Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
2 نوامبر
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 2 نوامبر
ايران
سالروز قتل خواجه نظام الملك و اشاره اي به فرضیه های آنارکیسم و ریشه واژه assassin
ترور خواجه نظام الملك (ابو علی حسن توسی) دولتمرد مشهور ايراني، بزرگ وزير سلجوقيان به مدت تقریبا 20 سال، مؤلف كتاب سياست نامه (در علم حکومت کردن)، و مؤسس دانشكده هاي موسوم به نظاميه در شهرهای اصفهان، هرات، نیشابور، بغداد و ... که الگوی دانشگاههای اروپا در قرن های بعد شده اند دوم نوامبر سال 1092 ميلادي طبق تقویم گریگوری (ماه اکتبر در تقویم ژولیان ـ تقویم قدیم) در نزديكي نهاوند و در مسیر كرمانشاه و از آنجا به بغداد به دست عوامل حسن صبّاح (فدائيان) كشته شد. «ابوطاهر اَراني» قاتل خواجه نظام الملک، جواني ديلمي بود كه در اَلَموت (منطقه کوهستانی در شمال غربی قزوین) به صف هواداران حسن صبّاح پيوسته بود و در آنجا مامور قتل خواجه شده بود.
     به نوشته پاره اي از مورّخان، دشمني حسن صباح (1050 – 1124) با خواجه نظام الملك (که در جوانی دوست و معاشر بودند و هر دو با عُمر خیّام) تنها به خاطر مخالفت خواجه با اسماعيليه نبود؛ حسن از بسياري از كارهاي ديگر خواجه از جمله همكاري او با سلجوقيان و تقویت سلطه این سلاطین ـ الپ ارسلان و ملکشاه راضي نبود. خواجه بمانند پدرش در جوانی با غزنویان همکاری داشت که با سلجوقیان در جنگ و جدال بودند. از نظر حسن صباح، سلجوقيان ـ اشغالگر و خارجي شمرده مي شدند و برای تداوم سلطه خود، میان ایرانیان و اقوام مجاور تفرقه افکنی می کردند. مارکو پولوِ ونیزی که از ایران دیدار کرده بود در سفرنامه اش که انتشار آن اروپا را متحوّل ساخت، پیروان حسن صباح را که پیش از اعزام به مأموریت ترور، حشیش مصرف می کردند «حَشّاشین» نوشته که این واژه به صورت «اَسَسین Assassin» وارد لغت نامه ها و جهانی شده است. حسن صبّاح که یک مبارز و خواهان رعایت کامل قوانین و دستورهای اسلام بود چون توان جنگ متعارف با ارتش سلجوقیانِ تُرک را نداشت که ایران و چند منطقه دیگر در خاورمیانه را تصرف کرده و در دست داشتند، متوسل به قتل مقامات این دولت شد تا تضعیف گردد و ازمیان برداشته شود.
    «ماکس ستیرنر» فیلسوف آلمانی این نوع عملیات را هم «آنارکیسم» خوانده است. فلسفه آنارکیسم عمومی (برقرار کردن حکومت شورایی، کاهش اختیارات دولت و نفوذ توانگران در تصمیگیری های دولتی) از «نتلائو» آلمانی و «کروپوتکین» روس است که ترور مخالفان سیاسی حکومت شورایی و تأمین عدالت در جوامع بشری ـ از آن دیدگاه را رد نمی کند. امروزه اين نوع عمليات را «تروريستي» مي خوانند. از آغاز قرن 21 عملیات تروریستی ازجمله ترورهای انتحاری (روشی تازه) رو به افزایش است. آنارکیست ها در دهه آخر قرن نوزدهم و دهه یکم قرن بیستم شماری از سران کشورها و دولت ها ازجمله مکینلی رئیس جمهوری آمریکا، پادشاه ایتالیا و نخست وزیر فرانسه را ترور کردند. اندیشمندان پیش بینی کرده اند که اگر روند کنترل دولت ها به دست شماری معدود و مشخّص و اصحاب منافع که انحراف از دمکراسی اصیل است ادامه یابد توجه به آنارکیسم ازسر گرفته شود و ....
    
تصویر مجسمه خواجه نظام الملک در گورگاه سلجوقیان در احمدآباد اصفهان

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
محاكمه پدران جنبش كمونيستي ايران
تقي اراني
محاكمه 53 تن اعضاي موسس حزب كمونيست توده از 11 آبان سال 1317 (دوم نوامبرسال 1938 ميلادي) در تهران آغاز شد. اتهام عمده آنان تلاش براي براندازی سلطنت و ملی کردن منابع تولید ايران اعلام شده بود.. در پايان اين محاكمه، دستگيرشدگان به مجازات زندان محكوم شدند.
    دكتر تقي اراني فيزيكدان ايراني تحصيلكرده آلمان كه از او به عنوان پدر احزاب كمونيستي در ايران نام مي برند يکي از اين متهمان بود. وي به جرم ترويج مرام اشتراكي (مزدكيسم ـ ماركسيسم) و تبليغ براندازي سلطنت به ده سال زندان محكوم شده بود. اراني دهم بهمن 1318 هجري خورشيدي (30 ژانويه 1940) در 36 سالگي در زندان تهران درگذشت و اعلام شد كه مرگ او از بيماري تيفوس بوده است. پس از اشغال نظامي ايران و ازميان رفتن ترس مطبوعات از نوشتن هرگونه مطلب، برخي از روزنامه هاي تهران نوشتند که دکتر اراني را در زندان کشته بودند.
     محکوميت پدران جنبش کمونيستي ايران نتوانست به فعاليت آنان پايان دهد و حزب توده سه سال بعد اعلام موجوديت کرد که فعالیت علنی آن با تیراندازی به سوی شاه در دانشگاه تهران در 15 بهمن 1327 ممنوع شد و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ملّی شدن اراضی اطراف پارک وی شهر تهران (بزرگراه چمران) در سال 1348
وزارت منابع طبیعی ایران دهم آبان 1348 اراضی اطراف پارک وی (بزرگراه چمران) واقع در نیمه غربی تهران را ملّی اعلام کرد و روزنامه ها خبر این اقدام را روز بعد (11 آبان) در صفحات اول خود منتشر کردند.
     برخی از روزنامه های صبح تهران نوشته بودند که مشخص کردن اراضی ملّی مجاور و داخل شهرها و روستاهای بزرگتر ادامه خواهد داشت تا تجاوزی به اموال عمومی (متعلق به ملت و در مالکیّت دولت که نماینده ملت است) صورت نگیرد که رسیدگی قضایی و احقاق حق معمولا فوری نیست. در زیر تیتر صفحه اول و خبر آن در صفحه چهارم روزنامه اطلاعات از این روزنامه کپی شده است:
    



