Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
29 مي
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 29 مي
ايران
سالگرد درگذشت خواجه نصير توسي، و به اين مناسبت نگاهي به كارهاي او
تصوير خواجه نصيرالدين توسي
«بسال ششصد و هفتاد و دو، به ذيحجه ـــ به روز هجدهم، اندرگذشت در بغداد»
     روز درگذشت خواجه نصيرالدين طوسي حكيم، رياضيدان، فضا شناس و اديب ايراني در شعري كه در بالا آمد و به تقويم قمري است مشخص شده است. وي براي انتقال مابقي كتب و ابزارهاي رصدكردن ستارگان به بغداد رفته بود كه در آنجا در 28 ماه مه سال 1273 ميلادي (مطابق سال 652 هجري خورشيدي) در 76 سالگي درگذشت.
     ابوجعفر نصيرالدين محمد (خواجه نصير الدين) در جهرود (استان قم) به دنيا آمده و در توس و نيشابور تحصيل كرده بود و سالها در آشيانه ها (دژهاي كوهستاني) اسماعيليه مي زيست. يكي از دلايل اقامت او در اين آشيانه ها به ويژه در ميمون دژ، مطالعه كتاب هاي موجود در اين دژها و استفاده از ابزارهاي رصد ستارگان بود. به علاوه، ناصرالدين عبدالرحيم ابي منصور رئيس وقت اسماعيليه در قهستان از او خواسته بود كه چند كتاب را از عربي به فارسي ترجمه كند. يكي از اين كتابها كه تاليف ابوعلي مسكويه بود «الطهاره» عنوان داشت كه خواجه نصير الدين آن را پس از ترجمه و تفسير و افزودن مطلب، به «اخلاق ناصري» تغيير عنوان داد. تاليفات ديگر او عبارتند از: اساس الاقتباس (در علم منطق)، معيار الاشعار (در عروض و قافيه)، اوصاف الاشراف (در تصّوف)، تحرير اقليدس (در هندسه) و ....
     ركن الدين خورشاه رئيس بعدي اسماعيليه پس از تسليم شدن به هلاگو خان، خواجه نصيرالدين را به اين ايلخان مغول معرفي كرد. خورشاه به اندرز خواجه، تسليم هلاگو شده بود تا خونريزي كمتري صورت گيرد و كتاب هاي موجود در دژها از ميان نرود. هلاگو خان كه همانند ساير سران مغول به مطالعه احوال ستارگان و نجوم علاقه داشت از خواجه خواست كه در مراغه، يك رصدخانه بسازد و آن را شخصا از محل درآمد اوقاف اداره كند كه اين رصدخانه به «زيج ايلخاني» معروف است. خواجه نصير 22 سال با مغولان همكاري داشت.
    در غرب، خواجه نصير را به دليل وسعت معلومات «استاد بشر» لقب داده اند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اظهارنظرها در پی تشکیل نخستین دوره مجلس شوراي اسلامي در خرداد 1359
نخستین دوره مجلس شوراي اسلامي که ششم خرداد 1359 جلسه افتتاحيه داشت، پس از بررسي و تصويب اعتبارنامه ها که چندان آرام نبود و انتخاب هيات رئيسه، بر جاي شوراي انقلاب نشست و در محل سناي پيشين كار قانونگزاري را آغاز كرد که چندین سال بعد به ساختمان بهارستان منتقل شد. داوطلبان نامزدی برای انتخابات این مجلس باید واجد شرایطِ تعیین شده باشند و در شورای نگهبان تایید صلاحیت شوند تا نامزد انتخابات گردند.
    در همان نخستین هفته پس از آغاز کار نخستین دوره مجلس شورای اسلامی، برخی از اصحاب نظر گفته بودند که مجلس شورای اسلامی نباید راه و روش پارلمان های غرب که مادر آنها مجلس نمایندگان انگلیس است الگوی خود قراردهد ازجمله بررسی و تأیید اعتبارنامهِ منتخبین که این کار را وزارت کشور و شورای نگهبان قبلا انجام داده اند. آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی باید ابتکار تازه ای باشد و نَه مطابق الگوی غرب. در پی پیروزی انقلاب باید همه الگوی های اقتباسی کنار گذاشته می شد. اگر این الگوها برای جامعه ایران کارآمدی داشتند که انقلاب صورت نمی گرفت.
    قضاوت تاريخ درباره يك پارلمان بر پايه جامعيت، مشکل ساز نبودن در درازمدت و به دور از تبعيض بودن قوانيني است كه به تصويب مي رساند، و نيز نظارت دائمي بر اجرا و رعايت كامل آنها و همچنین رسيدگي به شكايات مردم پیرامون امور عمومی و ضعف ها، قانون شکنی ها و فساد دولتی و سازمانهای عمومی و اعلام نتايج اين رسيدگي ها در رسانه هاي همگاني است (در جمهوری اسلامی ایران دریافت عرایض و شکایات برعهده کمیسیون اصل 90 مجلس است). در کشورهای دارای نظام پارلمانی، انتخاب رئیس دولت و در همه نظام ها تأیید وزیران کابینه، در آمریکا تأیید انتصاب تمامی مقامات دولتی ـ نظامی و سفیران برعهده قوه مقننه است. وزیران در طول تصدّی خود با رای منفی پارلمان عزل می شوند. در جمهوری اسلامی ایران که انتخاب رئیس قوه مجریه (رئیس جمهور) مستقیما از سوی مردم و در انتخابات عمومی صورت می گیرد، برکناری او با رای «بی کفایتی ـ عدم کفایت» مجلس می تواند صورت بگیرد که این رای باید به تأیید رهبری کشور برسد تا اجرا شود. در مواردی هم دیوان عالی کشور می تواند رای به برکناری رئیس قوه مجریه بدهد که اجرای آن باید به تأیید مقام رهبری برسد. در تعاریف قوای حکومتی کشورها، قوه مقننه در ردیف اول ذکر می شود.
    به پاره اي از مصوّبات مجلس در ادوار گذشته مي توان ايراد وارد آورد از جمله قانون مطبوعات مصوّب سال 1364 (زمان ریاست محمد خاتمی بر قوه مجریه) و قانون انطباق مَهر زوجه ها با نرخ تورّم كه ساير بدهي هاي اشخاص در آن منظور نشده است.
    شوراي انقلاب در عُمر خود قوانين مهم و جالبي به تصويب رساند از جمله قانون اراضي مَوات كه صاحبان يك خانه و يك آپارتمان را از دريافت پروانه ساختمان براي زمين ديگر ممنوع مي ساخت و در قانون مطبوعات مصوّب خود تصريح كرده بود كه اگر هيأت نظارت ظرف سه ماه به تقاضاهاي وارده ترتيب اثر ندهد متقاضي مي تواند به دادگاه دادخواست دهد و حكم دادگاه قطعي است. همچنین، متقاضی انتشار نشریه عمومی (حرفه ای، نَه اختصاصی و تخصّصی) باید سابقه روزنامه نگاری داشته باشد و این تجربه و سابقه قبلا به تأیید انجمن های روزنامه نگاران رسیده باشد.
    باید یادآور شد که ایران در دوران اشکانیان و از دو قرن پیش میلاد دارای پارلمان (سنا ـ مجلس بزرگان) بود که در زمان ساسانیان این مجمع به صورت دیگری درآمد که اعضای آن عمدتا موبدان زرتشتی بودند (و وظایف آن تا حدی مشابه مجلس خبرگان فعلی و مجمع تشخیص مصلحت نظام بود). نادرشاه یک پادشاه انتخابی ایران و با رای بزرگان کشور به پادشاهی انتخاب شده بود. انتخاب او در اجتماع بزرگان در دشت مغان صورت گرفت. یکی از ایرادهای وارده به پهلوی دوم این بود که پس از براندازی مصدق، به جای پارلمان که قانونا باید به فردی برای نخست وزیر شدن (رئیس قوه مجریه شدن) ابراز تمایل می کرد، فرد مورد نظر خود را به مجلس برای نخست وزیر شدن معرفی می کرد که عملا نقص قانون اساسی بود.
    
مجلس شوراي اسلامي در كاخ سناي سابق آغاز بكار كرده بود

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اظهارنظر رسانه های غرب درباره مسائلی که نفتدارشدن ایران برایش پدید آورده است
به مناسبت گذشت صد سال از رسيدن نخستين چاه در ايران به نفت (در منطقه مسجد سليمان)، در آخرین هفته ماه می 2008 و به ویژه در بیست و هفتم این ماه اظهارنظرها و مطالبی در مطبوعات اروپا و آمریکا انتشار یافته بود.
    ماحصل این مطالب این بود که اين چاه با رسيدن به نفت، دشواري هايی هم براي ايرانيان به همراه آورد، ازجمله نوع دیگری از فساد دولتی و مبارزه پنهان و آشگار برای کسب مقام و قدرت و بعضا با هدف به جیب زدن بخشی از پاندها و دلارهای نفتی. بازی های نیمه اول دهه 1930 با هدف تجدید (در حقیقت تمدید) قرارداد نفتی با کمپانی انگلیسی مربوط، اواخر دهه بعد موضوع ملی کردن آن، ترور یک نخست وزیر و براندازی نخست وزیر دیگر در آگوست 1953 و در پی یک تحریم حدودا سی ماهه و .... بالا رفتن بهای نفت خام در دهه 1970 و بویژه از اکتبر 1973 وضعیتی به وجود آورد که انقلاب شد که نتیجه اش تغییر نظام حکومتی ایران بود. باز هم، بالارفتن بهای نفت خام از نیمه دوم دهه یکم قرن 21 درآمد ایران را سالانه به 70 تا صد میلیارد دلار رسانید، ولی ضعف مدیریت دولتی و بویژه در امور پول و تجارت مانع از آن شده است که ایران بتواند از این درآمد استفاده بهینه بَرَد. به رغم این درآمد، مهاجرت از ایران رو به گسترش بوده و این مهاجران مدعی شده اند که دسترسی به دلارهای نفتی در انحصار اشخاص و شرکت های مشخّصی است. بالارفتن درآمد نفت در این دهه [اواخر دهه نخست قرن 21]، ویژه خواری (رانت) را در جمهوری اسلامی ایران رایج کرده و باعث تحریک خصومت و کینه آنانکه به این پول و درآمد دسترسی ندارند شده است و این کینه و دشمنی میان مهاجران ایرانی در کشورهای دیگر هم دیده می شود و مهاجران بی بهره از این ارزهای نفتی به خط و نشان کشیدن ادامه می دهند.
    در برخی از این مطالب و تفسیرها، تاریخچه نفت، خوزستان و لشکرکشی پهلوی یکم و سقوط شیخ خزعل به میان آمده بود و نویسندگان مطالب نوشته بودند که هنوز تاریخنگاران این معمّا را حل نکرده اند که چه سیاست و عاملی باعث شد که دولت لندن به رضاشاه چراغ سبز دهد که برود به کار شیخ خزعل که انگلیسی ها اورا شیخ محمره و سرداراقدس خطاب می کردند پایان دهد. دولت ایران در آن زمان هنوز کاملا از مسائل داخلی ناشی از ضعف قاجاریه خارج نشده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انتقاد از عمل انگلیسی ها در برانداختن زبان فارسی از شبه قاره هند
حجت الاسلام محمدي گُلپايگاني
تهران ـ 7 خرداد 1392 ـ خبرگزاری مِهر: حجت الاسلام محمدی گلپایگانی در نطقی در کنگره ملی صائب تبریزی و شعر اخلاقی که در تالار وحدت برگزار شده بود از عَمَل انگلیسی ها در براندازی زبان فارسی از شبه قاره (هندوستان) انتقاد کرد.
    وی این عمل دولت لندن را جور و جفا به فارسی زبانان خواند و گفت که زبان شبه قاره هندوستان و دربار آن [امپراتور و ادارات دولتی هند پیش از سلطه انگلیسی ها] فارسی بود و به همین دلیل هم بود که بسیاری از شعرای ما عزم سفر به هندوستان می کردند؛ کلیم کاشانی، حزین لاهیجانی، طالب آملی و صائب تبریزی ـ همه اینها به هند سفر کرده بودند، به این خاطر که ایشان را در آنجا قدر می شناختند. در آن زمان این چنین قدرشناسی از شاعر و ادیب در کشور ما وجود نداشت.
    وی گفت: استعمار پیر [دولت لندن] آمد و پس از تصرف هندوستان دست به براندازی زبان فارسی در آن شبه قاره زد. با وجود این، چهره هایی همچون محمد اقبال لاهوری [متوفی در اپریل 1938] که اصلا ایران را ندیده بود به زبان فارسی یک دیوان شعر سرود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نتایج نظر سنجی خبرگزاری مِهر درباره 8 نامزد انتخابات خرداد 1392 ریاست جمهور
تهران ـ 7 خرداد 1392 ـ خبرگزاري مِهر: در نظرسنجی که از سوی مرکز سنجش افکار خبرگزاری مِهر درباره انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهور صورت گرفته است [گرفته بود]، اقبال مردم به نامزدهای هشتگانه انتخابات چنین بود:
    محمد باقر قالیباف 35.8 درصد، سعید جلیلی 11.5 درصد، ولایتی 8.3 درصد، حداد عادل 6.9 درصد، محسن رضایی 6.5 درصد، عارف 3.3 درصد، حسن روحانی 2.5 درصد و محمد غرضی کمتر از یک درصد.
    خبرگزاری مِهر روشن نساخته است [نساخته بود] که این نظر سنجی در چه روزی انجام شده بود. [در آن زمان، گزارش های دیگر نیز حکایت از جلو بودن قالیباف با فاصله زیاد از نامزدان دیگر داشت. انتخابات در روزِ اعلام شده انجام شد و حجت الاسلام حسن روحانی نامزد پیروز انتخابات بود.].
تصويري که خبرگزاري مِهر از نامزدان هشتگانه در وبسايت خود قرار داده بود


