Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
14 آوريل
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 14 آوريل
ايران
استقراض براي تامين هزينه تاجگذاري!
14 اپریل 1914 (25 فروردين 1293) در تهران اعلام شد كه دولت در صدد استقراض يكصد هزار ليره از بانك انگلستان با بهره متعارف است تا در تاريخ معيّن (سي ام تيرماه 1293) كه سلطان احمدشاه به سن قانوني خواهد رسيد، مراسم تاجگذاري رسمي وي را برگزار كند!.
    سلطان احمدشاه متولد دوم بهمن 1275 در تبريز تا سال 1304 به مدت 18 سال سلطنت کرد و 4 سال پس از حذف قاجارها از سلطنت، در هشتم اسفند 1308 در پاريس و از مرض قند درگذشت. تا رسيدن به سن قانوني و تاجگذاري، وي داراي نايب السلطنه بود (به ترتيب؛ عضدالملک و ناصرالملک). احمدشاه که پس از عزل پدرش ـ محمدعلي شاه برجاي او نشانده شده بود نهم آبان 1304 با راي مجلس شوراي ملي از سلطنت خلع شد. طبق اين مصوبهِ مجلس، به سلطنت قاجارهاي مغول تبار بر ايران پايان داده شد و با اصلاح قانون اساسي ژنرال رضاخان پهلوي پادشاه ايران شد و سلطنت در خاندان او، موروثي. ژنرال رضاخان قبلا دست به کودتا زده بود ولي تنها نخست وزير را تغيير داده بود نَه احمدشاه را. يکي از نخست وزيران منصوب سلطان احمدشاه، وثوق الدوله بود که با تنظيم قرارداد سال 1919 مي خواست ايران را تحت نظر دولت لندن قرار دهد که با مخالفت مردم و مجلس رو به رو شد.
    سلطان احمدشاه در 17 سالگي با يک اميرزاده 12 ساله ازدواج کرد و پس از او با 3 دختر ديگر.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاسيس شركت نفت انگلستان و ايران ـ امتیاز «دارسي» و مداخلات جهاني کمپانی هاي نفتي
William Knox D’Arcy دارسي
14 اپریل سال 1909 و ده ماه و 18 روز پس از رسیدن نخستين چاه در مسجد سلیمان [خوزستان] به نفت، شركت نفت انگلستان و ايران [Anglo-Persian Oil Company] برپایه امتیازنامه «دارسی» تاسيس و در لندن به ثبت داده شد. این چاه 26 ماه می 1908 در عمق 400 متری به نفت رسیده بود و متعاقب آن دو چاه ديگر.
     «ويليام ناكس دارسي William Knox D’Arcy» از اشراف زادگان انگليسي كه از 17 سالگي با خانواده اش براي مدتي دراستراليا زندگي مي كرد و به استخراج طلا از كوه «مورگن» سرگرم بود پس از بازگشت و ادامه زندگي در لندن متوجه وجود نفت در ايران شد. پيش از او ژوليوس رويتر (موسس خبرگزاري رويتر) با مطالعه يادداشتهاي يك زمين شناس فرانسوي كه قبلا از ايران ديدن كرده بود به فكر گرفتن امتياز اكتشاف و استخراج آن از دولت تهران افتاده بود ولي موفق نشده بود.
     «دارسي» از طريق همكارانش برمفاد يادداشتهاي زمين شناس فرانسوي و نيز تلاشهاي رويتر وقوف يافت و با برقرارکردن ارتباط با رئيس الوزراء وقت ايران از طریق یک دوست مشترک و واسطه قراردادن این دوست، برغم اعتراض سفارت روسيه در تهران به هدف رسید. قرارداد دارسی در سال 1901 براي مدت 60 سال امضاء شد و با هدف کاستن از شدت اعتراض دولت روسیه، پنج استان ايراني مجاور مرز روسيه از شمول آن قرارداد مستثني گرديد. دارسي براي دريافت امتياز نفت ايران مبلغ ناچيزي با وعده تعدادي سهم به ايران داده بود.
     «دارسي» براي اكتشاف و استخراج نفت ايران مهندس جورج رينولدز را به ايران فرستاد و در سال 1905 نيز با شركت انگليسي نفت برمه شريك شد.
     پس از ثبت شركت در اپریل سال 1909، سهام آن به معرض فروش گذارده شد و 2 لُرد انگليسي متعاقب هم مدير عامل آن شدند، ولي «دارسي» تا زمان مرگ در سال 1917 عضو هيات مديره بود.
     در سال 1914 و در آستانه جنگ جهاني اول نيروي دريايي انگلستان 51 درصد سهام شركت نفت انگلستان و ایران را دراختيار گرفت كه بعدا تا 97 درصد آن متعلق به دولت انگلستان شد.
     قرارداد دارسی در سال 1313 هجری خورشیدی با تمهیدات و یک رشته بازی های ماهرانه برای 60 سال دیگر تمدید شد و کمپانی Anglo-Persian Oil Company نامAnglo-Iranian Oil Companyبرخود نهاد!. این قرارداد درپی یک رشته اعتراضات ملی به رهبری دکتر محمد مصدق ـ ناسیونالیست بنام ـ و پس از ترور نخست وزیر وقت ژنرال رزم آرا، در اسفند 1329 با رای پارلمان ایران به صورت یکجانبه لغو و نفت ایران ملی شد که پس از کودتای انگلیسی ـ آمریکایی 28 امُرداد 1332 (19 آگوست 1953) عملا در اختیار کنسرسیومی مرکب از شرکتهای نفتی غرب قرارگرفت. در این کنسرسیوم سهم کمپانی انگلیسی Anglo-Iranian Oil Company چهل درصد، سهم پنج کمپانی آمریکایی 40 درصد و سهم کمپانی های هلندی و فرانسوی 20 درصد تعیین شد. دولت آمریکا با این شرط حاضر به مشارکت در براندازی دولت دکتر مصدق شده بود که پس از براندازی، نفت ایران در انحصار انگلستان نباشد [و به کمپانی های نفتی غرب و در آن زمان معروف به هفت خواهران داده شود]. شرکت نفتیAnglo-Iranian Oil Company از زمان تاسیس کنسرسیوم نفت ایران به British Petroleum و اختصارا BP تغییر نام داده و دو بارهم لگو آن تغییر یافته است.
دو لگو تازه بی پی