    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
چرا كيسينجر بازهم به تهران آمد؟!، اين بار به خاطر بهاي نفت - زد و خوردهاي کردهاي عراقي با دولت حزب بعث و نقش شاه
Henry Kissinger
هنري كيسينجر وزير امور خارجه وقت آمريكا كه در رابطه با مسئله كردهاي عراقي و مسائل ديگر پي در پي از تهران ديدن مي كرد دوم نوامبر سال 1974 (11 آبان 1353 ) بازهم وارد تهران شد. اين بار به خاطر نفت و بازهم مسئله عراق.
    شاه يك روز پس از ورود كيسينجر به تهران و نخستين دور مذاكرات با او اعلام داشت كه بهاي نفت نبايد تا آن حد بالا رود كه براي مصرف كننده قابل تحمل نباشد!. اين اظهار شاه نشان داد كه كيسينجر موفق شده بود اورا در پايين نگهداشتن بهاي نفت خام با غرب همنظر سازد. دور بعدي مذاكرات درباره مسئله عراق و خطر ادامه نزديكي آن به روسها بود كه معمولا درباره اش اعلاميه منتشر نمي شد و تنها تحولات بعدي نشان مي داد كه نتايج تماس ازچه قرار بوده است.
    «كريستوفر هيچنز» در تاليف خود ــ محاكمه هنري كيسينجر، نشر ورسو ، لندن ،سال 2001 ، صفحات 576 تا 599 ــ شرح ديدارهاي پي در پي كيسينجر ازتهران را آورده است كه از محتواي اين نوشته چنين بر مي آيد:
    حزب بعث عراق در سال 1968 با شعارهاي تند ضد غرب و برقراري سوسياليسم عربي حكومت عراق را به دست مي گيرد و به شوروي نزديك مي شود و با كردهاي ان كشور هم كنار مي آيد، به گونه اي كه قرار مي شود معاون رئيس جمهوري عراق يك كرد باشد. كيسينجر احساس خطر مي كند و در صدد برهم زدن سازش بغداد با كردها بر مي آيد.
     سپس وقايعي! روي مي دهد كه بغداد مصطفي بارزاني را متهم به طرح نقشه ترور رئيس جمهوري عراق مي كند. و ميانه طرفين به هم مي خورد؛ يعني همان نتيجه اي كه كيسينجر انتظارش را داشت حاصل مي شود.
    كيسينجر سپس نقشه يك جنگ گريلايي (چريكي) كردها بادولت عراق را مي كشد تا دولت بغداد مدتها گرفتار آن باشد و منافع امريكا در منطقه محفوظ بماند. وي به گوشزد «جوزف فارلند» سفير وقت آمريكا در تهران هم اعتنا نمي كند كه به او نوشته بود: وقتي كه جنگ چريكي شروع شود؛ كنترل از دست مي رود و رشته اي است كه سر دراز خواهد داشت.
    امضاي پيمان دوستي شوروي و عراق در اوايل سال 1972 و ديدار كاسيگين نخست وزير شوروي از بغداد به كيسينجر وسيله داد تا مسئله را آنچنان بزرگ جلوه دهد كه كنگره آمريکا نتواند بر مخالفت خود با كمك امريكا به جنگ منطقه اي ديگري پافشاري كند.
    تا اين زمان كمك به كردهاي عراق، تحريك آنان بر ضد دولت بغداد و دلگرم كردن ايشان به تضمين حمايت آمريكا؛ از طريق سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) صورت مي گرفت كه عملياتي محرمانه بود و ريچارد هلمز مدير كل وقت آن به حرف شنوي از كيسينجر شهرت داشت.
    اندكي بعد كيسينجر با نيكسون به مسكو رفت. درآنجا درباره تشنج زدايي مذاكره مي شود و در پايان مذاكرات هم اعلاميه اي بلند بالا از سوي سران دوكشور صادر مي گردد.
    نيكسون و كيسينجر سپس با اين هدف كه شاه را وادار به كمك رساني به كردهاي عراقي در جنگ جاريشان با دولت بغداد كنند به تهران مي آيند و نيكسون در نطق رسمي خود شاه را «شاه شاهان» مي خواند و ... .
    شاه نگران وضع خود در پي تحقق تشنج زدايي ميان امريكا و شوروي مي شود و نيكسون با صلاحديد كيسينجر به شاه اطمينان مي دهد كه امريكا دوستان خود را تنها رها نخواهد كرد! و بطور ضمني به شاه مي فهماند كه موضوع تشنج زدايي فعلا در حد صحبت (حرف) است و نگران آن نباشد.
     كيسينجر در كتاب 1151 صفحه اي خاطرات خود در باره اين مذاكرات باشاه نوشته است: شاه كه هيچوقت با خواستهاي آمريكا مخالفت نمي كرد اين بار هم خواست ما را كه كمك او به كردهاي عراق در جنگ با دولت بغداد بود پذيرفت و چون شاه نظر مارا پذيرفت و با دادن هرگونه كمك نظامي و تداركاتي به كردهاي عراق موافقت كرد ما هم دشواري هايي را كه برسر تحويل جت « اف ــ 14» به او بود بر طرف ساختيم. ضمنا به شاه گفته شد كه در رساندن كمك به كردهاي عراقي؛ انگلستان، اسراييل و اردن هم در كنار او هستند و پادشاه اردن رابط ميان آنهاخواهد. به همين منظور شاه اردن درتابستان 1972 دو بار به ايران آمد و با شاه در نوشهر ملاقات كرد.
    جنگ كردهاي عراقي براي ايران بيش از سيصد ميليون دلار هزينه داشت. شاه حتي براي بكار انداختن توپهايي كه به كردهاي عراقي داده بود سرباز ايراني بالباس كردي به عراق فرستاده بود.
    دولت آمريكا سلاحهاي روسي را كه اسرائيل طي جنگ با كشورهاي عربي از آنها به غنيمت گرفته بود به 28 ميليون دلار خريداري و از طريق ايران براي كردهاي عراقي فرستاد.
     به تدريج شاه رابط ميان ملامصطفي بارزاني و دولت آمريكا شده بود و وي نيازمندي هاي خود را از طريق شاه به كيسينجر اطلاع مي داد.
    در سال 1974 دو عامل تازه در جريان جنگ كردهاي عراقي با دولت بغداد مشاهده شد. يكي برتري يافتن نيروهاي عراقي كه سلاحهاي بهتري از شوروي گرفته و از تعقيب كردها تا داخل خاك ايران و برخورد بانيروهاي ايران ابا نداشتند و ديگري ضعيفتر بودن جرالد فورد نسبت به نيكسون به گونه اي كه كنگره با دادن كمكهاي وسيع دولت امريكا به كردها مخالفت كرد و ريچارد هلمز هم ازمدير كلي «سيا» كنار رفته بود و سفير امريكا درتهران شده بود و مديركل تازه «سيا» مانند او حاضر نبود از بودجه «سيا» به كردها ي عراقي كمك شود. اين وضعيت سبب شد كه شاه در ملاقات 18 فوريه 1975 خود در زوريخ به كيسينجر اطلاع داد كه قصد سازش با عراق را دارد و كيسينجر موضوع را به اطلاع فورد رسانيد. در پي سازش ايران و عراق و حل مسئله شط العرب، ديدارهاي كيسينجر از ايران قطع، كردهاي عراق هم به امان خدا رهاشدند، کدورت کاخ سفيد واشنگتن از شاه آغاز شد و ....
    طبق حرفهايي که در تهران و در طول رفت و آمدهاي مکرر کيسينجر به گوش مي خورد يکي هم اين بود که وسايل خوشگذراني کيسينجر در تهران رو به راه بود!.
    کیسینجر که متولد 27 ماه می 1923 در باواریای آلمان است از سال 1969 تا سال 1977 مشاور ويژه کاخ سفيد واشنگتن درامور امنیت ملی و یا وزیر امورخارجه بود. وی نخستين يهودي است كه وزير امورخارجه آمريكا شده است.
    نام کیسینجر تا آمدن به آمریکا «هاینتس آلفرد» بود که به «هنری» تبدیل شد. خانواده کیسینجر در سال 1938 و هنگامی که وی 15 ساله بود از بیم هیتلر، نخست به انگلستان و سپس به آمریکا مهاجرت کردند.
    کیسینجر که در سال 1943 (زمان جنگ جهانی دوم) به خدمت در ارتش آمریکا احضار شده بود درهمین سال و همین جا به تابعیت نچرالایزد این کشور درآمد. وی و عمدتا به دلیل تسلط بر زبان آلمانی در طول خدمت در ارتش آمریکا که حدود 5 سال طول کشید در قسمت های اطلاعاتی و امنیتی فعالیت داشت و عمدتا در جبهه آلمان و پس از شکست آلمان در قسمت اداره مناطق تحت اشغال نظامی آمریکا و تجدید سازمان این مناطق.
    وی پس از بازگشت به آمریکا به تحصیل در دانشگاه پرداخت و وارد کارسیاست شد و .... کیسینجر بر خلاف بيشتر يهوديان آمريكايي، از اعضاي حزب جمهوريخواه آمريكاست.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
یادی از گذشته با نگاهی بر صفحات اول چهار شماره روزنامه اطلاعات در 12 آبان1332، 1358، 1359 و پنجشنبه 11 آبان 1357