    
نمودار خبرگزاري مِهر از نتيجه نظرسنجي خود

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
طرح کمبودها، نارسایی ها، نقض حق، فساد دولتی و ... در کمپین های انتخاباتی از قرن نوزدهم و بتازگی در ایران
«کَمپین» انتخاباتی از دیرزمان سر ِ نخ به دست تاریخنگاران داده است تا قضایا ازجمله کمبودها، نارسایی ها، نقض حق، فساد و تباهی را دنبال و ریشه یابی کنند که در تألیفات آنان برای یادآوری باقی بماند؛ عبرت آموز و پیشگیر از تکرار و نیز مدرک جرم و کیفرخواست برای قاضی دادگاه تاریخ باشد. این کمپین ها که از نیمه دوم قرن نوزدهم ـ از اروپا و آمریکا ـ آغاز شده است، در عین حال به صورت تریبون های آزاد برای طرح عیب ها و افشاء گری ها درآمده است. این افشاءگری ها در عین حال هشدار و اعلام خطر ِ خروج از راه و افتادن به بیراهه هستند. ژورنالیسم (روزنامه نگاری) است که زمینه تحقیق را برای هیستریوگرافی (تاریخ نویسی) آماده می کند. طبق اسناد تاريخ، کَمپین انتخاباتی و در نتیجه افشاء گری ها ریشه در دمکراسی آتن و روم باستان دارد. در عهد باستان، در شهر رُم حتی محلی برای ایراد نطق های عمومی و انتقاد و ... ساخته شده بود که بقایای این محل در این شهر نگهداری می شود.
    به نظر می رسد که این روش از بهار سال 1392 هجری (2013 میلادی) در جمهوری اسلامی ایران نیز به صورت عنصری تازه وارد کمپین انتخابات شده است.
     شورای نگهبان 12 نفره (شش فقیه و شش حقوق دان) از میان 686 داوطلب نامزدی انتخابات رئیس جمهور دوره دوازدهم، صلاحیت تنها هشت تَن از آنان را تایید کرد. انتخاب شش فقیه عضو شورای نگهبان برعهده رهبری جمهوری اسلامی است و انتخاب شش حقوق دان به پیشنهاد قوه قضائیه و رای قوه مقننه است.

    
    در زير به چند مورد از بیان ضعف ها در کَمپین بهار 1392 اشاره می کنیم که توسط خبرگزاری های داخلی (خبرگزاری های تهران) و آنلاین ها انتشار یافته بود.
    
    
    اداره ایران با رَمل و اسطرلاب و عزل و نصب با خواب دیدن!
    کرج ـ 25 اردیبهشت 1392 ـ خبرگزاری فارس: روح‌الله احمدزاده‌ کرمانی از معاونان پیشین احمدی نژاد رئیس جمهور و استاندار اسبق فارس و از داوطلبان نامزدی انتخابات 24 خرداد 1392 رياست جمهور در یک جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی به پرسش های متعدد دانشجویان پاسخ گفت و ازجمله اظهارداشت: از ابتدای انقلاب تا پایان کار دولت خاتمی، دویست نفر همه مسئولیت‌ها را به دست گرفته بودند که امروز هم همان‌ها دوباره آمده‌اند و می‌خواهند زمام امور کشور را به دست گیرند و فرق ایشان با گذشته تنها در این است که پیر شده‌اند. یکی از آنان آقایی است، امروز حدودا 80 ساله و با این سن و سال آمده و دوباره کاندیدای انتخابات ریاست جمهور شده است. یادشان رفته در گذشته (8 سال ریاست مجلس و 8 سال ریاست جمهور و پیش از این سمت ها؛ وزیر) چه کارهایی کردند!. امروز میانگین سنی کشور جوان است و حدود 35 سال. اما این آقایی که 45 سال از میانگین سنی کشور بزرگتر است، می‌خواهد در این سن دوباره رئیس‌ جمهور پولدارهای کشور باشد. در زمان حکومت او مردم از گرسنگی به کلیه ‌فروشی افتاده بودند، چرا زن و بچه‌‌های شما کلیه نمی‌فروشند؟. نمی‌دانم چرا او در دهه آخر عمر به فکر تشکیل دولت افتاده است. این، یک معمّا است. دولت نهم و دهم [دولت احمدی نژاد] هم اشکالات داشت . در دولت او، از مکتب ایران (ایرانیّت) داد سخن می دادند بدون اینکه از اوج تمدن ایران و ایرانی چیز زیادی بدانند. برای مثال: یک معاون رئیس‌جمهور رفت به ترکیه و در اینجا‌ در یک سخنرانی رسمی مولانا را فیلسوفِ تُرک! گفت. آیا مولانا یک خط شعر به زبان تُرکی دارد که این حرف را زده بود؟. مولانا در بلخ خراسان به دنیا آمده و بزرگ شده بود. تصور نمی کنند که دیگران همین اظهار معاون رئیس جمهور را سند می کنند برای مصادره مولانا؟‌.
     احمدزاده کرمانی که زمانی هم بر سازمان میراث فرهنگی ریاست می کرد همچنین گفت: در این دولت [دولت احمدی نژاد] برخی‌ها می‌خواستند با رمل و اسطرلاب کشوررا اداره ‌کنند که همین تفکر یک انحراف است. انحراف از همین نقطه آغاز می‌شود که برخی‌‌ها خواب ببینند و بعد بگویند که خواب‌ ما حُجّت است. بر فرض که خواب شما برای خودتان حُجّت باشد، برای من که نیست. چه کسی گفته است که با خواب و جادو می‌توان کشور را اداره کرد؟. این انحراف است. می گفتند که از آسمان برای ما خبر رسید ...!، حتی یک بار گفتند از آسمان خبر رسیده که فلان مسئول [مقام] از نوادگان قاتلان سیدالشهدا (ع) در کربلا بوده و بعد، آن مسئول را عزل کردند!. اداره کردن کشور به اینگونه؟!. درست نیست که این نظرات [پندار] در اداره کشور دخالت داده شود. دولت مجموعه‌ای است که باید با خَرَد جمعی مدیریت کند و عزل و نصب و تصمیم‌های کلان کشور منطقی و کارشناسانه باشد. [چند روز بعد، صلاحیت احمدزاده کرمانی از سوی شورای نگهبان رد شد. می دانیم که در قرن هفدهم با اعدام دو جادوگر در مهاجرنشین انگلیسی شمال شرق آمریکا ـ منطقه نیو اینگلند ـ به جادوگری در آمریکای شمالی برای همیشه پایان داده شد.].
    
    فساد، رشوه و تبعیض
    تهران ـ 4 خرداد 1392 ـ بازتاب آنلاین: محسن رضایی (فرمانده پیشین سپاه پاسداران، از فرماندهان نظامی در جنگ عراق با ایران و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام) و یکی از نامزدهای هشتگانه ضمن مطالبی در شبکه اول تلویزیون دولتی (سیمای جمهوری اسلامی) گفت: "فساد، رشوه و تبعیض در اداره کشور از حد معمول خود‌ تجاوز کرده است. در همه دنیا «درصدی» از فساد هست، ولی در ایران این مسائل تشدید شده ‌و در واقع این مسائل کارآمدی لازم را از اداره کشور گرفته است؛ مسأله دیگر، سقوط ارزش پول ملّی است. پول ملّی ما (ریال) در حال سقوط است و به نظر می رسند که می‌خواهند آن را ساقط کنند!.
     محسن رضایی که به نظر می رسید این مسائل را عمدتا نتیجه سوء مدیریت و ناکارآمدی در عرصه‌ی مدیریت اجرایی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران می پندارد مثالی آورد و گفت: پدر یک خانواده گفته است که پنج فرزندش بیکار هستند و فشار مادی برای او طاقت‌فرسا شده است و اگر این مشکلات حل نشود خودکشی خواهدکرد!.".
    رضایی نتیجه گیری کرد و گفت: "جمهوری اسلامی نیازمند یک تجدیدنظر اساسی در شیوه‌ی مدیریت اجرایی کشور است، ازجمله توجه واقعی به شایسته‌سالاری و قراردادن افراد در جای خود، برقراری نظم اداری و اقتصادی ـ حساب‌رسی و نظارت دقیق بر امور مالی و اقتصاد، تلاش برای ریشه‌کن ساختن فساد و رشوه خواری که به معضل بزرگی در سیستم اداری تبدیل شده است. باید از زیان های وارده از سوء مدیریت ها و ناکارآمدی ها عذرخواهی و جبران زیان شود.".
    