این کمپانی از 1959 فعالیت خودرا که تا آن زمان محدود به خاورمیانه بود به سایر نقاط جهان از دریای شمال تا خلیج مکزیک و آلاسکا گسترش داده و علاوه بر اکتشاف و استخراج و تصفیه، به خرده فروشی هم پرداخته و در سال 2011 دارای 23 هزار جایگاه فروش بنزین بوده است و با بازی در خرید و فروش و یا اعلام [فرضا ساختگی] نقص فنی یک پالایشگاه و تغییرات در جایگاههای فروش می تواند بهای بنزین و در نتیجه نفت خام را نوسان دهد و بالعکس. در هر نوسان سازی ساختگی بهای نفت، رسانه ها نقش موثر دارند و روزنامه نگار اگر در قبال جامعه احساس مسئولیت کند و وفادار به اصول ژورنالیسم باشد می تواند این بازی هارا [با افشاگری] نقش بر آب سازد.
    از آغاز قرن بیستم تاکنون، در بسیاری از رویدادهای کشورهای نفتدار، دست کمپانی های نفتی غرب دیده می شود. در 11 سال نخست قرن 21 تصرف عراق، گسترش استقرار نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس، حوادث خونین دارفور، رویدادهای نیجریه و آنگولا، بالابردن مصنوعی بهای نفت در سال 2008 ـ سال انتخابات آمریکا و به پیروزی رساندن نامزد مورد نظر، مسئله لیبی در سال 2011، بالابردن مجدد بهای بنزین در آمریکا در بهار این سال (بهار 2011) تا زمینه برای موافقت رئیس جمهور این کشور به اجاره دادن بخش دیگری از مناطق نفتی خلیج مکزیک و آبهای ساحلی هموار شود همه جا نفت و دست کمپانی های مربوط در کار بوده است. رویداد نشت نفت خام از یک چاه اجاره ای کمپانی بی پی (نفت انگلستان) در خلیج مکزیک (آبهای ساحلی ایالات متحده) در سال 2010 سبب شد که واگذارکردن مناطق بیشتری در این خلیج برای استخراج نفت متوقف و ممنوع شود.
    درآمد ناشی از نفت در برخی کشورهای دارنده این ماده تاثیرات منفی داشته است. مورخان درآمد روسیه از نفت را از عوامل جرائم اقتصادی این کشور، مصرفی شدن جامعه روسیه و ... می دانند. «نفت» همچنین ریشه اختلاف دولت واشنگتن و ونزوئلا را تشکیل داده است و ... ازجمله رويدادهاي ليبي از حذف سلطنت بدست قذافي تا شورش و قتل قذافي و ادامه ماجرا.
    [درباره تمديد قرارداد با ايران و نيز ملي شدن نفت و رويدادهاي ديگر، مطالب مفصل در زمان خود در اين سايت آمده است و لزومي به تكرار ندارد، به پنجره جستجو ـ بالا سمت راست ـ رجوع شود]
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
وضع ماليات بر خودرو در ايران در سال 1930 ـ راههايي که ساير ملل براي جلوگيري از کثرت غير ضروري خودرو ابتکار کرده اند ـ ماليات بر بنزين و سيگار
برقراری ماليات بر وسائط نقليه در ايران به اقتباس از آمريكا و اروپا كه 12 فروردين 1309 به تصويب رسيده بود 25 فروردين جهت اجرا به ادارات مربوط ابلاغ شد.
    طبق اين ضوابط، ماليات سالانه يك اتومبيل 120 تومان بود كه در آن زمان پولی چشمگیر بود. به علاوه، هنگام شماره گذاري و دريافت كارت مشخصات اتومبيل بايد مبلغي (به نام اجرت کارمندان مربوط) پرداخت مي شد. اين مقررات در بيشتر كشورها به همين صورت ادامه دارد. در آمريكا در حال حاضر علاوه برماليات ثابت سالانه ايالت، یک اتومبیلدار بايد هر سال بر پايه بهاي اتومبيل مبلغي هم به شهرداري محل پرداخت کند که این مبلغ از چهار و نیم درصد بهای روز اتومبیل کمتر نیست. به علاوه، در آمریکا و اروپا و برخی کشورهای دیگر یک تا سه نوع مالیات از فروش بنزین دریافت می شود که جمعا از اصل بهای بنزین بیشتر است و به همین لحاظ هزینه داشتن اتومبیل شخصی سنگین است و وسيله خودنمايي و تفريح نمي تواند باشد. همچنين ماليات بر بنزين و سيگار و ... هزينه هاي دولتي را تأمين مي کند و نيازي به استقراض از بانک مرکزي و دريافت اسکناس هاي چاپ شده و افزايش نقدينگي و به همين نسبت کاهش قدرت خريد پول کشور نيست و تورم به وجود نمي آيد. در برخي از استيت هاي آمريکا که اين فدراسيون ـ خود بزرگترين توليدکننده سيگار در جهان است، ماليات بر سيگار تا ده برابر بهاي تمام شده آن است.
    در بسياري از کشورها، براي کاستن از پيچيدگي ترافيک شهرهاي بزرگ، ماليات مضاعف بر خودرو وضع مي کنند تا اتومبيلداري برپايه نياز واقعي باشد نه هوس. در چندين کشور و بويژه ممالکي که گرفتار تورّم پول هستند، دولتها بهاي اتومبيل را متناسب با نرخ تورم بالا مي برند تا هجوم به خريد اتومبيل صورت نگيرد و مابه التفاوت حاصل، صرف اصلاح معابر و راهها مي شود.
    به اظهار اقتصاديون، هر اتومبيل اضافي به همين نسبت هزينه ها و بويژه مصرف ارز را بالا مي برَد از بنزين گرفته تا وسائل يدکي و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعدام قاتل احمد دهقان
دهقان
25 فروردين 1330 (14 اپریل 1951) حسن جعفري كارمند شركت نفت انگلستان كه به جرم قتل احمد دهقان به مرگ محكوم شده بود اعدام شد.
    وي ششم خرداد سال 1329 در دفتر تماشاخانه تهران واقع در خيابان لاله زار احمد دهقان نماينده وقت مجلس، ناشر مجله تهران مصوّر و صاحب تماشاخانه تهران را كشته بود. انگيزه قتل به درستي اعلام نشده است!.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ناآرامي در اصفهان در فروردين 1330
25 فروردين 1330 (14اپریل 1951) به سبب بروز ناآرامي در اصفهان و مخالفت اصفهاني ها با ادامه نخست وزيري حسين علاء، در اين شهر حكومت نظامي اعلام شد. با وجود اين، ناآرامي هاي اصفهان تا روي كار آمدن دكتر مصدق ادامه يافت.
    در اصفهان هواداري از دكتر مصدق بيش از شهرهاي ديگر كشور بود. دكتر مصدق به نمايندگي اصفهان در نخستين دوره مجلس شوراي ملي انتخاب شده بود كه هنگام بررسي اعتبار نامه ها و تطبيق ماه سال قمري به خورشيدي کسر سن آورده بود و به دليل کمتر از نصاب مقرر بودن سن نتوانسته بود به مجلس راه يابد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالروز درگذشت اميراسدالله عَلَم ـ اشاره ای به اعتراض روحانيون و قيام 15 خرداد ـ شورش مسلحانه قشقايي ها و ...
اميراسدالله عَلَم
25 فروردين 1357 (14 اپریل 1978 و سال انقلاب) به تهران گزارش داده شده بود كه اميراسدالله عَلَم در 59 سالگي در آمريكا از بيماري سرطان درگذشته است. علم که سالها به بیماری سرطان خون دچار بود برای درمان در یک بیمارستان نیویورک، به آمریکا منتقل شده بود. وی قبلا در ایران و فرانسه درمان می کرد. همین بیماری که وی ماهیّت آن را از ایرانیان پنهان کرده بود سبب شده بود که در نیمه سال 1356 (1977) پس از ده سال و چندماه از وزارت دربار کناره گیری کند و امیرعباس هویدا جای اورا بگیرد. علم بیماری خودرا یک اختلال معمولی خون اعلام کرده بود.
    علم که در 1919 (1298 هجری) در بیرجند خراسان به دنیا آمده بود سمت های دولتی مختلفی ازجمله فرمانداری سیستان و بلوچستان، سه بار وزارت کشور، یک بار وزارت کار، ریاست دانشگاه شیراز و نخست وزيري را برعهده داشت. وی همچنین در هیات های مدیره و امناء مؤسسات مختلف عضویت داشت و سالها نیز رئیس بنیاد پهلوی بود.
    علم در سال 1336 (1957 میلادی) حزب مردم را تاسیس کرد که پس از تاسیس این حزب و در همان سال، دکتر منوچهر اقبال (نخست وزیر وقت) حزب ملیّون را. علم که از دوستان و مشاوران بسیار نزدیک شاه (پهلوی دوم) بود شركت هاي تجاري متعدد هم تاسيس كرده بود.
    علم که پس از کناره گیری علی امینی، از سی ام تیرماه 1341 (جولای 1962) نخست وزیر ایران شده بود در همان آغاز کار، خودرا مجری اصلاحات ششگانه معروف به انقلاب سفید اعلام کرد که در رفراندم ششم بهمن آن سال تصویب شدند. این اصلاحات عبارت بودند از ملی کردن جنگلها، حذف نظام ارباب و رعیتی، شرکت کارگران در سود کارگاهها، ایجاد سپاه دانش مرکب از دیپلمه های مشمول قانون نظام وظیفه و اصلاح قانون انتخابات. برخی از روحانیون که از زمان اعلام مصوبه 14 شهریور ماه 1341 شورای وزیران دست به اعتراض زده و بنای مخالفت با تصمیمات علم را گذارده و رفراندم ششم بهمن را تحریم کرده بودند، پس از این، بر دامنه مخالفت خود افزودند. آیت الله خمینی رهبری این مخالفت را برعهده داشت. در مصوبه 14 شهریور که بر اثر مخالفت روحانیون سه ماه بعد در هشتم آذرماه لغو شد قید اسلام از شرایط انتخابات شوندگان و انتخاب کنندگان شوراهای شهر و شهرستان حذف و به جای سوگند به قرآن، به کتاب آسمانی ذکر شده و شرکت بانوان مجاز شناخته شده بود. شاه واکنش منفی روحانیون به این مصوبه را به رئیس شورای وزیران منعکس کرده بود و در عین حال گفته بود که وضعیت زمانه چنین تغییری را اقتضا می کرد، ما در حفظ شعایر دینی کوشا هستیم. ادامه مخالفت آیت الله خمینی منجر به دستگیری او در قم و انتقال او در بامداد 15 خرداد ماه 1342 به تهران و قیام 15 خرداد و کشتار معترضین و اعلام حکومت نظامی شد.
    اجرای برنامه اصلاحات ارضی در فیروزآباد فارس نیز با مخالفت مسلحانه قشقایی ها رو به رو شد که ملک عابدی رئیس سازمان اصلاحات ارضی محل را کشتند و .... علم که در مناطق شرقی ایران (بویژه جنوب خراسان، سیستان و بلوچستان) نفوذ داشت تصمیم به استخدام چریک از این مناطق برای سرکوب قشقایی ها گرفت و در این راستا یک سرهنگ از هم ایالتی های خودرا نیز به این مناطق فرستاد که ژاندارمری مخالفت کرد، و یک واحد بزرگ ژاندارم از تهران و یکانهایی از لشکرهای خوزستان و اصفهان به فیروزآباد اعزام و قشقایی ها را سرکوب کردند.
    جان اف. کندی رئیس جمهوری وقت آمریکا رفراندم ششم بهمن 1341 و اصلاحات ششگانه را تبریک گفته بود. قبلا لیندن جانسون معاون او (و بعدا رئیس جمهوری آمریکا) که به تهران آمده بود در زمینه این اصلاحات با علم و شاه مذاکره و تبادل نظر کرده بود. جان اف. کندی از زمان روی کارآمدن، اصرار به این اصلاحات داشت.
    علم 17 اسفند 1342 (مارس 1964) از نخست وزیری کناره گیری کرد و حسنعلی منصور که قبلا گروه سیاسی خود ـ ایران نوین را تبدیل به حزب ایران نوین کرده بود برجای او نشست. گروه ایران نوین از اواسط دهه 1330 با شرکت گروهی تکنوکرات تشکیل شده بود و جلسات آن عموما در خانه منصور در خیابان ایرانشهر برگزار می شد و امیرعباس هویدا از اعضای آن بود. منصور در آن زمان دبیر شورای عالی اقتصاد بود که عَلَم در دوران نخست وزیری خود این شورا را منحل کرده بود.
    امیر اسدالله علم فرزند امیرشوکت الملک اعظم (محمد ابراهیم) معروف به امیر قائنات بود که خانواده او قرن ها در شرق ایران دارای نفوذ ویژه بودند. این خانواده که به طایفه خزیمه (از طوایف عرب) منسوب بودند از قرن نهم میلادی در خراسان ـ منطقه قائنات ـ بسر می برده اند. خازم ابن خزیمه بزرگ این طایفه، یک سردار خلیفه عباسی بود که برای سرکوب مخالفان به خراسان فرستاده شده بود. وی پس از انجام ماموریت، در همین منطقه ماندگار شده بود. در آن زمان، ایران خاوری شامل سه منطقه ـ خراسان بزرگتر، سیستان بزرگتر و مکران ـ بود. خراسان اینک میان پنج کشور و سیستان میان دو کشور تقسیم شده است. بیشتر منطقه سیستان در افغانستان قرار دارد. امیر اسدالله علم داماد قوام شیرازی بود و پسر قوام برای مدتی، شوهر اشرف پهلوی.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
متن کامل قانون تازه مالیات بر خانه های خالی، کُپی شده از روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران

    وزارت اموراقتصادی ودارایی
    
    به پیوست «قانون اصلاح موادی ازقانون مالیات های مستقیم» که درجلسه علنی روز چهارشنبه پنجم آذرماه 1399 مجلس شورای اسلامی تصویب ودر26 آذرماه 1399 به تائید شورای نگهبان رسیده جهت اجرا ابلاغ می گردد.
    
