Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
11 اكتبر
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 11 اكتبر
ايران
زادروز ايرانزمين ـ روزی که کوروش بزرگ ایجاد جامعه مشترک المنافع جهانی و حقوق انسان را اعلام کرد تا جنگ، فقر و تفاوت ها از ميان بروند
بيستم مهرماه (12 اکتبر) سالروز اعلام تشکیل دولت سراسری (واحد) ایران در سال 539 پیش از میلاد و نیز سالروز اعلام ایجاد جامعه جهانی ملل مشترک المنافع ایران و حقوق انسان است. به این ترتیب، امسال و در این روز، کشور ایران دو هزار و 561 ساله شده و زادروز ایران واحد است.
     کوروش بزرگ (سيروس = سايرس Cyrus the Great) در اکتبر سال 539 پيش از ميلاد مسيح و پس از تصرف شهر بابِل که طبق محاسبات تقویمی 12 و يا 13 اکتبر صورت گرفت تاسيس ايران واحد (مَسکَن سه طایفه ایرانی پارس، ماد و پارت ـ پارس ها در جنوب و شرق، مادها در غرب از محورِ ری و پارت ها = خراسانیان که تاجیک هم خوانده می شوند در شمال شرقی) و نیز فرضیه خود ـ ایجاد یک جامعه جهانی مرکب از ملل مشترک المنافعِ دارای یک دولت انتخابی واحد را اعلام داشت تا جنگ، فقر و تفاوت ها از میان برود. وی سرزمين هاي متصرفي را ملل مشترک المنافع ایران اعلام داشت که می توانند دین، زبان و رسوم خودرا که این رسوم ناقض اخلاقیات و رفتار نیک نباشند حفظ کنند و قول داد که مقامات این ملل نیز محلی باشند (نه اعزامی از نقاط دیگر). به این ترتیب کوروش از امپراتوری ایران به نام یک جامعه مشترک المنافع یاد کرده و خواهان «جهانِ یک دولتی» مرکب از ملل دارای استقلال در امور داخلی شده بود که اندیشمندان در دو سه قرن اخیر آن را راه حل مسائل جاری بشریت دانسته اند که همچنان دچار جنگ، فساد، مشکلات اجتماعی ـ اقتصادی و نقض حقوق طبیعی بشر و آزادی هاست.
     شهر بابل (بابيلون = بابيلو) پایتخت یک دولت به همین نام ـ و به باور مورخان؛ ظالم نسبت به بیشتر اتباع که قلمرو آن تا ساحل شرقی مدیترانه امتداد داشت و در 90 كيلومتري جنوب غربی بغداد امروز و در كنار فرات و مجاورت شهر حلّه واقع شده 12 و يا 13 اکتبر سال 539 پيش از ميلاد به دست ارتش ايرانيان افتاد و کوروش بزرگ وارد آن شهر شد و تحقق آرزوي خودرا كه ايجاد یک جامعه جهانی مشترک المنافع بود اعلام داشت و تلاشهاي 20 ساله اش را براي تحقّق امپراتوری پارسیان به عنوان پایه جامعه جهانی مشترک المنافع برشمرد. در همين شهر بود كه كوروش حقوق انسان را اعلام كرد كه لوح استوانه شکل حاوي متن آن، از آن زمان تاكنون باقي مانده و نخستین اعلامیه حقوق بشر بشمار می آید. وی بر همین اساس، يهوديان زنداني دولت بابِل را آزاد و روانه زادگاه شان ساخت و به هزینه ایران شهرهای آنان ازجمله اورشلیم را بازسازی کرد. در کتب دینی از کوروش به نیکی یاد شده است.
     بيستم مهرماه سال 1350 (در آن سال مصادف با 12 اكتبر 1971) به مناسبت بيست و پنجمين سده تاسيس امپراتوري پهناور ایران و سالروز اعلام ايجاد دولت واحد جامعه جهانی ملل مشترک المنافع، بزرگترين كنگره ايران شناسي با شركت تقريبا همه شرق شناسان جهان و مورّخان مربوط در تخت جمشید گشايش يافت. و به همین مناسبت در همین ماه (اکتبر 1971 = مهرماه 1350) ـ در دو هزار و پانصد و دهمین سالروز تاسیس دولت ايران واحد و اعلام آرزوی کوروش به تحقق یک جامعه جهانی مشترک المنافع و نیز حقوق انسان، سران كشورهايي كه به مناسبت اين سالروز به ایران دعوت شده بودند از آرامگاه كوروش بزرگ (بنيادگذار ايرانزمین) در پاسارگاد ديدن كردند و كوروش را به عنوان مردي آزاده كه همه انسان هارا داراي حقوق و حيثيت برابر اعلام كرده بود ستودند و در همين روز، شاه وقت (پهلوي دوم) در برابر گور كوروش به احترام ایستاد و نطقي ايراد كرد كه پاراگراف هاي اول و آخر آن از اين قرارند:
     "كوروش! شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه ايرانزمين بر تو درود باد.".
     "كوروش! شاه بزرگ، شاه شاهان، آزادمرد آزادمردان و قهرمان تاريخ ايران و جهان، آسوده بخواب؛ زيرا كه ما بيداريم و همواره بيدار خواهيم ماند!.".
     سه روز بعد از انجام مراسم در محل آرامگاه کوروش، 24 مهرماه (همان سال) در تخت جمشيد و با حضور سران دعوت شده، مراسم رژه تاريخ ايران برگزار شد. در اين رژه، سربازان با لباس و تجهيزات هر دوره از تاريخ ايران از برابر مدعوين گذشتند و مراسم، با شرح كامل توسط ايرج گرگين (متوفی) مستقيما از تلويزيون ملي پخش شد.
     نظر برخی از مورّخان براین است که همین مراسم و نیز افزایش درآمد ایران از صدور نفت در 6 ـ 7 سال پس از آن، این نگرانی را در قدرت های وقت پدید آورد که نکند ایرانیان در صدد احیاء امپراتوری خود باشند و دست کم کنفدراسیون ایرانزمین مرکب از کشورهای مربوط و اينک مستقل و ....
     بعدا قطعات جداشده ایرانزمین به صورت همکاری های اقتصادی و فرهنگی به بکدیگر نزدیک شدند که اخیرا نام «منطقه نوروز» بر آنها گذارده شده است زیراکه فرهنگ و نیاکان (تاریخ) مشترک دارند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که ايران داراي قانون وظيفه عمومي (سربازي) شد ـ روش بکاربردن واژه «سرباز» در اخبار
کلازويتس
در اين روز از مِهرماه سال 1305در تهران اعلام شد كه از دهم آبان همان سال (31 اكتبر 1926) قانون نظام وظيفه عمومي در ايران به اجرا درمي آيد و پسران ايراني 18 ساله به بالا مشمول خدمت سربازي خواهند بود و اين خدمتِ ملّي دو سال طول خواهد كشيد. هنگام طرح لايحه اين قانون در مجلس كه نوشته اند خواست رضاشاه (پهلوي يكم) بود، برخي از روحانيون وقت با آن مخالفت كرده بودند.
    اجباري و عمومي شدن خدمت سربازي از افكار «كلازويتس» فرضيه پرداز نظامي آلمان است كه انديشه هايش را در نيمه اول قرن 19 منتشر ساخت و اين قسمت را «عمومي شدن دفاع از وطن و يک تکليف بي چون و چرا» عنوان گذارد. در حال حاضر شمار كمي از كشورها هستند از جمله آمريكا كه خدمت وظيفه عمومي ندارند و نظاميانشان استخدامي (پيماني) هستند كه پس از انجام پيمان (انقضای پیمان نامه)، در صورت تمايل در شمار نيروي ذخيره قرار مي گيرند و هنگام نياز احضار و فعال (اكتيو) مي شوند.