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
در اين روز، دو فيلسوف به دنيا آمدند و يك انديشمند بزرگ از دنيا رفت ـ فرضيه هاي سنديکاليسم و عمل
دوم نوامبر زادروز دو فيلسوف فرانسوي «ژرژ سورل Georges Sorel» و «موريس بلوندل Maurice Blondel» و سالروز درگذشت نويسنده هوادار سوسياليسم و انديشمند نامدار ـ جورج برنارد شاو George Bernard Shaw (متولد ايرلند) است كه در 94 سالگي در 1946 فوت شد.
    سورل كه در 1847 به دنيا آمده بود و 75 سال عمر كرد فرضيه سنديکاليسم را نوشت و از انقلاب، عصيان و نافرماني در جايي که وسيله ديگري براي احقاق حق نباشد دفاع کرد. از ديدگاه سورل، سنديکاليسم و وجود اتحاديه هاي کارکنان عنصري در برابر کاپيتاليسم است و مانع رشد اين سيستم و استثمار انسان مي شود.
     Sorel که 29 آگوست 1922 درگذشت از انقلاب بلشويکي روسيه دفاع کرد و نوشت که براي روس ها جهت نجات خود از فئوداليسم و ظلم راهي جز انقلاب باقي نمانده بود ولي اگر اين انقلاب باعث روي کارآمدن فرصت طلبان و ناشايستگان شود زيانش بيشتر از وضعيت گذشته (فئوداليسم و کاپيتاليسم) براي آنان خواهد بود. به نظر سورل، انقلاب در زمان و مكان درست بايد صورت گيرد تا جنگ داخلي که مخرّب جامعه است حاصل نشود. وي تاکيد دارد که ايجاد سنديكا و اتحاديه هاي حرفه اي بايد به طريقه دمکراتيک و بدون کوچکترين مداخله دولت باشد.
    موريس بلوندل بسال 1861 به دنيا آمد و 88 سال عمر کرد. وي با تفسير اين نظر افلاتون که مدير جامعه بايد اهل علم و اهل عمل ـ هردو ـ باشد فرضيه عمل = Action را نوشته است که بر اين اساس فرضيه پرگماتيسم به وجود آمده است. بلوندل چهارم ژوئن 1949 درگذشت. تاليفات متعدد از او باقي مانده است.
    [درباره برنارد شاو، در اين تاريخ آنلاين مطالب متعدد آمده است. نام اورا در پنچره «جستجو » تايپ کنيد و ببينيد.]
از راست به چپ: جورج برنارد شاو ـ موريس بلوندل ـ ژرژ سورل

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پروفسور «ريچارد نوستات» روشنگر مردم در انتخاب «رئيس جمهوري» ـ اندرزهاي او ـ مسئوليت راي دهنده ـ راي يک فرد، ارزش فراوان دارد
پروفسور «ريچارد نوستات» كه كوشيد با انتشار كتاب و ايراد سخنراني، به مردم «اهميت يك رئيس كشور براي جامعه» را بياموزد و حصوصيات يك رئيس جمهوريِ خوب را تشريح كند و به راي دهندگان گوشزد سازد كه مهمترين خدمت آنان به خودشان و جامعه، همانا انتخاب يك رئيسِ جمهوري شايسته است دوم نوامبر 2003 در 84 سالگي درگذشت.
    وي كه يك استاد «تاريخ» بود و مدرسهِ آموزش علمِ حكومت را در هاروارد تاسيس و مديريت كرده بود تاكيد بر آن داشت كه مردم بايد چشم و گوش خود را باز كنند و با حواس جمع و مطالعه كامل، رايِ پُر بهاي شان را براي انتخاب يك رئيس جمهوري و مدير دولت به صندوق اخذ آراء بدهند و احساس كنند كه كوتاهي در اين زمينه آسيب رساني به همه جامعه است و متوجه مسئوليت خود باشند. شوراها و مجالس، گروه هستند، ولي رئيس جمهوري يك فرد است كه هنگام انتخاب او بايد به نقش نابغه و مهارت و شايستگي فرد در پيشبرد جامعه توجه كرد، لذا بايد «تاريخ عمومي» را و درس هايي که مي دهد تا از تکرار اشتباهات پيشگيري شود به ياد داشت.
    در ميان تاليفات اين استاد كتاب «سياست ها و رياست» در زمينه خصوصيات يك رئيس جمهوري و هنر حكومت كردن و روش درست راي دادن جامع تر از ساير آثار اوست. روساي جمهوري آمريكا از حزب دمكرات ـ از ترومن و كندي تا كلينتون ـ از مشورت و اندرزهاي دكتر نوستات برخوردار شده بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دموکراسي
انتخابات سه شنبه دوم نوامبر 2004 آمريکا ـ به اين مناسبت اشاره به برخي گفته ها در روز تفويض قدرت و اِعمال اراده مردم
سه شنبه دوم نوامبر 2004 كه در این سال، روز انتخابات عمومي آمريكا بود اين مطالب در رسانه هاي وقت (تا 24 ساعت پیش از آغاز رای گیری) مشاهده شد:
    
     ــ جورج دبلیو بوش در آخرين پيام انتخاباتي آن سال خطاب به راي دهندگان آمريكايي گفته بود كه امنيت كشور، اقتدار و سربلندي آن را از ياد نبرند. راي اكثريت از آنِ فردي است كه مردم به او اعتماد كنند. متوجه باشيد كه در عصر تروريسم و پيدايش رقيبان تازه [طلوع قدرت هاي ديگر] زندگي مي كنيد.
    