    مسائل کشور نتیجه سوء تدبیر و سوء مدیریت
    محمدباقر قالیباف (از فرماندهان نظامی در جنگ عراق با ایران، رئیس پیشین پلیس و شهردار تهران) و از نامزدان هشتگانه، در چند نطق مسائل ایران را نتیجه سوء تدبیرها، سوء مدیریت ها، ضعف تحلیل پیشامدها و فراموش کردن وعده های داده شده به مردم در سال انقلاب (سال 1357) و در نتیجه رواج فساد و سوء استفاده ها خوانده بود. وی در نطقی در گیلان خواستار اجرای اصل 30 قانون اساسی (رایگان و یکنواخت شدن تعلیمات عمومی) شده بود.
    قالیباف هفتم خرداد 1392 در سازمان رادیو تلویزیون دولتی گفت: "روند مدیریّتی در کشور نیازمند تحول اساسی و جدّی است و در ساختار مدیریت اجرایی (قوه مجریه) باید تغییر اساسی صورت گیرد تا بتوان از منابع کشور استفاده بهینه کرد. ما نباید مدیریت یکنواخت بسته و خسته داشته باشیم. دولتی مورد احترام خارجی است که در داخل، مردم از کار آن راضی و پشتیبان باشند. مدیریت اجرائی باید از آنان که کوهی از تجربه‌اند برای اعتلای کشور نهایت استفاده را ببرد. تثبیت بهای ارز و مهار تورّم پول از نخستین اقدامات باید باشد. اقتصاد باید از تصمیمات خلق‌الساعه رها شود. هزینه‌های تولید باید کاهش یابد و این به معنای کنترل قیمت‌هاست. نقدینگی در کشور باید مهار و کنترل شود. امروز متاسفانه نقدینگی از کنترل خارج شده و کاهش ارزش پول ملی، بورس‌بازی و ... نتیجه آن است. اقتصاد ما نباید آسیب‌پذیر و شکننده باشد. دولت نباید در همه امور اقتصادی دخالت کند بلکه باید اجازه دهد مردم هم بیایند. دولت باید کوچک و چابک شود. باید اکیدا از اتکای به نفت و وجود «رانت» در اقتصاد پرهیز شود. توجه به کشاورزی کشور باید در اولویت باشد. چرا واردات محصولات کشاورزی باید 60 درصد گران‌تر از تولیدات داخلی باشد. دولت اتومبیل هایی به مردم ما می دهد که در هر 100 کیلومتر 11 لیتر مصرف بنزین دارند، در حالی که در جهان امروز متوسط مصرف سوخت خودروها 5 تا 6 لیتر است، چرا؟. چرا باید ضعف تکنولوژی و مدیریت در صنعت ما وجود داشته باشد؟. قانون باید کامل و در همه جا رعایت شود، نه اینکه هرجا که دوست داشته باشیم به آن عمل کنیم و هرجا که دوست نداشته باشیم، نه. باید به حقوق ملت توجه کنیم. پیشرفت اجتماعی به موازات پیشرفت های اقتصادی و تکنولوژیک در اولویت باید باشد. دولت باید وسائل کار را آماده کند که از تمامی ظرفیت‌های طبیعی کشور استفاده شود. سیاست خارجی باید تامین کننده منافع و امنیت ملی باشد.".
    
     30 میلیارد پول نفت نزد چینی ها
    علی اکبر ولایتی، یکی دیگر از نامزدهای هشتگانه پنجم خرداد در یک گفت و گوی تلویزیونی سیاست خارجی دولت محمود احمدی‌نژاد را ناکارآمد خواند. وی گفت که به دلیل تحریم‌ها، ایران نمی تواند پول نفتی را که فروخته و آن را تحویل داده از خریدار بگیرد. برای مثال: 30 میلیارد دلار از پول‌ ایران نزد چینی‌هاست و همین حدود هم پیش هندی‌ها!. این مسائل باید قبلا پیش بینی می شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شد ـ رهبر جمهوری اسلامی ایران مجلس را در رأس امور توصیف کرد
محمدباقر قالیباف
در جلسه هشتم خرداد 1399 ـ دومین روز آغاز کار دوره یازدهم تقنینیه، محمدباقر قالیباف نماینده اول تهران (متولّد 1340 در خراسان، از سرداران سپاه و قبلا از فرماندهان در جنگ عراق با ایران، فرمانده لشکر، فرمانده نیروی هوایی سپاه، رئیس پلیس کشور، رئیس سازمان مبارزه با قاچاق، شهردار تهران و استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه) با 230 رای از مجموع 267 نماینده حاضر در جلسه، به عنوان رئیس مجلس یازدهم انتخاب شد.
    برای تصدّی این مقام، علاوه بر قالیباف، فریدون عباسی و مصطفی آقا میرسلیم نیز خود را نامزد کرده بودند. ولی، فریدون عباسی تنها 17 رای و میرسلیم 12 رای کسب کردند. نتیجه این رای گیری، یکپارچگی نمایندگان این دوره تقنینیه را منعکس می کند.
    در رای گیری پیش از ظهر هشتم خرداد 1399 مجلس، هشت تَن از نمایندگان رای سفید داده بودند.
    در جلسه هشتم خرداد 1399 مجلس شورای اسلامی همچنین امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی (متولد 1350، نماینده مشهد، پزشک و قبلا رئیس دانشکده پزشکی) با 208 رای نایب رئیس اول و علی نیکزاد (متولّد 1344، نماینده اردبیل، وزیر پیشین در کابینه محمود احمدی نژاد) با 196 رای نایب رئیس دوم مجلس شدند.
    در این جلسه ناصر موسوی لارگانی، احمد امیرآبادی فراهانی، حسینعلی حاجی دلیگانی، روح الله متفکر آزاد، علی کریمی فیروزجایی و محسن دهنوی به عنوان دبیران هیأت رئیسه مجلس یازدهم انتخاب شدند و همچنین محمدحسین فرهنگی،
    علیرضا سلیمی و محسن پیرهادی به عنوان ناظران هیأت رئیسه مجلس.
    آیت آلله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و انقلاب هفتم خرداد 1399 در پیامی به مناسبت آغاز به کار یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، «در رأس امور بودن مجلس» را جامع‌ترین توصیف برای شأن و وظیفه مجلس دانسته است. وی با اشاره به اختیارات مجلس از جمله حق تحقیق و تفحّص، حق ردّ و قبولِ مدیران ارشد دولت و حق تذکّر، حق سؤال و استیضاح، و با تأکید بر «اقتصاد و فرهنگ» به‌عنوان دو اولویّت اصلی کشور، گفت: در باب اقتصاد، علاوه بر مشکلات مشهود، نمره مطلوبی در باب عدالت در «دهه پیشرفت و عدالت» به‌دست نیاورده‌ایم و این واقعیتِ ناخواسته باید همه را به تلاش فکری و عملی در باب معیشت طبقات ضعیف به مثابه اولویّت وادار سازد.
    آیت الله خامنه ای برای رفع این نقیصه، اصلاح خطوط اصلی اقتصاد ملّی مانند «اشتغال، تولید، ارزش پول ملّی و تورّم» و «مبنا قراردادن سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی» را متذکر شده است. رهبر جمهوری اسلامی در پیام خود؛ رعایت تقوا و انصاف، اهتمام به مرکز پژوهش‌ها و دیوان محاسبات، اجتناب از تکثُّر و تراکُم قوانین را توصیه‌ کرده است.
    وی هشتم خرداد 1399 با صدور حُکمی که متن آن در رسانه ها انتشار یافت، علی لاریجانی را که سه دوره متوالی رئیس مجلس شورای اسلامی بود به سمت مشاورت رهبری و عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد. لاریجانی تا آخرین روز دوره دهم تقنینیه، رئیس مجلس بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نتیجه نظرسنجی ایسپا درباره نامزدهای انتخابات 28 خرداد 1400

    نتیجه نظرسنجی تلفنی ایسپا (مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران) درباره نامزدهایِ تأیید شدهِ انتخابات 28 خرداد 1400 ریاست جمهور که پنجم و ششم خرداد انجام شد به صورت جدول زیر انتشار یافت که نشان می دهد تا آن دو روز، هنوز 48 درصد از مصاحبه شوندگان تصمیم نگرفته بودند که به کدام نامزد رای بدهند و 43 و 9 دهم درصد از بقیه مصاحبه شدگان گفته بودند که به آیت الله ابراهیم رئیسی رای خواهند داد و پس از رئیسی، سردار محسن رضایی 3 و 7 دهم درصد:
    



    
    نتیجه این نظرسنجی، پیروزی آیت الله رئیسی را که گفته است برای همه مسائل جاری کشور راه حل دارد، قطعی نشان می دهد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي داستان نويسي
زادروز شولوخوف نويسنده داستان «دُن آرام» و محرّک احساسات ناسیونالیستی روس ها
شولوخوف
«ميخائيل شولوخوف» از نويسندگان بزرگ روسيه و خالق دادستان حماسي «دُن آرام» 24 ماه می 1905 به دنياآمد. «دُن آرام» یک داستان میهنی و محرّک احساسات ناسیونالیستی روسهاست. باوجود این، کمونیست های روسیه از آن براي حفظ تماميّت قلمرو امپراتوري روسيه، و نيز ايستادگي در برابر تعرّض خارجي بهره برداري شايان كردندكه بوريس يلتسين در آخرين دهه قرن بيستم همه اين دستاوردهارا دفعتا برباد داد.
     داستان «دُن آرام» در موارد متعدد احساسات وطندوستانه (ناسيوناليستي) روس ها را برانگيخته است. داستان «دن آرام» شولوخوف كه در چهار جلد انتشار يافته شرح زندگاني قزاقها (کوزاک ها) را در جريان جنگ جهاني اول، انقلاب بُلشِويكي، و نيز جنگ داخلي روسيه را منعكس مي كند. [کوزاک ها، نه مردم کزاخستان امروز که در ایران به اشتباه «قزّاق» تلفظ می شوند.].
     شولوخوف كه در 1984 درگذشت برنده جوائز ادبي متعدد از جمله جايزه نوبل سال 1965 بود.
    ديدار سال 2005 ولاديمير پوتين از زادگاه شولوخوف و شركت در مراسم يكصدمين زادروز او باعث انتشار اين تفسيرها شد كه وي قلبا گرايش ناسيوناليستي دارد و بايد منتظر دگرگوني هاي سياسي در سطح جهان و ایجاد «فرصت» بود. دورنماي اين دگرگوني ها از اواخر سال 2006 آشگار شده و انتخاب دانالد ترامپ به ریاست فدراسیون آمریکا در نوامبر 2016 ایجاد فرصت برای پوتین را نزدیک ساخته است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
پيش بيني «طالس» رياضي دان يوناني عهد باستان درباره وقوع خورشيد گرفتگي که باعث ترک مخاصمه ايران و ليدي شد
طبق نوشته برخي از مورخان کارشناس تاريخ قرون قديم، 29 ماه مي سال 585 پيش از ميلاد روز پديدآمدن خسوفي بود که طالِس دانشمند يوناني (از شهر میلتوس) آن را 25 سال پیش از وقوع پيش بيني کرده بود. بيشتر مورخان وقوع اين خورشيدگرفتگي را 28 ماه مي آن سال نوشته اند که در عين حال يک مبدا تقويم قرار گرفته است.
    هوخشترا شاه وقت ايران (ايران غربي از محور «ري» به سمت غرب و شمال غربي به پایتختی شهر همدان) که در حال جنگ با ارتش لیدی = لیدیا (بخشي از آناتولي، تركيه امروز) بود با مشاهده خسوف با ترك مخاصمه موافقت كرد و پس از يک رشته مذاکرات يک ماهه قرار شد رودخانه «هاليس» مرز دو كشور = باشد. (شهر ميلتوس = ميله توس واقع در غرب آناتولي، كه آن منطقه و جزاير اطرافش را «ايوني» مي گفته اند كه ايرانيان واژه «يونان» را از آن ساخته اند و عرب ها از ما گرفته اند. انگليسي زبانها يونان را «گريس» مي گويند).
    پادشاه ليدي كه وقوع چنين خورشيد گرفتگي را به نقل از طالس شنيده بود، پس از اين كه احساس كرد نيروهاي او بيش از آن تحمل مقاومت ندارند به شاه ايران پيام داد كه خدايان با ادامه جنگ موافق نيستند و اگر خونريزي قطع نشود، خورشيد را تيره خواهند ساخت و ظلمت همه جا را فرا خواهد گرفت. هوخشترا (پدر بزرگ كوروش) كه يگانه پرست بود، اين پيام را خدعه جنگي پنداشت و به نبرد ادامه داد.
    طالس دانشمند يوناني زمان دقيق خورشيد گرفتگي را هم به دست داده بود (پس از محاسبات تقويمي؛ 28 و يا 29 مي سال 585 پيش از ميلاد) و اين پيش بيني، يک ماه پيش از وقوع آن به اطلاع پادشاه ليدي که ميلتوس را در تصرف داشت رسانده شده بود. ( اين روز و ماه و سال بعدا با تطبيق تقويم ها به دست آمده است).
    با آغاز خورشيد گرفتگي در روز اعلام شده، شاه ماد دستور توقف جنگ را داد و چون اندك زماني پس از توقف خونريزي، خورشيد بار ديگر و به تدريج ظاهر شد، مصلحت نديد كه جنگ ادامه يابد و روز بعد ترك مخاصمه اعلام شد كه در تاريخ عمومي به عنوان نخستين قرار ترك مخاصمه به مفهوم امروز و داراي شرايط و ضمانت اجرايي، ثبت شده است و سپس مذاکرات براي حل اختلافات مرزي طرفين آغاز شد که يک ماه تمام طول کشيد.
     طالِس كه اصول متعدد بر علم هندسه نوشته و موفق شده بود ارتفاع جسم را از روي سايه اش به دست آورد و مبدا ساعات شبانه روز را «ظهر ـ نيمه روز» قرار دهد كه سايه از جسم جدا نيست و آب را مادر اجسام اعلام دارد و تفكّر را تعريف كند بسال 624 پيش از ميلاد متولد شده بود و از مصر هم ديدن کرده بود.
    ( شرح بيشتر در باره اين واقعه ضمن رويدادهاي 28 ماه مي داده شده است)
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
شماره 99 مجله روزنامک، 31 اردیبهشت 1402 انتشار یافت ـ کُپی روی جلد آن:

    



    
     آنلاینِ پی دی افِ صفحاتِ این شماره و همه شماره های قبلی مجله روزنامک در این آدرس:
    
     www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
روزی که جهان وارد عصر جدید شد، دوره اي که ایران قربانی دیپلماسی اروپا شد ـ عصر جديد در يک نگاه
سلطان محمد دوم (فاتح)
بیست و نهم ماه می 1453، روز ورود جهان به دوران تاريخي «عهد جديد» است. تاريخنگاران اين روز را پايان قرون وسطا قرار داده اند. در آن سال و در آن روز محمد دوم معروف به «فاتح» رهبر وقت تُركان عثماني «شهر قسطنطنيه» را پس از 53 روز محاصره تصرف كرد، آن را به اسلامبول (استانبول) تغيير نام داد و از آن پس امپراتوری عثمانی برجای روم شرقی نشست و 466 سال عُمر کرد. با سقوط قسطنطنيه در ماه مي 1453 همچنين دست قدرت های اروپایی «موقتا!» از سلطه مستقيم بر مشرق زمین كوتاه شد. قسطنطنیه پس از کشته شدن کنستانتین یازدهم ـ آخرین پادشاه روم شرقی سقوط کرد. وی شخصا با آخرین واحد نظامی خود وارد جنگ شده بود که کشته شد. قسطنطنيه مهمترين شهر دنياي آن زمان بشمار می آمد. قلمرو امپراتوري روم شرقي (بيزانتيوم Byzantine) پيش از اضمحلال، محدود به منطقه قسطنطنیه، چند ناحیه در بالكان و گوشهِ كوچكي از آناتولي شمال غربي بود.
     پس از اين پيروزي، عثماني ها، محمد دوم را «فاتح» لقب دادند و خودش هم چندين عنوان بر نامش اضافه كرد از جمله؛ خليفه مسلمين، قيصر روم، سلطان آناتولي و خان تُركان عثماني. چرا خان عثماني ها؟ زيرا كه طوايف تُرك و مغول از عهد باستان پادشاه خود را «خان» و امپراتور را خاقان به معناي خانِ خان ها مي ناميدند و رئيس طايفه (شاخه اي از قبيله) را «ايلخان» مي گفتند و تا همین سالهای اخیر، طايفه قاجار داراي ايلخان بود و شنیده شده است که هم اکنون نیز، یک ایرانی تبار مقیم اروپا خودرا ایلخان قاجار می خوانَد. یک ایلخان قاجار در دوران طفوليت احمد شاه، نيابت سلطنت را برعهده داشت، و چرا قيصر روم؟ زيرا كه درجريان جنگ قسطنطنيه، كنستانتين يازدهم آخرين سزار (قيصر) روم شرقي كشته شد و محمد فاتح كه جانشين اين امپراتور شده بود خود را در عين حال قيصر روم ناميد و در صدد احياء روم غربي و متحد كردن دو قسمت روم باستان (روم شرقي و روم غربي) بر آمد و با همين هدف در سال 1480 به ايتاليا لشكر فرستاد كه موفق به تصرف آن و تاسيس روم واحد نشد، ولی در اروپای اسلاو تبار تا «بوسنی» پیش رفت، قسمت هایی از یونان، بلغارستان، رومانی و مجارستان را تصرف کرد و دست حاکمان تُرک تبار دیگر ازجمله آق قویونلوها و قره قویونلوها را از آناتولی کوتاه کرد. ولی، همین جهانگیری اش و خلیفه سُنّی ها خواندن خود سبب پیدایش دودمان صفویه در ایران شد و ایران کانون فعالیت های دیپلماتیک قدرت های اروپایی و بعضا رقیب یکدیگر.
    ايران كشوري كوچك و ناآشنا نبود كه اروپاييان قرن 16 با فرستادن چند كشتي توپدار و شماری نظامی تفنگدار بر آن مسلط شوند و لذا در مورد ایران از راههاي ديپلماتيك و بازی های مربوط وارد شدند و با نیرنگ های بسیار، دولت صفويه را بر ضد عثماني برانگيختند و باعث تضعيف هر دو دولت شدند و چون نوبت به قاجاريه رسيد و متوجه ضعف ها و آلودگی هاي سران آن و قحط الرجال در ايران شدند دامنه نفوذ خودرا گسترش دادند، ایران را کوچک و کوچکتر کردند كه نزديك بود استقلال و حاکمیت خود را هم از دست بدهد زیراکه نگران بودند که ناگهان یک اردشیر پاپکان و یا نادرشاه پیدا شود و دوباره آن را اَبَرقدرت و بزرگ شرق کند و به نظر می رسد که این نگرانی هنوز از میان نرفته است.
     قسطنطنيه (استانبول) ـ شهري كه به دست محمد دوم گشوده شد، به تصميم كنستانتين بزرگ امپراتور روم و با هدف نزديك شدن به پايتخت امپراتوري ايران در كنار خرابه هاي شهر يوناني نشين بيزانتيوم و بر روی آن ویرانه ها ساخته شده است. اين شهر در يازدهم ماه مي سال 330 ميلادي به عنوان پايتخت شرقي امپراتوري روم اعلام شده بود ولي كنستانتين مايل بود كه اسم شهر «رُم نوين» باشد كه اطرافيانش آن را كنستانتينو پوليس (پوليس به معناي شهر) خواندند و به همين اسم كنستانتينوپُل
     Constantinople (تلفظ عربی وقت؛ قسطنطنيه) باقي ماند.
     محمد فاتح كه در سي ام مارس 1432 در اِدرِنه (بخش اروپایی ترکیه امروز) به دنيا آمده بود و در سوم مي 1481 درگذشت با همه تعصّبي كه در اسلام داشت پس از تصرف قسطنطنيه به پيروان ساير اديان آزادي كامل داد و موافقت کرد انجيل را به زبان تُركي ترجمه کنند و حكومت شهرهاي متصرفه در بالكان و آناتولي غربي را به حكام محلي سابق (بزرگان اين شهرها) سپرد و به تاسيس مدرسه در سطوح مختلف و تاليف و ترجمه كتاب همّت گماشت و تلاش بسيار كرد كه اديبان، اندیشمندان و دانشمندان فراركرده از قسطنطنيه (درجريان محاصره) را به اين شهر بازگرداند. مهاجرت این نخبگان به ایتالیا و عمدتا استقرار در فلورانس و با انتشار عقاید روشنفکران و دانشمندان یونان باستان و سفرنامه ها ازجمله سفرنامه مارکو پُلو (پولو)، رنسانس Renaissance و عصر جدید آغاز شد که از شاخص های آن، برتری اروپاییان و سلطه چند دولت اروپایی بر قاره های دیگر و تملّک قاره آمریکا و استرالیا بود و ....
     محمد فاتح بر زبان فارسي مسلط بود و از همان زمان بسياري از واژه هاي فارسي وارد تُركي عثماني شده است. محمد فاتح حُكّام محلي را لقب پادشاه داد كه بعدا اين واژه به «پاشا» تبديل شد. در زمان او بسياري از مكاتبات به زبان فارسي صورت مي گرفت. يكي ديگر از كارهاي مهم محمد فاتح نوشتن قانون و ضابطه بود كه اين قوانين را بعد از او، سلطان سليمان تكميل كرد و براي مجازات قانون شکنان و متجاوزان به حقوق دیگران، دادگاه تاسيس کرد كه با اين عمل شهرت «قانوني» به دست آورد و «سليمان قانوني» خوانده شد.
     مورّخان در تقسيم بندي دوره هاي تاريخي، روز تصرف قسطنطنيه را آخرين روز قرون وُسطا يا «مدي والMedieval Period- Middle Ages» نوشته اند (كه مدی وال از دو واژه يوناني مديوس و اوو گرفته شده است). اين دوره تاريخي (قرون وُسطا) طبق برخی تعاریف با سقوط دولت روم غربی (رُم) و برپایه تعاریف دیگر با مرگ (ترور) خسروپرویز ـ شاه ساسانی ایران در اوایل قرن هفتم آغاز شده بود و حدود 9 قرن طول كشيده بود. این عصر همچنین دورانِ تاریکیِ غرب خوانده شده است. در این عصر، بازهم ایرانیان ستاره تابناک آن بودند؛ نخست به خاطر قهرمانی های شگفت انگیزی که در راه کسب استقلال و حاکمیّت میهن کردند و دوم به سبب دانش، ادبیات و فلسفه. رازی، خیام، فردوسی، سعدی، حافظ، رودکی، ابن سینا، خوارزمی، فارابی، خواجه نصیر، خواجه نظام الملک و ... نامدارانِ ایرانزمین در این دوره می زیستند.
     با پايان يافتن قرون وسطا ـ قرون ظلمت در اروپا ـ قرون جديد آغاز شد كه عصر رُنسانس (تجديد حيات علوم و ادبيات و فلسفه و هنر) و روشنگري است و انتشار كتاب هايي كه دانشمندان بيزانتيوم در جريان محاصره قسطنطنيه با خود به ايتاليا برده بودند عامل عمده آغاز رنسانس شناخته شده است زيرا كه اروپاييان از طريق اين کتاب ها با علوم، فلسفه، هنر و ادبيات يونان قديم، ايران و عرب آشنا شدند و به تحول خود ادامه دادند. همچنين با پيدايش يك قدرت بزرگ (عثمانی) در آسیای غربی که در بالکان و آفریقای شمالی هم دارای متصرفات بود و در نتیجه، قطع ارتباط زميني اروپاييان با آسيا، تلاش براي اكتشاف راههاي دريايي آغاز شد كه کلونياليسم پديد آمد و سرآغاز بدي براي ساير قاره ها بود.