     كلازويتس ابراز عقيده كرده است كه مردم يك كشور بايد از طريق خدمت وظيفه (اجباري، بدون اغماض و تبعيض) با فنون رزم آشنا شوند تا در صورتي كه خطري ميهن آنان را تهديد كند جملگي و بدون نياز به آموزشِ وقتگير، در كوتاهترين زمان آماده دفاع باشند.
    اين اصل نيز از كلازويتس است: جنگ دنباله سياست (ديپلماسي) است، به طريقي ديگر
. دولت هايي كه نظام وظيفه ندارند به اين قسمت از انديشه هاي كلازويتس استناد مي كنند تا بتوانند نظاميان استخدامي (اصطلاحا: داوطلب) را براي جنگ (جنگ تعرضي) به نقاط دوردست بفرستند و تلفات وارده هم نمي تواند مورد اعتراض قرارگيرد زيرا كه اين نظاميان براي جنگيدن استخدام شده اند و «جنگ» كشته شدن هم دارد و اگر جانشان را دوست داشته باشند نبايد به استخدام ارتش درآيند. هزينه نظامي دولت هايي كه نظام وظيفه ندارند بسيار سنگين است و بيشترِ اين بودجه صرف پرداخت حقوق و مزايا به نظاميان مي شود.
     از قرن بيستم، دولت هاي داراي قانون نظام وظيفه استدلال مي كنند كه تعرّض نوعي دفاع است و لذا مي توانند از سرباز وظيفه براي تعرّض هم استفاده كنند.
     نظام وظيفه در ايران سابقه طولاني دارد. در زمان هخامنشيان و ساسانيان به نوعي «نظامي وظيفه» وجودداشت. در زمان هخامنشيان، سپاه جاويدان (دائمي و استخدامي) تا رسيدن مرداني كه به عنوان سرباز احضار مي شدند، كار دفاع را به دست مي گرفت. شاه عباس يکم نظام وظيفه را به صورتي ديگر احياء كرد و آن، موظف بودن هر دهكده و يا خانواده به دادن يك سرباز بود. پس از تاسيس فرهنگستان ايران، در خبرها ـ نوشتن عنوان «سرباز» براي افراد ارتشهايي كه قانون نظام وظيفه نداشتند ممنوع بود و بايد به جاي آن واژه «نظامي و ...» بكار مي رفت زيرا كه به استدلال فرهنگستان، «سرباز» عنواني بسيار مقدس بوده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سينما
سالگشت درگذشت كمدين شهير قرن 20 آمريكا
«رِد فاكس Redd Foxx» كمديَن شهير قرن 20 آمريکا يازدهم اكتبر 1991 در 68 سالگي در لس آنجلس درگذشت. توصيف هنر او در كار نمايش همين اندازه بس ؛ كه كاست يك فيلم او موسوم به «پارتي» 20 ميليون نسخه فروش داشته است. او كه نام اصلي اش «جان سانفورد» بود و در شهر سن لوئي به دنيا آمده بود كار نمايش را از 16 سالگي و از دهه 1940 آغاز كرده بود. پخش سريال «سانفورد و پسر» كه براي پخش در تلويزيون در دهه 1970 تهيه شده بود در قرن 21 هنوز تكرار مي شود و پُربيننده ترين برنامه هاي سرگرم كننده تلويزيوني است. اين سريال در مغازه اوراق فروشي «سانفورد و پسر» كه «رد فاکس» آن را امپراتوري خود مي خوانَد روي مي دهد.
     شهرت ديگر «رِد فاكس» درگيري دائمي او با اداره ماليات بردرآمد آمريكا بود كه چون از زير بار پرداخت ماليات به بهانه اين كه پول مردم هدر داده مي شود شانه خالي مي كرد بالاخره به زندان افتاد. وي يك هنرمند سياهپوست بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
هلن هِيز: بعد از جواني، پيري هم در راه است و هميشه آن روز را در نظر داشته باشید
بانو Helen Hayes در آخرين مصاحبه مطبوعاتي خود از مصاحبه گر خواسته بود كه عكس جواني و عكس دهه نهم عُمر او را در كنار هم درج كند تا همگان بدانند كه بعد از جواني، پيري هم در راه است و هميشه آن روز را در نظر داشته باشند و توشه پيري تهيه كنند. این روش ـ قراردادن تصاویر جوانی و پیری یک فردِ معروف در کنار هم در رسانه ها ـ از آن پس متداول شده است.
    دهم اكتبر زادروز «هلن هِيز» بازيگر قديمي تئاتر و فيلم هاي سينمايي آمریکا است كه در 1900 به دنيا آمد و 93 سال عُمر كرد. فيلم هاي معروف او «پرواز شب»، «زباني ديگر» و «ونسا» هستند.
     او در ميان بازيگران زن شهرت به آرام بودن و كَمرو بودن داشت. هلن که 80 سال فعال در حرفه نمایش بود عنوان بانوی اول تئاتر آمریکا First Lady of American Theatre بدست آورده بود و همچنین مدال آزادی. وی که یک کاتولیک مذهب بود پس از درگذشت شوهرش، شوهر نکرد و دهها سال بیوه بود. [تصورِ جوانی و پیریِ هلن در سایت دهم اکتبر این تاریخ آنلاین درج شده است].
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي اقتصاد
پوتين: راه ديگري نيست جز اينكه يك سيستم مالي ـ بانکی تازه در جهان استقرار يابد
دهم اکتبر 2008 ولاديمير پوتين (زماني که نخست وزير روسيه بود) بحران مالي جهاني وقت را [که آشگار شده بود] نتيجه آزمندي و حرص پول زدن بعضي ها در کشورهاي کاپيتاليستي بویژه در آمریکا اعلام کرد و گفت اين بحران ريشه مسائل را برملاء ساخت و براي هميشه اعتماد به سرمايه گذاري و پول بازی به سبك و روش وال استريتي (بازي قمار با سهام) و کاغذ فروشي را درهم شكست و چنين سيستمي را متزلزل ساخت.
    پوتين که در يک اجتماع حزب کمونيست روسيه سخن مي گفت افزود:
     مسئول اين بحران كه جهان را دربرگرفته افرادي در آمريكا هستند و راه ديگري نيست جز اينكه يك سيستم مالي و مبادلات بانکی تازه در جهان استقرار يابد. نظام مالي جهان را به صورتي كه بوده بايد در مسیر پایان یافتن تلقی کنیم. آمریکا از وضعیت وخیم پس از جنگ جهانی دوم استفاده کرد و با تدابیری که بکار بُرد، «دلار» را پول جهانی و وسیله مبادلات میان کشورها قرارداد که یک وسیله و ابزار اقتدار واشینگتن شده است.
    پوتين در عين حال از پيشنهاد «هوگو چاوس» رهبر وقت ونزوئلا براي تأسيس يك بانك نفت مركب از كشورهاي صادركننده نفت و حفظ ذخاير و منافع آنها حمايت كرد.
    پوتين با يکي از دخترانش به اين اجتماع رفته بود که براي ايراد نطق و اعلام نظر از او دعوت شده بود.
ولاديمير پوتين با يکي از دو دخترش

