون پرداخت بها (رايگان) از ناشر دريافت مي کنند و با نامه و پيک براي مقامات و اعضاي پارلمان، رسانه ها و مدارس، کتابخانه هاي عمومي و پژوهشي (دانشگاهي) مي فرستند تا از محتواي آن اطلاع حاصل کنند و در ترتيب دادن توزيع آن هم کمک مي کنند.
    وي به انتظامي گفت همان طور که مي دانيد طبق يک ضابطه قديمي، روزنامه اي که پس از صد شماره به «دخل = خرج» نرسد «شکست خورده» تلقي مي شود و در مورد مجله هفتگي و هفته نامه تا 16 شماره و براي ماهنامه تا 4 شماره و اين قاعده درباره «روزنامک» رعايت خواهد شد و اگر تا شماره چهارم از آن استقبال نشود، تا تصميم بعدي، انتشار آن تنها به صورت آنلاين که هزينه چاپ و مشکل توزيع ندارد ادامه خواهد يافت و چاپي آن در آمريکا و کانادا که در آنجا نياز به دريافت پروانه نيست. دولت براي معرفي يک کار فرهنگي که هزينه هم برايش ندارد بايد کمک کند. نگارنده به انتظامي تاکيد کرد که «مجله روزنامک» مطلقا از دولت و منابع ديگر کمک مالي دريافت نخواهد کرد زيرا که دريافت چنين کمک هايي مغاير اصول روزنامه نگاري است که قوه چهارم يک دمکراسي بشمار آمده و اين قوا بايد مُنفک از هم باشند. «روزنامک» به اصول ژورناليسم وفادار خواهد بود.
    مجله روزنامک به انتشار خود - چاپي و آنلاين - ادامه داده است.
    
روي جلد شماره 1 ماهنامه فرهنگي روزنامک که در فروردين 1393 به توزيع داده شده بود

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
زادروز كاترين بزرگ كه روسیه را وارد باشگاه قدرت های اروپایی کرد و چهار شهر بزرگ در اوکراین امروز ساخت و کریمه را ضمیمه کرد
Catherine II
كاترين دوم (اِکاترينا) Catherine II - Catherine the Great پادشاه روسيه كه از جولاي 1762 به مدت 34 سال بر اين کشور حكومت كرد دوم ماه مي 1729 به دنيا آمده بود. پدر کاترین یک امیرزاده پروسی (آلمانی) بود و رئیس بخشی از شمال پروس (اینک واقع در لهستان). کاترين که در تاريخ روسيه از او به عنوان «کاترين بزرگ» نام مي برند در پي يک کودتا که بر ضد شوهرش ـ پتر سوم صورت گرفت به سلطنت رسيد، برنامه ها و کارهاي پتر بزرگ را دنبال کرد و با تدابير خود روسيه را وارد باشگاه قدرت هاي اروپايي ساخت. وي که از بستگان نزدیک شوهرش بود در روسيه نوعي «نظام وظيفه اجباري» برقرار کرد و در اجراي انديشه هاي پتر بزرگ، نقشه توسعه روسيه را در جهات مختلف کشيد ازجمله فرستادن مهاجر روس به قاره آمريکا (آلاسکا و کالیفرنیای شمالی)، تجزيه لهستان و گرفتن بخشی از آن براي روسيه، آغاز اجراي توسعه روسيه در منطقه درياي سياه و تصرفِ خان نشین کريمه که به نام تاتارستان کوچک (قِرِم خانلِغی ـ قِرِم یورتی) از 1441 تا 1783 در دست تاتارهای مهاجر از دشت قبچاق بود. با عثماني جنگ کرد و مولداوی و مناطقی از اطراف دریای سیاه را که در کنترل عثمانی (دولت استانبول) بود ضمیمه روسیه کرد و روسیه نو Novorossiya را ـ مناطقی که امروز در شرق، شمال شرقی و جنوب شرقی اوکراین واقع شده اند احیاء کرد و شهرهای Odessa، Kherson ، Dnipro ،Mykolaif (هر چهار شهر در اوکراین امروز) و بندر Sevastopol را ساخت. همچنين در زمان پادشاهي كاترين بود كه روسيه در صدد توسعه به جنوب، جنوب شرقی و شرق (خارج از محدوده روسیه وقت) برآمد. نخستین درگیری روسیه با ایران بر سر گرجستان در زمان کاترین بزرگ روی داد. در آن زمان آغا محمدخان قاجار پادشاه ایران بود. این مقدمهِ کار بود و جانشينان کاترین، در قفقاز و بعدا منطقه فرارود (آسياي مركزي) با منافع ايران درگير شدند و در پي دو جنگ بزرگ در قفقاز و درگيري هاي ديگر در منطقه فرارود، دست ايران را پس از هزاران سال از اين مناطق خود کوتاه ساختند.
     کاترين که هفدهم نوامبر 1796 و پس از 67 سال عُمر و 34 سال سلطنت (تزار روسیه بودن) درگذشت در طول سلطنت خود از نظرات انديشمندان و اصحاب تجربه ـ صرف نظر از داخلي و يا خارجي بودن آنان ـ براي اصلاح امور روسیه بهره مي گرفت و در همين راستا با «وُلتِر» اندیشمند بنام فرانسه مکاتبه داشت. وي در عين حال مي کوشيد که بزرگان و ژنرال هاي روسيه با هم روابط بسيار دوستانه داشته باشند و در میان مقامات کشور اختلاف نباشد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بنيادگذار جنبش صهيونيست
تئودور هرتسل
تئودور هرتسل روزنامه نگار اتريشي كه جنبش صهيونيست را تاسيس كرد دوم ماه مي 1860 در مجارستان كه در آن زمان قلمرو امپراتوري اتريش بود به دنيا آمده بود. وي از جانب روزنامه اي در وين كه در آن كار مي كرد مامور شد به پاريس برود و گزارش محاكمه دريفوس را تهيه كند و به اتريش بفرستد.
    هرتسل در آنجا متوجه احساسات خصمانه نسبت به يهوديان شد و به اين نتيجه رسيد كه يهوديان بايد براي خود كشوري داشته باشند و اين كشور نمي تواند در اروپا باشد. وي پس از انتشار كتابي تحت عنوان «كشور يهود» براي رسيدن به اين هدف جنبش صهيونيست را تاسيس و نخستين كنگره جهاني يهوديان را در 1896 در سويس بر گزار كرد و از سال بعد به صورت يك سازمان دائمي در آورد، خود رئيس آن شد و تا پايان عمر همچنان رئيس آن بود.
    جسد هرتسل در سال 1949 به اورشليم انتقال داده شد و در اين شهر مدفون گرديد.
    
