Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
27 دسامبر
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 27 دسامبر
ايران
زادروز رازي دانشمند بزرگ ايران - نگاهي به دستاوردهاي او
دسامبر ماهي است كه ابوبكر محمد ابن زكرياي رازي دانشمند بزرگ ايران در آن در سال 864 ميلادي در «ري» به دنيا آمد و بسياري از واژگاني كه او در علم شيمي بكار برده است جهاني شده اند از جمله واژه شيمي كه از «كيميا» و الكل كه از «الكحل» گرفته شده اند كه رازي در كتابهاي خود بكار گرفته است.
     رازي (منسوب به ري) در پزشكي، شيمي، رياضي، نجوم و فلسفه تحصيل و مطالعه كرده بود و از پايان دوران جواني نيمي از سال را در بغداد و نيم ديگر را در زادگاه خود، ري، كه به آن دلبستگي فراوان داشت مي گذرانيد و كتاب مهم و معروف خود در دانش پزشكي را به نام منصور ساماني حاكم وقت ري كرد و عنوان «طب منصوري» بر آن گذارد كه نخست در ده جلد به لاتين و سپس ساير زبانهاي اروپايي ترجمه شده است. كتاب مهم ديگر او در پزشكي «حاوي» عنوان دارد كه به صورت دائرة المعارف نوشته شده و همه اطلاعات پزشكي آن زمان در آن گرد آوري شده است. رازي در بغداد رياست بيمارستان «مقتدري» را برعهده داشت. در طول توقف او در ري و بغداد، بيماران و پژوهشگران و دانشجويان پزشكي از سراسر جهان براي درمان و كسب فيض و دريافت پاسخ پرسشهايشان به ديدار ش مي شتافتند. كشف آبله و آبله مرغان و مشخص كردن تفاوت آنها از هم از كارهايي است كه در دانش پزشكي به نام رازي ثبت شده است.
     در دانش شيمي، رازي نخستين دانشمندي بود كه شيمي آلي (ارگانيك) را از شيمي معدني (غير ارگانيك) جدا ساخت و در باره شيمي و واكنش هاي شيميايي چند اثر به زباني بسيار ساده نوشت كه مهمترين آنها «اسرار» است. رازي كاشف چند اسيد از جمله اسيد سولفوريك است كه آنها را جهت مخالف بازها قرار داده و واكنشن هاي شيميايي را كه به تهيه الكل كه يك باز است منجر مي شود به دقت شرح داده است. دويست كار علمي به نام رازي ثبت است و درمقايسه با ساير دانشمندان ايراني، رازي را مي توان همتراز ابن سينا خواند.
     بسياري از پژوهشگران تاريخ علوم زادروز رازي را 27 دسامبر (روزي چون امروز) اعلام داشته اند. دراين روز (ششم دي ماه) در سال 1343 به مناسبت يازدهمين سده تولد رازي مراسم باشكوه در ايران برگزار شد و با اين كه قبلا بسياري از مدارس، بيمارستانها و خيابانها در ايران به نام رازي نامگذاري شده بود شمار اين اماكن به نام او دوبرابر شد. رازي در سال 930 ميلادي درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که ايران قرار داد مرزي 1927 باعراق را غير قابل قبول اعلام كرد
جلال طالباني در حال «گفتگوي درگوشي» با ژنرال آمريکايي پترائوس
در پي چند زد و خورد هوايي و زميني مرزي ميان ايران و عراق ازجمله تيراندازي يكم ديماه 1344 عراقي ها به آبادان و حمله هوايي دو روز بعد از آن به چند روستاي مرزي ايران که اظهارنظر روزنامه های تهران و انتقاد وسیع مردم را به دنبال داشت، هفتم دی ماه آن سال وزيرامور خارجه وقت در سناي ايران حاضر شد و اعلام داشت: «قرارداد مرزي سال 1927 (كه از سوي انگلستان تحميل شده بود) مخصوصا با ابهاماتي كه در مورد آبراه اروندرود (شط العرب) دارد منطقی و قابل قبول نيست» که رادیو ایران همان روز در تفسیر اخبار روز، این گفته مبهم وزیر امور خارجه را «بی اعتبار اعلام شدن قرارداد 1927» بیان داشت و گفت که انگليسي ها طراح اين قرارداد، همه جا استخوان لاي زخم باقي گذارده اند تا سازش و آرامش وجود نداشته باشد كه همان سياست «تفرقه افكن و حكومت كن» آن دولت است.
    رادیو بغداد به نوبه خود ايران را متهم به حمايت از نافرماني كُردهاي عراقي به خواست يك دولت ديگر (اشاره به آمريكا) كرد و ... و از انتقام گیری سخن گفت که از باب احتیاط، ارتش يكم ايران (كرمانشاه) و يكانهاي نيروي دريايي ایران به حالت آماده باش در آمدند. از زمان كودتاي ژنرال قاسم در عراق (تابستان سال 1958) و تا وقتي كه مسكو در عراق نفوذ داشت، شوروي محرّك ضدیت دولت بغداد با ايران بود.
     اختلاف مرزی ايران و عراق که گاهی با برخوردهای مرزی و تهدید همراه بود تا 1975 (ديدار پهلوی دوم و صدام حسين در الجزيره) و امضای يک قرارداد معروف به قرارداد الجزاير ادامه داشت و با این قرارداد، قرار بود که پايان يافته تلقي شود که صدام اواخر تابستان 1980 (و احيانا به تحريك ايرانيان خود ـ تبعيد و احتمالا برخي از دولتها ازجمله دولت وقت آمريكا كه مناسبات خودرا با ايران بر سر موضوع گروگانگيري کارکنان سفارت خود در تهران قطع كرده بود) از فرصتي كه تصفيه ارتش ايران از برخي افسران به دست داده بود استفاده كرد و به گمان اينكه ايران دچار ضعف نظامي است آن قرارداد را كان لم يكن اعلام داشت و در سپتامبر آن سال با جمهوري اسلامي وارد جنگ شد و چون پس از هشت سال جنگ، كاري از پيش نبرد به قبول مجدد قرارداد تن داد.
     در دسامبر 2007 يك نشريه خارجي مطلبي را به نقل از جلال طالباني رئيس جمهوری وقت عراق منتشر ساخت كه نشان مي داد طالباني نظر ديگري درباره قرارداد الجزاير دارد!.
    نخستين قرارداد مرزي در مورد نواحی مورد اختلاف در 17 ماه مي 1639 ميان ايران (دولت صفويه) و عثماني (تركيه) امضاء شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شگفت انگيز: 26 دسامبر اكبر رادي زادروز بهرام بيضايي را نوشت و 27 دسامبر بيضايي خبر درگذشت رادي را در همان روزنامه!
اکبر رادي
بهرام بيضايي نمايشنامه نويس و كارگردان بنام وطن ما 26 دسامبر 1938 در تهران به دنيا آمده و تاكنون دهها نمايشنامه و داستان نوشته و بيش از 17 فيلم را كارگرداني كرده و در تكامل هنر تئاتر ايران كوشش بسيار بعمل آورده است.
    امسال (دسامبر 2007) اكبر رادي نمايشنامه نگار و درام نويس گيلاني مقيم تهران كه در وطن شهرت فراوان دارد به مناسبت زادروز بهرام بيضايي مقاله مفصل و جالبي نوشته بود كه در شماره 26 دسامبر 2007 روزنامه پرتيراژ و حرفه اي «اعتماد» چاپ تهران، در صفحات اول و آخر چاپ شده بود. درست در لحظه انتشار اين روزنامه در بامداد 26 دسامبر، اكبر رادي (نويسنده مقاله) در تهران درگذشت و در شماره روز بعد «اعتماد» ـ شماره 27 دسامبر، اين بهرام بيضايي بود كه مقاله شيوائي درباره درگذشت «اكبر رادي» و خدمات ادبي و هنري او به وطن نوشته بود. اين مقاله كه صفحات اول و آخر روزنامه «اعتماد» را فراگرفته بود سبب شد كه روزنامه تا ساعت 9 بامداد ناياب شود. تهراني ها اين دو نوشته را «شگفت انگيز» و «بي سابقه» توصيف كرده اند.
     اكبر رادي كه يكم سپتامبر 1939 در رشت به دنيا آمده بود از 11 سالگي در تهران زندگي مي كرد. وي علاوه بر درام نويسي، دهها سال ادبيات و فنون نگارش تدريس كرده بود.
     روزنامه اعتماد بازمانده روزنامه هاي حرفه اي چند سال اخير تهران است. پس از توقيف «شرق» و «هم ميهن»، اعتماد تيراژ (مخاطبان) آنها را به دست آورده است. سردبير اين روزنامه، دكتر بهروز بهزادي، از روزنامه نگاران قديمي ايران است كه قبلا سردبير روزنامه ايران بود. وي كه تحصيلكرده آمريكاست در دوران نظام سابق مدير اخبار راديو و دبير خبر در روزنامه اطلاعات بود. بهزادي مدير و سردبير مجله «ايران جوان» بود كه توقيف شده است.
    
از راست به چپ: رادي، بيضائي و محمود دولت آبادي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مخالفت یک کارشناس پولی و بانکی با برقراری اخذ مالیات از سود سپرده های بانکی در این شرایط اقتصادی کشور
حیدر مستخدمین حسینی

تهران، ششم دیماه 1396، خبرگزاری تَسنیم ـ گزارش شماره 1612364: حیدر مستخدمین حسینی، کارشناس پولی و بانکی و معاون پیشین وزارت اقتصاد ضمن ابراز نظر درباره لایحه بودجه سال مالی 1397 که به مجلس داده شده است در برنامه «تیتر امشب» گفت که در این مقطع، با اخذ مالیات از سود سپرده‌های بانکی مخالف است.
    این کارشناس اقتصادی درباره دلایل این مخالفت گفت: "زمان و شرایط برای اخذ مالیات از سود سپرده‌های بانکی مناسب نیست. برای این‌که نظام بانکی ما عاری از اِشکال نیست، اقتصادمان مبتلاء به بیماری‌های مُزمن است، رکود بر کشور و بر تولید حاکم است و ... و همه اینها می‌گوید که در چنین شرایط، اخذ سود از سپرده‌های مردم درست نیست. در این شرایط [تورّم و ...] دولت نباید به این صورت، کسری بودجه‌اش را از مردم بگیرد.".
    این کارشناس پولی و بانکی افزود: "اگر قرار است معافیتِ مالیاتیِ سود سپرده‌های بانکی حذف شود، این کار باید با لغو و حذف همه معافیت‌های مالیاتی انجام پذیرد و نباید جزیره‌ای [موردی] عمل کرد و گرنه دچار همان مُعضل مالیات بر ارزش افزوده می‌شویم که خود من زمانی از آن دفاع کردم ولی در عمل، جور دیگری اجرا می‌شود و الآن چند بار از مردم مالیات بر ارزش افزوده اخذ می‌شود.".
    مستخدمین حسینی گفت: "اگر برقراری مالیات سود سپرده در دهان دولت مزّه کند همان خواهد شد که در مالیات بر ارزش افزوده اتفاق افتاد. [به علاوه، سپرده گذاران که قدرت خرید پولشان ـ ارزش آن ـ به علت تداوم تورّم و ماندن در بانک کم می شود، با لغو معافیّت از مالیات، از سپرده گذاری رویگردان می شوند که مضار دیگری دارد. در حقيقت، سپرده گذاري در بانک های کشور سودي براي سپرده گذار ندارد زيراکه تورم روزافزون نقدينگي و کاهش قدرت خريد ريال تقريبا برابر و یا بیش از سود دريافتي است و به عبارت ديگر، درآمدي وجود ندارد که ماليات بر آن محاسبه و دريافت شود.].".
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ایران از ژانویه تا اکتبر 2017 (در طول ده ماه) 140 میلیون دلار عروسک و اسباب بازی از چین وارد کرد!
به گزارش دوم دیماه 1396 خبرگزاری تَسنیم (گزارش شماره 1608262)، آمارهای منتشرشده از سوی گمرک چین نشان می‌دهد که این کشور از ژانویه تا پایان اکتبر 2017، در طول این 10ماه، 140 میلیون دلار انواع عروسک و اسباب‌بازی! به ایران صادر کرده است.
    صادرات اسباب‌بازی چین به ایران در طول این 10 ماه (از ژانویه تا اکتبر 2017) نسبت به مدت مشابه سال 2016 افزایش 88درصدی داشته است!. چین در آن 10ماهِ سال 2016 بالغ بر 75 میلیون دلار اسباب‌بازی به ایران صادر کرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نوشتهِ مخاطب درباره پشت پرده های نامه جعلی رشیدی مطلق که جرقه انقلاب سال 1357 بود و توضیح او بر نوشته وبسایت یک رادیو فارسی