     در قرن پانزدهم و پس از سقوط قسطنطنیه، اروپاييان كه راه زميني به شرق را بر خود بسته ديدند به يافتن راههاي دريايي دست زدند و از اين طريق خود را به شرق کره زمین رسانيدند، آن هم تا آخرين نقطه شرق. درجريان همين تلاش، اواخر همان قرن (سال 1492)، اروپاييان برحسب اتفاق به قاره آمريكا رسيدند. از اين تلاش اروپاييان، كليسا نيز حمايت مي كرد. براي مثال: فرمان ماه مي 1493 پاپ الكساندر ششم درباره مالكيّت اراضي مكشوفه! ـ به نوشته پاپ، «مكشوفه!» حال آن كه تمدن بوميان مكزيك و برخی نقاط دیگر قاره غربی (آمریکا) دست كمي از ساير ملل جهان نداشت؛ مکزيکي ها و سایر بومیان قاره آمریکا فقط توپ و تفنگ نداشتند. این فرمان پاپ اواخر ماه مي آن سال به دست پادشاه وقت اسپانيا رسيد. در اين فرمان كه چند ماه پس از رسيدن كريستف كلمب (کریستوفر کلمبوس) به قاره آمريكا امضاء شده بود، پاپ مالكيّت ضمن صدور فرمانی هر زميني واقع در غرب «جزاير آزور» را (نيمه راه قاره هاي اروپا و آمريكا در اقيانوس اطلس) كه اسپانيائي ها به آنجا برسند از آن دولت اسپانيا دانست. با اين فرمان، پاپ اراضي داراي مالك و متعلق به بوميان را كه هزاران سال در آنجا زندگي مي كردند به اسپانيايي ها بخشيد، دستوري كه در همان زمان هم برخي آن را مغاير آموزش هاي مسيح و نقض حق مالکیّت (بومیان) تفسير كرده بودند. طبق اين منشور، پاپ اراضي شرق آزور از جمله جزاير خليج فارس، اندونزي و ... و هر نقطه در شرق را که پرتغالي ها ضمن دريانوردی به آنجا برسند به آنان بخشيد كه بيشتر مورخان آن را نقطه تاريكي در تاريخ بشر خوانده اند. پاره ای از مورّخان، دوران معروف به قرون جدید را عصر استعمار ـ استعمار ملل بی تفنگ و ناآگاه ـ و نیز عصر جنگ قدرت های اروپایی باهم برای کسب برتری نام نهاده اند.
     تحليلگران «تاريخ جاري» نوشته اند؛ سلطه قدرت های اروپایی بر شرق و نقاط دوردست كره زمين به منظور آقايي كردن، استثمار و به دست آوردن مواد خام كه از قرن 16 آغاز شده است در دوران معاصر (دوران پس از عصر تاریخی معروف به قرون جدید) همچنان با چند بار تغيير لباس دادن ادامه یافته و شکل تازه استثمار در موارد بسيار با كمك سران برخي دولت هاي محلي (عمدتا ناشي از بي اطلاعي و ندانمکاري و علاقه مندي آنان به حفظ مقام خود به هر بها) انجام شده است.
     از پدیده های تاریخ معاصر که متعاقب دوران قرون جدید رقم خورده است گسترش انتشار کتاب [و در قرن 21 همچنین به طریقه دیجیتال = ای ـ بوک]، پیدایش آنلاین ها و سوشل میدیا و کشش فراوان به خواندن ـ چه نوشته های چاپی و چه آنلاینی و بویژه آگاه شدن مردم از گذشته خود (تاریخ)، خواست مخاطبان از رسانه های همگانی به تکامل ابزارهای خبر و نظر رسانی و انعکاس مشکلات جوامع، انگیزه وقوع جرائم و کشف فساد و ضعف های دولتی، تکامل علوم و فنون، رسیدن نفوس به بیش از ظرفیت منابع کره زمین که یکی از ریشه های مسائل جهانی امروز و فرداست، انتشار و رواج فرضیه ها و ایسم های گوناگون ازجمله «آنارشیسم یعنی تامین عدالت و در مواردی حتی با حذف فیزیکی مقامات و شورایی و سندیکایی کردن امور با توسل به ترور و ...» است. پیدایش این فرضیه (آنارشیسم) نتیجه بی اعتنایی دولت ها به شرایط روز و اندرز روشنفگران برای حل مسائل و تامین خواست مردم بود و پیشگیری از نارضایتی ها با حذف بوروکراسی ها و فساد دولتی. آنارشیست ها یک قرن پیش بسیاری از سران کشورها و دولتها ازجمله یک رئیس جمهوری آمریکا را ترور کردند و اینک [قرن 21] بوی احیاء آن به مشام می رسد، بویژه آنارشیسم انفرادی (نه، گروهی) و ابزارهای این آنارشیست ها در دو ده دهه اخیر تغییر یافته و از بکار بردن تفنگ و تپانچه و بمب به صورت آدمکشی با وارد کردن خودرو به میان جمعیت، انفجار انتحاری و ... درآمده است. دیده شده است که دانش آموزان ناراضی به کشتار همشاگردی های بیگناه خود دست زده اند و .... در این مسائل، دولت ها باید «انگیزه و علت» را بیابند و برطرف کنند و گرنه از تنبیه معلول نتیجه ای بدست نخواهد آمد.
    دوران معاصر شاهد دو جنگ جهانی پُرتلفات و چند جنگ منطقه ای و پیدایش جنگ افزار تازه ای به نام سلاح هسته ای بوده است که این جنگ افزار مرگبار و ویرانگر در عین حال از وقوع جنگ جهانی دیگری جلوگیری کرده است. در دوران معاصر، سوسیالیسم مارکسیستی در یک سوم از جهان پیاده شد ولی چون به طریقه انقلاب پرولتاریایی (جهش در پیاده کردن نظام بدون دادن آموزش قبلی به مردم، حذف فوری و بی درنگ مدیران میانی پیشین، تصفیه های خونین، فراری دادن و خانه نشین کردن اصحاب حرفه و تحصیلکردگان، سپردن امور به افراد بی تجربه ولی طلبکار انقلاب و ...) قدرت یافته بود شکست خورد و فروپاشید. دولت های دارای نظام کاپیتالیستی ـ لیبرالیستی به تسریع شکست خوردن نظامهای مارکسیستی کمک کردند.
    دوران معاصر یک جنگ سرد میان دو ابرقدرت محصول جنگ جهانی دوم را تجربه کرد و اینک (دهه دوم قرن 21) با پیدایش قدرت های در حال طلوع دیگر، وقوع جنگ های سرد دیگری که این بار ابزار برتر آن اینترنت و شبکه های آن و آنلاین ها هستند قابل پیش بینی است. «تحریم» یک سلاح دیگر قدرت ها شده است. سازمان ملل که از پدیده های دوران تاریخی معاصر است به علت ساختار آن [بی اقتداربودن مجمع عمومی آن که در حد یک سالن کنفرانس و سخنرانی است و تصمیماتش ضمانت اجرایی ندارد و انحصار حق رد ـ وتو ـ در دست 5 دولت فاتح جنگ جهانی دوم است و ...] تا کنون بنیادی فایده بخش نبوده و عملکرد منفی شورای امنیتِ این سازمان در قبال لیبی در سال 2011 که مغایر اختیارات آن بود ثابت کرد که ابزاری در دست چند قدرت بیش نیست. با ایجاد انقلاب ساختگی و طراحی شده در یک کشور طبق برنامه و طرح دولت و بلوک دیگر با هدف اجرای سیاست های خود[فرمول لیبی] تنها رادیکال ها و عقده دارها به قدرت می رسند و مسائل و نا آرامی و نارضایتی بیشتر می شود.
    به باور چند تحلیگر و تینک تانک (اندیشکده ـ انستیتوهای بررسی رویدادها و پالیسی ها)، به نظر می رسد که سیاست کانتینمنت شوروی (سابق) عملا تبدیل به کانتینمنت برخی کشورهای دیگر شود که راه خودرا می روند. به نظر همین تحلیلگران، مسیر تحولات نشان می دهد که عُمر نظام جهانی جاری که با فروپاشی شوروی برقرار شده است طولانی نخواهد بود، سطح تولید و مصرف برخی از کشورها بالا رفته و نیاز مبرم به مواد خام و بازار فروش دارند و می دانیم که مسائل و رقابت های اقتصادی هستند که رویداد و «تاریخ» می سازند. به هر حال در جهان فردا ملتی پیروز و مُرّفه و شاد خواهد بود که عاری از فساد و تباهی باشد و مدیریت خوب داشته و حقوق همگان در آن رعایت شود زیراکه انسان امروز با دسترسی انبوه و آسان به اطلاعات، حقوق خود و واقعیت ها را می شناسد و این دستاورد خودرا از طریق سوشل نِت وُرک ها به دیگران منتقل می کند و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
255 کشته تلفات گردباد سن لوئی ـ نگاهي به تاريخچه اين شهر ـ گردبادهاي پُرتلفات سال 2011 آمريکا
گردباد
27 می 1896 یک گردباد شدید در غرب ایالت میسوری آمریکا (منطقه ای که شهر سن لوئی در آن واقع شده است) 255 تن را کشت و به پول امروز میلیاردها دلار زیان وارد ساخت. ایالت های مرکزی و جنوبی آمریکا به سبب موقعیت اقلیمی دائما در معرض گردباد هستند که گاهی سرعت باد به بیش از دویست کیلومتر در ساعت می رسد و سالی نیست که در این مناطق از این تلفات و زیانها روی ندهد. شهر سن لوئی (سنت لوئیس) که گردباد 27 می 1896 در آنجا روی داد در سال 1764 توسط دو فرانسوی در محل تلاقی دو رود «می سی سی پی» و «میسوری» ساخته و نام لوئی نهم پادشاه وقت فرانسه برآن گذارده شده است. «لا سال» فرانسوی بعدا سراسر دره می سی سی پی و مناطق مرکزی ایالات متحده امروز ـ از شیکاگو تا نیوارلئان را لوئیزیانا و متعلق به فرانسه اعلام کرد. دولت فرانسه در پی جنگهای هفت ساله اروپا، این منطقه بسیار بزرگ را به اسپانیا باخت که ناپلئون با تصرف اسپانیا باردیگر آن را مالک شد و در سال 1803 به دولت واشنگتن فروخت. از آنجاکه مهاجران انگلیسی شرق آمریکا (ایالات 13 گانه) از مسیر سن لوئی به غرب و ساحل غربی کوچ می کردند، سن لوئی به دروازه عبور (گیت وی) معروف شد و به این مناسبت در قرن 20 یک طاق بسیار مرتفع در آنجا ساخته شده است. سن لوئی که همچنان در معرض گردباد (تورنیدو) قرار دارد با حومه اش دارای 3 میلیون جمعیت است. واژه «تورنیدو = گردباد» در زبان انگلیسی از کلمه «توناره» لاتین [در پارسی؛ تنوره] گرفته شده که اسپانیایی ها «تنورادا» می گویند.