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو ادبيات
زادروز مورياك نويسنده شهير فرانسه
مورياک

امروز زادروز «فرانسوا مورياك» نويسنده بزرگ قرن بيستم فرانسه است كه 11 اكتبر 1885 به دنيا آمد و 85 سال عمر كرد. در ميان آثار او از مقاله براي روزنامه تا داستان، نمايشنامه، و تاليفات غير داستاني و شعر ديده مي شود. 30 داستان از او انتشار يافته كه تجديد چاپ مي شوند. «دفترچه سياه» يكي از داستانهاي اوست. بيوگرافي شارل دوگل بهترين تاليف غير داستاني مورياك است. وي در سال 1952 برنده جايزه نوبل در ادبيات شد. او چند جايزه و مدال ديگر از جمله نشان لژيون دونور به دست آورده است. آخرين كار مهم مورياك تنظيم يادداشتهايش به صورت كتاب بود. پس از درگذشت مورياك، از گردآوري برخي از تاليفات او يك مجموعه 12 جلدي به چاپ رسيده است. مورياك در مقالاتش همواره از استقلال كشورها، آزادي و رعايت حقوق انسانها و دمكراسي واقعي حمايت كرده و فقر و ثروت زياد و به همين ترتيب قدرت و بي قدرتي محض را عامل فساد و تباهي و بي ثباتي جامعه خوانده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
جنگ بوئرها، جنگي كه آغاز پايان امپراتوري انگلستان بود
چند گريلاي بوئر (سال 1901)


