Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
18 آوريل
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 18 آوريل
ايران
تبعيد عرب هایی که به بحرین و مناطق ساحلي غرب خليج فارس تجاوز کرده بودند به كرمان و مكران
شاپور دوم (ذوالاکتاف)


     18 اپریل سال 331 ميلادي شاپور دوم (ذوالاكتاف) شاه ساساني وقت پس از سركوب مهاجمان عرب به میش ماهیگ (جزيره بحرين) و سواحل غربی خلیج فارس، كه در ايام طفوليت او از صحراي عربستان (اينک کشور سعودي) به آن جزيره و قلمرو ایران مهاجرت عُدوانی كرده بودند، دستورداد كه هزاران تَن از آنان به روستاهاي دوردست كرمان و مكران [جنوب بلوچستان ـ پاکستان جنوب غربی امروز] تبعيد شوند.
    شاپور دوم پيش از تولد، شاه ايران اعلام شده بود و عرب، پيش از رسيدن او به سن رشد [و در زمان حکومت نايب السلطنه او]، از خلاء قدرت در تيسفون [پايتخت وقت ايران ـ واقع در حومه جنوبی بغداد امروز] سوء استفاده كرده و از جمله دست به مهاجرت هاي غير مجاز به قلمرو ايران زده بودند كه وي بعدا آنان را به سخت ترين شكلي مجازات كرد.
     نوشته اند كه به تصميم شاپور دوم، كِتف اين گروه از عرب را سوراخ كردند و آنان را به ريسمان كشيدند و به همين دليل، عرب وي را ذوالاكتاف خوانده اند. تازیان (عرب) در آن زمان، مناطق ساحلی غرب خلیج فارس و مجمع الجزایر مجاور آن را کُلا «بحرین» می گفتند. مناطق ساحلی غرب خلیج فارس شیعه نشین و دارای ذخایر فراوان نفت هستند.
     13 قرن پس از تصمیم شاپور دوم، شاه عباس یکم در سال 1622 در کاخ خود در اصفهان و در اجتماع سفیران و نمایندگان سایر کشورها ضمن اعلام پیروزی نظامی ایران بر پرتغالی ها در خلیج فارس، اخراج آنان از بحرین و اشاره به تاریخ و پیشینه مناطق واقع در غرب این خلیج همچنین گفت که دولت ایران تکلیف خود می داند که از شیعیان در هر نطقه از دنیا که باشند حمایت کند. مورخان فرنگ نوشته اند که این گفته شاه عباس مشابهت دارد به پیام اپریل 399 ميلادي يزدگرد یکم شاه ساساني ايران به دولت روم كه دولت ايران مكلّف به حمايت از پيروان آیین زرتشت در سراسر جهان است.
    شاپور دوم در طول حكومت خود چند بار با روميان درگير شده و آنان را به سختي شکست داده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ايجاد جناح در حزب رستاخيز ـ سرانجامِ مردان جمشيد آموزگار در حزب رستاخيز ـ هوشنگ انصاری در یک نگاه
هوشنگ انصاري
18 اپريل 1978 (سي ام فروردين 1357ـ سال انقلاب) و در پي انتقاد محافل خارجي از اينكه چرا شاه يك حزب دولتي در ايران به وجود آورده و در طول تاريخ سابقه نداشته كه يك پادشاه «حزب» تاسيس كند، و نيز شعارهاي تظاهرات نوروز آن سال در چند شهر ايران، در حزب رستاخيز چند جناح به وجود آمد. هماهنگ كننده «جناح پيشرو» عبدالمجيد مجيدي بود و سخنگويي «جناح سازنده» را هوشنگ انصاري برعهده گرفته بود. انصاري دهم ارديبهشت 1357 (29 اپريل 1978) در تهران با بانو مارگارت تاچر رهبر وقت حزب محافظه کار انگلستان (که از ماه مي 1979 به مدت 11 سال نخست وزير بود و در اپريل 2013 و در 88 سالگي درگذشت) ملاقات كرده بود و در پي اين ملاقات، طولي نکشيد كه زمزمه كناره گيري وي از سخنگويي جناح سازنده حزب رستاخيز به گوش رسيد. تاچر به منظور ملاقات با جمشيد آموزگار و ساير مقامات وقت ايران به تهران سفر كرده بود و ....
    هوشنگ انصاري كه در مدتي كوتاه از كارمندي سفارت ايران در ژاپن به مقاماتي همچون وزير اطلاعات و جهانگردي (ارشاد امروز) و وزير اقتصاد و دارايي رسيده و از هشتم آذرماه 1356 برجاي دكتر اقبال نشسته و مدير عامل شركت ملي نفت شده بود به موقع و در سي ام آبان 1357 (در اوج انقلاب و در پي تظاهرات و اعتصاب هاي گسترده كه از 13 آبان اين سال سراسر ايران فراگرفته و در تهران دولتي مركب از چند ژنرال روي كار آمده بود) به اروپا رفت و از آنجا كناره گيري خود از مديريت عامل شركت نفت را به تهران ارسال داشت و عازم آمريكا و در اينجا ماندگار شد و به فعاليت مالي ـ بازرگاني پرداخت.
    وي كه در دوران نخست وزيري اميرعباس هويدا از پلكان ترقي بالارفته بود، از دوستان بسيار نزديك جمشيد آموزگار بود كه در سال 1356 از دبيركلي حزب رستاخيز به سمت نخست وزير منصوب شده بود. انصاري که قبلا سمَت سفارت داشت، طبق گزارش مطبوعات دوران انقلاب با مقامات دولت آمريكا و سفير آن كشور در تهران تماس داشت و در جريان قضايا بود.
    انصاري که تجربه روزنامه نگاري داشت در زماني که کارمند سفارت ايران در توکيو بود براي روزنامه اطلاعات مطلب مي نوشت و از توکيو به تهران ارسال مي داشت.
     پس از پيروزي انقلاب، عبدالمجيد مجيدي ـ زماني وزير برنامه ريزي و بودجه در كابينه هويدا ـ متهم شده بود كه با ايجاد «جناح پيشرو» در حزب رستاخيز در صدد پاك كردن چهره شاه و نجات او از انتقاد محافل خارجي بود و نيز تصميم داشت که هواداران دولت را وارد خيابانها کند و در برابر تظاهرکنندگان قرار دهد که طبق اظهارنظرها، اگر اين برنامه به اجرا در مي آمد جوي خون جاري مي شد.
    دو ماه پس از پيروزي انقلاب ـ در اواخر فروردين و اوايل ارديبهشت 1358 ضمن انتشار مطالبي در روزنامه هاي تهران، از انقلابيون خواسته شده بود كه مجيدي را بيابند و تحويل کميته مرکزي انقلاب دهند. به گزارش روزنامه اطلاعات كه همان زمان درج شده بود، براي يافتن مجيدي كه پس از 22 بهمن 1357 پنهان شده بود، در اپريل 1979 (بهار 1358) جنگلهاي مازندران را در ناحيه جنوب آمُل محاصره و از سوي افراد اعزامي كميته هاي انقلاب، اين جنگلها وجب به وجب بازرسي شده بودند.
    
    
تيتر يک بيانيه يک جناح حزب رستاخيز در صفحه اول روزنامه اطلاعات شماره 29 فروردين 1357 (سال انقلاب) درج شده بود:

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نرخ ارزها در فروردين سال انقلاب ـ دلار آمریکا اندکی بیش از هفت تومان و سکه طلا 340 تومان
18 اپریل 1978 (29 فروردین 1357 و سال انقلاب) روزنامه اطلاعات (شماره15587) در صفحه 17 خود بهای ارزها نسبت به ریال ایران را به این شرح چاپ کرده بود:
    فروش: دلار آمریکا 70.6 ریال، دلار کانادا 61.68 ریال، دلار استرالیا 81.25 ریال، لیره انگلیسی 131.60 ریال، یکصد ین ژاپن 32.2 ریال و فرانک سویس 15.55 ریال.
    - - - - -
    گزارش بهاي سکه و طلا در اين روز که در صفحه آخر (صفخه 32) روزنامه اطلاعات شماره 15587 (29 فروردين 1357 - سال انقلاب) درج شده بود. سکه طلا 340 تومان:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تداوم مشاهده نادرستی در گرفتن پول (يارانه نقدي) از دولت جمهوری اسلامی!
در پی انتشار گزارش دهم فروردین 1393 (30 مارس 2014) خبرگزاری فارس که از قول اسحاق جهانگیری معاون یکم رئیس جمهور نوشته بود: طبق آخرین آمار، در بهمن 1392 (ژانویه ـ فوریه 2014) ـ در جمهوری اسلامی هفتاد و هفت میلیون و 384 هزار تَن یارانه نقدی دریافت کردند که این رقم بیشتر از جمعیت کشور بوده است، «کیهان» ـ روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی ادامهِ این وضعیت [نادرستی] را در صفحه دوم شماره 24 فروردین 1393(13 اپریل 2014) خود به این صورت منعکس کرده بود:
     به گزارش ...، آخرین یارانه نقدی فاز اول هدفمندی، به حساب خانوارهای ایرانی واریز شد و اکنون، همه چشم‌ها به این دوخته شده است که چند درصد از مردم ایران از یارانه نقدی مرحله دوم انصراف خواهند داد. در این میان، آنچه جالب توجه [تأمل!] است، شمار افرادی است که یارانه دریافت می‌کنند. در آخرین مرحله یارانه نقدی که در 22 فروردین 1393 واریز شد، 77 میلیون و 527 هزار و 703 نفر یارانه نقدی 45 هزار و پانصدتومانی دریافت کرده‌اند. در همین فروردین ماه ـ طبق آخرین آمار، جمعیت کشور 77 میلیون و 336 هزار و 980 نفر بوده است. بنابراین، جمعیت کنونی، از شمار یارانه‌بگیران کمتر است! یعنی که بیش از کل مردم ایران (جمعیت)، یارانه‌بگیر داریم! و این در حالی است که شماری از مردم ایران ـ از همان ابتدا، برای دریافت یارانه ثبت نام نکرده‌اند.
     [به نوشته کيهان] نکته قابل تأمل دیگر اینکه در ابتدای واریز یارانه‌ها، شمار کسانی که متقاضی یارانه بودند، به حدود 63 میلیون و 700 هزار بالغ می‌شد که ظرف مدت 3 سال، 14 میلیون نفر برآنان اضافه شد! و این رقم از کل جمعیت کشور هم پیشی گرفت!.
    به اظهار یک صاحبنظر، آمار جمعیت در ایران بر پایه شناسنامه ها (متولدین و فوت شدگان) گزارش می شود، و هر ده سال یکبار ـ سرشماری «خانه به خانه» و بنابراین میلیونها ایرانیِ ساکن کشورهای دیگر (مهاجران برون مرز) جزیی از رقم 77 میلیونی هستند که یارانه نقدی هم نمی گیرند و لذا رقم تقلّب بیش از 200 هزار نفر است. قاعدتا این نوع تقلّب در عصر اینترنت و حساب و کتاب نباید در یک جامعه اسلامی صورت می گرفت و انتظار بود قضیه از روز بعد در رسانه ها پیگیری شود و رسیدگی های پلیس و دستگاه قضایی را بنویسند و دنبال کنند تا «نادرستی» از جامعه رخت بربندد که به نظر می رسد چنین نشده باشد که اگر قضیه آمار دریافت یارانه نقدی در بهمن 1392، تعقیب رسانه ای شده بود در فروردین تکرار نمی شد. دروغ گفتن به دولت (پرژری Perjury ـ Perjuring)، در همه کشورها جرم است و مجازات نسبتا سنگین دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مدرسه غيردولتي (پولي) به رغم اصل 30 قانون اساسي



    گوشه ای از صفحه اول شماره سی ام فروردین 1395 روزنامه حکومتی کیهان وابسته به دفتر رهبری جمهوری اسلامی و انقلاب درباره مدارس غیردولتی*
    ………………..
    
    
اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی، قانون تعلیمات اجباری، اعلامیه حقوق بشر درباره تعلیمات عمومی و ...

    *یکی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی (اصل 30) صریحا تاکید بر رایگان بودن آموزش و پرورش دارد. شاهدیم که هر روز بر شمار مدارس پولی افزوده می شود و تا چشم کار کند تابلو مدرسه غیردولتی در مقطع ابتدایی دیده می شود و به همین صورت در مقطع متوسطه. این اصل قانون اساسی از اصولی است که تقریبا همه مردم عدم رعایت آن را باتمامی وجود لمس می کنند ....
     اصل سی ام: دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بطور رایگان گسترش دهد.
     آموزش و پرورش در ایران از سال 1353 تا چند سال پس از انقلاب مطلقا رایگان بود. سوم دي ماه سال 1321 (24 دسامبر 1942 ميلادي) لايحه قانون تعليمات اجباري به مجلس داده شد. طبق اين لايحه كه بعدا تصويب و به صورت قانون به اجرا در آمد؛ تعليمات عمومي در ايران اجباري، رايگان و يكسان بايد باشد. اين قانون، چند سال پيش از تدوين و تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر كه دوره آموزش و پرورش عمومي را در كشورهاي عضو سازمان ملل اجباري و رايگان توصيه كرده است تصويب شده بود. آموزش رايگان و يكنواخت در ايران از شهريور سال 1353 به تدريج به همه مقاطع تحصيلي تا دكترا تعميم داده شد و مدارس غير دولتي به صورت دولتي درآمدند، ساختمانها و تجهيزات آنها خريداري شد و كاركنان شان با احتساب سوابق كار به استخدام دولت درآمدند.ولی، به رغم این ضوابط و اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی، از زمان ریاست جمهور هاشمی رفسنجانی (دهه 1370) پولی شدن مدارس و ایجاد مدرسه غیر دولتی زیر نام غیر انتفاعی آغاز شده است و ادامه دارد. قوه قضایی هرکشور معمولا به موارد نقض قانون اساسی کشور خود رسیدگی می کند و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اديان و روحانيون
... و به اين ترتيب پروتستانيسم پاگرفت
Martin Luther
18 اپريل 1521 «نشست ورمز Diet of Worms» مارتين لوتر Martin Luther كشيش آلماني را كه دست به انجام اصلاحات در مسيحيت زده بود مورد تحقيق قرارداد و در اين جلسه پرسشهاي متعدد از او بعمل آمد و از او خواسته شد كه درستي نظراتش را اثبات كند.
     لوتر در پايان جلسه كه نوعي بازپرسي از او بود تاكيد كرد كه به اصلاحات ادامه خواهد داد و به تكفير پاپ كه دستگاه سلطنتي براي خود ايجاد كرده و براي كليساها و كشيش ها قيود زائد از جمله ممنوعيت ازدواج به وجود آورده اعتناء نخواهد كرد و با اين اعتراض، پروتستانيسم پاگرفت (شاخه لوتر مذهب پروتستان).
    اتهامات جنسی (سِکس) وارده به کشیشهای کاتولیک این روزها (اپریل 2010) از اخبار ردیف یکم رسانه ها است. مارتین لوتر پنج قرن پیش این وضعیت را که سبب آن منع شرعی کشیش های کاتولیک از ازدواج است پیش بینی کرده و گفته بود که چنین جنجالهایی مردم را نسبت به حضور در کلیسا بی علاقه می کند. لوتر با عمل اعتراف مجرم در برابر کشيش و دريافت بخشودگي با پرداخت پول نيز مخالفت کرده بود و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي اقتصاد
در فروردین 1398 بازهم سخن از حذف صِفرها از پول کشور و تومان شدن ریال! ـ نتیجه چه خواهد بود؟


تیترهای صفحات اول شماری از روزنامه های تهران ـ شماره های 28 فروردین 1398 (17 اپریل 2019) باردیگر و برای چندمین بار از بهمن 1386 (دسامبر 2007) حکایت از تصمیم به حذف 4 صفر از پول کشور دارد. در سال 2007 پس از انتشار گزارش هایی که دولت لهستان می خواهد 4 صفر از اسکناس های خودرا حذف کند زیراکه پس از حذف نظام کمونیستی براثر چاپ بیش از حد پول کاغذی، حجم نقدینگی سرسام آور شده است، در تهران نیز سخن از حذف صفرها بمیان آمد که با انبوه اظهار نظرهای منفی روبه رو شد و پایان یافت. در آن زمان هر دلار آمریکا زیر نهصد تومان بود. در دیماه 1397 (ژانویه 2019) که قیمت ها و همچنین حجم نقدینگی افزایش بسیار یافته بود سخن از احتمال حذف صفرها و تبدیل ریال به تومان (که تومان از زمان ایلخانان مغول به سکه ها گفته می شد و بعدا در محاورات به هر ده ریال) تیتر روزنامه شد که باز اظهار نظر منفی در پی داشت و همّتی رئیس بانک مرکزی نیز گفته بود که خودمان هم می دانیم که حذف صفرها بی تأثیر است و تأثیری بر کاهش تورّم ندارد. این اظهارات همتی تیتر شماره پنجشنبه 20 دیماه 1397 روزنامه ها شده بود که تیتر دو روزنامه جهت یادآوری در زیر کپی شده است:
    



    
    