    
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي كه پاپن درگذشت
دوم ماه مي 1969 فرانتس پاپن صدراعظم پيشين آلمان در 89 سالگي درگذشت. وي كه يك ناسيوناليست آلماني بود در زمان صدارت خود به حزب نازي و هيتلر كمك بسيار كرد و همين كمك باعث پيروزي آنها در انتخابات شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مارتين بورمن جاي «هِس» را گرفت
بورمان
در اين روز در سال 1941هيتلر «مارتين بورمان» را به جاي «هس» معاون خود كرد . هس در جريان انجام ماموريتي محرمانه در انگلستان دستگير شده بود. هواپيمايي كه هس خلباني آن را ـ خود برعهده داست در آسمان انگلستان دچار نقص فني شده بود و در ميان درختان فرود اجباري كرده بود.
    گفته شده است كه وي ماموريت داشت با مقامات انگليسي ملاقات و درباره صلح با آنان مذاكره كند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
افتادن برلین و جسد نیمسوخته هیتلر به دست روس ها ـ تسليم شدن نيروهاي نظامي آلمان در ايتاليا
دولت مسکو دوم ماه مي 1945 رسما اعلام کرد که برلین و حومه آن تماما به تصرف ارتش سرخ درآمده و سربازان روس جسد نیمسوخته هیتلر و اجساد چند مقام دیگر آلمان نازی را که خودکشی کرده بودند به دست آورده اند. در همین روز ژنرال «فون ویتینگ هاف Heinrich Von Vietinghoff» فرمانده واحدهای ورماخت (ارتش آلمان) در ایتالیا اعلام کرد که تسلیم خواهدشد و به این ترتیب جنگ در جبهه ایتالیا پایان یافت.
    سی ام اپریل 1945 (دهم اردیبهشت1324) و زمانی که نظامیان روس گام به دروازه های برلین پایتخت رایش سوم گذارده بودند و از شهر، تنها نوجوانان 14 تا 17 ساله آلمانی و نظامیان بازنشسته و عمدتا با سلاح سبک دفاع می کردند هیتلر در پناهگاه زیر زمینی اش خودکشی کرد تا زنده به دست روسها نیفتد. 29 آوریل و چند ساعت پیش از خودکشی، هيتلر در پناهگاه خود با «اوا براون 37 ساله» كه بيش از يك دهه معشوقه (مترس) او بود قرارداد ازدواج امضاء كرده بود!. هیتلر پیش از خودکشی، تپانچه اش را به «اوا» داده بود تا خودکشی کند. هیتلر از اطرافیانش خواسته بود که جسد او و «اوا» را آتش بزنند تا روسها نتوانند وی را تشخیص دهند. برخی از مورخان نوشته اند که در آن شب (سحرگاه سی ام اپریل) هیتلر نخست یک گلوله به سوی «اِوا» و سپس یک گلوله به سرخود شلیک کرده بود. هيتلر هنگام خودكشي 56 ساله بود. در پی خودکشی هیتلر تنی چند از مقامات دولت او ازجمله سخنگویش ـ گوبلز به عمر خود پایان دادند.
     هیتلر پیش از خودکشی، کارل دونيتس ـ گروس ادميرال آلمان (دریاسالار بزرگ) ـ را به سمت جانشینی خود تعیین کرده بود. عمر حكومت ادميرال بزرگ چند روز بیش طول نکشید. وی هنگام انتصاب، در غرب آلمان (جبهه آلمان با متفقین غربی) بود. دونیتس که عضو حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان (حزب نازی) نبود هفتم ماه مي اعلام کرد که آلمان آماده است تسلیم شود. دونيتس بزرگترين کارشناس جنگ زيردريايي جهان در قرن بيستم شناخته شده است. تاكتيك حملات زیردریایی به صورت «دسته گرگ = وولف پَك» از ابتكارهاي اوست كه حمله را به صورت دسته ای از زيردريايي ها آغاز مي كرد. با وجود تسلیم کردن آلمان، وي درپایان جنگ به ده سال زندان محكوم شد و تا سال 1980 زنده بود و با یک تشییع جنازه باشکوه که جهانیان انتظار آن را نداشتند به خاک سپرده شد.
     سه روز پیش از خودکشی هیتلر، 27 اپريل سال 1945 پارتيزانهاي كمونيست ایتالیا ضمن بازرسي چند كاميون نظامي آلمان كه در حال حركت به شمال ايتاليا براي خروج از اين كشور بودند، متحد هیتلر ـ موسوليني 62 ساله رهبر سابق ایتالیا (دوچه) و مِترس (معشوقه) او «كلارتّا پتاچي 33 ساله» و چند مقام پیشین را كه در ميان بار كاميونها مخفي شده بودند يافتند، بيرون كشيدند و 28 اپريل (روز بعد) همه را تیرباران کردند، اجساد شان را به شهر میلان منتقل و از ساختمانی به صورت وارونه آویختند. حکومت موسولینی 25 سال و هیتلر 12 سال طول کشیده بود.
    هيتلر با سخنراني هاي ميهني خود توجه آلماني هارا كه پس از جنگ جهاني اول تحقير شده بودند و با تورّم بي سابقه پول رو به رو بودند جلب كرده و حزب «ناسيونال سوسياليست كارگران آلمان ـ نازي» را به قدرت رسانيده بود و آلماني ها از سال 1934 اورا «فهرر = پيشوا» خطاب مي كردند. وي به آلماني ها وعده تجديد قدرت نظامي، ترقي اقتصادي و گردآوردن همه ژرمن نژادها در زير يك پرچم داده بود و سياست خارجي تهاجمي در پيش گرفته بود. اشتباه بزرگ او (که آکادمی نظامی ندیده بود و تاریخ نخوانده بود) حمله نظامي به شوروي و آن هم در آغاز تابستان (22 ژوئن 1941) بود كه كشوري پهناور و داراي نظامي ايدئولوژيك بود. اگر هیتلر وضعیت ناپلئون در سال 1812 و سرمای روسیه را که از اکتبر آغاز می شود در نظر گرفته بود و حمله را در اپریل (سه ماه زودتر) شروع کرده بود ممکن بود که شکست نخورد. درگيري همزمان در چند جبهه نيز از اشتباهات هيتلر بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
غرق شدن دو ناو سنگين، و پايان كار ناوهاي بسيار سنگين
«بلگرانو» پيش از جنگ و پس از جنگ و در حال غرق شدن