    24 دسامبر 2022 = سوم دیماه 1401 دو پیام از دو مخاطب در کالیفرنیا دریافت شد که دیروز (در سایت 25 دسامبر) یکی از آنها با کُپی مطلب «در گوشه و کنار شهر» نوشتهِ مؤلف این تاریخ آنلاین ـ دریافتی از مخاطب را درج کردیم. پیام دیگر که بخشی از آن به نوعی تکمیل مطلب مندرج در یکم دیماه 1401 در وبسایت بی بی سی فارسی درباره احمد احرار است و بخش دیگر آن در رابطه با نامه «رشیدی مطلق» که در دیماه 1356 در روزنامه اطلاعات درج شد و جرقه انقلاب بشمار آورده شده است. نوشتهِ مخاطب درباره پشت پرده های نامه جعلی رشیدی مطلق، سرنخ برای تاریخ نگاران می تواند باشد. از نوشتهِ مخاطب چنین بر می آید که از کارکنان بسیار قدیمی تحریریه روزنامه اطلاعات (نویسنده و یا کارمند اداری) بود، گرچه توضیح صریحی درباره سمت خود نداده است. متن مطلب دریافتی:
    
    "یکم دیماه 1401 در وبسایت بی بی سی فارسی، مطلبی درباره درگذشت احمد احرار دیدم که 22 سال در یک ساختمان کار می کردیم و مورد علاقه و احترام همگان بود و یک بار هم به همراه سیاوش سیروس به منزلشان در خیابان هدایت (نزدیک به منزل داریوش فروهر) رفتیم که مهمانی داشت.
    در مطلب درج شده در وبسایت بی بی سی از علی باستانی، ر. اعتمادی، رسول ارونقی کرمانی، هوشنگ پورشریعتی و منصور تاراجی نام برده شده بود و جملات مربوط با این عبارت شروع می شد: «از اولین دوره امتحانی روزنامه اطلاعات ...». اگر منظور، دوره آموزش روزنامه نگاری موسسه اطلاعات در تابستان 1335 است که علی باستانی، رسول ارونقی و منصور تاراجی از شاگردان این دوره نبودند. ارونقی که در تبریز با روزنامه اطلاعات و نشریات دیگر همکاری کرده بود در نیمه تابستان 1335 به تهران آمد و تا نیمه پاییز این سال (5 ـ 6 ماه) در تحریریه روزنامه، دستیار سردبیر بود و نوشته های خبرنگاران را اصلاح می کرد، نه خبرنگاری و از نیمه پاییز به اطلاعات هفتگی منتقل شد و از زمان سردبیری انور خامه، معاون سردبیر مجله اطلاعات هفتگی و سپس نزدیک به دو دهه سردبیر این مجله بود و پاورق و داستان هم برای این مجله می نوشت. دو فرزند او در فرانسه تحصیل می کردند که در سال انقلاب با استفاده از فرصت اعتصاب 61 روزه روزنامه ها برای دیدار فرزندانش به فرانسه رفت که نظام تغییر کرد و از آنجا با همسر و فرزندانش به آمریکا رفتند زیراکه یادگرفتن زبان انگلیسی را برای فرزندانش ترجیح می داد. او در آمریکا مدتی برای روزنامه ایران تایمز کار می کرد و سپس مجله تهران پست را برای خودش راه اندازی کرد که مجله ای غیر سیاسی بود و تا آخرین روز حیات شخصا آن را اداره می کرد. علی باستانی نیز از تابستان 1336 در روزنامه اطلاعات مشغول بکار شد. او و خانمش که در بابل دو معلم بودند و فعالیت چپگرایانه داشت مورد سوء ظن ماموران دولت قرار گرفته بود و لذا خودرا به تهران منتقل کرد و به توصیه محمد فضائلی نماینده مازندران در دوره نوزدهم مجلس و دوست سناتور مسعودی، در تحریریه روزنامه اطلاعات مشغول بکار شد و چندماه دستیار احمد احرار بود و کمک خبرنگار مجلس. وی بعدا خبرنگار حوزه امور مالی در میز اخبار اقتصادی روزنامه اطلاعات شد و در اینجا آشنای امیرعباس هویدا که معاون وزیر دارایی بود و در کابینه منصور وزیر دارایی و پس از قتل او، نخست وزیر و 13 سال در این سمت و از آنجا که آشنایی خبرنگار با منبع خبر کمک موثر به تهیه خبر می کند، باستانی نیز همه جا اخبار محل کار هویدا را پوشش می داد و در سال های آخر معاون سردبیر در اخبار و مطالب مربوط به دولت بود. منصور تاراجی از دهه 1340 و به عنوان مترجم مطالب از زبان فرانسه وارد تحریریه روزنامه اطلاعات شد و به تدریج ارتقاء یافت و چون با فرهاد مسعودی دوستی داشت از شهریور 1335 تا شهریور 1336 سردبیر اجرایی روزنامه شد که پس از او غلامحسین صالحیار و برای دومین بار سردبیر شد تا زمان مصادره روزنامه در تابستان 1358. تاراجی به فرانسه رفته بود و پس از رفتن امام به فرانسه، وظیفه پوشش اخبار مربوط به او واگذار شد. وی پس از تأسیس روزنامه ایران، تاریخ نگار این روزنامه دولت شد و نیز تهیه مطالب رپورتاژی برای این روزنامه.
    اینکه در وبسایت بی بی سی نوشته شده بود زمان درج نامه رشیدی مطلق، آقای احرار سردبیر روزنامه بود و با آقای احمد شهیدی سردبیر کل تماس گرفته بود چنین نبود. سردبیر روزنامه، غلامحسین صالحیار بود. صالحیار پنج معاون داشت؛ حسین شمس ایلی (دریافت مطالب از میزها و ارسال به حرفچینی و نظارت بر صفحه بندی)، علی باستانی (ناظر بر اخبار دولتی و در نتیجه واسطه میان روزنامه و دولت)، نوشیروان کیهانی زاده (دبیری اخبار و مطالب بین الملل و یک روز در میان نوشتن تفسیر خارجی و دکتر علیرضا نوری زاده دبیر میز اخبار سیاسی و نویسنده تفسیر خارجی یک روز در میان دیگر)، احمد دریایی [احمدرضا دریایی] و محمد حیدری (معاونان سردبیر در صفحات لایی روزنامه بودند که بیشتر روزها شامل 24 صفحه بود ـ صفحات خبر 8 صفحه ـ جمعا 32 صفحه) محمد حیدری همچنین رابط دو بخش روزنامه بود. احمد شهیدی که بیش از نیم قرن همکار روزنامه اطلاعات بود و موسس «اطلاعات ماهانه» و چند بار سردبیر اجرایی روزنامه، عنوان سردبیرکل بدست آورده بود، ولی مداخله ای نداشت، مگر اینکه از او مشورت خواسته می شد. وی غالبا در منزل بود.
    نیمه دیماه 1356 علی باستانی نامه ای را که در پوشه بود به صالحیار داد و گفت که این نامه را وزیر اطلاعات و جهانگردی [اینک به نام فرهنگ و ارشاد] داده و گفته که در صفحه نامه های دریافتی درج کنید. صالحیار نامه را خواند و گفت که درج آن نه تنها بر خلاف اصول روزنامه نگاری است بلکه به مصلحت کشور هم نیست و اعتراض بدنیال خواهد داشت. اگر از روزنامه به دادگستری شکایت شود، ما حقیقت را خواهیم گفت و آبروی دولت خواهد رفت. طبق اصول روزنامه نگاری، نامه به سردبیر نباید بی حرمتی و یا اتهام باشد باید نظر اصلاحی و یا انتقادی باشد و انتقاد از کار عمومی نه از فرد. در نامه مثلا باید بنویسند که کمبود اتوبوس شهری است و یا اینکه مدرسه دجار کمبود جا است و حتی ایراد بگیرند که چرا دولت اتومبیل وارد می کند و بالاتر از آن چرا متحد غرب است و بی طرف نیست. وی سپس از علی باستانی پرسید که چرا نامه را به کیهان نداده اند که او گفت: شنیده ام که داده اند. صالحیار گفت که چگونگی را از کیهان بپرس. باستانی تلفن کرد و به صالحیار گفت که کیهان گفته چاپ نمی کند. صالحیار گفت که ما هم چاپ نمی کنیم. باستانی تلفنی تصمیم صالحیار را به طرف (مقامی که نامه را داده بود) گفت و جواب شنید که دستور از بالا است باید چاپ کنید. این تلفن ها و اصرار و تهدید ادامه یافت که روز بعد از خانه صالحیار تلفن کردند که بیمار شده و تا دکتر اجازه ندهد نمی آید (خودش را به بیماری زده بود و همه تحریریه این را می دانستند). صفحه نامه به سردبیر از صفحات لایی روزنامه بود و شب ها چاپ می شد و زیر نظر دریایی و حیدری بود. در دهه های 1370 و 1380 دریایی سردبیر اجرایی همشهری و حیدری سردبیر مجلات گزارش و ... و هر دو در دهه 1390 فوت شدند [دریایی در دهه 1380 و حیدری در دهه 1390]. نامه در شماره هفدهم دیماه 1356 روزنامه اطلاعات درج شد و از غروب همان روز پس از رسیدن روزنامه به قم، تظاهرات طلّاب و مدرّسان علوم دینی با شعارهای تُند و ضد سلطنت و راهپیمایی در خیابانهای قم آغاز شد و در روزهای 18 و 19 دیماه ادامه یافت و از شهر قم به تدريج به صورت يک بپاخیزی عمومي درآمد، نخست به تبریز و مشهد و بتدریج به سایر شهرها و تا بهمن سال بعد ادامه یافت و نظام حکومتی تغییر کرد. محمد حیدری چندی بعد در مقاله ای نوشت که نامه را تحت فشار دولت در صفحهِ ویژه آن مطالب چاپ کرد.
    در تحریریه روزنامه اطلاعات در سمت چپ میز سردبیر، میز کوچکی بود که فردوس قربانی ـ قبلا خبرنگار خبرگزاری پارس می نشست و کار او این بود که اگر یک مقام و یک زمان خبری داشت، سئوالی داشت و نظری، تلفنی می گفت و او یادداشت می کرد و به سردبیر می داد و او را که قبلا خبرنگار حوزه دادگستری بود به این لحاظ در آنجا نشانده بودند که خیلی خوش خط و خوانا می نوشت و نیاز به تایپ کردن نداشت.
     4 ـ 5 روز پس از درج نامه و بلند شدن صدای اعتراض، فردوس قربانی مرخصی یکروزه گرفت و از من [فرستنده نامه] خواسته شد که به جای او کار کنم. حدود ساعت 9 بامداد آن روز که بر صندلی فردوس قربانی نشسته بودم مردی 45 ـ 50 ساله را در میان عزت و احترام به کنار میز صالحیار رساندند و برایش صندلی آوردند و باستانی شخصا برایش چای آورد و گفت و شنید او با صالحیار درباره مسائل متعدد آغاز شد و کار به اعتراضات قم رسید. صالحیار گفت که این را پیش بینی کرده بود و پرسید که نوشتن این نامه [نامه ساختگی رشیدی مطلق] کار چه مقامی بود. او گفت که قصه درازی است. می دانید که خبرگزاری پارس علاوه بر بولتن اخبار معمولی و تلکس کردن برخی از آنها به جراید و دفتر مقامات مربوط، سه بولتن دیگر دارد؛ یک بولتن اخبار و مطالب غیرمنتشره که مطالب آن زیادهم غیر منتشره و سانسوری نیستند و برای دهها مقام فرستاده می شوند، یکی دیگر؛ بولتن اخبار بسیار فوری که فقط جنبه فوری دارند و سومی بولتن ویژه که فقط برای ده نفر از جمله اعلیحضرت فرستاده می شوند و مطالب انتقادی تند و اهانت آمیز رادیوهای حزب توده، رادیو مسکو، رادیو قاهره و سخنرانی مقامات غیردوست و بعضی بددهنی ها در روزنامه های خارج در این بولتن قرار می گیرند. چند سال است که محمود دعایی [حجت الاسلام سید محمود دعایی] که از قم به نجف رفته و در دفتر آیت الله خمینی کار می کند یک برنامه رادیویی به نام نهضت روحانیت درست کرده که از بغداد پخش می شود و شاه را ناراحت کرده و نمی خواهد که با عراقی ها [صدام] در این زمینه تماس گرفته شود تا صدا را خاموش کنند، آنها که دوست ما نیستند کار را خراب تر می کنند. یکی ـ دو نفر از مقامات نزدیک که دلخوری شاه را شنیده اند پیشنهاد حمله متقابل از طریق روزنامه ها را دادند. برای اینکه رادیوتلویزیون ایران دولتی است و درست نیست وارد این مسائل شود. همین حرف ها سبب شد که یک مقام این نامه را بنویسد و به شما بدهند. صالحیار نام این مقام را پرسید و همچنین سئوال کرد که آیا شخص شاه قبلا نامه را خوانده بود که آن فرد نگاهی به من [فرستنده نامه] انداخت که فهمیدم نمی خواهد بیش از آن، من آنجا باشم که برخاستم و دور شدم. چند دقیقه بعد هم آن شخص رفت و من نخواستم که حتی نامش را از همکارانی که اورا می شناختند بپرسم.".
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
گروت Groot فيلسوف هلندي: وحشيان از پروانه براي جنگ كه در دنياي مسيحيت صادر مي شود شرم دارند!
گروتيوس
هوگو گروتيوسHugo Grotius (گروت Groot) فيلسوف و انساندوست هلندي (10 آوريل 1583 ــ 28 اوت 1645) 27 دسامبر سال 1625 كتاب معروف خود «در باره قانون جنگ و صلح » را در فرانسه منتشر كرد و در آن نوشت: من شاهد بوده ام كه در دنياي مسيحيت براي جنگ پروانه هايي صادر مي شود كه وحشيان از شنيدن آنها شرمنده مي شوند. جنگها با هر بهانه جزيي و يا هيچ بهانه اي آغاز و انجام مي شوند و هيچ قانون موضوعه، قانون خدا و قانون انسانيت حاكم بر آنها نيست و در جريان اين جنگها ضابطه اي براي حفظ جان و مال مردم وجود ندارد و به نظر مي آيد كه وجدان فاتح در جريان جنگ و دوران پيروزي خواب است.
    گروتيوس كه به پدر قوانين بين المللي شهرت يافته با بكارگيري نيروي مسلح براي اجراي سياست ها مخالف است و مي گويد كه اگر نمي توانيد از جنگ دست برداريد دست كم با وضع يك قانون قابل قبول براي همه ملتها ، به جان و مال و حيثيت و اميد مردم غير نظامي و بي طرف، در جريان جنگ و پس از آن آسيب نزنيد.
    گروتيوس شديدا با وضع ضوابط و موازيني كه به دور از قوانين طبيعي هستند مخالف است و مي گويد كه نبايد اجازه داده شود كه قانونگذاران بر حسب منافع خود و يا دولت و مصلحت روز، قانون وضع كنند و زندگي را بر مردم مشكل تر سازند. فقط قوانين طبيعي هستند كه قابل دركند و حلال مسائل. يك قانونگذار بايد پيش از نوشتن قانون نتيجه اجراي آن رابر زندگاني مردم مجسّم كند و بر مشكلات مردم نيافزايد كه اين خود نوعي جرم و گناه است.
    گروتيوس با اين افكار درهلند به زندان افتاد كه موفق به فرار به فرانسه شد و در آنجا به نوشتن كتاب و ترويج انديشه هاي خود پرداخت. او پس از مدتي با اين كه پرونده اش در هلند در جريان بود به وطن بازگشت و دوباره بناي مبارزه را گذاشت كه چون در صدد دستگيري او برآمدند از طريق آلمان به سوئد گريخت و دولت سوئد كه به علاقه گروتيوس به اقامت در فرانسه پي برده بود او را با سمت سفير سوئد به فرانسه فرستاد. در اينجا بود كه گروتيوس كمر به پايان دادن به جنگهاي سي ساله با خشكانيدن ريشه انها پرداخت و به پيروزي هايي هم رسيد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو ادبيات
زادروز«میرزا اسدالله خان» شاعر پارسیگوی هند که 5 دیوانِ شعرِ پارسی دارد
تصویر مجسمه میرزا اسدالله خان