    
رئیس جمهور- حسن روحانی

    
    ماده واحده:
    
    الف ـ متن زیرجایگزین ماده (۵۴ مکرر) قانون مالیات های مستقیم مصوب 12 خرداد ۱۳۶۶ با اصلاحات و الحاقات بعدی میشود:
    ماده ۵۴ مکرر ـ هر واحد مسکونی واقع در کلیه شهرهای بالای یکصدهزار نفر جمعیت که به استناد سامانه ملی املاک و اسکان کشور موضوع تبصره (۷) ماده (۱۶۹مکرر) این قانون، درهرسال مالیاتی در مجموع بیش از ۱۲۰ روز ساکن یا کاربر نداشته باشد به عنوان خانه خالی شناسایی شده و به ازای هرماه بیش از زمان مذکور، بدون لحاظ معافیت‌های تبصره (۱۱) ماده (۵۳) این قانون، ماهانه مشمول مالیاتی بر مبنای مالیات بر درآمد اجاره به شرح ضرایب زیر می‌شود:
    سال اول ـ معادل شش برابر مالیات متعلقه.
    سال دوم ـ معادل دوازده برابر مالیات متعلقه.
    سال سوم به بعد ـ ‌معادل هجده برابر مالیات متعلقه
    واحدهای نوساز پس از دوازده ماه و در طرح (پروژه‌)های انبوه‌سازی پس از هجده‌ ماه از زمان صدورگواهی اتمام عملیات ساختمانی (موضوع ماده ۱۰۰قانون شهرداری مصوب چهارم بهمن ۱۳۳۴ با اصلاحات و الحاقات بعدی آن) مشمول مالیات موضوع این ماده می‌شوند.
    وزارت راه و شهرسازی موظف است با همکاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، یک ماه قبل از اتمام مهلت‌های مذکور، اخطار لازم را به مالِک واحد مسکونی یا به کُد پُستی محل آن ارسال کند.
    ضرایب مالیاتی فوق برای کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی از جمله اشخاص موضوع ماده (۲۹) قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوّب14 اسفند ۱۳۹۵، که دارای بیش از پنج خانه خالی در هر سال مالیاتی باشند، نسبت به کل واحدها، دو برابر ضرایب مذکور در صدر ماده اِعمال می‌شود.
    مالیات موضوع این ماده تا زمانی که تعداد واحد مسکونی موجود در شهرهای بالای یکصد هزار نفر جمعیت به استناد مرکز آمار ایران به یک ممیز بیست و پنج صدم برابر تعداد خانوارهای ساکن در این شهرها برسد، قابل اجراء است.
    تبصره 1ـ در صورت تغییر مالکیت به صورت رسمی، مهلت ۱۲۰ روزه مذکور برای مالک جدید جاری است. سازمان امور مالیاتی کشور مکلف است تا پایان تیر¬ماه هر سال مالیات متعلق به مالکین واحدهای مشمول این ماده را اعلام نماید. اشخاص مشمول، مکلفند مبالغ مذکور را تا یک¬ ماه پس از اعلام سازمان امور مالیاتی پرداخت نمایند. در صورت عدم پرداخت، مالیات متعلقه، به موجب برگ مطالبه ازاشخاص، مطالبه و وصول میشود. جریمه موضوع ماده (۱۹۰) این قانون، برای پرداخت‌های پس از مرداد ماه هر سال اِعمال می¬شود. پس از لازم‌الاجراء شدن این ماده، دفاتر اسناد رسمی موظفند پس از دریافت گواهی پرداخت مالیات موضوع این ماده، سند انتقال قطعی را ثبت نمایند.
    تبصره۲ـ سازمان امور مالیاتی موظف است هر شش ماه یک بار گزارش اجرای این ماده را به کمیسیون اقتصادی مجلس ارائه کند.
    تبصره۳ ـ در صورتی که مالِک، واحد مسکونی خود را برای فروش یا اجاره، حسب مورد به ارزش اجاری موضوع ماده (۵۴) این قانون یا میانگین قیمت های روز منطقه موضوع ماده (۶۴) این قانون، از طریق سامانه معاملات املاک که وزارت راه و شهرسازی ظرف مدت حداکثر سه ‌ماه از لازم‌الاجراء شدن این ماده، با استفاده از امکانات موجود، راه‏ اندازی و اجراء می‏کند، عرضه نماید، مشمول مالیات موضوع این ماده نمی ‌ شود. اگرمالک بیش از دو بار از اجاره یا فروش ملک خود به‌ قیمت های مذکور خودداری کند، واحد مذکور از زمانی که به استناد سامانه ملی املاک و اسکان کشور به عنوان خانه خالی شناسایی شده است، حسب مورد مشمول مالیات موضوع این ماده یا جریمه موضوع بند (۵) تبصره (۸) ماده (۱۶۹ مکرّر) این قانون می ‌ شود.
    سامانه معاملات املاک باید به گونه‌ای طراحی شود که قابلیت ارزش‌گذاری واحدهای مسکونی به قیمت‌های مذکور، امکان ثبت درخواست متقاضی خرید یا اجاره املاک عرضه‌ شده در آن و ثبت تحقق یا عدم‌ تحقق معامله را داشته باشد. در صورت نیاز، وزارت راه و شهرسازی می‌تواند از منابع تخصیص ‌یافته حاصل از مالیات بر خانه های خالی برای تأمین هزینه‏ های ارتقاء و نگهداری این سامانه استفاده نماید که میزان آن در قوانین بودجه سنواتی مشخص میگردد.
    تبصره۴ـ واحدهای مسکونی موقوفه که براساس استعلام از سازمان اوقاف وامور خیریه امکان اجاره آنها حسب وقف نامه وجود ندارد، مشمول مالیات موضوع این ماده نخواهند بود.
    ب ـ متن زیر به عنوان تبصره (۸) به ماده (۱۶۹ مکرر) قانون، الحاق می شود:
    تبصره ۸ ـ
    ۱ـ وزیر راه‌ و‌ شهرسازی مکلف است ظرف حد اکثر سه‌ ماه پس از لازم‌الاجراء شدن این تبصره، ضمن تدوین و ابلاغ دستورالعمل نحوه ثبت اطلاعات، امکان اظهار رایگان اطلاعات مربوط به املاک تحت تملّک و محل اقامت یا بهره‏برداری اشخاص حقیقی و حقوقی از جمله اشخاص موضوع ماده (۲۹) قانون برنامه ششم توسعه را در سامانه ملی املاک و اسکان کشور در تمام مناطق کشور فراهم کند.
    مالکان واحدهای مسکونی تمام مناطق کشور اعم از شهری و روستایی موظفند اطلاعات املاک تحت تملک خود را با تعیین نوع بهره برداری، حداکثر ظرف مدت دوماه پس از انتشار دستورالعمل مربوطه، در سامانه ملی املاک و اسکان کشور ثبت کنند. ثبت واحدهای مسکونی دارای جهات امنیتی، بر اساس دستورالعمل مصوب شورای عالی امنیت ملی انجام می شود.
    ۲ـ سرپرستان خانوارهای تک ‌نفره و بیشتر مکلفند اقامتگاه اصلی خانوار را (یک واحد ملکی یا استیجاری یا رایگان)‌ حد اکثر ظرف مدت دو ماه پس از انتشار دستورالعمل مذکور در بند(۱) این تبصره، در سامانه املاک و اسکان کشور ثبت نمایند. علاوه بر اقامتگاه اصلی، هر خانوار می ‌تواند یکی از واحدهای تحت تملک خود را در شهری غیر از شهر محل اقامتگاه اصلی، به عنوان اقامتگاه فرعی ثبت نماید. در صورتی که اقامتگاه اصلی خانوار، تحت تملک یکی از اعضای خانوار باشد، خانوار مذکور می تواند حداکثر یک واحد دیگر از واحدهای تحت تملک خود را در همان شهر محل اقامتگاه اصلی به عنوان اقامتگاه فرعی ثبت نماید. اقامتگا‌ه های موضوع این بند مشمول مالیات مندرج درماده (۵۴ مکرر) این قانون نمی‌شوند. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف است آیین ‌نامه اجرائی مربوط به تعیین و شناسایی خانوار اعم از مشمولین و غیرمشمولین دریافت یارانه و اتباع خارجی را ظرف مدت دو ماه پس از لازم‌الاجراء شدن این تبصره، با همکاری وزارتخانه‌های کشور و امور خارجه تدوین نماید و به تصویب هیأت وزیران برساند. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف است اطلاعات مربوط به خانوارهای کشور را در اختیار وزارت راه و شهرسازی قرار دهد.
