Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
8 ژوئن
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 8 ژوئن
ايران
بپاخيزي استاد سيستاني (استاذسيس) استقلان طلب ايراني و ... ـ «دو رویی» یک دلیل بیزاری ایرانیان از عرب
درجريان بپاخيزي ايرانيان، با هدف نجات میهن خود از سلطه عرب (تازیان)، هشتم ژوئن سال 767 ميلادي (سال 150 هجري قمري) استاد سيستاني (استاذسيس) مبارزه خودرا علنی ساخت و رسما پرچم استقلال و حاکمیت ايران را در خاور ايرانزمين (غرب افغانستان امروز ـ جنوب خراسان بزرگتر) به اهتزاز درآورد و اکیدا از هموطنان خواست كه با عرب قطع معاشرت و با فرستادگان و منصوبان خليفه بغداد همكاري نكنند. وي در آن زمان با صدها هزار هواخواه، قدرت اول در سيستان، هرات، فراه، قُهستان (کُهستان = کوهستان) تا بادغيس بود.
    اين خبر كه به گوش منصور خليفه عباسي وقت رسيد، خازم بن خزيمه - ژنرال عرب را مامور جنگ با استاد سيستاني و پيروانش كرد. در جنگي كه روي داد، با وجود وارد آمدن تلفات سنگين به نيروهاي خليفه و كشته شدن يكي از سرداران معروف او، سرانجام پيروان استاد شكست خوردند. سپس استاد و افراد خانواده اش نيز با نيرنگ و فريب به دام خليفه افتادند كه بعدا دستور اعدام مردان آنان را صادر كرد. هنوز چراغ قيام استاد سيستاني خاموش نشده بود كه هاشم حكيم (المقنّع) پرچم استقلال خواهي و آزادي ايران را در همان منطقه (خراسان بزرگتر) به دست گرفت.
    پيش از استاد سيستاني ـ ابومسلم، عبدالله مقفّع و ديگران قيام كرده بودند. ايرانيان از خلفاي بغداد و قبلا دمشق كه يك روز با اين و آن دوستي، و روز بعد اعدامشان مي كردند بيزار بودند زيرا كه اين روش (دو رویی) خلاف منش ايراني بود.
    منصور عباسی كه با اين رشته قيام ها رو به رو شده بود به منظور آرام كردن ايرانيان و محبوب ساختن خود، دستور داد كه جشن هاي ايراني (نوروز، مهرگان و ...) را احياء و در دربار او نیز برگزار و تشريفات سلطنتي ساسانيان عينا در دستگاه حكومتي بغداد رعايت شود و نيز «خيزران» دختر استاد سيستاني را به نكاح پسرش مهدي درآورد. سالها بعد، مقامات بغداد با هدف جلب علاقه مندي ايرانيان شايع كردند كه هارون الرشيد محصول ازدواج مهدي با خيزران است. اين شايعه مورد تاييد همه مورخان نيست.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
علي ورزنيني يک اسپارتاكوس ايراني ـ بپاخيزي بردگان سياهپوست در منطقه بصره
مورخاني كه در زمينه بپاخيزي هاي آزاديخواهانه بشر در طول تاريخ تحقيق كرده اند، آغاز بپاخيزي بردگان سياهپوست در منطقه بصره به رهبري يك ايراني به نام «علي ورزنيني» از مردم ري را هشتم ژوئن سال 882 ميلادي نوشته اند. علي ورزنيني غلامان سياهپوست معروف به زنگي (زنجي) را برضد مالكان عرب آنان كه عمدتا از عوامل المعتمد خليفه عباسي وقت بودند تحريك كرده بود و گفته بود كه رفتار اربابان با آنان مغاير تعاليم اسلامي است و بنابراين حق دارند بپاخيزند و زنجيرهاي اسارت را پاره كنند كه چنين شد.
     اين مورخان از علي ورزيني به عنوان اسپارتاكوس پارسي نام برده اند. اسپارتاكوس اروپایی ده قرن پيش از علي ورزيني، بردگان را برضد دولت روم متحد ساخته و با كمك آنان دست به مبارزه مسلحانه زده بود.
     قيام غلامان سياه در بصره هنگامي صورت گرفت كه المعتمد گرفتار استقلال طلبي ايرانيان از جمله صفاريان، سامانيان و گيلاني ـ مازندراني ها در گوشه وكنار وطن ما بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شكست نظامي سالارالدوله در نهاوند
سالارالدوله
18 خرداد 1286 (هشتم ژوئن 1907) در نهاوند نبرد ديگري ميان نيروهاي هوادار سالارالدوله و قواي دولتي روي داد كه صدها كشته و زخمي برجاي گذارد. در اين نبرد، سالارالدوله كه مدعي تاج و تخت بود شكست يافت و فرار كرد. سالار (ابوالفتح ميرزا) كه سومين پسر مظفرالدين شاه قاجار بود خودرا محق به سلطنت كردن مي پنداشت. مورخان دولتي عمليات سالار را تحت عنوان «فتنه سالار» وارد تاريخ ايران كرده اند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خلعِ یَد از «BP» در ایران ـ مسئله نَشت نفت بی پی در خلیج مکزیک
هيات خلع يد از کمپانی انگلیسی بی پی (بریتیش پترولیوم BP) در منابع نفت ايران 18 خرداد 1330 درميان استقبال توده هاي مردم وارد خوزستان شد و از روز بعد كار خود را آغاز كرد. مهندس مهدي بازرگان و همچنین دكتر متين دفتري (ناسیونالیست و نخست وزير پيشين) از اعضاي هيات بودند كه از سوي دكتر مصدق رئيس دولت وقت مامور نظارت بر امر خلع يَد در نفت ايران شده بودند. این هیات با مشايعت دهها هزار نفري تهراني ها به خوزستان رفته بود. انعكاس عكس و خبر بدرقه و استقبال پرشور با پرچم و پلاكارد و ابراز احساسات ميهني از اين هيات در رسانه هاي ملل ديگر، انگليسي ها را بيش از پيش نگران آينده خود در منطقه نفتخيز خاورميانه ساخته بود.
    در همين روز دكتر مصدق نخست وزير وقت پيشنهاد انگلستان مبني بر مشاركت 50 ـ 50 در نفت ايران را رد كرد و اعلام داشت كه همانند ساير كشورها، انگلستان هم مي تواند فقط يك خريدار خارجي نفت ملت ايران باشد.
    «شرکت نفت انگلستان ـ BP» که از مارس 2010 درگیر نَشت نفت در خلیج مکزیک (براثر انفجار يک سکوي اين شرکت) شده بود و با خشم آمریکاییان رو به رو، در سال 1908 و چند ماه پس از به نفت رسیدن نخستین چاه در ایران به نام «انگلو ـ پرشین اویل کمپانی = شرکت نفت انگلیسی ایرانی» تاسیس شده است. این شرکت از سال 1945 به بی پی (بریتیش پترولیوم) تغییر نام داد و از سال 2001 شکل لگو خودرا عوض کرد و دو حرف بی و پی را که قبلا از نوع بزرگ (کپیتال لتِر) بودند به حروف کوچک تغییر داد. دولت آمریکا پرونده نَشت نفتِ بی پی که سواحل جنوبي اين کشوررا آلوده ساخته بود جهت رسیدگی کیفری به دادستان کل این فدراسیون احاله کرد. طبق گزارش رسانه های آمریکا، بیشتر آمریکاییان که از بابت نشت نفت و آلودگی سواحل کشورشان و بی احتیاطی «بی پی» در حفر چاهِ زیر دریایی و ضعف تکنولوژی آن در قطع نَشت خشمگین شده بودند تا مدتی از خرید بنزین از جایگاههای این کمپانی (که در آمريکا فراوانند) اکراه کرده بودند و ارزش سهام آن پایین آمده بود. برخي از مفسران که در هفته نخست ژوئن 2010 ضمن اشاره به ادامه نَشت نفت خام در طول چهل روز اين گمان خودرا مطرح کرده بودند که ممکن است اين قضيه خالي از توطئه نباشد که دولت آمريکا نفت ساحلي خودرا استخراج نکند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مصدق در دیدار با ترومن فروپاشی شوروی را پیش بینی کرد و گفت: تلاش برای تامین حقوق بشر یک رسالت است
مصدق براي ديدار ترومن به کاخ سفيد واشنگتن رفت

از نصرالله انتظام دیپلمات ایرانی [یک زمان نماینده ایران در سازمان ملل و یکبار رئیس مجمع عمومی این سازمان] که در اکتبر 1951 به همراه محمد مصدق در واشنگتن با هری ترومن رئیس جمهوري وقت آمریکا ملاقات کرده بود نقل شده است که ژوئن 1952 بخشی از مذاکرات دو رهبر را فاش ساخته و گفته بود: "مصدق در این دیدار [دیدار با ترومن] از اصلاحیه های دهگانه اول قانون اساسی آمریکا معروف به «بیل آو رایتز» تمجید فراوان کرد و گفت که اگر همه کشورها این اصول مصوّب سال 1791 را در قوانین اساسی خود داشته باشند و رعایت کنند کره زمین جای بهتری برای زندگی انسان می شود. من حقوق خوانده ام و حقوق تدریس کرده ام، ریشه مسائل بشر امروز از رعایت نشدن حقوق انسان و نبود دمکراسی واقعی است. با آن قانون اساسی، ایالات متحده می تواند به تحقق و استقرار این دو آرزوی عمومی حتی به عنوان یک هدف اصلی سیاست خارجی خود کمک کند و عنوان پرچمدار تحقق حقوق بشر به دست آورد. این، مداخله نیست انجام یک تکلیف انسانی است که سعدی ما گفته است بنی آدم اعضای یک پیکر اند و .... منشور ملل باید بر حسب شرایط زمان تجدید نظر و تکمیل شود، دستگاه قضایی بین المللی تکامل و وظایف دادگاه جهانی افزایش یابد و دارای شعب متعدد شود. تحقیق، محاکمه و مجازات مرتکبان نقض حقوق بشر و اصول دمکراسی که از حقوق انسان هاست باید به دستگاه قضایی بین المللی ارجاع شود. بسیاری هستند که می گویند از آنجا که ایالات متحده یک مهاجرنشین بزرگ است، از هر ملیّت و فرهنگ تبعه دارد، به دست گرفتن پرچم تحقق و بسط حقوق بشر می تواند رسالت آن باشد.".
    ترومن [که از 12 اپریل 1945 تا 20 ژانویه 1953 رئیس جمهوري آمریکا بود و 28 دسامبر 1972 درگذشت، قلبا تمایل به مصدق داشت و هوادار اقدامات دمکراتیک و ملّی او بود و وسوسه دولت لندن که باید به هر بها مصدق را از صحنه خارج ساخت در او بی تاثیر بود و تا مصدر قدرت بود زیر بار حمله نظامی و یا ترتیب دادن کودتا بر ضد مصدق نرفت] در این ملاقات، نگرانی خودرا از بسط نفوذ دولت مسکو در جنوب مرزهایش منعکس ساخت که مصدق گفت: "من در زمینه مبارزه واشنگتن با کرملین جزئیات اصول 4گانه شمارا خوانده ام، اگر یکایک روس ها روشن شوند، به حقوق انسان و به مزیّت دمکراسی و لیبرالیسم پی ببرند خودشان به حساب کرملین خواهند رسید. با انقلاب بلشویکی که از نتایج جنگ جهانی اول و با کمک آلمان بود یک میلیون مدیر و اهل حرفه از روسیه مهاجرت کردند و مدیریت این کشور به دست نااهل و ناوارد افتاد که نتیجه اش سوء مدیریت، فساد و در نتیجه دیکتاتوری و جاه طلبی بوده است و این رژیم دیر و یا زود فرو خواهد پاشید، من نگرانی شمارا از آن بابت (گسترش نفوذ شوروی) ندارم.".
    در این ملاقات ترومن تمایل به حل اختلاف تهران و لندن از طریق مذاکره و میانجی نشان داد، که مصدق مداخلات انگلستان در ایران از دهه نخست قرن نوزدهم حتی مداخله در آموزش و پرورش و مالیه و انتصابات درجه دوم و سوم را برشمرد و عقب ماندگی ایران را نتیجه سیاست های استعماری لندن بیان کرد و گفت که ایرانیان تجزیه ایران زمین [از جداکردن قفقاز، مناطق تاجیک نشین فرارود تا از دست رفتن افغانستان، بحرین و شرق بلوچستان] را نتیجه توطئه ها و سیاست های لندن می دانند و حتی از شنیدن نام انگلستان متنفرند. خطوط مرزی که دولت لندن به ایران تحمیل کرده مسئله ساز و درد سر آفرین هستند و هدف این بوده که ما آرامش و در نتیجه پیشرفت نداشته باشیم. توجه به زبان و واژگان و معارف فرانسه در ایران نتیجه واکنش منفی ایرانیان نسبت به مداخلات لندن بوده است و می بینید من که بر زبان فرانسه مسلط هستم از طریق مترجم با شما مکالمه می کنم. این نوع واکنش، روش منحصر به فرد ايرانيان در مخالفت با سلطه گران است.
مصدق با مقامات آمريکايي برخورد دوستانه داشت ـ تصويري از ديدار مصدق با وزير امور خارجه وقت آمريکا