    «گردباد» از برخورد هوای سرد و خشک با هوای گرم و مرطوب بوجود می آید. در آمریکا (ایالات متحده) جلگه پهناور میان رشته کوههای راکی Rocky Mountains و رشته کوههای اپلیچین Appalachian Mountains ـ شامل چند ایالت و معروف به «Plains States»، منطقه ای مستعد پیدایش گردباد است زیراکه در آنجا هوای سرد و خشک آمده از کانادا با هوای گرم و مرطوب آمده از خلیج مکزیک با هم تلاقی می کنند. هرسال به طور متوسط 1274 گردباد و توفان هایی از این دست در این منطقه روی می دهد و تلفات و زیان مالی وارد می سازد. روزنامه نگاران از سال 1904 این منطقه را تورنیدو الی Tornado Alley خطاب می کنند که مصطلح شده است. از میان ایالات واقع در تورنیدو الی؛ به ترتیب تکزاس شمالی غربی، کانزاس، میسوری، اکلاهما و نبراسکا گردبادخیزترند.
    در ماه می 2011 چند گردباد در «تورنیدو الی» آمریکا و بویژه شهر ژاپلین Joplin ایالت میسوری (تلفظ آمریکایی: مِ زُری ـ مِزوری) 520 کشته برجای نهاده است. شمار تلفات شهر ژاپلین به تنهایی 139 نفر کشته، دهها ناپدید و صدها مجروح بوده است. شدت توفان 22 ماه می 2011 شهر ژاپلین حدود 200 مایل در ساعت (320 کیلومتر) گزارش شده است. گردباد در سال 1953 در ایالات متحده 519 تن را کشته بود. علت سنگین بودن زیانهای مالی ناشی از گردباد؛ چوبی بودن منازل است. ساختمانهای آجری ـ سیمانی آسیب کمتری دیده اند.
    بعد از ظهر دوشنبه 20 ماه مي 2013 گردباد (تورنيدو) ديگري شهر مور Moore در ايالت اکلاهماي آمريکارا زير و رو کرد. در اين رويداد 1200 خانه و دو دبستان از ميان رفت، 26 تن کشته و 386 نفر ديگر مجروح شدند. اين گردباد چهار ميليارد دلار زيان مالي وارد ساخته است.
    
منطقه گردبادخير آمريکا


    
مجموعه عکسهايي از خرابي هاي شهر ژاپلین ـ ساختمان آجري آسيب کمتري ديده است ـ عکسها از خبرگزاري چين


    
تصوير يک گردباد ديگر

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نخستین پرواز جنگنده فانتوم (اف ـ 4)


جنگنده فانتوم (اف ـ 4) که تولید آن از 1958 تا 1979 ادامه داشت نخستین پرواز آزمایشی خودرا 27 ماه می 1958 انجام داد.
    این جنگنده که از سی ام دسامبر 1960 به نیروی دریایی آمریکا تحویل داده شد و در جنگ ویتنام بکار رفت ساخت کارخانه مکدانل ـ داگلاس آمریکاست و در آغاز کار برای نیروی دریایی (پرواز از ناو هواپیمابر) ساخته شده بود که بعدا به نیروی هوایی نیز داده شد.
     از این نوع جنگنده پنج هزار و 195 فروند ساخته شد که علاوه بر آمریکا، نیروی هوایی چند کشور دیگر از جمله ایران از آن داشته اند و در ماه می 2010 استفاده از 631 فروند از این نوع جت ادامه داشت. بعدا جت های اف ـ 15 و 16 جای آن را در نیروی هوایی آمریکا و جنگنده های اف ـ 14 در نیروی دریایی این کشور گرفتند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رويدادي به ظاهر کوچک! كه فروپاشي شوروي را تسريع كرد ـ این رویداد به گورباچف فرصت برکناری هزاران افسر را داد و ...
ماتياس رست در دادگاه مسکو
29 ماه می 1987 رسانه ها در گوشه و کنار جهان ورود یک هواپیمای کوچک به آسمان شوروی و صدها کیلومتر پرواز برفراز این کشور و فرودآمدن در میدان سرخ مسکو را خبر اول خود کرده بودند ـ همراه با تفسیر که این تفسیرها حکایت از ضعف شوروی و رو به پایان بودن نظام کمونیستی آن داشت.
     28 ماه مي سال 1987 يك جوان آلماني به نام «ماتياس رست Mathis Rust» كه خلباني يك هواپيماي كوچك از نوع «سِسنا 172ـ بي» را به دست داشت پس از بنزين گيري در فرودگاه هِلسينكي (پایتخت كشور فنلاند) بدون اين كه سيستم دفاع ضد هوايي شوروي متوجه آن شود از مرز اين جماهیریه گذشت و پس از صدها كيلومتر پرواز در آسمان شوروي در انتهاي پُل منتهي به ميدان سرخ مسكو و نه چندان دور از ديوار كاخ كرملين فرود آمد. وي دستگير و بعدا محاكمه شد، ولي همين كار او ضعف هاي ابرقدرت شوروي را كه نتوانست يك هواپيماي غير مسلح را رهگيري كند آشگار و آسيب پذيري اين كشور را كه پيشگام تسخير آسمانها و از پاي درآورنده ماشين جنگي هيتلر بود عيان ساخت.
    گورباچف رهبر وقت شوروی (و به قول بسياري: خائن بزرگ) از اين موضوع براي سركوب كردن مخالفانِ برنامه هاي خود: نوسازي (نظام اقتصادي) و فضاي باز (سياسي) استفاده كرد و ژنرال سوكولوف وزير دفاع و ژنرال كولدونوف فرمانده دفاع ضدهوايي شوروي و 2000 افسر ارشد ديگر را بركنار كرد و راه براي فروپاشي شوروي بيش از پیش باز شد.
    ماتياس بعدا به جرم عبور غيرقانوني از مرز به هشت سال زندان محكوم شد ولي 14 ماه و چند روز بعد آزاد گرديد!!.
     ريشه اين ماجرا همانند ساير جرياناتي كه منجر به فروپاشي شوروي شد هنوز در پرده ابهام باقي مانده است و مورّخان بي طرف (كه از كمك مالي يك دولت و يا يك بلوك استفاده نمي كنند) به علت ضعف امكانات هنوز موفق به كشف اين اسرار نشده اند. فروپاشي شوروي بزرگترين رويداد آرام (بدون جنگ و خونريزي) در تاريخ بشر بوده كه سودي هم نبخشيده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که «ال گور» روشِ کارِ «جورج بوش» در ماجراي عراق را نادرست خواند
اظهارات «ال گور» معاون رئيس جمهوري پیشین آمريكا در دانشگاه نيويورك بر ضد حكومت جورج بوش (پسر) كه صداي او هنگام ايراد نطق، از فرط خشم شبيه به نعره و شديدالحن بود بيست و هشتم ماه مي 2004 در رسانه هاي آمريكا به همان گونه منعكس شده بود.
    ال گور كه در انتخابات رياست جمهوري آمريکا در نوامبر سال 2000، در مجموع، راي بيشتري آورده بود ولي جورج بوش با حُکم ديوان عالي آمريكا (اكثريت پنج بر چهار) برنده انتخابات اعلام شد در نطق خود گفت: حكومت بوش با روش خود در عراق، آمريكا را در انظار جهانيان شرمسار ساخته است، و خواست كه شش تن از همكاران نزديك بوش از جمله وزير دفاع و مشاور امنيت ملي او و نيز مدير سازمان «سيا» بركنار شوند. وي در نطق يك ساعته اش گفت كه روش کار بوش در قبال عراق نادرست بود و با ناراضي تراشي در سطح جهان، مخالفت با آمريکا و حتي خطر تروريسم را افزايش داده است. بوش قضاوت «تاریخ» را فراموش کرده است.
    گور گفت: يک مورد از روش غلط بوش اين بود که با ارائه اسناد ساختگي، (وجود اسلحه كشتار جمعي در عراق و ارتباط اين دولت با القاعده) زمينه حمله نظامي به عراق را آماده ساخت.
    گور در اين سخنراني بارديگر خواست كه سران سازمانهاي امنيتي آمريكا و مشاوران رئیس جمهوری این کشور از ميان كساني انتخاب شوند كه دست كم «كارايي مختصري!» را داشته باشند. وي گفت كه صدها ميليون آمريكايي، از هر نسلي، با مشاهده تصاوير زننده شکنجه عراقي ها در زندان ابوغريب از فرط خشم به جوش آمدند و سادگي است اگر قبول كنيم كه اين شكنجه ها كار چند دژبان رديف پايين بوده است، دستور از مافوق داشته اند. همچنين مشاهده صحنه هاي انفجارهاي انتحاري و تصاوير گريه و زاري زنان عراقي دردآور است. روش بوش در اداره امور عراق پس از تصرف این کشور همچنین باعث عادی و روال شدن انفجارهای انتحاری شده است. [گور نگفت که برکنار کردن رژيم صدام حسين اشتباه بود، تنها روش کار را نادرست توصيف کرد].
يک نمونه از عکس هايي که «ال گور» به آن اشاره کرده بود ـ بانوي عراقي که 3 فرزند خودرا در يک انفجار از دست داده ديوانه وار شيون مي کند

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شورش به پشتیبانی از سردسته باند مواد مخدر!
زدو خورد ساکنان منطقه فقیر نشین تریولیTrivoli ـ نه چندان دور از شهر کينگستون پايتخت جزیره جامائیکا با پلیس و نظامیان این کشور تا 28 می 2010 هفتاد کشته داشت. شورش این منطقه 23 می 2010 به حمایت از کریستوفر کوک Christopher Coke گرداننده یک دسته قاچاق موادمخدر و باند گانگستری آغاز شده بود!. این حلبی آباد نشینان با توسل به خشونت کوشیدند که مانع استرداد کریستوفر کوک به ایالات متحده شوند. کریستوفر در ایالات متحده متهم به حمل مواد مخدر از آمریکای لاتین به این کشور شده است. گزارش ها روشن نکرده است که چرا تنگدستان تریولی از سردسته باند قاچاق این چنین حمایت کردند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شمار سلاحهاي اتمي انگلستان تا ماه می 2010
وزیر امور خارجه انگلستان 27 مي 2010 فاش کرد که این دولت دارای 225 سلاح هسته است.
     وی گفت که از این شمار تنها 160 کلاهک اتمی قابل استفاده فوری هستند. این وزیر با تاکید گفت که تصمیم براین است که شمار سلاحهای اتمی انگلستان از این دو رقم تجاوز نکند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ملکه زيبايي و باند قاچاق مواد مخدّر
Angie S. Valencia
انجی والنسیا Angie Sanclemente Valencia ملکه زیبایی سال 2000 کشور کلمبیا 26 ماه می 2010 در آرژانتین به اتهام قاچاق مواد مخدر بازداشت شد و سه سال در زندان بود.
    وی متهم بود که برای ترافیک مواد مخدر، باندی از زنان زیبا تشکیل داده بود. «انجی» از طریق این زنان، کوکائین محصول کلمبیا را به مکزیک و از آنجا به سایر نقاط جهان از جمله ایالات متحده آمریکا منتقل می کرد.
    قبلا نیز ملکه زیبایی مکزیک به عنوان همدست قاچاقچیان مواد مخدر دستگیر شده بود.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
کمک نظامی علنی بلوک غرب به زلنسکی و پذیرفتن و حمایت از او در جریان نشست هیروشیما یک بی احتیاطی و قبول خطر جنگ اتمی

    