    ۳ـ دانشجویان، طلّاب، دانش‌آموزان، شاغلان و مبتلایان به بیماری‌های خاص در صورت اقامت در شهری غیر از اقامتگاه اصلی و فرعی خانوار، تنها با ارائه اسناد مثبته از جمله گواهی پرداخت حق بیمه برای شاغلان و گواهی اشتغال به تحصیل، امکان ثبت یک واحد مسکونی دیگر، معاف از مالیات موضوع ماده (۵۴ مکرر) این قانون را دارند. وزیر راه و شهرسازی مکلف است ظرف مدت دوماه پس از لازم الاجرا شدن این تبصره، با همکاری دستگاههای مربوطه آیین‌ نامه اجرائی این بند شامل نحوه صحت سنجی اسناد موضوع این بند را تهیه و ابلاغ نماید.
    ۴ـ واحد مسکونی محل اشتغال صاحبان صنوف، مشاغل از جمله گردشگری و زیارتی، مؤسسات یا شرکتهای فعال که مجوز از دستگاه مربوطه دارند و ممنوعیتی برای فعالیت در واحدهای مسکونی ندارند، به شرط ثبت اطلاعات در سامانه املاک و اسکان کشور و در صورت اطلاع سازمان امور مالیاتی کشور و سازمان تأمین اجتماعی، از مالیات موضوع ماده (۵۴ مکرر) این قانون معاف هستند.
    ۵ ـ واحدهای مسکونی واقع در شهرهای زیر یکصد هزار نفر جمعیت و روستاهای کشور که مالک و بهره‏ بردار آنها هر یک جداگانه در سامانه ملی املاک و اسکان کشور ثبت نشده باشد در حکم خانه خالی تلقی شده و صرفاً مشمول جریمه‌ای معادل بیست درصد(۲۰%) مالیات سال اول موضوع ماده (۵۴ مکرر) این قانون خواهد شد و واحدهای مسکونی واقع در شهرهای بالای یکصد هزار نفر جمعیت که مالک و بهره‏بردار آنها هر یک جداگانه درسامانه ملی املاک و اسکان کشور ثبت نشده باشد، در حکم خانه خالی موضوع ماده (۵۴ مکرر) این قانون محسوب و مشمول مالیات مربوطه می‌شوند. مالکان واحدهای مسکونی مکلفند اقامت اعلام ‌شده توسط خود یا بهره‌برداران واحد مسکونی در سامانه مذکور را تأیید کنند؛ در غیر اینصورت، واحدهای مذکور در حکم خانه خالی تلقی شده و حسب مورد مشمول مالیات موضوع ماده (۵۴ مکرر) این قانون یا جریمه موضوع این بند می‏شوند. درصورت عدم اعلام بهره‌بردار یا ساکن، مالک می تواند با ارائه اسناد مثبته از شمول این مالیات خارج شود. در صورت احراز تخلف مالک به نحوی که منجر به عدم تشخیص یا تشخیص غلط خانه خالی گردد، مالک علاوه بر پرداخت مالیات مندرج در ماده (۵۴ مکرر) این قانون، مشمول جریمه‌ای معادل مالیات متعلقه می‌شود. سامانه باید به گونه‌ای طراحی شود که مالک بتواند ادعای مستأجر مبنی بر داشتن یا نداشتن اقامتگاه اصلی را راستی آزمایی نماید، در غیراین‌صورت مسؤولیتی متوجه موجر نخواهد بود. در صورتی که مالک بخواهد واحد مسکونی خود را به فردی که اقامتگاه اصلی دیگری در سامانه برای او تعریف شده است اجاره دهد، واحد مسکونی وی در حکم خانه خالی موضوع ماده (۵۴ مکرر) این قانون تلقی شده و حسب مورد مشمول مالیات موضوع ماده (۵۴ مکرر) این قانون یا جریمه موضوع این بند می‏ شود و واحد مذکور از شمول مالیات موضوع ماده (۵۳) این قانون خارج است.
    ۶ ـ کلیه اشخاص مشمول موضوع این ماده مکلفند حداکثر ظرف مدت یک ماه پس از هرگونه تغییر در محل اقامت یا خرید و فروش واحد تحت تملک خود، اطلاعات جدید را در سامانه املاک و اسکان کشور ثبت نمایند، درغیر این ‌صورت به ازای هر ماه تأخیر، واحد مسکونی جدید، مشمول جریمه‌ ای معادل مالیات سال اول ماده (۵۴ مکرر) این قانون می ‌شود. واحدهای مسکونی دارای جهات امنیتی، مشمول حکم بند (۱) این تبصره هستند.
    ۷ـ پس از پایان مهلت خود اظهاری موضوع تبصره (۱) این ماده، دستگاههای اجرائی مکلفند خدمات خود از قبیل افتتاح حساب بانکی و صدور دسته چک، خدمات ناشی از اعمال سیاست‌های حمایتی، یارانه‌ای و کمک ‌معیشتی، تعویض پلاک خودرو، فروش انشعاب آب، برق، تلفن و گاز طبیعی، ارسال اسناد و مدارک مانند گواهینامه رانندگی، گذرنامه، مدارک خودرو، اخطاریه، ابلاغیه، ثبت ‌نام مدارس در منطقه محل اقامت، استحقاق دریافت خوابگاه دانشجویی و امثال آن را صرفاً با اخذ کد ملی و بر اساس کد پستی یا شرح نشانی یکتای درج‌ شده مربوط به اقامتگاه اصلی آنان در سامانه املاک و اِسکان کشور ارائه کنند. همچنین حد اکثر ظرف مدت شش‌ ماه پس از لازم ‌الاجراء شدن این تبصره، کلیه ارائه‌ دهندگان خدمات عمومی از قبیل آب و فاضلاب، برق، گاز و تلفن مکلفند قبوض مصرفی را بر اساس اطلاعات مندرج در سامانه املاک و اسکان کشور، مطابق با کدپستی یا نشانی یکتا و به نام مالک یا بهره‌ بردار صادر نمایند.
    ۸ ـ وزارت نیرو مکلف است تعرفه برق شمارشگر(کنتور)هایی که ساکنان آنها در سامانه املاک و اسکان کشور، خود اظهاری نکرده‌اند را با بالاترین پلکان قیمتی محاسبه نماید.
    ۹ـ کلیه دستگاههای اجرائی و خدمت‌ رسان مکلفند محل اقامت اشخاص حقیقی را با روشی که توسط کارگروه تعامل ‌پذیری دولت الکترونیکی مرکز ملی فضای مجازی با استفاده از پایگاه اطلاعات مکان اقامت اشخاص حقیقی سازمان ثبت احوال کشور و سامانه املاک و اسکان کشور تعیین می‌شود، استعلام نمایند و اخذ هرگونه اطلاعات مشابه از اشخاص، تخلف محسوب و متخلف به مراجع انتظامی مربوطه معرفی می‌شود. تبادل اطلاعات موضوع این ماده بین دستگاههای اجرائی، رایگان می‌باشد.
    ۱۰ـ ثبت اطلاعات اشخاص به‌ عنوان مالک در سامانه املاک و اسکان کشور، حق مالکیت برای اشخاص ایجاد نمی‌کند و مبنای مالکیت جهت استفاده در دستگاههای اجرائی یا محاکم قضائی نیست. مرجع رسیدگی به اعتراض مالک واحد مسکونی نسبت به خالی بودن آن یا عدم امکان انتقال به دلیل رای قضائی از جمله انحصار وراثت، هیات حل اختلاف موضوع ماده (۲۴۴) این قانون است. در این موارد، نماینده وزارت راه و شهرسازی مکلف است مستندات سامانه املاک و اسکان کشور را در جلسه هیات حل اختلاف مالیاتی ارائه کند.
    ۱۱ـ وزیر راه و شهرسازی مکلف است با همکاری وزارتخانه‌های امور اقتصادی و دارایی و ارتباطات و فناوری اطلاعات آیین‌نامه‌های اجرائی این تبصره شامل تعیین نحوه دسترسی سازمان امور مالیاتی کشور و سایر دستگاهها به سامانه املاک و اسکان کشور، مصادیق خدمات بند (۷) این تبصره، سازوکار شناسایی املاک غیرقابل انتقال موضوع بند (۱۰) این تبصره، تشویق گزارشگری مردمی به میزان حداکثر پنج درصد (۵%) مالیات متعلقه و سایر آیین‌ نامه‌های مرتبط را حداکثر ظرف مدت دو ماه پس از لازم‌الاجراء شدن این قانون تهیه و ابلاغ نماید.
    وزیر راه و شهرسازی موظف است در سال اول اجرای این تبصره هر دو ماه یک‌بار گزارش پیشرفت اجرای آن را به کمیسیون‌های اقتصادی و عمران مجلس شورای اسلامی ارائه نماید. معاون یا مدیران مربوطه در وزارت راه و شهرسازی، سازمان امور مالیاتی کشور و دیگر کارکنان دستگاههای اجرائی که از اجرای این تبصره استنکاف نمایند، به انفصال موقت درجه شش موضوع قانون مجازات اسلامی محکوم می‌شوند.
    
