Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
1 اكتبر
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 1 اكتبر
ايران
سالروز سومين جنگ اسكندر با ايرانيان در اربلا (اِربيل) ـ بی کفایتی رئیس وقت اَبَرقدرت ایران ـ درسی برای سران دولت ها
سومين جنگ اسكندر مقدوني با ايرانيان (امپراتوري پارسيان) سي ام سپتامبر سال 331 پيش از ميلاد در Gaugamela واقع درمنطقه اربلا (اِربيل ـ كردستان امروز عراق) روي داد كه در اين جنگ هم ايران به دليل ضعف فرماندهي و وجود اختلاف ميان سران خاندان هخامنشي و سوء مديريت داريوش سوم ـ شاه وقت ـ موفق نبود و دست به عقب نشيني زد. شمار نیروهای ایران در این نبرد بیش از دو برابر سپاهیان اسکندر بود، اما با فرماندهان ضعیف و ناکارآمد.
    داريوش سوم پس از نخستين جنگ، فرصت كافي براي آماده كردن ارتش داشت، زيرا اسكندر به مصر رفته بود.
    «تاريخ» شكست ايرانيان در جنگ دفاعي با اسکندر را به پاي غفلت و عدم كفايت داريوش سوم نوشته است. بررسی شکست ها و تغییرات اساسی در ایران در چارچوب «فلسفه تاریخ» ثابت کرده است که بی کفایتی رئیس وقت کشور عامل اصلی شکست و تغییر بوده است ازجمله بی کفایتی داریوش سوم، یزدگرد سوم، شاه سلطان حسین، شاهان قاجار پس از آغامحمدخان ـ تماما و به باور برخي از مورّخان معاصر، محمدرضاشاه پهلوی که به نوشته آنان فردی مردّد، خود رأی و در عین حال گوش به حرف دو قدرت غرب [واشنگتن و لندن] بود. اگر پهلوی دوم به اين اندرز که داروي دردهاي چندصد ساله ايران بود گوش کرده بود بيماري هاي وطن خيلي زود درمان مي شد: ناسيوناليسم، دمکراسي و رفاه همگاني. به او بارها گفته بودند که تاسيس حزب و انتشار نشريه بايد آزاد باشد تا اِليت ها که براي خدمت به مردم منصوب به مقام شده اند از مردم جدا نشوند و گذشته خود و تعهداتي را که وجدانا و اخلاقا سپرده اند فراموش نکنند. نبودِ احزاب و نشريات مستقل و حرفه اي باعث بسط فساد مي شود، زيراکه مشکلات و مفاسد برملا نمي شود و .... وقتي که فردي شايسته تر يافت شود بايد بدون درنگ اورا برجاي مقام قديمي تر که توان کمتري دارد و يا ... نشانيد. فساد دولتي و بي اعتنايي به منافع مردم بود که سبب شد چيانگ کاي ـ شک با چهار ميليون نظامي از يک ميليون و 200 هزار مردان مسلح به اسلحه سبکِ مائو تسه دونگ شکست بخورد و به تايوان فرارکند زيراکه مردم از طرز کار مقامات دولت او ناراضي شده بودند. به پهلوی دوم اين واقعيت تاريخي را نيز گوشزد کرده بودند که در دهه هاي گذشته ـ در دو قرن اخير ـ فساد اداري، تورم پول و مشکلات ناشي از آن و نيز بيماري اقتصاد در چندين کشور باعث انقلاب و عصيان شده است که اعتناء نکرده بود. در نيمه اول دهه 1340 (دهه 1960 ميلادي) به وي تاکيد کرده بودند که ايران نياز به يک «امير کبير» ديگر دارد و يک امير کبير هم به او معرفي کرده بودند (نصرت الله معينيان را) که به جاي انتصاب به رياست دولت، وي را از وزيري دو وزارتخانه (راه و اطلاعات ـ جهانگردي) برداشت و رئيس دفتر مخصوص خود کرد تا رابط مردم با دربار شود ولي چون شاه، وقت کافي نداشت نامه هاي مردم رويهم انباشته شد که براي حل مسئله ـ بازرسي شاهنشاهي (بازرسی سراسري) را تاسيس کردند، اما اعضاي آن را از ميان سالخوردگان ازکار افتاده ولي اسم و رسم دار و پارتي دار انتخاب کردند، براي مثال؛ پدر وزير آموزش و پرورش وقت را که توان راه رفتن هم نداشت، و لذا مسائل همچنان باقي ماند و .... در شهريور 1356 (1977 ميلادي) که جبهه ملي بارديگر خودي نشان داد و شاپور بختيار و تني چند را دستگير کردند به شاه توصيه شد که دست از لجبازي بردارد و يکي از همکاران پيشين مصدق را که شهرت پاکدامني و بي نظري و وسعت دانش و انديشه دارد و مقبول همگان است بويژه دکتر غلامحسين صديقي را مامور تشکيل کابينه کند که 16 ماه امروز و فردا کرد و زماني درصدد اجراي توصيه برآمد که انقلاب به اوج خود رسيده بود و تازه شرط دکتر صديقي را که از ايران خارج نشود نپذيرفت و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شکست بطلميوس سوم از پارسيان
يکم اكتبر سال 243 پيش از ميلاد بطلميوس سوم از دودمان بطلميوسيان (جانشينان اسكندر در مصر) عقب نشيني از شوش را آغاز كرد. وي چند ماه پيش از اين، در زماني كه سران حكومت سلوكيان (جانشينان اسكندر در ايران زمين) در شمال خاوري ايران زير ضربات اشكانيان قرار داشتند، تصميم به تصرف قسمتي از قلمرو آنان گرفت و با سپاهي از اسكندريه از راه دريا وارد غزه شد و پس از تصرف مناطق غرب فرات و بابل از دجله گذشت و شوش را متصرف شد، اما در شرق اين منطقه از نيروهاي محلي حكام ايراني شهرهاي پارس شكست خورد، به شوش بازگشت و تصميم به تخليه مناطق اشغالي گرفت و عازم مصر شد.
    در«تاريخ عموميِ عهد باستان يا قرون قديم» از لشكر كشي بطلميوس سوم به عنوان «درگيري بازماندگان اسكندر با يكديگر در دوران افول» ياد شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
درگذشت ابوشکور بلخي طبق برخي منابع؟
برخي منابع اروپايي (نه همه منابع)، درگذشت «ابوشكور بلخي» پارسي سراي بنام را یکم اكتبر سال 986 ميلادي نوشته اند. وي از شعراي دوران سامانيان و از مثنوي سازان نخستين بود. اين بيت از اوست:
    
     جهان را به دانش توان يافتن
     به دانش توان رِشتن و بافتن

    
    و نيز :
    
     تا به آنجا رسيد دانشِ من
     كه بدانم همي كه نادانم
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که شاه عباس یکم در قزوین تاجگذاری کرد
یکم اکتبر 1588 شاه عباس صفوی یک سال پس از تصرف قزوین و کودتا بر ضد پدرش و برکنار کردن او از شاهی، تاجگذاری کرد. وی در اکتبر 1587 با سپاه خراسان شهر قزوین (پایتخت وقت ایران) را تصرف کرده بود. شاه عباس که در هرات از شهرهای خراسان بزرگتر به دنیا آمده بود در این شهر می زیست. در آن زمان، شهر هرات حاکم نشین خراسان و ولیعهدنشین ایران بود. وی و فرمانده سپاه خراسان که نگران ضعف و ناکارآمدی پادشاه وقت (پدر شاه عباس) بودند به قزوین لشکر کشیدند و وی را برکنار کردند.
    شاه عباس معروف به شاه عباس یکم که 58 سال عُمر و 40 سال پادشاهی کرد بعدا پایتخت را از قزوین به اصفهان (شهر مرکزی ایران) انتقال داد.
    او هفت بار ازدواج کرد و یکی از زنان وی، «مارتا» یک امیرزاده گُرجی بود و از آن پس، ازدواج بزرگان وقت ایران (صفویه و قاجاریه) با دختران گُرجی روال شد و بستگان این زنان، مقام درباری و حکومتی یافتند و چون احساس وطندوستی و علاقه به ایران نداشتند پارتی بازی و فساد اداری گسترش یافت.
    یکی دیگر از زنان شاه عباس یکم، دختر یک بزرگزاده گیلانی از خاندان ساسانیان بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ادعاي سلطنت کردن در دوران بحران و ناآرامي!
در زماني كه نادر از گوشه اي به گوشه ديگر مي تاخت تا ايران را اَمن و متجاوزان خارجي را براند، و در اصفهان طهماسب ميرزاي صفوي كه قبلا خود را شاه خوانده بود در انتظار تاجگذاري بود، اول اكتبر 1731 (1110 هجري خورشيدي) محمدعلي رفسنجاني در كرمان با ارائه يك شجره نامه و تهيه استشهاديه به امضاي دهها تَن از معاريف منطقه خود را به «صفي ميرزاي صفوي» مُلَقّب و ادعاي پادشاهي كرد.
     وي خود را از نوادگان شاه طهماسب يکم و مُحق به سلطنت مي دانست.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که ارتش روسیه تزاری به شهر ایروان تعرّض کرد ـ دفاع چشمگير و بی سابقه نظامیان ایران از ایروان، ولی ...
یکم اکتبر 1827 یکان های نظامی روسیه به فرماندهی ژنرال ایوان پاسکِویچ پس از تصرف مناطق غربی و شمالی شهر ایروان Yerevan، این شهر وابسته به ایران وقت را مورد حمله قرار دادند. نظامیان ایران بویژه یکان های سپاه اصفهان بگونه ای جانانه از ایروان دفاع کردند که تاریخ نگاران، این دفاع مَردانه و جانبازی آنان را در ردیف جنگ های شهری همچون استالینگراد و لنینگراد (در دوران جنگ دوم جهانی) قرار داده اند.
    