    دور دوم جنگ بوئِرها با انگلستان از 11 اكتبر سال 1899 آغاز شد. «بوئر» در لغت به معناي كشاورز است كه مهاجرين هلندي مستقر در آفريقاي جنوبي را هم كه عمدتا كشاورز بودند «بوئِر» خوانده اند. نياكان اين جماعت به دليل كالونيست بودن (شاخه اي از مذهب پروتستان) ، فشارهاي وارده را تحمل نكرده و از اروپا به آفريقاي جنوبي مهاجرت كرده بودند كه پس از تصرف منطقه كِيپ (دماغهِ اميد نيك) توسط انگلستان به نقاط شرقي و شمالي رفته و دو جمهوري تازه براي خود ايجاد كرده بودند. در ميان اين مهاجران، گروهي كالونيست آلماني و فرانسوي هم ديده مي شدند.
     اين مهاجران قديمي چون انگليسي ها را همه جا در تعقيب خود ديده بودند سرانجام دست به مقاومت مسلحانه زده بودند. اين مقاومت هنگامي در سطحي وسيع آغاز شد كه انگليسي ها جمهوري ترانسوال آنها را ضميمه ايالت «كِيپ» كردند. جنگ از 16 دسامبر 1880 آغاز شد. در دور اول جنگ، انگليسي ها شكست خوردند و فرمانده آنان ژنرال «كالي» نيز كشته شد. ويليام گلدستون نخست وزير وقت انگلستان كه چنين ديد و به واقعيت پي برد، از در سازش وارد شد و خود مختاري ترانسوال را بپذيرفت.
    پس از كشف طلا در ترانسوال، هزاران انگليسي براي كار در معادن وارد اين منطقه شدند و شهر يوهانسبورگ يك روزه ساخته شد و ....
     بوئرها كه چنين ديدند بر كارگران غير بومي و شركت هاي انگليسي استخراج طلا، ماليات سنگين بستند و تازه واردين را از شركت در انتخابات و كسب مقام دولتي در آن منطقه محروم كردند. اين وضعيت، باعث اعتراض معدنداران شد و به وزارت مستعمرات در لندن شكايت بردند. اين وزارت به دولت محلي بوئرها اولتيماتوم داد كه به آن توجه نشد.
    به دستور لندن نيروي نظامي انگلستان مستقر در «كِيپ» وارد عمل شد و دور دوم جنگ از يازدهم اكتبر 1899 آغاز گرديد ولي هر حمله نظامي انگليسي ها به شكست انجاميد. اين بار بوئرها از شيوه جنگ گريلايي استفاده مي كردند، لباس غير نظامي مي پوشيدند و از كمينگاه حمله مي بردند. همچنين، اين بار دولت هاي اروپايي متخاصم با انگلستان به ويژه آلمان به بوئر اسلحه برتر و آموزش نظامي مي دادند، به گونه اي كه تا آخرين ماههاي اين جنگ 29 ماهه از نيروي 250 هزار نفري انگلستان كار موثري برنيامد. انگلستان بهترين نظاميان و ژنرالهاي خود از جمله ژنرال كيچنر، ژنرال كمپ، ككويچ و رابرتز را به جنگ بوئرها فرستاده بود. جنگ در 31 ماه 1902 با امضاد پيمان ورينيگينگ پايان يافت. دولت انگلستان طبق اين پيمان 3 ميليون پاوند به بوئر ها داد، خود مختاري آنان را به رسميت شناخت و قول داد كه بعدا اجازه دهد جمهوري فدرال آفريقاي جنوبي را تشكيل دهند و به اين وعده هاي خود هم عمل كرد.
     اين جنگها اختلاف سفيد و سياه را در آفريقاي جنوبي افزايش داد زيرا در طول جنگ، انگليسي ها سعي كرده بودند از سياهپوستان محلي بر ضد بوئرها استفاده كنند. سرانجام بوئرها (افريكانرها) با محروم كردن اكثريت سياهپوست، حكومت اقليت ايجاد كردند كه تا آخرين دهه قرن بيستم ادامه داشت. دولت اقليت سفيد پوست چون نگران احتمال مداخله نظامي قدرت ها به سود سياهان بود، سلاح پيشرفته از جمله بمب اتمي نيز براي خود توليد كرده بود و ....
     نتايج ديگر اين جنگها، روي كار آمدن حزب ليبرال در انگلستان، ايجاد جنبش مشت زنان در چين، روشن شدن مردم مستعمرات كه افسانه قدرت نظامي انگلستان پوچ بوده و در برابر اراده مردم هيچ است و ايجاد جنبش هاي استقلال طلبي، و نيز گسترش احساسات ضد انگليسي در اروپا شد كه جزئيات اخبار مربوط به جنگهاي بوئر را در روزنامه هايشان مي خواندند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آغاز دو انقلاب در مجارستان در دو «ماه اکتبر» و به فاصله 107 سال از يكديگر ـ فلسفه تاریخ
در تاريخ مجارستان، دو رويداد شبيه به هم به فاصله 107 سال از يكديگر روي داده است كه بر عقيده «فلسفه تاريخ» صحّه مي گذارد. هر دو واقعه در اكتبر روي داد. 11 اكتبر در هر دو واقعه روز تعيين كننده بود و دو قيام مجارها، هر دو توسط روسيه سركوب شد.
    نخستين واقعه، در اكتبر سال 1849 روي داد. در آن زمان، مجارستان جزئي از قلمرو امپراتوري اتريش بود، و اتريش گرفتار يك انقلاب داخلي. درآن زمان، يك روشنفكر مجارستاني به نام «لايوس كوسوت» كه خواهان استقلال وطن خود از اتريش و برقراري يك حكومت پارلماني درآنجا بود دست به قيام زد، و مردم هم از او پشتيباني كردند. اتريش كه به دليل عصيان داخلي، قادر به اعزام نيروي اضافي به مجارستان نبود از تزار روسيه كمك خواست و ارتش روسيه وارد مجارستان شد و مردم اين كشور را به خاك و خون كشيد، و قيام ملي آنان را سركوب كرد و سلطه اتريش ادامه يافت.
     107 سال بعد در اكتبر سال 1956، هنگامي كه غرب گرفتار وقايع آبراه سوئز و جنگ مشترك انگلستان، فرانسه و اسرائيل بر ضد مصر بود، ارتش مسكو به مجارستان نيروي تقويتي فرستاد و قيام ملي مجارها را كه رهبر آن ناجي (ناگي) بود به همان ترتيب اكتبر سال 1849 سركوب كرد و حكومت را به «كادار» مخالف رديف اول «ناگي» سپرد. ناگي نيز يك سوسياليست بود منتهي سوسياليستي ملايم و ملي گرا. با شكست قيام مجارها در سال 1956، اين كشور تا اواخر دهه 1980 كه بلوك شرق منحل شد همچنان از اعضاي اين بلوك بود.
    