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اندرزنامه مهم و فراموش شده «نشست بررسی مسئله ترجمه مقاله از مطبوعات خارجی»
سعيد نفيسي
نشست «بررسی مسئله ترجمه مقاله از مطبوعات خارجی و راه حل» هجدهم خرداد 1339 و پس از پنج روز بحث با تصویب یک دستور العمل (اندرزنامه) مهم پایان یافت. در مقدمه این دستورالعمل (که گویا انشاء استاد سعید نفیسی یکی از شرکت کنندگان در نشست بود) چنین آمده بود: ایران، یکی از چند کشور انگشت شمار جهان است که نشریات آن متن مقالات (نظر، نه خبر) مطبوعات خارجی و عمدتا مطبوعات اروپا و آمریکا را ترجمه و عینا منتشر می کنند که به نوعی تحمیل و تلقین نظرات دیگران به روزنامه خوان (مخاطب) ایرانی است که باید به این صورت منع شود. نقل سطوری از یک مقاله (نظر) به عنوان سند در مقاله یک مفسر داخلی مانعی ندارد ولی نه ترجمه متن آن، که اصول و قواعد ژورنالیسم هم آن را روا نمی دارد. مقالات (تفسیر و تحلیل) مطبوعات خارجی نظر سیاستمداران و دولتمردان خودشان را بازتاب می دهد و ترجمه متن و انتشار آنها است که به مطبوعات ما انگ روزنامه نگاری استعماری می زند و .... اگر فرضا انتشار ترجمه متن مقاله يک نشريه خارجي کاري درست باشد (که نيست) چرا آنها مقالات نشريات مارا ترجمه و منتشر نمي کنند؟!. عمل انتشار ترجمه متن مقاله خارجي در عين حال قبول تبعيض است و با ادامه اين عمل ما مي پذيريم که فهم ، دانش و اطلاعات کمتري نسبت به يک تفسير نويس اروپايي - آمريکايي داريم که آلوده هزاران بند و بست هستند و ....
    این نشست به ابتکار مسئول وقت انتشارات و رادیو (وزارت ارشاد امروز) که شهرت به میهندوستی و پاکدامنی داشت تشکیل شده بود. اظهارات مهندس کردبچه سردبیر یکی از نشریات موسسه اطلاعات در این نشست حاضران را تحت تاثیر قرارداده بود که گفته بود: «ما با انتشار ترجمه متن مقاله یک نشریه خارجی، درحقیقت نان خودمان را می خوریم و حلیم حاج عباس را بهم می زنیم.». سردبیر یک روزنامه صبح تهران نیز گفته بود که مترجمان برخی از این مقالات ترجمه خودرا می آورند و به ما می دهند و بابت آن وجهی هم مطالبه نمی کنند و تعجب من در همین است و تردیدهایی از جمله اینکه مامور غیر مستقیم خارجی باشند به ذهنم رسیده است. آنان با خضوع و خشوع فراوان ترجمه خودرا به ما می دهند و هروقت که جای اضافی داشته باشیم و مطلب داخلی در دسترس نباشد بناچار آنهارا چاپ می کنیم تا کار انتشار روزنامه عقب نیافتد!. مجید دوامی در این نشست گفته بود: زمانی که سردبیر روزنامه اطلاعات بودم متوجه این مسئله شده بودم و گفته بودم که از مطبوعات خارجی تنها گزارش های مربوط به رویدادهای جنابی و اخبار غیر سیاسی را ترجمه کنند و مقاله (نظر و تحلیل) را از مفسران و کارشناسان داخلی بگیرند و با ذکر نام نویسنده چاپ کنند تا روزنامه مسئول نباشد. استاد سعید نفیسی (نویسنده و مقاله نگار بنام و متوفی در آبان 1345) سهل انگاری سردبیران نشریات در بدست چاپ سپردن متن ترجمه چنین مقالاتی را نوعی انتقال تلقین خارجی و فراهم ساختن زمینه اجرای سیاست های بیگانگان خوانده و خواسته بود که در این زمینه دقت بیشتری بعمل آورند و توصیه کرده بود که روزنامه ها ستون «نمدمالی» بازکنند و مچ یکدیگر را بگیرند تا روزنامه های وطن رشد کنند و وسیله اغفال مردم قرارنگیرند.
    ناشران دو روزنامه بزرگ وقت ضمن قبول دستورالعمل (توصیه نامه) جهت اجرا، حاضر به چاپ متن آن نشدند به این دلیل که ضعف قبلی جراید را نشان خواهد داد و باعث بدگمانی و دلسردی مخاطبان خواهد شد. از آن پس رادیو انتشار متن ترجمه مقالات مطبوعات خارجی در اخبار خودرا قطع کرد که این روال در رادیو تلویزیون (که از سال 1350 در هم ادغام شدند) ادامه دارد ولی نشریات بتدریج توصیه نامه را فراموش کردند و پس از انقلاب کاملا ازیاد رفت و انتشار ترجمه متن چنین مقالاتی در برخی از نشریات مشاهده می شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي كه ويليام سوليوان آخرين سفير آمريكا وارد تهران شد و نگراني شاه ـ اظهارات لُرد Owen درباره شاه، انقلاب، نبرد گروهها و ناامیدی ایرانیان
2 عکس ازWilliam Healy Sullivan
ويليام هيلي سوليوانWilliam Healy Sullivan (سالیوان) كه از سوي جيمي كارتر رئيس جمهوري وقت آمريكا به عنوان سفير تازه اين كشور در تهران تعيين شده بود و انتصاب او به تصويب سناي آمريكا رسيده بود 18 خرداد 1356 (هشتم ژوئن 1977) در ميان نگراني شاه از اين انتصاب وارد تهران شد. وي در عين حال آخرين سفير آمريكا در ايران بشمار مي آيد. سوليوان ازمردم ايالت رودآيلند آمريكا (متولد اکتبر 1922) هنگام ورود به تهران 56 ساله و قبلا سفير آمريكا در لائوس و فيلي پين بود كه در طول ماموريت او، نظام حكومتي هر دو كشور تغيير يافته بود و به همين لحاظ، انتصاب تازه او باعث انتشار تفسير هايي در رسانه هاي اروپا شده بود كه نوشته بودند كارتر (رئيس جمهور وقت ايالات متحده) با شاه كه دوست دولتهاي حزب جمهوريخواه آمريكا بوده چندان خوب نيست و انتصاب سوليوان به همين سبب بوده و در اين زمينه پيش بيني هايي كرده بودند. یک مفسر ایتالیایی بعدا نوشت: نگرانی شاه از این بود که تغییر نظام لائوس و فيلي پين را به حساب سوليوان نوشته بودند و شاه گمان می کرد که كارتر با او كه دوست دولتهاي حزب جمهوريخواه آمريكا بوده خوب نيست، متأثر از تلقینات کنفدراسیون دانشجویان ایرانی است و انتصاب سوليوان با هدف تضعیف اوست. سولیوان زمانی هم دستیار «اورل هریمن» و نیز از دست اندرکاران شورای امنیت ملی آمریکا بود. در طول ماموريت ديپلماتيك سوليوان در تهران، نظام حكومتي ايران تغيير كرد و شاه بركنار شد. با وجود اين، ماموريت سوليوان با تسخير سفارت آمريكا در نوامبر 1979 و ماجراي گروگانگيري كاركنان آن پايان يافت. در جريان گروگانگيري کارکنان سفارت، سوليوان در تهران نبود. او پيش ازوقوع اين رويداد به واشنگتن رفته بود. هنگام ورود سوليوان به تهران بيش از 35 هزار آمريكايي در ايران سرگرم كار بودند و ایران متحد ردیف یکم آمریکا بود.
    سوليوان در كتاب 308 صفحه ای خود «ماموريت ايرانMission to Iran» که در نوامبر سال 1981 انتشار یافت درباره ريشه هاي انقلاب اطلاعاتي به دست داده و در قبال تحولات وقت ایران، «برزينسكي» مشاور ويژه و لهستاني تبار كارتررا متهم کرده و نوشته است كه با «برزينسكي» در قبال اوضاع ايران اختلاف نظر داشت كه برزينسكي [دشمن شماره یک روسیه و کمونیسم] اتهامات او را نپذيرفته است. [برزینسکی بود که برای قراردادن اسلام دربرابر کمونیسم در افغانستان، اندیشه ایجاد طالبان را مطرح ساخت و ...]. وی در این کتاب اشاره کرده است که با سیاست کاخ سفید در قبال اوضاع ایران موافقت نداشت و تنها ناقل پیامها بود. کاخ سفید باید روشن می کرد که کدامیک از فعالان در انقلاب باید جای شاه را می گرفت. [پشت جلد این کتاب، عکسی از سولیوان با افراد مسلح حاج ماشالله قصّاب چاپ شده است که ماهها پیش از تسخیر سفارت آمریکا، در صدد تصرف آنجا برآمده بودند! که بعدا معلوم شد که این اقدام جدّی نبود]. کارتر به نوبه خود در کتاب خویش به ایرادهای سولیوان پاسخ داده و نوشته است که چون سولیوان به برخی از تصمیمات او اعتناء نمی کرد قصد تعویض وی را داشت ولی «سایرس ونس» وزیر امورخارجه زیر بار نمی رفت!. درباره اختلاف نظر سوليوان و برزينسكي، ژنرال هايزر فرستاده نظامي كارتر به ايران در جريان انقلاب، در كتاب خاطرات خود در باره اين ماموريت مطالب متعدد نوشته است.
    سوليوان جانشين ريچارد هلمز (مدير اسبق سيا) در تهران شده بود كه از 1973 سفير آمريكا در ايران و از دوستان شاه بود.
    پيش از تاييد انتصاب سوليوان به عنوان سفير آمريکا در تهران در سناي آن کشور، جمشيد آموزگار دبير كل وقت حزب دولتي رستاخيز با سايرس ونس وزير امور خارجه آمريكا در پاريس ملاقات و مذاكره كرده بود. آموزگار نيز اندکي پس از اين ملاقات نخست وزير ايران شد و جاي هويدا را گرفت و انقلاب، چندماه بعد [با انتشار یک نامه ساختگی در روزنامه اطلاعات به اصرار یک وزیر کابینه او] آغاز شد!. پس از انقلاب، با اینکه آموزگار در ایران نبود، بمانند دیگران معرض اتهامات آنچنانی و پُر سر و صدا قرار نگرفت و ....
    ــــ
    