     از دیدگاه شماری از تفسیرنگارانِ خارج از دنیای غرب، این عکس که از دیدار ظاهرا صمیمانه زِلِنسکی (کمدیَن پیشین و رئیس اوکراین) با جو بایدن چهل و ششمین رئیس جمهوری آمریکا در جریان برگزاری نشست دوره ای G7 (از 19 تا 21 ماه می 2023) در «هیروشیمایِ بمباران اتمی شده در آگوست 1945» گرفته شده تحریک آمیز است و برای روس ها و تاریخ نگاران می تواند یک سند باشد. زلنسکی که از فوریه 2022 با کمک مالی و تسلیحاتیِ (نظامیِ) علنی اعضای اتحادیه نظامی غرب (ناتو) بویژه انگلستان، لهستان، آلمان، فرانسه و آمریکا در عملیات نظامی اوکراین با روسیه می جنگد توانسته بود که باردیگر به رغم موشک باران بودن «کی اِف» از اینجا به فرانسه و از پاریس با هواپیمای دولت فرانسه به هیروشیما جهت جلب حمایتِ هرچه بیشتر اعضای «جی 7» بروَد، با سران این هفت دولتِ بلوک غرب (آمریکا، کانادا، انگلستان، آلمان، فرانسه، ایتالیا و ژاپن) دیدار و جلب حمایت هرچه بیشتر کند و رسانه ای تر شود و در یک جلسه از این نشست سه روزه شرکت کند. رهبران هند و برزیل از دعوت شدگانِ غیر عضو حتی با نگاه، زلنسکی را تأیید نکردند.
    تفسیرنگاران مذکور گفته اند که تعجب می کنند، سران اتحادیه نظامی بلوک غرب (تنها اتحادیه نظامی موجود در جهان) پیش خود اندیشه نکرده اند که با اعلام حمایت های نظامی و ارسال اسلحه، پول، مستشار نظامی و احتمالا جنگنده اف ـ 16 (فالکن) برای زلنسکی، سند به دست کرملین که هنوز واکنش عملی ـ جز حرف، آن هم کوتاه و اشاره ای، نشان نداده است بدهند و ناگهان کمک های نظامی غرب را «ورود به جنگ بر ضد خود» اعلام و کشته شدن نظامیان روس را به پای آنها بنویسد و تنها سلاح موثر خود (سلاح اتمی) را بکار برَد. شاید هم برگزاری نشست «جی 7» در هیروشیما با هدف کاهش ترس جهانیان از سلاح اتمی بوده که این ترس در طول 77 سال گذشته ایجاد شده است و در فیلم های خبری ببینند که شهر [هیروشیما] زنده مانده و زیباتر شده است. روسیه بیش از 9 کشور اتمی دیگر از این سلاح در انبارهای خود دارد.
    [یکی از این تفسیرنگاران نظر داده است: تهدید اتمی جدّی نکردن روسیه که نظامیان و اخیرا چند نقطه مرزی آن زیر آتش سلاح هایی بوده اند که اعضای ناتو به زلنسکی داده اند، عملا از تأثیر توصیف سلاح اتمی به عنوان ابزار بازدارنده از تعرّض کاسته است و نیز قدرت نظامی روسیه و مهارت مقاماتِ مربوط این کشور در بکاربردن زبان تهدید و اخطار ازجمله نمایش بازی هایی که شهروندان کشورهای معیّنِ عضو ناتو را نگران از جنگ اتمی کند زیر سئوال برده است. نگرانی شهروندان می تواند روی اقدام دولت ها تأثیر بگذارد.]
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    نقل از مجله روزنامک، شماره 99 صفحه 20
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
کُپی تیتر اول صفحه آخر شماره نهم خرداد 1360 روزنامه اطلاعات برای ماندن در تاریخ و یادآوری


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
درفش کاویان

    



    پیش از آغاز تمامی جنگ های روم و ایران در طول قرن ها، امپراتوران روم به فرماندهان ارشد و اینان به افسران زیر دست خود توصیه اکید می کردند که پس از رو برو شدن با سربازان ایران، همه سعی خود را در گرفتن و یا از میان بردن پرچم صدها ساله ایرانیان ـ درفش کاویان بکار برند، ولی موفق نشدند. به باور امپراتوران روم، سپاهیان ایران با از دست دادن پرچم کاویان، شکست می خوردند. پرچم ملي ايران باستان تنها يك بار تصرف شد و آن در جريان نبرد قادسيه در نوامبر سال 637 ميلادي بود. با ازدست رفتن پرچم در اين نبرد، امپراتوری ساسانیان نیز ازمیان رفت و به دنبال آن استقلال اَبَرقدرت ایران و ایران تا حدود دو قرن استقلال نداشت.
    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    نقل از مجله روزنامک، شماره 99 صفحه 21
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تلفات حوادث رانندگیِ تعطیلاتِ نوروزی سال 1402 به گزارش روزنامه مردم سالاری



    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    نقل از مجله روزنامک، شماره 99 صفحه 13
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 29 مي
  • 1727:   پتر دوم نوه پتر بزرگ تزار روسیه شد. پس از درگذشت پتر بزرگ در فوریه 1725 زن دوم او به نام کاترین یکم امپراتور روسیه شده بود و پتر دوم جانشین کاترین یکم. در آن زمان شهر سن پترزبورگ که پتر بزرگ آن را بنا نهاده بود پایتخت امپراتوری بود و مسکو و کی اِف دو شهر بزرگ دیگر این امپراتوری بودند.
        
  • 1867:   پادشاه اتريش عنوان امپراتور اتريش ـ هنگري (مجارستان) به دست آورد زيرا كه مجارستان به نوعي ضميمه اتريش شده بود.
        
  • 1880:   اسوالد سپنگلر Oswald Spengler فيلسوف و تاريخنگار آلماني که زوال غرب را پيش بيني کرده و تحت اين عنوان کتابي نوشته است به دنيا آمد. وي که در 1936 درگذشت در رساله اي اثبات کرده است که انحطاط تمدن به زوال و فروپاشيدگي يک نظام مي انجامد. اسوالد در کتابي ديگر با عنوان سوسياليسم پروسي (آلماني) نوشته است که هر نظام و حتي نظامهاي سوسياليستي براي بقاء بايد راه ناسيوناليسم به پيمايند زيراکه تقويت و تامين رفاه و پيشرفت يک ملت و يا کشور که هدف دولت آن است يعني خدمت به ناسيوناليسم، و يک دولت که براي کشور و ملت ديگر تلاش نمي کند.
    پشت جلد کتاب زوال غرب با عکس سپنگلر

  • 1903:   الکساندر یکم پادشاه صربستان و بانویش در کاخ سلطنتی بلگراد در توطئه یک یکان ارتش این کشور به فرماندهی یک سروان به نام دیمتریجویچ کشته شدند. الکساندر یکم 27 ساله بود.
        
  • 1917:   جان اف. کندی سی و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا به دنیا آمد. وی 22 نوامبر 1963 در دالاسِ تکزاس ترور شد.
        
  • 1918:   ارمنیان که در پی تغییر نظام حکومتی روسیه اعلام استقلال کرده بودند ارتش عثمانی را که در صدد تصرف شهر ایروان و ضمیمه کردن ارمنستانِ سابق روسیه به قلمرو عثمانی بود در سردارآباد (40 کیلومتری غرب ایروان) شکست دادند. این جنگ 8 روز ـ از 21 تا 29 ماه می 1918 ـ طول کشیده بود. ژنرال سیلیکیان فرمانده نظامی ارمنیان بود.
        
  • 1940:   در جريان جنگ جهاني دوم، نيروهاي آلمان تصرف بلژيک را تکميل کردند و «ليل» را در فرانسه متصرف شدند. دولت بلژیک 28 ماه می 1340 تسلیم ارتش این کشور را اعلام کرده بود
        
  • 1943:   در جریان جنگ جهانی دوم و به این مناسبت، گوشت و پنير در آمريکا (یو اس اِ) جيره بندي شد.
        
  • 1972:   در این روز سه تَن از اعضای گارد سرخ ژاپن (چپگرا) که از پاریس وارد فرودگاه تِل اَویو (اسرائیل) شده بودند، در اینجا دست به تیراندازی و پرتاب نارنجک زدند، 26 تن ازجمله هارون کاتزیر استاد شیمی دانشگاه را کشتند و شماری دیگر را مجروح کردند. سرانجام دو تن از این ژاپنی ها کشته و نفر سوم دستگیر شد. گزارش شده بود که این سه تن به حمایت از فلسطینی ها دست به این اقدام زده بودند.
        
  • 1985:   در جريان زد و خورد بر سر بازي فوتبال در استاديوم ورزشي هيزل در شهر بروكسل 39 تن كشته و شمار زيادي مجروح شدند.
        
  • پيام‌هاي تازه
    چند نظر و ایراد دریافتی دیگر تا 29 ماه می 2018 (خرداد 1397) دربار تصميمات ارزي دولت
  •   در سه هفته منتهی به سه شنبه بیست و نهم ماه می (هشتم خرداد 1397) بیشترین نامه های وارده از مخاطبان، مربوط به سیاست های ارزی تازه در جمهوری اسلامی بود که به گفتهِ شوخي مانند یک اقتصاددان؛ پول سایر کشورها در ذهن برخي از ايرانيان به صورت «لولو» و «تابو» در آمده اند. از میان این نامه ها، برای درج در سایت امروز، 4 مورد را انتخاب و بدون اِدیت و یا مختصر اِدیت عبارتی در اینجا نقل می کنیم تا در تاریخ بمانند و مورد قضاوت آیندگان قرار گیرند:
        
        
    ایراد به تصمیمات اخیر ارزی و راه حل مسئله ارز از دیدگاه یک ایرانی دارای مدرک دکترا در امور مالی