درجريان جنگ انگلستان و آرژانتين بر سر جزاير فالكلند، دوم ماه مي 1982 نبردناو سنگين «ژنرال بلگرانو Belgrano» متعلق به نيروي دريايي آرژانتين براثر اصابت دو اژدر غرق شد و تلفات سنگين به بار آمد (عكس بالا).
     اين نبردناو 12 هزارتُني قبلا به نام نبردناو «فينكس» متعلق به نيروي دريايي آمريكا بود كه موفق شده بود حمله ژاپني ها به «پرل هاربور» را تحمل كند و سالم بماند. چند سال پس از جنگ جهاني دوم، آمريكا پس از نوسازي، آن را به دولت آرژانتين فروخته بود. نيروي دريايي آرژانتين اين ناو را مامور غرق كردن كشتي هاي نيروبر انگلستان كرده و با دو ناوشكن به آبهاي فالكلند فرستاده بود كه زيردريايي اتمي انگليسي «كانكورور» با شليك سه اژدر كه دوتاي آن به بلاگرانو اصابت كرد آن را با آن زره قطور پولادين 14 سانتيمتري غرق كرد و 323 تن از افسران و ملوانانش را كشت.
    غرق شدن «بلاگرانو» سبب شد كه «ريگن» رئيس جمهور وقت آمريكا كار تعمير و نوسازي رزمناوهاي سنگين اين كشور معروف به «بتل شيپ»را متوقف سازد و سياست ساخت زيردريايي و ناو سبكتر را در پيش گيرد. مورخان نظامي نوشته اند: غرق شدن نبردناو «ژنرال بلگرانو»، نياز به داشتن ناوهاي سنگين نظامي را در برابر علامت سئوال قرار داد. اينك موشك سلاح موثر جنگ است و براي پرتاب موشك، از ناوچه همان كار ساخته است كه با «بتل شيپ» و رزمناو مي توان انجام داد. ساخت زيردريايي هاي كوچك (ميدجت) نيز از زمان غرق شدن نبردناو ژنرال بلگرانو مورد توجه قرار گرفته است. بلگرانو از قهرمان استقلال آرژانتين است که نام او بر آن ناو نهاده شده بود.
    18 سال پيش از غرق شدن نبردناو ژنرال بلگرانو، ويت كنگ در ساحل ويتنام جنوبي كشتي نظامي آمريكايي «كارد» را با اعزام غواص و انتقال مواد منفجره از زير آب غرق كرده بود. «كارد» يك كارير اسكورت بود و با آن هواپيما، هلي كوپتر و تانك و تفنگدار از نقطه اي به نقطه ديگر منتقل مي شد. اين كشتي (عكس پايين) دوم ماه مي 1964 غرق شد و تلفاتي به بارآمد.
کارير «کارد»

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تفسير اظهارات ماه مي 2004 گورباچف درباره اتحاد اروپاییان
اظهار نظر بهار 2004 ميخائيل گورباچف (آخرين رئيس اتحاد شوروي و به زعم پاره اي از روس ها و كمونيستهاي ساير كشورها؛ خائن بزرگ) از جانب برخي از مفسران مسائل سياسي، به نوعي اخطار به سران اتحاديه اروپا تعبير شده بود كه سي ام اپریل 2004 گفته بود عمل دولت هاي اروپايي از خواست مردمشان فاصله گرفته است؛ مردم خواهان اروپاي متحد با عضويت روسيه هستند ولي سران دولت هايشان راهي ديگر مي روند كه مآلا به تقسيم اروپا (روسيه و دوستانش يک طرف ـ بلوک غربي هاي اروپا، طرف ديگر) که به يك جنگ سرد اروپايي خواهد انجاميد ـ همان نوع معارضه اي كه احيانا قدرت هاي ديگر جهان خواهان آنند. گورباچف گفته بود که روند اوضاع و نظم تازه، ضرورت طلوع يک قدرت جهاني ديگر را ايجاب مي کند و اين قدرت ممکن است به صورت اتحاد چند کشور باشد و به هرحال «هند» اين قدرت و يا بخشي از اين قدرت خواهد بود.
    به اظهار اين مفسران، برخي متفكران آمريكايي هم بدشان نمي آيد كه شاهد احياء امپراتوري روسيه مركب از روسيه فدراتيو، اوكراين، بلاروس و قزاقستان باشند، زیراکه رقابت و جَوِّ رقابت باعث پیشرفت و اقتدار می شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ملي شدن منابع طبيعي بوليوي، از گاز طبيعي آغاز شد
مورالس، کاسترو و چاوس در کنارهم در ماه می 2006