David Owen

دیوید اوونDavid Owen ـ یک لُرد متمایل به نوعی سوسیال دمکراسی ـ که در زمان انقلاب ایران وزیر امورخارجه انگلستان و آگاه از جریان نشست گوادالوپ [نشست سران 4 قدرت غرب] و ... بوده است در فوريه سال 2011 در يک مصاحبه طولاني نکاتی را درباره تغییر نظام حکومتی ایران بیان داشت و گفت:
     "پزشکان از سال ۱۹۷۳ تشخیص داده بودند که شاه مبتلا به اختلال مهمی درخون [سرطان خون] است که به مرگ او خواهد انجامید. این بیماری قویا شاه را از قاطعیت خارج ساخته و توان تصمیم گیری را از او سلب کرده بود. شاه تصمیم گرفته بود که برای درمان خود از پزشکان انگلیسی و یا آمریکایی استفاده نکند. لذا، به سراغ پزشکان فرانسوی رفته بود و در این خصوص پنهانکاری بسیار صورت گرفت که مآلا به زیان او تمام شد. کمتر کسی در ایران از جریان بیماری شاه خبر داشت. تردید ندارم که یکی از علل این پنهانکاری آن بود که اگر من و وزیر امورخارجه آمریکا این را می دانستیم ترتیبی می دادیم که شاه، به موقع ایران را با عنوان کردن «دلایل پزشکی» ترک گوید، و قطعا نایب السلطنه او [فرح پهلوی ـ دیبا] و لیعهد وقت [رضا پهلوی] نمی خواستند و یا نمی توانستند که پادشاه همه کاره باشند و دمکراسی تدریجا در ایران برقرار و بهانه ای برای اعتراض که به بپاخیزی و انقلاب انجامید باقی نمی ماند. در کنفرانس گوادلوپ [که در جریان انقلاب ایران برگزار شده بود و دولت فرانسه مهماندار آن بود] پس از بحث بسیار، سران چهار قدرت غرب پذیرفتند که شاه رفتنی است. بنابراین، کوششی برای بقاء او صورت نگرفت، تنها نگرانی سران غرب روی کار آمدن رادیکالها ـ از هر گروه ـ بود که افتادن قدرت به دست تندروها نه بسود ایران و نه نفع منطقه می بود. ایران آن روز ازجهاتی یک جامعه خوب بود، گرچه ناخرسندی از اَعمال ساواک، تورّم پول، بوروکراسی و افزایش فاصله طبقاتی مشاهده می شد. همه می دانستیم که انقلاب ـ انقلاب از نوع انقلاب فرانسه، انقلاب های نیمه قرن 19 اروپا، انقلاب اکتبر 1917 روسیه و ... ـ راه حل مسائل نیست. این انقلاب ها افراط و انتقام گیری به دنبال داشتند. ما خواهان تحوّل بودیم [روی کار آمدن افرادی لیبرال دمکرات نظیر بختیار، صدیقی، بازرگان و ...] تا زیربنای درستی برای یک ایران دمکراتیک ساخته شود، ولی ....".
    دیوید اوون گفته بود: " از همان هفته نخست پیروزی انقلاب، گروههای انقلاب کننده اعم از کمونیست و چپگرا، اسلامی و ملی گرا که هرکدام خودرا مالک انقلاب می دانستند بر سر اختیارات (قدرت و حکومت) به جان هم افتادند و شعارهای انقلاب و وعده ها فراموش شد. این نبرد 18 ماهه ادامه داشت که جنگ 8 ساله آغاز شد و در پایان آن، جبهه رفتگان هم بر طلبکاران انقلاب افزوده شدند و سهم خواهی کردند، و نتیجه ای که انتظار ایرانیان از انقلاب بود بدست نیامد و ... و شاید اگر مردی جوانتر و نیرومندتر از مهدی بازرگان نخست وزیر شده بود، وضعیت بگونه ای دیگر بود. ".
    
پشت جلد کتاب ماموريت ايران ـ سوليوان در کنار يکي از افراد گروه مسلّح حاج ماشاء الله قصّاب که 25 بهمن ماه 1357 و سه روز پس از پيروزي انقلاب وارد ساختمان سفارت آمريکا در تهران شده بودند. انگيزه ورود اين دسته مسلح به ساختمان سفارت آمريکا در تهران هنوز از صورت معمّا خارج نشده است

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
جريان ملّی شدن بانکها در ایران و دنباله قضاياء!


ضمن مصوبه اي، شوراي انقلاب از 18 خرداد 1358 (هشتم ژوئن 1979) بانكهاي غير دولتي ايران را ملي اعلام كرد. اين تصميم 24 بانك غير دولتي و بانك مختلط را (كه با مشاركت بانكهاي خارجي تاسيس شده بودند) شامل شد. به علاوه، اعلام شد كه اين بانكها با هم ادغام و بانكهاي بزرگتري را به وجود خواهند آورد. در همان سال قانون اساسي جمهوري اسلامي در اصل 44 خود تاسيس بانك و بيمه غير دولتي را ممنوع ساخت. اين همان اصل مهمي است كه به موجب آن در ايران باید همه صنايع بزرگ، صنايع مادر، بازرگاني خارجي، معادن بزرگ، بانكداري، بيمه، تامين نيرو، سدها و شبكه هاي آب رساني، راديو ـ تلويزيون، پست و تلگراف و تلفن، هواپيمايي، كشتيراني، راه و راه آهن و ... مالكيت عمومي داشته و دراختيار دولت (نه حتی موسسات خیریه و بنیادهای عمومی) باشند. موسسات دولتي را قانون تعريف کرده است. رئيس جمهور به رعايت اصول قانون اساسی سوگند ياد مي كند و شوراي نگهبان مكلّف است مصوباتي را كه مغاير قانون اساسي باشند ردّ كند. [در سال 1391 هجری خورشیدی، رئیس جمهور سازمانی را برای نظارت بر اجرای اصول قانون اساسی تاسیس کرده است، ولي خبري از نتايج کار آن انتشار نيافته است. در ماه مي و هفته يکم ماه ژوئن 2013 تني چند از نامزدان هشتگانه انتخابات 14 ژوئن احراز مقام رياست دولت قول دادند که در صورت پيروز شدن، اجراي کامل اصول قانون اساسي را درسرلوحه کار خود قرار دهند.].
     مصوبه شورای انقلاب سریعا به اجرا درآمد و متعاقب آن بهره بانکی (به دلیل حرام بودن «ربا» در اسلام) نیز حذف شد و حسابهای پس انداز به صورت قرض الحسنه درآمدند.
    برغم پابرجا بودن اصل 44 و بازنگری نشدن آن که باید در یک رفراندم عمومی به تایید ملت برسد از اواخر دهه 1990 (دهه 1370 هجری) سر و کله بانکها و موسسات مالی غیر دولتی [بمانند مدارس غیر دولتی که تاسیس آنها مغایر اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی است] در ایران پیداشده و قارچ وار افزایش یافته اند و در هر خیابان تهران دهها شعبه بانک غیر دولتی با نام های بعضا نامأنوس مشاهده می شود و صحبت از این است که بانکهای ملی شده در سال 1979 نیز دوباره غیر دولتی شوند [بفروش برسند، نه اینکه به صاحبان قبلی داده شوند]. این، در حالی است که وارثان بانکهای غیر دولتی پیشین که در گوشه و کنار جهان پراکنده اند از دعاوی مالکیت خود دست برنداشته اند. بهره کاری بانکها در جمهوری اسلامی ایران نیز به رغم منع شرعی، از دو دهه پیش از سر گرفته شده است!
    همچنين به رغم اصل 44، در دهه هاي پس از تصویب قانون اساسی، نخست شرکتهاي هواپيمايي ماهان و ... و بعدا ... تاسیس شده اند، البته به نام وابسته بودن به يک موسسه خيريه.
    دهم ژوئن سال 2010 يک مخاطب اين تاريخ آنلاين در پيامي ضمن اشاره به چند اصل قانون اساسي ازجمله اصل 30 (رايگان بودن آموزش و پرورش که از پيش از انقلاب تا زمان رياست هاشمي رفسنجاني رايگان بود) نوشته بود که برايش روشن نيست که چرا دادستان کل کشور سه رئيس جمهور پس از وفات آيت الله خميني را از بابت معطل گذاردن برخي از اصول قانون اساسي و در مورد اصل 30 نقض آن تعقيب قضايي نکرده است. اصل 30 پيش از تصويب قانون اساسي هم اجرا مي شد و مدارس نه تنها رايگان بود بلکه کودکان تغذيه رايگان هم مي شدند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که ايران به جنبش غير متعهدها پيوست
هشتم ژوئن 1979 نشست وزيران كشورهاي غير متعهد (بي طرف) در نخستين جلسه خود عضويت ايران در اين جنبش را تصويب كرد. اين نشست در كلمبو پايتخت سريلانكا تشكيل شده بود. ايران از زمان اشغال نظامي توسط متفقين در 1941 (شهريور 1320)، از متحدان غرب به شمار مي رفت و به همين سبب دائما با شوروي و كشورهاي سوسياليستي ديگر درگيري داشت و كمونيستها و سوسياليستهاي داخلي را سركوب مي كرد.
     دو سه سال پس از پيوستن ايران به جنبش عدم تعهد، قلع و قمع كمونيستها كه در انقلاب سال 1979 هم نقشي موثر داشتند از سر گرفته شد و حتي دريابان افضلي فرمانده نيروي دريايي ارتش كه گفته شده است يك كمونيست بود و اسرار نظامي را به مسکو مي داد ـ درجريان جنگ با عراقـ ـ به جوخه اعدام سپرده شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خبر روز، تیتر صفحات اول روزنامه های جمهوری اسلامی ایران، شماره های 19 خرداد 1399

    



    



    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
صفحه اول روزنامه سازندگی شماره 19 خرداد 1399 ـ ابتکارِ حرفه ایِ سردبیر، و بی سابقه در تاریخ مطبوعات ایران

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
یاسمین فهیمی رئیسِ اتحادیهِ کارگریِ بیش از 6 میلیون نفری آلمان شد ـ نخستین بانو که به این مقام رسید
یاسمین فهیمی سیاستمدار ایرانی تبار آلمان در ماه می 2022 با کسب بیش از 90 درصد آراء به ریاست بزرگترین اتحادیه کارگری آلمان انتخاب شد.
    