        
        بُن [آلمان]: چند هفته است که به هرجا که می روم و ایرانی می بینم در برابر یک سئوال قرار می گیرم: راه حل مسئله فروش ارز در ایران چیست که در کشورهای دیگر موضوعی عادی است. من در رشته امور مالی دکترا دارم و 23 سال است که در یک مؤسسه اروپایی ِ امور مالی کار می کنم.
        پاسخ به این موضوع را که می رود در ایران مسئله شود برای شما [تاریخ آنلاین برای ایرانیان] می فرستم تا درج کنید و به صورت یک نظرِ اندرزگونه باقی بماند شاید که روزی مطرح شود و بکار آید:
        در ایران و در 4 دهه گذشته قیمت ها هزار تا سه هزار برابر شده، ولی روشن نیست که چرا ارزها و در صدر آنها دلار آمریکا تنها 600 برابر (7 تومان ضرب در 600 = 4200 تومان) اعلام شده است. «پول» نوعی کالا است که در یک اقتصاد بازار آزاد باید تابع فرمول عَرضه و تقاضا باشد که بها را ـ بهای متغیّر را تعیین می کند. اگر عَرضه پول یک کشورِ دیگر ـ فرضا یورو ـ در بازار کَم باشد، واضح است که ارزش برابری آن بالا می رود و گاهی بازار سیاه پیدا می کند. در ایران، به سود دولت و افزایش درآمد آن است که ارزش برابری پول کشورهای دیگر را آزاد بگذارد. آیا شنیده اید که بگویند فلان دولت بهای پول فلان کشور را در معاملات خود تثبیت کرد؟. مگر قدرت خرید ریال ایران ثابت مانده است؟. چرا باید برای واردات ـ هر جنسی ـ فرضا دلار 4200 تومانی بکار رود، ولی ارزش برابری آن در خیابان و چهار راه 7200 باشد. با دلار 4200 تومانی، حجم واردات بیشتر می شود و بیکاری و اتکاء کشور به واردات هم بیشتر، که خطرناک است. چرا باید به مسافر هزار یورو و به دانشجو 1500 یورو در ماه به نرخ اعلام شده از سوی دولت بدهند؟. هرکس بخواهد تحصیل کند و یا مسافرت برود باید هزینه اش را تحمّل کند، این تعرفه ها از کجا آمده است؟. صدها دانشگاه و دانشکده در ایران است، چرا تحصیل در خارج؟. آیا همه آنها که با ارز دولتی به خارج می روند، برای خدمت به کشور باز می گردند. چرا از آنها در قبال ارز دولتی که نوعی کمک هزینه تحصیلی است، تعهد محضری بازگشت و خدمت نمی گیرند؟. چرا یک سالمند نباید بتواند آزادانه و بدون دغدغه پول کشور دیگری را خریداری کند و چند سال آخر عُمر را نزد فامیل در خارج و یا یک کشور مورد نظر زندگی کند؟. ممکن است که بگویند دچار کمبود ارز هستیم که چنین نیست. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، تابعیت ایران حق مسلّم هر فرد ایرانی است و دولت نمی تواند از هیچ ایرانی سَلب تابعیت کند. بنابراین عبارات، میان ایرانی مقیم داخله و ایرانی مقیم خارجه فرقی نباید باشد حال آنکه همین هزار یورو پرداختی به مسافر غیر مقیم خارج به نرخ دولتی، دوگانگی نشان می دهد. کالای ضروری عنوانی است که در ایران روی آن تأکید می شود. اگر کالایی مثلا دارو ضروری است چرا در داخله تولید نمی شود و تازه چه مانعی دارد که گرانتر باشد، بیمه ها بخشی از قیمت را می دهند. گرانی دارو تأثیر آن چنانی در زندگانی یک ایرانی نمی کند که هر ماه 45 هزار تومان هم از دولت دریافت می دارد و سوبسیدهای دیگر. قضاوت درباره تصمیم ارزی تازه کارِ ِ تاریخ و دولت سیزدهم و چهاردهم است. زندانی شدن معاونان احمدی نژاد ـ پنج سال پس از پایان کار او، باید درس باشد.
        و امّا راه حل به نظر این جانب [مخاطب]: دولت تعیین ارزش برابری پول کشورهای دیگر را به بازار واگذار کند. در کشوری که نرخ تورّم فعلا حدود ده درصد است یعنی قدرت خرید پول کشور به این نسبت پایین می آید نباید ارزش برابری پول سایر کشورها رسما تثبیت شود که به زیان درآمدهای دولت است. اگر فرضا ارزش برابری دلار آمریکا همین 7200 تومان بازار آزاد باشد درآمد دولت که بیشتر عایدی ارزی اش از فروش نفت و گاز و مشتقات آنها است دو برابر می شود و نیازی به فروش مؤسسات و ساختمانهای دولتی و غیردولتی کردن راهها و ... ندارد. بر پایه این راه حل، بانک مرکزی می تواند ارزهای حاصله از صادرات نفت را به میزان مشخّص و فرمول ویژه در اختیار صرّاف ها بگذارد و بگوید برپایه قاعده عرضه و تقاضا به متقاضی ازجمله واردکننده کالا بفروشند و اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت را بالا ببرند و آخر وقت ـ روز و یا هفته ـ کارمزد خودرا بردارند و پول حاصل از فروش را به بانک بدهند تا ارز دریافت دارند. بانک ها نمی توانند بر پایه قاعدهِ عرضه و تقاضا ارز بفروشند، باید در حاشیه خود صرّافی باز کنند که دست آن باز است تا بها را بر اساس موجودی ارزی خود بالا و پایین برَد. بنابراین، صراف ها باید امانتدار بانک مرکزی باشند و کل فروش خودرا پس از کسر کردن کارمزد به بانک بازگردانند و واضح است که هرچه گرانتر بفروشند، کارمزد بیشتری خواهند داشت. دولت هیچ واهمه ای از گران شدن ارز نباید داشته باشد. «آزادی» تنها در موارد سیاسی نیست، آزادی در اراده به خرید هم هست و افراد نباید در خرید مایحتاج محدود شوند. با گران شدن ارز، واردات هم کاهش می یابد و این، همانا تحقّق اقتصاد مقاومتی است که چندی پیش توصیه شده است.
        
        
    بازگشت صرّافی های خارج از کشور به فعالیت، راه حل مسئله انتقال ارز، با حجم کَم

        
        لس آنجلس ـ ح. د.: این روزها مسئله تبدیل درآمدهای ریالی ایرانیان برون مرز ازجمله حقوق بازنشستگی، اجاره خانه، سود پس انداز در ایران و امثال اینها که در طول سال به 30 هزار دلار هم نمی رسد منشأ نگرانی و اضطراب صدها هزار تَن شده است و سوژه صحبت هایشان در دیدارهای خودمانی.
         تا آنجا که شنیده و دیده ام، سیاست جدید ارزی در جمهوری اسلامی، در میان ایرانیان برون مرز تولید نارضایتی کرده است.
         راه حل؛ بازگشت صرّافی های خارج از کشور به دوران فعالیت است.
         پس از انقلاب و تا پایان جنگ 8 ساله همین وضعیت و البته به مراتب خفیف تر وجود داشت که در هر کشور و مخصوصا در کانادا، سوئد، آلمان، آمریکا و امارات دهها صرّافی ایجاد شده بود که ریال ایرانیان مقیم خارج را تبدیل به پول کشور محل اقامت می کردند. عوامل این صرّافی ها در ایران، ریال های مربوط را دریافت می کردند و این کسب و کار که در کانادا و سوئد هنوز به چشم می خورد مانع نگران شدن ایرانیان برون مرز از آینده زندگی خود شده بود. راه حل مسئله نیز همین است، مگر اینکه دولت دوباره دست صرّافی های داخلی را برای فروش ارز بر پایه قاعده عَرضه و تقاضا باز بگذارد.
        
        
    درباره تصمیم به وارد کردن بیش از ده هزار یورو به ایران

        
        نیویورک: در آنلاین های خبررسانی خواندم که دولت جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفته است که خروج پول خارجی زائد بر 5 هزار یورو و ورود زائد بر 10 هزار یورو آزاد نباشد. با خواندن این تصمیم دچار حیرت شدم. چرا نباید بیش از 10 هزار یورو وارد کرد. دولت باید از خدا بخواهد که هرچه بیشتر، پول خارجی وارد کشور شود. در آمریکا وارد کردن و خارج کردن پول آزاد است ولی هنگام وارد کردن بیش از ده هزار دلار، مسافر باید مَبلغ را به مامور گمرک بگوید، همین. شاید مقام مربوط در دولت ایران همین را شنیده است که آن تصمیم را گرفته است.
        
        
    دردِ دل بسیار شنیدنی یک بانو معلم بازنشسته که نتوانست حتی یک دلار از ایران خارج کند ـ این درد دلها می تواند کتاب شود

        
        ماه گذشته [اردیبهشت1397] بمانند هر سال به ایران رفته بودم تا وکالت دریافت حقوق بازنشستگی ام را تجدید کنم و دریافتی 12 ماه گذشته را که حدودا 25 میلیون تومان شده بود تبدیل به هر نوع ارز (پول کشور دیگر) کنم و با خود بیاورم تا کمک هزینه زندگانی ام شود. تبدیل پول های معتبر در بانک های آمریکا به دلار با پرداخت کارمزد مشکل ندارد.
        من (ز. م. م.) یک بانوی 77 ساله بازنشسته هستم و پس از 32 سال معلمی [تدریس] در ایران بازنشسته شدم و به شهر زادگاه بازگشتم و 14 سال در آنجا بودم که به نوعی بیماری اعصاب و سرگیجه دچار شدم و پسرم که در آمریکا زندگی می کند، آمد و مرا به اینجا آورد. می دانید که در غرب، عروس های فرنگی عادت نکرده اند که ببینند شوهرشان تأمین هزینه کامل مادر و یا پدر خود را عهده دار شود. من این موضوع را از ماه دوم ورود به آمریکا احساس کردم و به پسرم که دارای دو فرزند است گفتم که همان یک اطاقی را که از لطف خود در اختیار من گذاشته اید، کافی است. هر ماه سایر هزینه های خانه را جمع بندی کنید و من سهم خودرا که یک پنجم کل هزینه است می پردازم.
        حقوق بازنشستگی من برای پرداخت این مبلغ و به علاوه بهای بلیت رفت و آمد به ایران و خرید دویست ـ سیصد دلار سوغات برای بردن به ایران کافی بود. من وکالت دریافت حقوق را به یکی از بستگان داده بودم.
        تا امسال، جز گران شدن سال به سالِ دلار نسبت به ریال مشکلی نبود، ولی اردیبهشت امسال، در تهران ده روز از این صرّافی به آن صرّافی رفتم و حتی یک دلار، یک یورو و ... نتوانستم بدست آورم. مقرّر کرده اند که بانک ها به هر مسافرِ دارای بلیت و ویزا و مقصد دوردست ـ نه کشورهای همسایه، هزار یورو بفروشند. وقتی مراجعه کردم گفتند که کارت سبزی ها و دو تابعیتی ها مشمول این مقررات نیستند!، یعنی که ایرانی نیستند و می شود نسبت به آنها استثناء [تبعیض] قائل شد!.
        موقع رفتن به ایران 120 دلار با خود داشتم که با آن در فرودگاه بین راه خرید کردم و بدون یک پنی [یک صدم دلار] عازم بازگشت به آمریکا شدم. در فرودگاه به پسرم تلفن کردم که بیاید و مرا به خانه برساند که معلوم شد از طرف محل کارش به شهری دیگر فرستاده شده بود، عروس هم گفت که تا شش ساعت دیگر نمی تواند محل کارش را ترک کند و باید این مدت به علاوه زمان رسیدن به فرودگاه را انتظار بکشم. من کارت بانک و کردیت کارت خودرا ـ طبق معمول به ایران نبرده بودم و نمی توانستم از دستگاه، پول بگیرم و به تاکسی بدهم و لذا، 7 ساعت منتظر عروس شدم تا آمد. مسافرت امسال، موارد تازه ای بر بیماری سلسله اعصاب من اضافه کرده است. به علاوه، از پسرم و عروس خجل خواهم بود که هزینه مرا بر عهده بگیرند.
         من 32 سال زحمت کشیدم تا در سال های واپسین عُمر آسوده خاطر باشم. نمی دانم که چه منطقی در کار بوده که دفعتا این تصمیمات را گرفته اند. این مقامات فکر نکرده اند که اگر من و امثال من بیمار و تنها نبودیم و در ایران مانده بودیم باید برنج، چای، روغن، گوشت، لباس، دوا و ... می خریدیم تا زنده بمانیم و همه اینها از خارج وارد و ارز مصرف می شود. همین ارز را من و امثال من می آوریم و اینجا خرید می کنیم، چه فرقی دارد؟. کشور ما سرزمین یک نوع کالایی است؛ مواد معدنی، از نفت گرفته تا ... و این معادن ارث همه مردمی است که صدها و هزاران سال در آنجا بوده و از این معادن با نثار جان دفاع کرده اند. می گویند سال گذشته 91 میلیارد دلار درآمد ارزی داشتند. چرا ریز و جزئیات مصرف این ارز اعلام نمی شود؟.
        در مجتمع مسکونی ما بیش از ده بازنشسته ایرانی و در وضعیت من زندگی می کنند که هر روز یکدیگر را می بینیم و با هم گپ می زنیم. از روزی که از ایران آمده ام ـ دو هفته پیش، هر وقت هرکدام از آنها را که می بینم از سیاست های تازه ارزی ناله سر می دهد. همه از تصمیمات اخیر ناراضی شده اند. عروس آمریکایی من تا از همه آنها تصمیم ارزی دولت را نشنید حرف مرا باور نکرد و تصور می کرد که نمی خواهم سهم مخارج خانه را بدهم. خوب بود قبلا دولت خودش را جای ما می گذاشت و بعد تصمیم می گرفت. فراموش نکنند که از پیری، تنهایی و ازکارافتادگی گریزی نیست. در پیری است که وجدان آدم به یادِ کارهایی می افتد که در زمان قدرت انجام داده و دچار زجر و عذاب می شود.




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com