درست پنجاه و چهار سال پس از تشكيل دولت دكتر مصدق ـ قهرمان جهاني مبارزه با استعمار و استثمار خارجي كه نفت ايران را ملي كرد، و دو روز پس از ديدار سه رهبر چپگرای وقت (عكس بالا) در هاوانا، و نيز به مناسبت روز جهاني كارگر، ايوو مورالس رئيس جمهوري وقت بوليوي و يک سوسياليست از بوميان قاره آمريکا، يکم ماه مي 2006 ملي كردن منابع طبيعي اين كشور را با به دست گرفتن امور گاز طبيعي آغاز كرد و اعلام داشت كه گام بعدي وي؛ نفت و معادن دیگر بولیوی خواهد بود. منابع طبیعی و زیرزمینی هرکشور که متعلق به همه شهروندان و نسل ها است باید در دست دولت ـ نماینده و وکیل آنان باشد.
    مورالس كه لباس كارگري بر تَن داشت و به منطقه نفتخيز بوليوي رفته بود از شركت هاي انگليسي، فرانسوي، اسپانيايي و برزيلي سرگرم استخراج گاز طبيعي بوليوي خواست كه دنباله کارخود را به سازمان دولتي بوليوي مربوط كه براي اين منظور تاسيس شده است تحويل دهند.
    وي سپس ارتش بوليوي را مأمور اجراي اين تصميم و تصرف منابع گاز طبيعي كرد. بوليوي از لحاظ منابع معدنی و گاز طبيعي دومين سرزمين در آمريكايی جنوبی بشمار مي آيد.
    در آن زمان، اقدام مورالس در بازارهاي بين المللي سوخت (انرژی) زلزله به وجود آورده بود. پيش بيني شده بود که اگر کارشناسان منابع زیرمینی و گاز طبيعي وابسته به کمپاني هاي چند مليّتي، بوليوي را ترک کنند مشرق زميني ها جاي آنها را در بوليوي خواهند گرفت و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که چاوز ملي شدن صنعت نفت ونزوئلا را تكميل كرد


هوگو چاوز رئيس جمهوری وقت ونزوئلا، از بوميان (سرخپوستان) اين کشور و صاحب فرضيه «سوسياليسم قرن 21» يکم ماه مي 2007 به مناسبت روز جهاني کارگر، در حالي كه چند جت جنگده ساخت روسيه بر فراز ميداني بالاي سر او پرواز مي كردند، در اين ميدان در جمع كارگران سرخپوش، ملي شدن آخرين منطقه نفتي ونزوئلا را اعلام داشت.
    وي اين جت ها و معادل ده ميليارد دلار جنگ افزار ديگر را از روسيه خريداري كرده بود.
    عكس بالا، چاوز را در فولكس واگن قراضه اش نشان مي دهد. وي با اين فولکس واگن به ميدان محل تجمع کارگران ونزوئلا رفته بود.
    چاوز که به بيماري سرطان دچار شده بود پنجم مارس 2013 و پس از دو سال درگير بودن با اين بيماري درگذشت. وي که 59 سال عُمر کرد از سال 1999 رهبري ونزوئلا را به دست داشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ماموريت به انجام رسيد!، ولي ...


یکم ماه مي 2007 در چهارمين سالروز اعلام «ماموريت به انجام رسيد»، صدها تن از مخالفان ادامه وضعيت عراق، در حالي كه اين جمله را روي پارچه اي نوشته و آن را با دست گرفته و پشت آن صف كشيده بودند مقابل ساختمان كاخ سفيد واقع در خيابان پنسيلوانياي شهر واشنگتن گرده آمده بودند تا جورج بوش از پنجره دفتر خود آن را ببيند (عكس بالا).
    اين جمله (ماموريت به انجام رسيد) را سي ام اپریل سال 2003، جورج بوش در عرشه ناو هواپيمابر فرانكلين روزولت بيان كرده بود تا نشان دهد كه هدف از جنگ در عراق تأمين شده و عمليات نظامي پايان يافته است. حال آنکه ناآرامي هاي داخلي و نبرد جناح ها در عراق ادامه داشت و تلفات ببار مي آورد. شدت اين ناآرامي هاي پُرتلفات تا سال 2008 به صورت مقاومت و از اواخر اين سال و عمدتا از سال 2009، و پس از اجراي دستور عدم مداخله نظاميان آمريکايي در درگيري هاي خياباني ـ به شکل درگيري مذهبي، نژادي و سياسي درآمده بود.
    نيروهاي رزمي آمريکا در دسامبر 2011 عراق را ترک کردند ولي زد و خوردهاي داخلي و انفجارهاي انتحاري، اعتراضات خیابانی کم و بیش ادامه دارد. در دهه های اخیر (از نیمه قرن بیستم به این سوی) همه کشورهايِ دست ساخت دولت لندن وضعيت ناآرامي داشته اند از پاکستان و افغانستان تا عراق و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تظاهرات و اعتراض به اجحاف و استثمار کارگران در روز جهانی کارگر در سال 2013
یکم ماه می ـ روز جهانی کارگر ـ اجتماعات کارگری در چند شهر تبدیل به تظاهرات و اعتراض گردیده بود که برخی از این تظاهرات به خشونت کشانده شده بود. در سراسر اروپا بویژه در شهرهای اسپانیا و نیز آتن برضد اتحادیه اروپا تظاهرات شد و تظاهرکنندگان سیاست های اقتصادی این اتحادیه را عامل ریاضت اقتصادی و بیکاری خواندند. در بنگلادش، کارگران برضد کمپانی های پوشاک، استثمار کارگران و پرداخت مزدِ کم اعتراض کردند و ریزش یک ساختمان در 24 اپریل 2013 را که چند کارگاه تولید پوشاک در آن جای داده شده بود و یک طبقه آن مجوز ساخت نداشت نمونه بی اعتنایی و فساد اداری بیان داشتند. در ریزش این ساختمان چند طبقه بیش از هزار تن کشته و یا مجروح شده بودند. در نوامبر سال 2012 نیز چنین حادثه ای در بنگلادش روی داده بود. طبق گزارش رسانه ها، دستمزد کارگران پوشاک در بنگلادش حدود 37 دلار آمریکا در ماه است ـ خیلی کم. حال آنکه پوشاک تولیدشده توسط آنان، در بازارهای اروپا و آمریکا ده برابر و حتی بیشتر بفروش می رسد. در کره جنوبی نیز اعتراض بود. در سراسر جهان صدای اجحاف و استثمارشدن کارگران ارزان کشورهای فقیر و گسترش یافتن آن در پی شکست سوسیالیسم بگوش می رسید و نبود یک نظام رقیب [در برابر کاپیتالیسم] عامل این اجحاف بیان می شد که ادامه آن خشم عمومی، واکنش های سخت و احیانا طغیان خواهد بود و .... نمونه هایی از تصاویر رسانه ها از تظاهرات و اجتماعات کارگری در روز یکم ماه می 2013 در چند کشور در زیر آمده است:
    