    ــ رقيب او «جان كري» در آخرين پيام چنين گفته بود: دوم نوامبر روز تصميم گيري ـ شما مردم است. شما هستيد كه قدرت داريد و اين قدرت و اختيار را به فردي كه او را «بهتر» مي پنداريد تفويض مي كنيد. به كسي راي بدهيد كه بعدا از عمل خود پشيمان نشويد و اعتماد و اميد را از دست ندهيد. جهان دارد ما را مي پايد. زيرِ ذرهِ بين جهانيان هستيم. مي خواهند ببينند كه ما چكونه دمكراسي را تمرين مي كنيم. مي خواهند اسلوب و روش و علاقه مندي ما را به دمكراسي ببينند. آمريكا بايد به مسير درست بازگردانده شود و در چنين مسيري هدايت گردد. بايد جهان را بار ديگر به كنار آمريكا آورد و احترام جهانيان را به آن باز گردانيد. بار ديگر مي گويم: روز انتخابات روز اِعمال اراده راي دهندگان يعني ملّت است و روز تفويض قدرت و روزي بسيار مهم در تاريخ يک ملت است. راي خود را هدر ندهيد.
    
     ــ در روز انتخابات و 24 ساعت پیش از آن كه تبليغاتِ انتخاباتيِ مستقيم ممنوع است، در نوامبر 2004 هواداران هر حزب براي جلب مردم به اقداماتي از رساندن راي دهندگان با اتومبيل خود به حوزه ها تا دادن پيراهن با تصوير نامزدِ مربوط و شيريني و چرب زباني کردن دست زده بودند.
    
    ــ در اين روز هم مراجعه حضوری طرفداران هر نامزد به منازل و تلفن شخصی به راي دهندگان و تشويق آنان به راي دادن ادامه داشت. برآورد شده بود كه براي اين منظور هشت ميليون مراجعه حضوري به منازل و 23 ميليون تماس تلفني صورت گرفته بود.
    
    ــ دوم نوامبر 2004 شبكه هاي تلويزيوني آمريكا ضمن تشويق مردم به راي دادن (نَه، تبلیغ مستقیم برای هریک از نامزدان) خطاب به آنان مي گفتند: يك راي هم موثر است. راي شما صداي شماست كه شنيده خواهد شد.
    
    ــ بسياري از راي دهندگان 32 استیت از 50 استیت عضو فدراسیون آمریکا كه حقِ دادنِ راي «پيش افتاده» داشتند آراء خودرا در روزهاي قبل داده بودند، ولي شمارش آنها تا سه شنبه دوم نوامبر (روز انتخابات آن دوره) ممنوع بود. براي مثال: تا روز پيش از راي گيري در استیت فلوريدا كه خاطره بدي از انتخابات سال 2000 داشت نزديك به دو ميليون تن آراء خود را داده بودند.
    
     ــ حزب دمكرات براي «دوباره شماري احتمالي آراء»، 23 ميليون دلار بودجه آماده كرده بود. يك حزب در صورت اصرار به دوباره شماري آراء، بايد هزينه اين كار را از جيب (صندوق) خود بپردازد.
    
    انتخابات عمومي در فدراسيون آمريکا در سه شنبهِ پس از نخستين دوشنبه ماه نوامبر (ماه يازدهم سال ميلادي) برگزار مي شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انتخابات نوامبر 2008: اعتراض هواداران جمهوريخواهان آمريكا به خروج رسانه هاي تصويري (شبکه هاي تلويزيوني) اين كشور از جاده بي طرفي
يكم نوامبر 2008 و سه روز پيش از انجام انتخابات عمومي آمريكا (انتخابات رياست جمهوري، اعضاي مجلس نمايندگان و يك سوم سناتورها)، هواداران حزب جمهوريخواه آمريكا صداي اعتراض خود را نسبت به روش کار رسانه هاي صوت و تصويري اين كشور بلند كردند كه چرا در پخش اخبار و اظهار نظرها، رعايت بي طرفي را كه خصلت و تكليف رسانه هاي عمومي بايد باشد از دست داده و جانب يك نامزد (اوباما) را گرفته بودند و با اين طرز عمل، در تاریخِ این دوره از انتخابات عمومی آمریکا نوشته خواهد شد که اين شبكه هاي تلويزيوني بودند كه رئيس جمهوری را انتخاب کردند (ميدياکراسي)، نَه مردم کشور.
     اعتراض كنندگان به طرز عمل شبكه هاي تلويزيوني گفته بودند كه طبق آماري كه گرفته اند؛ شبكه «سي بي اس» 73 درصد، شبكه «ان بي سي» 56 درصد و شبكه «اي بي سي» 57 درصد جانب نامزد حزب دمكرات (بارَک حسین اوباما) را گرفته بودند. اين اعتراض كنندگان شاهد آورده بودند كه علاوه بر تبليغ و مطرح ساختن نامزد حزب دمكرات، این شبکه ها با ترفندهای خبری، جانبداري غير مستقيم هم از او كرده بودند.
    به اظهار اصحاب نظر در آن زمان، تاثير تلويزيون در اذهان آمريكاييان زياد بوده و مقايسه نتايج نظرسنجي ها در طول مبارزه هاي انتخاباتي باهم، نفوذ تلويزيون ها را ثابت كرده بود. نظرسنجي ها نشان مي داد بسياري از آنان كه يك هفته خواهان يك نامزد بودند هفته بعد تغيير نظر داده بودند حال آنكه فاعدتا نبايد چنين باشد زيرا كه شخصيت و خصوصيات يك نامزد و هر انسان كه ظرف يك هفته تغيير نمي كند؛ بنابراين اين نفوذ خبري تلويزيون ها بود. «اعلان» جاي خود دارد ولي خبر و نظر بايد بي طرفانه، منصفانه و متعادل باشد. [در دهه بعد، نقش تبلیغات خیابانی ـ نصب تابلو و ... ـ آنلاین ها و سوشیل میدیا معادل نفوذ تبلیغاتی تلویزیون ها شده و از تأثیر تبلیغات نشریات کاسته شده است].
    طبق قانون، انتخابات رياست جمهوري آمريکا در سه شنبه پس از نخستين دوشنبه ماه نوامبر هر چهار سال يک بار انجام مي شود. بنابراين، انجام آن در هر دوره يک تا چند روز با دوره هاي قبلي و بعدي تفاوت خواهد داشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
صنايع و فنون
نرم افزار «سپاي وِر»
يکم نوامبر 2004 اعلام شد كه ارسال نرم افزار «سپاي ور» به داخل رايانه هايي كه در اينترنت به جستجوي خبر و اطلاعات مي پردارند رو به افزايش است. اين «سافت ور» بدون خواست صاحب رايانه وارد آن مي شود و رايانه را به تدريج تا سطح سكون «كُند و آهسته» مي كند. با پيدايش يك ويندو (دريچه) مبهم روي مطالب منعكس در مانيتور كامپيوتر هنگام جستجو در اينترنت، «سپاي ور» ورود خودرا به رايانه اعلام مي دارد. بنابراين رايانه هايي كه از آنها صرفا براي تايپ و ارسال اي ميل و يا قراردادن مطالب سايت اختصاصي استفاده مي شود كمتر قرباني «سپاي ور» مي شوند.
    قبلا گفته شده بود كه «اِرت لينك» مي تواند مسئله را حل كند ولي از آنجا كه «سپاي ور» ها متعدد هستند از اين سيستم هم كار چنداني ساخته نبوده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
سالروز تاسيس نخستين ايستگاه راديويي و پخش خبر انتخابات دوم نوامبر 1920 آمريکا از آن
Conrad

