Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
6 دسامبر
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 6 دسامبر
ايران
افتادن بغداد به دست عثماني - نگاهي تاريخي به اهميت استراتژیک عراق ـ تصرف عراق به دست آمريکا و ...
سلطان سليمان

سلطان سليمان امپراتور عثماني در اين روز در دسامبر 1534 تصرف بغداد را تکميل کرد. نيروهاي عثمامي دو روز پيش از اين وارد حصار بغداد شده بودند که برخي از مورّخان آن روز را زمان تصرف بغداد ذکر کرده اند. چندى پس از آن، دولت صفويهِ ايران بغداد را از عثماني ها پس گرفت و در آنجا يك پايگاه نظامي ثابت به وجود آورد و نیروى نظآمى مستقر ساخت.
     جنگ متناوب ايران و عثماني بر سر بغداد دو قرن طول كشيد و در زمان نادرشاه مصالحه صورت گرفت؛ ايران از دعاوي خود بر بغداد دست كشيد و عثماني حاكميّت ايران بر ايروان (ارمنستان) و همه قفقاز جنوبي را برسميت شناخت. در زمان شاه عباس هم عثماني ها همين نظر را داشتند و شاه عباس موقتا و تا رسيدن به هدف هاي مقدّم خود آن را رد نكرده بود.
     سرزميني كه امروز جمهوري عراق خوانده مي شود از عهد باستان كليد خاور ميانه بوده و هر دولت كه اين كليد را به دست داشته قدرت برتر در منطقه بوده است. دولت هاي بابل و آشور همين نقش را داشتند. كوروش بزرگ پس از تصرف بابِل (واقع در جنوب عراق امروز) بود كه حقوق انسان و فرضیه ايجاد كنفدراسيون جهاني خودرا اعلام داشت. داريوش سوم پس از شكست «اِربيل» واقع در شمال عراق امروز به هزيمت رفت. اسكندر مقدوني پس از يکرشته جهان گشايي، در بابل استقرار يافته بود كه در همانجا درگذشت. جانشنيان اسكندر شهر «سلوكيه» را در كنار دجله ساختند تا از آنجا بر آسياي غربي حكومت و نظارت كنند. پس از آنان اشكانيانِ ايران، تيسفون (مداين و امروزه سلمان پآک وآقع در 36 کيلومتري جنوب بغداد) را در سوي ديگر دجله ساختند و دو دولت اشكاني و ساساني ايران نزدیک به هشت قرن از اين شهر بر امپراتوري پهناور خود حكومت كردند. تلاش هر دو دودمان به رغم احساس برخی خطرات ازجمله نزدیکتر بودن تیسفون به قلمرو رومیان، پايتخت را از این شهر به يك شهري مركزي انتقال ندادند. يزدگرد سوم پس از شکست نظامي از مسلمانانِ عرب در قادسيه، پيشنهاد انتقال موقّت پايتخت از تيسفون به شيراز را نپذيرفت، و با افتادن پايتخت به دست عرب، امپراتوري ايران از دست رفت. عباسيان به جاي زادگاه اسلام (حجاز)، بغداد را (که در آن زمان درخستاني در شمال تيسفون بود) به صورت شهر درآوردند و مركز خلافت اسلامي قرار دادند. ايرانيان استقلال طلب دوباره اين مركز حساس (بغداد) را به چنگ آوردند. همه هدف سلجوقيان، مغول ها و تيموريان تصرف بغداد بود. شاه اسماعيل صفوي اندكي پس از اعلام سلطنت، بغداد را متصرف شد. همه سعي عثماني اين بود كه بغداد را در دست داشته باشد تا همه مناطق عرب نشين شرق مديترانه و درياي سرخ را کنترل کند و سرانجام با مصالحه با ايران به اين هدف خود رسيد. ولی جنوب بین النهرین به مرکزیت بصره تا اواخر زندیه در کنترل ایران بود.
     در جريان جنگ جهاني اول، هدف روسيه و انگلستان رسيدن به بغداد بود و بر پايه اين رقابت، روس ها از طريق ايران تا كرمانشاه پيش آمدند و انگليسي ها که نيروي نظامي وارد بين النهرين کرده بودند بر سر تصرف بغداد با عثماني وارد جنگ شدند. سرانجام در اواخر جنگ جهانی اول، بغداد به زير کنترل انگلستان درآمد، عثماني از ميان رفت و روسيه گرفتار انقلاب بلشویکی و سپس جنگ داخلي شد، و دولت لندن عملا از بغداد بر مناطق عربي متصرفه بناي حكومت كردن و سلطان و امير سازي و کشورسازی را گذارد. دولت لندن سپس و در ظاهر، مناطق دست ساخت خودرا به اين سلاطين و شيوخ واگذار كرد. سوریه و لبنان سهم دولت فرانسه ـ یکی دیگر از فاتحان جنگ جهانی اول شده بود.
     در دوران اتحاديه سازي، غرب يک اتحاديه نظامي براي محاصره شوروي را در بغداد تاسيس کرد که به نام پيمان بغداد خوانده شد (که بعدا به سِنتو تغییر نام داد.). متعاقب آن، روس ها به مليّون و چپ هاي عراقي كمك كردند تا در بغداد كودتا به راه اندازند و حكومت سلطنتي ساخت انگلستان را حذف كنند و از آن پس عراق دوست و هم پيمان مسكو و مدعي كويت و هر سرزمين ديگر شد كه مطمح نظر غرب قرار مي گرفت. پس از خروج نظامی انگلستان از شرق سوئز، توجه اصلي دولت آمريكا که نظر به جانشین شدن دولت لندن داشت، معطوف به عراق شد و مدت ها با كمك شاه ایران، كُردهاي عراقي را بر ضد دولت بعثي بغداد (دوست مسكو) بر مي انگيخت. آمريکا که پي به اهميت مناطق کُردنشين برده بود از 1917 و از همان زمان که وارد جنگ جهاني اول شده بود خواهان دوستي با کُردها، خودمختاری و استقلال آنان بود.