تصویری از فیلد مارشال پاسکویچ

نظامیان ایران به رغم این دفاع بی نظیر، به علت ضعف تسلیحات و فرماندهی، موفق به حفظِ ایروان نشدند که ارمنستان در طول تاریخ خود تا آن زمان همواره در کنار ایران بود ـ وابسته به ایران و یا متحد ایران. در دوران اشکانیان و ساسانیان، ژنرال ها و نظامیان ارمنی بخشی از ارتشِ اَبَرقدرت ایران در جنگ با رومیان را تشکیل می دادند. ایروانِ حدودا 3 هزار ساله اینک شهری یک میلیون و صد هزار نفری ـ پایتخت جمهوری ارمنستان است.
     تزار وقت روسیه پس از افتادن شهر ایروان و شهرهای اطراف آن بدست نظامیان آن کشور، به ژنرال پاسکِویچ لقب «کُنتِ ایروان» داد و سپس او را فیلد مارشال روسیه کرد. جنگ 1926 ـ 1828 روسیه با ایران، سال بعد پایان یافت و طبق قرارداد ترکمنچای؛ ارمنستان، نخجوان و ... از ایران جدا شدند و تا دسامبر 1991 بخشی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی بودند و از این سال به این سوی، ارمنستان کشوری مستقل و همچنان دوست ایران و نخجوان وابسته به دولت باکو شده است. در حاشیه مذاکرات ترکمن چای، روسیه دولت وقت ایران را وادار کرد که موافقت کند ارمنیان آذربایجان را (که هزاران سال در اینجا بودند) به ارمنستان منتقل کند که حدود 45 هزار تن از آنان منتقل شدند. ایران در دو جنگ آخر روسیه با آن، قربانی سیاست ها و ساخت و پاخت های اروپاییان بویژه دولت لندن شده بود که نگران ورود روسیه از راه جنوب به هندوستانِ آن بود. پاسکِویچ متولد ماه می 1782 در پولتاوا (شهری در اوکراینِ روسیه وقت) و از تبار کوزاک ها (در ایران، اصطلاحا؛ قزاق ها) در جنگ کریمه و جنگ های بالکان نیز شرکت کرد و در 72 سالگی در شهر ورشو (لهستان) درگذشت. لهستان در آن زمان وابسته به روسیه و تا انحلال شوروی، متحد دولت مسکو بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نخستين اعتصاب کارمندان دولت در ايران
ميرزا جوادخان سعدالدوله
نهم مِهرماه 1286 اعتصاب كاركنان وزارت امور خارجه به نتيجه رسيد و ميرزا جوادخان سعدالدوله از سمت وزير امور خارجه بركنار و اين سمت به علاء السلطنه داده شد. اين نخستين اعتصاب كارمندان دولت ایران بود كه در تاريخ اداري ايران ضبط شده است.
    سعدالدوله كمتر از يك ماه وزير امور خارجه بود و درگيري كاركنان اين وزارتخانه با او از همان هفته اول آغاز شده بود.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
امضاء پيمان عدم ِ تجاوز میان دولت تهران و دولت مسکو ، ولی ...
یکم اكتبر سال 1927 ميان ايران و دولت جماهير شوروي (دولت مسكو) يك پيمان عدم تجاوز امضاء شد. سران مسکو کوشش داشتند تا از نفوذ انگلستان در ايران بکاهند و امضاي اين پيمان در راستاي اين هدف و رفع نگراني از ايران بود. مقام هاي انگليسي که قبلا دولت ايران را از روسيه تزاری در بيم و نگراني نگهداشته بودند، در دوران سلطنت رضاشاه (پهلوي يکم) نيز او را از روسیه شوروي مي ترسانيدند و با دادن اطلاعات نادرست مبني بر قصد تصرف ايران از سوي دولت مسکو، دست به سوء استفاده سیاسی ـ اقتصادی مي زدند. مسکو قراردادهاي مشابهي نیز با افغانستان و ترکيه امضاء کرد تا مانع از فتنه گري انگلستان شود.
     به رغم پیمان عدم تجاوز منعقده سال 1927 مسکو ـ تهران، دیدیم که در آگوست 1941 لندن و مسکو همدست شدند و ایران را اشغال نظامی کردند که کمی بیش از چهار سال طول کشید
. دولت لندن قبلا از طریق مقامات و مشاهیر وابسته به خود در تهران، چند فرمانده نظامی را تطمیع کرده بود و این فرماندهان بدون اطلاع فرمانده کل قوا (شاه) سربازان وظیفه ارتش را مرخص کرده و کشور را بدون دفاع گذارده بودند. در جریان تعرض نظامی شوروی و وانگلستان به ایران در شهریور 1320، تنها دو یگان نظامی در غرب (کرمانشاه) و شرق (کرمان) و نیز نیروی هوایی ایستادگی و دفاع کرده بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بنيادگذار صنايع ريخته گري و فرو آلياژ ايران
حاجي بابا