    
    در همان زمان دفتر این تاریخ آنلاین چندین اظهار نظر اندرزگونه در بی تاثیر و صوری بودن حذف صفرها دریافت کرد که شماری از آنها جهت باقی ماندن در تاریخ و قضاوت آیندگان در زیر مطالب 13 ژانویه (23 دیماه) این تاریخ آنلاین درج شده و همانجا باقی خواهند ماند. در میان این اظهارنظرها، یک اقتصاددان ایرانی مقیم اروپا «حذف چند صِفر» از پول کشوری را که تورّم بالا دارد و ثبات اقتصادی کامل ندارد در این شرایطِ تهدید و تحریم غیر ضروری خوانده بود. یک ایرانی دیگر اظهارنظر کره بود که به جای حذف صفرها علل افزایش نجومی نقدینگی و تورّم که گرانی ها و تضعیف اقتصاد را باعث شده اند باید بررسی کرد و از میان بُرد. این بررسی باید توسط اقتصاددانان و اهل تجربه که مقام دولتی جز تدریس و تحقیق نداشته باشند به عمل آید. جلسات بررسی باید در حضور روزنامه نگار برگزار شود تا مردم در جریان کار باشند. باید علل ار میان برده شود نه صِفرها. حذف صِفرها مسائل و مشکلات دیگری را باعث خواهد شد که دست کمی از تورّم و گرانی نخواهند داشت. به علاوه، مشکلات محاسباتی و فشار عصبی.
    یک مخاطب گفته بود: فرض کنیم که این عمل غیرلازم به اجرا درآید، آیا پیش خود حساب کرده اند که چگونه و در چه طول زمان، یک میلیون مغازه قیمت اجناس شان را عینا پس از حذف صفرها با معیار جدید پول تطبیق خواهند داد و به مشتریان تفهیم خواهند کرد؟. همه محاسبات و احکام و ابلاغ ها و دفاتر حسابداری و بانکی و ... باید تغییر کند و بر مبنای «پولِ صفر حذف شده» قرار گیرد که مدت ها طول خواهد کشید و اشتباهات زیاد در کار خواهد بود و دردِ سر. نمی دانم که باردیگر چرا به این فکر افتاده اند، چه سیاستی در کار بوده است؟. قبلا هم دو بار این موضوع رسانه ای شده بود که موافق نداشت و فراموش شد. پارچه را گَز نکرده نباید قیچی کرد.
    و یک مخاطب دیگر: پیش از حذف صِفرها (اگر مجلس تصویب کند و شورای نگهبان تأیید و رئیس جمهور دستور اجراء بدهد)، حدس بزنید که نتیجه چه خواهد بود؟. باید نتیجه را قبلا پیش بینی کرد و در نظر آورد و بعد اقدام کرد. حدس بزنید که حذف صفرها که قبلا به ذهن ایرانیان هم خطور نکرده بود در بهای کالا و خدمات چه تأثیری خواهد داشت و چه تغییراتی به وجود خواهد آورد؟. مردم با پول اضافی شان که اینک در جیب و یا بانک دارند چه خواهند کرد؟، وضعیت بانک ها چه خواهد شد؟ و همچنین خانه و زمین و اجاره بها و ... و چند سال بعد چه خواهد بود؟، آیا تورّم ادامه یافت و اگر پاسخ منفی است، چگونه؟. اگر هزینه و درآمد دولت تغییر نکند و در همین مسیر باشد افزایش نقدینگی برمعیار جدید هم ادامه خواهد یافت، یعنی که نتیجه= هیچ، که گفته اند: چرا عاقل کند کاری که بار آرد پشیمان. حذف صفرها یک اقدام صوری است. حالا هم مردم در محاورات، مثلا ده هزارتومان را ده تومان می گویند. اگر صفرها را بزنید و به چاپ اسکناس برای تأمین کسری بودجه و سوبسیدها ادامه دهید، چند سال بعد بازهم باید صِفر بزنید. می دانید که با حذف صفرها، 45 هزار تومان یارانه نقدی می شود 45 تومان که تأثیر روانی منفی دارد. دریافت کننده یارانه و همچنین حقوق بگیر سالهاست که عادت به شنیدن ارقام بزرگ کرده است و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آموزش و پرورش
آکادمی اسپانیا برای مطالعات و تحقیقات تاریخ ـ تأسیس؛ اپریل 1738
هجدهم اپریل 1738 آکادمی تاریخ Real Academia de la Historia در شهر مادرید (اسپانیا) آغاز بکار کرد. این بنیاد که همچنان بکار ادامه می دهد به تصمیم فیلیپ پنجم پادشاه وقت اسپانیا ایجاد شده است. در آن زمان، اسپانیا یک قدرت جهانی بود.
    هدف از تاسیس این بنیاد؛ مطالعه و تحقیق درباره تاریخ باستان، قرون وُسطی و معاصر و نیز مسیر فرهنگ و تمدن، دانش، اندیشه، ادبیات و هنر و همچنین تاریخ نظامی (جنگ ها و پیشرفت تسلیحات)، اقتصاد و فنون، تاریخ استراتژی و پالیسی و تحولات حکومتی (کنفدراسیون، فدراسیون، سلطنتی، جمهوری، تعریف و تمرین دمکراسی) و شرح احوال تاریخ نگاران و آثار و نظرات آنان بوده است.
    یک کتابخانه و یک مرکز آثار تاریخی و عتیقه ضمیمه این بنیاد است که قدمت برخی کتاب
    ها و آثار به پیش از میلاد مسیح سر می زند.
    
ساختمان آکادمی تاریخ در مادرید

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
افشاگري يكجانبه در روزنامه نگاري (ماك ريكينگ Muckraking) ـ اصطلاح مطبوعات زرد
تئودور روزولت
14 اپريل 1906 تئودور روزولت رئيس جمهوري وقت آمريكا روش افشاگري روزنامه هاي آن زمان كه تلاش خودرا تنها متوجه صاحبان كمپاني ها و بازرگانان و بانك ها كرده بودند و به پر و پاي آنان مي پيچيدند «ماك ريكينگMuckraking» ناميد و گفت: افشاگري، وظيفه روزنامه نگار است كه اصلاحيه اول قانون اساسي ما دست او را باز گذارده است ولي نه اين كه تنها سراغ برخي كمپاني ها و پاره اي از پولدارها برود و نگاهي به كارهاي بد ديگران نكند؛ ما سياستمداراني هم داريم كه با اعمال خود ـ تعمدي و يا سهوي ـ به جامعه خيانت مي كنند، و در افراد ديگر هم انحراف وجود دارد.
    وي كه در يك نشست رسمي قوه مقننه شركت كرده بود افزود: روزنامه نگار پس از ورود به دفتر كارش بايد حب و بغض خود نسبت به افرادرا كنار بگذارد و با ديدي منصفانه و بي طرفانه به جامعه و اعضاي آن و نهادها بنگرد. اگر در فردي و يا موسسه اي عيبي عمومي مشاهده كند بايد حسنش را ببيند و با هم بسنجد و بنويسد تا مخاطب باور كند كه وي ناظري بي طرف است و نوشته او را به ذهن بسپارد و خواستار حل مسئله شود.
    روزولت گفت: اين روزنامه نگاران وقتي وارد يك ساختمان مي شوند، به عظمت ساختمان و كارهايي كه در آن انجام مي شود توجه نمي كنند و تنها كف اطاقها و راهروها را در جستجوي يك قطعه كثافت مي كاوند كه از ته كفش يك مشتري (رجوع كننده) جدا شده است و فقط آن را زير ذره بين قرار مي دهند و ذهن مردم را از كارهاي خوب برمي گيرند و آنان را منفي باف مي كنند به گونه اي كه گمان مي برند صاحبان كمپاني ها و ... تنها يك هدف دارند و آن غارت مردم است و خدمات آنها را در نظر نمي گيرند. من از قواعد و اصول و روشهاي روزنامه نگاري اطلاع چندان ندارم، اما مي دانم كه قانون اساسي دست آنان را باز گذارده كه عادلانه به مسائل نگاه كنند و همه جانبه بنويسند و تا چيزي برايشان ثابت نشده است درباره اش قضاوت نكنند كه نگاه مردم به قلم روزنامه نگار و نوشته هاي روزنامه است و مي دانيم كه مردم به همان گونه كه هنگام خوردن استيك (كباب) به فكر چگونگي پرورش گاو، ذبح و پخت و پز آن فرو نمي روند؛ در مورد روزنامه ها هم محصول را كه همان «نوشته» است مي بينند و ....
     چون روزولت در اظهارات خود اشاره به وجود كثافت احتمالي در كف يك ساختمان كرده بود از همان روز به اين روش افشاگري يك جانبه «ماك ريكينگ» اطلاق شده است و اصطلاح « مطبوعات زرد (رنگ فضولات)» از همين جاست.
     روزولت در نطق خود، نام دو روزنامه نگار را كه تندروهاي اين نوع افشاگري بودند (لينكن استيفنز Lincoln Steffens و ايدا تاربل Ida Tarbell ) بر زبان جاري ساخت. استيفنز در يك رشته گزارش، سوء عمل كمپاني استاندارد اويل را نوشته بود و «تاربل» تحت عنوان «مايه شرم شهرها» برضد ثروتمندان و بازرگانان افشاگري مي كرد كه گزارشهاي هر دو بعدا به صورت كتاب انتشار يافته است.
     بايد توجه داشت كه روزنامه نگاري اينوستيگيتيو (تعقيب مسائل، همانند كاراگاه پليس) با ماك ريكينگ متفاوت است كه در «ماك ريكينگ» تنها بدگويي مي شود و در روزنامه نگاري اينوستيگيتيو با هدف خدمت به جامعه، فسادزدایی و پیشگیری از بسط فساد شرح يك ماجراي مكشوفه (بد و یا خوب) مي آيد.
    