     صدام حسين با اين كه مي دانست زير ذرّه بين آمريكا و اسراييل است كه هر دو اهميت استراتژيک عراق را به خوبي مي شناسند مرتكب دو اشتباه سياسي شد؛ يكي اين كه در روزهاي افول قدرت مسكو ـ سال 1990 ـ فريب خورد (و طبق برخی نوشته ها، فریب دولت آمریکا که از طریق سفیر وقت این کشور صورت گرفت) و كويت را اشغال نظامي كرد و با اين عمل استقرار آمريكا را در کشور سعودي، كويت، قطر و ... تثبيت كرد و با اشتباه ديگر كه بازنگذاردن درهاي عراق به روي بازرسان سازمان ملل در همان آغاز کار بود که متهم به تلاش برای داشتن سلاح اتمی شده بود و با این بی اعتنایی (بی سیاستی) بهانه اشغال نظامي عراق را به دست داد زيرا كه او، ديگر اسلحه كشتار جمعي نداشت كه درهايش را ببندد و وانمود كند كه دارد. (دولت بغداد چند روز مانده به حمله نظامی آمریکا، به سازمان ملل اطلاع داده بود که با بازرسی از خاک خود موافق است که ظاهرا دیر شده بود بویژه که موضوع در رسانه ها انعکاس نیافته بود ـ شاید که تعمّدی در کار بود).
     حمله 192 هزار نظامی آمریکا که 45 هزار انگلیسی به آنان پیوسته بودند بیستم مارس 2003 آغاز شد و در مدتی کوتاه دولت بعثی عراق از میان رفت. اشغال نظامی عراق 8 سال و 8 ماه و چند روز طول کشید و در آخرین روز نوامبر 2011 خروج یکانهای زرمی آمریکا (نَه، مستشاران نظامی و ...) آغاز شد، ولی چند سال بعد مسئله داعش باعث بازگشت محدود نظامیان آمریکا به عراق شده است. دولت آمریکا با عراق پیمان امنیت و دفاع مشترک امضاء کرده است. با اینکه دولت آمریکا با اجرای نتیجه رفراندم استقلال کردستان عراق را موافقت نکرده است ولی درحال ساختن یک کنسولگری بزرگ در اِربیل و توسعه فرودگاه این شهر مرکز حکومت داخلی اقلیم کردستان عراق است. آمریکا در عملیات نظامی 8 ساله و 8 ماهه عراق، چهار هزار و 485 کشته و 31 هزار و 921 مجروح تحمل کرده است به علاوه، کشته شدن دو هزار و 97 غیرنظامی و کنتراتور آمریکایی و هزینه مالی نزدیک به یک تریلیون دلار.
     تاريخدانان و ديگر اصحاب نظر در نوامبر 2004 و 18 ماه پس از ازميان رفتن حکومت حزب بعث در عراق، با نشان دادن مرزهاي عراق روي نقشه و موقع جغرافيايي آن و با توجه به تحولات چند هزار ساله تاريخي منطقه و با اين استدلال كه عراق كليد خاور ميانه است بعيد دانسته بودند كه دولت آمريكا، مخصوصا در اين زمان كه معارضه غرب و مسكو بارديگر آشگار و چند قدرت ديگر دارند وارد وارد ميدان مي شوند عراق را دست کم بدون امضاي يک قرارداد امنيت مشترک و احیانا برجاي گذاردن مستشار نظامي و از اين قبيل افراد، ترک گويد (که چنین شده و نظر ابراز شده تاریخدانان در آن زمان، 7 سال بعد تحقق یافته است). قرارداد امنيت مشترک به آمريکا امکان خواهد داد که هر زمان که لازم بداند و اراده کند نيروي نظامي به عراق بفرستد.
     اين اصحاب نظر گفته بودند که امضاي پيمان استراتژيک آمريکا با دولت بغداد، نظر اسرائيل و کُردهاي عراق را هم تأمين مي کند و افزوده بودند آمريکا مي داند که عراق با همسايگانش مسئله دارد و کشوري تازه ساخت، مرکب از افراد با مذاهب و نژادهاي مختلف و مدعي يکديگر است و لذا دليل و بهانه براي انتقال نيروي نظامي فراوان است، مخصوصا که هرگروه عراقي مدعي سهمي از درآمد نفت عراق، کارمندي و مقام دولتي و شرکت در مقاطعه هاست.
    چندی پس از اشغال نظامی عراق، نظرگویان و نظرنگاران مشرق زمین گفته بودند که همراهی نظامی ـ سیاسی دولت لندن با آمریکا نشان می دهد که دولت لندن همچنان از سیاست قدیمی خود ـ تفرقه افکن و آقایی کن ـ بویژه در خاورمیانه دست برنداشته است و این سیاست را به دولت واشنگتن تلقین کرده است. بنابراین، یک خاورمیانه ناآرام و هر دسته و دولت بر ضد دسته و دولت دیگر به سود غرب است. وجود یک و یا چند دولت نیرومند در این منطقهِ نفتدار و استراتژیک و نیز آرامش به زیان منافع غرب و به سود قدرت های در حال طلوع است و باید دانست که خاورمیانه در طول تاریخ، همواره میدان درگیری قدرت های وقت بوده است؛ 10 ـ 12 قرن میان ایران و غرب (یونان و روم)، بیش از سه قرن میان ایران و عثمانی و سپس مداخلات غرب و بویژه دولت لندن.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
... و فروغي نخجوان که ارتش را مرخص کرده بود وزير جنگ كرد! ـ لزوم تحقيق از ديد تاريخنگاري در اين زمينه
فروغي
محمدعلي فروغي كه در شهريور ماه 1320 (اواخر آگوست 1941) پس از ورود نيروهاي متفقين به ايران، پس از شش سال خانه نشستن و مورد بي مِهري رضاشاه بودن دوباره! نخست وزير شده بود دومين كابينه خودرا سوم دسامبر 1941 ـ دوازدهم آذرماه 1320 به مجلس معرفي كرد. در اين كابينه سرلشكر احمد نخجوان به عنوان وزير جنگ معرفي شده بود كه تعجب همگان را برانگيخت؛ زيرا نخجوان بود كه در سمت كفيل وزارت جنگ، پس از دريافت دستور آماده ساختن ارتش براي دفاع از وطن خود که با تعرض خارجي رو به رو شده بود، با كمك يكي ـ دو تن ديگر از افسران ارشد نيروها را از پادگانها مرخص كرده بود و کشوررا بدون دفاع گذارده بود كه رضاشاه پس از اطلاع از اين اقدام او، وي را در كاخ مرمر دربرابر چشم وزيران و عده اي ديگر كتك زده بود و پس از كندن پاگونهايش به زندان فرستاده بود تا به جرم خيانت به وطن در دادگاه حَرب (دادگاه نظامي زمان جنگ) محاكمه شود.
    در ميان اعضاي كابينه فروغي افراد ديگري هم بودند كه رضاشاه قبلا آنان را به زندان انداخته و يا بيكار كرده بود.