یاسمین فهیمی

یاسمین 54 ساله که در کارنامه سیاسی خود دبیرکلی حزب سوسیال دموکرات آلمان را دارد، نخستین بانویی است که به ریاست اتحادیه کارگری آلمان انتخاب شده است.
    در جریان رای گیری مربوط، یاسمین فهیمی 385 رأی از مجموع 398 آراء را بدست آورد که سابقه نداشته است و ریاست اتحادیه کارگری آلمان (DGB) را در دست گرفت.
    اتحادیه کارگری آلمان دربرگیرنده هشت سندیکا است و بیش از شش میلیون عضو دارد.
    به گزارش دویچه وله، از یاسمین فهیمی به عنوان فردی رُک و قاطع یاد میشود .
    پدر یاسمین یک شیمیدان ایرانی بود که پیش از تولد او در یک سانحه رانندگی جان باخت و مادرش به تنهایی او را بزرگ کرد. یاسمین فهیمی تحصیلات عالیه دارد.
    این بانو سیاستمدار از سال 2017 به عنوان نماینده حزب سوسیال دموکرات به پارلمان آلمان راه یافت.
    یاسمین میگوید که به باور او، "با پشتکار و جرأت، هر کسی میتواند کاری را که در برنامه دارد پیش ببرد.".
    
    [این مطلب از مجله روزنامک، شماره 93 نقل شده است]
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بیژن پیرسرایی، نماینده ایرانی تبار پارلمان آلمان، به عنوان دبیرکل حزب دموکراتیک آزاد این کشور انتخاب شد
بیژن پیرسرایی

سوم اردیبهشت 1401 بیژن پیرسرایی ـ نماینده ایرانی ـ آلمانی پارلمان آلمان Bundestag که در این دستگاهِ مقنّنه، مسئولیت امور سیاست خارجی را برعهده دارد در انتخابات داخلیِ حزب دمکراتیک آزاد آلمان Free Democratic Party - FDP (یک حزب لیبرال و 73 ساله) با کسب 89 درصد آراء اعضای این حزب، دبیرکل آن شده است.
    خانواده بیژن او را زمانی که 11 سال بیش نداشت نزد عمویش به آلمان فرستادند و او دوره های متوسطه و عالی را در آلمان تحصیل کرد. او ـ 46 ساله و متولّد تهران در 16 خرداد 1355، در رشته اقتصاد تحصیل کرده است و از سال 2009 در پارلمان آلمان حضور دارد.
    
    [این مطلب از مجله روزنامک، شماره 93 نقل شده است]
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دموکراسي
بیل آو رایتسBill of Rights و شهرت آمریکا از آن
James Madison
مجلس نمایندگان آمریکا (دوره یکم) اصلاحات دهگانه قانون اساسی این فدراسیون را که جیمز مدیسون James Madison رئیس جمهور وقت هشتم ژوئن1789 پیشنهاد کرده بود همان روز تصویب کرد. این اصلاحات 25 سپتامبر به مجالس ایالت ها داده شد تا بررسی و رای گیری کنند. شهرت آمریکا در جهان تا نیمه قرن 20 عمدتا به خاطر همین اصلاحیه ها بود که به «بیل آو رایتسBill of Rights» معروف شده است. این اصلاحیه ها از 15 دسامبر 1791 که سه چهارم مجالس ایالتی آن را تایید کردند به اجرا درآمده و دست نخورده تا به امروز باقی مانده است. در آمریکا که یک فدراسیون است اصلاحیه های پیشنهادی قانون اسیاسی پس از تصویب در مجلس نمایندگان باید به تصویب مجالس ایالت ها برسد تا به صورت اصل درآید که مراحل آن طولانی و وقتگیر است.
    در این اصلاحیه دهگانه آزادی بیان، آزادی پرس Press (مطبوعات ـ نشریات)، آزادی اجتماعات و تاسیس حزب و انجمن و اتحادیه، آزادی حمل اسلحه، محاکمه علنی و با حضور هیات منصفه، حق متهم که بدون حضور مشاور قضایی خود [وکیل قضایی اش] به بازجو و بازپرس پاسخ ندهد و نیز حق پِتیشِن (توسل مستقیم به رئیس کشور و پارلمان) تضمین شده است. بنابراین در فدراسیون آمریکا که دارای 50 عضو است انتشار نشریه و تاسیس حزب و انجمن نیاز به دریافت قبلی پروانه از دولت ندارد. در این اصلاحیه ها سلب آزادی (بازداشت) و بازرسی بدنی و خانه، بدون حکم قاضی ممنوع شده است.
     برخی از کشورها همه و یا مواردی از این حقوق را اقتباس کرده اند و حق «پتیشن Petition» تقریبا در همه کشورها رعایت می شود. هدف از «پتیشن»، توسل و درخواست کتبی از رئیس کشور و پارلمان برای رفع تعدّی و ظلم و احقاق حق فردی و یا عمومی است و نیز دادن نظر و پیشنهاد برای حل یک مسئله ملی و یا درمان یک بیماری اداری، اجتماعی و اقتصادی. این پتیشن مستقیم مداخله در کار قوه قضایی نیست که وظیفه اش رسیدگی به تظلمات است.
    در زمان تصویب این اصلاحیهِ مهم، رسانه ها محدود به نشریه و کتاب بودند. پس از پیدایش رادیو ـ تلویزیون در قرن بیستم، درخواست برای تعمیم آزادی «پرس Press » به رسانه های صوتی و تصویری هنوز به جایی نرسیده است!.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
وقتی که یک کمدین بخواهد سناتور شود!
فرانکن و یکی از پوسترهای تبلیغاتی او
دعوا بر سر انتخابات سناتوری ایالت مینه سوتای آمریکا تا هشتم ژوئن 2009 دهها میلیون دلار روی دست مالیات دهندگان این ایالت گذارده بود. این دعوا که از نخستین هفته نوامبر 2008 آغاز شده بود 246 روز طول کشيد و سرانجام سي ام ژوئن با راي ديوان عالي مينه سوتا پايان يافت و «ال فرانکن Alan Stuart Franken» طنزنويس و طنزگوي رسانه ها با 312 راي اضافي برنده اعلام شد و هفتم جولاي به سناي آمريکا رفت و بر کرسي ايالت مينه سوتا تکيه زد. در آن سال دو نامزد اصلي سناتوري مينه سوتاي آمريکا ال فرانکن و نورم کلمن Norm Coleman بودند ـ هر دو یهودی آمریکایی و متولد نيويورک. کلمن نامزد حزب جمهوريخواه و سناتور قبلي ايالت و فرانکن نامزد حزب دمکرات و بدون تجربه دولتي و يا داشتن سمت انتخابي قبلي. آخرين کار رسانه اي فرانکن طنزگويي در «اير راديو» بود. پس از نخستين شمارش، آراء فرانکن چندصد رای بیشتر بود. کلمن به شمارش آراء که کامپيوتري بود اعتراض کرد و به دادگاه دادخواست داد. دادگاه حکم به دوباره شماري با دست داد. دوباره شماری میلیونها رای با دست هم که نتيجه قبلي را با اختلاف چند راي تاييد کرده بود نامزد بازنده را قانع نکرد. رای دادگاه تجديد نظر (استيناف) ایالت نیز کمکی به قبول شکست از سوي کلمن نکرد و بازنده به سبک جورج دبلیو بوش به دیوان عالی ایالت دادخواست داد و خواستار توجه به رای غایبین شد که شمار آنان حدود چهار هزار نفر بود که آراء خودرا با پست و ايميل ارسال کرده بودند. سي ام زوئن بالاخره ديوان عالي مينه سوتا نتيجه بازشماري را تاييد و ال فرانکن سناتور شد. اين مرافعه 246 روزه برسر آراء از سال 1970 تا آن زمان در جهان سابقه نداشت.
     پوسترهای تبلیغات انتخاباتی فرانکن نیز چیزی جز کاریکاتور نبود. همین تبلیغ و توجه راي دهندگان به یک کمدین و طنّاز (عمدتا شناخت رسانه اي و خنداندن آنان) برای اشغال کرسی سناتوری که مقامی مهم و جدّی و برای يک ملت حیاتی است دمکراسی غرب را یکبار دیگر در برابر علامت سئوال قرارداده است. فرانکن که سال ها يک برنامه کمدي در تلويزيون اجرا مي کرد اواخر سال 2017 متهم به دست درازي سِکسي به يک بانو در آن دوران شد و مجبور شد که در ژانويه 2018 از سناتوري کناره گيري کند. يک سال و چند ماه پس از کناره گيري او، اوکرايني ها يک کمدين تلويزيون را رئيس اين کشور کردند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
كاشف ساختار ملكولي ــ‌ DNA
دكتر فرانسيس كريك
امروز زادروز دكتر فرانسيس كريك Francis Crick كاشف ساختار ملكولي (دي . ان . ا.) است كه هشتم ژوئن 1916 به دنيا آمد و در مارس 1953 با همكار خود دكتر جيمز واتسون موفق به اين كشف مهم شد. دكتركريك هنگام اعلام اين كشف مهم گفت كه بشر با كشف تازه بر گوشه اي از اسرار حيات دست يافته است. اين دانشمند انگليسي ضمن اعلاميه خود گفته بود كه همه موجودات ذيحيات داراي «دي ان ا» هستند كه دو وظيفه مهم دارد؛ يكي حمل اطلاعات و ديگري به وجود آوردن المثناي خود. وي افزوده بود: بنابراين، تكلم به يك زبان و اقامت در يك نقطه جغرافيايي دليل انتساب فرد به يك نژاد نيست.
     اين كشف كليد اكتشافات مهم ديگري بوده است. با اين كشف، تعلق يك فرد به نژاد اصلي اش به سهولت به دست مي آيد، مخصوصا در كشورهايي كه زبان واحد دارند، نظير آمريكا. با اين آزمايش، در ماه مه 2006 معلوم شد كه يك استاد دانشگاه در ايالت فلوريداي آمريكا از نسل چنگيزخان مغول است. حال آن كه او قبلا هرگز باور نمي كرد نياكانش مغول بودند. از زمان متداول شدن آزمايش دي ان ان، انكار فرزندي و عكس آن نيز امكان ناپذير شده است. برخي از جرائم نيز از اين طريق، نفي و يا اثبات مي شوند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پدر علوم كامپيوتر
Alan Turing
هفتم ژوئن سالگشت درگذشت «الن متيسون تِرينگAlan Mathison Turing» بود كه به پدر علوم كامپيوتر معروف است. «الن» درسال1954 و در 42 سالگي درگذشت.
     او كه يك رياضيدان بود با كمك قواعد لُگاريتم و اطلاعات مصنوعي (آرتيفيشل ايتليجنس) موفق به ساخت ماشيني (كامپيوتر) شد كه مي توانست فكر كند. به همين سبب كامپيوترهاي اوليه به تِرينگ مِشين (به اسم او) معروف بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
متن سرمقاله شماره 93 مجله روزنامک: عملیات نظامی اوکراین چه سرانجامی خواهد داشت

     مخاطبان گرامی از ناشر مجله روزنامک و مؤلف تاریخ آنلاین www.iranianshistoryonthisday.com که به گفته و نوشته آنان، نه تنها تحولات گذشته جهان در طول قرون و اعصار را تدریس و تألیف کرده، بلکه در طول 65 سال گذشته ـ در کسوت روزنامه نگار در جریان رویدادها قرار داشته و آنها را تنظیم و تفسیر کرده است، درباره سرانجام مسئله اوکراین و آینده جهان از این رهگذر، سئوال کرده اند.
    در پاسخ، باید گفت: اگر در اظهارات بدون تغییر پوتین و مقامات سیاسی ـ نظامی روسیه و طرز عملیات نظامی جاری در اوکراین دقت شود می توان حدس زد که تا به خواست خود نرسند که پیش از آغاز عملیات و نیز در هفته های اول اعلام کرده بودند دست بردار نخواهند بود. مداخلات اعضای «ناتو» بهانه گسترش عملیات را به خارج از مرزهای شوروی پیشین (یا روسیه تزاری) بدست مسکو خواهد داد، به این جملات تهدید آمیز پوتین که به انگلیسی ترجمه شده و انتشار یافته تا سران «ناتو» دریابند، توجه کنید:
    