اعتمادي

در تاریخ مطبوعات ايران، ما جز يك نفر (ر. اعتمادي)، روزنامه نگار اينوستيگيتيو به معنای واقعی کلمه نداشته ايم كه نمونه بياوريم و كارهاي اعتمادي که در عين حال يک جامعه شناس و داستان نگار ناسيوناليست است مربوط به دهه هاي 1330 و 1340 است. نظام سابق از حقيقت يابي هاي اعتمادي و بویژه در قضیه «نورآفاق» خسته شده بود ولي جز ملي گرا (مصدقي) بودن بهانه اي براي بركناركردنش نداشت و بالاخره براي خارج ساختنش از كار گزارشگري، وي را سردبير مجله جوانان كردند كه يك بار ورشكست شده بود و وي ظرف دو ماه، تيراژ اين مجله را به نيم ميليون نسخه رساند که 20 درصد این تیراژ در افغانستان توزیع می شد. اعتمادي اينك به داستان نويسي روي آورده و داستانهاي او در همه كشورها توسط فارسي زبانان خوانده مي شوند. «نورآفاق» که افشای کارهای او در دهه 1340 جنجال بزرگی به راه انداخته و منجر به کناررفتن تني چند از مقامات وقت شده بود دختران زیبا و تنگدست دبیرستانهای محله های فقیرنشین جنوب تهران را شناسایی و اغفال می کرد و به بزم رجال وقت به شمیران می برد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ابتکار روزنامه اطلاعات در استفسار نظر مخاطبان ـ سه خبر پُرمخاطب 31 فروردین 1357 ـ گوگوش، نوه مصدق و ...
پیش از انقلاب و تا تیرماه 1357، روزنامه اطلاعات گاهی به صورت منظم (روزانه) و زمانی غیر منظم نظر مخاطبان خود در تهران و شهرستانها را درباره مطالب مندرجه استفسار و به شورای دبیران اطاق خبر گزارش می کرد تا اطلاع داشته باشند و رفع نقص کنند. گویا مبتکر این کار، دکتر باستانی پاریزی از نیمه اول دهه 1330 بود. در آن زمان، دکتر باستانی یک دبیر درس تاريخ در دبیرستانهای کرمان و همزمان رئیس سرویس خبری مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات در این شهر بود. مؤسسه اطلاعات از همین دهه به سبک مطبوعات آمریکا که یک خبرگزاری مشترک دارند (اسوسييتدپرس)، یک سرویس خبری به شکل یک خبرگزاری سراسری به وجود آورده بود که اواخر این دهه، نمایندگی هایی هم در چند کشور ازجمله آمریکا، فرانسه، انگلستان، آلمان، ایتالیا و «لبنان ـ سوریه» تأسیس کرده بود.
    طبق گزارش نظرسنجی از مخاطبانِ شماره پنجشنبه 31 فروردین 1357 که در جلسه عصر یکشنبه سوم اردیبهشت شورای دبیران روزنامه به ریاست غلامحسین صالحیار خوانده شد تا در جریان قرار داشته باشند، این سه خبر؛ ایجاد انفجار در دفاتر هدایت الله متین دفتری (نوه دکتر مصدق) و منوچهر مسعودی دو وکیل قضایی تهران و نیز خبر مطالبه مالیات از درآمد گوگوش از خوانندگی در کاباره و خبر محاکمه قاتل یک کودک بیشترین مخاطب را کسب کرده بودند. انفجار در منازل و دفاتر متین دفتری و مسعودی، کار کمیته انتقام! اعلام شده بود که دبیران خبر می گفتند دست ساواک درکار بود. در مورد مالیات از گوگوش، مدیر یک کاباره گفته بود که دستمزد خوانندگی را هر شب پس از اجرای برنامه پرداخت کرده و در ایران کسر کردن مالیات هنگام پرداخت دستمزد مرسوم نیست.
    در زیر کُپی هر سه خبر که سند تاریخ است درج شده است:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نگاهي به «باپليک اديتور» در رسانه ها ـ Public Editor در شبکه هاي تلويزيوني - تلفن 27000 راديو ايران ـ گاف «دبير عمومي» CNN
Jack Cafferty

اعتراض چینیان که در سراسر آسیای جنوب شرقی پراکنده اند به Jack Cafferty دبیر عمومی Public Editor وقت شبکه تلویزیونی کابلی ـ خبری CNN که چرا ضمن گزارش ابراز نظر مخاطبان درباره اخبار پخش شده در 15 اپریل 2008، آنان ـ چينيان ـ را ... توصیف کرده بود یک بار دیگر اهمیت و حساسیت و شرح وظایف این شغل (Public Editor) را «موضوع روز» کرده بود. کافرتی متولد دسامبر 1942 در شیکاگو، در دسامبر 2012 به کار خود در CNN پایان داد.
    «كافرتيCafferty» كه شخصا نظرات مخاطبانِ شبكه سي ان ان (ايميل ها، فاكس ها و پيام هاي تلفني) را كه درباره هر «موضع روز» دريافت مي شود با تفسير و اظهار نظر به اطلاع ديگر مخاطبان اين شبكه كابلي ـ خبري مي رسانید در اپریل 2008 ضمن اشاره به يك پيام و موضوع آن، بر واژه «چينيان» صفت Thug (قالتاق) را که نوعی اهانت تلقی شده بود افزوده بود. گفته شده بود که چنين سخن گفتن همچنين خلاف اصول اخلاقي ژورناليسم است كه «روزنامه نگار» مكلّف به رعايت اين اصول است. ژورناليسم اصيل چنين اجازه اي را نمي دهد، مگر اينكه به صورت فردی عادی سخن بگوید (نقل قول از دیگران)، نه «ژورناليست و در اين كسوت».
     از زمان پيدايش «پابليك اديتور Public Editor» در شبكه هاي تلويزيوني، ژورناليست هاي قديمي بارها هشدار داده اند كه مبادا اين دبير = اِديتور (مقام تحريريهِ رسانه که اظهار نظر و پرسش مخاطبان را درباره یک مطلب و یا خبر دریافت می دارد و منعکس می سازد) آلوده تبليغات روابط دولت ها و مقام هاي رسمي شود، و خواسته اند كه چنين سمتي تنها به فرد واجد شرايط و يك ژورناليست وفادار به اصل بيطرفي و اصول اخلاقي اين حرفه سپرده شود. نشريات از ديرزمان و دهها سال پيش از تلويزيون، پابليک اديتور داشته اند.
    سمت «دبير عمومي = پابليك اديتورPublic Editor» در شبكه هاي تلويزيوني غرب به اقتباس از روزنامه ها از نیمه دهه یکم قرن 21 ایجاد شده است. ایران دهها سال زودتر از سایر کشورها سمت پابلیک ادیتور به وجود آورد. دریافت اظهار نظر مخاطبان ازجمله انتقاد و يا تمجید آنان از يک برنامه و خبر و هرگونه اظهارنظر از نيمه دوم دهه 1330 (دهه 1950) با تاسيس تلفن 27000 در راديو ايران (و به ابتكار نصرت الله معينيان) آغاز شد. تلفن 24 ساعته 27000 نظرات مردم درباره هر برنامه، تصميم و اقدام دولت و موسسات را دريافت مي كرد و منعكس مي ساخت (به صورت ارسال نظر براي مقام مربوط و در صورت عام المنفعه بودن براي پخش و انتشار). روزنامه ها از اواخر قرن نوزدهم دارای پابلیک ادیتور شده اند. در آغاز کار، نظرات کتبی و از طریق پُست دریافت می شد و عنوان «نامه به سردبیر» مربوط به همان زمان است که باقی مانده است.
    در ایران، عباس مسعودی بنیادگذار روزنامه اطلاعات از نیمه اول دهه 1330 به ایجاد «پابلیک ادیتور» در اطاق خبر همت کرد و نخستین دبیر عمومی این روزنامه، یک روزنامه نگار قدیمی به نام آقای شاد بود. تا نیمه سال 1359 و آغاز جنگ عراق با ایران، نامه های مخاطبان شامل مشروح نظرات آنان عینا و یا با مختصر ادیت حرفه ای چاپ می شد که از آن پس به صورت بسیار کوتاه تلفنی درآمده است که غالبا درباره مشکلات روزمره است. حال آنکه روزنامه های سایر کشورها به انتشار مشروح نظرات مخاطبان ادامه می دهند و دو صفحه از هر شماره روزنامه را به آن اختصاص دارد. نظرات مخاطبان پیرامون مسائل روز و ... ممکن است مورد استناد قرار گیرد. در سالهای اخیر که با پیدایش آنلاین ها و قرارگرفتن اخبار در اینترنت و صاحب وبسایت شدن هر مقام و موسسه و در نتیجه اُفت تیراژها و ریزش مخاطبان، رسانه ها اعم از چاپی و الکترومانیتیک (رادیو ـ تلویزیون) بر ميزان انتشار و پخش نظرات و مطالب مخاطبان که از طریق پابلیک ادیتور دریافت می شود افزوده اند و همچنین خاطرات روزنامه نگاران و رجال و شرح مشاهدات (سفرنامه، دیدار از خیابانهای شهر، فروشگاه، فرودگاه و ...) و مطالب اينوستيگيتيو (روزنامه نگار در نقش کارآگاه پليس)، کانتِکست و ... که اختصاصي اند و پيش از انتشار نمي توانند در اينترنت قرارگيرند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خبرگزاري های اصطلاحا جهانی و مسئله تبليغ نامرئي و کنترل خبر
پوشش گسترده رويداد مرگ پرنس موناكو و تبليغ وسيع درباره روي كار آمدن پسر او در اين منطقه كوچك و قمارخانه دار چسبيده به خاك فرانسه اين پرسش را مطرح کرده بود که اين عمل، آیا آگهي (خبر پولي) بود و يا خبر عادي؟.
     اين پرسشي بود كه پاره اي از تفسيرنگاران آن را در هفته سوم اپريل 2005 مطرح ساخته و نوشته بودند كه چرا برخي خبرگزاري های اصطلاحا جهانی اين رويداد را كه نه اهميت سياسي داشت و نه اجتماعي و اقتصادي و نه نقشي در امور بين المللي، تا به اين حد پر و بال داده، هر روز دنبال کرده و رسانه هاي مشترك آنها مجبور به نقل آن شده بودند.
    پاسخ اين است:
    اين مسئله از آغاز پيدايش خبرگزاري ها در قرن نوزدهم و افزايش شمار آنها در دهه هاي اخير (به دليل تسهيلات اينترنتي) به وجود آمده و مطرح است، اما براي حل آن اقدامي اساسي و ضابطه مند نشده است و هنوز دولتمردان، سياسيون و دست اندرکاران سرمايه و صنعت و ... از طريق خبرگزاري ها مي توانند به صورت غير مستقيم بر انتشار اخبار كنترل داشته باشند. بنابراين، بر سردبير اجرايي يک رسانه (نشریه و رادیوتلویزیون) است که تبليغ (نامرئي) در لابلاي اخبار را تشخيص دهد و حذف کند و يا تصميم بگيرد که تنها از اخبار خبرگزاري ها به صورت «سر نخ» استفاده و به خبرنگار و نويسنده ستادي (نشسته) رسانهِ خود اندرز دهد که چگونه آن را تکميل و پس از زدودن تبليغ از آن، دوباره نويسي کند و ....
    پس از آنلاین شدن خبرگزاری ها ـ صرف نظر از کوچک و یا بزرگ بودن آنها، همه شان عنوان بین المللی گرفته اند زیرا که در هر نقطه از جهان می توان به مطالب آنها دسترسی داشت.
    خبرگزاری ها، تا زمان آنلاین شدن و در دسترس همگان قرارگرفتن «رسانه» نبودند و در تعریف رسانه ها، «کمک رسانه ـ دستگاه کمکي» به حساب می آمدند، و اینک که در اینترنت قرار گرفته اند و در دسترس همه، عنوان رسانه (انتقال خبر و نظر از منبع به مخاطب، بدون واسطه) یافته اند. با عمومی و آسان شدن ساخت وبسايت و کار انتقال خبر و نظر در اینترنت و گسترش سوشِل نِت ورک ها، اینک هرکس که خبری، عکسی و وقوع رویدادی را با اين ابزارها به دیگران دهد می توان این عمل او را انتقال خبر (خبرگزاری) خواند. ولي، ژورناليست بودن و ژورناليستي نوشتن يک مطلب چيز ديگري است و کار هرکس نيست ـ تجربه، استعداد و تحصيلات و معلومات ویژه لازم دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
چاپ خبر جعلي در روزنامه بوستون گلوب - خبر، توسط يک خبرنگار «فري لنس» جعل شده بود!
روزنامه بوستون گلوب وابسته به نيويورك تايمز 16 اپريل 2005 اعتراف كرد خبري را كه از يك خبرنگار فري لنس (ناوابسته به يك رسانه، مستقل ـ حق التحريري) خريداري و منتشر كرده بود جعلي و خيالي بوده است. اين خبر درباره شكار سيل (شير درياييSeal) توسط كانادايي ها بود و ضمن آن شرح داده شده بود كه چگونه سيل هاي نوزاد كشته مي شدند و درياي منجمد از خون آنها قرمز رنگ شده بود و ....
    اين خبر كه 14 اپريل2005 انتشار يافته بود باعث خشم شماري از مخاطبان شده بود كه مخالف نابودي اين آبزي پستاندار از طريق ايراد ضربه هستند. شبكه هاي تلويزيوني كه متوجه قضيه شده بودند گزارش كردند که چنين برنامه اي (برنامه شکار سيل ها) از اصل، به تعويق افتاده و انجام نشده است.
     طبق تحقيق بوستون گلوب، بانو «باربرا استيوارت» خبرنگار فري لنس به تصور اين كه برنامه شكار «سيلSeal» در 13 اپريل و طبق برنامه انجام شده بود، گزارشي تخيلي و پرهيجان به گونه اي كه خود قبلا شاهد صحنه هاي آن بود تنظيم و غافل از تعويق برنامه، به روزنامه «اي ـ ميل» كرده بود كه به همان صورت به چاپ رسيده بود.
     وي در اين گزارش شرح داده بود كه سيل هاي نوزاد چگونه با نيزه (هارپ) كشته مي شدند. اين گزارش جعلي حكايت مي كرد كه 300 كشتي ماهيگيري و قايق به جان اين سيل ها كه در ساحل دريا وضع حمل مي كنند حمله ور شده بودند.
    سردبيري بوستون گلوب ضمن دادن توضيح به مخاطبانش و ابراز تاسف از اين پيش آمد، رسيدگي به اين قضيه را به اتحاديه روزنامه نگاران ماساچوست محول كرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شماره 98 مجله روزنامک، 28 اسفند 1401 انتشار یافت ـ کُپی روی جلد آن:

    آنلاینِ پی دی افِ صفحاتِ این مجله در این آدرس:
    
     www.rooznamak-magazine.com
    
    



    
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
سالمرگ معاويه
18 اپريل سال 680 ميلادي (ماه رجب سال 60 در تقويم هجري قمري) معاويه مؤسس سلسله امويان در 78 سالگي درگذشت و پسرش يزيد برجايش نشست.
    معاويه كه دمشق را پايتخت قرار داده بود از سال 661 تا سال 680 ميلادي حكومت كرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالروز وقوع زلزله و حريق مرگبار و ويرانساز سانفرانسيسکو
منظرهِ گوشه اي از سانفرانسيسکو پس از وقوع زلزله که با خاک يکسان شده بود


    18 اپريل سال 1906 ـ ساعت 5 و 12 دقیقه بامداد به وقت محل ـ يك زمین لرزه به شدت 7 و 9 دهم در مقیاس ریشتِر و متعاقب آن حريق، سه چهارم شهر سانفرانسيسكو (واقع در کالیفرنیای آمریکا) را ويران و با خاك يكسان ساخت (عكس بالا) و با اين كه در آن زمان اين شهر جمعيت امروز را نداشت، سه تا چهار هزار تن كشته شدند. در ميان اين مقتولين 275 تن از زندانيان شهر بودند كه در ساختمان زندان كشته شدند. قبلا هم چند زمین لرزه در منطقه سانفرانسیسکو روی داده بود و همچنین بعدا.
     در سال 1851 شهر سانفرانسیسکو که در 29 ژوئن 1776 کار ایجاد آن به دست مهاجران اسپانیایی آغاز شده بود دچار یک حريق مرگبار شده بود.
    سانفرانسيسكو و همه ايالت كاليفرنياي آمريكا روي كمربند زلزله واقع شده است. سانفرانسیسکو اینک یک شهر 900 هزارنفری است.
     عكس زير، شكافي را كه زلزله در 18 اپريل 1906 در خيابان «ماركِت» شهر سانفرانسيسكو به وجود آورده بود نشان مي دهد. امروزه، خیابان مارکت پُر است از ساختمان های 15 تا 20 طبقه:
    
شکاف ایجادشده از زلزله در خیابان مارکِت (سانفرانسیسکو)