     به باور برخي از مورخان، رضاشاه که از دهه 1310 هجري از نفوذ دولت لندن فاصله مي گرفت فروغي و چند مقام ديگر را به دليل حرف شنوي از لندن و انتقال و اجراي سياست هاي اين دولت بيکار کرده بود و کناره گيري غیر منتظره علي منصور از نخست وزيري يک روز پس از آغاز تعرّض نظامي و برجاي او نشستن فروغي به اشاره لندن صورت گرفته بود. همزمان، دولت مسکو با «ساعد مراغه» تماس گرفته و به این بهانه که ممکن است محمدرضا پهلوی هم بمانند پدرش یک ناسیونالیست و هوادار هیتلر باشد، از او خواسته بود که نایب السلطنه شود تا بعدا، رفراندم تکلیف نظام حکومتی ایران را تعیین کند. ظاهرا ساعد که بعدا نخست وزیر شد پیشنهاد مسکورا نپذیرفته بود.
     بررسي هاي تاريخي براي كشف حقايق مربوط به همين رويدادهاي نيمه سال 1320 هجري خورشيدي، نمونه هاي بارزي از خيانت به ملت ايران و مداخله بيگانه را نشان خواهد داد كه تا چند دهه، نه دولت هاي وقت مايل به اين كار (تحقيق) بودند و نه بيگانه. استادان فلسفه تاریح، عباس قره باغی آخرین رئیس ستاد ارتش ایران در نظام سلطنتی را در ردیف احمد نخجوان قرار داده اند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شوراي امنيت از جمهوري اسلامي خواست که پرسنل ديپلماتيک آمريکا را آزاد کند که پذيرفته نشد ـ استقرار نظامي آمريکا در منطقه خليج فارس
15 آذر 1358 (6 دسامبر 1979) و يك ماه و دو روز پس از تصرف ساختمان سفارت آمريكا در تهران و به گروگان گرفته شدن كاركنان آن، شوراي امنيت سازمان ملل به اتفاق آراء از جمهوري اسلامي خواست كه بي درنگ گروگانهاي آمريكايي را كه پرسنل ديپلماتيك بودند آزاد سازد و به ايشان اجازه خروج از ايران بدهد و دو كشور اختلافهاي خودرا در چارچوب منشور ملل از راههاي مسالمت آميز حل كنند.
     اين مصوبه عملا پذيرفته نشد و گروگانها تا سيزده ماه و چند روز بعد آزاد نشدند.
    به نظر مورخان، اين گروگانگيري بهانه قرارگرفت که آمريکا به تدريج در منطقه خليج فارس مستقر شود، بويژه که همزمان با گروگانگيري، پيمان دفاع و امنيت مشترک ايران و آمريکا (منعقد در سال 1959) از سوي جمهوري اسلامي لغو شد و ....
     به دستور جيمي كارتر رئيس جمهور وقت آمريكا تا نيمه آذر 1358 شمار كشتي هاي نظامي آمريكا در خليج فارس به 21 فروند رسيده بود كه مسکو ـ قدرت رقيب، هم به همين تعداد ناو جنگي در برابر آنها مستقر ساخته بود و اين موازنه قوا باعث مي شد كه دولتهاي كوچكتر ترسي از نتايج اقدامات خود نداشته باشند، زيرا كه دو ابرقدرت وقت ـ يكديگر را خنثي مي كردند و ديگران تا حدي زياد آسوده خاطر مي زيستند. شوروي بعدا از درون فروپاشيد، آمريکا خليج فارس را به مرکزيت بحرين يک منطقه نظامي خود کرد و سپس با استفاده از هر فرصتي به استقرار و گسترش نفوذ در منطقه ادامه داد و راه ورود قدرت هاي درحال طلوع ديگر عملا بسته شد. يک مثال: براي نخستين بار در پاييز 2011 رژيم پکن چند کشتي جنگي به خليج فارس فرستاد که از قطر هم ديدن کردند. چون اين عمل با مقالات انتقادي رسانه هاي آمريکا رو به رو شد منابع چيني وانمود کردند که آن کشتي ها در سر راه خود به شاخ آفريقا و مبارزه با دزدان دريايي سومالي از خليج فارس ديدن کردند و منظور ديگري نبوده است!.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ترور خواهرزاده شاه به دست فدائيان اسلام در پاريس
شهريار شفيق
15 آذرماه 1358 (1979 و در آن سال مصادف با 6 دسامبر) شهريار شفيق خواهرزاده 34 ساله پهلوی دوم (محمدرضاشاه)، پسر اشرف [از شوهر مصری اش] و افسر پیشین نيروي دريايي ايران هنگامي كه در يك خيابان پاريس، پياده به سوي خانه مادرش در حركت بود به دست مردي جوان كه كلاه موتوسيكلت سواري بر سر داشت و به او نزديك شده بود با شليك گلوله كشته شد و تيرانداز با موتوسيكلتي كه در انتظار وي بود از صحنه گریخت. سپهبد اويسي [فرماندار نظامي تهران در سال انقلاب و قبلا فرمانده ژاندارمری ایران] نیز به همین صورت در يک خيابان پاريس هنگامی که با برادرش، پیاده در حرکت بود کشته شد.
    پس از ترور شهريار شفيق، روزنامه اطلاعات (شماره 16020 ـ 17 آذر، صفحه آخر) به نقل از شيخ صادق خلخالي نوشت كه شهريار شفيق به دست اعضاي جمعيت فدائيان اسلام ترور شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مشکلات بانکی در ایران از دیدگاه دو اقتصاددان، یک نماینده مجلس و یک بانکدار به گزارش دویچه وله ـ اگر اصل 44 رعایت شده بود
یک مخاطب کالیفرنیایی بخشی از گزارش طولانی و تأمل برانگیز دویچه وله (صدای آلمان) درباره وضعیت بانکی ایران و حاوی اظهار نظر دو اقتصاددان و محقّق، یک نماینده مجلس و یک رئیس بانک را در این باره از وبسایت فارسی آن کُپی کرده و ارسال داشته و خواسته است که مِن باب یادآوری درج شود. وی قسمت هایی از این گزارش مورّخ 4 دسامبر 2017 دویچه وله را که مورد نظر او برای درج شدن بوده رنگ آبی کرده است. می دانیم که پس از مصادره بانک های غیر دولتی ایران و دولتی کردن آنها، اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی دولتی بودن سیستم بانکی ایران را تأکید کرده است. به نظر این مخاطب که نوشته است مدرک تحصیلی دکترا دارد، مسائل بانکی یکی ـ دو سال اخیر، نتیجه عبور از همین اصل قانون اساسی است. او همچنین نوشته است که یکی از تکالیف هر دولت محافظت از اموال شهروندان است. متن آن قسمت از گزارش دویچه وله که مخاطب با آبی کردن جملات خواسته است که درج شود از این قرار است:
    