«میرزا اسدالله خان» شاعر پارسیگوی هند در این روز ـ 27 دسامبر 1797 در اَگرا واقع در ایالتِ اوتارپرادشِ هند بدنیا آمد و 72 سال عُمر کرد و 5 دیوان اشعار به زبان فارسی از او برجای مانده است. میرزا (به لهجه هندی؛ مِرزا) یک دیوان شعر نیز به زبان اُردو دارد که نزدیک به نیمی از واژه های این زبان نیز فارسی هستند و یا ریشهِ فارسی دارند. تا پیش از سلطه انگلیس برهند، «فارسی» زبان دولتی هند بود و هندیان شمالی قرن ها به فارسی می نوشتند.
    میرزا اسدالله خان که تخلّص او «غالب ـ میرزاغالب» است شرح تعرّض انگلیسی ها و تصرف هند را به شعر درآورده و علت شکست نظامی هندیان را «تفرقه» و «ضعف اسلحه» بدست داده است. میرزا که در 72 سالگی در دهلی (دهلی قدیم ـ نه چندان دور از دهلی نو) درگذشت و همانجا مدفون شده است و زن او یک بانوی پارسی زبان کشمیری بود مورد علاقه هندیان و پاکستانی ها است و مجسمه های او در چند شهر دیده می شود و دولت هند تصویر او را بر تمبر پُست درج کرده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي تاريخ‌نگاري
بازسازي صحنه جنگ تاريخساز «استرليتز»
Hansen

دكتر «هانسنHansen» تاريخدان دانماركي صحنه سازي جنگ معروف «استرليتز Battle of Austerlitz» را دوم دسامبر 2005 تكميل كرد و محل صحنه را براي بازديد عموم گشود.
     هانسن 63 ساله كه بيشتر مطالعاتش در زمينه تاريخ قرون جديد است دو سال تلاش كرد تا صحنه جنگ «استرليتز» را بسازد تا مردم با ديدن آن متوجه اين تجربه، و علاقه مند به تعقيب علل و نتايج آن شوند. اين استاد تاريخ براي مجسم كردن اين نبرد شش ساعته كه دوم دسامبر سال 1805 در 20 كيلومتري شهر «برنو» درخاك امروز جمهوري چك روي داد مجسمه هاي كوچك شش هزار سرباز فرانسوي، روس و اتريشي با همان لباس و تجهيزات، يك هزار اسب و 34 توپ را با سرب ساخته و در صحنه قرار داده است. وي به مناسبت افتتاح اين صحنه در بروشوري نوشته است: نبرد استرليتز را «روحيه سرباز» برد، نه اسلحه و شمار نفرات. در اين نبرد، ناپلئون كه خود را وارث انقلاب فرانسه مي دانست تنها 68 هزار نظامي داشت كه تا رسيدن به ميدان نبرد مسافتي طولاني را طي كرده بودند و جمع نيروهاي روسيه و اتريش (طرف مقابل او) 89 هزار تن بود و جنگ در زمين امپراتوري اتريش روي داد. جنگ را قدرت هاي اروپايي با تشكيل اتحاديه سوم با هدف جلوگيري از انتشار افكار انقلاب فرانسه به ساير نقاط اروپا به راه انداخته بودند كه در نبرد استرليتز شكست خوردند و بزرگترين نتيجه اين جنگ، انحلال امپراتوري ديرپاي مقدس (كاتوليك) در اروپا بود. انقلاب فرانسه را اتحاديه هاي نظامي اروپاييان بر ضد فرانسه كمرنگ نكردند، بلكه از درون خود با رخنه عوامل آزمند و جاه طلب كه انقلاب را دستاويز و پلكان قدرت خود قرار داده بودند رو به افول گذارد.
    دكتر هانسن اين صحنه جالب را در منطقه «زيلند» دانمارك در يك مزرعه در ساختمان متعلق به خودش ترتيب داده است.
    بايد بدانيد كه در اين دنياي مادي، شمار كساني كه مهارت، معلومات و هنر خود را براي روشن ساختن بشريت از فعاليت هاي حال و تجربه گذشته بكار مي گيرند كم نيستند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
مسئله بزرگ جهاني خبرنويسي و خبررساني که مصاحبه 3 ساعته سال 2005 پوتين يکبار ديگر آن را آشگار کرد ـ راه حل آن
انعكاس ناقص و گزينشي مصاحبه سه ساعته و نامحدود زمانيِ (Open - End) بيست و سوم دسامبر 2005 ولاديمير پوتين در رسانه هاي ساير كشورها، بار ديگر ضعف دهها ساله جهان از نداشتن دست كم يك خبرگزاري واقعا بي طرف، غیرانتفاعی و حرفه اي را به ظهور رسانيد (و در دهه دوم قرن 21، یک سرچ انجین بی طرف و وابسته به یونسکو و هر سازمان جهانی غیر انتفاعی دیگر. در پی روال شدن انتشار اعلامیه ها، برنامه ها و نظرات مقامات و نیز عکس و خبر رویدادها و عمدتا رویدادهای بین مردمی و کوچه و خیابان از سوی همگان در سوشل نت ورک ها از آغاز این دهه، خبرگزاری ها به آن صورت قرون 19 و 20 انحصار انتقال خبرها و نظرها را در دست ندارند و نشریات چاپی آنلاین شده اند و یا دارای اِدیشِن آنلاین که از این طریق می توانند لحظه به لحظه خبر تازه منتشر و یا اخبار سابق را تکمیل و اصلاح کنند، بنا براین یک سرچ انجین بی طرف و غیرانتفاعی برای انتقال این مطالب بر حسب جستجوی مخاطب لازم و ضروری است. web services provider ها، خود وسیله ترجمه فوری خبر و نظر را به زبان دلخواه دارند.).
     اين يك معماي قرن بيستم بود كه چرا جمع دولت ها، سازمان های جهانی ازجمله سازمان ملل و يا اصحاب حرفهِ خبر به طور جدّي در صدد ايجاد یک خبرگزاري بی طرفِ غیرانتفاعی كه در مقايسه با امور ديگر هزينه سنگين هم ندارد برنيامده بودند که اين ضعف جهاني به همان صورت به قرن 21 منتقل شده است. به علاوه، به سبب اعتیاد به دیجیتال خوانی نیاز به یک سرچ انجین بی طرف و غیر انتفاعی. در قرن 21 و تا کنون، سرچ انجين هاي فعال در اينترنت که اخبار رسانه ها را از طریق جستجو کردن در دسترس قرار می دهند و رابطه مخاطب با رسانه را برقرار مي سازند کارشان صورت تجاري و ... يافته و عمدتا اخبار و مطالب «انگليسي زبان» و رسانه هاي معيّني را نقل مي کنند که ....
    مصاحبه پوتين درست در همان روزي برگزار شده بود كه در سال 1980 خبرگزاري هاي قاره آسيا با توجه به آن مشكل خبررسانی قرن در صدد ائتلاف برآمده بودند تا اخبار تحولات و صداي آسيا را به طور كامل و بدون گزينش و تحريف به گوش آسیایی ها و ساكنان ساير قاره ها برسانند، نظرات انديشمندان و بزرگان آسيا را نقل و منعکس و آسيائيان را هم از مسائل ديگران آگاه سازند. ولي در عمل ديديم كه موفق نشدند زيرا كه حاصل جمع چند «صفر» هم «صفر ـ هيچ» خواهد بود.
    جهان عميقا نياز به يك خبرگزاري وسيع و حرفه اي (خارج از چارچوب دولت ها) و يک و يا چند سرچ انجين غير تجاري (غير انتفاعي) و متعلق به همه ملل دارد.
    اگر به روزشمار اين تاريخ آنلاين بنگريم در میان مطالب روز 23 دسامبر يك مصاحبه مهم ديگر را مشاهده مي كنيم و آن مصاحبه «جيمز رستون» روزنامه نگار آمريكايي با استالين در سال 1952 است، ولي استالين به مراتب بدبين تر از پوتين بود و قبلا از رستون امضاء گرفته بود كه هنگام چاپ و انتشار، حتي يك کلمه از پاسخ هاي او كم نشود و گرنه، نه تنها با روزنامه نگاران آمريكايي مصاحبه ديگري نخواهد كرد بلكه آنان را به شوروي هم راه نخواهد داد كه «رستون» به تعهّد خود عمل كرد. در اين مصاحبه كه درست سه ماه پيش از درگذشت استالين انتشار يافت، وي گفته بود كه تا نيّت و عمل استثمار، تجاوز و زورگويي وجود داشته باشد؛ تشنج و خطر جنگ هم وجود خواهد داشت. اگر اين نيات واقعا از ميان برود، مذاكره وسيله خوبي است و گرنه چيزي جز اتلاف وقت و «خود فريبي» نخواهد بود و ....
    كرملين جهت شركت در مصاحبه پوتين براي 690 روزنامه نگار از 30 كشور كارت ورود صادر كرده بود كه 22 نفرشان فيلمبردار شبكه هاي تلويزيوني كشورهاي ديگر بودند. اين مصاحبه همزمان به زبانهاي انگليسي، فرانسه، آلماني و ژاپني ترجمه و علاوه بر راديو دولتي، به طور زنده از دو شبكه تلويزيوني روسيه (كانال يك و تلويزيون روسيه) پخش مي شد ولي جهانيان (جز روس ها و تا حدي هم هندي ها و ايرانيان) به طور كامل آن را نشنيدند تا بدانند كه اين فرد که ممکن است سالها مطرح باشد چه مي گويد و نظرات او چيست.
    