    
رئیس مجلس شورای اسلامی ـ محمدباقر قالیباف

    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    معاونت مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی در اطلاعیه‌ای نسبت به درج اطلاعات ملکی و سکونتی در «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» که از نوزدهم فروردین 1400 آغاز شد، نکاتی را به این شرح اعلام داشت:
    بر اساس تکلیف مقرر در اصلاحیه ماده ۵۴ مکرر قانون مالیات‌های مستقیم مصوب دی‌ماه 1400، همه سرپرستان خانوارها و مالکان واحدهای مسکونی مکلف هستند، اطلاعات محل سکونت (اقامتگاه) و املاک تحت مالکیت خود (در ایران) را ظرف مدت 2 ماه از تاریخ 19 فروردین 1400 در سامانه املاک و اسکان کشور درج کنند.
    سرپرستان خانوار می‌توانند بر اساس آخرین رقم کُد ملّی خود (کُد ملی سرپرست خانوار) مطابق با جدول زمانبندی که در سامانه ملی املاک و اسکان کشور اعلام شده، مراجعه کنند.
    زمان‌بندی مراجعه به سامانه ملی املاک و اسکان جهت درج اطلاعات سکونتی و ملکی به این شرح است:
    ۱۹ و ۲۰ فروردین ۱۴۰۰ مختص سرپرستان خانواری است که آخرین رقم کد ملی آن‌ها ۹ است.
    ۲۱ و ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ مختص سرپرستان خانواری است که آخرین رقم کد ملی آن‌ها ۸ است.
    ۲۳ و ۲۴ فروردین مختص سرپرستان خانواری است که آخرین رقم کد ملی آن‌ها ۷ است.
    ۲۵ و ۲۶ فروردین مختص سرپرستان خانواری است که آخرین رقم کد ملی آن‌ها ۶ است.
    ۲۷ و ۲۸ فروردین مختص سرپرستان خانواری است که آخرین رقم کد ملی آن‌ها ۵ است.
    ۲۹ و ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ مختص سرپرستان خانواری است که آخرین رقم کد ملی آن‌ها ۴ است.
    ۳۱ فروردین و اول اردیبهشت ۱۴۰۰ مختص سرپرستان خانواری است که آخرین رقم کد ملی آن‌ها ۳ است.
    ۲ و ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ مختص سرپرستان خانواری است که آخرین رقم کد ملی آن‌ها ۲ است.
    ۴ و ۵، ۶ و ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ مختص سرپرستان خانواری که آخرین رقم کد ملی آن‌ها یک است.
    ۸ و ۹ اردیبهست ۱۴۰۰ مختص سرپرستان خانواری است که آخرین رقم کد ملی آنها «صفر» است.
    تصریح می‌شود، همه سرپرستان خانوارها که موفق به ثبت‌نام در تاریخ های اعلام شده در بالا نشوند، می‌توانند از تاریخ ۱۰ اردیبهشت تا ۱۹ خرداد 1400 نسبت به ثبت اطلاعات سکونتی خود در سامانه املاک و اسکان اقدام کنند.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
سازنده زبان واحد جهاني اسپرانتو ، هدف او از اين كار ـ وجود زبانهاي متعدد در جهان باعث جدايي انسانهاست
زامنهوف
امروز سالگرد درگذشت دكتر «لودويگ لازاروس زامنهوف Ludovic Lazarus Zanmenhof» مبتكر زبان جهاني «اسپرانتو» است كه واژه هاي آن از بسياري از زبانهاي رايج گرفته شده است. وي 14 اپریل سال 1917 درگذشت.
     زامنهوف عقيده داشت كه وجود زبانهاي متعدد در جهان باعث جدايي مردم از هم، بروز اختلافها و جنگها مي شود. او تاكيد بر اين داشت كه اگر يك زبان ــ ولو به صورت زبان دوم و يا زبان رسانه ها به ويژه كتاب ــ ميان مردم در سراسر جهان مشترك باشد، به دليل بسط تفاهم و تبادل انديشه، دانش، هنر و اطلاعات بسياري از مسائل به وجود نمي آيد و انسانها موفق خواهند شد از ميراث مشترك كه همانا تجربه گذشتگان (تاريخ) است، و نيز احساس و عواطف يگديگر آگاه شوند و درد و شادي هم را درك كنند و عقايد به جاي سطح محدود در همه جهان انتشار يابد و مشكلات حل شود.
     به باور زامنهوف، وجود يك زبان واحد جهاني در كنار زبان مادري، مردم را در گوشه و كنار جهان به هم مربوط مي كند، رسوم يكنواخت و فرهنگ غني مي شود و مسائل ناشي از تفاوت و اختلاف فرهنگها از ميان مي رود. وي گفته است كه زبان اسپرانتو را به اين دليل به وجود آورد كه ساده تر از همه زبانها است و فراگيري آن زحمت زياد ندارد.
    زامنهوف يك پزشك بود. وي 15 دسامبرسال 1859 در شهر بياليستوك لهستان كه در آن زمان در قلمرو روسيه بود به دنيا آمده بود. چهار گروه مختلف الزبان و با فرهنگهاي متفاوت در اين شهر زندگي مي كردند كه به همين سبب باهم تفاهم نداشتند و در نزاع و كشمكش دائمي بودند. اين چهار گروه عبارت بودند از: روسها ، لهستاني ها ، آلماني ها (ژرمن ها ) و يهودياني كه به زبان يديش تكلم مي كردند. زامنهوف از نوجواني از اين وضعيت در رنج بود. بعدا از اين اختلاف پي به اختلافات ملل و كشورها برد و راه حل را وجود يك زبان دوم بين المللي يافت و به ساختن اين زبان همت گماشت.
     وي كه در دانشگاههاي مسكو، ورشو و برلين تحصيل كرده بود زبان انگليسي، لاتين و يوناني را هم فراگرفت و به ساختن زبان بين المللي اسپرانتو سرگرم شد. او ساده ترين گرامر (دستور زبان) را براي اسپرانتو تدوين كرد و واژه هايي انتخاب كرد كه با پسوند و پيشوندها و افزودن ريشه كلمات بشود با هر واژه دهها كلمه ساخت و يادگرفتن اين زبان و بكار بردن آن را آسان كرد.
    زامنهوف در كتابي كه در سال 1887 تحت عنوان «لينگوو انترناسيا» منتشر ساخت نوشته است كه او اطمينان مي دهد اگر اسپرانتو جهاني شود عدم تفاهم، نفرت و تبعيض از جهان رخت برخواهد بست و همزيستي مسالمت آميز و صلح پايدار برقرار خواهد شد و بشر با استفاده از بهترين استعدادها به پيروزي هاي بزرگ و سعادت و رفاه دست خواهد يافت. زامنهوف نوشته است كه زبان دوم مشترك باعث گسترش ارتباط طبيعي انسانها و دوستي و وفاق خواهد شد. وي تحقق اين آرزو را تشكيل جنبش هاي ترويج اسپرانتو و حمايت دولتها از آن ذكر كرده است.
    به اظهار بسياري از جامعه شناسان، در آغاز كار توجه به زبان اسپرانتو زياد بود، در بيشتر كشور ها در آموزشگاههاي غير دولتي آن را تدريس مي كردند و زماني بيش از پنج ميليون نفر آن را مي دانستند ولي انگليسي زبانها كه سعي داشته اند اين زبان (زبان انگليسي) و در نتيجه فرهنگ و روش زندگاني خودشان جهاني شود نسبت به اسپرانتو پشت كردند و ديگران هم نسبت به آن بي اعتنا شدند و امروز بسياري هستند كه حتي نام اين زبان و زحمتي را كه براي ساخت آن كشيده شده است نشنيده اند.با وجود اين، عده كساني كه در سراسر جهان آن را مي دانند 2 تا 3 ميليون برآورد شده است. تفاوت تلفظ زبان انگليسي در كشورهاي مختلف و بي قاعدگي گرامر آن و تفاوت استعمال واژه ها اخيرا توجه به اسپرانتو را بارديگر افزايش داده است.
    
نمايش خياباني هواداران جنبش اسپرانتو در تاجيكستان كه واژه نامه فارسي آن زبان را به خط روسي نوشته و منتشر كرده اند


    
علامت جهاني زبان واحد اسپرانتو

پشت جلد كتاب اسپرانتو

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
آغاز امپراتوري «لوسيوس سپتيموس سه وروس» ـ راه حکومت کردن بر عرب
سكهِ سه وروس
14 اپریل 193 ميلادي روزي است كه «لوسيوس سپتيموس سه وروسLucius Septimius Severus Augustus» امپراتور روم شد و 18 سال حكومت كرد. وي که متولد ليبي امروز بود 66 سال عُمر کرد.
    حكومت سه وروس در پي مرگ كومودوس آغاز شده بود كه روم در اواخر حكومت او دچار ناآرامي هاي متعدد بود. بنابراين، سه وروس كار خود را با خشونت آغاز كرد.
     سه وروس نخستين امپراتور روم بود كه با عرب وارد جنگ شد. وي در جنگ سال 197 ميلادي با ايران تا دجله پيشروي کرد و بخشي از مناطق عرب نشين اطراف عقبه را بدست آورد که سلطه روم بر اين مناطق بمانند سوريه موقت و متناوب بود. اين عرب در جنوب غربي اردن امروز دو حكومت قبيله اي تشكيل داده بودند. يكي از حاكماني كه سه وروس براي آن عرب تعيين كرد به او نوشت كه عرب قابل كنترل كردن نيستند جز توسط خودشان و نمي شود جز با روش خودشان (روشي كه به آن خوي گرفته اند) بر آنان مديريت كرد. اوصافي كه در اين گزارشِ اين مقام رومي 18 قرن پيش آمده است تا مدت ها سرخطي براي قدرت هاي اروپايي شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قتل آبراهام لينكلن در تماشاخانه فورد
Abraham Lincoln
14 اپریل 1865 و پنج روز پس از پايان جنگ داخلي 4 ساله آمريكا، ابراهام لينكلنAbraham Lincoln (لينکن) 56 ساله رئيس جمهوري وقت اين كشور درجايگاه شماره 7 تماشاخانه فورد در مركز شهر واشنگتن هدف گلوله «جان ويلكس بوث John Wilkes Booth» يك بازيگر 26 ساله تئاتر و از هواداران كنفدراسيون آمريكا (طرفداران كاهش قدرت دولت مركزي ــ جنوبي ها) قرارگرفت و چند ساعت بعد (ساعت 7 و 22 دقيقه بامداد 15 اپریل) درگذشت. جان بوث پس از تيراندازي به لينكلن كه در كنار زنش نشسته بود و صحنه نمایش را تماشا مي كرد فرياد زد: جنوب انتقام گرفت. «بوث» چند دقیقه پس از ساعت ده شب به وقت واشنگتن از فاصله يك متر و نيمي، تنها يك گلوله به پشت جمجمه لينكلن شليك كرده بود. ضارب پس از شلیک گلوله، از پنجره تماشاخانه فرارکرد و با اسبي كه از قبل زير پنجره آماده بود از محل دور شد. لینکلن از حزب جمهوریخواه، شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا، 4 سال و یک ماه حکومت کرده بود.
     همزمان با تيراندازي به لينكلن (لينكن)، در جاي ديگر به «ويليام سيوارد» وزير امور خارجه او چاقو زدند که بر اثر ضربات وارده مجروح شده بود. [سيوارد عمدتا شهرت خودرا از خریدآلاسكا از تزار وقت روسیه براي آمريكا به دست آورده است].
     پس از درگذشت لينكلن كه دومين دور رياست جمهوري خودرا آغاز كرده بود، معاون وي «اندرو جانسون» برجايش نشست.
     بوث كه به «پورت رويال» ويرجينيا [منطقه ای درغرب شهر واشنگتن و در دامنه كوه] فرار كرده بود 13 روز بعد در درگيري با سواره نظام فدراسيون (اتحاديه) كه در جستجوي او بود كشته شد و همدستش دستگير گرديد.
    