    ولی‌الله سیف، رئیس بانک مرکزی ایران [رئیس وقت]، در آذر 1396 (دسامبر 2017) در کانال تلگرام خود از خشک کردن ریشه مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز خبر داد. وی قبلا در کانال یک تلویزیون دولتی ایران از چند مورد پرداخت و وعده پرداخت سودهای نجومی در مؤسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج خبر داده بود و گفته بود که هدف این قبیل مؤسسات از دادن وعده پرداخت سود نجومی، رقابت با بانک ها و جلب پس انداز مردم بود و .... این رقابت به جایی رسیده بود که 25 درصد از فعالیت بانکی در مؤسسات غیرمجاز انجام می شد.
    این درصد بزرگ [سود نجومی] این نگرانی را پدید آورده بود که در پس دادن پس اندازها در صورت درخواست پس اندازکننده تعلّل شود و مسئله ای سراسری با هجوم مردم به پس گرفتن پس اندازها و خارج ساختن پول خود از حسابهای بانکیِ شان به وجود آورد.
    فعالیت تعاونی‌های اعتباری، صندوق‌های قرض‌الحسنه و مؤسسه‌های مالی غیرمجاز با اشاره وزارتِ «تعاون، کار و امور اجتماعی» و ...، عمدتا در دوران دولت محمود احمدی‌نژاد صورت گرفته بود که مشکل بانکی کشور عنوان شده است.
    رئیس بانک مرکزی [رئیس وقت] در کانال تلگرام خود در مورد نقش مؤسسه‌های غیرمجاز [نداشتن مجوّز از بانک مرکزی که مستلزم طی کردن مراحل متعدد، اثبات سرمایه و سپرده گذاری است] نوشته است: "حضور مخرّب اینگونه مؤسسات سبب شد که بانک‌ها به‌ خاطر ادامه فعالیت و حفظ بقاء، به رقابت غیر اصولی بر سرِ نرخ سود بانکی بپردازند.".
    از دیدگاه برخی کارشناسان، حضور نهادهای قدرتمندی در پشت مؤسسه‌های غیرمجازِ معاملات مالی، بانک مرکزی را برای مقابله با آنها تا حدّی ناتوان کرده بود. احمد حاتمی‌یزد، کارشناس اقتصادی، 16 دی ماه 1395 در گفت ‌و شنودی با ایلنا [یک خبرگزاری داخلی ایران] گفته بود که برخی موسسه‌های مالی غیرمجاز از سوی برخی از ارگان‌های دولت، شماری از خواص، برخی از وکلای مجلس و ... حمایت می شوند و با اینکه به نظام بانکی کشور صدمه می‌زنند، بانک مرکزی نمی‌تواند نظارت خود را بر آنها اِعمال کند.
    مرکز پژوهش‌های مجلس اواسط خردادماه 1395 وضعیت نظام بانکی ایران را «بحرانی» خوانده و نسبت به «خطر ورشکستگی» برخی از بانک‌ها هشدار داده بود. طبق گزارش همین مرکز، در آن زمان 7333 مؤسسه مالی در ایران وجود داشت که از میان آنها تنها هزار مؤسسه دارای مجوّز بود!. [به رغم اینکه اصل 44 قانون اساسی، بانکداری را در انحصار دولت قرار داده است.].
    فریدون خاوند، اقتصاددان و استاد دانشگاه «رنه دکارت» پاریس، در مصاحبه با دویچه وله، تأکید دارد که وضعیت نظام بانکی ایران رو به راه نیست. به گفته این کارشناس اقتصادی، در مرکز پژوهش‌های مجلس حتی از احتمال «ورشکستگی» برخی از بانک‌ها سخن به میان می آید. بعضی از بانک‌ها در ایران با دادن سودهای بالاتر از نرخ رسمیِ 15 درصد به حساب های تازه، همه تلاش خودرا برای جلب پس انداز و خالی نشدن از پول بکار می برند.
    فریدون خاوند می گوید که در شرایط امروز، دولت [که برای حفظ جان و مال مردم به وجود آمده] باید بیشترین تلاش خودرا برای رفع بحران از نظام بانکی ایران بکار برَد و باید بداند که مردم ـ در هر جای دنیا ـ بیش از هرچیز نگران پول خود هستند و در صورت وقوع بحران بانکی آرامش خودرا از دست خواهند داد.
    دکتر خاوند چند عامل را به عنوان ریشه‌های قرار گرفتن برخی از بانک های ایران بر مرز بحران برمی‌شمرد:
    ـ نخستین عامل؛ مسئله «مطالبات معوّق» یا «دارایی‌های مسموم» است که در ترازنامه بانک‌ها ثبت شده، اما وجود خارجی ندارند، چون احتمال باز پس گرفتن آنها (به سبب نبود وثیقه معتبر و ارزشمند در دست بانک و دادن وام کلان با توصیه و تشبّث) ضعیف و حتی بسیار ضعیف است. بنابراین، یکی از نخستین اقدامات برای سامان گرفتن نظام بانکی ایران، بیرون کشیدن این «دارایی‌های مسموم» از ترازنامه بانک‌ها باید باشد.
    ـ دومین عامل؛ سرمایه‌گذاری برخی از بانک‌ها در حوزه زمین و مسکن در دوره رونق این بازار بود. اینک در دوران رکود بازار مسکن، این بانک‌ها امکان نقد کردن منابع خود را ندارند و نگران مراجعه اصحاب پس اندازهای بزرگتر برای پس گرفتن پول خود هستند و لذا می کوشند که این پس اندازکنندگان را مطمئن و راضی نگهدارند.
    ـ سومین عامل؛ صاحبان صنایع و بنگاه‌هایی هستند که قصد سوءاستفاده نداشته و به مراکز قدرت هم نزدیک نبوده‌اند و «در نهایتِ پاکدستی» در راه تولید از بانک‌ها وام گرفته‌اند، اما در برخورد با رکود اقتصادی [حجم وسیع واردات کالای ارزان بها و نیز قاچاق کالا] ورشکسته شده و یا امکان بازپرداخت تسهیلات دریافتی را ندارند.
    ـ چهارمین عامل؛ خود دولت است که برای پُر کردن کسری بودجه‌اش، از منابع بانکی استفاده کرده و از عَمل به تعهدات خود در قبال بانک‌ها [بازپرداخت] ناتوان است.
    بر این عوامل چهارگانه، باید عدم دسترسی بانک‌های ایران به بازارهای مالی بین‌المللی را نیز افزود.
    استاد خاوند می گوید: چنانچه دولت جمهوری اسلامی ایران بخواهد صاحب یک نظام بانکی باثبات باشد و با انبوه اعتراض سپرده گذاران رو به رو نشود، چاره‌ای جز این ندارد که بانک‌ها و منابع سالم را نگه دارد و بسیاری از بانک‌های در آستانه بحران و ورشکستگی را یا از رده خارج کند و یا دست به «اقدامات قاطعی» برای ادغام آنها در هم بزند. دستگاه قضایی ایران نیز برای وادار کردن بدهکاران این بانک ها و مؤسسات مالی به پرداخت «مطالبات معوّق» که عمدتا پس اندازهای مردم هستند ـ مردمی که عُمری از نان خود زده و پس انداز کرده اند، باید دست به اقدامی قاطع بزند و به قول برخی؛ اقدام انقلابی.
    تجمّعات اعتراضی اخیر مال‌باختگان در نقاط مختلف ایران در پی ورشکستگی و یا فقد موجودی برخی از مؤسسات مالی باید برای دولت درس [هشدار] باشد. باید توجه داشت که این مؤسسات محدودتر از بانک ها بوده اند.
    دکتر احمد توکّلی اقتصاددان، وزیر اسبق، نماینده پیشین مجلس و رئیس یک پژوهشکده به نام «دید‌بان شفافیت و عدالت» 28 نوامبر 2017 (هفتم آذر 1396) از «نفوذ زیاد» مدیرعامل مؤسسه ثامن‌الحجج، خبر داده و گفته بود که او حتی حُکم بازداشت محمود بهمنی رئیس پیشین بانک مرکزی (در دولت احمدی‌نژاد) را گرفته بود.
    به گفته دکتر توکّلی، مؤسسه ثامن‌الحجج به‌رغم انجام «بیشترین تخلّف‌ها»، در دوران دولت احمدی‌نژاد «تشویق‌نامه» هم دریافت کرده بود.
    در پی ورشکستگی مؤسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج، دادسرای تهران از بازداشت مدیرعامل آن خبرداده بود که دکتر توکّلی گفته است: "مدیرعامل ثامن‌الحجج در خانه‌اش تحت‌الحفظ محصور شده است [حبس خانگی]، در حالی که اگر به زندان انفرادی می‌رفت، قول می‌دهم که اموال خود را تحویل می‌داد.".
    دکتر توکلی که یک چهره اصول گرا است با ذکر نام گفته است که مدیرعامل مؤسسه ثامن‌الحجج، عضویت در هیأت مدیره شرکت نفت، گاز و پتروشیمی «لیسار ماه» را هم برعهده داشت. مؤسسه ثامن‌الحجج که در سال 1380 بدون مجوّز بانک مرکزی تأسیس شده بود، در سال 1395 ورشکسته گردید و بازپرداخت طلب سپرده‌گذاران‌ آن به بانک پارسیان محول شد. در حالی که بسیاری از سپرده‌گذاران در مؤسسه ثامن‌الحجج هنوز نتوانسته‌اند سپرده‌هایشان را از بانک پارسیان دریافت کنند، گیرندگان وام‌های کلان از «ثامن‌الحجج» از پرداخت بدهی خود سر باز می‌زنند.
     احمد توکلی در همین رابطه بود که به گیرندگان این وام‌ها هشدار داده است، چنانچه اقدام به بازپرداخت وام‌ها نکنند، اسامی آنها را که برخی از ایشان از فرزندان معاریف و سیاسیون هستند منتشر خواهد کرد.
     محمود صادقی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی نیز، طی روزهای گذشته در دو نوبت میزان بدهی و اسامی 20 تَن از بدهکاران «بانک سرمایه» را که بالغ بر 6 هزار و 900 میلیارد تومان می‌شود منتشر کرد. گفته می‌شود که دست‌کم یکی از این بدهکاران از ایران خارج شده است.
    محمود صادقی گفته است که در افشای بدهکاران بانک ها به شکل «آتش به اختیار» عمل خواهد کرد. وی همچنین گفته است که
    بخش عمده‌ای از بدهکاران بانکی را کسانی تشکیل می‌دهند که با استفاده از رانت و روابط مستقیم یا غیرمستقیم با چهره‌های پُرنفوذ دولتی و حکومتی، بدون ارائه ضمانت لازم ازجمله وثیقه معتبر ـ بعضا چک و سفته!، از وام‌های بانکی برای امور تجاری غیرتولیدی و نه طرح‌های صنعتی و تولیدی استفاده کرده‌اند و اینک از بازپرداخت بدهی‌های خود سر باز می‌زنند و شماری از آنان نیز متواری شده‌اند و ....
    طبق گزارش های رسانه ها، یکی از بدهکاران بانک سرمایه که به خارج گریخته برای دریافت وام، یک چک خالی به بانک داده است. 40 درصد منبع مالی این بانک از صندوق ذخیره فرهنگیان ـ حقوق و مزایای معلمان و فرهنگیان ـ است.
    