    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
با انتخابات اپریل 2019 اوکراین، دو کشور در جهان دارای رئیس یهودی شدند
Zelensky
با انتخاب ولادیمیر زلنسکی V. Zelensky به ریاست جمهوری اوکراینِ 603 هزار کیلومتری و 41 میلیونی در انتخابات 21 اپریل 2019 که کار او در این سمت از 20 ماه می این سال آغاز می شود [شد]، دو کشور در جهان دارای رئیس یهودی شدند؛ اسرائیل و اوکراین. در همان اپریل 2019 در تفسیرهای رسانه ای گفته شده بود که اگر بِرنی ساندِرز ـ سناتور چپگرای آمریکا به نامزدکردن خود در دوره های بعدی انتخابات ریاست جمهوری ادامه دهد احتمالا جهان دارای سه رئیس جمهوری یهودی خواهد شد.
     زلنسکی یک کمدیَن، بازیگر و برنامه ساز (کارگردان) برنامه های نمایشی (در تلویزیون و فیلم سینمایی) بوده است که در 25 ژانویه 1978 در شهر 700 هزارنفری Kvyvyi Rih (کِوی ویی ـ ریه) در منطقه روس نشین و روس زبانِ جنوب مرکزی اوکراین به دنیا آمده و پدر و مادر او ـ هر دو یهودی هستند و پدر بزرگش یک سرهنگ ارتش روسیه بود. شهر کِوی ویی یک پادگان نظامی بود که کاترین بزرگ امپراتور روسیه آن را به صورت شهر درآورد و استالین با توجه به اینکه این شهر در ناحیه معادن سنگ آهن قرار دارد آن را صنعتی و فولادساز کرد و وسعت یافت.
     زلنسکی که از 17 سالگی وارد تمرین نمایش شده بود، در دانشگاه درس حقوق خواند، ولی ترجیح داده بود که بکار ساخت برنامه و فیلم کمدی تلویزیونی و ایفاء نقش بپردازد و در یکی از برنامه هایش نقش رئیس جمهوری را از دیدگاه کمدی و طنز ایفاء کرده و باعث جلب توجه اوکراینی ها شده بود. عنوان این برنامه؛ «نوکر مردم» بود.
    پیروزی زلنسکی در سیاست و بالاخره در انتخابات، نتیجه تلاطم های حکومتی اوکراین در دو دهه قرن 21 و درگیری هایِ زبانی و عمدتا پشت پردهِ بلوک غرب و روسیه بود. غرب که در نیمه دوم دهه 1980 به گورباچف و در دهه 1990 به یلتسین قولِ از صورت نظامی خارج کردن «ناتو» را داده بود، اگر دولت مسکو پیمان ورشو را منحل و از آلمان شرقی خارج شود، نظر به وارد ساختن اوکراین به «ناتو» و اتحادیه اروپا داشته و دولت مسکو می داند که در این صورت دوباره و این بار از فاصله نزدیکتری در محاصره بلوک غرب قرار خواهد گرفت و قاعدتا نمی تواند این وضعیت را تحمل کند.
    اوکراین که در قرن نهم در اطراف «کی یِفیَن روس» ایجاد شده و جنگ های منطقه ای لهستانی ها، سوئدی ها ولیتوانی ها و اشغال طولانی مغول ها را پشت سر گذارده و قرن ها بخشی از امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی بود در جریان فروپاشی این اتحادیه، اعلام استقلال کرد و از قرن 21 تلاش غرب برای واردکردن آن به «ناتو» و اتحادیه اروپا (یورو) آغاز شده، انقلاب مخملی به خود دیده و دو بار تا عضویت ناوابسته (اسوشی اِیشن) در اتحادیه اروپا پیش رفته است. در یک مورد آن، موافقت پارلمان و مخالفت Yanukovych رئیس جمهوری وقت باعث بروز ناآرامی شد که به تحریک بلوک غرب، این ناآرامی ها در سال های 2013 و 2014 وسعت گرفت و در پی تظاهرات کی اِف ـ اصطلاحا تظاهراتِ میدان که منجر به تیراندازی پلیس و قتل دهها تظاهر کننده شد، مجلس رای به عزل یانوکویچ (که مخالف عضویت اوکراین در بلوک غرب بود و هوادار سیاست مسکو) و رفتن او جهت اقامت در روسیه شد (به تعبیری؛ فرار به روسیه). در پی این تحول که دولت روسیه آن را «کودتای غرب» می خوانَد، در 2014 پترو پروشنکوPetro Poroshenko یک معامله گرِ ثروتمند و دارای نفوذ سیاسی (اصطلاحا؛ اولیگارش اوکراینی) و متمایل به غرب، طبق اعلامیه کمیسیون انتخابات با نزدیک به 60 درصد آراء رئیس جمهوری اوکراین شد و بدون توجه به پیشینه و تاریخ اوکراین دست به ملی گرایی زد، زبان اوکراینی (لهجه اکثریت) را زبان رسمی کرد که تلفظ «کی یِف» شد «کی ایو» و ...، کلیسای اوکراین را از کلیسای روسیه جدا کرد و ... و اوکراین را صد در صد کاپیتالیستی کرد که با مخالفت بسیاری از اوکراینی ها و انتقاد دولت مسکو رو به رو شد به طوری که در انتخابات اپریل 2019 نتوانست بیش از حدود 24 درصد آراء را بدست آورد و زلنسکی پیروز شد و رئیس ششم اوکراین که او نیز تمایلات غربی دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
نمايش سبيل