    
منظرهِ گوشهِ دیگری از شهر سانفرانسیسکو پس از زلزلهِ بهار 1906

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پذیرش 11 هزار و 747 مهاجر به فدراسیون آمریکا در یک روز
هفدهم اپریل 1907 سازمان مربوط دولت فدرال آمریکا مُهر تأیید بر مهاجرت 11 هزار و 747 خارجی گذاشت که پا به قلمرو این فدراسیون گذاشتند. در آن زمان هنوز اراضی گرفته شده از بومیان، زیاد بود و همچنین نیازمندی به مهاجرت از خارج. این بیشترین رقم مهاجرت قانونی در یک روز به فدراسیون آمریکا بوده است. در آن زمان مهاجرت جویان به فدراسیون آمریکا و عمدتا (حدود 95 درصد) از اروپا پس از ورود به آمریکا که با کشتی صورت می گرفت، در جزیره اِلیس Ellis Island در آبهای نیویورک مستقر می شدند و سازمان مهاجرت آمریکا پس از مصاحبه و بررسی، مهاجرانِ تأیید شده را بر حسب وضعیت کشور مبدأ (آب و هوا فرهنگ و شهرت تخصّص و ...) و نیاز هر استیت به آنجا می فرستاد. برای مثال: مهاجران سوئدی ـ نروژی را که از هوای سرد آمده بودند به استیت های سردسیر مانند مینه سوتا، آیوا، ویسکانسین و .... شرایط مهاجرت به آمریکا چند دهه بعد تغییر کرده است، ولی به نظر می رسد که توجه به وضعیت کشور مبدأ در مورد پناهجویان و آوارگان تغییر زیاد نکرده است. برای مثال: سومالیایی ها به مینه سوتا و عرب به میشیگان فرستاده شده اند و تجمع آنان در مناطق تعیین شده در این دو استیت سبب شده است که دو نماینده (هر دو بانو) به مجلس نمایندگان آمریکا بفرستند که چون شمار مهاجران در آن مناطق تغییر نکرده است، تجدید انتخاب می شوند. به علاوه، فرهنگ محل اقامت این مهاجران رنگ و بوی فرهنگ مخلوط دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که یوگوسلاوی شکست را پذیرفت و تسلیم آلمان و ایتالیا شد
یوگوسلاوی که در جنگ (جنگ جهانی دوم) شکست خورده بود و ادامه مقاومت را بی نتیجه می دید، هفدهم اپریل 1941 تسلیم آلمان و ایتالیا (دو متحد وقت به رهبری هیتلر و موسولینی) شد. ولی شماری بسیاز از مردم قطعات یوگوسلاوی راضی به تسلیم شدن نبودند که بعدا دسته های پارتیزان به فرماندهی تیتو (که یک سوسیالیت بود) تشکیل دادند و دست به مقاومت زدند که در اواخر جنگ، با کمک دولت مسکو (دولت همنژاد) پیروز شدند و کنفدراسیون سوسیالیستی یوگوسلاوی (اسلاوهای جنوبی) را تشکیل دادند که با فوت تیتو به 6 ـ 7 کشورمستقل تجزیه شده است. روس ها به سبب همنژاد بودن با مردم یوگوسلاوی، در 1914 پس از تعرّض نظامی امپراتوری اتریش به یوگوسلاوی، به کمک این کشور شتافتند و جنگ اول جهانی معروف به جنگ اروپاییان آغاز شد که نتیجه اش؛ اضمحلال امپراتوری های اتریش، آلمان و عثمانی و کشورسازی در مناطق عربی خاورمیانه، کمونیست شدن روسیه و نجات ایران از نفوذ تزارها که با سازش با دولت لندن، ایران را میان خود به دو منطقه نفوذ تقسیم کرده بودند، ورود دولت واشینگتن به باشگاه قدرت ها و ... بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نخست وزیر یونان در آستانه اشغال نظامی آتن خودکشی کرد و قهرمان ملی شد
Alexandros Koryzis
الكساندروس كوریزیس Alexandros Koryzis نخست يونان 18 اپریل 1941 درآستانه افتادن شهر آتن به دست نیروهای هیتلر خودكشي كرد. ارتش آلمان ششم اپریل از دو سوی ـ بلغارستان و یوگوسلاوی ـ یونان را مورد حمله قرارداده بود. یوگوسلاوی به تصرف آلمان درآمده بود و بلغارستان متحد هیتلر بود. قبلا ایتالیا ـ متحد آلمان ـ پس از تصرف آلبانی، قلمرو یونان را مورد تعرض قرارداده بود تا امپراتوری روم باستان را احیاء کند که با مقاومت سخت یونانیان رو به رو شده بود. در جریان جنگ ایتالیا با یونان، نخست وزیر یونان بر اثر بیماری درگذشت و جورج دوم پادشاه وقت یونان 29 ژانویه 1941 کوریزیس رئیس بانک ملی را به جای او به نخست وزیری کشور انتخاب کرده بود.
    کوریزیس از همان آغاز کار با مداخله جورج دوم در تصمیم گيری های نظامی ژنرال های ارتش و امور دیگر مخالفت داشت. شکست یونان به رغم کمک نظامی انگلستان (ازجمله فرستادن نیرو) در 11 و 12اپریل در تنگه کلیدی (Klidi Pass) و ناحیه «وویVevi» و پیشروی تیپ های زرهی آلمان به سوی آتن «کوریزیس» را متاثر و افسرده ساخته و هجدهم اپریل پس از آن که شنید آلمانی ها تا آتن فاصله چندانی ندارند و از یگانهای یونان و کمکی های آنان ـ انگلیسی ها و استرالیایی ها ـ کاری بر نخواهد آمد پیشنهاد لندن را که با پادشاه و اعضای کابینه به جزیره کرت Krete منتقل شود رد کرد و با شلیک گلوله خودکشی کرد.
     پادشاه یونان ظاهرا با هدف جلوگیری از تضعیف روحیه یونانی ها، مرگ کوریزیس را حمله قلبی اعلام کرد ولی یونانی ها حقیقت را از رادیو برلین شنیدند و دو روز بعد روزنامه های آتن واقعیت قضیه را نوشتند. چند روز پس از خودکشی کوریزیس، اعضاي دولت يونان و مقامات ارشد این کشور از آتن به جزيره كرت Krete نقل مکان كردند و خودرا در پناه ناوگان انگلستان قراردادند.
    پس از جنگ، کوریزیس به صورت یک قهرمان ملّی یونان درآمد و موزه، خیابان و میدان به نام او کردند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي كه درياسالار «ياماموتو» كشته شد
ياماموتو

هجدهم اپريل سال 1943 درياسالار ژاپني «ياماموتو» طراح حمله به ناوگان آمريكا در «پرل هاربور» كه خود تحصيلكرده آمريكا بود در جريان سركشي به پايگاههاي ژاپن در منطقه جزاير سليمان Solomon Island بر اثر سقوط هواپيماي حامل او كشته شد.
    طبق اعلاميه نيروهاي مسلح آمريکا، هواپيماي حامل او هدف حمله يک جنگنده آمريکايي قرار گرفته بود.
    مرگ «ايسروكو ياماموتو» روحيه ژاپني ها را تضعيف كرد و طولي نكشيد كه برتري دريايي ژاپن در اقيانوس آرام به پايان رسيد. ياماموتو فارغ التحصيل دانشگاه هاروارد آمريكا بود و بر ضعف ها و قوّت هاي آمريكاييان کاملا واقف.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که یک تاریخدان نخست وزیر امپراتوری ویتنام شد ـ اشاره ای به مبارزات و پیروزی های ویتنامی ها در همه زمینه ها
Tran Trong Kim

امپراتور وقت ویتنام هفدهم اپریل 1945 ، تاریخدان بنام این کشور ـ Tran Trong Kim (1883 ـ دسامبر 1953) را نخست وزیر کشور کرد تا ضمن اداره امور، ویتنامی ها را از فرهنگ، وحدت و شهرت گذشته میهن آگاه و با این یادآوری ها، یگانگی آنان را تحکیم و استوارسازد. امپراتوری ویتنام با کمک امپراتوری ژاپن که نمی خواست فرانسه به منطقه «هندوچین» بازگردد احیاء شده بود. دولت های لندن و پاریس قبلا منطقه «هندوچین» را میان خود قسمت کرده بودند و تایلند را آزاد و مستقل گذارده بودند که میان مناطق تحت استعمار انگلیس و فرانسه حایل باشد. در این تقسیم بندی؛ ویتنام، لائوس و کامبوج در کنترل فرانسه، برمه (میانمار)، مالزیا و مناطق اطراف در کنترل انگلیس قرار داده شده بود که در جریان جنگ جهانی دوم، امپراتوری ژاپن همه این مناطق را از دست دو استعمارگر اروپایی خارج ساخت.
     پس از جنگ، فرانسه به مستعمرات خود در «هندوچین» بازگشت که این بار با مقاومت مردم ویتنام به رهبری سیاسی هوشی مین و فرماندهی نظامی «جیاپ» که یک تاریخدان و قبلا دبیر تاریخ در دبیرستان بود رو برو شد و شکست خورد و از «هندوچین» خارج شد و آمریکا هم نتوانست در یک جنگ بیش از ده ساله مانع وحدت ویتنام و قرارگرفتن آن در دست سوسیالیست ها شود و ویتنامِ صد میلیونی به وحدت رسید و اینک یک دولت بدون دشمن است ـ گرچه مختصر اختلاف ارضی با چین دارد و نیز یک قدرت اقتصادی، و بازارهای جهان بویژه آمریکا پُراز پوشاک محصول ویتنام است که در مرغوبیت شهرت جهانی دارند. از کارهای مهم و تأثیرگذارِ دولت ویتنام پس از تأمین وحدت که فصلی از تاریخ و سرمشق شده است این بود که پس از پیروزی در جنگ هیچیک از مخالفان وحدت و همدستان آمریکا در جریان جنگ را مجازات نکرد و تنها آنان را آموزش تغییر رویه داد (بازآموزی). این روش که بعدا از سوی نلسون ماندلا دنبال شد می رود که جهانی شود: اعتراف کن، عذرخواهی کن و بخشوده شو. طبق یک آمار جهانی، ویتنامی ها در میان 7 کشور ردیف اول هستند که در هر کجای دنیا که باشند از ارتکاب خلاف، جرم و نقض قانون دوری می جویند و حقوق دیگران رعایت می کنند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ماجرای دنباله دار ترور سناتور رابرت کندی که پس از گذشت 55 سال پسرش می خواهد رئیس جمهوری آمریکا شود
سِرحان بشاره سِرحان یک فلسطینیِ 24 سالهِ متولّد بیت المقدس و متهم به قتل رابرت اف کندی سناتور وقت و دادستان کل پیشین آمریکا (برادر جان اف کندی) هفدم اپریل 1969 پس از محاکمه به حبس ابد محکوم شد زیراکه کالیفرنیا در آن زمان مجازات اعدام نداشت. فرماندار کالیفرنیا در سال 2021 که سرحان 77 ساله شده بود و 53 در زندان بسر برده بود با آزادی مشروط او که در جوانی با خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرده بود ولی به تابعیت آمریکا درنیامده بود موافقت نکرد. چندی پس از ترور رابرت کندی، در رسانه ها گزارش شده بود که سرحان به یک روزنامه نگار گفته بود که چون رابرت کندی از اسرائیل حمایت می کرد و اگر به ریاست جمهوری انتخاب می شد تسلیحات و کمک نظامی می داد او را ترور کرد.
    رابرت كندي داستان پيشين آمريكا، و سناتور وقت که برای انتخابات نوامبر 1968 خودرا نامزد کرده بود و پیروزی او قطعی به نظر می آمد و برای تبلیغ و ایراد نطق به کالیفرنیا رفته بود پنجم ژوئن 1968 پس از یک ایراد نطق در راهرو هتل «اِمباسادور» شهر لس آنجلس هدف گلوله قرار گرفت، از ناحیه سر و بدن مجروح شد و حدود 25 ساعت بعد (ششم ژوئن) در بیمارستان درگذشت. تا آن زمان در آمريكا هم مانند كشورهای دیگر، اعضاي مجالس مقننه فاقد محافظ مسلح بودند و «سرحان بشاره سرحان» توسط حاضران در هتل دستگير شد. پس از جان اف كندي، سناتور رابرت دومين عضو خانواده ليبرال كندي ها بود كه كشته مي شد. وی همانند سایر اعضای فامیل کندی، عضو حزب دمکرات آمریکا بود. با قتل رابرت كندي، زمينه پيروزي ريچارد نيكسون نامزد حزب جمهوريخواه هموار شد.
     درباره قتل، انگیزه قاتل و حتی همدست داشتن قاتل رابرت کندی پس از گذشت چند دهه شایعات ادامه دارد. محكوم شدن سرحان به حبس ابد هم از شايعات و احتمال وجود توطئه اي بزرگتر نكاسته و انگيزه واقعي قتل و احتمال داشتن مشوّق و همدست همچنان در پرده ابهام است. رابرت اف کندی جونیور پسر سناتور رابرت کندیِ مقتول که هنگام ترور او 14 ساله بود و در اپریل 2023 نامزدی خود را برای انتخابات نوامبر 2024 ریاست جمهوری آمریکااعلام کرده است گفته است که نه تنها به انگیزه قتل مشکوک است بلکه سرحان را تنها عامل ترور پدرش نمی داند. رابرتِ جوان یک حقوقدان معروف است.
    