If someone decides to intervene in the ongoing events from the outside and create unacceptable strategic threats to us, they should know that our response to those oncoming blows will be swift, lightning-fast,” Putin said in an address to lawmakers
    “We have all the tools to do this. Tools that no one except us can brag about. But we’re not going to brag. We’ll use them if such a need arises,” the president said, without specifying which tools could be deployed

    به رغم این اخطار، چند دولت مشخصِ عضو «ناتو» ازجمله آمریکا، انگلستان، آلمان، اسپانیا، سلوواک (جمهوری اسلوواکیا) و دانمارک به ارسال کمک مالی و تسلیحاتی به اوکراین ادامه داده و موضوع را رسما اعلام داشته، روسیه را تحریم و فنلاند همسایه دیوار به دیوار روسیه و قبلا یک دوک نشین این کشور و نیر سوئد بی طرف و آرام را تشویق به دادن درخواست عضویت در ناتو کرده اند و این کارها معنایی جز بازکردن درها به روی جنگ و یارگیری ندارد و بنا براین، جهان برای نخستین بار در 77 سال گذشته در وضعیتی بی سابقه قرار گرفته است. جهان قبلا و در این 77 سال جنگ های کره، ویتنام، افغانستان، عراق و ... را به خود دیده است، ولی نَه در اروپا و دو قدرت جهانی و اتمی در برابر هم. تا اینجا که دو طرف هیچکدام کوتاه نیامده اند و هر روز اقدام و اظهار تازه می کنند که بر خطر برخورد می افزاید. نتیجه هرچه باشد، نظم تازه ای در جهان برقرار خواهد شد و موازنه دیگری پدید خواهد آمد، سازمان های جهانی که دستپخت فاتحان جنگ جهانی دوم و در جهت تأمین و حفظ منافع آنها ایجاد شده اند رنگ خواهند باخت و تجدید نظر خواهند شد. روسیه به بیشتر هدف های خود خواهد رسید، مناطق شرقی و جنوب شرقی اوکراین را که قرن ها «روسیه نو» خوانده می شدند چند جمهوری خواهد کرد (که دو منطقه آن جمهوری شده اند) و سپس با فرمول «اُسِتیای جنوبی» رفراندم برگزار و وابسته به روسیه خواهند شد (که در این صورت بعید نیست روسیه بمانند دوران شوروی، عملا کنفدراسیون و یا جماهیریه شود)، بقیه اوکراین را هم یک و یا چند جمهوری عضو جامعه مشترک المنافع خواهد کرد و این در صورتی است که مداخله «ناتو» از حد حمایت زبانی، مالی و تسلیحاتی به اوکراین بیشتر نشود که اگر شود به جنگ اروپایی همانند جنگ 1914 ـ 1918 خواهد انجامید و احتمال جنگ اتمی در همان منطقه (محدود). چنین جنگی ـ اتمی و یا متعارف، به اقتصاد و نفوذ جهانی غرب آسیب وارد خواهد ساخت و آن دسته از شرقی ها که چشم به غرب داشته اند، به خود (یکدیگر) نزدیک خواهند شد، راه مسالمت در پیش خواهند گرفت و برای مثال؛ تایوان درصدد پذیرفتن فرمول هنگ کنگ و ماکائو برخواهد آمد و جنگی که جو بایدن گفته است که در صورت وقوع، آمریکا از تایوان حمایت نظامی خواهد کرد روی نخواهد داد، آسیایی ها و آفریقایی بمانند اروپایِ امروز متحد خواهند شد ـ اتحاد اقتصادی در اولویّت و چهره جهان تغییر خواهد کرد. همچنین تحریم روسیه، این جنگ افزار را کمرنگ خواهد کرد، زیرا که احتمال دارد روسیه آن را با محاصره دریایی تحریم کننده و از این قبیل تلافی کند و یا نظام پولی جهانی دیگری جایگزین شود و معاملات تهاتری احیاء شود.
    مخاطبان به این نکته نیز توجه کنند:
     درست است که تاریخ نویسی و روزنامه نگاری در یک ردیف و به قولی در یک قلمرو و یک صَف قرار دارند، که روزنامه نگار ـ لحظه به لحظه، مسیر تحولات یک واقعه را باید گزارش و نظر اصحاب نظر و سابقه را بر آنها اضافه کند، ولی تاریخ نویس در مورد یک رویدادِ تاریخساز که درجریان باشد، آغاز و علل آغاز آن را اعلام و منتظر پایان و دست کم پایان هر مرحله آن (نتایج) می نشیند و سپس موضوع را با ذکر سابقه و پیش بینی تحولات بعدی ـ اگر ریشه و ریشه هایش باقی مانده باشد بیان می دارد که نوعی ثبت واقعه است و سند می شود و لذا باید قطعی، کامل و درست باشد. تاریخ نگار گزارش های رسانه ای روز را برای بررسی و دنبال کردن جمع آوری می کند، امّا متأسفانه گزارش های رسانه ای دهه های اخیر که عمدتا از اظهارات و اعلامیه های رسمی و دیپلماتیک و برپایه منافع و سیاست ها انتشار می یابند و هر لحظه تغییر چهره می دهند نمی توانند برای تاریخ نگار ـ حتی سرنخ باشند. بنابراین، در این وضعیت ـ کار تاریخ نویس بسیار دشوار است. «سوشل میدیا» که «شهروند ژورنالیست» ساخته است تنها به صورت سرنخ دادن کمک می کند. در مورد مسئله اوکراین، اخباری که رسانه های جهان غرب منتشر می کنند متفاوت از اخبار سایر منابع هستند و سرچ انجین ها که غربی هستند همان ها را بدست می دهند که تاریخ نگارِ بی طرف و حرفه ای نمی تواند اطمینان کند. درست است که روسیه در تسلیحات پیشرفت بسیار داشته، ولی در زمینه «رسانه» پیشرفتی نداشته است. یک تاریخ نویس از رسانه های روسیه انتظار دارد که اخبار نادرست و ناکامل دیگران و حتی عکس های رسانه ای را ـ اگر ساختگی و صحنه سازی باشند رد کند و دست طرف را باز کند که چنین چیزی در رسانه های روسیه کمتر دیده نمی شود. رسانه های روسیه در هر مورد باید به «تاریخ و گذشته آن» بپردازند. شاید تنها یک درصد مخاطبانِ اخبارِ روز بدانند که اوکراین چگونه به وجود آمده، کاترین بزرگ ـ تزار روسیه کدام شهرهایش را ساخته و کریمهِ تاتارنشین چه ربطی به اوکراین دارد و چرا خروشچف در 1954 بدون پیش بینی آینده آن را ضمیمه اوکراینِ کرده بود. هر «دبیرستان دیده» در گوشه و کنار جهان از جنگ کریمه در نیمه قرن نوزدهم که یک ائتلاف اروپایی ـ عثمانی در آنجا با روسیه می جنگیدند و نیر نشست سران ائتلاف ضد هیتلر در یالتایِ کریمه (کریمه روسیه) خبر دارند. در دنیای امروز و در جریان جنگ و یا مبارزه و رقابت؛ ارتش، مقامات و رسانه های یک کشور باید مکمّل یکدیگر باشند و نهایت استفاده را از اقتصاددان، تاریخ دان و جامعه شناس در تنظیم برنامه ها، تصمیم گیری هاو اعلامیه ها و سخنرانی ها کنند کنند.
    به موازات مسائل اوکراین و تایوان، روسیه و چین و همچنین هند با آن همه کارشناس و وسائل، لازم است که چند سرچ انجین، از آن خود ایجاد کنند تا جستجوگر به همه سرچ انجین ـ غربی و شرقی مراجعه کند و درست و نادرست را تشخیص دهد و قضاوت کند. در دهه 1960 این نگارنده (مؤلف کرونیکل ژورنالیستی ـ تاریخ آنلاین برای ایرانیان به آدرسwww.iranianshistoryonthisday.com
    و ناشر مجله روزنامک و در آن زمان دبیر اخبار در روزنامه اطلاعات و خبرگزاری پارس و مدرّس تاریخ) متوجه تحریف کاری و گزینشی بودن اخبار 4 خبرگزاری بزرگ وقت و هرکدام وابسته به یک دولت شد و به نشست سران کشورهای غیر متعهد نامه نوشت تا یک خبرگزاری غیر متعهد تاسیس کنند که جواب مثبت دادند، ولی اقدام نکردند و مسئله باقی ماند و اصحاب منافع سرچ انجین ها را در همان راه قرار داده اند که خبرگزاری های اصطلاحا جهانی بوده اند. رسانه در دفاع از کشور همان کاری را می کند که ارتش.
    - - - - -
    این سرمقاله و دهها مطلب دیگر ازجمله پیام ها و پرسش های مخاطبان، رویداهای جاری و گذشته، دانستنی ها و عکس های تاریخساز که سند تاریخ شده اند را می توانید در آنلاین مجله روزنامک به آدرس زیر بخوانید:
    www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روی جلد مجله روزنامک شماره 93 ـ انتشار: یکم خرداد 1401



    مطالب این مجله را می توانید در آنلاین آن:
    www.rooznamak-magazine.com
    بخوانید. سرمقاله این شماره درباره اوکراین است و نیز چندین پیام و پرسش درباره این رویداد
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
سالگشت درگذشت رئيس، سياتل
سياتل
چيف «سياتل» رئيس دو قبيله ازسرخپوستان آمريكا كه شهر بزرگ «سياتل» در ايالت واشنگتن به نام اوست هفتم ژوئن 1866 در يك رزرويشن بوميان در 80 سالگي درگذشت. با اين كه او در برابر مهاجرت اروپائيان به منطقه اش (شمال غربي ايالات متحده و جنوب غربي كانادا) ايستادگي مسلحانه نكرده بود و با آنان كه اراضي بوميان را تصاحب مي كردند رفتاري عادي داشت و حتي مسيحي شده بود، اواخر عمر به رزرويشن (اراضي محصور مختص زندگي سرخپوستان) فرستاده بود و همانجا درگذشت. اين چيف بر دو قبيله «دواميش» و «سوكواميش» كه مادرش از يكي و پدرش از ديگري بود رياست داشت. اين دو قبيله بزرگ بيش از هزار سال پيش از آن از سيبري شرقي و شمال چين به قاره آمريكا مهاجرت كرده بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بيجينگ و نام هاي ديگر آن در طول زمان
هشتم ژوئن 1928 نام پایتخت چین از پکینک Peking (تلفظ فرانسوی؛ پکن) به بیجینگ Beijing (پایتخت شمالی) تغییر داده شده است. این شهر در طول تاریخ خود چند بار تغییر نام داده است. در عهد باستان «یانجینگ Yanjing»، بعدا «زونگدو Zhongdu» و در عهد مغولان دایدو (دادو Daidu (dadu نام داشت که در قرون جدید «بیپینگ Beiping (صلح شمال)» شد. یک میسیون مذهبی فرانسوی همین اسم را «پکینک» نوشت که «پکن» تلفظ و این تلفظ جهانی شد. بیجینگ در شمال شرقی چین واقع شده است. مارکو پولو ونیزی (ایتالیایی) که چندی در پکن می زیست در سفرنامه خود پایتخت چین را «کمبلوکcambuluc » نام برده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
حمله هوایی به کشتی های نظامی انگلستان در فالکلند ـ شرايط تازه در آمريکاي لاتين
کشتي انگليسيGlahad درحال سوختن
در جریان جنگ انگلستان و آرژانتین برسر جزایر فالکلند، هشتم ژوئن 1982 پنج جنگنده نیروی هوایی آرژانتین دو کشتی حمل و نقل نظامی انگلستان به نامهای تریسترامTristram و گلاهاد Glahad را به آتش کشیدند که یکی از دو کشتی غرق شد و 50 ملوان کشته شدند. این دو کشتی افراد تیپ پنجم پیاده انگلستان را به فالکلند منتقل کرده بودند. آرژانتین همچنان مدعی این جزایر است که توسط انگلستان اداره می شوند. در آن زمان دولتهای آمریکای لاتین متفرق بودند که اینک (نیمه دوم دهه یکم قرن 21) با هم هستند و اگر نبرد دیگری برسر فالکلند روی دهد گمان نمی رود که انگلستان پیروز شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
والدهايم باوجود اتهام همكاري با نازيسم، رئيس جمهوري اتريش شد
والدهايم