يك صحنه از نتايج رويدادهاي مجارستان در اكتبر1956

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
حمايت آمريكا از طرح تقسيم فلسطين
يازدهم اكتبر در سال 1947، دولت آمريكا با صدور اعلاميه اي از طرح تقسيم فلسطين حمايت كرد كه روز بعد كنسولگري آن كشور در بيت المقدس منفجر شد.
    سازمان ملل ماه بعد (29 نوامبر 1947) طرح تقسيم فلسطين به دو كشور عرب و اسرائيلي را تصويب كرد، ولي اين مسئله هنوز حل نشده و اصطلاحا در خم اولين كوچه است و ....
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
كودتا يا انقلاب
11 اكتبر سال 1968، ارتش پاناما كه «گارد ملي» خوانده مي شود با يك كودتاي بدون خونريزي به حكومت «آرياس Arias» رئيس جمهوري اين كشور پايان داد و اعلام كرد كه ادامه حكومت آرياس به بسط فساد اداري و پارتي بازي و در نتيجه، يك قيام خونين منجر مي شد كه ارتش پيشدستي كرد و او و همه مقام هايي را كه منصوب كرده بود بركنار كرد.
    در اين اعلاميه، ارتش پاناما اعلام كرد كه همه انتصابات آرياس بر اساس رابطه و با هدف دستبرد اموال عمومي بود نه ضابطه، و بركنارشدگان تا رسيدگي به سوءاستفاده هايشان در زندان باقي خواهند ماند و استرداد آنان که در خارج هستند درخواست خواهد شد.
    درهمين اعلاميه تاكيد شده بود كه يك شوراي نظامي به رياست سرتيپ ‍‍‍ «عُمَر تريخوس» به مدت يك سال حكومت را به دست خواهد گرفت و سپس آن را پس از انجام انتخابات عمومي به غير نظاميان خواهد سپرد. تريخوس شهرت به دوستي با آمريكا داشت و رسانه هاي اين كشور اين اقدام را «انقلاب نظاميان پاناما به خواست مردم» عنوان داده اند، ولي تاريخ نگاران «كودتاي نظامي» درج كرده اند. يك سال بعد، مردم پاناما، چون از انتخابات خبري نشد، صداي اعتراض خود را بلند كردند و دو ماه بعد يعني در 16 دسامبر سال 1969، ملاقات تريخوس با راكلفر فرماندار ايالت نيويورك بهانه به سرهنگ «راميرو سيلورا» عضو شوراي نظامي پاناما داد تا تريخوس را كارگزار آمريكا بخواند و او را در اثناي ديدار از مكزيك بر كنار كند و اعلام دارد كه تريخوس در تقسيم مقامات دولتي ميان دوستان و اقوام خود و دادن امتيازها به آنها فراتراز آرياس رفته است. اما تريخوس بدون ترس از سرهنگ سيلورا به پاناما بازگشت و سيلورا بركنار شد.
    آمريكا از دهه دوم قرن بيستم در پاناما پايگاه نظامي دارد كه در آن زمان يك سپاه در آن مستقر بود. همين سپاه بود كه چند سال بعد «نوريه گا» رئيس كشور پاناما را در پي يك جنگ خونين دستگير كرد و براي محاكمه به آمريكا فرستاد كه به 40 سال زندان محكوم شد.
    در نخستين انتخابات رياست جمهوري پاناما در 11 اكتبر سال 1978 (ده سال پس از کودتا)، و يك سال پيش از اقامت به حالت تبعيد شاه در آنجا «رويو» برنده شد، ولي باز تريخوس و پس از او نوريه گا همه كاره كشور بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بانو «شيرين عبادي» 12 سال پس از بانو «سان سون کي»
شيرين عبادي
11 اكتبر سال 2003 كميته نروژي تعيين جوائز سالانه نوبِل، بانو «شيرين عبادي» حقوقدان ايراني (و در آن زمان 56 ساله) را شايسته دريافت جايزه صلح آن سال اعلام داشت و توجيه كرد كه با توجه به تلاشهاي او در راه تحقق حقوق بشر اين تصميم را گرفته است.
    بانو عبادي درست 12 سال پس از بانو «سان سو كي Aung San Suu Kyi» از كشور ميانمار (بِرمه)، برنده جايزه صلح نوبل شد. در مورد بانو سان سو كي اعلام شده بود كه مبارزاتش در راه تحقق دمكراسي در ميانمار مَدِ نظر بوده و مستحق اين جايزه تشخيص داده شده است.
    بانو عبادي در جريان ديدار از فرانسه بود كه از اين تصميم كميته نروژي تعيين جايزه آگاه شد. وي ـ يک حقوقدان و قبلا مشاور قضايي (وکيل دادگستري)، سابقا (دردوران نظام سلطنتي)، در ايران قاضي دادگاه بود.
Aung-San Suu Kyi