Nushiravan Keihanizadeh مؤلف اين تاريخ آنلاين

مؤلف اين تاریخ آنلاین كه با بيش از شش دهه کار ژورنالیستی، فعاليت خبرگزاري هاي اصطلاحا بین المللی را زير ذرّه بين داشته (زيرا كه حدود ربع قرن در سمت دبیر و سردبیر اخبار بین الملل خبرگزاری پارس، رادیوتلویزیون ملی و روزنامه اطلاعات، در طول شب و روز مجبور به مرور و استفاده از محصول ناقص آنها بود.) اين ضعف اطلاع رساني را دو بار در دهه 1960 به كنفرانس سران كشورهاي غير متعهد گزارش كرد و اوائل دهه 1980 رساله اي به زبان انگليسي كه حاوي طرح يك خبرگزاري غير متعهد بود نوشت که مأخذ تِز بسیاری از دانشجویان شده است زیراکه حاوی تاریخچه خبرنویسی، ژورنالیسم و خبرگزاری ها است، ولي مسئله همچنان باقي مانده است برای اینكه حل مسئله به «يونسكو» احاله شده كه مي دانيم همه اش تشريفات است تا عمل.
     اينك كه بيش از هر وقت ديگر جهان داراي نفوس با سواد (سواد استفاده از اينترنت و مهارت در مبادله عکس و اطلاع در سوشِل نِت وُرک ها) شده و توجه جهانيان به رويدادهاي روز افزايش بي سابقه يافته، استفاده قدرت ها و توانمندان از رسانه ها هم به عنوان «وسيله اي ديگر براي اجراي سياست» بيشتر شده است؛ راهي براي نجات ذهن مردم كه تشنه دانستن واقعيات هستند جز ايجاد يك خبرگزاري جهانی حرفه اي غير متعهد و يک و يا چند سرچ انجين غيرانتفاعي حرفه اي متعلق به همه ملل وجود ندارد. حواله دادن مردم به «وب سايت» رسمي دولت ها و مقامات راه حل نيست زيرا كه يك فرد عادي وقت مشاهده آن همه وبسايت را ندارد و مي خواهد با انتخاب موضوع، آن را در رسانه های متفاوت ببیند، از همه واقعيات آگاه شود، قضاوت کند و تكليف خود را بداند. وبسايت هاي رسمي به سبک خبرنويسي ژورنالیستی (حاوی عناصر ششگانه و تنظیم به صورت هرم معکوس) نوشته نمي شوند که خلاصه و مطالب آنها به آساني قابل درک باشد. مطالب آنها خام است و بدون توضيح و اشاره به سابقه موضوع و ... و مطالب مندرج در سوشل میدیا نیز کوتاه و بعضا تحت الفظی هستند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
روزي كه كار ساختن «ايا صوفيه» تكميل شد


كار ساختن كليساي ايا صوفيا Ayasofya (قسطنطنيه ـ استانبول) 27 دسامبر سال 537 ميلادي تكميل شد. اين ساختمان به دستور و زير نظر ژوستي نيان يكم امپراتور مقتدر روم شرقي در جاي ويرانه هاي دو كليساي قبلي مربوط به قرن چهارم ميلادي [که از سال 360 کار عبادت در آنها انجام مي گرفت] بناشده است كه پس از افتادن قسطنطنيه به دست عثماني ها در سال 1453، با ساختن مناره به صورت مسجد درآمد ولي نام قديمي خود را حفظ كرده است. آتاتورك در دوران حكومت خود در اين بناي تاريخي يك موزه به وجود آورد كه باقي مانده است.
    تاريخچه اياصوفيه (عکس بالا) حکايت دارد که اين مرکز مذهبي از سال 360 ميلادي تا 1453 کليسا ي اصلي اورتودوکس ها بود جز از 1204 تا 1261 ميلادي که يک کليساي کاتوليک شده بود. ايا صوفيه پس از انجام تغييرات به دست عثماني ها، از 29 ماه مه 1453 مسجد شد و از دسامبر 1931 به صورت موزه در آمد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قتل پادشاه فرانك ها با كمك كليسا!
27 دسامبر سال 679 ميلادي داگوبرت دومDagobert پادشاه فرانك ها (ساکنان شمال شرقي و شمال فرانسه وقت) با كمك كليسا و رئيس دربار ترور شد.
    وي تنها چند سال پادشاهي كرده بود و در همين مدت كوتاه، پايتخت را از « مس Metz» به پاريس انتقال داده بود. چون در ايرلند و انگلستان بزرگ شده بود بينش ديگري نسبت به كليسا داشت و جان خودرا بر سر همين اختلاف رفتار گذارد.
    در آن زمان به رئيس دربار، شهردار كاخ مي گفتند. با قتل داگوبرت دوم به عُمر دودمان «مرووينيان» كه نوعي «پادشاه ـ كشيش» بودند پايان داده شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آزمايش نخستين موشك هدايت شونده
نخستين موشك هدايت شونده زمين به زمين 27 دسامبرسال 1942 (دوران جنگ جهاني دوم) كه به دست دكتر ورنر فون براون آلماني (عکس) ساخته شده بود آزمايش شد. بعدا نوع هوايي (هوا به زمین) آن هم ساخته شد. هيتلر با همين موشكها (V-1) و (V-2) لندن را مي زد و منتظر بود كه بمب اتمي آلمان تكميل و بر اين موشكها سوار شود كه ....
    در پايان جنگ دوم جهاني، فون براون رئيس تيم موشك سازان آلمان پيش از آن كه به دست روسيه افتد، از سوي نيروهاي آمريكايي به اين كشور منتقل شد و در يك مركز ويژه در آلاباماي آمريكا مستقر گرديد و براي آمريكا موشك قاره پيما ساخت و نخستين آمريكاييان را در ماه فرود آورد و مدتي هم رئيس يك قسمت از سازمان ملي فضايي آمريكا (ناسا) بود.
    براوان با اين كه به تابعيت آمريكا درآمده بود بعدا از وارد آمدن اتهام كمك به ماشين جنگي هيتلر مصون نماند و .... وي كه در 23 مارس 1912 به دنيا آمده بود در14 آپريل سال 1977 درگذشت.
Wernher von Braun


    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تحولات 27 دسامبر1979 كابل، ورود نيروهاي شوروي، دو دلي و ترديدهاي بعدي برژنف و تغيير مسير تاريخ اين قطعه از جهان
حفيظ الله امين

بيست و هفتم دسامبر سال 1979‎آغاز عصر تازه اي در خاور ميانه و آسياي جنوبي است كه هنوز ادامه دارد. اين دوران مرگبار در پي ورود نيروهاي شوروي به كابل، و قتل حفيظ الله امين كه بر ضد نورمحمد تره كي رهبر شاخه خلق حزب كمونيست افغانستان و رئيس دولت وقت اين كشور كودتا كرده، او را كشته و برجايش نشسته بود آغاز شد.
     با قتل امين، ببرك كرمل رهبر شاخه پرچم حزب كمونيست كه افراطي تر از «تره كي» بود به رياست دولت بر گزيده شد و از همين روز رقابت و معارضه شديد آمريكا و شوروي بر سر افغانستان آغاز گرديد و ... كه با فروپاشي شوروي مسئله به صورتي ديگر درآمده و سرزمين كليدي پارسيبانان اينك به محل عمليات نظامي «ناتو» تبديل شده است و به نظر مي رسد که اين رشته سر دراز خواهد داشت.
     پس از بركنار شدن شاه ايران در اوايل سال 1979 و برقرار شدن وضعيتي در اين کشور كه خلاف انتظار و پيش بيني قدرت هاي بلوک غرب بود و در نتيجه كوتاه شدن دست آمريكا از ايران، برژنف رهبر وقت شوروي مي دانست كه آمريكا تلاش خواهد كرد كه جاي ايران را با افغانستان پُر کند و از اين بابت نگران بود. طبق افشاء گري هاي پس از فرو پاشي شوروي و آشگار شدن اسناد محرمانه اين دولت، در آن سال با همه مراقبت هاي مسكو، چند ماه پس از روي كار آمدن «تره كي» به برژنف كه از يك بيماري مزمن (ناشي از افراط در مصرف الكل) رنج مي بُرد اطلاع رسيده بود كه «سيا» با حفيظ الله امين معاون تره كي در تماس است. برژنف مانند همه دولتمردان شوروي بعد از استالين در ترديد و دو دلي بود كه امين دست به كودتا زد، و برژنف نيرو فرستاد و مسئله را پيچيده تر كرد. حال آن كه اگر به موقع تصميم گرفته بود؛ با دادن ترتيب بركناري امين، به اعزام نيرو نياز نبود.
    
ببرک کرمل

با ورود نيروهاي شوروي به افغانستان و روي کار آمدن ببرک کرمل که در کمونيسم، افراطي تر از تره کي بود نه تنها اين كه شوروي آماج تبليغات و تحريمات گوناگون قرار گرفت بلكه «سيا» با همكاري دولت پاكستان با بودجه اي چشمگير و کمک مالي دولت سعودي برخي از سران قبايل افغان را بر ضد دولت كابل برانگيخت و افغانستان به ميدان جنگي خونين مبدل شد. با وجوداين، دولت مسكو كشتار هزاران سرباز خود را تحمل كرد و برضد پاكستان كه مسير كمكها و كانون تحريكات بود اقدام نظامي نكرد.
    مورخان عقيده دارند كه اگر شوروي مسير كمكها را در پاكستان بمباران و يا موشكباران كرده بود تاريخ اين قسمت از جهان، امروز مسير ديگري را طي مي كرد و قيافه ديگري داشت.
    ببرک تا سال 1986 بر افغانستان حکومت کرد. وي از حمايت کامل پشتون ها برخوردار نبود زيرا که گمان مي کردند از تاجيکان باشد. وي بسال 1929 در شمال شرقي افغانستان (منطقه تاجيک نشين) به دنيا آمده بود و پدرش يک ژنرال و مدتي هم فرماندار هرات بود. ببرک بعدا سفير افغانستان در پراک شد و در سال 1996 درگذشت. پس از او دکتر نجيب الله رئيس جمهور دولت کمونيستي افغانستان شد که به دست طالبان کشته شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که اعلام شد «اوپك» آماده همكاري با روسيه است ـ به اظهار دسامبر 2005 پوتین؛ هيچ دولتي نبايد ثروت مصرف شدني اش (ازجمله نفت) را صرف شكم كند
شيخ احمد

در پي، اظهارات مقامات ارشد روسيه ازجمله پوتين درباره فعال شدن اين كشور در بازار بين المللي نفت و رقابت با فروشندگان ديگر و سهم خواهي در فعاليت هاي نفتي، شيخ احمد فهد الاحمد الصباح (عكس مقابل) مقام وقت اوپك (سازمان كشورهاي صادر كننده نفت) 26 دسامبر 2005 اعلام داشت كه اين سازمان آماده همكاري بيشتري با روسيه در زمينه سياست هاي نفتي است تا ثبات بازار بين المللي نفت تامين شود.
     شيخ احمد گفته بود كه اوپك نگران برهم خوردن نظم كنوني بازار بين المللي نفت است.
    دولت روسيه كه اعلام كرده بود مي رود كه نخستين صادر كننده نفت در جهان شود و تكنولوژي خودرا براي فعاليت هاي نفتي در نقاط ديگر نوسازي مي كند درعين حال به مردم اين كشور گوشزد كرده بود كه پول حاصل از فروش نفت به خارج، براي خوردن نيست براي پيشرفت هاي ملي است و براي خوردن و تامين معيشت بايد كار كنند و سخت هم كار كنند. پوتين آخرين مقام دولت روسيه بود كه گفت: ما مي خواهيم در صدور نفت، مقام اول را به دست آوريم، ولي فروش منابع طبيعي و زيرزميني براي تامين هزينه روزمره نخواهد بود. هيچ دولتي نبايد ثروت مصرف شدني (تمام شدني) اش را صرف شكم كند. ما ملتي نخواهيم بود كه زندگي خود را برپايه منابع طبيعي مان قرار دهيم زيرا اين طرز فكر كه ما تا فلان زمان منابع طبيعي داريم، نبايد روس ها را تنبل كند و به صورت مصرف كننده درآورد.
    مفسران روزنامه هاي غرب نوشته بودند كه روسيه تنها كشور اتمي صادركننده نفت در جهان است كه بنظر مي رسد تقويت نظامي خود را از سر گرفته است و جوانان روس برخلاف پدران خود دارند داراي تعصب ناسيوناليسي و بزرگ طلبي مي شوند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آراء متفاوت قضات آمريكا درباره متقاضيان مهاجرت! ـ آمار مهاجران سال 1910 آمريکا
26 دسامبر 2005 نيويورك تايمز به قلم «آدام ليپتاك» گزارشي منتشر كرده بود كه حكايت داشت برخي از قضات دادگاههاي بدوي آمريكا آراء متفاوتي درباره متقاضيان مهاجرت به اين كشور صادر كرده اند كه دادگاههاي استيناف (تجديد نظر) متوجه شده، آنها را نقض كرده و حتي در نظريه هاي خود اشاره به تبعيض آميز بودن احكام برخي دادگاههاي بدوي كرده و دستور محاكمه مجدد به قاضي ديگر داده اند.
    