    در نمايش جهاني سبيل در سال 2006 که اواخر ماه اپريل در شهر «هسل» آلمان برگزار شد يكصد مرد از هشت كشور شركت كرده بودند. عكس بالا از «ويلي شواليه» يكي از شركت كنندگان در مسابقه برداشته شده بود كه نشان مي دهد ريشش را هم به شكل سبيل در آورده بود. با پايان يافتن جنگ جهاني اول، عصر سبيل هاي بزرگ و از بناگوش در رفته نيز به پايان رسيد، ولي نه براي شركت در نمايش هاي جهاني.
    پيش از جنگ جهاني اول، حتي ميان سران كشورها و ژنرالها بر سر سبيل رقابت بود. در انگلستان در سال 1947 باشگاهي با عضويت دارندگان سبيل هاي ديدني تاسيس شده که هنوز بکار خود ادامه مي دهد و داراي يک صد عضو داراي سبيل هاي معروف است. اين باشگاه Handlerbar Club نام دارد و داراي نمايش سالانه است.
    نمايش هاي جهاني ريش و سبيل ادامه دارد و در اپريل 2013 نيز اين مسابقه در «فورتس هايم» آلمان برگزار شده بود.
سه عضو باشگاه Handlerbar انگلستان

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 2 مي
  • 1536:   در این روز (دوم ماه می) هنری هشتم پادشاه انگلستان زن دوم خود «ان بولین Anne Boleyn» را متهم به جادوگری و خیانت به خود کرد و در برج لندن به زندان افکند تا با حضور هیأت منصفه (ژوری) مرکب از بزرگان انگلیس محاکمه شود که محاکمه 15 ماه می (13 روز بعد) انجام و به مرگ با گردن زده شدن محکوم شد که 4 روز بعد (19 می) حُکم به اجرا درآمد. طلاق قبلی هنری هشتم و ازدواج مجدد او باعث شده بود که توسط پاپ تکفیر شود و هنری در واکنش به اقدام پاپ، کلیسای انگلستان را از دستگاه پاپ جداساخت و خود رئیس کلیسای انگلستان شد. کاترین آراگون یک شاهدخت اسپانیایی نخستین زن هنری هشتم بود که چون دارای پسر نشده بود هِنری او را به رغم منع طلاق در آیین مسیحیت (کلیسای کاتولیک) طلاق گفت تا با ندیمه وی؛ آن بولین ـ یک امیرزاداه انگلیسی ازدواج کند. «ان بولین» نیز که سه سال بانوی هنری هشتم بود پسر بدنیا نیاورد ـ تنها یک دختر به نام الیزابت. هنری هشتم که چندبار ازدواج کرد برخی از زنان خودرا به جای طلاق متهم می کرد و به دست جلاد می سپرد. «ان بولین» مادر الیزابت یکم پادشاه بعدی انگلستان 19 ماه می 1536 در برج لندن گردن زده شد. وی در چهارمین دهه عُمر خود بود. تاریخ نگاران معاصر نوشته اند که «ان بولین» نیز قربانی پسر نیاوردن شده بود که هنری هشتم پسر می خواست تا ولیعهد کند. الیزابت یکم دختر «ان بولین» بود که انگلستان را قدرت کرد. وی ازدواج نکرد و به ملکه باکره (ویرجین) معروف بوده است.
        
    Anne Boleyn


        
  • 1833:   نيكلاي يکم تزار وقت روسيه فروش عمومي سِرف ها را ممنوع ساخت. با وجود اين سِرفدُم در روسيه لغو نشد.
        
  • 1878:   بلغارها برضد امپراتوری عثمانی بپاخاستند و خواستار استقلال شدند. دولت عثمانی برای سرکوب بلغارها که آنان را از رعایای خود می پنداشت نه تنها از واحدهای ارتش بلکه از میلیشیای خود معروف به باشی بازوک Bashi – Bazouk استفاده کرد و شمار کثیری از بلغارها کشته شدند و اروپاییان از این بابت به خشم آمدند. بلغارها در واکنش به مداخله ارتش عثمانی دست به کشتار مسلمانان غیر نظامی بلغار و ترک زدند و بیش از هزار تن از آنان را کشتند. این رویداد سرانجام به خودمختاری (داخلی) بلغارها انجامید و سلطان عثمانی با آن موافقت کرد.
        