نهم مهرماه زادروز «علي اصغر حاجي بابا» بنيادگذار صنايع ريخته گري و فروآلياژ ايران است كه در سال 1310 در تهران به دنيا آمد (متوفی در خرداد 1399). حاجي بابا درعين حال يك مبارز سياسي و از ملَيون بنام ايران بود.
    حاجي بابا كه يكي از بازرگانان مهم آهن بود در سال 1342 شركت «پارس متال» را به اميد اين كه وطن به سوي صنعتي شدن گام بردارد تاسيس كرد و سپس در سال 1348 به تاسيس شركت «شوفاژ كار ايران» همّت گماشت. چون كارشناس مديريت صنايع بود و در اين رشته ها مهارت بسيار به دست آورده بود در اسفندماه سال 1357 (اندكي پس از پيروزي انقلاب) او را به سمت عضو هيات مديره كمپاني ايران ناسيونال انتخاب كردند. حاجي بابا كه هدفي جز پيشرفت اقتصاد وطن و ارتقاء سطح صنعت نداشت در سال 1361 نيز شركت «فروسيليس ايران» را تاسيس كرد. وي مدت ها نيز عضو شوراي مشورتي وزير صنايع و معادن وطن بود.
    حاجي بابا علاوه بر نيابت رياست اتاق صنايع و معادن سمنان و چهار دوره عضويت در هيات نمايندگان اتاق بازرگاني تهران از اعضاي اتاق هاي ايران و بلژيك و ايران و آلمان بود.
    برخي از فعاليت هاي عمومي ديگر حاجي بابا كه آنها را خدمت به وطن مي دانست عبارتند از: عضويت، نيابت و رياست هيات مديره انجمن مديران صنايع، رياست هيات مديره انجمن صنفي كارفرمايان صنايع فروآلياژ، رياست هيات مديره صندوق توسعه صادرات صنعتي ـ معدني و خدمات مهندسي، عضويت در انجمن صنايع ريخته گري و عضويت در جامعه ريخته گران ايران و ....
    نام نيك، ابتكار، استعداد، حسن نيّت و خدمات بي شائبه حاجي بابا به وطن باعث دعوت از او به اين همكاري ها شده بود. همگان حاجي بابا را از مردان بزرگ صنايع، معادن و بازرگاني ايران مي دانند و وطندوستي وي را مي ستايند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ديدار رئيس ديپلماسي روسیه شوروي از زندان مرکزي تهران!
كارا خان (قره خان) كميسر امور خارجي (وزير امور خارجه) شوروي (دولت مسکو) نهم مهرماه 1312 (آخرین روز سپتامبر 1933) در سومين روز ديدار رسمي اش از تهران از زندان قصر ديدن كرد!.
    در تهران از رئيس ديپلماسي روسیه شوروی استقبالي شايان و بي سابقه به عمل آمد كه نشانه آغاز فرار رضاشاه از سلطه انگلستان تلقي شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در آغاز جنگ جهانی دوم، دولت مسکو به تهران اجازه داد که از طریق خاک شوروی با آلمان کالا مبادله کند
یکم اكنبر 1939 دولت مسکو (که هنوز با آلمان دوست بود) به منظور رفع نگراني ايران كه با آغاز جنگ جهاني دوم نسبت به ادامه مبادلات بازرگاني خود با آلمان به سبب تسلط انگلستان بر راههاي دريايي خليج فارس دچار ترديد شده بود اعلام كرد كه اجازه مي دهد اين مبادلات از راههاي زميني اتحاد شوروي انجام شود. در اين زمينه ميان تهران و مسكو قراردادي هم به امضاء رسيد.
    دولت های مسکو و برلین با هم قرارداد عدم تجاوز امضاءکرده بودند و لهستان را در آستانه اکتبر 1339 میان خود قسمت کرده بودند.
    11 ماه و چند روز پس از اطلاع مسکو به تهران که می تواند از راههای زمینی شوروی برای مبادله کالای بازرگانی با آلمان استفاده کند، تعرض نظامی دولت مسکو و دولت لندن به ایران آغاز شد. چندی پیش از این تعرّض، آلمان با زیرپانهادن پیمان عدم تجاوز (منعقده میان برلین و مسکو)، به شوروی حمله نظامی برده و به سرعت به سوی مسکو در حال پیشروی بود. پس از تعرض آلمان به شوروی بود که انگلسان و پس از آن آمریکا به کمک دولت مسکو شتافتند و راه کمک رسانی تسلیحاتی و مواد غذایی از طریق ایران را یافتند که در عین حال دوست آلمان بود و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رئيس ايراني مجمع عمومي سازمان ملل
نصراله انتظام
نصرالله انتظام نماينده ايران در سازمان ملل كه به رياست مجمع عمومي اين سازمان انتخاب شده بود یکم اكتبر 1950 به دليل اداره جلسات این مجمع به بهترين وجه خود، مورد تقدير دبيركل وقت سازمان ملل قرار گرفت. وي دو هفته پيش از آن رئيس آن دوره مجمع عمومي شده بود.
    نصرالله انتظام که در 1359 (دو سال پس از انقلاب) در 81 سالگی در تهران درگذشت در کابینه های متعدد وزیر بود و در کابینه مرتضی قلی بیات؛ وزیر امورخارجه و در کابینه اسدالله عَلَم؛ وزیر مشاور. او سالها نیز سفیر ایران بود ازجمله دو بار سفیر ایران در آمریکا. دکتر مصدق او را که در روزنامه های وقت نوشته بودند با سازمان امنیتی آمریکا تماس دارد از سفارت بر کنار کرد که پس از براندازی مصدق دوباره سفیر ایران در آمریکا شد.
    پس از انقلاب و انتشار فهزست فراماسیون های ایران گفته شد که وی نیز در این زمینه فعالیت هایی داشته بود. نصرالله انتظام تحصیلات علوم سیاسی داشت و مسلط بر چند زبان.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شوراي امنيت شکايت انگلستان از ايران را جهت رسيدگي پذيرفت ـ نظر مصدق در باره سفر خارج رفتن دولتمرد که برایش یک تریبون آزاد است


شوراي امنيت سازمان ملل یکم اكتبر 1951 براي رسيدگي به شكايت دولت انگلستان از ايران يك جلسه مقدماتي تشكيل داد و تصميم گرفت كه رسيدگي به اين شكايت را انجام دهد كه دولت ايران آن را یک امر داخلی و خارج از وظايف شورا مي دانست.
     دكتر مصدق پس از اطلاع از اين تصميم شورا اعلام كرد كه به نيويورك خواهد رفت و شخصا از حق ايران دفاع خواهد كرد و چند روز بعد عازم آمريكا شد و هفتم اكتبر هنگام ورود به نيويورك مورد استقبال كم نظير مقامات و مردم اين شهر قرار گرفت و سه روز بعد در جلسه شوراي امنيت حضور يافت. مصدق از دیرزمان عقیده داشت که هر سفر خارج برای یک دولتمرد یک تریبون آزاد است و می تواند حرف های خودرا بگوش جهانیان و دستِ کم مردم آن کشور برساند و روشنگری کند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
منع تعقیب قضایی و محدودیت برای ایرانیان برون مرز که به کشور بازگردند (اعلامیه نهم مِهر1357دولت وقت) ـ گروهها و احزاب مشمول این اعلامیه
دولت پادشاهی ایران نهم مِهرماه 1357 (در آن سال مصادف با یکم اکتبر 1978 و سال انقلاب) ضمن صدور یک اعلامیه غیرمنتظره هرگونه تعقیب قضایی، محدودیت و مزاحمت برای ایرانیان برون مرز را که به کشور بازگردند ممنوع کرد.
    در این اعلامیه که با اطلاع شاه، شب پیش از آن در شورای وزیران تصویب شده و یک وزیر مشاور کابینه آن را برای روزنامه نگاران خوانده و متن تایپ شده اش را به آنان داده بود چنین آمده بود:
    