دکتر فریدون خاوند


    
دکتر احمد توکلی

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دموکراسي
روند انقلاب مخملي اوکراين در پنجم دسامبر 2004
پنجم دسامبر 2004 در پي مسكوت گذارده شدن پيشنهاد تجديد نظر در قانون انتخابات اوكراين از سوي نمايندگان پارلمان اين كشور و تعطيل كردن جلسات به مدت ده روز، اثر کوچکي از شکست يوشچنكو نامزد هوادار غرب و در نتيجه طرح انقلاب مخملي به چشم خورد که رسانه هاي بلوك غرب بر ميزان مقالات و تفسيرهاي خود درباره بحران انتخاباتي اوكراين افزودند. نيويورك تايمز در شماره 5 دسامبر خود درباره يوشچنكو و كارهاي وي ــ از تبديل اقتصاد اوكراين از سوسياليستي به اقتصاد بازار آزاد تا ايجاد پول اختصاصي اوكراين «هريونيا» نوشته بود. يوشچنكو پس از فروپاشي شوروي، مدتي رئيس بانك مركزي اوكراين بود و در اين سمت توجه غرب را به خود جلب كرده بود. يوشچنکو همچنان كه در دوران حكومت شوروي خودرا از وفاداران به سوسياليسم و نظام شوروي قالب كرده بود! و مقام بانكي مهمي را در آن نظام به دست آورده بود، پس از فروپاشي شوروي لباس عوض کرده و خودرا عاشق و شيفته اقتصاد بازار آزاد (کاپيتاليسم) وانمود مي کرد.
    هواداران يوشچنكو در پارلمان كه اكثريت را در دست نداشتند پيشنهاد كرده بودند كه قانون انتخابات مورد تجديد نظر قرار گيرد و تركيب كميسيون انتخابات كه به زعم آنان عامل تقلب بود تغيير كند تا راي ديوان عالي مبني بر برگزاري يك انتخابات ديگر تحقق يابد كه نمايندگان كمونيست، سوسياليست و هواداران كوچما در آخرين جلسه پيش از تعطيل، آن را مسكوت گذاشتند.
     در اين ميان، كوچما رئيس جمهور وقت دست به يك ضد حمله زده، پيشدستي كرده و از غرب خواسته بود كه ناظران خود را، البته آنان كه شهرت بي طرفي و انصاف داشتند، به اوكراين بفرستد تا بر انتخابات 26 دسامبر 2004 (تكرار انتخابات دور دوم) نظارت كنند و هرچه ناظر بيشتر، بهتر!.
    روز پيش از اين وضعيت (چهارم دسامبر)، و اين بار اين هواداران يانوكوويچ بودند كه جاي تظاهر كنندگان هوادار يوشچنكو را در ميدانهاي شهرهاي اوکراين گرفته بودند. آنان شعار مي دادند: با تظاهرات خياباني و محاصره عمارات دولتي و فشار نبايد نمايندگان پارلمان را مجبور به اقدام و وضع قانون كرد كه اين عمل خلاف اصول دمكراسي و همانا بكاربردن زور و استبداد براي رسيدن به هدف است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
براي نجات خود، معاونش را به ميان مردم خشمگين افكند تا او را بكشند!
كومودوس
ششم دسامبر سال 189 ميلادي كومودوس امپراتور وقت روم كه با اعتراض شديد مردم شهر «رم» و شورش ايشان به خاطر كمبود گندم و گران شدن نان رو به رو شده بود براي جلب نظر اتباع کشور نسبت به خود و به علاوه راحت شدن از دست معاونش كه از سوي سناي روم به او تحميل شده بود هنگامي كه شنيد رمي هاي خشمگين پشت ديوار كاخ او اجتماع كرده و تظاهرات مي كنند به اتفاق معاونش «كلياندر» به بالكن كاخ رفت و خطاب به مردم حق را به جانب آنان داد و گفت كه عامل كمبود گندم را تا چند لحظه ديگر به شما مي سپارم و سپس به محافظانش دستور دادكه «كلياندر» را از بالكن به ميان مردم افكنند و مردم هم اورا قطعه ــ قطعه كردند!.
    كومودوس معاون قبلي خودرا هم به جرم خيانت اعدام كرده بود و اجازه نداد كه سنا براي او معاوني ديگر انتخاب كند. علت تعيين معاون براي امپراتور اين بود كه كومودوس بيشتر وقت خود را صرف خوشگذراني و تماشاي كارهاي گلادياتورها مي كرد و به امور كشور نمي رسيد و فساد اداري كه نمونه اش گراني نان بود نتيجه همين بي اعتنايي او به خدمات عمومي بود. كومودوس در به جان هم انداختن گلادياتورها كه اسيران جنگ ها بودند و كشته شدن آنان به دست يكديگر به قدري افراط مي كرد كه گاهي هم خود او با ارابه به ميان گلادياتورها مي رفت و آنان را مي كشت!.
     وي بعدا نام خود را هم بر شهر قديمي رم نهاد و اين شهر را «كوموديانا» ناميد. همين كارها سبب شد كه در31 دسامبر سال 192 ميلادي يك افسر گارد وارد گرمابه كومودوس شود و اورا كه سرگرم استحمام بود بكشد. شانس رومي ها در زمان كومودوس اين بود كه شاه وقت ايران بلاش سوم مردي صلح طلب بود و خودرا سرگرم جمع آوري قطعات «اوستا» در يك كتاب كرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زمانی که مغول ها در جنگ با روس های جنوب و جنوب غربی ـ Kievan Rus پیروز شدند و شهر کی اِف را ویران ساختند
ششم دسامبر 1240 و 23 سال پس از مرگ چنگيزخان، باتوخان Batu Khan مغول (نوه او و پسر جوجی = جوشی) منطقه روس نشین Kievan Rus را (اوكراين امروز و مناطقی از جنوب روسیه و بلاروس امروز را که یک سرکرده واحد داشتند ولی حکمرانان محلی متعدد) تصرف کرد و شهر کی اِف را ويران ساخت. در آن زمان، کی اِف یک شهر حدودا 50 هزار نفری بود. جنگ مغول ها با روس های این منطقه در 1237 آغاز شده بود و اگر نبرد ناحیه رود کالکا به حساب جنگ مغول ها با روس های مناطق جنوبی و جنوب غربی گذارده شود، از سال 1223. با شکست کی یِفیَن روس، مغولان بر بیشتر نواحی روس نشین که دولت واحد نداشتند مسلط شدند و این سلطه تا نوامبر 1480 ادامه داشت. مغول ها پس از تسلط بر روس های جنوبی و جنوب غربی ـ Kievan Rus به تعرض به مناطق اسلاونشین دیگر در شرق اروپا و تا حدود اروپای مرکزی ادامه دادند. تا اینکه دوک نشین مسکو سربرداشت و سرآغاز شکست مغولها و وابستگان به آنها تا تأمین وحدت روسیه و امپراتور شدن ادامه یافت.
    دوک نشین ها متفرق روسیه از تعرّض چنگیز به فرارود و ایران و نظر داشتن به مناطق روس نشین شرق و جنوب شرقی مسکو آگاه شده بودند و حتی می دانستند که چنگیز این مناطق را سهم جوجی از متصرفات خود کرده است ولی متحدا اقدام به دفاع نکردند و مغول پیشروی کرد. در روسیه، مغول ها تاتار خوانده می شوند.
    منطقه شمال شرق فرارود، نواحی روس نشین و قفقاز شمالی سهم جوجی از متصرفات مغولان و پس از او اعقابش شده بود که 250 سال بر این مناطق حکومت کردند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که مجسمهِ «نِفِرتی تی Nefertiti» ملکهِ قرن چهاردهم پیش از میلادِ مصر بدست آمد