تصوير صحنه قتل در تئاتر


    
John Wilkes Booth قاتل لينكلن


    
آگهي يكصدهزار دلار جايزه براي دستگيري قاتل

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شبي كه تايتانيك غرق شد
تايتانيك در آغاز سفر
14 اپریل در ساعت 11 و 30 دقيقه شب كشتي مسافربر تايتانيك كه با 2200 مسافر و خدمه از ساوت همتون انگلستان عازم نيويورك بود در حوالي كانادا با يك قطعه يخ سرگردان برخورد كرد و چند ساعت بعد به زير آب فرو رفت و بيش از 1500 تن جان باختند. هنگام به آب انداخته شدن اين كشتي در 31 ماه مه 1911 ادعا شده بود كه تايتانيك غرق شدني نيست!.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بازگشت وضعيت آلباني به حالت اول! ـ ضعف آموزش و پرورش و فقر ژورناليسم در کشورهاي کمونيستي پيشين
Enver Hoxha
انور خوجه (انور هوجا Enver Hoxha) موسس حزب كمونيست آلباني در 1941 ـ مردي كه چهار دهه بر اين كشور حكومت كرد 14 اپریل 1985 در 77 سالگي درگذشت. وي از پيروان روش حکومتي استالين [اصطلاحا استالينيست] بود. با اين روش مي توان حکومت کرد ولي نمي توان آدم ايدئولوژيک ساخت، همچنانکه انور خوجه موفق نشد كه روانشناسي، خواست و تفکر آلبانيايي ها را تغيير دهد و آلبانيايي ها پس از فروپاشي كمونيسم در اروپا به همان وضعيت جامعه شناسي و روانشناسي و خصلت ها قديمي خود بازگشتند كه پيش از تاسيس حزب كمونيست در آن بودند. روس ها و ساير ساکنان کشورهاي با نظام کمونيستي و اينک چينيان همان بازگشت را داشتند.
    از گزارش هاي رسانه ها چنين بر مي آيد که آلباني پس از برچيده شدن نظام کمونيستي به يک کانون قاچاق مواد مخدر در اروپا و جرائم ديگر مبدل شده است!. بررسي احوال آلبانيائي ها و ساير كشورهاي كمونيستي سابق درستي اين فرضيه را تقويت كرده است كه اگر در كشوري يك ايدئولوژي تازه پياده شود بايد حاكم آن كشور يك فيلسوف از اصحاف آن فرضيه باشد تا موفق شود، نه يک ديکتاتور. موفق شدن به اين معناست كه اگر دولت هم از ميان برود و يا كشور به اشغال نظامي بيگانه در آيد اعتقاد و روش مردم تغيير نكند. دولت هاي کمونيستي موفق به ايجاد يک نظام آموزش و پرورش لازم و ژورناليسم کامل نشدند و لذا، اتباع اين کشورها متحول نشدند و پس از فروپاشي، به قالب پيشين بازگشتند، درست مثل اينکه هيچ اتفاقي نيافتاده بود.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
غارت اموال عمومي در قرن 21! اعمالي خلاف مدنيّت و انسانيت که نياز به کشف علل آن دارد
ظاهرا از اينكه اموال عمومي (دولتي و متعلق به ملت) را غارت مي كنند خرسندند
از تفسير و تحليل ها ي رسانه ها در روزهاي 12 و 13 اپریل 2003 مخصوصا تلفن ها و ايميل هاي بينندگان و مخاطبان شبکه هاي تلويزيوني چنين بر مي آيد كه جهانيان از مشاهده فيلم ها و تصاوير صحنه هاي غارت منازل، دفاتر و ادارات در عراق دچار شگفتي فراوان شده بودند و گفته بودند كه قبلا تصور اين را نمي کردند كه در قرن 21، بشر از غياب پليس سوء استفاده كند و دست به غارت ـ آن هم اموال عمومي بزند و مشاهده اين صحنه ها آنان را نسبت به آينده بشريت شديدا نگران كرده است. پاره كردن عكس مقامات سابق و پايين كشيدن مجسمه هاي آنان و برداشتن نامشان از روي اماكن عمومي امري عادي و قابل قبول است، ولي چپاول شهر معناي ديگري دارد و حاكي از ضعف آموزش و پرورش يك كشور است كه موفق نشده است وجدان بيدار و انسان نسبتا كامل بار آورد.
    در اين نوشته ها و گفت و شنيدها بارها آمده بود كه «تاريخ» پيش از اين به ندرت چنين صحنه هايي را منعكس كرده است. آلمان، ژاپن و ... در جنگ به اشغال نظامي در آمدند، اما مردم نه تنها در صدد غارت خود بر نيامدند بلكه به غمخواري از يكديگر پرداختند. پس از سقوط سايگون در 1975 با همه كينه اي كه مردم نسبت به دولت بركنار شده داشتند چنين صحنه هايي مشاهده نشد.
     به اظهار جامعه شناسان، غارت اپريل 2003 در بغداد نياز به بررسي دامنه دار علمي دارد تا علل روانشناسي ـ جامعه شناسي آن روشن شود و ضعف هاي انساني برطرف گردد كه انسان آگاه امروز نمي تواند بازهم چنين صحنه هايي ناشي از عمل همنوع خود را ببيند و تحمل كند، اين قبيل اعمال خلاف تمدن و انسانيت است.
    
سرقت هرچيز از هرجا! در سرزميني که پيشگام تمدن در جهان بود


    
سرقت از پنجره در روز روشن!

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ایجاد گروه سیاسی «Tea Party» در آمریکا ـ برخي از شعارها و خواست هاي اين گروه
گروه سياسي تازه آمريكا معروف به «تي پارتي Tea Party» با شعار دولت كوچكتر [منظور؛ دولت فدرال] و ماليات كمتر از اپریل سال 2009 (فروردین 1388) کار خودرا آغاز کرده است. شعارهای این گروه از زمان تاسیس به تدريج به صورت ایدئولوژی يک جنبش درآمده است.
     این گروه تبليغ شعارهاي خودرا از شهر «سرچ لايت» ایالت نوادا آغاز كرد، شهر به شهر ادامه داد و 15 اپریل 2009 در شهر واشنگتن به پايان رساند. انتخاب «15 اپریل» برای اجتماع واشنگتن به این لحاظ بود که این روز (15 اپریل) آخرین روزی است که هر آمریکایی باید فورم های مالیاتی و چِک بانکی مالیات بردرآمد سال پيش خودرا به پُست بدهد.
     توجه رای دهندگان به شعارهای این گروه که در موارد متعدد، متحد حزب جمهوریخواه به نظر می آمد سبب شد که در انتخابات نوامبر 2010 بیش از 40 کرسی در مجلس نمایندگان به دست آورد و درنتیجه کنترل این مجلس از دست حزب دمکرات خارج و به دست حزب جمهوریخواه و متحد آن (تی پارتی) افتد.
     «تی پارتی» با سیاستبازی، لابی گری و بازی هایی از این دست ازجمله ميدياکراسي و هزينه سنگين براي تبليغ در جريان کَمپين انتخابات مخالف است.
     هواداران «تی پارتی» عمدتا از نسل مهاجران قدیمی آمریکا (اروپایی تبارها) هستند و به همین سبب، مخالفان به آنان برچسب نژادپرستی می زنند. شعارهای هواداران «تی پارتی» وطن دوستانه به نظر می رسد. اعضاي اين گروه موضع محافظه كارانه دارند و با برخی از برنامه های غير ضروري دولت فدرال که هزينه ها را بالا و کسر بودجه به وجود مي آورد و نيز ولخرجي هاي دولتي مخالفت دارند، و خواهان بازنگري در قانون مهاجرت هستند، آن را قديمي و مربوط به شرايط گذشته مي دانند و مي گويند که وضعيت مهاجرت دارد بافت جمعيتي آمريكا و در نتيجه رفتار و مدنيّت را تغيير مي دهد که مآلا به سود آمريکا و پيشرفت آن نخواهد بود.
     تي پارتي همچنين خواهان گسترش بازرسي ها با هدف جلوگيري از سوء استفاده هاي مالي از اجراي برنامه هاي دولتي ازجمله کمک هاي رفاهي و مِديک ايد (کمک درماني به بي نوايان و کم درآمدها) و مِديکِر (درمان بازنشستگان) است.
     اين گروه كه از زمان انتخاب بارک حسین اوباما [سياهپوست كنيايي تبار] به رياست جمهوري آمريکا فعال شده است نام خودرا از رويداد تاريخي «تي پارتي» شهر بوستون گرفته است كه مهاجرنشينان وقت 16 دسامبر 1773 چاي وارداتي بازرگانان انگليسي را به دريا ريختند و با اين كار، انقلاب استقلال آغاز شد. دولت انگلستان بدون جلب نظر قبلي مهاجرشينان چند نوع ماليات بر آنان تحميل كرده و با وضع يك قانون [بدون حضور نمايندگان آنان] انحصار تجارت چاي در مهاجرنشينان آمریکای شمالی را در دست لندن و کمپانی هند شرقی قرار داده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 14 آوريل
  • 1792:   فرانسه انقلابي به اتريش اعلان جنگ داد و جنگهاي انقلاب فرانسه با دول ديگر آغاز گرديد.
  • 1847:   ميان ايران و عثماني قرار داد دوم ارزروم امضاء شد.
  • 1889:   «ارنولد توين بي» مورخ، و مولف « مطالعه تاريخ » به دنيا آمد.
  • 1912:   اتحاديه پان امريكن رسميت يافت.
  • 1945:   بمب افكنهاي آمريكايي كاخ سلطنتي ژاپن در توكيو را بمباران كردند.
  • 1971:   دولت آمريكا به تحريم اقتصادي چين پايان داد.
  • 1986:   آمريكا به ليبي حمله هوايي برد (براي اطلاع از مشروح اين حمله به سايت 15 آوريل رجوع شود).
  • پيام‌هاي تازه
    چند پیام و عمدتا پرسشگونه دریافتی از مخاطبان تا 11 اپریل 2021 درباره قانون دریافت مالیات تصاعدی از خانه های خالی
  •  
        دبیرخانه این تاریخ آنلاین از چهاردهم فروردین 1400 (سوم اپریل 2021) تا 11 اپریل 2021 = 22 فروردین 1400 درباره مالیات از خانه های خالی که به تصویب مجلس رسیده و سردار محمدباقر قالیباف رئیس مجلس آن را پس از تأیید شورای نگهبان به رئیس دولت ابلاغ و حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور جهت اجراء به وزارت امور اقتصادی و دارایی ارسال کرده است، چندین پیام و عمدتا پرسشگونه و به زعم مخاطبان، جهت رفع ابهام دریافت داشته که چون به نظر می رسد که ادامه داشته باشند امروز چند مورد و بعضا به اختصار و به لحاظ رعایت «اصل آزادی بیان و نظر» درج می شوند تا در تاریخ بمانند.
         پیام ها بر حسب تاریخ دریافت:
        
        ـ چهار مخاطب متشابها نوشته اند که در شرایط کرونا و هر روز انتشار اخبار افزایش شهرهای قرمز و نارنجی کشور، دو ماه فرصت برای ایرانیان خارج از کشور برای آمدن و درج اطلاعات مربوط در سامانهِ اعلام شده کافی نیست. یکی از این چهار مخاطب نوشته است که مقیم خارج نیست، برای تجدید دیدار پسرش به انگلستان آمده و 9 ماه است که در اینجا خانه نشین شده است و راهی نیست جز تمدید مهلت برای او و امثال او ـ البته به شرط نشان دادن تاریخ بازگشت به کشور در گذرنامه.
        
        ـ یک مخاطب (فرستنده فَکس) خواسته است که متن مصوّبه مجلس که وی نسخه ای از آن را از روزنامه رسمی جمهوری اسلامی کُپی کرده است به طور کامل در این «تاریخ آنلاین» درج شود و همینجا باقی بماند تا مورد قضاوت آیندگان قرارگیرد، زیرا که به نظر او حاوی نکات بسیاری است که می تواند مورد تفسیر قرارگیرد و ....
        به این مخاطب پاسخ داده شد که متن کامل مصوّبه درج خواهد شد (در سایت 25 فروردین = 14 اپریل این تاریخ آنلاین و همانجا برای همیشه باقی خواهد ماند تا مورد قضاوت آیندگان قرار گیرد).
        