    "دولت شاهنشاهی در چارچوب سیاست آشتی و همکاری ملّی تصویب کرده است که به آگاهی ایرانیان ساکن کشورهای دیگر ازجمله دانشجویان برساند که بازگشت به وطن مستلزم تحمل هیچ نوع محدودیت، تعقیب کیفری و اصطلاحا مزاحمت نخواهد بود. بنابراین، هر ایرانیِ برون مرز ـ ولو اینکه فعالیت ضد دولتی داشته و دارای هرعقیده و مسلک بوده می تواند بدون کمترین دغدغه از تعقیب و محدودیت به وطن بازگردد و به حد کفایت از حمایت دولت برخوردار باشد. امید است که این هموطنان مدافع استقلال، تمامیت و آزادی وطن باشند و دانش، تجربه و امکانات خودرا در راه پیشرفت ایران بکار برند. بر دولت مسلم شده است که این ایرانیان مقیم کشورهای دیگر بعضا تحت تاثیر تلقین و تزویر خارجی و نیز کسانی که هرگز ایران را دوست نداشته اند قرارگرفته و در نوعی اَمپاس و دو دلی و ترس کاذب و جعلی [شایعه] از بازگشت به میهن هستند.".
    روزنامه های تهران روز بعد (دهم مهرماه) و پس از انتشار این اعلامیه، فهرست گروههای و احزاب ضد دولتی فعال در برون مرز را منتشر ساخته که در این فهرست این نام ها و عناوین نیز دیده می شدند:
     کنفدراسیون دانشجویان، جبهه ملی، کمونیست ها (حزب توده، مائوئیست ها، چریک های فدایی، توفان و ...)، مجاهدین، اتحادیه اسلامی دانشجویان، آرمان خلق و ....
    این روزنامه ها نوشته بودند که کنفدراسیون دانشجویان که قبلا یک اتحادیه صنفی بود در سال 1967 در مونیخ ـ فرانکفورت آلمان تشکیل شده بود که بعدا رنگ سیاسی به خود گرفت و ....
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
یکم اکتبر 2012 دلار ظرف چند ساعت 500 تومان گران شد و تحلیگران تکنولوژی ایران در یک نامه سرگشاده اعلام خطر کردند و خواهان اقدام دولت و مجلس شدند
بعد از ظهر یکم اکتبر 2012 (دهم مهرماه 1391) و هنگامی که ارزش برابری دلار آمریکا در بازار تهران به مرز 3 هزار و چهارصد تومان رسید [جهشی 500 تومانی ظرف چند ساعت] و بهای سکه طلا از یک میلیون و 280 هزار تومان تجاوز کرد تحلیلگران تکنولوژی ایران در یک نامه سرگشاده؛ اقتصاد کشور و بویژه در زمینه کاهش ارزش پول ملّی و در نتیجه افزایش نرخ برابری ارزها و تورّم و گرانی ناشی از آن را در وضعیت خطیر اعلام و یک پیشنهاد، شامل 14 بند به رئیس جمهور وقت تسلیم کردند.
    در این نامه، افزایش تورّم عمومی؛ مهمترین عامل افزایش هزینه تولید در کشور خوانده شده بود که انگیزه فعالیت های تولیدی را کاهش می دهد و تولیدکنندگان را وادار به کاهش ظرفیت تولید یا تعطیل می کند و این، تورّم است که سرمایه های موجود را متوجه فعالیت های غیر مولّد اقتصادی مانند معاملات ازر، طلا، زمین و مسکن کرده است.
    در این امه آمده بود: "در این میان برخی به غلط تصور می کنند که از طریق تورّم و افزایش سطح قیمت ها می توان تولید را رونق بخشید. در شرایط فعلی عامل اصلی تورّم عمومی کشور و گرانی ها، افزایش ارزش برابری پول سایر کشورها در برابر ریال است. حفظ ارزش پول ملی از جمله وظایف حاکمیت است و نمی توان از این حق مردم که بر گردن حاکمیت است به راحتی چشم پوشی کرد. با ادامه ی روند کاهش ارزش پول ملی،شکاف طبقاتی و فاصله ی فقیر و غنی بیشتر خواهد شد.".
    در این نامه اضافه شده بود: "بانک مرکزی باید ارز را در قالب حساب های بانکی واردکنندگان اختصاص دهد و پس از اطمینان از تحقق واردات و تایید مقامات صنعت، معدن و تجارت و گمرک، تعهدات واردکننده را تسویه کند. این اقدام قطعا بهای ارز را به سمت ثبات خواهد بُرد. از سوی دیگر، نقدینگی نیز در سطح وسیع باید جمع آوری شود که به کاهش تورّم عمومی خواهد انجامید. این تصور در رسانه ها مطرح شده است که افزایش نرخ ارزها توسط دولت طی هفته های اخیر ،به جهت تأمین منابع لازم برای افزایش یارانه نقدی و آغاز گام دوم هدفمندی یارانه ها است. در این راستا لازم است توجه شود که کسری بودجه ناشی از کاهش فروش نفت، با افزایش بهای ارز تا 1500 تومان قابل جبران بوده و نیازی به افزایش آن تا 2500 تومان و بالاتر نیست. به علاوه، افزایش بهای ارز، از آنجا که به افزایش تورم عمومی کشور می انجامد هزینه های دولت را نیز به عنوان بزرگترین مصرف کننده در کشور افزایش داده و باعث افزایش هزینه های پروژه عمرانی می شود و افزایش درآمد [حاصل از بالابردن بهای ارز] را برای جبران کسری بودجه عملاً بی اثر می سازد.".
    تحلیلگران تکنولوژی ایران در پایان پیشنهاد خود تأکید کرده بودند که در شرایط حاضر با توجه به ذخایر ارزی و طلای کشور که میزان آن کافی و بالا است هیچگونه بُن بست و وضعیت بحرانی نباید وجود داشته باشد و می توان با تدبیرِ صحیحِ دولت و همراهی توأمان مجلس، نسبت به کنترل و تثبیت نرخ ارز اقدام و به تبع آن تورّم عمومی کشور را کنترل کرد تا بیش از این، هزینه معیشت مردم افزایش پیدا نکند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نظرات بسیار مهم و بی پرده یک پروفسور اقتصاد درباره التهاب ارز در ایران ـ دلالی های سازمان یافته ارز ـ هزار میلیارد درآمد نفت در 23 سال و ...
پروفسور ابراهيم رزّاقي
پروفسور ابراهیم رزاقی استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران یکم اکتبر 2012 (دهم مهرماه 1391) درباره مسئله وقت ـ نوسان و التهاب بهای ارز (پول سایر کشورها) و مسائل مربوط، به خبرگزارس فارس گفته بود: "شرایط کشور به گونه‌ای است که از لحاظ ساختاری همواره بی‌ثباتی ارزی را امکان‌پذیر می‌کند، البته این بی‌ثباتی در مورد کالاهای دیگر مانند طلا و مسکن نیز کاملا مشهود است.".
    وی افزود: "بعد از جنگ [جنگ 8 ساله عراق با جمهوری اسلامی ایران]، سرمایه‌داریِ «نو لیبرالی» در ایران آغاز شد [زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی] و نوع آمریکایی آن در ایران شکل گرفت و .... در مورد ارز، شرایط به این صورت است که هر زمان تقاضا افزایش یابد و قیمت‌ بالا ‌رود و دولت میزان عرضه [عرضه ارز به بازار] را افزایش می‌دهد و عرضه و تقاضا را کنترل می‌کند تا ثبات قیمت ایجاد شود. با وجود این، ممکن است که پس از مدتی، چنان وضعیتی تکرار شود و ...".
    ابراهیم رزاقی در این مصاحبه گفته بود: "بهم‌ریختگی بازار ارز [درایران] موضوع تازه ای نیست، در چند ماه اخیر این بار دوم است که این التهابات در بازار ارز [ایران] پدید آمده است. طبق اعلام بانک مرکزی، 45 میلیارد دلار برای رفع التهابات دور اول بازار ارز اختصاص داده شد و برآورد شده که برای رفع التهابات این دوره [مهرماه 1391] 25 میلیارد دلار دیگر باید اختصاص یابد [از ذخائر ارزی برای فروش عرضه شود]. 45 میلیارد دلار رفع التهاب اول یعنی نیمی از درآمد ارزی یک سال و این همان شیوهِ نو لیبرالی است. ".
    پروفسور رزاقی گفته بود: "گرانی ارز دلایل متعدد دارد از جمله کاهش تولیدات محصولات کشاورزی، کاهش درآمدهای حاصل از فروش نفت و کاهش عرضه ارز توسط دولت و البته، در مواقعی گرانی ارز به صورت تصنعی ایجاد می‌شود؛ به این ترتیب که افرادی سودجو به محض کم شدن نوعی کالا در بازار [مثلا طلا و ارز که پول هم نوعی کالا است]، روی آن کالا سرمایه‌گذاری می‌کنند [دست به خرید می زنند و گاهی به صورت هجوم].".
    این کارشناس اقتصادی به خبرگزارس فارس گفته بود: "هم اکنون [در مهرماه 1391] حدود 380 هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور موجود است و افراد سودجو با نقدینگی که در اختیار دارند با تشکیلات [برنامه زیری] و به صورت «سازماندهی شده» وارد بازار می‌شوند [و به خرید و جمع آوری ارز موجود می پردازند]. این افراد احتمالا بین دستگاه‌ها [سازمانهای مربوط] برای اینکه بتوانند به کارشان وجاهت قانونی بدهند دارای آشنايان هستند و از سیاست‌های موجود نو‌لیبرالی کاملا با خبرند و امکانات دولتی را به خوبی می‌شناسند.".
    رزاقی گفته بود: "سودجویان، هر بار در خصوص یک نوع کالا، در بازار بهم‌ریختگی و التهاب ایجاد می‌کنند امسال سراغ ارز رفته‌اند در حالی که چند سال پیش در مورد مسکن این کار را انجام دادند و در سال‌های قبل از این هم در مورد کالای دیگر. گاهی در سطح کشور کمبود نوعی کالا پدید می‌آید که یک موضوع کاملا طبیعی است ولی سوداگران و سفته‌بازان از این شرایط [کمبود آن کالا] سوء استفاده کرده درآمدهای بسیار بالا و به عبارتی سودهای کلان در زمانی بسیار کوتاه کسب می‌کنند بدون اینکه شناسایی شوند و مالیاتی پرداخت کنند. آنان در بازار سهام هم به همین ترتیب عمل می کنند که در آمریکا به آن «معاملات قمارخانه ای» می گویند.".
    این استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران همچنين گفته بود: "[کار به جایی کشیده است که] برخی بانک‌های خصوصی، سازمان‌ها و شهرداری هم بخشی از بودجه خود را به ارز تبدیل کرده‌اند!. عده‌ای هم با سرمایه‌های اندک و حتی پول حاصل از فروش خانه‌‌هایشان وارد عرصه خرید ارز [و طلا] شده اند، بدون توجه به اینکه، این کار شرعی، اخلاقی و انسانی نیست و مانند یک بیماری واگیر همه را مبتلا می‌کند. خرید و فروش ارز به قصد سود بردن و سفته‌بازی در سطح جامعه، یک امر ناپسند و نادرست همانند دزدی تلقی نمی‌شود تا با آن برخورد شود. مسئولان دولتی ـ از وزیر اقتصاد تا رئیس بانک مرکزی همه می‌گویند باید ارزش ریال تقویت شود، آیا این است راه تقویت ارزش ریال!. ".
    این کارشناس اقتصادی گفته بود: "«دلار» به عنوان یک کالا، در ایران یک منبع عرضه دارد و آن بانک مرکزی است و حدود 85 درصد ارز از صادرات نفت خام تأمین می‌شود و 15 درصد باقیمانده ارز از طریق تولید کالاهای داخلی و صادرات آن به دست می آید که البته هزینه‌ ارزي این تولیدات نیز از محل فروش نفت تأمین می‌شود. پیش از انقلاب، هر دلار آمريکا 70 ریال و تا سال 1350 نرخ تورّم کشور 2.5 تا 3 درصد بود و از این سال 1350 با افزایش تورم [تورم پول ـ نقدينگي]، به تدریج مشکلاتی در اقتصاد پدید آمد و آرام آرام از ارزش پول ملّی کاسته شد.".
    رزاقی [بدون اشاره به «نرخ مرجع برای ارزها» که اختصاص به واردات برخی کالاها و خدمات دارد و حدود 50 درصد پایین تر از نرخ بازار است] گفته بود: در شرایط تورّمی کنونی بانک مرکزی [به برخی] یارانه پرداخت می‌کند. و در جایی که یارانه پرداخت شود متقاضی آن هم زیاد می‌شود و واردات افزایش می یابد. به علاوه، برخی با استفاده از نرخ ارزانتر [در حقیقت یارانه بانک مرکزی] به خارج از کشور و عمدتا برای گردش سفر ‌کنند و این نوع مسافرت افزایش مي ‌یابد. عده‌ای هم احیانا با دلارهای ارزانتر [نرخ مرجع] در خارج از ایران خانه مي خرند و ... [و از طریق سرمایه گذاری] دو ملیّتی مي ‌شوند!. همچنین با دلار ارزانتر [نرخ مرجع] هر کالایی که به کشور وارد شود ارزان‌تر از تولید داخلی تمام خواهد شد زیرا تولید داخلی شامل تورم می‌شود و هزینه‌های آن بالا می رود در حالیکه برای وارد کننده نرخ ارز همچنان ثابت است. و در این شرایط بسیاری از تولید‌کنندگان به دلالی روی می‌آورند و برای اینکه بتوانند از تسهیلات دولتی مانند وام و غیره استفاده کنند ظاهرا تولیدکننده باقی می‌مانند. دولت با این سیاست‌ها و ایجاد تورم شرایطی را به وجود می‌آورد که همه خواهان ارز می‌شوند و این سیاست ـ سیاستی ضد تولید داخلی است و امید به رشد تولیدات داخلی از میان خواهد رفت. در کشورهای دیگر یارانه را به تولید کننده می‌دهند نه مصرف‌کننده، در حالیکه در کشور ما یارانه به مصرف‌کننده داده می شود!. واردات به حدود 40 میلیون تُن رسیده، کالایی که به سادگی در داخل کشور قابل تولید است. از پایان جنگ [جنگ عراق با ایران] تا کنون بیش از هزار میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم که 700 میلیارد دلار آن مربوط به چند سال اخیر است. اگرچه درآمدهای نفتی در چند سال اخیر (تا زمان مصاحبه پروفسور رزّاقي با خبرگزاري فارس) افزایش یافته است اما اشتغالزایی رونق چندانی نداشته و این مسئله نشان می‌دهد که نگاه این سیاست‌های مربوط ـ «مصرفی» است نه «تولیدی»، ازجمله بجای اینکه برای مردم مشاغل تولیدی ایجاد شود، پول [یارانه نقدی] به آنان داده می‌شود!.". و ....
    پروفسور رزاقی در این مصاحبه برای حل مسئله چند راه ارائه داده است:
    ــ نمایندگان مجلس یک قانون جامع برای پایان داده شدن به مسئله ارز و دلال بازی روی آن وضع کنند نه اینکه به دولت فشار ‌آورند تا ارز بیشتری به بازار عرضه کند که این ارز به کام غارتگران [سوداگران، سفته‌بازان و دلالان] ریخته خواهد شد.
    ــ به سیاست‌های اقتصادی قانون اساسی توجه شود که با اجرای آنها در مدتی کمتر از 15 سال ایران به یک کشور صنعتی تبدیل خواهد شد زیرا امکانات زیربنایی وجود دارد.
    ــ حرکت سیاسی و فرهنگی ایران الگو است ولی اقتصاد ایران، نه. باید سیاست تعدیل رها شود و مسئولیت‌ها را به کسانی سپرده شود که اعتقاد به سیاست تعدیل ندارند بلکه اعتقاد به سیاست منعکس شده در قانون اساسی دارند.
    ــ دولتمردان باید به اقتصاد مقاومتی روی آورند تا ایران به یک ایران صنعتی و خودکفا تبدیل شود.
    ــ وارد کنندگان کالا شناسایی و از آنان مالیات اخذ شود.
    ــ ارز در اختیار کسانی قرارگیرد که مواد اولیه برای تولیدات داخلی به کشور وارد ‌کنند.
    ــ نظارت در گمرکات کشور افزایش داده شود.
    ــ ارزش برابری ارزها باید واقعی و برپایه تورم باشد تا واردات گران تمام شود و به این ترتیب تولیدات داخلی رونق یابد و اشتغال ایجاد شود.
    ــ بورس ارز راه حل نیست زیراکه عرضه کننده ارز به این بورس تنها دولت است. کسانی که ارز را از صادرات غیر نفتی و ... به دست ‌آورند نمی آیند آن را به بورس عرضه کنند و لذا نتیجه آن افزایش ارزش ارزها و تشدید تورّم است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
ارسطو: «احساس سعادت» در تلاش براي رسيدن به آرزو است ـ ورود انسان ناكامل به سياست، براي جامعه خطرناك است ـ اشاره ای به چند نظر ارسطو