    ششم دسامبر 1912 (روزی چون امروز) یک گروه از باستانشنان آلمان به ریاست L. Borchardt در العمارنهِ مصر (و در قرن چهاردهم پیش از میلاد، پایتخت مصر و عمدتا در زمان فرعون آخِناتِن) و در محل کارگاه مجسمه ساز وقت مصر؛ Thutmose مجسمه نیمتنه «نِفِرتی تی Nefertiti» ملکه قرن چهاردهم پیش از میلادِ مصر را بدست آوردند و به برلین منتقل کردند و در موزه قراردادند که دهها سال بعد، پس از اینکه انواع المثنای آن ساخته و توزیع شد و شهرت جهانی یافت، دولت مصر از آلمان خواست که آن را پس بدهد. Nefertiti که طبق محاسبات متعدد، از 1330 تا 1370 می زیست، بانوی Akhenaten پادشاه وقت مصر (اصطلاحا؛ فرعون مصر) بود و این پادشاه شهر العمارنه را تکمیل و پایتخت خود کرده بود. نِفِرتیتی به زبان وقت یعنی زیبا. مجسمه که یک نیمتنه است از سنگ خاصی ساخته شده است و با محاسباتی، تخمین زده شده است زمانی که نفرتی تی 20 ساله بود ساخته شده است ولی برخی مورخان گفته اند که چون در محل کارگاه مجسمه ساز یافت شده، اواخر عُمر نفرتی تی ساخته شده است. نفرتی تی 40 سال عُمر کرده بود.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي كه ماندلاي بزرگ و دوست مردم بازداشت شد
نلسون رالي هلا هلا ماندلا كه از او به عنوان يك «داور جهاني» نام برده مي شود، بزرگ مردي كه توانست بدون خونريزي به تبعيض نژادي و حكومت اقليت سفيد پوست مهاجر هلندي بر وطن خود پايان دهد و كسي هم آسيب نديد و حتي مجازات نشد ششم دسامبر سال 1956 با 156 تن ديگر از رهبران جنبش حقوق مدني سياهپوستان بازداشت شد. ششم دسامبر همچنين يادآور تغيير زندان او در سال 1988 است كه در اين روز به يك زندان «كيپ تاون» منتقل شد.
    ماندلا كه تنها به دليل مبارزه براي رفع تبعيض و احقاق حقوق انساني هموطنانش 27 سال از عمر خودرا در زندان با اعمال شاقه از دست داد در دادگاهي كه او را محاكمه مي كرد گفت:
     من بر ضد تبعيض گام برداشته ام، خواه اين تبعيض از سوي سياه و خواه از طرف سفيد اعمال شود. من براي ايجاد جامعه اي تلاش كرده ام كه در آن آزادي و دمكراسي وجود داشته و هر فرد در آن از حقوق يكسان و فرصت هاي برابر برخوردار باشد و مردم در كنار هم با هماهنگي و مسالمت زندگاني كنند.
    هنگامي كه به او گفتند كه اگر قول دهد از مبارزه دست بردارد مجازات حبس ابد اورا به زندان كوتاه مدت تبديل خواهند كرد نپذيرفت و در زير پرونده مربوط نوشت كه سازش بر سر حقوق مردم را نخواهد پذيرفت . او در زندان جزيره «روبن» از بام تا شام چكش بر سنگ زد كه به بيماري سل و آسيب ديدگي چشم دچار شد و سرانجام فشار همان مردمي كه وي به آنان خيانت نكرد باعث رهايي او از زندان شد كه پس از آن از طريق مسالمت آميز به رژيم معروف به «آپارتيد» پايان داد، حاكميت را به اكثريت سپرد و آنان هم اورا به رياست كشور برگزيدند و بيش از يك دوره هم اين مقام را نپذيرفت.
     وي با اينكه افكار سوسياليستي دارد اجازه مصادره اموال كسي را نداد و با اجراي طرح «اعتراف كن، پوزش بخواه و عفو شو» اجازه نداد كه كسي هم مجازات شود و با اعمال يك سياست مدبرانه اينك سياه و سفيد در فدراسيون آفريقاي جنوبي در كنار هم در آرامش زندگي مي كنند. ماندلا با اين کارها به پدر افريقاييان و برادر همه مردم شهرت يافته است.
     ماندلا كه در 18 جولاي 1918 در يك شهرك كوچك فدراسيون آفريقاي جنوبي به دنيا آمده است اينك در همين شهرك دوران بازنشستگي خود را مي گذراند و مي گويد كه از تماشاي غروب آفتاب همراه با آهنگ چايكوفسكي لذت مي برد.
     وي مي گويد سوسياليسم را كه تنها راه سعادت بشر مي داند هنوز در مرحله آرزو است. بازنشسته بودن ماندلا دليل آن نشده بود كه به ستمگري پرخاش نكند و در سالهاي نخست بازنشستگي از شركت در نشستهاي به خاطر صلح اجتناب جويد و نامه هاي پر از شكوه و شكايت مردم از سراسر جهان را نخواند. وي در سالهاي 2001 و 2002 بارها نگراني خود را از برهم خوردن نظم جهاني اعلام داشت. وي از هواداران موازنه قدرت در جهان است.
    ماندلا پنجم دسامبر 2013 و در 95 سالگي و ماهها در بستر بيماري بودن درگذشت و جهانيان را ماتم زده کرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
وقتي كه اصول كاپيتاليسم ناديده گرفته مي شود! ـ پرداخت کمک مالي به خودروسازانِ در شرف ورشکستگي
لگوهاي سه کارخانه بزرگتر اتومبيلسازي آمريکا