نخستين ايستگاه راديويي جهان به مفهوم امروز دوم نوامبر 1920 در شهر پيتسبورگ ايالت پنسيلوانياي آمريكا آغاز بكار كرد. صداي اين ايستگاه كه هنوز سرگرم كار است در همان نخستين روز در كانادا هم شنيده شد. اين ايستگاه از همان نخستين روز برنامه منظم پخش اخبار، موزيك و گفتار داشت و هر 15 دقيقه يك بار ساعت دقيق را اعلام مي كرد. اين ايستگاه كه «ك. دي. ك. ا» نام دارد توسط كمپاني صنايع الكتريك وستينگهاوس از دكتر فرانك كنرادFrank conrad سازنده آن (كه يك مهندس برق بود) خريداري و در پشت بام ساختمان شركت بكار انداخته شده بود. دكتر كنراد قبلا اين ايستگاه را در گاراژ خانه اش برقرار كرده و فقط ساعت دقيق را اعلام مي داشت. نخستين خبري كه از راديو تازه اعلام شد وضعيت راي گيري انتخابات رياست جمهوري آمريكا بود كه همان روز (دوم نوامبر 1920) برگزار شده بود. اولين آگهي كه از اين ايستگاه پخش شد مربوط به فروش اسباب بازي بود. اين راديو كه با موج متوسط شروع كرده بود بعدا موج كوتاه را هم اضافه كرد. كمپاني وستينگهاوس دو دهه پيش شبكه تلويزيوني سي بي اس را خريداري كرده و قديمي ترين راديو دنيا نيز وابسته به اين شبكه شده است.
     قبل از راديو «ک. دي. ک. ا» هم فرستنده راديويي ساخته شده بود ولي جنبه آزمايشي، موقت و نمايشي داشتند. براي مثال: يکم آگوست 1920 راديو "دبليو. دبليو. وي" در شهر ديترويت آغاز بکار کرده بود ولي منحصرا خبر پخش مي کرد و اختصاصي بود (اختصاص به پخش خبر داشت، نه برنامه ديگر از جمله اعلان). در همان سال راديو مونترال کانادا نيز آغاز بکار کرده بود. در برخي از کتب تاريخ صنعت و تکنولوزي از راديو مونترآل به عنوان نخستين راديو قاره آمريکا نام برده شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
آغاز نخستين جنگ ترياك - انگليسي ها با صدور ترياک محصول هندوستان کوشش داشتند که چينيان را هم معتاد کنند
در اين روز در سال 1839 ميان انگلستان و چين جنگ آغاز شد كه به جنگ اول ترياك معروف شده است.
     انگليسي ها مدت ها بود كه ترياك محصول هند را كه زير نظر خودشان توليد مي شد به چين صادر مي كردند و چينيان با مصرف اين ترياك، معتاد مي شدند. اين عمل در مورد چند ملّت ديگر صورت گرفته بود.
    چينيان ساكن بنادر محل تخليه كشتي هاي انگليسي كه متوجه خطر خانمان برانداز اعتياد به ترياك و توطئه انگليسي ها شده بودند بپاخاستند و صندوق هاي ترياك را به دريا ريختند كه بهانه جنگ قرار گرفت.
    اين جنگ كه دو سال طول كشيد به پيروزي انگليسي ها انجامید به دليل داشتن اسلحه برتر و ناو جنگی بهتر.
     جنگ با حمله دو «فري گِيت» انگليسي به کشتي هاي چيني و غرق کردن بسياري از آنها آغاز شد. شکست چين در اين جنگ سبب شد که انگليسي ها امتيازات ارضي و نفوذي متعدد در چين به دست آورند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قتل عام انگليسي ها در افغانستان و آغاز دور اول جنگهاي لندن با افغان ها
دوست محمدخان

شجاع الملك، اميرِ دست نشانده انگلستان در كابل دوم نوامبر سال 1841 ميلادي به دست اكبرخان از مخالفان سلطه انگليسي ها كشته شد و افغان ها كه برضد نيروهاي اشغالگر انگليسي بپاخاسته بودند «الكساندر برنز» نماينده تام الاختيار انگلستان در كابل و 16 انگليسي ديگر (طبق برخي نوشته ها 23 انگليسي) را هم كشتند و هزار و پانصد نظامي انگليسي را مجبور به عقب نشيني به سوي هندوستان (از طريق گذرگاه خِيبَر) كردند و سپس هنگام عقب نشيني به آنان شبيخون زدند و قتل عام كردند و بارديگر «دوست محمد خان» را بركرسي اميري كابل نشانيدند. با اين رويداد، دور اول جنگ هاي انگلستان با افغان ها آغاز شد.
اکبرخان


     امير كابل در آن زمان بر شرق و جنوب شرقي افغانستان (عمدتا پشتون نشين) حكومت داشت.
    
شجاع

رويداد نوامبر 1841 سه دهه بعد تكرار شد و قصه افغانستان هنوز پايان نيافته و هربار به شکلي ديگر و به نوشته برخي از مفسران، تا مداخله از خارج از منطقه و كشورهايي با فرهنگ و منش ديگر باشد، ادامه خواهد يافت؛ نمونه اش انفجار انتحاري سي ام اكتبر 2008 وزارت فرهنگ و اطلاعات (خبررساني) دولت افغانستان در قلب كابل با تلفات و ويراني سنگين، انفجارها و حملات مسلحانه ديگر و ....
    
ساختمان وزارت فرهنگ و اطلاعات افغانستان پس از انفجار انتحاري اکتبر 2008

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعلاميهِ بالفور وزیر امور خارجه دولت لندن در حمايت از ايجاد کشوری براي يهوديان
بالفور
«آرتِر بالفورArthur Balfour» وزير امور خارجه وقت انگلستان دوم نوامبر 1917ضمن صدور اعلاميه اي كه در تاريخ به «اعلاميهِ بالفورBalfour Declaration» شهرت يافته از ايجاد يك كشور براي يهوديان در فلسطين و طبق اعلامیه او؛ a "national home for the Jewish people" حمايت كرد و به اين ترتيب راه براي مهاجرت يهوديان و ايجاد اسرائيل بازشد و همچنین یک مسئله. فلسطين قرن ها از مستملكات امپراتوري عثماني بود كه در 1917 و طی شش نبرد ـ در جريان جنگ جهاني اول (1914 ـ 1918) به دست انگليسي افتاده بود. شش نبرد انگلیس با عثمانی از مارس تا دسامبر 1917 روی داده بود و بیت المقدس در دسامبر 1917 به تصرف انگلیس درآمد. فلسطین پس از جنگ جهانی اول در قیمومت انگلیس قرار گرفت.
     بالفور که بسال 1848 در اسکاتلند به دنيا آمده بود و یک بار هم نخست وزیر شده بود يک سياستمدار محافظه کار بود. وي که قبلا نماينده مجلس انگلستان بود در زمان نخست وزيري «لويد جورج» وزير امورخارجه شده بود. بالفور تا پايان عُمر (سال 1930) به فعاليت سياسي ادامه داد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
فرانتس پاپن: هر لذت، غرور و سرفرازي موقّتي است، جز عشق به ميهن و خدمت به آن
پاپن
فرانتس پاپن ـ آلماني بلند آوازه (متولدسال 1879 و متوفا در سال 1969) دوم نوامبر سال 1937 در نطقي مطلبي را بيان كرد كه به صورت يك اصل در آمده و به نام او باقي مانده است و آن از اين قرار است:
     هر لذت، غرور و سرفرازي موقّتي است، جز عشق به ميهن و خدمت به آن. وطندوستي خصلت مشترك همه انسان ها است و من نشنيده ام كه فردي را صرفا به خاطر ميهندوستي سرزنش كرده باشند.
    پاپن مدتي صدر اعظم آلمان بود و کمک کرد که حزب ناسيونال سوسياليست (نازي) به قدرت برسد و هيتلر زمام امور آلمان را به دست گيرد. وي بعدا هم با هيتلر در زمينه تبادل نظر و پرسش و پاسخ همکاري کرد، اما در دادگاه فاتحان جنگ جهاني دوم محکوم نشد، زیراکه وطندوستی پاپن، جرم تشخیص داده نشد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
كودتاي خانوادگي در كشور سعودي و برکنارکردن ملک سعود
سعود ابن عبدالعزيز