ارسطو Aristotle فيلسوف، آموزگار و دانشمند بزرگ يونان باستان كه افكار و روش هاي او بيش از ساير فلاسفه دوران كلاسيك در جهان نفوذ داشته است یکم اكتبر در سال 322 پيش از ميلاد درگذشت. وي 62 سال عُمر كرده بود. افلاتون Plato ارسطو را كه از شاگردانش بود مغز آكادمي و بزرگترين كتابخوان لقب داده بود.
    ارسطو به سال 334 پيش از ميلاد مدرسه «ليسيومLyceum» را در آتن تاسيس كرد. پس از مرگ شاگردش اسكندر مقدونی، آتني ها او را به همان اتهام وارده به سقراط Socrates كه بي اعتنايي به خدايان آنان بود به مرگ محكوم كردند كه به شهر چالسيس گريخت. وي در شمال يونان - منطقه اي كه اينك مقدونيه يونان ناميده مي شود به دنيا آمده بود و آتني نبود كه بشود استردادش را تقاضا كرد. ارسطو يك سال بعد از اين رويداد (فرار) درگذشت.
     ارسطو انسان را از افراط در هر كار بر حذر داشته و اعتدال و ميانه روي را توصيه كرده است که غَم آفرین نیست و «احساس سعادت» را در تلاش براي رسيدن به آرزو و هدف، يا نيل به آن دانسته و فرد ناآگاه و يا كسي را كه كاربُرد دانشي را كه فرا گرفته نداند انسان ناكامل خوانده است. به زعم او، انسان كامل فردي منطقي است كه بدون دليل و دورنگری دست به اقدام نمي زند و به همين سبب ورود انسان ناكامل (غيرمنطقي) را به سياست (کار دولت ـ گاوِرنمِنت)، براي جامعه خطرناك مي خواند. ارسطو جمع شدن ثروت در دست يك فرد و یا افراد معدود را به زيان رفاه عمومي جامعه مي داند و مي گويد كه ثروتِ بيش از نياز شخصي بايد در كنترل جامعه باشد (عقيده سوسيال دمكراسي).
    ارسطو در مورد قانون كيفري مي گويد كه اگر مردم يكديگر را همانند اعضاي فاميل دوست داشته باشند به حقوق یکدیگر تعرض نمی کنند و درصدد آزار و اذیت بر نمی آیند و لذا، نياز به چنين قانوني نيست، ولي چون چنين نيست و در جامعه، انسان ناكامل زياد است؛ قانون و دادرسي كيفري براي حفظ نظم جامعه و حراست از آزادي ها و حقوق انسان ضرورت دارد.
     ارسطو همين عقيده را درباره قانون ازدواج دارد و مي گويد كه اگر زن و مردي يكديگر را واقعا دوست بدارند، احساس کنند که بدون هم نمی توانند بسربرند و تناسب و مشترکات دارند كه لازمه ازدواج و بودن با هم تا فرارسیدن مرگ است نياز به وجود قانون در اين زمينه نيست و همان علاقه دو جانبه، اعتماد متقابل و اشتراک مساعي؛ هر مشكلي را از پيش پا برمي دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
روزی که دکتر روزنبلات استاد فیزیک و از سازندگان بمب هیدرژنی درگذشت
دكتر ام. ان. روزنبلات Marshall N. Rosenbluth فیزیکدان آمریکایی و از سازندگان بمب هيدرژني 29 سپتامبر 2003 از بيماري سرطان لوزالمعده در 76 سالگي در سن دیاگو (کالیفرنیا) درگذشت. وي که 5 فوریه1927 به دنیا آمده بود از همكاران دكتر ادوارد تلر Edward Teller سازنده اصلی نخستين بمب هيدرژني امريكا بود. دکتر روزنبلات بر آزمایش نخستین بمب هیدروژنی آمریکا در یک جزیره کوچک در اقیانوس آرام نظارت داشت.
    روزنبلات که در شهر آلبانیِ استیت نیویورک به دنیا آمده بود، در دانشگاه شیکاگو با «انریکو فِمیEnrico Femi» دانشمند فیزیک و معروف به پدر بمب اتمی آمریکا همکاری کرده بود. انریکو که در 1901 در شهر رُم (ایتالیا) به دنیا آمده بود در 53 سالگی در 28 نوامبر 1954 از بیماری سرطان درگذشت. تاریخ نگاران، انریکو فمی را آغازگر عصر اتم بدست داده اند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
روزي که 9 تَن از سران دولت حزب نازي آلمان به مرگ محکوم شدند
يك روز پس از جنايتكار جنگي شناخته شدن 22 از سران آلمان نازي (سران دولت حزب ناسيونال سوسياليست)، يکم اكتبر 1946 محكمه نظامي مربوط كه در نورنبرگNuremberg تشكيل جلسه داده بود 9 تن از آنان را به مرگ محكوم ساخت.
    اين محکومان به مرگ 16 اکتبر (15 روز بعد) به دار آويخته شدند، تنها هرمان گورينگ ـ مرد شماره 2 آلمان نازي پس از هيتلر ـ پيش از اعدام شدن، در سلول زندان خودکشي کرده بود. تريبونال نظامي حکم خودرا درباره گورينگ با لحني سخت انشاء کرده بود و اورا جنگ طلب شماره 2 (پس از هيتلر) و عامل قلع و قمع يهوديان خوانده بود.
    