در اين گزارش آمده بود که آراء منفي قضات در مورد متقاضيان وسيعا افزايش نشان مي دهد. آدام ليپتاك در گزارش بسيار طولاني خود اسامي چند قاضي استيناف (اپيل کورت) را كه به احكام بداوي ايراد بي دقتي، عجولانه، تبعيض آميز گرفته اند ذكر كرده و نوشته بود كه يك قاضي دادگاه بدوي براي رد كردن درخواست مهاجرت يك خارجي حتي به قانون قديمي انگلستان استناد كرده بود!.
    اين گزارش كه (به دليل نداشتن «علامت» غير قابل نقل) در رسانه هاي ديگر منعكس شده بود در نود و پنجمين سالگشت اعلام شمار مهاجرين آن سال به آمريکا (95 سال پيش از انتشار گزارش ـ سال 1910) انتشار يافته بود. طبق آمار رسمي، در آن سال (سال 1910) يك ميليون و 41 هزار و 570 مهاجر تازه، گام به ايالات متحده گذارده بودند كه بيشترشان ويزا و گذرنامه هم نداشتند و جز آنان كه در كشورهاي زادگاه مرتكب گدايي و خودفروشي (فحشاء) شده بودند، بقيه پروانه اقامت دريافت داشتند و بعدا هم تبعه شدند. ايتاليايي ها بزرگترين رقم مهاجران آن سال را تشكيل مي دادند كه 193 هزار تن بودند و بعد از آنان به ترتيب لهستاني ها، يهوديان (ازسراسر جهان بويژه روسيه) و اسلواكي ها. جمعيت آمريكا جز دو ـ سه ميليون باقيمانده سرخپوستان بومي، از مهاجران تشكيل شده است. عكسي كه در بالا و سمت چپ اين مطلب آمده است از زنان مهاجر در اكتبر 1910 در ورودي نيويورك گرفته شده است و نشان مي دهد كه از مليت هاي مختلف بودند و به رسم كشور مادري، لباس بلند بر تن داشتند و ....
    عکس زير نيز يک دسته از مهاجرين کشورهاي اسکانديناوي را که براي ورود به آمريکا وارد جزيره کوچکي در نيويورک شده اند نشان مي دهد. در آن زمان نروژ نفت نداشت که اينک کشوري ثروتمند است.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالروز ترور بانو «بی‌نظیر بوتو» ـ میراث او
27 دسامبر 2007 بانو بی‌نظیر بوتو سیاستمدار 51 ساله پاکستانی که مادر او ایرانی (و ازخانواده حریری های اصفهان) است در پایان یک سخنرانی انتخاباتی در باغ ملی لیاقت در راولپندی و چند لحظه پس از بازگشت به خودرو جهت ترک محل و هنگامی که از سقف کشویی اتومبیل بالا آمده بود و در حال پاسخ به ابراز احساسات هوادارانش بود هدف گلوله و سپس انفجار بمب قرارگرفت و کشته شد. 56 سال پیش در 16 اکتبر 1951 در همین محل، لیافت علیخان سیاستمدار – دولتمرد پاکستانی ترور شده بود و به همین مناسبت باغ ملی راولپندی را به باغ لیاقت تغییر نام داده اند.
    بی‌نظیر دختر ذوالفقار علی بوتو دو بار نخست وزیر پاکستان شده بود؛ از 19988 تا 1990 و از 1993 تا 1996 و هر دو بار به اتهام وجود فساد مالی میان مقامات دولت و اعمال نفوذ بستگان در امور دولتی و خریدهای عمومی برکنار شده بود و پس از برکناری سال 1996 راه خود – تبعیدی در پیش گرفته بود و در انگلستان و «دوبی» زندگی می کرد. در جریان اتهامات وارده به بانو بی‌نظیر، انگشت عمدتا به سوی شوهر او «آصف علی زرداری» نشانه می رفت و به «آقای ده درصد پورسانت» معروف بود. درپی یک رشته تظاهرات علیه پرویز مشرف رئیس جمهور وقت که در طول سال 2007 به چشم می خورد، وی با بازگشتن بی‌نظیر به وطن و ازسرگرفتن فعالیت های سیاسی موافقت کرده بود . بی‌نظیر 18 اکتبر 2007 به پاکستان بازگشته بود زیرا که قراربود انتخابات عمومی در ژانویه 2008 انجام شود. در سر راه بی‌نظیر از فرودگاه کراچی به محل اقامت، انفجاری با هدف کشتن او روی داد که باعث مرگ دهها تن شد ولی به بینظیر آسیبی وارد نیامد.
    ذوالفقار علی بوتو از طایفه بوتو (بتو = بهوتو) ایالت هاریانای هند (آریانا) است که فامیل او بعدا به ایالت سند (جنوب پاکستان) مهاجرت کردند. دولت انگلستان به بزرگ خانواده بوتو لقب «سِر» داده بود. ذوالفقار علی بوتو یک شیعه و سیاستمداری متمایل به چپ بود بر اساس اندیشه های خود حزب سنتریست متمایل به چپ را در پاکستان تاسیس کرده و از طریق آن تا بالاترین مقام این کشور بالا رفته بود. او درجریان تقسیم پاکستان و جدایی بخش شرقی و ایجاد جمهوری بنگلادش، وزیر امورخارجه پاکستان بود و بعدا دولت او با کودتا ساقط و خودش هم در 1979 اعدام شده بود. بی‌نظیر سالها رهبری حزب مردم پاکستان را که پدرش تاسیس کرده بود برعهده داشت. پس از ترور بی‌نظیر اینک شوهر او و پسرش مشترکا این حزب را اداره می کنند. ترور بانو بی‌نظیر که احساس پاکستانی ها را برانگیخت باعث شد که آصف علی زرداری به ریاست جمهوری پاکستان انتخاب شود و امور این کشور کاملا از دست کسانی که تا زمان ترور بانو بوتو بر سر کار بودند بیرون آید. بی‌نظیر در هجدهم دسامبر 1987 با آصف علی ازدواج کرده بود.
    با وجود این تحولات، پاکستان که در سال 1947 از تجزیه هندوستان به وجودآمده است به دلایل متعدد مشکل است که بتواند از یک ثبات دائمی برخوردار شود. بخش هایی از پاکستان، قبلا به دست انگلیسی ها از افغانستان و ایران جدا و به هندوستان ضمیمه شده بود و مسئله کشمیر لاینحل باقی مانده است.
بی‌نظیر بوتو چند لحظه پيش از ترور شدن، از سقف اتومبیل خود بالا آمده و به ابراز احساسات هوادارانش پاسخ مي دهد (27 دسامبر 2007)

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رویدادی خونین ناشی از یک طلاق که اخطاری است به داوطلبان ازدواج و همچنين قانونسازان
رویداد 24 دسامبر 2008 (شب کریسمس) در حاشیه شهر لس آنجلس اوج مسئله طلاق را در جوامع مختلف منعکس ساخت که در این جوامع قوانین ازدواج و طلاق بدون توجه به ساختار جامعه، روانشناسی و فرهنگ آن تحت نفوذ انجمن ها، فعالان اجتماعی و سیاسیونی که در پی کسب شهرت و جلب رای برای نشستن هرچه بیشتر بر کرسی های مجالس مقننه پی در پی تغییر می یابند. این رویداد را یک مهندس 45 ساله برق پدید آورده بود که 9 ماه درگیر پیچ و خم های قضایی طلاق بود. وی سرانجام زن مطلقه خود، والدین او و شش تن دیگر از بستگان آنان را که "کریسمس پارتی" راه انداخته بودند کشت، خانه را به آتش کشید و خودکشی کرد.
     Bruce Pardo بروس پاردو 45 ساله مهندس برق از سال 1985 تا 1994 در ناسا (سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا) کار کرده و از آن پس تا اکتبر 2008 (دو ماه پیش از رويداد) مهندس "رادار" در کمپانی آی تی تی آمریکا بود. وي که از زن اول خود یک پسر داشت دو سال پیش با بانو "سیلویا اورتگا" مادر یک دختر 14 ساله از شوهر قبلی ازدواج کرد. بروس که با زن قبلی بر سر حضانت فرزند مشترک مدتها مرافعه قضایی داشت با خود عهد کرده بود که با این قوانین و مشکلات، برای بقیه عمر قید ازدواج را بزند. ولی با گذشت چند سال از واقعه اول، مشکلات را که همانا قوانین به دور از منطق و طبیعت بشر هستند فراموش کرد و با سیلویا که هر دو لاتین تبار بودند ازدواج کرد.
     زن و شوهر به رسم آمریکاییان یک خانه مشترک به فاصله ای نه چندان دور از لس آنجلس و با یک وام چهارصد هزار دلاری بانکی خریداری کردند. قرار بود که هردو به یک نسبت قسط ماهانه دو هزار و هفتصد دلاری خانه را بپردازند که سیلویا (که بمانند بروس دارای شغل و درآمد بود) پس از چند ماه دست به تعلل در پرداخت سهم خود زد، زیرا برخلاف رفتاری که در دوره نامزدی از خود نشان داده بود عادت به قمار کردن داشت، از آشپزی در خانه بیزار بود و باید شام و ناهار و حتی صبحانه را در رستوران _ آنهم رستوران معروف و گران صرف می کرد و .... بروس مردی مذهبی بود و هر هفته یک روز برایگان در کلیسای محل خدمت می کرد، و اتومبیل را وسیله می دانست نه عامل افاده و فخر فروشی (شو آف) و با این برداشت بر وانت سوار می شد، لباس معمولی و ارزان می پوشید ولی سیلویا یک مرسدس آلمانی با قسط ماهانه و بیمه سنگین خریداری کرده بود و یک سال پس از ازدواج از بروس انگشتر الماس چند هزار دلاری خواسته بود و ادامه این وضعیت زندگی را برهر دو تلخ کرده بود.
     سرانجام سیلویا بیست و چهارم مارس 2008 (ایام نوروز 1387) دادخواست طلاق به دادگاه محل تسلیم و دلیل آن را خسیس بودن شوهر اعلام کرد!. سیلویا در پی تسلیم دادخواست به خانه والدینش نقل مکان کرد و برای تعقیب قضیه در دادگاه یک وکیل گرفت. در این میان وضعیت اقتصادی آمریکا رو به خرابی گذاشت و کمپانی آی تی تی به بروس اطلاع داد که باید چند ماه بیکار شود. بیکاری و قطع درآمد سبب شد که مالکیت خانه مشترک هم به مخاطره افتد و در معرض تصرف، توسط بانک قرارگیرد. در ماه اکتبر کمپانی آی تی تی به بروس اطلاع داد که به علت کاهش فعالیت، نام او هم در میان کسانی است که باید برای همیشه برکنار شوند. بروس به هر دری که زد کار تازه به دست نیاورد. وی همه مشکلات خود را نتیجه ازدواج با سیلویا می دید که با استناد به حواشی قوانین به دادگاه اصرار کرده بود که از بروس طلاق او و به علاوه ده هزار دلار پول نقد و قسمتی از اثاثه خانه و سگی را که مشترکا خریداری کرده بودند بگیرد و به او بدهد. بروس بالاخره مجبور به قبول این خواستها شد. دادگاه به بروس تا بیستم دسامبر مهلت پرداخت ده هزاردلار را داده بود. بروس به هر ترتیب که بود این پول را تهیه کرد ولی به جای پرداخت، (تحت فشار بیکاری و یادآوری لجبازی های و آزمندی های سیلویا و بدگویی های بستگان او) کنترل اعصاب خودرا از دست داد و تصمیم به قتل عام خانواده سیلویا گرفت. او می دانست که طبق عادت هرسال، اعضای فامیل شب کریسمس در خانه والدین سیلویا پارتی برپا می کنند لذا دو تفنگ و چهار تپانچه و مقداری بنزین با اکتان بالا ویژه اتومبیلهای مسابقه و یک دست لباس ویژه سانتا (روپوش قرمز کلاله دار، کلای قیفی و ریش مصنوعی سفید و عینک) خریداری کرد و خود را به صورت سانتا (بابانوئل) درآورد، یک اتومبیل بدون راننده هم کرایه کرد و دیروقت شب به خانه والدین زن مطلقه اش رفت. در آمریکا رسم است که در شب کریسمس برخی از مردم خود را به صورت سانتا درآورند و هدیه برای بچه های همسایگان و اهل محل ببرند. بروس که با آن لباس و آرایش شناخته نمی شد وارد خانه والدین زن مطلقه اش شد و دست به تیراندازی زد و پس از اینکه فشنگ چهار تپانچه اش به پایان رسید بنزین با اکتان بالا را به صورت اسپره در خانه پاشید و آتش زد و فرار کرد. در این رویداد 9 نفر از 25 نفری که در خانه بودند از جمله زن سابق بروس و والدین او جزغاله شدند و مردند و سه نفر دیگر مجروح و بقیه فرار کردند. بروس که قبلا بلیت فرار از آمریکا به کانادا را خریده بود موفق به این کار نشد زیرا که ضمن آتش زدن خانه دستهای خودش هم مجروح شده و لباس پلاستیکی سانتا ذوب شده و به پوست بدنش چسبیده بود. با آن حالت، مانع پرواز او با هواپیما می شدند و درمان در بیمارستان هم وقت گیر بود و دستگیر می شد. لذا به خانه برادرش که تا محل رویداد 40 مایل فاصله داشت رفت. در خانه کسی نبود و در آنجا خودکشی کرد. وی قبلا در اتومبیل کرایه ای هم مواد منفجره قرارداده بود که اتومبیل هم نابود شد. پلیس درخانه بروس دو تفتگ و در جیبهای او پول نقدی را که برای دادن به سیلویا تهیه کرده بود به دست آورد. شبکه های تلویزیونی آمریکا شب بعد از وقوع حادثه برای پیشگیری از تکرار رویداد نظر جامعه شناسان را مطرح کردند که پیش از ازدواج، زن و مرد باید مطمئن شوند که متناسب و هماهنگ یکدیگرند زیرا که تمایل غریزی و جاذبه زیبایی (به قول حافظ: ... که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها) برای ادامه یک زندگی خانوادگی طولانی و سعادتمندانه کافی نیست.
بروس - خانه اي که قتلگاه بود در ميان شعله هاي آتش