دوم نوامبر سال 1964 ملك سعود (سعود ابن عبدالعزيز) دومين پادشاه كشور سعودي در يك كودتاي خانوادگي از مقام خود بركنار و به خارج تبعيد شد. وي پس از پدرش كه موسس كشوري سعودي بود يازده سال بر اين كشور پادشاهي كرده بود. قرار بود كه پس از او برادرانش به ترتيب به پادشاهي برسند ولي شنيده شده بود كه ملك سعود مي خواهد يكي از پسران 30 گانه خود را وليعهد كند. خاندان سعودي پسران او را جوان و بدون تجربه مي دانستند و با اين اقدام پادشاه (برادر بزرگتر) موافقت نداشتند. هنگامي كه ملك سعود شروع به توزيع مقامات دولتي ميان پسران خود كرد، خاندان سعودي سه اتهام داخلي، مذهبي و بين العربي به او وارد ساختند و بركنارش ساختند. اين سه اتهام عبارت بود از: اسراف بيت المال، شرب خمر و مشاركت در توطئه مقدماتي ترور جمال عبدالناصر كه در جهان عرب محبوبيتي ويژه داشت. با اين اتهامات، بركناري او مورد حمايت اتباع سعودي، روحانيون و جهان عرب قرار گرفت. پس از او، فيصل (فيصل ابن عبدالعزيز) برادر ناتني اش پادشاه سعودي شد كه بعدا او نيز به دست برادرزاده اش كشته شد.
    ملك سعود پنج سال پس از بركناري و تبعيد درگذشت. پس از بركنار شدن، عبدالناصر از وي دعوت كرده بود كه در قاهره اقامت كند. با بركناري ملك سعود، برادران ـ يكي پس از ديگري پادشاه شدند و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خودسوزي آمريكاييان مخالف جنگ ويتنام. اقدامي كه سابقه نداشت
تيتر سراسري روزنامه «سان» در آن روز اختصاص به خودسوزي «نورمن موريسون» داده شده بود


    
Norman Morrison

دوم نوامبر 1965 ميلادي يك آمريكايي 32 ساله به نام «نورمن موريسونNorman Morrison» كه مخالف جنگ ويتنام بود و صداي اعتراضش موثر نمي افتاد در کنار ساختمان وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون - در حاشيه جنوبي شهر واشنگتن) و زير ساختمان دفتر مکنامارا وزير دفاع وقت آمريکا خودرا آتش زد و در ميان شعله ها جان سپرد.
    نورمن پدر سه كودك بود كه هنگام آتش زدن خود دختر يك ساله اش را در بغل داشت كه پس از كشيدن كبريت اورا پايين گذارد. دو روز بود كه در اين محل تظاهرات ضد جنگ برگزار مي شد و آمريكاييان به بيهودگي جنگ ويتنام و بکار بردن بمب ناپالم (اآتشزا) در آن اعتراض مي كردند.
     موريسون يک کويکرمذهب (فرقه مسيحي معتقد به خلوص دين) متولد پنسيلوانيا و ساکن شهر بالتيمور ايالت مريلند بود. گفته شده است که موريسون دختر يک ساله اش «اميلي» را همراه برده بود تا به وي ظنين نشوند و بتواند خودرا به زير دفتر مکنامارا برساند. وي با خود بک شيشه نفت هم به آنجا برده بود.
     كار خودسوزي آمريكاييان معترض به ادامه جنگ ويتنام با مرگ نورمن موريسون پايان نيافت. نهم نوامبر (هفت روز بعد) يك آمريكايي 27 ساله به نام «راجر لاپورت» كه يك كاتوليك بود خودرا به نشانه مخالفت با ادامه جنگ ويتنام در مقر سازمان ملل (واقع در شهر نيويورك) آتش زد.
    سوم دسامبر سال 1965 شوراي كليساهاي آمريكا به ادامه جنگ ويتنام اعتراض كرد و اين اعتراضها به صورتهاي مختلف ادامه يافت ازجمله در 21 نوامبر سال 1965 در شهر نيويورك چهار جوان كه به پيوستن به ارتش احضار شده بود اوراق احضاريه را در ملاء عام سوزاندند و به تدريج مخالف و تظاهرات به محوطه دانشگاههاي آمريكا كشانده شد و ....
     خودسوزي با هدف جلب توجه جهانيان به مخالفت با جنگ ويتنام، ازسال 1963 و شهر سايگون آغاز شده بود. در آن سال يك روحاني بودايي در برابر چشم مردم و دوربين هاي فيلم و عكسبرداري خود را آتش زده و سوزانده بود.
    
تظاهرات ضد جنگ ويتنام در برابر پنتاگون (ساختمام وزارت دفاع آمريكا) در نوامبر 1965

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعدام زن شگفت انگيزي كه شوهران و نامزدان خودرا سر به نيست مي كرد!
Velma barfield

دوم نوامبر سال 1984 بانو «ولما بارفيلدVelma barfield» پنجاه و دو ساله در زندان شهر رالي در ايالت كاروليناي شمالي آمريكا به جرم چند قتل اعدام شد. اين نخستين زني بود كه از سال 1962 تا آن زمان (ظرف 22 سال) در آمريكا اعدام مي شد.
     ولما شوهر اول خودرا با آتش زدن خانه كشته بود، ولي كسي به او ظنين نشده بود، دومين شوهرش را با خوراندن داروي تپش قلب نابود كرده بود، سومين شوهر را با قطع لوله ترمز اتومبيل از ميان برده بود، بعدا پيرمرد ثروتمندي را كه قرار بود با او كه پرستارش شده بود ازدواج كند با افزودن داروي مرگ موش بر سوپ كشته بود و چون آخرين نامزد خودرا هم با مرگ موش كشت، پزشك قانوني متوجه قضيه شد، و پليس ولما را دستگير و از او اعتراف گرفت.
     ولما ضمن بازجويي ها به يک قتل ديگر هم اعتراف کرد و گفت که مردي را که با او آشنا شده و رفت و آمد داشت با افزودن ماده «مرگ موش» به چاي شيرين كشته بود. ولما قبلا چندين نامه عاشقانه براي اين مرد فرستاده بود تا اورا به خود جلب و رفت و آمد برقرار کنند كه پليس اين نامه ها از منزل آن مرد (مقتول) به دست آورد.
    گفته شده است که ممكن است كه قربانيان ولما بيش از اين شش تن باشند ولي چون او پس از هر قتل، ايالت محل سكونت خودرا تغيير مي داد، تحقيقات بيشتري صورت نگرفت. پيش از اجراي حكم اعدام، چند روانشناس با ولما مصاحبه كردند تا دليل رواني كار اورا به دست آورند ولي موفق به کشف انگيزه نشدند زيرا که ولما در مصاحبه ها با آنان همکاري نمي کرد.
عکس ديگري از Velma