سران نازي در آخرين جلسه تريبونال نظامي فاتحان جنگ جهاني دوم در نورنبرگ

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شکست نظامی دولت ملیّون چین در جنگ داخلی 23 ساله و اعلام برقرار شدن حکومت حزب کمونیست به رهبری Mao Zedong
درجریان جنگ داخلی 23 ساله چین (اپریل 1927 ـ ماه می 1950)، در پی یک عقب نشینی عمیق نیروهای نظامی دولتِ حزب حاکم (حزب کومین تانگ) به رهبری «چیانگ کای شک» و افتادن شهر پکن به دست افراد مسلح مائو تسه دونگ، وی یکم اکتبر 1949 برقراری نظام کمونیستی را در چین اعلام و چوئن لاي را نخست وزير و وزير امور خارجه تعيين کرد که پس از فوت مائو و عمدتا از سال 1982، کمونیسم که سعی در تامین برابری و رفاه یکنواخت انسان دارد همچنان به عنوان ایدئولوژی حاکم بر چین (جمهوری خلق چین) باقی مانده، ولی در عمل تغییر شکل یافته است.
    در پی وفات مائو، مقامات حاکم بر چین عملا تغییر روش دادند و با تدابیر آمریکا و همکاری کمپانی های آمریکایی، بويژه در دهه هاي آخر قرن 20 نظام اقتصاد بازار (مارکت اکونومی ـ اقتصاد کاپیتالیستی) به آن کشور بازگشت داده شد، ولی حکومت چین همچنان انحصارا در دست حزب کمونیست این کشور است.
    حزب کومین تانگ که 25 آگوست 1912 و از اتحاد 5 حزب ناسیونالیست و سوسیال دمکرات تاسیس شده و ماهیّت دمکراتیک ناسیونالیسم داشته پس از شکست نظامی از مائوئیست ها، مقرّ حکومت را از پکن به جزیره تایوان واقع در دریای چین (و شهر تایپه) منتقل و در اینجا با حمایت آمریکا، با حفظ عنوان جمهوری ملی چین در انتظار فرصت برای بازگشت به جایگاه قبلی نشست. این حزب از زمان تاسیس تا اکتبر 1949 حکومت چین را به دست داشت. با انتقال دولت ملیّون چین به تایوان، دو میلیون تَن از خاک اصلی به آن جزیره نقل مکان کردند و شماری انبوه به سرزمین های دیگر. تایوان یک مجمع الجزایر 23 میلیون نفری است که پرتغالی ها پس از رسیدن به آن، نامش را فُرمُز (فرموزا) خواندند. این جزایر از 1895 به مدت 55 سال در تصرف ژاپن بودند. دولت ملّیون تا سال 1971 کرسی چین در سازمان ملل را در دست داشت که به جمهوری خلق چین داده شده است و دولت ها ازجمله آمریکا قبول کرده اند که تنها یک چین وجود دارد. تنها چند کشور انگشت شمار و عمدتا کوچک هنوز روابط دیپلماتیک خودرا با تایوان حفظ کرده اند.
    رهبران جمهوری خلق چین از همان نخستین روز رفتن مقامات دولت ملیّون به تایوان، خواهان بازگرداندن این مجمع الجزایر بوده و در زمان مائو بارها دست به گلوله باران کردنِ نزدیکترین جزیره در تنگه تایوان زده بودند و از دهه سوم قرن 21 کمر قطعی به بازگرداندن آن بسته حتی با قشون کشی.
    بسیاری از ناظران بی طرف به سران تایوان اندرز داده اند که بهتر است مطابق فرمول هنگ کنگ، یا هر فرمول دیگر و از طریق مسالمت آمیز و سازش با پکن به توافق برسند زیراکه در صورت وقوع جنگ، نظم آسیای شرقی برهم خواهد خورد و ....
    به نظر اصحاب نظر، چین پس از کاپیتالیست کردن اقتصاد (و در آغاز کار، با کمک و برنامه آمريکا)، باردیگر دارای طبقه اجتماعی ـ اقتصادی و تفاوت سطح درآمد و زندگی شده و بازگشت جرائم و عوارض ناشی از آن. برخوردهای طبقاتی تاکنون چندین تظاهرات و ناآرامی در چین به وجود آورده است.
    صادرات کالای ارزان چینی به سایر کشورها باعث بیکاری در این کشورها و انتقاد از دولت های مربوط شده که از اخبار روز و مطرح در کمپین هاي هر انتخابات است.



    این دو عکس وضوحا پیدایش دوباره طبقه (کلاس) در چین و فاصله گرفتن طبقه غنی و فقیر را از هم نشان می دهد. در عکس بالاتر (شماره 1) یک زن روستانشین به آن فلاکت و عقب ماندگی تامین معاش می کند و دو عکس زیر آن (شماره 2) داخل کابین قطار سریع السیر خط شهر Zhengzhou حاکم نشین هِنان Henan (واقع در مرکز شمالي چين) به شهر Guangzhou (واقع درجنوب شرقی چين) را نشان می دهد. چنین قطاری لوکس و راحت که سوار شدن در آن تنها در استطاعت ثروتمندان است. آیا مسافران این قطار لوکس بیاد می آورند که مائو Mao Zedong و 101 هزار تَن دیگر پیاده یک مسافت 6 هزار مایلی از جنوب به شمال چین را در 368 روز و جنگ کُنان طی کردند و از آن شمار تنها 4 هزار تن زنده ماندند تا برای چینیان برابری کامل و رفاه تامین کنند ـ نه اینکه استثمار کنند و یا استثمار شوند؟. بسیاری این سئوال را کرده اند که آیا این بود نتیجه انقلاب مائو؟!.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شورش خونين برضد پذيرفتنه شدن يك سياهپوست به دانشگاه «مي سي سي پي» آمريكا!
James Meredith در 29 سالگي و در 74 سالگي

يكم اكتبر 1962 (46 پيش از اينكه باراك اوباما ـ يك آفریقایی تبار از جانب حزب دمكرات نامزد احراز مقام رياست جمهوري آمريكا در انتخابات نوامبر 2008 شود و اين مقام را به دست آورد) اعلام شد كه در شورش دانشگاه دولتي «مي سي سي پي» واقع در شهر آكسفوردِ آمريكا دو تن كشته و دست كم 75 نفر ديگر مجروح شده بودند.
     اين شورش به عنوان اعتراض به پذيرش يك سياهپوست به نام «جيمز مرديتJames Meredith» به اين دانشگاه برپا شده بود. شورش بعدا به خيابانهاي شهر گسترش يافت و جان اف كندي رئيس جمهوری وقت آمريكا براي جلوگيري از كشتار سياهان، گارد ملي استیتِ مي سي سي پي را فعّال ساخت و به شهر آكسفورد فرستاد و ضمن يك پيام راديو ـ تلويزيوني از آمريكاييان خواست كه از تبعيض نژادي دست بردارند. شورش دانشكاه «مي سي سي پي» از سي ام سپتامبر 1962 شدت يافته و خونين شده بود.
     جيمز مرديت متولد 1933 که از فعالان تامين حقوق مدني سياهپوستان بود بکار قلم مشغول و يک نويسنده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ماجراي فرماندار کاليفرنيا شدن آرنولد شوارزنگر و ...
آريانا
بانو «آريانا هافينگتون Arianna Huffington تفسيرنگار، يکم اکتبر 2003 از نامزدي خود براي احراز سمت فرمانداري كاليفرنياي 36 ميليوني صرف نظر كرد تا «آرنولد شوارزنگرArnold Schwarzenegger» كه مورد حمايت حزب جمهوريخواه آمريكا بود برنده اين مقام نشود، ولي کناره گيري او و آمدن یک رقیب نیروندتر در برابر آرنولد مؤثر واقع نشد.
    