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پوتین التیماتوم 23 دسامبر خود به ناتو را که از اطراف روسیه خارج شود و تهدید اقدام نظامی، 26 دسامبر یک بار دیگر تکرار کرد ـ نظراتِ اصحاب نظر
ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه فدراتیو 26 دسامبر 2021 (پنجم دیماه 1400) در مصاحبه ای که از تلویزیون روسیه پخش شد همان سخنان و تصمیمات خودرا که در هفدهمین مصاحبه عمومی 4 ساعته سالانه اش در 23 دسامبر 2021 با حضور بیش از 500 روزنامه نگار اعلام کرده بود با تأکید بیشتری تکرار کرد که ثابت می کند؛ بازگشتی از آنها نیست و بازی های رسانه ای و دیپلماتیک در آن تصمیم بی تأثیر خواهد بود. وی گفت که «ناتو» ما را به اینجا کشانده که تصمیمِ مان راه بازگشت ندارد. آنها [ناتو] به حدی پیش آمده اند که مجبور شدیم بگوییم:
    ایست ـ Stop متوقف شوید. «ناتو» باید از تأسیساتی که ما ساخته ایم [اشاره به پایگاههای نظامی و ... که شوروی در بالتیک وقت خود و کشورهای عضو پیمان ورشو ساخته بود] خارج شود.
    وی 26 دسامبر 2021 بار دیگر گفت که گسترش «ناتو ـ پیمان نظامی بلوک غرب و تنها اتحادیه نظامی جهان پس از انحلال پیمان ورشو» در شرق و به اعضای پیشین اتحاد جماهیر شوروی ـUSSR، برای روسیه، موضوع مرگ و زندگی است. اگر ناتو تضمین و سند ندهد که نیروهایش را بازنگرداند و استقرار نظامی در شرق اروپا را متوقف نکند و اخطار او را نادیده بگیرد و پیشنهادش را که یک تصمیم قطعی است نپذیرد و همچنین درخواست گردانندگان کنونی اوکراین که نتیجه کودتای 2014 هستند رد نکند، او [پوتین] اِعمال راههای متعدد ازجمله پاسخ نظامی را برای اجرای تصمیم و اجرای آن خواست ها بکار خواهد بست و نوع پاسخ نظامی را فرماندهان ارتش تعیین خواهند کرد. ما چند روز پیش [17 دسامبر] جزئیات خواست قطعی خودرا به صورت پیشنویس به سران ناتو داده ایم و منتظر پاسخ هستیم ـ پاسخ فوری.
    تلویزیون روسیه پس از پخش این جملات پوتین گفت که بنابراین، سران ناتو باید به این اخطار پوتین، تا فرصت باقی است گوش کنند، پوتین راه بازگشت از تصمیم خودرا بسته است. پوتین تصمیم خودرا 17 دسامبر کتبا به گردانندگان اصلی ناتو اطلاع داد و در مصاحبه 23 و مصاحبه 26 دسامبر 2021 آن را برای جهانیان نیز روشن ساخت و گفت که مذاکره در این باره به تنهایی کافی نیست زیرا که ممکن است سالها طول بکشد، ما به عمل توجه داریم و نتیجه را می خواهیم.
    پوتین برای نشان دادن ایستادگی خود روی حرفش، موشک Hypersonic آزمایش کرد، گرچه روسیه نخستین کشور فضانورد جهان بوده است و نخستین سازنده بمب هیدرژنی 5 مگاتنی.
    در پی اعلام تصمیم پوتین و انتشار التیماتوم او به بلوک غرب، رسانه های روسیه شروع کرده اند به روشن ساختن جهانیان که چگونه و بدون کسب نظر شهروندان، اتحاد شوروی فروپاشانده شد با بازنویسی و انتشار عکس سه مقام که با هم در یک مهمانسرای جنگلی نشستند و اتحاد شوروی را منحل کردند که به جای آن یک جامعه مشترک المنافع تشکیل شود. 58 درصد از مردم جماهیریه پیشین در آخرین نظرسنجی خواهان بازگشت به گذشته شده اند. رسانه های روسیه به تاریخچه ایجاد اوکراینِ شوروی به تصمیم سران کمونیست کرملینِ دهه 1930 که در اندیشه ساخت یک جهان از ملل مشترک المنافع بودند و جهان وطنی را شعار خود کرده و آن را تبلیغ می کردند پرداخته اند که پوتین نیز در مصاحبه های خود به آن اشاره کرده بود.
    اظهارات 23 و 26 دسامبر 2021 پوتین ـ گرچه با بالا ـ پایین کردن عبارات و ... و یا به صورت خبری معمولی در رسانه های غرب انتشار یافت ولی اصحاب نظر آن را جدّی گرفته اند و درباره اش نظر داده اند. اصحاب نظر در گوشه و کنار جهان به بحث و نظرگویی درباره التیماتوم پوتین و پیش بینی پرداخته اند. خلاصه چند نظر و تفسیر ابراز شده در این باره تا بامداد 27 دسامبر 2021:
    
    ـ هشدار یکشنبه [26 دسامبر] پوتین متعاقب اُلتیماتوم شفاهی او در مصاحبه سالانه 23 دسامبر 2021 نشان داده است که او در رعایت خواست خود پابرجا و انعطاف ناپذیر است. وی گفته است که از این تصمیم که آن قاطع خوانده است عدول و عقب نشینی نخواهد کرد. اشاره او به احتمال توسل به اقدام نظامی یک تهدید است که «ناتو» از نیمه دهه 1980 چنین اخطاری صریح ندیده بود. پوتین با محاسبات زیاد و مشاهده وضعیت کنونی جهان و تغییر ترکیب قدرت ها چنین اخطاری را بر زبان جاری کرده و به تکرار آن ادامه داده است.
    
    ـ اگر «ناتو» که پوتین گفته است مذاکرات دیپلماتیک وقت کُشی، وقت گیر و بی حاصل است، اخطار پوتین را جدّی نگیرد و به شکلی او را آرام نکند، احتمال اقدام نظامی و قرارگرفتن جهان در آستانه جنگ ـ احتمالا جنگ اتمی ـ وجود دارد و ممکن است که شی ژینپینگ ـ متحد پوتین و دوست او هم در قبال تایوان چنین اُلتیماتومی بدهد و در اینجا، طرف او آمریکا خواهد بود. به عبارت دیگر، آمریکا است که در برابر روسیه و چین قرار خواهد گرفت. اعضای دیگر ناتو عملا ـ نه قادر به کاری هستند و نه می خواهند خود را به خطر اندازند. منافع آنها ایجاب کرده است که عضو ناتو باشند.
    
    ـ مردم جهان امروز روشنتر از سابق شده اند، به مطالب رسانه های اجتماعی (سوشل میدیا) توجه بیشتری دارند تا رسانه های اصطلاحا؛ همگانی و معلومات را سریعا بدست می آورند و می دانند که اوکراین از زمان تأمین وحدت روسیه بدست ایوان سوم، جزیی از روسیه بوده است و دعاوی پوتین را بی اساس نمی دانند. عقل گوید که محال است کرملین ـ هرکس که می خواهد کرسی نشین آن باشد، با در دست «ناتو» قرار گرفتن اوکراین موافقت نخواهد کرد که اگر کنند، فدراسیون روسیه در معرض خطر دائمی خواهد بود که همان طور که پوتین گفته است؛ موشک های ناتو 5 تا 7 دقیقه از اوکراین به مسکو می رسند. اینکه تا کنون درباره استقرار «ناتو» در سه جمهوری کوچک بالتیک شوروی سابق واکنش عملی نشان نداده در انتظار فرصت بوده است و اینکه پوتین گفته «ناتو» در پایگاههای ساخت روسیه در این مناطق و کشورهای عضو پیمان منحله ورشو مستقر شده است معنایش این است که می تواند آنها را بیرون کند. طبق اساسنامه پیمان ناتو حمله به یک کشور عضو به منزله حمله به همه آنها است. پوتین می خواهد ثابت کند که اگر عوامل ناتو را از پایگاههای ساخت شوروی سابق بیرون کند هیچیک از اعضای ناتو وارد جنگ اتمی با روسیه نخواهد شد، حتی آمریکا برای اینکه آمریکاییان می خواهند زندگی کنند و لذت ببرند و نه اینکه به خاطر کشور استونی چند صد هزارنفری با یک اقلیت روس، در انفجار اتمی جزغاله شوند. نتیجه نظر سنجی از مردم 15 جمهوری پیشبن شوروی که اخیرا انجام شد نشان داد که 58 درصد آنان مایل به بازگشت به وضعیت پیشین و دست کم یک کنفدراسیون هستند. شاید نتیجه این نظر سنجی پوتین را که درصدد یافتن فرصت بود برآنداشت که به «ناتو» اُلتیماتوم دهد.
    
    ـ ... و بالاخره همان طور که پیش بینی می شد، یک روس ناسیونالیست دَم از بازگشت به وحدت پیشین زد. تصمیمِ بدونِ بازگشت پوتین در مورد اوکراین آغاز کار است و اینکه گفته است ناتو از اطراف شوروی سابق [روسیه تزاری] و از تأسیسات پیشینِ ما دور شود مفهومش این است که از جنگ نمی ترسد و زمان را برای دادن التیماتوم به بلوک غرب مناسب دیده است و گمانه زنی این است که ممکن است گام بعدی او با دادن یک مُهلَت چند روزه، بیرون انداختن تسلیحات و نظامیان ناتو از سه کشور بالتیک شوروی سابق باشد.
    