در نوامبر و دسامبر 2009 سه كارخانه اتومبيلسازي بزرگتر آمريكا (جنرال موتورز، فورد و كرايسلر ـ جيپ) که از چهار دهه پيش با رقيبان خارجي درگير بودند در آستانه ورشكستگي قرارگرفته و دست ياري به سوي دولت دراز كرده بودند. فروش محصولات اين سه كارخانه كه تا سال 1966 در جهان كولاك مي كرد و از نظر اتومبيلرانان، خودرو ساخت آمريكا حرف نداشت، در طول سال 2008 تا 37 درصد كاهش يافته بود زيرا كه محصول اين سه کارخانه قادر به رقابت با اتومبيلهاي ساخت اروپا و ژاپن نبود.
    علت موفق نبودن اقتصاد کشورهاي کمونيستي سابق اين بود كه از ادامه كار كارخانه هاي ورشكست حمايت مي كردند، همان كاري را كه انگلستان تا اواخر قرن 19 (پيش از انقلاب صنعتي) انجام مي داد. آمريكا منتقد روش پيشين دولتهاي کمونيستي و انگلستان قرن نوزدهم بود و استدلال مي كرد كه يك كارخانه ورشكست بايد تعطيل و يا ادامه فعاليت آن با مديريت تازه زير نظر دادگاه ويژه امور ورشكستگي قرار گيرد، ولي در دسامبر 2009 [با ناديده گرفتن اصول اقتصاد بازار و کاپيتاليسم] تصميم به ياري دادن به کارخانه هاي خودروسازي در شرف ورشكستگي خود گرفت و شروع به دادن كمك مالي به آنها کرد.
    مديران اين سه كارخانه كه هركدام دستمزد و پاداش سالانه ميليوني داشتند نوامبر 2008 با جِت هاي اختصاصي کمپاني خود به واشنگتن رفته بودند و هرکدام از كنگره (قوه مقننه آمريکا) درخواست 25 ميليارد دلار پول براي نجات شرکت خود و اصطلاحا «بِيل اوت» كرده بودند كه روزنامه ها موضوع جِت هاي اختصاصي آنان را پيش كشيدند و كنگره جرأت پرداخت نكرد و خواست كه بروند و جزئيات را بياورند. آنان بار دوم با خودرو ـ خودرو برق و بنزيني ـ به واشنگتن و كنگره مراجعه و اين بار 34 ميليارد دلار مطالبه كردند! (تقريبا معادل درآمد يك سال يك كشور صادركننده نفت). تا زمان بازگشت آنان به واشنگتن، لابي گرها كه عمدتا مقامات متنفذ سابق هستند دست بكار شده بودند و با اعضاي مخالف دادن کمک در كنگره ملاقات كرده بودند و بالاخره كنگره اين بار راضي به دادن کمک مالي مشروط شد. موافقت با دادن اين کمک در حالي بود که درصد بيکاري و داوطلب استخدام شدن در ايالات متحده رو به افزايش گذارده بود.
گروهي از افراد جوياي کار در آمريکا که در صف نوبت براي تسليم رزُمه ايستاده بودند (چهارم دسامبر 2008 ايالت نيوجرزي)


    
مديران سه کمپاني خودروسازي آمريکا در يک جلسه کنگره در پاييز 2009

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 6 دسامبر
  • 1768:   «دائرة المعارف بریتانیا = بریتانیکا» برای نخستین بار در اسکاتلند چاپ شد که تکامل و چاپ آن از آن پس ادامه یافته است. این، نخستین دائرة المعارف به زبان انگلیسی است. بریتانیکا در اینترنت قرار گرفته، آنلاین شده و به صورت CD نیز توزیع می شود. از آنجا که دائرة المعارف نیاز به اصلاح و تکامل دائمی دارد، این کار در موسسه مربوط توسط یکصد نویسنده و محقق تمام وقت انجام می شود. بیش از 400 محقق دیگر نیز داوطلبانه به تکمیل این دائرةالمعارف کمک می کنند.
        
        
  • 1862:  


    به دستور آبراهام لينكلن (لينکِن) رئيس جمهوري وقت آمريكا 39 تَن از بوميان این سرزمین (اصطلاحا؛ سرخپوستان) از قبيله «سو» به دار آويخته شدند. لینکِن شهرت ضد بَرده داری و هواداری از آزادی بَردگان دارد. پیش از ورود انگلیسی ها به شمال آمریکا (فدراسیون کنونی) در سال 1607، این سرزمین در طول هزاران سال متعلق به بومیان بود. از جمعیت دهها میلیونی بومیان بیش از 3 ـ 4 میلیون باقی نمانده اند و عمدتا در رزرویش ها (عملا در نوعی حَصر) زندگی می کنند.
        
        
  • 1865:   اصلاحیه سیزدهم قانون اساسی آمریکا بردگی را در این کشور ممنوع و غیر قانونی کرد. این اصلاحیه پس از پایان جنگ داخلی آمریکا تنظیم و تصویب شد.
        
        
  • 1877:  
    J.Bezos

    در این روز «واشنگتن پست» نخستين شماره خودرا منتشر كرد. این روزنامهِ پایتخت آمریکا توسط Stilson Hutchison تاسیس شده بود که بعدا فروخته شد و در سال 1933 Eugene Meyer از یهودیان آمریکایی آن را خرید که مالکیّت آن از آن زمان تا قرن 21 در خانواده گراهام باقی مانده بود. در اکتبر 2013 جِف بزوس Jeff Bezos متولد 1964 و صاحب آمازون و چند کمپانی دیگر آن را به 250 میلیون دلار خریداری کرد و مالک آن است. جف بزوس متولّد استیت نیومکزیکو و بزرگ شده تکزاس است. «بزوس» نام خانوادگی شوهر مادرش است که یک مهاجر کوبایی است. ثروت بزوس در سال 2020 حدود 186 میلیارد دلار اعلام شده بود که از سال 2017 ثروتمندترین فرد روی کره زمین است. او پس از فراغت از تحصیل، در وال استریت (معاملات بورس) کار می کرد که کمپانی آمازون را تاسیس کرد.
        