سِرحان در 24 سالگی (هنگام بزندان افتادن) و در 77 سالگی (در پنجاه و سومین سال بودن در زندان)


    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انفجار پر تلفات در ساختمان سفارت آمريكا در بيروت
ساختمان سفارت پس از انفجار اپريل 1983


    18 اپريل 1983 (زمان رياست جمهوري رونالد ريگن) بر اثر يك انفجار انتحاري، قسمتي از ساختمان سفارت آمريكا درشهر بيروت پايتخت لبنان ويران شد و 63 تن كشته و شماري نيز مجروح شدند. تنها هشت تن از مقتولان، از اتباع آمريكا بودند. مواد منفجره در خودرو قرار داده شده بود كه در حال حركت، در مجاورت ساختمان سفارت منفجر شد و خرابي و تلفات به بار آورد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دو سال پس از اشغال نظامي هم، تحريم اقتصادي عراق ادامه داشت!، چرا؟ ـ هشدار تفسيرنگاران وقت درباره تاخير در رفع تحريم ها
در اپريل 2005 و در سالروز فتح نظامي عراق توسط آمريكا، نماينده عراق در سازمان ملل از اين سازمان خواسته بود كه تحريم هاي 14 ساله و محدوديت اقتصادي اين كشور (دو سال تمام، پس از سقوط دولت صدام) برداشته شود!.
     اين درخواست سبب انتشار تفسيرهاي متعدد در رسانه ها شده بود كه در آنها اين سئوال ها مطرح بود كه در آن دو سال، درآمد ناشي از نفت عراق در كجا و چگونه خرج شده است و چه كسي مسئول آن بوده است. چرا پس از سقوط دولت صدام حسين و رفع خطر، تحريم عراق که از زمان تعرض نظامي به کويت برقرار و اِعمال شده بود لغو نشده بود؟!.
     تفسيرنگاران نوشته بودند که اين تاخير که قبلا درباره چند ملت ديگر مشاهده شده دولت هاي مورد تحريم را به خود خواهد آورد و در هر سازش خواستار رفع تحريم، پيش از اجراي مفاد سازشنامه و تعهد خود خواهند شد و لذا، اجراي سازش ها به تعويق خواهد افتاد. در اين تفسيرها همچنين به كشف سوء استفاده در فروش نفت عراق براي خريد غذا كه زير نظر سازمان ملل صورت مي گرفت با ذکر موارد اشاره شده بود.
    به گزارش روزنامه نگاران اينوستيگيتيو در مارس 2008، اين سوء استفاده هاي مالي (به ويژه از درآمد حاصل از صدور نفت عراق) بعدا نيز ادامه يافته! و پيش بيني شده بود که سرانجام بر سر تقسيم درآمد نفت عراق و بويژه در منطقه کرکوک و سوء استفاده هاي مالي از آن دست، ميان کُردها و عرب عراقي نزاع و اختلاف بروز خواهد کرد و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعلام پيدايش ويروس كشنده ديگري شبيه ايدز، و بعدا سکوت!
گزارشهاي منتشره منتهي به 18 اپريل 2005 حكايت از پيدايش ويروس ديگري شبيه به ايدز در آفريقاي غربي مي کرد كه در يك شهر کشور نفتدار آنگولا تا آن روز باعث مرگ 210 شده بود.
    طبق اين گزارشها، اين ويروس نه تنها مانند ايدز از راه انتقال مايعات بدن بيمار، بلكه تماس با پوست سرايت مي كند و گفته شده بود که درمان ندارد. اين بيماري ماربورگ (نام شهري در آلمان) ناميده شده بود زيرا در سال 1967 موردي شبيه به آن (تب توام با خونريزي) در آن شهر مشاهده شده بود. همانند ايدز، اين بار هم ميمونها متهم شده بودند كه اين ويروس را به جان انسان انداخته اند!.
    در چند سال گذشته (و پس از انتشار گزارش هاي اپريل سال 2005) خبر قابل ملاحظه ديگري درباره اين بيماري انتشار نيافته است!.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ديدار پوتين از ليبي با هدف تحکيم رفاقت مسكو و ترابلس در سالگرد جنگ هوايي آمريكا با ليبي، ولي ... ـ ترديد به پايداربودن سخنان سیاسیون!
16 اپريل 2008 و در سالروز حمله حمله هوايي سال 1986 آمريكا به ليبي، ولاديمير پوتين با هدف تحکيم رفاقت قديمي مسكو با معمر قذافي براي يك ديدار دو روزه وارد ليبي شد و اعلام كرد كه روسيه و ليبي داراي منافع مشترك بسيار ازجمله در معاملات جهاني نفت و گاز و امور استراتژيک هستند. پوتين در اين ديدار که در اخبار مربوط «بسيار صميمانه» توصيف شده بود از بدهي 4 و نيم ميليارد دلاري ليبي به شوروي (سابق) به اميد سرمايه گذاري ها و فروش هاي تازه صرف نظر کرد. اين نخستين ديدار يك رهبر روسيه از ليبي بوده است. ديديم که همين روسيه (که رئيس دولت آن هم ولاديمير پوتين بود) در مارس 2011 قطعنامه غرب به شوراي امنيت را که به اين بلوک مجوّز مداخله نظامي در ليبي را داد «وتو» نکرد و باعث انهدام نظام حکومتي ليبي و قتل معمر قذافي شد و يک درس براي هر دولتمرد و ....
    در حمله هوايي اپريل 1986 آمريكا به ليبي، هواپيماهاي «اف ـ 111» نيروي هوائي آمريكا از انگلستان و هواپيماهاي نيروي دريايي از عرشه ناوهاي «كورال سي» و «آمريكا» مستقر در مديترانه به پرواز در آمده بودند. در اين حملات چند مركز نظامي و نيز شهرهاي ترابلس و بِنغازي از جمله چادرهاي محل سكونت معمر قذافي رهبر وقت ليبي و نيز يک هواپيماي باري روسيه روي باند فرودگاه هدف بمب و موشك قرار گرفته بود. در جريان ديدار اپريل 2008 پوتين، قذافي آثار خرابي هاي آن حملات به محل سکونت خودرا که دست نخورده باقي مانده بود به وي نشان داد.
     جمع تلفات ليبي در اين حملات 15 كشته گزارش شده بود كه يكي از مقتولان دخترخوانده خردسال قذافي بود. آمريكا نيز يك هواپيماي اف ــ 111 و دو خلبان از دست داده بود.
    يك هفته پس از انفجار بمب در يك كلوب شبانه (ديسكوتك) در برلين غربي كه پاتوق نظاميان آمريكايي بود و هفتم اپريل 1986 به وقوع پيوسته بود، رونالد ريگن رئيس جمهور وقت آمريكا كه با معمّر قذّافي به اين دلايل مخالفت داشت: رفاقت قذافي با مسكو، تبليغ انقلاب اسلامي ـ سوسياليستي، ضديت با غرب و ...، آن رويداد را بهانه قرارداد و دستور يك حمله هوايي شديد ولي محدود به ليبي را صادركرد. دولت آمريكا قبلا عوامل ليبي را متهم به دست داشتن درانفجار برلين كرده بود. در جريان انفجار بمب در ديسكوتك برلين يك نظامي آمريكايي كشته و نزديك به 60 آمريكايي ديگر مجروح شده بودند.
    «ريگن» همان وقت از حملات هوايي به ليبي دفاع كرده و گفته بود: آنچه که لازم بود كرديم، بازهم اگر لازم باشد انجام مي دهيم!.
     به علت كوتاه آمدن دولت مسكو (گورباچف) در قبال اين بمباران، كه ضمن آن يك هواپيماي باري متعلق به شوروي نيز در يك فرودگاه ليبي نابود شده بود، پايان كار اين ابرقدرت تسريع شد. مورخان، سكوت گورباچف در قبال حملات هوايي آمريکا به ليبي را يك معمّاي ديگر نوشته اند. مورخان چپگرا محاكمه نشدن گورباچف پس از فروپاشي شوروي را هم در برابر علامت سئوال قرارداده و آن را يك معمّا خوانده و نوشته اند كه اگر گورباچف پيش از پايان عمر، محاكمه علني نشود بسياري از حقايق دهه نهم قرن 20 كه شاهد بزرگترين تغيير بدون جنگ در طول تاريخ جهان بود روشن نخواهد شد.
    پوتين که در سالروز اعلام يكي شدن دو حزب «سرزمين پدري ـ همه روسيه» و «وحدت» كه موسسان آنها دو كمونيست سابق؛ لوژكوفYuri Luzhkov و شوي گو Shoygu (مغول تبار) بودند و تاسيس حزب «روسيه متحد Yedinaya Rossiya » از ادغام آن دو حزب وارد ليبي شده بود اين رويداد و اهميت آن را در جريان اقامت در ترابلس با روزنامه نگاران درميان گذارد. پوتين با خرسندي گفته بود که بر شمار اعضاي «كارتدار» حزب «روسيه متحد» كه حزب حاكم بر روسيه بشمار مي رود در طول سال 2007 يك ميليون تن افزوده شده بود.
    (ايدئولوژي اين حزب همانند احزاب آمريكا روشن نيست و هدف از تاسيس آن گسترش اقتصاد روسيه، تامين رفاه و ارتقاء سطح زندگاني روس ها، حفظ اقتدار جهاني روسيه و تقويت نيروهاي دفاعي اين كشور اعلام شده است. پوتين نيز همانند شويگو و لوژكوف عضو حزب كمونيست شوروي بود كه يک زمان گفته بود كارت حزبي اش را از روي يقه كت خود برداشته و در كشوي ميز گذارده است!. روسيه داراي دو حزب كمونيست است: حزب كمونيست روسيه فدراتيو و حزب كمونيست شوروي ـ بلشويك قديم.).
    