    ـ شبکه تلویزیونی آمریکاـ NBC در اخبار یکشنبه خود در تفسیری بر گفته های پوتین در مصاحبه های 23 و 26 دسامبر او گفت: پوتین دوبار و یک بار در برابر 500 روزنامه نگار از ناتو خواست که از اروپای شرقی خارج شود ـ که در دهه 1990 قول داده بود وارد آنجا نشود، و تاکید کرده است که از تصمیم خود کوتاه نخواهد آمد و برای تحقّق آن دست به هر اقدامی از جمله اقدام نظامی خواهد زد. این تاکیدات پی در پی پوتین، ناتو را در برابر امری کم سابقه قرار داده است و همه دولت های جهان را گوش بزنگ کرده است که برخی به سودشان خواهد بود و پاره ای به ضررشان.
    
    ـ درصورت عملی شدن التیماتوم پوتین، روسیه چیزی از دست نمی دهد، زیرا که به خاطر سادگی و فریب خوردگی گورباچف و یلتسین خیلی چیزها را از دست داده است. آمریکا به ایندو قول غیر نظامی کردن ناتو و خودداری از گسترش آن را داده بود، ولی شفاها و نه به صورت سند کتبی. پوتین می خواهد که میراث روس ها را پس بگیرد و روسیهِ زمان تزارها احیاء شود. اگر او این کار را نکند، روسیه ناسیونالیست های متعدد دارد که بیکار نخواهند نشست. به علاوه، سلاح های اتمی و موشکی و ... روسیه دارند قدیمی می شوند و ازکارافتاده که زمانی قدرت روسیه ناشی از آنها بود. گام بعدی پوتین نزدیک ساختن چین و هند به یکدیگر خواهد بود و حل مسئله اختلاف ارضی آنها که در واقع اهمیت چندان ندارد. اگر این سه قدرت متحد شوند، قدرت؛ پس از 6 قرن (از زمان پیدایش توپ و تفنگ در اروپا و مستعمره گیری و دست یافتن بر قاره آمریکا) دو باره به شرق منتقل خواهد شد و ... و پوتین، شی و مودی این را می دانند.
    
    ـ دوران 30 ساله پس از فروپاشی شوروی را با التیماتوم سرسختانه پوتین، باید تمام شده تلقی کرد که آمریکا نتوانست آنطور که تصور می شد از آن دوره استفاده کند. عملیات بی حاصل نظامی 20 ساله در افغانستان با دو تریلیون دلار هزینه و از دست دادن صدها نظامی و خروج ناگهانی از آن و بازگشت طالبان به قدرت. اشغال نظامی 8 ساله عراق و قرارگرفتن آن در مسیری به زیان آمریکا، با چند اشتباه ـ بازکردن درها را برای ورود چین به کشور سعودی و سایر مناطق اطراف خلیج فارس، باز کردن راه برای ورود و استقرار چین در قاره آفریقا، بازگشت سوسیال دمکرات ها به قدرت در آمریکای لاتین ازجمله مکزیک و نیز در آلمان و چند کشور حوزه بالتیک.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
... و اظهارات پوتین در مصاحبه عمومی 23 دسامبر2021 و اولتیماتوم او به «ناتو» که از اطراف روسیه بیرون رود و اعلام اتحاد با چین


ولادیمیر پوتین رهبر روسیه، در مصاحبه عمومی سالانه سال 2021 که در 23 دسامبر برگزار شد، 4 ساعت طول کشید و در این مصاحبه که از سال 2004 برگزار می شود بیش از 500 جرنالیست شرکت کرده بودند گفت که «ناتو» همان طور که در دهه 1990 وعده داده بود و رئیس دولت وقت شوروی به استناد این قول با انحلال پیمان ورشو موافقت کرده بود باید از اطراف روسیه خارج شود. در دهه 1990، ناتو قول داده بود که یک اینچ به شرق اروپا پیشروی نخواهد کرد و امروز می بینید که چه شده و چه کرده است. آنها رئیس دولت وقت شوروی را فریب دادند و بدون ملاحظه، خلاف قول خود عمل کردند و تمام عیار وارد شرق اروپا و اطراف ما [اعضای سابق پیمان ورشو و بالتیک شوروی سابق] شدند و حالا همان نظر را به اوکراین دارند. به عبارت دیگر؛ می خواهند سلاح هایشان را در اوکراین، حتی اگر عضو رسمی ناتو نباشد مستقر کنند. حل این معضل نیاز به دادن تضمین فوری ناتو به ما دارد که نه تنها در مورد اوکراین چنین نخواهد کرد بلکه به قول های داده شده در دهه 1990 عمل خواهد کرد. دولت وقت مسکو با این وعده های رهبری ناتو چنان فریب خورد که اطلاعات محرمانه در مورد سلاح هایمان را هم به آنها داد. در یادداشتی که این ماه (دسامبر 2021) به ناتو داده ایم، اینک توپ در زمین آنها است، باید فورا اقدام کنند تا با هرگونه اقدام ما رو به رو نشوند. مذاکره به تنهایی کافی نیست. ما به مذاکره و اینکه بیایید مذاکره کنیم توجه و اعتناء نداریم. در این مورد خاص، مذاکره دیپلماتیک فایده ندارد زیراکه ممکن است یک دهه طول بکشد. به جای مذاکره باید تضمین دهند و عمل نشان دهند. غرب [رونالد ریگن رئیس جمهوری وقت آمریکا] به میخائیل گورباچف رئیس دولت وقت شوروی قول داده بود که پس از انحلال پیمان ورشو، در کشورهای عضو آن پیمان، جای خالی شده از نظامیان ما را نخواهند گرفت و اصولا ناتو که برای مقابله با هر حرکت شوروی در غرب ایجاد شده شکل دیگری خواهد یافت که دیدیم چنین نشد، خلاف آن عمل شد و قول های غرب برای فریب ما بود. ناتو نه تنها به لهستان و ... بلکه به کشورهای بالتیک شوروی هم وارد شد و مستقر گردیده و حالا دبیرکل ناتو می گوید که دولت سوم (ما ـ روسیه) نباید در سر راه پیوستن اوکراین به آن اتحادیه نظامی بایستیم و تاکید می کند که روسیه «حقِ» این کار را ندارد. اگر ناتو در اوکراین موشک مستقر کند، فاصله زمانی رسیدن این موشک ها به مسکو 7 تا ده دقیقه و با موشک های هایپرسونیک 5 تا 7 دقیقه. باید ریسک این کار را که جنگ است قبلا در نظر می آوردند. باید بدانند که بیشتر اوکراین سرزمین روسیه و روس بوده اند که بلشویک ها با حساب هایی در دهه 1920 و پس از تبدیل روسیه به اتحاد شوروی، بدون پرسش از مردم، روسیه بزرگتر را طبق نظر و نقشه خودشان قسمت کردند و اوکراین را از بدنه اصلی روسیه ساختند که پس از فروپاشی شوروی، دیگران در آنجا کودتا و ناامنی به راه انداختند، از جامعه مشترک المنافع جدا شد و به راه دیگری رفت و کار به اینجا کشیده است. آیا ما می توانیم کشتارDonbass را نادیده بگیریم و چشم فروبندیم. پیش از ایجاد شوروی، اینها همه [اوکراین و ...] بخشی از روسیه بودند که دولت سوسیالیستی (بلشویکی) تقسیم و کشوربندی ـ کشورهای اسمی ـ کرد که پس از فروپاشی شوروی، سران این تقسیمات برای حفظ قدرت خود، اعلام استقلال کردند و در این میان، برخی درصدد برآمدند که با دشمن و رقیب ما متحد شوند. سران کمونیست از بطن روسیه کشور ساختند که قبلا و هرگز وجود نداشت. یادآور می شوم که دشمنان و رقباء روسیه در طول تاریخ معاصر همیشه گفته اند که روسیه را نمی توان در جنگ شکست داد فقط باید آن را تجزیه کرد و از درون فروپاشاند. ناتو و در واقع آمریکا می خواهد در نزدیکی ما و حتی در راهرو کشور ما موشک و سلاح های تعرّضی مستقر کند، آیا ما [دولت روسیه فدراتیو] در نزدیک مرز آمریکا و انگلستان موشک مستقر کرده ایم؟. ما اجازه این کار [استقرار ناتو در اوکراین و اطراف روسیه] را نمی دهیم، تمام. ناتو طبق معاهده 1997 نباید در کشورهای عضو پیمان ورشو وارد می شد که اتحاد شوروی یک عضو آن بود. ناتو در پنج موج به سوی این مناطق پیشروی کرد و مستقر شد و حالا می خواهند به اوکراین هم وارد و آن را عضو ناتو کنند که چنین اجازه ای به آنها داده نخواهد شد. قبلا به زبان [شفاها] اعتراض کردیم، گفتند بروید به جهنم، ما (ناتو) هرچه بخواهیم انجام خواهیم داد، ولی اینک ما با تمام قوا در برابر آنها ایستاده ایم و می گوئیم که گسترش ناتو غیر قابل قبول است. [اصحاب نظر و تاریخدانان این اظهار تند و محکم پوتین را یک التیماتوم ـ التیماتوم به غرب توصیف کرده اند که از 23 دسامبر در خبرها و نظرها بکار برده می شود.].
    پوتین که در این مصاحبه به 55 پرسش پاسخ گفت، Xi Jinping رهبر چین را یک شریک خواند و گفت که ما دوست یکدیگر هستیم. ما به هم اعتماد داریم و مناسبات دو دولت (روسیه و چین) برپایه اعتماد و صمیمیت استوار است. همکاری ها در کسب و کار، صنعت و تکنولوژی ما را به هم پیوند داده است. ما نه تنها در زمینه های فنی و اقتصادی بلکه در زمینه های امنیتی همکار هستیم. چین تا چند سال دیگر اقتصاد اول جهان خواهد شد، ولی آمریکا در راهِ اقتصاد اول شدن چین سنگ اندازی می کند. ارتش چین به سلاح های پیشرفته مجهز است و ما مشترکا و با کمک یکدیگر سلاحهای تکنولوژیک پیشرفته می سازیم.
    پوتین به سئوالی درباره افغانستان چنین پاسخ داد: افغانستان باید دولتی داشته باشد که همه گروهها را نمایندگی کند تا ما آن را برسمیت بشناسیم. کشورهایی که دو دهه افغانستان را در اشغال نظامی داشتند باید کمک اقتصادی به آن بدهند تا خرابی ها ترمیم شوند. ما نگران تداوم تولید مواد مخدر [تریاک] در آن کشور و صدور قاچاقی به نقاط دیگر جهان هستیم.
    پوتین در این مصاحبه، کزاخستان را یک شریک عالی روسیه خواند و گفت که تأسیسات روسیه همچنان آنجا هستند.
    او همچنین گفت که تکنولوژی جدید کمک کرده است که بشرِ نسل نوین در همه نقاط جهان رشد داشته باشد و آگاهی و نیز دقیق تر و وسیع تر فکر کند. وظیه ما [دولت ها] است که بکوشیم آنلاین ها محتوای بهتر و درستتر داشته باشند و راههای دسترسی به آنها را آسانتر کنیم تا رشد بشر بویژه رشد فرهنگی انسان ها بیشتر و بهتر باشد. کمپانی های خصوصی (سرچ انجین ها) در درجه اول در اندیشه درآمد و منافع خود هستند و به نظر می رسد که اصول را رعایت نمی کنند باید با وضع قانون آنها را به راهی که باید و شاید هدایت کرد.
    پرسش و پاسخ های دیگر درباره بیماری کرونا و امور داخلی روسیه بود از قبیل راههای افزایش جمعیت و ... و حسادت برخی از دولت ها به وسعت روسیه (بزرگترین کشور بلحاظ وسعت) بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
حلِ معمّاي بزرگ تاريخ! از دیدگاه یک ایرانی
26 دسامبر 2002 نامه اي به فراسی با پنج عكس و يک کاريکاتور دريافت شد که قبلا در روزنامه ها و بويژه در سال 1995 که يلتسين براي ديدار با بيل کلينتون به واشنگتن رفته بود چاپ شده بودند. او در جريان اين سفر يک شب در حال مستي با لباس زير از ساختمان محل ميهمانان کاخ سفيد (بلر هاوس) به خيابان رفته و به تاکسي ها دست بلند کرده تا اورا به پيتزا فروشي برسانند و شب بعد به زيرزمين بلر هاوس رفته که محافظان ساختمان اورا متوقف کرده بودند.
    نامه وارده زمينه طنز داشت.
    اين عکسها و ازجمله سطوري از نامه او به اين شرح درج شد:
    تاكنون در اين سايت چند بار نوشته ايد كه انحلال شوروي هنوز در پرده ابهام است. من اين معما را با اين اسناد حل كرده ام (اشاره به عكسهاي ضميمه نامه) كه البته به وسيله ديگران تهيه و در اينترنت قرار گرفته اند و من مسئول آن نخواهم بود. روس ها بايد فکري به حال مصرف الکل خود بکنند و گرنه از قافله عقب مي افتند. همه مي دانند که در يک روز برفي در جنگلي در بلاروس و در يک جلسه عرقخوري، شوروي را منحل کردند و يکي از سه منحل کننده آن همين يلتسين بود که از دسامبر 1991 تا دسامبر 1999 بر روسيه حکومت کرد، وی چند ساعت از اين 8 سال را در حال مستي نبود، خدا داند. [مطلبي را که اين مخاطب مقیم آمریکا از مسئله الکلي بودن يلتسين ارسال داشته چند سال بعد بيل کلينتون در مصاحبه خود به عنوان تاريخ شفاهي بيان داشته و زوزنامه هاي ديلي ميل انگلستان و يو اس ا ـ تو دي از آن گزارش تهيه کرده و در اين سايت هم آمده است]
مجموعه اي از عکسها و کاريکاتور دريافت شده