آرنولد شوارتزنگر

آرنولد كه در اتريش به دنيا آمده و پدرش يك «نازي» حامي هيتلر و رئيس محلي پليس بود در 20 سالگي به آمريكا مهاجرت كرده و چون «بادي بيلدر» بوده و تناسب اندام داشته در اينجا بازيگر فيلم هاي سينمايي هاليوود شده بود.
    وي پس از وصلت با خانواده کِنِدي وارد عالم سياست شد. آرنولد با اين كه انگليسي را با لهجه آلماني بيان مي كند ولي کاليفرنيايي ها ـ چون شهرت سياستبازي نداشت ـ او را دو بارِ متوالي به سمت فرماندار استيت 36 ميليوني خود انتخاب کردند.
    آرنولد در اواخر دومين دوره فرمانداري اش اعتراف کرد که با خدمتکار خانه [يک بانویِ مهاجر مکزيکي] رابطه جنسي داشته و از او داراي يک پسر شده است. اين اعتراف باعث شد که زنش بانو «ماريا شرايور» خواهرزاده کندي ها درخواست طلاق کند. انتشار تصوير بانوي خدمتکار در رسانه ها سبب تعجب همگان شد زيرا که زيبا هم نبود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
طالبان بالاخره بانو «ملالي كاكر» افسر پليس افغانستان را در سپتامبر 2008 كشتند
بانو «ملالي كاكر»
29 سپتامبر 2008 طالبان بانو «ملالي كاكر» افسر ارشد پليس افغانستان را در راه خانه به اداره، هدف گلوله قراردادند و كشتند. هنگام تيراندازي، پسر ملالي با او بود. «ملالي» معمولا در سر راه خود به اداره پليس، پسر خردسالش را به مدرسه مي رسانيد. در اين تيراندازي پسر او نيز مجروح شده بود.
     بانو ملالي قبلا سه تن از طالبان را با شليك گلوله كشته بود. وي كه در چهارمين دهه عُمر بود در دوران حكومت كمونيستي افغانستان بمانند پدرش وارد كار پليس اين كشور شده بود. بعدا كه نوبت حكومت به طالبان رسيد او را همانند زنان شاغل ديگر، خانه نشين كرده بودند كه پس از طرد طالبان از حکومت بدست آمریکا در سال 2001، بكار بازگشته بود. طالبان همچنان مخالف كاركردن زن در خارج از خانه هستند، جز كارهايي كه اختصاص به زنان دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انفجار اتوبوس حامل نظاميان لبنان در طرابلس



    29 سپتامبر 2008 يك انفجار اتومبيلي در حاشيه شهر طرابلس لبنان پنج نظامي اين كشور را كشت و 18 تن ديگر را مجروح ساخت (عكس بالا). شش رهگذر نيز در اين رويداد مجروح شدند. هدف ترتيب دهندگان انفجار، اتوبوس حامل نظاميان لبناني بود كه از طرابلس عازم بيروت بود و 24 سرنشين داشت. اين دومين رويداد از اين دست در طول دو ماه گذشته برضد نظاميان لبناني بود. بمب در زير يك اتومبيل پارك شده در خيابان قرار داده شده بود.
     دو روز پيش از اين رويداد، در يك انفجار اتومبیلی انتحاري در سوريه 17 تن كشته شده بودند. اتومبيل حامل بمب از خارج (يك كشور عرب همسايه) وارد سوريه شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 1 اكتبر
  • 1838:   جنگ اول افغان ها و انگلیس آغاز شد.
        
        
  • 1881:   مهندس آمريکايي «ويليام ادوارد بوئينگ» سازنده هواپيماهاي بوئينگ و بنيادگذار شرکتي به همين نام به دنيا آمد.
        
        
  • 1887:   انگلستان که بر شبه قاره هند دست يافته بود بلوچستان شرقي را تصرف و ضميمه قلمرو خود ساخت که اينک مناطقي از پاکستان را تشکيل مي دهد. دولت لندن بعدا ـ خودش، مرز بلوچستان ايران را تعيين و ترسیم کرد!.
        
        
  • 1918:   شهر دمشق یک ماه مانده به پایان جنگ جهانی اول، از دست حکومت عثمانی (دولت استانبول) خارج شد. عثمانی حدود 5 قرن دمشق را در دست داشت. پس از جنگ جهانی اول و شکست عثمانی ـ متحد آلمان در این جنگ، سوریه، لبنان و ... در قیمومت فرانسه قرار گرفتند.
        
        
  • 1927:   (1306 هجری خورشیدی) مدرسه عالی حقوق و مدرسه عالی علوم سیاسی در یک سازمان قرار گرفتند و علی اکبر دهخدا رئیس این سازمان شد.
        
        
  • 1936:   ژنرال فرانسيسکو فرانکو پس از پيروزي بر چپهاي جمهوري طلب اين کشور در يک جنگ خونين داخلي، خود را حکمران اين کشور اعلام داشت و دهها سال با ديکتاتوري تمام به اداره امور اسپانيا پرداخت.
        
        
  • 1938:   (مهرماه 1317) کار تبدیل علفزار جلالیه در شمال دانشگاه تهران و نهر کرج و جنوب امیرآباد به میدان اسبدوانی آغاز شد و سال ها پس از آن، محل آموزش و تمرین رانندگی اتومبیل و آنگاه محل برگزاری نمایشگاه ها و آغاز آن از نمایشگاه کشاورزی در سال 1355 که کمیل شمعون رئیس جمهوری وقت لبنان نیز در گشایش آن شرکت داشت و دهها سال بعد یک پارک عمومی شده است (پارک لاله). میدان جلالیه در سیزدهم شهریور 1339 محل برگزاری اجتماع هواداران دکتر مصدق بود (که هنوز در قید حیات و در تبعید غیرقانونی در احمدآبادِ ساوجبلاغ بسر می بُرد). دومین اجتماع هواداران مصدق نهم بهمن 1340 (دوران نخست وزیری دکتر علی امینی که اجتماعات مسالمت آمیزِ بدون خشونت را آزاد کرده بود) در همان محل برگزار شد. این دو اجتماع که در آنها دهها هزار تَن شرکت کرده بودند بزرگترین اجتماعاتِ پس از کودتای 28 اَمُرداد 1332 تا آن زمان بشمار آورده شده اند).
        
  • 1944:   (1323 هجری خورشیدی) محمد رشید که حکومت بانه را بدست داشت دست به نافرمانی زد و شهر مریوان را متصرف شد که دولت از تهران دست به اقدام زد و محمد رشید فراری شد.
        
        
  • 1946:   دولت آمريکا اعلام داشت که تا تحقّق وحدت شبه جزيره کره از راه مسالمت آميز، نيروهاي خود را از قسمت جنوبي کره بيرون نخواهد بُرد. شبه جزيره کره تا پايان جنگ جهاني دوم (تا آگوست 1945) در کنترل ژاپن بود و پیش از ژاپن در کنترل چین.
        
        
  • 1939:   پس از تصرف لهستان توسط نيروهاي آلمان و تقسيم اين کشور ميان آلمان و شوروي، چرچيل اعلام کرد که صلح با هيتلر معنا ندارد و وي (چرچیل) از اين پس مانع هرگونه تلاش براي صلح و سازش با هيتلر خواهدشد.
        