        ـ یک مخاطب از قزوین نوشته است که در پرسشنامه سامانه ملّی املاک و اسکان کشور، لزوم داشتن تلفن همراه و درج شماره آن که مطابقت با کُد ملی کند مشاهده شده که پدر 86 ساله اش چون نمی تواند از چنین تلفنی استفاده کند آن را ندارد، چه باید کرد؟. چرا باید داشتن تلفن همراه را اجباری می کردند. همه که سواد ندارند. پدرم بی سواد است و دید چشم او هم زیر 20 درصد. این الزام از نظام اسلامی انتظار نبود. ما باید از الکترونیک بازی که تقلبات تازه وارد جامعه می کند دست برداریم و یا زیاد برایش تبلیغ نکنیم.
        
        ـ یک مخاطب از لس آنجلس نوشته است: "بیش از یک دهمِ 6 ـ 7 میلیون ایرانی مقیم خارج، سالخورده و بازنشسته هستند و تقریبا همه آنها که مجبورند سال های آخر زندگی را نزد فرزندان باشند، در وطن از دوران جوانی دارای خانه هستند که برای رضای خدا، یکی ـ دوتا از بستگان فقیر خودرا در آنجا به رایگان و حتی پرداخت کمک هزینه سکونت داده و یا سرایدار آورده اند تا از اثاثه و مدارک آنها حفاظت کند. در این مصوبه و دستورالعمل اجرایی آن، به این موضوع اشاره نشده و فقط از سرپرست خانوار سخن بمیان آمده است، ما باید چه بکنیم. من هر سال دو بار به ایران می رفتم و هر بار گاهی 3 ـ 4 ماه در آنجا می ماندم ، ولی در این یک سال و چند ماه، کرونا تمام دنیا را اسیر و بدبخت کرده است، رئیس دولت باید فکری هم به حال ما بکند و همین پیشامد کرونا دلیل بزرگی برای تمدید مهلت است. از دوران دولت دکتر حسن روحانی چهارماه بیشتر باقی نمانده است، خوب است که ناراضی باقی نگذارد و تکلیف ما سالخوردگانِ اجبارا خارجه نشین را در یک اعلامیه تکمیلی روشن فرماید.".
        
        ـ مخاطب: من در زادگاهم شهر مقدس مشهد از پدرم یک خانه که 71 سال پیش ساخته شده به ارث برده ام که با وجود فرسودگی و ریختن سقف دو اطاق آن، هر سال که به زیارت می روم چند شب را هم در آنجا می خوابم تا هزینه مسافرخانه ندهم. در تهران دارای خانه هستم. خانه پدری در مشهد قابل اجاره دادن نیست و با این گرانی، تعمیر آن از بودجه من خارج است. نمی خواهم خانه ای را که در آن بدنیا آمده ام بفروشم. در اطلاعیه خواندم که این خرابه ها نیز مشمول مالیات خانه خالی هستند!، تعجب کردم. باید برای این خانه ها و یا خانه های مشاع میان ورثه که با هم سازش ندارند فکری کرد و راه حلی بدست آورد.
        
        ـ یک مخاطب از آلمان: " پدرم عراقی و مادرم ایرانی (شیرازی) است و من در نجف اشرف متولد شده ام، در شیراز و دوبی بزرگ شده ام و مقیم آلمان هستم. در شیراز خانه دارم که مادرزنم در آنجا زندگی می کند و هزینه او را من می دهم. اخبار ناقص و مبهمی درباره قانون مالیات بر خانه های خالی خواندم، از دوستم در تهران که مشاور حقوقی است خواستم که کپی اصل قانون را برایم ایمیل کند که کرد. آن را خواندم. شورای نگهبان آن را تأیید کرده ولی تردیدهایی در من به وجود آمده که امیدوارم درست نباشد. به هر حال تصمیم دارم در سفر قریب الوقوع به نجف اشرف، از دفتر حضرت آیت الله عظمی سیستانی سئوال کنم که از ایشان بپرسند که با احکام اسلام مغایرت نداشته باشد. تا آنجا که من شنیده و خوانده ام در قرآن تاکید بر تسلط انسان بر اموال و جانش است. مالیات و آن هم مالیات منصفانه از «درآمد» است و وقتی خانه در اجاره نباشد و درآمد در کار نباشد، مالیات هم ندارد. شهرها برای مخارج خودشان از خانه ها چه خالی باشند و چه نباشند برحسب بهای خانه، عوارض شهری می گیرند. در این قانون خواندم که مالیات خانه خالی 6 تا 18 برابر مالیات بر اجاره است!. این یک مجازات بدون محاکمه است. من چنین مالیاتی را تاکنون نخوانده و نشنیده ام. اسلام مترادف است با عدالت. دوستم می گفت که به افراد معمولی سه ـ چهار ماه و به انبوه سازها آن هم پس از دریافت گواهی اتمام ساختمان که می توانند تا آخرین روز فروش سراغش نروند 18 ماه مهلت داده اند!.
        
        ـ پیام دریافتی یکشنبه شب (11 اپریل = 22 فروردین 1400): "در شهرک غرب (تهران) یک خانه مسکونی و در همدان یک خانه دیگر (ارثی) دارم. در مرکز تهران (حدود دروازه دولت) یک دفتر 32 متری خریده ام که در آن کار پژوهش و تألیف می کنم بدون درآمد [غیر انتفاعی]. در خانه ام نمی توانم کار کنم، همه اش می خورم و می خوابم. 72 ساله و بازنشسته هستم. فقط در این دفترِ قفس مانند، 23 ساله ساخت می توانم کار کنم. آیا این قفس هم مشمول مالیات است و خالی تلقی می شود؟. من کار خیر می کنم و خدمت به مردم. در قانون جدید و اعلامیه اجرایی آن اشاره به چنین محل کاری نشده است. این را هم بگویم که در این چند روز چند نفر به من مراجعه کردند و گفتند که سر از پُرکردن پرسشنامه دیجیتالی در نمی آورند و می ترسند اشتباه پُرکنند و درد سر برای خودشان بسازند. خوب بود برای این افراد محلی برای مراجعه در نظر گرفته می شد و کارکنان اداره مربوط در پرکردن پرسشنامه کمکشان می کردند. نباید فراموش کرد که درصدی از مردم ما بی سواد هستند و درصد بزرگتری سواد الکترونیک ندارند، چه انتظاری است.".
        

  • چند نظر دیگر از مخاطبان و پرسشهای تازه درباره قانون دریافت مالیات تصاعدی از خانه های خالی که 23 فروردین 1400 دریافت شد
  •  
         ـ مخاطب از کانادا: من قضیه خانه های خالی را از زمانی که میان مجلس و شورای نگهبان [سال گذشته]، ارسال و مرسول می شد دنبال می کردم برای اینکه خودم در تهران خانه دارم که در یک اطاقش خواهر بیوه ام زندگی می کند که هزینه اش برعهده من و برادرم است. به نظر من که هدف از مصوبه چیز دیگری است و به اصطلاح؛ هزار نکته باریکتر زمو [از موی] آنجاست. ثبت سکونت در سامانه که تبعات دارد و دعاوی بعدی و داشتن موبایلِ شماره ملی دار و ... بوی امنیتی ـ سیاسی می دهد. اگر هدف مجلسِ یکصداشده در این دوره، کسب درآمد برای دولت است که راههای آسانتر و بهتر وجود دارد: افزایش و دقت در دریافت مالیات از ارزش افزوده که تورّم سال های اخیر بهای خانه، اتومبیل و ... را 7 ـ 8 برابر کرده است. مثل آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر، گرفتن درصدی از فروش کالا (به استثنای خوراکی ها) که این کار، خرده فروشی ها را ملزم به داشتن ماشین فروش الکترونیک و اتصال آن به وزارت امور اقتصاد ـ دارایی می کند و دولت سریعا گرانفروش ها را می یابد و قیمت ها کنترل می شود و همچنین مالیات بر سیگار، بنزین، اتومبیل و .... دو ماه پیش با اتومبیل از کانادا به کالیفرنیا رفته بودم دیدم که بنزین هر گالن بالای 4 دلار (هرلیتر یک دلار = 25 هزار تومان) است و هر پاکت سیگار بیش از 5 دلار. عوارض راه (تُل) رفتن و آمدن من 315 دلار شد!. درآمد دولت ها از این راهها است نه گرفتن مالیات از خانه خالی و محدود کردن یک فرد به یک و یا دو خانه. حق طبیعی هر مسلمان است که [از راه حلال] از مال دنیا هرچه را که آرزو کند داشته باشد. نظام اسلامی که نظام مارکسیستی نیست. به عقیده من که خوب است در باره این قانون بازنگری شود. ایران تنها کشور در جهان است که نظام اسلامی دارد. مسلمان بودن شهروندان و یا انتخاب عنوان «کشور اسلامی»، با داشتن نظام اسلامی فرق دارد.
        
        ـ مخاطب از تهران: دیشب با دوستم درباره قانون تازه بحث می کردیم، گفت که اگر جای روحانی [رئیس جمهور] بودم، اجرای این قانون را می گذاشتم برای دولت بعدی که از مردادماه می آید تا آن را به پای او ننویسند. گفتم که اجرای مصوبه مجلس را که نمی شود عقب انداخت، گفت مجلس معترض است که اجرای چند قانون عقب افتاده است، گفتم در کشورهای دیگر تا مقدمات کار فراهم نشود که هر قانونی اجرا نمی شود. عجله در اجرا، مشکل آفرین است. همچنین هر طرح که به مجلس [پارلمان] داده می شود باید قبلا نتایج اجرایی آن پیش بینی شود. دنیای کنونی با این کرونا در وضعیت حساس است و نباید در کارها و مخصوصا اموری در ارتباط با اعصاب مردم عجله کرد.
        
        ـ مخاطب از ازمیر (ترکیه): سپاسگزار از شما ـ مؤلف این تاریخ که این بحث را باز کردید و نظرات افراد را درج می کنید. هرکس می تواند نظر خودرا درباره قوّت و ضعف یک موضوع مطرح کند که توجه به آنها برای جامعه فایده بخش است. از منتقدان انتقال پول و خرید خانه در ترکیه بودم که با خواندن اخبار مربوط به قانون خانه های خالی قانع شدم. هرکس برای آینده خودش برنامه نویسی می کند. هیچکس باور نداشت که بگویند نمی توانی در کشور خود بیش از دو خانه داشته باشی و گرنه باید مالیات چندین برابر بدهی. مردم زحمت می کشند که برای دوران پیری و سال های پایان حیات آسوده باشند و بهترین پس انداز، خانه و زمین ( ریِل استیت = ملک و ثروت واقعی) است. پس انداز بانکی در صورت کاهش ارزش پول زیان ده می شود و حتی بهای طلا و جواهرات ممکن است اُفت کند، ولی زمین و خانه، خیر. برای اینکه وسعت کره زمین محدود است و از کره مریخ نمی شود زمین آورد. به خاطر دارم که پیش از جنگ تحمیلی [نیمه اول سال 1359] رئیس سازمان مسکن وقت مقرر کرده بود که افراد نباید بیش از یک خانه و یک زمین داشته باشند. ساده دلها رفتند و خانه های اضافی را فروختند که جنگ آغاز و آن ضابطه کان لم یکن شد.
        