باوجود اتهام همكاري با نازيسم، اتريشي ها هشتم ژوئن 1986 «كورت والدهايمKurt Waldheim» را به رياست کشورشان برگزيدند. والدهايم از ماهها پيش از انتخابات اتريش زير بمباران همكاري با هيتلر قرار گرفته بود و دولت آمريكا به همين سبب او را به اين كشور ممنوع الورود كرده بود.
    والدهايم كه از 1971 تا 1981 (دو دوره دبير كل سازمان ملل بود از اواسط دهه 1980 با چاپ عكسي كه او را در لباس افسران ارتش هيتلر در بالكان نشان مي داد متهم به همكاري با نازيسم شده بود و دفاع او از خود كه مانند ساير آلماني ــ اتريشي ها مجبور به انجام خدمت اجباري در ارتش بود مسئله را حل نكرده بود.
     والدهايم كه در رشته حقوق از دانشگاه وين فارغ التحصيل شده است بعد از جدا شدن اتريش از آلمان وارد دستگاه ديپلماسي وطن خود شد و پس از پست سفارت، وزير امور خارجه اتريش گرديد و هنگامي كه نمايندگي اتريش در سازمان ملل را بر عهده داشت نامزد دبيركلي اين سازمان شد و انتخاب گرديد.
    والدهايم در سال 2007 و در 88 سالگي درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تدوین ضابطه تازه تحقیق قضایی در چین در پی آفتابی شدن یک مقتول! پس از ده سال
در پی نفی اتهام از یک متهم به قتل در چین که ده سال زندانی بود از ژوئن 2010 ضابطه تازه ای در این کشور که یک پنجم نفوس جهان را در درون خود دارد به اجرا گذارده شده است. طبق این ضابطه که شامل پرونده های جاری و متهمان آنها نیز می شود استناد مراجع قضایی به اقرارها، اعتراف ها و مستندات ناشی از اعمال تهدید، ارعاب، وعده، فریب و انواع شکنجه ازجمله مانع از خوابیدن فرد مظنون شدن اکیدا منع و غیر قانونی شده است.
    طبق این ضابطه، به محض اشاره متهم در حضور قاضی که اعتراف او تحت فشار بوده است باید پرونده جهت رسیدگی مجدد به دستگاه تحقیق بازگردانده شود. ضابطه تازه به متهمان جاری (زندانیان) تفهیم می شود تا درصورتیکه تحت فشار اعتراف کرده بودند اطلاع دهند تا رسیدگی از سر گرفته شود، بویژه متهمانی که مجازاتشان در صورت محکوم شدن «اعدام» خواهد بود.
    ماجرای رفع اتهام متهمی که پس از ده سال از زندان آزاد شده و برای جلوگیری از تکرار وضعیت او این ضابطه وضع شده است شنیدنی است. وی در سال 2000 و در پی ناپدیدشدن یک کشاورز چینی متهم شد که اورا کشته است. پلیس از او اعتراف گرفته بود که مرتکب این قتل شده است. وی در دادگاه منکر قتل شده و مدعی اعتراف تحت فشار شده بود. ده سال بعد و در سال 2010، کشاورزی که اعلام شده بود کشته شده است در روستای خود آفتابی شد و گفت که مهاجرت کرده بود. با بازگشت او به روستا قضیه به مقامات مسئول منعکس شد، متهم رهایی یافت و برای پیشگیری از موارد مشابه ضابطه ای که در بالا به آن اشاره رفت تدوین و ابلاغ شد. مسئله گرفتن اعتراف با اعمال ارعاب و فریب و دادن وعده منحصر به چین نبوده و در همه جا به چشم می خورد حتی در جوامع مدعی دمکراتیک بودن و مترقّی.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رونالد ريگن و تفسير رسانه ها پس از درگذشت او
رسانه ها در تفسير و تحليلهاي خود درباره رونالد ريگن چهلمين رئيس جمهوري آمريكا كه پنجم ژوئن 2004 پس از ده سال دست و پنجه نرم كردن با بيماري فراموشي ( آلزايمر ) و ازدست دادن حافظه اش در 93 سالگي درگذشت به چند نكته توجه كرده بودند:
    ـ انتخاب شدن در 69 سالگي به رياست جمهوري كه آغاز حكومت در چنين سني در تاريخ آمريكا سابقه نداشت و به علاوه، بيش از هر رئيس جمهور ديگر آمريكا عمر كرد.
    شهرت او عمدتا نتيجه بازي وي در 50 فيلم سينمايي بود كه در ذهن آمريكائيان شخصيت خاصي (همرديف قهرمان) از او ساخته بود و شيوائي و زيبايي كلامش كه نتيجه تجربه گويندگي در راديو بود.
     ـ «ريگانوميك» يعني اقتصاد به شيوه ريگن. اقتصاد ريگاني كه منجر به ثروتمندتر كردن ثروتمندان شد. ريگانوميكس كه نوعي «ساپلاي اكونوميك» است برپايه كاهش ماليات ها (كه به سود دارندگان درآمد بالا تمام مي شود) و افزايش هزينه هاي نظامي قرار دارد. اين نوع اقتصاد باعث افزايش اشتغال و پيدايش كار مي شود ولي كشور را دچار كسر بودجه و گرفتن وام (در آمريكا فروش اوراق قرضه داراي بهره و تضمين شده ) مي كند. دولت آمريكا در پايان حكومت هشت ساله ريگن داراي سه تريليون دلار بدهكاري بود.
    ـ فروپاشي شوروي بدون شليك يك گلوله. ريگن با روش اقتصادي خود و تقويت خارق العاده بنيه نظامي آمريكا و اجراي طرح پرهزينه جنگ ستارگان (مقابله با حملات اتمي فضايي احتمالي) و ملاقاتهاي پي در پي با گورباچف به او فهماند كه شوروي با اقتصاد ضعيفي كه دارد نخواهد توانست براي مدتي طولاني به رقابت تسليحاتي با امريكا ادامه دهد و بهتر است (با گرفتن امتيازهايي) از اين رقابت دست بردارد كه گورباچف فريب خورد و با كوتاه آمدن در رقابت، ديگر نتوانست كنترل را حفظ كند و بلوك شرق از ميان رفت و شوروي فروپاشيد، بدون اين كه امتياز هاي وعده داده شده از سوي ريگن، به آن داده شود!. ريگن همچنين با شكست هاي رواني كه به بلوك شرق وارد ساخت، امريكا را به صورت محيطي دلچسب براي مهاجرت مغزهاي ساير كشورها درآورد.
    ـ تقويت پيترياتيسم امريكايي (معادل ناسيوليسم يا ملت گرايي در كشورهاي ديگر. چون آمريكا يك مهاجرنشين و مركب از مردمي با مليت هاي مختلف است، به جاي ناسيوناليسم واژه «كشور دوستي» كه همان پيترياتيسم است بكار برده مي شود). ريگن پيترياتيسم آمريكايي را كه پس از جنگهاي كره و ويتنام به حداقل رسيده بود زنده و تقويت كرد. پيترياتيسم آمريكايي پس از ريگن باقي ماند و شكست كمونيسم نيم بند شوروي و به صورت تنها ابر قدرت درآمدن آمريكا و تبليغات وسيعي كه روزانه برايش شده مانع كاهش نيروي آن گرديده است. جورج بوش دوم بر همين پيترياتيسم آمريكايي باقي مانده از زمان ريگن سوار شد و بدون كسب مجوز از سازمان ملل به عراق حمله نظامي برد و آنجا را متصرف شد.
    ـ بعضي كارهاي ريگن تمايل او به ماكياوليسم را نشان مي دهد زيرا كه پس از انتخاب شدن به رياست اتحاديه بازيگران سينما و ورود به عالم سياست؛ حزب خودرا تغيير داد، حزب دمكرات را رها ساخت و به حزب جمهوريخواه پيوست. ديده شده بود كه براي رسيدن به هدف، قوانين را ناديده مي گيرد و نمونه اش در قضيه « ايران ـ كُنترا » بود كه متهم شد قانون مصوب كنگره را نقض كرده بود و ....
    ـ پس از مشورت با رمّال و ستاره خوان (استرالوجر) تصميمات مهم را اتخاذ مي كرد و اين امر مورد تاييد همسر او و نيز رئيس دفترش قرار گرفته است. مخالفانش بي باكي اورا در اتخاذ تصميمات سياسي مهم به همين حساب (راه دادن ستاره ها!) گذارده اند. «استرالوجر» او بانويي بود كه در سانفرانسيسكو زندگي مي كرد و گاهي هم به كاخ سفيد دعوت مي شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رنجش برخي اروپاييان از اظهارات جورج بوش که گفته بود ما آمريکاييان بوديم شما را آزاد کرديم!
روس ها و برخي رسانه هاي اروپايي از اظهارات ششم ژوئن 2004 جورج بوش (پسر) رئيس جمهوري وقت ايالات متحده در مراسم شصمين سالگرد حمله به نرماندي انتقاد كردند. بوش که براي شرکت در اين مراسم به فرانسه رفته بود در نطق خود گفته بود: 60 سال پيش، ما ـ آمريکاييان بوديم که شما اروپاييان آزاد كرديم! و امروز نيار به كمك شما در مسئله عراق و تروريسم داريم، كه بايد مارا حمايت كنيد.
     منتقدين از اين نطق، پرسيده بودند: نيروهاي كدام كشور برلين را گرفت و پرچم خود را بر فراز آن به اهتزاز درآورد؟. و خود، پاسخ داده بودند: روسيه، و افزوده بودند كه شوروي براي نابود كردن ماشين جنگي هيتلر 27 ميليون كشته داد. حال آن كه همه تلفات آمريكا در جنگ جهاني دوم به پانصد هزار تن هم نرسيد، و لذا، اروپا به وسيله اروپاييان آزاد شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
وقتي كه يك مورّخ رئيس جمهوري شود ... ـ جريان کناره گيري کارلوس مسا
Carlos D. Mesa