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سازش دو حزب بزرگتر براي تشكيل دولت ائتلافي آلمان در اکتبر 2005
بانو مرکل

پس از سه هفته مذاكره و بحث، نهم اکتبر 2005 سران دو حزب بزرگ آلمان (سوسيال دمكرات و دمكرات مسيحي) كه مسئوليت دولت هاي پس از جنگ جهاني دوم را در آلمان فدرال متناوبا برعهده داشتند موافقت كردند كه با هم يك دولت ائتلافي تشكيل دهند. در گذشته، ائتلاف ها در آلمان ميان يك حزب بزرگ و يكي ـ دو حزب كوچك به وجود مي آمد. سازش تازه بايد به تصويب كنوانسيون هاي دو حزب و نمايندگان آنها در پارلمان فدرال مي رسيد تا رسميت مي يافت. کنوانسيون هاي دو حزب و نيز پارلمان فدرال بر ائتلاف صحه گذاردند.
     در انتخابات 18 سپتامبر 2005 آلمان، حزب محافظه كار دمكرات مسيحي 226 كرسي و حزب سوسيال دمكرات 222 كرسي به دست آورده بودند. طبق سازش دو حزب، قرار شده بود در كابينه هشت وزير از حزب سوسيال دمكرات (چپ) و شش وزير از حزب دمكرات مسيحي (محافظه كار) شركت داشته باشند. توافق شده بود كه وزيران امورخارجه، دارايي، امور كارگران، محيط زيست، دادگستري، «بهداشت و درمان»، «تعاون و توسعه» و «حمل ونقل» از حزب سوسيال دمكرات و وزيران دفاع، اقتصاد، كشور (امور داخله)، ‏فرهنگ، آموزش و پرورش و امور خانواده از حزب دمكرات مسيحي باشند. به اين ترتيب ديپلماسي و امور درمان و كارگري برعهده حزب سوسيال دمكرات (حزب حاکم قبلي) قرار گرفت كه به اين مسائل علاقه مند بوده است. شرودر با دريافت اين سمت ها براي حزب خود، حاضر شده بود كه از مقام صدارت عظمايي بگذرد و بانو آنگلا مركل از حزب دمكرات مسيحي اين سمت را به دست آورَد. به اين ترتيب گِرهارد شرودِر كه هفت سال صدر اعظم و قبلا هم وزير امورخارجه بود حذف شد.
    درانتخابات فدرال (سراسری) پائیز 2021 آلمان که در آن 60 میلیون و 400 هزار تَن واجد شرایط رأی دادن بودند، حزب چپگرای سوسیال دمکرات آلمان (SPD) برنده ردیف اول شد با 26 درصد آراء و حزب محافظه کارِ اتحادِ دمکراتِ مسیحی آلمان (راستگرا) 24 درصد. بانو مِرکل رئیس دولت آلمان (در ایران اصطلاحا؛ صدراعظم) از حزب محاظه کار قبلا اعلام کرده بود که پس از 16 سال رئیس دولت بودن، بیش از این حاضر به بودن در این سمت نیست و می خواهد که بازنشسته شود. حزب سوسیال دمکرات برای جلب حزب سبز و حزب دمکرات آزاد تلاش کرد تا اکثریت آراء اعضای Bundestag ـ مجلس فدرال را برای تشکیل دولت بدست آورد. حزب سبر 14 و 8 دهم درصد آراء و حزب دمکرات آزاد 11 و 5 دهم درصد آراء را بدست آورده بودند. یک حزب چپگرای دیگر 4 و 9 دهم آراء انتخابات عمومی را کسب کرده بود. این انتخابات آلمان نشان داد که رای دهندگان تمایل بیشتری به چپگراها و میانه روها یافته اند. آلمان پس از کسب وحدت، همواره دولت ائتلافی داشته است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
ماجراي غم انگيز كتك خوردن يك معلم بازنشسته 64 ساله توسط پليس نيو ارلئان New Orleans
رابرت باچشم آسيب ديده در قرارگاه