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخچه واژه «كوكتِيل = کاک تِيل»
واژه «كوكِتيل به معنا و مفهوم نوعي عصرانه» دوم نوامبر 2019 سيصد و 43ساله شد.
     در اين روز در سال 1776 مدير يك رستورانِ شهر نيويورك كه به او سفارش داده بودند رستوران را براي يك پذيرايي رسميِ عصرانه آماده كند دست به ابتكار تازه اي زد و براي تزيين رستوران و ارضاء خاطر مهمانان از پَرهاي دُمِ خروس استفاده كرد كه به زبان انگليسي «كاك تِيل» گفته مي شود و از آن روز اين واژه بين المللي شده و جاي واژه هايي را که مفهوم «مهماني عصرانه» داشته گرفته است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
فيدل کاسترو: در زمينه اصلاحات اجتماعي، هرکشور بايد راه خودش را برود ـ هركشور شرايط و تجربه ملي خاص خود را دارد
فيدل كاسترو رهبر وقت كوبا يکم نوامبر 2003 در دو اجتماع پي در پي در هاوانا تاكيد كرد كه به اين نتيجه رسيده است كه در زمينه اصلاحات اجتماعي، هر كشور (ملّت) بايد راه خودش را برود. آماده ساختن مردم به قبول یک ایده، مسلک، روش و از این قبیل، بستگی مستقیم به تجربه آن مردم در طول تاریخِ شان دارد و تجربه تاریخی (وضعیت ملت در طول زمان ازجمله تحمل جنگ ها و سختی ها و خوشی ها و ناخوشی ها) در هر کشور متفاوت از کشور دیگر است و همچنین فرهنگ و منش هر ملّت که ناشی از تجربیات گذشته آن ملّت است.
     وي گفت كه دنبال كردن مدل كشورهاي ديگر ـ حتي مدل كوبا ـ ممكن است موفقيت آميز نباشد، زيرا كه هركشور شرايط و تجربه ملي خاص خود را دارد و خودش راسا راهش را پيدا کند.
    يكي از دو اجتماعي كه كاسترو اين مطلب را در آن بيان داشت گردهمايي كارشناسان و استادان علوم اجتماعي آمريكاي لاتين بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ماجرای اقامت غیر قانونی عَمّه کِنیایی «اوباما» در آمریکا
Zeituni Onyango
دوم نوامبر 2008 و در آستانه انتخابات آن دورهِ ریاست جمهوری آمریکا، روزنامه های این کشور گزارش یکم نوامبر اسوشیتدپرس را نقل کرده بودند که بانو زيتوني (زيتون) اونياگو عَمّه 56 ساله بارَک حسین اوباما نامزد وقت حزب دمکرات به طور غير قانوني در شهر بوستون آمريكا و در يك آپارتمان عمومي (دولتي و یا پرداخت اجاره آن از سوی دولتِ شهر ـ شهرداری) ويژه كم درآمدها زندگي مي كند.
     اسوشیتدپرس نوشته بود: "عمه اوباما كه چهار سال پیش از آن (سال 2004) از كِنيا به آمريكا آمده است براي ماندن در اين كشور درخواست پناهندگي مي كند ولي چون دليل قانع كننده (كه چرا نمي تواند در وطن خود زندگي كند) ارائه نمي دهد قاضي ويژه مهاجرت درخواست اين بانوي كنيايي را ردّ مي كند و به او مُهلَت مي دهد كه ظرف چند روز خاك آمريكا را تَرك گوید كه بانو زیتوني حُكم قاضي را ناديده مي گيرد، محل سکونت خودرا تغییر می دهد و در شهر بوستون سکونت و خود را بيكار و نيازمند به دريافت كمك از شهرداري (اجاره خانه و ...) معرفي مي کند. گویا بانو زیتوني [دربرخي روزنامه ها: زيتون] به دعوت برادرزاده اش باراک اوباما (سناتور وقت استیت ایلی نوی) وارد آمریکا شده است. «اوباما» گفته است [بود] كه نمي دانسته «عمه زيتوني» به طور غير قانوني در آمريكا زندگي مي كند.".
    در گزارش اسوشیتدپرس همچنین آمده بود که بانو زيتوني چند سال پيش در مهمانيِ سناتور شدن برادرزاده اش (اوباما) شركت کرده و دو سال پیش (سال 2006) هم براي ديدن او به شيكاگو رفته بود.
    شبکه های تلویزیونی آمريکا به استثناي شبکه فاکس نیوز که در جریان تبلیغات انتخاباتی سال 2008، [به دلایلی] از اوباما حمایت می کردند در شبانه روز اول مخابره خبر اسوشييتدپرس، آنرا نقل نکردند ـ شاید برای این منظور که مبادا نظر برخی از رای دهندگان با دیدن عکس و خبر نسبت به اوباما تغییر کند
.
     چندي پس از انتخاب شدن اوباما به ریاست جمهوری آمریکا، گزارش شد که به عَمّه او پناهندگي و اجازه اقامت در آمريکا داده شده است. «اوباما» داراي هفت برادر و خواهر ناتني در کشور آفریقایی كِنيا است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سناتور آفریقایی ـ آمریکاییِ ايالتي ماساچوست هنگام گرفتن رشوه در سال 2008 دستگير شد
Dianne Wilkerson
يكم نوامبر 2008 يك داديار فدرال در شهر بوستون خبر داد كه بانو «ديان ويلكرسونDianne Wilkerson» سناتور ايالتي ماساچوست هنگام گرفتن رشوه نقدي در يك رستوران و پنهان كردن پول ها در كُرسِت (Bra) خود دستگير شده است. از اظهارات اين داديار چنين بر مي آمد كه در پي شايعه رشوه گيري اين بانو سناتور، اف بي آي (پليس امنيت داخلي آمريكا) مامور رسيدگي مي شود و يكي از ماموران اين سازمان در لباس يك ذينفع (بساز و بفروش ساختمان كه ظاهرا در نظرداشت در اراضي دولتي خانه سازي كند) در رستوران محل ملاقات به بانو سناتور ويلكرسون كه 15 سال آن مقام را داشت و تنها سناتور آفریقایی ـ آمریکایی سناي ايالتي ماساچوست بود رشوه مي دهد و او اين پول را در كُرسِت (سينه بند) خود مي گذارد كه دستگير و اسكناس ها ضميمه پرونده مي شود. در يك مورد ديگر نيز يك مامور در لباس يك رستوراندار به اين بانو سناتور رشوه نقدي مي دهد تا اِعمال نفوذ كند و برايش پروانه فروش مشروبات الكلي بگيرد. يك مامور اف بي آي از صحنه رشوه گيري با دوربيني كه ديده نشود فيلمبرداري مي كند.
    به گفته داديار فدرال، جمع رشوه هاي دريافتي (مشهود) اين سناتور سياهپوست بالع بر 23 هزار دلار بود. اين سناتور ايالتي كه قبلا مشاور حقوقي و وكيل دادگستري بود همچنين متهم به تقلّب در پرداخت ماليات از درآمدهایش شده بود. بانو ويلكرسون كه خودرا براي يك دوره ديگر، نامزد سناي ايالت مشترك المنافع ماساچوست كرده بود پس از دستگير شدن گفت كه انصراف مي دهد. وي تا زمان محاکمه با سپردن يك تامين 50 هزاردلاري آزاد شد. او پس از محاکمه، به سه سال و شش ماه زندان محکوم شد.
    گفته شده بود كه اگر شبكه هاي تلويزيوني سراسري آمريكا اين خبر و فيلم اف بي آي را در «پرايم تايم» خود (مشروح اخبار شب) پخش كرده بودند ممكن بود كه در ذهن هواداران «اوباما»ي آفریقایی ـ آمریکایی و نامزد وقت انتخابات رياست جمهوري از حزب دمكرات تاثير منفي مي داشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
حصارکشی آمریکاییان بَرگِرد دهکده زادگاه صدام حسین
در جريان اشغال نظامي عراق، افراد لشكر 4 پياده آمريكا سي و يكم اكتبر 2003 دهكده سه هزار و پانصد نفري زادگاه صدام حسين را با سيم خاردار و وسائل ديگر حصارکشي کرده بودند.
     اين دهكده در ده كيلومتري جنوب «تِكريت» واقع شده است.
ديوار سيمي در حال کشيده شدن برگرد زادگاه صدام حسين ـ بيشتر مقامات تراز اول عرا ق در چهار دههِ پیش از افتادن عراق به دست آمریکا، از اين روستا برخاسته بودند