«كارلوس مسا Carlos D. Mesa» تاريخدان بوليويايي كه در اكتبر 2003 رئيس جمهوري اين كشور 9 ميليوني صاحب نفت و گاز و مواد معدني ديگر شده بود كه نام «سيمون بوليوار» بزرگ بر آن نهاده شده است ششم ژوئن 2005 كناره گيري كرد ولي پارلمان بوليوي تا دهم ژوئن با کناره گيري او موافقت نکرد. تشديد تظاهرات چهار هفته اي طبقه تنگدست و بوميان (سرخپوستان) بوليوي باعث كناره گيري «مسا» شده بود. وي كناره گيري را بر صدور دستور تيراندازي به تظاهركنندگان ترجيح داده بود. تظاهر كنندگان بوليويايي خواهان ملي شدن نفت و گاز و كارخانه هاي برق و ... و مخالف گلوباليزيشن اقتصاد بودند. تظاهرکنندگان شعار مي دادند که «مسا» توان ايستادگي در برابر کمپاني هاي آمريکايي و شرکاء اروپايي آنهارا ندارد.
    «مسا» متولد 1951 قبلا به سمت معاونت رئيس جمهوري انتخاب شده بود و پس از اينکه «لوزادا» رئيس جمهوري بر اثر فشارهاي وارده از کشور فرار کرد برجاي او نشسته بود. «مسا» پيش از آنکه در انتخابات خودرا نامزد معاونت رئيس جمهوري کند در تلويزيون بوليوي تفسيرگو و تاريخ گو بود. مطالب او از چند شبکه تلويزيوني ديگر در آمريکاي لاتين پخش مي شد. وي در زمينه تاريخ مولف چند کتاب است که يکي از کتاب هاي او درباره تاريخ بوليوي است. وي با ايوو مورالس رهبر بوميان بوليوي (رئيس جمهوري بعدي) مناسبات دوستانه داشت.
     اصحاب نظر كناره گيري «مسا» را ترس او از «قضاوت تاريخ» نوشته اند و افزوده اند که به همين دليل هم بود که نمي خواست اجازه دهد به روي مردم ـ حتي آنانكه كاخ رياست جمهوري را محاصره كرده بودند تيراندازي شود. او مورخ است و به قضاوت تاريخ واقف و از آن مي ترسيد. در طول چهار هفته تظاهرات، «مسا» درخواستهاي مكرر رئيس پليس را كه اجازه دهد در صورت ضرورت، ماموران اسلحه بكار برند بي پاسخ گذارده بود و تنها با بكار بردن گاز اشك آور و دستگيري تظاهركنندگاني مرتكب تخريب شوند موافقت كرده بود.
     حال آنکه پيش از او «لوزادا»دستور داده بود كه به سوي اعتراض كنندگان سال 2003 كه تقاضاي مشابه داشتند تيراندازي كنند كه ضمن آن 56 تن كشته شده بودند.
    بوليوي از لحاظ ذخاير نفت و گاز، در آمريكاى جنوبي پس از ونزوئلا در رديف دوم قرار دارد ولي ثروت اين كشور تا قبل از رياست جمهوري مورالس در دست چند خانواده و شماري معدود بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
طرح ممنوعيّت دختران روس از ازدواج با خارجي به طريق Mail Order
تني چند از نمايندگان مجلس روسيه (دوما) ششم ژوئن 2005 با هدف جلوگيري از ازدواج دختران اين كشور با مردان خارجي (با هر سن و قيافه و مليّت) صرفا به خاطر پول و داشتن زندگاني بهتر و دست يافتن به يك ميراث هنگفت احتمالي، طرحي تهيه كردند كه اين زنان پس از ازدواج با خارجي تابعيت روسيه خود و حق سكونت در اين كشور را از دست بدهند.
    بيشتر اين ازدواجها از طريق معرفي در اينترنت و يا از طريق دلال و «نديد» انجام مي شده و تا كنون نتايج تلخي داشته است. اين ازدواج ها اصطلاحا «ميل اُردر Mail Order = سفارش پُستي» خوانده مي شوند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ماري جوانا و راي ديوان عالي آمريكا
ششم ژوئن 2005 ديوان عالي آمريكا با اكثريت 6 موافق و 3 مخالف راي به لزوم تعقيب قضايي كساني داد كه حتي با تجويز پزشك و به منظور دفع دردهاي شديد، ماري جوانا (مري وانا) مصرف مي كنند. اين راي با اظهار نظرهاي گوناگون رو به رو شده است زيرا كه پارلمان هاي محلي ده ايالت آمريكا از جمله همه ايالات غربي اين اتحاديه، مصرف ماري جوانا با تجويز دكتر را قانوني كرده اند. اين راي ديوان عالي آمريكا قاعدتا ايالات را از قانوني كردن مصرف ماري جوانا براي بيماران باز مي دارد. ولي در سال هاي پس از آن، چند ايالت کِشت ماري جوانا را آزاد کرده اند و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رويداد ژوئن 2009 يک هشدار به دولت واشنگتن: خطر اصلی در مکزیک کمين کرده است نه افغانستان
تیراندازی 4 ساعته هفتم ژوئن 2009 در آکاپولکو مکزیک (و عمدتا تفریحگاه آمریکاییان) میان ماموران دولت و قاچاقچیان که منجر به مرگ 18 تن و جرح 9 نفر دیگر شد هشدار دیگری بود به دولت واشنگتن که خطر اصلی در مرزهای جنوبی اش کمین کرده، نه در کوههای افغانستان.
     در آن تیراندازی سه هزار گلوله رد و بدل شد و پنجاه انفجار صورت گرفت و هتلهای شهر تخلیه شد. وقوع مکرر چنین رویدادهایی در کشور مکزیک يک ضعف انساني و زوال فرهنگي و تمدن بشمار آمده است. از مکزیک است که از اينجا قاچاق مخدر، افراد و ... به ایالات متحده صورت مي گيرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
هر سه فروپاشنده بزرگترین جماهیریه در تاریخ جهان مُردند، ولی مسائلی را که با این کار خود ساختند، دارد جهان را به آستانه جنگ اتمی نزدیک می کند
مرگِ لئونید ماکارویچ کراوچوک Leonid Makarovich Kravchuk در دهم ماه می 2022 در 88 سالگی و یک هفته پس از مرگ استانیسلاو شوشکویچ Stanislav S. Shushkevich (که سوم می 2022 در 87 سالگی درگذشت) و در جریان عملیات نظامی اوکراین، خبرساز شد و با انتشار خبر و نظر درباره اقدام این دو تَن و نیز بوریس یلتسین Boris N. Yeltsin (که سوم اپریل 2007 و در 76 سالگی از این دنیا رفت) جهانیان متوجه عمل خلاف اصول حاکمیّت مردم، میهندوستی و زیرپا گذاشتن میراث بیش از 250 میلیون انسان (همه جمعیت جماهیریه شوروی) که درجریان جنگ جهانی دوم بیش از سی میلیون کشته دادند تا این میراث محفوظ بماند شده اند. این سه تن (قدرتمداران وقت مسکو، کی یِف و مینسک) در هشتم دسامبر 1991 در استراحتگاه جنگلی داچا
    Dacha در بلاروس Belarus جمع شدند و (برپایه خواست و منافع شخصی خود) اتحاد جماهیر شوروی (روسیه تزاری پیشین) را حتی بدون اعلام قبلیِ این تصمیم (که مردم و مقامات دیگر اظهار نظر کنند) منحل کردند ـ البته به این شرط که جمهوری های دست ساخت بلشویک ها از بدنه روسیه، در یک جامعه مشترک المنافع جمع باشند (که عملا چنین نشد). این عملِ این سه؛ اصطلاحا خودرأی به Belovezh Accords معروف شده است که اکثریت شهروندان اتحاد جماهیر شوروی پیشین آن را Infamous(نَنگین) می خوانند.
    بلشویک ها با هدف جهانی کردن آن مِتُد (منطقه ای کردن)، روسیه را اسما (روی کاغذ) جماهیریه کرده بودند و بعضا با نام های ساختگی با هدف بلعیدن سرزمین های همسایه.
    در پی تصمیم آن سه تن، بقیه سران ظاهرا کمونیست جمهوری های شوروی که در آرزوی «قدرت مستقل شدن» بودند بعضا با انجام رفراندم محلی، با حفظ مقام خود اعلام استقلال کردند و عضو سازمان ملل شدند ـ سازمان دست ساخت فاتحان جنگ جهانی دوم ـ تا رنگ قانونی به عمل خود دهند و جلب حمایت تنها بلوک باقیمانده جهان ـ بلوک غرب. کراوچوک در اوکراین و شوشکویج در بلاروس هریک حدود سه سال و یلتسین در روسیهِ کوچک شده حدود 8 سال در قدرت بودند. یلتسین مشکل اعتیاد به الکل داشت.
     کراوچوک نخستین رئیس جمهوری اوکراین نیز همانند شوشکویچ و یلتسین در جوانی با توسل به زرنگی، خودرا کمونیست دوآتشه نشان داده و با این نیرنگ از پلکان حزب حاکم (حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی) بالا آمده بود. تزارها از زمان ایوان ها و در طول چهار ـ پنج قرن با تلاش بسیار، جنگ و تحمل سختی ها این امپراتوری را ساخته بودند.
    تفسیرها و فیچرهای منتشره به مناسبت مرگ کراوچوک و شوشکویچ و بازخوانی تاریخ روس ها، بسیاری را متوجه اقدام جاری ولادیمیر پوتین کرده است که بارها فروپاشی شوروی (روسیه تزاری پیشین) را یک مصیبت و غیرقانونی خوانده و از کُلِ سرزمین، به عنوان «سرزمین مادری» یاد کره است. هرگونه تغییر نقشه جغرافیایی و جداسازی (تجزیه یک سرزمینِ قرن ها یکپارچه) باید از طریق رفراندم سراسری و طبق برخی نظرات؛ با رای مثبت 75 درصدی و دادن امتیازهایی به رای منفی دهندگان صورت گیرد.
    کراوچوک در پی عمل جراحی قلب باز در سال 2021، مدت ها بیمار و در اطاق مراقبت های فوری (Intensive care ) جان داد.
    