  • 1879:   پابلو اگلسیاس (Pablo Iglesias Posse (1850- 1925 حزب سوسیالیست اسپانیا را تاسیس کرد. وی قبلا یک سندیکالیست و موسس اتحادیه های کارگری بود. نام پابلو در ردیف سوسیالیستهای بزرگ اروپا قراردارد. حزبی را که او تاسیس کرد سالهاست که دولت اسپانیارا به دست دارد.
        
  • 1917:  


    امروز زادروز وان تی اِن دونگ Van Tien Dung فاتح سایگون است که دوم ماه می 1917 بدنیا آمد و در 84 سالگی (17 می 2002) درگذشت. وی یکی از قهرمانان جنگ های استقلال و تأمین وحدت ویتنام است که در جنگ با ژاپن، فرانسه و آمریکا شرکت داشت و به درجه ژنرالی رسید و سرانجام وزیر دفاع ویتنام شد. او یک کمونیست بود و در اپریل و می 1975 شهر سایگون (اینک؛ هو شی مین سیتی) را محاصره و تصرف کرد و جنگ ویتنام پایان یافت. او قبلا نظامیان آمریکا در شهر هوئِه پایتخت پیشین ویتنام (دوران امپراتوری) را شکست داده بود.
        
  • 1927:   نخستين كنفرانس جهاني اقتصاد و تجارت آغاز بكار كرد كه در آن نمايندگان 52 دولت شركت كرده بودند.
        
  • 1936:  


    دوم ماه می زادروز هنرمند آرژانتینی Norma Aleandro است که در 1936 بدنیا آمده و در این روز در سال 2023 گام به 87 سالگی گذارده است. وی در وطن خود و در هالیوود در 47 فیلم بازی کرده و چند نمایشنامه نوشته و جوائز متعدد هنری دریافت کرده است. او از مشاهیر حرفه نمایش است.
        
  • 1952:   جت مسافربَر از این روز وارد کار شد و دهها مسافر از لندن به یوهانسبرگِ آفریقای جنوبی (ژوهانسبورگ) منتقل کرد. این هواپیما از نوع De Havilland Comet بود که این نوع هواپیما در سال 1949 ساخته شده و در این فاصله پرواز آزمایشی و رفع نقائص داشت. با این پرواز، کار ساخت هواپیمای جت برای حمل بار و مسافر سرعت گرفت که ادامه دارد و زمان مسافرت را کاهش داده است.
        
    جت مسافربَر کومِت در نخستین انتقال مسافر (دوم ماه می 1952)


        
  • 1998:   بانک مرکزی اتحادیه اروپا و به اختصار ECB در شهر بروکسل تأسیس شد و از بانک های مرکزی مهم جهان است و سیاست های پولی حوزه یورو (یورو زُن) را بدست دارد و اسکناس یورو زیر نظر آن چاپ می شود.
        
        
  • 2008:  


    در این روز در سال 2008 بانو Mireya Moscoso متولّد یکم جولای 1946 رئیس جمهوری پاناما شد. او نخستین بانو است که در این کشور واقع در آمریکا لاتین و میان دو اقیانوس اطلس و آرام به ریاست جمهوری انتخاب شده بود. وی که در سال 2023 وارد هفتاد و هفتمین سال حیات خود شد، 5 سال بر پاناما ریاست کرد. میرِیا از دههِ سوم عُمر خود وارد کار سیاست شده است.
        
  • 2008:   توفان نَرگِس که در خلیج بنگال پدید آمده بود در این روز وارد مناطقی از کشور برمه (میانمار) شد، 138 هزار تَن را کشت و ویرانی بسیار پدید آورد. واژه نرگس از زبان فارسی وارد زبان اردو شده است و در حوزه خلیج بنگال بکار می رود.
        
  • 2023:  


    اِدوار بالادور نخستین وزیر پیشین فرانسه (زمان ریاست جمهوری میتران) و یک اَرمَنی، دوم می 2023 گام به 94 سالگی گذارد. وی متولّد شهر اِزمیر جمهوری ترکیه است که خانواده او بمانند بسیاری از اَرمنیان ساکن ترکیه در دهه های دوم و سوم قرن 20 و پس از رویداد کشتار نیمه دهه دوم آن قرن، از قلمرو عثمانی (ترکیه و ...) به کشورهای اروپایی و آمریکا مهاجرت کردند. اَرمنیان شهر لس آنجلس یک جامعه بزرگ تشکیل داده اند.
        