نهم اكتبر 2005 در بخش اخبار مشروح ساعت شش و نيم بعد از ظهر، مردم آمريكا در تلويزيونهاي خود صحنه كتك خوردن يك معلم بازنشسته 64 ساله را از دست پليس در يك خيابان شهر توفان زده نيو ارلئان New Orleans (استیت لویزیانا)مشاهده كردند و بسياري از آنان اندوهگين شدند.
    اين صحنه نشان مي داد كه سه مامور پليس در خيابان «بوربون» در محله معروف به «فرنچ كوارترِ» شهر توفان زده و آسيب ديده نيو ارلئان به جان «رابرت ديويس» 64 ساله افتاده و دو تن از آنان او را مي زدند تا اين كه خون آلود شد و بر زمين غلطيد. آنگاه از پشت به او دستبند زدند و منتظر آمدن اتومبيل براي نقل وي به قرارگاه خود شدند. غافل از اين كه فيلمبردار اسوشيتدپرس مراقب آنان و سرگرم تصوير برداري از صحنه است. يك پليس سوار كه متوجه فيلمبرداري شده بود كوشيد كه با قرار دادن اسب خود مقابل دوربين، مانع ادامه فيلمبرداري شود و يك پليس ديگر به فيلمبردار اهانت كرد و وي با فشار دست به عقب راند، ولي گرفتن تصوير ادامه يافت زيرا كه قانون اساسي آمريكا آزاديِ کار ژورناليستي (پرِس) را تضمين كرده است.
     سه مامور پليس در گزارش خود رابرت را به بدمستي در خيابان (معبر عمومي) و اطاعت نكردن از دستور پليس كه تسليم شود متهم کردند.
    رابرت پس از درمان در بهداري و اعزام به دادگاه اين اتهامات را رد كرده و گفته بود: پس از آسيب ديدن شهر بر اثر توفان، بمانند ديگران شهر را ترك كرده بود و امروز آمده بود تا ببيند كه خانه او و منازل بستگانش در چه وضعيتي قرار دارند و آيا بازگشت به شهر در اين شرايط كار درستي است و يا نه. وي افزوده بود: پس از بازديد از خانه ها در خيابان كانتي يك پاكت سيگار خريد و قصد بازگشت داشت كه ماموران پليس بر سرش ريختند. او مبتلاء به مرض قند است و 25 سال است كه به دستور پزشك، الكل مصرف نمي كند زيرا كه الكل بيماري قند را تشديد مي كند و در اين مدت لب به الكل نزده است.
     پخش فيلم از شبكه هاي تلويزيوني كه كار ژورناليستي جالبي بود، سبب ابراز تاسف مقامات و تسليم سه مامور پليس به دادگاه شد. قاضي دو تن از سه مامور را تا سپردن وجه الضمان به زندان فرستاد و سازمان پليس نیز هر سه را معلق از خدمت کرد. دو عكس زير، رابرت را در جريان حمله پليس و نيز پس از افتادن بر كف پياده رو در ميان خون خود نشان مي دهد. اين خونريزي شدت كتك خوردن او را ثابت مي كند.
    
رابرت در زير دست و پاي پليس


    
رابرت با دست بسته و غرق در خون بر کف پياده رو


    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 11 اكتبر
  • 1138:   یک زمین لرزه شدید در شمال سوریه، به نوشته جمال الدین یوسف، مورّخ مصریِ قرون وسطی؛ حدود 230 هزارتَن را در این منطقه و عمدتا در شهر حلَب (Aleppo) کُشت. این زلزله، مناطقی را تا شمال عراق، قسطنطنیه (استانبول) و دریای اژه به لرزه درآورد. گفته شده است که این، سومین زلزله پُرتلفات در جهان تا آن زمان بوده است. حلَب یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است. سال بعد در سی ام سپتامبر 1139 یک زلزله به همان شدت، شهر گنجه در قفقاز را ویران ساخت و در این منطقه دهها و بلکه صدها هزار تن را کُشت. گَنجِه از دوران هخامنشیان تا اوایل قرن نوزدهم و جنگ های روسیه با ایران و قراردادهای گلستان و ترکمن چای بخشی از قلمرو ایران بود.
        
        
  • 1737:   يك زلزله شديد شهر كلكته هند را ويران و 300 هزار تن را كشت. در همين روز و همین سال يک زمين لرزه بسيار شديد با تلفات سنگین در منطقه ای در شمال عراق امروز روی داد.
        
  • 1865:   شورش سياهپوستان جامائيكا (جزیره ای در کارائیب و در آن زمان مستعمره انگلستان) بر ضد فقر، تبعيض و بي عدالتي به رهبري يك روحاني مسيحي به نام «پال بوگل» آغاز شد. دولت لندن چون ادامه اين وضعيت را تهديدي براي منافع جهاني خود يافت دستور دستگيري و اعدام بوگل را صادر كرد و متعاقب آن، بوگل دستگيرد و به دار كشيده شد و عصيان سركوب گرديد.
        