    [این مطلب از شماره 93 مجله روزنامک نقل شده است]
    
از چپ: کراوچوک، شوشکویچ، و یلتسین سه فروپاشنده اتحاد شوروی که پس از امضای اعلامیه انحلال، با کف زدن ـ موفقیت خودرا در تجزیه وطن! نشان می دهند. [عکس های بیشتر در بخش دوربین مجله روزنامک]

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 8 ژوئن
  • 452:   آتيلا حمله نظامي خود به ايتاليا را آغاز كرد.
  • 1786:   نخستين توليد ماشين ساخت بستني به بازار داده شد.
  • 1809:   «توماس پين» مؤلف «عقل سليم» و «عصر تعقل و دليل» درگذشت.
  • 1815:   39 ايالت آلماني با تاسيس يك كنفدراسيون با هم متحد شدند.
  • 1824:   «كوشينگ» سازنده نخستين ماشين لباسشويي اين اختراع خود را در كوبك كانادا به ثبت داد.
  • 1947:   برنامه احياي اقتصادي اروپاي غربي معروف به «طرح مارشال» به اجرا در آمد و طبق آن، كارخانه هاي امريكايي به تاسيس شعبه در كشورهاي اروپاي غربي دست زدند.
  • 1953:   يك گردباد خوشه اي با شش شاخه در منطقه «فلينت» ايالت ميشيگان آمريكا 113 نفر را كشت.
  • 1967:   در سومين روز جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل ، نيروهاي اسرائيلي كشتي آمريكايي «ليبرتي» را در مديترانه غرق كردند كه ضمن آن 34 آمريكايي جان باختند. ظاهرا اين كشتي سرگرم جمع آوري اطلاعات در باره عمليات نظامي طرفين بود.
  • 1969:   شاه (پهلوي دوم) اعلام كرد كه ايران آماده است با ديگر كشورهاي منطقه خليج فارس پيمان دفاع مشترك امضاء كند.
  • 1979:   « سورس Source» نخستين سرويس كامپيوتري (آنلاين) كار خود را آغاز كرد.
  • کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    16 سال مزاحمت!
    زنی ـ در سال 1341 بیست و هفت ساله و کارمند دولت ـ از این سال تا 3 ماه پس از پیروزی انقلاب برای مردی مزاحمت ایجاد می کرد و کسی هم حریف او نبود!.
        ماجرا از این قرار بود:
        یک زن سالخورده یک روز در سال 1341 برای خرید از فروشگاه تعاونی موسسه محل کار خواهرزاده اش و با استفاده از دفترچه عضویت او به این موسسه مراجعه کرد. او دوستش را که یک زن مطلقه 27 ساله بود با خود به این موسسه برده بود. خواهرزداه این زن ـ در آن زمان 26 ساله ـ برای هر دو و هرکدام یک جوراب خرید و با تاکسی به خانه فرستاد و کرایه تاکسی را هم پرداخت کرد. جوراب ها را به این جهت خرید و هدیه کرد که خاله او اشیائی را که در نظر داشت بخرد در فروشگاه تعاونی آن موسسه به دست نیاورده بود و اندکی دلخور شده بود.
         روز بعد زن 27 ساله مورد بحث به موسسه آن مرد تلفن کرد و پرسید که چرا برای او جوراب خریده بود، چه هدف و منظوری داشت؟، و این مرد پاسخ داده بود به خاطر انسانیت و رفع دلخوری خاله اش که در آن سن و سال آن راه را آمده بود و به اشاره خاله برای شما و اگر اعتراض دارد، جوراب را به خاله بدهد و یا اینکه به جوی آب بیاندازد.
        در تلفن بعدی این زن، آن مرد به او پرخاش کرده و گفته بود که اگر تردید و سوء ظن دارد برود شکایت کند.
         شکایت موثر واقع نشده بود، زیراکه خلاف و جرمی صورت نگرفته بود و آن زن که ظاهرا به آن مرد نظر داشت پس از رد شکایت، دست از مزاحمت برنداشت؛ در طول 16 سال و تا بهمن 1357 و سقوط رژیم کهن به هرکس که تصور می کرد از او بر ضد آن مرد کاری ساخته باشد متوسل شده بود ازجمله به خانه رئیس او و همکارانش رفته بود و با تغییر هر رئیس به خانه رئیس تازه، به حسنعلی منصور نخست وزیر سال 1343 مراجعه کرده، به فریده دیبا مادرزن شاه متوسل شده بود، انواع نامه بی امضاء برضد آن مرد به این و آن فرستاده بود و .... وی با این کارها چهره ای شناخته شده برای خبرنگاران وقت بود.
        در این میان آن مرد ازدواج کرده و دارای 3 فرزند شده بود ولی این زن این خانواده را آرام نمی گذاشت. مشکل این بود که دادگاههای ایران وقت «ریسترینینگ اُوردِر» صادر نمی کردند و مزاحمت ها به آن صورت، یک «خلاف ساده» بود.
        این مرد که به خاطر تداوم مزاحمت آن زن آرامش خودرا از دست داده بود و دو بار با زنش تا آستانه طلاق پیش رفته بود، یک بار قصد خودکشی کرده و یک بار هم با رئیس خود که آن زن را به دفتر خویش پذیرفته بود گلاویز شده بود سه ماه پس از انقلاب به چند روزنامه که از وضعیت او خبر داشتند ازجمله روزنامه اطلاعات مراجعه کرد و گفت که راحت شده و شب هارا به آرامی می خوابد. او گفت با اولین مزاحمت این زن پس از 22 بهمن 1357، به کمیته انقلاب محل رفت و اخطار شدید و خشن کمیته به مسئله 16 ساله زندگانی او پایان داد.
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
    نامه به مولف
    پولي شدن مدارس دوره هاي تعليمات عمومي در ايران مغاير اصل 30 قانون اساسي و قوانين موضعه ديگر است
  •   در ژوئن 2004 (خرداد 1383) يک مخاطب ضمن ارسال ايميل از مولف اين سايت سئوال کرده بود كه آيا ايجاد مدرسه پولي و واگذاري مدارس دولتي در ايران عملي مطابق قانون است؟.
        
        در پاسخ بايد خواست کساني كه چنين سئوالي دارند، نخست در مجموعه قانون اساسي جمهوري اسلامي به اصل سي ام و در قوانين موضوعه از جمله قانون تعليمات اجباري (مصوب سال 1321)، قانون سهم آموزش و پرورش از درآمدهاي شهرداري، قانون ابنيه دولتي، مصوبات شوراي آموزش و پرورش تهران در دوره دوم خود (تغذيه رايگان ، خريد مدارس غير دولتي و به استخدام دولتي در آوردن كاركنان آنان و ابطال مصوبه غير انتفاعي كردن پنج دبيرستان دولتي تهران) و ... مراجعه كنند. اصل سي ام قانون اساسي كه رئيس جمهور مجري آن و شوراي نگهبان به همان گونه كه از اسمش بر مي آيد مراقب و حافظ آن است دولت را موظف كرده است كه وسائل آموزش و پرورش رايگان براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه را فراهم سازد( لفظ همه ملت؛ يعني همه مردم از جمله بزرگسالان ). قانون تعليمات اجباري هم بر رايگان و مخصوصا « يكنواخت بودن » آموزش عمومي تاكيد دارد كه بر پايه آن در سال 1353 ملي كردن مدارس غير دولتي عملي شد و بنا نبود از آن پس در ايران در سطح تعليمات عمومي، مدرسه پولي به وجود آيد. به علاوه، ساختمان بيشتر مدارس از محل درآمد هاي شهرداري ساخته شده است كه غير قابل واگذاري هستند. برخي از مدارس دولتي هم وقفي اند و پاره اي از آنها به صورت ابنيه تاريخي درآمده اند و .... انتقال جمعيت تهران از مجاورت اين مدارس، مسئله نيست و همانند ساير كشورها، مي توان در ساعت مقرر، چند اتوبوس شهري در هرمنطقه را مامور رساندن دانش آموزان كه در محل معين بايد جمع شوند به مدارس قديمي كرد. به هر صورت وظيفه دادستاني كل و دادستانهاي هر شهرستان است كه نقض كنندگان قوانين و حقوق مردم را تعقيب كنند و براي تعقيب نقض قوانين مربوط به حقوق عمومي الزاما به شكايت شاكي خصوصي نياز نيست. دادستان كل و يا دادستان شهرستان بايد از دادگاه بخواهد تا روشن سازد كه با اين همه تاكيدات قانوني، آيا بازهم ما مي توانيم مدرسه پولي داشته باشيم و دست كم امر آموزش را از يكنواخت بودن خارج سازيم كه در يك جامعه اسلامي، دوباره طبقه اجتماعي به وجود خواهد آورد؟.

  • پيام‌هاي تازه
    خواست مخاطبان به تجدید درج این تصویر که از عمق احساسات برادرانه ایرانیان و ایرانی تبارها حکایت می کند
  •  



        سه تَن ازمخاطبان مجله روزنامک از کرمان، قم و مشهد با ارسال پیام های جداگانه خواسته اند که تصویر بالا که در شماره 14 آن مجله (خردادماه 1394) چاپ و انتشار یافته است، به لحاظ تحکیم همبستگی تاجیکیان افغانستان و منطقه ورارود (فرارود) با ایرانیان و ایرانی تبارها باردیگر و چند بار در این تاریخ آنلاین ایرانیان درج شود تا «تاریخ» شود و در اینجا برای همیشه باقی بماند تا ایرانیان برون مرز، کُردها، پارسیان هند و پیشاوری ها هم آن را ببینند و احساسات برادری همه ما تقویت شود.
         یکی از این سه مخاطب نوشته است که این تصویر یک واقعیت بزرگ را منعکس ساخت، دیگری نوشته است که خواندن شرح کارهای دکتر صفر عبدالله اورا مصمّم به یک دیدار سه ماهه از تمامی آسیای میانه کرد ولی هنوز جرأت رفتن به افغانستان را ندارد زیراکه روزی نیست خبر از ادامه ناآرامی ها نباشد. مخاطب مشهدی خواسته است که اگر بتوانیم «ای ـ میل» دکتر عبدالله را برای او بفرستیم تا سپاسگزاری و شاید کمک کند.
        به خواست این مخاطبان، تصویر مورد درخواست درج می شود و در سه روز متناوب. اگر آدرس ایمیل دکتر صفر عبدالله به دست آید، آن نیز درج خواهد شد.
        [مطلب مفصل مجله روزنامک درباره کارها و احساس دکتر صفر عبدالله عینأ در میان مطالب روز یکم ژوئن ـ 11 خردادماه ـ این تاریخ آنلاین درج شده است و در آنجا دسترس است.]
        
        ـ ـ ـ ـ ـ
        
        15 خرداد 1394 ساعت 9 بامداد به وقت تهران و نیز ساعت 14 دو پیام جداگانه در همان زمینه از اصفهان دریافت شد که در هر دو، از دکتر عبدالله که تا این حد به ایرانی و ایران عشق می ورزد سپاسگزاری شده است.
        17 خرداد 1394 دو پیام دیگر حاوی سپاسگزاری از صفر عبدالله ـ از تهران و لس آنجلس ـ دریافت شد. در پیام واصله از تهران آرزو شده است که خصلت های قدیم و یادشده از سوی دکتر عبدالله، فراموش ایرانیان نشود.
        
        ـ بعد از ظهر 18 خردادماه (خرداد 1394) یک پیام مفصل حاوی سپاسگزاری از دکتر عبدالله از سوئد دریافت شد که فرستنده آن نوشته است یک کُردِ متولّد مهاباد است که بیست و چند سال پیش به سوئد مهاجرت کرده ولی ذهن و حواس او همچنان در دنیای ایرانیان سیر می کند و در همین راستا با انجمن زرتشتیان در استکهلم رفت و آمد دارد.
        دو ساعت بعد و در همین روز یک پیام به فارسی ولی حروف سیریلیک دریافت شد که فرستنده اش نوشته است که همه تاجیک ها بمانند دکتر عبدالله خودرا ایرانی تبار می پندارند و خواهان وحدت فرهنگی تمامی ایرانیان ساکن گوشه و کنار کره زمین هستند. وی از احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین که بیش از مقامات دیگر تلاش به تأمین این وحدت کرد و نیز امامعلی رحمان به نیکی یاد کرده است. فرستنده ای ـ میل که نام و نشانی خود را ذکر کرده همچنین نوشته است که می تواند فارسی به حروف عربی را بخواند ولی نمی تواند به آسانی به این حروف بنویسد و با کامپیوتر او نمی شود حروف را تبدیل کرد و یا او، این فن [فن تبدیل حروف] را نمی داند و به همین سبب پیام خودرا به حروف سیریلیک فرستاده است. او اظهار امیدواری کرده است که «دفتر تاریخ آنلاین ایرانیان» بتواند آن را بخواند و پس از تبدیل حروف درج کند.




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com