        ـ مخاطب از تهران: بسیاری هستند، مخصوصا فرهنگیان، روزنامه نگاران و استادان که پس از بازنشستگی، به صورت غیرانتفاعی فعالیت در رشته خودرا ادامه می دهند. این کار از هزاران سال پیش سابقه دارد و هنرمندان، نویسندگان، اصحاب تحقیق و پژوهش از این دسته اند. اینان معمولا از آن خود دارای دفتر و بعضا منشی و همکار موقت هستند. دفتر را از آن جهت می خواهند که ملاقات دارند و مراجعین. در خانه نمی شود بحث و مذاکره و رفت و آمد از این دست داشت.
         می خواهم از طریق این تاریخ آنلاین از مقامات مربوط سئوال کنم که آیا دفاتر خصوصی این افراد هم مشمول داشتن انحصاری دو خانه (اصلی و فرعی) است؟. از این دسته، آنهایی را که من [مخاطب] می شناسم در کنار دریا و یا در شهر زادگاه هم خانه دارند.
         این مطلب را از آن جهت برای شما فرستادم که استاد دوران تحصیل من در دانشگاه پس از بازنشسته شدن یک دفتر یک اطاقه خریداری کرده، کتابهایش را به آنجا منتقل ساخته و سرگرم کار غیرانتفاعی فرهنگی است و من و دو همکلاسی سابق بعضی اوقات به رایگان به او کمک می کنیم. در چند روز گذشته احساس کردم که ناراحت است. امروز علت را پرسیدم گفت می دانی که در تهران و در شمال خانه دارم و می خواهم که خانه ها را در سامانه اسکان وارد کنم و نمی دانم که برای دفتر چه عنوانی بنویسم که قبول شود و مالیات ندهم که اگر مجبور به آن باشم [دادن مالیات تصاعدی] دفتر را می بندم و خانه نشین خواهم شد. به او گفتم که این مشکل را به «تاریخ آنلاین ایرانیان» که ستونی برای این کار بازکرده است منتقل خواهم کرد، شاید که به آن توجه شود. قبول کرد و پس از چند روز تبسّم بر چهره اش آشگار شد.
        
        ـ مخاطب از تهران: قانون بی سابقه ای است. در این چند روز از هر آگاه که پرسیدم گفتند در طول تاریخ و مخصوصا در کشورهای اسلامی چنین قانونی سراغ ندارند. یکی از دوستان گفت که انسان حقوق متعدد دارد، از حق مالکیتِ حلال، حق حیات و ... تا حق ابراز نظر، ولی در سال های اخیر سازمان های جهانی حقوق بشر فقط روی آزادی ابراز نظر و تجمع و اعتراض تکیه کرده اند.
        حالا ببینیم که این قانون در عمل چه می شود. ایرانی در طول قرن ها عادت کرده که راه گریز پیدا کند. از خدا می خواهم که گریز از این قانون بی سابقه، تقلب و دروغ را بیشتر نکند. حجاب اسلامی چادر است که سراسر بدن را بپوشاند. می بینیم که بعضی ها آن را منحصر به روسری و چارقد کرده اند. «مالیات از اجاره» خوب است ولی نه این صورت. برای چی؟. 50 سال پیش، از پنجره طبقه دوم خانه ام به کوه نگاه می کردم همه اش صخره و سنگ بود، حالا خانه و برج. چه کسی کوه خدا، جنگل و دشت را سند کرده و به افراد داده است. قانون وضع کنند که اسناد مالکیت 50 سال اخیر این اراضی بازبینی شود و اگر تقلب و جعل در کار بوده، دولت از صاحب آن پولش را بگیرد. این یک درآمد واقعی است. جلوی قاچاق باید گرفته شود با تشدید مجازات. راه افزایش درآمد دولت بسیار است.
        چرا این همه تلویزیون ماهواره ای و وبسایت فارسی دولت های بیگانه وجود دارد ولی اشاره ای به قانون مالیات بر خانه های خالی نمی کنند. برای اینکه می خواهند که مآلا بر نارضایتی شماری از مردم ما افزوده شود و آن دولت های متخاصم به هدف خود برسند.
        
        [خلاصه پیام ها، پرسش ها و نظرات دریافت شده تا نیمه شب13 اپریل 2021 (24 فروردين 1400) درباره قانون تازه مالیات تصاعدی بر خانه های خالی، در زير درج شده اند]
        

  • خلاصه نظراتی که تا بامداد 25 فروردین 1400 از مخاطبان درباره قانون تازه مالیات بر خانه های خالی دریافت شد
  •  
        در سایت های 12 و 13 اپریل (پریروز و دیروز) چندین اظهارنظر واصله و غالبا پرسشگونه درباره قانون تازه مالیات بر خانه های خالی، مصوّب مجلس شورای اسلامی و آطلآعىه قراردادن اطلاعات ملکی و سکونتی در «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» که از نوزدهم فروردین 1400 تا 19 خرداد 1400 برای اجرای این قانون تعیین شده است درج شدند. امروز در بخش رویدادهای ایران، متن این قانون و نیز چگونگی و مهلت های قراردادن اطلاعات ملکی و سکونتی در سامانه سراسری را درج کرده ایم تا در تاریخ وطن باقی بماند و مورد مطالعه مخاطبان و پژوهشگران قرارگیرد.
         نظرات وارده تا دوازدهم اپریل 2021 (23 فروردین 1400)، امروز در بخش پیام ها، تجدید درج شده اند. امروز نیز خلاصه ای از نظرات وارده تا نیمه شب 13 اپریل (ساعت 8 بامداد 25 فروردین 1400) را در اینجا درج می کنیم از اين قرار:
        
        ـ مخاطب: من هم بمانند مخاطب دیگر شما تعجب کردم که رسانه های خارجی که به زبان فارسی برنامه دارند و اخبار ایران و کشورهای فارسی زبان را ـ البته از دیدگاه خودشان منتشر می کنند ازجمله بی بی سی، رادیو فردا، صدای آمریکا، دویچه وله و ... به این قانون جدید حتی به صورت خبر ساده اشاره نکرده بودند و این سکوت، نشانه بدخواهی آنها می تواند باشد.
        
        ـ مناطق مسکونی کمتر از صد هزار نفر معاف از شمول این قانون هستند. بنابراین، لواسانات و ... معاف خواهند بود!.
        
        ـ مخاطب: حدس من این است که این قانون یکی ـ دو سال پس از اجرا، طبقه دوم (میدِل کلاس) کشور را تا حدودی ناراضی کند. هنوز اجرا نشده است که متوجه مسائل احتمالی ناشی از اجرای آن شوند. همین سامانه کاری، دریافتی 8 برابری، روشن نبودن اصطلاح کاربری و ... درد سر دارد و هدف درامد دولتى آنچنانی را هم تأمین نخواهد کرد.
        
        ـ دو مخاطب: ما نگران دفاتر زیر 50 متری مان هستیم که عادت کرده ایم آنجا کار کنیم و عموما بدون اعتناء به درآمد، مثل خودتان [مؤلف این تاریخ] که دفتر یک اطاقه کوچکی در یک محله دورافتاده دارید و جز هزینه و کار خیرِ فرهنگی عایدی دیگری ندارید.
        
        ـ مخاطب: نمی خواهم توضیح بدهم، طبق تجربه خودم که کار ثبتی ـ قضایی کرده ام، قوه قضایی از هم اکنون در فکر ایجاد یک مجتمع ویژه قضایی برای جرائمی باشد که پس از اجرای این قانون وقوع می یابند. همین موضوع بهره بردار و مالک، همین موضوع درج در سامانه، انتقال ظاهری ملک [خانه]، مستاجر و کاربَر ظاهری و .... با اجرای این قانون و البته پس از یکی دو سال مسئله کهن موجر و مستأجر نیز چند برابر خواهد شد.
        
        ـ مخاطب: در اطلاعیه معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی وضعیت ایرانیان ساکن کشورهای دیگر که در میهن خود دارای خانه و اکثرا بدون مستاجر هستند روشن نشده است.
        
        ـ مخاطب: ناراضی سازی حتی یک نفر به سود نظام اسلامی که باید عدالت و رأفت برقرار کند نیست. این قانون بر رفتارها اثر می گذارد. نتایج آن از سال بعد از اجرا مشاهده خواهد شد. درآمد دولت از آن ناچیز خواهد بود. من یک بازنشسته وزارت دارایی پیشین هستم.
        
        ـ مخاطب: باید در اطلاعیه وزارت شهرسازی تکلیف آنهایی که از مهلت دوماهه تا 19 خرداد 1400 بی خبر مانده باشند و یا عذر موجه داشته باشند که نتوانستند با شیوع بیماری کرونا به سامانه دسترسی پیدا کنند روشن می شد. نیاز به یک اطلاعیه تکمیلی است.
        
        ـ مخاطب: بسیاری خواهند بود که خانه های اضافی را به نام بستگان خواهند کرد که در درازمدت مایه اختلاف و درگیری خانوادگی خواهد شد و ....
        
        ـ مخاطب: من از داشتن تلفن همراه متنفر هستم و معتقدم که نباید مرا مجبور به داشتن آن کنند ولی مراجعه به سامانه آن طور که گفته اند آن را لازم دارد. اگر مرا مجبور به داشتن تلفن همراه کنند به دادستان کل و همچنین مسئول حقوق بشر اسلامی شکایت خواهم کرد .
        
        ـ ـ ـ ـ ـ
        
        [در اینجا به درج پیام های بعدی مخاطبان که مشابه پیام های درج شده باشند پایان می دهیم. مخاطبان عزیز می توانند طبق اصل حق «پتیشِن = عرضحال» اعتراض خودرا به کمیسیون اصل 90 مجلس، دادستان کل و رئیس دولت ارسال دارند.]
        




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com