        
  • 1907:   در انفجار یک معدن زغال سنگ در استیت کوهستانی ویرجینیای غربی آمریکا 362 تن کشته شدند. این نخستین و آخرین حادثه از این دست در این استیت نبوده است. اخیرا هم چنین حادثه پُر تلفاتی در یک معدن زغال سنگ این استیت روی داد.
        
        
  • 1917:   فنلاند که یک دوک نشین روسیه بود با استفاده از فرصت انقلاب اکتبر روسیه و تغییر نظام این کشور از روسيه جدا شد و اعلام استقلال كرد كه اين روز درعين حال روز ملّي فنلانديي ها است. این کشورِ 338 هزار کیلومتریِ 5 میلیون و 500 هزار نفریِ حوزه بالتیک و از اعضای اتحادیه اروپا از مارس 1809 وابسته به روسیه بود. انقلاب روسیه این فرصت را به فنلاندی ها داد که اعلام استقلال کنند. فنلاند پس از اعلام جدایی از روسیه دچار جنگ داخلی شد که مدتی ادامه داشت. دولت مسکو در اوایل جنگ جهانی دوم تلاش کرد که با لشکرکشی فنلاند را به قلمرو روسیه باز گرداند که تعرض هیتلر به شوروی آغاز شد و .... فنلاندی ها؛ Finns خوانده می شوند و نام فنلاند از قبیله ای با همین حروف گرفته شده است.
        
        
  • 1921:   قرارداد دولت لندن با ایرلندی هایِ استقلال طلب امضاء شد و ایرلند آزاد (که ایرلند شمالی الحاق به آن را نپذیرفت و یک مسئله به وجود آمده است) تاسیس شد و ایرلند آزاد سال بعد در همین روز با تصویب قانون اساسی، یک جمهوری شد و کاملا جدا از انگلستان. جمهوری ایرلند 84 هزار و 400 کیلومتر مربع وسعت و 7 میلیون جمعیت دارد. بسیاری از ایرلندی ها در دوران وابستگی به انگلیس به آمریکا مهاجرت کردند و ساکن مهاجرنشینان انگلیسی آمریکا شدند.
        
        
  • 1923:  


    «کلوين كوليج Calvin Coolidge» سی امین رئيس جمهوري آمريكا نخستين رئيس يك كشور بود كه ار راديو نطق كرد. وی که 60 سال عُمر کرد قبلا فرماندار انتخابی ماساچوست بود.
        
        
  • 1937:   بر اثر انفجار مهمات در شهر هالیفاکس ایالت نوا سکوشی Nova Scotia کنفدراسیون کانادا یکهزار و نهصد تَن کشته شدند.
        
        
  • 1954:   شاه ايران ـ پهلوی دوم ـ 15 ماه و چند روز پس از برانداخته شدن حکومت مصدق بدست انگلیس، آمریکا و عوامل داخلی آنها، براي ديدار از آمريكا وارد واشینگتن شد. پنج روز پيش از اين سفر، جورج آلِن معاون وقت وزير امور خارجه آمريكا به تهران آمده بود و با شاه مداكره كرده بود. در این مذاکرات به شاه تاکید شده بود که سیاست ضد شوروي ايران شدت یابد و سختگيري هرچه بيشتر نسبت به چپگرايان ايراني و سرکوب کردن آنان به عمل آید. آلن همچنین شاه را از تصمیم آمریکا به تنگتر کردن حلقه محاصره شوروی آگاه کرده بود و تکمیل این حلقه با ایجاد یک اتحادیه (پیمان بغداد و پس از جدا شدن عراق، سِنتو) در جنوب شوروی با عضویت ایران.
        
        
  • 1990:   یک جت جنگنده نیروی هوایی ایتالیا در جریان یک پرواز تمرینی، روی شهر بلونا سقوط کرد و بر ساختمان یک مدرسه افتاد. در این حادثه 12 دانش آموز کشته شدند و 88 تن دیگر مجروح گردیدند. خلبان هواپیما با چتر نجات از هواپیما بیرون پریده بود. شهر بلونا به شهری که تولید کالباس از آنجا آغاز شده است معروف است.
        
  • 1992:   در شهری در شمال هند، هندوها به یک مسجد مسلمانان حمله کردند، شماری را کشتند تا در محل مسجد یک عبادتگاه (تمپِل) برای خود بسازند که در پی آن در چند منطقه ازهند درگیری دیگری میان هندو و مسلمان روی داد و طبق برخی گزارش ها هزاران تن کشته و مجروح شدند. حدود 120 میلیون از نفوس هند مسلمان هستند.
        
  • 1998:   هوگو چاوز برای نخستین بار به ریاست جمهوری ونزوئلا انتخاب شد. در انتخابات بعدی و پس از آن نیز تجدید انتخاب شد و تا پایان عمر رئیس این کشور بود.
        
  • 2004:   ولاديمير پوتين در ادامه يک رشته فعاليت ديپلماتيک، 5 دسامبر اين سال وارد تركيه شد تا بکوشد ميان دو دولت دوستي و حسن تفاهم برقرار شود. وي نخستين رهبر مسكو بود كه از تركيه ديدن کرد. پوتين در ديدار دو روزه خود از ترکيه كه متعاقب سفر هند صورت گرفت تلاش كرد كه کدورت ديرپاي دو کشور رفع شود و راه براي گسترش مناسبات و داد و ستد فراهم آيد. پوتين که قبلا از آسياي ميانه، پکن و كشورهاي آمريكاي لاتين ديدن كرده بود بعدا هم به چند كشور ديگر رفت. پوتين در پکن تلاش کرده بود که به اختلافات مرزي ديرپاي روسيه و چين پايان داده شود و سعی او در مذاکرات دهلی نو، گسترش همكاري هاي تكنولوژيك روسيه و هند بود.
        
        
        
  • 2005:   (15 آذر 1384 و ساعت دو و ده دقیقه بعد از ظهر) یک هواپیمای حمل و نقل نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران از نوع «سی ـ 130» که از تهران عازم بندر عباس بود اندکی پس از برخاستن از فرودگاه مهرآباد دچار نقص فنی موتور شد و در راه بازگشت اضطراری به فرودگاه به ساختمان ده طبقه مجاور فرودگاه، ویژه سکونت خانواده افراد نیروی هوایی برخورد کرد و همه 94 سرنشین آن کشته شدند.
         دهها تَن از سرنشینان این هواپیما از کارکنان رسانه های تهران اعم از رادیو ـ تلویزیون، خبرگزاری ها و روزنامه ها بودند که برای تهیه خبر و عکس از جریان یک مانور نیروی دریایی در خلیج فارس عازم بندر عباس بودند. در این رویداد 12 تن نیز در ساختمان و روی زمین کشته شدند و دهها تن مجروح.
  • 2017:   ترامپ چهل و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت.
        



  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com