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 2 نوامبر
  • 971:   سلطان محمودي غزنوي به دنيا آمد. پدر او سبکتکين يک امير تُرک و مادرش يک زابلي (از مردم ايران خاوري) بود و 31 سال و چند ماه حکومت کرد و در سي ام اپريل 1030 درگذشت.
        
        
  • 1570:   يک سونامي در درياي شمال، امواجي به ارتفاع 30 متر به وجود آورد و اين امواج مناطق ساحلي هلند را ويران و حدود 1400 تَن را در اين مناطق کشت و از آن پس کار ديوارکشي ساحلي اين مناطق آغاز شد.
        
        
  • 1783:   پايان انقلاب مسلحانه برای استقلال مهاجرنشينان انگليسي آمريكا اعلام شد و ارتش انقلاب و سازمانهاي مربوط منحل شدند و قوه مقننه امريكا نظر به ايجاد يك ارتش با استخدام افراد داوطلب و نيز تاسيس دادگاههاي عادي داد. فدراسيون آمريکا، قانون نظام وظيفه عمومی ندارد. در جريان اين انقلابِ مهاجرنشينانِ انگليسي آمريکاي شمالي، دولت فرانسه که با دولت انگلستان دشمنی داشت با کشتي جنگي به کمک آنان شتافته بود.
        
        
  • 1914:   روسيه به عثماني اعلان جنگ داد. ایران صحنه قسمتي از ميدان جنگ ارتش های آن دو دولت بود که قبلا هم اعلام بيطرفي کرده بود. عثماني در جريان جنگ جهاني اول متحد آلمان بود که شکست خورد و از ميان رفت و جمهوري ترکيه در اناتولي و گوشه اي از اروپا (منطقه استانبول) برجايش نشست.
        
        
  • 1928:  



         Paul B. Johnson مورّخ، مؤلف و روزنامه نگار معروف انگلیسی به دنیا آمد و در دوم نوامبر 2020 گام به نود و دو سالگی گذارد. وی که همچنان فعّال است چهل کتاب، هزاران گزارش و صدها مقاله نوشته است. دو پسر او نیز روزنامه نگار هستند. کتاب های معروف او؛ «تاریخ مردم انگلیس»، «تاریخ مردم آمریکا»، تاریخ عمومی (جهان) از دهه 1920 تا پایان دهه 1980 و ... هستند. تاریخ مردم تنها درباره مردم است نه سیاست. خاطرات او در دو کتاب، خواندنی و یک راهنما برای روزنامه نگاران بشمار آورده شده است.
        
  • 1930:   هايله سلاسيه امپراتور اتيوپي شد. وي که خودرا از نسل ملکه سبا (سبا = صبا مرکب از يمن، اريتره و اتيوپي) مي دانست و دویست و بیست و پنجمین پادشاه از دودمان سولمونیک ها بود بعدا با کودتاي کمونيست ها برکنار و در 1975 درگذشت. او آخرين پادشاه کشور اتيوپي (حبشه) بود.
    هايله سلاسيه

  • 1949:   ... و بالاخره دولت هلند با استقلال مستعمره اش اندونري موافقت کرد. ژاپني ها هلندي ها را از اندونزي بيرون انداخته بودند که پس از پايان جنگ جهاني دوم، احمد سوکارنو و يارانش قيام کردند و استقلال اندونزي را که يک مجمع الجزاير است اعلام داشتند ولي هلندي ها تا مدتي با استقلال اندونزي موافقت نمي کردند. جمعیت اندونزی در سال 2020 دویست و هفتاد و سه میلیون گزارش شده بود.
        
        
  • 1964:   شبكه تلويزيوني «سي بي اس» آمريكا تيم و باشگاه ورزشي «يانكيز» نيويورك را خريداري كرد. اين نخستين بار بود كه يك مؤسسه رسانه اي داراي تيم ورزشي حرفه اي (دادن مسابقه به خاطر كسب درآمد از طريق فروش بليت) مي شد.
        
        
  • 1999:   در این روز یک تکنیسیَن شعبهِ کمپانی زیراکس در شهر هونولولو ـ استیت هاوایی با هدف گرفتن انتقام از رئیس شعبه و همکاران، در محل کار به سوی آنان تیراندازی کرد، رئیس و شش تن از همکاران را کشت و 5 ساعت در برابر پلیس شهر ایستادگی کرد. وی پس از دستگیری و محاکمه، به زندان ابد محکوم شد، زیراکه استیت هاوایی مجازات اعدام ندارد.
        
        
  • 2020:  


    در پی کناره‌گیری آیت‌الله محمد یزدی (متولد اردیبهشت 1310 و رئیس پیشین قوه قضا) از عضویت شورای نگهبان به علت عوارض جسمی و کهولت، آیت‌الله عظمی خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران یازدهم آبان 1399 حجت‌الاسلام سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران، نماینده کرمان در مجلس خبرگان رهبری و عضو هیات رئیسه این مجلس و از اعضای جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم (متولد 1339) را به عضویت شورای نگهبان منصوب کرد.
        



  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com