        
  • 1957:   یکم اکتبر 1957 (مهرماه 1336) و در پي تجهيز اتحاد جماهیر شوروي به پایتختی مسکو به موشك باليستيكِ هدايت شونده كه آمريكا هنوز فاقد آن بود، اين دولت (آمريکا) بمب افكن هاي دور پرواز خود را به حالت آماده باش كامل در آورد تا در صورت حمله موشكي شوروي غافل گير نشود ـ هر دو کشور دارای سلاح اتمی بودند. آمريکا که ميان دو اقيانوس پهناور واقع شده و از ميدان هاي جنگ کشورهاي ديگر به دور، از زمان موشک باليستيک دار شدن دولت مسکو، نسبت به چنين سلاحي که قادر به عبور از فضاي بالاي اقيانوس ها و رسيدن به آمريکا است حسّاسيّت ويژه يافته است.
        
  • 1970:   انورسادات رئیس جمهوری مصر شد.
        
        
  • نامه به مولف
    چند سئوال یک مخاطب این تاریخ آنلاین از اعضای شورای نگهبان درباره مصوبه مجلس پیرامون مالیات برخانه های خالی
  •   این نامه هفتم مهرماه 1399 از یک مخاطب که عنوان آن را «پرسش از اعضای شورای نگهبان» نوشته است دریافت شد که به لحاظ رعایت اصل آزادی ابراز نظر، دو روز بعد عینا درج شد:
        
        "همه می دانند که پتر کبیر بود که روسیه را که قرن ها بر مناطق و گوشه و کنار آن مغول ها و قبایل مهاجر از آسیای مرکزی حکومت می کردند امپراتوری روسیه کرد و شهر پترودگراد [سن پترزبورگ] را ساخت و پایتخت آن کرد و تلاش بسیار برای اروپایی کردن روس ها، ولی در «تاریخ» وی را به خاطر یک اقدام، بی منطق و زورگو نوشته اند و آن بستن مالیات بر «ریش» بود. مردان روس و شاید به دلیل سردی هوای آن سرزمین ریش می گذاشتند. پتر دوست نداشت و شاید هم دلیل دیگری در کار بود و چون نتوانست روس ها را قانع به تراشیدن ریش کند، مالیات بر ریش وضع کرد و با این عمل خلاف آزادی و حق انسان که نه در گذشته و نه تا کنون نظیر داشته، تاریخ خودش را خراب کرد. در وبسایت یک خبرگزاری خواندم که مجلس ایرادهای مقدماتی شورای نگهبان به مصوبه وضع مالیات بر خانه های خالی را برطرف ساخته و جهت بررسی نهایی به شورا بازفرستاده است. در این طرح مجلس، «خانه خالی» تعریف نشده است؛ خانه بدون اثاثه، آب و برق و تلفن «خانه خالی» است و یا خانه پر از اثاثه و کتاب و اسناد و آب و برق و تلفن ولی ساکنانش به مسافرت رفته و مثلا ویروس کرونا مانع بازگشت شده و یا می خواهند از آن به عنوان انبار اثاثه اضافی و یادگاری و ... استفاده کنند. سئوالاتی را که در این باب به ذهن من رسیده است که دهها و صدها سال بعد وارد کتاب های تاریخ خواهند شد در زیر این سطور نوشته ام. از زمان پیدایش اینترنت، فقط فاتحان نیستند که تاریخ می نویسند، هرکس که یک موبایل و تابلت دارد، روزنامه نگار و تاریخ نگار شده است و دارد کتاب نویس دیجیتالی نیز می شود. آن دوران گذشت که این سه حرفه در انحصار عده ای معدود بود.". سئوال های این حقیر فقیر:
        
        ـ آیا شورای بسیار محترم و ارجمند نگهبان و محافظ قانون اساسی اسلام (قرآن کریم) و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، کشوری را در این دنیا سراغ دارند که بر خانه خالی (بدون اثاثه و سکنه و چند ساله و چندین ساله) مالیات و آن هم مالیات تصاعدی وضع کرده باشد؟. اگر پاسخ منفی [نَه] است، این طرح اگر قانون شود که می دانیم راههای گریز از آن زیاد است به عنوان یک کار بی سابقه نه فقط وارد تاریخ ایران، همچنین وارد تاریخ اسلام و وارد تاریخ جهان [تاریخ عمومی] خواهد شد.
        
        ـ آیا منظور، خانه سابقا مسکونی و قابل سکونت است یا نوساز؟. اگر چندساله است، آیا خرابی و نیاز به تعمیر اساسی ندارد که خالی مانده است؟.
        
        ـ یافتن این خانه ها و اثبات خالی بودن و ... نیاز به یک سازمان وسیع پرهزینه دارد (که طرح های نمایندگان محترم مجلس نباید برای دولت هزینه ایجاد کند) و نهایتا خالی از زد و بند و ... نخواهد بود، استناد به ثبت نام چه کسی در آنجا سکونت دارد با مراجعه خود او مشکل ساز است. آیا برای سامانه ثبت سکونت، آیین نامه نوشته اند تا هرکس نرود و در خانه ای که مال او نیست و در اجاره اش نمی باشد ثبت نام کند.؟. این یک موضوع اساسی است. در جایی که کوه و جنگل و اراضی بی صاحب قدیم را ثبت دهند، ثبت سکونت آسانتر است.
        
        ـ مالیات در تعریف، سهم دولت از درآمد است. خانه خالی (بدون اثاثه و رفت و آمد) که درآمد زا نیست. اگر قیمت آن برابر با تورم بالا رود، مالک درصورت فروش مکلف بپرداخت مالیات افزوده (مابه التفاوت خرید و فروش) خواهد بود. عوارض شهری چیز دیگری است و مالیات دولت نیست. شهرداری خدمات می دهد و هزینه را از دریافت عوارض سالانه منازل و ... بدست می آورد. چرا اعضای مجلس طرح مالیات بر پورشه، بنز، انواع اتومبیل دیگر، طلا، ارز، عبور از جاده ها، سیگار و خرید و فروش ها که در همه دنیا مرسوم است تهیه و تصویب نکرده اند؟، مالیات سفر خارج را بالاتر نبرده اند؟ و ... و فقط به خانه توجه کرده اند!.
        
        ـ چطور، یک فرد برای جلوگیری از کاهش ارزش پولش می تواند برود طلا و ارز و ... بخرد ولی خانه نه؟.
        
        ـ آیا یک ایرانی مسلمان حق ندارد با پول حلال خود چند خانه بخرد و برای بچه هایش به ارث بگذارد و یا در صورت یافتن فرد مطمئن اجاره دهد؟.
        
        ـ آیا می دانید که مستغلات و در کشورهای انگلیسی زبان (ریِل اِستیت) معنای سرمایه و ثروت واقعی دارد ـ سرمایه و ثروتی که از دست نمی رود و اطمینان بخش است؟. در کشور ما نرخ تورم بالای بیست درصد است و بهره سپرده بانکی 15 تا 18 درصد، یعنی ضرر و کاهش ارزش پس انداز.
        
        ـ «احتکار» تعریف بین المللی دارد و آن انبار کردن و خودداری از فروش کالای مورد مصرف روزمره مردم به قصد فروش گرانتر در آینده است و خانه و زمین و طلا و نقره مشمول آن نیست. همچنین یک مصرف کننده دلش می خواهد که کالای مصرفی یک سالش را بخرد و در خانه نگهدارد. این حق اوست. نگهداشتن خانه خالی، احتکار نیست. یک انسان می خواهد که پس از خرید خانه تازه، خانه سابقش را حفظ کند همان طور که لباس های دوران کودکی اش را نگهداری می کند و کتاب های دوران تحصیلش را. احتکار خواندن خانه اضافی، نوعی مداخله در امور شخصی افراد است که گمان نکنم دین مبین اسلام، قانون اساسی و اعلامیه حقوق بشر که به تصویب پارلمان ایران هم رسیده و به همین لحاظ ایران عضو سازمان ملل است آن را روا داشته باشند.
        
        ـ آیا حساب شده است که اگر این مصوبه «قانون» شود وصول این مالیات دنگ و فنگ زیاد دارد و هرکس دنبال راه گریز خواهد بود؟. اگر تصور شود که به خاطر این مصوبه، افراد خانه مورد علاقه را از بیم مالیات اجاره دهند، پس گرفتن آن در صورت نیاز، مشکلات زیاد دارد و مرافعات و پرونده قضایی و ....
        
        ـ در مورد ساخت خانه برای فروش که یک کسب و کار است، این افراد که نمی آیند در شرایط تورم 20 ـ 30 ـ 40 درصدی ساختمان ها را بفروشند و با آن پول نتوانند زمین بخرند و بسازند، هزینه ها هر روز بالا می رود. اگر اجاره بدهند که کسب و کارشان از دست می رود. مسئله مسکن را دولت با انبوه سازی می تواند برطرف کند نه با این مصوبه.




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com