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مشاجره همسر رئيس كليسا با خدمه هواپيما و ...
جوول اوستين (رئيس كليساي ليك وود) و زنش ويكتوريا


    از 23 تا 26 دسامبر 2005 قضيه اخراج بانو «ويكتوريا» همسر «جوول اوستينJoel Osteen» رئيس (پاستور) كليساي پروتستانها در «ليك وودLakewood» منطقه هوستن آمريكا كه از بزرگترين كليساهاي اين كشور با بيش از 30 هزار عضو دائمي است از هواپيما، خبر روز رسانه هاي آمريكا شده بود. بانو ويكتوريا به اتفاق همسر و دو فرزندش براي سفر به كلرادو جهت اسكي، در فرودگاه هوستن سوار بر يك هواپيماي شركت كنتيننتال شده بود. چون صندلي هواپيما بر اثر ريختن آب و يا نوشابه خيس بود بانو ويكتوريا به ميهماندار هواپيما اعتراض كرد و در اين زمينه ميان او و خدمه هواپيما مشاجره لفظي روي داد. بانو ويكتوريا چون نتيجه نگرفت به سوي كاكپيت هواپيما رفت و در خلبان را كوبيد تا اعتراض خود را در ميان بگذارد. خلبان هواپيما بدون گشودن «در» از بانو ويكتوريا خواست كه هواپيما را ترك گويد. اين درگيري باعث شد كه هواپيما دو ساعت تاخير پرواز داشته باشد تا بالاخره، ويكتوريا به خواهش شوهرش (نه پليس) حاضر به ترك هواپيما شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 27 دسامبر
  • 1522:   در این روز در سال1522 جزيره تاريخي رودس Rhodes در اژه جنوبی به تصرف نیروهای نظامی سلطان سلیمان امپراتور عثماني درآمد و آنجا را با استقرار صدها کشتی نظامی پایگاه دریایی دولت استانبول کرد. رودس (تلفظ یونانی؛ رسدُس و تلفظ انگلیسی؛ رودِس) یک جزیره استراتژیک به وسعت 1400 کیلومتر مربع و جمعیت آن در سال 2020 حدود 116 هزار تَن، پنج قرن پیش از میلاد به تصرف امپراتوری ایران در آمد. اسکندر مقدونی در سال 332 آن را از دست ایران خارج ساخت که باز در سال 602 میلادی (زمان ساسانیان) به تصرف ایران در آمد. با شکست ایران در نبرد قادسیه، عرب مسلمان تمامی قلمرو ایران تصرف کرد. حکمرانی که بنی امیه از دمشق به رودس فرستاده بود، مجسمه تاریخی کلوسوس را به این سبب که مردی کاملا عریان بود از میان برداشت که بعدا دولت روم شرقی (بیزانس ـ بیزانتاین) دوباره آن را و تقریبا به همان شکل ساخت که باقی مانده است. رودس که در عهد باستان از اعضای اتحادیه یونانیان بود قرن ها در قلمرو روم، بیزانس، صلیبیون و دولت عثمانی بود. در فاصله دو جنگ جهانی و دورانی که ایتالیایی ها در صدد احیاء امپراتوری روم برآمده بودند در کنترل آنان بود که در جریان جنگ جهانی دوم بدست انگلیس افتاد که پس از این جنگ ـ از 1947 به یونان داده شده است. رودس زلزله خیز است و در طول تاریخ و تا دهه یکم قرن 21 چهار زلزله بسیار شدید را تحمل کرد و هر چهار بار آسیب فراوان دید و تلفات داد. یک دریا نورد ایتالیایی که در قرن 16 از سوااحل شرقی آمریکای شمالی عبور کرد یک پیشرفتگی خشکی در دریا را که شبیه جزیره رودس (سپَرمانند) است در شرح مشاهدات خود «رود آیلند» نوشت که باقی مانده و یک استیت شمال شرقی فدراسیون آمریکا است.
    نقشه جغرافیایی رودس

  • 1837:   سرخپوستان سمينول Seminole از ارتش آمريكا شكست خوردند و اراضي خودرا از دست دادند.
        
  • 1901:   مارلن دیتریش Marlene Dietrich هنرپیشهِ بنامِ آلمانی ـ آمریکایی فیلم و نمایش در این روز بدنیا آمد و 91 سال عُمر کرد.
        
        
  • 1922:   امپراتوری ژاپن در این روز نخستین ناو هواپیمابر جهان را وارد نیروی دریایی خود کرد. ساختن این ناو که بعدا چند کشور دیگر از آن اقتباس کردند دو سال طول کشیده بود و در خلیج توکیو به آب انداخته شده بود. این نخستین ناو هواپیمابر جهان که هوشو Hosho نام داشت 168 متر طول داشت و سرعت آن 46 کیلومتر در ساعت بود. 15 هواپیما بر عرشه این ناو قرار داشت و می توانست چند هزار نظامی با همه مهمات آنها و تانک هایشان را هم جا به جا کند. این ناو در سال 1932 در حمله به شانگهای چین شرکت داشت و هواپیماهای آن شانگهای را بمباران کردند. هوشو بیش از 5 سال در عملیات نظامی ژاپن برضد چین و تصرف مناطقی از این کشور شرکت داشت و سپس به جنگ با آمریکا رفت و تا سال 1945 با آمریکا جنگید. این ناو چندماه پس از پایان جنگ جهانی دوم و خلع سلاح ژاپن، اوراق شد.
    ناو هواپیمابر ژاپنی Hosho نخستین ناو هواپیمابر جهان

  • 1923:   Gustave Eiffel یکی از دو طراح برج ایفلِ پاریس در این روز در 91 سالگی درگذشت. وی متولد سال 1832 بود. در سايت 29 دسامبر اين تاريخ ژورناليستي آنلاين در زمينه اين برج شرح کافي داده شده است.
        
  • 1927:   به رغم وصيت لنين، تروتسكي به خواست استالين از حزب كمونيست شوروي هم اخراج شد.
  • 1934:   در این روز دولت وقت ايران به همه كشورهاي خارجي تاكيد كرد كه در مكاتبات رسمي خود از واژه پرشيا، پِرس و پِرسه به جاي واژه ايران كه از اين به بعد نام رسمي اين كشور است استفاده نكنند! و نامه های به آن آدرس توزیع نخواهند شد. این اقدام مورد انتقاد شماری بسیار قرار گرفت که گفته بودند که مردم هرکشور نام کشور دیگر را به همان شکل قدیم که در ذهنِ شان هست تلفظ می کنند و برای مثال ما (ایرانیان) کشور ژرمن ها، دویچه لند را آلمان می گوئیم و اروپائیان هند را ایندیا و مصر ایجپت و ... و وقتی چشمشان به کلمه پرشیا بیافتد یک امپراتوری از مدیترانه تا خلیج بنگال و تا رود سیحون و داغستان به ذهنِ شان می آید و قدرت و تمدنی بزرگ تداعی می شود.
        
        
  • 1939:   يك زمين لرزه به شدت 7 و دو دهم در مقیاس ریشتر در ارزنجان تركيه روی داد و 33 هزار را تن کشت و هزاران تن دیگر را مجروح ساخت و زیان مالی هنگفت وارد ساخت. زلزله ساعت 2 بامداد که ساکنان در خواب بودند رخ داد. این منطقه روی کمربند زلزله قراردارد.
        
        
        
  • 1943:   دولت فرانسه از بيم بلعيده شدن لبنان توسط انگلستان، اختيارات كامل به دولت لبنان ـ تحت الحمايه ـ خود داد. در آن زمان نیروهای نظامی آلمان در فرانسه مستقر بودند و دولت این کشور که در جنگ تسلیم آلمان شده بود توان زیاد نداشتب بویژه که یک دولت آزاد فرانسه هم در خارج از فرانسه ایجاد شده بود که از لندن برای فرانسویان قیام می فرستاد و آنان تشویق به مقاومت در برابر آلمان می کرد.
        
        
  • 1945:   صندوق بین المللی پول International Monetary Fund (IMF) در این روز کار خودرا آغاز کرد. درست یک سال پیش از آن در 27 دسامبر 1944 با ایجاد چنین سازمانی موافقت شده بود. مرکز آن در شهر واشینگتن قرار دارد و 190 کشور عضو آن هستند.
        
        
  • 1953:   (سال 1332 و 4 ماه پس از براندازی مصدق) تيمور بختيار که چند روز پيش از اين، فرماندار نظامي تهران شده بود کار خود را در این سمت آغاز کرد. وي قبلا با درجه سرتيپي فرمانده واحدهاي زرهي تهران بود.
        
        
  • 1972:  


    در این روز Lester Pearson تاریخدان کانادایی، پروفسورِ دانشگاه تورنتو و از سال 1963 تا 1968 نخست وزیر کنفدراسیون کانادا و مؤلف چند کتاب و رساله و برنده جایزه نوبل درگذشت. وی با یکی از شاگردانش (دانشجوی دانشگاه) ازدواج کرده بود. او عقیده به حلی مسائل داخلی و خارجی از راه گفت و گو و سازش داشت تا جنگ و درگیری و انتقامگیری و گفته بود که این را «تاریخ» به ما آموخته است.
        
        
  • 1978:   در این روز حُواری (هُواری) بومِدیِن از مبارزان انقلاب استقلال الجزایر و سالها رئیس جمهوری این کشور و در عصر خود یک خبرساز درگذشت. وی متولد 1932 بود.
        
  • 1985:   6 جوان فلسطيني وابسته به گروه ابونزال در دو حمله تقريبا همزمان در ساعت حدود 8 و 15 دقیقه بامداد این روز به فرودگاههاي رم و وين جمعا 19 تن را کشتند و 140 نفر ديگر را مجروح ساختند. گزارش های اولیه حکایت از 16 کشته داشت. هدف مهاجمان، مسافران هواپيماهاي اسرائيلي اعلام شد. تلفات فرودگاه رم 17 کشته و 99 مجروح بود. مهاجمان در هر دو فرودگاه به صف مسافرانِ هواپیمایی اسرائیلی اِل آل که در انتظار تحویل دادن جامه دانهای خود بودند با بمب و تفنگ حمله کرده بودند. دو تن از مهاجمان فرودگاه رم مجروح و دستگیر شدند و نفر سوم فرار کرد. مهاجمان فرودگاه وین که آنان هم سه نفر بودند ضمن فرار مجروح و دستگیر شدند. یاسر عرفات این حملات را محکوم کرد. ابونزال مدت ها بود که از صف یاسر عرفات جدا شده بود.
        
        
  • 2002:   در دو انفجار انتحاري در چچِن بيش از 70 تن کشته و 210 نفر هم مجروح شدند. اين انفجارها در شهر کرازني روي داد و کار تجزيه طلبان اعلام شد.
        
        
  • 2004:   در اين روز آعلام شد؛ زلزله زير دریایی روز پیش (26 دسامبر 2004) در اقیانویس هند که باعث ايجاد امواج سهمگين در منطقه ای وسیع شده بود به 12 كشور در اطراف اين اقيانوس آسيب شديد وارد ساخته و بيش از 228 هزار تن را کشته است. شمار مجروحین بیش از دو برابر این رقم است و شماری هم ناپدید هستند. این سونامی به کشورهای هند، بنگلادش، اندونزی، مالزیا، سنگاپور، برمه (میانمار)، تایلند و ... آسیب زده بود.
        
        



  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com