        
  • 1906:   شوراي آموزش و پرورش شهر سانفرانسيسكو [در آن زمان که مخالفت با مهاجرت زردها به آمریکا و کانادا در اوج خود بود] تصويب كرد كه كودكان ژاپني مقيم اين شهر بايد در مدارس جداگانه تحصيل كنند. اين اقدام موجب اعتراض دولت ژاپن شد و ميان دو دولت آمريكا و ژاپن يك كدورت طولاني به وجود آمد. دولت آمريكا استدلال مي كرد كه به دليل فدراليستي بودن نظام حكومتي آمريكا نمي تواند دستور لغو تصميم شوراي منطقه ای در یک استیتِ عضوِ فدراسیون را بدهد و تنها كاري كه از دستش بر مي آيد دادن تذكر دوستانه و يا تسليم دادخواست به دادگاه فدرال برضد تصميم شوراي آموزش سانفرانسيسكو است كه اين استدلال، دولت ژاپن را كه نظام حكومتي اش مركزي است و قدرت و اختيارات در توكيو متمركز است ظاهرا قانع نكرد.
        
        
  • 1923:   ارزش برابري پول آلمان ناشي از افزايش نقدينگي (چاپ اسکناس بدون پشتوانه) به قدري كاهش يافت كه هر 4 ميليارد مارك برابر يك دلار آمريکا ارزش داشت و ادامه همين وضعيت باعث تحولاتی ازجمله روي كار آمدن هيتلر شد.
        
        
  • 1939:   روزولت رئيس جمهوري وقت آمريكا نامهِ تاریخ ساز انشتين را دريافت كرد كه در آن به دولت آمريكا اصرار و تاكيد كرده بود كه بمب اتمي بسازد زيرا كه اين كار شدني است و هيتلر در حال تلاش براي توليد آن است كه نتيجه اش تصويب «پروژه مَنهتَن» به رياست فني دكتر رابرت اوپنهايمر (فيزيكدان) بود كه مديريت كل آن مجموعه را ژنرال «لسلي گرو» برعهده داشت. انشتين كه يهودي بود از ترس آزار احتمالي ماموران هيتلر، از آلمان خارج و پس از توقف در کشورهای اروپایی دیگر، مقیم آمريكا شده بود و در دانشگاه پرينستون در نيو جرسي تدريس مي كرد.
        
  • 1950:   اف سي سي (كميسيون مستقل ارتباطات آمريكا) پروانه تاسيس نخستين فرستنده تلويزيون رنگي را در اين كشور به نام كمپاني «سي بي اس» صادر كرد.
        
        
  • 1961:   نخستین نشست سران کشورهای غیرمتعهّد (کشورهایی که وابستگی به پیمانهای ناتو و ورشو نداشتند ـ بی طرف بودند) در بلگراد (پایتخت کنفدراسیون یوگوسلاوی) آغاز بکار کرد و جامعه جهانی غیرمتعهد به صورت یک سازمان ایجاد شد که غربی ها آن را «جهان سوم» می خواندند. قبلا شالوده این جامعه ریخته شده بود. در «تاریخ»؛ نهرو، تیتو و سوکارنو طرّاحان این جامعه بشمار آورده شده اند.
        
  • 1976:  


    در این روز و 32 روز پس از درگذشت مائو Mao Zedong به اشاره «هوا گوفِنگ Hua Guofeng» که بر جای او نشسته بود دستور دستگیری Jiang Quing بیوه مائو داده شد و به زندان افتاد. این زن از فعّالان انقلاب فرهنگی چین بود که از 1966 آغاز و تا روز درگذشت مائو (نهم سپتامبر 1976) ادامه داشت. هوا گوفنگ و همدستانش که نقشه تغییر چهره سیاسی ـ اقتصادی چین را در سر داشتند بانو ژیانگ و سه مقام پیشین دیگر را سدّی در برابر خود می دیدند. بانو ژیانگ بمانند مائو عقیده داشت که باید فرهنگ و خواست چینیان نیز در راستای اصول مائوئیسم (سوسیالیسم چین) قرار گیرد. بانو ژیانگ همسر چهارم مائو و از پیروان عقاید او بعدا به اعدام محکوم شد که مجازات به حبس ابد کاهش یافت و چندی بعد، زندانی بودن وی به سبب بیماری اش، عملا به حَصرِ خانگی تبدیل شد که در ماه می 1991 در هفتاد و دو سالگی خودکشی کرد. رفتاری که با بانو ژیانگ شد، یک ضرب المثل جهانی شده است و به عبارت دیگر؛ آنانکه از نردبان مائو بالا رفته بودند زن او را به زندان افکندند و ... زیرا که از عقایدش دست بر نمی داشت.
        
        
  • 1986:   مذاكرات ريگان (ریگن) و گورباچف سران وقت آمریکا و شوروی درباره محدود ساختن حجم سلاحهاي هسته اي و کاهش شمار موشک های اتمی بُرد متوسط، در شهر ريكياويك پايتخت كشور ايسلند آغاز شد. مذاکرات با لبخندها و ژست های دوستانه ریِگِن آغاز شد، ولی به نتیجه ای که ریگن (ریگان) انتظار آن را داشت منجر نشد و گورباچف در اینجا ـ اصطلاحا؛ بله نگفت، اما سال بعد در نشست بعدی پیشنهادهای مطرح شده ریگان در نشست ریکیاویک را پذیرفت! و امضاء داد.
    ریگن که دهها سال بازیگر فیلم های سینمایی بود با چنین رفتاری امتیازهای متعدد از گورباچف گرفت و ...


        
        
  • 2002:   در این روز در یک بازارچه (مال) در کشور فنلاند که شهرت دارد کشوری آرام با مردمی شاد است، بمبی منفجر شد و 7 تَن را کشت و اعلام شد که یک اقدام تروریستی بود.
        



  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com