چند تصوير از ديدار 16 و 17 اپريل 2008 پوتين از ليبي و رفتار (ظاهرا!) صميمانه او با قذافي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 18 آوريل
  • 1524:   Giovanni da Verrazzani دریانورد ایتالیایی که در خدمت فرانسه بود در جریان یافتن مناطق شمال غربی قاره آمریکا به سواحل منطقه ای که اینک نیویورک است رسید. بنابراین، وی 83 سال پیش از انگلیسی ها به سواحل آمریکای شمالی رسیده بود. فرانسویان قبلا به سرزمین کانادا رسیده بودند.
        
  • 1663:   عثماني به اتريش اعلان جنگ داد.
        
  • 1817:  


    جورج هنري لوز George Henry Lewes فيلسوف، فلسفي نگار، نويسنده و نقدنگار انگليسي به دنيا آمد. وي که 61 سال عمر کرد سي ام نوامبر 1878 درگذشت. لوز 20 کتاب تاليف کرده است ازجمله «درباره ارسطو» و «مسائل زندگاني و فکر».
  • 1861:   استیت ویرجینیا قدیمی ترین مهاجرنشین انگلیسی آمریکا در این روز به کنفدراسیون آمریکا (اصطلاحا؛ جنوبی ها) پیوست.
        
  • 1902:   دانمارك به عنوان نخستين كشور، انگشت نگاري را به منظور تشخيص هويت بكار گرفت.
        
  • 1905:   دیوان عالی آمریکا هفدهم اپریل 1905 ضمن بررسی یک پرونده قضایی، حُکم به آزادی شهروندان این کشور در انعقاد قرارداد با هرکس ـ داخلی و خارجی ـ بدون کسب نظر و یا موافقت دولت داد که بعدا به صورت قانونِ Freedom of contract درآمده است و دست شهروندان، شرکت ها و مؤسسات آمریکایی در این زمینه باز است. برای مثال: قرارداد استخدامی، اجاره ساختمان و ... ـ البته با رعایت ضابطه عدم تبعیض.
        
        
  • 1923:   لهستان قسمتي از ليتواني را تصرف و ضميمه خود كرد.
        
  • 1924:   یک کتاب جدول کلمات متقاطع = Crossword Puzzle در نیویورک انتشاریافت که گفته شده است نخستین کتاب از این دست بود.
        
  • 1945:   28 فروردین 1324 (17 اپریل 1945) و چند روز پیش از کشته شدن موسولینی، خودکشی هیتلر و افتادن برلین به طور کامل بدست روس ها و تسلیم شدن آلمان و پایان جنگ جهانی دوم در جبهه های اروپا، مجلس شورای ملی کابینه مرتضی قلی بیات را با رای عدم اعتماد برکنار کرد، زیراکه اقدامی برای اجرای برنامه های حل مسائل وقت ازجمله تورم پولِ ناشی از اشغال نظامی ایران انجام نداده بود. بیات از چهارماه پیش از آن، نخست وزیر ایران بود، ولی در این مدت کاری از پیش نبرده بود که مجلس اورا برای دادن توضیح دعوت کرد و در پایان اظهارات وی در مجلس، و پرسش و پاسخ، اخذ رای به عمل آمد و کابینه بیات رای اکثریت مجلسیان را بدست نیاورد و کنار رفت. در آن زمان حکومت ایران، پارلمانی بود و برگزیدن و برکنارکردن رئیس دولت با مجلس. در پی برکناری مرتضی قلی بیات، مجلس به نخست وزیرشدن ابراهیم حکیمی (حکیم الملک) ابراز تمایل کرد و حکیمی تشکیل دولت داد ولی دولت او فقط حدود یک ماه بر سر کار بود که مجلس اورا هم با رای عدم اعتماد برکنار کرد و به نخست وزیرشدن محسن صدر ابراز تمایل کرد. در این میان، مجلس از دولت هایی که در ایران نیروی نظامی داشتند خواست که چون جنگ جهانی تمام شده است نظامیان خودرا خارج سازند که آمریکا و انگلیس پذیرفتند ولی استالین بهانه آورد که مسئله آذربایجان و کردستان پدید آمد و ....
        
  • 1946:   خروج نیروهای نظامی فرانسه از سوریه تکمیل شد که پایان تحت الحمایه بودن سوریه بود که پس از جنگ جهانی اول و شکست نظامی و فروپاشی امپراتوری عثمانی آغاز شده و حدود 28 سال طول کشیده بود. در جریان تقسیم آسیای غربی میان انگلیس و فرانسه پس از خارج شدن عثمانی، ، سوریه و لبنان سهم دولت فرانسه شده بود. انگلیس در مناطق سهمیه خود چند کشور تازه ازجمله اردن، عراق و کویت به وجود آورد و ایجاد کشور سعودی را به رسمیت شناخت.
        
  • 1946:   دادگاه بین المللی جلسه افتتاحیه خودرا در لاهه برگزار کرد.
        
  • 1954:   جمال عبدالناصر (1918 – 1970) ـ يك ناسيوناليست عرب ـ از توطئه قتل که اعلام شده بود کار اخوان المسلمون بود جان بدر برد و با زندانِ خانگی کردن ژنرال نجیب، از همین روز قدرت اجرایی مصر را به دست گرفت، نخست وزير شد و دو سال بعد در یک انتخاباتِ مشابه رفراندم، رئیس جمهوری شد و تا پایان عمر (سال 1970) این مقام را برعهده داشت.
        
  • 1955:   نخستین نشست 29 کشور مستقل آسیایی و آفریقایی وقت در شهر Bandung (باندونگِ اندونزی) آغاز بکار کرد و شش روز طول کشید. این نشست هرگونه اتحاد نظامی و سیاسی با دو بلوک وقت را رد کرد که شعار «نه شرقی ـ نه غربی» شده است. با تصویب این قطعنامه راه بر ایجاد جامعه غیر متعهدها باز شد.
        
  • 1955:   آلبرت اَینشتاین Albert Einstein فیزیکدان بنام در 76 سالگی در پرینستون (استیت نیوجرسی آمریکا) درگذشت. وی 14 مارس 1879 در وورتمبورگ آلمان به دنیا آمده بود و یک یهودی بود. اینشتاین برنده جایزه نوبل در فیزیک در زوریخ سویس تحصیل کرده بود و پیش از مهاجرت به آمریکا در دانشگاههای زوریخ، پراگ و برلین تدریس می کرد. او قواعد و فرمول های متعدد در دانش فیزیک بدست داده است ازجمله قاعده نسبیّت. اینشتاین که پس از انتخاب هیتلر به ریاست دولت آلمان و ضدیت با یهودیان به آمریکا مهاجرت کرده بود در دانشگاه پرینستونِ نیوجرسی تدریس می کرد. نامه او به رئیس جمهوری وقت آمریکا که ساخت بمب اتمی، شدنی است معروف است.
    Einstein


        
        
  • 1975:   خمر روژ (یک گروه سوسیالیت افراطی) شهر پنوم پن پایتخت کامبوج را تصرف کرد و بنای خشونت گذارد.
        
  • 1986:   «مارسل داسو» سازنده جت ميراژ براي فرانسه در 94 سالگي درگذشت.
        



  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com