  • پيام‌هاي تازه
    نظر تأمل برانگیز یک مخاطب درباره تعبیر نادرست «مانی لاندری»، محدود شدن نگهداری ارز و قاچاق خوانده شدن مسئله ساز بیش از آن
  •   یک مخاطب این تاریخ آنلاین در پیام ارسالی دهم اردیبهشت 1396 خود درباره تعبیری که از «مانی لاندری» و ترجمه ظاهری اش «پولشویی» در ایران می شود و نیز تصمیم بانک مرکزی [تصمیم فروردین 1396] مبنی بر محدود کردن نگهداری ارز چنین نظر داده است:
        "من دارای دو مدرک دکترا هستم ـ در علوم اقتصادی و علوم اجتماعی. در سال انقلاب 17 ساله بودم و دو سال بعد ـ 4 ماه پیش از جنگ [جنگ عراق با ایران] برای تحصیل در خارج، وطن را تَرک کردم. چند روز پیش در وبسایت یک روزنامه چاپ تهران (فقط یک روزنامه) خواندم که بانک مرکزی نگهداری ارز نزد افراد را محدود به 10 هزار یورو [نزدیک به 12 هزار دلار آمریکا] کرده است. درک من از این تصمیم این بود که مازاد بر این مبلغ، قاچاق و پولشویی محسوب می شود و ....
        هرچه فکر کردم و در محفوظات ذهنی و کتاب های علوم مالی و پول به کنکاش پرداختم، ندیدم که قبلا یک بانک مرکزی، نقض تصمیم خودرا جرم و جرم قابل تعقیب در دستگاه قضایی اعلام کند. به نظر من، این کار از اختیارات پارلمان است. نمی دانم که دولت چرا برای خود درد سر می سازد. «مانی لاندری» که اصطلاحی جهانی شده است ریشه در کسب درآمدهای نامشروعِ اَل کامپون گانگستر پیشین شیکاگو دارد که پول های کسب شده از باجگیری ها، معاملات کالای ممنوعه و … را به نام درآمد کارگاههای لباسشویی اش به حساب خود در بانک واریز می کرد. از آن پس، و به تدریج انتقال و یا تبدیل پول های حاصل از رشوه گیری، فروش و ترافیک مواد مخدر، قاچاق کالا، معاملات دولتی بدون اعلان مناقصه و مزایده، رانت، پارتی بازی، اَعمال ممنوعه، دزدی، اختلاس و هرگونه عمل غیرقانونی و فساد اداری ـ اقتصادی «مانی لاندری» خوانده شده و این اصطلاح، جهانی گردیده و مرتکب این عمل و انتقال پول حاصل از آن اَعمال، قابل استرداد میان کشورها است.
        بنابراین، تبدیل پول حاصل از زحمتکشی، فروش محل کار و خانه و یا بازخرید سابقه کار، پس انداز در بانک، میراث والدین و از این قبیل را به ارز و خرید طلا و سهام و انتقال به کشور دیگر نمی توان «پولشویی» نامید و قاچاق خواند!. مردم آزاد به کنترل دارایی خود [دارایی مشروع خود] هستند و نخستین تکلیف دولت ها، حراست از جان و مال شهروندان است.
        ارز و طلا هم نوعی کالا هستند و نمی توان شهروندان را از خرید آنها منع و یا محدود کرد، به همانگونه که نمی شود افراد را از خرید گندم و برنج و پارچه منع و یا محدود به مقدار معیّن کرد. ممکن است که گفته شود کشور در شرایط نیمه تحریم است و ارز کافی ندارد. قانون [قاعده] عرضه و تقاضا این مسئله را حل کرده است. یعنی در جایی که «عَرضه» کم است و «تقاضا» زیاد، «بها ـ ارزش» افزایش می یابد و وقتی بهای یک کالا، طبق این قاعده، افزایش یابد تقاضا کاهش می یابد و نیاز به وارد کردن اتهام «مانی لاندری» و محدود کردن نیست که رشته ای است با سر دراز و ناراضی ساز و انتشار شایعه پشت شایعه.
        طبق بررسی های من که به امور اقتصادی مشغول هستم، متوسط قیمت ها در ایران از کالای مصرفی گرفته تا مستغلات از دو سال پس از انقلاب تا کنون بیش از هزار برابر شده ولی ارزش ارزها حدودا 500 ـ 600 برابر، چرا؟. اگر ارزش ارزها هم به همان نسبت بالا می رفت، موضوع محدود کردن و مانی لاندری و قاچاق خواندن که مسائل دیگر به دنبال خواهد داشت پیش نمی آمد. اگر ارزش پول سایر کشورها متناسب با سایر کالا بالا می رفت، واردات کاهش می یافت، تولیدات داخلی افزایش و بیکاری هم نبود. طبق نوشته های مورخان، اشتباه بزرگ شاه و دولت او تثبیت بهای ارز بود، و این در حالی بود که بهای زمین و مستغلات متجاوز از ده برابر شده بود و این وضعیت، شکاف کلاس های جامعه را بیشتر می کند و …. آن طور که خوانده ام، یکی از اتهامات خوش کیش رئیس وقت بانک مرکزی که اعدام انقلابی شد حمایت از تثبیت بهای ارز بود [دلار؛ هفت تومان]. دو نرخی بودن بهای ارز [رسمی و بازار] نیز که اینک [تاریخ ارسال پیام ـ اردیبهشت 1396] در ایران مرسوم است درست نیست و جای ایراد دارد. در جای دیگر ندیده ام، می توان گفت که نوعی تبعیض است و قانون اساسی جمهوری اسلامی هرگونه تبعیض را نهی کرده است.
        از طرفی، اجرای کامل این تصمیم بانک مرکزی آسان نیست، بساط دلالان و حواله ها گرم تر می شود، معاملات ارزی در خارج با ریال داخلی افزایش می یابد، از دیگران و به نامشان برای خرید ارز استفاده خواهد شد و …. در ایام نوروز امسال [سال 1396] و تا 14 فروردین در ایران بودم، در خیابان فردوسی شمالی دیدم که یک ساختمان چندین طبقهِ تازه ساز به صرّافی ها اختصاص دارد. یک روز که از مقابل سفارت انگلیس [واقع در خیابان فردوسی] رد می شدم در مدخل خیابان منوچهری بساط حرّاج ارز دیدم و در گوشه و کنار این محل دهها ارزفروش دوره گرد. این وضعیت و تصمیم تازه بانک مرکزی؟!.
         اگر فردی که متهم به داشتن ارز اضافی شود به قوه قضائیه دادخواست دهد که «قاچاق خواندن» داشتن بیش از مقدار تعیین شده ارز، باید قانون باشد [به تصویب مجلس برسد] نه تصمیم اداری، چه خواهد شد؟. رسیدگی به این دادخواست که طولانی خواهد بود خبر جهانی خواهد شد و بر خبرِ آن مدیر بانک که پول هایش را به کانادا برده است اضافه خواهد گردید. مصرف ارزهای حاصل از فروش نفت و کالای دیگر از چشم مردم پوشیده نیست. برای هر تصمیگیری و اقدام باید نتیجه را پیش بینی کرد.".




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com